در این فایل استاد عباس منش با ارائه منطق های قوی توضیح می دهد که:
- چرا نمی توان از قدرت اراده بر علیه خواسته مغز استفاده کرد؟!
- چرا رژیم های مختلف برای کاهش وزن، در نهایت منجر به شکست می شود و فرد با وجود تحمل سختی های فراوان برای کاهش وزن، دوباره به شیوه قبلی، اضافه وزن قبلی و مشکلات ناشی از آن بر می گردد!
- چرا افراد با علم به اینکه یک رفتار خاص به سود آنهاست اما قادر به انجام آن نیستند، برعکس با علم به اینکه یک رفتار خاص صدمه زننده است اما اراده آنها جوابگوی پرهیز از آن رفتار نیست!
- و چرا دوره قانون سلامتی، تنها راهکار برای حل مسائل سلامتی است!
توضیحات این فایل را با دقت گوش کنید. زیرا آگاهی های این فایل نه تنها راهکار اساسیِ بسیاری از مسائل شما را دارد، بلکه معماهای حل نشده زیادی را در ذهن شما حل می کند.
منتظر خواندن نظرات تأثیرگذار شما هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل: دوره قانون سلامتی
دوره قانون سلامتی، یکی از بزرگترین نعمت هایی است که به لطف خداوند، توسط استاد عباس منش تولید شده و زندگی افراد زیادی را از جنبه سلامتی جسمی متحول کرده است. به گونه ای که به آنها فرصت یک زندگی دوباره را داده است. نعمتی که با هیچ مقدار ثروت، قابل مقایسه نیست.
دوره قانون سلامتی، نحوه عملکرد مغز را می شناسد و به گونه ای طراحی شده که سازگار با سیستم بدن باشد. وقتی فرد زندگی به شیوه این دوره را شروع می کند (هم از نظر رفتاری و هم از نظر تغدیه)، تعادلی در ساز و کار بدن و ساختار هورمون های فرد ایجاد می شود که فرد بدون نیاز به اراده یا تحمل گرسنگی، به راحتی رفتار هماهنگ با سیستم بدن را انجام می دهد.
به دلیل ایجاد این تعادل پایدار در بدن، نه تنها مشکل چربی های اضافه در بدن فرد حل می شود بلکه بدن فرصت کافی برای سمّ زدایی و پاکسازی را – حتی در مقیاس سلولی – بدست می آورد و مواد اولیه لازم برای ساختن سلولهای جوان و سالم را دریافت می کند.
سپس در طی یک روند تکاملی، سیستم هوشمند بدن، “سلولهای ضعیف و بیمار” را با “سلولهای جوان و سالم” جایگزین می کند. در نتیجه فرد به سلامتی و تندرستی می رسد حتی اگر قبل از دوره قانون سلامتی درگیر بیماری های متعددی مثل دیابت نوع 2، کبد چرب، چربی خون، بیماری های خود ایمنی و … باشد.
هزاران نفر از دانشجویان این دوره به خاطر زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی، موفق به درمان بیماری هایی شده اند که یک عمر آنها را درگیر کرده بود و با صرف هزینه های بسیار، درمان نشده بود.
- افراد زیادی که سالها درگیر دیابت نوع 2 بودند، موفق به درمان این بیماری شده اند و اکنون مثل یک فرد سالم و طبیعی زندگی می کنند؛
- بیماری های خود ایمنی، کبد چرب و … در افراد بسیاری درمان شده؛
- مشکل فشار خون و … در افراد زیادی حل شده و به یک زندگی سالم، طبیعی و بدون دوا و دکتر برگشته اند.
نتایج این دوره در حوزه سلامتی جسم آنقدر زیاد است که کمترین نتیجه این دوره به ” تناسب اندام و حذف چربی های اضافه ” اختصاص یافته است.
هرچه بیشتر می گذرد و افراد شیوه های مختلفی را برای حل مسائل سلامتی و حذف چربی های اضافه امتحان می کنند، بیشتر به این نتیجه می رسند که تا زمانی به شیوه ناهماهنگ با سیستم بدن زندگی می کنند، هیچ میزان از دارو، ورزش یا خرج هیچ حدّی از اراده، نمی تواند این ناهماهنگی را جبران کند.
در نتیجه وقتی زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی را شروع می کنند و نتایج شگفت انگیزی را می بینند که به راحتی و بدون نیاز به اراده بدست می آید، نقش حیاتی ای دوره در تجربه خوشبختی و تندرستی را کامل درک می کنند و به ارزش حقیقی این دوره بیشتر پی می برند.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری "قدرت اراده" در مقابل نحوه عملکرد مغز انسان465MB53 دقیقه
- فایل صوتی "قدرت اراده" در مقابل نحوه عملکرد مغز انسان51MB53 دقیقه
سلام استاد عزیزم
این حرفایی که زدید بازم قانون رو برای من تکرار کرد که آقا هرچی بری جلوتر و به روش قانون سلامتی پیش بری، کار برات ساده تر میشه و دیگه نمیتونه جور دیگه ای باشه. قانون تکامل به ما میگه که تغییرات باید آرام ولی پیوسته باشه و وقتی این روند ادامه پیدا کنه هست که موفقیت رخ میده. اولش ذهن در مورد هر تغییری مقاومت میکنه ولی وقتی با منطق اهرم رنج و لذت میایم باهاش صحبت میکنیم و نتیجه های رنج آور که اگر به این شیوه عمل نکنیم و نتیجه های لذت بخش که اگر به این شیوه عمل کنیم رو تصور میکنیم، اونوقت اون پیک سر بالایی اول مسیر رو به سلامت میگذرونیم و بقیش دیگه میافتیم تو سر پایینی که دیگه نیازی به کنترل نیست. حالا در مورد تغذیه و مغز با گفته های شما استاد عزیزم فهمیدم الان که دقیقا مغز چه عملکردی داره و قندسوز شده و تا وقتی هم پاداش کارب رو دریافت کنه، تغییری نمیکنه و برای تغییر باید یه جا جلوی این رفتار رو گرفت. حالا شما تو دوره قانون سلامتی گفتید اونایی که خیلی دیگه بدنشون قندسوزه و مقاومت زیادی دارن، طی دو سه هفته بیان به این شیوه خودشونو برسونن و دیگه کارب نخورن و تکامل رو در نظر گرفتین ولی خیلی وقتا آدم عمل میکنه، خوبم پیش میره ولی همین که تو بک گراند ذهنش اینه که حالا اشکال نداره، من که لاغرم یا من که به شرایط ایده آل رسیدم یا من که حواسم هست دیگه، زیاده روی نمیکنم و الان دلم فلان ماده قندی رو میخواد، میایم اون ماده قندی رو میخوریم با فرض اینکه خب من دوباره میتونم جلوی خودمو بگیرم و ادامه دار نمیشه روندش ولی درک فیزیولوژی مغز باعث شد بفهمم با هربار وارد کردن قند و کارب به بدنم دارم سیستم پاداش دهی مغزم رو فعال میکنم و دارم شرطیش میکنم که آقا تو چند روز به این شیوه پیش برو، جایزه تو میشه اینکه بعد چند روز عمل کردن، بیای فلان خوراکی خوشمزه رو بخوری یا نون بخوری یا شکلات یا هرچی. به خاطر همین یه بار که من شرطیش کردم، دیگه همینطور این عادت غلط ادامه پیدا کرد و من بعد 3 الی 5 روز دوباره یه ماده غذایی نامناسب و ناهماهنگ با قانون سلامتی وارد بدنم میکردم. از اونجایی که بالاخره زندگی به سبک قانون سلامتی هم خودش واسم کلی لذت بود، نمیتونستم ازش دست بکشم ولی باز از اون طرف چون مغزم هم قند سوز بود و اون سیستم پاداش دهی فعال بود، کامل هم نمیتونستم بِکَّنم از کارب و بعد چند روز دوباره هوس میآمد و منم میرفتم سمتش.
الان میدونم که بحث تکامل مطرح نیست، الان جاییه که باید جلوش رو بگیرم و دقیقا در اون روزهایی که مغزم انتظار پاداش رو داره، من محرومش کنم تا بفهمه خبری نیست دیگه از کارب و باید از کیتون ها استفاده کنی و توی این مسیر تکامل رو طی کنم تا جایی که مغزم چربی سوز بشود و دیگه کار ناخودآگاه و راحت مثل شما استاد که هوس هیچی نمیکنید حتی وقتی بقیه جلوی شما لذیذترین غذاها رو میخورن.
یعنی آدم توی تکامل هم باید تکامل پیدا کنه. اولش برای رسیدن به تک وعده بدون کارب باید تکامل پیدا کنه و بعدش برای چربی سوز شدن بدنش هم باید تکامل پیدا کنه. حالا یکی ممکنه قسمت اول رو از قبل آمادگیش رو پیدا کرده و خیلی راحت میشه یه وعده بدون کارب و یکی نه خیلی مقاومت داره و باید تکاملی بیاد جلو. یکی ذهنش کمتر شرطی شده و راحتتر میرسه به چربی سوز شدن بدنش، یکی مثل من نه حسابی ذهنش رو شرطی کرده و باید تکاملش رو طی کنه تا به اونجا برسه ولی در هر صورت اگر تمرکزی پیش بره و دیگه جلوی این رفتار بایسته و بدونه نباید به مغزش پاداش بده، توی 2 الی 3 هفته و کمتر، میرسه به چربی سوز شدن بدن و مغزش و اونوقت دیگه خود بدن نمیخواد قند و کارب رو.
من تجربه کردم دیگه. وقتی کارب میخوری، همش میخوای بخوری. همه هم تاییدش میکنن. پس راه اینکه دیگه هوس نداشته باشی اینه که دیگه کارب نخوری. خیلی سادست.
چقدر مطرح کردن این بحث شرطی شدن مغز و بحث پاداش بهم کمک کرد که حتی میتونم در ایجاد عادتهای دیگر هم به خوبی ازش استفاده کنم. مثلا برای ایجاد عادت تمرکز 100 درصد بیام ازش استفاده کنم. مثلا من فیلم نگاه کردن برای مغزم لذته و پاداش میگیره ازش و شرطی شده که توی هفته چندتا فیلم ببینه تا پاداش رو دریافت کنه. حالا اول آروم آروم توی همون یکی دو هفته من فیلمارو کم کنم، شروع کنم به تمرکز روی هرچیزی که توی کارم باید یاد بگیرم، هر باوری که باید ایجاد کنم و بعد دیگه کلا قطعش کنم فیلم دیدن رو و به مغزم بفهمونم که باید لذت رو در این مواردی که دارم روش کار میکنم پیدا کنی و بعد چند وقت خیلی راحت مغزم همراهم میشه و فیلم دیدن در مقابل فعالیتهای دیگری که میتونم انجام بدم بسیار بی ارزش تر میشه و لذت تمرکز 100 درصد در ذهنم بیشتر.
متشکرم استاد از این فایل زیبا