"قدرت اراده" در مقابل نحوه عملکرد مغز انسان - صفحه 8

454 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطی احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2324 روز

    بنام خدای قشنگم

    سلام خدا

    سلام به هم خانواده های توحیدی عزیزم و اساتید یکتاپرست قشنگم.

    خداروشکر میکنم هزاران بار برا این ارزشمندیم .

    فقط برا اینکه بنده و آفریده ی او هستم.

    و هزاران بار شکر برا هدایت خالص و نابش .

    دوره بی‌نظیر احساس لیاقت تموم شد و من همچنان خودمو شاگرد این کلاس میدونم و از جلسه اول دارم مرور میکنم خودمو.

    احساسم مث کسیه ک یه گنج بینهایت باارزش بدست آورده ک باهاش میتونه به آخرت و این دنیاش برسه وایقد هیجان داره ک میخاد داد بزنه همه رو دعوتش کنه،

    فقط میتونم اینجا داد بزنم ،

    مسیر هدایتتون با این دوره ،از سنگلاخی و مه به سرسبزی بهشت می‌رسید.

    قدم اول تکامل این کعبه(سایت ) همین دوره س.

    وارد سایت می‌شید ، فایلی ک گزاشته میشه ، خواسته ی شماس

    محل کار میرید ،خواسته شماس ک آماده برآورده شدنه

    هر جا قدم بزارید

    هر فردی ک سر راهتون قرار بگیره

    قطعا فقط به خواست شماس

    نه هیج کس دیگه ی.

    اون جمله استاد ک میگفتن چرخ دنده زندگیتون راحتر میچرخه ،حکایت زندگی الان منه.

    هر کدوممون ک اینجایم، با هدایت اومدیم و مزه شو چشیدیم،

    اما این هدایتی ک با ارزشمندی تجلی پیدا میکنه،الحق یه طمع دیگه س،

    مث آب زمزمه

    گوارا و سیری ناپذیر.

    من همه دوستای قشنگم رو به این دوره دعوت میکنم .

    بچها تصور کنید این حس رو، در این کلاس ، دوره ی بعدی ک قراره رو سایت قرار بگیره همون خواسته ی منه ک اوایل دوره درخواستش کردم،

    و خداوندم بعد از چند جلسه برام اجابتش کرد.

    از وقتی این حس ارزشمندی در وجودم بذرش کاشته شد ،

    این ساده ترین و بدیهی ترین اجابتمه .

    میتونید حس کنید چ حس خوشبختی دارم ،

    فقط برا وجودم ،

    تنها وجود خودم نه هیچ تعلقات دنیوی و مادی.

    واما این فایل

    دوره سلامتی دوره سوم منه ک با ارزشمندی تهیه ش میکنم

    و میدونم قراره با تکاملم بدون عجله هر چند خیلیییی میخام ش

    اما قراره با باور قوی سراغش برم

    پس منتظر هدایتم و از مسیر آگاهی م لذت میبرم.

    بچها من چندسال پیش ترجمه رفرنس های رشته تغدیه رو خوندم

    ینی از قبل تو مسیرش قرارم داد خداوندم.

    از وقتی رو سایت آمد من مشتاق بودم عجیب ،

    میدونستم با اون مطالعه م چقد واضح میتونم باور بسازم

    الان ک استاد این مبحث رو توضیح دادن

    باور کنید من میبلعیدم جمله هاشو

    واااای خدااایا

    مث وحی می‌مونن حرفاتون استاد

    ن اصلا خود وحی هستن

    با والله

    خودتونم میدونید

    همونجور ک ما باور داریم

    من با این دوره میترکونم

    واای خدایا تصورش میکنم

    ترکیب این سه دوره ،

    مث بمب هیدروژنی میشم .

    دورهای ک تا آخر عمرم تکرار میشن .

    من عاشق درک قوانین خداوند شدم.

    گاهی تو خواب به خودم یاداوری میکنم .

    چقد این حال خوبیه و توکل داره ،وقتی میدونی حتی اون اتفاق بد البته به ظاهر بد رو خودت ساختی و وقتی با عمل به قوانین با این حس ارزشمندی ک من لایق اتفاقات خوبم و من لایق هدایتم و با این قدرت تغییرش میدی،

    خدای من ،عاشقترت میشم.

    وقتی لذت خالق بودنت رو با خلق اتفاقای کوچیک حس میکنم

    و نزدیک ت میشم

    همه ذرات وجودم شکرگزارتن .

    برا وجود همه فرشته هات ک در زندگیم هستن و می ایند ،،سپاسگزارم .

    برا اساتیدم و دوستانم سپاسگزارم ،

    چقد زیباااای

    چقد فرااواانی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
  2. -
    مائده کردی گفته:
    مدت عضویت: 2514 روز

    خدای من خدای من شکرت این چه فایلی بود استاد

    شکرگزارم برای وجودتون و سپاسگزار و قدردان خداوندم که منو توی این مسیر پر از آگاهی و مملو از نور قرار داد الهی صدهزار مرتبه شکرت….

    میخوام اعتراف کنم من عجیب روی دوره قانون سلامتی گارد دارم و مقاومتام خیلی بالاس

    فقط هم به یه دلیل اونم بحث لاغر بودنم هست

    چون اضافه وزن ندارم و این دوره فقط برای اونایی هست که اضافه وزن دارن

    نمیتونم حتی به سمتش قدمی بردارم

    چه برسه بخوام بهش فکر کنم

    اما اما

    داستان یه مدتی هست که خیای فرق کرده

    قلبم اجازه خیلی از غذاهارو نمیده که بخورم

    مثلا یه دو سه روزی معدم عجیب بهم ریخته بود

    و دو روز پشت سر هم حالت تهوع داشتم

    اونجا بود که انگار درونم داشت خیلی چیزارو پس می‌زد و دیگه برام جذابیتی نداشت

    مثلا یه نمونه برنج زیاد الان برام جذابیتی نداره

    همیشه دو الی سه بشقاب میخوردم

    اما الان قلبم و ذهنم به من اجازه نصف بشقاب و میده بیشتر از اون حس بدی میاد سمتم

    یا مثلا نون

    در طول روز بالغ بر 5بار نون میخوردم

    اما الان شده روزی یه وعده

    خب یه چیزی اینجا هست که از خداوند هدایت میخوام که کمکم کنه اونم باورای خیلی محکمی هست که سالیان سال با خودم همراهش کردم

    به عنوان مثال چون بدنسازی کار میکنم و ورزشکارم همینطور تمرینات خودم که دنس باشه هوازی شدید هم داره

    برنامه غذایی بهم گفتن بخورم که روزی 6الی 8 وعده در طول روز باید تغذیه خوبی داشته باسی

    دیگه خودتون میدونید ورزشکارا چطور تغذیه میخورن

    اونجوری ….

    خب منم ذهنم عجیب مقاومت داره

    میگه لاغرتر از این نشم و بدنم از روی فرم نیوفته و هزارتا چیز دیگع

    در صورتی که خانم شایسته گفتن اونایی که نگرانی بابت لاغری شون دارن وارد این دوره نشن

    اما من هم دوس دارم هم گاردام بالاس

    اما توی این فایل استاد ازتون یاد گرفتم که پاداش بزارم برای این کار

    پاداش های این کارو برای خودم بیشتر گنم

    یا همون اهرم رنج و لذت

    من وقتی از باشگاه بدنسازی میام اونقد خسته میشم که نهایت نداره

    بالافاصله دوس دارم بخوابم

    خب اینجا با خودم میگم چه فایده مائده

    میری باشگاه که انرژیت بره بالا

    بعد از شدت خستگی نمیتونی کاری کنی و بدن گرفتگی و کوفتگی میاد سمتت و میگی خوابم میاد

    یا به ضرب قهوه خودمو نگه میدارم بتونم

    برنامه هامو تیک بزنم

    خب چه فایده ؟؟؟؟؟

    در صورتی که من میل طبیعیم اینه که انرژی بالایی در طول روز داشته باشم

    انرژی نچرال بدنم باشه بدون هیچ عامل بیرونی

    و خواسته دیگم اینه که تمرکزم بره بالاتر

    همینطور که الان استاد گفت که توی تمرکز به شدت تاثیر میزاره

    این خواسته عمیق من هست چون وقتی گشنت میشه ذهن میاد میگه خب بسه دیگه یه کم استارحت کن

    یه چیزی بخور بعدش دوباره استارت کن

    اما من خسته شدم از این روند دوس دارم اونقد بتونم روی این خواسته محکم باشم که ورود کنم به دوره قانون سلامتی بدون ذره ای نگرانی و استرس کاهش وزنم

    اینقدر این جیزایی دیگه برام باارزش باشه

    که نگران کاهش وزن نباشم

    خداوندا منو آسان کن‌برای این تصمیم و راه هارو برای من هموار کن

    چون خواسته خودم هست

    قلبم و نرم‌کن و منو به مسیری که سلامتی و انرژی نچرال بدن خودمو بهم‌میده هدایتم کن

    من‌واقعا عاجزم در مقابل این تصمیم

    چون از یه طرف استایل بدنم برام‌مهمه و از طرفی سلامتی که میدونم چیا داره توش میگذره

    از دقیقه 40 به بعد الله واکبر الله واکبر

    استاد چی داشتی میگفتی درو گوهر و جواهر همینطوری لاجرم داشت میومد بیرون

    چه مثالی زدین همینجا میخوام بگم تا الان اینجوری به داستان قمار و شرط بندی فکر نکرده بودم

    یعنی واقعا همه چی تکامله

    از دقیقه 40 تا آخرشو سه بار گوش دادم که درک کنم چی دارین میگین

    از آخرش گفتم واااااااااای مائده

    ببین تویی که تا الان میگفتی قمار بده

    شرط بندی بده ولی از این بعد بهش نگاه نکرده بودی

    چقدر تکامل زیباس

    بزرگترین منطقی که میتونستم همیشه برای خودم واسه شرط بندی بیارم

    شرک بوده

    و همین شرک و بی ایمانی نمیزاشته وارد این مسیر بشم اما امروز نگاهی که درک کردم

    خیلی به دلم‌نشست

    و به قول یکی از دوستان میگه استاد شما استاد مثال زدن هستی اینقد خوب و ساده میای

    این داستان هارو باز میکنی

    که تازه ادم‌میگه جلل خالق دیدی چی شد!!!!

    واقعا دمت گرم استاد عااااشقتم شکر برای وجودت

    اینکه بیای بگی بین اونی که اولین بار میبره

    و اونی که اولین بار میبازه

    کدوم خوش شانس تره….

    اون نفری خوش شانسه که میبازه

    ذهن چموش اومد‌گفت خب چرا باید خوش شانس باشه کل زندگیشو از دست داد

    اما‌ قلب میاد میگه الان از دست بده

    یه بار از دست بده خیلی بهتر از اینکه 500 بار از دست بده …..

    خدایا شکرت برای این آگاهی ناب

    خدایا شکرت رب من شکرت که دوباره اگاهم‌کردی

    دوباره این فرصت و در اختیارم قرار دادی که بتونم

    از این‌ آگاهی ها استفاده کنم

    شکر که منو همواره در مسیر نعمت و برکت قرار میدی

    در مسیر نور الهی در مسیر رشد و پیشرفت

    الهی صدهزار مرتبه شکرت….

    وام ندادن قرض ندادن

    همین دو سه روز پیش بود که یکی از دوستام بهم تکست داد که مائده برام 1تومن بزن لازم دارم تا آخر هفته بهت برمیگردونم

    حالا منی گه از این اتفاق بارها ضربه خوردم

    پول دادم و بهم برگشت داده نشده

    یا اینکه قرض گرفتم و مدت ها طول کشیده که پرداختش کنم

    گفتم مائده باید خودتو ثابت کنی

    همینجاها باید عمل کنی بسه دیگه

    همینجاها باید خودتو نشون بدی که نظر طرف برات مهم نیست میخواد هم فکری بکنه

    تو داری روی خورت کار میکنی

    همون لحظه بهش تکست دادم که شرمنده رفیق از اونجایی که یاد گرفتم قرض ندم و قرض نگیرم

    نمیتونم اینکارو بکنم

    همیشه فکر میکردم با این حرفم باعث ناراحتی آدم ها میشم اما این دفه نتیجش متفاوت بود

    دوستم تحسینم کرد و گفت دمت گرم اینقد صداقت داری من خودم در حیرت به سر می‌بردم

    یه بار دیگه هم از همین جنس اتفاقا افتاده بود

    اینجوری که من توی ایسنتام دو نفر و بیشتر فالو ندارم یکی پیج استاد یکی هم پیج حرکات ورزشی

    شاگردم یه روز توی کلاس بودیم

    برگشت گفت خب چه وضعشه مائده

    هیچکس و فالو نمیکنی بردارد یه پیج دیگه بزن شخصی که مارو فالو داشته باشی

    گفتم خب چرا؟؟؟

    گفت خب نمیخوای مارو داشته باشی

    منم نه گزاشتم نه برداشتم

    گفتم یعنی الان ندارمتون حتما باید توی ایسنتا و فضای مجازی داشته باشمتون

    ببخشید نازنین جونم من یکی از تمرینات عزت نفسم هست که باید خودمو قوی کنم

    و توی عزت نفس استادم میگه همه رو بردار انفالو کن

    ببینم قدرت اینو داری یا نه

    منم از اونجایی که خیای برام مهمه به حرفاتون عمل کنم جدیدا جدی گرفتم

    و میخوام نتایج بزرگی بگیرم

    همه رو دونه به دونه انجام میدم

    شاگردممم گفت خیلی خری(خخخخخخ)

    اتفاقا از وقتی اینکار کردم عجیب تمرکزم رفته بالاتر و روی خودم فوکوس دارم

    و نتایجمم تغییر کرده خداوندا شکرت

    بحث قشنگترین که استاد اومد مطرح کرد به اسم تبلیغات خیلی حرفا دارم برای این موضوع

    میتونم بگم توی این موضوع استاد خبای خوب عمل کردم و خودمو تحسین میکنم

    هم صداقت داشتم هم عمل داشتم

    ایمان بدون عمل نبودم

    حرف مفت نبودم

    منو هدیه یه پیج آوردیم بالا رسوندیم به 30هزارتا فالور

    پیج دنس

    از اونجایی که خودمون به تبلیغات باور نداشتم

    ولی عجب وسوسه انگیز بود

    چون هزارتا الگو داشتیم میدیدم توی ایسنتا که دارن از دوره های سوفلای قانونهای ایسنتاگرامی

    استفاده می‌کنند گه پیجشون بیاد بالا

    اما ما بدون استفاده از هیج کدوم از اون فن و فون ها و تکنیک های عجیب و غریب

    خداوند کمکمون کرد و پیج اومد بالا

    در نتیجه هر روز دایرکت داشتیم که تبلیغات و فلان و بسان

    خب غریبه ها میگفتن میتونستیم جوابی ندیم

    تا اینکه رسیدیم به فامیل

    دخترخاله هامون بهم گفتن مارو تبلیغ کنید

    و خب از اونجایی که ما اصلا تبلیغات قبول نمیکردیم خیلی سخت شد چطور به اونا اینو بگیم

    اونایی که حتی توی گرفتن فیلمامون کمک دستمون بودن و همراهی میکردن مارو

    حالا این قسمتش به کنار

    همشون از یه طرف میگفتن خب پیج اوردین بالا دیگه تبلیغ بگیرین

    مثل هزار نفر دیگه که پول توی تبلیغات

    که خب منکرش هم نمیشه شد

    با 30هزارتا فالوور بازدید هر استوری نزدیک 5هزارتا و هر استوری 2الی 3تومن میتونستیم هزینه بگیریم و تبلیغ کنیم

    واقعا وسوسه کننده بود عجیب استاد عجیب

    حتی خانوادمون میگفتن چرا اینکار نمیکنید

    یه جایی بابا عصبانی شد

    گقت الکی دارین پیج میارین بالا خب تبلیغ بگیرین دیگه

    که اگه ما اینکارو میکردیم مثل شونصدهزارتفر دیگه که به راحتی از طریق تبلیغ گرفتن و استوری گزاشتن اومدن بالا ماهم خیلی زود میومدیم بالا

    اما‌ اما اما

    خیلی سخت بود که توی یه همچین منگنه ای قرار گرفته بودیم یه روز نشستم داشتم با هدیه حرف میزدم میگفتم هدیه ببین

    وقتی ما خودمون نمیدیم گسی تبلیغ کنه برامون

    وقتی ما اعتقاد و باور به این داریم که

    تبلیغ ما خداست سرمایه و پارتی ما خداست

    پس چطور میتونیم این کارو برای بقیه انجام بدیم

    باید بالاخره توی رفتارمون بیاریم یا نه

    باید نشون بدیم که داریم این همه مدت روی باورامون کار میکنیم الکی نبوده و نتیجه داده

    اگه بخوایم گول این پول استوری گزاشتن و تبلیغ گزاشتن و بخوریم

    که باید فاتحه بخونیم توی این ادعایی که برای آگاهی هامون داریم

    اگه بخوایم تبلیغ بگیریم که باورهایی که ساختیم همش میره زیر سوال

    گفتم اگه خودمون این باور و ساختیم پس باید توی کار خودمون هم این باور و تبدیل به عمل کنیم

    استاد فقط کافی بود یه بار اینکار میکردیم

    فقط کافی بود یه بار تبلیغ می‌گرفتیم

    و طعم پولشو میچشیدیم دیگه تموم بود

    همون داستان قمار می‌شد

    فقط کافی بود یه بار برنده بشه دیگه تمومممممم

    خیلی تحسین میکنم خودمو که تونستم اینکارو انجام بدم و همین الانشم دارم تلاش می‌کنم

    بتونم هر روز بهتر از دیروزم عمل کنم

    چون لیاقت رشد و دارم

    چون بنده برگزیده خداوندم

    چون هر روز به دنبال بهبودهای دائمی هستم

    چون هر روز به دنبال رشد بیشتر هستم

    چون بنده خوب خدام

    اینارو گفتم هم یادآوری برای خودم باشه

    و هم ردپایی از خودم گزاشته باشم

    که الان چی هستم و قبلا چی بودم

    و قراره چی بشم…..

    شکر به درگاهت رب من

    استاد جانم این فایل بی نظیر بود

    این فایل لاجرم نور و نور و نور پاشید توی زندگیم

    و دوباره و دوباره به درک قوی تری از این مسائل رسیدم و بازم میرسیم به قانون تکامل

    هیچ وقت پایان پذیر نیست

    هر روز در حال بهتر شدن هست

    و این کمال‌گرایی مطلق هست که بگی من کاملم

    (عزت نفس 8)

    عاااااشقتم استاد جونم

    عااااشقتم مریم جونم

    عاااااشقتونم بچه هااااااا

    دوستون دارم شبتون خدایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      امیر بهاری گفته:
      مدت عضویت: 2252 روز

      سلام سوفلایی به پرانرژی ترین مائده دنیا…من ادم خیلی متعهدی نبودم تو زنوگیم اینو پذیرفتم و این کامنتی هم که دارم مینویسم دارم یه قدمی برمیدارم که برم تو دل این پاشنه آشیلم و بهش غلبه کنم چون میدونم قدرتشو دارم و داشتم اما یادم میره سام تایمزاین قضیه رو و قدرت های درونیمو…ایموجی منم ادعام میشه زبان انگلیسم فوق العاده ست بدون کلاس و تمرین با گفتن سام تایمز با سینه سپر شده..خخخخخخ…. …..از اونجایی که از شما و خواهره عزیزت کلی انرژی گرفتم چون ایمیل ها رو فعال کردم که وقتی کامنت میزارید تو سایت یه ایمیل سوفلایی برام میاد و میام میخونم و لذت میبرم و یاد میگیرم وتحسین میکنم و اینها قدم های مورچه ای هست برای بالابردن مدارم و به یاد آوردن همون قدرت بینهایت درونیم که اول کامنت بهش اشاره کردم….کامنتم رو بنا به دلایلی طولانی نمیکنم و نوشتم فقط بخاطر اینکه استمرار داشته باشم..(نامبرده از دیروز تصمیم گرفته دوباره تو کامنت گذاشتن تو سایت استمرار داشته باشه و این کامنت زیبات که امروز خوندم شد مزید بر علت که برات بنویسم…

      امیدوارم به خواسته ورود به دوره قانون سلامتی برسی به آسانترین و باعزت ترین شکل ممکن خداوند اینکارو برات انجام بده.وبرای خودم هم همینطور….

      نیت این کامنتم ایجاد حال خوب برای خودم و عمل به تعهدم هست ولی مطمعنم نقطه آبی که ازم دریافت میکنی برات کلی حال خوب میاره چون اصلا اساس و زیر بنای این سایت الهی بر همین استواره که حال خوب رو تو همه جاش پخش کنیم و چند برابرشو دریافت کنیم…

      اها جاداره بخاطره اون حرکت سوفلایی که تبلیغ قبول نکردین رو بهتون تبریگ بگم و مطمعنم پاداشش رو دریافت خواهید کرد بزودی زود..زیرا این وعده خداوند است….مثل ابراهیم که به قربانی کردن عمل کرد وپاداشش رو گرفت…خدایا کمکم کن که عمل کنم به الهاماتم و استمرار داشته باشم تو مسیررر..خدایا شکرت…

      بهترین هارو براتون آرزو‌مندم به خواهره عزیز و پر انرژیت هم سلام برسون…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        مائده کردی گفته:
        مدت عضویت: 2514 روز

        الله و اکبر خدای من

        سلام امیر خوش انرژی و خوش تیپ پسر واااااای

        چی گفتی پسر چی گفتی

        دقیقا قبل از اینکه رفرش کنم صفحمو قبلش داشتم کامنت میخوندم

        به خودم گفتم نقطه اّبیا لامصب عجب حس عجیبی بهت میدن

        یعنی گفتن این جمله من همانا و ملاقات من با نقطه آبی همانا

        (ایموجی چشم قلبی و کلی خنده)

        عاشقتم امیر عااااااشقتم پسر

        بی نظیییییری دمت گرم

        حس خوبتو گرفتم بدم گرفتم

        و برات میخوام که خداوند اینکارو برای تو آسان کنه

        و تورو همواره هدایتت کنه به سمت آسانی ها

        که بلکه این خواسته خود منم هست

        که توی سایت برای کامنت نوشتن ک کامنت خوندن فعال تر باشم

        چون حسی که توی کامنت نوشتن دارم

        فعالیتی که توی سایت دارم

        از هزارتا استوری گزاشتن توی ایستنتا

        بیشتر منو ارضا میکنه

        و این قلبا به من آلارم رشد میده

        و میگه توی مسیری و همواره داری منو یاد میکنی

        و چی بهتر از این که همواره به یادش باشیم

        خداوندا شکرت شکرت شکرت

        برای این سایت الهی

        برای وجود استاد

        برای وجود دوستانی به مانند فرشته هات

        در پناه الله باشی رفیق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    Ali reza nasabi گفته:
    مدت عضویت: 2036 روز

    به نام تنها فرمانروای عالم ربّ العالمین

    سلام به استادم و همه ی دوستانم .

    خدایا چقدر فرکانس ذهنی این استاد بالاست که انقدر قشنگ هدایت شده به درکی به این عمیقی از عملکرد ذهن و بدن و حتی سلولهای بدن و رسیدن به قانون سلامتی.

    زمانی که من محصل بودم همیشه لذت می‌بردم از اساتیدی که اینجور مثال می‌زدند که به اجسام و اشیا و وسیله ها جان میدادند و از زبان آنها خیلی ساده اما عمیق توضیح میدادند که چطور این وسیله کار می‌کنه و اجزا چطور باهم ارتباط برقرار میکنند و عمل میکنند .

    استاد عباسمنش هم از همین روش لذت بخش استفاده می‌کنه که مثلاً مغز چی میگه ، لوزالمعده چی میگه کبد چی میگه و چکار میکنن و ….

    که استاد از قول اونها حرفشون رو میگه خیلی من راحتتر ارتباط گرفتم با این نحو مثال زدن با وجود اینکه شاید یه بحث خیلی سنگینی بود اگر به این شیوایی بیان نمی‌شد واقعاً لذت بردم از این همه نتیجه و تجربه ی 3 سال زندگی به شیوه قانون سلامتی . خواستم بابت زحمات استاد برای این فایل و قانون سلامتی تشکر کنم.

    ممنونم استاد ممنونم.

    در پناه ربّ العالمین شاد و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  4. -
    محمد اکبری گفته:
    مدت عضویت: 3634 روز

    سلام استاد عزیزم

    این حرفایی که زدید بازم قانون رو برای من تکرار کرد که آقا هرچی بری جلوتر و به روش قانون سلامتی پیش بری، کار برات ساده تر میشه و دیگه نمیتونه جور دیگه ای باشه. قانون تکامل به ما میگه که تغییرات باید آرام ولی پیوسته باشه و وقتی این روند ادامه پیدا کنه هست که موفقیت رخ میده. اولش ذهن در مورد هر تغییری مقاومت می‌کنه ولی وقتی با منطق اهرم رنج و لذت میایم باهاش صحبت میکنیم و نتیجه های رنج آور که اگر به این شیوه عمل نکنیم و نتیجه های لذت بخش که اگر به این شیوه عمل کنیم رو تصور می‌کنیم، اونوقت اون پیک سر بالایی اول مسیر رو به سلامت میگذرونیم و بقیش دیگه می‌افتیم تو سر پایینی که دیگه نیازی به کنترل نیست. حالا در مورد تغذیه و مغز با گفته های شما استاد عزیزم فهمیدم الان که دقیقا مغز چه عملکردی داره و قندسوز شده و تا وقتی هم پاداش کارب رو دریافت کنه، تغییری نمیکنه و برای تغییر باید یه جا جلوی این رفتار رو گرفت. حالا شما تو دوره قانون سلامتی گفتید اونایی که خیلی دیگه بدنشون قندسوزه و مقاومت زیادی دارن، طی دو سه هفته بیان به این شیوه خودشونو برسونن و دیگه کارب نخورن و تکامل رو در نظر گرفتین ولی خیلی وقتا آدم عمل میکنه، خوبم پیش می‌ره ولی همین که تو بک گراند ذهنش اینه که حالا اشکال نداره، من که لاغرم یا من که به شرایط ایده آل رسیدم یا من که حواسم هست دیگه، زیاده روی نمیکنم و الان دلم فلان ماده قندی رو میخواد، میایم اون ماده قندی رو میخوریم با فرض اینکه خب من دوباره میتونم جلوی خودمو بگیرم و ادامه دار نمیشه روندش ولی درک فیزیولوژی مغز باعث شد بفهمم با هربار وارد کردن قند و کارب به بدنم دارم سیستم پاداش دهی مغزم رو فعال میکنم و دارم شرطیش میکنم که آقا تو چند روز به این شیوه پیش برو، جایزه تو میشه اینکه بعد چند روز عمل کردن، بیای فلان خوراکی خوشمزه رو بخوری یا نون بخوری یا شکلات یا هرچی. به خاطر همین یه بار که من شرطیش کردم، دیگه همینطور این عادت غلط ادامه پیدا کرد و من بعد 3 الی 5 روز دوباره یه ماده غذایی نامناسب و ناهماهنگ با قانون سلامتی وارد بدنم میکردم. از اونجایی که بالاخره زندگی به سبک قانون سلامتی هم خودش واسم کلی لذت بود، نمیتونستم ازش دست بکشم ولی باز از اون طرف چون مغزم هم قند سوز بود و اون سیستم پاداش دهی فعال بود، کامل هم نمیتونستم بِکَّنم از کارب و بعد چند روز دوباره هوس می‌آمد و منم میرفتم سمتش.

    الان می‌دونم که بحث تکامل مطرح نیست، الان جاییه که باید جلوش رو بگیرم و دقیقا در اون روزهایی که مغزم انتظار پاداش رو داره، من محرومش کنم تا بفهمه خبری نیست دیگه از کارب و باید از کیتون ها استفاده کنی و توی این مسیر تکامل رو طی کنم تا جایی که مغزم چربی سوز بشود و دیگه کار ناخودآگاه و راحت مثل شما استاد که هوس هیچی نمیکنید حتی وقتی بقیه جلوی شما لذیذترین غذاها رو میخورن.

    یعنی آدم توی تکامل هم باید تکامل پیدا کنه. اولش برای رسیدن به تک وعده بدون کارب باید تکامل پیدا کنه و بعدش برای چربی سوز شدن بدنش هم باید تکامل پیدا کنه. حالا یکی ممکنه قسمت اول رو از قبل آمادگیش رو پیدا کرده و خیلی راحت میشه یه وعده بدون کارب و یکی نه خیلی مقاومت داره و باید تکاملی بیاد جلو. یکی ذهنش کمتر شرطی شده و راحتتر میرسه به چربی سوز شدن بدنش، یکی مثل من نه حسابی ذهنش رو شرطی کرده و باید تکاملش رو طی کنه تا به اونجا برسه ولی در هر صورت اگر تمرکزی پیش بره و دیگه جلوی این رفتار بایسته و بدونه نباید به مغزش پاداش بده، توی 2 الی 3 هفته و کمتر، میرسه به چربی سوز شدن بدن و مغزش و اونوقت دیگه خود بدن نمیخواد قند و کارب رو.

    من تجربه کردم دیگه. وقتی کارب میخوری، همش میخوای بخوری. همه هم تاییدش میکنن. پس راه اینکه دیگه هوس نداشته باشی اینه که دیگه کارب نخوری. خیلی سادست.

    چقدر مطرح کردن این بحث شرطی شدن مغز و بحث پاداش بهم کمک کرد که حتی میتونم در ایجاد عادت‌های دیگر هم به خوبی ازش استفاده کنم. مثلا برای ایجاد عادت تمرکز 100 درصد بیام ازش استفاده کنم. مثلا من فیلم نگاه کردن برای مغزم لذته و پاداش میگیره ازش و شرطی شده که توی هفته چندتا فیلم ببینه تا پاداش رو دریافت کنه. حالا اول آروم آروم توی همون یکی دو هفته من فیلمارو کم کنم، شروع کنم به تمرکز روی هرچیزی که توی کارم باید یاد بگیرم، هر باوری که باید ایجاد کنم و بعد دیگه کلا قطعش کنم فیلم دیدن رو و به مغزم بفهمونم که باید لذت رو در این مواردی که دارم روش کار میکنم پیدا کنی و بعد چند وقت خیلی راحت مغزم همراهم میشه و فیلم دیدن در مقابل فعالیتهای دیگری که میتونم انجام بدم بسیار بی ارزش تر میشه و لذت تمرکز 100 درصد در ذهنم بیشتر.

    متشکرم استاد از این فایل زیبا ‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  5. -
    سپیده احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1678 روز

    سلام و درود به استاد عزیز و ارزشمندم

    و سلام و درود به مریم مهربان و شایسته …

    استاد جان نمیدونید چقدر این فایل از طرف خدا بود برام … بوضوح …

    من بتازگی دوره ی 12 قدمو شروع کردم و توقدم 1 ک گفتین هدف گذاری کنید من میخواستم هدف کاهش وزن رو بذارم ولی از ترس نشدن و فلان و … یه هدف دیگه سعی کردم برای خودم انتخاب کنم .

    با وجودیکه همیشه ارزوی اندام ایده ال رو داشتم و از وقتی که دوره ی قانون سلامتی اومد وسوسه ی خریدشو برای تناسب اندام داشتم همیشه ولی چون عاشق بستنی و کافی میکس و کلا شیرینی جات بودم دوست نداشتم از درون دوره رو بگیرم .

    ولی تو این فایل که توضیح دادین کل این عشق کاذبه و بازی مغزه و لازم نیس من زجر بکشم و قراره بازی عوض بشه و سیستم لذت تغییر کنه انگار یه دیوار سیمانی برام شکسته شد یا حداقل یه شکاف بزرگ برداشت …

    مطمئنم این فایل قدم خیلی بزرگی برای تغییرات جسمی منه مخصوصا همیشه خسته بودن و خواب آلوده بودنم …

    در ادامه میام از نتایج میگم ان شاءالله و صحبتو خیلی طولانی نمیکنم.

    فقط میخواستم عمیقا ازتون سپاسگزاری کنم استاد سخاوتمند من …

    و استاد خردمند و ساده گوی من …

    سپاسگزارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  6. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1192 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت این فایل گرانبها خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت استاد من هم از دوره سلامتی استفاده میکنم و همه جور اوکی بود ولی این اهرم رنج و لذت خوب کار نکردم که همش واسه غذا خوردن داشت دیوونه میشد البته اون ساعتی که وقت غذا نبود اوکی بودم تقریبا منو همسرم خرما می‌خوردیم و میوه که ما غذای اصلی مون رو می‌خوردیم به زور تموم میکردیم ولی بعدش من توی ترکیدن دلم میخواست یه چای و خرما یا یه میوه بخرم واقعا می‌فهمیدم که من دارم میترکم اما وقتی یه چای خرما یا میوه یا حتی بادوم میخردم آروم میشدم اما تا چند ساعت بعد همش ذهنم میگفت یه چیز بخور و من از وقتی که سفر جدیدتون شروع شد دلم میخواست دوباره سبک غذایی شما رو ببینم که چرا مابا این همه مدت هنوز سبک غذایی برامون طبیعی نشد یا به قول شما بازم هوس میکنم خیلی هیکل مون خوب شده البته من اندامم خوب بود من این دوره رو به خاطر سبک جدیدش دوست داشتم و خیلی راحت پذیرفتم چون قبلا هم خیلی رعایت میکردم اما الان متوجه شدم خدایاشکرت و من دقیقا منتظر بودم و الان خیلی خوشحالم واقعا تحسینتون میکنم بابت این تعهد شما و از خدا میخوام کمکم کنه منم به راحتی بتونم همون غذای خوشمزه به سبک سلامتی رو بخورم و یکی از شکرگزاری هام به خاطر سبک این دوره هست واقعا همه چیز راحت شده واقعا سپاسگزارم از شما استاد عزیز در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    فاطمه سعادت گفته:
    مدت عضویت: 646 روز

    سلام ب استاد خوبم و عزیز دلشون مریم جانم،

    و سلامی داغ‌تر از چای داغ،شب زمستانی1402/11/7

    استاد خوبم،میخام خبراز انرژی مضاعفی ک امروز بعد از دیدن این فایل بهم تزریق شد بهتون بگم،

    امروز ک ازخاب بیدارشدم،حال جسمی و روحی نرمالی نداشتم،خانما خوب درک میکنن ک وقتی پریود میشن کُلِهوم الاجمَعین همه چی می‌ریزه بهم،بازمین و زمان دعواداری،منم امروزم ازون روزا بود،ولی بجرات میتونم بگم درد من تنها ازین موقعیت جسمی نبود،ی عذاب وجدانی داشتم ک،ی مدت کوتاهی هست بهش گرفتار شدم

    درد من اینه…

    منی ک ب شدت ب شیرینی و شکلات علاقه داشتم،

    بعداز تهیه دوره قانون سلامتی،براحتی و بدون اذیت شدنی تونستم،همه رو بزارم کنار،بدون اینکه حتی هوس کنم،و درمدت 1ماه تونستم 8کیلو کاهش وزن داشته باشم،بارعایت تمامی نکاتی ک استاد فرمودند،

    ولی بمدت یک دوهفته ای هست ک بشدت هوست نون و برنج میکنم،نمیدونم چِم شده بود داعما با خودم حرف میزدم،ببین تاالان خوب پیش رفتی ببین چقدتغییر کردی و هزارتا ببینای دیگه….

    ولی انگار ن انگار،مثل این بود ک دارم میخی ب سنگ میکوبم،هرچی من سرمیآوردم مغزم کلاه میآورد و خیلی سریع راهکار میداد بهم،خوب بعدش میتونی سرکه سیب بخورید تا ازبین ببره،(جلل خالق)باورتون نمیشه استاد خودم هنگ میکردم،مث این بچه‌های دهه 1400 دیا ک بیشتر از بزرگترها میفهمنو حاضرجوابی میکنن،باخودت میگی اینا توکدوم دانشگاه درس‌خواندن و دوره دیدن،

    خلاصه سرتونو بدرد نیارم،(با خودم میگفتم ،خدایا من همیشه،ب هرکاری ک می‌خوام بااراده وارد میشم و شروع محکمی دارم،ولی نمی‌دونم چرا وسطای راه فِسَم درمیاد،میگفتم خدایا چیکار کنم و هرروز با ی سوالی وارد سایت میشدم و از(علامه عقل کل سایت)سوال میکردم ی نشانه ای پیدا میشد ی اصلا بی نشانه بود،و باز دست از پا درازتر از سایت خارج میشدم،سردرگم بودم،و همش خودم و سرزنش میکردم،اینم بگم ک این هوست و هرروزه نداشتم و گاهی بهش غلبه میکردم و نمیزاشتم اُوسارم و بگیره دستش،

    خلاصه امروز با تمام بی‌حوصلگی و درد و عصابم بهم ریخته بود رفتم تو آلونک خودم (کارگاه خیاطی)گفتم اونجا برم کمتر ب درو دیوار گیرمیدم،ی حداقل کاری انجام میدم،اینم بگم ک هفته دیگه ژوژمان داریم،وباید کلی لباس تحویل بدم،و هنوز قدم از قدم برنداشتم..

    ولی ولی امروووز کولاک کردماااا…

    بعد اینکه فایلو دانلود کردم نشستم و شروع ب نگاه کردنش کردم،این ذهنم داعما پارازیت مینداخت،ک باید این تماسمو بگیری ی اینکارت مونده،منم ی خودکار و کاغذ برداشتم و هرنجوایی ک می‌گفت رو کاغذمینوشتم،میگفتم باشه بعدا انجامش میدم،تقریبا 3تا پارازیت انداخت بعد دیگه ساکت شداینجور مواقع میفهمم،اینکاری ک دارم انجام میدم و داعما ذهنم پارازیت میندازه ک مثلاً ازونکار دست بکشم،میفهمم ک انجام اینکار یا زحمتی براش داره یا قراره با کمک اونکار،ذهنمو منعش کنم از انجام اینکار ناشایست، و اینجاست ک من پافشاری میکنم و ذهنم بلاخره کوتاه میاد،(ولی موقع هوست برنجو نون نتونستم ازپسش بربیام)

    تا اینکه امروز این فایل و دیدم،

    خدای من،استادباورتون نمیشه چقدددر من انرژی گرفتم و چقدر فهمیدم ک من بااین اطلاعات میتونم چ کارهایی ک بکنم،میتونم با مجاب کردن اصولی ذهنم ب تمامی خاستهام برسم ینی من سوار بر ذهنم بشم و رام خودم بکنم،

    استاد وقتی می‌گفتین ک من باید 4پرس برنج و یک پیتزای پرملات فامیلی رو بتنهایی می‌خوردم و الان اصلا من اون آدمه نیستم،واقعا ب ارادتون و قالب شدن ب ذهنتونو تحسین کردم،

    با خودم گفتم،ببین استاد هم مثل من یک انسانه،اگ ایشون تونستم منم میتونم،و حتما بهتر از ایشون میتونم عمل کنم در همه جنبه های زندگیم،چون من استادی دارم مثل ایشون ولی استاد، استادی مثل خودشونو ندارنن،خخخ (خدایا،ببین استاد ما چ شاگردای سرکشی دارن),البته منظورم بخودم بودا،قصدم بی احترامی ب دوستان خوبم نیست،

    بعد دیدن فایل انرژی بهم تزریق شد انگار ن انگار ک من اون آدم چند دقیقه پیش بودم و بلند شدم و ی دستی ب سروروی کارگاهم کشیدم و شروع کردم ب الگو کشی و ی آهنگ مشتی گذاشتم و اون وسط مسطا ی قِری هم میدادم،خخخخخ(واای خدا چقد الان خندیدم)پسرم هاجو واج نگام می‌کنه,میگه مامانم جِنی شده،خخخخخ،

    یکسره کارگاه بودم و حتی برام چای و نهار اوردن،گوشت ماهی،بدون اینکه درخواستی کنم،جالب بود برام اصلا خستگی حالیم نمیشد،پرانرژی،ساعت 18اومدم خونه دوباره پرانرژی خونه جمع و جور کردم و وکلی کارخونه انجام دادم،و ب درسای پسرم رسیدگی کردم خودم تعجب کردم و با خودم گفتم امشب باید بری ی تکلیفی انجام بدی فقط سایت اونجا نظربذاری،اومدم سایت،سوالی برام پیش اومد ک(چطوری میتونم 5سال آیندمو پیشگویی کنم؟؟؟)بااین سوال رسیدم بکتاب الکترونیکی(من میتوانم آینده مالی شما را پیش بینی کنم)بااینکه من این کتاب و خوندم ولی بازم متن نوشتاری استادو دوباره خواندم و بعد برای اولین بار بدون مزاحمت ذهنم،رفتم نظرات دوستان و بخونم ک دستم ب فایل زندگی نامه افراد موفق (تام بریدی)برام باز شد،میخاستم برگردم،باخودم گفتم،بی علت نیست ک اینجا رسیدم شاید جواب سوالات و ابهامات اخیرم اینجا باشه،فایلهای دانلودی رایگان استاد رو دانلود و هرروز گوش میدم تو کارگاه،ولی انگار این فایلو اولین بار شنیدم،و یجور دیگه درکش میکردم،و بازم میگم برای اولین بار بدون مزاحمت نجوای ذهنم شروع ب مطالعه نظرات دوستان کردم صفحات 10_9،داشتم می‌خوندم ک یهویی یاد این انرژیه افتادم،گفتم اول برم کامنت کنم و از استادم ی تشکر جانانه بکنم،

    استاد شیر مادر هلالتون،ازدور دست مادرتونو میبوسم،

    الهی شکرت هزاران بار شکرت چقد حال دلو احوالم خوبه،خدایا خودت باعث و بانی این حال خوب 100در دنیا و 1000در آخرت بهش برگردون…

    استاد خوبم و دوستان عزیزم،سوالم و هم جواب بدین،ممنونتون میشم..

    چطوری میتونم 1_5سال آیندمو پیش بینی کنم؟؟؟

    این سوالیه ک چند روزی هست ذهنمو درگیرکرده(ذهنم دورنمایی نداره مثبت ی منفی)برای انجام اهرم رنج ولذت،برای استفاده در هرمسعله ای،،،(البته ناگفته نمونه ک همین الان بذهنم رسید ک زندگی نامه افراد موفق و مطالعه کنم)ولی بازم اگه دوستان عزیز سایت نظراتشان و برام بزارن خیلی بهتر میتونم ایده بگیرم،

    خیلی خیلی تشکر..

    در خدا شاد سالم و ثروتمند باشید….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      زهرا قنبری گفته:
      مدت عضویت: 2091 روز

      سلام فاطمه جون

      اومدم واسه پیش بینی 5 سال دیگت کمکت کنم

      یه راه داره

      بشینی با خودت رو راست ببینی 5 سال پیش بدون این اگاهی ها کجا بودی و الان کجایی

      و پنج سال بعدت که همراه این اگاهی ها هست wowwww کجا خواهی بود

      ذهن بازیگوش اروم میشینه و همراهیت میکنه

      تنها راهش اینه ببینی اگه خود خدا هم پنج سال پیش میومد الانت نشونت میداد باورت نمیشد که انقدر همه چیز قراره عالی بشه

      پی اروم باش و بزار خدا هدایتت کنه(اینارو دارم واسه خودم میگم ولی دلم گفت تو جواب کامنت شما بنویسم)

      داشتم اب میجوشوندم دم گاز واستادم بهو دیدم همه این جهان تکاملیه

      هرگز اب در لحظه جوش نمیاد و هر گز هم یه عمر طول نمیکشه

      بستگی به شعله و نوع گاز (قدرت تمرکز ما) دیر یا زود میشه

      من هرگز نا امید نمیشم یا شک نمیکنم که اگه اب جوش نیاد چی

      وقتی دیدم شعله روشنه مطمینم که جوش میاد خیالم جمعه

      بعد قلبم گفت الان دوتا راه داری یکی که همینطور به قابلمه نگاه کنی و انتظار از روی بدو بدو جوش بیا بکشی

      هم اینکه بری بشینی کامنت بخونی و لذت ببری

      کدوم ترجیح میدی چون به هر حال زمان در هر دو حالت یه اندازه واست طول میکشه ولی انتخاب با توعه از این زمان لذت ببری یا زجر بکشی

      این دقیقا فرق تجربه بهشت در این دنیا و لذت بردنه و جهنم و زجر کشیدن

      (چقدر نوشتن این کامنت بهم حال خوبی داد )

      من شروع کردم تمرکزی روی ثروتها دارم کار میکنم و همه نشونه ها رو سعی میکنم با دقت تر رصد کنم

      یه شاهین تو اسمون بود تو اوج با لاتر از همه پرنده ها ولی اون فقط هر لحظه یکبار بال میزد و رها میکرد

      واسم مفهوم اینو داشت که واسه اوج گرفتن نیاز به تلاش زیاد نیست.

      همین جور ذهنم بارش میکنه و من از راه و بیراه دارم مثالهای مختلف میارم

      انگار جواب کامنتتون شده بارش فکری من

      موفق باشین زیاااد

      اروم باشین که واسه اوج گرفتن بال بال زدن و دست و پا زدن فقط نتیجه عکس میده

      موقع ای که شنا میخواستم یاد بگیرم فهمیدم وقتی تقلا میکنم اب منو میکشه پایین ولی عمین که اروم و رها میکنم سطح اب وایمیسم

      باید همه اینارو تو رهنم حک کنم

      قانون قانونه و طبق اصول خودش کار میکنه

      نخوام قانون تغییر بدم

      تلاش کنم خودم درست ازش استفاده کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        فاطمه سعادت گفته:
        مدت عضویت: 646 روز

        سلام زهراجانم ممنونم از اینکه بخودتون این زحمتو دادنچین ک برام راهنمایی و نظر بذارین همینقدر ک کامنتم و مطالبه کردین دنیا دنیا تشکر.

        بااینکه یکبار کامل نوشتتون رو خوندم ولی بازم اسکرین گرفتم ک دوباره بخونم و در حین انجام تمرین برگردم و دوباره با دقت بیشتر ب متن بهتر بتونم فوکوس کنم.

        سپاس از شما خواهر خوبم…

        ،️

        درخدا آرام و ثروتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سید جمال دیواندری گفته:
      مدت عضویت: 1131 روز

      سلام خانم فاطمه سعادت عزیز

      هم فرکانسی عزیز خیلی از شما سپاسگزارم بابت نوشتن این دیدگاه زیباتون که مشخص بود واقعا الهاماتی بود که شما در لحظه دریافت میکردید و می نوشتید خیلی برام جالب بود که آنچه دریافت میکردید رو می‌نوشتید حتی درباره وضعیت فعلیتان و خنده‌ های همان لحظهیتان .

      من سوالی دارم خدمتتان چون شما این دوره را خریداری کرده‌اید و متوجه شدم فرزند هم دارید

      در نحوه عمل به قانون سلامتی با وجود فرزندتان چگونه عمل میکنید

      یعنی برای خودتان و فرزندتان آیا جدا غذا درست میکنید؟

      این سوال تقریباً تنها ترمز من و همسرم برای خرید این محصول است

      ببخشید که جوابی برای سوال شما نداشتم

      امیدوارم در مسیر تکاملتان به آسانی ها هدایت شوید به لطف خدای یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فاطمه سعادت گفته:
        مدت عضویت: 646 روز

        سلام سید جمال عزیز،

        متشکرم همینقدر ک ارزش قایل شدید و کامنت بنده رو مطالعه کردید،برای من دنیا دنیا ارزش داره،

        ازون جایی ک بقول استاد عزیزم،بارها و بارها سعی کردم با روشهای مختلفی وزن کم کنم،ولی وسط راه ذهنم سوار بر عقلم میشد،و نمی‌گذاشت ک ادامه بدم،

        اینبار با تمام وجودم دوره رو خریدم حتی اجازه ندادم ذهنم وارد مذاکره بشه،

        بله من دو فرزند بسیار شکمو و پرخوری دارم،البته خانوادگی خوش خوریم،خخخ

        ولی من خسته شده بودم از بیحالیا خستگی‌های طولانی کم آوردنا،میخوابیدم ولی انگار سیرخاب نمیشدم،وقتی معرفی دوره سلامتی استادو می‌دیدم و بارها و بارها نگاه میکردم ولع برای خرید دوره دوره بیشتر میشد،

        حتی دیگه راغب نبودم ک محصولات آرایشی استفاده کنم با اینه شاید میلیونها تومان هم وسایل آرایشی بهداشتی خرید میکردم،(ولی با دوره قانون سلامتی)فهمیدم من باوجود شامپو و لوازم آرایشی بهداشتی متعدد فقط و فقط دارم آشغالها رو زیر فرش میدم،وازوقتی دوره رو تهیه کردم ذره ای دوست ندارم ازون لوازما استفاده کنم،چون پوستم روشنتر و شفافتر شده(عذرخاهم جواب شمارو اینجوری شروع کردم)

        ولی دوستداشتم ک بهتون این اطلاعات و بدم ک بدونین بهترین قدمی ک میتونین بردارین تهیه این دوره هست .

        بریم سراصل جواب…

        بنده همون غذای همیشگی خانواده رو درست میکنم،هرچیزی ک بچها دستور میدن (فرزندسالاریه دیگه)درست میکنم،و برای خودم اگر احساس نیاز کردم ب غذا،مخصوص خودم رو تهیه میکنم،جالبه بگم ک بچهای من،از غذای منم تناول میفرمایندخخخ

        بهشون میگم یکم بمن رحم کنین،زیاد درست میکنم تا حداقل یک وعده دیه جوابگو باشه ولی،همونم بمن نمی‌بینم و نوشجان میکنن،بله من با تمام اینکه همه جور غذارو درست میکنم حتی نمک غذا رو مزه نمیکنم،(بلطف الله ک استادجانم فایل جدید رو گذاشتن اونم بصورت رایگان)خدایا هزاران بار شکرت ک زبونم قاصره از تشکر خداوند،ک استادی داریم ب این گشاده دستی ک بجرات میتونم بگم همین ی دونه فایل میلیونها تومان می ارزه،

        باهمین فایل آدم می‌تونه تمام باگهای ذهنیش رو پیدا و بعدبسازه،

        واقعا میگم دوستان عزیزم من چقدر ازبعد دیدن فایل حسو حالم عالیتر شده انرژی کم نمیارم،نگاهم بزندگی تغییر کرده حتی شبها دوسندارم بخوابم چون هنوزم انرژی کارو حرکت دارم،ولی وقتی سرم ب متکا میرسه عین ی بچه خابم میبره،دیگه خبری ازون خرپفهای شبانه نیست یا پریدن آب دهان ب گلو ک حالت خفگی بهم میداد نیست و چقدر احساس جوانی و انرژی 15ساله هارو دارم ،از بچهام تحرکم بیشتر شده کودک درونم ورجو ورجش بیشتر شده،گاهی کنترل کودک درونم از دستم در می‌ره خخخخخخ،(گاهی اوقات یادم می‌ره ک مادرم،خخخخخخ)عذرخاهم سید عزیز ک پاسخ سوالتون تودر تو شد،

        خخخ

        اونقدری ک ذوووق دارم

        یادمه دوستی کامنت گذاشته بودن ک من با پدرو مادرم زندگی میکنم و مجردم و داعما پدرو مادرم اسرار دارن ک بیا بشین این غذارو بخور و گفته بودن ک من باید اونقدری کارکنم ک بتونم خونه دیگه ای اجاره کنم تا ازوالدینم دور باشم،بتونم ب آموزه های دوره سلامتی عمل کنم،

        ولی من میگم برای انجام آموزه های سلامتی نیازی ب دور شدن از خانواده نیست وقتی استادی داریم ک ب این راحتی تمام باگهای ذهنی مارو جواب میدن و همینطور دوستانی ک میان و براحتی کامنت میذارن ومیتونم بجرات بگم ک هرکدوم از کامنتهامیلیونهاتومن ارزش دارن و ما برایگان داریم استفاده میکنیم.

        پس شروع کنین دوست من فقط کافیه خودتون بخواید حتی استاد در یکی از قسمت‌های دوره قانون سلامتی جواب این سوال رو هم دادن.

        درخدا آرام و ثروتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    آرزو دادفر گفته:
    مدت عضویت: 964 روز

    سلام استاد عزیزم

    آفرین بر شما که اینقدر موضوعات رو خوب وعالی توضیح میدید

    من از بچگی یبوست شدید دارم که با خوابیدن وعدم تحرک و خوردن یکسری غذاها تشدید میشه

    البته حدود 2ساله که فهمیدم یبوست دارم قبلا علائمم سردرد وحالت تهوع بود وخودم هم متوجه نمی‌شدم چرا اینطوریم کلی دارو ودکتر وبادکش درمانی و….

    انجام دادم خوب نشده تا اینکه همین یکماه قبل دوباره عود کرد ومن تا 3روز نتونستم غذا بخورم چون حالم بهم می‌خورد فقط آب میخوردم

    کلی لاغر وضعیف شدم که هرجا میرفتم بهم میگفتن

    تااینکه با توجه به صحبت‌های خانم شایسته وشما در یکی از فایلهای رایگان که درمورد قانون سلامتی کرده بودید ومن تو ذهنم اومد که خانم شایسته گفتن که رفته بودن مهمونی ومثل خانوم‌های دیگه رودربایستی نداشتن وغذاهایی که می‌دونستن براشون مضره نخوردن

    من هم از اون موقع برنج وماکارونی رو از رژیم غذاییم حذف کردم وسالاد وکاهو وکلم ومیوه رو بیشتر گذاشتم

    ویکی از هم اینکه گرمیجات مثل دارچین وزنجفیل وسنجد رو هم نمیتونم بخورم ترک کردم

    چون باعث خشکی شدید بدنم میشدن ومشکل روتشدید میکردن

    ورزش مخصوص یبوست رو هم یاد گرفتم

    به محض اینکه احساس کنم مشکل دارم انجامش میدم

    خیلی از قبل بهتر شده

    واقعا اون حالت‌های بیماری منو ترسونده

    اما تنها چیزی که مغز من ازش لذت میبره خواب صبحگاهی

    مخصوصا روزهایی که اداره نمیرم اما برعکس هرچقدر میخوام کم بخوام اغلب ساعت 8یا این دفعه 9صبح بیدار شدم

    ساعت بیولوژیک روده هام فکر کنم بین 5تا 7 صبحه

    با اینکه میدونم ضرر داره اما ناخودآگاه میخوابم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    سید محمد رضا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 651 روز

    سلام و درود فراوان خدمت خانواده عباس منش ،،،

    سلام و درود خداوند به ذات مقدس الهی تک تک دوستان ،،

    چقدر زیبا و دوست داشتنی صحبت کردن استاد عزیزم درباره دوره مقدس قانون سلامتی ،، دوستان واقعاً از این دوره با قداست یاد کنید چرا که قطعاً این خواست پروردگار مهربان بوده که تک تک ما این آگاهی رو به واسطه ی استاد عزیزم بدست آوردیم ،، واقعاً چقدر از صمیم قلبم خوشحالم ،، واووو پسر این منم توی آیینه این اون محمد رضای 120 کیلوییِ که از پونزده سالگی تا الان که سی سالمه یکباره وزنم زیر صد نیومده بود ،، الان خدارو صد هزار مرتبه شکر با افتخار 85 کیلو شدم آرههههههه

    ،، ی نگاه به طول مدت عضویتم بنداز دوست عزیز که داری این کامنتو میخونی !! خواست خدا ،، شاهکار خداوند متعال وقتی یکبار با تمام وجودت ازش میخوای از خودت میخوای و جدیت و به کائنات ثابت میکنی دو دستی تقدیمت میکنه ،، به کی هدیه کنم بهتر از تو ،، منی که از شکم مادرت همراهت بودم تا همین لحظه ،، شریان حیاتت ،، تغذیه ات ،، تنفست ،، روزیت ،، رزقت ،، امنیتت ،، آرامشت ،، همه چیزمون از الله ،، تمام داراییمون از وجود مقدس ذات الهی خالق ،، انرژی جاری و ساری توی تک تک مخلوقات هستی ،، خدایا صد هزار مرتبه شکرت که توانستم حس کنم لمس کنم حضور مقدس انرژی خالق توی تک تک لحظات زندگیم ،، خدایا شکرت برای این سایت بی نظیر این استاد فوق‌العاده که لحظه به لحظه منو داره به آگاهی و بیداری تو نزدیک تر و نزدیک تر میکنه ،،

    خدارو صد هزار مرتبه شکرمیکنم برای لحظه به لحظه و دونه دونه کامنتهای بی نظیر دوستای گلم و ویدیوهای سوپر اِمیزینگ و وَرای عالیییییی استاد عزیزم ،،

    واقعاً دمتون گرم استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز ،، به جرأت شما نماد و الگوی مصداق بارز انسان حقیقی و شأن انسانیت هستین ،،

    خدارو صد هزار مرتبه شکرمیکنم که همه مون سلامت و ثروتمند و آگاه هستیم ،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      اعظم گفته:
      مدت عضویت: 895 روز

      سلام و خدا قوت به دوست عزیزم آقای موسوی

      از خوندن کامنت زیباتون اینقدر حس عالی گرفتم که دوسداشتم ازتون تشکر کنم

      واقعاا آفرین به شما و من با تمام وجود بهتون تبریک میگم به اراده قویتون و تحسینتون میکنم خدارو شکر بابت وجود دوستانی با این اراده و قوی

      چه موفقیت‌های زیبایی چه اعتماد بنفسی به آدم میده این موفقیتها

      امیدوارم در تمااااام مراحل زندگیت همینجور پرقدرت و قوی و موفق و سربلند باشی

      افتخار میکنم دوستانی مثل شما

      در پناه خدای مهربان باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فهیمه مقاتلی گفته:
    مدت عضویت: 2496 روز

    سلام به استاد زیبا،خوشتیپ، جوان و مهربانم و خانم شایسته جان و تمام دوستانم در این خانواده خوشبخت

    استاد شما از معلم، پدر و مادر ما هم دلسوز تر هستید شما امروز این فایل با ارزش را با این حجم از آگاهی ناب به رایگان در اختیار بچه هات قرار دادی.

    شما انسانی هستید که زیبا زندگی کردید و زیبا زندگی کردن را به بچه های خانواده ات یاد دادی، ضبط این فایل صد درصد جواب درخواست من و خیلی از دوستان از خداوند بوده که بیشتر به سبک زندگی سالم هدایت بشیم.

    من دوره قانون سلامتی را ندارم ولی چون شرایط خریدش را نداشتم از طریق اطلاعاتی که از معرفی دوره قانون سلامتی و کامنت دوستان و آموزش های که تو اینترنت در مورد رژیم کتوژنیک بود میخواستم بدنم را سالم کنم من با اینکه لاغر هستم ولی مشکل پوستی پسوریازیس داشتم میخواستم درمان بشم و وزنم 56 کیلو بود و با این رژیم به 51 رسیدم ولی بیماری ام درمان نشد تصمیم گرفتم دوباره به مسیر قبل زندگی برگردم و دیروز خیلی ذهنم درگیر بود وقتی به پوستم نگاه میکردم میگفتم کاش میدونستم توی دوره قانون سلامتی چه تغذیه ای دارند و الان به لطف خدا متوجه شدم من قبلا فکر می‌کرد اگه قند و شکر و بعضی کربوهیدرات ها از بین ببرم کافیه اشکال نداره نون بخورم یا چیزهای دیگه که کارخونه ای نیستند الان متوجه شدم چه شکر بخوری چه کربوهیدرات برای مغز فرقی نمیکنه یه واکنش نشون میده و از این به بعد بیشتر در مورد غذاهایی سازگار یا ناسازگار با بدن اطلاعات دارم و یکی مورد دیگه که من اشتباه انجام دادم بدنم کلا چربی سوز کرد ولی مصرف پروتئین من خیلی پایین بود و بدنم بشدت لاغر مردنی که با باد میره شدم و فهمیدم باید منابع پروتئینی کافی به بدنم برسونم تا این پروتین تبدیل به عضله بشه

    یه ترسی دارم برای انجام این آگاهی ها من با این رژیمی که گرفتم به شدت لاغر مردنی و اسکلت شدم و خیلی سر زنش ها شنیدم، مامان ها که دیگه آدم را بیچاره میکنند تا به حرفشون گوش ندی ، واقعا این حرف دیگران و تایید دیگران چقدر برای ما مهم شده که می‌ترسیم وارد مسیری جدید بشیم و نتایج متفاوت از بقیه بگیریم و بقیه ما را مسخره کنند

    واقعا اگه بازی با مغزم را بلد کنیم کل معادله به آسونی حل میشه، امروز متوجه شدم من تا همین دیروز خیلی کم گشنم میشد و عصرا چیزی نمی‌خوردم ولی امروز عصر بشدت گرسنه بودم فهمیدن امروز مغزم هی نشخوار های منفی وارد ذهنم میکنه نکن لاغرتر میشی نباید لاغرتر بشی و هی این افکار توی مغرزم تکرار میشد و فرمان گرسنگی میداد، من باید برای رهبری وکنترل کردن مغزم، افسارش را در دست بگیرم باید تکلیفم را با خودم مشخص کنم که سلامتی میخوام یا تایید دیگران، با پاسخ به این سوال تکلیفم را با خودم مشخص میکنم، البته که تایید گرفتن از دیگران هم نشانه احساس عدم لیاقته و البته که یعنی برای جسمم ارزش قائل نیستم و نظر دیگران به خواسته خودم الویت داره و تمام اینها نشانه عدم لیاقته و برای اینکار باید به خودم یاد آوری کنم اگه من مریض بشم اگه من هر مشکل جسمی داشته باشم خودم زجر میکشم یا دیگران و جواب اینه که صد در صد خودم زجر میکشم پس باید بیشتر به فکر خواسته خودم باشم چون دیگران قرار نیست بجای من زندگی کنند یا یه منطق دیگه برای مغزم بدم اینه که اصلا مگه دیگران مطابق میل من زندگی می‌کنند که من مطابق میل دیگران زندگی کنم، دیگران هم هر چی دلشون بخواد میخورند کار ندارند تغذیه نادرست یا نه، اونا روش خودشون را ادامه میدن هر چی بلا سرشون بیاره، من هم تصمیم میگیرمم برای خودم و جسمم و نظرم ارزش قائل باشم و ورودی مناسب با اون وارد بدنم کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: