در این فایل استاد عباس منش آگاهی های مهمی را درباره قانون تحقق خواسته ها و نحوه هماهنگ شدن با این قانون، با شما به اشتراک گذاشته است.
بعد از دیدن فایل، به سوالات زیر فکر کنید و پاسخ های خود را در بخش نظرات این فایل بنویسید.
سوال 1: چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری و با اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای اما هنوز به آن نرسیده ای؟
سوال 2: چه افرادی را می شناسی که با وجود تلاش های کمتر، به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا با وجود تلاش های مشابه با شما، خواسته ی آنها محقق شده است؟ (درباره این موضوع با جزئیات توضیح بده)
سوال 3: چه باورهای محدود کننده ای (ترمزهای مخفی) را می توانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر می کنی باعث شده که با وجود این همه تلاش، باز هم به آن خواسته ها نرسی؟
نکته مهم:
لطفا برای نوشتن پاسخ های خود در بخش نظرات به هر سوال، ابتدا صورت سوال را بنویسید و سپس جواب ها و توضیحات خود را در زیرا آن سوال درج کنید.
منتظر خواندن نظرات زیبا و تاثیرگذار تان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.
در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:
- اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
- ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛
نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام تمرینات این دوره، این است که:
فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.
در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید
چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 2
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 1495MB33 دقیقه
- فایل صوتی چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 161MB31 دقیقه
دیروز کامنتی که روی این فایل گذاشتم یه خورده هیجانی شده بودم. ولی وقتی که بیشتر به موضوع این فایل پی بردم و سوالاتی که استاد مطرح کردن فکر کردم متوجه شدم که بله من هم همچنان دارم برای یکسری موضوعات تلاش فراوان میکنم. خود همین فایل میتونه شما رو به فکر فرو ببره. بیشتر فکر کنید که آیا واقعا جایی هست که من مدتهاست دارم تلاش میکنم ولی نتیجهای حاصل نمیشه یا اگر هم نتیجه باشه کمرنگه یا داره طول میکشه؟
یکی از موضوعاتی که من دارم تمام تلاشهای ممکن رو میکنم و انصافا هم انجامش دادم بحث افزایش فروش در کسب و کارم هست. بنابراین شما این موضوع رو داشته باشید که من در سوالها بازترش کنم.
سوال 1: چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری و با اینکه تمام تلاشهای ممکن را انجام دادهای اما هنوز به آن نرسیدهای؟
افزایش فروش در کسب و کار.
من برای این موضوع احساس میکنم که اعمالم داره به حالت تقلا و تلاشهایی کشیده میشه که به نظرم اصلا نیازی نیست. البته من هیچوقت تبلیغات برای کارم انجام ندادم و به لطف خداوند و به اندازهای که روی باورهای خودم کار کردهام مشتریانم از راههایی که فکرشو نمیکردم با من آشنا شدهاند و کارها خوب پیش رفته. ولی این چند وقته، شاید بگم حدود 3 یا 4 ماه اخیر وقتی میخوام فروشم رو بالا ببرم به سمت متقاعدسازی زیاد مشتری دارم کشیده میشم و نگاه میکنم که میبینم که دارم زیادی مشتری رو متقاعد میکنم که بیاد از خدمات من استفاده بکنه. نگاه میکنم میبینم پایان این متقاعدسازی انرژی ذهنی و باارزش من داره هدر میره که اون انرژی رو میتونم بذارم روی حساب کردن روی نیروی هدایت. از زمانی که به دوره ثروت 3 هدایت شدم به لطف خداوند کارها داره خیلی راحتتر از قبل پیش میره ولی دوستان این سه سوال خیلی مهمه و همین که بهشون فکر میکنم و میخوام ریشهها رو شناسایی کنم میتونه هدایتگر من به سمت مسیرهای راحتتر بشه. آخه من دارم با چشم خودم میبینم که همون شرکتی که من میشناسم و تو حوزه کاری خودم هست بدون اینکه تبلیغ بکنه بدون اینکه زجر بکشه داره مشتریهای زیادی رو جذب میکنه و اتفاقا به نظرم مهارتهاش، خدماتش و علم و دانشی که داره همون چیزیه که من هم دارم. من هم به اندازه همون شرکت مهارت دارم، به همون اندازه راهها رو بلدم، حتی تیمی که بخواد ایدههای من رو پیدا کنه هم دارم، پس واقعا چه چیزی متفاوته؟ یا الگوی واضحی که ما میتونیم ببینیم در کسب و کار استاد عباسمنش هست. آیا استاد تبلیغی ازش دیدید؟ به نحوه آشنایی خودتون با استاد عباسمنش فکر کنید و به یاد بیارید. من خودم به طرز غیرقابل باوری با استاد آشنا شدم که اصلا فکرش رو نمیکردم و در همون فایل اول صداقت و فرکانس استاد رو دریافت کردم و از همون روز اول از همون ثانیه اول مصمم به تغییر زندگی به سمت شرایط دلخواهم شد. چی شد؟ چه اتفاقی افتاد؟ آیا استاد با من تماس گرفت که من رو متقاعد کنه که جون مادرت بیا از محصولات من استفاده کن؟ آیا حتی یکی از اعضای گروه تحقیقاتی عباسمنش با من بنده تماس گرفتن که ببین بیا از این دورههای استاد استفاده کن زندگیت متحول میشه اینجوری میشه اونجوری میشه؟ بخدا هیچکدوم از این اتفاقات نیفتاد برای من. پس چی میشه که این همه آدم عاشقانه میخوان از دورههای استاد رو داشته باشن؟ چی میشه این همه آدم مشتاق استفاده از محصولات، دورهها و فایلهای استاد هستن؟ من خیلی باید به این موضوع فکر کنم. البته اینها رو گفتم ولی اعتراف میکنم فاصله چیزیهایی که نوشتم با عملکرد من خیلی زیاده. من خیلی باید روی خودم کار کنم هنوز. ولی همین که این جرقه تو ذهنم زده شد همین که دارم به این سوالات فکر میکنم به نظرم خبر خیلی خوبیه و اگه متعهد بشم و اگه از خداوند هدایت بطلبم و بگم من هم میخوام به مسیری هدایت بشم که افراد و مشتریان مشتاق باشن از خدمات من استفاده کنن بدون اینکه من بخوام پوست خودم رو بکنم که متقاعدشون کنم.
به نظرم حتی تفاوت در ارزشهایی مانند صداقت نیست. اینکه بگیم من که نسبت به کسانی که در حوزه کاری خودم هست صداقت دارم من که به مشتریان دروغ نمیگم پس بذار این رو هم به مشتریان بگم که ببین من این کار انجام میدم من اون کارو انجام میدم و غیر مستقیم بهش بگم من انسان درستکاری هستم ها ببین فلان کارو برات درست انجام ندادن ولی من درست انجامش میدم و… من هر چقدر که دارم فکر میکنم میبینیم نه اینها هم تفاوتها را ایجاد نمیکنن. نمیخوام بگم حالا هر کاری دلمون خواست انجام بدیم و بعد روی باورهامون کار کنیم و بدون اینکه کاری کنیم مشتری به سمتمون بیاد. من باید با تمام وجود روی خودم کار کنم و اصل رو از فرع تشخیص بدم. تشخیص اصل. اگه صداقت شرط بود، اگر درستکاری شرط کافی بود، من افرادی رو میشناسم که اصلا میتونی زندگیت رو دارایهات رو هر چقدر که باشه بدی دستش و خیالت راحت باشه، انقدر که صادق و درستکارن. ولی چی میشه این فرد ثروتمند نمیشه و با تمام تلاشهایی که داره میکنه درآمدش حتی نصف قبل افزایش پیدا نمیکنه. الان که دارم این جملات رو مینویسم هی داره این زنگ ذهنم به صدا در میاد. حالا میفهمم که چرا هدایت شدم به دوره کشف قوانین و همون جلسه اول من رو داره کند و کاو میکنه. که واقعا تفاوتها رو ببینم و اصل رو بهتر و باز هم بهتر تشخیص بدم. بازم دارم به استاد عباسمنش و بیزینس مدلش فکر میکنم. بازم به یاد میارم که اون شرکتی که تو حوزه کاری ماست چطور داره بدون تبلیغ و بدون تقلا و بدون متقاعدسازی خیلی زیاد به راحتی خدماتش رو حتی با قیمت خیلی بالاتر از بقیه ارائه میده.
سوال 2: چه افرادی را میشناسی که با وجود تلاشهای کمتر، به سادگی به همان خواستهای رسیدهاند یا با وجود تلاشهای مشابه با شما، خواسته آنها محقق شده است؟ (درباره این موضوع با جزئیات توضیح بده)
خوب همانطور که دیدید در پاسخ سوال قبل من چه جزئیاتی رو عنوان کردم. اما دو تا از افرادی رو میشناسم که با تلاشهای خیلی کمتر دارن نتایج فوق العادهای میگیرن. یکی استاد عباسمنش و اون یکی هم شرکتی هست که در همین حوزه کاری من داره کار میکنه. من اینجا دارم مثال کسب و کار میزنم و موضوع من افزایش فروش بود.
هر چقدر که فکر میکنم میبینم که من به جواب و همه راهحلها دسترسی کامل دارم. استاد در دوره روانشناسی ثروت 3 تو بحث کسب و کار و رشد و توسعه آن خیلی کامل و جامع این موضوع رو توضیح میدن. ولی این سه سوال باعث شد که بیشتر و بیشتر فکر کنم و تفاوتها تشخیص بدم و نخوام که زجر بکشم و تقلا کنم و متقاعدسازی فراوان برای مشتری انجام بدم که بیا از خدمات من استفاده کن. یکی از مواردی که به ذهنم رسید و میتونه برای من الگو باشه همین باورهای استاد در مورد محصولات و کسب و کارش هست. استاد میگه که من روی خودم کار میکنم، من نتیجه تو دستمه، من به محصولات خودم ایمان دارم و میدونم که هر کسی متعهدانه ازشون استفاده کنه و بهشون عمل کنه همان نتایجی رو میگیره که من گرفتم. بعد استاد میگه که من روی خودم کار میکنم و جهان هم آدمهای هممدار با من و محصولاتم رو وارد سایتم میکنه. و حالا انصافا ما همگی نتیجه این نوع باور رو دارم در سایت عباسمنش دات کام میبینم. استاد میگه که من تا زمانی که دارم روی خودم کار میکنم و هر روز به دنبال بهبود خودم هستم به همون اندازه هم آدمهایی که به دنبال تغییر واقعی هستن هم خداوند به سمت من هدایت میکنه. الان خود من نزدیک به چهار ساله که با استاد دارم کار میکنم. من ایران هستم ایشون آمریکا. استاد هم نیومده زنگ در خونه ما رو بزنه و منو متقاعد کنه که بیا از محصولات من استفاده کن. این خود من بودم که تمایل به تغییر داشتم و همچنان دارم روی خودم کار کنم. تا زمانی هم که استاد روی خودش کار کنه من هم روی خودم کار کنم ما در مدار همدیگر هستیم و من میتونم از ایشون درس یاد بگیرم. خوب تموم شد دیگه، الان من هم باید بیام روی این باورها کار کنم. تکامل خودم رو طی کنم و ادامه بدم. میتونم از این الگو در کسب و کار خود استفاده کنم. البته بازم تاکید میکنم من در شروع این باورها هستم و باید روی خودم کار کنم. ولی از آنجایی که میدونم چطور از قانون استفاده کنم متعهدانه در مسیر درست میمونم و ارزشهای خودم رو به خاطر جذب مشتری زیر پا نمیگذارم. من تو همون جلسه اول کشف قوانین خیلی چیزها دستگیرم شد. استاد چنان در مورد سیستم و خداوند و قوانین زندگی خوب توضیح دادن و تمرین جلسه اول انقدر کاربردی و مفیده که الان فقط میخوام روی قدرتهای ذهنی که خداوند به من عطا کرده حساب کنم، قدرت باور به نیروی هدایت، تا اینکه بخوام روی قدرت فیزیکی و افزایش ساعات کاری و متقاعد سازی حساب کنم. امیدوارم تونسته باشم خوب توضیح بدم و بگم که منظور من چیه وقتی استاد میگه خدا همه کارها رو داره برای من انجام میده. اینکه استاد یکصدا در تمام فایلها داره توحید و یکتاپرستی رو فریاد میزنه. الان باز اگه بخوام در مورد همین هدایت و توحید بنویسم باز هم باید اشکها سرازیر شوند و این کامنت دقیقا طولش 10 برابر میشه. ولی همین اصل رو به یاد بیاریم که چه کسی خالق همه چیزه؟ کی داره ما رو هدایت میکنه؟ چه کسی هدایت ما را بر خود واجب دانسته است؟ پس چرا ما روش حساب نمیکنیم که کارها رو برامون انجام بده؟ با اینکه میدونیم باید توحید عملی داشته باشم ولی ببخشید باز هم میخوایم برگردیم به شیوههایی که نتیجه عقل انسانهاست مانند تبلیغات به فلان شیوه، مانند متقاعد سازی مشتری به فلان شیوه، به کار بردن فلان کلمات در فروش تلفنی و …
آخه ما مگر چقدر زور فیزیکی داریم، ما مگر چقدر تایم و زمان در طول روز داریم؟ مگه ایلان ماسک بیشتر از 24 ساعت از بقیه وقت داره در طول روز؟ مگه همین نواک جوکوویچ که دیشب با بردن یک جام تنیس دیگه به پرافتخارترین و بهترین تنیسور تاریخ تبدیل شد و از رافائل نادال و راجر فدرر پیشی گرفت و بیشترین جام رو کسب کرد از این دو نفر بیشتر تایم داره؟ آیا چیزی غیر از این بوده که باورهاش قویتر بوده نه داشتن زمان بیشتر از 24 ساعت؟ از مسی هم مثال بزنم که تمام جامها رو کسب کرده و همین جام جهانی بود که اونم به ویترین افتخاراتش اضافه کرد در حالی که بیشتر از رونالدو زجر و سختی نکشید و اتفاقا مسی هرگز سختی و زجر خاصی در طول دوران فوتبالی و حتی زندگی شخصی خودش نکشید و برید نگاه کنید و متوجه میشید همه چیز مثل آب خوردن براش اتفاق میفته بدون هیچ حاشیه و جدال خاصی و حتی شما خیلی توی رسانهها نمیبینیدش و اصلا هم علاقهای نداره دیده بشه.
البته سوالات این فایل رو من باید برای خودم به کار بگیرم و روی خودم کار کنم. ولی دیدن الگوهای این چنینی که در بالا مثال زدم میتونه بهم کمک کنه که واقعا یه وقت نزنه به سرم که بخوام مسیر سخت رو برم که توش تقلا و زجر باشه، که توش متقاعد سازیهای زیاد مشتری باشه.
سوال 3: چه باورهای محدود کنندهای (ترمزهای مخفی) را میتوانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر میکنی باعث شده که با وجود این همه تلاش، باز هم به آن خواستهها نرسی؟
یکسری باورها و ترمزهای رو شناسایی کردم که توی دفترم نوشتم. البته میخوام با تمرکز بالا روی دوره کشف قوانین و ثروت 3 بیشتر روی خودم کار کنم تا پام رو از روی این ترمزها بردارم. ولی یکی از این ترمزها فکر میکنم احساس عدم لیاقت است. من فکر میکنم که خیلی بیشتر باید برای کار خودم ارزش قائل باشم. اینکه میخوام ارزش خودم و کار خودم رو به دیگران با متقاعد سازی اثبات کنم اینه که انگار میخوام دیدگاه دیگران رو هم نسبت به خودم تغییر بدم که این به نظرم مغایرت داره با چیزی که من از قوانین جهان دارم یاد میگیرم. باید روی خودم کار کنم. جالبه که من تجربه داشتم که روی خودم کار کردم، تمرکز داشتم روی خودم، روی افزایش مهارتها با عشق و علاقه تمرکز کردم، تو مسیر عشق و علاقهام به معنای واقعی بودم، مدام فایلهای توحید در عمل رو گوش دادم، روی زیباییها و نکات مثبت که حتی ربطی به کسب و کار هم نداره تمرکز کردم بعد مشتری از جایی که فکرشو نمیکردم به سمت من هدایت شده و حتی خودش بدون اینکه من بهش بگم به ارزش کار من به صداقت من به اون عشق و علاقهای که من داشتم پی برده. خیلی جالبه، همین الان به ذهنم اومد که بابا این الگو تو کسب و کار خودم هم اتفاق افتاده. پس چرا همین مسیر رو ادامه ندم؟ چرا دوباره و دوباره و بارها و بارها الگوهایی که مثال زدم رو به یاد بیارم و بگم که ببین میشه، ببین میشود. این میتونه در ابعاد وسیعتر هم اتفاق بیفته و تعداد مشتریها زیادتر هم بشه. تعداد کسانی که مشتاق باشن از خدمات من استفاده کنن زیادتر هم بشه، با همین الگو و با همین باورها و با همین جزئیاتی که توضیح دادم.
با نوشتن این کامنت تعهد جدید و جدیتری در من شکل گرفت. میخوام تمرکزی روی دوره کشف قوانین کار کنم و مسیر رو برای خودم راحتتر و لذتبخش تر کنم. ایمان دارم که تمام اتفاقات در زندگی و بیزینس من فقط و فقط و بدون استثناء به خاطر فرکانسهای غالب من است. باور دارم که ایمان بدون عمل مرگ است.
خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم.
در پناه الله یکتا شاد و سالم و ثروتمند باشید
سلام به بنیانگذار بهترین سایت توحیدی در دنیا و سلام به خانم شایسته عزیز
خدایا شکرت که باز هم فرصتی دارم که بیام بنویسم.
من احساس میکنم باز هم دارم هدایت میشم. هدایت میشم به جواب سوالهایم. بازم دارم احساس میکنم وارد فضایی شدم که باید یکسری پیغامهای دیگر را از جهان هستی از خداوند دریافت کنم. در فایل قبلی گفته بودم که منتظر هدایتها هستم که ببینم آیا باید وارد این دوره شوم یا خیر. از دیشب حسم داشت منو میکشوند که وارد دوره بشم. به لطف و هدایت خداوند این دوره رو با عشق تهیه کردم و استارت یک دوره متعهدانه دیگر را زدم. دیگه هم چیزی نمونده که تمام دورههای سایت رو داشته باشم. این هم لطف خداوند و این هم یکی از درخواستهای من بود که میخام تمام دورهها رو داشته باشم و به راحتی هم تهیه کنم. با همون نتایجی که از فایلهای هدیه سایت میگیرم. نه اینکه با حتی یکی از اعضای خانوادهام بگیرم یا پولی قرض کنم یا وامی بگیرم یا چه میدونم از یه راهی باشه که احساس نکنم خودم با نتایج فایلهای قبلی خلقش کردم. من همیشه گفتم و میگم: اگر من واقعا به دنبال تغییر باشم و حتی نقطه شروع مسیرم از صفر کلوین باشه باید بتونم از فایلهای هدیه سایت نتیجه مالی بگیرم و با اون نتایج مالی برم سراغ دورهها و همینجوری مسیرم رو ادامه بدم، رشد کنم و پیشرفت کنم.
در مورد صحبتهایی که استاد در این فایل عنوان کردن و سوالهایی که پرسیدن خیلی جالبه که من همین چند وقته دارم بهش فکر میکنم و سوال میکنم. من در جایی زندگی میکنم و دفترکارم جایی هست که با چشمان خودم دارم میبینم یکسری آدمها واقعا بدون اینکه تلاش طاقت فرسایی کنن دارن به راحتی به خواستههای خودشون به اهداف خودشون مخصوصا در حوزه مالی میرسن. دارم با چشمان خودم میبینم که یکسری آدمها دارن فقط با یک یا چند مکالمه تلفنی چند صد میلیارد تومن پول میسازن. پس چطوره که یکسریهای دیگه حتی خود من هم وقتی میخوام یه عدد درآمدی خاصی رو بسازم باز هم یه خورده طول میکشه؟ جدی میگم. باید فکر کرد. حالا که وارد دوره کشف قوانین شدم و تا دقیقه 30 جلسه اول رو گوش دادم باز هم احساس میکنم دارم بیناتر میشوم. تا همون دقیقه 30 جلسه اول به خودم گفتم خدای من آخه چقدر من میتونم باز هم بهتر عمل کنم؟ آخه من چقدر باز هم میتونم نتایجم رو بهبود بدم؟ آخه من تا کجا میتونم خالق باشم؟ خیلی خوشحالم و خیلی شور و شوق دارم که قرار با هم توی دوره کشف قوانین کلی درس یاد بگیریم، کلی تمرین انجام بدیم و کلی اتفاقات جدید و عالی رقم بزنیم. کلی دست به کد بشیم و اتفاقات دلخواه رو رقم بزنیم.
من تا به همین الان هم به لطف همین آموزههایی که توی این سایت هست دارم روی خودم کار میکنم اهداف و خواستههای زیادی محقق کردهام. اما باز هم اتفاق میفته که برای یکسری اهداف مسیرش طول میکشه. اینجاست که من دیگه انقدر فایلها رو مرور کردم به خودم میگم نه نباید اینقدر طول بکشه؟ چرا دارم طولش میدم؟ باید راحتتر بشه؟ با اینکه ما داستان باورها رو میدونیم ولی باز هم یکسری مواقع فکر میکنیم برای هدفی باید مسیر طولانی رو بریم یا برنامه ریزی خاصی رو انجام بدیم تا به اون هدف برسیم. من خودم با توجه به آگاهیهایی که کسب کردم، متوجه شدم که اگر باورهای هماهنگ با خواستههام داشته باشم نیروی هدایت منو از راحتترین و سرراستترین مسیر به خواستهام میرسونه. کافیه که افکارم رو بشناسم. چیزی که من توی دوره دوازده قدم خیلی خوب یادش گرفتم، تو همون جلسه اول قدم اول. حالا هم که تو دوره کشف قوانین قراره یه برنامهنویس ماهرتری برای زندگیام بشم.
همانطور که توی این فایل زمانبندی خداوند طوری بود که این باران رحمت الهی در زمان مناسب بباره، همانطور هم من همیشه در زمان و مکان مناسب هستم و باور دارم در زمان مناسب جواب همه سوالات به من گفته میشه. همانطور که تا همون 30 دقیقه اول جلسه اول کشف قوانین به خودم گفتم اوه اوه حالا فهمیدم که چطور بهتر توی ذهنم کد بنویسم تا راحتتر اتفاقات برام اونجوری که بخواهم بیفته.
به محضی که خرید دوره رو زدم هنوز جلسه اول رو استارت نزدم خبر همکاری جدید با یک مشتری جدید به من داده شد و به این شکل از همون اول برکت این دوره وارد زندگیم شد. به همین راحتی. یعنی همه چیز باید به همین راحتی اتفاق بیفته: میخواهی، میشود.
وقتی به حدی درک کنی که خودت خالق شرایطتت هستی دیگه فقط روی خودت کار میکنی. وقتی تنها قدرت خداوند رو به عنوان تنها و تنها نیروی حاکم بر جهان هستی باور کنی دیگه از هر عامل بیرونی دست میکشی و به خودت میگی خوب حالا از کجا شروع کنم و از این خدایی که منبع تمام قدرتهاست هدایت بطلبم و فقط از خودش بخواهم؟ وقتی درک میکنی این خدا یکسری قوانین رو وضع کرده که استاد تو جلسه اول کشف قوانین چقدر قشنگ چقدر زیبا در موردش توضیح دادن به خودت میگی خوب دیگه تمومه من فقط باید این قوانین رو ازش آگاه بشم و در عمل ازش استفاده کنم و فقط روی خودم کار کنم.
چقدر احساس خوبی دارم که دارم باهاتون توی بروزرسانی دوره کشف قوانین همراه میشم و کلی شور و شوق دارم جلسات رو بارها و بارها گوش کنم. کلی شوق دارم بشینم کد بزنم و شرایط جدید خلق کنم. این عالیه که دیگه خیالت راحته. خیالت راحته که یکسری قوانین بدون تغییر وجود داره که میتونی ازشون برای خلق شرایط دلخواهت استفاده کنی.
خدایا شکرت که باز هم در زمان و مکان مناسب قرار گرفتیم و میخواهیم یک بروزرسانی دیگه رو با همدیگه همراه باشیم. در یک مسیر لذت بخش.