هدفی متفاوت برای سال جدید - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/03/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-03-18 06:29:522024-03-18 06:42:05هدفی متفاوت برای سال جدیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عباسمنش عزیزم.
شما در دقیقه 12:47 این ویدئو جواب خیلی از سوالاتمو بهم دادید. البته خودم هم بهش رسیده بودما ولی تردید هایی داشتم.
من همین امروز رفتم و در خلوت خودم به خدا گفتم که من هم بندتم، کسی هستم که خلق کردی، لیاقت اینو دارم که باهام حرف بزنی و کمکم کنی، و بعد از اون امروز همینطور که در حال تماشای این ویدیو بودم؛ (گوش هم نمیدادما، ذهنم درگیر بود.) یه دفعه این جمله شما منو از خواب بیدار کرد: در مورد روابط همه چیز احساس ارزشمندیه :)
که این قضیه با اطمینان 100٪ میگم پاشنهِ آشیله منه و تصویری که از خودم. دارم.
به نام خداوند یکتای هدایتگر
سلام به تمام دوستان گرامی ، استاد عباس منش عزیزم و خانم شایستهی گرامی
چند تا همزمانی و هدایت الهی امروز برای من رخ داد که همشون مرتبط به آگاهی های این فایلِ و دوست داشتم این رد پا رو اینجا مکتوب کنم (بدون شک در آینده کمکم می کنه)
امشب یه جایی تو ایستگاه اتوبوس خط واحد نشسته بودم
یه اتوبوس اومد ، مسیر من نبود که سوار بشم ولی
یه دختر (حدود بیست سال) خیلی خیلی زیبا و خوش اندام و با نجابت از اتوبوس پیاده شد
از همون لحظه اول مهرش به دلم نشست و ازش خوشم اومد
بهش نگاه کردم چشم تو چشم شدیم ، ناخودآگاه داشتم با نگاهم تحسینش می کردم و این حس رو از لبخند عمیقی که روی لب هام بود ایشون هم دریافت کرد
من برگشتم نشستم روی صندلیم ، (صندلی های ایستگاه اتوبوس خیلی بزرگه و فضا برای نشستن زیاد داره)
یه حدود سی ثانیه کنار صندلی ها وایساده بود ، بعد اومد نشست روی صندلی کنار من ، با فاصلهی کمتر از نیم متر
نه موبایلش رو در آورد از کیفش نه کتاب نه هیچی … فقط یادمه نگاهش کردم … داشت با موهاش بازی می کرد:) ، دو سه دقیقه همینجوری گذشت و من هیچی نگفتم و اتوبوس بعدی که اومد مسیر من بود رفتم سوار شدم و رفتم
بعد متوجه شدم که ایشون منتظر بود من یه لینک بدهم برای آشنایی و اون هم از من خوشش اومده بود
من امشب به این موضوع با احساس خوب و بدون سرزنش خودم فکر کردم که چرا؟
چرا لینک ندادم برای آشنایی وقتی اون بنده خدا هم تمایل نشون داد؟
حالا آخر های دیدگاهم میگم که به چه نتیجه ای رسیدم و فکر کنم دلیلش رو فهمیدم
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
دو تا اتفاق جالب دیگه ای که افتاد این بود که نشسته بودم تو پارک محله و داشتم با عشق سپاسگزاری های امروزم رو مکتوب می کردم و حال دلم خیلیییی خوب بود
یه دخمل خیلییی خیلییی ناز و خوشگل ، اصلاً یه فرشته به خداااا، 4 سالش بود با مامان و باباش اومدن ماشین و پارک کردن اومد پایین از ماشین اومد تو چمن های رو به روی من می دوید اینور اونور و می چرخید و نگاه به آسمون می کرد و می خندید ، لباس هاش خیلی خوشگل بود موهاشم طلایی بود خیلی خوشگل تا توی کمرش ریخته بود ، یه پاپیون هم با رمان سفید روی سرش به موهاش بسته بود
اصلا از زیبایییی و نازززز بودن این دخمل هرچی بگم کم گفتم ، یه فرشته … یه فرشتهی ناز و مهربون رو تو ذهنتون تصور کنید
بعد خیلی با نمک رفت از بین چمن ها کلی گشت دو تا گل زرد کوچولو پیدا کرد و دوید اومد جلوی ماشین … مادرش تو ماشین نشسته بود و داشت ازش با موبایل فیلم می گرفت ، اومد گفت مامان برایت یه دونه گل آوردم :))) با خنده و ذوق و شوق ها … بعد یهویی اون یکی دستش هم از پشت کمرش آورد بیرون گفت این یکی گلم برای خودم آوردم :))) خودش هم زد زیر خنده
من بچه کوچولوها رو خیلی دوست دارم ، همیشه روح الهی و قلب و پاک و مهربون و ذوق و شوقشون رو تحسین می کنم
اصلا بچه ها شگفت انگیزن واقعاً نگاه کردن به بازی کردن بچه های کوچیک توی پارک برای من مراقبه کردنه و اونقدرررر تحسین می کنم و کیف می کنم که اشکم از خوشحالی در میاد
یه دختر بچه دیگه هم با خانواده اش اومد از جلوی من رد شد ، 6 سالش بود و با این موتور شارژی ها خفن ها خوشگلا بود :)) جالبه این دختر هم خیلی شیک پوش و خوشگل بود و موهاشم خرمایی طور بود و بلند تا توی کمرش بود
رفتن با خانواده اش یه دور زدن تو پارک و برگشتن دوباره از جلوی من رد بشن که برن بیرون
از اونجایی که وقتی زیبایی ها و نکات مثبت یه فردی رو تحسین می کنی ، جهان زیبایی های بیشتری از همون آدمه یا صحنه های بیشتری شبیه به همون رو بهت نشون میده
و از اونجایی که فرکانس های حال خوب و تحسین من خیلی قوی بود و خیلییی حالم خوب بود ، جهان خیلی زود بهم پاسخ میداد ، اصلا دیدن همین دختره به خاطر تحسین اون دختر کوچیک تره قبلیه بود
وقتی داشتن بر میگشتن بیان از جلوی من رد بشن دختره نمیدونم برای چی (هندزفری تو گوشم بود) ولی غش کرده بود از خنده داشت بلند بلند همینجوری که با موتورش از جلوی من رد میشد می خندید
من باز هم با تمام وجودم تحسینش کردم
بعد با خانواده اش رفتن بیرون از پارک و دوباره برگشتن توی پارک ولی اینبار جلوی پارکینگ ماشین ها ایستادن (پیاده بودن و بدون ماشین ، پارکینگ هم تو راستای دید من بود و فاصله اش با من حدود ده متر بود) بعد این دختر خیلی خیلی باحال با اعتماد به نفس گاز میداد به موتورش (البته اسباب بازی بود دیگه ، تند که نمیرفت سرعتش خیلی پایین بود) و تجسم می کرد که یه موتور سوار حرفه ای هستش و با موتورش داره توی خیابون لایی می کشه و هی فرمون و اینور و اونور می کرد ، دلا میشد روی باک و سرش رو دقیقا مثل موتورسوارهایی که سوار موتور سنگین میشن ، می آورد پایین نزدیک صفحه کیلومتر ، یعنی یه همچین استایلی رو به خودش می گرفت و فارغ از غوغای جهان که کی داره نگاهش می کنه و چه فکری می کنه و این ها … داشت تو تجسم های خودش ، دنیای خودش ، رویاهای خودش کییییف می کرد و بی نهایت حال دلش خوب بود
بر میگردم به صحبت های استاد توی همین فایل که می گفت
بچه های کوچیک رو ببینید چقدر احساس لیاقت دارند …
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
یه همزمانی دیگه ای که رخ داد این بود که امشب توی خط واحد با راننده اتوبوس که یه آقای واقعا شیکپوش و خوش استایل و با شخصیت بود و قبلاً هم تو این مسیر دیده بودمش و یه سری هم باهاش گپ زده بودم و صحبت می کردم
این بار دومی بود که آگاهانه رفتم پیشش و باهاش صحبت می کردم
جالبه چقدرررر ایشون زبان بدن رو خوب بلد بود و همونجوری که پشت فرمون بود با بدنش متمایل می شد به سمت من و با تأیید کردن (تکان دادن های سر) و با لبخند نشون میداد که چقدر مشتاقه برای هم صحبتی با من و داره از این مکامله لذت می بره
و البته که تو گپ و گفتی هم که داشتیم با کلامش بارها به این موضوع اشاره کرد
صحبتامون رو با تمرکز بر نکات مثبت ایشون و اینکه چقدر عزت نفس و احساس لیاقت بالایی داره شروع کردم و با موضوع شاکر بودن در مورد خدا باعث میشه درهای رحمتش به روی ما باز بشه ، تموم کردم
ما یه مسافت کوتاه با هم بودیم ، شاید حدود ده دقیقه
و نکتهی جالبش اینجاست که من برای خودم جالب بود که چقدر قشنگ دارم از خودم و تونایی منحصر به فردی که دارم تعریف می کنم (این ها همش نشونست که من دارم خیلی خوب تو این چند وقته روی بالا بردن احساس لیاقتم کار می کنم)
توانایی ای که داشتم ازش تعریف می کردم اینه که من خیلی خوب می توانم با کلام و با اَکت هایی که دارم به آدم ها احساس ارزشمندی بدهم این حس خوب رو مثل یه کادو بسته بندی کنم و کاغذ کادو کنم و تقدیم به اون آدم کنم
من خیلیییی خوب می توانم تواناییها و مهارت های فردی و زیبایی های درونی و بیرونی یه آدم رو ببینم (چه دختر و چه پسر) و بهش بگم … بگم که چقدر ارزشمنده …
و نمی توانم بهتون بگم این ویژگی فوقالعادهی من (که البته آگاهانه درون خودم ایجادش کردم و هنوزم که هنوزه دارم پرورشش میدهم) چقدرررر بهم کمک کرده روابط با کیفیت و سطح بالا و لذت بخشی رو با آدم های مختلف تجربه کنم
نکته اینجاست من خودم رو در این زمینه خیلی خیلیییی توانمند می بینم و خیلی به خودم شک ندارم که تو این زمینه عاااااالیم
ولی
چیزی که هست باید به همین شکل ان شا الله با کمک دورهی احساس لیاقت
یاد بگیرم که همیشه و هربار همین هدیهی ارزمشند رو به خودم هم تقدیم کنم و به این شکل عاشق خودم بشم
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
امروز عصر یه مشتری تهرانی با یه شاسی بلند پلاک تهران اومد دم در خونهی من دنبالم که با هم بریم یه ملک ببینیم
همون اتفاقی که دقیقاً صبح 28 اسفند هم افتاد و من تو یه دیدگاه دیگه (نمیدونم کجای سایت) نوشتم
اون بندهی خدا هم یه ماشین شاسی داشت تازه تو قم هم نبود از شهرستان اومده بود و مستقیم اومد دم در خونه دنبالم
اجازه بدهید یه فلش بک بزنم به دیشب …
من یه ملک خیلی خیلی اوکازیون با قیمت خوب و با کمسیون عالی که با مالک بستم دارم
این رو به یکی از همکار ها ، آقا ابوالفضل که یه کانال حدود 200 نفر عضو در حوزهی ملک داره گفته بودم ، اون هم اجازه گرفته بود و آگهیش کرده بود توی کانالش
دیشب بهم پیام داد: سلام یه مشتری هست برا فردا بازدید میخواد.
گفتم مستقیم هستی؟ (یه اصطلاحه تو شغل ما یعنی مشتری خودته یا همکار؟)
گفت: خودم مستقیم هستم ولی اینکه بدرد بخور هست یا نه نمیدونم!
گفتم: شک به دلت راه نده ، توکلت به خدا باشه ، ان شاالله که مشتری بخر و خوبیه
برگردیم به امروز ، این بنده خدا با من تماس گرفت ، من گفتم شما برو به این لوکیشن منم تا بیست دقیقه دیگه خودمو میرسونم ، می خواهم اسنپ بگیرم
ایشون گفت نمیخواهد، من میام دنبال شما، گفتم اوکی
ما رفتیم ملک رو دیدیم و برای برگشت ایشون من رو رسوند جلوی دفتر
نکتهی این ماجرا می دونید کجاست ، وقتی من اومدم از جلوی دفتر با سرعت کم رد شدم و چند متر جلوتر ماشین رو نگه داشت، همکارها من رو دیدن ، دو سه دقیقه ای هم تو ماشین نشسته بودیم و صحبت می کردیم و بعد من پیاده شدم و اومدم سمت دفتر
دوتا از همکار ها گفتن این کی بود؟؟ گفتم فلان ماشینه؟ گفت آره گفتم مشتریم بود (من خیلی ریلکس و عادی حرف زدم)
و بعد به این وقایع فکر کردم ، دیدم من واقعا خودم رو تو حوزهی کاری خودم خیلی دسته بالا میگیرم و تو صحبتهای خودمونی خودم با خودم همیشه به خودم بابت مهارت های فردیم و تخصصی که دارم افتخار می کنم و با حس خوب خودم رو تحسین و تشویق می کنم
خب
به طبع جهان هم داره به فرکانس های من پاسخ میده دیگه چیز خیلی عجیب غریبی نیست …
یعنی اینجوری این دیدگاه منه ها … همکارانم اینجوری فکر نمی کنند
خیلی هاشون رو مشتری های لو کلاس و ملک های قدیمی لو کلاس قیمت مناسب کار می کنند … روی ملک های بدون آسانسور حتی طبقه دوم و سوم کار می کنند!!
ولی من اومدم آگاهانه تو ذهن خودم ساختم که من می خواهم فقط روی ملک های قیمت بالا و متراژ بالا (ترجیحاً بالای صدمتری و ترجیحاً سند دار) کار کنم ، و در همین راستا می خواهم با مشتری های ثروتمند و های لول کار کنم ، می خواهم با کسایی کار کنم و توی ملک هایی رفت و آمد کنم که لایق من باشند ، می خواهم باورهای قدرتمندم رو قدرتمند تر کنم و از کار کردنم لذت ببرم
توی خونه های متراژ پایین و بدون آسانسور اغلب فقر رو می بینم و اینجور مشتری ها هم اغلب بنده های خدا اوضاع مالی خوبی ندارن
من میخواهم روی خونه های متراژ بالا کار کنم که ثروت رو ببینم و لذت ببرم و همش به خودم بگم ببببین ثروتمند شدن چقدرررر با شکوه است
می خواهم با مشتری های ثروتمند رفت و آمد کنم تا هم بیشتر احساس لیاقتم تقویت بشه هم باورهای محدود کنندم رو در مورد افراد ثروتمند (اینکه آدم های پولدار مغرور هستند و …) پیدا کنم و بر طرف کنم و به این شکل کمک کنم به خودم که حسم نسبت به ثروت بهتر و بهتر بشه و باهاش رفیق بشم و توی زندگی خودمم بیاد
فقط فکر می کنم یه جای کار ایراد داره که اونم دارم روش کار می کنم
اینکه خودم رو و مهارت ها م تخصصم رو بیشتر و بیشتر ارزشمند بدونم و به خودم کردیت بدهم
و البته خودم رو لایق دریافت پول های 50 و 100 میلیون و رقم های خیلی بزرگ برای هر قرار داد بدونم
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
حالا بر میگردم به بخش اول دیدگاهم
من توی خیلی زمینه ها خودم رو لایق می بینم و برای خودم نوشابه باز می کنم …
برای دوستی با دختر هم همینطور
من خودم رو همینجوری با همین اندامی که دارم و چهره ای که دارم پذیرفتم و عاشق خودم هستم
البته می توانم خیلی خیلی بهتر از این هم باشم ها و مطمئناً با دورهی احساس لیاقت خیلی خیلی بهترم میشم ولی می خواهم بگم همین الانش هم خوبم
همون دختر زیبایی هم که اومد نشست کنار دستم ، من رو قشنگ دید و برانداز کرد دیگه…
من حتی الان موهای بلند و خفن خاصی هم ندارم
گفتم که … روز اول عید من کچل کردم.
خیلی از پسر ها فکر می کنند مدل موی خاص و استایل خاص و این ها … باعث میشه بتوانند رابطهی خوبی رو شکل بدهند ولی من نه … من این شکلی فکر نمیکنم
دلیلی که من بهش رسیدم اینه که من باورهام تا حدود زیادی در این حوزه خوبه و خودم هم ارزشمند می دونم و باورهای تعصبی مذهبی هم ندارم …
من فقط ترسیدم !! از اینکه نکنه من لینک آشنایی بدهم بعد ضایع بشم … اگه بگه نه چی؟؟
یاد جلسه 9 عزت نفس می افتم
باید روی درخواست کردن توی وجودم بیشتر کار کنم
اونقدرررر خوب کار کنم که برسم به این مرحله که باور کنم «درخواست های من از شخصیت من جداست»
باید یاد بگیرم وقتی به نفر تو هر موضوعی ها … نه فقط در شکل گیری یه رابطهی عاطفی … بهم میگه نه … صرفاً داره به اون درخواسته میگه نه ، همین ، چیزی از شخصیت و ارزش های من کم نمیشه …
خدایا شکرت ، خوشحالم به خاطر این روز پر باری که داشتم
خوشحالم که این مسئله هم متوجه شدم و از این به بعد آگاهانه روش کار می کنم و ان شا الله حلش می کنم
در پناه خداوند مهربانی ها ، خداوند سفر باشید
سلام آقا محمد
خیلی خیلی لذت بردم از کامنت قشنگت
من هم همچین شرایطی رو تجربه کردم توی بحث روابط که شجاعتش نداشتم
ولی تحسینت میکنم خیلی زیاد که خودتو پذیرفتی همینی که هستی
من هنوز توی این قضیه ضعف کار دارم.
راجب نگاهت به کارت نوشتی واقعا واسم درس داشت که اینطوری توی ذهنت داری با خودت صحبت میکنی
یه جور راهنماییه واسه من که تمرینش کنم
هرجا هستی بهترین ها رو برات آرز میکنم
به نام خداوند مهربان و هدایتگر
سلام عباس آقا
ممنونم بابت نگاه زیبابینت
این پاسخت باعث شد بیام یه بخش هایی از دیدگاه خودم رو دوباره بخوانم
و چقدر خوشحال شدم و چقدر خدا رو شکر کردم
اعتبار تمام این کارهایی که انجام میدهم و اعتبار همین دیدگاه هایی که می نویسم ، همه و همه بر میگرده به خدای مهربانی که همواره در حال هدایتم به بهترین ها هستش
خوشحالم که با شما آشنا شدم و امیدوارم باز هم با هم گپ بزنیم و مخصوصاً توی سایت از نتایج شما بخوانم و لذت ببرم و تحسینت کنم
سلااااام
استاد قشنگم دلم براتون تنگ شده بود با اینکه تقریبا هرروز فایل های روزشمار و فایل های دیگه رو نگاه میکنم اما باز دلم برای استاد امروزم تنگ شده بود همچنین مریم جانم یه رخ بما بده خانم (ایموجی چشم قلبی)
چه بااارون زیبایی به زیبایی همین بارونی که دیروز اومد و البته الانم هوا اینجا ابری هست
استاد جونم من ایمان داشتم یه فایلی با موضوع هدف برای سال جدید میزارین مطمئن بودم و عجله نداشتم و حتی با خواهرم گفتیم استاد اگه فایل نمیزاره قطعا یا داره با یه دوره خفن برمیگرده یا برامون سوپرایز خفن تری داره خلاصه موفق باشید بهترینا
اینقدر ذوق دارم هی استپ میکنم میام کامنت میزارم مجدد ادامه فایل و میرم ممنونننم استاد جونم سال نو شمسی شما هم پیشاپیش مبارک باشه قلب
و دقیقا فرمایشاتون درسته با ذوق و شوق میام هدفامون و مینویسم خوب پیش میرم اما یهو در اواسط راه ول میکنم و هنوز به هدفم نرسیده میرم سراغ اهداف بعدی نمیگم همش اینطوری بوده اما از دو تا هدف یکیش اینجوری میشه و این باعث میشه هی اهداف نصفه نیمه و رها داشته باشم
اما استادم به جرات میگم امسالی که گذشت از تمام سالهای قبلم عالی تر بود شاید به هدف بزرگم نرسیدم اما کلی اهداف ریزتر و بهش رسیدم کلی شخصیت شناسی کردم ترمز پیدا کردم کلی اتفاقات قشنگ افتاد که تو دفترم نوشتمشون اینقدر زود گذشت احساس میکنم همین دیروز بود که این اتفاقات عالی برام رقم خورد
واقعا تا جایی که خودمو باور کردم شرایط تغییر کرد وارد یه کاری شدم و اموزشی دیدم که هیچی ازش نمیدونستم و هنوزم اونقدر تمرین نکردم اما همین که هدایت و دنبال کردم خودمو باور کردم ترسامو کنار گزاشتم به خودم افتخار میکنم ازینجا به بعدش هم باید پیش برم تا اینجاش و خدایی جلو رفتم ازینجا به بعدم با تلاش و پشتکار و تمرینم با هدایت خداوند جلو میرم
خب برای انتخاب هدف
1- اول ببین چی رو واقعا قلبا میخوای نه اینکه چون فلانی داره منم میخوام یا بخوام به بقیه ثابت کنم خودم میخوامشون با تمام وجودم و برای خودم حتی شده تصویرشم برای خودت تو دریم بردت بزن
2- باور لیاقت به خواسته رو در خودت ایجاد کن لیاقت واقعی که اول خودت برای خودت بوجودش بیار
از نظر دیگران نترس- نه گفتن رو بیشتر تمرین کن- احساس ارزشمندی رو در خودت بالا ببر و ….
و منی که اون قسمت فقط خیره شدم بودم به صفحه لب تاپم اونجایی که گفتین وقتی جایی برای صحبتهام ارزش قائل نشن من صحبت نمیکنم چون حرفهام ارزشمنده نمیدونم چی بگم راجع بهش نمیدونم چجوری جذابیت شما و این خصلت که در خودتون بوجود اوردین و توصیف کنم ….
از یه جا به بعد دیگه استپ نکردم فایل و غرق شدم تو صحبتهاتون چه ایده جالبی الحق که استاد هستین و برازنده نام و ارزشی که خلق میکنین بجای اینکه هدف و بزاریم رو فلان خونه یا ماشین یا وسیله هدف و بزاریم روی شخصیت شناسی و ریکاوری شخصیت میگم خود من اصلا نمیدونستم اوایل فایل در این باره میخواستین صحبت کنین و خودم گفتم امسالم از سالهای دیگه بهتر بود نتایج بیشتر بود چرا چون شخصیتمو شخم زدم
واقعا بجای اینهمه تقلا ازینکه هی میدوم دنبال ثروت و اون دورتر میشه بیام تمرکزمو بزارم رو احساس لیاقت و ارزشمندیم و ثروت دنبال من بیاد چی ازین بهتر؟؟؟
تو خیلی جاها کامنت گذاشتم و گفتم شخصیتم زمانی تغییرات مثبت کرد که سری فایل های الگوهای تکرارشونده رو گوش دادم انگار دیگه دانش داشت میگفت بسه ولم کن من برو سراغ عمل و این فایل ها و بعد ازون سری باورهای محدودکننده و قدرتمنند کننده و فایل های دانلودی تمرینی اینا زیر و رو کرد منو تبدیل شدم به ادمی که روز به روز احساس خوشبختی بیشتری میکنه و چرا ادامه ش ندم؟ سال جدید من انگار از سال نو میلادی شروع شد چون دقیقا همون موقع ها این اتفاقات بیشتر افتاد پس همینو ادامه میدم و تمرکزمو میزارم رو شخصیتم تا بقیه چیزا خودش بیاد بیاد و ثابت بمونه
استاد فوق العاده من نمیدونم تشکر واژه ای هست که بتونه احساسمو نسبت به ارزشمندی شما در زندگی من و هزاران نفر مثل من نشون بده؟ شما نقطه قوت زندگی من بودین و هستین الگوی تکرار نشدنی که بهترین اتفاق دوران انسانیت من آشنایی با شما و آشنایی با قوانین از نگاه شما بود و هست و خواهد بود امیدوارم هر لحظه تون پر از عشق و ارامش و نعمت و ثروت باشه امیدوارم هزاران سال عمر کنین و زندگی رو برای بقیه قشنگ کنید دوستتون دارم خیلی زیاد خدا رو هزاران بار شاکرم که فرصت دیدن گوش کردن و درک این مطالب و بمن داده خدایا شکرت
ایول به ستادان روحانی من
چقدر از دیدن صحنه پارادایس لذت یردن عر چند فایل های قبل رو میدیدم ولی انکار به روز باشه ی حال دیگه ای داره
چقدر خوشحال شدم از دیدنتون و همچنین مریم جان در پشت صحنه
واقعا سپاسکزار شما دو عزیز هستم نعمتهای خداوند برای من هستید
واقعا حرفهای شما وحی منزل
از وقتی روی خودم روی بهبود خودم کار میکنم
از وقتی دیگه سعی میکنم به دیگران گیر ندهم
حالم عالی شده
و هر از گاهی در ارتباط با انسانها میبینم تغییر بازم لازمه پاشنه اشیل همیشه هست
رو دیگران حساب نکردن همیشه هست
توقع نداشتن از دیگران برای بهینه رفتار کردن همیشه هست
و بارها خداوند به قلبم الهام کرده فقط رو خودم حساب کن
توقعت رو از انسانها به صفر برسون از خداوند ببر رو هزار خودش در قران فرموده بر من هدایت تو واجب پس چرا به خودش نسپارم
چرا رها نباشم
چرا نبخشم من لایق حال خوبم پس میبخشم از اشتباه دیگران میگزریم البته کامل نیستیم ولی داریم سعی در عمل میکنیم
واقعا بهبود شخصیت کلید همه چیزه
در صلح بودن با خود همه چیزه
من میخام شخصیت بهتر قرتمند تر از قبل پیدا کنم
کمتر بترسم از قضاوتها وقتی از قضاوت افراد میترسم یعنی اونها مهم هستند من مهم نیست چی میخام
وقتی به دیگران اجازه میدم هر انتخابی داشته باشن
پس منم حق انتخاب دارم در مسافرتهام در روش زندگیم
و من این حق رو برای خودم قایل نبودم چون اعتراض میشنیدم
و چند روز پیش یهو به خودم اومدم که بابا همون جور که دیگران حق انتخاب دارن منم دارم روش خودمو داشته باشم انتخاب درست خودمو داشته باشم اگر راهم درسته نخام خودمو توجیح و توضیح بدم
امیدوارم بتونیم خودمون حالمون رو هم امسال خونه تکونی کنیم و لذتشو خودمون ببریم
از حال خوب به حال عالی برسیم
چون لایق بهترینیم
و خداوند برای من بهترین خودشو ارایه داده
چرا من بهترین خودمو ارایه ندم اول برای خودم
هدفم همیشه ارامش بوده
ولی کمال طلبی را کنار بزارم
من با ارزشم پس هر جایی نمیرم
هر چیزی نمیشنوم
هر کاری برای رضایت دیگران نمیکنم
اینا نوشتم تا خودم فراموش نکنم
دیگه نخام همه را راضی کنم
من در گزشته حال خوب دیگران اولویتم بود
و عاجز بودم از این مار و خبر نداشتم
و این وسط له میشدم
ولییی اموختم اول حال خودتو خوب نگه دار و مطمین باش دیگران هم بی نصیب نمیمونند
من خودمو فراموش کرده بودم به خاطر طرز بزرگ شدنم و اتفاقات کودکی
ولی حالا سعی میکنم اول به خودم عشق بدم اول خودمو دوست داشته باشم و بتونم خدایم را گسترش بدم با خوب بودن با بهتر عمل کردن با به اشتراک گزاشتن تجربه نیرو و امید به خداون رو
و میخام دوره لیاقت رو هم تهیه کنم تا عالی تر بشوم
نخام به دیگران ثابت کنم من خوبم
و خودم له بشم و دنبال نتیجه متفاوت باشم اگر نتیجه میخام باید خودم متفاوت بشم
باید خودم برای خودم ارزش قایل بشم
تو نه گفتن
تو احترام به خودم
و اینه هر خدماتی من انجام میدم با ارزش هست
از خداوند میخااام مرا در این راه یاری کنه
و انسانهای درست سر راهم قرار بده و ننو هدایت کنه به انتخاب عمل درست در راهی که پا کزاشتم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
بنام خداوند رزاق و بخشنده ای بی نهایت
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
عیدتون مبارک ، سال خوب و پر از ثروت و برکت و سلامتی داشته باشین
بسیار خوشحالم که خبر یه دوره فوقالعاده دیگه رو پیشا پیش دادین
و خیلی خوشحالم که این فایل رو ضبط کردین و کلی نکات کلیدی رو برامون مرور کردین
مهمترین هدف امسال من مهاجرت هست
مهاجرت به آمریکا یا کانادا یا سویس
به امید خدا بزودی عاضم مهاجرت خواهم شد
کلی از لحاظ ذهنی روی خودم کار کردم
کلی از ترمز هامو پیدا کردم ، و تبدیلشون کردم به گاز ،
به نشانه ها ایمان آوردم ، و دارم کم کم هدایت میشم
بسیار سپاسگزارم ازتون بخاطر این فایل فوقالعاده
سلام استاد عزیزم ممنونم بابت فایل ارزشمندتون
من با فایلهاتون لحظه لحظه زندگیمو پر میکنم
یکی از اهدافم خریدن دوره جدیدیه که قراره رو سایت بذارید
و هر روز چک میکنم که رو سایت اومده یانه
هیچ فردی به اندازه شما کلامش نافذ و تاثییر گذار نیست
الهی همیشه تنتون سالم باشه استاد ارزشمندم
به نام خداوند هدایت کننده
سلااااام
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته جان
عید نوروز این تحول عظیم که هرسال به ما یاد میده تغییر رو به شما تبریک میگم و همچنین به اعضای سایت
الهی صدهزار مرتبه شکر در مدار دیدن این کلیپ بودم و برنامه سال حدیدم رو متمرکز تر به روی خود شناسی و لیاقت داشتن انجام خواهم داد
و انشاالله سال جدید سالی سرشار از اتفاقهای زیبا برایم خواهد بود در مورد پیشرفت کاریم و خلق شرایط زندگیم
به لطف الله عزیزم که فرمانروای جهان هستیت
و انجام آموزه های استاد عباسمنش عزیز
انشاالله متعهدانه این چندروزی که آرامش بیشتر و موقعیت بهتری دارم متعهدانه به ردی روانشناسی ثروت یک کار خواهم کرد و انشاالله از نتایجم و خواسته هایی که به ظهور رسوندم رو مینویسم
خدایا شکرت بابت این اگاهی ها
ای دگرگون کننده حال و احوال
حال ما را به عالی ترین حال ممکن تغییر ده
دوستتون دارم
عاشقتونم
یاحق
به نام هوالله.
وقتی دوره عزت نفس را خریدم فهمیدم که باید روی احساس لیاقتم کار کنم استاد توی اون دوره فرموده بودند که اگه برسند راجع به احساس هم توضیح میدهند ، اما در دوره احساس لیاقت بسیار جامع و کامل روی ریشههای نداشتن حس خود ارزشمندی پرداختند درسهایی رو گرفتم که هرگز فکر نمیکردم اینها مربوط به احساس لیاقتم باشد گرچه من آن دوره رو فقط همون زمان کار کردم و برای سال جدید تصمیم دارم مثل زمان دوره روش کار کنم نه فقط گوش دادن در هنگام رانندگی. اما چیزهایی که از اول سال 1403 تا الان فهمیدم تو این دو هفته این بود که من هنوز روی پذیرش تعریف از خودم مقاومت دارم، هنوز وقتی باهام شوخی میکنند ناراحت نمیشم از اینکه یک آدم بامزه و خوش خنده به نظر برسم خوشم میاد. اما یه جاهایی هم خوب شدم مثلاً نسبت به تواناییهام ایمان پیدا کردم خیلی راحت میتونم بگم من توانایی این کارو دارم و اگر ازم درخواستی میکنند میتوانم بگم من خیلی خوب این کارو انجام میدم. یه موفقیت دیگه هم اینکه در طی روز به افکارم توجه میکنم به اعمالم به قول استاد به ریشه رفتارها که چرا این کارو کردم چرا اینو گفتم ، چیزی که قبلاً بهش توجه نمیکردم . سرزنشهام رو از خودم کم کردم اگه اشتباهی بکنم یا در گذشته اشتباهی رو مرور کنم به خودم یادآوری میکنم که اونها درسهای من بودند و منی که الان به این نتایج رسیدم اون تضادها رو پشت سر گذاشتم ،درسم رو یاد گرفتم. و همین باعث شده خیلی آرومتر باشم.
یه پیشرفت دیگه هم به خودم تبریک میگم در مورد احساس عذاب وجدانه . چقدر این جلسه رو خوب استاد توضیح دادند. من به خاطر مهاجرتم و ترک خانوادهام هر از چند گاهی احساس عذاب وجدان میومد سراغم حتی عاملی که باعث شد کار مهاجرت من طول بکشد به خاطر همین حس بود. اما الان وقتی دوباره این حس میاد سراغم آگاهیهای فایل 9 و 10 رو مرور میکنم، نوشتههام را ،با خودم شروع میکنم به صحبت کردن. بعد ریشهای بررسی میکنم زندگی خانوادم رو، اینکه چه نقشی میتونستم براشون داشته باشم؟ چقدر میتونستم جای خدا رو براشون پر کنم؟ اینکه آیا میتونستم فرکانسهاشون رو تغییر بدم ؟ یا تنها کسی که میتونه زندگی خودش رو تغییر بده خود آدم است و و من فقط میتونم فرکانسهای خودم و در نتیجه زندگی خودم رو درست بکنم و کوچکترین تاثیری روی شرایط زندگی عزیزانم نمی تونم داشته باشم اون ها باید خودشون بخواهند که تغییر کنند.
خدایا شکرت که منو به مسیر خوشبختی هدایت کردی منو با خودت رفیق کردی و حس رضایت از هر روزی که بهم زندگی را هدیه دادی دارم .با تمام عشق شکرت606
سلام به روی ماهتون استاد عزیز و مریم بانوی عشق و سلام به رفیقای عزیزم.
سال نو و عیدتون مبارک.
مست و غزلخوان زد، حلقه به در نوروز، چهره گشاید بهار، روز من است امروز
چشمه به جو آمد، می به سبو آمد، از نفس حافظ، فال نکو آمد
مژدهی عید آمد، بخت سعید آمد، مشت زمین وا شد، سبزه پدید آمد
سبزهی یار آمد، عطر مسیحایی گیسوی نگار آمد
قفل غزل وا شد، هلهله در هلهله، آواز پرستوی بهار آمد
خلد برین آمد، فصل شکوفایی رویای زمین آمد
موسم شیدایی است، فرصت مجنون شدن از خرقهی لیلایی است
پیک بهاران رسید، فصل فراوان شدن میوهی گمگشتهی زیبایی است
بازم بقول سعیده ی عزیزم صدای منو از شیفت شب شیردهی می شنوین (البته که خوشحالم سعیده جان از شیفت میفت رها شده به لطف الله مهربون) ساعت 4:30 بامداده و لیلین بعد از شیرش خوابیده. منم گفتم وقت رو غنیمت بشمرم و بیام هم ردپا بذارم و هم عید رو تبریک بگم و آرزوهای خوب داشته باشم برای همه مون تو سال جدید.
استاد چقدر گل از گلم شکفت وقتی دیدم این فایل رو گذاشتین و چه موضوع خوبی. این عبارت «چه موضوع خوبی»البته با هرفایلی که می ذارین از ذهنمون رد میشه ولی تکراری نمیشه. مگه میشه شما یه فایلی بذاریم و با دیدنش نگیم واای خدایا چه موضوع خوبی، چقدر دقیقا چیزیه که بهش نیاز داشتم…؟
چقدر دلم برا پردایس و اون حس وحال خوبش تنگ شده بود. مرسی استاد که یه روز قبل عید این عیدی رو بمون دادین. و چه پیشنهاد خوبی برای هدف متفاوت برای امسال. من سر ژانویه هدفی که برای سالم در نظر گرفتم هدف مالی بود و رهایی از هربدهی بود، که هنوزم برام هست ولی خیلی این حرفتون رو دوست داشتم که بیایم هدفشمن رو بذاریم رشد شخصیت و بزرگ تر شدن ظرفمون، بقیه چیزا خودش باهاش میاد. باران رحمت الهی داره می باره و اگه ظرف من بزرگتر باشه لاجرم نعمت و ثروت بیشتری وارد زندگیم میشه. پس من تو گوگل کیپ برا خودم نوشتم که هدف امسال بزرگتر شدن ظرفم و رشد شخصیتم هست. ایجاد باورهای قدرتمند کننده هست. دوست دارم بطور مشخص باورهای قدرتمند کننده رو بیشتر ایجاد کنم بخصوص باور فراوانی که باید لیزری روش فوکس کنم. اینکه تو ذهنم بگم آره همه چی فراوونه کافی نیست باید تو تمام جنبه ها بخصوص در زمینه ی پولی و ثروت این باور رو محکمش کنم میخکوبش کنم تو ذهنم دیفالت ذهنیم بشه.
خدا جونم مهربونم تویی که هر آنی با منی تویی که همیشه مراقبت بودی حتی وقتی حواسم بهت نبوده، تویی که منو درآغوش گرفتی وقتایی که خسته شدم وقتایی که اشکام جاری بوده و کم آوردم، نوازشم کردی و دلم رو گرم کردی، تویی که بدون اینکه حواسم باشه به بهترین شکل پلن ریختی تا اموراتم راحتتر بگذره، تویی که اینهمه نعمت بهم دادی، کمکم کن امسالم بهتر از تمام سالهای قبلم باشه. بهم توان بده انگیزه بده انرژی بده تا بیشتر از سالهای قبل رو خودم کار کنم بهتر قانون رو درک کنم، تو خودم بیشتر کنکاش کنم و خودم رو بهتر بشناسم علفای هرز رو بزنم و باورم رو خالصتر و توحیدی تر کنم. خدای ارحم الراحمینم عاشقتم و سپاسگزارت…
استاد مشتاقانه منتظر فایلای بعیدتون هستم و خبر دوره ی جدید. هرچند که انقدر دوره دارم برای کارکردن و مرور کردن که تا آخر عمرم هم همینا رو کار کنم باز جا داره. به امید خدا تصمیم دارم دوره ی احساس لیاقت و 12 قدم رواز اول شروع کنم و اتفاقات فوق العاده ای رو رقم بزنم.
استاد عزیزم و استاد شایسته ی نازنینم خیلی دوستتون دارم و کلی بوس و بغل می فرستم از میشیگان به پردایس در فلوریدا. به امید روزی که از نزدیک در آغوشتون بگیرم.
بوس و قلب یه عالمه :)
بهنام خدای مهربانم خدایی که هر چه دارم همه رو او به من داده خدایا شکرت سپاسگزارتم
سلام به استاد عزیزم و سلام به خانم شایسته بزرگوار
استاد عزیزم الان که تو مسافرت هستم چون نمیتونم فایل گوش کنم هر روز میام تو سایت و کامنته دوستان رو میخونم و کلی انرژی میگیرم و حرفهای شما و قانون برای من یادآوری میشه که احساسه لیاقت مهمترین قانون تو زندگیه هرانسانیه اگر برای هر چیزی که داری یا میخوای بدست بیاری اگر در وجودت احساسه لیاقت کنی جهان هم جواب خوب بهت میده و برات ارزش قائل میشه باید خودت از درون به اون احساس برسی
واین کار گوش دادن مداوم و عمل کردن مداوم میخواد
استادم من خدا رو بابت وجود نازنینتون شکر میکنم هر روز خدایا شکر شکر شکر میکنم
بهترینها نصیبت عزیزانم