live | چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری

منابع مرتبط با این فایل: 

دوره قانون آفرینش

سرفصل های هر بخش از دوره قانون آفرینش به اختصار:

قانون آفرینش بخش 1 | درک قانون توجه و نحوه هماهنگی با این قانون به منظور بهره برداری از قدرت خلق درونی

در شروع مسیر‌ و اولین بخش از دوره قانون آفرینش، مفهوم دقیق‌، عملی و کاربردی‌ای از باور و نقش باورها در خلق شرایط و اتفاقات زندگی را یاد می‌گیری تا این منطق را درک کنی که:

چرا تمامِ داستانِ تغییر زندگی‌، بر تغییر باورها استوار است؟!

چرا باید برای کنترل ورودی های ذهن «جدّیت به خرج بدهی»؟!

و چرا باید بالاترین اولویت را در زندگی ات به این موضوع اختصاص بدهی!

وقتی اصل این موضوع را درک می کنی، آنوقت دیگر یک عالم بدون عمل نخواهی بود. آنوقت دیگر از این آگاهی‌ها، فقط به عنوان یک مُسکن استفاده نمی کنی. بلکه برای اجرای این آگاهی ها تعهدی غیر قابل مذاکره داری. در نتیجه زندگی خود را به گونه ای که می خواهی خلق می کنی و کنترل کاملی بر اتفاقات زندگی ات داری.

قانون آفرینش بخش 2 | قانون درخواست

آگاهی های این بخش از دوره قانون آفرینش‌، کلید ساختنِ باور احساس لیاقت را به ما متذکر می شود. پرورش ریشه ای احساس لیاقت درونی، از «درکِ مهم ترین رابطه ی زندگی‌مان» شروع می شود یعنی از درک رابطه ی دو طرفه ی ما با خداوند یعنی: «درخواست کننده» و «اجابت کننده ی آنچه درخواست شده است» و به طور خلاصه، از توحید؛

آگاهی های این جلسه به وسیله ی توضیح آیات قرآن و  شناختن قوانین جهان‌، منطق هایی قوی در دست ما قرار می دهد برای توانا شدن در ساختنِ رابطه مان با خداوند به عنوان نیرویی که هم صاحب قدرت بی نهایت و هم صاحب بخشندگی بی حساب است.

هرچه این آگاهی ها را جدی تر بگیریم و در اجرایشان تعهد به خرج دهیم‌، رابطه ی بی واسطه مان با خداوند(یعنی منبع قدرت ها و نعمت ها) را بیشتر درک می کنیم و هر چه این رابطه بهتر درک شود‌، خالق بهتری برای زندگی دلخواه مان می شویم.

قانون آفرینش بخش 3 | قدرت تجسم خلاق

تجسمِ خلاق یعنی: «جهت  دهی آگاهانه به کانون توجه»، به منظور هم-مدار شدن با خواسته ها. تجسم خواسته ها، فاصله فرکانسی میان شما و خواسته تان را کم می کند زیرا سیستم ذهن به گونه ای است که  ذهن بین خیال و واقعیت تفاوت قائل نیست. نقش تجسم خلاق، باورپذیر کردن امکان پذیری یک خواسته برای ذهن است. نقش تجسم خلاق، کم کردنِ مقاومت های ذهن در برابر حرکت برای تحقق آن خواسته است. زیرا ذهن فقط  کاری را انجام می دهد که آن را امکان پذیر بداند. وقتی ذهن موضوعی را امکان پذیر بداند، آنوقت است که نه تنها در برابر اجرای ایده ها مقاومت نمی کند‌، بلکه توان جسمانی تو را به سمت تحقق آن خواسته، رهبری می کند، انگیزه ها را تقویت می کند و عزم شما را برای تحقق آن خواسته جزم می کند. چون ذهن امکان پذیری آن خواسته را باور می کند.

قانون آفرینش بخش 4 | «قدرت کلام»، سلاحی قدرتمند برای «هدایتِ کانون توجه»

در این بخش‌، استفاده عملی از این قدرت درونی برای خلق خواسته ها را می آموزیم. ما در این بخش یاد می گیریم تا از قدرت کلام مان‌، برای ساختن باورهای قدرتمند کننده بهره برداری کنیم. باورهای قدرتمند کننده ای که مرتباً کانون توجه ما را تصحیح می کنند. یعنی به ما قدرت اعراض از ناخواسته‌ها و توجه به خواسته ها را می دهند. زیرا عادتِ ذهن، متمرکز شدن بر وجه ناخواسته ی هر موضوعی است مگر اینکه شما آگاهانه ذهن را برای توجه به خواسته ها، تربیت کنی. هدف این بخش از دوره قانون آفرینش رسیدن به این توانایی های درونی است:

استفاده آگاهانه از قدرت کلام‌ برای کنترل ذهن؛

“استفاده از قدرت کلام” برای ساختن عادت رفتاری قدرتمند کننده ی جدیدی  که تکرار آنها، آرام آرام شخصیت ما را به گونه ای تغییر می دهد که وارد مدار خواسته ها شویم و در این مدار بمانیم.

قانون آفرینش بخش 5 | مهارت در بهره برداری از توانایی های درونی بوسیله “سوالات توانمند کننده”

مکانیزم خودکارِ ذهن برای توجه به یک موضوع، سوال کردن و پاسخ دادن به آن سوالات است. اما ذهن، به صورت پیش فرض از سوالات محدود کننده استفاده می کند. ذهن به صورت ناخودآگاه، با پرسیدن سوالات محدودکننده‌، ما را در معرض ترس از مشکلات احتمالی ای قرار می دهد که شاید در مسیر ما رخ بدهد و به این شکل، به ما احساس ناتوانی، احساس قربانی بودن و ضعف قرار می دهد‌، قدرت تغییر و بهبودِ شرایط زندگی‌مانی را از ما می گیرد و در دست عواملی بیرون از ما قرار می دهد که نه کنترلی بر آن عوامل داریم و نه توانایی تغییر آنها را.

پاسخ ذهن به سوالات محدودکننده، همیشه به جای یک راهکار برای حل مسئله،یک توجیه است برای: حرکت نکردن و پذیرفتنِ آن ناخواسته به عنوان سرنوشت.

اگر آگاهانه‌، گفتگوهای ذهنی ات را برای مدتی معین رَصد کنی‌، متوجه می شوی که این گفتگوها اکثراً تمایل به پرسیدنِ سوالات محدود کننده دارند. به همین دلیل است که اکثراً درباره تحقق اهدافی که داری و ساختنِ شرایط دلخوهی که دوست داری، احساسِ ناتوانی می کنی. آنهم به عنوان موجودی که همه ی پتانسیل های لازم برای خلق شرایط دلخواه را در وجود خود دارد. اما حالا اینجا هستیم تا این چرخه را برعکس کنیم. 

ما می‌خواهیم به کمک آگاهی های جلسات این بخش‌ از دوره قانون آفرینش، با پرسیدن سوالات قدرتمند کننده، قدرت خلق درونی خود را فعال کنیم و «پرسیدنِ سوالات توانمند کننده» را تبدیل به عادت رفتاری و شخصیت مان کنیم. سوالاتی که به ما قدرت، اطمینان و جسارت برای قدم برداشتن و هدایت شدن در جهتِ تغییر و بهبود اوضاع را می دهد. این عادت‌ سازنده به گونه ای کانون توجه مان را جهت دهی می کند که: توانایی های درونی‌ِ ما را برای حل مسائل پیش رو و خلق خواسته هایمان «فراخوانی» می کند. زیرا پاسخ ذهن به سوالات قدرتمند کننده، راهکاری انگیزاننده و ثمربخش برای حل مسئله است.

قانون آفرینش بخش 6 | تقسیم کار با خداوند

ما در این بخش از دوره قانون آفرینش، تقسیم کار با خداوند را در عمل تمرین می کنیم. یعنی در عمل تمرین می کنیم تا خداوند را به عنوان مدیر‌، مسئول و راهنمای زندگی خود قرار دهیم. در این بخش، توکل بر خداوند را تمرین می‌کنیم. این بخش اصول مهمی را به شما می آموزد که باید به صورت دقیق رعایت شود تا نتیجه بدهد.

در این بخش، ما وظایف سمت خودمان و وظایف سمت خداوند را می‌شناسیم و با انجام وظایف سمت خودمان‌، تسلیم بودن در برابر خداوند و توکل به معنای واقعی را در عمل اجرا می‌کنیم. 

در این بخش با درک وظایف سمت خداوند‌، اعتماد به نفس‌، ایمان و احساس لیاقت‌مان را پرورش می‌دهیم و توکل کردن به این نیرو را در عمل تمرین می کنیم. 

هرچه ماهیت آگاهی های این بخش را بهتر درک می‌کنیم‌، خداوند را بهتر می‌شناسیم. رابطه‌ی خودمان با این نیرو را عمیق تر می‌کنیم. در نتیجه این آگاهی ها، جزو شیوه‌ی زندگی مان می‌شود. آنوقت است که در تمام امورات زندگی، با خداوند تقسیم کار می کنیم و در یک کلام روی شانه خداوند می نشینیم.

قانون آفرینش بخش 7 | سیستم هدایتگر درون

ما از 2 طریق می توانیم، به شناختی قابل اطمینان درباره جایگاه فرکانسی مان برسیم:

اول: اتفاقاتی که غالبا در زندگی تجربه می کنیم بازتابی از اساس فرکانس هایمان است: به این معنا که اگر مرتباً در حال تجربه کمبودها (خواه در هر جنبه ای: کمبود پول‌، کمبود محبت‌، کمبود سلامتی و …) هستی یعنی اساس باورهای شما در آن جنبه‌، کمبود است. در نتیجه کانون توجه شما‌، اساساً معطوف بر ناخواسته ها‌، موانع و کمبود هاست.

دوم: “جنسِ احساسی” که غالباً تجربه می کنی.

آگاهی های این بخش، تمرکز دارد بر موضوع دوم. یعنی کنترل اتفاقات زندگی از طریق جدی گرفتنِ پیغام های هدایتگرانه احساس مان، تواناتر شدن در کنترل ذهن و جهت دهی آگاهانه ی کانون توجه‌ به گونه ای که به احساس بهتر برسیم و مدت زمانِ بیشتری در احساس بهتر‌ بمانیم. در نتیجه، طبق قانون احساس خوب = اتفاقات دلخواهِ بیشتری را تجربه کنیم.

همچنین آگاهی های این بخش تمرکز دارد بر: به شناخت رسیدن درباره اینکه آیا با خواسته خود هم جهت هستی یا در مسیر خلاف جهت با خواسته خود حرکت می کنی. این کار از طریق آگاه بودن از احساس غالبی که تجربه می کنیم، انحام می شود. “احساسِ ما”، راهنمای درونیِ ماست. یعنی معیاری است برای تشخیصِ هم جهت بودن یا خلاف جهت بودن با منبع. معیاری است برای تشخیص:

پیروی از هدایت های منبع (احساس خوب)

یا نادیده گرفتنِ آن هدایت ها (احساس بد)

طبق قانون: لازمه ی رسیدن به خواسته ها، ماندن در احساس خوب است و ماندن در احساس خوب حاصلِ برنامه ریزی ذهن بوسیله ی باورهای قدرتمند کننده و هم جهت با خواسته است. این بخش از دوره قانون آفرینش، منطق های قرآن را درباره اصل و اساس قانون یعنی احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد= اتفاقات بد، با بررسی آیاتی با ریشه «ح ز ن» توضیح می دهد. درک این منطق ها، خطرِ ماندن در احساس بد و صدماتِ ناشی از این ناهماهنگی فرکانسی را برای ما واضح می کند. یعنی تعهدی در ما ایجاد می کند تا این قانون را بیشتر جدی بگیریم و برای هماهنگ ماندن با این قانون، متعهد تر باشیم.

قانون آفرینش بخش 8 | بهره برداری از تضادها

آنچه در بخش هشتم از دوره قانون آفرینش یاد می گیریم – که ما نتیجه ی آن را “هماهنگی با خداوند” نامیده ایم – شامل:

توانایی کنترل ذهن هنگام برخورد با تضادها (به معنای تمرکز بر راه حل ها و اعراض از ناخواسته ها)؛

تمرکز بر خواسته هایی که از دل آن تضادها برایمان واضح شده است و اقدام در جهت تحقق آن خواسته ها؛

ساختنِ شرایط دلخواه در زندگی به کمک مدیریتِ آگاهانه ی کانون توجه مان.

قانون آفرینش بخش 9 و10 | مهمترین رابطه زندگی من

آگاهی ها و تمرینات بخش دهم به عنوان آخرین بخش، تمرکز دارد بر:

چگونگی‌ِ ساختن مهمترین رابطه ی زندگی مان؛

تقویت قوه الهامات در وجودمان و استفاده از این نیروی درونی برای هدایت به مسیر هم جهت با خواسته ها؛

ماموریت آگاهی های این بخش از قانون آفرینش‌، رسیدن به خودشناسی است تا بتوانید آبشخور رفتارها و عادت هایتان را بشناسید و اگر اساس آن رفتارها محدودکننده هستند‌، این ضعف شخصیتی را با ایجاد باورهای قدرتمند کننده، اصلاح کنید


اطلاعات کامل درباره  محتوای آموزشی دوره قانون آفرینش


منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

سایر قسمت های live با استاد عباس منش

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری
    157MB
    27 دقیقه
  • فایل صوتی live | چون قانون ساده است، عمل به آنرا جدّی نمی گیری
    25MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

217 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سارا سهیلی» در این صفحه: 1
  1. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1771 روز

    سلام به استاد عزیز و دوستان عزیز گام 27 پروژه خانه تکانی

    خانم شایسته اگر کامنت من رو دارین میخونین بدونین که با شروع این پروژه من کلی دارم نتیجه میگیرما ، هم مالی هم روابط ، هم سلامتی ، هم توی کارم ، هم توی درک قانون

    من نمیدونم اگر این پروزه نبود درک الانم از دوره ثروت رو داشتم یا نه

    که بتونم در عمل ، عمل کنم به این اگاهی ها ، بعد یواش یواش نتایج بیان

    مخصوصا نتایج مالی تو حوزه ای که دوست داشتم امسال اتفاق بیافته و خداروشکر خداروشکر تو مسیرشم

    استاد گفتین قانون راحته ، به خاطر همین میگین نتایج باید راحت اتفاق بیافته

    یه مثال و یک نتیجه از خودم بگم ، من هر ماه یه مبلغ پولی بود که داخل یک کارتی میومد و بین من خواهرم و برادرم تقسیم میشد ، تقسیم کردنه و واریز کردنه بر عهده ی خواهرم بود همیشه

    و ایشون وقتی واریز میشد اون مبلع به اون کارت ، مبلع رو تقسیم میکرد و واریز میکرد به حساب خودش برادرم و من

    گاهی وقتا میشد ایشون این مبلغ رو به حساب من واریز نمیکرد ، من نمیگفتم چرا؟

    به خاطر کمبود عزت نفسم بود ، میگفتم نه گناه داره لابد خودش میخواسته ، حالا من که دارم پول میسازم خودم ، سعی میکنم بیشترش کنم که به این مبالع نیازی نداشته باشم و نگاه نکنم ، در صورتی که در واقعیت من فعلن نیاز داشتم به اون مبلغ

    یه جورایی مثل کارمندی بودم که کار میکردم بعد موقع واریز حقوقم که میشد کارفرمام برام پولو نمیریخت بعد منم نمیرفتم بگم اقای کارفرما سر برج شده چرا حقوقمو ندادی؟ ماه پیششم ندادیا حواست هست؟

    من نمیگفتم میگفتم نه لابد کارفرمام گناه داره ، پول نداره ، نیاز داشته ، ولی یه جورایی در خفا میدیدم که نه اتفاقا کارفرمام میتونه اون مبالع رو پرداخت کنه براش هیچی نیست

    در واقع من جراتشو ندارم بگم که لطفا پول منو برام بریز چون از خیلی چیزا میترسم ، مثلن اینکه بهم بگن وای چه قدر هول پوله ، چه قدر پر روعه ، بابا تو که داری پول میسازی حالا اینو بده به ما ، یا اینکه تو که حالا پول تو حسابت هست این ماهو از حقوقت بدر به خاطر ما!

    خلاصه یه روز اون حسی که شما میگین استا. پاشو کرده بود تو یک کفش میگفت باید الان بگی چرا ماه پیش اون مبلغ رو نزدی

    باید بگی چرا این ماه نزدی

    منم هی میگفتم نه ، هی سرپوش میزاشتم میگفتم نهههه من باید یاد بگیرم خودم پول بسازم بیشتر از قبل ، اعلام فرهیختگیم میکردم مثلن

    خلاصه اینقدر این خدای درون من توی همون چند دقیقه کوتاه که فکر کنم زیر پنج دقیقه م بود بهم گفت بگو بگو بگو بگو بگو

    که آخر من گفتم ، گفتم فلانی چرا ماه پیش مبلغو نزدی؟ گفت خودم نیاز داشتم

    من قبلن به خواهرم پول قرض میدادم با همون پیش فرص که اکی قرار نیست این مبلغ رو بهم برگردونه اگر نیازی نداری بهش قرض بده

    بعد از یه مدت قرض دادن دیدم ایشون هی پول میاد از من قرض میگیره حالا یا میداد یا نمیداد قرضشو

    بعدش گفتم که دارم ولی خودم نیاز دارم قرض نمیدم ، بعد ایشون با این پیشفرص گاهی وقتا اون مبلعی که باید میریخت رو به من نمیداد ، بهمم نمیگفت منم اعتراص نمیکردم که چرا! به خاطر ترسای خودم

    تو اون چند دقیقه که این خدای درون کشت منو از بس گفت بگو من فهمیدم که ایشون اون مبلغ ماهیانه رو با همین پیشفرض اینکه من دارم قرص میکنم برمیداره ، و هر ماه پشت سر هم برام واریز نمیکنه

    من باید بهش بگم که اقا جان نکن همچین

    من باید پا رو دل ترسام بزارم بگم بگم اقای کارفرما حقوق این ماه و ماه پیشمو بده لطفا

    خلاصه استاد گفتم ، بهشم گفتم مودبانه دیگه همچین کاری نکن و برندار و تصمیم نگیر برای خودت و ایشون کاملا قبول کرد و گفت باشه و به همین راحتی تو 5 دقیقه درامد میانگین ماهیانه م 1‌.3 برابر شد

    با یه درخواست و صحبت ساده

    قانون سادست واقعا

    از نظر ذهنی خیلی برام سخت بود کنترل ذهنما ولی کارش ساده بود یه گفتن ساده

    صحبت کردن عادی که هر روز میکنم مهم کنترل ذهنش بود که نترسم و بگم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: