چه کسی مالک توست؟! - صفحه 61
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/01/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-11 14:12:232024-06-08 21:00:13چه کسی مالک توست؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای شنوا حکیم و علیم
سلام استاد جان . چی بگم از این قدرت و عظمت و مهربانی الله مهربان . فقط خودش میدونه که همیشه جواب سوالاتم رو داده خدایا شکرت شکرت
راستش من با این همه که در مورد قدرت که خدا به انسان داده و گفتین صد درصد با باورهایی که از قدیم به ما گفتن متفاوت هست و من از خدای مهربونم خواستم هدایت کنه و درقرآن نشون بده
سوره جاثیه آیات ۵ تا ۱۵ اومد !!
آیه ۱۲ و۱۳ : الله الذی سخر لکم البحر لتجری الملک فیه بامره و لتبتغو من فضله و لعلکم تشکرون ۱۲. و سخر لکم ما فی السموات و ما فی الارض جمیعا منه ان فی ذلک لایت لقوم یتفکرون ۱۳ .
چی بگم اسناد. شما در این فایل از سخر گفتید و این آیات اشکام نمیذارن بنویسم . چقدر مهربون چقدر نزدیک خدایا دوست دارم عاشقتم . این خدایی که دارم تازگیها بهتر میشناسمش انگار ازقبل بوده ولی من نبودم قطع و وصل میشم خدایا کمکمون کن . خدایا دلهای ما رو به نور خوت روشن کن و محتاج رحمتت هستیم . دوستون دارم در پناه الله یکتا باشید🌹🌹🌹🌹
دوست دارم این حرف ها رو بشنوم
دوست دارم این حرف ها رو بشنوم
دوست دارم این حرف ها رو بشنوم ..واقعا. هر کجا هستید آقای عباس منش عزیزدر پناه الله یکتا شاد باشید سلامت باشید ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت . قدم بیست و پنجم از سفر و یک فایل فوق العاده خدایا شکرت واقعا . توحید نیرو ندادن به عوامل بیرونی . وای که اگر بخوام بشمارم که چیزی نمیمونه از همه جوانب زندگی از مدرسه و معلم و امکانات و پدر و مادر و شهر و شغل ، همسر و شغل همسر؛ تحصیلات ، محل زندگی و ارتباطش با موفقیت آینده و حتی خواستگاران، درآمد ، تعداد فرزند ، جنسیت فرزند ، مدل ماشین ، نوع خونه ، دانشگاه محل تحصیل ، کلا هر چی رو فکر میکردیم باعث و دلیل خوشبختی هست بذارم کنار این ظواهر رو ، بچسبیم به اصل موضوع توحید، خدا ، عشق، حمایت الله ، توکل ، ایمان ، هدایت ،
سپاس خدایی را که پاک و منزه است و دوستش دارم ❤❤❤
با سلام به همه دوستان و خانواده محترم عباس منش و استاد گرامی وخانم شایسته عزیز به نام رب جهان هستی وقتی که ما عامل بیرونی را سرنوشت ساز بدانیم به خاطر ترس های درونی است من خودم خالق زندگی خودم هستم نه عامل بیرونی
بهاندازهای که من ایمان به توحید و یکتا پرستی
را در خودم تقویت وباور داشته باشم ودر عمل اجرا کنم به همان اندازه هم خداوند را در وجودم
پیدا میکنم ودرک میکنم که که تمام اتفاقات زندگی خودم را رقم میزنم
آموزش های این فایل من هم رد پای خودم را می گذارم که از امروز به بعد هیچ کس را مسئول زندگی خودم ندانم وبا ایمان به خدا و آموزش های فوق العاده زیبا استاد خالق زندگیم باشم
عاشقتونم من استاد
سلام بر استاد عزیزم و مریم جان مهربان
متنی که مریم جان گذاشتن خیلی زیبا بود
و ایمان ابراهیم گونه که راجبش حرف زدید تکونی بهم داد، و وقتی فایل رو زدم ۲ بار دیدم و اولش که صوتی گوش دادم بعد برای دومین بار خواستم صوتی گوش بدم که اومدم بزنم از استاپ درش بیارم دستم رفت به سمت ویدئو تصویری و اونو زد… بله کار خدا بود
و من وقتی دیدم چهرتونو در هنگام حرف زدن که چقدر تاثیر گذاره، واقعا عاشقتونم استاد، عاشقتونم
نمیدونم چرا اینارو میگم، وای خدای من من اصلا یه همچین آدمی نبودم، من اینقدر راحت احساساتمو بیان نمیکردم من آدم مغروی بودم، نمیگم الان نیستم اما دارم میبینم، دارم میبینم که تو این مسیر چقدر دارم با تکامل رشد میکنم
خدایا سپاسگزارم
استاد وقتی داشتید حرف میزدید من یاد دوران مدرسم افتادم
دوران دبیرستان منو به خاطر رفتارم و معدلم و پوششم ثبت نام نکردن، و یادمه با کلی داستان ثبت نام شدم بعد همیشه یادمه که مامانم میگف برو تو دفتر و بهشون بگو کاری هست که من انجام بدم؟ برو و نزدیکشون شو تا باهات خوب باشن، و باهات خوب رفتار کنن
من فکر میکنم یک بار این کارو انجام دادم، و همون جا این باور درونم شکل گرف که این دیگرانن که قدرت دارن، عوامل مدرسه مدیر، ناظم، یادمه تو اون ۳ سالی که اونجا درس خوندم خیلی سخت گذشت، و الان واضح تر شد برام که من شرک ورزیدم و همش بهشون قدرت میدادم و همیشه سعی میکردم جلوشون یه طور خاصی باشم یه جورایی مظلومانه… و واقعا اینو الان دارم بهتر میفهمم که چرا مثلا با بعضی از بچه ها یه طور دیگه بودن و چرا با ما یه طور دیگه
و یادمه اونهایی که همیشه ازشون متنفر بودن و دائما داشتن راجبش بدو بیرا میگفتن همیشه تو مدرسه مظلوم ترین بودن که مورد ظلم قرار میگرفتن
از اون اتفاق چند سالی گذشته و من الان ۲۱ سالمه، اما میتونم اینو بفههم که بخاطر ورودی های اشتباه من خدارو تو هیچ جای زندگیم دعوت نکردم و اصلا متوجه این نبودم که بابا جان، خداست که قدرتمنده، نه بنده خدا، اون خودش داره بندگی خدارو میکنه پس چرا من باید بندگی، بنده خدارو کنم؟
و واقعا میبینم که هر بلایی که سرم اومده بخاطر مشرک بودنه خودمه
یادمه هر وقت معنی قران رو از تو تلویزیون میخوندم یا به نفر راجبش حرف میزد یا خودم تو قرآن میدیدم.. همیشه افتخار میکردم به اینکه،پس من مؤمنم… همیشه راجب مشرکان حرف میزد و فکر میکرد آدم های دزد، کلاه بردارا، سیاست مدارا ووو….. اینا مشرکن و هر کی مظلوم تره انسان درستکار تریه
واقعا چه کسی به جز من به خود من ظلم کرده؟
استاد مچکرم، مچکرم ازتون
مچکرم که تو این مسیرم
عاشقانه دنبال میکنم و از خداوند بی نهایت بار مچکرم 🌹
الهی لحظه به لحظه زندگیت خدا و قدرتشو احساس کنی و ببالی به خودت، به قول استاد سرتو بالا بگیری و قدم هاتو محکم برداری 💖
دوستدار شما مهدیه جون✨
امروز سرم به سنگ زمانه خورد امروز قلبم شکست ،ته دلم خالی شد چون دروغ چرا به غیر از تو دل بسته بودم مخفیانه تو ذهنم یعنی سر خودم رو شیره مالیده بودم ته دلم خبر داشت که همپای تو هم ردیف تو به آدمها ی اطرافم هم وابسته ام و نگران رفتار اون هام ،واقعا خسته ام از این رفتارهام از وابستگی ،از نگرانی،از دلهره،امروز دیگه برام بی ارزش شدن، دیگه هیچ توقعی ازشون ندارم، دیگه بسه گوش دادن و عمل نکردن، دیگه بسه همه چی رو تجربه کردن، تو هزار تا کامنت خوندم این رفتار اشتباهه دوری از تو رو به دنبال داره ولی خودم رو زدم به جاده خاکی که این حرفا برای عشق من نیست برای رابطه ی من نیست، عشق من فرق داره مدلش، اخلاقش، رفتارش،…،هزار بار سرم به سنگ خورد یه دفعه صدات کردم ،صد دفعه بی خیالت شدم ولی دمت گرررررم خیلی ماهی خیلی مهربونی خیلی عشقی خیلی فرشته ای سرجات تو قلبم نشستی نه رهام کردی،نه متنفرشدی ازم،نه بیخیالم شدی،صبر کردی و صبر کردی تا برگردم پیشت با روی باز با آغوش گشاده من پذیرفتی بدون اینکه لبهام تکون بخوره که بخوام یه کلمه بگم گفتی هیسسسس،هیچی نگو بیا بغلم بیا آروم شو بیا محکم باش ،بیا من هستم هواتو دارم ،بیا سرت رو بزار رو شونه هام بیا اشک بریز ،اشک شوق ،اشک وصال،خدای عشقم از صبح گریه امانم نمیده یه ریز تو خونه کار میکنم هندز فری تو گوشمه فایلهای توحیدی رو گوش میدم و فقط و فقط اشک میریزم همون حسی که استاد گفته بود لطیف شدم من امروز لطیف شدم عجب حسی دارم یه احساس خالص و ناب ،یه حسی گفت بنویس که رد پا بشه ،که هواست جمع باشه ،که یادت بمونه چه ها بر سرت اومده …
سلام به همه 🙋♀️
سفرنامه بیست و شش🚲
خدایا جز تو به کی میتونم بگم میخوام به کی میتونم بگم بده به کی میتونم بگم بی نیازم کن چه کسی رو میتونم شریک تو قرار بدم که به بی منتی تو بده به چه کسی میتونم تکیه کنم که به با عزتی تو باشه از کی میتونم توقع داشته باشم که به بی توقعی ه تو باشه🥺
من همیشه با خودم گفتم و میگم تویی تنها کسی که از ش میخوام ازش تقاضا میکنم 👉
اما یه وقت هایی هم شرک داشتم وقت هایی که ترسیدم از بی پولی و نداری💶
به تو شرک میورزم چون همش مراقب م یه موقع کسی از دست م و کارهام ناراحت نشه و اشتباه برداشت نکنه🤨
نگفتم من در پناه تو هستم از گزند دیگران🤗
نگفتم من در پناه خدایی ثروتمند هستم 🤑
و نگفتم من خدایی پر عشق و عاطفه دارم و این احساس رو از دیگران طلب کردم💞
توجه خواستم از کسانی که جز کوچک کردن خودم هیچ نصیب م نشد💔
از دیگران توقع کمک داشتم و تنهام گذاشتن و در خود شکستم😢
اما دیگه به خودم و خودت قول میدم روی هیچ کس جز خودت و خودم حساب باز نکنم 🤚💪
من حاکم زندگی خودم هستم چون قدرتمندم چون زیبا م چون مهربانم چون دل رحمم چون ثروتمندم چون عاقل م و…👑
من حاکم زندگی خودم هستم چون تو میخوای جز این نباشه 👸
چون تو تمام بایدهارو برای خودم فراهم کردی فقط باید قوی تر بشم و به راحتی ببینم شون و ازشون فیض ببرم 🌝
به امید خدایی تر بودن 🌈
یا حق 🙋♀️
سلام استادِ جان و مریم جان عزیزم و دوستانم
چه کسی مالک توست ؟!
استاد مدتها میخواستم قرآن رو دوباره بخونم اما ترس داشتم که نفهمم و بعد از گوش دادن به این فایل رفتم چند صفحه اول قرآن رو خوندم و هدایت رو شنیدم و توحید رو ، سوره توحیدی حمد رو که از زبان ماست
و تعجب میکنم که چرا تا الان نفهمیدم و انگار تو مدار نبودم
به حق که تمام خوشبختی دنیا و آخرت از نگاه توحیدی میاد تمام خواسته های ما از قدرت ندادن به عوامل بیرون و غیر خودمون میاد و چقدر راحت من شرک میورزم!!! و تعجب میکنم چرا چیزی درست نمیشه !!
ترس های من از انجام ندادن کارها و اجرایی نکردن ایده هام چیزی نبود جز باورهای محدود کننده و شرک آلودی که میگفت تو که قدرتی بر قیمت گذاری و مواد اولیه کارت نداری !!! چطور میخوای انجامش بدی و از خودم خجالت کشیدم !!! و بهتر شدن وضعیت زندگیم چیزی نبود جز اجرایی کردن همون ایده های به ظاهر پیش پا افتاده و ساده که اگر نگاههای شرک آلوده م رو درست میکردم قدرت میگرفتم برای عمل کردن به آنچه بهم گفته شده بود
و الان میفهمم استاد
چرا میگین تمام برکات زندگی من از نگاه های توحیدیم میاد که سعی کردم در خودم ایجاد کنم ، به قول خودتون استاد همین فایلهای اجرای توحید در عمل به حق که کافی هستن
سپاسگزارم استاد عزیزم❤️
سلام و درود استاد ، این ماجرای خانواده های ثروتمند و قدرتمند چه دروغ ، چه واقعیت، یه عده از قِبَل این حرفها دارن گذران زندگی میکنن، سخنرانی میکنن ، نمادها رو تفسیر میکنن . گروه های مخفی هستن وجود دارن ولی خب نه با این قصه هایی که اینا میسازن، یه عده آدم ثروتمند دور هم جمع شدن و قواعد خلق ثروت رو با هم به اشتراک میذارن و به همدیگه کمک میکنن، بعد هم یه مشت تریبون رو اجاره میکنن، میگن به مردم بگین اینا مخوفن، اینا شیطان و جن و جادوگری و احضار روح میکنن و … تا مردم رو بترسونن کسی از کارشون سر در نیاره. به مردم آدرس غلط میدن تا کسی از کارشون سر در نیاره … مثل اینکه ما اعضای سایت تصمیم بگیریم تمام مطالب و آموزش های این سایت رو برای خودمون نگه داریم و نخوایم دیگران به موفقیت برسن . همه اینا دلیل اثبات شرک درون ما آدم هاست. هر چقدر از باورهای الهی و توحیدی دور میشیم بیشتر به این توهمات قدرت میدیم . همون گروه های مخفی هم فقط بخش کوچکی از محدوده خودشون رو در اختیار دارن که همه اینا اگه همه ثروت و قدرتشون رو یک کاسه کنم توانایی کنترل یه نم نم بارون رو هم ندارن و همه چیز در اختیار قدرت بی نهایت رب العالمین هست. العزه لله الواحد القهار
به نام الله یکتا
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته.
استاد من هم شنیده بودم و تو ذهنم بود این فایلو دیدم یادم اومد،که یه خانواده ای هست به نام…یه باور غلط و شرک آلودی تو ذهنم داشتم اینکه همیشه یک سری هستن که دارن مارو کنترل میکنن آدم تازه میفهمه چه قدر باور های مزخرف و شرک آلودی داره تو وجودش
سپاس گزارم استاد بابت این فایل ارزشمند🌹🌹🌹
سلام به استاد و جمع صمیمی دوستان.
این فایل منو یاد یه داستانی که توی بچگیم تعریف میکردن میندازه و مضمون این داستان این بود که:
یه شخص مومن و متدینی در خواب میبینه که هزاران چشمه آب از کوهی بیرون میادکه این چشمههای آب کم و زیاد هستن(مثل تئوری ظرف آب) و اون شخص از خداوند میپرسه این چشمهها به چه معناست؟ و ندا میاد که این روزی هر فرد هست ما مقدر کردیم که هرکسی چه مثدار روزی داشته باشه…
اون شخص میپرسه خب مال من کدومش هست؟میگن همون که از همه کمتره…
نگاه میکنه میبینه یه چشمه ریز که آب خیلی کمی ازش بیرون میاد مال اونه….
خلاصه تلاش میکنه تا با یه چوبی چیزی دهنه این چشمه رو گشاد کنه تا آب بیشتری بیرون بیاد و روزی بیشتری بهش داده بشه که ناگهان چوب داخل اون سوراخ چشمه میشکنه و همون آب کم هم بیرون نمیاد…
میگه خدایا من روزی بیشتری میخواستم چرا اینجوری شد؟؟؟
ندا میاد که ما روزی رو بر تو مقرر کردیم اما تو حریص شدی و ما همین روزی کم هم از تو گرفتیم…
خواهش و التماس وخدایا غلط کردم و ….
و در آخر که بعععلههه به همون اندازه قانع باش!!!!
چه راحت این باور رو توی ذهن ما فرو کردن که ببین!به همون کم قانع باش!!!!
دوستان و استاد عزیز شاید این داستان ربطی به توحید نداشته باشه ولی یه حسی بهم گفت که بگمش…
من الان درآمدچندانی ندارم همینطور که پدر و مادرم درآمد چندانی ندارن…خواستم کمکم کنید تا تجربه کنم درآمد رویایی همسر فوقالعاده روابط عالی و….
من بااین باورها بزرگ شدم خیلی هم تلاش میکنم که در لحظه زندگی کنم شاد باشم و الان توی خونه خودم تنهایی زندگی میکنم و خیلی هم بخاطر گذشتهای که باهمسر قبلیم داشتم هم مسخره میشم ولی برام مهم نیست مسخره شدن و …
الانم که۶سال هست مجرد زندگی میکنم بعد از طلاق و زندان و مهریه دادن حدودا۲سال هست که از فایلای رایگان دارم استفاده میکنم تازه دوره۱۲قدم رو تهیه کردم ولی دوست دارم که زندگیم سرو سامون بگیره و روابط عالی رو تجربه کنم تمام تمرینات رو دارم انجام میدم از همسر قبلیم هیچ کینهای ندارم چون خودم خالق زندگیمم
دوستان و استاد عزیز خیلی سپاسگزار میشم که کمکم کنید