چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 2

نکته مهم:

آگاهی های این فایل، در ادامه ی فایل چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 1 است. برای درک و استفاده از آگاهی های این فایل، لازم است که قسمت 1 را دیده باشید.

از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.

منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.

در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:

  • اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
  • ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛

نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام  تمرینات این دوره، این است که:

فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد  و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.

در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید


چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 1

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 2
    510MB
    68 دقیقه
  • فایل صوتی چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 2
    30MB
    68 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

939 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهیمه پژوهنده» در این صفحه: 1
  1. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2161 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام سلام سلام

    وای که چقدر همین صحبت های ابتدایی استاد جان برای من درس داشت. برای همین بروزرسانی و با کیفیت تر کردن دوره ها. برای ایده ها و راه حل های زیادی که به ذهن شون در مسیر این بهبود و بروزرسانی ایجاد شده….

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    بریم سراغ بحث ترمز و گاز

    سالهاست که استاد عباسمنش بزرگوار و عزیز دارند، در این حوزه کار میکنند که اگر باورهای درستی در مورد اهداف و خواسته هامون نداشته باشیم، اینکه چقدر تلاش میکنیم یا اینکه چقدر بدو بدو میکنیم مهم نیست. اون هسته اصلی باورهای ما، اون ریشه فکری ما از همه چیز مهم تره…

    اصلا این قضیه رو استاد عزیز در ایران جا انداختن که اولش هم یکسری از افراد مقاومت داشتند که اصلا باور چیه؟ باور اصلا تاثیری نداره و بعد وقتی هر چی بیشتر گذشت و رفتن کلی تلاش کردند متوجه شدند که اگر ما تغییر بنیادین در ذهن و مغزمون ایجاد نکنیم، تلاش های ما مثل دویدن روی تردمیل هست و به هیچ جایی نمیرسیم.

    یعنی وقتی شما باورهای درستی در مورد یک موضوعی در ذهن تون ایجاد کنید، “شما هدایت می شوید( این کلمه خیلی مهمه)” هـــدایـــــت می شـــویـد به ایده های مناسب، به افراد مناسب، در زمان مناسب، در مکان مناسب. که کار ی رو انجام می دهید، یک تلاشی رو میکنید که اون ایده ی مناسبی داره، در زمان مناسبیه، در مکان مناسبیه با آدم های مناسبیه که بعد اون موقع اون تلاش نتیجه اش فوق العاده است.

    تصور کنید آدمی رو که داره تلاش میکنه با ایده ی نامناسب، با آدم نامناسب ، در زمان نامناسب. مهم نیست که چقدر داره تلاش میکنه نتیجه دلخواهی شکل نمیگیره.

    که استاد جان این موضوع رو ثابت کردند. در زندگی و کار و … در همه ی زمینه ها در حوزه باور اومدن خودشون رو به عنوان مثال به عنوان یک شاهد، به عنوان یک “گواه” گرفتن.کارهایی رو کردند که باور عمومی بر این بود که امکان پذیر نیست.

    *مثـــــــــلا در بحث بیزنس ایشون اومدن یک سایتی رو راه اندازی کردند. همین سایت ABASMANESH.COM رو راه اندازی کردند. بدون هیچ تبلیغاتی کار کردن و باور همه این بود که برای گسترش کسب و کارت باید تبلیغ کنی استاد گفتن نه این باور درستی نیست.و اومدن باورهای جایگزینش رو ایجاد کردن و روی اونا کار کردن و نتیجه اش هم مشخصه که بزرگترین سایت موفقیت دنیاست بدون هیچ گونه تبلیغاتی.

    *یا مثـــــــلا در بحث نیروی انسانی باور اینه که اگر میخوای کسب و کارت رو گسترش بدی باید کارمندهای بیشتری داشته باشی. دفتر کار بزرگتری داشته باشی. خلاصه باید کلی هزینه کنی که استاد جان اومدن این باور رو تغییر دادند.بعد هدایت شدن به آدم های مناسب(به سه نفر فرشته) که کل این گروه تحقیقاتی عباسمنش رو کلا با همکاری سه نفر داره اینطوری پیش میره. این سه نفر هم که دارند کار میکنند هر سه در خونه دارند کار میکنند نه دفتری هست و نه در واقع هزینه های دیگه ایی هست. نه تعداد زیاد کارمند هست و همه این کارها به لطف الله یکتا داره انجام میشه. با باورهای درست و اونم به سادگی و آسانی

    و در حوزه های مختلف دیگه ایی هم استاد جان اومدن باورهاشون رو تغییر دادند.

    *در مورد مهاجرت هم همینطوره که هدایت شدند به بهترین کشور دنیا در زیباترین ایالتش در یکی از بهترین مناطق امریکا.در یک زندگی بسیار عالی، با آدم های فوق العاده در زمان مناسب . همه ی اینــها ، همه ی این تغییر باورها باعث شد تا هدایت شوند در زمان مناسب در مکان مناسب، با آدم های مناسب با ایده های مناسب و اون وقت بود که حرکت و تلاش ایشون جواب داد.وگرنه بقول خودشون، استاد جان هم تلاش های زیادی که به نتیجه نرسه زیاد داشتن.

    وای که چقدر زیبا گفتین استاد جان: اینکه از وقتی این قضیه رو متوجه شدین خیلی روی این موضوع اومدین کار کردین.هم روی خودتون هم توی برنامه ها. و سعی کردین این موضوع رو بازش کنید و بسطش بدین . و بفهمونید این قضیه رو اینکه:

    _ ما از بچگی بمباران شدیم با یکسری باورهای نامناسب.

    که از طریق خانواده، از طریق صدا و سیما و رسانه های جمعی، از طریق دوستان، از طریق معلم ها. یکسری باورها در ذهن ما به وجود اومده که یک شبه هم به وجود نیومده. به همین دلیل هم یک شبه هم از بین نمیره. که باعث شده در یکسری مسائل ما نتایج خوب نگیریم. هیچ کس هم نیست که همه ی باورهاش درب و داغون باشه یا همه ی باورهاش درست باشه.

    بعضی از ماها (به دلایل مختلف) در مورد بعضی موضوعات باورهای بهتری داریم بخاطر همین نتایج بهتری هم در اون موضوعات میگیریم.

    در مورد بعضی موضوعات باورهای نامناسبی داریم و نتیجه ایی هم نمیگیریم با اینکه داریم تلاش مون رو هم میکنیم.

    چقدر فایل قبلی ” چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته هایم نرسیده ام؟_ قسمت 1″رو باید بارها و بارها گوش کرد و مطالعه کرد تا این موضوع بیشتر و بهتر برامون جا بیفته.

    چقدر خوب شد کامنت هایی اومد و دوستان زیادی نوشتن و موضوعات خودشون رو به اشتراک گذاشتن و باعث شد استاد جان ترغیب بشن تا قسمت دوم اونو برامون ضبط کنن. واقعا سپاسگزارم ازتون دوستان ارزشمندم که باعث ضبط این فایل شدین و باعث ایجاد انگیزه و ترغیب کننده استاد شدین. برای تهیه و تولید این فایل پر از آگاهی و درس اونم بصورت هدیه .واقعا استاد جان از شما هم بارها سپاسگزارم برای این همه سخاوت و بزرگواری تون.

    سپاسگزارم از اینکه به ما کمک میکنید تا درک کنیم منظورتون رو از استعاره گاز و ترمز چیه. موضوعی که قطعا در دوره عالی و بینظیر” کشف قوانین زندگی” خیلی مفصل و جامع بازش کردین اما اینجا هم برای همه ی اونایی که در مدار دریافت این آگاهی هستند بصورت هدیه و با عشق در اختیار قرار میدین.واقعا سپاس استاد عزیز و گرانقدرمون.

    (استاد من در سفرم اما امروز رو کاملا و تمرکزی اختصاص دادم به دریافت هرچه بیشتر این فایل، اونم چند بار.)

    ===منظور از موضوع استعاره گاز و ترمز چیه؟

    منظور چیه که شما وقتی یک هدفی رو انتخاب کردی و داری حرکت میکنی و با باورهای نامناسبی که داری باعث میشی به هدفت نرسی یا باعث میشه خیلی در مسیر زجر بکشی یــــا باعث میشه زمان خیلی زیادی بگذره، با اینکه پیشرفت خاصی در مسیر رسیدن به هدفت نداشته باشی….

    در بین کامنت دوستان بحث و خواسته ی “پیدا کردن فرد مناسب برای داشتن یک ارتباط عاشقانه” زیاد تکرار شده بود که این خواسته رو به عنوان نمونه استاد جان انتخاب کردن و درباره اش صحبت کردند که همینطور که استاد جان گفتن فرق نمیکنه از مفهوم، concept و تصور کلی این مثال میتونیم استفاده کنیم برای هر خواسته ی دیگه ایی.

    در دوره کشف قوانین زندگی خیلی حرفه ایی تر و کامل تر دارند ری این موضوع کار میکنند. در دوره کشف قوانین زندگی این موضوع بیان میشه ما چطور اینقدر به قوانین جهان مسلط بشیم که مثل یک برنامه نویس کد بنویسیم برای رسیدن به اهداف مون و اجراش کنیم و اتفاق بیفته؟(عجب دوره اییه خدا وکیلی. یعنی دوستانی که خیلی خوب مسلط به دوره و قوانین و اجراش بشن تبدیل میشن به برنامه نویسان زندگی خودشون. خدایی خیلی باحاله منم میخوام برنامه نویس و کد نویس زندگی خودم باشم.)

    این فایل در راستای اون دوره فوق العاده آماده شده تا یک توضیحاتی در مورد “دوره کشف قوانین زندگی” باشه و قطعا به ما کمک میکنه استاد جان مثل هزاران مطلب دیگه ایی که توی گنجینه سایت هست و به ما کمک کردند و میکنند و خواهند کرد.بله به ما کمک میکنه برای درک بهتر اینکه جهان داره چطور عمل میکنه؟ اینکه چطور ما با باورهای نادرست خودمون جلوی پیشرفت خودمون رو میگیریم؟

    …………………………………………………………………………….

    افراد زیادی هستند که سال هاست تلاش زیادی کردند برای ازدواج و داشتن یک ارتبا ط عاشقانه و تلاش زیادی کردند. از وضعیت ظاهری تا مدرک تحصیلی و اندام شون و … خیلی روی خودشون کار کردند و تلاش زیادی کردند. اما به این خواسته نرسیدند.

    (خب چی میشه که ما یک خواسته ایی داریم اما چون باورهای نامناسب و یکسری ترمزها هست به اون خواسته نمیرسیم.)

    استعاره گاز و ترمز یک استعاره ساده و قابل فهمی هست که به ما کمک میکنه تا درک کنیم که اگر ما یک ماشینی رو سوار بشیم و ماشین رو روشن کنیم و بزنید روی دنده یک و پاتون رو روی ترمز نگه دارید و گاز بدید ماشین حرکت نمیکنه. ماشین داره بنزین مصرف میکنه، داره مستهلک میشه،داره بهش فشار میاد، صداشم داره درمیاد، زورم داره میزنه امــــــا راه نمیره. چــــــــــرا؟! به این دلیل که پای شما روی ترمزه همزمان که پای شما روی گازه روی ترمز هم هست.

    تا قتی که پای شما روی ترمزه مهم نیست که چقدر شما دوست دارید که حرکت کنید.ماشین حرکت نمیکنه. در مورد خواسته ها هم همینه تا وقتی که شما باورهای محدود کننده دارید مهم نیست که چقدر دوست دارید به خواسته تون برسید. حالا این خواسته میخوادروابط عاشقانه باشه

    میخواد موفقیت مالی باشه

    میخواد یک بیزنس موفق باشه

    میخواد یک اندام دلخواه باشه

    میخواد مهاجرت به یک کشور دلخواه باشه

    میخواد هر چی باشه …

    تا وقتی باورهای محدود کننده دارید مهم نیست که چقدر تلاش میکنید، چقدر دوست دارید تا به خواسته تون برسید این اتفاق نمی افته. این قانونشه…

    وقتی باورهاتون رو تغییر میدید، وقتی نگاه تون رو عوض میکنید شما هدایت میشوید به ایده های بهتر به راهکارهای بهتر، به آدم های بهتر در زمان بهتر، با شرایط بهتر، با موقعیت های بهتر که شما رو خیلی خیلی راحت تر به خواسته هاتون میرسونه بیشتر از اون چیزی که فکرش رو بکنید.

    ………………………………………..

    *شما یک خواسته ایی دارید و در مورد اون خواسته یکسری باورهای نامناسب از گذشتگان شما در ذهن شما هست. باید روی اونا کار کنید و اونا رو تغییر بدید.البته که تغییرش یک شبه نیست…

    در مورد موضوع و خواسته داشتن روابط عاشقانه و مناسب یکی از یزرگترین باورهای مخرب و ترمزها اینه که:

    1. من از نظر ظاهری آدم جذابی نیستم، ادم خوشگلی نیستم.(میتونه هم برای خانم ها باشه و هم برای آقایون)

    چون من از نظر ظاهری زیبا نیستند کسی منو نمیخواد.

    این باور از کجا میاد؟ این باور از کمبود عزت نفس و کمبود باور احساس لیاقت میاد. اینکه من اونی که هستم رو دوست ندارم، چهره ام رو دوست ندارم.و اینکه اینقدر عمل های زیبایی مثل عمل بینی، کاشت مو، پروتز و تزریق و … رایج و زیاد شده برای اینه که این باور خیلی قوی هست و افراد فکر میکنند که اگر فلان قیافه در لب و گونه و چونه و رنگ پوست و … داشته باشن اون وقته که من ارزشمند میشم، اون وقته که من ارزشمند میشم، اون وقته که یکی میاد سراغ من.چون اونی که هستن رو دوست ندارند و این باور خیلی قوی هست.

    به این فکر کنید که این رفتارها از کجا میاد؟ از اینجا میاد که من جذاب نیستم به این دلیل که جذاب نیستم، نمیتونم آدم مناسبی رو جذب خودم بکنم پس بیام اینقدر هزینه بکنم، بیام اینقدر جراحی کنم و … برا ی اینکه بتونم یک رابطه ایی رو تجربه کنم. برای اینکه جذاب بشم.که این کارها انتهایی ندارند برای اینکه افراد خودشون رو به روش های مختلف جذاب کنند اگر این باور در تو باشه که تو آدم جذابی نیستی و حتی اگر جراحی کنی و هزاران کار جورواجور برای جذاب شدنت انجام بدی و تغییر کنی اون باوره قوی تر از این تغییرات هست.

    باید این باور رو تغییر بدیم که زیبایی به ظاهر نیست، زیبایی به درون آدمه.

    یا این باور که فکر کنیم یک ظاهر خاصی هست که اون زیباست اشتباست. و همه ی افراد دنبال اون قیافه، اون اندام و…هستند برای اینکه ارتباط برقرار کنند اینم یک باور نادرست هست.

    باید بیایم روی این باور کار کنیم، بیایم فکر مون رو تغییر بدیم. چطور فکرمون رو تغییر یدیم؟ بیایم الگو هایی رو پیدا کنیم، افرادی رو پیدا کنیم که یک ارتباط عاشقانه ایجاد کردند وسال هاست دارند با هم با صلح و صفا زندگی میکنند که مثلا اون فرد نه رنگ چشم هاشو عوض کرده نه جراحی خاصی کرده، یک چهره معمولی و نرمال داره. و هیچکدوم از ویژگی های ظاهری که به عنوان ویژگی های زیبایی شناخته میشه هم نداره. برای خودش ارزش قائل هست، احساس لیاقت خوبی داره بیایم این فاکتورها رو ببینیم.

    اینکه چه فاکتورهایی در عمل داره کار میکنه. و چقدر فرد فوق العاده ایی وارد زندگیش شده.

    اگر این باور رو داری بیا روی خود ارزشمندی خودت کار کن. بیا روی عاشق خودت بودن کار کن. روی احترام به خودت کار کن با همین شکل و قیافه ایی که داری و بیا خودت رو دوست داشته باش. و میبینی اگر این باور بصورت بنیادین تغییر کنه با همون چهره، با همون اندام… روابط خیلی بهتری رو تجربه میکنی.آدم های خیلی بهتری وارد زندگیت میشن کی؟ وقتی تو خودت با خودت در صلح میشی. وقتی تو خودت رو دوست داری همونجوری که هستی.وقتی که ارزش های خودت رو به ظاهرت پیوند نمیزنی. به رشـــــــد درونــیـت پیوند میزنی. به ویژگی های درونی که قابل بهبوده پیوند میزنی نه به ظاهری که خداوند ما رو از قبل اینجوری خلق کرده.

    2. من توانایی خاصی ندارم، جذابیتی خاصی ندارم چیز خاصی بلد نیستم. مننه پزشک فلانی ام نه مهند س فلانی ام و …توانایی های عجیب و غریبی هم ندارم کی میخواد با من رابطه داشته باشه. بخاطر اینکه یک استاندارهایی رو که جامعه تعریف کرده که یک آدم موفق باید پزشک باشه یا فلان باشه ندارم بنابراین فردی رو هم پیدا نخواهم کرد تا باهاش رابطه ی خوب داشته باشم.

    این باور رو هم باید تغییر بدیم. چطور تغییر بدیم؟ الگوهایی رو پیدا کنیم که نه پزشک هستند نه وکیل و مهندس هستند شاید فقط یک کارمند ساده باشند که دارند یک رابطه عاشقانه و عالی رو تجربه میکنند.

    * توانایی های درونی خودمون رو باید افزایش بدیم، باور به توانایی های خودمون رو باید بیشتر کنیم. نباید خودمو رو در الگوهایی ببریم که جامعه به عنوان یک فرد موفق تعریف کرده.

    اگر تو در ذهن خودت برای خودت ارزش قائل باشی، جهان برای تو ارزش قائله.اگر تو در ذهن خودت برای خودت ارزش قائل نباشی فارغ از اینکه تو چقدر برا ی خودت مدرک جمع کردی، چقدر اعتبار جمع کردی تـــــــــو اعتماد بنفست پایینه. دیدیم آدم هایی رو که موفقیت های بزرگی رو کسب کردند بــازهــــم برای خودشون ارزش قائل نیستند. بازم خودشون رو کـــم میبینن.

    افرادی هستند با اینکه مدرک خاص یا مهارت خاصی ندارند اما همه دوست شون دارند.همه میخوان باهاش ارتباط داشته باشند. اما اینقدر در روابط شون اعتماد بنفس شون بالاست و در همه روابط سربلند و سربالا هستند و از روابط شون لذت میبرن. اینا از درون برای خودشون ارزش قائل هستند.

    3. آدم های درست و حسابی رفتند. همه پسرخوب ها رو گرفتند یا همه ی دختر خوب ها گرفتند.

    این باور ریشه در باور کمبود داره.

    این باور رو در مورد پول هم میشه بگید اینکه همه ی فرصت ها گرفته شده/ هر ایده پولسازی بوده قبلا یکی پیداش کرده و دارند روش کار میکنند./ همه ی زمین های خوب خریده شده./ همه ی موقعیت های خوب به تصرف افراد دیگه در اومده و چیزه دیگه ایی نیست.

    _ در جهان میلیاردها آدم وجود داره. که ویژگی های یونیک و واحدی دارند و هیچ وقت نیست که در جهان کمبود باشه.

    همیشه آدم فوق العاده هست.

    همیشه موقعیت پولساز هست.

    همیشه ایده های بهتر هست.

    همیشه فرصت برای خرید ملک های خوب هست.

    همیشه فراوانی داره بیشتر و بیشتر میشه، هر روز داره بیشتر و بیشتر میشه.

    * اگر ذهن ما این باشه که هر چی خوب بوده ، هر چی به درد بخور بوده از قبل گرفته شده ما پیداش نمیکنیم، نه اینکه نباشد. ما هدایت نمیشویم به سمتش.

    استا جان کلمه هدایت رو استفاده میکنند چـــرا؟ به خاطر اینکه باورهای شما ،افکاری هست که داره به جهان ارسال میشه. جهان چیکار میکنه؟ جهان افکار شما رو convert میکنه ، تبدیل میکنه به شرایط و اتفاقات و وارد زندگی شما میکنه. به همین دلیل چیزی که شما باور میکنی چیزی هست که تجربه اش میکنی. و چیزی که تجربه میکنی باعث میشه که بیشتر باور کنی که باورهات درست بوده. یعنی میفتی توی سیکل معیوب. مخصوصا تو بحث باور فراوانی.

    در مورد اینکه باورت اینه دختر خوب یا پسر خوب کمه جهان میگه اینجوری فکر میکنی، منم بهت ثابت میکنم که درست فکر میکنی. و تو اون فضا رو میبینی. کمبودها رو میبینی. و بیشتر باور میکنی که دنیایی که توش هستی دنیای کمبوده.

    – وقتی باورت رو عوض میکنی به این باور که هر روز داره نعمت ها بیشتر میشه.

    – این همه آدم خوب در جهان هست، مگه میشه تمام آدم های خوب رفته باشن.اصلا منطقی نیست.

    اگر همچین تفکری باشه اصلا تلاشی برای رابطه نمیکنی، اصلا میگی چیزی نمونده که من بدستش بیارم. همه ی چیزای خوب از قبل گرفته شده، ایده های خوب گرفته شده. مثلا در مورد ملک اینکه همه ی زمین های خوب ساخته شده دیگه جایی زمین خوب نیست.

    استاد جان میگن:بزرگترین پاشنه ی آشیلم در مورد ثروت بحث باور فراوانیه. (استاد شما اینو بگین من چی بگم دوبل دوبل بزرگترین پاشنه آشیل) هر چقدر کار کنم بازم باید روی باور فراوانی کار کنم چون خیلی تو ذهن ما خیلی از کمبود خوندن.و باور کردیم. اما واقعیت این نیست.

    واقعیت اینه که:

    هر روز داره نعمت ها بیشتر میشه.

    هر روز داره فرصت ها بیشتر میشه.

    هر روز داره موقعیت ها بیشتر میشه.

    هر روز آدم های فوق العاده ایی هستند که میتونیم روابط فوق العاده ایی باهاشون داشته باشیم.هر روز هم دارند بیشتر میشن.

    هر وقت بتونی این باورها رو تغییر بدی. اون وقت آرام آرام به اندازه ایی که میتوانی باور کنی که دختر خوب و پسرخوب هست به همون اندازه میبینیش.

    حالا تو در مهمونی و خیابان میبینی که چقدر آدم های خوب و صادق زیاد هستند. درسته که هنوز وارد رابطه ات نشدن درسته که اینو توی مهمونی دیدی؛ تو خیابون دیدی، توی محل کار دیدی. همین که دیدیش نشون میده که داره تغییر میکنه که داری میبینیش. حالا اگر بیشتر تغییر کنی، بیشتر باور کنی توی روابط هم تجربه میکنی همچین موضوعی رو.

    4. من لایق یک ارتباط عاشقانه نیستم. من آدم مناسبی نیستم من ایراد دارم.

    این باور برمیگرده از بچگی از خانواده از مسخره شدن ها از مدرسه از معلمین و …

    دیدیم که افرادی وارد یک رابطه عالی شدن بعد یک مدتی به خودمون اومدیم گفتیم منو این همه خوشبختی محاله. بعدیک مدتی این رابطه عالی ترکیده و خراب شده.وقتی باور میکنی که لیاقت عشق رو نداری، لیاقت عشق رو نداری. این موضوع در مورد موضوعات مالی هم همینطوره. افرادی که به یک موفقیت مالی میرسن و کارش شکل میگیره و درامد خوبی رو داره بعد خیلی راحت داره پول میسازه بعد یکجایی به خودش میاد میگه آقا من خیلی راحت دارم پول میسازم. من لایق اینقدر راحتی و اینقدر ثروت نیستم. اینقدر بقیه دارند زجر میکشن و اینقدر دارم راحت پول میسازم. به محض اینکه این فکر تو ذهنش میاد و پرورشش میده کل اون موفقیت مالی از بین میره. کل اون شرایط از بین میره.

    شما باید خودتو لایق بدونی.که جهان افراد مناسب رو به سمتت هدایت کنه. که جهان موقعیت های مناسب رو به سمتت هدایت کنیاگر خودت از درون برای خودت ارزش قائل نباشی جهان هم بهت ثابت میکنه که آدم بی ارزشی هستی.این کاره جهانه.(جهان آینه ی باورهای ماست) چیو باور داری جهان همونو بهت عرضه میکنه.

    چه مثال قشنگ و به جایی زدین چیزی که قشنگ میتونیم درکش کنیم این از باورهای شماست استاد جان این فایل های ارزشمند و این منه ارزشمندی که با عشق مینویسم و دوستانی که با عشق میخونن چون ارزش این فایل ها رو میدونن و به اندازه درک و عمل مون از این آگاهی های ارزشمند نتیجه میگیریم.

    چه مثال قشنگی از خودتون زدین استاد جان اینکه اگر فکر کنید این حرف ها ارزش ندارن، شما هم همین برداشت رو میکنید حتی اگر به همین شکلی که فکر میکنم صحبت کنم.باورم این باشه که این حرف ها ارزش نداره و این فکر تو سرم باشه که من حرف هام ارزشی نداره، من لایق نیستم. این فرکانس رو ارسال میکنم. خیلی از شما ها دارید این فرکانــس روبــه جــهان ارســال میکنید. (فرکانس خود ارزشمندی، فرکانس لیاقت، فرکانس لایق بودن. یک کشفی هم تو نحوه صحبت های شما و شروع برخی فایل هاتون کردم هم یک کشف در خودم استاد جان) حتی اگر مخالفش صحبت کنید اینــــــــکه چــــــی میــــــــگید مهم نیست. اینکه چـه فرکانسی، چـه احساسی داری مهمه.

    سوال: چقدر این الگو رو دارید؟ چقدر این اتفاق براتون افتاده؟ که یک آدم فوق العاده ایی اومده بعد با خودت گفتی که این آدم خیلیکیفیتش از من بالاتره خیلی سطحش از من بالاتره و بعد جهان بهت ثابت کرده که دقیقا همینطوره و اون رابطه از هم پاشیده اونم به بدترین شکل ممکن…

    5. من همیشه ادم های نامناسب رو جذب میکنم.

    تو قسمت کامنت ها دوستان تجربه داشتند و گفتن که مثلا هرمردی که میاد سراغ من میبینم که متاهله.بعد میگین چه جوریه فقط مردهای متاهل به سمت من جذب میشن. پسر مجرد هست هیچکس سراغ من نمیاد. یا هرکسی میاد سراغ من میبینم که معتاده، سیگاریه یک مسئله ایی داره. با این تجربیات یواش یواش باور میکنه که من فقط آدم های نامناسب رو جذب میکنم. آدم میاد توی زندگیم اما آدم نامناسب میاد که نیومدنش خیلی بهتره. یا من فقط آدم های فقیر و مشکل دار رو جذب میکنم.

    این برمیگرده به باورهای بنیادین مون مثل احساس ترحم، احساس وابستگی، احساس لیاقت که چـــرا همچین آدم هایی رو جذب میکنی. که باید این الگو رو یکجایی بشکونی. باید بگی من بخاطر اون باورهای قبلی ویژگی های قبلیم اون ادم ها رو جذب کردم. اگر من فکرمو عوض کنم، اگر احساس لیاقتم و بیشتر کنم، اگر باور فراوانی رو در ذهنم بیشتر کنم. آدم هایی که وارد زندگی من میشن تغییر میکنن قرار نیست گذشته ی من ادامه پیدا کنه در آینده.

    -اون تجربیاتی که من در گذشته داشتم بخاطر اون آدمیه که من در گذشته بودم. بخاطر افکار و ویژگی هایی که من در گذشته داشتم.اگر من از الان خودمو تغییر بدم آیندمم تغییر میکنه، قرار نیست که همون اتفاقات گذشته دوباره برای من بیفته. اینا رو باید به خودت بگی اینا رو باید به یاد بیاری که وقتی تو تغییر میکنی جهان هم تغییر میکنه. جهان عین آینه است که با تغییر تو تغییر میکنه.

    6. تمام روابط آخرش به رنج و غصه و جدایی و ناراحتی ختم میشه.

    میگن چی شد که طلاق گرفتی میگه بخاطر اینکه ازدواج کردم. اگر ازدواج نمیکردم هیچ وقت طلاق نمی گرفتم.

    که این باز برمیگرده به شنیده های ما.

    که این باور تو روابط کاری هم هست اینکه همیشه آخرش بد میشه.

    بخاطر همینه که خیلی ها برای اینکه اون آخر بد رو تجربه نکنن اون اول خوب رو هم شروع نمیکنن.

    باید بارها و بارها به خودتون بگین من کجاها ترس دارم برای اینکه شاید بعدا این رابطه خراب بشه و غم و اندوهش بمونه، حتی خوشی اش هم تجربه نمیکنم. اگر در مسیر درست باشی این خوشی میتونه بیشتر و بیشتر بشه. اگر در مسیر غلط باشی این خوشی میتونه تبدیل بشه به رنج. نه بخاطر اینکه باید تبدیل بشه به رنج، نه بخاطر اینکه قانونشه که هر عشقی تبدیل بشه به نفرت و جدایی. نه بخاطر اینکه این قانونشه بخاطر اینکه ما مسیر رو اشتباه میریم.

    حــــــتی اگر ما مسیر رو اشتباه بریم و تبدیل بشه به غم و ناراحتی این وسط ما رشد میکنیم، ما چیز یاد میگیریم، ما پیشرفت میکنیم، ما بهبود میدیم خودمون رو. این سربالایی سرپایینی ها باعث میشه ما بهتر بشیم. تــــــو تـــجــربــــــه کسب میکنی در طول این مسیر…

    7. من برای یک رابطه عاشقانه خیلی جوان یا خیلی پیر هستم.

    یا اینکه سنی از ما گذشته..

    این برای موضوع بیزنس هم میتونه باشه که من خیلی پیرم تا کسب و کاری رو شروع کنم یا خیلی بچه ام تا شروع کنم.

    8. من باید پرفکت و بی نقص باشم تا یک رابطه رو شروع کنم.

    خیلی ها اینو به عنوان یک ویژگی مثبت نگاه میکنند.

    هیچ کس در این جهان بی نقص نیست.

    ما چیزی بنام کمال بی نهایت در این دنیا نداریم.

    هیچ انسانی هرگز در کره خاکی به دنیا نیومده و از دنیا نرفته که نقصی نداشته باشه.نه بوده نه هست و نه خواهد بود.این ویژگی جهان مادیه ما نقص داریم. برای اینکه باید پیشرفت کنیم. چیز کامل که نمیتونه پیشرفت کنه. نیاین خودتون رو محدود کنید که من باید پرفکت باشم. من باید بینظیر باشم تا یک آدم مناسب توی زندگیم بیاد. نـــــه اینطور نیست. تو خودتو با نقص های خودت بپذیر روشون کار کن بدون که این یک مسیر همیشگی برای پیشرفته. با خودت در صلح باش. خودتو لایق بدون با اونی که هستی. با کمی ها و زیادی هات. با نقص ها و نقاط قوتت. اون وقت ببین جهان چه آدم های فوق العاده ایی رو وارد زندگیت میکنه.

    9. افراد همیشه خیانت میکنن.

    طرف به فکر رابطه عاشقانه نمی افتاد چون تو ذهنش رفته که همه ی مردها خیانت کار هستند، همه ی زن ها خیانت کار هستند.چقدر این حرف ها تکرار شده، چقدر تو جمع دوستان تون این حرف ها زده شده. چون این باور رو دارید تجربه اش میکنید.این باور که “همه خیانت میکنن” باعث میشه وارد رابطه نشی. بعد این باور باعث میشه اگر وارد رابطه بشی هم ، هر لحظه بخوای موبایلش رو چک کنی.هر لحظه بخوای کنترلش کنی. تو کاری کنی که این اتفاق برات بیفته. تو کاری کنی… با باورهات با رفتارت، با ویژگی هات، با ترس هات،با شک هات، با کنترل کردنت ، طرف رو آسی کنی.

    این برای همه موضوعات میتونه باشه فلان بازاری ها دزد هستند، فلانی شهری ها فلان هستند…

    _اگر اینجوری فکر کنی جهان هم ثابت میکنه که درست فکر میکنی.اینجوری فکر میکنی هدایت میشی به آدمی که اینجوریه. کاری میکنی که اون آدمه رو اینجوری کنی. اینجوری فکر میکنی شما درست فکر میکنی.

    _ کی میبینی که آدم صالح زیاده، آدم سالم زیاده، دختر خوب پسر خوب زیاده؟ وقتی که باور کنی که هست. وقتی باورش کنی دنبالش میری وقتی دنبالش میری و باور داری پیداش میکنی.

    وقتی اجازه میدی این چرت و پرت ها رو بشنوی….چقدر استاد جان در مورد این موضوع صحبت کردند که ورودی هاتون رو کنترل کنید.چی داری میشنوی؟ شبکه های اجتماعی رو بالا پایین میکنی در مورد خیانت، صبح تا شب داری فایل گوش میکنی. نمیدونی چه بلایی سر خودت داری میاری. در مورد بدبختی درمورد بیماری داری نگاه میکنی. نمیدونی چه بلایی داری سرخودت میاری.

    یکی از دلایلی که من وارد شبکه های اجتماعی نشدم، هیچ وقت علاقه نداشتم.بــــــخاطر ایــنکــه میـــــــــــدونم مغز من داره چه جوری کار میکنه؟!…آنچه که میشنوه باور میکنه.

    یکی از دلایلی که من فقط با آدم های فوق العاده صحبت میکنم. یک مرزی برای خودم دارم. یک فیلتری برای خودم گذاشتم که چه آدم هایی باید وارد ارتباط با من بشن، چه برنامه هایی باید وارد مغز من بشه. اینه که میدونم افکتش چیه.میدونم چه تاثیری ممکنه روی ذهن من بذاره.چه تاثیری روی باورهای من میذاره. از وقتی من ورودی هامو کنترل کردم، باورهامو تونستم تغییر بدم. … راهـــــش اینه تو اول ببندی ذهنت رو بر رو چیزهایی که دوست نداری تجربه شون کنی.

    وقتی اجازه میدی کسی در مورد خیانتی که بهش شده بیاد با تو درد و دل کنه و تــــــــو اون گوشت رو بهش میدی، برای اینکه فکر میکنی داری بهش کمک میکنی تا خودت رو خالی کنه. نمیدونی که چه باری رو داری بهش اجازه میدی که روی تو خالی کنه. چه آینده ایی رو از خودت داری خراب میکنی و از خودت میگیری بخاطر این شنیده ها…

    باید بهای رسیدن به خواسته ها رو اینجوری بپردازی، با فیلتر کردن ورودی هات، با کنترل آدم هایی که باهاشون هستید.. اگر ادم های نامناسبی در زندگیتون هستن که در مورد چیزهای نامناسب صحبت میکنن.شروع کنید به قطع کردن. جهان آدم های مناسب با موضوعات مناسب وارد زندگیت میکنه.

    10. من آدم پولداری نیستم.

    من وضعم خوب نیست. ما تو یک خانواده فقیری هستیم. کی میاد با من باشه با همچین شرایط مالی. یا ما شهرستانی یا روستایی هستیم.کی میاد با من روستایی یا شهرستانی ارتباط برقرار کنه.

    ارزش ما به وجود ما وابسته است نه به مردک تحصیلی، نه به شرایط مالی مون. شما هر روز میتونی خودتو در شرایط مالی خودتو پیشرفت بدی.

    11. من بهتره تنها باشم.

    اینکه انتخاب کنی که تنها باشی هیچ ایرادی براش نیست. شما میتونید انتخاب کنید که تنها باشید. اما خیلی وقت ها این جمله از انتخاب نمیاد از ترس داره میاد.از اینکه تلاش کردی، یا خواستی و جواب رد گرفتی بعد میگی من خدم خواستم که تنها باشم.مثل کسی که کلی تلاش کرده به پول برسه و نرسیده بعد میگه من اصلا پول نمیخوام، پول چرک کف دسته.

    _ ما انسان ها بصورت بنیادین موجودات اجتماعی هستیم. نمیخوام بگم تنهایی بده ها. من خیلی موقع ها دوست دارم تنها باشم. خیلی موقع دوست دارم روی خودم کار کنم و تنها باشم کاملا این قضیه پذیرفتنی هست. اینکه این تنهایی از کجا داره نشات میگیره. از اینکه خواستی و نشده و الان چون خودتو میخوای راضی و قانع کنی اینو میگی که میخوام اصلا تنها باشم. یا نه خودت تصمیم گرفتی که تنها باشی.

    _ما موجودات اجتماعی هستیم و یک رابطه قشنگ و عاشقانه واقعا اضافه میکنه به زندگی انسان.واقعا اضافه میکنه.یک رابطه عاشقانه واقعا کیفیت زندگی رو میبره بالاتر.ولی این نباشه که تنها نبودن روبه عنوان یک سلاح یک مکانیزم دفاعی استفاده کنیم که میترسی یا برای اینکه تلاش کردی و نشده. یا بخاطر ترمزهایی که داری میگی میخوام تنها باشم.

    12. اصلا تو سرنوشت ما نوشته شده.

    عشق به ما نمیاد.اصلا من خودم اینجوری ام مادرمو خواهرم اینجوریه. ما عشق رو تجربه نکردیم

    در بحث تقدیر خیلی ها اعتقاد دارند که برامون یک چیزهایی مقدر شده. هیچ چیزی برای ما مقدر نشده. ما انسان هایی هستیم که با افکار و باورهامون داریم شرایط مون رو خلق میکنیم. ولی اگر باور داشته باشیم که بدبختی، بی پولی ، تنهایی مقدرر شده . جهان ثابت میکنه که آره مقدر شده. نه به این دلیل که مقدر شده به این دلیل که تو باور کردی که مقدر شده. تو باور کردی که تقدیرت اینه.

    _ هیج تقدیری وجود نداره.

    _ هیچ چیزی از قبل نوشته نشده.

    _ هیج خواسته ایی از طرف خداوند برای ما وجود نداره.خواسته ی خداوند اینه که ما به خواسته هامون برسیم.

    هائولا هئو لا کلا نمد

    خداوند میفرماید ما به همه کمک میکنیم. هرکسی بخواد بره بهشت ما کمکش میکنیم به سمت بهشت و هرکسی که هم بخواد بره جهنم هم کمکش میکنیم بره سمت جهنم.

    استاد جان چقدر قشنگ گفتین که تقدیری وجود نداره و من آنچه که بدست آوردم اگر قرار بود که به این چیزها فکر کنم به هیچکدوم ازاین خواسته ها نباید به وجود میومد. من بر خلاف تمام این باورهام حرکت کردم در زندگیم. ..

    _ من خالق زندگی ام هستم و آنچه که میخواهم رو خلق میکنم.

    13. من اصلا تو روابط خوب نیستم.بلد نیستم.

    اصلا بلد نیستم. اصلا بلد نیستم با یک دختر حرف بزنم بلد نیستم با یک پسر حرف بزنم. مثل اینکه بگیم من فلان کار رو بلد نیستم پس چرا برم انجام بدم.مگه ما تو شکم مادرمون چیزی بلد بودیم نوشتن و خوندن یاد داشتیم رفتیم مدرسه یاد گرفتیم. مگر قبل از به دنیا اومدن مون بلد بودیم چطور رابطه برقرار کنیم.؟ آدمم یا د میگیره. هر چیزی قابل یادگیری هست هیچکدوم مون توی همه چیز عالی نیستیم.

    مثال یادگرفتن ارتباط موثر برقرار کردن اونم در دانشگاه آزاد بندرعباس با چنان مهارتی تونستن اینقدردر ارتباط با افراد و اساتید و دانشجوها خوب عمل کنن و برانگیخته کنن و این مهارتی بود که یادگرفتن ،کلی شخصیت شون رو تغییر دادن.

    _ مهارتی که قابل یادگیری هست.

    14. اگر من وارد رابطه بشم آزادیمو از دست میدم.

    میگی چرا وارد رابطه نمیشی، میگه نه بابا ول کن دارم زندگیمو میکنم برم اونجا اسیر بشم. من آزادم برای خودم. چرا ینجوری فکر میکنیم چون فکر میکنیم که رابطه عاشقانه یعنی اسارت. یعنی کنترل شدن.

    در صورتی که رابطه واقعی درست ، رابطه ایی که هر فردی آزادی عمل خودش رو داره. علایق خودش رو داره. سلایق خودش رو داره. و هر دو نفر هم به سلایق همدیگه احترام میگذارن. ما باید تو رابطه باید یاد بگیریم با اینکه من با اینکه با شما تو رابطه هستم منم آزادی های خودمو دارم سلایق و علایق خودمو دارم. قرار نیست جفت مون به یک چیز علاقه داشته باشیم.یا منو مجبور کنی تا منم مثل شما فکر کنم و عمل کنم و برعکسش.

    15. اینکه من اگر خودمو باز کنم توی رابطه عاطفی و وجود خودمو بذارم حتما صدمه میبینم.

    16. اینکه برای یک رابطه باید کلی زحمت بکشی. آخرش هم معلوم نیست چی میشه.

    17. اینکه به مردم نمیشه بهشون اعتماد کرد در روابط.

    18. اگر بخوام وارد یک رابطه بشم باید کلا شخصیتم رو عوض کنم. یک ماسکی بزنم و از قالب خودم بیام بیرون.

    19. اینکه من نیاز دارم یکی دیگه منو کامل کنه.

    این باور بسیار بسیار محدود کننده ایی هست. شما کامل هستی اون فرد هم کامل هست. شما با هم دیگه از زندگیتون لذت میبرید.قرار نیست همدیگه رو کامل کنید. قراره با هم دیگه لذت ببرید. قرار نیست وابسته بشید.

    20. وارد رابطه بشم وابسته میشم. باید روی شخصیت مون کار کنیم روی احساس ارزشمندی مون کار کنیم.

    21. اینکه هیچ کسی منو نمیفهمه.

    22. من یکسری ویژگی ها دارم که هیچکس درکش نمیکنه .

    خدایا شکرت برای کامنت های زیبا و ترغیب کننده دوستان که باعث استاد هم چنان در و گوهرهایی رو برامون هدیه بدهند.

    حالا باید این ترمزها رو تعمیم بدیم به خواسته های دیگه که با تلاش فراوان بهشون نرسیدیم. کجا هست که من دارم تلاش میکنم، با تمام وجودم دارم میدوم ولی بخاطر ترمزهام حرکت نمیکنم. یا هدفم اینه که به سمت شرق برم ولی به خاطر باورهای نامناسبم دارم به سمت غرب میرم اونم با سرعت زیاد. و هرچقدر تلاش میکنم انرژی میذارم دارم از هدفم دورتر و دورتر میشم.

    در مورد تجربیات خودتون، در مورد موضوعاتی که در این فایل گفته شده بود صحبت کنید

    کجاها این باورها رو در مورد روابط داشتید؟ یا تعمیم بدید به موضوعات دیگه…

    چطور میخواید اینا رو تغییر بدید؟ یا چطور از این صحبت ها استفاد میکنید برای تغییرش؟

    کجاها باورهای مناسبی داشتید و نتایج مناسبی داد؟کجاها باورهای نامناسب داشتید و نتایج نامناسبی ایجاد کرد؟

    اینا رو بنویسید تا کمک کنیم به خودمون به دوستان مون.

    تا وقتی که ما اینا رو توی ذهن مون درست نکنیم تلاش کردن فایده ایی نداره.تلاش موقعی جواب میدهد که ما، در مسیر درست باشیم. با افکار و باورهای درست باشیم

    ما هدایت میشویم وقتی باورها وافکارمون درسته. که نشونه ی این افکار درست احساس آرامش بیشتره. وقتی به احساس آرامش میرسی یعنی داری روی خودت کار میکنی داری افکار بهتری ایجاد میکنی. و ما هدایت میشویم به آدم ها و موقعیت ها و شرایط بهتر…

    (صبح شروع کردم برای بار دوم شنیدن و نوشتن والان شبه…)خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: