چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار سیدمرتضی عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام به دوستان عزیزم

سلام به استاد همیشه در حرکت

و‌سلام‌به مریم بانوی در صلح‌

من‌میخام تجربه شخصی خودم رو‌ در این مورد بگم و‌امیدوارم که درسای خوبی بتونم بگیرم از این حرفا و‌ امیدوارم برای دوستان هم مفید باشه

خب من از اونجایی که شخصیت ضعیفی داشتم و سعی میکردم با اتفاقاتی جالب یا نا جالب که بعضیاش رو‌ هم اصلا تجربه نکرده بودم و ساخته ذهنم یا تجربه شخص دیگه ای با هنر نمایی ذهنم بود رو به بقیه بگم و دربارش حرف‌ بزنم

خب بسیار عزت نفس پائینی داشتم حس میکردم اگه چیزایی رو بگم که برای بقیه جالب باشه من فردی خاص و متفاوت میشم

نمیدونم کسی مثه گذشته من بوده یا نه اما واقعا من خیلی درس گرفتم از گذشتم و خدارو شاکرم بابت این گذشته

دقیقا همین حرف زدن و فکر کردن درباره ی چیزای ناجالب باعث‌میشد که اتفاقای ناجالبی هم واسم بیوفته البته بعضیاشم که مثلا درباره ی چیزایی بود که نداشتمش و برای بقیه تعریفش میکردم نااگاهانه داشتم همونا رو جذب میکردم چه مثبت چه منفی

نقاب های زیادی داشتم که این باعث‌شده بود که خودمم نشناسم و خودمم ندونم پیش کی چی هستم

ینی انقدر شخصیت های متفاوت داشتم که نمیدونستم در واقع من کی هستم

خدایا شکرت

این حسی که حالا من داشتم و بعضیا هم شاید داشته باشن یه حس کمبود توجهه که فرد میخواد با تایید دیگران یا مثلا دیدن متعجب شدن دیگران جبرانش کنه

دقیقا نکته بسیار مهمی توی این فایل گفته شده امروز داشتم درباره ی نشتی های فرکانسی که دارم فکر میکردم

و‌ دقیقا خیلی برام‌ واضح شد خب منی که میدونم موجودی فرکانسی هستم و هر حرف من هر چیزی که میشنوم میبینم و‌نگاهم به اون قضیه یه فرکانسه که قطعا جوابی رو هم به دنبال داره چقدر متعهدم به حرف زدن شنیدن و فکر کردن درباره ی چیزی که میخوام

چقدر اگاهانه دارم فرکانس میفرستم

خدایا شکرت هر چقدر که تکامل ما در این زمینه طی میشه بیشتر به خودشناسی میرسیم وبیشتر اصل رو درک میکنیم

اصلی که میگه فرکانس تو زندگیتو خلق میکنه

اگه میخای زندگیت جوری باشه که دلت میخواد پس همون فرکانس رو هم بفرست

نیاز به کار عجیب و غریبی نیست فقط فرکانستو چک کن

خداروشکر میکنم خیلی دارم متعهد تر میشم خیلی بهتر تصمیم میگیرم و‌درکم خیلی بهتر شده اما هنوز اول اول اول راهم

خدارو شکر الان یه موقعیتی برام‌پیش اومده که با تمرکز بهتری رو خواسته هام کار کنم

تنها کاری که میتونم بکنم تحسین و‌تایید زیبایی ها و دیدن همه چیز به عنوان نشانه ای از طرف خدا برای رساندن من به خواستم هست

کار کردن متعهدانه روی باور ها که من همین امروز سعی کردم از صبح کانون توجهم رو‌ جهت بدم به سمت خواسته هام و‌کار کردن رو باور هام همین امروز نتایج کاملا برام‌واضح بود و مثه روز برام روشنه که من قدرت کامل خلق زندگیمو دارم و این قدرت از جانب خدای مهربونم بهم داده شده

خدارو شکر از گذشتم بسیار راضی ام و بسیار برای من درس داشته تمام اتفاقات به ظاهر نا جالب برام کلی درس داشته و منو رشد داده

درسی که از این فایل گرفتم دادن تعهدی غیر قابل مذاکره به خودم برای تحسین زیبایی ها برای صحبت کردن درباره ی اتفاقات دلخواهم و تعهد به حرف نزدن درباره ی ناخواستم

تمرکز‌بیشتر بر روی خواسته هام

تمرکز روی‌درون نه بیرون

عاشقتم استاد بسیار درس خوبی بود

عاشقتم مریم شایسته عزیز بابت این سفر

درضمن این برگ ده از سفر بود بسیار برگ پر بار و پر برکتی بود

خدایا شکرت بابت این اگاهیی ها و درس های بسیار زیبا و به خاطر حضورم در این جمع و در این مسیر ❤️❤️

برای همه ی عزیزان استاد و مریم شایسته عزیز بهترینا رو در دنیا و اخرت ارزومندم ❤️❤️

در پناه یگانه الله قدرتمند❤️

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    77MB
    6 دقیقه
  • فایل صوتی چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟
    5MB
    6 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1284 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «خانم رستگار» در این صفحه: 1
  1. -
    خانم رستگار گفته:
    مدت عضویت: 2453 روز

    به نام تو که بهترینی ❤️💚

    سلام و درود

    با دیدن این فایل من با توجه به زندگی و تجارب خودم به این برداشت پرسیدم که اتفاقاً من افرادی رو می‌شناسم که افتخار می‌کنن به اینکه عجیب‌ترین اتفاقات زندگی براشون می‌افته. آنقدر عجیب که سال‌هاست از بچه‌هاشون تا فک و فامیل دارن بهشون خیانت می‌کنن و اونها چون آدمهای خوبی هستن این اتفاقات براشون‌ می‌افته.

    یعنی قربانی بودن براشون لذت‌بخش هست. به این معنی که من خوبم و چون خوبم آدمهای بد منو اذیت می‌کنن و اگر بد باشم من هم میشم یکی مثل بقیه و بد می‌شم و بدی می‌کنم. یعنی ذهن آنقدر آدم رو گمراه می‌کنه با دلایل خیلی خیلی پیچیده تا ساکت بشی و بپذیری که این مسیری که درش هستی درسته.

    به این سیکل باطل که نگاه میکنم و میبینم هر بار توسط رفتارهای یک سری افراد سورپرایز می‌شن و مدام در یک باتلاق دست و پا میزنن، خیلی به خودم تذکر میدم که حواست باشه و ببین که تمرکز بر ناخواسته‌ای که اتفاقاً به دلایل فرهنگی برای قشری ستودنی هست چه بلایی بر سر کیفیت یک زندگی میاره.

    یکی از این اشتباهات فرهنگی در جامعه‌ای که من باهاش روبرو هستم همین هست که من آنقدر آدم خوبی هستم که آدم‌های بدی دور منو گرفتن و من با بدی کردن اونها ناراحت میشم و هیچ کاری نمی‌کنم، و این داستان رو آنقدر تعریف می‌کنم تا یک مهر تأییدی بشه بر اینکه بقیه بدونن من آدم خوبه هستم و غافل از اینکه این کار ساده که کلی باور اشتباه و شرک آمیز درش هست تنها بدبختی و رنج بیشتر رو برام به همراه میاره.

    یکی دیگش اینه که زنی که با فشارهایی که از سمت خانواده همسر بهش وارد میشه کنار میاد و اونو می‌پذیره تا زندگیش رو حفظ کنه، زنی ستودنی هست و به نظر بقیه آدم درستی هست، و این باور چه‌ها که بر سر جامعه زنان ما نیاورده.

    کنار هر مادری بشینی داستان‌ها داره از ظلم‌هایی که بهش شده و اون پذیرفته چون فکر می‌کنه این راه درسته و در ادامه میبینی که شاید اصلا اون پدر و مادر شوهر از دنیا رفتن اما همچنان کسان دیگری هستن که موجب آزار این مادر هستن. من در خودم باورهای عمیقی از این نقشی که زن در جامعه من داره پیدا کردم که هرگز نمی‌خوام در زندگی من عملی بشه ولی خیلی مقاومت دارم برای شکستن این باورها. ایمان دارم که با کارکردن روی باورهای میتونم از شرشون خلاص بشم و خودمو نجات بدم از دنیای پر از ظلمی که برای زنان سرزمینم ساخته شده. پس نتیجه میگیرم که هرگز و هرگز به بدشانسی‌هام توجه نکنم و اونها رو یک‌تضاد مناسب بدونم که اومدن تا منو هدایت کنن به خواسته‌هام که منو به بهشت میبرن، بهشتی روی همین زمین،بهشتی که مدام حالم خوبه و تنها سخن نیک و مدح پروردگار از زبانم خارج میشه.

    من تعهد میدم به خودم که ناظر بر افکارم باشم و حس قربانی بودن با ستودنِ آنچه که بدشانسی نامیده میشه رو به زندگیم دعوت نکنم و البته که می‌دونم ذهن چموش من نجواها خواهد کرد چون من در این زمینه سابقه تاریخی عمیقی دارم.

    ردپای روز دهم من

    ۱۴۰۰٫۵٫۲۳

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: