در این فایل استاد عباس منش آگاهی های مهمی را درباره قانون تحقق خواسته ها و نحوه هماهنگ شدن با این قانون، با شما به اشتراک گذاشته است.
بعد از دیدن فایل، به سوالات زیر فکر کنید و پاسخ های خود را در بخش نظرات این فایل بنویسید.
سوال 1: چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری و با اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای اما هنوز به آن نرسیده ای؟
سوال 2: چه افرادی را می شناسی که با وجود تلاش های کمتر، به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا با وجود تلاش های مشابه با شما، خواسته ی آنها محقق شده است؟ (درباره این موضوع با جزئیات توضیح بده)
سوال 3: چه باورهای محدود کننده ای (ترمزهای مخفی) را می توانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر می کنی باعث شده که با وجود این همه تلاش، باز هم به آن خواسته ها نرسی؟
نکته مهم:
لطفا برای نوشتن پاسخ های خود در بخش نظرات به هر سوال، ابتدا صورت سوال را بنویسید و سپس جواب ها و توضیحات خود را در زیرا آن سوال درج کنید.
منتظر خواندن نظرات زیبا و تاثیرگذار تان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.
در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:
- اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
- ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛
نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام تمرینات این دوره، این است که:
فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.
در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید
چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 2
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 1495MB33 دقیقه
- فایل صوتی چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 161MB31 دقیقه
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز
سلام به همه دوستان ارزشمندم
چقدر کامنت های این فایل آگاهی داره
خدایا شکرت که هدایتم میکنی به مسیری که ترمزهام رو پیدا کنم و حرکت کنم
استاد جان با آگاهی های این فایل و خوندن کامنت های بچه ها یه ترمزی تو خودم پیدا کردم
و فهمیدم چرا یک سری افراد راحت پول میسازن ولی برای من دقیقا شده مثل یو یو
یه مدت خوبه دوباره میاد پایین
از دیشب از خدا هدایت خواستم که جواب مسئله ام رو بهم بگه
و هدایت شدم به کامنت یکی از بچه ها و فهمیدم منم این ترمز و دارم که
برای پول درآوردن باید سخت کار کنی باید تلاش فیزیکی زیادی انجام بدی
اصلا نمیتونم ببینم پول راحت بیاد سمت من
الان خدا بهم یه سری آگاهی داد و فهمیدم که
من از خدا یه درخواستی داشتم که خدایا میخوام کارهام راحت تر انجام بشه میخوام آزادی زمانی بیشتری داشته باشم دوست دارم راحت تر پول بسازم
من و هدایت کن به مسیرهایی که راحت پول بسازم
بعد تو کامنت های قبلیم گفتم که با همسرم تصمیم گرفتیم دفتر و جمع کنیم
این ایده هم از یکی از دوستامون الگو گرفتیم که تو شغل خودمون هست
دیدیم تو خونه هست و دفتر کار هم نداره ولی مثل آب خوردن داره پول میسازه از همین شغل
پروژه میگیره میره سر کار و تایمش دست خودشه و یه سری کارها رو هم تو خونه داره انجام میده
ما هم با هدایت خدا این کار و انجام دادیم و خیلی راحت مسیر برامون باز شد
از روزی که ما اومدیم تو خونه کار کنیم و درخواست من از خدا این بود که خدایا ما رو هدایت کن به مسیری که راحت تر پول بسازیم
از در و دیوار پول میومد
از راههای ساده و راحت پول میومد
اصلا انگار خدا همه آدم ها رو بسیج کرده بود که بیان به ما روزی برسونن
من گفتم خدایا ایول همینه من خواستم و تو اجابت کردی
چقدر راحت داره پول میاد
این روند ادامه داشت و من خوشحال و خندان و سپاسگزار
راههای ساده چی بود ؟ مثلا یه مشتری که ما سه سال پیش براش کار انجام داده بودیم زنگ میزد میگفت این چند تا دونه فایل و برام ادیت کنی چقدر میشه ؟ من میگفتم یک میلیون و پونصد
اونم راحت قبول میکرد و من شاید نیم ساعت وقت میزاشتم و کار و تو تلگرام براش ارسال میکردم و پولم همون لحظه واریز میشد
این یه موردش بود و پول مثل این از راههای مختلف و راحت وارد حسابم میشد
کم کم نجواها شروع شد که مسخره کردی خودتو؟
اینم شد کار ؟
یه فایل ارسال کردی یک و پونصد اومده به حسابت خوشحالی ؟
در صورتی که من داشتم پول هنرم رو میگرفتم ولی چون راحت بود ذهنم نمیتونست ببینه
یا مثلا مشتری محصولاتش رو میاورد میگفت برام عکاسی تبلیغاتی انجام بدین
ما هم تو خونه از محصولاتش عکاسی کردیم
کلا شاید 4 یا 5 ساعت تو روز وقت گذاشتیم و کار هم عالی شد و مشتری چقدرراضی بود
ما چند ساعت وقت گذاشتیم 5 میلیون اومد تو حساب و چقدر این کار برامون لذت بخش بود
بدون اینکه هزینه ای برامون داشته باشه همش سود بود
کار بود پول بود و چون ما عاشق کارمون هستیم برامون مثل تفریح هم بود
پول داشت میومد همه چیز خوب بود
بعد ما آزادی زمانی هم داشتیم
چند روز با همسرم میرفتیم پارک بدمینتون بازی میکردیم
بعد دوباره ذهنم شروع کرد به نجوا کردن الان همه مردم سر کارن وسط روز شما اومدین بدمینتون بازی میکنین ؟
بابا برو یه فکری کن یه ایده ای بده یه اموزشی ببین
الان همکارات سرکارن همه
یعنی میخواستم بگم من آزادی زمانی رو میخواستم و اینکه کارهام راحت بشه و پولم راحت بیاد میخواستم
و خداوند هم هدایتمون کرد به همون مسیر
ولی ذهنم نمیتونست ببینه این راحت بودن رو
اینم از کجا فهمیدم ؟
فهمیدم پدرم این باورها رو داره و منم دارم
یه وقتایی میشد که ما وسط روز میرفتیم خونه پدر و مادرم
قبلا چون همیشه تو دفتر بودیم شبا که دفتر و میبستیم میرفتیم خونشون
دیدم چند سری که وسط روز میریم پدرم براش سواله چرا ما بیکاریم؟
چرا سر کار نیستیم ؟
حالا در صورتی که مثلا صبح دو ساعت تایم گذاشتیم رفتیم کار انجام دادیم اومدیم 5 میلیون اومده تو حساب یا ده میلیون اومده تو حساب
یعنی در عرض دو ساعت ما کلی درآمد داشتیم
ولی تو ذهن پدر من اینه که اصلا زشته مخصوصا برای یه مرد (یعنی همسرم) این تایم روز سرکار نباشه تو خونه باشه
یعنی تو ذهنش اینه باید صبح ساعت 6 بری از خونه بیرون شب بیای خونه
این یعنی کار
این یعنی پول درآوردن
مثلا یک هفته میریم مسافرت
حالا تو این یه هفته کلی مشتری زنگ میزنن و سفارش کار میدن یا تایم رزرو میکنن و بیعانه میریزن
یعنی پوله داره میاد
ما هم داریم لذت میبریم
و تو ذهن بابام اینه یک هفته سر کار نرفتی؟
مگه کار نداری؟
یعنی تو این مدت بارها از من پرسیده کار ندارین؟
میفهمم که نگرانه و نمیتونه بپذیره که تو لذت ببر تو آزادی زمانی داشته باش پولم میاد
خوب منم این باورها رو از پدرم گرفتم دیگه
من از دیشب دارم میگم خدایا چرا همه چیز خوب بود ولی احساس میکنم روند درآمدیمون کم شد؟
چرا دیگه انقدر راحت پول نمیاد؟
خدایا ترمزم چیه؟
بعد دیدم خوب بابا من اصلا نتونستم ببینم پول داره راحت میاد
خدا که داشت کارش و انجام میداد
مشتری که بود پول که بود کار که بود ولی
انقدر ذهنم نجوا کرد
انقدر کارم و بی ارزش و مسخره جلوه داد
انقدر فرکانس این و فرستادم که باید سخت کار کنی تا پول بیاد خوب همین شد دیگه
استاد سپاسگزارم ازت
میخواستم بگم ترمزم اینه که فکر میکنم باید سخت کار کنی تا ثروتمند بشی
اصلا فکر نمیکردم این ترمزرو داشته باشم
ولی الان تو تنهایی خودم وقتی اومدم روند این مدت و مرور کردم دیدم آره ترمزم اینه
خدایا هدایتم کن به راه راست به راه کسانی که به آنان نعمت داده ای
نه کسانی که بر آنان غضب کرده ای و نه گمراهان
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته دوست داشتنی
سلام به همه دوستان ارزشمندم
استاد ازتون بینهایت سپاسگزارم که شما انقدر سخاوتمند هستین که میاین مطالب دوره ها رو در قالب فایلهای رایگان به بچه ها میگین و با سوالاتی که مطرح کردین باعث شدین ما به خودمون بیایم و فکر کنیم و ترمز هامون رو پیدا کنیم
استاد جون و خانوم شایسته عزیزم از صمیم قلبم آرزو میکنم میلیاردها برابر خیر و برکت وارد زندگیتون بشه
یه موضوعی که دیدم خیلی از بچه ها تو کامنتشون نوشتن و منم خیلی درگیرش هستم و پاشنه آشیل منه
این موضوع هست که
ما خیلی خودمون و وقف دیگران مخصوصا خانواده مون میکنیم
یا براشون دلسوزی میکنیم
یا اکثرمون این ترمز رو داریم که ما ثروتمند بشیم و بریم لذت ببریم خانواده مون چی؟
اونا گناه دارن اونا این موقعیت رو ندارن
یا اینکه اگه ما برای خودمون ارزش قائل بشیم ما خودخواهیم
مثلا میخوایم مهاجرت کنیم ولی تو ذهنمون اینه
پدرم چی؟ مادرم چی؟ من چقدر خودخواهم میخوام برم یه کشور دیگه زندگی کنم
فکر میکنم بیشتر ما ایرانی ها این باورها تو وجودمون هست
استاد چند وقت پیش داشتم با یه نفر صحبت میکردم بهم گفت همسرم خیلی بهم میگه از ایران بریم ولی من دوست ندارم برم به خاطر خانواده ام
از من پرسید تو دوست داری بری یه کشور دیگه زندگی کنی؟
گفتم آره
گفت چرا
گفتم خوب دوست دارم پیشرفت کنم دوست دارم برم جاهای دیگه جهان و ببینم تجربه کنم
گفت چی؟ میخوای پیشرفت کنی؟ که چی بشه ؟
میخوای به کجا برسی آخرش؟
آدم انقدر خودخواه که خانوادش و ول کنه بره؟
گفت من مامانم برام مهم تره
اصلا یعنی چی که من مامانم و ول کنم که میخوام پیشرفت کنم ؟ همین که هستم خوبه دیگه
حالا این طرف یه کارمند ساده هست و یه خونه معمولی داره و یه ماشین 206
بعد که اینارو بهم گفت دیدم منم دارم اینارو خیلی بدتر هم دارم
هزارتا خواسته دارم ولی ته ذهنم اینه که اگه من به این خواسته هام برسم آدم خودخواهی هستم
یا مثلا چند روز پیش با همسرم رفته بودیم محله قدیمی مون خونه پدر و مادرم
و یکی از همسایه هامون ما رو دید
و گفت چرا دیگه زیاد نمیاید این ورا ؟ رفتین بالا بالا ها زندگی میکنید ما رو فراموش کردین
آره رفتین بالا شهر اینجا دیگه به کلاستون نمیخوره
یعنی یه جورایی داشت با طعنه حرف میزد
در صورتی که ما واقعا هدایت شدیم به یه محله بهتر دوستان بهتر ثروتمندتر
یعنی واقعا جهان از نظر فرکانسی و فیزیکی جای ما رو تغییر داد
اینو میخوام بگم انگار تو ذهن اون همسایه مون ما آدم بدی هستیم که از اون محله رفتیم یه جای بهتر یا کمتر میایم اونجا
و یه لحظه ذهنم شروع کرد به نجوا کردن
ولی گفتم اینکه من دوست دارم برم یه جای بهتر زندگی کنم کجاش ایراد داره؟
چرا باید خودم و محروم کنم از یه محله بهتر از یه خونه بهتر به خاطر اینکه باید پیش پدر و مادرم باشم
که اگه اونا کاری داشتن من نزدیک باشم و براشون انجام بدم
دیشب یه تضادی برام پیش اومد
از اونجایی که همیشه آدم فداکاری بودم و واقعا از خودم میکندم میدادم به دیگران و با دوره حل مسائل این ترمز و پیدا کردم و تعهد دادم به خودم که دیگه از سر دلسوزی برای کسی کاری انجام ندم
اگه توانایی انجام کاری رو ندارم بگم نه
نه اینکه خودم و عذاب بدم به خاطر اینکه عزت نفس ندارم
به خاطر اینکه دلسوزی میکنم
به خاطر اینکه یادم میره خدا داره بنده هاش و هدایت میکنه و همش میخوام خودم و بندازم وسط
من این تعهد و رو برگه نوشتم امضا کردم
چون خیلی از این باور اشتباه ضربه خوردم
دیشب به درخواست یه نفر گفتم نه
چون در توانم نبود چون خودم و اذیت میکردم
چون نمیخواستم از سر دلسوزی کاری انجام بدم
و دیدم اون طرف ناراحت شد
و من براش شدم خودخواه و کسی که همش فکر خودشه
و دیدم چقدر تو ذهن آدم ها این بده که تو به فکر خودت باشی
تو برای خودت ارزش قائل باشی
بعد به خوم گفتم مونا بخدا اگه استاد میخواست اینطوری فکر کنه الان تو این جایگاه نبود
در جواب سوال دو
میگم بله استاد عباس منش الگوی من است
اگه میخواست همش به فکر پدر و مادر و فرزندش باشه الان اینجا نبود
اگه میخواست به فکر حرف مردم باشه الان اینجا نبود
ما استاد و میبینیم بعد میگیم دوست داریم ثروتمند بشیم دوست داریم مهاجرت کنیم
دوست داریم آزادی زمانی و مکانی و مالی داشته باشیم
ولی نمیبینیم استاد چه بهایی پرداخت کرده
چه کنترل ذهنی کرده
چه چیزهایی رو قربانی کرده
استاد عاشقتم
در پناه خدا
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته دوست داشتنی
سلام به همه دوستان ارزشمندم
خدایا ازت سپاسگزارم که در مدار دریافت این آگاهی های ارزشمند هستم
استاد جان من همیشه دوست داشتم از نظر مالی پیشرفت کنم و به قول شما هر سال میومدم کلی هدف گذاری میکردم ولی نتایج اونطوری که من دلم میخواست نبود
تا اینکه هدایت شدم به دوره حل مسائل زندگی
اومدم ریشه مسئله ام رو پیدا کردم که چیزی هست که نمیزاره من از نظر مالی پیشرفت کنم
دیدم اولین و مهم ترین مسئله ای که تو زندگیم هست اینه که من اصلا تمرکزی رو کسب و کارم ندارم
اومدم این مسئله رو پیدا کردم که من به جای اینکه وقت و انرژیم رو بزارم رو خودم و روی رسیدن به اهدافم
وقت و انرژی من و تمرکز من داره برای دیگران خرج میشه
من شدم حلال مسائل دیگران
من با دلسوزی کردن برای دیگران با فداکاری کردن
با نداشتن قدرت نه گفتن و نداشتن عزت نفس
دارم مسائل دیگران رو حل میکنم و هر کسی هر کاری داره به من میگه و من برای خودم وقت و انرژی و تمرکز نمیزارم
بعد تعجب میکنم که چرا من نتیجه دلخواه رو نمیگیرم
چرا من پیشرفت نمیکنم
و تو دوره حل مسائل یه کامنت مفصلی نوشتم که با سوالات جلسه 2 این باورهای مخرب و این ترمز ها رو شناسایی کردم و اومدم اونا رو برطرف کردم
و انگار یه احساس سبکی و آزادی پیدا کردم
از زمانی که من تصمیم گرفتم تمرکز رو فقط بزارم رو خودم و روی اهدافم انصافا جهان هم کمکم کرد و انگار دیگه کسی با من کاری نداشت
و به این موضوع رسیدم که استاد همیشه میگن
وقتی تو مصمم بشی و متعهد بشی که به اهدافت برسی جهان در برابر تو تعظیم میکنه
با حل کردن این مسئله تایم و انرژی و تمرکز من بیشتر شد و میتونستم رو اهدافم تمرکز کنم
موضوع بعدی که بهش رسیدم این بود که من باید مهارت هام رو تو حوزه کاری خودم افزایش بدم
و یه هدفی در نظر گرفتم که بیام فلان تخصص رو یاد بگیرم تا بتونم ثروت بیشتری بسازم
اصلا شرایط جور نمیشد یعنی اصلا هدایت نمیشدم که برم آموزش ببینم
در صورتی که مطمئن بودم من باید تو کارم پیشرفت کنم
من باید این مهارت رو یاد بگیرم
ولی به سمتش هدایت نمیشدم
وقتی رو دوره حل مسائل کار میکردم یه ترمزی رو تو خودم پیدا کردم که خیلی هم مخفی بود که نمیزاشت من برم این مهارت و یاد بگیرم
و ترمزم این بود که
چون یه نفر دیگه داشت برامون این کار و انجام میداد و از ما دستمزد میگرفت
من ته ذهنم این ترمز بود که اگه من خودم یاد بگیرم دیگه ما به این آدم کار نمیدیم و این از نون خوردن میفته
میگفتم ولش کن نون این بریده میشه
حالا داره انجام میده و یه پولی هم میگیره
و دقیقا وقتی یه کم کار کم میشد اون طرف نگران میشد میگفت دیگه کار نمیدین بهم؟
بعد من هی میخواستم تلاش کنم که اون کار بگیره و درآمد داشته باشه
اینم از همون مواردی بود که گفتم تمرکز من رو دیگران بود
من سر راه خدا ایستاده بودم
وقتی این ترمز رو پیدا کردم اومدم باورهای مناسب ساختم
این باور که خداوند همه بنده هاش رو هدایت میکنه
خداوند مسئول روزی رسوندن به بنده هاش هست
من نمیتونم کمکی به دیگران کنم و دیگران خدا دارن و خداوند هدایتشون میکنه
استاد دقیقا از وقتی اومدم این ترمز رو پیدا کردم و برطرفش کردم با ساختن باورهای درست
همه چیز تغییر کرد
من هدایت شدم
هدایت کلید واژه ست به قول شما
خیلی سریع و راحت و آسان هدایت شدم
اول میخواستم برم کلاس بعد یه ایده ای اومد که برو تو یوتوب اصلا یه سرچی کن یه اطلاعاتی پیدا کن برای قدم اول
وقتی سرچ میکردم دیدم یه نفر که تو این کار خیلی حرفه ای هست ده جلسه آموزش رایگان گذاشته تو کانالش
منم همون آموزش ها رو پیگیری کردم و دیدم چقدر هم کامل و مفید و تخصصی داره آموزش میده
و شروع کردم به آموزش دیدن
موضوع خیلی مهم بعدی این بود که
وقتی من قدم برداشتم خداوند برام نشانه فرستاد
هم زمان دو تا مشتری برای این کاری که داشتم یاد میگرفتم اومدن
واقعا خدا فرستادشون که بهم بگه مسیرم درسته
یکیش دوستم بود که باهام تماس گرفت گفت من میخوام فلان کار و انجام بدم یه دفعه یاد تو افتادم گفتم تو میتونی برام انجام بدی
هزینه اش هم هر چقدر بشه من پرداخت میکنم
منم قبول کردم و هم زمان آموزشهایی که میدیدم و رو کار دوستم اجرا میکردم
هم مهارت هام داره افزایش پیدا میکنه و ارزش خلق میکنم و این خیلی حس خوبیه
هم دارم ثروت خلق میکنم
و هم به این موضوع رسیدم که تو وقتی ترمزهات رو پیدا میکنی و اونو برمیداری و واقعا متعهد میشی برای رسیدن به اهدافت خداوند کمکت میکنه
این خیلی برام لذت بخش بود و باورهام و تقویت کرد که من فقط اومدم رو خودم کار کردم و بقیه کارها رو خدا انجام داد
یعنی مشتریش و خدا جور کرد
و دقیقا در مورد سوال دوم هم بگم که
خداوند همون روزا یه آدمی آورد تو زندگی ما
یه همکار یه دوست
بعد من دیدم این آدم نسبت به من هیچ برتری نداره حتی تو حوزه کاری خودمون میتونم بگم من از اون هم بهترم
ولی اون داره خیلی خوب ثروت میسازه
بعد دیدم اولا اون باورهای خوبی درباره ثروت داره
وقتی من و همسرم هدایت شدیم که چند بار با ایشون همکاری کنیم از رفتارهاش و و از صحبت هاش فهمیدیم که خیلی باورهای خوبی درباره فراوانی داره
اینکه همیشه کار هست پول هست مشتری هست
و چقدر به مسیرهای ساده و آسان هدایت میشه برای ثروت ساختن
مورد بعدی اینکه اعتماد به نفسش تو کار خیلی زیاده
دیدم همیشه پا گذاشته رو ترس هاش رفته جلو
اصلا انگار خدا این آدم رو آورد که به من نشون بده که باورهاست که داره کار میکنه
اصلا من توسط این آدم فهمیدم چقرتوانایی دارم و خودم خبر ندارم و نمیتونم درست از این توانایی هام در جهت ثروت ساختن استفاده کنم
ولی اون آدم با اینکه شاید مهارت هاش تو کار کمتر از من هم باشه ولی میتونه از همون توانایی هایی که داره خیلی خوب استفاده کنه و ثروت بسازه
استاد ازتون سپاسگزارم برای این فایل ارزشمند
خدایا ازت سپاسگزارم که من را هدایت میکنی به اون مسیری که خودم میخواهم
استاد جان راستی اینم بگم ممنون که بارون و بهمون نشون دادین و این حس و حال فوق العاده رو باهامون به اشتراک گذاشتین
وقتی آخر فایل و دیدم گفتم خدایا منم بارون میخوام
بعد نوشتم خدایا امروز بارون بیاد برم تو تراس
استاد جون همین الان داره اینجا بارون میباره رفتم تو تراس کلی لذت بردم
هوا بینظیره
استاد و خانوم شایسته عزیزم عاشقتونم
خدایا شکرت
به نام خداوند هدایتگر
دوست خوبم سلام
ممنونم برای آگاهی هایی که نوشتین
همین الان قبل از اینکه کامنت شما رو بخونم هدایت شدم به فایل
باورهای توحیدی و ثروت ساز حضرت علی در نامه 31
این فایل و حتما گوش بدین
تو قسمت دانلودها هست
دقیقا تمام این موارد که نوشتین تو اون فایل گفته شده و استاد به زیبایی تعبیر کردن
مخصوصا راجب درخواست کردن
که حضرت علی به فرزندش میگه از خدا درخواست کن که گنج آسمان ها و زمین در دست اوست
و خداوند به تو اجازه درخواست کردن داده تا اجابت کنه
و استاد خیلی قشنگ طبق قانون تعبیر میکنن
اتفاقا منم ترمزم تو درخواست کردن از خدا هست که با این فایل ترمزم رو پیدا کردم
در پناه الله یکتا باشید