چرا ترامپ رئیس جمهور آمریکا شد؟!

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

اگر با قوانین کیهانی به اتفاقات اخیر در جریان انتخاباتِ ریاست جمهوری امریکا و نتیجه‌ای که حاصل شد نگاه کنیم، به این نتیجه می رسیم که دو عامل در شکل گیری این نتیجه، نقش داشت:

  1. باورهای ترامپ
  2. فرکانس های غالبِ مردم آمریکا.

اگر رفتارها، حرف ها و استراتژی ترامپ را بررسی و با قواعد و قالب هایی که دنیای سیاست برای پیروزی یک حزب در نظر گرفته است مقایسه کنیم، حتی خوشبینانه ترین نگاه، استدلال و منطق نمی‌تواند به این نتیجه برسد که فردی با چنین رفتارهایی برنده میدان شود. ترامپ نه تنها هیچ قواعدی را رعایت نکرد، هیچکدام از فاکتورهای لازم برای برنده شدن را نداشت، بلکه حتی در درون حزب جمهوری خواه نیز محبوب نبود و سوال اینجاست:

چه عاملی این فرد را پیروز میدان کرده است؟”

معمولا مفسران جواب این سوال را در رفتارهای ترامپ جستجو می کنند. اما من یاد گرفته‌ام هر اتفاقی را بر اساس این قانون بسنجم که:

تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء حاصل فرکانس های خودمان است.

ما موجوداتی فرکانسی هستیم که وارد جهانی شده‌ایم که سیستم آن «پاسخگویی به فرکانس‌های ماست».

به همین دلیل رفتار هدایت کننده در این مواقع، پرسیدن سوالاتی است که ما را به سمت اصل هدایت می‌کند و در تشخیص اصل از فرع توانا می‌سازد:

سوالاتی از این قبیل که:

این فرد چه باورهایی ساخته است و در چه فضای فرکانسی‌ای قرار دارد؟

چقدر عزت نفس دارد؟

چقدر خودش و توانایی هایش را باور دارد

چقدر فارغ از نگاه و نظر دیگران خودش را لایق این نتایج می‌داند؟

وقتی باورهای ترامپ را بررسی می‌کنیم، با فردی مواجه می شویم که فارغ از قواعد و قالب‌های موجود، سبکِ زندگیِ خودش را دارد. جمله معروفی در کتابش دارد که می‌گوید: من خودم و خدای خودم را باور دارم و فارغ از اینکه دیگران چه نظری درباره‌ی من دارند، من بر اساسِ آنچه عمل می‌کنم که درونم به من می‌گوید.

به همین دلیل با اینکه هیچ قواعدی را رعایت نکرده، هیچ فاکتورِ واضحی برای ریاست جمهوری در او دیده نمی‌شود، فردی که هرگز نه تنها دنیای سیاست را نمی‌شناسد، بلکه رفتارهای مناسبی هم ندارد و از نظر دنیای سیاست، فردی کاملا شکست خورده در قاعده‌ی بازی است، حتی هیچ اخلاقیاتی را نیز رعایت نکرده، اما نتیجه در هیچ منطقی نمی‌تواند بگنجد.

چنین اتفاقاتی ثابت می‌کند که “عزت نفس همه چیز است“.

یادتان باشد قوانین موفقیت را در تفسیرهای منطقی نجویید، بلکه در درونِ باورهایی بجویید که فرد را دست به عمل می کند حتی زمانی که همه چیز در ظاهر علیه او باشد و سپس آن عزت نفسِ هدایت کننده، به تنهایی از عهده‌ی همه چیز بر می آید و جهان را با تمام قوایش حامیِ تو در رسیدن به خواسته ات می کند. منظورم عزت نفسی توحیدی است که فارغ از هر دین و مذهبی، به تو یادآور می‌شود که:

آیا می توانی فقط روی نیرویی حساب کنی که رابطه‌اش با تو دائمی است و وعده‌اش هدایت تو به سمت خواسته‌هایت و برعهده گرفتنِ چگونگیِ انجام‌شان است

«پاسخ به این سوال، مشخص کننده ی نتیجه ی نهایی درباره‌ی خواسته‌هایت است.»

وقتی فردی، سدهایی را  نادیده می‌گیرد که دیگران در قالب قوانینِ منطقی بر سرِ راهِ موفقیت اش گذاشته‌اند و فقط به نیروی هدایتگر درونی‌اش اعتماد و بر اساس سبکِ شخصی خودش و باورهایش پیش می‌رود، همه‌ی جهان حتی مخالفانش نیز به او کمک می‌کنند تا به هدفش برسد. همان‌گونه که فرکانس های مخالفانِ ترامپ، به یاری او شتافت تا رئیس جمهور شود.

در تمامِ این مدت من فقط دو گروه را در آمریکا دیدم: گروه موافقان ترامپ و گروه مخالفانِ ترامپ… که البته گروه مخالفان ِ ترامپ، تعدادشان خیلی بیشتر بود.

اما گروهی به عنوانِ موافقانِ کلینتون، دیده نمی‌شد. آنها به جای تمرکز بر پیروزی کلینتون، فقط می‌خواستند کاری کنند تا ترامپ انتخاب نشود ( تمرکز بر ناخواسته هاشان). جالب این جاست که همه ی این فرکانس‌ها، هم‌جهت با هدفِ ترامپ و کمک به او برای پیروزی بود. رای مردم آمریکا ترامپ را برنده نکرد، بکله فرکانس های غالب این اتفاق را رقم زد.

این مثالِ خوبی است برای ساختنِ این باور که: انسان می‌تواند به هر آنچه می‌خواهد برسد اگر باورهای مناسب را در خود ایجاد و هیچ قالب محدود کننده‌ای را نپذیرد.

اگر تصمیم بگیرد فارغ از چشم و هم‌چشمی‌های عرف و نیاز به تأییدِ دیگران، رابطه‌اش با خدای درونش را بسازد، تنها به کمکِ حرکت بر اساسِ سبکِ شخصیِ زندگی‌اش، قدرت را از قالب های محدودکننده عرف جامعه گرفته و به باورهای خودش بدهد.

اگر تصمیم بگیرد آنچه را که نمی‌خواهد و دوست ندارد، نادیده گرفته و به قولِ قرآن فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ نموده و فقط بر آنچه می‌خواهد متمرکز شود.

این یک قانون است که به هر آنچه که توجه کنید، آن را در فرکانس خود و سپس در تجربه‌ی خود فعال می‌کنید.

سید حسین عباس‌منش


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    365MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی چرا ترامپ رئیس جمهور آمریکا شد؟!
    28MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

484 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زينب ثنايي مقدم» در این صفحه: 1
  1. -
    زينب ثنايي مقدم گفته:
    مدت عضویت: 2591 روز

    98/8/10

    نزدیک به ٣ سال هست که این فایل ضبط شده و ترامپ هنوز رئیس جمهوره،قوانین هم همان قوانین ثابت الهی هستند

    باورها : خلق تجربه ها

    احساس خوب : اتفاقات خوب

    فرکانسی که ارسال کرده ای : پاسخ جهان با هم جنس همان فرکانس

    ارسال فرکانس : خلق همان با قانون رهایی

    باور : یقین و اطمینان به رخداد اتفاقی

    این جهان بازی بیش نیست..

    حالا تو این بازی میخوام خودم باشم و تجربه کنم خواسته های ارزشمندم رو الهامات مقدسم رو یا میخوام همراهی کنم انسان هایی رو که وجودی از وجود خودم هستند ولی قانون این زندگی رو بلد نیستند و افسار و سپردن به ذهن خلاقشون زندگیشون پر از نمیشود ها و نبود هاست با توجه به باورهایی که در ذهنشون ساختن..

    من از سال گذشته همین موقع ها،دانشگاه رو رها کردم و رفتم تو دل تجربه ها

    چندین شغل رو عوض کردم

    هر کدومشون دنیایی بود برای خودش

    و چیزی که الان در این روزها دارم تجربش میکنم،باریستایی هستش..

    روزای اول شجاعت گفتنش رو نداشتم به خانواده،که اصلا محیطش چطوره،تا چه ساعتی اونجام،همکار خانم ندارم..

    بعد چند روزی پا گذاشتم رو ترسم و با ایمان و شجاعت گفتم

    یادم نمیاد حتی یک نفر هم تایید کرده باشه کاری که میکنم رو..

    من یک دخترم..محیط کافه سالم نیست..اخر و عاقبت نداره..تهش چی..پول نداره..دختر تا این موقع نباید سرکار باشه..بیا برو یه شغل دولتی که تهش یه حقوقی بگیری..ما خجالت میکشیم بگیم تو چیکار میکنی..اونجا کاری که میکنی خیلی سطح پایینه…اونجا محیطش مردونس..

    و همه ی اینا نشان از باورها و نگاه این افراد هست و هم مداری من و فرکانس هایی که ارسال کردم و این حرف ها رو شنیدم……

    چه قشنگ هدایت شدم با نشانه ی امروز به این فایل،اولش که دیدم ذهنم گفت ترامپ؟فایلش به درده تو نمیخوره..حسم گفت ببینش..

    و دقیقا امروز،تجربه ای داشتم که موضوعش این بود؛من نمیتوانم!

    و فرااااااوان باورسازی برای تجربه نکردن این مسائل باید انجام بدیم با خدا جونم..

    انسان هایی که تجارب زندگیشون رو دارم میبینم و نتایج دلخواهی نیس حتی برای خودشون، کسانی هستند که به من میگویند نمیتوانم!

    یا برو درست و بخون( حالا خبر ندارن که من یک ساله دانشگاه نمیرم و من امسال با ایمان و شجاعت بهشون گفتم که ادامه نمیدم)

    و فاکتور هایی که برای رسیدن به موفقیت در ذهن اونهاست رو در من نمیبینند حتی در باریستا بودن..

    اصلا مهم نیست که چقدر ازم قطع امید کنند،چقدر بگن نمیتونم،چقدر در مورد کاری که میکنم نظر منفی بدن…من برای بقیه زندگی نمیکنم، که جهان داره اونها رو هم جهت میکنه با خواسته های من،با باورهای من،که خیلی کمرنگ شده تجربه ی این حرفا و به این حد رسیده که جزیی از خانوادم که من خودم میگفتم بیا بریم کافی میگفت نه من نمیام اونجا،بهم گفت بیا برسونمت تا کافی…

    من!برای خودم و خدای خودم زندگی میکنم.. برای اینکه خودم رو به اصل خودم نزدیک و نزدیک تر کنم،به زیبایی زندگی کنم،با عشق تجربه کنم،و جهان رو زیبا تر گسترده تر،ثروتمند تر،ارزشمند تر کنم..

    با هدایت پروردگارم و شروع و رفتن به کافه چقدرررر گسترده تر شدم،چقدر زینب رو بهتر شناختم،چقدر به اصل خودم نزدیک تر شدم،خالص تر شدم،شاداب تر و خنده رو تر شدم،چقدر به تمام انسان هایی که میبینم لبخند میزنم و عشق میورزم و دریافتش میکنم،چقدر قالب ها برام کم ارزش تر شده،قالب جنسیت،قالب زمان،قالب مکان،چقدر خواسته هام واضح تر شد،شجاعتم بیشتر شد،ایمانم برای تحقق خواسته ی ارزشمندم بیشتر شد،اتصالم به خدای درونم بیشتر شد،توجهم به هدایت پروردگار بیشتر شد،چقدر فرکانس ها در لحظه پاسخ میدهند رو تجربه کردم.

    این زندگی یک تجربه ی کوچک از ابدیت من است،یک بازی برای تجربه ی خدای من در قالب زینب،برای تجربه ی این جهان به ظاهر فیزیکی،برای بودن در این جهان و دلبریدن از همه ی انسان های هم وجودی و اتصال به پروردگار،به منبع،به خالق،به وجودی لایتنهی که همه چیز از اوست..

    تلاشم هر روز بیشتر برای اتصال بیشتر به خودش هست،برای توجه به اون و به الهامتم،و کمرنگ شدن حرفهای ذهن خودم و انسان های دیگر..

    چه خوب نوشت و ماندگار کرد در ذهن من عزیزدل?که این دنیا بازی و سرگرمی بیش نیست.

    و زمانی که اندکی اتصالم با پروردگارم کمرنگ تر میشه،این جمله که به ذهنم میاد…خنده ای همراهش میاد و دوباره بازی لحظه به لحظه،حس خوب،توجه به داشته ها،سپاسگزاری شروع میشه..

    استاد عزیزمخیلی دوستت دارم،یه زمانی وقتی فایل ها رو میدیدم همش دوستداشتم بیام امریکا و ببینمت،حالا میدونم من و تو یکی هستیم،من و تو جاری هستیم در تمام کیهان،و شاید فیزیکی هر کدوم یک سر دنیا باشیم ولی خدامون یکیه و حس میکنیم همدیگه رو..

    ممنونم ازت استاد جان که انقدر با ایمان پیش رفتی و این همه انسان رو با چیزهایی فراتر از هر خواسته ای اشنا کردی..

    تو خدا رو بهمون نشون دادی…

    ممنونم ازت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای: