چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 1

در این فایل استاد عباس منش آگاهی های مهمی را درباره قانون تحقق خواسته ها و نحوه هماهنگ شدن با این قانون، با شما به اشتراک گذاشته است.

بعد از دیدن فایل، به سوالات زیر فکر کنید و پاسخ های خود را در بخش نظرات این فایل بنویسید.

سوال 1: چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری و با اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای اما هنوز به آن نرسیده ای؟

سوال 2: چه افرادی را می شناسی که با وجود تلاش های کمتر، به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا با وجود تلاش های مشابه با شما، خواسته ی آنها محقق شده است؟ (درباره این موضوع با جزئیات توضیح بده)

سوال 3: چه باورهای محدود کننده ای (ترمزهای مخفی) را می توانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر می کنی باعث شده که با وجود این همه تلاش، باز هم به آن خواسته ها نرسی؟

 

نکته مهم:

لطفا برای نوشتن پاسخ های خود در بخش نظرات به هر سوال، ابتدا صورت سوال را بنویسید و سپس جواب ها و توضیحات خود را در زیرا آن سوال درج کنید.

منتظر خواندن نظرات زیبا و تاثیرگذار تان هستیم.


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.

در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:

  • اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
  • ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛

نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام  تمرینات این دوره، این است که:

فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد  و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.

در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید


چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 2

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 1
    495MB
    33 دقیقه
  • فایل صوتی چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 1
    61MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1158 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Fatima» در این صفحه: 8
  1. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 810 روز

    به نام خدا

    ردپای 48

    استاد عزیز سلام

    باید اعتراف کنم که خیلی خوشحالم که تصمیم گرفتم وارد این سایت بشم

    اگه این سایت نبود من درگیر اخبار و فیلم و سریال یوتیوب و چت و… بودم درحالی که اون سمت ماجرا زندگی ،آرامش قبل از طوفان بود

    و همه اون کارها وسیله ای برای فرار من بود !

    اما از وقتی صبحم با اینجا شروع میکنم و شب رو با کامنتی به پایان میرسونم، زندگی بی‌نظیر شده تازه من مدام به خودم مژده میدم که تازه اول راهی صبر کن سحر نزدیک است

    اون وقت آزاد اختصاص دادم به فایل ها که تمام نیاز منو برطرف می‌کرد

    دیگه نیازی به دیدن فیلم و سریال نبود ،دیگه نیازی به دونستن اخبار نبود ،دیگه نیازی به یوتیوب نبود چون سریال ها هم فان بود هم دیدن کلی زیبایی و هم آموزش

    حتی دیگه نیازی به موسیقی نبود ،چی جالب تر همخوانی استاد با اهنگ یا موسیقی های آرامش بخش که با تصاویر معرکه همراه بود

    حتی دیگه نیازی به ساعت ها چت کردن نبود ،کلی کامنت فوق‌العاده که دنیارو از دریچه دید آدم های همفرکانس نشون میداد

    همه این نعمت ها یه سمت ،چیزهای بی‌نظیری که یاد گرفتم ،صدها قدمی که در راستا اهدافم برداشتم ،امید و ایمان و توحید که در من جوانه زد

    اینکه الان اینجام نتیجه درخواست ها بود که به لطف خدا اجابت شد

    فردا روز مهمی برام ،نمیدونم اگه خدا نبود چطور جرئت قدم برداشتن پیدا میکردم

    چون قبلا هم به اینجا مسیر می‌رسیدم اما ترس مانع ادامه دادن می‌شد

    استاد عزیزم واقعا خوشحالم و این خوشحالی و امید مدیون زحمات شمام واقعا خودم موظف به موفق شدن میدونم ،برای اولین بار احساس لیاقت دارم!برای خودم ،خانواده و شما .

    از خدا براتون بهترین هارو آرزو میکنم

    از خدا میخوام که بهم قدرت بده تا این چالش هم از پسش بربیام

    تازه میفهمم وقتی میگن امیدت به خدا باشه یعنی چی!!قبلا فقط یه جمله قشنگ بود اما الان واقعا امیدم به خداس (درحد تکامل )

    یه نکته خیلی جالب بگم !شما گفتی وقتی کسی چیزی میخواد و براش با ایمان قدم برمیداره جهان کمکش میکنه دل هارو براش نرم میکنه و….

    یکی از اطرافیان خودش خودجوش پیگیر یکی از کارهای من شده

    هر روز زندگی با قانون برام یه زیبایی جدید به همراه داره ،ممنون که باعث شدید بهشت تجربه کنم

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  2. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 810 روز

    به نام خدا

    ردپای 47

    سلام به استاد عزیز و دوستان خوبم

    استاد عزیز تو ردپای قبلی گفتم که جسورانه بالن سبک کردم و به نجواها گوش دادم و ایده ای عملی کردم

    نتیجه اش بی‌نظیر بود ،همه چیز به سرعت انجام شد !به لطف خدا و آموزه های شما

    جسارت دست به عمل شدن تو ایده های نو پیدا کردم و بسیار برام شیرینه که به نجوا ها گوش بدم به حسم اعتماد کنم و سعیم بکنم کار با لذت انجام بدم تا نتایج تصاعدی باشه

    قبل‌تر هم گفتم عملگرایی و غلبه بر کمال‌گرایی و نتیجه گرایی بسیار پراهمیت تر از موضوعات مالی برای من بود ،از این بابت ازتون سپاسگزارم

    استاد عزیز باید بگم که بعضی از آگاهی ها تازه برام قابل درک شده و تازه دارم متوجه مدارها میشم،امروز چند فایل مختلف نگاه کردم و مدام نگاه سیستمی به خدا داشتن تکرار می‌شد

    انگار که این درس امروز من بود ،آگاهی مدار امروز من بود

    و من بعد از درک این موضوع اندازه ظرفم در برابر اتفاقات قرار گرفتم که روی این درس تاکید می‌کرد

    از اطرافیان راجب اینکه حتما چشم خوردیم که این کار پیش نمیره /خدا برای بعضیا خواسته!/ درخواست اینکه خدا بهشون خونه و ماشین خوب بده بدون هیچ گونه تغییر در زندگی الانشون/شکایت از بی عدالتی خدا و….

    البته که وسوسه شدم که بگم باباااا خدا رو چی فرض کردین ؟به چی قدرت دادین ؟چشم؟[البته که باورهای خودم جدید و نیاز به کار شدن داره و به خاطر تاکید استاد قرار نبود به کسی چیزی بگم ]

    اصلا وقتی به خدا اینطور نگاه کنی که واس یه سریا میخواد واس یه سریا نه ،معلومه که نتیجه چیه !ایمان ظاهری!

    معلومه وقتی فکر کنی خدا اگه خداس باید واس من خونه و… فراهم کنه مگه نمیتونه؟

    در حالی که خدا بخواد هم ،ما جلوش گرفتیم !اگه هم نده به این فکر نمی‌کنیم که ما مشکل داریم ،ایمانمون نسبت به خدا از دست میدیم

    خیلی خوشحالم که حداقل شایستگی جور دیگه دیدن زندگی پیدا کردم !و به چشم دیدم که این مدل زیستن چه نتایجی به همراه داره

    خداروشکر که میتونم هر دفعه یکمی بهتر قوانین درک کنم و به خودم فرصت مبتدی بودن بدم و تکاملی رشد کنم

    ازتون سپاسگزارم استاد عزیز

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 810 روز

    به نام خدا

    ردپای 46

    سلام به استاد عزیز و دوستان عزیزم

    چقدر بابت این روزها از خدا سپاسگزارم این فایل بی نظیر بود و باعث شد من یه تغییر اساسی در نگرشم بدم

    قشنگ بشینم و به مسیر های قبلم فکر کنم ،چی شد که اونطوری شد؟من چه ورودی هایی دریافت کرده بودم که نتیجه اش اون شکست ها بود؟

    من از محیط اطراف پذیرفته بودم که این کار خیلی سخته !نشدنیه!نیاز به پارتی داره!کلی باید هزینه کنی!سالها باید زحمت بکشی!شب و روز کار کنی !تازه اگه بشه معلوم نیس به زمان تو اوضاع چطوری باشه ،بصرفه ادامه بدی یا نه!مردم برای این کار بیشتر میرن سراغ مردا !بعدش هم کلی دردسر و رفت و آمد داره!دست زیاده!

    الان که فکر میکنم میبینم چطور فراموش کردم من قبلا کارهای مشابه هم انجام داده بودم و اتفاقا نتیجه داده بود، همین اطرافم چندین نفر با زحمت کمتر نتیجه گرفته بودن ،اتفاقا خیلی کار مناسب دخترهاست هم ظریف هم نیاز به صبر و دقت داره هم بچه ها میتونن ارتباط بهتری بگیرن

    هر کار دیگه هم میخواستم وارد بشم سختی داشت اما این سختیهاش هم برام جالبه ،حتی اگه شرایط به زمان من مناسب نبود ،از کجا معلوم تو مسیر دیگه قرار با این دیدگاه!شرایط مناسب باشه

    خلاصه بگم یه انقلابی درون من رخ داد که اصلا چرا من قبلا اینطوری پذیرفته بودم؟

    اصلا با چه منطقی پذیرفته بودم که نمیتونم موفق بشم

    همین دیدگاه باعث شده بود من سخت ترین راه هارو انتخاب کنم و مدام بیفتم تو چاله !مدام تضاد از جنس بیماری و.. تجربه بکنم خودباوری از دست بدم ،کارهای موفقیت آمیز قبل فراموش کنم و…

    چون فکر میکردم سخته الکی به خودم زحمت میدادم درحالی که لازم نبود !هزینه الکی میکردم و خودم از زندگی انداخته بودم در حالی که واقعا نیازی به این کارها نبود

    و چون اشتباه فکر میکردم و اطرافیان هم میگفتن راه درست همینه!از پس اون همه کار بیهوده برنمیامدم و دیگه مطمئن میشدم سخته نمیشه زمان کمه و…

    واقعا عزمم جزم کردم بشینم و دونه دونه ترمزهای دربیارم و چندین مثال و سند بیارم که اشتباه بوده!

    یه مثال خیلی جدید دارم واسش ،یه کاری بود که من بالای 6،7 سال به خاطر یه مسائلی انجامش نمی‌دادم و اتفاقا بارها به ضررم شد

    تا به قول استاد جهاد اکبر کردم و بعد از مدت ها گفتم که هرجوری هست باید انجامش بدم ،و به طرز عجیبی توش خوب بودم!باوجود اینکه ترس از موفق نشدن مدت ها منو از انجام اون کار فراری می‌داد

    اما در اولین تلاش تمرکزی نتیجه عالی بود!

    من در کنار کار فیزیکی باید تایمی اختصاص بدم برای این باورهای محدود کننده که محکوم کننده شکست هستند رو از بین ببرم !با منطق و سند

    راه دیگه که کمکم کرد ،انجام کارهای کوچک و موفقیت آمیز با تعداد بالا بود

    قشنگ اعتماد به نفس از دست رفته من تو این مسیر بهم برگردوند و کاملا شاهد بهبود خودم هستم

    استاد این استمرار به من کمک کرد تا بتونم قوانین بهتر درک کنم و بتونم سریع تر و راحت تر به جریان هدایت وارد بشم

    چقدر خوشحالم که حدودا به اندازه مدت تکاملم ،پذیرفتم کارها بایدددد راحت و با لذت انجام بشه و اگه نمیشه مشکل از منه مشکل از ترمز هامه همین باعث شد که من برای دو تا کارها دنبال راهی بگردم که متناسب با زمان که میتونم اختصاص بدم ،راحت ترین روش پیدا کنم !که بازدهی مناسبی داره

    اگه می‌افتادم دنبال کمال‌گرایی واقعا اوضاع سخت می‌شد

    امیدوارم بتونم از پس کمال‌گرایی بر بیام و در مسیر لذت ببرم

    بخش قابل تامل این روز ها برای من کمرنگ شدن شرک هاس!به اندازه آگاهی ها که تونستم دریافت کنم در این مدت ،دست خدارو حس میکنم و متوجه میشم که خیلی جاها کار روان تر پیش میره

    اگه اتفاق ناخوشایند می‌افته میتونم بگم 60 درصد کمتر از قبل ناراحت میشم و بهم میریزم

    اگه هم حس خوبی نداشته باشم واقعا سریع میتونم حسم خوب کنم قبلا ممکن بود برای اتفاق کوچیک تا یک هفته ناراحت بمونم اما الان در بدترین حالت که اتفاق افتاد 3 ساعت بود!

    خداروشکر بابت این سایت که هر شب به شوق اینکه دستاوردها و آگاهی های که تونستم متناسب با ظرفم دریافت کنم ،بنویسم تا هم ردی از مسیر تکاملم باشه هم به تازه واردها کمک کنه تا بدونن ورود به این سایت چه درهایی براشون باز میکنه

    بسیار ازتون سپاسگزارم استاد عزیزم

    شما کاری کردید از نتیجه جدا بشم و واقعا برای اولین بار از مسیر لذت ببرم و شاهد رشد باشم

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 810 روز

    به نام خدا

    ردپای 45

    استاد عزیز و دوستای خوبم سلام

    حس میکنم امروز وارد مرحله جدیدی از تکامل شدم!

    یه بخشی از کارم ،کلی براش زحمت کشیده بودم و تقریبا 40 ساعت کار دیگه لازم داشت تا تکمیل بشه ،این بخش نمیتونستم برم سمتش چون مدام تو ذهنم پلی می‌شد چطوری راحت تر چطوری سریعتر انجامش بدم

    اما یه لحظه بهم الهام شد که نه این راه خوبی برای الان نیس !پاکش کن

    منم که تجربه این نجوا هارو نداشتم اما بهش گوش کردم (اون لحظه حالم خوب بود پس تشخیص دادم نجوا اشتباهی نیس)

    یکمی که گذشت باورهای قبلی آمدن بالا که چه کاری بود کردی زحماتت هدر دادی حالا میخوای چیکار کنی آخه مگه عقلت کمه الان مگه وقت این کار بود و…. و داشت کاری می‌کرد که حالم بد بشه

    دیدم از کنترول داره خارج میشه گفتم بگیرم بخوابم !اما انقد زیاد بودن نجوا ها که نشد بخوابم !این اولین بار تو دوماه اخیر بود که نجواها اینطوری هجوم آوردن

    خلاصه با راه های مختلف سعی کردم حسم خوب کنم شروع کردم فایل استاد دیدن

    باور نکردنیه!ولی ایده ای به ذهنم رسید که خیلی سریع تر از اون روش قبل میتونم کارامو انجام بدم !که صدها برابر نتیجه بخش تره ،چون تو زمان کوتاه تر میشه انجامش داد و زودتر دست به عمل بشم

    بعد از پیروز شدن به نجوا و پیدا کردن ایده بهتر ،حالا خدا بود که برام جشن می‌گرفت!

    بدون مناسبت قبلی خانواده آمدن تا دور هم کیک و شام بخوریم

    اینارو مینویسم که یادم بمونه خدا کجاها کنارم بود ،الان خیلی خوشحالم که جسورانه ایستادگی کردم و هدایت خدارو باور کردم

    اتفاقا چقدر به سودم شد !مقابله با نفس نجواگر ،ورود به مسیر ناشناخته، گوش جان سپردن به صدا خداو تسلیم مسیر بودن ،توانایی تغییر فرکانس و کلی توانایی دیگه که بعد از این چالش کسب کردم

    هنوز هم از خدا میخوام راه های سریعتر و آسون تر بهم بگه و منو آسون کنه برای آسانی ها

    بسیار ازتون ممنونم استاد عزیز وسط این چالش مدام یاد مثال های شما از قربانی کردن و سبک کردن بالن ،مثال از خودتون که جسورانه همه داشته هارو میبخشیدید و از نو شروع میکردید ،می‌افتادم

    اون پروژه بالن منو سنگین کرده بود و نشون دهنده کمال گرایی من بود

    اما من فهمیدم که باید هوشمندانه تلاش کنم و قربانی کنم و بها بپردازم

    ازتون سپاسگزارم که کاری کردید گفته هاتون در اعماق ذهن من نفوذ کنه به طوری که وسط چالش ها و ناراحتی ها هم به دادم برسه

    از خدا بسیار سپاسگزارم که هر روز در حال سورپرایز کردن منه، با بودنش با آرامشش با راهنمایی هاش

    ممنونم بهم یاد دادید چطور خدارو ببینم

    ازتون سپاسگزارم

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  5. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 810 روز

    به نام خدا

    ردپای 44

    سلام به استاد عزیز و دوستای خوبم

    قبل از هر چیز باید ازتون تشکر کنم بابت فایل جدید ،بسیار بسیار منو به فکر فرو برد و باعث شد کلی کار انجام بدم

    بعد از اون از همه دوستان تشکر میکنم بابت کامنت های فوق العاده که هر کدومش یه درس برای من داره چون این فایل خلاصه 5 سال اخیر منه و به خوبی درکش میکنم و توضیحات دوستان کمک کننده بود برام

    استاد عزیز در راستای عملگرایی و قدم های کوچیک ،داشتم بخش های مختلف سایت نگاه میکردم و البته بسیار بسیار تحسینتون کردم بابت سایت فوق العاده

    تا رسیدم به بخش عکس پروفایل ،اول متن که نوشته بودید هدایت امروز من بود و باید این درس برام مرور میشد

    [قبل از انجام این کار و هر کار جدید دیگر‌، این قانون مهم را به خاطر داشته باش که‌، انجام هر کار جدید با موفقیت‌، یعنی حل یک مسئله. و با حل هر مسئله هرچند کوچک‌، رشته‌هایی عصبی را در ذهن شکل می‌دهد که جسارت قدم برداشتن به دل ناشناخته‌ها را به تو می‌بخشد و عزت‌نفس‌ات را برای انجام کارهای جدید افزایش می‌بخشد

    به خاطر انجام یک کار جدید‌، به خودت تبریک بگو و یادت باشد که در زندگی‌ات نیز انجام هر کار جدیدی همینقدر ساده خواهد بود اگر‌، جسارت ورود به دل ناشناخته‌ها و عادت انجام کارها به شیوه جدید را در خود ایجاد نمایی و به شیوه‌های همیشگی‌ات عادت نکنی]

    بعد کامنت هارو خوندم و دیدم ااا چرا اکثرا از سخت بودن انجام این کار حرف میزنن

    همین باعث شد که من برای اولین بار تو فضای مجازی عکس پروفایل بذارم !!!

    باخودم گفتم این کار حتما لازم بوده و قرار به من کمک کنه

    هم جمله اول صفحه هم اینکه بعد از سالها از خودم عکس منتشر کنم

    این همون قدم بود که باید در راستا تغییرات برمی‌داشتم در نتیجه بین عکس هام ساده ترین عکس انتخاب کردم نه بهترین

    میخواستم با کمال‌گرایی خودم مقابله کنم و حتی اگه پرفکت نبود به همون رضایت بدم

    تا یه تمرین باشه برای عزت نفسم ،البته بگم که چقدر سخت بود برام اما به نجوا ها گوش ندادم

    این گام مهمی برای من در راستا بهبود شخصی بود که انجامش دادم و از همه مهم تر بر کمال‌گرایی خودم آگاهانه غلبه کردم

    در رابطه با موضوع فایل که چالش برانگیز ترین پاشنه آشیل من در سال های اخیر میتونم ساعت ها از تجربه هام بنویسم

    اما الان از راهکارهای که کمک کننده بود مینویسم و بعد بیشتر توضیح میدم ،این کار به شناخت خودم و باگ های ذهنم کمک بسیار زیادی میکنه

    درک خودم از امروز براتون میگم

    پروژه که انجام میدم برای انجام شدن نیازمند به چندین قدم بزرگه

    یه لحظه به خودم آمدم و بزرگی حجم کارهای که باید انجام بدم منو فریز کرد !

    که حالا چیکار کنم چطوری تمومش کنم چطوری چطوری چطوری

    خلاصه کلام فکر کردن به انتهای مسیر و سختی هاش باعث شد هر چی بافته بودم پنبه بشه و از اونجا که باور های جدید ساختم ،جون مقابله با باورهای مخرب قبلی نداشت

    رهاش کردم و گذاشتم از اون فشار که به ذهنم آمد دور بشم

    بعد به قول استاد یادم آوردم که تو راه های دیگه که نتیجه گرفتم چه دستورالعمل هایی رعایت کرده بودم؟

    مثال کاهش وزن

    1)بدون هیچ وسیله با یه هدفون اهنگ گوش میدادم و تو اتاقم قدم میزدم

    محدودیت زمان مکان و امکانات نپذیرفته بودم و با هر چی داشتم شروع کردم

    2)ذره ذره تلاشم بیشتر کردم در حالی که کل پروسه قدم زدن برام لذت بخش بود و حسابی کیف میکردم و هر بار میگفتم یکمی بیشتر

    تارگت میزاشتم مثلا 1000 قدم و رفته رفته با تکامل آوردمش بالا 15000 قدم

    بدون فشار بدون ناراحتی و با لذت

    3)محدودیت تغذیه ای خاصی نداشتم و فقط میگفتم یدونه کمتر !مثلا اگه قبلا 4 تا چای با 4 تا شیرینی بود می‌شد 3 تا و همینطور کوچیک و کوچیک تر ،اونم به خاطر سلامتی چون آگاه بودم از هورمون ها و پروسه که بدن طی میکنه هنگام زیاد و با تعداد بالا غذا خوردن

    به جاش چیزای مفید تر و بیشتر میخوردم

    4)بدون توجه به ترازو ادامه میدادم حتی اگه یه روز خاص وزن روی ترازو بیشتر می‌شد

    5)موقع که انگیزم کم می‌شد، لباسای قبل میپوشیدم که گشاد شده بود یا لباسای جدید که روز به روز کوچیک تر و قشنگ تر می‌شد، میپوشیدم

    مدام یادواری میکردم که کجا بودم و کجا آمدم چه عادات بدی باعثش شده بود یا چه عادات خوبی جایگزین شده بود

    6)هدف سایزی یا وزنی جدید انتخاب میکردم که یکم پایین تر بود

    7)حرف دیگران نمیشنیدم یا بابت چیزی سرزنش نمیکردم خودمو

    و….

    این پروسه تو کارهای که موفقیت آمیز بود بارها تکرار شد

    یعنی شروع با حداقل امادگی/تکامل/پذیرفتن جایگاه الان/هدف یه درجه بالاتر/قدم های کوچیک و مستمر /عملگرایی فارغ از نتیجه و کمال گرایی/یادآوری دستاوردها/فقط به هدف فکر کردن و متمرکز بودن

    جزو کارهایی برای من بود که بدون سختی و توام با لذت گذشت و باعث استارت تغییرات دیگه در من شد

    حالا وقتی فکر میکنم سیستم عملی شدن هدف هام متوجه میشم و درک میکنم دلیل شکست خوردن چی بود

    خداروشکر برای آگاهی های که ظرفمون بزرگتر میکنه تا بهتر فکر کنم و بهتر عمل کنیم

    ازتون ممنونم استاد عزیز بابت پرسیدن سوالات خوب

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  6. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 810 روز

    استاد عزیزم واقعاااا نمیدونم چی بگم از این قوانین

    هنوز چند ساعت از ردپای دیشبم نمیگذره که دقیقااااا راجب همین موضوع حرف زدم و مثال های زندگی خودم آوردم و درست الان استاد راجب همین موضوع فایل جدید گذاشتن

    خدای من چه خبره؟چقدر خدا قشنگ جوابمو میده ،چقدر خدا خوب تضادهایی به یادم میاره و بلافاصله راه حلش یا نشونه اش تو فایل های این سایت جلوی چشمم قرار میده

    خدا چطوری بهم ثابت کنه که ما خالق زندگیمونیم؟چطوری برام اثبات کنه مدار های مختلف و آگاهی های اون مدارو

    نمیتونم ذوقم در کلمات ابراز کنم که غوغایی درون منه ،مثل بچه ای که تازه داره میبینه میشنوه لمس میکنه و… تمام جهان اطرافم متفاوت شده و اینبار به جای اینکه من واکنش نشون بدم اونه که داره متناسب با من واکنش نشون میده

    یکی از لذت های این روزا برای من هدایت شدنه .میگم خدایا از فایل های استاد منو هدایت کن به فایلی که نیازه امروز درس هاش مرور کنم

    و باورتون نمیشه چقدر ذوق میکنم وقتی فایلی که قبلا گوش دادم ،دوباره گوش میدم و اینبار آگاهی هارو بهتر درک میکنم

    میگم خدایا شکرت که ظرفم داره بزرگ میشه خداروشکر که بهم این فرصت دادی خودم خالق زندگیم باشم و همه شرایط برام فراهم کردی

    استاد عزیز شوق دیدن این فایل و حس فوق العاده اش کاری کرد که نتونم منتظر شب باشم تا این پیام در قالب ردپا بنویسم

    تمام طول ویدیو اشک ریختم و خدارو بابت حضورش شکر کردم

    از خدا ممنونم که از هر طریقی خودش بهم نشون میده

    از شما بسیار بسیار سپاسگزارم

    اجرتون با خدا استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 131 رای:
  7. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 810 روز

    سلام اقای مقدم امیدوارم خوب باشی

    داشتم کامنت یکی از بچه هارو میخوندم که دستم خورد صفحه اسکرول شد و آمد روی کامنت شما ،و گفتم حتما این کامنت حرفی داره واسم

    خیلی ممنون بابت کامنتتون ،چقدر باورهای درستی بهش اشاره کردید خیلی لذت بردم از میزان درکتون نسبت به قوانین

    بیشتر از همه این جمله [تمام اتفاق‌هایی که تو زندگی ماها نمیفته به خاطر اینکه ما باور نداریم بیفته یا ندیدیم قبلاً یا اصلاً از نظر ذهن منطقیمون امکان‌پذیر نیست، وگرنه جهان و خداوند هیچ محدودیتی درکارش نیست.]

    این جمله و مثال‌هایی که زدید باعث شد جوابای خوبی برای سوال هام پیدا کنم و همچنین رابطه بین اتفاقات گذشته و قوانین پیدا کنم

    خیلی ممنونم ازت ،شادباشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  8. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 810 روز

    سلام آقای سالارزاده

    خیلی ممنون بابت کامنتتون و حس خوبی که منتقل کردید

    خداروشکر برای دوستای خوبی که برای بقیه خوبی میخوان

    چقدر براتون خوشحالم که حضور خدا بارها تجربه کردید،امیدوارم بیش از پیش از بودنش لذت ببرید

    سپاسگزارم

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: