چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 1 - صفحه 2

1158 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سیدحبیب حافظان» در این صفحه: 11
  1. -
    سیدحبیب حافظان گفته:
    مدت عضویت: 2065 روز

    سلام محدته خانوم

    من فکر میکردم جواب کاملی به محسن دادم اما وقتی پاسخ شما رو به محسن خوندم

    منم کلی چیزی یاد گرفتم

    گاهی مغرور میشم از اینکه همه چیو دیگه میدونم و بعد وقتی بیشتر میرم جلو میفهمم که هیچی نمیفهمم

    یا جهانی به این عظمت رو از نگاه محدود خودم فقط میبینم

    وقتی میام کامنت ها رو میخونم و جواب بقیه بچه‌ها رو که به سوالات بقیه پاسخ میدن

    میبینم چقدر هنوز راه دارم تا فهمیدن

    در چهار گام رسیدن(1-دانستن2-درک کردن3-عمل کردن4-پایداری)

    من گمان میکردم تو گام چهارم گیرم چون 20 ساله این قوانینو میشناسم اما درک این قوانین و پیدا کردن جایگاهم در این جهان هنوز خیلی کار میبره

    هنوز باید مدار رشد و مسیر تعالیم حالا حالا هاااااا طی بشه

    این پله ها ، بسی پله ها دارد

    چقدر لذت بخشه وقتی که خوب میفهمی که اصلاً نمیفهمی

    تازه از اون نقطه پیشرفت شروع میشه

    هر وقت به دنبال کتاب جدیدی در مسیر موفقیت میگشتم و به کتاب فروشی میرفتم و میپرسیدم کتاب جدیدی به بازار نیومده,؟

    کتاب فروش چندتا کتاب معرفی میکرد که همه رو خونده بودم

    یه روز یکیشون گفت : تو هر روز اینجا وول میخوری و دنبال کتاب موفقت میگردی، تو که این همه خوندی خب برو عمل کن!!!

    یه تلنگر بود@# تازه فهمیدم منم یه کمالگرایی مبتلا بودم

    اینو تو این سایت فهمیدم

    درک مفاهیم و قوانین و جایگاه در مسیر تعالی بیش از 20 سال زمان برد

    اما اینکه بفهمی که نمیفهمی بهترین دستاورد آگاهیه

    و

    من با همه وجودم از خداوند هدایت خواستم

    سپس خواستم جوری بگه که بفمم

    سپس خواستم ایمانی بده که اعتماد کنم و جونی بده که حرکت کنم

    خواستم صبری بده که از ادامه مسیر خسته نشم و انرژی و انگیزه ای بده که در گام چهارم نلغزم و پایدار برای ادامه و استیبل بشم

    سپس نگران زمان شدم (نکنه دیر برسم)

    پس خواستم تا به عمر و زمانم برکت بده و با همه وجود برکت رو درک کردم

    فهمیدم جایی برای نگرانی نیست و اعداد و ارقام بقول همسرم ماتریکسن

    دیگه نگران نرسیدن و یا دیر رسیدن نیستم

    دیگه اصلا نگران نیستم

    چون به خدایی اعتماد کردم که تمام محدودیت های ذهن مارو میتونه اگر اجازه بدیم و اراده کنه پاک کنه و دوباره ریست فکتوری بشیم

    آرامش دستاوردی عظیم و زیباست و نشانه اعتماد و ایمان به خداوند

    و نتیجه کنترل ذهن

    باوری که ساختم برای رسیدن

    استفاده از انرژی عشقه

    عبارت تاکیدی همه وجودم اینه

    «خدایا عاشقتم چون با تو همه چی ردیفه »

    سرشار از عشق و آگاهی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: