https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/06/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-06-17 05:54:082023-07-07 09:15:54چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 2
939نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
هدایت میشویم به ایده های مناسب ، افراد مناسب در زمان مناسب و در مکان مناسب
این باور درستی نیست که ماباید برای کسب کارمون تبلیغ کنیم
تبلیغ کردن یعنی تو ظرفت آماده نیست و هی داری میریزی توش خب درنهایت اون ظرفه میترکه دیگه
ما وقتی تمرکزمون روی کارمون باشه روی بهبودش
خداوند برای ما تبلیغ میکنه
واقعا فکرشو بکنید این سایت با 3 آدم داره پیش میره
یعنی برای داشتن یه بیزینس نیازی نیست که آدم های خیلی زیادی باشن
وقتی باورهای ما به صورت بنیادی تغییر بکنه خداوندم مارو هدایت به آدم های درست
یعنی این نتایج فوقالعاده توی هرجنبه ای زمانی برای استاد جانم رخ داد که باورهاش به صورت بنیادی تغییر کرد
ما باید آنقدر مسلط بشیم به قوانین جهان که کد بنویسیم برای اهدافمون و اون هارو اجرا کنیم
یعنی سیستم جهان اینجوری هست که ما وقتی یه خواسته ای داریم باید به راحتی بهش برسیم
حالا اگر بهش نمیرسیم یسری ترمز ، کد های مخرب ، و باورهای نادرست توی ذهن ما هست
یعنی فرقی نمیکنه که چقدر پات روی گازه ازاونور وقتی پات روی ترمزه ماشین خنثی میشه و راه نمیره
یعنی فرقی نمیکنه چقدر داری تلاش میکنی وقتی باورهات پوچ باشه اون نتیجه دلخواه به وجود نمیاد
خب اینکه طرف میگه من ظاهرم زیبا نیست واقعا یه باور مخربه
1_خود باوری نداری یعنی به زیبایی خودش باور نداره
2_اگر یه نفر واقعا تورو دوست داشته باشه باید عاشق خودت بشه نه قیافت
یعنی برای من ذات آدم خیلی مهمه به نظر من وقتی باورهای یه فرد زیبا باشه قیافشم قشنگه و برعکس اگر باورهای یه فرد زیبا نباشه قیافشم زیبا نیست
بعد اصلا ریشه این باور از کجاس؟؟ از کمبود عزت نفس ، کمبود احساس لیاقت
یعنی دختری گه عزت نفس نداره میره روی صورتش هزار تا عمل پیاده میکنه دیگه
وگرنه دختری که عزت نفس داشته باشه میگه آقا من همینجوری خوشگلم نیازی به اینکه بخوام برم روی صورتم کاری کنم ندارم
حالا این موضوع هم درمورد دختر صدق میکنه هم پسر
یعنی استاد جانم واقعا خنده داره مثلا کسی که قیافش کاملا نچرال باشه و اعتماد بنفس بالایی هم داشته باشه بهش میگن تو بااین قیافت اعتماد بنفسم داری؟
یا کلا براشون خیلی عجیبه که اعتماد به نفس یه فرد خیلی بالا باشه
اینا نشون دهنده اینکه هیچی از قوانین درک نکردن دیگه اگر درک کرده بودن باید میفهمیدن که
عزت نفس پایه و اساس هر موفقیتیه
اون کسی که عزت نفس نداره به نظر من آدم عجیبیه
یعنی استاد جانم باور تون نمیشه
من یه بار با مادرم رفته بودم همین مراکز پوست یعنی طرف اومد 20 ، 21 میلیون تومن داد برای اینکه بوتاکس بزنه این کارو کنه اون کارو کنه
یعنی این مبلغ برای من زیاد نیستا ولی میخوام بگم بقول استاد چقدررر هزینه میکنن برای اینجور چیزا کع اینا نشئت میگیره از کمبود عزت نفس
یعنی استاد جانم من که میرم بیرون چه پسر چه دختر اکثریت بینی ها همه عمل شده
یعنی انقدر بینی ها عمل شده که اگه یه نفر یزره بینش یجوری باشه غیر عادیه
مثلا الان خاله های من دختر خاله های من اکثریت بینی ها همه عملی
یا مثلا اگر روی پیشونیشون یزره خط بیوفته خیلی براشون غیر عادیه
یعنی وقتی ما خودمون رو ارزشمند بدونیم ، خودمون رو بدون قید و بند دوست داشته باشیم ، به خودمون احترام بزاریم با همین قیافه ای که داریم بدون هیچ عملی دیگه نظر دیگران که برامون مهم نیست هیچ به خودمون احساس بهتری داریم ، آدم های فوقالعاده برای روابط وارد زندگی ما میشن
وقتی که ارزش های خودمون رو به ظاهرمون گره نزنیم به ویژگی های درونی که قابل بهبوده گره میزنیم
یعنی اونهایی که همش دارن روی صورتشون هی عمل انجام میدن بازهم احساس خوبی به خودشون ندارن
درصورتی که اون خط پیشونی ، اون لک روی صورت همه چیزای طبیعی صورت هستن
برای تغییر باورها باید بگردیم دنبال الگوها که اون باورها برامون امکان پذیر بشه
اگر تو ، توی ذهن خودت برای خودت ارزش قائل باشی جهان هم برای تو ارزش قائله
آدم های درست و حسابی رفتن و استاد جانم اینم هست که میگن آدم خوب کمه
و ریشه این باور برمیگرده به کمبود که خب توی هرچیزی هم این باور رو دارن باور کمبود
مثلا میگن آب کمه درصورتی که نزدیک به 600 میلیون کیلومتر کره زمین رو آب تشکیل داده یعنی 75 درصد بعد چجوری میگین آب کمه؟؟؟
یعنی برای هیچ چیزی هیچ کمبودی وجود نداره اگر میبنی یه کمبودی برای تو به وجود اومده بدون باورهای پوچ تو به وجودش آورده
فراوانی هرروز داره بیشترو بیشتر میشه
فرصت ها هرروز داره بیشترو بیشتر میشه
یعنی ما هرچیو باور کنیم اون رو تجربه کنیم و هرچی رو تجربه کنیم بیشتر باور میکنیم که باورهامون درست بوده
مثلا طرف باور داره دختر خوب یا پسر خوب کمه این رو تجربه میکنه و میگه ببین من که گفتم دختر ، پسر خوب کمه نه به دلیل اینکه واقعا کمه ها نه به دلیل اینکه ما باورهامون رو زندگی میکنیم
به دلیل اینکه اون فرد کمبود رو باور کرده جهان هم همون کمبود رو نشونش میده
هرروز موقعیت شغلی داره زیاد میشه
هرروز نعمت داره بیشتر میشه
هرروز آب داره بیشتر میشه
هرروز ثروت داره بیشتر میشه
و…..
همه چیز فراوانه
واقعا استاد جانم من هم این رو بارها و بارها دیدم که میگن نه من لایق تو نیستم تو لایق بهترین از منی!!!!!
یعنی چی؟؟؟ یعنی تو به توانایی های درونی خودت باورنداری؟؟؟ چرا تو لایق داشتن اون دختر یا پسر فوقالعاده نیستی؟؟
این ها باورهای پوچی هستن که باعث میشن تو یه رابطه قشنگ عاشقانه رو تجربه نکنی
واییی استاد جانم دقیقا یه چند وقتی هست که نجوای شیطانی توی ذهن من میگه تو و این همه خوشبختی محاله و من بهش میگم که
اولا خفه شو ((البته ببخشیدا))
دوما چرا محال؟؟ اصلا مگه توی این جهان چیزی هست که محال باشه؟؟ نه چون فرمانروای این جهان خداونده ، خداوندی که هرچیزی رو که بخواد بدون اساس میآفرینه
پس هیچ چیزی محال نیست
و این رو هی به خودم میگم که این همه خوشبخت بودن ممکنه با وجود این قوانین بی عیب و نقصت و بدون تغییر خداوندم این همه خوشبخت بودن ممکنه
یعنی استاد جانم من این رو به خودم میگم که باوجود این قوانین ساده خداوند باید این همه خوشبخت بود
ما باید خودمون رو لایق بدونیم که جهان
افراد مناسب فرصت های مناسب رو به سمت ما هدایتکنه
اگر خودت برای خودت ارزش قائل نباشی جهان برای تو ارزش قائل نیست چون تو داری فرکانس میفرستی و مطابقن همون رو دریافت میکنی
توی روابط خب اگر طرف مقابل ازتو خیلییی سطحش بالاتر باشه که اصلا توی فرکانس تو قرار نمیگیره
یعنی جهان آدم هایی رو که توی فرکانس متفاوت هستن رو کنار همدیگه قرار نمیده
یعنی اگر اون دختر یا پسره خیلیییی عالییی هست توهم به همون اندازه عالی هستی چرا؟ چون تو ، توی یه مدار عالی هستی باورهات درسته که بااون دختره یا پسره برخورد کردی
درمورد ثروت هم همینطور تو باورهات درمورد ثروت درسته داری به راحتی ثروت میسازی و این اصلا چیز عجیبی نیست
استاد جانم درمورد این باور که آدم های نامناسب همش میان توی زندگیم من یه مثال دارم
خاله من باورهای فوقالعاده پوچی درمورد هرجنبه ای داره
توی روابط همش آدم هایی میان سمتش که متاهل هستن یا آدم های نامناسبی هستن
خوب چرا اینجوریه؟؟
بخاطر باورهای پوچی که درمورد روابط داره و توی مدار پایینی که هست خب توی اون مدار پایین یسری آدم پوچ هستن که با همون ها برخورد میکنه
مثلا یکی از باورهای دیگه که درمورد روابط هست و پوچه اینکه ازدواج یه جاده یک طرفس یعنی شنیدین دیگه عروس با لباس سفید میره با کفن سفیدبرمیگرده یعنی این باور فوقالعاده پوچی هست
کی همچین حرفی رو زده؟؟ ازدواج یه جاده دو طرفس یعنی هروقت که دوست داشتی ازدواج میکنی هروقت که دوست داشتی برمیگردی
و استاد جانم این هم اصلا بین خانواده ما خیلی رایج داره که فلانی اگر رابطش بهم خورد، اگر طلاق گرفت بخاطر چشم نظره!!!!!!!
یعنی استاد جانم به نظر من کسانی که به این عامل بیرونی مزخرف باور دارن اصلا مسلمان نیستن چرا؟؟ چون خرافه ای رو که از کتاب تورات و انجیل اومده باور کردن
آخه طرف یه فرکانس مشخص فرستاده یه جواب مشخص گرفته چه ربطی به عوامل بیرونی داره؟؟؟؟ اونم این عاملی که اصلا وجود نداره
قرار نیست گذشته ی من ادامه پیدا کنه توی آینده من اون تجربیاتی که من توی گذشته داشتم بخاطر اون نوع باورم که پوچ بود ، بود وگرنه وقتی باورهای من به صورت بنیادی تغییر کنه تجربیات منم تغییر میکنه
یعنی هیچ چیزی تهش ختم نمیشود به بدی که اگرم بشه ما از اون درس میگیریم بزرگ میشیم
مثلا ما وقتی یه رابطه عاشقانه داریم وقتی توی مسیر درستی باشیم اون رابطه ادامه دار است
ولی اگر حتی آخرشم ختم شد به بدی که باز اون بخاطر باورهای خودمونه ماازش درس میگیریم تجربه کسب میکنیم
نه بخاطر اینکه این قانونشه که هرعشقی ختم بشه به نفرت
نه به خاطر اینکه تو مسیر رو داری اشتباه میری
حالا استاد جانم اونجا که گفتین ، میگن که من برای یک رابطه عاشقانه خیلی سنم زیاده
جدا از اینکه بعضی ها میگن بابا من سنم 50 ساله الان دیگه چه رابطه ای حرف مردمم براشون مهمه
میگن که من الان وارد یه رابطه بشم مردم چی میگن!!
خب به مردم چه ربطی؟؟؟ ماباید اون کاری که دوست داریم رو انجام بدیم فارق ازاینکه دیگران چی میگن
یا اینکه من برای شروع این بیزینس خیلی بچه هم اینم کاملا غلطه مثلا الگوش عرشیای عزیز که توی سن 17 سالگی مهاجرت کرد و توی سن 21 سالگی یه بیزینس فوقالعاده موفق رو داره
یعنی ما نباید سن رو بهونه کنیم چون سن فقط یه عدده
ترمز بعدی این که من باید خیلی بی نقص باشم مثلا طرف میگه من باید خونه ، ماشین و…. رو داشته باشم تا وارد رابطه بشم خب این کاملا غلطه چرا؟؟ چون مگه انسان بی نقصه؟؟ انسان درهرلحظه داره بهترو بهتر میشه
اصلا نه تنها انسان بلکه هیچ چیزی به کمال نرسیده و نمیرسه
الان خودرو سازی هرسری داره عملکرد ماشین ها بهتر و بهتر میشه
گوشی ها و….. مثال هاش زیاده
این ویژگی جهان مادی هست ما نقص داریم چون باید پیشرفت کنیم و خب یه چیز کاملام که پیشرفت نمیکنه و همون نقص ها باعث پیشرفت ما میشن
ما با نقص هامون پیشرفت میکنیم
وای استاد جانم دقیقا پسر یا دختره داره خیانت میکنه
که این باعث میشه فرد وارد رابطه نشه که اگرم بشه هی گوشی طرف رو چک میکنه هی میترسه نکنه الان با ینفر دیگس
یعنی تو با ترس هات شک هات طرف رو آسی میکنی
وقتی میترسی که نکنه الان داره به من خیانت میکنه داری به این موضوع توجه میکنی و از اساس اون بیشترو بیشتر وارد زندگیت میشه
حالا تو داری اینجوری فکرمیکنی ؟؟ جهان کاری میکنه که بهت بگه داری درست فکر میکنی
نه برای اینکه واقعا اینجوری هست نه برای اینکه باورهای تو پوچه تو داری اینجوری فکر میکنی
واقعا استاد جانم اصلا بحث ورودی یه بحث فوقالعاده مهمی هست و من هرسری دارم روی این حساس و حساس تر میشم
بخاطر همینه که من صبح تا شب توی سایتم دارم فایل های شما رو گوش میدم ، سریال هاتون رو میبینم ، کتاب هاتون رو میخونم ، کامنت میزارم و برای این صبح تا شب اینجا هستم چون این سایت یه سایت ایزوله هست
مغز ما آنچه رو که میشنوه باور میکنه فارق از اینکه اون درست یا غلط
یعنی اون چیزی رو که میشنوه انقدرررر تکرار میشه که باورش میکنه
استاد جانم من هم همیشه همین رو به خودم میگم که :
زهرا تو وقتی نشستی ورودی هات رو کنترل کردی خیلی راحت تونستی باورهات تغییر بدی وقتی همش توی این محیط ایزوله هستی خیلی راحت تونستی باورهات رو تغییر بدی
دقیقا استاد جانم من اصلا خوشم نمیاد که یه نفر بیاد با من درد و دل کنه
مثلا یه بار یکی داشت به من یه موضوعی رو تعریف میکرد بعد که تموم شد بهش گفتم تو به این چیزای مزخرف توجه نکن
یعنی اصلا برام مهم نیست که طرف مقابلم کیه بهش میگم من علاقه ای به شنیدن این موضوعات ندارم
چون میدونم ورودی هایی که به ذهنم میدم توصیف نشدنی مهمن و خروجی هاش میشن باورهای من
یعنی ما باید بهای رسیدن به خواسته هامون رو اینجوری بپردازیم ، با گذاشتن فیلتر روی ورودی های ذهنمون ، با کنترل کردن آدم های زندگیمون یعنی این گوشمونو ندیم بهش و بزاریم هر حرفی که خواست بزنه نه یه حدی مرزی مشخص کنیم
استاد جانم درمورد این بها من امروز داشتم باخودم حرف میزدم و به خودم میگفتم که
من اصلا از این خوشم نمیاد که یه چیزی رو بدون پرداخت بهاش به دست بیارم چون میدونم اگر بهاش رو پرداخت نکنم اون اصلا به درد من نمیخوره
بعد نجوای شیطانی گفت خب تو که فایل های دانلودی سایت رو رایگان نگاه میکنی و براش بهایی پرداخت نمیکنی
و من جوابش رو اینجوری دادم که
اولا تو ساکت شو
دوما کی گفته بها پرداخت نمیکنم؟؟ همین که روی خودم کار میکنم حرفای استاد رو باور میکنم و بهش عمل میکنم و فرکانس و مدارم رو میارم بالا یعنی اینکه دارم بها شو پرداخت میکنم
ارزش ما به وجودمون وابسته هست
نه به مدرک تحصیلی، نه به وضع مالی ، نه به موقعیت مکانی که داریم توش زندگی میکنیم
که همه اینا قابل تغییره با باورهای تو
قرار نیست که اگر الان وضع مالیت خوب نیست درآینده هم نباشه تو میتونی روی باورهات روی خودت کار کنی و بهترو بهتر بشی چون انسان درهرلحظه داره پیشرفت میکنه
ترمز بعدی اینکه بهتر من تنها باشم
اینکه انتخاب کنی که تنها باشی اصلا اشکال نداره
ولی خیلی وقتا این جمله از انتخاب نمیاد از ترس میاد که طرف تلاش کرد که وارد یه رابطه بشه ولی نشده و ترسیدی و گفتی که تنها باشم بهتره پس این یه انتخاب نیست چون ترسیدی این حرف رو زدی
یا توی وضع مالی طرف تلاش کرده ولی چون باورهاش درمورد ثروت نادرست بوده ثروتی نساخته و گفته من پول نمیخوام پول فلانه علانه
مثل اینکه میگن گربه دستش به گوشت نرسید میگه پیف پیف بو میده
چون به واسطه باورهای پوچش به دستش نیاورده میگه بده
اصلا انسان ذاتا موجود اجتماعی هست
استاد جانم من کلا به سرنوشت ، تقدیر ، قسمت باورندارم چرا؟؟ چون هیچ چیزی برای ما از قبل تایین نشده چون ما با باورهامون، فرکانس هامون و افکارمون لحظه به لحظه زندگیمون رو خلق میکنیم
یعنی اگر طرف بگه سرنوشت من اینکه یک رابطه عاشقانه قشنگ نداشته باشم خب اون داره عوامل بیرونی رو که روی زندگیش هیچ تاثیری نداره رو توی زندگیش دخالت میده و اون رو مقصر میدونه
اگر ما تغییر کنیم جهان ماهم تغییر میکنه
چون همانند آینه س جهان
ما توانایی اینکه هرچیزی رو بخواییم یاد بگیریم داریم
باید یاد بگیریم که
تعریف کنیم بجای اینکه تحقیر کنیم
تحسین کنیم بجای اینکه حسادت کنیم چون قدرت تحسین جادوییه
احترام بزاریم
ویژگی های مثبت دیگران رو توی ذهن خودمون داشته باشیم و تحسین کنیم
باید اینا رو یاد بگیریم و بهش عمل کنیم
استاد جانم شما آنقدر با سند و مدرک حرف میزنید که من اصلا چشم بسته حرفتون رو قبول دارم چون با نتیجه حرف میزنید
ترمز بعدی اینکه وقتی وارد رابطه بشم آزادیم ازم گرفته میشه چرا اینجوری فکر میکنن؟؟ چون فکر میکنن رابطه یعنی اسارات یعنی کنترل شدن چک شدن
درصورتی که رابطه واقعی درست رابطه ای هست که هرفرد علایق خودش رو داره آزادی عمل خودش رو داره و هردونفرم به علایق یکدیگر احترام میزارن
وقتی باورهای درستی داشته باشیم به آدم درستی هدایت میشویم که به علایق ما احترام بزاره ماهم به علایق اون احترام بزاریم و باهم از زندگی لذت میبرید درحالی که آزادی عمل هم دارید
………………………………………………………………
باورهای نادرست درمورد روابط
برای یه رابطه باید کلی زحمت بکشی آخرشم معلوم نیست چی میشه
من اگر وجودم رو بزارم وسط حتما صدمه میبینم
نمیشه به هرکسی اعتماد کرد
برای اینکه وارد رابطه بشم باید یکی دیگه بشم باید ماسک بزنم
من نیاز دارم به ینفر دیگه که من رو کامل کنه که این باور باعث میشه محدود بشی
تو کامل هستی و اون هم کامله و باهم از زندگی لذت میبرید
وابستگی توی رابطه که ما میدونیم وابستگی درمورد هرچیزی باشه کلا اون رو نابود میکنه
چه وابسته به مال باشی
چه وابسته به بچت باشی
چه وابسته به اون فرد توی رابطه باشی
هیچ کسی من رو نمیفهمه
و همه اینا از باورهای نادرست میاد که اون باورهای نادرست از ورودی های پوچی اومدن
…………………..……………………………………………
و این باورها درمورد هرچیزی هست الگوش یکسانه چه توی ثروت ، سلامتی ، روابط
باید ببینم که چه ترمز هایی هست که به هدفمون نمیرسیم
یا من هدفم اینکه به سمت غرب برم ولی با سرعت دارم به سمت شرق میرم و هرچی بیشتر میدوئم بیشتر از هدفم دور میشم
یعنی تویه خواسته ای داری و با اون باورهای نادرستت اون خواسته هه به وجود نمیاد
تلاش موقعه ای جواب میده که من توی مسیر درست باشم با باورها و افکار درست
که وقتی درست باشه ما هدایت میشیم
که نشونه اینکه باورها و افکار ما درسته نشونش احساس خوب ، احساس ارامش هست
من تا اونجایی که سعی کردم نکات رو نوشتم و مثال هامم زدم که البته باید این فایل رو بارها و بارها دید چون دیدین که چقدر ترمز گفته شد که ازش میشه برای سلامتی و ثروت هم استفاده کرد
و همچنین از دوستان گلم هم سپاس گزارم برای گذاشتن کامنت های فوقالعادشون که باعث شد همچین فایل نابی آماده بشه و از خودم چون خودمم کامنت گذاشتم:)
استاد جانم ممنون از شما که این آگاهی ناب رو به ما میدین
عاشقتونمممممممممممممممم اونقدری که توصیف نمیشهههههههههه توی هیچ کلمه ای
و از خداوندم هرچقدررررررررر سپاس گزار باشم برای اینکه
من رو به این مسیر فوقالعاده هدایت کرد کمممممممممم گفتمممممممم شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنتتتننتتتتتتتتتتت خداوندممممممممممم شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنتتتننتتتتتتتتتتت
عزیزم بینظیر و خارق العاده نوشتی هزاران لاایک و ستاره بنظرم کم هست برای این جلات و هر جمله تو یک جمله طلایی بود مخصوصا مخصوصا جمله زیر که باور این یک جمله چقدر به ارزشمند دونستم خودمون کمک میکنه :
((((( یعنی اگر اون دختر یا پسره خیلیییی عالییی هست توهم به همون اندازه عالی هستی چرا؟ چون تو ، توی یه مدار عالی هستی باورهات درسته که بااون دختره یا پسره برخورد کردی )))))
بینهایت ازت سپاسگزارم و تحسین میکنم این کامنت زیبا رو با باورها و مثالهای فوق العاده ای که زدی و متن رو پرینت گرفتم که همیشه جلوی چشمم باشه
بابت مثالی که درمورد ترمز و گاز زدین خیلی سپاسگزارم. خیلی ساده و کاربردی بود.
چرا باوجود تلاش فراوان به خواسته هام نرسیدم؟ اگر باورهات خراب باشه، مهم نیست چقدر تلاش فیزیکی میکنی. باید ببینی اعماق درونت چه خبره؟ چه احساسی به خودت داری؟ چه افکاری اون تو هست؟ چه گفتگوهای ذهنی رو داری دائم تکرار میکنی؟ چه احساسی به کسب و کارت داری؟ چه باوری نسبت به خودت و خداوند و جهان هستی و آدمها داری؟
اگر باااااورهات رو درست کنی هدایتتتتت میشی به مسیر مناسب و نتیجه تلاشت فوقالعاده خواهد بود.
چون باورای قبلی ما خیلی عمیقن و در اثر سالها تکرار بوجود اومدن باید خیلی روشون کار کنیم تا تغییر کنن.
مثلا در مورد رابطه عاشقانه این باورای محدودکننده (ترمزها) رایج هستن:
1. ترمز: من از لحاظ ظاهری به اندازه کافی خوب و جذاب نیستم این نشونه باور عدم لیاقته.
باور مناسب جایگزین (گاز): زیبایی به ظاهر نیست به درونه. هر کسی به یک شکلی زیباست و زیبایی یک موضوع سلیقه ایه. یک نفر ممکنه از نظر بعضیا زیبا باشه ولی از نظر بعضیا زیبا نباشه. خیلی از دخترا زیبایی ظاهری خاصی ندارن و کاملا معمولی هستن ولی رابطه عاشقانه عالی دارن. من دقیقااا همینطوری که هستم خودم رو میپذیرم و عاشق خودم هستم. خداوند منو اینجوری خلق کرده و خداوند هرگز اشتباه نمیکنه.
2. ترمز: من کار خاصی ندارم و کار خاصی هم بلد نیستم:
گاز: ارزش من ربطی به کسب و کارم نداره. آدمای زیادی هستن که یک کار معمولی دارن یا حتی کار خاصی ندارن ولی رابطه عاشقانه فوقالعاده ای دارن. قرار نیست اوضاع ثابت بمونه. همه چیز میتونه بهبود پیدا کنه.
3. ترمز: آدم مناسب برای رابطه با من وجود نداره که این باور نشونه باور کمبوده.
گاز: در جهان میلیاردها آدم وجود داره و هر کدوم ویژگی های یونیکی دارن. هیچ محدودیتی در هیچ موردی وجود نداره. هیچ کمبودی در جهان وجود نداره. آدمای مناسب بسیااار زیادی برای رابطه با من وجود دارن خیلییی بیشتر از نیاز من. این منم که از بین گزینه های مناسب فراااوااان یک نفر رو انتخاب میکنم. توی همین شهر توی همین محل توی همین تیکه از محل چندیننن آدم مناسب برای رابطه با من وجود دارن چه برسه به شهرهای دیگه و کل ایران و کل جهان. با یک حساب سرانگشتی حداقل در بدترین حالت 1000 نفر تو کل دنیا آدم مناسب برای رابطه با من وجود داره گرچه من فقط به یک نفر آدم مناسب نیاز دارم نه بیشتر.
4. ترمز: من لایق یک رابطه عاشقانه نیستم. من آدم مناسبی نیستم.
گاز: من خودم رو بینهایت لایق و ارزشمند میدونم بدون هیچچچ قید و شرطی. چون من تکه ای از خداوندم و اصلا خداوند کللل این جهان رو برای ما انسانها خلق کرده و به تسخیر ما دآورده. پس این نشون میده که خدا ما رو لایق دونسته که کل جهانش رو برای ما خلق کرده.
5. ترمز: من همیشه آدمای نامناسبی رو جذب میکنم.
گاز: من بخاطر باورای قبلیم اون آدما رو جذب کردم ولی اگر باورامو تغییر بدم آدمایی که جذب میکنم تغییر میکنن همه چیززز تغییررر میکنه. الگوهای بسیااار زیادی در این مورد وجود داره که اول یک فرد نامناسب رو جذب کردن ولی رو خودشون کار کردن و ارتباط جدیدشون هزاران بار از رابطه یا روابط قبلیشون بهتر شده.
6. ترمز: تمام روابط آخرش با بدی تموم میشه.
گاز: الگوهای بسیااار زیادی تو دنیا وجود داره که رابطه عاشقانه ای باهم دارن و رابطه شون سالهاااست که ادامه داره یا حتی تا آخر عمرشون با عشق باهم بودن. امااا حتی اگر هم رابطه ای به هر دلیلی حتی بد تموم بشه باز هم به من کمک میکنه که رشد و پیشرفت کنم و کلی تجربه کسب کنم و کلی خواسته هام رو بشناسم و کلی لذت ببرم و خاطره خوب بسازم و این جزئی از مسیر تکاااامل منه. و اینکه طبق قانون تکامل رابطه بعدیم خیلییی بهتر از رابطه قبلیم خواهد بود.
7. ترمز: من برای یک رابطه عاشقانه خیلی سنم بالا رفته. دیگه دیر شده. از من دیگه گذشته.
گاز: رابطه عاشقانه در هررر سنی میتونه شکل بگیره الگوهای بسیااار زیادی وجود داره که حتی در سن خیلی بالا رابطه عاشقانه رویایی رو شروع کردن. افراد بسیااار زیادی وجود دارن که اونها هم همسن من هستن و ما از لحاظ سنی کاملا مناسب هستیم. شاید اگر سنم کمتر میبود مناسب نبودم. پس هررر سنی که دارم بهترین سن برای شروع یک رابطه اس.
8. ترمز: من باید بی عیب و نقص باشم تا یک رابطه عاشقانه رو جذب کنم.
گاز: هیچچچ انسانی در دنیا بی عیب و نقص نیست و این کاملا طبیعیه. نقص ها برای اینه که ما پیشرفت کنیم. من خودم رو دقیقااا همینطور که هستم با همه عیب و نقص هام میپذیرم و عاشق خودم هستم. همینطور که از طرف مقابلم هم توقع ندارم بی عیب و نقص باشه و اونو همینطوری که هست میپذیرم و دوستش دارم و براش ارزش و احترام قائلم.
9. ترمز: همه تو رابطه خیانت میکنن.
گاز: این من هستم که بخاطر ورودی های ذهنمممم خیانت رو تو ذهنم میسازم. این یک توهم ذهنیه و این حرفو کسانی میزنن که فکرشون خرابه و خودشونو ارزشمند نمیدونن. من با اونا فرق دارم. الگوهای بسیااار زیادی از روابط عاشقانه وجود داره که هرگزززز به هم خیانت نکردن و تا آخر عمر باهم بودن. آدمای خوب خیلیییی زیادن. پس آدمای خوب و درستکار برای رابطه با من هم خیلی زیادن. همینطور که من خودم به طرف مقابلم خیانت نمیکنم و به این موضوع اصلا فکر هم نمیکنم، طرف مقابلم هم به من خیانت نمیکنه و این کاملا برای ذهنم منطقیه.
10. ترمز: من پولدار نیستم وضع مالیم خوب نیست. کسی منو نمیخواد.
گاز: اولا ارزش من هیچچچ ربطی به وضعیت مالیم نداره. دوما این وضعیت الان منه قرار نیست تا ابد اینطوری بمونم من در حال رشد و پیشرفت هستم و شرایط زندگیم داره روز به روز بهتر میشه. سوما اگر کسی منو بخاطر پولم میخواد همون بهتر که نخواد. چهارما الگوهای بسیااار زیادی وجود دارن که وضعیت مالی خوبی نداشتن ولی یک رابطه عاشقانه رویایی رو تجربه کردن و روز به روز در حال بهبود هستن.
11. ترمز: من میخوام تنها باشم.
گاز: ما انسانها موجودات اجتماعی هستیم این طبیعیه که من دوست دارم که توی یک رابطه عاشقانه رویایی باشم و این رابطه خیلی میتونه از همه لحاظ برای من خوب باشه.
12. ترمز: سرنوشت من اینه که عشق رو تجربه نکنم.
گاز: هیچچچ سرنوشتی از قبل مقدر نشده ما انسانها در هرر لحظه با فرکانسهایی که میفرستیم زندگیمونو خلق میکنیم. خواسته خداوند همون خواسته ماست. من خودم خالق زندگیم هستم. هر چیو که بخوام خلق میکنم.
13. ترمز: من رابطه برقرار کردن رو بلد نیستم.
گاز: ما انسانها هیچی رو از تو شکم مامانمون بلد نبودیم ولی هر چی رو که خواستیم یاد گرفتیم. هرررر مهارتی با آموزش و تمرین قابل یادگیریه. مهارت رابطه برقرار کردن با جنس مخالف هم قابل یادگیریه. حتی اگر رابطه نقطه ضعف من باشه و توش افتضاححح باشم، من میتونم اونو یاد بگیرم و تبدیلش کنم به نقطه قوتم.
14. ترمز: اگه من وارد رابطه بشم آزادی مو از دست میدم.
گاز: رابطه واقعی یعنی هر دو نفر آزادی کامل خودشون رو دارن و به سلایق و علایق هم احترام میذارن و هیچ محدودیتی وجود نداره. پس من این نوع رابطه رو میخوام و با باورهای خوبم جذب میکنم. الگوهای بسیااار زیادی در این مورد وجود داره. من اگر برای خودم ارزش قائل باشم طرف مقابلم هم برام ارزش قائل خواهد بود. همینطور که من برای اون ارزش قائلم.
15. ترمز: من اگر همه وجودم رو تو رابطه بذارم حتما آسیب میبینم.
گاز: من قرار نیست تو رابطه نقش قربانی رو بازی کنم. اگر من باورای خراب در مورد رابطه داشته باشم در هر صورت آسیب میبینم. من نباید در مقابل کارهایی که برای طرف مقابلم انجام میدم توقع و انتظار جبرااان رو داشته باشم و فقططط بخاطر اینکه به خودم احساس خوبی میده اون کار رو انجام بدم و اگر کاری بهم حس خوبی نمیده نباید انجام بدم. اتفاقا من اگر همه وجودم رو با احساس خوب برای رابطه ام بذارم طرف مقابلمم همین رفتار رو داره و ما از رابطه مون بیشتر لذت میبریم.
16. ترمز: برای رابطه باید کلی تلاش کنی آخرشم معلوم نیست چی میشه.
گاز: هر تلاشی برای رابطه ام کنم برای خودم کردم پس هیچ منتی نیست. آخر رابطه هم هر چی که بشه حتی اگر تموم بشه، در هر صورت خیره و به نفع منه. به نفع هر دومونه. هر دومون از این رابطه سود کردیم و چیزی رو از دست ندادیم. ما هر دو مون تو این رابطه برد کردیم. لذت بردیم و کلی تجربه ارزشمند کسب کردیم.
17. ترمز: من اگه بخوام وارد رابطه بشم باید شخصیتمو عوض کنم و ماسک بزنم.
گاز: من نیاز نیست خودمو تغییر بدم. من اگه خودم رو
دقیقااا همینطوری که هستم دوست داشته باشم آدمی رو جذب میکنم که اون هم منو دقیقا همینطوری که هستم دوست داشته باشه. همینطوری که من هم همین احساس و رفتار رو نسبت به طرف مقابلم خواهم داشت. خیلییی آدمایی وجود دارن که من رو دقیقااا همینطوری که هستم میخوان و اصلا چون این ویژگی ها رو دارم منو میخوان و از خداشونه که با من باشن. حتی ویژگی هایی که ظاهرا نقطه ضعف منه، اگر من خودمو همینطوری که هستم دوست داشته باشم و عیب و نقص هام رو بپذیرم و باهاش راحت باشم و باهاش در صلح باشم، در مداری قرار میگیرم و آدمی رو جذب میکنم که منو دقیقا همینطوری که هستم عاشقم باشه و ویژگی های من براش تازگی و جذابیت داشته باشه و حتی به نظرش خیلی ارزشمند بیاد. چون سلایق آدما بینهااایت متنوعه. اون ویژگی رو که بعضیها دوست ندارن بعضیا ممکنه اصلا براشون مهم نباشه یا حتی بعضیها خیلیم دوست داشته باشن. حتی ممکنه بعضیا دقیقااا منو بخاطر اینکه این ویژگی به ظاهر ناجالب رو دارم بخوان. چون سلایق و طرز فکر آدمها خیلی متنوع و متفاوته.
18. من باید دنبال کسی باشم که منو کامل کنه.
گاز: ما انسانها کامل هستیم نیاز نداریم کسی ما رو کامل کنه. من خودم کامل هستم و از تنهایی خودم لذت میبرم و هیچ وابستگی به هیچکس ندارم پس فردی رو جذب میکنم که اونم از تنهایی خودش لذت میبره و در این صورت هست که ما دو نفر که باهم وارد رابطه بشیم از رابطه هم لذت میبریم.
19. ترمز: من اگه وارد رابطه بشم وابسته میشم.
گاز: من هیچ وابستگی به هیچ کس و هیچ چیز پیدا نمیکنم چون عمیقااا باور دارم که هیچچچکس و هیچ چیز از بیرون نمیتونه حال منو خوب کنه حال خوب من فقططط بستگی داره به خودم و باورهای درونم و خداوند. و اینکه شادی یک موضوع ذهنیه و ربطی به عوامل بیرونی نداره. من باور دارم که خداوند از طریق دست عزیزش که وارد رابطه من کرده داره به من عشق میورزه. پس من به منبع عشق یعنی خداوند وابسته هستم نه به دستانش. اگر یه روزی این دست عزیز خداوند از رابطه ام بره بیرون هیچ اتفاقی برام نمیفته. خداوند شاید میخواد یک دست بهترش رو وارد رابطه ام کنه. پس در هر صورت به نفع من خواهد بود.
20. ترمز: من ویژگی هایی دارم که هیچکس درکش نمیکنه.
گاز: تو دنیا میلیادها آدم وجود داره با بینهااایت ویژگی های مختلف. ولی من اگر خودم رو دوست داشته باشم به خودم عشق بورزم برای خودم و ویژگی هایی که دارم ارزششش قائل باشم و با خودم در صلح باشم و از نظر خودم آدم جالب و دوست داشتنی باشم از بین اینهمهههه آدم، آدمی رو جذب میکنم که هم مدار و هم مسیر و هم فرکانس با من باشه و دقیقا منو درک کنه و همیشه حرفای زیادی باهم داشته باشیم و از همصحبتی و زندگی باهم لذت ببریم.
استاد عباسمنش عزیزم سپاسگزارم که هم برای خودتون یک رابطه عاشقانه رویایی بدون وابستگی رو ساختین و دارین لذت میبرین و هم الگوی فوقالعاده ای برای رابطه ما ساختین و به ما هم این باور رو میدین که میشوددد. امکان پذیر است. میشه آدم یک رابطه عاشقانه رویایی رو داشته باشه. این خیلی طبیعیه. شدنیه. مهم نیست الان چه شرایطی داریم. یا گذشته مون چی بوده یا چه روابطی رو قبلا تجربه کردیم، با تغییر ترمزها به گازززز همه چیز امکان پذیره.
امکان پذیر بودن خواسته ها در ذهن یعنی برآورده شدن اونها در دنیای واقعی.
من خودم قبلا تقریبا همه این ترمزهای خراب و پوسیده رو درمورد رابطه داشتم بخاطر همین رابطه هایی که تجربه کردم توش چالش های زیادی داشت ولی بعد از اینکه به فضای این سایت الهی هدایت شدم و یک الگوی عالی در مورذ رابطه و البته تمام جنبه های زندگی رو پیدا کردم باورام کم کم تغییر کرد
که عه رابطه عاشقانه رویاهی وجود داره و از اون به بعد رابطه های رویایی بیشتری رو دیدم و روز به روز باورم قویتر شد تااینکه خودمم رابطه ای رو تجربه کردم که نسبت به روابط قبلیم زمین تا آسمون فرق داشت و از همه لحاظ بارهاااا بهتر بود. گرچه این رابطه بنا به دلایلی و بازهم به خاطر فرکانسها و باورها و خواسته های خودمون قطع شد اما خداروشکر میکنم. چون من تو این رابطه خیلی چیزا یاد گرفتم و حتما تموم شدن این رابطه برای هر دو مون خیر بوده. خداروشکر بخاطر کار کردن روی این باوراس که احساسم خوبه و باید همیشه روشون کار کنم.
برای همه دوستانم در سایت رابطه رویایی عاشقانه توام با عشق و مودت و بدون وابستگی آرزو میکنم.
چقدر من رابطه ی عاشقانه ی شما و خانم شایسته رو تحسین میکنم همیشه
میخوام تجربه ی خودم رو در این مورد بنویسم براتون
من قبل از اینکه رابطه ی شما و خانم شایسته رو ببینم روابطی رو دیده بودم که اصلا و ابدا مورد پسند من نبودن
هیچ رابطه ای رو ندیده بودم که بتونم تحسین کنم و بگم ایول به این میگن زندگی
تمام روابطی رو که دیده بودم همش داغون بود همشون باهم مشکل داشتن
من رابطه ای که توش
دروغ باشه
توهین باشه
پنهان کاری باشه بین دو نفر…. نمیخوام بیشتربگم، ولی نفرت دارم از چنین رابطه
وقتی رابطه ی استاد و خانم شایسته رو دیدم با شروع سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا اصلا تمام چیزهایی که میدیدم از شما میگفتم آره اینه این رویای منه من چنین رابطه ای رو دوست دارم، من چنین صداقت و راستی رو میخوام در زندگیم
چنین حال خوبی رو میخوام در رابطه داشته باشم
استاد عزیزم دیدن زندگی شما رویاهای منو بشکل تصویر داشت نشون میداد
قبل آشنایی با شما اون موقع نمیدونستم راه حلش چیه و اصلا دوست نداشتم ازدواج کنم بخاطر روابط ناپسندی که دیده بودم میگفتم چه به درد میخوره همیشه درگیری و دعوا و نفرت باشه یعنی واقعا بیشتر روابطی که دیده بودم فقط دو طرف به اجبار داشتن همدیگه رو تحمل میکردن
دنبال راه حل توی عقل کل دنبالش گشتم که چه رازی داره برای داشتن چنین رابطه ای که استاد و خانم شایسته دارن و رویای منم هست
یه جا یه دوستی خیلی کامنت جالبی نوشته بود وقتی خوندم مهر شد رو قلبم گفتم دقیقا جوابی که میخواستم همینه
نوشته بود اگر رابطه ای رو میخوای تجربه کنی هر رفتاری رو که میخوای از اون فرد مقابل دریافت کنی اول در خودت بساز، اول خودت بشو اون آدمی که ازش انتظار داری باشه خودت بساز اون آدم رو در خودت وقتی تو آماده بشی اون طرف خودش خود به خود در مسیرت قرار میگیره
من این آویزه ی گوشم کردم و گفتم من اول باید بشم اون آدمی که میخوام در رابطه میخوام کنارم باشه
من باید اول عاشق خودم بشم چون وقتی آدم عاشق خودش میشه عالم و آدم عاشقش میشن
من باید اول با خودم به صلح میرسیدم تا یک نفر دیگه با من در صلح باشه وقتی من با خودم در صلح و دوستی باشم تمام جهان مسخر من هستن و با من در صلح میشوند
وقتی من خودم رو همین جوری که هستم بپذیرم تمام جهان منو همین جوری که آفریده شدم میپذیرن
وقتی من با خودم صادق باشم تمام جهان با من صادق میشن
خلاصه هر ویژگی که دوست داشتم در اون فرد مقابل باشه رو اول در خودم ایجاد کردم
دیده بودم اون آدمی رو که میخواستم و تمام ویژگی هایی رو که دوست داشتم رو اون فرد داشت
(دوستانی که اون اکانت نرگس و مهدی رو دیدن و دوستانی که داستان زندگی منو مهدی رو میدونن در جریان هستن که چه رابطه ی رویایی ساخته شده برام)
مهدی وارد زندگیم شده بود و دقیقا همون آدمی بود که من میخواستم باشه تمام اون ویژگیها رو که از مهدی میدیدم و برام لذت بخش بود میومدم در خودم میساختم
تغییر بنیادین میخواست منم تمرکزی داشتم فقط خودم رو تغییر میدادم فقط خودم رو
وقتی من تغییر کردم اون فرد خودش خود به خود به سمتم جذب شد، من هیچی نگفته بودم به مهدی و فقط بر اساس کامنتی که اون دوست در عقل کل نوشته بود داشتم ویژگی هایی رو که میخواستم در خودم ساختمخودم شدم همون آدمی که میخواستم در زندگیم باشه عاشق خودم شدم مد نظرم یه آدم خاص نبود ولی ته دلم مهدی رو خیلی دوست داشتم که باشه کنارم
وقتی من آماده شدم همون آدمی که میخواستم وارد زندگیم شد یه سری مشکلاتی برامون پیش اومد که همش بخاطر باورهای اشتباه خودمون بود
وقتی با مهدی وارد رابطه جدی شدم سفرمون رو شروع کردیم که توی کامنتهای قبلیم نوشتم در موردش
دوماه بهترین تجربیات رو با مهدی تجربه کردم دقیقا همون رابطه ای که میخواستم رو تجربه کردیم دقیقا مثل رابطه ی استاد و خانم شایسته خیلی شیرین
استاد شما و خانم شایسته به هم میگین عاشقتم فقط از این کلمه انرژی مثبت و صافی و صداقت میباره اینقدر با حس خوب و با تمام وجود میگین عاشقتم که منی که فیلم شما رو میبینم این احساس رو میتونم بفهمم یعنی از اعماق وجودتون میاد گفتن عاشقتم
دقیقا اینو تجربه کردیم با مهدی وقتی به مهدی میگم عاشقتم یعنی خدا شاهده با تک تک سلولهام این کلمه رو میگم و واقعا عاشقشم، اینقدر لذت بخشه که عاشق باشی ولی وابسته نباشی، عاشق باشه ولی رها باشی از همه چیز، عاشق باشی ولی گیر ندی که باید حتما کنارت باشه اگر من آزادی رو دوست دارم اونم دوست داره، استاد عشق واقعی یعنی اینکه فقط میتونی عاشق باشی نه سرب پای طرف و مانع پروازش بشی
دو تا عاشق میتونن بال پرواز هم باشن دقیقا مثل این شعر
کبوتر با کبوتر باز با باز
کند همجنس با همجنس پرواز
استاد ما رابطه ای رو که میخواستیم رو ساختیم
ولی بخاطر شرایط مالی که هنوزم ترمزهای زیادی داریم و هی بالا پایین میشیم و بخاطر همین مشکل مالی فعلا فاصله داریم از هم ولی روی سایتمون کار میکنیم باهم
از دوستان عزیزم میخوام هر کی تجربه ی رشد مالی داشته رو برام زیر همین کامنت بنویسن تا منم ترمزهای مالیم رو بتونم بشناسم پیشاپیش سپاسگزارم
بهترین بهترین ها رو براتون آرزو میکنم انشالله که همیشه در پناه خدای مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
امیدوارم خوشبختی واقعی روتجربهکنید البته بیشتر و بیشتر و جیب شما وهمسر عزیزتان همیشه پر پول
کسب وکارتان پر برکت
دوست عزیزم
باور فراوانی بسیار عالیست
اگر تضادی پیش امد بگویید (از وجوده مبارکتان) همه چیز فراوان هست ،من میرسم بهش
ببینید ساده تر بگویم از خودم
مثلا من العان گردنبند و سرویس طلایلوکس میخاهم العان درخاست و دادم نمیگمچرا فردا نیومده من میگم خاستم و میشود در زمان مناسب
(حرص وجوشو احساس عقب افتادگی رو ب عقب میندازم)
برای خودم الگو قرار دادم همین بانو شایسته بهرحال ایشان مدیر فروش استاد هستند و هم ب کارهای منزل میرسن و هم پخت و پز هم مسافرت و هم در امد دارند
من هنوز فایل و گوش ندادم اما میگم برای ایشون این موقعیت اسان پا داده برای من هم میشود
درآمد اسان با تمام مزیتهای بالا
حالا من کاری نکردم برای استقلال مالی اما ب فضل خداوند در امد هفتگی من بیشتر شده سپاسگذارم
و اینکه مثل پارتنر رونالدو یا مثل همسر خانم بیرانوند
انسانهای ساده ای که همسرهای اونها لذت میبرن خانمهاشون در شیک پوشی و رفاه هستند
نرگس جان (باورهای توحیدی)عالیست عالی
یعنیهر چی بگمکمگفتم ،ب اینموردباید بیشتر بچسبیم
خداوند ،خداوند مهربان ،خضوع وخشوع همیشگی پیش رب ،انجام دهید ،خاندن سوره کمیل هر روز ،ساخت باورهای توحیدی و دوست شدن با خداوند میدانی حکمچیه؟حکم برگه تقلب دنیا
—————-
حالا شما اگر میخاهیدمثل اقایون تلاش کنید
ببینید من کار و اسون کردم برای خودم در حال حاضر
اما همسرمن که پایه مالی بیشتری دارند خوب تلاش فیزیکی بالاتری دارند مثلا از 8صبحمیروند سرکار تا 10 شب مثلا
برای اموزش گیربکس میروند تا اصفهان و تهران و فلان (البته زمانگذشته)
اما شده در طول هفته 3 بار آمل وتهران کنند برای یک لوازم کوچیک
صبح 4 صبح حرکت یه کله ساعت 3 شهرمون هستن
ایشون باورهای عالی دارند اما عشقشون هم گیربکس ماشین هست
من هم شوق مهاجرت دارم و عاشق کار مدلینگ شدن هستم و براش دارم قدمها رو بر میدارم
این دو فایل اینقدر با ارزش و قابل تامل و عالیه که حد نداره استاد واقعا ممنون و سپاسگزارم از این وقت و انرژیی که میزارین برای فایلهای دانلودیِ بسیار بسیار ارزشمند.
یه ترمزی که من دارم برقرار نکردن تعادل بین کار ذهنی و عملگرایی
یعنی ایمان و عملی که در کنار هم باید باشن اما من تعادلم رو اغلب از دست میدم و از یه ور بوم میفتم نه اینکه آدم تنبلی باشم و عمل و تلاش و حرکت برام سخت باشه نه به این خاطر نیست چون پرتلاش هستم و این رو دوست هم دارم.
ریشه ی این قضیه که توی خیلی از مسائل من خودش رو نشون میده تک بعدی بودن و سخت بودن پیدا کردن تمرکزم هستش و البته کمال طلبی و سخت گیری و یه جور صفر و یک فکر کردن، همه یا هیچ.
این مشکل در نداشتن رابطه عاطفی هم خودش رو برام نشون میده به این شکل که نمیتونم بین تمام فعالیتهام یه جور تعادل ایجاد کنه و یکی از ترمزهامه.
یه دلیلش که در همه خواسته هام هم هست برمیگرده به همین ترمز که فکر میکنم هر کاری زحمت و سختی فراوان داره و نیاز به کلی کار و فکر عمیق و بررسی داره و باید براش زحمت زیادی بکشم
این باعث طولانی تر شدن مسیر میشه برام و استرس و ترس.
این باعث شده کارها برام سخت پیش بره و آسون بودن در نگاه اول برام غیرقابل باور باشه.
راه حل من برای این ترمز :
حواسم باشه که تعادل رو برقرار کنم به این شکل که اولا یه برنامه بچینم و بهش پایبند بمونم و اینطوری به خودم بگم که من هر چه بیشتر بمونم روی این قضیه که تمومی نداره چرا چون هر چیزی رو ادامه بدی بازم از همون بیشتر میشه و تهی براش وجود نداره که. پس رضایت بدم به تا یه جایی پیش رفتن و به جاش بیام و توی همون تایم دقیق تر و با کیفیت تر انجامش بدم و ذهنم رو جوری تربیت کنم که باور کنم من هم میتونم وقتی که بخوام باکیفیت انجام بدم ایده هاش میاد و انجامش میدم. و متعهد باشم در همون تایم خودش تمام خودم رو عالی براش بزارم و تمام.
یه ترمز دیگه که دارم و خیلی ناخودآگاهه و فهمیدم اینه که فکر میکنم با انتظار همه چی حله این باور از باورهای مذهبیه که در من ریشه داره به خاطر گذشته ام
این که من روی خودم کار میکنم چه از نظر ذهنی و چه فیزیکی و بعد دیگه بقیش خودش میشه این باور خیلی به باور هدایت نزدیکه ولی مرز باریکی بینشون هست این هست که این باور محدود باعث میشه تا یه جایی کار رو پیش ببری و دیگه رها کنی کامل و تا آخرش با یه جور منتظر بودن از بیرون از خدا باشی و یا به این شکل این باور انتظار هستش که به خودت بگی بزار یه تضاد بزرگ ببینی بعد درست حسابی انجامش بدم یا واقعا بخورمش یا اونقدر رنج بکشم تا بالاخره مجبور بشم درسا بزنم تو خال. چرا اینجوری فکر میکنم چون قبلا این شکلی بوده برام. این باعث میشه هر تغییری رو در برداشت اول نتونم به راحتی باور کنم که واقعیه و عمیقه که در نهایت بتونه منو به خواستم برسونه.
جواب من:
خب اولا این بر اساس من قبلی و باورهای گذشته ام بوده و من میتونم این روند رو تغییر بدم همونطوری که از وقتی که با استاد آشنا شدم در خیلی از مسائل و مخصوصا در ورود و ادامه ی مسیر عشق و علاقه ام رویای زندگیم این کار رو کردم و دارم انجام میدم که منتظر نبودم بهم داده بشه خودم رفتم سراغش و از کم شروع کردم از هر چی که تونستم و روی خودم کار کردم. ولی خب در دل این کار هم با همین باورها به شکلی در واقع برای رفتن از خوب به عالی این باور رو شناسایی کردم.
پس همینطوری که تونستم شروع کنم و تا به اینجا بیام در ادامه هم برای عالی بودن هم نیاز به رنج و تضاد عجیب و غریبی ندارم و از همینجایی که هستم شروع میکنم م منتظر هیچ چیزی هم نمیمونم و زیباییش و رشدش به همین حل مسائل درونش هست.
در بقیه مسائل هم همینه .
دوما هم اینکه استاد تو فایلی که در مورد اینه که چه زمانی تغییر میکنیم این که آدما چند دسته اند من نمیخوام جز اون دسته ای باشم که برای تغییر نیاز به تلنگر شدید جهان دارن و من از هر موقعی و حتی قبل از هر تلنگری میتونم تغییر کنم و به هر چی میخوام برسم و نیازی به چیز بیرونی برای تغییر عمیق و ادامه دار ندارم.
سوما هر تغییری هر چند بزرگ ذره ذره به وجود میاد و تکامل داره مهم اینه که در مسیر درست حرکت کنم و لذت ببرم ازش. ولی قرار هم نیست تموم نکنم و به نتیجه مدنظرم رو نگیرم.
قرار هم نیست بی مسئله باشم تا ادامه بدم و یا حتی کاریی رو بی نقص و بی مسئله و کامل کامل تموم کنم همونطوری که برای شروع نیاز به بی عیب و نقص بودن نیست و همینطور برای ادامه دادن که دیدم نیاز به بی مسئله بودن نبود برای اتمام و سرانجام یه کار هم قرار نیست بی نقص و کامل باشی. چون مشکل بزرگ من تموم کردن و نتیجه بزرگ خلق کردنه البته من در شروع و ادامه هم مشکل داشتم که از وقتی روی خودم کار میکنم به لطف آموزشهای ناب استاد درست شدم اما خلق بزرگتر یا نتیجه خاص و در واقع اتمام رو تجربه نکردم با کار روی خودم و الان فهمیدم که ترمز من از همین کمال طلبیه منه که پاشنه آشیله که آره همینه که فکر میکنم باید کامل کامل باشم که اون نتیجه ای رو که میخوام و مطلوب منه بگیرم در صورتی که این همه آدمی که میشناسم دور و بر خودم که به خواسته های بزرگ تری رسیدن و باز هم ایرادهایی دارن ولی به اون خواسته رسیدن و این ربطی نداره که مانع خلقشون بشه
تموم کردن به معنی کامل بودن نیست همونطوری که شروع کردن کامل بودن نبود.شروع کردن در اون زمان مطلوب و مدنظر من بود و شد پس تموم کردن هم همینه.
عالی بودن هم به معنی کامل و بی عیب و نقص بودن نیست کسی که عالیه فقط یه کار کرده و اون هم اینه فقط فکر نکرده کامل و بی اشتباه و بی ایراده و این باعث میشه اون بار اضافی ِ الکی از روش برداشته بشه و فرکانسش خالص تر بشه همین.
پس یه نتیجه ای که میگیرم اینه من به خاطر این فکر میکردم تغییر عمیق نمیکنم چون تغییر عمیق مساوی کامل بودن یعنی ذهن من دنبال کامل بودنه و تغییر عمیق و بزرگ این معنی رو براش میده و از اونجایی هم که چنین چیزی نه تنها برای من که برای هیچ کسی شدنی نیست چون کمالی وجود نداره حتی با اتمام یه کار، در نتیجه نتیجه مدنظرم رو برام غیر قابل باور میکرد. ولی الان قشنگ برام جا افتاد که با وجود نقص هایی که خواه ناخواه هست میشه به اتمام رسوند و هم میشه عالی بود چون قرار بر این نبوده و نیست که کامل و عاری از خطا بود و این منافاتی با اتمام و عالی و پرفکت بودن نداره که هیچ که دقیقا کار جهانه چون اگه اینطور نباشه رشدیی هم نمیمونه. به خاطر همین بود که حتی با وجود تلاشهایی که میکردم و شب و روزم رو به هم میدوختم و از نظر ذهنی هم گاز میدادم به خواسته ی مورد نظرم نمیرسیدم.
از خدا میخوام اگه در مدار این دوره هستم به راحتی و زیبایی من رو به خرید این دوره بینظیر هدایتم کنه.
خدایا به خاطر حضور استاد در زندگیم و این مسیر الهی هزاران بار شکر.
تجربتون جالب توجه بود چون من هم اینطوری بوده و هستم
اززمانی که وارد مسیری شدم که هدایت گونه پیش برم خدا منو میبرد سر یه موضوعی بعد یکم روش کار می کردم باهدایت بعد میگفت که خب کافیه بیابریم سر یه موضوع دیگه ….و من بخاطر کمال گرابودنم دوست داشتم و الانشم دوست دارم که وقتی رو یه چیزی تمرکز میکنم دیگه تهش رو در بیارم و حسابی روش بمونم اما سیستم هدایت اینطور نبوده برام و تو هر جنبه از زندگیم پیشرفت ایجاد میکنه و به نوعی تعادل رو ایجاد میکنه مثلا عزت نفس یکم ثروت یکم سلامتی یکم روابط یکم معنویت یکم اجتماعی بودن یکم و این برای منه کمال گرا سخته انگار از هر کدوم یکم بچشی ولی سیر نشی اماازنظر خدا و سیستم او درسته و تکاملی میبرتم جلو و پله پله همه جنبه ها رو درست میکنه …که شکرگزار این سیستم هستم
و فکرش رو که میکنم که مثلا ادم بخواد فقط رو یک چیز تمرکز کنه واقعااز سایر چیزهاباز میمونه
چقدر کامنت قشنگ بود و جواب من بود در این روزها،که ذهن هی میاد میگه خوب تو کارت رو درست انجام دادی و از اینجا به بعدش دست خداست و تو بشین یه کنار و نگاه کن و از این طریق و بیشتر هم از طریق کمال گرایی خودش رو نشون میده.
به نام یگانه فرمانروای هستی، او که قدرت مطلق است و با تمام اینها قدرت مطلق خلق زندگی ام را به دست خودم سپرد.
استاد زیبا صورت و زیبا سیرت من سلاااام.
استاد جان تحسین میکنم شما را بابت خلق تمام خواسته هایتان به ساده ترین شکل.تحسین میکنم بیزنس شما را که غرق در فراوانی است، فراوانی مشتری ، فراوانی پول دست مشتری، فراوانی کیفیت، فراوانی محصول و ایده، فراوانی تعهد و وفاداری کارمندانتان.
استاد جان نمیدانم لازم است بگویم که این فایل مخصوص من ضبط شده است ؟؟؟
امروز در حال پیاده روی بودم و گفتم استاد در مورد همه چیز کلی فایل دارد کاش در مورد روابط هم همینقدر فایل داشت. این در حالی است که من دوره ی عشق و مودت را دارم.
استاد چقدر زیبا مبحث گاز و ترمز را توضیح دادید، در این فایل حدود هفتاد دقیقه ای قشنگ سرنخ را دستمان دادید و صد در صد محصول معجزه است.
صد در صدددددد.
استاد چقدر تحسین دارید شما و باورهای توحیدی تان، باورهایی که شما را هدایت میکند به ضبط فایل های دانلودی و بهبود محصول
استاد عزیزم احسنت به شما که خیلی چیزها را باور نکردید و به ما هم یاد دادید که هر چیزی را باور نکن و هر غذایی را به ذهنت نخوران.
استاد من این فایل را خواهم جوید.
استاد من با مزه مزه کردن فایل های ثروت شما به موفقیت های مالی رسیدم، فقط با مزه مزه کردن، دیگر فکر را بکن اگر بجوم چه میشود.
به خودم افتخار میکنم که شاگرد بهترین استاد دنیا شدم، به حرف هایش ایمان آوردم ، عمل کردم و در حد خودم موفق شدم.
استاد جانم من سال های سال به دنبال رابطه عاشقانه بودم.همیشه فکرمیکردم که خواسته ی من حالا رابطه عاطفی یا هر خواسته دیگم یه جای خیلی دوره ومن باید خیلی تلاش کنم تا به اونجا برسم.خوب توبحث روابط چون فکرمیکردم که خیلی دوره از من تقلاهایی درمن به وجود اومد مثل جلب توجه به روش های مختلف استفاده کردن از استراتژی هایی مثل کنترل گربودن یعنی همش کنترل کنم طرف رو که کار خلافی نکنه و این باور های غلط به هزارو یک شکل ریشه زد تو افکارم سریع وابسته و نگران میشدم یا تو بحث کار و بیزینس فکر میکردم که پول ساختن یه جای دوری هست که یه شغل خاصی هست که باید زجر بکشم برم وخودمو برسونم اونجا.حالا تمام این افکار به هم گره خورده بود یعنی من توی کار و شغل هم دوست داشتم جلب توجه کنم و از اون کار تایید بگیرم و….گذشت وگذشت من از دوره عشق ومودت استفاده کردم و 12 قدم .اون اوایل شنونده خوبی بودمو احساس خوبی داشتم اما نمیفهمیدمشون مثلا نمیفهمیدم که چه جوری باید هم عاشق باشم هم رها باشم هم وابسته نباشم اصلا درکش نمیکردم.باز هم گذشت و گذشت و به قول شما در جلسه اول قدم سوم که میگین باران رحمت الهی همیشه داره میاد ما با مقاومت هامون جلوی اونارو گرفتیم به خودم اومدم دیدم چه قدددددر من توی زندگیم مرد های فوق العاده که یه پکیج تقریبا خوب بودن رو باهاشون وارد رابطه نمیشدم ومیگفتم نه تنهایی بهتره یا حالا منتظر یه مرد بهتر میمونم یا فلانی اون ایرادو داره من خوشم نمیاد بحث کمال گرایی که چه قدر تو زندگی ازش اسیب دیدم.یا توی کار با وجود استعداد فراوان و علاقه ام به هنر نقاشی همیشه میگفتم نه این که چیزی نیست برم دنبال یه شغل خفن تر .اما در صورتی که خدا همیشه به من همه چیز رومیداد من ردش میکردم من مقاومت داشتم و همش میشستم میگفتم پس کو چرا هیچ اتفاقی نمیفته.واقعا اینارو دارم مینویسم باورم نمیشه که من اون ادم قبلی بودم با این باورها.الان 7 تا 8 ماهه به صورت تمرکزی البته با طی کردن تکاملم و چشیدن سردی و گرمی زندگی و تجربیاتم و انصافا باید بگم من زندگیم تقسیم شد به قبل و بعد از دوره حل شیوه مسایل زندگی که اونجا فهمیدم که چرا خیلی اتفاقا برام نمیفته ووقتی تمریناتم و انجام دادم و ساعت ها فکر کردم زندگیم رنگ دیگری گرفت.من وارد یک رابطه عاشقانه شدم.رابطه ای که هروزش قشنگ تر داره میشه .دوستش دارم اما در عین حال رها هستم این توازنی که هیچ وقت درکش نمیکردم و الان بهش رسیدم و خیلیییی تجربه لذت بخشیه خیلییییی شیرینه که تو در لحظه داری لذت میبری از رابطه ولی نگران اینده نیستی.خیلی طول کشید تا بهش برسم ولی انقدر مزش شیرینه که دلم میخواد همیشه روی خودمکار کنم تا همیشه اینجوری بمونم همین پریسای واقعی الانم که ترسی نداره از کسی یا چیزی.همین پریسای دوست داشتنی که خودشه و داره زندگیو تجربه میکنه.خوب من تصمیم گرفتم با یک سری از دوستان که خیلی نگران رابطه عاطفی بودن یا هزار تا ایراد داشتن تو رابطه هاشون خیلی محترمانه فاصله بگیرم و انقدر این کار برام مفید واقع شد که حد نداره یعنی قبل از اینکه من این رابطه عاشقانه برام ایجاد بشه این کار رو کردم و ذهن من انگار خالی شد نگرانی هام از بین رفت واقعا.و چون همش داشتم به فایل هل گوش میدادم وارد این مسیر زیبا شدم. من قبلا همیشه دوست داشتم به همه خودم ثابت کنم که ببینید من تونستم یک رابطه داشته باشم که همون باز من و نگران میکرد که نکنه طرف بره یا تموم بشه این رابطه و اون وقت من چی باید بگم به اطرافیان. ووو چه قدر من در تاریکی بودم.الان برام مهم نیست که کسی بدونه یا ندونه یا بخوام شو اف کنم .خیلی اروم و با وقار شدم.چون دلیل همه چیز و دیگه فهمیدم میدونم که چرا کسی میاد یا چرا به اتمام میرسه یه رابطه . و البته که عزت نفسم بالاتر رفته که اجازه ندم کسی سوال ها یا بازپرسی های عجیب غریب کنه از من.واقعا دوره عشق و مودت بینظیر ترینه و چه قدر دوست دارم اون دوره هم به روز رسانی بشه. در بحث کار و بیزینس هم همینطور خدا به من این همه استعداد داده بوده این همه خلاقیت و ازش غافل بودم اما دوباره برگشتم بهش .هروز خلاقیتم بیشتر میشه با اید ها و افراد باحال تری دارم اشنا میشم برای گسترده کردنه هنرم و ساخت پول.خدا به همه همیشه نعمت میده این ما هستیم که خیلی وقتا پذیرای اون نیستیم.
بینهایت ممنونم از سخاوت شما بابت تهیه این فایل.و به قول خودتون استاد باز هم هر چه قدر شرایط خوب باز هم جا داره بهتر بشه.من با این حال که خیلی از باور های قبلیم و شکوندم و عوض کردم و نتیجه گرفتم این فایل به من یاداوری کرد که باز هم باگ هایی هست که باید برطرف بشه.
به نکته خوبی اشاره کردید هم اینکه قطع ارتباط با خیلی دوستان و آشنایان مارو از نظر ذهنی به آرامش میرسونه ذهن آرام و ساکت میتونه الهامات رو دریافت کنه و سریعتر به هرچیزی برسه
و نکته مهمتر
بحث کمال گرایی …
متاسفانه خیلی افراد به خاطر کمال گرایی سالها مجرد میمونند
در حالیکه افراد کم سن و سال چون توقعات آنچنانی ندارن زودتر وارد رابطه عاشقانه میشن
و مساله زمانی پیچیده تر خواهدشد که میگویند چون تا الان صبرکردم سنم رفته بالا تجربه دارم فلان دارم پس حالا دیگه همونی بایدبشه که من میخام و باز کمال گرایی و درجا زدن
کمال گرابودن آفت بسیار بزرگیه
خداوند من و همه دوستانم رو به مسیرهای آسان و راحت و لذت بخش هدایت کنه
وقتی عاشق باشیم دیگه عیبها آزارمون نمیدن عاشق واقعی بودن
همین که شما شروع کردید به گفتن ترمزا تو ذهن من الگوهای درست دررابطه با همون موضوع میومد و تصمیم گرفتم بعضیاشو بنویسم که هم به خودم و دوستان عزیزم کمکی بشه .
_ اولین ترمزی که فرمودید در مورد مسائل ظاهری که باید ظاهر زیبا و عالی داشته باشیم تاازدواج کنیم
+ وقتی آدمهای اطرافمو میبینم متوجه میشم اصلا همچین چیزی وجود نداره و افرادی باظاهر زیبا ازدواج های ناموفق و افرادی که زیبایی چندانی ندارن ازدواج های موفق و عالی دارن اینو به تعداد بسیار زیادی میشه اطرافمون پیدا کنیم .
یه مثال واضحش اینکه بین آشنایان ما دوتا خواهر دوقلو هستن که هیچ شباهتی هم به هم ندارن یکیشون بسیار بسیار زیبا با ازدواجی بسیار نامناسب ، اوضاع مالی نامناسب و زندگی دربو داغون و یکیشون خیلی ظاهر جذابی نداره و از لحاظ ظاهری تفاوت بسیار زیادی با خواهرش داره ولی ازدواج بسیار موفق ، اوضاع مالی بسیار عالی ، فرزندان خوب و در کل شرایط بسیار خوبی در اکثر جنبه های زندگی داره و البته اعتماد بنفس خیلی خوبی هم داره و من دیدم همیشه واسه خودش ارزش قائله و برعکس بسیاری از مادرها که اول چیزای خوبو واسه بچه هاشون میخوان هرچی باقی موند واسه خودشونه ولی ایشون خیلی خودشو ارزشمند میدونه و اینشکلی نیست .
بین افراد معروف چه خانوم و چه آقا هم دیدیم که طرف باشخصی که زیاد قیافه سطح بالایی نداره ازدواج کرده در صورتی که خودش خیلی زیبا بوده .
چند سال پیش آقایی اومده بود به یکی از برنامه های تلوزیونی و ایشون بیماری مادرزادی داشت که صورتش شکل طبیعی نداشت و به گفته خودش قیافش واسه همه عجیبه و افراد ازش میترسن و ایشون از یه خانم بسیار زیبا خواستگاری کرده بود و با شنیدن جواب رد بازهم درخواست ازدواج داده بودن و درنهایت باهم ازدواج کردن مشخصه اعتماد بنفس بالایی داشته و زیبایی های درون خودشو دیده و بااینکه جواب رد شنیده خودشو کم حس نکرده . نمونه های خیلی زیادی به ذهنم میاد ولی متن طولانی میشه نمیشه همشو گفت.
_ ترمز بعدی همه ی آدم خوبا تموم شدن
+ بینهایت دختر خوب و پسر خوب هست
سطح آگاهی خانواده ها بالاتر رفته و فرزندان بهتری تربیت میکنن و تو همین سایت چقدر افراد زیادی هستن که خوب بودنشون واسه خودشون مهمه و دارن رو شخصیتشون کار میکنن تا به افراد بهتری تبدیل بشن .
مگه خوبی تموم شدنیه وقتی خالق زیبایی ها دائما درحال خلق زیبایی هاست؟ آدمهای خوب هم تموم شدنی نیستن بلکه هرروز بیشتر میشن
من دخترهای خوب زیادی رو میشناسم
یکیش دوست خودم، دختری بسیار باادب باشخصیت ،زیبا ، مهربون ، هنرمند و… فکر کنم هرچی ویژگی خوب به ذهنم برسه رو داره و نمونه یه آدم درجه یک هست .
_ ترمز بعدی اینکه تمام روابط فقط اولش خوبه
+ اتفاقا من روابطی رو دیدم که با گذشت زمان رابطه بهتر و عمیق تر شده و درستش هم همینه .
خانم و آقایی حدود شصت ساله که رابطه بسیار خوب و عاشقانه ای باهم داشتن و از کودکی باهم بزرگ شدن و از همون زمان همو دوست داشتن ، فکر کن نزدیک شصت سال عاشق هم بودن .
یه خانم و اقای مسن دیگه بودن خانمه میگفت انقدر همو دوس داریم انگار یه ساعت پیش باهم ازدواج کردیم .
_ ترمز بعدی که باید پرفکت باشیم که یه آدم مناسب بیاد تو زندگیمون
من خودم این ترمزو دارم مرسی استاد که کمک کردید متوجهش بشم . من از وقتی باسایت آشنا شدم در مورد روابط باخودم میگفتم باید اول به اعتماد بنفس خییییلی بالایی برسم یا به سطح بالایی از آگاهی و احساس خوب برسم بعد .
خب این یه ترمز بزرگه مگه میرسه روزی که من به اعتماد بنفس صد برسم ؟ دائما تاروزی که زنده هستم باید کار کنم رو تمام جنبه های زندگیم .
خود استاد میگن من هنوز تو فراوانی مشکل دارم و دارم روش کار میکنم . پس اینکه بگیم به فلان سطح برسم بعد ازدواج کنم یا مهاجرت کنم یا هر مسئله دیگه اشتباهه چون ما باید تو تمام مراحل تلاش برای بهتر شدنو داشته باشیم .
+ یه نمونه مخالف هم ازاینکه شرایطمون باید پرفکت باشه تاازدواج کنیم هم میگم
خب اکثرا آقایون میگن باید اول فلان خونه رو داشته باشم ، فلان درآمدو داشته باشم بعد ازدواج کنم کسی بااین شرایط منو نمیخواد
+ من اطرافم زیاد دیدم آقایونی که هیچ سرمایه ای نداشتن، شغل ثابت و مناسب نداشتن و حتی هیچ ویژگی خاصی هم نداشتن و اتفاقا با دخترای خوبی که خیلیی از خودشون از تمام جنبه ها بهتر بنظر میومدن ازدواج کردن .قطعا تو این افراد احساس لیاقت زیادی وجود داشته
و یه باور جالبی هم که داشتن یهو به ذهنم رسید که این حرفو همیشه تکرار میکنن این بود که خرج و مخارج مربوط به ازدواج به راحتی جور میشه و واقعا هم براشون همین شکلی بود بدون اینکه سرمایه ای داشته باشن وسایل میخریدن راحت جشن میگرفتن و به مشکل نخوردن و من قبلتر فکر میکردم چطور ممکنه ولی خب وقتی عمیقا به چیزی باور داری خدا از جایی که فکرشو نمیکنی بهت روزی میرسونه .
_ترمز ازدواج آزادی مارو میگیره
+ من تا بحال ندیدم کسی ازدواج کنه و محدود بشه ولی افراد زیادی دیدم که ازدواج کردن و نه تنها آزادیشون کم نشده بلکه در مواردی بیشتر هم شده و هر کدوم از طرفین با دوستاشون ارتباط دارن مسافرت میرن و در کل آزادیشونو دارن و مسئله ای ندارن .
سلام استاد عزیزم و سپاس فراوان از شما و اون سه فرشته برای این سایت عالی و پویا.
همچنین ممنونم از خانوم سلطانی عزیز که بسیار عالی در جلسه قبلی خودشونو حلاجی کردند و بقیه دوستان که باعث شدند این فایل جامع و فوق العاده رو استاد تهیه کنند.
استاد جون شما چقدر خوب ترمز هارو پیدا کردید و چقدر خوبتر باورهای جایگزین براش گذاشتید.و بخاطر همیناس که زندگیتون در همه زمینه ها فوق العاده اس.
من در سن 19 سالگی گواهینامم رو گرفتم.چندسال قرار بود ماشین بخریم و جور نمیشد.
من پرستاری خوندم و در طول دوسال طرحم در بیمارستان،انواع مجروحین از تصادفات و اتفاقات بد و کشته شدن اعضایی از خونواده ها مثلا باقی موندن فقط یه بچه پنج ساله و کشته شدن تمام اعضای خونواده اش در تصادف رو دیدم.
(اینجا بگم که من دوسال طرح اجباریم که تموم شد،به این نتیجه رسیدم که من آدمی نیستم که بتونم حداقل20 سال انواع صحنه های بیماری و تصادفات و گریه کردن ها و مرگ مردم رو ببینم و بهم نریزم و برای استخدامی ها شرکت نکردم.با اینکه باهیچ مجموعه آموزش موفقیتی آشنا نبودم،مزایا و معایب این شغلو برا خودم نوشتم و قیدشو زدم.)
ترسی از رانندگی کردن همه وجودم رو گرفته بود.
در کنارش من غرور بیخودی داشتم که اگه رانندگی کنم نکنه بهم بخندن.ماشینو خاموش کنم سر چارراه و هی بوق بزنن و من بیشتر هول شم و بگن کی به این گواهینامه داده و ازین حرفا.
ما ماشین خریدیم و همه میگفتن بردار ماشینو خیلی خوبه و من پر شده بودم از ترمز ها.
با خودم میگفتم چطور اونهمه با ذوق رفتم برا گرفتن گواهینامه اقدام کردم و الان نمیتونم رانندگی کنم؟؟
میگفتم هرچی سن کمتر باشه ریسک پذیری بیشتره.و من اونموقع اون صحنه ها رو ندیده بودم و الان ذهنم پره از صحنه های وحشتناک.من به واسطه ی آموزشهای شما از خداوند کمک خواستم و واقعا بر یکی از بزرگترین ترسام که شاید برای خیلیا بدیهی باشه غلبه کردم.
قسمتی از صحبتهای شما که میگفتید اگ میگید تنهایی رو دوسدارید،واقعا همینطور باشه اشکالی نداره ولی سرپوشی نباشه واسه اینکه نمیتونید و الکی به خودتون دلگرمی میدید.
من برا رانندگی همین حرفا رو میزدم.
میگفتم من از پیاده روی لذت میبرم.اگ رانندگی کنم فرصت اینهمه پیاده روی ندارم.
من نیازی به رانندگی ندارم.
من اینجوری احترامم بیشتر حفظ میشه و همسرم منو با عزت میبره و میرسونه.
من اگ رانندگی کنم وظیفم میشه که خریدای بیرونو انجام بدم در صورتی که من دوس دارم دو نفری باهم بریم خرید.
اگ رانندگی کنم ممکنه اتفاقی واسم بیفته
ممکنه ماشین خسارت بهش وارد شه.
یه کلام نمیگفتم من از رانندگی کردن میترسم.
استاد من دوره دوازده قدم رو تهیه کردم.
و تصمیم گرفتم بر این ترس بزرگم غلبه کنم.
بعد از 10 سال یه دوره یادآوری رفتم تمرین.
بخودم گفتم تو هیچ جای شلوغی نمیری.نترس.فقط یه خیابون بزرگ نزدیک خونه رو برو تا تهش و برگرد خونه.میخواستم افسار ذهن چموشم رو به دست بگیرم.هم تکاملی باشه،هم قطعه قطعه.
بهمن پارسال بود که شروع کردم به رانندگی و مرحله مرحله بهتر شدم.تولدم دهم فروردینه و وقتی پیشرفت خودم رو دیدم هدف گذاشتم که من باید برای روز تولدم از قنادی ای که در شلوغترین خیابون شهرمونه،واسه خودم یه کیک تولد بخرم.
استاد عزیزم من تونستم انجامش بدم.
و چه احساس نابیه،احساسیکه بعد از غلبه بر ترسامون داریم.
الان هم کلاس شنا شرکت کردم و دارم بر ترس از قسمت عمیق استخر غلبه میکنم.
یاد اون صحبت شما در یکی از فایلای دانلودی افتادم که گفتید خدا و جهان مثل یه آبمیوه گیریه.سیب بهش بدی محاله بهت آب هویج بده.اگه زهر بدی بهت آب زهر میده.اگه تصصصصصمییییم بگیری بهش هویج بدی اون کاری نداره تو قبلا چه مدتی زهر میدادی،و بهت آب هویج میده
این ب
یعنی توبه بنظرم.چقدر زیبا توبه رو توضیح دادید.
حدا کاری نداره تو قبلا چند سال باور غلط و افکار اشتباه و کارای نادرست تحویلش دادی،از لحظه ای که تصمیم بگیری عوض بشی،اونم جوابش به تو عوض میشه.
بسیار بسیار ممنونم از شما استاد عزیزم که همیشه با مثالهای عالی و توضیحات جامع،حق مطلب رو ادا میکنید.
سلام به دوست عزیزم چقدرررر عالی نوشتید 5 ستاره کمه. خیلی لذت بردم و تحسینتون کردم که انقدررر عالی ترمزهاتون و ریشه و علت شکل گیری ترمزتون رو پیدا کردین و با ایمان رفتین توی دل تغییر دادن این ترمز. منم مشابه این ترمزها رو درمورد رانندگی دارم و الان متوجه شدم که بخاطر اتفاقی که توی تصادف رانندگی برای پدر افتاد، بعد از اون پدرم هرگز ماشین نداشت و رانندگی نکرد. من اونموقع بچه بودم یه جورایی ناخودآگاه این ترمززز بهم القا شد که رانندگی خیلی خطرناکه و اگه من رانندگی کنم ممکنه اتفاق بدی برام بیفته.
حالا باور درست و کاملا منطقی چیه؟ الان چند مورد رو خدا کمکم کرد به یادم آوردم.
باور درست و الهی اینه که میلیونها و میلیاردهااا آدم تو دنیا وجود دارن که ماشین دارن و دارن هررر روزز رانندگی میکنن و هیچ اتفاقی هم براشون نمیفته و صحیح و سالمن و از رانندگی شون خیلیم لذتتت میبرن. هر روز که همه آدمای دنیا تصادف نمیکنن. پس ترس از چیزی که اتفاق نیفتاده خیلی بی منطقه.
خداوند همیشه حواسش به من هست و من رانندگی نمیکنم من پشت فرمون میشینم ولی با هدایت لحظه به لحظه خداوند رانندگی میکنم.
و اینکه میلیونها و شاید میلیاردها آدم هستن که رانندگی میکنن و هیچ سواد خاص یا مهارت خاص یا توانایی و استعدا خاصی ندارن. سنشون هم خیلی بالاست و با این سن و سال و بدون سواد خاصی دارن حتی ماشین بزرگ مثل کامیون و اتوبوس میرونن. پس اگه اونا با اون شرایط تونستن منم قطعا میتونم.
خیلی خوشحالم از الانم تو این مدار شاد پر از انرژی احساسه خوب و ایمانم به مسیر و این حرکت و قوانین بیشترو بیشتر میشه
و باور هاو ترمز ها و گاز هایم
@@@
الان این احساس بهم گفت که بیام یه اهنگ از فایل تجسم بزارم و با عشق خالص بیام وسپاسگزاری خودمو از این سایت جادویی به وصیله این کامنت بزارم
زندگیتون استاد و همه ی دستای خدا پر از شادی و ثروت که مهم ترین نعمت ها هستن و من کلی نعمت دارم از شادی ثروت و سلامتی زیبایی و عشق و رابطه ی خیلی خوب ولی باززم کلی میخاااام این سری با امید با دله قرص به قوانین تو
به قوانینی که خودش یه نعمت یه گنج قارونن خخخ
اینکع از مسیر لذت ببر و نتیجه فک نکن خودش بزرگ ترین محبت و حرف قشنگیه که تاجالا از ربم از توی قوانیین دارم درک میکنم
که میگه من همه ی عشقم
من همه ی ثروت و سلامتی
من همه ی رویاهای بزرگ انجام شدنی ام
من خیلی بزرگم
اینها همه از قلبم میاددد یه حس عجیبی دارم تا حالا نداشتم تاحالا انقد احساس پری پر از عشق نبودم شکرررت تاحالااا انقد تنهای پررر از رابطه های رنگوارنگ نبودم دلم به رب بزرگ قرص باشه وبا ایمان حرکت کنم و نتیجه ببینم
تا حالا زندگی به این شادی پر از احساس های قشنگ از جسووور
مهربان
احساس لیاقت
از اینکه کلید خودممم و گنج کنارم
داره اروووم اروووم یه باور هااای قوی و قشنگ واردم میشم و خدا یه فرکانس های شیرین پر برکت رو برام پهن کرده شکرت
تو لحظه به لحظه زندگیم شاد و و پر از عشق و انرژی و کلی چیزای مثبتم و راحت میگم راحتا میااان جلوووو و بهم کلی عشق میدی یکی از یکی بهتر شکرت
خدایی عاشقتم انقد شجاع و جرات و ایمان نشونت میدم حال کنی و جایزه بدی و لذت های بزرگه من تازه دارن هی شروع میشن بابت این زندگی شاد راحت و پر از عشق و ثروت و فراوانی شکرت و میدونم لیاقت دارم با باور های قشنگی که خودت بهم میگی خیلی خیلی بزرگ تر از این حرفا باشم
میدونم میشه چراغ بود و روشنایی داد
میدونم میشه لذت برد و لذت داد
میدونم میشه ثروتمند بود و ثروت و بیشتر کرد
میدونم میشه زیبا بود و زیباییرو بیشتر کرد
میدونم میشه هم تنها هم تو جم کلی لذت برد و عشق کرد
میدونم میشه ماه بود احساس لیاقت داشته باشی و روشنایی ببخشی
میدونم میشه دریا بود و جاری بود
میدونم میشه نقاشی بود و کلی لذت و شادی داد
میدونم میشه کلی لذت و شادی وراحتی بود و ثروت دادمیدونممممممم خداااا هسسسسس
میدونم خدا هدایتگررر همه جا و هر لحظه هس
میدونم خیلی بزرگه خیلی وهاب و خیلی مهربان و منبع لزرگ عشق ها دستشه عشقهای ناب که لحظه به لحظه رنگ طلایییش بیشترو بیشتر میشه
تو بهم ابرنگو الهام کردی راحت اروم و اروم
تو بهم تمیزی بیشتر نظم الهام کردی راحت
تو بهم احساس لیاقت احساس فراوانیو اروم اروم داری الهام میکنی و و همه همه چی میدونم دسته تو هس میخام عشق نااااب بیشتر
میخام ثروت راحت و لذت بخش بیشتررر
میخام سلامتی زیبایی و باورهای شاد بیشتررر
دلم قرصه میدونم هدایتم میکنی و من هم میتونم دست تو باشم
به نام خداوندی که من را انسان آفرید
سلامممم به بهترین و خاص ترین استاد دنیااااااا
امیدوارم که حالتون عالیییییییییییییییییی باشه
وقتی باورهای ما به صورت بنیادی تغییر بکنه ما
هدایت میشویم به ایده های مناسب ، افراد مناسب در زمان مناسب و در مکان مناسب
این باور درستی نیست که ماباید برای کسب کارمون تبلیغ کنیم
تبلیغ کردن یعنی تو ظرفت آماده نیست و هی داری میریزی توش خب درنهایت اون ظرفه میترکه دیگه
ما وقتی تمرکزمون روی کارمون باشه روی بهبودش
خداوند برای ما تبلیغ میکنه
واقعا فکرشو بکنید این سایت با 3 آدم داره پیش میره
یعنی برای داشتن یه بیزینس نیازی نیست که آدم های خیلی زیادی باشن
وقتی باورهای ما به صورت بنیادی تغییر بکنه خداوندم مارو هدایت به آدم های درست
یعنی این نتایج فوقالعاده توی هرجنبه ای زمانی برای استاد جانم رخ داد که باورهاش به صورت بنیادی تغییر کرد
ما باید آنقدر مسلط بشیم به قوانین جهان که کد بنویسیم برای اهدافمون و اون هارو اجرا کنیم
یعنی سیستم جهان اینجوری هست که ما وقتی یه خواسته ای داریم باید به راحتی بهش برسیم
حالا اگر بهش نمیرسیم یسری ترمز ، کد های مخرب ، و باورهای نادرست توی ذهن ما هست
یعنی فرقی نمیکنه که چقدر پات روی گازه ازاونور وقتی پات روی ترمزه ماشین خنثی میشه و راه نمیره
یعنی فرقی نمیکنه چقدر داری تلاش میکنی وقتی باورهات پوچ باشه اون نتیجه دلخواه به وجود نمیاد
خب اینکه طرف میگه من ظاهرم زیبا نیست واقعا یه باور مخربه
1_خود باوری نداری یعنی به زیبایی خودش باور نداره
2_اگر یه نفر واقعا تورو دوست داشته باشه باید عاشق خودت بشه نه قیافت
یعنی برای من ذات آدم خیلی مهمه به نظر من وقتی باورهای یه فرد زیبا باشه قیافشم قشنگه و برعکس اگر باورهای یه فرد زیبا نباشه قیافشم زیبا نیست
بعد اصلا ریشه این باور از کجاس؟؟ از کمبود عزت نفس ، کمبود احساس لیاقت
یعنی دختری گه عزت نفس نداره میره روی صورتش هزار تا عمل پیاده میکنه دیگه
وگرنه دختری که عزت نفس داشته باشه میگه آقا من همینجوری خوشگلم نیازی به اینکه بخوام برم روی صورتم کاری کنم ندارم
حالا این موضوع هم درمورد دختر صدق میکنه هم پسر
یعنی استاد جانم واقعا خنده داره مثلا کسی که قیافش کاملا نچرال باشه و اعتماد بنفس بالایی هم داشته باشه بهش میگن تو بااین قیافت اعتماد بنفسم داری؟
یا کلا براشون خیلی عجیبه که اعتماد به نفس یه فرد خیلی بالا باشه
اینا نشون دهنده اینکه هیچی از قوانین درک نکردن دیگه اگر درک کرده بودن باید میفهمیدن که
عزت نفس پایه و اساس هر موفقیتیه
اون کسی که عزت نفس نداره به نظر من آدم عجیبیه
یعنی استاد جانم باور تون نمیشه
من یه بار با مادرم رفته بودم همین مراکز پوست یعنی طرف اومد 20 ، 21 میلیون تومن داد برای اینکه بوتاکس بزنه این کارو کنه اون کارو کنه
یعنی این مبلغ برای من زیاد نیستا ولی میخوام بگم بقول استاد چقدررر هزینه میکنن برای اینجور چیزا کع اینا نشئت میگیره از کمبود عزت نفس
یعنی استاد جانم من که میرم بیرون چه پسر چه دختر اکثریت بینی ها همه عمل شده
یعنی انقدر بینی ها عمل شده که اگه یه نفر یزره بینش یجوری باشه غیر عادیه
مثلا الان خاله های من دختر خاله های من اکثریت بینی ها همه عملی
یا مثلا اگر روی پیشونیشون یزره خط بیوفته خیلی براشون غیر عادیه
یعنی وقتی ما خودمون رو ارزشمند بدونیم ، خودمون رو بدون قید و بند دوست داشته باشیم ، به خودمون احترام بزاریم با همین قیافه ای که داریم بدون هیچ عملی دیگه نظر دیگران که برامون مهم نیست هیچ به خودمون احساس بهتری داریم ، آدم های فوقالعاده برای روابط وارد زندگی ما میشن
وقتی که ارزش های خودمون رو به ظاهرمون گره نزنیم به ویژگی های درونی که قابل بهبوده گره میزنیم
یعنی اونهایی که همش دارن روی صورتشون هی عمل انجام میدن بازهم احساس خوبی به خودشون ندارن
درصورتی که اون خط پیشونی ، اون لک روی صورت همه چیزای طبیعی صورت هستن
برای تغییر باورها باید بگردیم دنبال الگوها که اون باورها برامون امکان پذیر بشه
اگر تو ، توی ذهن خودت برای خودت ارزش قائل باشی جهان هم برای تو ارزش قائله
آدم های درست و حسابی رفتن و استاد جانم اینم هست که میگن آدم خوب کمه
و ریشه این باور برمیگرده به کمبود که خب توی هرچیزی هم این باور رو دارن باور کمبود
مثلا میگن آب کمه درصورتی که نزدیک به 600 میلیون کیلومتر کره زمین رو آب تشکیل داده یعنی 75 درصد بعد چجوری میگین آب کمه؟؟؟
یعنی برای هیچ چیزی هیچ کمبودی وجود نداره اگر میبنی یه کمبودی برای تو به وجود اومده بدون باورهای پوچ تو به وجودش آورده
فراوانی هرروز داره بیشترو بیشتر میشه
فرصت ها هرروز داره بیشترو بیشتر میشه
یعنی ما هرچیو باور کنیم اون رو تجربه کنیم و هرچی رو تجربه کنیم بیشتر باور میکنیم که باورهامون درست بوده
مثلا طرف باور داره دختر خوب یا پسر خوب کمه این رو تجربه میکنه و میگه ببین من که گفتم دختر ، پسر خوب کمه نه به دلیل اینکه واقعا کمه ها نه به دلیل اینکه ما باورهامون رو زندگی میکنیم
به دلیل اینکه اون فرد کمبود رو باور کرده جهان هم همون کمبود رو نشونش میده
هرروز موقعیت شغلی داره زیاد میشه
هرروز نعمت داره بیشتر میشه
هرروز آب داره بیشتر میشه
هرروز ثروت داره بیشتر میشه
و…..
همه چیز فراوانه
واقعا استاد جانم من هم این رو بارها و بارها دیدم که میگن نه من لایق تو نیستم تو لایق بهترین از منی!!!!!
یعنی چی؟؟؟ یعنی تو به توانایی های درونی خودت باورنداری؟؟؟ چرا تو لایق داشتن اون دختر یا پسر فوقالعاده نیستی؟؟
این ها باورهای پوچی هستن که باعث میشن تو یه رابطه قشنگ عاشقانه رو تجربه نکنی
واییی استاد جانم دقیقا یه چند وقتی هست که نجوای شیطانی توی ذهن من میگه تو و این همه خوشبختی محاله و من بهش میگم که
اولا خفه شو ((البته ببخشیدا))
دوما چرا محال؟؟ اصلا مگه توی این جهان چیزی هست که محال باشه؟؟ نه چون فرمانروای این جهان خداونده ، خداوندی که هرچیزی رو که بخواد بدون اساس میآفرینه
پس هیچ چیزی محال نیست
و این رو هی به خودم میگم که این همه خوشبخت بودن ممکنه با وجود این قوانین بی عیب و نقصت و بدون تغییر خداوندم این همه خوشبخت بودن ممکنه
یعنی استاد جانم من این رو به خودم میگم که باوجود این قوانین ساده خداوند باید این همه خوشبخت بود
ما باید خودمون رو لایق بدونیم که جهان
افراد مناسب فرصت های مناسب رو به سمت ما هدایتکنه
اگر خودت برای خودت ارزش قائل نباشی جهان برای تو ارزش قائل نیست چون تو داری فرکانس میفرستی و مطابقن همون رو دریافت میکنی
توی روابط خب اگر طرف مقابل ازتو خیلییی سطحش بالاتر باشه که اصلا توی فرکانس تو قرار نمیگیره
یعنی جهان آدم هایی رو که توی فرکانس متفاوت هستن رو کنار همدیگه قرار نمیده
یعنی اگر اون دختر یا پسره خیلیییی عالییی هست توهم به همون اندازه عالی هستی چرا؟ چون تو ، توی یه مدار عالی هستی باورهات درسته که بااون دختره یا پسره برخورد کردی
درمورد ثروت هم همینطور تو باورهات درمورد ثروت درسته داری به راحتی ثروت میسازی و این اصلا چیز عجیبی نیست
استاد جانم درمورد این باور که آدم های نامناسب همش میان توی زندگیم من یه مثال دارم
خاله من باورهای فوقالعاده پوچی درمورد هرجنبه ای داره
توی روابط همش آدم هایی میان سمتش که متاهل هستن یا آدم های نامناسبی هستن
خوب چرا اینجوریه؟؟
بخاطر باورهای پوچی که درمورد روابط داره و توی مدار پایینی که هست خب توی اون مدار پایین یسری آدم پوچ هستن که با همون ها برخورد میکنه
مثلا یکی از باورهای دیگه که درمورد روابط هست و پوچه اینکه ازدواج یه جاده یک طرفس یعنی شنیدین دیگه عروس با لباس سفید میره با کفن سفیدبرمیگرده یعنی این باور فوقالعاده پوچی هست
کی همچین حرفی رو زده؟؟ ازدواج یه جاده دو طرفس یعنی هروقت که دوست داشتی ازدواج میکنی هروقت که دوست داشتی برمیگردی
و استاد جانم این هم اصلا بین خانواده ما خیلی رایج داره که فلانی اگر رابطش بهم خورد، اگر طلاق گرفت بخاطر چشم نظره!!!!!!!
یعنی استاد جانم به نظر من کسانی که به این عامل بیرونی مزخرف باور دارن اصلا مسلمان نیستن چرا؟؟ چون خرافه ای رو که از کتاب تورات و انجیل اومده باور کردن
آخه طرف یه فرکانس مشخص فرستاده یه جواب مشخص گرفته چه ربطی به عوامل بیرونی داره؟؟؟؟ اونم این عاملی که اصلا وجود نداره
قرار نیست گذشته ی من ادامه پیدا کنه توی آینده من اون تجربیاتی که من توی گذشته داشتم بخاطر اون نوع باورم که پوچ بود ، بود وگرنه وقتی باورهای من به صورت بنیادی تغییر کنه تجربیات منم تغییر میکنه
یعنی هیچ چیزی تهش ختم نمیشود به بدی که اگرم بشه ما از اون درس میگیریم بزرگ میشیم
مثلا ما وقتی یه رابطه عاشقانه داریم وقتی توی مسیر درستی باشیم اون رابطه ادامه دار است
ولی اگر حتی آخرشم ختم شد به بدی که باز اون بخاطر باورهای خودمونه ماازش درس میگیریم تجربه کسب میکنیم
نه بخاطر اینکه این قانونشه که هرعشقی ختم بشه به نفرت
نه به خاطر اینکه تو مسیر رو داری اشتباه میری
حالا استاد جانم اونجا که گفتین ، میگن که من برای یک رابطه عاشقانه خیلی سنم زیاده
جدا از اینکه بعضی ها میگن بابا من سنم 50 ساله الان دیگه چه رابطه ای حرف مردمم براشون مهمه
میگن که من الان وارد یه رابطه بشم مردم چی میگن!!
خب به مردم چه ربطی؟؟؟ ماباید اون کاری که دوست داریم رو انجام بدیم فارق ازاینکه دیگران چی میگن
یا اینکه من برای شروع این بیزینس خیلی بچه هم اینم کاملا غلطه مثلا الگوش عرشیای عزیز که توی سن 17 سالگی مهاجرت کرد و توی سن 21 سالگی یه بیزینس فوقالعاده موفق رو داره
یعنی ما نباید سن رو بهونه کنیم چون سن فقط یه عدده
ترمز بعدی این که من باید خیلی بی نقص باشم مثلا طرف میگه من باید خونه ، ماشین و…. رو داشته باشم تا وارد رابطه بشم خب این کاملا غلطه چرا؟؟ چون مگه انسان بی نقصه؟؟ انسان درهرلحظه داره بهترو بهتر میشه
اصلا نه تنها انسان بلکه هیچ چیزی به کمال نرسیده و نمیرسه
الان خودرو سازی هرسری داره عملکرد ماشین ها بهتر و بهتر میشه
گوشی ها و….. مثال هاش زیاده
این ویژگی جهان مادی هست ما نقص داریم چون باید پیشرفت کنیم و خب یه چیز کاملام که پیشرفت نمیکنه و همون نقص ها باعث پیشرفت ما میشن
ما با نقص هامون پیشرفت میکنیم
وای استاد جانم دقیقا پسر یا دختره داره خیانت میکنه
که این باعث میشه فرد وارد رابطه نشه که اگرم بشه هی گوشی طرف رو چک میکنه هی میترسه نکنه الان با ینفر دیگس
یعنی تو با ترس هات شک هات طرف رو آسی میکنی
وقتی میترسی که نکنه الان داره به من خیانت میکنه داری به این موضوع توجه میکنی و از اساس اون بیشترو بیشتر وارد زندگیت میشه
حالا تو داری اینجوری فکرمیکنی ؟؟ جهان کاری میکنه که بهت بگه داری درست فکر میکنی
نه برای اینکه واقعا اینجوری هست نه برای اینکه باورهای تو پوچه تو داری اینجوری فکر میکنی
واقعا استاد جانم اصلا بحث ورودی یه بحث فوقالعاده مهمی هست و من هرسری دارم روی این حساس و حساس تر میشم
بخاطر همینه که من صبح تا شب توی سایتم دارم فایل های شما رو گوش میدم ، سریال هاتون رو میبینم ، کتاب هاتون رو میخونم ، کامنت میزارم و برای این صبح تا شب اینجا هستم چون این سایت یه سایت ایزوله هست
مغز ما آنچه رو که میشنوه باور میکنه فارق از اینکه اون درست یا غلط
یعنی اون چیزی رو که میشنوه انقدرررر تکرار میشه که باورش میکنه
استاد جانم من هم همیشه همین رو به خودم میگم که :
زهرا تو وقتی نشستی ورودی هات رو کنترل کردی خیلی راحت تونستی باورهات تغییر بدی وقتی همش توی این محیط ایزوله هستی خیلی راحت تونستی باورهات رو تغییر بدی
دقیقا استاد جانم من اصلا خوشم نمیاد که یه نفر بیاد با من درد و دل کنه
مثلا یه بار یکی داشت به من یه موضوعی رو تعریف میکرد بعد که تموم شد بهش گفتم تو به این چیزای مزخرف توجه نکن
یعنی اصلا برام مهم نیست که طرف مقابلم کیه بهش میگم من علاقه ای به شنیدن این موضوعات ندارم
چون میدونم ورودی هایی که به ذهنم میدم توصیف نشدنی مهمن و خروجی هاش میشن باورهای من
یعنی ما باید بهای رسیدن به خواسته هامون رو اینجوری بپردازیم ، با گذاشتن فیلتر روی ورودی های ذهنمون ، با کنترل کردن آدم های زندگیمون یعنی این گوشمونو ندیم بهش و بزاریم هر حرفی که خواست بزنه نه یه حدی مرزی مشخص کنیم
استاد جانم درمورد این بها من امروز داشتم باخودم حرف میزدم و به خودم میگفتم که
من اصلا از این خوشم نمیاد که یه چیزی رو بدون پرداخت بهاش به دست بیارم چون میدونم اگر بهاش رو پرداخت نکنم اون اصلا به درد من نمیخوره
بعد نجوای شیطانی گفت خب تو که فایل های دانلودی سایت رو رایگان نگاه میکنی و براش بهایی پرداخت نمیکنی
و من جوابش رو اینجوری دادم که
اولا تو ساکت شو
دوما کی گفته بها پرداخت نمیکنم؟؟ همین که روی خودم کار میکنم حرفای استاد رو باور میکنم و بهش عمل میکنم و فرکانس و مدارم رو میارم بالا یعنی اینکه دارم بها شو پرداخت میکنم
ارزش ما به وجودمون وابسته هست
نه به مدرک تحصیلی، نه به وضع مالی ، نه به موقعیت مکانی که داریم توش زندگی میکنیم
که همه اینا قابل تغییره با باورهای تو
قرار نیست که اگر الان وضع مالیت خوب نیست درآینده هم نباشه تو میتونی روی باورهات روی خودت کار کنی و بهترو بهتر بشی چون انسان درهرلحظه داره پیشرفت میکنه
ترمز بعدی اینکه بهتر من تنها باشم
اینکه انتخاب کنی که تنها باشی اصلا اشکال نداره
ولی خیلی وقتا این جمله از انتخاب نمیاد از ترس میاد که طرف تلاش کرد که وارد یه رابطه بشه ولی نشده و ترسیدی و گفتی که تنها باشم بهتره پس این یه انتخاب نیست چون ترسیدی این حرف رو زدی
یا توی وضع مالی طرف تلاش کرده ولی چون باورهاش درمورد ثروت نادرست بوده ثروتی نساخته و گفته من پول نمیخوام پول فلانه علانه
مثل اینکه میگن گربه دستش به گوشت نرسید میگه پیف پیف بو میده
چون به واسطه باورهای پوچش به دستش نیاورده میگه بده
اصلا انسان ذاتا موجود اجتماعی هست
استاد جانم من کلا به سرنوشت ، تقدیر ، قسمت باورندارم چرا؟؟ چون هیچ چیزی برای ما از قبل تایین نشده چون ما با باورهامون، فرکانس هامون و افکارمون لحظه به لحظه زندگیمون رو خلق میکنیم
یعنی اگر طرف بگه سرنوشت من اینکه یک رابطه عاشقانه قشنگ نداشته باشم خب اون داره عوامل بیرونی رو که روی زندگیش هیچ تاثیری نداره رو توی زندگیش دخالت میده و اون رو مقصر میدونه
اگر ما تغییر کنیم جهان ماهم تغییر میکنه
چون همانند آینه س جهان
ما توانایی اینکه هرچیزی رو بخواییم یاد بگیریم داریم
باید یاد بگیریم که
تعریف کنیم بجای اینکه تحقیر کنیم
تحسین کنیم بجای اینکه حسادت کنیم چون قدرت تحسین جادوییه
احترام بزاریم
ویژگی های مثبت دیگران رو توی ذهن خودمون داشته باشیم و تحسین کنیم
باید اینا رو یاد بگیریم و بهش عمل کنیم
استاد جانم شما آنقدر با سند و مدرک حرف میزنید که من اصلا چشم بسته حرفتون رو قبول دارم چون با نتیجه حرف میزنید
ترمز بعدی اینکه وقتی وارد رابطه بشم آزادیم ازم گرفته میشه چرا اینجوری فکر میکنن؟؟ چون فکر میکنن رابطه یعنی اسارات یعنی کنترل شدن چک شدن
درصورتی که رابطه واقعی درست رابطه ای هست که هرفرد علایق خودش رو داره آزادی عمل خودش رو داره و هردونفرم به علایق یکدیگر احترام میزارن
وقتی باورهای درستی داشته باشیم به آدم درستی هدایت میشویم که به علایق ما احترام بزاره ماهم به علایق اون احترام بزاریم و باهم از زندگی لذت میبرید درحالی که آزادی عمل هم دارید
………………………………………………………………
باورهای نادرست درمورد روابط
برای یه رابطه باید کلی زحمت بکشی آخرشم معلوم نیست چی میشه
من اگر وجودم رو بزارم وسط حتما صدمه میبینم
نمیشه به هرکسی اعتماد کرد
برای اینکه وارد رابطه بشم باید یکی دیگه بشم باید ماسک بزنم
من نیاز دارم به ینفر دیگه که من رو کامل کنه که این باور باعث میشه محدود بشی
تو کامل هستی و اون هم کامله و باهم از زندگی لذت میبرید
وابستگی توی رابطه که ما میدونیم وابستگی درمورد هرچیزی باشه کلا اون رو نابود میکنه
چه وابسته به مال باشی
چه وابسته به بچت باشی
چه وابسته به اون فرد توی رابطه باشی
هیچ کسی من رو نمیفهمه
و همه اینا از باورهای نادرست میاد که اون باورهای نادرست از ورودی های پوچی اومدن
…………………..……………………………………………
و این باورها درمورد هرچیزی هست الگوش یکسانه چه توی ثروت ، سلامتی ، روابط
باید ببینم که چه ترمز هایی هست که به هدفمون نمیرسیم
یا من هدفم اینکه به سمت غرب برم ولی با سرعت دارم به سمت شرق میرم و هرچی بیشتر میدوئم بیشتر از هدفم دور میشم
یعنی تویه خواسته ای داری و با اون باورهای نادرستت اون خواسته هه به وجود نمیاد
تلاش موقعه ای جواب میده که من توی مسیر درست باشم با باورها و افکار درست
که وقتی درست باشه ما هدایت میشیم
که نشونه اینکه باورها و افکار ما درسته نشونش احساس خوب ، احساس ارامش هست
من تا اونجایی که سعی کردم نکات رو نوشتم و مثال هامم زدم که البته باید این فایل رو بارها و بارها دید چون دیدین که چقدر ترمز گفته شد که ازش میشه برای سلامتی و ثروت هم استفاده کرد
و همچنین از دوستان گلم هم سپاس گزارم برای گذاشتن کامنت های فوقالعادشون که باعث شد همچین فایل نابی آماده بشه و از خودم چون خودمم کامنت گذاشتم:)
استاد جانم ممنون از شما که این آگاهی ناب رو به ما میدین
عاشقتونمممممممممممممممم اونقدری که توصیف نمیشهههههههههه توی هیچ کلمه ای
و از خداوندم هرچقدررررررررر سپاس گزار باشم برای اینکه
من رو به این مسیر فوقالعاده هدایت کرد کمممممممممم گفتمممممممم شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنتتتننتتتتتتتتتتت خداوندممممممممممم شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنتتتننتتتتتتتتتتت
سلام زیبای دوست داشتنی
عزیزم بینظیر و خارق العاده نوشتی هزاران لاایک و ستاره بنظرم کم هست برای این جلات و هر جمله تو یک جمله طلایی بود مخصوصا مخصوصا جمله زیر که باور این یک جمله چقدر به ارزشمند دونستم خودمون کمک میکنه :
((((( یعنی اگر اون دختر یا پسره خیلیییی عالییی هست توهم به همون اندازه عالی هستی چرا؟ چون تو ، توی یه مدار عالی هستی باورهات درسته که بااون دختره یا پسره برخورد کردی )))))
بینهایت ازت سپاسگزارم و تحسین میکنم این کامنت زیبا رو با باورها و مثالهای فوق العاده ای که زدی و متن رو پرینت گرفتم که همیشه جلوی چشمم باشه
عزیزم دوستت دارم و صورت زیباتو میبوسم
به نام خدا
سلام و عرض ارادت به استاد عباسمنش عزیزم.
بابت مثالی که درمورد ترمز و گاز زدین خیلی سپاسگزارم. خیلی ساده و کاربردی بود.
چرا باوجود تلاش فراوان به خواسته هام نرسیدم؟ اگر باورهات خراب باشه، مهم نیست چقدر تلاش فیزیکی میکنی. باید ببینی اعماق درونت چه خبره؟ چه احساسی به خودت داری؟ چه افکاری اون تو هست؟ چه گفتگوهای ذهنی رو داری دائم تکرار میکنی؟ چه احساسی به کسب و کارت داری؟ چه باوری نسبت به خودت و خداوند و جهان هستی و آدمها داری؟
اگر باااااورهات رو درست کنی هدایتتتتت میشی به مسیر مناسب و نتیجه تلاشت فوقالعاده خواهد بود.
چون باورای قبلی ما خیلی عمیقن و در اثر سالها تکرار بوجود اومدن باید خیلی روشون کار کنیم تا تغییر کنن.
مثلا در مورد رابطه عاشقانه این باورای محدودکننده (ترمزها) رایج هستن:
1. ترمز: من از لحاظ ظاهری به اندازه کافی خوب و جذاب نیستم این نشونه باور عدم لیاقته.
باور مناسب جایگزین (گاز): زیبایی به ظاهر نیست به درونه. هر کسی به یک شکلی زیباست و زیبایی یک موضوع سلیقه ایه. یک نفر ممکنه از نظر بعضیا زیبا باشه ولی از نظر بعضیا زیبا نباشه. خیلی از دخترا زیبایی ظاهری خاصی ندارن و کاملا معمولی هستن ولی رابطه عاشقانه عالی دارن. من دقیقااا همینطوری که هستم خودم رو میپذیرم و عاشق خودم هستم. خداوند منو اینجوری خلق کرده و خداوند هرگز اشتباه نمیکنه.
2. ترمز: من کار خاصی ندارم و کار خاصی هم بلد نیستم:
گاز: ارزش من ربطی به کسب و کارم نداره. آدمای زیادی هستن که یک کار معمولی دارن یا حتی کار خاصی ندارن ولی رابطه عاشقانه فوقالعاده ای دارن. قرار نیست اوضاع ثابت بمونه. همه چیز میتونه بهبود پیدا کنه.
3. ترمز: آدم مناسب برای رابطه با من وجود نداره که این باور نشونه باور کمبوده.
گاز: در جهان میلیاردها آدم وجود داره و هر کدوم ویژگی های یونیکی دارن. هیچ محدودیتی در هیچ موردی وجود نداره. هیچ کمبودی در جهان وجود نداره. آدمای مناسب بسیااار زیادی برای رابطه با من وجود دارن خیلییی بیشتر از نیاز من. این منم که از بین گزینه های مناسب فراااوااان یک نفر رو انتخاب میکنم. توی همین شهر توی همین محل توی همین تیکه از محل چندیننن آدم مناسب برای رابطه با من وجود دارن چه برسه به شهرهای دیگه و کل ایران و کل جهان. با یک حساب سرانگشتی حداقل در بدترین حالت 1000 نفر تو کل دنیا آدم مناسب برای رابطه با من وجود داره گرچه من فقط به یک نفر آدم مناسب نیاز دارم نه بیشتر.
4. ترمز: من لایق یک رابطه عاشقانه نیستم. من آدم مناسبی نیستم.
گاز: من خودم رو بینهایت لایق و ارزشمند میدونم بدون هیچچچ قید و شرطی. چون من تکه ای از خداوندم و اصلا خداوند کللل این جهان رو برای ما انسانها خلق کرده و به تسخیر ما دآورده. پس این نشون میده که خدا ما رو لایق دونسته که کل جهانش رو برای ما خلق کرده.
5. ترمز: من همیشه آدمای نامناسبی رو جذب میکنم.
گاز: من بخاطر باورای قبلیم اون آدما رو جذب کردم ولی اگر باورامو تغییر بدم آدمایی که جذب میکنم تغییر میکنن همه چیززز تغییررر میکنه. الگوهای بسیااار زیادی در این مورد وجود داره که اول یک فرد نامناسب رو جذب کردن ولی رو خودشون کار کردن و ارتباط جدیدشون هزاران بار از رابطه یا روابط قبلیشون بهتر شده.
6. ترمز: تمام روابط آخرش با بدی تموم میشه.
گاز: الگوهای بسیااار زیادی تو دنیا وجود داره که رابطه عاشقانه ای باهم دارن و رابطه شون سالهاااست که ادامه داره یا حتی تا آخر عمرشون با عشق باهم بودن. امااا حتی اگر هم رابطه ای به هر دلیلی حتی بد تموم بشه باز هم به من کمک میکنه که رشد و پیشرفت کنم و کلی تجربه کسب کنم و کلی خواسته هام رو بشناسم و کلی لذت ببرم و خاطره خوب بسازم و این جزئی از مسیر تکاااامل منه. و اینکه طبق قانون تکامل رابطه بعدیم خیلییی بهتر از رابطه قبلیم خواهد بود.
7. ترمز: من برای یک رابطه عاشقانه خیلی سنم بالا رفته. دیگه دیر شده. از من دیگه گذشته.
گاز: رابطه عاشقانه در هررر سنی میتونه شکل بگیره الگوهای بسیااار زیادی وجود داره که حتی در سن خیلی بالا رابطه عاشقانه رویایی رو شروع کردن. افراد بسیااار زیادی وجود دارن که اونها هم همسن من هستن و ما از لحاظ سنی کاملا مناسب هستیم. شاید اگر سنم کمتر میبود مناسب نبودم. پس هررر سنی که دارم بهترین سن برای شروع یک رابطه اس.
8. ترمز: من باید بی عیب و نقص باشم تا یک رابطه عاشقانه رو جذب کنم.
گاز: هیچچچ انسانی در دنیا بی عیب و نقص نیست و این کاملا طبیعیه. نقص ها برای اینه که ما پیشرفت کنیم. من خودم رو دقیقااا همینطور که هستم با همه عیب و نقص هام میپذیرم و عاشق خودم هستم. همینطور که از طرف مقابلم هم توقع ندارم بی عیب و نقص باشه و اونو همینطوری که هست میپذیرم و دوستش دارم و براش ارزش و احترام قائلم.
9. ترمز: همه تو رابطه خیانت میکنن.
گاز: این من هستم که بخاطر ورودی های ذهنمممم خیانت رو تو ذهنم میسازم. این یک توهم ذهنیه و این حرفو کسانی میزنن که فکرشون خرابه و خودشونو ارزشمند نمیدونن. من با اونا فرق دارم. الگوهای بسیااار زیادی از روابط عاشقانه وجود داره که هرگزززز به هم خیانت نکردن و تا آخر عمر باهم بودن. آدمای خوب خیلیییی زیادن. پس آدمای خوب و درستکار برای رابطه با من هم خیلی زیادن. همینطور که من خودم به طرف مقابلم خیانت نمیکنم و به این موضوع اصلا فکر هم نمیکنم، طرف مقابلم هم به من خیانت نمیکنه و این کاملا برای ذهنم منطقیه.
10. ترمز: من پولدار نیستم وضع مالیم خوب نیست. کسی منو نمیخواد.
گاز: اولا ارزش من هیچچچ ربطی به وضعیت مالیم نداره. دوما این وضعیت الان منه قرار نیست تا ابد اینطوری بمونم من در حال رشد و پیشرفت هستم و شرایط زندگیم داره روز به روز بهتر میشه. سوما اگر کسی منو بخاطر پولم میخواد همون بهتر که نخواد. چهارما الگوهای بسیااار زیادی وجود دارن که وضعیت مالی خوبی نداشتن ولی یک رابطه عاشقانه رویایی رو تجربه کردن و روز به روز در حال بهبود هستن.
11. ترمز: من میخوام تنها باشم.
گاز: ما انسانها موجودات اجتماعی هستیم این طبیعیه که من دوست دارم که توی یک رابطه عاشقانه رویایی باشم و این رابطه خیلی میتونه از همه لحاظ برای من خوب باشه.
12. ترمز: سرنوشت من اینه که عشق رو تجربه نکنم.
گاز: هیچچچ سرنوشتی از قبل مقدر نشده ما انسانها در هرر لحظه با فرکانسهایی که میفرستیم زندگیمونو خلق میکنیم. خواسته خداوند همون خواسته ماست. من خودم خالق زندگیم هستم. هر چیو که بخوام خلق میکنم.
13. ترمز: من رابطه برقرار کردن رو بلد نیستم.
گاز: ما انسانها هیچی رو از تو شکم مامانمون بلد نبودیم ولی هر چی رو که خواستیم یاد گرفتیم. هرررر مهارتی با آموزش و تمرین قابل یادگیریه. مهارت رابطه برقرار کردن با جنس مخالف هم قابل یادگیریه. حتی اگر رابطه نقطه ضعف من باشه و توش افتضاححح باشم، من میتونم اونو یاد بگیرم و تبدیلش کنم به نقطه قوتم.
14. ترمز: اگه من وارد رابطه بشم آزادی مو از دست میدم.
گاز: رابطه واقعی یعنی هر دو نفر آزادی کامل خودشون رو دارن و به سلایق و علایق هم احترام میذارن و هیچ محدودیتی وجود نداره. پس من این نوع رابطه رو میخوام و با باورهای خوبم جذب میکنم. الگوهای بسیااار زیادی در این مورد وجود داره. من اگر برای خودم ارزش قائل باشم طرف مقابلم هم برام ارزش قائل خواهد بود. همینطور که من برای اون ارزش قائلم.
15. ترمز: من اگر همه وجودم رو تو رابطه بذارم حتما آسیب میبینم.
گاز: من قرار نیست تو رابطه نقش قربانی رو بازی کنم. اگر من باورای خراب در مورد رابطه داشته باشم در هر صورت آسیب میبینم. من نباید در مقابل کارهایی که برای طرف مقابلم انجام میدم توقع و انتظار جبرااان رو داشته باشم و فقططط بخاطر اینکه به خودم احساس خوبی میده اون کار رو انجام بدم و اگر کاری بهم حس خوبی نمیده نباید انجام بدم. اتفاقا من اگر همه وجودم رو با احساس خوب برای رابطه ام بذارم طرف مقابلمم همین رفتار رو داره و ما از رابطه مون بیشتر لذت میبریم.
16. ترمز: برای رابطه باید کلی تلاش کنی آخرشم معلوم نیست چی میشه.
گاز: هر تلاشی برای رابطه ام کنم برای خودم کردم پس هیچ منتی نیست. آخر رابطه هم هر چی که بشه حتی اگر تموم بشه، در هر صورت خیره و به نفع منه. به نفع هر دومونه. هر دومون از این رابطه سود کردیم و چیزی رو از دست ندادیم. ما هر دو مون تو این رابطه برد کردیم. لذت بردیم و کلی تجربه ارزشمند کسب کردیم.
17. ترمز: من اگه بخوام وارد رابطه بشم باید شخصیتمو عوض کنم و ماسک بزنم.
گاز: من نیاز نیست خودمو تغییر بدم. من اگه خودم رو
دقیقااا همینطوری که هستم دوست داشته باشم آدمی رو جذب میکنم که اون هم منو دقیقا همینطوری که هستم دوست داشته باشه. همینطوری که من هم همین احساس و رفتار رو نسبت به طرف مقابلم خواهم داشت. خیلییی آدمایی وجود دارن که من رو دقیقااا همینطوری که هستم میخوان و اصلا چون این ویژگی ها رو دارم منو میخوان و از خداشونه که با من باشن. حتی ویژگی هایی که ظاهرا نقطه ضعف منه، اگر من خودمو همینطوری که هستم دوست داشته باشم و عیب و نقص هام رو بپذیرم و باهاش راحت باشم و باهاش در صلح باشم، در مداری قرار میگیرم و آدمی رو جذب میکنم که منو دقیقا همینطوری که هستم عاشقم باشه و ویژگی های من براش تازگی و جذابیت داشته باشه و حتی به نظرش خیلی ارزشمند بیاد. چون سلایق آدما بینهااایت متنوعه. اون ویژگی رو که بعضیها دوست ندارن بعضیا ممکنه اصلا براشون مهم نباشه یا حتی بعضیها خیلیم دوست داشته باشن. حتی ممکنه بعضیا دقیقااا منو بخاطر اینکه این ویژگی به ظاهر ناجالب رو دارم بخوان. چون سلایق و طرز فکر آدمها خیلی متنوع و متفاوته.
18. من باید دنبال کسی باشم که منو کامل کنه.
گاز: ما انسانها کامل هستیم نیاز نداریم کسی ما رو کامل کنه. من خودم کامل هستم و از تنهایی خودم لذت میبرم و هیچ وابستگی به هیچکس ندارم پس فردی رو جذب میکنم که اونم از تنهایی خودش لذت میبره و در این صورت هست که ما دو نفر که باهم وارد رابطه بشیم از رابطه هم لذت میبریم.
19. ترمز: من اگه وارد رابطه بشم وابسته میشم.
گاز: من هیچ وابستگی به هیچ کس و هیچ چیز پیدا نمیکنم چون عمیقااا باور دارم که هیچچچکس و هیچ چیز از بیرون نمیتونه حال منو خوب کنه حال خوب من فقططط بستگی داره به خودم و باورهای درونم و خداوند. و اینکه شادی یک موضوع ذهنیه و ربطی به عوامل بیرونی نداره. من باور دارم که خداوند از طریق دست عزیزش که وارد رابطه من کرده داره به من عشق میورزه. پس من به منبع عشق یعنی خداوند وابسته هستم نه به دستانش. اگر یه روزی این دست عزیز خداوند از رابطه ام بره بیرون هیچ اتفاقی برام نمیفته. خداوند شاید میخواد یک دست بهترش رو وارد رابطه ام کنه. پس در هر صورت به نفع من خواهد بود.
20. ترمز: من ویژگی هایی دارم که هیچکس درکش نمیکنه.
گاز: تو دنیا میلیادها آدم وجود داره با بینهااایت ویژگی های مختلف. ولی من اگر خودم رو دوست داشته باشم به خودم عشق بورزم برای خودم و ویژگی هایی که دارم ارزششش قائل باشم و با خودم در صلح باشم و از نظر خودم آدم جالب و دوست داشتنی باشم از بین اینهمهههه آدم، آدمی رو جذب میکنم که هم مدار و هم مسیر و هم فرکانس با من باشه و دقیقا منو درک کنه و همیشه حرفای زیادی باهم داشته باشیم و از همصحبتی و زندگی باهم لذت ببریم.
استاد عباسمنش عزیزم سپاسگزارم که هم برای خودتون یک رابطه عاشقانه رویایی بدون وابستگی رو ساختین و دارین لذت میبرین و هم الگوی فوقالعاده ای برای رابطه ما ساختین و به ما هم این باور رو میدین که میشوددد. امکان پذیر است. میشه آدم یک رابطه عاشقانه رویایی رو داشته باشه. این خیلی طبیعیه. شدنیه. مهم نیست الان چه شرایطی داریم. یا گذشته مون چی بوده یا چه روابطی رو قبلا تجربه کردیم، با تغییر ترمزها به گازززز همه چیز امکان پذیره.
امکان پذیر بودن خواسته ها در ذهن یعنی برآورده شدن اونها در دنیای واقعی.
من خودم قبلا تقریبا همه این ترمزهای خراب و پوسیده رو درمورد رابطه داشتم بخاطر همین رابطه هایی که تجربه کردم توش چالش های زیادی داشت ولی بعد از اینکه به فضای این سایت الهی هدایت شدم و یک الگوی عالی در مورذ رابطه و البته تمام جنبه های زندگی رو پیدا کردم باورام کم کم تغییر کرد
که عه رابطه عاشقانه رویاهی وجود داره و از اون به بعد رابطه های رویایی بیشتری رو دیدم و روز به روز باورم قویتر شد تااینکه خودمم رابطه ای رو تجربه کردم که نسبت به روابط قبلیم زمین تا آسمون فرق داشت و از همه لحاظ بارهاااا بهتر بود. گرچه این رابطه بنا به دلایلی و بازهم به خاطر فرکانسها و باورها و خواسته های خودمون قطع شد اما خداروشکر میکنم. چون من تو این رابطه خیلی چیزا یاد گرفتم و حتما تموم شدن این رابطه برای هر دو مون خیر بوده. خداروشکر بخاطر کار کردن روی این باوراس که احساسم خوبه و باید همیشه روشون کار کنم.
برای همه دوستانم در سایت رابطه رویایی عاشقانه توام با عشق و مودت و بدون وابستگی آرزو میکنم.
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد خوشتیپم و خانم شایسته مهربان
سلام خدمت دوستان عزیزم
خدایا شکرت چقدر این فایل زیبا و پر از آگاهیه
استاد چقدر موضوع این فایل زیباست
چقدر من رابطه ی عاشقانه ی شما و خانم شایسته رو تحسین میکنم همیشه
میخوام تجربه ی خودم رو در این مورد بنویسم براتون
من قبل از اینکه رابطه ی شما و خانم شایسته رو ببینم روابطی رو دیده بودم که اصلا و ابدا مورد پسند من نبودن
هیچ رابطه ای رو ندیده بودم که بتونم تحسین کنم و بگم ایول به این میگن زندگی
تمام روابطی رو که دیده بودم همش داغون بود همشون باهم مشکل داشتن
من رابطه ای که توش
دروغ باشه
توهین باشه
پنهان کاری باشه بین دو نفر…. نمیخوام بیشتربگم، ولی نفرت دارم از چنین رابطه
وقتی رابطه ی استاد و خانم شایسته رو دیدم با شروع سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا اصلا تمام چیزهایی که میدیدم از شما میگفتم آره اینه این رویای منه من چنین رابطه ای رو دوست دارم، من چنین صداقت و راستی رو میخوام در زندگیم
چنین حال خوبی رو میخوام در رابطه داشته باشم
استاد عزیزم دیدن زندگی شما رویاهای منو بشکل تصویر داشت نشون میداد
قبل آشنایی با شما اون موقع نمیدونستم راه حلش چیه و اصلا دوست نداشتم ازدواج کنم بخاطر روابط ناپسندی که دیده بودم میگفتم چه به درد میخوره همیشه درگیری و دعوا و نفرت باشه یعنی واقعا بیشتر روابطی که دیده بودم فقط دو طرف به اجبار داشتن همدیگه رو تحمل میکردن
دنبال راه حل توی عقل کل دنبالش گشتم که چه رازی داره برای داشتن چنین رابطه ای که استاد و خانم شایسته دارن و رویای منم هست
یه جا یه دوستی خیلی کامنت جالبی نوشته بود وقتی خوندم مهر شد رو قلبم گفتم دقیقا جوابی که میخواستم همینه
نوشته بود اگر رابطه ای رو میخوای تجربه کنی هر رفتاری رو که میخوای از اون فرد مقابل دریافت کنی اول در خودت بساز، اول خودت بشو اون آدمی که ازش انتظار داری باشه خودت بساز اون آدم رو در خودت وقتی تو آماده بشی اون طرف خودش خود به خود در مسیرت قرار میگیره
من این آویزه ی گوشم کردم و گفتم من اول باید بشم اون آدمی که میخوام در رابطه میخوام کنارم باشه
من باید اول عاشق خودم بشم چون وقتی آدم عاشق خودش میشه عالم و آدم عاشقش میشن
من باید اول با خودم به صلح میرسیدم تا یک نفر دیگه با من در صلح باشه وقتی من با خودم در صلح و دوستی باشم تمام جهان مسخر من هستن و با من در صلح میشوند
وقتی من خودم رو همین جوری که هستم بپذیرم تمام جهان منو همین جوری که آفریده شدم میپذیرن
وقتی من با خودم صادق باشم تمام جهان با من صادق میشن
خلاصه هر ویژگی که دوست داشتم در اون فرد مقابل باشه رو اول در خودم ایجاد کردم
دیده بودم اون آدمی رو که میخواستم و تمام ویژگی هایی رو که دوست داشتم رو اون فرد داشت
(دوستانی که اون اکانت نرگس و مهدی رو دیدن و دوستانی که داستان زندگی منو مهدی رو میدونن در جریان هستن که چه رابطه ی رویایی ساخته شده برام)
مهدی وارد زندگیم شده بود و دقیقا همون آدمی بود که من میخواستم باشه تمام اون ویژگیها رو که از مهدی میدیدم و برام لذت بخش بود میومدم در خودم میساختم
تغییر بنیادین میخواست منم تمرکزی داشتم فقط خودم رو تغییر میدادم فقط خودم رو
وقتی من تغییر کردم اون فرد خودش خود به خود به سمتم جذب شد، من هیچی نگفته بودم به مهدی و فقط بر اساس کامنتی که اون دوست در عقل کل نوشته بود داشتم ویژگی هایی رو که میخواستم در خودم ساختمخودم شدم همون آدمی که میخواستم در زندگیم باشه عاشق خودم شدم مد نظرم یه آدم خاص نبود ولی ته دلم مهدی رو خیلی دوست داشتم که باشه کنارم
وقتی من آماده شدم همون آدمی که میخواستم وارد زندگیم شد یه سری مشکلاتی برامون پیش اومد که همش بخاطر باورهای اشتباه خودمون بود
وقتی با مهدی وارد رابطه جدی شدم سفرمون رو شروع کردیم که توی کامنتهای قبلیم نوشتم در موردش
دوماه بهترین تجربیات رو با مهدی تجربه کردم دقیقا همون رابطه ای که میخواستم رو تجربه کردیم دقیقا مثل رابطه ی استاد و خانم شایسته خیلی شیرین
استاد شما و خانم شایسته به هم میگین عاشقتم فقط از این کلمه انرژی مثبت و صافی و صداقت میباره اینقدر با حس خوب و با تمام وجود میگین عاشقتم که منی که فیلم شما رو میبینم این احساس رو میتونم بفهمم یعنی از اعماق وجودتون میاد گفتن عاشقتم
دقیقا اینو تجربه کردیم با مهدی وقتی به مهدی میگم عاشقتم یعنی خدا شاهده با تک تک سلولهام این کلمه رو میگم و واقعا عاشقشم، اینقدر لذت بخشه که عاشق باشی ولی وابسته نباشی، عاشق باشه ولی رها باشی از همه چیز، عاشق باشی ولی گیر ندی که باید حتما کنارت باشه اگر من آزادی رو دوست دارم اونم دوست داره، استاد عشق واقعی یعنی اینکه فقط میتونی عاشق باشی نه سرب پای طرف و مانع پروازش بشی
دو تا عاشق میتونن بال پرواز هم باشن دقیقا مثل این شعر
کبوتر با کبوتر باز با باز
کند همجنس با همجنس پرواز
استاد ما رابطه ای رو که میخواستیم رو ساختیم
ولی بخاطر شرایط مالی که هنوزم ترمزهای زیادی داریم و هی بالا پایین میشیم و بخاطر همین مشکل مالی فعلا فاصله داریم از هم ولی روی سایتمون کار میکنیم باهم
از دوستان عزیزم میخوام هر کی تجربه ی رشد مالی داشته رو برام زیر همین کامنت بنویسن تا منم ترمزهای مالیم رو بتونم بشناسم پیشاپیش سپاسگزارم
بهترین بهترین ها رو براتون آرزو میکنم انشالله که همیشه در پناه خدای مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
سلام نرگس جان
امیدوارم خوشبختی واقعی روتجربهکنید البته بیشتر و بیشتر و جیب شما وهمسر عزیزتان همیشه پر پول
کسب وکارتان پر برکت
دوست عزیزم
باور فراوانی بسیار عالیست
اگر تضادی پیش امد بگویید (از وجوده مبارکتان) همه چیز فراوان هست ،من میرسم بهش
ببینید ساده تر بگویم از خودم
مثلا من العان گردنبند و سرویس طلایلوکس میخاهم العان درخاست و دادم نمیگمچرا فردا نیومده من میگم خاستم و میشود در زمان مناسب
(حرص وجوشو احساس عقب افتادگی رو ب عقب میندازم)
برای خودم الگو قرار دادم همین بانو شایسته بهرحال ایشان مدیر فروش استاد هستند و هم ب کارهای منزل میرسن و هم پخت و پز هم مسافرت و هم در امد دارند
من هنوز فایل و گوش ندادم اما میگم برای ایشون این موقعیت اسان پا داده برای من هم میشود
درآمد اسان با تمام مزیتهای بالا
حالا من کاری نکردم برای استقلال مالی اما ب فضل خداوند در امد هفتگی من بیشتر شده سپاسگذارم
و اینکه مثل پارتنر رونالدو یا مثل همسر خانم بیرانوند
انسانهای ساده ای که همسرهای اونها لذت میبرن خانمهاشون در شیک پوشی و رفاه هستند
نرگس جان (باورهای توحیدی)عالیست عالی
یعنیهر چی بگمکمگفتم ،ب اینموردباید بیشتر بچسبیم
خداوند ،خداوند مهربان ،خضوع وخشوع همیشگی پیش رب ،انجام دهید ،خاندن سوره کمیل هر روز ،ساخت باورهای توحیدی و دوست شدن با خداوند میدانی حکمچیه؟حکم برگه تقلب دنیا
—————-
حالا شما اگر میخاهیدمثل اقایون تلاش کنید
ببینید من کار و اسون کردم برای خودم در حال حاضر
اما همسرمن که پایه مالی بیشتری دارند خوب تلاش فیزیکی بالاتری دارند مثلا از 8صبحمیروند سرکار تا 10 شب مثلا
برای اموزش گیربکس میروند تا اصفهان و تهران و فلان (البته زمانگذشته)
اما شده در طول هفته 3 بار آمل وتهران کنند برای یک لوازم کوچیک
صبح 4 صبح حرکت یه کله ساعت 3 شهرمون هستن
ایشون باورهای عالی دارند اما عشقشون هم گیربکس ماشین هست
من هم شوق مهاجرت دارم و عاشق کار مدلینگ شدن هستم و براش دارم قدمها رو بر میدارم
یعنی فعلا همون جرقه های ذهنی هست
منظورمومتوجه شدید
ایشون (همسرم)تلاش هم کردن
نمیخام بگمتا اخر همینه نه
ب مثال استاد مهاجرت داشتن با فرزند
حرکت کرده بودن حالا ترمزهایی بود
که اون ترمزه (دقدقه ذهنی )گرفته شد
اتفاقات باکنترل ذهن افتاد
نمیدونم امیدوارم مطلب و رسانده باشم
موفق و خوشبخت و پر پول باشید
سلام استاد عزیزم
این دو فایل اینقدر با ارزش و قابل تامل و عالیه که حد نداره استاد واقعا ممنون و سپاسگزارم از این وقت و انرژیی که میزارین برای فایلهای دانلودیِ بسیار بسیار ارزشمند.
یه ترمزی که من دارم برقرار نکردن تعادل بین کار ذهنی و عملگرایی
یعنی ایمان و عملی که در کنار هم باید باشن اما من تعادلم رو اغلب از دست میدم و از یه ور بوم میفتم نه اینکه آدم تنبلی باشم و عمل و تلاش و حرکت برام سخت باشه نه به این خاطر نیست چون پرتلاش هستم و این رو دوست هم دارم.
ریشه ی این قضیه که توی خیلی از مسائل من خودش رو نشون میده تک بعدی بودن و سخت بودن پیدا کردن تمرکزم هستش و البته کمال طلبی و سخت گیری و یه جور صفر و یک فکر کردن، همه یا هیچ.
این مشکل در نداشتن رابطه عاطفی هم خودش رو برام نشون میده به این شکل که نمیتونم بین تمام فعالیتهام یه جور تعادل ایجاد کنه و یکی از ترمزهامه.
یه دلیلش که در همه خواسته هام هم هست برمیگرده به همین ترمز که فکر میکنم هر کاری زحمت و سختی فراوان داره و نیاز به کلی کار و فکر عمیق و بررسی داره و باید براش زحمت زیادی بکشم
این باعث طولانی تر شدن مسیر میشه برام و استرس و ترس.
این باعث شده کارها برام سخت پیش بره و آسون بودن در نگاه اول برام غیرقابل باور باشه.
راه حل من برای این ترمز :
حواسم باشه که تعادل رو برقرار کنم به این شکل که اولا یه برنامه بچینم و بهش پایبند بمونم و اینطوری به خودم بگم که من هر چه بیشتر بمونم روی این قضیه که تمومی نداره چرا چون هر چیزی رو ادامه بدی بازم از همون بیشتر میشه و تهی براش وجود نداره که. پس رضایت بدم به تا یه جایی پیش رفتن و به جاش بیام و توی همون تایم دقیق تر و با کیفیت تر انجامش بدم و ذهنم رو جوری تربیت کنم که باور کنم من هم میتونم وقتی که بخوام باکیفیت انجام بدم ایده هاش میاد و انجامش میدم. و متعهد باشم در همون تایم خودش تمام خودم رو عالی براش بزارم و تمام.
یه ترمز دیگه که دارم و خیلی ناخودآگاهه و فهمیدم اینه که فکر میکنم با انتظار همه چی حله این باور از باورهای مذهبیه که در من ریشه داره به خاطر گذشته ام
این که من روی خودم کار میکنم چه از نظر ذهنی و چه فیزیکی و بعد دیگه بقیش خودش میشه این باور خیلی به باور هدایت نزدیکه ولی مرز باریکی بینشون هست این هست که این باور محدود باعث میشه تا یه جایی کار رو پیش ببری و دیگه رها کنی کامل و تا آخرش با یه جور منتظر بودن از بیرون از خدا باشی و یا به این شکل این باور انتظار هستش که به خودت بگی بزار یه تضاد بزرگ ببینی بعد درست حسابی انجامش بدم یا واقعا بخورمش یا اونقدر رنج بکشم تا بالاخره مجبور بشم درسا بزنم تو خال. چرا اینجوری فکر میکنم چون قبلا این شکلی بوده برام. این باعث میشه هر تغییری رو در برداشت اول نتونم به راحتی باور کنم که واقعیه و عمیقه که در نهایت بتونه منو به خواستم برسونه.
جواب من:
خب اولا این بر اساس من قبلی و باورهای گذشته ام بوده و من میتونم این روند رو تغییر بدم همونطوری که از وقتی که با استاد آشنا شدم در خیلی از مسائل و مخصوصا در ورود و ادامه ی مسیر عشق و علاقه ام رویای زندگیم این کار رو کردم و دارم انجام میدم که منتظر نبودم بهم داده بشه خودم رفتم سراغش و از کم شروع کردم از هر چی که تونستم و روی خودم کار کردم. ولی خب در دل این کار هم با همین باورها به شکلی در واقع برای رفتن از خوب به عالی این باور رو شناسایی کردم.
پس همینطوری که تونستم شروع کنم و تا به اینجا بیام در ادامه هم برای عالی بودن هم نیاز به رنج و تضاد عجیب و غریبی ندارم و از همینجایی که هستم شروع میکنم م منتظر هیچ چیزی هم نمیمونم و زیباییش و رشدش به همین حل مسائل درونش هست.
در بقیه مسائل هم همینه .
دوما هم اینکه استاد تو فایلی که در مورد اینه که چه زمانی تغییر میکنیم این که آدما چند دسته اند من نمیخوام جز اون دسته ای باشم که برای تغییر نیاز به تلنگر شدید جهان دارن و من از هر موقعی و حتی قبل از هر تلنگری میتونم تغییر کنم و به هر چی میخوام برسم و نیازی به چیز بیرونی برای تغییر عمیق و ادامه دار ندارم.
سوما هر تغییری هر چند بزرگ ذره ذره به وجود میاد و تکامل داره مهم اینه که در مسیر درست حرکت کنم و لذت ببرم ازش. ولی قرار هم نیست تموم نکنم و به نتیجه مدنظرم رو نگیرم.
قرار هم نیست بی مسئله باشم تا ادامه بدم و یا حتی کاریی رو بی نقص و بی مسئله و کامل کامل تموم کنم همونطوری که برای شروع نیاز به بی عیب و نقص بودن نیست و همینطور برای ادامه دادن که دیدم نیاز به بی مسئله بودن نبود برای اتمام و سرانجام یه کار هم قرار نیست بی نقص و کامل باشی. چون مشکل بزرگ من تموم کردن و نتیجه بزرگ خلق کردنه البته من در شروع و ادامه هم مشکل داشتم که از وقتی روی خودم کار میکنم به لطف آموزشهای ناب استاد درست شدم اما خلق بزرگتر یا نتیجه خاص و در واقع اتمام رو تجربه نکردم با کار روی خودم و الان فهمیدم که ترمز من از همین کمال طلبیه منه که پاشنه آشیله که آره همینه که فکر میکنم باید کامل کامل باشم که اون نتیجه ای رو که میخوام و مطلوب منه بگیرم در صورتی که این همه آدمی که میشناسم دور و بر خودم که به خواسته های بزرگ تری رسیدن و باز هم ایرادهایی دارن ولی به اون خواسته رسیدن و این ربطی نداره که مانع خلقشون بشه
تموم کردن به معنی کامل بودن نیست همونطوری که شروع کردن کامل بودن نبود.شروع کردن در اون زمان مطلوب و مدنظر من بود و شد پس تموم کردن هم همینه.
عالی بودن هم به معنی کامل و بی عیب و نقص بودن نیست کسی که عالیه فقط یه کار کرده و اون هم اینه فقط فکر نکرده کامل و بی اشتباه و بی ایراده و این باعث میشه اون بار اضافی ِ الکی از روش برداشته بشه و فرکانسش خالص تر بشه همین.
پس یه نتیجه ای که میگیرم اینه من به خاطر این فکر میکردم تغییر عمیق نمیکنم چون تغییر عمیق مساوی کامل بودن یعنی ذهن من دنبال کامل بودنه و تغییر عمیق و بزرگ این معنی رو براش میده و از اونجایی هم که چنین چیزی نه تنها برای من که برای هیچ کسی شدنی نیست چون کمالی وجود نداره حتی با اتمام یه کار، در نتیجه نتیجه مدنظرم رو برام غیر قابل باور میکرد. ولی الان قشنگ برام جا افتاد که با وجود نقص هایی که خواه ناخواه هست میشه به اتمام رسوند و هم میشه عالی بود چون قرار بر این نبوده و نیست که کامل و عاری از خطا بود و این منافاتی با اتمام و عالی و پرفکت بودن نداره که هیچ که دقیقا کار جهانه چون اگه اینطور نباشه رشدیی هم نمیمونه. به خاطر همین بود که حتی با وجود تلاشهایی که میکردم و شب و روزم رو به هم میدوختم و از نظر ذهنی هم گاز میدادم به خواسته ی مورد نظرم نمیرسیدم.
از خدا میخوام اگه در مدار این دوره هستم به راحتی و زیبایی من رو به خرید این دوره بینظیر هدایتم کنه.
خدایا به خاطر حضور استاد در زندگیم و این مسیر الهی هزاران بار شکر.
استاد عاشقتونم
سلام سمیرا جان
تجربتون جالب توجه بود چون من هم اینطوری بوده و هستم
اززمانی که وارد مسیری شدم که هدایت گونه پیش برم خدا منو میبرد سر یه موضوعی بعد یکم روش کار می کردم باهدایت بعد میگفت که خب کافیه بیابریم سر یه موضوع دیگه ….و من بخاطر کمال گرابودنم دوست داشتم و الانشم دوست دارم که وقتی رو یه چیزی تمرکز میکنم دیگه تهش رو در بیارم و حسابی روش بمونم اما سیستم هدایت اینطور نبوده برام و تو هر جنبه از زندگیم پیشرفت ایجاد میکنه و به نوعی تعادل رو ایجاد میکنه مثلا عزت نفس یکم ثروت یکم سلامتی یکم روابط یکم معنویت یکم اجتماعی بودن یکم و این برای منه کمال گرا سخته انگار از هر کدوم یکم بچشی ولی سیر نشی اماازنظر خدا و سیستم او درسته و تکاملی میبرتم جلو و پله پله همه جنبه ها رو درست میکنه …که شکرگزار این سیستم هستم
و فکرش رو که میکنم که مثلا ادم بخواد فقط رو یک چیز تمرکز کنه واقعااز سایر چیزهاباز میمونه
پس این هدایت و این تعادل و توازن و تکامل عالیه
خداروشکر
سپاس سمیراجان
سلام سمیرا خانوم
چقدر کامنت قشنگ بود و جواب من بود در این روزها،که ذهن هی میاد میگه خوب تو کارت رو درست انجام دادی و از اینجا به بعدش دست خداست و تو بشین یه کنار و نگاه کن و از این طریق و بیشتر هم از طریق کمال گرایی خودش رو نشون میده.
ممنون از کامنت قشنگت
به نام یگانه فرمانروای هستی، او که قدرت مطلق است و با تمام اینها قدرت مطلق خلق زندگی ام را به دست خودم سپرد.
استاد زیبا صورت و زیبا سیرت من سلاااام.
استاد جان تحسین میکنم شما را بابت خلق تمام خواسته هایتان به ساده ترین شکل.تحسین میکنم بیزنس شما را که غرق در فراوانی است، فراوانی مشتری ، فراوانی پول دست مشتری، فراوانی کیفیت، فراوانی محصول و ایده، فراوانی تعهد و وفاداری کارمندانتان.
استاد جان نمیدانم لازم است بگویم که این فایل مخصوص من ضبط شده است ؟؟؟
امروز در حال پیاده روی بودم و گفتم استاد در مورد همه چیز کلی فایل دارد کاش در مورد روابط هم همینقدر فایل داشت. این در حالی است که من دوره ی عشق و مودت را دارم.
استاد چقدر زیبا مبحث گاز و ترمز را توضیح دادید، در این فایل حدود هفتاد دقیقه ای قشنگ سرنخ را دستمان دادید و صد در صد محصول معجزه است.
صد در صدددددد.
استاد چقدر تحسین دارید شما و باورهای توحیدی تان، باورهایی که شما را هدایت میکند به ضبط فایل های دانلودی و بهبود محصول
استاد عزیزم احسنت به شما که خیلی چیزها را باور نکردید و به ما هم یاد دادید که هر چیزی را باور نکن و هر غذایی را به ذهنت نخوران.
استاد من این فایل را خواهم جوید.
استاد من با مزه مزه کردن فایل های ثروت شما به موفقیت های مالی رسیدم، فقط با مزه مزه کردن، دیگر فکر را بکن اگر بجوم چه میشود.
به خودم افتخار میکنم که شاگرد بهترین استاد دنیا شدم، به حرف هایش ایمان آوردم ، عمل کردم و در حد خودم موفق شدم.
احسنت به من
احسنت به شما
و خدا را هزاران هزار بار شکر.
سلام به دوس گلم بهار جان
احسنت به ایمانت
و احسنت به عمل کردنت
شاگرد چنین استادی تحسین میخواد
خدارو شکر که به خواسته هات رسیدی
حتما لایقش هستی و خواهی بود
از خوندن کامنتت لذت بردم
و احساسم عالی بود
واقعا تمام فایلهای استاد رو باید با جون و دل بپذیری و عمل کنی و با عشق گوش کنی
هر جا هستی شاد و سلامت و ثروتمند باشی
سلام به همه عززیزانم
استاد جانم من سال های سال به دنبال رابطه عاشقانه بودم.همیشه فکرمیکردم که خواسته ی من حالا رابطه عاطفی یا هر خواسته دیگم یه جای خیلی دوره ومن باید خیلی تلاش کنم تا به اونجا برسم.خوب توبحث روابط چون فکرمیکردم که خیلی دوره از من تقلاهایی درمن به وجود اومد مثل جلب توجه به روش های مختلف استفاده کردن از استراتژی هایی مثل کنترل گربودن یعنی همش کنترل کنم طرف رو که کار خلافی نکنه و این باور های غلط به هزارو یک شکل ریشه زد تو افکارم سریع وابسته و نگران میشدم یا تو بحث کار و بیزینس فکر میکردم که پول ساختن یه جای دوری هست که یه شغل خاصی هست که باید زجر بکشم برم وخودمو برسونم اونجا.حالا تمام این افکار به هم گره خورده بود یعنی من توی کار و شغل هم دوست داشتم جلب توجه کنم و از اون کار تایید بگیرم و….گذشت وگذشت من از دوره عشق ومودت استفاده کردم و 12 قدم .اون اوایل شنونده خوبی بودمو احساس خوبی داشتم اما نمیفهمیدمشون مثلا نمیفهمیدم که چه جوری باید هم عاشق باشم هم رها باشم هم وابسته نباشم اصلا درکش نمیکردم.باز هم گذشت و گذشت و به قول شما در جلسه اول قدم سوم که میگین باران رحمت الهی همیشه داره میاد ما با مقاومت هامون جلوی اونارو گرفتیم به خودم اومدم دیدم چه قدددددر من توی زندگیم مرد های فوق العاده که یه پکیج تقریبا خوب بودن رو باهاشون وارد رابطه نمیشدم ومیگفتم نه تنهایی بهتره یا حالا منتظر یه مرد بهتر میمونم یا فلانی اون ایرادو داره من خوشم نمیاد بحث کمال گرایی که چه قدر تو زندگی ازش اسیب دیدم.یا توی کار با وجود استعداد فراوان و علاقه ام به هنر نقاشی همیشه میگفتم نه این که چیزی نیست برم دنبال یه شغل خفن تر .اما در صورتی که خدا همیشه به من همه چیز رومیداد من ردش میکردم من مقاومت داشتم و همش میشستم میگفتم پس کو چرا هیچ اتفاقی نمیفته.واقعا اینارو دارم مینویسم باورم نمیشه که من اون ادم قبلی بودم با این باورها.الان 7 تا 8 ماهه به صورت تمرکزی البته با طی کردن تکاملم و چشیدن سردی و گرمی زندگی و تجربیاتم و انصافا باید بگم من زندگیم تقسیم شد به قبل و بعد از دوره حل شیوه مسایل زندگی که اونجا فهمیدم که چرا خیلی اتفاقا برام نمیفته ووقتی تمریناتم و انجام دادم و ساعت ها فکر کردم زندگیم رنگ دیگری گرفت.من وارد یک رابطه عاشقانه شدم.رابطه ای که هروزش قشنگ تر داره میشه .دوستش دارم اما در عین حال رها هستم این توازنی که هیچ وقت درکش نمیکردم و الان بهش رسیدم و خیلیییی تجربه لذت بخشیه خیلییییی شیرینه که تو در لحظه داری لذت میبری از رابطه ولی نگران اینده نیستی.خیلی طول کشید تا بهش برسم ولی انقدر مزش شیرینه که دلم میخواد همیشه روی خودمکار کنم تا همیشه اینجوری بمونم همین پریسای واقعی الانم که ترسی نداره از کسی یا چیزی.همین پریسای دوست داشتنی که خودشه و داره زندگیو تجربه میکنه.خوب من تصمیم گرفتم با یک سری از دوستان که خیلی نگران رابطه عاطفی بودن یا هزار تا ایراد داشتن تو رابطه هاشون خیلی محترمانه فاصله بگیرم و انقدر این کار برام مفید واقع شد که حد نداره یعنی قبل از اینکه من این رابطه عاشقانه برام ایجاد بشه این کار رو کردم و ذهن من انگار خالی شد نگرانی هام از بین رفت واقعا.و چون همش داشتم به فایل هل گوش میدادم وارد این مسیر زیبا شدم. من قبلا همیشه دوست داشتم به همه خودم ثابت کنم که ببینید من تونستم یک رابطه داشته باشم که همون باز من و نگران میکرد که نکنه طرف بره یا تموم بشه این رابطه و اون وقت من چی باید بگم به اطرافیان. ووو چه قدر من در تاریکی بودم.الان برام مهم نیست که کسی بدونه یا ندونه یا بخوام شو اف کنم .خیلی اروم و با وقار شدم.چون دلیل همه چیز و دیگه فهمیدم میدونم که چرا کسی میاد یا چرا به اتمام میرسه یه رابطه . و البته که عزت نفسم بالاتر رفته که اجازه ندم کسی سوال ها یا بازپرسی های عجیب غریب کنه از من.واقعا دوره عشق و مودت بینظیر ترینه و چه قدر دوست دارم اون دوره هم به روز رسانی بشه. در بحث کار و بیزینس هم همینطور خدا به من این همه استعداد داده بوده این همه خلاقیت و ازش غافل بودم اما دوباره برگشتم بهش .هروز خلاقیتم بیشتر میشه با اید ها و افراد باحال تری دارم اشنا میشم برای گسترده کردنه هنرم و ساخت پول.خدا به همه همیشه نعمت میده این ما هستیم که خیلی وقتا پذیرای اون نیستیم.
بینهایت ممنونم از سخاوت شما بابت تهیه این فایل.و به قول خودتون استاد باز هم هر چه قدر شرایط خوب باز هم جا داره بهتر بشه.من با این حال که خیلی از باور های قبلیم و شکوندم و عوض کردم و نتیجه گرفتم این فایل به من یاداوری کرد که باز هم باگ هایی هست که باید برطرف بشه.
ممنونم و دوستتون دارم زیییییاد
به نام خداوندی که از رگ گردن به من نزدیکتره و همیشه هوامو داره
پریسا جان از خواندن کامنتت خیلی لذت بردم و واقعا بهت تبریک میگم که تونستی رابطهی عاشقانه ای ک میخواستی رو خلق کنی
خدا رو هزاران بار شکر
امیدوارم که روزبه روز در تمام جنبههای زندگیت رشد کنی و هر روز بهتر از دیروز بشی چرا که تو لایق بهترینایی
سلام دوست خوبم
به نکته خوبی اشاره کردید هم اینکه قطع ارتباط با خیلی دوستان و آشنایان مارو از نظر ذهنی به آرامش میرسونه ذهن آرام و ساکت میتونه الهامات رو دریافت کنه و سریعتر به هرچیزی برسه
و نکته مهمتر
بحث کمال گرایی …
متاسفانه خیلی افراد به خاطر کمال گرایی سالها مجرد میمونند
در حالیکه افراد کم سن و سال چون توقعات آنچنانی ندارن زودتر وارد رابطه عاشقانه میشن
و مساله زمانی پیچیده تر خواهدشد که میگویند چون تا الان صبرکردم سنم رفته بالا تجربه دارم فلان دارم پس حالا دیگه همونی بایدبشه که من میخام و باز کمال گرایی و درجا زدن
کمال گرابودن آفت بسیار بزرگیه
خداوند من و همه دوستانم رو به مسیرهای آسان و راحت و لذت بخش هدایت کنه
وقتی عاشق باشیم دیگه عیبها آزارمون نمیدن عاشق واقعی بودن
یه اکسیر اعظمه که بایدازخدا بخوایم
ممنون دوست خوبم برات عشقی جاودانه آرزومندم.
سلام و عرض ادب
به استاد ارجمند و
همه دوستان هم فرکانسی ام
استاد عزیز این فایل ارزشمندتان چقدر به موقع و پاسخ به سوالات من بود.
چقدر مواردی که عنوان کردید مهم بود و گاهی آن ها را تجربه کرده ام.
استاد لطفاً راهنمایی کنید
جهت خلق روابط عاشقانه و عالی در تمامی ابعاد دوره کشف قوانین را بایستی تهیه کنم یادوره عشق و مودت؟
من واقعا پاشنه آشیل بسیار آزار دهنده ای در خلق روابط عالی و دلخواه دارم
استاد لطفاً بفرمایید چگونه این همه پاشنه آشیل را برطرف کنم؟
واقعا گاهی خسته و نا امید می شوم…
احساس می کنم استعاره گاز و ترمز من اینقدر قوی هست که گاهی از کم رنگ شدن آن واقعا نا امید می شوم
و همچنین راهکار بدید در مورد پاشنه آشیل احساس عدم لیاقت.
سپاس فراوان از شما که یکی از عالی تمرین دست های خداوند در هدایت بندگانش هستید.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم و دوستان نازنینم
همین که شما شروع کردید به گفتن ترمزا تو ذهن من الگوهای درست دررابطه با همون موضوع میومد و تصمیم گرفتم بعضیاشو بنویسم که هم به خودم و دوستان عزیزم کمکی بشه .
_ اولین ترمزی که فرمودید در مورد مسائل ظاهری که باید ظاهر زیبا و عالی داشته باشیم تاازدواج کنیم
+ وقتی آدمهای اطرافمو میبینم متوجه میشم اصلا همچین چیزی وجود نداره و افرادی باظاهر زیبا ازدواج های ناموفق و افرادی که زیبایی چندانی ندارن ازدواج های موفق و عالی دارن اینو به تعداد بسیار زیادی میشه اطرافمون پیدا کنیم .
یه مثال واضحش اینکه بین آشنایان ما دوتا خواهر دوقلو هستن که هیچ شباهتی هم به هم ندارن یکیشون بسیار بسیار زیبا با ازدواجی بسیار نامناسب ، اوضاع مالی نامناسب و زندگی دربو داغون و یکیشون خیلی ظاهر جذابی نداره و از لحاظ ظاهری تفاوت بسیار زیادی با خواهرش داره ولی ازدواج بسیار موفق ، اوضاع مالی بسیار عالی ، فرزندان خوب و در کل شرایط بسیار خوبی در اکثر جنبه های زندگی داره و البته اعتماد بنفس خیلی خوبی هم داره و من دیدم همیشه واسه خودش ارزش قائله و برعکس بسیاری از مادرها که اول چیزای خوبو واسه بچه هاشون میخوان هرچی باقی موند واسه خودشونه ولی ایشون خیلی خودشو ارزشمند میدونه و اینشکلی نیست .
بین افراد معروف چه خانوم و چه آقا هم دیدیم که طرف باشخصی که زیاد قیافه سطح بالایی نداره ازدواج کرده در صورتی که خودش خیلی زیبا بوده .
چند سال پیش آقایی اومده بود به یکی از برنامه های تلوزیونی و ایشون بیماری مادرزادی داشت که صورتش شکل طبیعی نداشت و به گفته خودش قیافش واسه همه عجیبه و افراد ازش میترسن و ایشون از یه خانم بسیار زیبا خواستگاری کرده بود و با شنیدن جواب رد بازهم درخواست ازدواج داده بودن و درنهایت باهم ازدواج کردن مشخصه اعتماد بنفس بالایی داشته و زیبایی های درون خودشو دیده و بااینکه جواب رد شنیده خودشو کم حس نکرده . نمونه های خیلی زیادی به ذهنم میاد ولی متن طولانی میشه نمیشه همشو گفت.
_ ترمز بعدی همه ی آدم خوبا تموم شدن
+ بینهایت دختر خوب و پسر خوب هست
سطح آگاهی خانواده ها بالاتر رفته و فرزندان بهتری تربیت میکنن و تو همین سایت چقدر افراد زیادی هستن که خوب بودنشون واسه خودشون مهمه و دارن رو شخصیتشون کار میکنن تا به افراد بهتری تبدیل بشن .
مگه خوبی تموم شدنیه وقتی خالق زیبایی ها دائما درحال خلق زیبایی هاست؟ آدمهای خوب هم تموم شدنی نیستن بلکه هرروز بیشتر میشن
من دخترهای خوب زیادی رو میشناسم
یکیش دوست خودم، دختری بسیار باادب باشخصیت ،زیبا ، مهربون ، هنرمند و… فکر کنم هرچی ویژگی خوب به ذهنم برسه رو داره و نمونه یه آدم درجه یک هست .
_ ترمز بعدی اینکه تمام روابط فقط اولش خوبه
+ اتفاقا من روابطی رو دیدم که با گذشت زمان رابطه بهتر و عمیق تر شده و درستش هم همینه .
خانم و آقایی حدود شصت ساله که رابطه بسیار خوب و عاشقانه ای باهم داشتن و از کودکی باهم بزرگ شدن و از همون زمان همو دوست داشتن ، فکر کن نزدیک شصت سال عاشق هم بودن .
یه خانم و اقای مسن دیگه بودن خانمه میگفت انقدر همو دوس داریم انگار یه ساعت پیش باهم ازدواج کردیم .
_ ترمز بعدی که باید پرفکت باشیم که یه آدم مناسب بیاد تو زندگیمون
من خودم این ترمزو دارم مرسی استاد که کمک کردید متوجهش بشم . من از وقتی باسایت آشنا شدم در مورد روابط باخودم میگفتم باید اول به اعتماد بنفس خییییلی بالایی برسم یا به سطح بالایی از آگاهی و احساس خوب برسم بعد .
خب این یه ترمز بزرگه مگه میرسه روزی که من به اعتماد بنفس صد برسم ؟ دائما تاروزی که زنده هستم باید کار کنم رو تمام جنبه های زندگیم .
خود استاد میگن من هنوز تو فراوانی مشکل دارم و دارم روش کار میکنم . پس اینکه بگیم به فلان سطح برسم بعد ازدواج کنم یا مهاجرت کنم یا هر مسئله دیگه اشتباهه چون ما باید تو تمام مراحل تلاش برای بهتر شدنو داشته باشیم .
+ یه نمونه مخالف هم ازاینکه شرایطمون باید پرفکت باشه تاازدواج کنیم هم میگم
خب اکثرا آقایون میگن باید اول فلان خونه رو داشته باشم ، فلان درآمدو داشته باشم بعد ازدواج کنم کسی بااین شرایط منو نمیخواد
+ من اطرافم زیاد دیدم آقایونی که هیچ سرمایه ای نداشتن، شغل ثابت و مناسب نداشتن و حتی هیچ ویژگی خاصی هم نداشتن و اتفاقا با دخترای خوبی که خیلیی از خودشون از تمام جنبه ها بهتر بنظر میومدن ازدواج کردن .قطعا تو این افراد احساس لیاقت زیادی وجود داشته
و یه باور جالبی هم که داشتن یهو به ذهنم رسید که این حرفو همیشه تکرار میکنن این بود که خرج و مخارج مربوط به ازدواج به راحتی جور میشه و واقعا هم براشون همین شکلی بود بدون اینکه سرمایه ای داشته باشن وسایل میخریدن راحت جشن میگرفتن و به مشکل نخوردن و من قبلتر فکر میکردم چطور ممکنه ولی خب وقتی عمیقا به چیزی باور داری خدا از جایی که فکرشو نمیکنی بهت روزی میرسونه .
_ترمز ازدواج آزادی مارو میگیره
+ من تا بحال ندیدم کسی ازدواج کنه و محدود بشه ولی افراد زیادی دیدم که ازدواج کردن و نه تنها آزادیشون کم نشده بلکه در مواردی بیشتر هم شده و هر کدوم از طرفین با دوستاشون ارتباط دارن مسافرت میرن و در کل آزادیشونو دارن و مسئله ای ندارن .
فاطمه سادات
سلام استاد عزیزم و سپاس فراوان از شما و اون سه فرشته برای این سایت عالی و پویا.
همچنین ممنونم از خانوم سلطانی عزیز که بسیار عالی در جلسه قبلی خودشونو حلاجی کردند و بقیه دوستان که باعث شدند این فایل جامع و فوق العاده رو استاد تهیه کنند.
استاد جون شما چقدر خوب ترمز هارو پیدا کردید و چقدر خوبتر باورهای جایگزین براش گذاشتید.و بخاطر همیناس که زندگیتون در همه زمینه ها فوق العاده اس.
من در سن 19 سالگی گواهینامم رو گرفتم.چندسال قرار بود ماشین بخریم و جور نمیشد.
من پرستاری خوندم و در طول دوسال طرحم در بیمارستان،انواع مجروحین از تصادفات و اتفاقات بد و کشته شدن اعضایی از خونواده ها مثلا باقی موندن فقط یه بچه پنج ساله و کشته شدن تمام اعضای خونواده اش در تصادف رو دیدم.
(اینجا بگم که من دوسال طرح اجباریم که تموم شد،به این نتیجه رسیدم که من آدمی نیستم که بتونم حداقل20 سال انواع صحنه های بیماری و تصادفات و گریه کردن ها و مرگ مردم رو ببینم و بهم نریزم و برای استخدامی ها شرکت نکردم.با اینکه باهیچ مجموعه آموزش موفقیتی آشنا نبودم،مزایا و معایب این شغلو برا خودم نوشتم و قیدشو زدم.)
ترسی از رانندگی کردن همه وجودم رو گرفته بود.
در کنارش من غرور بیخودی داشتم که اگه رانندگی کنم نکنه بهم بخندن.ماشینو خاموش کنم سر چارراه و هی بوق بزنن و من بیشتر هول شم و بگن کی به این گواهینامه داده و ازین حرفا.
ما ماشین خریدیم و همه میگفتن بردار ماشینو خیلی خوبه و من پر شده بودم از ترمز ها.
با خودم میگفتم چطور اونهمه با ذوق رفتم برا گرفتن گواهینامه اقدام کردم و الان نمیتونم رانندگی کنم؟؟
میگفتم هرچی سن کمتر باشه ریسک پذیری بیشتره.و من اونموقع اون صحنه ها رو ندیده بودم و الان ذهنم پره از صحنه های وحشتناک.من به واسطه ی آموزشهای شما از خداوند کمک خواستم و واقعا بر یکی از بزرگترین ترسام که شاید برای خیلیا بدیهی باشه غلبه کردم.
قسمتی از صحبتهای شما که میگفتید اگ میگید تنهایی رو دوسدارید،واقعا همینطور باشه اشکالی نداره ولی سرپوشی نباشه واسه اینکه نمیتونید و الکی به خودتون دلگرمی میدید.
من برا رانندگی همین حرفا رو میزدم.
میگفتم من از پیاده روی لذت میبرم.اگ رانندگی کنم فرصت اینهمه پیاده روی ندارم.
من نیازی به رانندگی ندارم.
من اینجوری احترامم بیشتر حفظ میشه و همسرم منو با عزت میبره و میرسونه.
من اگ رانندگی کنم وظیفم میشه که خریدای بیرونو انجام بدم در صورتی که من دوس دارم دو نفری باهم بریم خرید.
اگ رانندگی کنم ممکنه اتفاقی واسم بیفته
ممکنه ماشین خسارت بهش وارد شه.
یه کلام نمیگفتم من از رانندگی کردن میترسم.
استاد من دوره دوازده قدم رو تهیه کردم.
و تصمیم گرفتم بر این ترس بزرگم غلبه کنم.
بعد از 10 سال یه دوره یادآوری رفتم تمرین.
بخودم گفتم تو هیچ جای شلوغی نمیری.نترس.فقط یه خیابون بزرگ نزدیک خونه رو برو تا تهش و برگرد خونه.میخواستم افسار ذهن چموشم رو به دست بگیرم.هم تکاملی باشه،هم قطعه قطعه.
بهمن پارسال بود که شروع کردم به رانندگی و مرحله مرحله بهتر شدم.تولدم دهم فروردینه و وقتی پیشرفت خودم رو دیدم هدف گذاشتم که من باید برای روز تولدم از قنادی ای که در شلوغترین خیابون شهرمونه،واسه خودم یه کیک تولد بخرم.
استاد عزیزم من تونستم انجامش بدم.
و چه احساس نابیه،احساسیکه بعد از غلبه بر ترسامون داریم.
الان هم کلاس شنا شرکت کردم و دارم بر ترس از قسمت عمیق استخر غلبه میکنم.
یاد اون صحبت شما در یکی از فایلای دانلودی افتادم که گفتید خدا و جهان مثل یه آبمیوه گیریه.سیب بهش بدی محاله بهت آب هویج بده.اگه زهر بدی بهت آب زهر میده.اگه تصصصصصمییییم بگیری بهش هویج بدی اون کاری نداره تو قبلا چه مدتی زهر میدادی،و بهت آب هویج میده
این ب
یعنی توبه بنظرم.چقدر زیبا توبه رو توضیح دادید.
حدا کاری نداره تو قبلا چند سال باور غلط و افکار اشتباه و کارای نادرست تحویلش دادی،از لحظه ای که تصمیم بگیری عوض بشی،اونم جوابش به تو عوض میشه.
بسیار بسیار ممنونم از شما استاد عزیزم که همیشه با مثالهای عالی و توضیحات جامع،حق مطلب رو ادا میکنید.
سلام به دوست عزیزم چقدرررر عالی نوشتید 5 ستاره کمه. خیلی لذت بردم و تحسینتون کردم که انقدررر عالی ترمزهاتون و ریشه و علت شکل گیری ترمزتون رو پیدا کردین و با ایمان رفتین توی دل تغییر دادن این ترمز. منم مشابه این ترمزها رو درمورد رانندگی دارم و الان متوجه شدم که بخاطر اتفاقی که توی تصادف رانندگی برای پدر افتاد، بعد از اون پدرم هرگز ماشین نداشت و رانندگی نکرد. من اونموقع بچه بودم یه جورایی ناخودآگاه این ترمززز بهم القا شد که رانندگی خیلی خطرناکه و اگه من رانندگی کنم ممکنه اتفاق بدی برام بیفته.
حالا باور درست و کاملا منطقی چیه؟ الان چند مورد رو خدا کمکم کرد به یادم آوردم.
باور درست و الهی اینه که میلیونها و میلیاردهااا آدم تو دنیا وجود دارن که ماشین دارن و دارن هررر روزز رانندگی میکنن و هیچ اتفاقی هم براشون نمیفته و صحیح و سالمن و از رانندگی شون خیلیم لذتتت میبرن. هر روز که همه آدمای دنیا تصادف نمیکنن. پس ترس از چیزی که اتفاق نیفتاده خیلی بی منطقه.
خداوند همیشه حواسش به من هست و من رانندگی نمیکنم من پشت فرمون میشینم ولی با هدایت لحظه به لحظه خداوند رانندگی میکنم.
و اینکه میلیونها و شاید میلیاردها آدم هستن که رانندگی میکنن و هیچ سواد خاص یا مهارت خاص یا توانایی و استعدا خاصی ندارن. سنشون هم خیلی بالاست و با این سن و سال و بدون سواد خاصی دارن حتی ماشین بزرگ مثل کامیون و اتوبوس میرونن. پس اگه اونا با اون شرایط تونستن منم قطعا میتونم.
درود و سپاس
سلام دوست گلم.
ممنون از محبتت.
بله همینطوره.منم سعی کردم همینطور که گفتی باورهای مثبت رو جایگزین باورهای مخرب کنم.
گفتم این همه آدم تو شلوغیها و ترافیک به خوبی رانندگی میکنند،از اول که اینطور نبودن،تکاملشونو گذروندن.
و اینکه وقتی آروم برم میتونم بخوبی ماشینو کنترل کنم و هیچ اتفاقی نمیفته.
و کلی هم بهم اعتماد بنفس میده وقتی تونستم به این ترسم غلبه کنم و به هدفم برسم رسیدن به اهداف دیگه برام راحت میشه.
اولین بار که میخواستم ماشینو تنهایی سوار شم و رانندگی کنم،یه صبح جمعه بود و خلوت.به همسرم گفتم خودم تنها میرم،دیگه نیا کنارم بشین.
تنها نشستم و گفتم خداجون بشین بغل دست من حواست بهمه چی باشه.خودت بگو کجا آروم برم،کجا ترمز بگیرم،کجا راهنما بزنم و هرجایی چه کاری کنم.
با ذوق رفتم و پیاز و سیب زمینی که واسه خونه لازم داشتیم خریدم و برگشتم خونه و گفتم دمت گرم.عجب همراه خوبی هستی تو واسه من.
امیدوارم در تمام مراحل طی کردن مسیر اهدافت موفق باشی
سلام استاد و مریم جون
خیلی خوشحالم از الانم تو این مدار شاد پر از انرژی احساسه خوب و ایمانم به مسیر و این حرکت و قوانین بیشترو بیشتر میشه
و باور هاو ترمز ها و گاز هایم
@@@
الان این احساس بهم گفت که بیام یه اهنگ از فایل تجسم بزارم و با عشق خالص بیام وسپاسگزاری خودمو از این سایت جادویی به وصیله این کامنت بزارم
زندگیتون استاد و همه ی دستای خدا پر از شادی و ثروت که مهم ترین نعمت ها هستن و من کلی نعمت دارم از شادی ثروت و سلامتی زیبایی و عشق و رابطه ی خیلی خوب ولی باززم کلی میخاااام این سری با امید با دله قرص به قوانین تو
به قوانینی که خودش یه نعمت یه گنج قارونن خخخ
اینکع از مسیر لذت ببر و نتیجه فک نکن خودش بزرگ ترین محبت و حرف قشنگیه که تاجالا از ربم از توی قوانیین دارم درک میکنم
که میگه من همه ی عشقم
من همه ی ثروت و سلامتی
من همه ی رویاهای بزرگ انجام شدنی ام
من خیلی بزرگم
اینها همه از قلبم میاددد یه حس عجیبی دارم تا حالا نداشتم تاحالا انقد احساس پری پر از عشق نبودم شکرررت تاحالااا انقد تنهای پررر از رابطه های رنگوارنگ نبودم دلم به رب بزرگ قرص باشه وبا ایمان حرکت کنم و نتیجه ببینم
تا حالا زندگی به این شادی پر از احساس های قشنگ از جسووور
مهربان
احساس لیاقت
از اینکه کلید خودممم و گنج کنارم
داره اروووم اروووم یه باور هااای قوی و قشنگ واردم میشم و خدا یه فرکانس های شیرین پر برکت رو برام پهن کرده شکرت
تو لحظه به لحظه زندگیم شاد و و پر از عشق و انرژی و کلی چیزای مثبتم و راحت میگم راحتا میااان جلوووو و بهم کلی عشق میدی یکی از یکی بهتر شکرت
خدایی عاشقتم انقد شجاع و جرات و ایمان نشونت میدم حال کنی و جایزه بدی و لذت های بزرگه من تازه دارن هی شروع میشن بابت این زندگی شاد راحت و پر از عشق و ثروت و فراوانی شکرت و میدونم لیاقت دارم با باور های قشنگی که خودت بهم میگی خیلی خیلی بزرگ تر از این حرفا باشم
میدونم میشه چراغ بود و روشنایی داد
میدونم میشه لذت برد و لذت داد
میدونم میشه ثروتمند بود و ثروت و بیشتر کرد
میدونم میشه زیبا بود و زیباییرو بیشتر کرد
میدونم میشه هم تنها هم تو جم کلی لذت برد و عشق کرد
میدونم میشه ماه بود احساس لیاقت داشته باشی و روشنایی ببخشی
میدونم میشه دریا بود و جاری بود
میدونم میشه نقاشی بود و کلی لذت و شادی داد
میدونم میشه کلی لذت و شادی وراحتی بود و ثروت دادمیدونممممممم خداااا هسسسسس
میدونم خدا هدایتگررر همه جا و هر لحظه هس
میدونم خیلی بزرگه خیلی وهاب و خیلی مهربان و منبع لزرگ عشق ها دستشه عشقهای ناب که لحظه به لحظه رنگ طلایییش بیشترو بیشتر میشه
تو بهم ابرنگو الهام کردی راحت اروم و اروم
تو بهم تمیزی بیشتر نظم الهام کردی راحت
تو بهم احساس لیاقت احساس فراوانیو اروم اروم داری الهام میکنی و و همه همه چی میدونم دسته تو هس میخام عشق نااااب بیشتر
میخام ثروت راحت و لذت بخش بیشتررر
میخام سلامتی زیبایی و باورهای شاد بیشتررر
دلم قرصه میدونم هدایتم میکنی و من هم میتونم دست تو باشم
من لیاقت دارم دستاییی پر از عشق و لذت تو باشم
خداجون ممنون بخشنده ایی که تمامی نداره
از وقتی تو رو شناختم عاشق بی نهایت شدم$
27 خدداد 1402