چرا بعضیها خوششانس هستند؟ - صفحه 48
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/12/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-12-31 19:34:522024-07-17 18:36:48چرا بعضیها خوششانس هستند؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیز چقدربه دل میشینه حرفای شما، من که کاملاً قبول دارم وهرروزازخداوندآگاهی بیشتری میخواهم حقیقتاً که ذره ای ظلم نشده به انسان بااین همه اختیار. فقط خدای بزرگ ماروهدایت کنه تااول بخوبی خودمون وبعدخدامون روبشناسیم. من که هرروزسعی میکنم استفاده کنم ازآگاهی هایی که شمابه مامیدین. میخواهم از12قدم شروع کنم به محض اینکه خداکارم روردیف کردوچون به سمت شماهدایتم کرده مطمئن هستم که میخوادبقیه اگاهی هاروبهم بده سپاسگزارم استادعزیز
به نام یگانه خدای هستی سلام براستاد پرهیجان وباذوق ومریم عزیزم که خیلی زحمت میکشین بااین فایل های زیبا ومارا به اگاهی وفراوانی وحال خوب دعوت میکنید استاد عزیز از وقتی که با شما اشناشدم حال درونم عجیب عوض شده وهمینطور زندگیم واز وقتی که عضو سایت عباس منش شدم بیشترین تعقیر رو درخودم دیدم هرچقد سپاس گذارباشم از خداوند متعال که شمارو سرراهم گذاشته بازم کمه وشما دستی از دستان خداوندهستین برای من ممنون وسپاس گذارم از شما من انقد که سبک شدم واعتماد بنفسم بالا رفته همه اطرافیانم منو یه مادرشوهر نمونه میبینن وهمینطور دوتا عروسهام خودم 47 سالمه ویه نوه دارم وهرروز برای تک تکشون شکرگزاری میکنم من همیشه باهمسرم مشاجره داشتیم همسرم اون چیزی نبود که من میخاستم وقتی یکی از فایلهای شمارو گوش میدادم شما گفتین تا وقتی که خودتون تعقیر نکنید نمیتونید دیگران تعقیر بدین ومن اومدم بانوشتن ویژگی های خوب همسرم ونصفشو الکی نوشتم هرروز و چندروز دیگه دیدم همسرم همونیکه من میخاستم واون روز بود که باورم به شما هزاربرار شد وهرروز بیشتر خوشحال وسرحال میشم چون به خدای واقعی نزدیک ونزدیک تر شدم ویک عزر خاهی به شما بدهکارم من چندتا از فایل های شما به دستم رسیده دارم گوش میکنم میدونم شما راضی نیستین وحلال نیست چکار کنم خودم درامد ندارم ونمیتونم از دوازده قدم بگزرم ولی با خودم عهد بستم پول بیاد دستم پولشونو به سایت عباس منش دادکام بپردازم تروخدا راضی باشین تا من خیر ببینم قول میدم دراولین فرصت تصفیه کنم چون الان دنبال درامدم ودوس دارم هرچه زودتر بهش برسم سپاس گذار شما وخدای متعال هستم
با سلام. استاد یه فیلم دیدم از کریس رونالدو که نوجوون بود و یه جایی بود داشتن گزارش تهیه میکردن چندنفر ایستاده بودن و گزارشگر داشت ازشون میپرسید که بهترین بازیکن جهان کیه؟ هر کدوم یه فوتبالیست معروف رو گفتن وقتی به رونالدو رسید گفت من! همه بهش خندیدن. بعد قسمت بعدی فیلم موقعی بود که سالها بعد از اون، توی یه گردهمایی با حضور صدها نفر شرکت کننده برای معرفی بهترین بازیکن فوتبال کریس رونالدو رو معرفی کردند. و وقتی جایزه اش رو گرفت سالن رفت روی هوا…
با آرزوئ موفقیت و پیروزی در تمامی مراتب و مراحل زندگی برای شما استاد عزیز و گروه تحقیقاتی عباسمنش
درود فراوان خدمت استاد عباس منش عزیزم
بسیار بسیار فایل زیبا و تاثیر گذاری بود برایه من
اول میخوام در مورد اینکه چطور با شما آشنا شدم بگم و اینکه چطور شد که عضو سایت شدم و به خانواده بزرگ شما پیوستم من الان کافه فست فود دارم و قبلش کافه تریا داشتم اولین باری که اسم شما رو شنیدم داخل کافه داشتم کتاب موفقیت میخوندم تقریبا هر روز من کتاب مختلف میگرفتم مطالعه میکردم .تا یه مشتری جدید برام اومد و بعد چند روز که میومد میدید من همش کتاب موفقیتی مطالعه میکنم گفت من یه شخصی رو دنبال میکنم و یکی دوره هاشو با دوستام شریکی خریدیم ولی ایشون گفته به جز افراد خانواده به کسی نباید بدی .ولی تو خیلی دنبال موفقیت هستی از صبح میایی کافه تا شب همش مطالعه میکنی اینو بهت هدیه میکنم امیدوارم استاد هم راضی باشه .منم فایلو گرفتم صوتی بود اون موقع فایل و من شب گوش دادم تا آخر فایل واقعیت چیزی نفهمیدم و دنبال نکردم دیگه .و تا چند وقت پیش هم واقعا فکر میکردم که بعضی ها خوش شانسن.و بعضیا نیستن و اینکه اگه من شهر به دنیا اومده بودم و اینکه دوستان یا اقوامی داشتم که به من در راه بیزینس کمک میکردن من میتونستم موفق بشم.خلاصه نمیخوام خیلی طولانی کنم حرفمو تا تقریبا 9 ماه پیش من یه روز ظهر همش بیرون کافه راه میرفتم میگفتم باید چیکار کنم تا موفقیت رو به دست بیارم دیگه 5 ساله دارم کاسبی میکنم ولی اون آرزوهایی که داشتم هیچ کدوم تقریبا بهشون نرسیدم شاید باورتون نشه ولی همینجوری ناخودآگاه یه حسی بهم گفت اون فایلی رو که قبلا گوش دادی به نام عباس منش سرچ کن .و این شد که من فایلا رو دیدم یه چند باری هم با ایمیلم میومد وارد سایت بشم رمز درست میزدم ولی بازم وارد نمیشد باز میرفتم رمز بازیابی میکردم اونو میزدم بازم نمیشد.میگفتم خب ولش کن دوباره هفته بعد حسم بهم میگفت برو الان و اینبار زدم وارد شدم ولی عضو نمیشدم تا یکی دو ماه .بعد که فایلایه رایگان دیدم و سعی کردم بهشون عمل کنم فقط تنها چیزی که بهش دست پیدا کردم حال خوب خوشحالی بود.و تا امروز که دارم اولین نظرمو مینویسم براتون تقریبا همینطور بوده با یکی دوتا اتفاق خوب که تونستم تجربه کنم.و امشب تصمیم گرفتم که فردا دوره اصول کسب کار و بخرم.امیدوارم بتونم به قوانین عمل کنم.منم مثل شما یک بنده خوب باشم برایه خدا.و یک انسان موفق و ثروتمند …خیلی خوشحال شدم نظرمو نوشتم براتون.اگر بین این کامنتم باوری اشتباه رو دیدین دارم خیلی خوشحالم میکنیین که بهم یادآوری کنیین تا بتونم بهتر به قوانین عمل کنم.متشکرم از شما اوقات به کام باشه انشالله
سلام به همه دوستان استاد گل.
اینو یه رد پایی برای خودم میزارم و تحسین و تایید قوانین.
منچند روزی هست بهم یه کاری گفته شد که این کار یکی از ترس هایی بود که همیشه داشتم 3روز بود بهم گفته شد انجام بدم ولی پام میلغزید دچار شک شده بودم، هی پیش خودم میگفتم ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفت است غلبه کن ولی 2باره ترس داشت مغلوبم میکرد.
1 سال بود از فایل های رایگان استفاده میکروم بطور جدی و اولین فایلی کد خریدم خیلی هدایتی قانون آفرینش بود(هدایت شده بودم به بخش 5 قانون آفرینش)کار کردم بعدش 2باره از بخش اول مرور کردم.چند روز دیگه رو فایل ها کار نمیکردم و حتی بخاطر امتحانات دانشگاه تمرینها رو انجام نمیدادم تمرکزم رو امتحان بود و قشنگ حس کردم و دیدم از مسیر دارم خارج میشم و باز هم نتیجه عمل نکردن به قانون مشخص،تادیشب خیلی فکر میکردم به این موضوع، رفتم زیر دوش،
تجسم کردم خونه ویلایی چوبیم تو دل طبیعت پشت یه میز گرد خیلی زیبا منو استاد نشسته بودیم و من هم راهنمایی خواستم از استاد بابت اون 2راهیم.
خیلی قشنگ و ساده تو سایت به این فایل هدایت شدم، جوابم گرفتم
سپاسگزارم از قوانین.
به لطف پرودگار وهاب امروز هم بخش 4 قانون آفرینش خریداری میکنم تا برسم به بخش 5 که هدایت شده بودم بهش.
من بار های بار دیدم چشیدم ازینکه از قوانین استفاده کردم چه نتایج عالی گرفتم و همه چی روال برام پیش میره و وقتی که خیلی موزیانه خودم باعث شدم از قوانین استفاده نکنم چی برام پیش اومد و چه اتفاقات رو تجربه کردم..
سپاس پروردگار عزیزم که همیشه توی همه چیز هدایت میشم سمت عالیترین ها بهترین ها و ازین به بعد هر شرایط جدیدی پیش اومد بهم همین که حس آرامش کنم نسبتش راحت و با دلی قرص و محکم میرم و تجربه میکنم چرا که همه چیز هر روز هی بهتر بهتر بهتر میشه و نعمات بیشتر بیشتر بیشتر میشه و من فقط به سمت عالیترین ها هدایت میشم همیشه هر لحظه از پروردگارم میخوام هدایتم کنه.
به لطف الله همه چی امروز خودش چیده میشه برام تو مسیر
سپاسگزارم (1401/10/21)
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد گرامی و بانو مریم،
من میخوام یه رد پا بذارم اینجا ولی چون به تازگی عضو شدم هنوز سردرگمم که کجا باید چی نوشت ولی خب من مینویسم اینجا زیر این فایل درختای رنگی رنگی که منو جذب خودش کرد. من یکی از اون ادم های خوش شانس دنیام که به تازگی درکش کردم اون هم با آموزه های استاد و توجه کردن به مسیر گذشته م، چون تا قبل از اون فکر میکردم چیز عادی هست، من چندتا خصوصیت دارم که به مرور زمان در وجودم قوی تر میشه و عامل این همه موفقیت رو هم اینها میدونم یکی اعتماد به نفس هست که فکر میکنم به دلیل فرزند بزرگ خانواده بودن و بها دادن بهم بود، من سه تا برادر دارم که پدرم همیشه میگفت دخترم یه طرف سه تا پسرم یه طرف 🤪، بعد هم کتاب خوندن از بچگی و دنبال پیشرفت بودن و متفاوت فکر کردن از بقیه آدم ها و اینکه من هرکار دلم بخاد باید انجام بدم، خیلی ها میکن از یک دندگی ت هست که انقدر اصرار میکنی به خواسته هات، خلاصه با همین خصوصیات میخواستم دانشگاه قبول بشم و شدم به دلیل یکسری مشکلات خانوادگی و بی تجربگی من و نبود آموزش درست یکم مسیر پیشرفتم کند و تا دوسال اول کارشناسی زیاد حال خوبی نداشتم ولی چون یک شخصیت شاد و سرزنده دایم درحال رقص و گشت و گذار شناخته شده بودم باعث میشد در مقابل بقیه نشون ندم که وضعیت مناسب نیست و خداروشکر سریع خودمو پیدا کردم و تصمیم گرفتم ارشد رو تهران قبول بشم واونجا محیط بزرگه و خوبه، حتی نرفته بودم تهران تا اون موقع، من ترم 7 کارشناسی امتحان دادم و از دانشگاه همون من تنها نفری بودم که با رتیه 20 دانشگاه تهران قبول شدم بعد که دوستان متوجه شدن میگفتن ای خدا این دختر کی وقت کرد درس بخونه همش درحال رقص و ساز زدن و شلوغی بود. خلاصه رفتم تهران یک حس آرامش تمام وجودم رو گرفت و اون موقع بحث فرکانس رو نمیدونستم ولی الان میفهمم که بخاطر قرار گرفتن در مسیر درستم و هم فرکانس خودم بوده اون حال، به سرعت پیشرفت کردم، همه استادا منو دوست داشتن چون کم سن بودم در مقایسه با بقیه و آپدیت خیلی سریع به دختر زرنگ مشهور شدم،تز ارشدمم با موفقیت دفاع کردم خواستم دکتری بخونم و همون سال امتحان دادم که رتبه م 5 شد وبا وجود اینکه همه میدونستن من قوی هستم حتی زبان انگلیسیم از بقیه کاندیدا بهتر بود و حتی در آزمون مصاحبه رتبه اول رو آورده بودم استاد راهنمام که بمن میگفت دختر خوبمی تو، بهم امتیاز مصاحبه کمتر داد و من با اختلاف نیم نمره قبول نشدم. اولش فوق العاده ناراحت بودم که چرا منو نگرفتن و من بجز دانشگاه تهران هیجا نمیرم، استادم گفت یک خانمی هست سنش زیاده چند سال مونده و…. تو هنوز وقت داری سال بعد بیا، اینجا خیلی مهمه( من به شدت عاشق رفتن به خارج بودم و فکر میکردم فقط از طریق فرصت مطالعاتی دکتری میشه رفت اصلا با قانون آشنایی نداشتم). خلاصه من اون سال پشت کنکور دکتری موندم و گفتن بخدا سال بعد باید با رتبه یک برم که حرفی نباشه، و من رتبه یک شدم با همون لج بازی که از خودم سراغ داشتم خخخخ 😆، دیگه خوشیام شروع شد، رفتم سر کار، باز کلاس زبانم رفتم، سرکار به سرعت جای خودمو پیدا کردم یه جوری معاون بودم ولی عملا حقوق زیادی نداشتم کلا باورام مشگل داشت ولی از لحاظ ارتباطات بی نهایت قوی بودم و هستم، طوری که بعدا محل کارم رفت لواسان و به دلیل کرونا دانشگاه تعطیل شد و منم مجبور بودم محل کارم باشم، رئیس شرکتمون یه آپارتمان بهم داد که اونجا باشم محل کارمم طبقه پایین بود وای خدا چه لذت ها و خوشحالی ها که من اونجا تجربه کردم، باغهای میوه، ماشین های لاگچری، هوای خوب، حس استقلال و اعتماد به نفسی که با مدیریت اینها روز به روز بیشتر میشد و به خودم میگفتم این پاداش خوبی هاته، در دوران کرونا که همه افسرده شده بودن من نشستم زبان خوندم، مقاله های تزم رو نوشتم، سی وی م رو قوی کردم و بعد که میخواستم اقدام کنم برا فرصت به راحتی پذیرش گرفتم از آمریکا و سوئد، برعکس بقیه دوستان که حتی جواب ایمیلشونم نمیدادن میومدن پیش من تورو خدا برا ما ایمیل بنویس تو دستت جادوییه، به استاد آمریکا ساعت 1 شب خودمون پیام میدادم که اون بخونه به دلیل اختلاف ساعت، به شوخی میگفت دلنیا تو الان باید خواب باشی چرا بیداری برو بخواب، دوستام میگفتن تو خیلی عجیبی باهات شوخی هم میکنن بدو برا ما نامه بنویس خخخ، متاسفانه به دلیل باورهای غلط امریکا نشد ولی الان سوید هستم و به تازگی با استاد آشنا شدم دارم نقص هام رو اصلاح میکنم، و دلیل قبول نشدنم سال اول دکتری هم فهمیدم، تمام ورودی های اون سال 95 از جمله اون خانم که به جای من گرفتن نتونستند برن خارج از کشور ولی سال بعد 96 هم اکثرا نتونستن ولی شرایط بهتر بود و من از بورسیه دانشگاه استفاده کردم و آومدم، چند وقت پیش هم برگشتم ایران تسویه م رو انجام دادم و آلان باز برگشتم سوئد و تا چند وقت دیگه هم برای پسداک میرم آمریکا، اینجا واقعا خدا رو شناختم، انقدر خوشحالم که هر روز کلی اتفاق خوب افتاده برام حتی حساب بانکی که برای دوستان باز نکرده بودن برای من باز کردن، کلی آدم خوب و دوست پیدا کردم انقدر فضا شادیه که من میگم بهشت سوئد و ادمای اینجا همشون فرشته ن، الان واقعا تصمیم گرفتم درست آموزش ببینم قوانین دنیا رو درک کنم و تمام تجربیاتی که داشتم داره بهم میگه من طبق قانون پیش رفتم بدون اینکه بدونم ولی الان که آگاهانه دارم کنترل میکنم چند ماه هست و نوشته م نکات مثبت رو باور نکردنیه، یه نکته دیگه بگم که خیلی بامزه است، چند وقت پیش موقع برگشتم به ایران 8 عدد گوشی همراه هم بود که دوستان اینجا فرستاده بودن برای خانواده هاشون من استرس اینو داشتم وای خدا بهم گیر ندن تو فرودگاه که موقعی که داشتن چک میگردن یک آدم شیک و پیک که ظاهرا رییس بود گفت خانم تو برو نمیخاد چک بشی من رفتم ولی باز برگشتم که چمدونمو بدم چک کنن، گفت ااا توکه برگشتی گفتم یادم رفت بدم چک کنن، اقاهه گفت وقتی من میگم برو یعنی برو دیگه برنگردخخخ به غرورش برخورده بود، فقط گفتم خدایا شکرررررت، خیلی طولانی شد ولی انقد اتفاق ریز و خوشمزه دارم که جا نمیشه وگرنه میشه کلی با هم بخندیم.اینو بگم من کلا ورودی هام رو ناخوداگاه کنترل کرده بودم، اینستاگرام و شبکه های اجتماعی بجز واتساپ یا تلگرام اونم برای ارتباط معمولی استفاده نمیکردم، ذهنم روی خواسته هام بود و همیشه به فکر خوشحالی خودم و دیگران بودم دوستان فوق العاده ای دارم خیلی ها دوست دارن با من فقط بیان بیرون میگن شلوغی خوش میگذره و از هیچکس نمیترسی، حتی میگن قسمت ترس مغزت اصلا فعال نیست، چند وقت پیش یه مسافرت برام پیش اومد یکی از دوستانی که در سوید اشنا شده بودم اومد ایران با مادرش بردمشون مسافرت خیلی از خودم خوشم آومد برای مدیریت یه سفر ده روزه، از رزرو هتل تا جاهای دیدنی رستوران های خوب و کلی خاطره خوب که برامون موند، اینا رو بگم من خیلی هم کم سن هستم 30 سالمه ولی اندازه یک آدم 100 ساله خاطره و تجربه دارم که خدا رو شکر میکنم که انقدر توانایی بهم داده تازه اول راهم خوشیام هنوز مونده، الان دارم طبق آموزش پیش میرم مطمعنم که خدا منو هدایت کرده که دیگه سربه هوا نباشم من با این همه استعداد مسیر درست رو برم، مرررسی از همتون، امیدوارم با این کامنت حس و حالتون خوب بشه و نگران نباشید حس و حال خوب همیشه اصله، تغییر نگرش به سمت مثبتا مسیر آدم رو مشخص میکنه، به حرف دلتون گوش بدید بهترین راهنماست، خدایا شرکررت بابت این فرصت و استاد گرامی و همراه مهربونش خانم مریم، خوش و خررم باشید
سلام عزیزم ،یکی بدونه خدا ،واقعا لذت بردم از خوندن کامنتت،کلی حس خوب گرفتم ،کلی حال خوب داشت حرفات ،انگار اون انرژی و حس و شلوغیت بهم منتقل شد ،انقدر عشق تو حرفات زیاد بود انگار حس کردم منم با تو بودم ،دمت گرم دختر قدرتمند و سر زنده بهترین ها رو برات آرزو دارم 😍
سلام فاطمه بانو عزیز،
خیلی خوشحالم که کامنتم قابل استفاده بود همینکه برای لحظه ای شادی رو منتقل کردم و انرژی رو در کاینات به جریان درآوردم باعث خوشحالیه. امیدوارم همه ما در این مسیر بتونیم آگاه تر بشیم، و از نعمتهای خداوند که برای ما آفریده شده تمام و کمال استفاده کنیم.
سلام به کسی که داره این متن رو میخونه🦋
من چند روز پیش این فایل رو گوش دادم و شاید حدود ده دقیقه بعدش یه اتفاق مثبت برام افتاد مثل پیشنهاد تفریح و روز های پایانی تابستون بود و منم با کمال میل پذیرفتم و همین شد که این چند روز گذشته به شدت بهم خوش گذشته و تک تک اتفاقاتی که میومد تو دلم که کاش اینجوری میشد کاش فلان اتفاق پیش میومد برام پیش آمد و منم با ذوق توی یادداشت های گوشیم این به اصطلاح ( خوش شانسی ) ها رو مینویسم و فکر میکنم دفترچه ی شانس یه چیزه فانتزی و بچه گانه نیست، اتفاقا خیلی زیبا برای من کار کرد و همچنان می خوام ازش استفاده کنم✨
به نام خداوند بخشنده و مهربان
خدایا شکرت بابت این آگاهی
واقعا ما انتخاب میکنیم خوش شانس یا بدبخت باشیم خداروشکر همیشه خوش شانس بودم همه جا باور داشتم
چه قدر خوب که وقتی هدایتی از جانب خدا میاد دوتا چهار تا نکنی مثلا ایده راه اندازی شغل جدید البته با شرایط فعلی ما بهمون الهام میشه و خداروشکر درجا من فهمیدم وقتی یه چیزی یه الهامی میاد مثلا شغلت رو ترک کن که ازش متنفری یا نمیتونه خرج هزینه های آخرت ماهت بده و هرچیز دیگه سریع باید بهش الهام کنی یا ایده میاد این فایل گوش کن اینجا برو به فلانی زنگ بزن و نباید منطقی کنیم
یعنی باید با تمرکز بالا فقط باید تمرکز کنم روی این باورهایی که از خانواده جامعه دادن
از هرفرصتی و هدایت خدا استفاده کنیم چون قدم اول برداری هدایت میشوی با استفاده قانون همه چیز میشود
به نام الله یکتا خداونده یکتا و بی نیار
سلام استاده عزیزو مهربان سلام خانومه شایسته و سلام به همه دوستان هم مسیر
امروز که این فایلو گوش کردم چندین باااار تیکه صحبت های استاد رو گوش کردم
چه قدر احساسم عالی شد
احساس میکنم تو مسیری قدم گذاشتم که تمامه دنیا دارن تلاشه بیهوده و آزمایشات میکنن تا تازه گوشه ای از چیز هایی که من تو چند دیقه میتونم بفهممو بدست بیارن
اینکه شانسو خودمون رقم میزنیم اینکه خودمون هر اتفاقیدلمون بخواد رو رقم میزنیم
اینو همون روزه اول که وارد سایت استاد شدم درک کردم ولی خیلییی ها بعداز چندییییین سال تحقیقو جستوجو تازه به گوشه ای از این اگاهی میرسن
خداروشکر واقعا که هر لحظه دارم به این مسیر دلنگیز بیشتر افتخار میکنم
هر لحظه به خداوند وابسته تر میشوم، زیباترین وابستگی جهان وابسته بودن به رب العالمینه
خدایا شکررررت
دیدن این زیبایی ها
دقیق الان تو ایران محرمه و وقتی این فایلو دیدم به این فکر کردم که اونجا فرقش اینکه دقیقا مردم دور وایمیسن و وسطه راه شادی تقسیم میشه شکلاتو شورو ذوق تقسیم میشه
و این تصورو کردم که من هم اونجام
یه لحظه خودمو تکون دادم که اون گردنبندا رو با دست بگیرم یا از تو جعبه شکلات بردارم
چه لذت بخشه وقتی همه جا پر شده از شادی بچه های کوچیک راحت شادیشونو تقسیم میکنن کسی بهشون نمیگه اینجا برو اونجا نرو
کسی وسطه خیابون نمیپره تا شکلات برداره
هرکسی به سبک شخصیه خودش داره لذت میبره از این جشن زیبا
ماشین هایی که خیلییی راحت پشت هم با نظم رد میشن، راننده حتی وقتی جلوش خالیه گاز نمیده که زودتر برسه انگار تو همون لحظه راضیو داره لذت میبره
مردمی که با هیجان اون گردنبندارو سمت بقیه پرت میکنن و خوشحالیشونو با بقیه تقسیم میکنن
خبری از غذای نذریه پخش شده رو زمین نیست خبری از صدای تبل های ازار دهنده نیست خبری از جلب توجه کردن نیست
همه ادمها بدونه نیاز به توجه از زندگی لذت میبرن
کسیو ندیدم که سیگارشو تو بینه جمعیت دود کنه تو صورته بقیه کسیو ندیدم که با اونیکی سره جا دعوا کنه چقدرررر این کشور بی نظیره
البته که کشورو شهره خودم هم تحسین میکنم بابت زیبایی های خودش و تو هر شرایطی سعی میکنم نکات مثبت رو استخراج کنم و به احساس خوب برسم
مثلا وقتی از تبل زدنو دیدن مراسمات برای تاسوعا عاشورا خوشم نمیاد به جای فکر کردن به اینکه این چه وضعشه یا این دیگه جه مراسمیو فلان.. به خودم میگم خب اونا که قانون رو نمیدونم بعد به خودم میگم خب چه نکات مثبتی میتونم از همین چیزهای ازاردهنده بیرون بکشم
بعد میگم خب نکات مثبتش اینکه من میتونم اون تایمی که همه جا تعطیله به راحتی یه جای دیدنی برم که تو اون تایم خلوته یا تو خونه بشینم و از فایل های استاد و دیدن زیباییها لذت ببرم یا به خودم میگم نگاه کن غذای رایگان هم برات آوردن یا میگم نگاه کن شعله زرد رایگان هم برات اوردن
وقتی در لحظه سپاسگذار میشم و به همین شرایط به ظاهر بد هم به دنباله نکات مثبت و توجه به اون نکات میگردم کمکم میبینم که چیزهای ازار دهنده کمرنگ تر میشه
و منی که خواستم دیدنه شادیها لذتها و نعنت های بیشتره، بیشتر مقابلم قرار میگیره
الان تورو زهای محرم که میرم بیرون ادمهاییو میبینم که با تمام وجود دارن میخندن، شادیه بچه ها میبینم ماشین هایی که تا قبل از کار کردن روخودم همیشه در حال پخشه نوحه بودن این روزا فقط صدای اهنگ شاد ازشون میشنوم، مغازه دارهایی رو میبینم که درحال شوخی کردن با مشتری هستن، فروشگاهی نظرمو جلب میکنه که پره مشتریه و کلی فروش داره و…
خلاصه واقعا جهان قوانینشو تو هر لحظه بهم ثابت میکنه که مهم نیست کجامو اطرافم چه خبره من با ایمان حرکت میکنم اطرافم رو جهان درست میکنه
واقعا تجسمه بودن تو کشوره امریکا و دیدن شادیه مردم و بودن تو اون کشور برام خیلیییی جذابه
خداروشکر خانومه شایسته انقدر زیبا این قشنگیارو به ما هم نشان میدن
خداروشکر بابت آگاهی های امروزم
ثروت و سعادت را در این دنیا و در آخرت برای همه آرزومندم🌹
قربون استادپرهیجان خودمون.
تصوراینکه استادفایل منوبخونه ولذت ببره واسمموبه خاطربسپاره ،بی نهایت باعث شعف وشادی من میشه .امیدوارم منم یکی ازاون شاگرداش باشم .
باتوجه به قوانینی که ازاستادیادگرفتم شانس تودرون ماوباماس.
هیچ اتفاق بیرونی باعث ایجادشانس نمیشه .اینووقتی فهمیدم که باچشمای خودم دیدم کسی یه بارفقط مثلامحصولی که قرعه براش گذاشته بودن راخریدوبه اسمش دراومد.درحالیکه کسانی رامیشناسم که گاهی خیلی هم هزینه میکنن ولی توقرعه کشی برنده نمیشن .وهمیشه برام علامت سوال بودکه چطورمیشه اینطورآدم برنده میشه ؟وهیچ وقت به هیچ جوابی نرسیدم تااینکه باقوانین استادآشناشدم ومتوجه شدم واکنشهاوفرکانسهایی که به جهان میدیم چقدرتوعوامل بیرونی ما،دخیل هستن .
استادعرض کردن نتایج تغییرات خودتون وسپاسگزاریهاتون رابنویسید:چشم .
قانون سپاسگزاری وگرفتن پاداش ازجهان ولذت بردن ازهرآنچه که داریم ،یکی ازدرسهای بزرگ من بود.وچقدربااستفاده ازاین قانون ،به احساس خوب رسیدم
چقدرباعث شده داشته هاموبیشترببینم .هرنعمتی که دارم قدر،دانش باشم .خودموباکسی مقایسه نکنم .حس میکنم خداخوشحال میشه من نعمتهاشومیبینم وازش تشکرمیکنم واونم ازطریق جهان اتفاقات بهتری رابرای من رقم میزنه .باچیزهایی که دراطرافم هست خوشحال میشم ودنبال چیزخاصی نیستم البته خواسته هاموبه جهان دادم ولی کنترلش نمیکنم که لحظه ی حال راازدست بدم .ازاین لحظه لذت میبرم وطبق قانون تکامل، صبوری میکنم تابه جاهای خوبشم برسم .
به قول استادلذت بردن ازمسیروفراموش نمیکنم .اگه الان بتونم آرامش داشته باشم وشادباشم بعدهاهم میتونم به این طریق زندگی کنم .ولی اگه دنبال بهونه ای برای شادبودنم ،می گردم حتی اگه بدستش هم بیارم ،اونطورازش لذت نمیبرم .
درس بزرگ دیگه ای که گرفتم اینه که تولحظه اگه برنامم عوض شد،یابه مشکلی برخوردم یابه هرطریقی تضادی بوجوداومد،بدون چون وچرا،بپذیرمش ودنبال راه حلش باشم به جای اینکه شکوه وشکایت کنم.
اینکه به نقاط مثبت افرادتوجه کنم .حتی اگه عصبانی هستم بتونم ذهنم راکنترل کنم وشده به مثبتهای اطرافم نگاه کنم ،اینکاروانجام بدم تاازاون حس منفی بیرون بیام .
همیشه یادم باشه که ،این منم که دارم اتفاقات روزم راخلق میکنم .اگه به این باوررسیده باشم دیگه ازکسی توقعی ندارم وخیلی مراقب ومواظب رفتارهای خودم هستم .
اتفاقات ناجالب رابه چشم درسهای بزرگ وسنگین خودم میبینم که فقط برای رشدمن اومدن .
درس دیگه اینکه منتظرکسی برای خوشحال کردن خودم نباشم وهمیشه خودم خودموباهرکاری یاچیزی ،خوشحال کنم.
برای خودم ارزش واحترام قائل باشم تاجهان هم بهم ارزش بده .
باورقلبی به خداوایمان به خداوهدایت خداتوامورکارام ،واااای عاشق این قانونشم که من کاری نکنم بزارم هدایت بشم .همیشش لذت بردم فقط لازمه ی کاراینه که توبخواهی وبعدهدایت خدارامی بینی .
به اندازه ای که باورش میکنیم اتفاقات خوب رابرای خودمون خلق می کنیم نه بیشترونه کمتر.
حضورگرم خداراتوزندگیم خیلی خیلی بیشترازقبل ،مشاهده میکنم .وازاین طریق چقدبه آرامش بیشتری دست پیداکردم .
قانون فراوانی راکه دیگه نگم برات ،عالیه .فوق العادس .بزرگ فکرمی کنیم وبزرگ اتفاق میفته .بدون اینکه چیزی کم بشه .
لذت بردن ازتنهایی .
ایجادروابط سالم
بالابردن عزت نفس واعتمادبه نفست
کنارگذاشتن واهمیت ندادن به قضاوتهای دیگران
دنبال تاییدوتحسین نکردن ازطرف کسی
سپاسگزاری به خاطرهمه چیزحتی چیزهای خیلی کوچیک .
لذت بردن ازطبیعت ودیدن زیبایی های جهان درهرجاوهرمکان .
آشتی بامرگ ووحشت نکردن ازش .
دست ازمقاومت برداشتن ،ریختن خیلی ازترسهام .
بخام بگم خیلی زیادن .دستم خسته شد🥴
فقط همینوبگم که استادعاشقتم وبی نهایت به خاطرت سپاسگزاری میکنم .
اوایل هرچی میخاستم بگم ،میگفتم عباس منش گف ولی الان دیگه توخونه هم استادخطابتون میکنم .
چقدخوشحالم که چنین استادجیگری دارم .ندیدم مطابقت عزیزم .درپناه الله یکتاهمیشه خوش بدرخشی .