چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 26

1284 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3254 روز

    به دلیل کمبود عزت نفس میخواهیم متفاوت و خاص دیده شویم

    و توجه ادم های بیشتری را جلب کنیم.

    هر کاری که انجام میدم باید دلیلش رو از خودم بپرسم که چرا دارم من

    این کارو انجام میدم.

    و تمام اتفاقات زندگی من تنها نتیجه فرکانس هایم است.

    و خیلی باید حواسم به فرکانس هایم باشد.

    نمیدانم چرا اخیرا در رزومرگی ها غرق میشوم و از چیز های مهمتر غافل میشوم.

    کاری که باید انجام دهم که این است که متعهد بمانم به توجه به زیبایی ها و کنترل ذهن م.

    زیرا می خواهم زندگی ام را تماما کنترل کنم.

    و سپاسگزار تر باشم و به الهاماتم قلبم گوش دهم.

    و از این روز مرگی بیرون بیایم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    خاطره پارسا گفته:
    مدت عضویت: 3375 روز

    روز دهم

    عجیبه این نوشته منو بیاد چیزی انداخت که سعی میکنم اونو اینجا ثبت کنم تا هم برای خودم ثبت بشه هم شاید بدرد دوستان بخوره.

    ما ساله با این احساس خانوادگی خو گرفتی بیماری درد رنج هم دردی کمک پرستاری نگرانی…همیشه خودمو با وصل کردن و پیدا کردن یه دردی خودمو به این زنجیره هم دردی وصل کردم.واقعا چرا؟چون اینطوری محبت میگرفتم توجه میدیدم بهم وابسته تر میشدیم اخه چرا؟با حرف زدن با بزرگ نمایی با هیجان از دردها و رنجها و بیماری گفتن انگار که تاج پادشاهیه واقعا چه قصدی داشتم .

    چرا اون همه نعمتو ندیدی چرا همیشه سر این طناب هر بار دست یکی بود و همه توجه ها میرفت سراغ اون .چرا تا یکی مریض میشد همه ناراحتی هاشو میبخشیدی و جاشو نگرانی و احساس گناه میگرفت.ایا این هم زمانی ها بی دلیل بود؟

    چطور ادم یه داستانو که هزاران بار تکرار شده رو نمیبینه؟چرا قوی بودن سالم بودن شاد بودن عشق بی قید و شرط توی این چرخه نیست؟

    لازمه بازهم تفکر کرد

    ممنونم از خانم شایسته عزیز و استاد خوبم و خدایی که هدایتگر ماست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2040 روز

    سپاس گذار خداوندی هستم که روز دهم را هم برامون مهیا کرد تا در این سفر همراه خانواده صمیمی باشم.

    واقعیتش ذهن ما چموشه و در هر فرصتی سعی داره تا در مورد هرچیزی صحبت کنه حتی اتفاقات بد.

    ممکن هست شکسته شدن حتی یک لیوان چایی هم خیلی مهم نباشه ولی زخم شدن دست و بریدگی و انجام نشدن کارها که در پی آن اتفاق میافته قطعا شرایط بدتری رو بوجود میاره.

    میتونستیم از این وقایع و حتی خیلی وقایع دیگه دوری کنیم اگر که جلوی دهن خودمون رو بگیریم و افکار خودمون رو کنترل کنیم.

    نیاز به یک تعهد بزرگ هست تا در هر لحضه آگاهانه تصمیم بگیریم آیا این فکری که میخوام در موردش صحبت کنم، اون چیزی هست که من بخوام مجددا تجربه اش کنم یا نه؟

    میشه که ما کم کم افکار رو کنترل کنیم فقط کافیه تا مراقبت کنیم، از خودمون از افکارمون از زندگیمون.

    خدا رو سپاس بابت این فایل.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2195 روز

    سلام به استاد عزیزم وو

    خانم شایسته ی عزیز که چنین فضایی را برای تکامل و تغییر افکار مون بوجود آورد و 🌺🌺🌹🌹🏵🙋‍♀️🙋‍♀️

    دهمین روز از سفرنامه👣👣👣👀

    البته چون من فایل های رایگان استاد عباسمنش تا کنون استفاده کردم

    به نتایج ریز و درشت عالی رسیدم و یکی از این نتایج در مورد چشم زخم بود

    وکلا این افکار چشم زخم 👀🙄 از خانواده و فرهنگ و دین به ما رسیده

    ولی با گوش کردن به فایلهای استاد همان موقع از این بلای خانمانسوز خرافات نجات پیدا کردم و حدود یکسال و نیم هستش که من این باور پوچ و مزخرف را در ذهنم از بین بردم

    هرچند بقول استاد زمان میبره که این افکار خرافه را که مثل سیمان به مغز ما چسبیده را از بین ببریم ولی با توجه به توضیح کامل استاد در مورد چشم زخم و . و آیه وان ایکاد .. دقیقا به این موضوع پی بردم و خدارو شکر ما با

    فرکانس مون به جهان هستی شرایط رو برای خودمان خلق میکنیم

    یادمه در یک فایل سفر به دور آمریکا استاد عباسمنش و خانم شایسته چند مهمان خارجی داشتن که در مورد چشم زخم صحبت شد…. اون خانم سیاهپوست آمریکایی بودن و از اعتقادات ….. و از این مسایل را بهش اعتقاد داشتن .. ولی خوب

    بقول استاد ۹۹ درصد مردم جامعه در مسیر هدایت نیستن

    ولی جای شکر داره که ما حد اقل فهمیدیم که خرافات پوچ و بی اساس چه بلاهایی که سرمون آورده

    والان که در مسیر هدایت الهی قرار گرفتم به لطف فایل های رایگان استاد عباسمنش 🙏🙏🙏

    زندگی من کلی تغییر کرد و ذهنمو تربیت کردم و بطور مداوم و مستعمر به نکات مثبت و زیبایی های اطرافم توجه میکنم

    تلویزیون و ماهواره که بطور کامل جمع شده و در بقیه ی مواقع سعی میکنم از ناخواسته ها اصلا صحبت نکنم و به دیگران و اطرافیانم هم توصعه میکنم راجب چیزای خوب و یا خبرهای خوب با من حرف بزنن..

    هر چند نمیشه جلوی زبان دیگران را بگیریم ولی همین اینکه واقعا فهمیدم که این چیزها گرافه هست و منم با تغییر باورام به ایمان رسیدم .. کلا زیاد توجه نمیکنم…

    مثلا بارها خواهرم در مورد مسایلی غر میزد .. بهش میگفتم به جای غر زدن خداروشکر کن و برای همین مقدار کارات سپاسگذاری کن..

    ناراحت میشد و میگفت من فقط داشتم درد دله میکردم …

    منم میگفتم برای من هم از این درد دله ها نکن .. لطفا از چیزای خوبتون و پیشرفتات و یا خوشحالی هات صحبت کن ….. ولی خب بخاطر همون افکار غلط چشم زدن می ترسید که من چشمش بزنم

    در هر صورت تغییر باور زمان بر هستش و من خدارو شکر میکنم که از این مرحله عبور کردم و فهمیدم دنیا مثل آینه عمل میکنه و هر کاری انجام بدیم و یا راجبش صحبت کنیم دنیا هم همون فرکانس رو دریافت میکنه و در اینجاست که کنترل ذهن به کمکم میاد و مواظب دیده ها ووو شنیده ها وو گفتارم هستم .. البته کار آسونی نیست ولی باید تمرین کرد

    خدایا شکرت 🙏🙏🙏🌹🌹🏵🏵

    خدایا ممنون و سپاسگذارم که در مسیر روشنایی هدایت شدم و من خالق شرایط زندگیم هستم

    با توجه به زیبایی ها و نکات مثبت …. کمتر در معرض این مسایل قرار گرفتم و کمتر با کسانی که به چشم زخم اعتقاد دارن مواجه میشم یا حد اقل کمتر جلوی من از این صحبتها میشه

    دوستان عزیز با کنترل کانون توجه تون

    به زیبایی های جهان هستی و

    دیدن مداوم فایل های استاد که در این باره فایل های ارزشمند رایگان زیادی دارن مطمعن باشید از خرافه عبور کرده و شادی و خوشحالی بیشتر و بیشتری را تجربه میکنید

    و این شادی و خوشحالی را با دیگران هم به اشتراک بذارید🤗🤗🤗🤩🤩

    و از شادی و خوشحالی و موفقیت شما به دیگران هم شادی می بخشید و اگر اونها با شما هم فرکانس نباشند

    جهان اونهارو از شما دور میکنه

    پس نگران حسادت و یا چشم زخم اونها نباشید ..

    چون تمام اعمال هر کس به خود شخص بر میگرده

    در نهایت از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز نهایت سپاسگذاری را دارم

    خدایا سپاس سپاس سپاس🙏🙏🙏🙏

    👀👀👀👀👣👣👣👣👣

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 1981 روز

    سلام خدمت دوستان و استاد عزیز

    بله چقدر خوبه ادم در مورد خوبیها و اتفاقات زیبا و نعمتها و قشنگهای و لحظات عالی تو جهان هستی براش اتفاق می افته صحبت کنه

    چون با این صحبتها انسان فقط تمرکز رو خوبیها خواهد داشت و با این ذهنیت و باور لحظات خوبی رو برای خودش رقم خواهد زد و تو فرکانس و مدار عالی که تو اون لحظه باور دارد قرار خواهد گرفت

    خدایا شکرت بخاطر اتفاقهای خوب و نعمتهای فراوان و سلامتی و پول زیاد و خوشبختی و ازادی برای من رقم میزنی

    ممنون از دوستان هم فرکانسی خودم

    و همچنین از خانواده محترم عباس منش

    🙏🙏🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مسعود گفته:
    مدت عضویت: 1950 روز

    سلام به دوستان خوبم

    توی متن این فایل نوشته شده: “صحبت کردن، قویترین ابزار خلق اتفاقات زندگی مان است”

    من همیشه سعی کردم ک از خوبی های اطرافم بگم و از همین الان خودمو متعهد میکنم ک از خوبی ها بیشتر و بیشتر حرف بزنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سیدمحمد لایق گفته:
    مدت عضویت: 2264 روز

    سلام و درود ب خانواده صمیمی ام

    روز دهم سفرنامه

    درابتدا میخوام از خانم شایسته تشکر کنم بابت عمل ب الهاماتشون و ایجاد این فضا

    من بارها و بارها تو این مدت از این قانون استفاده کردم وواستفاده از این قانون منو ب چیزهایی رسوند که تا همین چند وقت پیشش واسم غیرممکن بنظر میومد ولی آرام آرام و خیلی طبیعی واسم ممکن شد خداروشکر

    خداروسپاسگزارم که جهان رو طوری خلق کرده که هر کس میتونه با باورهای خودش زندگیشو اونجوری که میخواد بسازه

    یکی از تمرین های من اینه که قدم میزنم هنذفری تو گوشم میزارم و راجع ب اتفاقات خوب روزم صحبت میکنم سپاسگزاری میکنم و واسه خودم منطقی ترش میکنم

    ب لطف خدا هر روز ی اتفاق خوب و یا چند اتفاق خوب وتجربه میکنم و خداروشاکرم و از استاد عباسمتش عزیزم خیلی ممنونم که با زبان شیوا اینو بهم آموزش داد تا بتونم زندگی مو اونجوری که بخوام بسازم ،من در ابتدای راه هستم اما ایمان دارم ب قوانین و صحبت های استاد عزیزم و مطمئنم با کار کردن روی باورهام ب طور تکاملی ب بیش از آنچه میخوام میتونم برسم همونطور که استاد عباسمنش و هزاران هزار نفره دیگه رسیدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    زهرا مهدوی گفته:
    مدت عضویت: 2259 روز

    سلام و عرض ادب به همگی

    کاملا با این موضوع موافقم خودم بشخصه باید خیلی بیشتر تمرین کنم تا بهتر بتونم توجه ام رو کنترل کنم

    خاطرات و اتفاق های گذشته یا مرور افراد و کارهاشون سلاح ذهنه تا مارو از توجه به زمان حال دور کنه و متاسفانه یک لحظه هم بیکار نمیشینه … تا از کنترل نفسگیر خاطره قبلی میایی بیرون بعدی بهت هجوم میاره و بعدی و بعدی

    یکی از شگردهایی که بکار میبرم اینه که تو ذهنم اون خاطره قدیمی رو کارگردانی میکنم و اتفاق های دیگه ای رو باهاش رقم میزنم اتفاق های عجیب و غریب و اکشن که بعد لحظاتی تا ذهنم به خودش بیاد و خاطره رو بازبینی کنه ببینه درسته یا نه من کلی حس خوب گرفتم و با کاراکترها بازی کردم و کلی به تخیلم خندیدم و تحسینش کردم

    اونجاس که ذهن منفی و نقادم برای لحظاتی سکوت میکنه و خجالت زده میشه خخخ

    با تکرار این جور اتفاق ها بین خودم و ذهن و پررنگ کردن تصاویر مثبت اولین ثمره اش اینه که برای تعریف کردن دیگه یک کلاغ و چهل کلاغ و اغراق نمیکنم و بیشتر از زیبایی ها یادم میاد و اونجوری که دوست دارم باحس و حال خوب تعریف میکنم

    چون تعریف کردن به صورت ناخوداگاه اتفاق میفته و در لحظه تسلطی بهش نداریم باید از قبل با خودمون مرور کنیم و ذهنمون رو تربیت کنیم تا نکات مثبت رو نگه داره و منفی هارو بندازه زباله… و بعدش ناخوداگاه در تعریف کردن برای دیگران یا حتی خودمون با زیبایی ها و خوبی ها ازمون پذیرایی میکنه

    خودم که عاشق این شگردم و تو صحبت دیگران هم برای کنترل ورودی ها ازش استفاده میکنم و خاطرات دیگران رو هم خودم تدوین میکنم

    هرشب هم قسمتهای جدید سریال رسیدن به خواسته هام رو دارم توی ذهن میبینم

    اینجوری نمیزارم بیکار باشه کار دستم بده

    هر روز بدنبال چیزها و اتفاق های زیباییه تا شب تو سریال ازش استفاده کنه و به دنیای من وسعت بده تمام سعی ام اینه که بهتر و بهتر بتونم ذهنم رو تربیت کنم تا برده حلقه به گوش من باشه

    من یعنی روحی خدایی که هدفش از اومدن به این جهان رو میدونه و بدنبال رسیدن به خواسته هاشه نه بازیچه اتفاقات اطرافش…

    خدارو هزاران مرتبه شکر بابت این اگاهی ها

    دهمین روز سفر به عالم اگاهی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3072 روز

    بنام خدا

    خدایا سپاسگذارم دوباره منو به اینجا هدایت کردی

    سلام استادگرامی

    برای من هم امشب یک تضاد پیش اومد ولی رفتم به دخترم گفتم که نباید بگم وخداوند اززبان شما با منوحرف زد

    پس به امید خدا ازفردادوباره روزم روشروع میکنم بااتفاقات عالی وبخودم قول میدم این قول دادن وعمل کردن به آن خیلی مههمه

    که ازاین به بعد فقط اتفاقات خوشحال کننده رو به دخترم بگم وازخداوند میخواهم مرادراین مسیر کمک کنه الهی به امیدتو

    خدایا من هیچ چیز اتفاقی نیست

    الان که داشتم دیدگاه رو ارسال میکردم ۶روزپیش بازهم به این نشانه هدایت شدم خداداره بامن سخن میگه

    خدایا ازت ممنونم وبه قولم عمل میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3072 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام وعرض ادب به استاد ومریم عزیزم

    کشف یک ترمز دیگر

    وقتی داری به ناخواسته توجه میکنی ومدام داری درموردش حرف میزنی معلومه که در مدار اتفاقات بد وناخواسته قرارمیگیری چون خدا به افکار ماوبه چیزی که درموردش توجه ویا حرف میزنیم ازهمون موضوع یا مشابه آن را وارد زندگی مان میکند

    حالا مریم اینو دارم به خودم میگم اگر میخواهی اتفاق خوب بیفته ودرمدار بالاتر قرار بگیری باید فقط به اتفاقات خوب ومثبت توجه کنید واینطوری اتفاقات وخواسته های زیادی برات رخ میده

    این یعنی هماهنگی و کنترل ذهن

    تنها تورامیپرستم وبس یاری زکس نجوییم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: