چرا امریکا اینقدر ثروتمند است؟

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

چند روز پیش پسرم به من خبر داد به خاطر عید شکر گزاری، یک هفته مدارس تعطیل است. عید شکر گزاری، یکی از بزرگترین اعیاد مردم آمریکا است. سال‌ها پیش مردمی که برای اولین بار به این کشور مهاجرت کردند، در پایان فصل درو تصمیم گرفتند به خاطر خاک حاصلخیز و نعمت‌هایی که خداوند از طریق طبیعت پربرکت این سرزمین به آنها ارزانی داشته، یک روز را به سپاس گزاری اختصاص دهند.

با خود گفتم: چه دیدگاه زیبایی

من طبیعتِ پر برکت، ثروت و موفقیت این کشور و آرامش افرادی که با آنها برخود کرده‌ام را به این دیدگاه نسبت می‌دهم و این دیدگاه واقعاً ستودنی است.

رابطه مستقیمی وجود دارد میان این دیدگاه و تجاربی که این مردم از نعمت‌های خداوند در زندگی‌شان دارند. از باران‌های همیشگی، طبیعتِ سرسبز، رودخانه‌های پرآب گرفته تا جنگل‌های مملو از حیواناتی چون آهو و بوقلمون و … که اجازه دارند به خاطر وفور بیش از حد، در فصل‌های خاصی از سال شکار کنند.

تفاوت در میزان نعمت‌ها نیست زیرا جهانِ خداوند مملو از نعمت و برکت است، بلکه تفاوت در میزانِ دریافتِ نعمت‌هاست. تفاوتِ در فرکانسِ این مردم است، در دیدگاه سپاس گزارانه و رضایت شان از زندگی به خاطر این دیدگاه.

مهم‌ترین قانون این است که: فقط افرادی اجازه دریافت نعمت‌های بیشتر را دارند که در فرکانس و مدار آن قرار بگیرند و راهِ ورود به این مدار، سپاس گزاری است.

اگر می‌خواهی واردِ این مدار شوی، همین حالا با سپاس گزاری، وجودت را پذیرای نعمت‌های بیشتر کن. لازم نیست منتظر اتفاق بزرگی بمانی، کافی است بتوانی همین حالا نعمت‌های زندگی‌ات را ببینی و تأییدشان کنی.

آنگاه نتایج ات  تو را بُهت زده می کند. زیرا همین کار ساده، تو را به مسیرهایی وصل می‌کند که در آنجا نعمت ها و برکات زیادی منتظر ملاقاتِ توست.

اما سپاسگزار بودن پشتوانه می خواهد و  فقط باورهای قدرتمندکننده ای می تواند این خصوصیت را پشتیبانی کند که هم فراوانی ثروت ها و نعمت ها در جهان را باور دارد و هم در وجودش احساسِ لیاقت برای تجربه آن فراوانی را ساخته است.

برای همین است که چنین ویژگی ای:

قادر است به جای حسادت نسبت به دستاوردهای دیگران، لب به تحسین شان بگشاید

قادر است از هر آنچه که بر مبنای حرص، طمع و عجله است و نمودی است از شانسی که فقط یک بار در خانه ات را می زند، از مسیر تکاملی رشد خود لذت ببرد و به خاطر لحظه به لحظه ی این مسیر سپاس گزار بماند.

به جای نگرانی از آینده، نعمت های کنونی زندگی اش را ببیند و به خاطرشان سپاس گزار باشد

ایمان دارم راهِ رسیدن به آرزوهایت، منظورم همان چیزهایی است که الان حسرت داشتن شان را داری، همان چیزهایی که نداشتن شان سبب ناسپاسی ات شده، از مسیر دیدن نعمت‌های کنونی زندگی‌ات و سپاس گزاری بخاطر شان، می‌گذرد.

پس همین حالا قلم و کاغذی بردار و نعمت‌هایت را از کوچکترین تا بزرگترین، بنویس تا ببینی همین الان نیز  قادر به سپاس گزاری بابتِ همه شان نیستی…

از سلامتی‌ات شروع کن. از بینایی‌ات، شنوایی‌ات. از اینکه قادری مزه غذاها را بچشی. از اینکه دستانی داری که به تو اجازه نوازش فرزند، همسر، پدر و مادرت را می‌دهد.

از اینکه می‌توانی موسیقی های دلنوازی را بشنوی و به آرامش برسی. از اینکه می‌توانی متنی زیبا بخوانی، قادری با تغییر نگاهت، اتفاقات بهتری وارد زندگی ات نمایی، قادری حرف بزنی و با کلامت به دیگران آرامش ببخشی

و اگر به این مثالها ادامه دهم، مطمئناً این متن هرگز تمام نخواهد شد. مطمئنم اگر تو نیز به این کار ادامه دهی، هرگز قادر به نوشتنِ همه نعمت‌های زندگی‌ات نخواهی بود. حتی اگر تا پایانِ عمر تصمیم به انجامِ این کار بگیری. زیرا نعمت‌های زندگی‌ات همیشه چندین پله جلوتر خواهند بود.

منتظر خواندن نظرات زیبایتان در بخش نظرات همین صفحه هستم.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    308MB
    26 دقیقه
  • فایل صوتی چرا امریکا اینقدر ثروتمند است؟
    23MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

706 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آزاده مدرس» در این صفحه: 2
  1. -
    آزاده مدرس گفته:
    مدت عضویت: 1751 روز

    سلام خداجونم

    این دلنوشته ی منه واسه تو

    نه واسه اینکه ثروت و نعمتی ازت بخوام

    فقط واسه اینکه وقتی عباسمنش داشت از تشکر و قدردانی از تو می گفت

    حس کردم شکرگزاری حق ته

    بس که خوبی،…

    بس که سنگ تموم گذاشتی برام

    و من چقد دیر دیدم

    چقد دیر دارم ازت تشکر می کنم

    آره تو بزرگی

    و همین الان داری بهم می گی تو همیشه شکرگزاری کردی

    پرتکرار ترین واژه ت شکرگزاری ه

    اما من هیچ وقت اینو داد نزدم

    می دونی رب من

    تو لایق این هستی که شکرگزاری ازت رو داد بزنم

    و به همه بگم مونس منی و من برای این موضوع ازت ممنونم

    بهت بگم دستم و گرفتی مسیر سلوکم و با من قدم به قدم تاتا تی ای کردی و هر روز تشویقم کردی

    با صبوری با قدم های کوچیک من اومدی جلو و هر روز خودت تو

    قلاب مو کشیدی و منو به اینجا رسوندی که قلبم گرم گرم شده

    چون شعله ی عشق تو توش داره غوغا می کنه

    می خوام ازت تشکر کنم که عباسمنش و مریم و هزارتا دوست رو جلوم گذاشتی تا ببینم تا شاید غبار جلو چشمم بره کنار

    وقتی حرف هاشو می شنیدم

    وقتایی که عباسمنش داد می زد و قسم می خوره که بابا باور کنید منو

    می دونی اون اوایل حتی تحمل شنیدن صدا ش رو نداشتم و می گفتم خوب باشه تو راس می گی!!!

    ولی الان روزی نیست که نشنومش که ازت بگه

    از تو و قوانین ت

    و من کیف نکنم

    ممنونم عباسمنش

    درست همون وقتایی که مریم دوربین و گرفت دستش و با وجود همه ی مخالفت ها آروم آروم ما رو بُرد تو دل روزمرگی این آدم

    وقتایی که تو دل واقعیت زندگی کنترل ذهن رو دیدیم تازه به چشمم اومد که

    آزاده هستن آدمایی که جور دیگه رفتار می کنن

    فکر می کنن

    باور می کنن

    و من همون روزا چقد ذوق زده بودم و چقدر قدردان استقامت مریم شدم و تحسین ش کردم که دختری از دیار من کرمان قشنگم مث من عاشق عکس و فیلم و داره اینقدر تصویر فوق العاده رو به تصویر می کشه

    تازه فهمیدم یه دیونه ی دیگه هم هست تو دنیا که از زیبایی ها فیلم می گیره

    اما همین دختر سرزنده و مشتاق با هوش بالاش داره به من نشون می ده که عباسمنش فقط این حرف ها رو واسه قشنگی و کلاس های آموزش ش نمی گه

    ” داره اونها رو زندگی می کنه”

    متشکرم ازت مریم و چقدر برای بودنت خدا رو شاکرم

    بازم باش برامون

    چقدر ممنونم از کامنت های دوستام

    که می خوندم و یادمی گرفتم

    اون اوایل خوندن کامنت ها رو مسخره ترین کار دنیا می دونستم

    خب که چی

    یه مشت آدم بیکار دور هم جم شدن و قربون صدقه ی هم می رن!!

    اما خدا می دونم

    چقدر از تو دل همین کامنت ها آموزش ها برام شفاف تر شدن،

    یه روز که عباسمنش می گفت

    بخونید کامنت ها رو

    من هر صبح اولین کارم چک کردن کامنت های شماهاست

    تازه اون موقع بود که درهای بیماری از برکت و فهمیدن و عمل کردن برام باز شد

    چون اعتماد کردم

    خداجونم شکرت که بهم اعتماد کردن رو بخشیدی

    و حالا یکی از ذوق های بلند شدن و شروع روزم همین خوندن کامنت هااااست!

    یکی از کارهایی که باهاش روی وجود مقدس خدا،

    روی جا افتادن قوانین و درس ها و آموزش ها کمک م می کنه!

    واااای که چقدر خدا

    با خوندن این کامنت ها به ایمانم برکت بخشید

    ممنونم از تک تک تون

    ممنونم خدا که رد پای تو توی همه ی این اتفاق ها هست

    مرسی که هدایتگرم بودی

    مرسی که هدایت منو به عهده گرفتی

    مرسی که اینقدر روی وعده هات هستی

    چی بگم که روز و شب و نصف شب کمر همت بستی که تو خواب و بیداری هدایتم کنی

    آموزش م بدی

    خنده م می گیره که نصف شب بیدارم می کنی و باهام حرف می زنی و از قوانین ت می گی

    آخ من قربون اون ذوق و شوق ت بشم که بهم می گی

    راستی آزاده این م هست

    اونجا از عباسمنش شنیدیش، تو اون کامنت خوندیش ولی ازش گذشتی!!!

    من فدات نشم

    من شکرگذاری ت نکنم آخه دلبر ناز من!

    من اصلا دوس دارم مث تو که دربست تمام کار و زندگی ت رو تعطیل کردی و کنار منی

    باهام زندگی می کنی

    منم می خوام تمام روز و شبم شکرگزار تو باشم

    الهی من فدات شم تو بهم توفیق بده که شکرگزار دمادم تو باشم

    درست دارم صدات رو بلندتر و بیشتر بشنوم تازه گیا قشنگ می تونم توی قلبم حس ت کنم

    بعضی جاها سراپا گوشم

    صدات توی وجودم جوری بلندی و ملکوت می گیره که همون لحظه بهش عمل می کنم

    می خوام این توفیق همیشگی باشه

    می خوام صدای تو بلند و واضح باشه

    نه به این قانع نیستم

    می خوام

    اصلا منی در کار نباشه و فقط تو باشی

    تو حرف بزنی

    تو گوش بدی

    تو عمل کنی

    تو کیف کنی

    تو بخندی

    تو برقصی

    و من فقط بگم شکرت

    شکرت

    هزاران بار شکرت که هستی

    که کلام منی

    که قدم های منی

    که اقدام منی

    آخ

    چی بگم که سزاوار شکرگزاری تو باشه

    دلم یه روز یا یه هفته در سال واسه شکرگزاری نمی خواد

    دلم هر روز شکرگزاری رو می خواد

    دلم می خواد همش باهام حرف بزنی

    و من مسخ تو باشم

    تازه دلم می خواد این حرف زدن هات رو کش بدی

    همنجور که با سلیمان و موسی و ابراهیم غرق حرف می شدی

    ازت می خوام بهم تقلب برسونی که چی بگم او جوابت

    تا ذوق زده ت کنم

    تا حرف زدن هامون تا همیشه باشه

    خداجونم شکرت که منو شنونده ی خوبی کردی تا بشنوم حرفااااتو

    تو هم تو چشام نگاه کنی و بگی واااای چه خوبه که تو هستی

    و می تونم برات حرف بزنم

    منم ذوق زده شم

    از تو بگم

    بگم شکرت که بهم قلب دادی

    یه قلب خوشرنگ و تپنده و زنده

    یه قلب قوی که خون رو به همه ی تنم می رسونه

    خداجونم مرسی که اونو خونه ی خودت کردی و توش زندگی می کنی

    قلبی که صبوری می کنه برام

    برام تعریف می کنه از تو

    بهم اطمینان می ده که تو هستی

    و حامی منی

    قلبی که بهم می گی من هواتو دارم

    من پشتتم

    برو جلو دردونه ی من!

    قربونت بشم که داری بهم یاد می دی موحد بودن یعنی چی؟!

    و چه قشنگ پای منو و مسیر سلوکم صبوری کردی تا برم همه ی دور هام رو بزنم و تو نگاهم کردی

    نه مخالفتی کردی

    نه جلومو گرفتی

    بعد که خسته و کوفته برگشتم پیش ت

    ناامید از خودم

    ناامید از خودم

    و برات گریه کردم و گفتم دیگه بریدم

    تو بغلم کردی

    واااای اون روز رو یادم نمی ره که تو گوشم گفتی نترس جوجه رنگی، من هستم!

    یادته ذهن سرکشم اومد و داد زد

    تو هستی؟!

    اون روزا که همه چیزا رو من سر و سامان دادم تو کجا بودی؟! اون روزا که حسرت خیلی ها بوده،

    اون روزا که کلی موفق بودم اون روزا تو کجا بودی

    و تو نگاه کردی به من

    تو چشمام دل زدی و هیچی نگفتی!

    من اما دست ذهنم و گرفتم

    بهش گفتم ازت ممنونم

    تو فوق العاده ایی

    با تجربه ایی

    تجربه ی خودت و کلی آدم های دوست داشتنی یا حتی ناشناس

    اما اینبار بیا باهم پا به یه مسیر جدید بزاریم

    نترس

    این مسیر مسیر مستقیم ه

    مسیر آسانی ها

    مسیر وفور و نعمت

    من کلی یاد گرفته بودم

    از آموزش های عباسمنش

    از تجربه هایی که تو دل کامنت ها بود

    از دیدن آدم هایی تو زندگیم

    آدمای دور و نزدیک که با این آموزش ها هدایت شده بودن به مسیر مستقیم

    به مسیر آسونی ها

    اینبار دیگه تجربه ی خودم نبود

    تجربه ی کلی آدم بود

    تجربه مریم و سید بود

    که دارم می بینم شون

    تجربه ی عباسمنش ی بود که می گفت:

    عاااااااقا جون تسلیم باش و بگو چشم!

    وااای یهویی ذهن بازیگوش و باهوش من

    ذهن با زکاوت و عاشق تجربه های جدید

    ذهنی که هر روز به دنبال آموزش های جدید ه

    ذهنی که آره راس می گه کلی نتیجه او دستش داره

    اونم با من یه دل شد و تسلیم شدیم و گفتیم

    چشم

    آره می دونم

    خیلی طول کشید

    بعد از ٨٢٠ روز

    تسلیمم و می گم چشم

    ولی برام ارزشمنده

    این انسجام ذهن و قلبم

    اینکه هر دوشون حرف شون یکی شده

    اینکه حرف تو رو گوش دادن

    تو به قلبم گفتی بیا و بنویس و داد بزن

    شکرگزار باش از

    همه ی کسانی که اینجا دور هم هستیم

    خداجونم شکرت برای تسلیم بودنم

    همین تسلیم بودن رو هم تو توفیق شو بهم دادی

    می دونی قربونت برم این روزا اینقدر نوای تو توی قلبم بلند شده

    اینقدر دلبری هات برام زیاد شده که با افتخار تسلیم تو می شوم

    مهربونم

    همدمم

    آخه من چی بگم که تو کل زندگی ت رو گذاشتی کنار و میای تا با من قدم بزنی

    قهوه بخوری

    خرید کنی

    تا منو بخندونی

    تا منو به رقص بیاری

    تو وفور و فراوانی جهانت رو بهم نشون بدی

    تو حتی شب و نصف شب و دم صب داری باهام حرف می زنی

    اینقدر صدات بلند شده که نمی تونم نشنومت

    من غرق تو ام

    و تو عاشق منی

    و من شکرگزار تو ام

    شکرت واسه نجواها عاشقانه ت زیر گوشم

    شکرت برای نور زندگی م

    به من توفیق بندگان ت رو بده

    من چی دارم می گم، به این بندگان برکت بده

    برکت بده تا موحدترین بنده ی تو باشم

    اصلا اینجا دیگه نمی شه یه حرف هایی زد

    بیا باهم بریم

    یه کافی شاپ همین الان

    تا بقیه ی خصوصی هامون رو چشم تو چشم

    رو در رو باهات بگم خدای دوست داشتنی من

    رب من

    استاد عباسمنش عزیز

    مریم شایسته

    و همه ی دوستای خوبم

    صدها هزار بار شکرت

    برای بودنتون

    آزاده مدرس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    آزاده مدرس گفته:
    مدت عضویت: 1751 روز

    مریم عزیز

    کلی از دیدن پیامی که از قلبت برام نوشتی حس خوب گرفتم

    متشکرم عزیزم

    الهی همیشه در آغوش و پناه خداوند باشی و حس خوب داشته باشی

    فک کن دردونه ی خدا بودن چه حس قشنگ و نابی ه

    من توی همین سایت یادگرفتم اصلی ترین کار من احساس خوب داشتن و شکرگزاری کردن و فهمیدن و درک خداونده

    وقتی به این درک برسم

    فرکانس م بالاتر می ره

    و خود به خود وارد فرکانس خداگونه می شم و اونجا شرایط، ایده ها، موقعیت هایی وارد زندگی م می شه که جریان ورودی نعمت ها و ثروت ها رو برام بیشتر می کنه،

    می دونی مریم جان

    قبلا برای وارد شدن نعمت های بیشتر سعی می کردم

    دست و پا می زدم

    و تقریبا خسته و به سختی به نعمت هام می رسیدم

    عالی بود

    و خدا رو بابت ش بی نهایت سپاسگزارم

    اما الان می دونم پول یه انرژی ه

    یه فرکانس ه

    من اگه فرکانسم رو بالا ببرم

    فرکانس م رو خداگونه کنم

    خود به خود نعمت های بیشتری وارد زندگی م می شه!

    این رو بارها و بارها توی زندگی خیلی ها دیده بودم

    که فرد اصلا کار نمی کرد

    کسب و کاری نداشت

    اما ایمان و باور قوی داشته و داره و به لطف این باورهای خداگونه به راحتی ثروت و نعمت های بیشتری رو تجربه می کنه!

    یا پول به وفور و آسانی وارد زندگی و کسب و کار خیلی ها می شه

    آموزش های این سایت

    ذهن من رو روشن کرد

    که اصلا لازم به فعالیت فیزیکی زیاد برای بدست آوردن نعمت ها نیست،

    نعمت وثروت توی جنبه های مختلف یه جور دیگه وارد زندگی من می شه!

    لازمه باورهای درست داشته باشی و فرکانس ت رو بالاتر ببری و تکامل ت رو طی کنی تا توی اون فرکانس جدید تثبیت بشی و انوقت جادو اتفاق می افته!

    و چی می تونه از این قشنگ تر و ساده تر باشه که تو با معاشرت به خودِ خدا

    و وصل شدن بهش

    فارغ از اتفاق های بیرون

    با شکرگزاری

    با خوندن و شنیدن و نوشتن درموردش به این فرکانس جادویی برسی

    همنطور که سلیمان و ابراهیم و موسی و یوسف و عباسمنش و مریم شایسته و میلیون ها آدم دیگه با یک ارتباط و وصل دائمی، با احساس خوب داشتن بهش رسیدن!

    مریم عزیز

    پاسخ ت به کامنت من

    کلی شور و اشتیاق رو برای من زنده کرد

    منو توی احساس لطیف ت شریک بدون!

    در پناه نور و عشق الهی باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: