چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 42

1284 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1656 روز

    به نام او که همه از او هستیم ..

    سلامی گرم و پرانرژی خدمت شما دوستان عزیز که این بخش از سفرنامه من رو میخونید😊🤚

    از وقتی متوجه شدم که هر نوع توجه ای تبدیل به افکار میشه و اون افکار یک فرکانسی رو به جهان ارسال میکنه که بدون هیچ تعارفی بازتابش به خودم برمیگرده ،به هر چیزی که توجه میکنم سعی میکنم نکته های مثبتش رو

    ببینم ،

    مثلا امروز کنار اتوبان منتظر دوستام بودم و محاسبه کردم که هر ۱۰ ثانیه ۱۰ تا ماشین از رو ب روم میگذشتن .

    میانگین قیمت ماشین هارو زدم روی کمترین قیمت ۵۰ میلیون تومن که هر ۱۰ ثانیه ۵۰۰ میلیون ثروت در حال حرکت بود ،که در دقیقه میشد ۳ میلیارد تومن . در یک ساعت شد ۱۸۰ میلیارد تومن . و در کل روزفقط ۶ ساعت عبور اون ماشین هارو در نظر گرفتم که شد ۱،۰۸۰۰۰۰۰۰۰ یک بیلیاردو هشتاد میلیارد تومن 😁 خلاصه خیلی سرگرمیه خوبیه ، بعضی وقتام که تو مسیرم خونه هارو محاسبه میکنم .

    دوستان من یکم تازه واردم اگه این نوع توجه نادرسته لطفا متوجه ام کنید ،اما اگه درسته لایک بدین ،ممنونم 🙏

    خوشحالم ازینکه اینجا اینهمه دوست مثبت اندیش دارم 🤗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    Darya گفته:
    مدت عضویت: 2114 روز

    با سلام به همه عزیزانم روز دهم سفر

    چقدر زیبا استاد همه چیز رو توضیح میدین

    وچقدر خوب میفهمم که ریشه های مشکلات زندگیمون کجاست

    واقعا چیزی بنام شانس وجود نداره و این ما هستیم که با لحظه به لحظه حرف زدنمون

    کانون توجه‌مون داریم ایندمونو رقم میزنیم

    این ماییم که هر لحظه زندگی خودمون رو میسازیم

    چه خوب و چه بد

    خداروشکر استاد عزیز شما هستید و این آگاهی هارو به ما میدین 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🌺🌺🌺🌺🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    شیما گفته:
    مدت عضویت: 1746 روز

    به نام خدا

    سفرنامه روز دهم :

    بعضی آدم ها مشکلات بدی که براشون رخ میدرو برای دیگران تعریف میکنن وقتی که اتفاقات بد رو تعریف میکنی یاد آوری میکنی در مداری قرار میگیری که این اتفاقات رو بیشتر جذب میکنی در واقع داری به جهان میگی که من شرایط و اتفاقات بیشتری برای تعریف کردن میخوام .

    اگه ما همه تمرکزمون رو بزاریم روی اتفاقات خوب اون هارو تعریف کنیم فارغ از این که چه اتفاقات بدی رخ داده و تعهد بدیم که راجب رویدادهای بد صحبت نکنیم جهان به فرکانس ما پاسخ میده و ما اتفاقات خوب بیشتری رو تجربه میکنیم فقط اتفاقات خوب برای ما میوفته و اتفاقات بد و تجربه نمیکنیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سیدمصطفی میردهقان گفته:
    مدت عضویت: 1890 روز

    سلام

    خدایاشکرت

    خواندن کامنتها برام لذت بخش شده همین امروزرفته بودم کارواش وطرف گفت 45دقیقه ای طول میکشه من هم بدون نگرانی وناراحتی نشستم وکامنت گذاشتم ولذت بردم خیلی هم محکم حرفم روزدم

    قبلی که برم گفتم بهش بادوجارو وباکف بشوره گفت باشه

    دوباره امدپرسید گفتم چون ماشین رومیگذارم روحیاط نیازی نیست بانانو بشورید اوهم رفت

    بعد مدتی یدفه گفت آخرش که بانانو شستید

    نگاه کردم دیدم شاگردش نانو ریخته

    من هم بدونی که ازجام بلندبشم گفتم من که بهتون گفتم باکف بشورید اوهم رفت به شاگردش تذکرداد

    وقتی هم که اومدم همون مبلغی که طی کرده بودیم دادم

    و خداراشاکرم که مدتی هست به وسیله نشانه های این سایت وفایل هاش کارهام رودرست انجام دادم ویکی دیگه ازنکات مثبت این که بلافاصله پی میرم

    خیلی عالی هست باتمرین وتمرکزبرزیبایی هانکات مثبت روبگیم بهش فکرکنیم

    قبلابایددنبال زیبایی بود

    الان زیبای کنارماست درون ماست باماست

    بازهم خدایاشکرت

    نگرشم تغیرکرده

    فکرم تغیرکرده

    رفتارم تغیرکرده

    وهمین جوراتفاقات خوب خواهد افتاد

    چون تومسیرم ودارم لذت میبرم

    درپناه الله شادوثروتمند سعادتمند دردنیا وآخرت باشید کنارسواحل آمریکا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    مژگان ملکی گفته:
    مدت عضویت: 2137 روز

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیز

    سلام به همسفر های گرامی

    من هم از اون ادم هایی هستم که خیلی دوست داره اتفاقات اطرافشو تعریف کنه ولی از وقتی این فایلو گوش دادم خیل خیلی خوب شدم با اینکه اوایل برام سخت بود اما الان خیلی خوب می تونم خودمو کنترل کنم ،این نکته زمانی برام خوب جا افتاد که خواهرم چند ماه پیش راجب یه اتفاق ناخواسته صحبت میکرد و دقیقا همون اتفاق فردای ان روز براش افتاد خودشم کلی تعجب کرده بود که چرا براش رخ داده ولی دلیلشو نمی دونست یا من کسیو دیدم که بیشتر اوقات راجب بیماری شریک عاطفیش صحبت می کرد و بعد از چند ماه که از هم جدا شده بودند دوباره با کسی آشنا شد که دقیقا همون بیماریو داشت این نمونه ها کلی درس برای من داشت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    Abby گفته:
    مدت عضویت: 1783 روز

    به نام خدای مهربونم

    سلام یه أستاد عزیز و مریم مهربون و دوستان عزیز

    من تعهد میکنم از امروز به هیچ عنوان راجب اتفاقات بد زندگیم صحبت نکنم.

    این فایل نشانه امروزم است. خدایا سپاسگزارم منو به این فایل هدایت کردی. خدایا سپااسگزارم بابت همه اتفاقات خوبی که در مسیر زندگیم برام پیش میاد. خدایا سپاسگزارم که هر وقت خواستم راجب اتفاقات بد زندگیم صحبت کنم هدایتم میکنی تا به اتفاقات خوب فکر کنم.

    خدایا سپاسگزارم که هدایتم میکنی فقط زیباییهای زندگیم را ببینم و توجه کنم. خدایا سپاسگزارم که هدایتم میکنی که فقط نواها و صداهای خوب و لذتبخش اطرافم را بشنوم.

    خدایا سپاسگزارم که هدایتم میکنی که دوست داشتن ، محبت کردن ، کمک کردن به دیگران به ذهنم آید و انجامشان بدهم.

    خدایا مهربونم سپاسگزارم که هستی .

    سپاسگزارم برای این همه آرامش، سلامتی و خوشبختی و فراوانی.

    خدا جونم خیلی دوستت دارم و میدونم که تو هم منو دوست داری.

    سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    شاد، سلامت و در پناه خدا🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    یگانه ثروت گفته:
    مدت عضویت: 1758 روز

    سلام استاد عباس‌منش عزیز. سلام به شما و‌ مریم شایسته و هم‌فرکانسی‌های عزیزم.

    دهمین برگ سفرنامه ‌من.

    الان که این فایل رو شنیدم، متوجه شدم که من تا حالا دقیقاً برعکس همین چیزی بودم که شما می‌گید. دقیقاً ‌برعکس. عادت داشتم بدی‌ها رو ببینم و اونها رو بزرگ کنم.

    خدا رو بی‌‌نهایت شکر که دارم می‌فهمم. می‌فهمم که نباید روی نکات منفی تمرکز کنم. اصلاً باید سعی کنم اونها رو نبینم.

    استاد، چرا تا حالا شما رو ندیده بودم؟ کجا بودم من؟ تو کدوم عالم سیر می‌کردم؟

    الان احساس می‌کنم چقدر همه چیز روشن و بدیهی و واضحه. ولی من چون در این مدار و در این فرکانس نبودم، نمی‌دیدیم، نمی‌شنیدم، نمی‌فهمیدم.

    چقدر خوشحالم که امروز نعمت حضور شما و شنیدن صدای شما رو دارم. من می‌خوام هر روز و هر لحظه بهتر و باورمندتر و سپاسگزارتر بشم و درک کاملی از قوانین داشته باشم و از خدا می‌خوام هدایتم کنه.

    ازتون بارها و بارها ممنونم‌ و‌ خدا رو بی‌نهایت شاکرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3255 روز

    کانون توجه من یک ابزار بسیار قدرتمند و شمشیری دو لبه است که میتوانم

    با ان زندگی ام را بسازم یا نابود کنم.

    زیرا تمام اتفاقات زندگی ام بدون استثنا نتیجه ی فرکانس هایم است.

    متعهد بودن توجه به زیبایی ها و سپاسگزاری است.

    زمانی که در لحظه حال زندگی میکنی میتوانی شاهد نعمت های بی انتهای خداوند باشی

    و میبینی که نمیتوانی سپاسگزارشان باشی زیرا اصلا به شماره در نمی ایند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    یونس اشرفی گفته:
    مدت عضویت: 1888 روز

    🌹سلام خدمت استاد گرامی و خانوم شایسته عزیز و تمامی اعضای خانواده 🌹 روز دهم سفرنامه

    من همیشه در ارتباط با ابن موضوع که سعی کنم در مورد اتفاقات خوب حرف بزنم و اتفاقات منفی ک در زندگیم هست برای هیچکس نگم که انصافا کم هم هستش و اگرم جایی باشه میدونم ریششو خودم به وجود اوردم نگم ولی هیچ وقت تعهد به اینکار نداده بودم و شاید بخاطر همین هم گاهی وقتا از این قانون تخطی میکردم……از همین امروز تصمیم میگیرم و تعهد میدم که تحت هیچ شرایط و اوضاعی در مورد هر نوع مسئله نا زیبایی که بهش بر میخورم به هیچکس و هیچ ادمی چیزی نگم و فقط فقط در مورد اتفاقات زیبایی که برام رخ میدهد حرف بزنم..و همین کار به ظاهر ساده میدونم که انقلابی در زندگیم و هر کس دیگه ای میتونه به پا کنه و باز هم خداروشکر میکنم بابت وجود این فضای خوب و سالم و مدار خوبی ک درش قرار دارم برای همگی اعضای خانواده و استاد عزیز و خانوم شایسته ،،سلامتی ،،ثروت و آرامش آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    سعیده و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 2397 روز

    سلام

    از خوندن کامنت دوستان لذت بردم

    واقعا چقدر خوب و دقیق و موشکافانه نوشتنه بودن

    خیلی به این موضوع فکر کردیم( من و همسرم) که چرا دوست داریم در مورد اتفاقات نامناسب زندگیمون با دیگران صحبت کنیم.

    به نظرمون یکی از دلایل این است که چون می خوایم جلب توجه کنیم. برای این که پیش دیگران آدم پر جنب و جوش و فعال به نظر برسیم. برای این که دوست داشتنی باشیم این کارها رو می کنیم. من از اتفاقات نامناسب زندگیم با مامانم صحبت می کنم برای این که مامانم منو بیشتر دوست داشته باشه و احساس ترحمش رو برانگیزم.

    یکی از دوستان خیلی خوب گفته بود که ما تو جمع از مشکلاتمون میگیم برای این که چشممون نزنن. وای که چقدر این شرک در تمام جنبه های زندگیمون ریشه دونده.

    خدایا کمکم کن که فقط و فقط و فقط از اتفاقات خوب زندگیم صحبت کنم و اگه حرف خوبی برای گفتن ندارم دهنمو ببندم.

    توی جمع از وضعیت افتصادی. از سیاست از بیماری و از بدی کردن افراد صحبت نکنم. از خاطرات خوب گذشته صحبت کنیم. از موفقیت هایی که کسب کردیم. صحبت کنیم.

    به قول یکی از دوستان این من هستم که خودم مشکلاتم رو به وجود میارم با کانون توجهم. با صحبت کردن از اتفاقات نامناسب

    وای خدای من چقدر منفی حرف زدن شده عادتمون

    باید آگاهانه این عادت رو ایجاد کنم که فقط و فقط از اتفافات خوب صحبت کنم و بشه جزئی از عادتم جزئی از شخصیتم. خدایا شکرت

    دوست دارم ساعت ها بشینم و در مورد آگاهی هایی که از استاد و فایل ها می گیرم صحبت کنم و بنویسم.

    روز به روز درکم از این آگاهی ها بیشتر میشه.

    لحظه شماری می کنم که شب بشه و همسرم بیاد خونه و باهم فایل ها رو ببینیم و صحبت کنیم و لذت ببریم و خدایا شکرت که فقط دیدن این فایل ها چقدر حس خوبی میده حالا فکر کن که عمل کردن بهشون چه نتایجی رو به همراه میاره . سیلی از موفقیت ها و احساس های عالی . خدایا بازم شکرت

    خدایا بی نهایت شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: