چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 106

1284 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید محمد رضا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 244 روز

    سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات یگانه خالق آفرین من ،،

    دقیقاً دقیقاً دقیقاً

    ینی خیلی معجزه آسا عمل میکنه این اصل توجه به نکات مثبت هر چیزی حتی به ظاهر بد ،،

    واقعاً باید فقط حال خوب خودمون انتشار بدیم یا حتی با درون خودمون اگر نمی‌خوایم یا به هر دلیلی اهل نمایش حال خوبمون به بقیه نیستیم باید از درون حس خوب داشته باشیم

    وقتی توی تاکسی نشستی و راننده شروع می‌کنه غر زدن و مملکت فلان و بیسال تو به درخت‌ها نگاه کن به پرنده ها به آسمون به بی نهایت چیزای اطراف و مسیر

    ورودی‌هایی که توی ذهن وارد میشن

    اصل ی گوشت در باشه ی گوشت دروازه

    توی محیط کار

    توی خونه

    توی باشگاه ورزشی

    تو تک تک مکان هایی که هستی باید دنبال حس خوب درونت باشه

    چیکار کنم حالم بهتر میشه

    نقاشی کنم

    موسیقی گوش بدم

    استاد عباس منش عزیز گوش بدم

    برم تو سایت کامنت بخونم

    دوست عزیزم تعهد دادم صد درصد تمرکزم فقط رو خودم باشه ولی دارم می‌نویسم برات همین الان اینستاگرام ، کانال های تلگرام ، کانال و گروه ها هرجا هر چی که ذره ای ای خودت دورت می‌کنه به راحتی از خداوند بخواه کمکت کنه پاکشون کن ،، اصلا تمرکزت ،، حال خوبت ،، همه چیز تغییر می‌کنه ،،

    خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت برای این سایت مقدس خودت که هدایتم کردی و یاریم میکنی تمام وقت آزادم اینجا باشم آگاهی کسب کنم از وجود مقدس خودت ای یگانه رَب ِخودم ای رب العالمین ،،

    خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت برای آگاهی های دوره مقدس قانون سلامتی که زندگیم آسانتر و سلامت تر کرده

    خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت برای دوره مقدس احساس لیاقت که ظرف دریافتم از باران بی کران نعمت و برکت و ثروت و سلامتی و تندرستی و فراوانی ات را هزاران برابر کرده

    خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت برای دوره فوق العاده دوازده قدم و آگاهی های استثنایی که بهم عطا فرمودی ،،

    خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت برای دوره زیبای عزت نفس ات که بهم هدیه دادی ،،

    خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت برای کامنتای خوشگل دوستان عزیزم که عطر و بوی خودت میده خدا جونم ،،

    خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت برای توانایی نوشتن که بهم عطا فرمودی ای یگانه عشق ای یگانه توانای عالم ،،

    شکرت شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    🌹شقایق 🌹 گفته:
    مدت عضویت: 2396 روز

    اگاهی های این فایل برای من

    تا وقتیکه مدام دلمون میخواد اتفاقای بدی که برامون میوفته رو برای دیگران تعریف کنیم ، جهان هم از ما حمایت میکنه و اتفاقای بد بیشتری برامون در نظر میگیره تا ما چیزای بیشتری برای تعریف کردن داشته باشیم.

    با دیدن این فایل یاد جمله ای افتادم که بار ها شده تو یه جمعی هستیم و یه نفر تعریف میکنه که مثلا فلانی یه اتفاق عجیب خوب براش افتاده و به خودمون میگیم ( حالا اگه ما بودیم …) فلان اتفاق برعکسش میوفتاد برامون و بعد بلند بلند میخندیم ، انگار جوک گفتیم :/

    و یه جوری اینو با افتخار میگیم که انگار هرکی بلاهاش بیشتر باشه پیش دیگران عزیزتره

    جهان به شدت روی این جمله حساسه و اونو میشنوه و میگه پس این اینو میخواد بزار براش بیشتر بلا بیارم بیشتر بخنده .

    چقدررر خدارو شاکرم که به این اگاهی رسیدم که باباجون تو هرچیزی که با قدرت به کائنات میگی و باورش داری همون میشه .

    و وقتی جهان میبینه که تو دوست داری از زیبایی ها تعریف کنی ، زیبایی های بیشتری بهت نشون میده

    به قول استاد باید یه تعهددددد محکم به خودمون بدیم که هر اتفاق خوبی که میوفته رو برای دیگران تعریف کنیم

    پس یه کار دیگه ای که من باید به کارهای روزمرم اضافه کنم اینکه درمورد شرایط و اتفاق های خوب اون روز صحبتتتتتت کنم چون وقتیکه دربارش صحبت میکنم جزئیات بیشتری از اون اتفاق رو میبینم درنتیجه بیشتر تو احساس خوب میمونم و بیشتر فرکانس مثبت به حهان هستی ارسال میکنم.

    و تمام کار ما اینه بیشتر تواحساس خوب موند با روش مناسب خودمون

    خدایا شکرت برای تما این آگاهی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    رحیم اصلانی گفته:
    مدت عضویت: 1217 روز

    به نام خدای بخشنده و بخشایشگر

    روز 10سفرنامه

    چرا بعضی افراد بدشناسند

    همونطور که همه میدونیم شانسی وجود نداره

    عدم آگاهی و درک قانون و نبود عزت نفس باعث اتفاقات بد میشه و آگاهی از قانون و درک و عمل کردن بهش باعث اتفاقات عالی میشه.

    تعریف کردن اتفاقات بد زندگیمون به دیگران یا یادآوری تو ذهنمون برای خودمون باعث بدشانسیمون میشه و تعریف کردن از نعمت ها و اتفاقات خوب زندگیمون باعث خوش شانسیمون میشه.

    قانون چی میگه میکه تمرکز و توجه به شرایط و اتفاقات زندکیمون باعث رخ دادن از حنس همون اتفاقات تو زندگیمون میشه. اگر مثبت باشه شرایط و اتفاقات مثبت و اگر منفی باشه شرایط و اتفاقات منفی و ناخواسته رو بوحود میاره

    حالا دلیل و ریشه این رفتار رو اگر پیدا کنیم و نخوایم زیر مبل آشغالها رو قایم کنیم

    نبود عزت نفس

    جلب توجه

    احساس قربانی بودن

    مهم بودن نظر دیگران هستش

    تا چند سال پیش که از قانون سر در نمیاوردم منم این کار رو انجام میدادم اما الان که متوجه قانون شدم و فهمیدم تا الان به خودم ناخواسته چقدر ظلم کردم دیگه زیپ دهنم رو بستم تو طول روز خیلی هواسمه و دیگه خیلی کمتر صحبت میکنم و جواب هر کسی رو کمتر میدم دلسوزی رو تو خودم از بین بردم اینکه الان طرف داره با من حرف میزنه و من باید حتما گوش بدم و تاییدش کنم دیگه همچین شخصیتی ندارم و ناراحتی اونطرف برام مهم نیست مهم ورودیهای ذهنمه که به خودم تعهد دادم که مراقبشون باشم مثل غذایی که به جسمم میدم هواسم به روحمم باشه و خودم رو بیشتر از هر کس دیگه دوست داشته باشم بیشتر از هرکسی.

    و قانون با کسی شوخی و تعارف نداره

    یه چیزی که جدیدا یاد گرفتم هر کسی میخواد شروع کنه به تعریف کردن و غر زدن و ناله کردن امونش نمیدم میگم از خوبیاش بگو

    اگه متوجه شد که شانس آورده اگر نه محل رو ترک میکنم یا هندزفریمو میزارم تو گوشم و روم رو برمیگردونم.

    نمیدونم چه عادت بدی ما داریم .از عشق و حالمون برای هم تعریف نمیکنیم میدونید چرا

    میتذسیم چشمون بزنند اینم از قدیما بهمون ارث رسیده چه مزخرفاتی به خوردمون دادند

    خدایا شکرت

    استاد از شما یاد کرفتم که هر روز از خدا درخواست کنم چیزهای خوب بخوام چیزهای خوب بخونم و چیزهای خوب ببینم چیزهای خوب بشنوم اصلا همینکار یعنی شکر گزاری چرا چون باعث احساس خوب در من میشه و لاجرم اتفاقات عالی برام میفته و در ضمن بابت این نعمت ها باید حوابگو باشم پس باید ازشون به درستی استفاده کنم.

    استاد اوایلش کار راحتی نبود اما بعد از چند وقت همه متوجه شدند که شخصیتم تغییر کرده و هر حرفی رو دیگه نمیشنیدم اما هنوزم خیلی به ندرت پیدا میشند کسانی که میخوان شروع کنند اما من با یه خداحافظی ازشون خودم رو خوشحال میکنم تا بعدا نخوام انرژی بیشتری برای پاک سازی انجام بدم.

    همیشه باید مراقب وردیهای ذهنمون باشیم این نیست که بگیم که ما دیگه یاد گرفتیم و علامه شدیم نه اینطور نیست باید هر لحظه مراقب بود و به خودمون قانون رو یاد آوری کنیم

    استاد ممونم که همیشه تو فایلهاتون قانون رو به طرق مختلف به ما یادآوری میکنید

    دوستتتتت دارم استاد

    در پناه خدا شاد و پیروز و ثروتمندو سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1030 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزارخداوندم بابت یک فایل دیگه و یک کامنت دیگه که در حال نوشتنش هستم

    سپاس گزار خداوندم که اینجام و جای دیگه ای نیستم .

    چقدر مثال داریم هممون از افراد فامیل و دوست و اشنا که با کلام خودشون معصیت میکنن و به جهان سفارش میدن دوباره تا اتفاقات عجیب و غریب بیشتری رقم بخوره

    استاد حرف قشنگی زد وقتی که شخص متعهد میشه که من درمورد مشکلات و بدبختی هرگز صحبت نمیکنم و توجهش رو از این موضوعات برمیداره طبق قانون جهان اصن کم کم از این چرخه معیوب خارج میشه چون در مورد مشکلات حرف نمیزنه و تمرکزی روشون نداره

    درواقع توجه به هر چیزی اونو وارد زندگی ما میکنه

    یه اشنایی دارم از من بزرگتره و متاهلم هست ، این هر دوسه روز یه بار یا هرروز یک بار امکان نداره که یه شخص ناشناس بهش زنگ نزنه ، اغلبم کسانی بهش زنگ میزنن که مثل خودش شوخن و اهل مسخره کردن و دست انداختن بقین ، بعضی موقع ها میبینی دختر زنگ میزنه ،بعضی موقع ها پسر

    یه بار بهش گفتم فلانی تو چی تو ذهنت میگذره که اینا از بین چند میلیون شماره ،اشتباهی یا شانسی به تو زنگ میزنن ؟؟؟

    توجه داره زندگی رو میسازه

    یکیم داریم فک کنم تو کامنتی نوشتم که این و چند بار اشنباهی به جای یکی دیگه که مثلا بهشون بدهکار بوده یا هر چی گرفتن کتکش زدن اشتباهی

    خب واقعا شانسیه؟؟؟

    شانسی نیست افکار و توجه ما باورهای ما دارن اتفاقات رو رقم میزنن

    درمورد هر چیزی صحبت میکنم در واقع دارم به جهان سفارشش میدم که برام مهیا کنه

    حالا انتخاب بامنه

    توجه خیلی قدرتمنده و قانون عالی. داره عمل میکنه

    چند وقت پیش پسرخالم درگیر ام آ ای بود برای عمل پاش که فک کنم رباط پاره کرده و قراره عمل بشه ،

    البته خالی از لطف نیست که اینجام یه نکته ای رو بگم

    اینکه ثروت فقط اون پولی که میاد تو حساب نیست ،بلکه اون پولیه که برای ناخواسته ها خرج نمیشه و تو جیبمون میمونه

    پسر خالم دکتر معالجش گفته دوتا سکه میگیرم برای فقط جراحی و حالا هزینه بیمارستان جدا

    و دوتا سکه خرید و 110میلیون تومن ناقابل از جیب رفت برای یک کار ناخواسته یا تو ماشین که داشتم میومدم یه بابایی داشت تعریف میکرد که دستم شکسته و دکتر 80میلیون میخواد برا عملش ،فرد مسنّیم بود و چقدر این الگوها دارن به من میگن که رضا تو اصلا سپاس گزار نیستی و همه چیز انگار برات عادیه

    اینکه چند ساله یک ریال هزینه غیر مترقبه نداشتی حتی یک ریال و ریال به ریال پولتو در راهی که خواستی خرج کردی .

    حالا میخوام از توجه و دلسوزی مادرم و نشستنش پای درد و دل خالم راجب این موضوع بگم که مادرم تو خیال خودش مثلا براش مهمه حال پسرخالم و خالم و اینا و با توجهش به این موضوع الان به سلامتی پای داداشمم دقیقا پارگی رباطه و دکتر گفته زانوت کلا خالی میکنه و به خلاصی میره و یه بار دیگه عکسش رو بنداز که ببینم چه میشه کرد ؟؟؟

    میبینید ؟؟؟؟؟

    سفارش مادرم با پیک رایگان رسید براش

    جهان گف عع چقد باحال دلسوزی میکنی ؟؟؟

    چشم بزار اجابتت کنم و ازش بیشتر بدم بهت

    اینو اگه به مادرم بگم پامیشه پاره میکنه منو

    و اصلا زیر بارش نمیره ،اما خب جهان چه بخوایم چه نخوایم با توجه ما اتفاقات رو رقم میزنه ، البته خب داداشمم به شدت توی مدار ماخواسته ها بود و به همین دلیل میگم که قانون داره دقیق عمل میکنه .

    ههمون ضعف داریم توی این قضیه

    که اقا طرف دهن باز میکنه از مشکلات و بدبختیاش بگه ما گوش میکنیم و فک میکنیم که بی احترامیه حرفشو قطع کنیم یا هر چی ،اما از اونور جهان مثل ما که تعارف داریم و رومون نمیشه نیست ، جهان بر خلاف ما نه تعارف داره و نه رودربایستی داره و قشنگ میزاره توی کاسمون

    همین دیشب یه دوستی هست که میرم ازش خرید کنم بحث باز میشه و حرف اینو و اونو وسط میاره برا خندیدن و نمیگم بد کسی رو میگیم ولی خب حرف از این و اونه توی مکالمه و از همون دیشب که ازش جدا شدم حسم گف که دیگه سراغش نرو و حذفش کن بره و گفتم چشم حتما

    چرا حسم گف چون من درخواستم رشده فردیه رشد شخصیتیه تغییر باورهامه و صددرصد باید شهامت حذف افراد نامناسب و عادات نامناسب و اینارو داشته باشم ،باید تمرین کنم که از این افراد سمی دوری کنم اصن خیلی چیزا واضحه که باید انجام ندم ،خیلی ارنباط ها واضحه که به ذشد من کمک نمیکنه و بدتر هم میکنه ،خی اینارو انجام ندم و بعد هدایت میشم به پله ی بعدی

    باید تمرین کنم تا تعارف رو بزارم کنار

    اونروز یه اهنگ به شدت سمی توی ماشین پخش بود که خیلی راحت یه راننده گفتم که اونو یا عوض کن یا خاموشش کن ،

    میخوام بگم ما با افراد غریبه انگار خیلی راحت تریم و تعارف نداریم ولی متاسفانه یه کم که رابطه صمیمی میشه یا شخص مقابل فامیله یا هر چی باهاش تعارف داریم ، شایدم من اینحوریم ، ولی باید تمرین کنم

    چون تا تغییر بنیادین ایجاد نشه ،نتایج بنیادین تغییر نمیکنه

    تا زمانی که هر شخصی به هر بهوونه ای با صحبت های سمی و چرت و پرت داره باک ما رو سوراخ میکنه ،نمیشه رشد کرد

    تا زمانی که این نشتی های انرژی هست هر چقدرم روی خودم کار کنم با یک مکالمه همش میره پی کارش

    یعنی خیلی وقتها وقتی پای صحبت چرت و پرت هستیم و نه توانایی مدیریت گفتگو و نه اعراض از اون رو داریم و داریم تعارف میکنیم و میگیم کاره زشتیه حرفشو قطع کنم ، اصن حواسمون نیست که این مواقع داریم سره هدفهامون و سره ایندمون معامله میکنیم و بهای نشستن و گوش دادن به این مزخرفات نابودی کانون توجه و اهدافمونه و احساس خوبمون که همه چیز ماست .

    امیدوارم که متعهد باشم و با تمام وجودم روی خودم کار کنم تا با قدرت گرفتن فرکانس هام کلا از مدار این ادمای سمی خارج بشم

    خدایا کمک کن تا شهامت داشته باشیم برای اعراض کردن از سخنان لغو‌بیهوده و ناخواسته ها

    الهی سپاس گزارم

    درپناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      دختر خدا گفته:
      مدت عضویت: 848 روز

      سلام دوست خوبم امیدوارم عالیییی باشی

      اول از همه تحسینت میکنم برای سلامتی و بدن فیتنسی زیبایی که داری

      چقدر ذوق کردم از نوع سپاسگزاریت که گفتی خدایا شکرت ک اینجام و جای دیگه ای نیستم … :)

      الله من واقعا شکرت …

      تحسینت میکنم برای اینکه انقدر موفقیت و آینده ات برات مهمه و تو این مسیر زیبا داری حرکت میکنی و تعهد داری برای هر روز بهتر از دیروز بودن ،تعهد داری برای اینکه مثل 99 درصد مردم دنیا نباشی

      من امروز روز دهم تحول زندگیم بود به لطف خدا مدتیه استمرار پیدا کردم نسبت به تغییر باورهام ،فایلو ک دیدم و کلی لذت بردم از حرفای استاد مثل همیشه اومدم کامنت بذارم ک حسم گفت کامنت شما رو بخونم و چقدر لذت بردم از نگاه و نگرشت دوست خوبم

      بخش هایی از صحبت هاتونو مینویسم که برای هممون یاد اوری بشه :

      وقتی که شخص متعهد میشه که من درمورد مشکلات و بدبختی هرگز صحبت نمیکنم و توجهش رو از این موضوعات برمیداره،طبق قانون جهان اصن کم کم از این چرخه معیوب خارج میشه چون در مورد مشکلات حرف نمیزنه و تمرکزی روشون نداره

      درواقع توجه به هر چیزی اونو وارد زندگی ما میکنه

      درمورد هر چیزی صحبت میکنم در واقع دارم به جهان سفارشش میدم که برام مهیا کنه

      تا تغییر بنیادین ایجاد نشه،نتایج بنیادین تغییر نمیکنه

      یعنی خیلی وقتها وقتی پای صحبت چرت و پرت هستیم و نه توانایی مدیریت گفتگو و نه اعراض از اون رو داریم و داریم تعارف میکنیم و میگیم کاره زشتیه حرفشو قطع کنم،اصن حواسمون نیست که این مواقع داریم سره هدفهامون و سره ایندمون معامله میکنیم و بهای نشستن و گوش دادن به این مزخرفات نابودی کانون توجه و اهدافمونه و احساس خوبمون که همه چیز ماست

      خدایا شکرت برای دوستان الهی

      شکر برای این سایت الهی

      شکر برای حال خوبمون

      شکر برای تمام نعماتی ک برامون عادی شده و حواسمون بهشون نیس

      شکر برای همه نعمت هایی ک با بزرگ شدن ظرف وجودمون بهمون عنایت میکنی الله من….

      دوست خوبم ممنونم ک با مثال هایی ک زدی

      درک حرفهای استاد رو بهتر کردی برامون

      ثابت قدم در این مسیر زیبا و الهی باشی :)

      بهترینها نصیب قلبتون …

      خدایا تو آگاهی به قلبم

      که من تنها تو را میپرستم و تنها

      از تو یاری میجویم …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 774 روز

    10مین ردپاروزشمارزندگی1403/8/13،سلام به خدابه نام خدا.سلام وخداقوت به استادومریم جون وسلام به درختهای باغ بهشت سایت که توسط استادومریم جون آب،خاک،نوروکودمرغوب میدهندوبه صورت تکاملی رشدمی کنیم! وسربه آسمان میبریم پرباروپرمیوه ازمیوه هاومحصولاتمون همه ی بچه هااستفاده میکنند!نیمه ی نوروز1398بودپسرکوچکم شهربیرجندخدمت میکردمنو2تاپسربزرگترم لوازم برداشتیم نگفتیم میریم سفر!گفتیم :شمارومیزاریم محل خدمت تاببینیم چی قسمت میشه!؟که دلتنگ نشه توی روزهای تعطیل ونزدیک13بدربود ح دوداظهربودرسیدیم بیرجند بعدازناهاربردیمش پادگان خوشبختانه فرمانده پادگان همزمان با مارسیدحدودایک ساعتی دم درب پادگان باهم صحبت کردیم که پسرم دلگرم شدبعدخداحافظی کردیم والهی به امیدتو،نگفتیم کجامیریم ؟ولی اون زرنگ بودکه مابه مشهدبرنمیگردیم!ازپادگان واردجاده شدیم سریع زنگزدم دختربرادرم کجایی؟گفت زاهدانیم ،گفتم مابیرجندی داریم میایم زاهدان تعجب کردن عمه دیگرگفت امسال میایم زاهدان چی شده شماداری میای؟! گفتم اومدیم فقط آدرس بده خونه پدرشوهرش بودن .که شب خانه ی عموجانشون دعوت بودن خداوسیله خیرروبرامون ساخت تاشام زاهدان رسیدیم خیلی به ماعزت گذاشتن خداخیرشون بده بعدرفتیم خانه پدرشوهردختربرادرم خونه شون آخریک کوچه بودسربالایی میرفتی کنارکوه بوداینقدرررررر ررزززززززززززیییییییییببببببببااااابابودوخانواده بی نهایت گرم وصمیمی باعزت فکرکنم3روزبودیم بعدرفتیم یادم نیست که به ترتیب بگم فقط به بچه ها گفتم ازمسیری که منوآوردین دیگه….اصلاراهی روکه میرم دوست دارم ازجای دیگه برگردم!غیرازمسافرت شمال که برگشتشم دوست دارم!حالاشیراز، گناوه چقدرگناوه مردم خونگرم داره ازغروب توی خیابونها دم درب فروشگاهامیزدن ومیرقصیدن حال کردیم ماحدوداظهررسیدیم نمازظهروبازارخریدوناهار دوباره بازارتاشب شب کنارساحل جشن ومسابقه بودولی مابایداستراحت میکردیم خیلی نیازبه استراحت داشتیم نگهبانای پارک وقایقها اون فروشنده سوپرگفتند: هرچی خواستین به مابگین تشکرکردیم وخوابیدیم صبح دوباره بازاروخریدوبه خاطرگرما ناهارتوی ماشین جلوی کولرنوشجان کردیم راه افتادیم به سمت اهواز برای شب پیتزاهوس کردن وارداهوازشدیم رفتیم ماشین هندونه فروش آدرس بگیریم وهندونه بخریم بنده خدا گفت :بهتره واردشهرنشین جلوترسه راهه حالاگفته چپ یاراست نمیدونم فقط واردشهرنشین !برین بزرگراه!پسرم پرسیدخوب چرا!؟گفته بودن عربهابعلت حالاهرچی به خاطرجامعه بوددیگه به هم ریختن تیروتفنگ وجنگ وجدال دارن مابه محض خداحافظی توی همون جاده 100مترجلورفتیم یک صدای انفجاری اومدالبته ازنظرماودیدیم ماشین ازکنترل پسرم داره خارج میشه خدایاهنوزحرف بنده خداتوگوش ماست وبه سه راه نرسیدیم به ماتیرزدن!اینها توچندثانیه ازنظرماگذشت پسرم به امروفرمان خداسفت به فرمون چسبیدخیلی هم رانندگیش عالیه،خداروشکرهیچ ماشینی جلومانبودبه سمت راست جاده ماشینوهدایت کردبازهم به قدرت خدااین اتفاق افتاداونقدرماشین به زمین کشیده شدتاجلوی درب یک شرکت بزرگی خدانگه داشت!اینهاهمه وهابیت خداست،به قول پسرم حواسش بودهرماشینی ازکنارمون درهمون حالت میگذشت باتعجب نگاه میکردن وپسرم ته دلش گفته بودخدایاکمکم کن الان اشک توچشمام جمع شده که خدایاچرا!؟چی بود!؟چی شد؟!چرازنده موندیم!؟پیاده شدیم سریع رفتیم جلوماشین دیدیم سمت راست لاستیک ترکیده وپلوس ماشین دررفته بود!نه تیربوده نه تفنگ اینوگفتم :هرچندخبرشادآفرین نیست!ولی اینجای داستان عالیه!هرجارونگاه میکردیم بعدازظهرپنج شنبه همه جاتعطیل!خدابه من اونقدرجبروت داده که گلیم خودموازآب بکشم!رفتم دم درب یک شرکت که خداماشین روتادرب این شرکت رهبری کردوخودبه خودماشین درجاتوقف کرد!درب شیشه ای بودبازکردم صدازدم کسی هست به ماکمک کنه!؟جواب نیومددرلحظه دیدم یک آقای مسن ازماشین پیاده شد.پرسیدبله خانم کاردارین؟اشاره به ماشین وبه سمت ماشین حرکت کردیم .آمددیدو گفت فقط بایدامدادخودروزنگ بزنین!به همسایمون به مشهد زنگ زدم گفت: دوست من مثلادزفوله!به دخترخواهرم زنگزدم گفت : آشناهای مامثلااندیمشک هستند خدایا شهرقریب چکارکنیم؟! الان غروبه بی درپیکرچه کارکنیم؟حاج آقاگفت :بیاابزاربدم انبردست یاچیزهای دیگر برای چی لازم بودنمیدونم ؟!دیدم یک جوانمردی ازدرب پشت همون دفترشرکت اومدداخل دفتر سلام واحوالپرسی کردم ازحاجی پرسیدچی شده!؟براش توضیح دادیم سریع خودشورسوندبه بچه‌ها وماشین گفت: اصلا غصه نخورین شب بیاین بریم خونه مادوطبق س نه مادرم ونه همسرم هیچکس نیست! گفتیم :نه ماخونه نمیایم سه نفرمون بایدیکجاباشیم کنارماشینمون حالاپنکه، تلویزیون ومقداری وسیله خریدیم که توی ماشینه. گفت: پشت دفترشرکت یک اتاق استراحت داریم ببین دوست داری حاج خانم که وسیله ها روازماشین خالی کنین بعدتکلیف ماشینوروشن کنیم .رفتم جاشودیدم نسبتا خوب بودگفتم: مااینجاتنهاباشیم گفت :امنیت داره نگهبان داریم ویک جوان روی سردرب کارگاه به بلندی آلونکی داشت زندگی میکرد وباخیال آسوده رفتیم داخل این شرکت ویاکارگاه خیلی بزرگ بودسگ نگهبان هم داشتن. گفت :اگه امدادخودروبیاد3روزتعطیلی فرداجمعه،روز بعد12فروردین بعد13بدرو بعدهم کارهای اداری ودنگ وفنگ داره الان خودم کارهاروانجام میدم یعنی استادمنوپسربزرگم رفتیم خوابیدیم غروب بود تاساعت 9یا10شب ماشین ازروز اول عالیترشده بودوقتی میگم عالی یعنی عالی وهمون شب روخوابیدیم .گفت :فردابمونین گفتیم نه مامیریم. گفت :پس صبح همچین راه بیفتین که تاشب نشده ازفلان شهرردشین واینقدر ساعت تااونجاراه هست اصلاتواین شهری که میگم حتی سرویس بهداشتی هم نرین چون دست همشون کچه (یعنی امنیت نداره)ماصبح راه افتادیم وبراپسرم خواستگاری هم کردن که دخترخوب سراغ داریم اگه قصدازدواج داری!گفته بودنه متشکرم!تاشب رسیدیم جمکران خوابیدیم صبح تاحرم حصرت معصومه وبه سوی مشهدتاشب خداروشکررسیدیم مشهد!13بدرمشهدتوی خانه ی امن خودمون بودیم .استادجواب سوال چرائیهای خودم روبه یک کلام میتونم بدم برای رسیدن به خدابودشناخت خدای یکتاوخودم!وازهمین جابرای کل مردم دنیادعامیکنم وبرای اون آقایی که به ماجادادوماشینومعجزه واردرست کردچون سفارش شده خداهستیم! وازخطه ی جنوب غرب وجنوب شرق ایران ازاعماق وجودم تشکروقدردانی دارم دست خدایارشون باد .دم همتون گرم!ویک اتفاق نزدیک به بهشتی شدن رودارم برای فایلهای بعدی براتون آرزوی سعادتمندی دارم خدانگهدار باوجوداین اتفاق ازاینکه این کامنت رونوشتم خاطرهابرام تازه شدلذت بردم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    اکرم گفته:
    مدت عضویت: 1110 روز

    سلام استاد عزیز وسلام مریم عزیز

    وسلام دوستان هم فرکانسی

    خدارا هزاران بار شکر میکنم که من را هدایت کرد به جایی که هستم به سایت استاد عزیز

    روز شماره دهم

    به خودم تعهد دادم که فایل های روز شمار را گوش کنم و نکته برداری کنم وکامنتشو در سایت بگذارم تا یه رد پایی برایم باشد

    استاد واقعا درست هست باید صحبت های شما را با طلا نوشت

    وقتی توجه ات را به نا خواسته ها میبری پشت سر هم. برایت همان اتفاق های که نمی خواهی پیش می آیدچند روز پیش یه اتفاق نا خواسته برای یکی از خانواده ام پیش امد و من و بقیه خانواده برای هم میگفتیم وای چرا این طور شد چرا دقت نکرده

    چرا حرف یکی را گوش نداده و خیلی ازاین حرفا بخدا چند روز بعد یه اتفاق همون جور برای یکی از خانواده دوباره افتاد و من بعد کمی فکر کردم و به خودم امدم چون قانون را بلد بود م توجه به مثبت و منفی را بلد بودم ولی یاد نگرفته بودم که برای کسی تعریف نکنم و توجه نکنم کسی هم برایت کاری نمیکند من این کار را یک بیماری حساب میکنم که در وجود هست که باید برای خواهر ها تعریف کنم وقتی که این اتفاق افتاد برایم درس شد و این اتفاق دوم را برای کسی نگفتم و اگاهانه توجه ام را برداشتم و برای هیچ کسی تعریف نکردم

    و حالم خیلی بهترشد وقتی امروز فایل شمارا گوش کردم به خودم گفتم ببین استادم دارمیگه که برا ی دیگران هم تعریف نکن و توجه ات را بردار واقعا استاد درست میفرماید دقیقا درسته

    ومن توجه ام روی مثبت گذاشتم روی سکوت کردن خودم گذاشتم یعنی یاد گرفتم که سکوت کنم سکوت بهتر از حرف منفی است

    و خدارا شکر میکنم که این قانون جهان هستی را یاد گرفتم یادم به گذشته می افتد واقعا برام درس شد که از صب تا شب چه حرف های میزدم و من یاد گرفتم که نه به گذشته فکر کنم و نه در باره اتفاقی که حالم را بد میکند برای کسی تعریف کنم و اقعا واقعا خیلی این فایل درس داشت ومن درسم را گرفتم با ید توجه به خواسته ها باشد نه نا خواسته ها باید زیب دهانم را ببندم

    ممنون استاد گرامی که با صحبت هایتون ما را اگاه تر میکنید

    استاد در پناه الله یکتاشاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مهدی وجدی گفته:
    مدت عضویت: 503 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته و تمام دوستان عزیز

    روز دهم از روزشمار زندگی من

    همانطور که باید مراقب ورودی های ذهن خودمان باشیم

    بیشتر از آن باید مراقب خروجی باشیم

    راجب به هر چیزی صحبت نکنیم مخصوصا مشکلات و گرفتاری هایی که در زندگی داریم

    همه‌ی ما فارغ از تضاد هایی که در زندگیمان رخ میدهد یا وجود دارد نعمت ها و فراوانی های بسیاری ام وجود دارد که میتوانیم راجب به آنها صحبت کنیم و به آنها توجه کنیم

    خواب راحتی که داشته ایم

    تخت گرم و نرمی که داریم

    میتوانیم ببینیم

    حرف بزنیم

    راه برویم

    ورزش کنیم

    عشق بورزیم

    غذاهای خوشمزه ای که میخوریم

    به جای اینکه از مشکلات بگیم راجب به غذای خوشمزه ای که خوردیم بگیم

    راجب به تمرین خوبی که داشتیم حرف بزنیم

    راجب به اتفاقت زیبا هر چند کوچیک و جزئی

    حتما نیازی نیست که یک اتفاق خوب بزرگ در زندگی ما رخ بده تا راجب بهش صحبت کنیم

    اگه نتونیم راجب به اتفاقات خوب کوچیک که توی زندیگمون رخ میده صحبت کنیم

    راجب به اتفاقات خوب بزرگ راجب به موفقیت هامون هم نمیدونیم صحبت کنیم

    وقتی عادت کنیم به صحبت کردم راجب به زیبایی ها فراوانی ها اتفاقات خوب زندگیمون دیگه نمیتونیم راجب به مشلات صحبت کنیم

    چون اینقد اتفاق خوب دیگه از اون فرکانس های خوب که فرستادیم توی زندگیمون رخ میده که جایی واسه مشکل و تضاد باقی نمیمونه

    خداروشکر میکنم که سلامتی دارم

    خداروشکر میکنم که کسب و کار موفق دارم

    خداروشکر که رابطه عاشقانه زیبایی دارم

    خداروشکر بابت اینکه به این سایت هدایت شدم

    خداروشکر بابت اینکه امرور هم تونستم نهایت لذت رو از زندگیم ببرم

    خداروشکر بابت اینکه غذاهای سالم و خوشمزه خوردم

    خدایاشکرت بابت هرچی که تو زندگی دارم

    امیدوارم هرکجا که هستید شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنبا و آخرت باشید خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سمیه خطیبی گفته:
    مدت عضویت: 2150 روز

    سلام استاد عزیز درود بر شما خانم شایسته جان

    امروز روز دهم از سفرنامه من هست

    استاد جان من همیشه پر حرف بودم و عاشق تعریف کردن

    یه جورایی مجلس گردان بودم تو تعریف کردن آدم حواسش نیست یهو میبینه وای از کجا سر درآورد ومن از وقتی که آگاهانه روی فایل‌ها کار می‌کردم دیگه حواسم به کانون تمرکزم بود تا امروز فکر می‌کردم خیلی حواسم جمع

    همین طورم بود ولی راجع به مسائل خودم سعی می‌کردم اصلاً حرف نزنم اگر هم حرف می‌زدم درباره موفقیتم بود

    امروز که فایل روز دهم دانلود کردم باز استاد شما در مورد مسائل شخصی صحبت می‌کردین امروز سر کار من مسئله‌ای پیش اومد که اصلاً به من هم ربطی نداشت ولی چون من همون اول صبح متعهد شده بودم و ظهر که اومدم خونه خیلی دوست داشتم تعریف کنم خیلی سخت بود تازه اینجا فهمیدم که که هم در مورد مسائل خودمون نباید حرف بزنیم و هر ناخواسته که بیرون می‌بینیم دربارش حرف نزنیم

    اون ناخواسته فرقی نمی‌کنه در مورد ما باشه یا در مورد افراد جامعه چون آخر کانون توجه ما را به ناخواسته جلب می‌کرد و اینو هم شما همیشه گفته بودید ولی من فقط از اتفاق‌هایی که در مورد خودم و خانوادم بود صحبت نمی‌کردم وامروز به خاطر رشد کردن و در مدار بالاتر قرار گرفتن

    فهمیدم آقا جان هر مسئله و ناخواسته ای اگه تو دوستش نداری ربطی نداره در مورد کی و چیه تو باید زیپ دهنتو ببندی و استاد امروز فهمیدم که اینقدر هم فک می‌کردم مراقبت نبودم

    ممنونم از شما خانم شایسته عزیز شاید یکسری موارد که به نظر ما شاید مهم نباشه را به یادمون میارید

    چون آدم دوست داره حرف بزنه همین که بخواد مراقبت کنه فک میکنه حرفی برای گفتن نداره تا یه جایی که آگاهانه مراقبت کرد ناخودآگاه کانون توجهش میره روی اتفاقات خوب که برای هممون پیش میاد فقط ما توجهمون رپ ناخواسته ها بود

    فک میکنم اینطور میشه که میگند یه نفر خوش شانس هروقت میره جایی مثلا هوا خوبه چون آگاهانه قبلا از اتفاقات خوب سفر قبلی گفته و بلعکس

    موفق و سربلند و سلامت باشید آرزوی بهترینها را براتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 397 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم و عزیزدلشون و دوستان

    چقدر این فایل کوتاه پربار و عمیق بود خدای من شکرت که من درمدار شنیدن این حرفها قرار گرفتم ،

    من واقعا الانکه به زندگیم به اطرافیانم به خودم به روابطم به همه چیزم که نگاه میکنم تمام حرفهای استاد رو به وضوح میبینم و باهاشون زندگی کردم ،

    استاد من قبل اینکه بیام توی سایت دقیقا همینجور بودم مناظر بودم یه اتفاق ناخواسته بیفته تامن بهمه بگم ببینین من دارن تواین شرایط زندگی میکنم می‌بینید من چقدر دختر قوی هستم اصلا اونچیزی گه شما فکر می کنید نیست ازونجایی که ایمانم ضعیف بود و به چشم زخم اعتقاد داشتم فکر میکردم با اینکار وتعریف ها بهترمیشه واسه همون همیشه نکات مثبتو قایم میکردم آنقدر اینکارو کردم که خودمم کور شدم از دیدن نکات مثبت و فرکانسم رفت پایین و رو مدار تضادها وانقدر تضاد جذب کردم که دیگ واقعا اصلا مثبت نمی دیدم تااینکه خدای مهربون من خدای بخشنده وهدایتگرم هدایتم کرد به این سایت تو اوج ناامیدی وبی ایمانی ،وهزاران بار خداروشکر که الان اینجام واقعا ازروزی که اومدم توسایت وآموزش ها رواندازه درک خودم سعی کردم اجرا کنم اتفاقات خوب برام خیلی رخ داده ینی هرروز رخ میده واقعا از هرلحاظ داره اتفاق خوب برام رخ میده چون حالم خوبه چون به یاد آوردم که من تو آغوش خدام .

    خدایا شکرت که هرروز تو زندگیم معجزه رخ میده

    استاد عاشقتونم عاشق خدایی ام که شما رو سرراه من قرار داد تا ازطریق شما برام نشونه بفرسته.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    Samer گفته:
    مدت عضویت: 1180 روز

    سلام بر استاد عباس منش عزیز و بانو مریم شایسته مهربان.

    سلام بر دوستان عزیزم.

    خانم شایسته و استاد عباس منش عزیز واقعا ازتون سپاسگزارم بخاطر دسته بندی های سایت، چقدر کار رو راحت کردید، خدا خیرتون بده، مدتی هست که دوست دارم فایل های مربوط به کنترل ذهن رو گوش بدم، و وقتی دسته بندی بالا رو دیدم و اینکه مثلا نوشته چند فایل مربوط به این دسته بندی هست و به شکل لیست گذاشتید که راحت بشه انتخاب کرد، چقدر خوشحال شدم، خیلی حس خوب دادید به من، قربونت برم که مثل EQson کلی فکرهای خوب به سرتون میزنه برای تغییرات مهیج درون سایت و آسان کردن آسانیها برای ما.

    راجع به این فایل بگم که، استاد بخدا دم شما گرم که اگر ایده ای لحظه ای هم به ذهنتون برسه اونو ثبت میکنید تا به چشم و گوش ما برسونید و چراغی باشه برای راهمون و اینکه باهاش مسیر رو پیدا کنیم یا تو مسیر بمونیم، این هم پر از حس خوبه.

    زنده و پایدار و سلامت و شاد باشید.

    بسیار خوشحالم که فرزند این خانواده‌ام

    باشد که رستگار و رو به رشد باشم و باشیم.

    در پناه خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: