چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 2

نکته مهم:

آگاهی های این فایل، در ادامه ی فایل چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 1 است. برای درک و استفاده از آگاهی های این فایل، لازم است که قسمت 1 را دیده باشید.

از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.

در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:

  • اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
  • ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛

نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام  تمرینات این دوره، این است که:

فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد  و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.

در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید


چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 1

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 2
    510MB
    68 دقیقه
  • فایل صوتی چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 2
    30MB
    68 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

939 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فریبا محمدی» در این صفحه: 2
  1. -
    فریبا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2417 روز

    به نام خدایی که با منه

    مستانه محمدی

    سلام به استاد بی نظیرم و خانم شایسته دوست داشتنی

    واقعا ازتون ممنونم به خاطر این فایل بی نظیر، قشنگ با یه بیل افتادین تو مزرعه ذهن مون و من تونستم کلی باور مخرب رو پیدا کنم که تغییرش قراره کلی اتفاق خوب رو برام خلق کنه

    1.من لحاظ ظاهری آدم جذابی نیستم،آدم خوشگلی نیستم.

    درباره این موضوع من می‌تونم بگم با اینکه ظاهر واقعا  بی نهایت جذاب و خوشگلی دارم اما تا وقتی این موضوع رو خودم باور نکردم و با خودم تکرارش نکردم کسی این موضوع رو به من نگفت، اینکه چشمای قشنگی دارم رنگ پوست خیلی خوب، مدل صورتم که استخوانی، موهام، لبام، قدم، ابرو هام و…

    از روزی که من عاشق زیبایی خودم شدم، دیگران هم اون رو تایید می کنند و حتی گاهی اوقات به بعضی نکات ظاهر من توجه می‌کنند که من خودم قبلا بهش توجه نکرده بودم و من میام بابت اون نکته مثبت خدا رو شکر میکنم و تکرارش میکنم. تا زمانی که خودتون از خودتون تعریف نکنید زیبایی ها تون رو تحسین نکنید کسی نمیاد این کار رو بکنه، تو بعضی موارد مثلا میگن ملاک زیبایی دست، اینه که کشیده باشه، ولی  دست من کشیده نیست با این حال وقتی به این فکر میکنم که خدا با عشق نشسته این دست رو برام خلق کرده هزار بار عاشقش میشم، یه چیزی الان اومد تو ذهنم که شاید تو ذهن اونهایی هم که زیبا هستن این باشه که مثلا من رو به خاطر زیبایی م میخوان نه خودم.

    یادمه چند ماه پیش، یکی از آشنا هامون وقتی تازه وارد رابطه شده بودم بهم گفت اگه میخوایی باهات بمونه یا اگه رابطه خوب میخوایی یه ذره بیا به خودت برس، نمی دونم کاشت ناخن و لیفت مژه و ابرو و رنگ کردن موها، راستش من با هیچ کدوم از اینها مخالف نبودم اما قشنگ یادمه اون لحظه تو دلم به خودم گفتم من می دونم یه عالمه باورهای مخرب دارم اینا اولویت شون بیشتره خیلی خیلی بیشتر، و یه شکلی اومد تو ذهنم انگار که بخوام روی یه چیز بد (باورهای اشتباهم)رو بپوشنم و مخفی کنم (با زیبا کردن ظاهرم). آقا من ظاهرم رو یه ذره تغییر دادم و وارد یه رابطه داغون شدم و سریع تمومش کردم ، بعدش نشستم خیلی خوب رو خودم کار کردم روی احساس ارزشمندیم و وارد یه رابطه‌ی خیلی خوب شدم. (ارزش هاتون رو به ظاهرتون پیوند نزنید به رشد درونی‌ت پیوند بزنید،  به ویژگی های درونی که قابل بهبود پیوند بزنید ) زیبایی به ظاهر نیست زیبایی به درون منه، هر کسی به یه شکلی زیبا هست، و یه قیافه‌ی خاص نداریم که زیبا باشه، همه دنبال اون قیافه خاص نیستند(روی خود ارزشیت کار کن روی احترام به خودت کار کن، خودت رو دوست داشته باش)

    2.من توانایی خاصی ندارم، جذابیت خاصی ندارم.

    این نمونه رو به خوبی دیدم توی یکی از دوستام آقا نه مهندس نه دکتره نه هیچیه هیچی ولی بی نهایت برای خودش ارزش قائل، و رابطه‌ی بی نظیری رو هم داره.

    من برای این مورد تمرین 12 قدم رو انجام دادم وقتی اومدم توانایی‌های که داشتم رو نوشتم  هر روز میخونم اون توانایی هارو و بهش اضافه هم میکنم،خیلی خوب شدم  ولی ذهن نجواگرم هی میگه اینا که چیزی نیست.خیلیییی جای کار دارم برای این مورد.(چون استانداردهایی رو که جامعه برای یک فرد موفق تعریف کرده ندارم، نباید خودم در الگوهایی ببرم که جامعه به عنوان یک فرد موفق تعریف کرده) ارزشت رو مدرک های تحصیلی گره نزن

    3.همه‌ی خوبهارو بردن.

    من این رو از آشناها شنیدم که هر چی پسر خوب، پولدار رو بردن فقط موتور سوارها و فقیرها موندن برای ما.

    عه آقاا خودم نمونه‌ی یه دختر عالی که کسی هنوز نبردتش.

    میلیاردها آدم تو جهان هست که هر کدوم ویژگیهای یونیکی دارن، همیشه آدم های فوق‌العاده هست(در مورد آخرین رابطه‌م با اینکه ویژگیهای بی نظیری داشت اما من احساس کردم باید این رابطه تموم بشه، به یه دلایلی و بعد از اون دوستم همیشه بهم میگفت بهتر از این گیرت نمیاد دیگه، ولی واقعا یه چیزی بهم میگه که بهتر از این هم هست، اگه خدا این رو به سمتم هدایت کرد، بهترش رو هم هدایت میکنه)، همیشه موقعیت پولساز هست، همیشه ایده های بهتر است، همیشه هر روز فراوانی بیشتر و بیشتر میشه. اگه باور کمبود داشته باشی تلاش نمیکنی برای یه فرصت شغلی، اگه این آدم خوب بود،  خوب ترش هم میاد چون کلی انسان خوب توی دنیا هست که با خودشون در صلح هستند و عاشق این هستن که با دختری مثل من وارد رابطه بشن

    اگه باورت اینه که همه رو بردن، پیداش نمیکنی، نه اینکه نباشه ما هدایت نمی‌شیم به سمتش. وقتی فراوانی رو باور کنی هدایت میشی به سمتش. این همه آدم تو جهان هست مگه میشه تمام خوبها رفته باشن

    4_من لایق یه رابطه عاشقانه نیستم

    در این باره آخرین رابطه‌م یک انسان واقعا فوق‌العاده بود، و یه روزی که من داشتم فکر می‌کردم که خدای من، این آدم چقدر خوبه چقد عاشق منه این صدا رو شنیدم که این جوابت به درخواست خدایا می خوام عشقت رو بهم ببینم هستش و از طریق این آدم خدا تجلی پیدا کرد، ولی در رابطه قبل ترم هی این سوال تو ذهنم بود که ایا این ادم لایق منه، یا من لایق این آدم هستم، ولی در واقعیت من خودم رو لایق اون نمی دونستم و داشتم  ازش فرار می‌کردم که این خیلی خیلی بهتر از منه، و رابطه از هم پاشید.

    ولی حتی اگه سطحش هم بالاتر باشه، من در حال پیشرفتم، دارم روی خودم کار میکنم این مهمه، و من هم یه روزی می تونم به سطح اون از هر لحاظ برسم حتی بیشتر.

    تقریبا میشه گفت همه این باورهای مخرب پاشنه آشیل من بودن، و باید برای هر کدومشون باورها و الگوهای مناسب رو پیدا کنم و برای خودم تکرار کنم

    استاد مهربونم شما خودتون بهترین الگوی رابطه عاشقانه هستید خیلی ممنون بابت این فایل بی نظیر که واقعا بی نهایت ارزشمند بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    فریبا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2417 روز

    مستانه محمدی”

    سلام سینا جان

    خیلی ممنون بابت دیدگاه قشنگت کلی درس داشت برام .

    راستش اولین بار که پاسخت رو دیدم کلی ذوق کردم، چون چند روز پیش از خدا تو ستاره قطبی خواستم که دوست‌های هم فرکانس پیدا کنم که به رشدم کمک کنه همون روز هدایت شدم به سایت و وقتی دیدگاه ها و پاسخ هایی که دوستان به اون دیدگاها داده بودند توی سایت دیدم اینکه چقد قشنگ به سوال بقیه جواب میدن یا پیشرفت بقیه چقد خوشحال شون میکنه یا همین که میان از پیشرفت‌ها و مسیری که طی کردن میگن دیدم، با خودم گفتم من چقد دوست بی نظیر داشتم و خودم خبر نداشتم برای همین تصمیم گرفتم تو سایت فعال تر بشم مسیری رشدم رو برای بقیه بگم تو پاسخ به دیدگاه فعال بشم، اگه دیدگاه شون کمکم کرده بهشون بگم و..‌. اینطوری هم خودم تمرکزم رو اصل میمونه هم ارتباطام قوی تر میشه و کلی مزیت دیگه

    روز بعدش هم پاسخ شما رو ،رو دیدگاهم دیدم گفتم به به قانون چقد خوب جواب میده، خواستم همون لحظه به دیدگاهت جواب بدم اما کمال‌گرایی من مانع از این کار شد که نه من میخوام یه پاسخ عالی بدم و این کار رو به عقب انداختم تا به امروز که دیگه گفتم بیام این کامنت رو برات بنویسم چون تصمیم گرفتم که کارهایی که به تعویق انداختم رو انجام بدم تا به جای مرور اونها تو ذهنم جا برای الهامات الهی باز بشه.

    تو بحث روابط راستش اولین بار که استاد تو 12 قدم گفت که آشغال هارو میزاریم زیر مبل و خودمون رو از لذت یه رابطه عاشقانه محروم میکنیم یه علامت سوال خیلیییی بزرگ رو سرم شکل گرفت، که لذتتت مگه رابطه عاشقانه لذت هم داره کلا یه چیز گنگ بود برام، چون تا اون زمان به خاطر باورهای اطرافیانم اجازه ورود به هیچ رابطه ای رو به خودم نداده بودم، چون گناه بود تو ذهنم، تو ذهنم بود که فقط یکی میاد با هم ازدواج میکنیم و خوشبخت میشم در حالی که تعریفی از خوشبختی تو رابطه عاشقانه نداشتم، البته تو فایل ها استاد گفته بود ویژگی های که دوست داری طرف مقابلت داشته باشه رو بنویس، اما من اونجا هم اومده بودم ایده ال هایی که جامعه تعریف کرده بود نوشته بودم نه چیزی که خودم دوست داشتم، خلاصه بعد یه مدت که یخ ذهنم یه ذره آب شد،به زور یکی از دوستام وقتی فهمید رابطه ای نداشتم منو با یه پسر آشنا کرد که با هم حرف بزنیم، تو این رابطه چون من برای خودم ارزش قائل نبودم، خودم رو دوست نداشتم و….طرف مقابلم هم همین طور بود برام، و بدون خبر از رابطه رفت بیرون،چون دوست داشتنی وجود نداشت از اون جایی که آدم وابسته و ضعیفی بودم خیلی خوب ازم سو استفاده کرد.

    بعدش من احساس بی ارزشی می کردم با خودم می گفتم حتما زیبا نیستم یا به خاطر

    اینه من توانایی خاصی نداشتم من جذاب نیستم و حتما لیاقتش رو نداشتم اون خیلی از من سرتر بود، بدجوری خورده بود تو ذوقم، واسه همین اومدم تو سایت اون موقع در مورد روابط کلی فایل گوش دادم از فایل های دوره عزت نفس تا فایل های رایگان نظرات بچه ها تو بخش عقل کل خیلی بهم کمک کرد یکی از بچه ها توی یکی از کامنت ها نوشته بود وقتی تو از خودت سو استفاده میکنی، برای خودت ارزش قائل نیستی دیگرانم ازت سو استفاده میکنند.

    من کلی رو خودم کار کردم، کلی باور خوب ساختم و هنوزم دارم بهتر و بهترش میکنم، من مسئولیت همه چی رو پذیرفتم و به خودم گفتم رفتار و حرفای بقیه با من نتیجه رفتاری که خودم با خودم دارم، دیگه فهمیدم از رابطه چی میخوام

    و نتیجه‌ی این کار کردن اومدن آدم های بی نظیر تو زندگیم بود و هر روز بهتر و بهتر می شدن، و من به وضوح دیدم، همون شبی که شروع کردم به نوشتن باورهای خوب، دقیقا فرداش یه پیشنهاد عالی داشتم، و آخرین رابطه‌م واقعا یه رابطه به دور از هرگونه وابستگی، که به رشد هم دیگه کمک می کردیم و حالمون کنار هم عالی بودو احساس ارزشمندیمون هر لحظه کنار هم بیشتر می شد و وقتی فهمیدیم مسیر مون با هم متفاوت بدون هیج دلخوری خیلی راحت از هم جدا شدیم. و این پروسه تغییر از اون رابطه ی داغون تا اون رابطه عاشقانه کمتر از 6 ماه بود نه هزار سال.

    به نظرم تمرکز آگاهانه روی نکات مثبت دیگران هر رابطه ای رو عالی میکنه وقتی کوچکترین حرکت مثبتی رو انجام داد بهش توجه کنی، یکی از تمرین های قشنگی که یکی از بچه ها انجام میداد این بود که هر روز صبح نکات مثبت 5 نفر که بیشترین ارتباط رو باهاشون داشت می نوشت، این تمرین واقعا عالیه

    الان که فکر میکنم مرور این مسیر نوشتنش هم برای خودم یادآوری بود که هر خواسته ی دیگه ای هم که دارم مسیرش شبیه همینه تمرکز بزارم روی باورهام و مثال الگوهای مناسب بیارم برای خودم

    واقعا خدا رو شکر میکنم توی این مسیر هستم و توی این جمع از دوستای فوق العاده قرار گرفتم

    دوست خوبم امیدوارم هر جا هستی حالت همیشه عالیه عالی باشه و هر لحظه‌ت پر از خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: