چرا فکر می کنیم مرغ همسایه غازه؟ - صفحه 11

594 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پژمان حاجی صفی گفته:
    مدت عضویت: 372 روز

    سلام استاد عزیز من واقعا به این فایل نیاز داشتم و امروز این فایل برام یه نشانه بود از طرف خدا و خدارو سپاسگزارم که اینجام .من خودم همچین اتفاقاتی که اگه اینجا نبودم اونجا بودم خیلی بهتر بود و الان همه چیم عالی بود از لحاظ ثروت همچین دیدگاهی داشتم و خودم ناخودآگاه حال خودم بد میکردم و اعتمادم به خدا اعتقادم به خدا رو از دست میدادم و به مرور بفهمیدم که هر کسی هر جا که هست جاش همینجاست مثالی که خود شما زدید و من این رو باور کردم و روز به روز که می‌گذرد میفهمم که خودم میتوانم خلق کنم با باورهای خودم و حتی میتوانم گریه کنم از ذوغ اینکه با رب دردودل میکنم و میفهمم که فقط اعتقاد نیست که باید باشد اعتماد و باور 100درصدی هستش که شما به آنچه که میخواهید و باور دارید می‌رسید. هر جایی کره زمین که باشی شما خودت انتخاب میکنید که زیبایی هارو بخواهی یا زشتی‌ها و باورهای درست و توجه به زیبای ها هستش که شما و تو مسیر درست قرار میده و این را درک کردم و همچنان دارم تمیرین میکنم و خدارا سپاسگزارم که تو این وقت کمی که در سایت استاد عزیزم هستم دارم نصبت به باورهایم تغیر را حس میکنم خدارو سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    امیر نکویی گفته:
    مدت عضویت: 1590 روز

    با سلام خدمت استا عزیزم

    و همه دوستان در سایت بی نظیر استا عباس منش

    یک تجربه بخواهم بگوییم درباره مرغ همسایه …..

    من یک ملک دارم که در شهر خودمان نزدیک به 2 سال هست که برای فروش گذاشتم ولی موفق به فروشش نشدم

    امروز که این فایل دیدم یا خودم افتادم که در این مورد فروش ملکم دارم

    مثلا با خودم تکرار میکردم که فلان محله اگر ملک میخریدم بهتر بود چرا که اونجا ملک نو ساز کمتر هست ومشتری بیشتر

    یا اگر فلان محله ملک میخرم مشتری بیشتر هست تا اینجا که من خریدم

    یا اگر فلان محله میخریدم بنگاه های بیشتری من را میشناختن و زودتر ملکم را به فروش می‌رساند

    یا اگر فلان محله ملک میخریدم تقاضا برای خرید بیشتر هست

    یا اگر فلان محله میخریدم سود بیشتری میکردم

    یا که اگر فلان محله میخریدم خیلی خیلی راحتر بودم

    و دیگه نگم که خیلی خیلی از نجواهای این مورد ها در ذهنم می‌آمد

    که با شنیدن این فایل باید به خودم یاد اوردی کنم که در بهترین جا و در بهترین محله و طبقه و بهترین افراد عالی ملک بسیار با ارزشی دارم. خدایا شکرت .

    خدارو شکر میکنم بابت این فایل بسیار ارزشمند از استا توانمندم که هدیه دادن به بچه های سایت

    استا خیلی سپاسگذارم بابت این چند تا فایل های اخیر تون که بی نهایت زندگی را دارم حس میکنم که روان تر داره می‌شود

    سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سعیده سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 1943 روز

    با سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز

    اول از همه سال نو میلادی شما و خانم شایسته هم مبارک باشه بهترین ها را تو این سال جدید واستون آرزو می کنم اصلا استاد چی بگم که هر فایلی که می‌گذارید دقیقا آن چیزی که من باید می شنیدم اش و تو این برهه از زندگی ام به شنیدن اش احتیاج داشتم من تقریبا اکثر باورهایی که بهش تو این فایل اشاره کردید را من هم دارم مثلاً من یکی از باورهایم این است که پسرهای شهر من خوب نیستند و من دوست ندارم همسرم همشهری ام باشه و دوست دارم واسه فلان شهرهایی باشه و چون این باور را داشتم آدم هایی هم که تا به الان خواستگاری ام اومدند آدم های نمیشه گفت بدی بودند ولی از زمین تا آسمان با آن فرد ایده‌آل من فاصله داشتند و من جالب است که تا به الان متوجه این موضوع نشده بودم هی میگفتم آره من دوست ندارم همشهری ام باشه چون راستش از لهجه شهرامون هم خوشم نمیاد میگم لهجه زیبایی نداریم دوباره یک باور اشتباه دیگه در مورد شهرام این است که همش دارم شهرام را با شهرهای دیگه مقایسه می کنم و میگم آره جاهای دیدنی شهرهای دیگه خیلی بیشتر است به خدا هر وقت می خواهم بروم بیرون بگردم به خودم میگم آخه کجا بروم این شهر که جایی نداره بعد دوباره از آب و هوایش هم هی بد میگم میگم آره خیلی خشکه و سوز داره و بارندگی نداره آره برف و باران اش را شهر های دیگه می بینند و سوزش نصیب ما میشه و باز هم به خاطر این باورم هر جا می‌شینم همه دارند از آب و هوای بد شهرام و سرمای سوزناک اش می گویند باورتون نمیشه می روم بیرون ملت نه لباس گرمی آنچنان پوشیدن و نه سردشونه ولی من با صدتا کلاه و شال گردن و کاپشن و … دارم از سرما یخ میزنم و نمی دونستم که خودم این شرایط را ایجاد کردم واسه خودم و در مورد کشورام هم همین طور من فکر میکنم که کشورهای خارجی فرهنگ اشون بالاتر است و جا برای رشد کاری تو اون کشورها زیادتر است و من باید الا و بلا مهاجرت کنم برم به فلان کشوری و آنجا موفق بشوم و آنجا میشه پول ساخت و مردم کشور من واسه مهارت و هنر من پول نمیدهند و کلا واسش ارزش قائل نیستند و حتی خیلی ها دیدشون نسبت به شغل من بد است( من مربی رقص هستم) و باید از این کشور بروم تا موفق شوم و حتی یک هفته پیش هم این فکر به سرم زد که بیام مهاجرت کنم و در واقع ذهن من می دونست چه طوری فریب ام بدهد آمد یکسری چیزها را گذاشت کنار هم و بهم گفت ببین تو این مدت آنقدر نشونه دیدی تو کامنت های سایت از زبان بابات و یکی از آشنایان اتون و یکی از مربیان رقص دیگه که چند سال پیش این کار را انجام داده بود باورتون نمیشه شما میگید الهاماتی که از جانب شیطان باشه در شما تشویش و نگرانی و ترس ایجاد می‌کنه به خدا استاد آخر شب این فکر اومد تو سرم تا صبح نتوانستم پلک روی هم بگذارم بعد میگفتم آره ببین تو چقدر این مدت از زبان این و اون شنیدی که دوبی خیلی کشور خوبی است و امنیت توش بالاست و مردم اش ثروتمند هستند و جا برای رشد زیاده و هر کی رفته اونجا موفق شده بعد حتی رفتم درمورد شرایط مهاجرت بهش و … تحقیق کردم و جالبه عکس کشور امارات هم گرفتم و گذاشتم تو دریم بردم که من بهش نگاه کنم و بعد واسه خودم برنامه ریزی کردم که چه کارهایی باید انجام بدهم تا آن موقعی که بخواهم مهاجرت کنم و از طرف دیگه هم آنقدر رسیدن به این خواسته برای ذهن ام غیر قابل باور بود که خودم قشنگ متوجه شدم که از یک طرف پایم روی گازه و از طرف دیگه هم روی پایم روی ترمزه دوباره ذهن ام می گفت حالا رفتی آنجا چه طوری می خواهی کارت را شروع کنی و از کجا خانه پیدا کنی و … آنقدر که دیگه یکی دو روز بعدش هدایت شدم به پروژه جدید خانم شایسته و گام اول که مهاجرت به مدار بالاتر بود و شما تو اون فایل گفتید که باید اول از اینجایی که هستی لذت ببری و خودت را لایق مهاجرت به جاهای خوب بدانی و از همه مهمتر هیچ باور مخربی در مورد مهاجرت نداشته باشی که من دیدم متاسفانه من هیچ کدام از این سه شرط شما را نداشتم و تازه می خواهم مهاجرت هم بکنم ولی خوب می توانم آرام آرام و با رعایت قانون تکامل و از همه مهمتر با تمرکز بر زیبایی های شهرام و کشورام و مردمان خوبی که توی شهر و کشورم هستند قدم به قدم هدایت بشوم به جاهای بهتر با آدم های بهتر و تنها وظیفه من از الان به بعد سپاسگزاری از خداوند بابت داشته باشیم است چون تا حقیقتا قدر نعمت هایی را که در حال حاضر تو زندگی ام دارم را ندانم چیزهای بهتر و شرایط و موقعیت های بهتر وارد زندگی ام نمی شوند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 592 روز

    یاحق

    زهرا ( پرنده مهاجر) داستان مستند من 13

    درود بر استاد عشق و مریم جان عزیز و همه ی دوستان گرامی

    وقتی صبح به صورت اومدم داخل سایت مواجه شدم با فایل جدید

    همیشه دوست داشتم اولین نفری باشم تا راجع به فایلها نظر خودش و برداشت خودش رو ثبت میکنه

    اون قسمتی که فرمودید که انسان نباید مقایسه کنه یاد جلسه اول دوره فوق العاده بی نظیر احساس لیاقت افتادم و با تمام وجود احساس میکنم چطور از اعماق وجود و با دل و جانتان سعی بر شناساندن قوانین بدون تغییر خداوند بر دوستان رو دارید خواه دوره‌ های آموزشی که باید بها پرداخت بشه خواه فایلهای پر ارزش رایگان

    استاد امیدوارم چون اولین کامنت این فایل هست پاسخ من رو بدهید ، البته که میدونم تمام کامنتهای دوستان رو مطالعه میفرمایید

    چندین کامنت کامنت گذاشتم و که قبل از اینکه پاسخ شما رو دریافت کنم از طریق هدایت خداوند به سمت فایلهای شما جواب رو دریافت کردم

    من آدمی بودم که از کودکی به شدت مورد سرزنش ، تحقیر قرار میگرفتم

    از همان دوران کودکی ،تا می‌اومدم حرف بزنم والدینم میگفتن تو ساکت باش بچه میبینه بزرگترش چی میگه

    حتی یادمه سر کلاس درس هم میترسیدم دستم رو ببرم بالا بااینکه پاسخ سوالات رو میدونستم ،میدونم شاید نظرات من زیاد مربوط به این فایل نباشد ولی میگم دوست داشتم اولین نفر باشم

    استاد جانم از زمانی که با شما آشنا شدم به لطف الله مهربان خییلی آرومتر شدم ، داروی قلب میخوردم که الان چند ماهی هست که نمی خورم ، مشکل گوارشی داشتم رفع شده. ویک فیبرم هم داشتم که دکتر گفت باید جراحی شه ، که به لطف الله و آرامشی که از سمت شما دریافت می‌کنیم خود ب خود دفع شد بدون استفاده از حتی یک دونه قرص

    از زمانی که دوره عزت نفس رو گرفتم مو به مو اجراش کردم خییلی عالی شدم و نظر دیگرا خییلی کمتر برام اهمیت داره

    والا ما از بچگی همیشه ی خدا ،هم توسط خانواده قضاوت می‌شدیم، هم با بچه های مردم به شدت مقایسه می‌شدیم

    واینکه شما در این فایل فرمودید هر چی که دیگران دوست دارن بهتر از اون چیزی که من دارم رو دقیقا توی ذهنم تداعی کردم

    احساس میکنم مفهوم این فایل با فایل مقایسه کردن دوره احساس لیاقت بی ربط به هم نباشند

    حتی برای ازدواجم هم حق اظهار نظر نداشتم

    و والدینم میگفتن دختر فلانی رو ببین ازدواج کرده تو ازدواج نکردی ، دختر فلانی رو ببین بچه دار شده تو نشدی. و …..

    حالا که دارم روی خودم به لطف الله مهربان و آموزهای شما استاد گرامی کار میکنم خودم رو هر روز بهتر از حتی دیروز خودم میشناسم

    دارم خودم رو شخم میزنم

    با اینکه سن کمی داشتم که ازدواج کردم 17 سالم بود و از روی وحشت و خلاصه هزارتا ماجرای دیگه بود ولی با اینکه الان پسرم 14 سالشه باید بپذیرم که تقصیر خودم بوده بااینکه خانواده من هم الان از این کارشان به شدت نادم و پشیمان هستند ولی هر کار میکنم و هر چی فکر میکنم از طرفی دلم براشون میسوزه و از طرفی نمیتونم ببخشمشون

    ، با اینکه انسانهای بسیار شریفی هستند ولی …

    شما رو به مامانم معرفی کردم و میگه مامان ماشاالله چه ذهن پری داره چه جوری بدون اینکه کاغذی جلوش باشه صحبت میکنه ،مامان جان اینارو خدا داره بهش میگه وگرنه که هر کسی نمیتونه این جوری زیبا و روان ،پر مغز صحبت کنه

    استاد من عاشق موتور سواری و کسب درآمد از این مسیر هستم بااینکه دبیر هنر نقاشی بودم و الان هم مدرک موسیقی ام را از دانشگاه گرفتم خدارو صد هزار بار شکر و کتاب ترانه هم چاپ کردم و دستی بر نویسندگی دارم حدود 20 سال ولی باز با خودم میگم چه فایده، به چه درد میخوره ، بااینکه استاد مهمانانی از روسیه برای بازدید از گالری نقاشی من اومدن ولی ذهن مخرب من میگه خب که چی ،چه فایده حالا شانسی اومدن تهران بعد اومدن بازدید از اختتامیه گالری

    استاد با اینکه ثروت 1 رو تهیه کردم ولی نتایج مالی خاصی دریافت نکردم و خوب میدونم ایراد اصلی از خود من هست و دقیقا تا پای معامله میرفتیم که حتی مدیران میومدن برای امضای قرار داد همه چیز هر دفعه به هم می‌خورد

    با خودم گفتم ساختمانی که از بنیان داغونه رو که نمیان باز سازی کنن اول باید پایه هاش رو محکم کرد بعد آجر به آجر برم بالا

    اومدم دوره ی بی نظیر احساس لیاقت رو تهیه کردم ، روزی برای انجام کاری به شهرک آزمایش رفتم ،خود سرهنگ خم شد و برام با فلاکسی که اسم خودش روش نوشته شده بود آبجوش ریخت و نسکافه برام آورد حتی همکارانش هم تعجب کردن ، با اینکه من برای اولین بار ایشون رو میدیدم

    یه بار هم توی یه خیابونی که اصلا ماشین خور نبود ایستادم و مناظر ماشین شدم یه خانم رد شدو گفت بی خودی اینجا واینسا کسی تو رو نمیبره ،استاد به خدا یک اتوبوس تر و تمیز بدون هیچ مسافری کخ من تا به حال اتوبوس مسافر بری به اون تمیزی توی عمرم ندیده بودم ترمز زدو سوار شدم یک پیرمرد بسیار بت صفا که موزیک امید هم گذاشته بود و تخمه می‌خورد کلاه بافت

    به شدت دست فرمونش عالی بود پول درآوردم

    گفت بزار جیبت مسیرم بوده سوالت کردم یاعلی و چندین و چند بار اینطور سوار شدم که راننده خودش پول رو دریافت نکرده

    یه روز که برای اولین بار از تهران به شهر کرج سفر کردم در راه متوجه شدم که کیفم را مه تنام مدارکم داخلش بوده را گم کردم. رو به خدا کردم و گفتم خودت گفتی این مسیر رو بیام

    اگر صلاح ادامه بدم و مسیرم درسته کیفم پیدا شه، به هیچکس هم نگفتم چون شما فرمودید در مورد مسائلی که دوست ندارین و کمی ذهنتون رو هم درگیر کرده با کسی صحبت نکنید ، استاد به یکروز نرسید که از مطب دکتری که قبلا میرفتم با من تماس گرفتن و گفتن یه آقایی با ما تماس گرفته و گفته کارت شنا داخل کیف بوده و بعد کیفم رو تحویل گرفتم و به مسیری که دارم میرم ایمان بیشتر ی پیدا کردم .

    هر چی فکر میکنم که کلمه ایی بالاتر از استاد برای شما پیدا کنم چیزی به ذهنم نمیرسه ،شما پیامبر زمانه ی ما هستید الحق و الانصاف

    استادی شایسته ی شماست

    جسارتا در بخش نظراتم که برای شما ارسال کردم یک مبحثی بود با نام چند سوال از استاد

    نمیدونم به طور عجیبی ایمان دارم که به لطف الله ، پاسخ من را میدهید چون الان به من گفته می‌شود و من مینویسم البته هنوز خیلی راه داریم تا به شما برسیم ،البته که من آنقدر احساس بی لیاقتی میگردم که حتی در ابتدا با اسم مستعار م وارد سایتم شده بودم

    و کلام آخر اون قسمت که شما چمدونهاتون رو نشون دادید که قصد سفر به ایران رو داشتید و بعد فرمودید هدایت شدید به جاهای دیگر و حدود 52 روز دور آمریکا رو گشتید به خودم گفتم دختر یالا توهم باید دستاورد داشته باشی که وقتی به امید الله استاد جانمون اومد ایران من هم بتونم شما رو از نزدیک ببینم

    استاد عاشقتونم خدا وند روزی و خیر و برکت روز افزون هم به جانتان و خم به مالتان دهد به همراه مریم عزیز و دوستداشتنی

    و دعای آخر من مثل همیشه تن سالم ،دل خوش و ثروت زیاد حلال ( مثل استادعزیزمون)

    برای همه و در انتها خدا عاقبت همه ی ما را ختم به خیر گرداند

    ی

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    Shahla گفته:
    مدت عضویت: 2559 روز

    سلام استاد عزیزم امیدوارم حالتون عالی باشه.

    استاد خدا خیرتون بده چقدر بموقع این فایل روی سایت قرار گرفت.

    یکربع بود که توجهم رفته بود روی ناخواسته و چرا چرا کردن و سطح انرژیم اومده بود پایین که درهمین حالت، فایل را دانلود کردم وشروع کردم بگوش دادن.

    چنددقیقه اول را که شنیدم تلنگر بهم زده شد که، باز رفتی جاده خاکی برگرد بیا تو مسیر درست. و بلطف خدا الان عالی عالیم. صدهزار مرتبه شکر.

    استاد یموقع هایی ماها، البته خودمو میگم، یموقع هایی من حتی نعمتهای بزرگی که بصورت فیزیکی جلوی چشمم هست را نمیبینم و توجه ندارم بهشون، پس تعجبی نداره حتی اگر متوجه تغییرات درونی خودم نشم.

    تااینکه به روش های مختلف خدا تلنگر را بهم نزنه متوجهش نمیشم. مثل امروز و تلنگر خداوند ازطریق این فایل.

    استاد وقتی داشتم صحبت های شما را گوش میدادم، یادم افتاد به اینکه، گذشته ها چقدر زندگیم پر بود ازین مقایسه کردن ها، افسوس خوردن ها و ایکاش گفتن ها.

    کاش مامان منم مثل مامان دوستم رفتار می‌کرد، کاش ماهم تو فلان محله زندگی می‌کردیم، اگر مامانم گذاشته بود…. الان شرایطم بهتر بود، کاش منم مثل فلان دوستم کارمند بانک شده بودم و…..

    و درحین گوش دادن این فایل تازه متوجه شدم دیگه خیلی ساله ازین ایکاش ها تو زندگیم نبوده، البته بماند یه برهه ای اومدم خودمو بجای اون عواملی که براشون ایکاش میگفتم گذاشتم. و شد به این صورت که:کاش فلان موقع فلان اقدام را نکرده بودم، یا کاش فلان قدم را برداشته بودم!!!

    که بعدا با دوره عزت نفس این قسمت هم بلطف خدا عالی شد.

    البته هرازگاهی، یه سرکی، توی وجودم میکشه ولی بلطف خداوند خیلی کمه.

    یموقعی کامنتهای دوستان را که میخوندم این نقص من، خودشو نشون میداد. البته کم بود، ولی خب به هرحال بود.

    مثلا میگفتم خوش بحالش، چه قدمی برداشته برای بیزینسش اونموقع من….!!!

    یا خوش بحالش چه ایده ای را خدا بهش گفته!!!

    استاد امروز باشنیدن این فایل، هم، باز متوجه رشد خیلی خوب خودم شدم درین زمینه، هم بیشتر موضوع شکرگزاری، توجه کردن به داشته ها و تغییرات خودمون و ارتباطش با قانون را متوجه شدم. الهی صدهزار مرتبه شکر.

    خیلی این مدت به روش های مختلف، خداوند اهمیت و تاکید مرور موفقیت‌ها، دستاوردها، نعمت ها، نشانه ها، توانایی ها و…. را داره بهم نشون میده. و چقدر هربار درکم نسبت به تاثیر عمیق، این موضوع بر نوع زندگی دلخواهم و تجربه و بدست آوردن هدف مدنظرم، بیشتر میشه. خدایا شکرت.

    استاد عزیزم بینهایت سپاسگزارم ازشما بابت نشر این آگاهی ها.

    درپناه خداوند باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    آقای نیکو گفته:
    مدت عضویت: 3073 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام

    مرغ همسایه غازه:

    استاد کاش من 30 سال پیش با این قوانین آشنا میشدم، البته که هر وقت ماهی رو از آب بگیری تازه هست

    مثال بزرگ این مورد خود من هستم

    زمانی بود که کارم گچبری ساختمان بود و همانطور که شما در کلوپ بازیهای کامپیوتری پول میساختین من هم در کار گچبری ساختمان پول میساختم

    در عرض چند سال هم خانه خریدم هم ماشین هم ازدواج کردم

    اما مرغ همسایه برایم غاز شد

    از وقتی مرغ همسایه برایم غاز شد، دیگه نکات منفی شغلم که باید با ذره بین پیدایش میکردم برایم بزرگ و بولد شد.

    تنها نکته ی منفی که یادم هست از آن شغل که برای خودم بزرگ کرده بودم این بود که چون کار من پول بردار هست و در آخر کارهای ساختمانی قرار دارد مالکین خیلی سخت به من پول میدهند

    اما در عوض در شغل بساز بفروشی آقای خودتی و نوکر خودت و این تو هستی که باید به دیگران پول بدهی و اینکه پول تو ساخت و سازه

    و همین نکات باعث شد من سرمایه هایم رو با برادرم که او هم در کار گچبری شریک من بود یکجا کنیم و بیایم تو شغل ساخت و ساز

    و نتیجه چی شد دقیقا همینی که استاد گفتن در ساختمان اولی چون نظر مان از گذشته روی اینکار مثبت بود نکات منفی رو نمیدیدیم و سود خوبی هم از ساخت ساختمان اول کردیم

    ساختمان بعدی یه مقدار روی نکات منفی اداره جات توجه کردیم و همین طور کار به کار بیشتر به تکات منفی توجه کردیم و تا جایی رسید که دیدیم بعد از چند سال بدو بدو همون سرمایه های قبلی رو نمیتونیم بخریم و بعد از حدود 6 سال ساخت و ساز دوباره شغل عوض کردیم اینبار هر دو سال یکبار شغل عوض کردیم و هربار با مشکلاتی روبرو شدیم و بعد از مدتی با فکر اینکه سود تو فلان کاره یا فلان شغل این مشکلات رو نداره شغل عوض کردیم

    اما بعد چند سال متوجه شدیم که یکی دو تا از دوستانی که توی کار ساخت و ساز داشتیم در همون بازارهایی که ما متضرر شدیم آنها سود کرده اند

    و بدین وسیله متوجه شدیم ایراد از کار نبوده بلکه ایراد از من نوعیه

    و باز هم بخاطر باورهای مخربی که در وجودم شکل گرفته بود و شرک وجودی که عوامل بیرونی رو مقصر میدونست، ضررهای زیادی رو تجربه کردم و تا مرز ورشکستگی مالی پیش رفتم

    اما از یه جایی به بعد تسلیم شدم و از پرودگار کمک خواستم و عهد بستم که روی خودم کار کنم و به لطف آموزه های شما الان (به غیر از دوماه اخیر که درست روی باورهام کار نکردم) در دوسال اخیر پیشرفت مالی خوبی رو تجربه کردم.

    مثالهای خیلی زیادی دارم که این تفکر که مرغ همسایه غازه چه لطماتی به من و اطرافیانم زده

    که یک مورد دیگه اش رو که در رابطه با همین فضای مجازی هست رو خلاصه بگم و تمام

    دو تن از نزدیکان من در سال گذشته با هم عقد کردن و هر روزه از جاهایی که میرفتن و به ظاهر خوشی های که داشتن در اینستاگرام و غیره فیلم و عکس میزاشتن و ما نزدیکان هم خوشحال که چه خوب شد این دو با هم ازدواج کردن و چه زندگی خوبی دارن تا اینکه حدود دو ماه پیش گفتن فلانی و فلانی میخوان طلاق بگیرن و ما رو میگی از تعجب شاخ در آوردیم:

    اینها که تا شب گذشته استوری و پست از خوشی هاشون از ماهگرد های ازدواج از سفرهاشون فیلم و عکس میزاشتن چطور شده یک دفعه میخوان از هم جدا بشن،

    بعد متوجه شدیم اینها از هفته اول ازدواج شون متوجه شدن همدیگه رو دوست نداشتن فقط ادای آدامای خوشبخت رو در میآوردن

    بقول گفتنی میگه درون شون خودشون رو کشته بود و بیرونشون دیگران رو

    ونکته دیگه اینکه شخص من از همین امروز قبل از اینکه این فایل رو ببینم تصمیم گرفته بودم هر روز نکات مثبت یکی از اطرافیانم رو بنویسم و چون یکی از برادرانم سر کار ساختمان با من هست و خیلی مواقع نکات منفی ایشون رو برای خودم بولد میکردم تصمیم گرفتم اول نکات مثبت ایشون رو بنویسم و وقتی نوشتم خودم هم تعجب کردم که این برادرم که این همه نکته مثبت داره و اون نکات منفی که ذهن من هر روز برام بولد میکنه اصلا در برابر این همه نکته مثبت به حساب هم نمیاد

    برای هر نکته مثبتی که برادرم داشت و مینوشتم از خداوند سپاسگزاری میکردم و بقول استاد نتیجه رو در لحظه احساس کردم که همون حال خوب و انرژی مثبت در اول روز برام بود

    استاد اگه بخوام بنویسم باید تا شب بنویسم

    نکات بسیار بسیار عالی و کاربردی رو در این فایل گفتین که امیدوارم درس بگیرم و عمل کنم

    خدایا شکرت که به مسیر آسانیها هدایتم کردی

    خدایا شکرت که هر آنچه برایم اتفاق بیفتد به نفع منه

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      علیرضا اکبری گفته:
      مدت عضویت: 3210 روز

      سپاسگذارم از شما آقای نیکو

      حرفایی که از دل تجربه گفته بشه تاثیر به سزایی برای منی که میخونم داره واقعن ممنونم که این تجربیاتتون رو نوشتید که اول عادت های خوبی در شما ساخته میشه که این عادت ها خوب و رفتارهای خوب زندگی آدمو متحول میکنه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    مهناز رضا گفته:
    مدت عضویت: 802 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد ممنون بابت این فایل ارزشمند

    از ترمز های خودم باید بگم که من همیشه خودم رو در مقایسه با دیگران پایین تر میدونم و این مقایسه ذهن منو داغون کرده و لحظه ای این نجواها منو ول نمیکنه

    همیشه خودمو با هم سن هام مقایسه میکنم و همیشه شغل خودم رو بدترین میدونستم و دقیقا محله خودمون رو خیلی بد میدونم و دقیقا همین حرفهای شما تو ذهنمه و ازتون ممنونم که کمک کردین که ترمز هامو پیدا کنم

    من از تجربه هام بگم

    موقعی که رو خودم کار میکنم و کنترل دارم رو ورودی هام واقعااااا بهترین مشتری ها میان سمتم

    ولی روزایی که یکم ذهنم می‌ره رو منفی ها مشتری های درب و داغون میاد سمتم

    الان فهمیدم مشکل از منه

    حتی تو روابطم

    همسر من واااااقعاااا بهترینه

    یعنی شریف ترین مرد روی زمین همسر منه

    هر چی از خوبی ها و مهربونی های همسرم بگم کمه

    چند وقت پیش تمرکزم رو گذاشته بودم رو ویژگی منفی همسرم که منفی نبود واقعا و با تمرکز من به وجود اومد

    همسر من همیشه تو تمام کارهای منزل کمک من می‌کنه ولی ظرف ها رو نمیشوره یا خیلی کم پیش میاد بشوره

    من تمام تمرکزم رو این ویژگی بود و همش هم گوشزد میکردم بهشون که حتما ظرف ها رو بشور گاهی

    از وقتی تمرکز من رو این ویژگی بود اون بعضی مواقع هم که ایشون ظرف میشستن کلا قطع شد

    از یه جایی به بعد واقعا من رها کردم گفتم آقا این مرد به این مهربونی به این شریفی با این همه ویژگی مثبت ول کن این یه مورد رو

    و واقعا میتونم بگم بعد از رها کردن این مسئله کوچیک و با تمرکز رو ویژگی های مثبتشون این مشکل حل شد به راحتی

    مثلا من خوابم میبینم همسرم ظرفا رو شسته

    یا در مواقع دیگه

    این که یه مسئله خیلی کوچیک بود ولی با تمرکز کردن رو نکات مثبت و کنترل ذهنم همه چی اوکی شد

    الان فهمیدم مشکل از منه

    من مسئول زندگیمم

    من باید ذهنمو تغییر بدم تا مشتریام بهتر بشن

    من باید کنترل ذهن کنم تا مردم محلمون بهترین مردم بشن

    من باید خودمو درست کنم

    موقع گوش دادن به این فایل دقیقا داشتیم با همسرم صحبت میکردیم که ما این همه اتفاق در طول روز برامون میوفته و 90 درصدش مثبته ولی ما راجب همون 10 درصد منفی در مواقع استراحتمون حرف می‌زنیم

    مثلا من امروز 10 تا مشتری خوب داشتم ولی یکیشون نه

    من راجب همون یدونه مشتری بد با همسرم حرف میزنم و 4 تا چیز منفی دیگه هم میذارم روش و سعی میکنم مثلا خودمو خالی کنم

    الان فهمیدیم چقدر این کار ما بده

    و تصمیم گرفتیم از این به بعد این تمرین رو انجام بدیم و شخصی سازیش کنیم و در مواقع استراحتمون فقط راجب اتفاقات خوب و مشتری های خولمون حرف بزنیم

    بازم ممنونم ازتون استاد

    و سپاسگزارم از این فایل های ارزشمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    رویا طالبی گفته:
    مدت عضویت: 1694 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام دست و بازوی بلند الله

    سپاسگزارم از شما استاد جان و دل

    مریم جان من عاشقتم

    چقدر من خوشبختم که الله مهربان منو اینقدر دوست داره

    من نزدیک سه چهار ساله اصلا در شبکه های مجازی نیستم یعنی اکانتی ندارم

    دیشب تصمیم گرفتم که یه اکانت اینستا داشته باشم مثلا از زیبایی ها و مطالب مفید بزارم

    شب نصف کاراشو کردم خوابم اومد گفتم فردا بقیه کارهاشو انجام میدم خودمم دو دل بودم که داشته باشم یانه

    که الله مهربانم از طریق این دست قدرتمند بهم گفت

    که تو خودت زیبا بین باش نیازی نیست تو اینستا چیزای زیبا بزاری

    و استاد واضح و مشخص گفتن که اکانت فضای مجازی نداشته باشید و من کلا اونی رو هم که دیشب انجام داده بودم رو حذف کردم

    خدارو شکر که اینقدر در مدار درست هستم که الله در زمان و مکان خودش هدایتم میکنه و باهام صحبت میکنه که تو در و دیوار نباشم

    من عاشق این صراحت استاد هستم که نمیخوان فیلم بازی کنن و همیشه به ما یاد آوری میکنن که کمال گرا نباشیم

    یعنی با مثال اینکه هیچ رابطه ای پرفکت نیست بعضی وقت ها یه بحث های میشه با این حرف ما یاد میگیریم که از ظاهر رابطه دیگران رابطه خودمون رو داغون ندونیم و همیشه سعی کنیم این هفتمون از هفته قبلمون بهتر باشه

    سعی کنیم با شناخت خودمون و با شناخت اولویت هامون و تمرکز بر روی اصل همه چیز و بهبود بدیم

    در مورد اینکه مرغ همسایه غازه

    من هم در گذشته این شکلی بودم

    حتی در دانشگاه هم میگفتم یعنی کل کلاس پسرهای فلان رشته خوب و خوشگل خوش هیکل هستن ما که تو کلاس پسر نداریم دوسه تا هست اونا هم چَپر چُلاغ هستن

    واو متاسفم

    چون اونموقع آگاه نبودم

    من همیشه وقتی از خطای دیگران یا همسرم چشم پوشی میکنم

    با این منطق که اون آگاه نیست

    وقتی به گذشتم نظری می افکنم باورم نمیشه اون کارهارو و اون حرف هارو میزدم و یا اون دیدگاه رو داشتم

    ولی بعد به خودم نهیب میزنم میگم

    عب نداره دختر اون موقع آگاه نبودی

    در جهل زندگی میکردی

    الان که شکر خدا آگاهی

    پس سعی کن مثل گذشه رفتار نکنی

    مثل گذشته فکر نکنی

    یعنی هرچقدر آگاه تر بشیم

    و از جهل دورتر بشیم

    زندگی از هر لحاظ عالی میشه

    ممنونم استاد عزیزم

    بخاطر وجود شما در این دنیا ازالله مهربان تشکر میکنم

    حس مارو درک نمیکنیدکه ما چقدر خوشبختیم که استادی مثل شما داریم

    ولی شما استادی مثل ما ندارید

    ممنونم استاد قشنگم

    عشق براتون در پناه یکتا بی همتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    ندا عادلی گفته:
    مدت عضویت: 1194 روز

    سلام استاد گرانقدرم

    بسیار سپاسگزارم فایلهای شما یکی از دیگری طلاتر ناب تر و گهر بارتر است.

    من دوس دارم در مورد این فایل اعتقادی که در حال حاضر به لطف خداوند و حضور شما رو دارم بنویسم. مقایسه کردن زندگی ت با دیگران توهین به خودته

    توهین به ارتباطت با خداونده با منبع بی نهایت.

    توهین به شخصیتت که من به اندازه کافی لایق نیستم

    شایسته نیستم

    توهین به اصل خلقتت

    توهین به عدالت خداوند که ما یکسان نیستیم چرا

    توهین به ساز و کار جهان.

    توهین به خواست خداونده

    توهین به مهربانی بی حدش

    توهینه به فراوانی که خودشه

    من حالیم نیست که وقتی دارم مقایسه میکنم خودمو دارم پرودگارم و زیر سوال میبرم.با این دیدگاه من چه انتظاری باید از خدا داشته باشم؟ آیا نیاز ندارم به کمی تعقل و تفکر.خداوندی که جز ارزش نمیآفریند. خداوندی که همه بند اوییم.اگر از خودمون یکبار سوال میکردیم که دلیل این همه اختلاف چیه؟ به جواب میرسیدیم.جواب اینه که اگر همگی یکسان بودیم چگونه جهان رشد میکرد؟ اگر همه یک شغل داشتند اگر همه شبیه هم بودند اگر همه بدن ها مثل هم بود اگر همه چیز یکجور بود دنیا چه دنیایی میشد؟ اما این اختلافات باعث رشده باعث حرکت باعث انگیزه برای بهتر بودن و بهتر شدن با دیدن الگوهای بهتره. برای اینکه بفهمی جایگاه تو ار فرش تا عرش کجا میتواند باشد.اگر فقر نبود ثروت معنا نداشت و این برای همه چیز صدق میکند.

    راز برطرف شدن این تفاوت در ارتباطت با منه. منم که درون همه شمام.دمیدن روح من در شما وجود همگی را ارزشمند کرده دسترسی شما را به من آسون کرده . اما افسوس که اتفاقا تمام تقصیر ها رو گردن خدا میندازیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1956 روز

    به نام خدای رحمان و رحیم

    سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز

    چرا شرایط در تمام ابعاد زندگی در ذهن ما در این جایی که ما هستیم خوب نیست اما در جای دیگه بهتره ؟

    شرایط از نظر ،فرهنگ مردم شهر ،زیبایی و تمیزی و طبیعت این شهر ، محل کار و مشتریهای این شهر و محله ،نوع شغل دراین شهر و محله ،ظاهر و اندام خانم ها یا آقایون این شهر ،رستوران های این شهر ،رابطه عاطفی این شهر ،دانشگاه و اساتید و دانشجویان این شهر و…….. چرا فکر می‌کنیم این موارد تو شهر و محله و کشور ما بده اما جای دیگه شهر و محله و کشور دیگه بهتره یا برعکسش چرا فکر می‌کنیم این موارد تو شهر و محله و کشور ما بهتره ؟

    دلایل این نوع تفکر که چرا فکر می‌کنیم تو این جایی که ما هستیم شرایط بده اما جای دیگه بهتره

    1_ تمرکز اصلی روی نکات منفی هست و در مورد نکات منفی صحبت میکنیم بهش توجه می‌کنیم

    طبق قانون به هر چی توجه کنی از اصل و اساس اون چیز بیشتر وارد زندگیت میشه

    توجه به نکات منفی =وارد شدن این نکات منفی بیشتر و بیشتر در زندگی خودمون =باور کردن و تقویت شدن این باور که آره تو درست فکر میکنی =قوی تر شدن باور و جذب اون نوع از کانون توجه بیشتر و بیشتر و تبدیل شدن به واقعیت زندگی تو نه واقعیت جهان

    قدم اول از کانون توجه شروع میشه

    راه کار درست : توجه به نکات مثبت ،زیباییها ،خوبیها ،نعمتها ،سلامتی ها،ثروت و نعمت ،فراوانی ،مشتریهای فراوان ،تمیزی ،ویژگی مثبت آدم‌ها و هر چیز خوب دیگه ….

    2_ مسئولیت زندگی خودمون رو نمی پذیریم و هیچ تغییری در شخصیت و باور و رفتار ایجاد نمی‌کنیم و همیشه عامل بیرونی رو باعث بدبختی و نارضایتی خودمون میدونیم

    دنیال توجیح کردن مسائل و مشکلاتی که داریم با متهم کردن عوامل بیرون از خودمون هستیم با این ذهنیت ما منتظر اتفاقات بد هستیم

    نکته خیلی مهم : وقتی با این باور و ذهنیت به جایی که فکر میکنه اونجا همه چی خوبه میره در ابتدا با اون باور موارد دلخواهش ایجاد میشه اما شخصیتی که کانون توجهش روی نکات منفی هست وقتی تغییر نکنه این شخصیت نادرست کانون توجه نادرست باعث میشه اوضاع به سرعت تغییر کنه حتی از قبل بدتر هم بشه و دوباره اوضاع خیلی زود خراب بشه

    کانون توجه تو شخصیت تو رو نشون میده مدار تو رو نشون میده در مدار ثروت و نعمت و زیبایی و رشد و پیشرفت و خوشبختی و سعادت هستی یا نه بر عکسش به همین دلیل ثروتمند شدن از یه شخصیت درست ایجاد میشه

    راه کار درست : اولا توجه تو روی چیه ؟توجه تو واقعیت زندگی تو رو میسازه ،انتظار چه چیزی رو داری ؟ پیش فرض ذهنی تو چیه ؟

    دوما: مسئولیت 100٪زندگیم در همه ابعادش به عهده خودمه من با کانون توجه و باورها و فرکانس هام اتفاقات و شرایط زندگیم رو خلق میکنم باید یاد بگیرم مسئولیت زندگیم رو بپذیرم تا هدایت بشم به تغییر مثبت و نتایج درست بشه

    مثلا در کسب و کارم مهارتم نوع برخوردم با مشتری احساس ارزش و لیاقتی که در مورد خودم و کارم دارم و باورهای ثروت سازم تاثیر گزاره در مورد روابطم ،سلامتی و دیگر موارد بررسی کنم و بهبود ایجاد کنم در باور و رفتار و شخصیت و عملکردم

    3_ دنبال کردن شبکه های اجتماعی و رفتن در سیکل معیوب مقایسه کردن

    مقایسه کردن نابود کننده هست که وارد رقابت و چشم و هم چشمی میشی

    این مقایسه در زمینه روابط عاطفی ،شغل و مشتری ،ظاهر ،اندام و….. که اغلب هم در شبکه های اجتماعی فیک و دروغین هستند

    آدم‌های ثروتمند بسیار با خودشون و جهان اطرافشون در صلح و آرامش هستند ساده پوش ،طبیعی و راحت و آسون گیرند ساده پسندند. و ثروت نتیجه طبیعی زندگی کردن هست

    راه کار درست : تصمیم عاقلانه حذف کامل اکانت شبکه های اجتماعی

    توجه به زیباییها و ثروتها و نعمتها و خوبیها و شکر گزاری کردن

    مسئولیت پذیری زندگی خودم در همه ابعادش و ایجاد تغییر مثبت

    نتیجه : به سرعت به این تغییر کانون توجه ،تغییر باور و رفتار و افکار و فرکانس ها جهان پاسخ میده خودبه خود و طبیعی ثروت و نعمت و زیبایی و خوشبختی و سلامتی و روابط عالی وارد زندگیت میشه

    خدایا سپاسگذارم در مدار شنیدن و نوشتن درکم از این آگاهی خالص و ناب بودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: