هدفی متفاوت برای سال جدید - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه دبیری گفته:
    مدت عضویت: 1424 روز

    بنام الله یکتاوهدایتگرخدایی که هرلحظه داره بامن صحبت میکنه‌

    سلام به استادعزیزم ومریم جان

    خداروسپاسگزارم

    امروزکه باهمسرم پیاده روی انجام میدادیم برای دوره وقانون سلامتی گفتم به همسرم هرسال استادفایل میزارن برای هدفهای سال جدیدامسالم منتظرم تااستادفایل بزاره که خیلی کمک میکنه بهم ازپیاده روی اومدم سرکارسایت بازکردم دیدم فایل جدیددرموردهدف گذاری خدایاشکرت وسپاسگزاراستادعزیزم هستم

    استادمیخواستم اینوبگم ازهدف گزاری برای شروع سال من باآغازسال1402شروع کردم هرروزمیرفتم توی طبیعت ودفترم میبردم ومینوشتم یه هدف مشخص داشتم بقیه هدفهام نوشته بودم صبح زودمیرفتم توی پارک خیلی زیبادرنزدیکی خونمون تاظهربعدبرمیگشتم این بوی طبیعت بوی گلهاصدای آب حالم خوب میکرداحساسم عالی شده بودذهنم بازشده بودهمینجورمینوشتم خواسته هام هدفهام باخداصحبت میکردم شکرگزاری میکردم اصلایه حال خوب یه نسیم خنک وهوای مطبوع زیردرختان خیلی بینظیربودهدفم این بودفقط 14روزایام تعطیلات برم که بچه هامدرسه ندارن وتوخونه هستن وقتی 14روزرفتم گفتم حالم خیلی خوبه بزار21روزبرم بعداز21روزاینقدرعادت به پیاده روی کرده بودم چون ازخونه تاپارک چهل دقیقه راه بودهرروزمیرفتم وبرمیگشتم وادامه دادم تاچهل روزرفتم قشنگ میدیدم درختان دارن رشدمیکنن برگ هاشون بزرگ شدن گلهاتوی چمنهادرآمدن زمین سبزشده وقشنگ رشدطبیعت وتکامل حس میکردم وهمه چی نوشده واینهاخیلی بهم کمک میکردذهنم بازمیکردصدای پرندگان لذت میبردم صدای آبشارلذت میبردم وخیلی احساس میکردم احساس خوبم اتفاقات خوب رقم میزنه بارون که میامدپامیشدم زیربارون راه میرفتم ولذت میبردم ازاون هوای مطبوع بوی نم وتجربه خیلی عالی بود

    واینوبگم استادهرآنچه روکه نوشتم به بیشترین هدفهاوخواسته هام تاالان به لطف خدای مهربون رسیدم

    ازروابط عالی باهمه بابچه هاوهمسرم که بینظیره ازدوستان خوب خداوندسرراهم قرارداده ازنعمت هایی که واردزندگیم شده ازخریدن دوره ارزش لیاقت که به محض اینکه شماروی سایت قراردادین پولش آماده بودخریدم که چقدراین دوره به من کمک کردتاباخودم وشخصیتم راحت باشم چقدربرای خودم ارزش قائل باشم منی که همیشه برای کارهام منتظرتاییدونظردیگران بودم الان خیلی بهترشدم حتی برای لباس پوسیدنم الان میگم من اینودوست دارم میپوشم من این مدلی که هستم خودم دوست دارم وکلی نتیجه های عالی به من داده ومیده این دوره ارزشمندوچقدراستادمصمم شدم که ایام تعطیلات بشینم روی دوره دوباره کارکنم (برای نظردیگران ارزش قائلم گاهی اوقات مشورت میگیرم امانظرخودم مهمه)

    ازسلامتی بگم که استادبینظیره دوره قانون سلامتی

    که همسرم براحتی دوره خریداری کردوباهم پیش اومدیم الان نزدیم دوماهه وپرانتیجه های عالی حال خوب پرانرژی سلامتی هایی که بدست آوردیم توانایی مون بالارفته وکلی نتیجه های خوب دیگه

    ازارتباطم باخداوندم شکرگزاری هام چقدرلذت بخش ترشده چقدراحساس میکنم ازته دل شکرگزارترشدم وهمه اینهاجای بهتروبهترشدن دارن وبازهم ازخداوندسپاسگزارم که هرلحظه ماروهدایت میکنه

    وازاستادعزیزمم سپاسگزارم بابت این فایلهای عالی وبینظیرشون

    سالی پرازآرامش وبرکت وسلامتی برای شمااستادعزیزم ومریم جان وهمه دوستانم ازخداوندیکتاخواستارم

    شادباشیدوسربلند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  2. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1252 روز

    به نام خدای رحمان

    خدایا سپاسگذارم بابت این بارون رحتمی ک بی منت بر سر همه بندهات میباری

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و بانو مریم شایسه گل و همه دوستان هم فرکانسیم سال نو بر همگی مبارک امیدوارم لبتون خندون و دلتون شاد و جیبتون پر پول باشه .

    استاد من سال 1402 خیلی نتایج داشتم از لحاظ مالی هم درامد داشتم اولین سالی بود ک از شغلم درامد داشتم و قرار دادهایی بستم ک هنوز پولشونو نگرفتم ..

    کلی مسافرت به تهران داشتم ک هر بار بهترین اتفاقات برام رخ میداد و با کمترین هزینه و راحترین شکل ممکن

    اما احساس لیاقت باعث این نتایج شد از زمانی ک فایلهای رایگان احساس لیاقت رو گوش دادم همون روز قرارداد 20 میلیون بستم و هزینه رو گرفتم همون لحظه

    روابط بسیار عالی با ادمهای بسیار عالی توی یک جو بسیار عالی

    عزت و احترام و افتخار طوری ک همه هر کی منو میبینه میگه باعث افتخاری خدا رو شکر

    نتایج عالی توی شغلم داشتم

    و الان هم شهر خودم و هم تهران میتونم کار کنم

    جزییاتشونو ک اگر بگم همه معجزه وار بودن اما کلی میگم تا بعدآ

    تونستم وارد دوره 12 قدم بشم ک نتایج عالی از این قدم گرفتم اما چون درگیر کارام بودم هنوز قدم یکم و هنوز دوس دارم مجدد از اول گوشش بدم

    این فایل فوق العاده رو ک گوش میدادم همون لحظه یه پیامک اومد رو گوشیم آیه قران بود

    یک‌ آیه برای زندگی

    وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِین(آل عمران آیه139)

    چه جای سستی و اندوه! که چون مؤمنید، برقله ایستاده اید.

    و اهنگی با صدای بهشتی بانو هایده ک دعای جوشن کبیر از زبان این بانوی بی نظیر اومد برام و هزاران بار گوشش دادم و لذت بردم و روحم را به پرواز در آورد

    من جسمم تو روح من ، من کشتی تو نوح من ، من زخمم تو مرحمی

    من ظلمت تو روشنی ، من راهی تو موندنی ، من تنها تو همدمی

    تو اولین و آخرین برای من که عاشقم

    عزیزترین هم سفری در همه ی دقایقم

    درگاهت سجده گاه من ، بگذر از گناه من ، من خلقم تو خالقی

    سر تا پا شوق گفتنم ، در حال شکفتنم ، من عذرا تو وامقی

    تو اولین و آخرین برای من که عاشقم

    عزیزترین هم سفری در همه ی دقایقم

    هم غایب ، هم حاضر ، هم شاهد ، هم ناظر ، هم سکوت ، هم صدا

    هم دردی ، هم درمان ، هم پیدا ، هم پنهان ، هم با من ، هم جدا

    تو اولین و آخرین برای من که عاشقم

    عزیزترین هم سفری در همه ی دقایقم

    دلیل قاطع هستی ، صفای عالم مستی

    چه ترس از درد بی درمان که دارم چون تو درمانی

    چه باک از کفر اهریمن ، تو در من نور ایمانی

    تو اولین و آخرین برای من که عاشقم

    عزیزترین همسفری در همه ی دقایقم

    خدایی ک در همه حال با منه من چقد لایق و ارزشمندم ک خدا هر لحظه با منه خدایی ک بی منت نعمت میبخشه منو خلق کرده ک همه این نعمتها رو تجربه کنم اما خودم خودمو لایق نمیدونستم حالا میفهمم که باید همیشه مثل شاگرد توی کلاس داوطلب باشم برای دریافت نعمتها کی بهتر از من اگه به من نده به کی بده

    خدایا میگه این همه ثروت و نعمت و سلامتی و شادی رو کی میخواد بهش بدم کسی ک خودشو لایق بدونه باید فوری دست بالا ببره و داوطلب بشه بگه من من من بی قید و شرط من لایق دریافتم

    خدایا صد هزار مرتبه شکرررت ک پاشنه آشیلم رو در همه جوانب از زبان استاد فرهیخته ام به من گفتی صدای استادم صدای خداست ک فریاد میزنه احساس لیاقت داشته باش تا بهت ببخشم ثروت میخوای نعمت میخوای سلامتی میخوای رابطه عالی میخوای شغل عالی میخوای مشتری خوب میخوای تو فقط بخواه و احساس لیاقت داشته باش …

    خدایا شکرررت عاشقتونم استادم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  3. -
    شمسی مولایی گفته:
    مدت عضویت: 1876 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان

    سلام به همه بچهای سایت، و آقا ابراهیم پشت صحنه سایت، منم از طرف خودم سال نو رو به همه اعضای خانواده صمیمی عباسمنش تبریک می‌گم. امیدوارم سالی پر از تغیر و تحول باشه برای هممون، دیروز که به همه دوستان و دوروبری‌ها عیدو تبریک می‌گفتم به کسایی که دوسشون داشتم میگفتم امیدوارم امسال ذهنیت جدیدی بتونی بسازی، شخصیت بهتر و باورهای سالمی بسازی، چرا که این اواخر سال بارها و بارها بهم ثابت شد یادت نره شمسی، اصل اینه که اول روی خودت کار کنی و بعد اقدام فیزیکی انجام بدی. و خودمو انقدر درگیر کار فیزیکی کرده بودم که تو عمل هیچی کم نزاشته بودم اما نتیجه نمی‌اومد، فقط بخاطر اینه تلاش ذهنی نداشتم فایلامو مرتب گوش نمی‌کردم کامنتای بچهارو نمی‌خوندم، یا انقدر خسته بودم که موقع فایل گوش دادن خوابم می‌برد.

    و دیروز بعد اونهمه تبریکات عید به بقیه گفتم نکنه استاد سال جدید فایل گذاشته باشه برای عید یه نگاه انداختم و دیدم بلههههه چه فایلی، طبق معمول چقدر به موقع چقدر متناسب با حس و حال الانم، و استاد تازگیا به این نتیجه رسیدم که نیسته من فقط بگم باور فراوانیم مشکل داره یا فقط باور اینکه هرچی ثروتمند تر بشم از راه خدا دور تر میشم غلطه و من دارمش، متوجه شدم مسئله اینجاست که وقتی شما اینهمه مثال میزنی که ترمزِ تو اینه اونه فلانه… اگر ده تا بگی، مشکل‌ ذهنِ من یکی از اون ده تا نیست، بلکه حداقل هشت تا از اون ده تا مشکل منه، و نه فقط من! اینا باورهای اشتباهیه که به قول شما همه مردم دنیا دارن، بارها گفتین تو همین کشورای آمریکایی اروپایی هم هستن کسایی که گدایی می‌کنن نون ندارن بخورن، آسمون خدا همه‌جا همین رنگیه، یا خودتو تغیر می‌دی ارتقا می‌دی یا هی میای پایین و پایین‌تر، و من چقدر نیاز داشتم بشنوم که وقتی خودم احساس می‌کنم محصولم ارزشمند نیست مخاطب این حسو دریافت می‌کنه،،،

    من به تازگی عمیقا اینو تجربه کردم، من چند ماه پیش از شغلم بیرون اومدم و تصمیم گرفتم آنلاین شاپ خودمو بزنم، دوره احساس لیاقتو خریداری کردم، و گفتم دوره و کارمو باهم پیش می‌برم، چند جلسه جلو رفتم می‌نوشتم و تازه داشتم متوجه می‌شدم که اوه اوه چه ذهنیت داغونی دارم، کم کم وارد حوزه کسب و کار شخصی که شدم سر و صدای اطرافیان شروع شد که آره تبلیغات و فلان و این مهمه، اون مهمه برای فروش بالا باید فلان کار کنی و من با اینکه تا حالا اینهمههههه نتیجه واقعا عالی از راه و سبک استاد گرفته بودم این اشتباهو کردم (و به خودم گفتم استاد توی فلان فایل گفتن تبلیغ بَده اما اگر فلانی از تبلیغاتش نتیجه می‌گیره چون ذهنشو از قبل ساخته و هدایت میشه به تبلیغ خوبه…) اما اصلا ظرف من اماده نبود و من اصلا هنوز ذهنیت درستی راجب ثروت نساخته بودم، یه تبلیغ رزرو کردم و واقعا یه تعدادی مشتری برام اومد اما از اونجایی که واقعا هنوز اول کارم بود محصولاتم نمی‌تونست اون حجم مشتری رو ساپورت کنه که هر روز یه جنس جدید ارائه بدم مشتری ها هی کمتر شد و با یه اتفاق بیرونی کوچیک و مریض شدنم در یک بازه زمانی که نمیتونستم کار کنم، کل اون مسیری که تازه شروع کرده بودمو بهم پیچیدم و خرابش کردم. مشتری‌ها همه پرید پولم رفت و هزینه‌ای که بابت تبلیغمم کرده بودم سوخت شد.

    و همون روزا یک فایل از استاد دیدم به اسم قدرت اراده در مقابل نحوه عملکرد مغز انسان که دقیقا همین روند اشتباه تبلیغ رزرو کردن منو توضیح دادن و گفتن وقتی تبلیغ رزرو می‌کنی داری پاداش اشتباه می‌دی به مغزت باید احساس ارزشمندی رو از درون بسازی و جهان به تو مشتری بده،،، و گفتن که من یادگرفتم تو زندگیم پاداش اشتباه ندم به مغزم که یه تبلیغ رزرو کنم و یهو فروش بره بالا و بعد مدتی که اومد پایین فکر کنم پس فروشم به تبلیغ وابسته‌ت *درصورتیکه فروش به خودم به ارزشمندی ذهنم وابسته‌ست،،،، و این جمله استاد مخ منو ترکوند.

    به خودم گفتم ایرادی نداره این اولین تجربه من توی کسب و کار شخصیه دوباره شروع می‌کنم و قسم خوردم دیگه تبلیغ بی تبلیغ یک ماهی شده که دوباره شروع کردم و فضای کاریمو جابجا کردم، دیگه تبلیغ رزرو نکردم و همش خودم تلاشمو بیشتر می‌کردم کلی چیز یادگرفتم کلی ایده امتحان کردم، ایده‌ها بعضیاش جواب می‌داد و بعضیاش نه اما این حرف استادو قبول داشتم و دارم که تو حوزه کسب و کار یه سری ایده ها ممکنه جواب ندن اما در اون زمان باید انجامشون می‌دادی و عملیشون می‌کردی که یه سری چیزهارو یادبگیری و خب سعی می‌کردم به ایده‌ها عمل کنم و این کارم میکردم، چندتا نکته جالب متوجه شدم اولیش اینکه: خب تو اصلا هیچ تبلیغی هم نکنی وقتی ادامه میدی مشتری میاد بالاخره، اما ممکنه مثل من کم باشه، کار من آنلاین شاپ لباسه و در این حد کم بوده که هر ماه دوتا نهایت سه تا لباس فروش می‌رفته البته که حجم و تعداد لباس‌ها هم خیلی بالا نبوده، اما وقتی فروش کمتر از خرجیه که دارم پشت صحنه کار پیاده می‌کنم پس باید انگشت اشارمو بگیرم طرف خودم، ذهنم مشکل داره باورای مالیم مشکل داره، من توی عملکرد خیلی خیلی خوبم ( خودم بهش مطمئن نیستم اما همه میگن چقدر کیفیت عکس و کلیپ خوبه چقدر مدل لباس قشنگه چقدر همه کارای پیگیری رو عالی انجام می‌دم) اما مشتری نمیاد پس ذهنه که خرابه وگرنه عملکردم کافیه،

    دوم اینکه : اومدم روی دوره ثروت که خواهرم از سایت خریده شروع کردم کار کردن و نشونه میومد اما چون تلاش فیزیکیم اونقدر زیاد بود که خسته می‌شدم و وقت مرتب و دائما فایل گوش دادنو نداشتم همش وقفه میفتاد، *اما تاکید میکنم وقتی که گوش می‌دادم پول میومد، مثلا یهو یه بدهی از شرکتی که قبلا کار میکردم توی حسابم بوده و اونو برام واریز می‌کردن یا از طرف بانک یا اداره‌ای یه مبلغی برام واریز میشد یا حتی مخارجم بخاطر یه اتفاقی کمتر می‌شد یا اعضای خانوادم خواهرام مثلا بخاطر اینکه قبلا جایی کار میکردم که حقوق بگیر بودم و درآمدم تقریبا خوب بود و به خواهرام پول تو جیبی میدادم، مثلا برای جبران اون موقع‌ها چون می‌دونستن دیگه فعلا ورودی مالی بالایی ندارم خودشون برای محبت و جبران پول واریز میکردن برام، خدا شاهده هربار ک گوش میدادم فایل‌های دوره روانشناسی ثروت 1 رو یه نشونه هایی همون روز یا فرداش می‌اومد و تمرینارو انجام می‌دادم اما همش میگفتم خدایا چرا از اینور و اونور پول میاد اما از شغل و کارم نمیاد؟ چرا بجای اینکه فلان اداره برام پول بریزه مشتری نمیاد که همونو پرداخت کنه و ازم خرید کنه و من الان چند هفته‌ای بود که هر روز اینو از خودم می‌پرسیدم و الان بازم این فایل استاد بهترین جواب برای شرایط،الانم بود،،،، من نشونه می‌بینم پول می‌رسه اما از شغلم خیلی کم میرسه و بیشتر از جاهای دیگه‌ست….

    استاد میگه: وقتی خودت ارزش قائل نباشی این حسو به مشتری انتقال می‌دی.

    من میدونم محصولاتم واقعا جنسش خوبه واقعا کاربردیه واقعا من روی قسمتِ عمل کردن به کیفیت به دقت به تمیزی دوخت اهمیت می‌دم اماااا من براش ارزش قائل نیستم…. از کجا میفهمم اینو؟ چرا؟ چون موقع تعیین قیمت هی میارمش پایین که نکنه گرونتر از بقیه باشه گرونتر از بازار باشه، با اینکه جنسش بهترین جنس بازاره، دوختش حرف نداره، رنگش مدلش همه چی عالیه پس باید قیمتشم از عموم و اکثر بازار بالاتر باشه،،،، من برای کارم ارزش قائل نیستم ولی از اون طرف توقع دارم اینهمه اقدام عملی جواب بده، دوره روانشناسی ثروتو گوش میدم کار می‌کنم می‌نویسم پول میاد ولی از درون شغل و کارم نمیاد از اطراف میاد،،،، چون من برای کارم ارزش قائل نیستم من احساس لیاقت رو ندارم وسلام.

    انسان هرچی بالاتر میره خواسته‌هاش نیازهاش و توقعش از خودش بیشتر میشه،،، این متنی که بالا نوشتم دغدغه الان منه، اما خالی از لطف نیست که بگم من تا حالا بارها و بارها نتایج بزرگی گرفتم یادمه من اوایل که با استاد آشنا شده بودم فقط از خدام بود شاغل بشم و درآمد داشته باشم، و به صدتا در زده بودم و نشده بود اما با استاد که هم مسیر شدم گفت برو از کارگری شروع کن درها باز میشه و همونطورم شد و من اون زمان‌ها از کارگری و حقوق بگیر بودن شروع کردم و بعد یک سال به درآمد خوبی برای اون موقع رسیدم… اما توقع الانم از خودم اینه که دیگه کسب و کار شخصی خودمو داشته باشم.

    پس من توی مسیرم و زندگی هنوز ادامه داره اما هرچی میگذره بیشتر مثال‌های استاد تو زندگیم نمایان میشه، هرجا که می‌بینم اوه گیر کردم و دارم خراب می‌کنم همه چیو، به خودم میام می‌بینم یک هفته‌ست فایل گوش ندادم و ذهنمو دادم دست جامعه و دارم چوبشو می‌خورم و دوباره بر میگردم سمت استاد؛ و در نتیجه این منطقیه که استاد میگن بین بچه‌های سایت هستن کسایی که مثلا یک بازه دو ماهه از همه چیز و همه کس جدا شدن و تمرکزی چسبیدن به اموزش‌ها و نتایج بزرگ وارد زندگیشون شده.

    ممنونم از استاد عزیزم که بهترین دعای سال رو در حقم کرد، استاد تو دوره ثروت می‌گفتن تو شخصیتت بهتر و بزرگتر و سالم تر بشه، ارزشت بیشتر می‌شه و ارزشت بیشتر بشه قطعا درامدت هم بیشتر می‌شه آرزوهات خودشون تیک می‌خورن. و توی این فایلم دقیقا همینو گفتن.

    اینجا این تعهد رو برای خودم می‌نویسم که منی که تو قسمت عملکرد خوبم و اینو در طول روز همه بهم می‌گن جز خودم و وقتی فایل ثروت گوش می‌دم پول میاد اما نه از دل کسب و کار خودم، من باید باید باید احساس ارزشمندی رو از درونم ایجاد کنم و دست از مقایسه کردن خودم با کسایی که ده‌ها ساله توی حوزه پوشاک هستن بردارم.

    حتی یک مثال خیلی خوب هم اینجا دارم که بگم، یه دختری هم سن و سال خودم توی حوزه شبیه به کارِ ما کار می‌کنه و کسب و کار شخصی خودشو داره، من موقع تعیین قیمت اجناس چندباری شد میومدم قیمت خودمو با اون مقایسه می‌کردم و اون موقع فکر می‌کردم نباید قیمتم خیلی بیشتر از بقیه باشه(*این یعنی عدم اطمینان من به کار خودم، خودم باید قیمت و ارزش کارمو مشخص می‌کردم چیکار دارم به بقیه بازار اصلا) هستن آنلاین شاپ‌هایی که مانتو 300 هزار تومنی دارن هستن آنلاین شاپ‌هایی که مانتو چهار پنج میلیونی دارن که حتی خودم رفتم یکبار یکی از این مزون هارو توی تهران دیدم تمرین استاد توی دوره ثروت بود.

    وقتی قیمتمو با اون دختر مقایسه می‌کردم گفتم خدایا چرا مال اینا اینقدر ارزونه ولی کار ما اینقدر گرون درمیاد تازه با حداقل سود من حساب می‌کنم…. گفتم بزار یکی ازشون سفارش بدم بیاد ببینم چجوریه من یه لباس مشابه لباسای خودمون از شاپ اونا سفارش دادم، بعد چند وقت اومد رسید و من تقریبا دو سه روز درگیری ذهنی داشتم از وقتی که دیدمش،،، اون آنلاین شاپ به گفته خودش که بنظرم دلیلی هم نداشت دروغ بگه و از تعداد بالای ارسالی‌هاش معلوم هم بود، گفته بود بالای هزارتا از اون لباس فروخته بودن، اما جنس لباس تقریبا پنج شیش درجه یا حتی بیشتر ضعیف‌تر از جنسی بود که من کار می‌فروختم و با اینکه گرون نبود لباسشون اما به همون قیمت که داشت هم نمی‌ارزید و اما اون دختر اون قیمت رو براش گذاشته بود، و داشت از اون شغل و کار نتیجه می‌گرفت نتایج بزرگی هم گرفته بود، خداروشکر توی چند ماه دیگه سایت خودشم راه انداخته بود، هستن کسایی که لباس به اون نازکی رو دوست داشته باشن و نه تنها فروشش بد نبود بلکه پیام رضایت هم از مشتریاش دریافت می‌کرد. اون لباس هرچقدر خوب یا بد از دید اون دختر که صاحب شغل و کارش بود خیلی خوب بود و تفاوت‌ها همینجاست که یکی نتایج بزرگ می‌گیره یکی کوچیک،،، بحث فقط شروع کردن و زیرپا گذاشتن ترس‌ها نیست و این چیزیه که کلیپ‌های انگیزشی میگن میگن فقط شروع کن،، اما نه! بعضیا مثل من توی قسمت عملکرد کم نمیزارن اما ذهنه که نمیزاره نتیجه بیاد ترمزاییه که استاد میگه.

    میگم یک باور نیست چندین و چند تا باور نابود کننده غلطه که داریم،

    قیمتمو با دیگران مقایسه می‌کنم چون احساس ارزشمندی ندارم.

    قیمتمو میارم پایین چون فکر می‌کنم مشتری نیست مردم پول ندارن پس باور فراوانی ندارم.

    پول وارد زندگیم نمیشه چون تو تصورات خودم از آینده اینو دارم که وقتی ثروتمند شدم آدم مغروری هستم و کسیو تحویل نمی‌گیرم پس باورم اینه که اگر پولدار بشم از خدا دور می‌شم و چون هم خدارو میخوام هم پول، در این دنیا جمع تضاد ها ناممکنه و تا وقتی این دوتا رو متضاد هم می‌بینم هی می‌دوم اما نمیرسم.

    خدا کمکم کنه امسال بتونم دوره احساس لیاقت و ثروت1 رو تخصصی کار کنم و بعد بیام زیر همین کامنتم نتایجشو بنویسم الهی به امید تو

    واسه تکمیل حرفای استادم یک مثال دیگه هم دارم اینکه استاد میگن عادت‌های جدید ایجاد کردن و شخصیت بهتر ساختن رو بزارین اهداف امسالتون، توی یک فایلی استاد می‌گفتن یه عادت جدید بسازین و شدیدا متعهد بشین نسبت بهش تا انجامش بدین و تمومش کنین، اینجوری یه سد بزرگ تو ذهنتون می‌شکنه و اصلا امید به زندگی تو وجودتون بیدار میشه چون هرجا دیگه گیر کنین میگین من فلان موقع تونستم اون کارو توی زندگیم انجام بدم این که چیزی نیست، من اینکارو چندباری تا حالا انجام دادم یکی انجام تمرین آگهی بازرگانی بود که خیلییییی منو بزرگتر کرد، یکی اینکه از بچگیم فکر می‌کردم چون دخترم و سنم کمه نمیتونم کار کنم و پول بسازم حتی از کار کردن برای دیگران (*بس که از بچگی از پدرم شنیده بودم تو برو برای دیگران مجانی کار کن کارو یادبگیری و اون سالا ک هنوز استادو نشناخته بودم یک بار اینکارو کردم به مدت چند ماه فقط و اصلا این نشسته بود تو ذهنم که پول مهم نیست مهم اینه کار بلد باشی) برای شکستن این باور و ساخت این باور که من می‌تونم پول بسازم به کمک فایل‌های استاد بالاخره توی 19 سالگیم رفتم توی فروشگاه‌ها با حقوق کم ( اما نه مجانی) کار کردم و تازه بعد چندین ماه گفتم دیدی شد دیدی تونستم، و همیشه برام افتخاره که میگم آره من از 19 سالگیم تونستم شاغل بشم و پول بسازم، که حتی یک سال بعد سرپرست همون فروشگاه‌ها شده بودم‌. و بله وقتی یک سد ذهتی رو می‌شکنی کلی امیدوار می‌شی به زندگی.

    حالا سد ذهنی الانم اینه که اینبار خودم پول بسازم حقوق بگیر نباشم، چون راه اونو یادگرفتم مسئولیت پذیری و کارگر یا کارمند بودنو یادگرفتم اما حالا سد ذهنی که باید بشکنم اینه که من می‌تونم کارآفرین بشم.

    راجب ترک عادتای بَد مثل چرخ زدن توی فضای مجازی من اون عادتو نداشتم و خیلیم به خددم می‌بالیدم اما به خودم اومدم دیدم یه عادت بد دیگه دارم که خیلی از دختر و پسرای جوون هم دارن، اونم استفاده زیاد از ایرپاده، من خیلی ایرپاد استفاده می‌کردم و خیلی آهنگ گوش می دادم، چندین ساعت در روز و کل تایم عمرم موقع کار یا انجام کارای روزانه ایرپاد و اهنگ تو گوشم بود. و دیدم وای من اصلا بدون ایرپاد نمیتونم دو قدم پیاده تو شهرک راه برم همش باید یه آهنگی چیزی تو گوشم باشه، چند وقت پیش به خودم گفتم اگر این عادت بدو بتونم ترک کنم هم میتونم تایم بیشتری فایل گوش بدم و هم سلامتی گوشامو به خطر نمی‌ندازم. به قول استاد اگر برای سلامتی خودت ارزش قائل باشی حفظش می‌کنی نه که خودت با دست خودت چشمتو بزاری پای اینستا، گوشتو بزاری پای ایرپاد و اهنگ و ….

    و بخدا ده بار براش اهرم رنج و لذت نوشتم هی دور از دسترسم میزاشتم ولی دوباره برش میداشتم اما بالاخره پذیرفتم که این اعتیاد منه، اعتیاد یکی به مواد مخدره یکی به فضای مجازی یکی به آهنگ گوش دادنه و اینقدر نوشتم نوشتم و به بد بودنش فکر کردم که الان منی که روزی حداقل سه چهار ساعت ایرپاد تو گوشام بود، بیست و شیش روزه که دست بهش نزدم و قول دادم که تا 30 روز برسونمش و حقیقتا اصلا هم منتظر نیستم 30 روز تموم شه که برم سمتش چون دیگه نمی‌خوامش، عمر و وقت و سلامتیم مهمتره و من کلی چیزای جدید راجب شغلم یاد گرفتم تو این 26 روز و خب خدا هم پاداششو بهم داده اینقدر این 26 روز حالم خوبه اینقدر معجزات کوچیک و بزرگ دیدم اینقدر اتفاقای خوب افتاده و از اطرافیانم محبت بهم رسیده که ته نداره…. و این رفتار جهان با منیه که گفتم من ارزشمندم سلامتیم ارزشمنده نباید اینقدر ایرپاد تو گوشم باشه و اهنگای چرت وارد ذهنم کنم. هرچند که من جوونی نیستم که اهنگای دپ و غمگین گوش بدم چون اونو دیگه مطمئنم ذهنمو داغون می‌کنه، اما ارزش گوش‌هام بیشتر از این حرفاست. و تمام اون تایم هایی که توی مسیرها بودم و ایراپاد تو گوشم بود رو الانا با خدا حرف میزنم با خودم حرف میزنم و بهتر می‌فهمم کجای کارم لنگ میزنه. همش ذهنیتمه همش.

    منم دوباره از نو دوره احساس لیاقت رو شروع می‌کنم چون با گوش دادن این فایل باز دیدم احساس ارزشمندی رو ندارم. و از خدا می‌خوام کمکم کنه که هرچی دارم از خودش دارم.

    خداروشکر بخاطر داشتن استادی که اینقدر قلبش و روحش به خدا نزدیکه که همیشه فایل‌هاش بهترین جواب برای شرایط اون لحظه ماست.

    امیدوارم سالی پر از تغیر و بهبود شخصیت پیش روی هممون باشه، خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  4. -
    اعظم گفته:
    مدت عضویت: 911 روز

    خبر آمد خبری در راه است

    سر خوش آن دل که از آن آگاه است

    سلام به روی ماه استاد عزیزم و مریم جان

    سلام به دوستان الهی من

    سلام به پرادایس رویایی و بهشتی

    خدارو صدهزار مرتبه شکر به خاطر این فایل بی نظیر استاد جانم چقدرر خوشحال شدم و ذوق کردم وقتی فایل جدید دیدم یه مقدار طول کشید تا بالا بیاد واسم .وای خدایااااا شکرت

    استاد جانم چقدر خوشتیپ تر شدین چه کفشهای خوشگلی

    سپاسگزارم استاد عزیزم بابت این آگاهی های ناب چقدر بهش نیاز داشتیم این آخر سالی ..خدایا شکرت همین که اونقدر لیاقت دارم که در مسیر شنیدن این آگاهی ها هستم خودش یک نعمت بزرگیه که باید سجده شکر به جای بیارم

    استاد جانم چقدر حرفهاتون به دل میشینه چقدررر به نکته مهمی پرداختید واقعا اگه این احساس لیاقت در ما تقویت بشه همه چیز زندگیمون رو تحت شعاع قرار میده ..من با تمام وجودم حس میکنم که هر چقدر دارم ضربه میخورم از همین عدم احساس لیاقته خدای بزرگ و نزدیکم خودت این دوره رو بهم هدیه بده و منو توی مسیرش قرار بده

    خدایا ازت میخام کمکم کنی این تعطیلات عید رو خیلی پرقدرت و با اراده روی خودم کار کنم .من به لطف خدای مهربان تا قدم پنج دوازده قدم رو خریداری کردم ولی هنوز جدی شروعش نکردم همش دل دل میکنم که نه زمانی شروع کنم که کاااامل تمرکز داشته باشم و بتونم بهش عمل کنم که فکر کنم همین کمال گرایی من باعث شده هنوز به صورت جدی کارش نکنم .و الان یکی از خاسته هام و آرزوهام خریدن احساس لیاقته چون واقعاً خیییلی خیلی پاشنه ی آشیلمه

    وای که چه ذوقی دارم از این فایل استاد جانم چقدر به جانم نشست خدایا کمکم کن بارها و بارها گوشش کنم و بره توی وجودم و بتونم این تعطیلات روی خودم کار کنم

    استاد جانم من این مدت موفق شدم مدرکی که مدتها بود دنبالش بودم بگیرم و امتحانم رو بدم و خداروشکر قبول بشم حالا من به صورت رسمی یه مربی ورزش آمادگی جسمانی شدممممممممم.و این واسم چقدر موفقیت بزرگیه چه اعتماد بنفسی بهم میده که اره میتونم پس میتونم یه مربی عالی بشم و کللللی هنرجو داشته باشم دوسداشتم این موفقیتی که این مدت به دست اوردم رو با شما و دوستان عزیزم در میون بزارم و بهش بیشتر توجه کنم تا بقول شما پله ای بشه برای رشد و موفقیت‌های بعدیم و اینکه این نجواهای شیطان رو که همش میگه حالا مگه چکار کردی حالا تو که شاگرد زیادی نداری فقط دو نفرن و………این نجواهارو خاموش کنم و بگم نه من رشد کردم من بهتر شدم من حال دلم بهتر شده من خدای خودمو پیدا کردم مگه داریم از این بهتر؟

    خدای بزرگم سپاسگزارم بابت این مسیری که توش قرار گرفتم خدای بزرگم کمکم کن تا سربلند و روسفید از این تضادی که برام پیش اومده بیرون بیام

    خدایا کمکم کن تا بتونم از رنجهام گنج بسازم

    خدایا کمکم کن بتونم هر روز قویتر از قبل بشم هر روز آرامشم بیشتر از قبل بشه

    خدایا کمکم کن همه چیزم رو به دستهای تو بسپارم و رها کنم

    خدایا من موسی تو هستم و از ظلمی که خودم به خودم کردم عاجز و ناتوانم و به هر خیری که از طرف تو باشه نیازمندم

    خدایا من آن توام مرا به من باز مده

    استاد جانم من خدارو به خاطر داشتن شما هزاران بار شکر میکنم

    شما بهترین دست خدا روی زمین هستید برای من

    شما اون تیکه روحانی و خدایی درون مارو بیدار کردین و به ما یاد دادین بهش توجه کنیم اونو به ما نشون دادین

    شما باعث شدین ما مثل اکثریت مردم که غرق در حاشیه ان و از اصل دور شدن نباشیم و ما اصل مطلب رو ببینیم

    شما باعث شدین پرواز کنیم بریم اون بالا و خودمون رو ببینیم این جهان رو با تمام حاشیه هایش ببینیم و به خودمون بیایم که کجای کاریم

    شما باعث شدین که ما خودمون رو دوس داشته باشیم .

    شما باعث شدین که ما هر چیزی هر حرفی هر حرکتی هر جایی رو در شآن خودمون نبینیم الان وقتی به خودم نگاه میکنم میبینم من دیگه وقتی که عشقی یا محبتی از اطرافیانم دریافت نکنم هرگز در شأن خودم نمی‌بینم که بخام به هر قیمتی یا از هر کسی عشق یا محبتی دریافت کنم

    دیگه وقتایی که تنهام نمیترسم که کسی رو ندارم کسی دوسم نداره و من دوسداشتنی نیستم دیگه به خودم میگم نههههه من تنها نیستم دیگه .من خدارو دارم من به هیچ کسی نیازی ندارم من خدای خودمو دارم دیگه نمیترسم از کسی رو نداشتن

    دیگه از تنهایی فرار نمیکنم .وااای استاد من آدمی بودم که قبلاً وقتی خواهرم یا برادرم میومدن چند روز میموندن بعد که میرفتن نمی‌تونستم توی خونه بمونم تا چند روز حالم خراب بود بی قرار میشدم و حوصلم سرمیرفت از بس که وابسته بودم

    خدای من بعضی وقتا که یه تضادی برام پیش میاد چقد شیطان قدرت میگیره و چقدر تا امیدت می‌کنه که دیدیییی پیشرفت نکردی .؟ دیدی اعظم چقد ضعیفی؟دیدی چقدر رفتی توی در و دیوار .تو پیشرفت نکردی تو رشد نکردی تو فقط فکر کردی که بهتر شدی ببین الان چقد تاثیر گذاشت روت .ببین چقدر عصبانی شدی ببین تو که گند زدییییی

    وای استاد بخدا قسم که نجواهای شیطان گاهی فلجم میکنن و فقط خدای بزرگم کمکم می‌کنه دستمو میگیره و منو از اون منجلاب می‌کشه بالا

    چقد خوبه نوشتن و گفتن در مورد کوچکترین موفقیت و تغییر.خدایا شکرت چقدر نوشتم من

    عاشقتم استاد جانم با این فایل بی نظیر

    وای وقتی گفتین که یه پروژه ای دارید و بهمون میگید چقد ذوق کردم استاد چشام قلبی شدن

    عاشقتونم دوستان الهی من با اون کامنت های نابتون

    بوس به کله ی استاد و مریم جونم و همههههههه دوستانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  5. -
    علی برزگر گفته:
    مدت عضویت: 1041 روز

    وَ أَرادُوا بِهِ کَیْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرینَ [70]

    آن‌ها‌‌ خواستند براى ابراهیم نقشه‌ی [خطرناکى] بکشند، ولى ما آن‌ها‌‌ را زیان‌کارترین مردم قرار دادیم. انبیا آیه 70

    سلام بر ابراهیم زمان استاد توحیدی ما استاد عباسمنش عزیز و سلام بر کسانی که از شدتِ خوب بودنشان احساس کردیم خدا دوستمان دارد. سال نو ساکنین غار حرا (ب قول خانم شهریاری) پیشاپیش مبارک امیدوارم هرجا هستید شاد و سبز و ثروتمند باشید

    «««««««««««««««««««««««««««««

    استاد از کجا بگم آخه از کدوم نتیجه بگم الله اکبر

    استاد من دو سال پیش که با شما هنوز آشنا نشده بودم سر هر سال هدف گذاری میکردم

    امسال باید یه بنز S500 بخرم یه ویلا تو رامسر بخرم و هزار هدف الکی دیگه

    «««««««««««««««««««««««

    استاد الان نزدیک 15ماهه با شما تمرکزی کار میکنم جوری که هر روز 4ساعت تو سایت هستم

    یادمه روزهای اول اومدم سایت یه کلیپ دیدم شما گفتید اونایی که از فایل های رایگان نتیجه نگرفتن دوره های ما رو تهیه نکنن

    استاد من جسبیدم ب فایل های رایگان شما

    «««««««««««««««««««««««

    شب و روز با یکی از دوستانم که باعث شد من با شما آشنا بشم اونم اقا سلیمان عزیز بود هر روز کار میکردیم کنترل شده زندگی میکردیم غیبت نمیکردیم حرف چرت نمیزدیم و خیلی کار های دیگه یک ماه گذشت دقیقا دی ماه 1401فایل های اقا رضا عطارروشن اومد تو سایت استاد منو اقا سلیمان انقد تمرکزی روی صحبت های آقا رضا و صحبت های تکمیلی شما کار کردیم یه جا آقا رضا گفت متاسفانه سیگار میکشیدم این و من شنیدم انگار آب یخ روی سر من خالی شد بدنم لرزید

    استاد همون لحظه تصمیم گرفتم سیگارو ترک کنم بسته سیگارو له کردم انداختم تو آتیش

    بچه ها گفتن چیکار میکنی علی گفتم من نمیکشم

    گفتن ده دقیقه بعد معلوم میشه با خنده و مسخره کردن گذشت و گذشت من بعد از 13سال سیگار و ترک کردم الان دقیقا 15ماهه پاکم در ضمن یاد حرف استاد افتادم گفت شما روی خودتون کار کنید جهان آدم های نادرست و حذف میکنه دقیقا خداشاهده من دیدم

    این صحنه رو یه روز همکارهای سیگاریم تصمیم گرفتن انصراف بدن از کار بخدا الکی الکی همه رفتن استاد من اونجا ایمانم قوی شد

    ««««««««««««««««««««««««««««

    گفتم استاد راست میگفت

    بعدش یه قسمت اقا رضا گفت بدهکاری هارو صفر کردم

    یه دنگی بهم خورد که بدهکاری تو صفر کن

    استاد من شروع کردم همه بدهکاری و دادم

    دوباره دیدم بابا استاد یه چیز میدونه میگه آ

    گفتم دوره 12قدم و بخرم اقا ما خریدیم شروع کردیم ب تغییر باور ها

    شخصیت و رفتار من کلا عوض شد من که زود جوش بودم الان شاید هر 3ماه یه بار جوش بیارم اونم سریع متوجه میشم کنترل میکنم

    ««««««««««««««««««««««««

    استاد خداشاهده هر وقت توحید های عملی تون و گوش میکنم یه برکتی از سمت خدا میاد تو زندگیم جوری که هر چقد خرج میکنم تموم نمیشه استاد جان من دوره 12قدم و بهمن ماه امسال تموم کردم با کلی نتایج ریز و درشت

    امروز 28اسفند برای قدر دانی از خودم دوره احساس لیاقت و خریدم

    استاد واقعا سپاس گذارم ازتون که باعث شدی من تغییر کنم من ترک کنم من زندگی و بسازم و هزار مورد دیگه ممنونم الان اومدم فقط تشکر کنم از خداوند برای خلق انسانی مثل شما

    تو سوره مطففین خداوند می‌فرماید

    ان الابرار لفی نعیم

    قطعا نیکان در نعمت هستند دقیقا داره شمارو مثال میزنه استاد یه تشکر کنم از آقا سلیمان عزیز که باعث شد من تو این مسیر الهی قرار بگیرم و همچنین از شاگرد اول های سایت استاد خانم سعیده شهریاری ؛ سید علی خوش دل ؛ اقای عطارروشن خانم رضوان یوسفی ؛اقای حمید امیری و اقای زرگوشی که با کامنت هاشون درس استاد و واسمون آسون میکنن

    و از همه دوستان سایت استاد تشکر میکنم

    امیدوارم تو سال جدید ب توحید عملی برسید و در پناه خداوند باشید تا یادم نرفته از یار همیشه همراه استاد خانم شایسته هم تشکر میکنیم که این همه قشنگ مطالب و دسته بندی میکنن برامون بی نهایت سپاسگزارم

    وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ ﴿170﴾

    و هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده است پیروی کنید، می‏گویند: بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم پیروی می‏نمائیم، آیا نه این است که پدران آنها چیزی نمی‏فهمیدند و هدایت نیافتند؟! (170)

    بقره 170

    ارادتمند همه علی برزگر……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  6. -
    مریم شمسا گفته:
    مدت عضویت: 2014 روز

    به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

    تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿78﴾

    خجسته باد نام پروردگار شکوهمند و بزرگوارت (78) “الرحمن”

    الهی به امید‌خودت

    خدایا به خاطر تمام تمام آگاهی هایی که ما رو لایق شنیدن و عمل به آنها می دانی ازت بی نهایت سپاسگزارم

    ……………

    سلام و هزاران دورد خداوند به شما استاد عزیزم و استاد شایسته زیبایم الهی شکرت امروز صبح چشممون و دلمون به وجود تون روشن شد.

    و سلام به همه دوستای توحیدی ام حال دلتون بی نهایت خدایی ، طراوت بهار پاک تقدیمتون

    خدایاشکرت

    هر روز با خودم میگفتم استاد حتما دارن تمرکزی رو دوره ای کار می‌کنند که نیستن، دلم برای شما و مریم جان دلم ،خیلی تنگ شده بود، ولی با همه فایلهای روی سایت رفع دلتنگی میکردم .خداروشکر که امروز بعد بیداری مثل هر روز اول اومدم سایت و بنر فایل جدید دیدم و بی نهایت خوشحال رفتم برای دانلود ولی دو سه بار امتحان کردم دیدم ، نه فایل تصویری و نه صوتی دانلود نشد گفتم حتما الان نباید گوش کنم

    خداروشکر از دیروز با جدیت دارم روی دوره احساس لیاقت کار میکنم و امروز جلسه دوم باید گوش میکردم و نت برداری … خلاصه. موضوع جلسه گفتگوهای غالب ذهنی بود ، سوالی که مطرح شد این بود غالب گفتگوهای ذهنی شما چیه؟

    دقیقه 8 فایل بود که گفتم تا جواب ندم این سوال ادامه نمیدم، فایل پوز کردم و نوشتم

    تمام گفتگوهای غالب ذهنم استاد وقتی همه رو روی کاغذ آوردم احساس یاس و نا امیدی تمام وجودم گرفت،مخصوصا در مورد روابط که بیشتر نجواها از شکست عاطفی ام بود و اینجا بود که گفتم خدایا من مسئولیت تمام اتفاقات و وضعیت زندگیمو می پذیرم خودت کمکم کن

    یه سوالی برای خودم طرح کردم گفتم خب این گفتگو ها چه باورهای اشتباهی در مورد روابط برام بوجود آورده … همه شون نوشتم و نوشتم

    بازم احساس یاس و نا امیدی و شکست و ضعف کردم

    سرم گذاشتم روی دفترم… الان نوبت این بود که بیام جواب تمام این باورها رو با منطق و الگو برای ذهنم تفهیم کنم و باورهای جدید بسازم

    لازم بگم که این شکست عاطفی نه تنها در عزت نفس و احساس لیاقتم که در شغلم ، روابطم با بقیه انسانها، دیدگاهم به جسمم، افکارم، اعتقاداتم و همه و همه تاثر منفی گذاشته بود و منو آروم آروم به منجلاب میکشوند

    وقتی اومدم شروع کردم به نوشتن ، نکته ای که برام جالب بود این بود که اونقدر من خودم بعد از فهمیدن این نکته که “من باعث بوجود اومدن این شرایط شدم “… خودمو سرکوب کردم و به خودم ظلم کردم و نبخشیدم خودم که، این مسئله باعث اوج نامیدی من از خدا شده بود، انگاری من از اون طرف بوم افتادم

    و این نکته ظریف بود که برام واضح شد

    و اومدم از بُعد دیگه ای به رابطه ام نگاه کردم ، دیدم من با صبر و حوصله چقدر به طرف مقابلم فرصت دادم ولی ایشون چندین و چند بار عدم تعهد خودشون به من نشون دادن و من به هوای اینکه شاااید یه روزی همه چی درست بشه و بتونم تغییرشون بدم ادامه میدادم ولی بعد مدتی من دیگه یه جایی همه چیو تموم کردم و باعث شدم که ایشون هم تموم کنه

    چرا ؟

    امروزوقتی دلایلم که نوشتم برام مشخص شد که با توجه به آموزه های دوره عزت نفس و دیگر دوره ها من نمی تونستم تو شرایط بد باشم یعنی نمی تونستم یه شرایطی که نامناسب هست تحمل کنم و هجرت کردم، چون خودم لایق یک رابطه بهتر با فضا و موقعیت بهتر و با امکانات و توجهات و افکار و احترام عالی تر می دونستم .

    وقتی صحبت از رابطه میشه تو ذهن ما همون رابطه ای که تا الان داشتیم میشه رابطه ایده آل و وقتی اونو از دست داده باشیم اولین چیزی که به ذهنمون میرسه اینکه آره من چون لایق نبودم و یا احساس ارزشمندی نداشتم اونو از دست دادم ، آیا در همه موارد صدق میکنه ؟

    نه ، چرا تا الان من به این فک نکرده بودم که اگر این رابطه تموم شد به خاطر این بود که من رشد داشتم من آدمی نبودم که در رابطه ای باشم که یکی در میون نادیده گرفته میشدم، و هیچ لذتی و شوقی نبود همش ترس از دست دادن ، تحقیر و محکوم به تحمل دیدگاه و باورهای دیگران …

    ولی امروز متوجه شدم آره همه این احساس یاس و نامیدی که من دارم به خاطر اینکه تو ذهن من تعریف شده ، مغلوب روابط خانم ها هستند،حتما باید تو فاز یاس باشی و نا امیدی چون دیگه فرصت جبران نیست و هزار جور افکار پوچ

    فهمیدم که به کمک خدا من چقدر خودمو دوست داشتم و برای خودم ارزش قائل بودم که تونستم یه رابطه رو تموم کنم در صورتی که تا الان فک میکردم طرف مقابلم رابطه رو تموم کرده ، امروز با انجام این تمرین بزرگ به لطف خدا خیلی واقعیت ها برام واضح و روشن شد و آگاهی هایی عالی به دست آوردم و الحق که این دوره یه دوره خودشناسی کامله و خداشاهده استاد حال و احساس من با قبل تمرین بگم میلیاردها برابر فرق داره ،استاد خیلی خوشحالم از این آگاهی بخدا با شعف بعد تمرین رفتم پیش خواهرم و فقط میگفتم خدایا شکرت یافتم یافتم:) دوباره برگشتم سر دفترم و ایشون با تعجب یه نگاهی کرد و تو دلش حتما گفته باز این دیونه سرش،جایی خورده(؛

    بعد تمرینم گفتم حالا ببینم فایل جدید برام دانلود میشه و خداروشکر انجام شد و استاد بخدا تمااام صحبت های شما در این فایل مهر تایید بر آگاهی هام بود و با یقین گفتم آره درسته درسته

    استاد ناخودآگاه در حین دیدن فایلتون بلند بلند تشویقتون میکردم و اشک شوق در چشمانم جاری بود

    و تحسینتون میکردم و هر چی میگفتین ، با صدای بلند میگفتم چشم استاد چشم استاد حتما انجام میدم بازم دوباره دوره رو گوش میدم و بارها گوش می‌کنم و تمریناتش عملی در زندگیم انجام میدم .

    و انشاءالله هدف امسالم فقط تمرکزی روی باورها و افکار خودم باشه مخصوصا با دوره احساس لیاقت

    استادعزیزم امسال برای من سال بسیار خوبی بود با تمرکز بیشتر روی دوره ها و فایلهای سایت کار کردم و رشد کردم می دونم کوچلو هستن ولی موثر اند و باید تکاملم طی کنم و اینو دارم با تمام وجودم حس میکنم

    خداروشکر امسال تونستم دوره کشف قوانین زندگی، دوره عشق و مودت ، دوره با شکوه احساس لیاقت تهیه کنم منی که یه روزی یه هزاری نداشتم برم سرکارم همونم قرض میکردم، الهی ممنونتم .‌‌‌. مطمئنم تمام آگاهی های دوره ها مثل دانه ای که زیر خاک ریشه زده و با دوره احساس لیاقت جوانه میزنه با رشد بی نهایت و باسرعت ما رو کاملتر میکنه و در صراط مستقیم پایدارتر میکنه،الهی شکرت

    امسال سالی بود که قرآن برام شیرین تر از عسل شد و خدا گواه عاشقانه ها باهاش دارم و مهر و لذت بی حد و اندازه از تک تک آیاتش و تفسیرش میبرم منی که هرچی معانی قرآن میخوندم بازم هیچی نمی فهمیدم، میگفتم خدایا این کجاش ساده هست

    از همه دوستان عزیز در سایت مخصوصا خانم شهریاری عزیز که از همینجا روی ماهشون می بوسم ، ممنونم که با کامنت های قرآنی واقعا منو به فکر و تعمق در آیات هدایت کردن و شوق خوندن و فکر درمورد آیات قرآنی برام شیرین‌تر کردند، ،

    و امسال با خدای قشنگم که عاشقانه داریم مسیر زندگیمو پیش میریم باهم خیلی خیلی زیاد رفیق شدیم ایشون خیلی دوست دارم عشق منه، هر لحظه ازش سوال میپرسم و از هر طریق جوابم میده ، برام مثال و دلیل میاره ، در انتخاب‌هام در همه چی ازش نظر میخوام و عاشقانه جوابم میده، خدایا دوست دارم و ازت متشکرم

    استاد جان و خانم شایسته عزیزم ، تشکر از شما در کلمات نمی گنجه ، امیدوارم که این احساس قلبی ام از همینجا تا پرادایس زیبا برسه که پر از حس تشکر و عشق و سپاسگزاری از شماست، بی نهایت ازتون ممنونم که این مسیر هموار و الهی و توحیدی و پر از عشق صمیمیت و خوشبختی و لذت واقعی و زندگی واقعی به ما یاد دادید و یاد می دهید ، خدا عالم به تمام قلبهاست هرچی از خداوند عالم خواستار هستید به شما و فرزندانتان عطا کند ، الهی آمین الهی آمین.

    از تمام دوستان توحیدی ام در این بهشت برین متشکرم از کامنت هاتون بی نهایت آگاهی دریافت کردم و یاد گرفتم و امیدوار به ادامه مسیر شدم ،از خداوند منان بهترین ها رو برای شما عزیزان آرزومندم،

    پیشاپیش سال نو بر استادهای نازنینم و همه شما عزیزانم تبریک و تهنیت باد

    تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿1﴾

    بزرگوار [و خجسته] است آنکه فرمانروایى به دست اوست و او بر هر چیزى تواناست (1)

    الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ ﴿2﴾

    همانکه مرگ و زندگى را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید و اوست ارجمند آمرزنده (2)”ملک”

    صدق الله العلی العظیم»

    (راست گفت خدای بلندمرتبه و با عظمت)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  7. -
    امیر قره قاشلو گفته:
    مدت عضویت: 843 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    هنوز نتونستم درک کنم که چون فرشته ها برمن سجده کردن و خداوند توی قرآن گفته به انسان کرامت بخشیدیم.

    استاد این بهترین عیدی من بود و خب نتایج از وقتی هنوز فایل تموم نشده بود اومد.

    استاد توی توحید عملی 10 گفتید همه فایل ها رو خدا بهتون الهام میکنه و اینم مطمئنم خدا بهتون الهام کرد چون دقیقا دقیقا دقیقا دقیقا دقیقا مشکل چند وقت منه و خب این فایل اگه 100 بار که چی بگم 367 بار یعنی تا 1 فروردین 1403 هر روز گوش بدم کمه و اگه هر روز این جمله که

    من ارزشمندم

    وقت من ارزش داره

    انرژی من ارزش داره

    بدن من ارزش داره

    پاهای من ارزش داره که کفش مناسب بپوشه

    شخصیت من ارزش داره که بقیه احترام بزارن اگه کسی توی خیابون جواب سلامم رو نداد دیگه تو صورتش نگاه هم نکنم.

    اگه دوستانم بی احترامی میکنن اگه دیر میان سر قرار اگه وقت من رو میگیرن من نمیتونم ادامه بدم

    من گوشیم یه مدتیه اذیتم میکنه و میگم چشمان من دستان من وقت من ارزش داره

    چرا باید گوشی که هنگ داره و وقتم رو میگیره درست کنم

    من به شخصه برای بدن خودم خیلی ارزش قائلم برای همین دندون جلوم یک ذره شکسته و نمیرم درستش کنم چرا؟

    چون شهرمون کوچیکه به دندون پزشکی هاش اعتماد ندارم یک پیج توی اینستاگرام دیدم که معتبر ترین هست و 7 سال گارانتی داره برای کامپوزیت دندان و افراد معروف رفتن اونجا خب میرم اونجا.

    همیشه بهترین لباس هام رو می‌پوشم.

    یا چیزی رو نمیخرم یا بهترینش رو میخرم.

    من تو زندگیم لب به مواد مخدر نزدم و اون روز سر همین احساس عدم لیاقت رفتم کافه قلیان و جایی بود که بچه ها خیلی اسرار داشتن که بکش حالا یه باره بدن سالم رو ببری زیر خاک چیکار ولی خب من هیچ جوره لب به چیزی نمیزنم و توی زمینه سلامتی واقعا احساس لیاقت میکنم

    و خب من اگه برای وقت خودم ارزش قائل بودم وارد کافه نمیشدم و میگفتم دوستان من وقت ندارم برای کافه رفتن و قلیون کشیدن من میرم شما خش باشید.

    ولی خوب شد فهمیدم باید احساس لیاقت کنم

    من میخوام تا روزی که بشه هر روز روی این فایل کامنت بزارم و کامنت دوستان رو بخونم تا ایده بگیرم.

    تو با ارزش تر از آنی که با ننگ بمیری

    بالا تر از آنی که با سنگ بمیری

    مکار تر از آنی که با حقه بمیری

    دانا تر از آنی که با جهل بمیری

    گسترده تری از بر و دریا و فلک

    گیرنده تری از بت و خورشید و ملک

    پوشیده تری از بر و صحرا و کویر

    عمق دار تری از بن و دریا و دبیر

    امیر قره قاشلو

    من هم میتونم به همین سادگی شعر بگم ولی این رو ارزشمند نمیدونم.

    و دیروز تمرین داشتیم و مسابقه دادیم توی ورزشگاه شهرمون توی نصف زمین چمن

    دروازه بان نداشتیم من دروازه واستادم و خب تیم ما نتونست گل بزنه و یک گل خوردیم و من گفتم یکی بیاد دروازه و من رفتم هافبک چپ

    و بازی 8:3 به نفع من تموم شد و من

    و آمار من 5 گل و 1 پاس گل بود و من اون رو خیلی ساده میدونستم با اینکه تا به حال آرزو داشتم توی یک تمرین هتریک کنم.

    قول میدم اینجا که این فایل رو حداقل صد بار ببینم.

    ممنونم از استاد و شما دوستی که وقت گذاشتید و کامتنم رو تا اینجا مطالعه کردید.

    موفق باشید️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      اعظم گفته:
      مدت عضویت: 911 روز

      سلام به دوست عزیزم آقا امیر

      دوسداشتم تشکر کنم بابت حس خوبی که از کامنتتون گرفتم و شعر زیبایی که نوشتید ..واقعا از نون شب واجبتره احساس لیاقت

      امیدوارم هر روز موفق تر از قبل باشید

      و همیشه کامنت های عالی و پر از حس و حال خوب بخونیم از شما

      در پناه خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1776 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و مریم جانم که چقدر دلم براتون تنگ شده بود

    سلام به هم خانواده ای های عزیزم در این سایت الهی و توحیدی

    فرا رسیدن عید و آغاز سال 1403 رو به همه عزیزانم تبریک میگم و از خدای مهربان درخواست دارم که سال پر از خیر و برکت و سلامتی و اتفاقات زیبا و عالی باشه که برای خودمون خلق می کنیم و به مدارهای بالاتر صعود خواهیم کرد انشاءالله

    خدا رو شکر که بعد از مدتی فایل جدید روی سایت اومد و چشم ما به جمال استاد روشن شد خیلی هم  حس زیبایی داشت چونکه تاریخ تولیدش مال همون روز بود و یه جورایی احساس می کردم که استاد  بصورت زنده و مستقیم داره با ما صحبت می کنه

    خدا رو شکر بر این همزمانی که مدتی بود فکر می کردم چیکار کنم که بیشترین تاثیر رو در حال حاضر برای من داشته باشه وبه این نتیجه رسیده بودم که با تمرکز بیشتر روی فایلها و محصولات کار کنم و دارم همین کارو می کنم استاد هم تو این فایل همینو میگه که روی بهبود شخصیتمون کار کنیم

    همیشه بهبود شخصیتم برام مهم بوده و شکرگزار خداوندم که ندای درونم رو اجابت کرد و مستقیم و بیواسطه منو به استاد ارجمندم هدایت کرد تا آگاهی های خالص و ناب رو از ایشون دریافت کنم

    خدا رو شکر

    خدا رو شکر که سالی که گذشت سال خیلی خوبی بود برام

      بیشتر از قبل ذهنمو کنترل کردم

    هر جایی نرفتم هر چیز نامناسبی رو نگفتم و نشنیدم

    به تلویزیون و شبکه های اجتماعی کاری نداشتم

    قانون احساس خوب=اتفاقات خوب رو همواره مد نظرم قرار دادم و سعی کردم هرچه بیشتر بش عمل کنم

    پیاده روی و ورزش جزء عادتهای من در سال گذشته بود و به امید خدا ادامه میدم

    بیشتر از قبل در فضای سایت و فایل گوش کردن و نکته برداری و انجام تمرینات فایلها بودم

    روی دوره احساس لیاقت کار کردم و همونطور که استاد گفت امسال و هر سال باید روش کار کنم

    و نکته زیبا و اکسترایی که سال 1402 برام داشت این بود که هم اول سال فروردین ماه و هم آخر سال در اسفند ماه  اومدم کانادا و امریکا پیش فرزندانم و هنوز هم هستم و خدا رو شکر عید نوروز رو کل خانواده با هم جمع هستیم خونه دختر بزرگم و دخترای دیگرم از تورنتو و میشیگان امریکا اومدن اینجا

    خدا رو شکر برای اومدن بهار و نو شدن طبیعت که نوید یک سال خوب و پرباری برای همه ما داره

    خدا رو شکر که ارزشمندم و با کار کردن روی بهبود شخصیتم ارزشمندیمو بصورت تکاملی افزایش میدم

    خدا رو شکر که خیلی تغییر کردم و میدونم خیلی خیلی بیشتر گنجایش و نیاز دارم برای ایجاد تغییرات دیگر

    خدا رو شکر برای همه نعمتهای زندگیم

    در پناه خدا شادکام و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  9. -
    عارفه گفته:
    مدت عضویت: 1220 روز

    به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید

    سلااااااام خدمت تمام دوستان و استاد جانم

    الان که این کامنت را می‌نویسم دو سه روزی می‌شود که از مسافرت برگشتیم سفر ما از اصفهان به سمت چابهار و بعد بندرعباس و شیراز و یاسوج بود و خدا میدونه در این سفر چقدر قدرت و زیبایی های خداوند و تنوع نعمت هاش و فراوانی نعمت هاش را دیدیم از مسیر هایی که تفاوت پوشش گیاهیش آدم را وجد و می‌آورد تا فراوانی شتر و گاو و بز در جاده ها و جاری شد آب در سوراخ سوراخ های کوه

    ولی اتفاق معجزه آسایی که رخ داد باعث شد که من بخوام اینجا به اشتراک بزارم

    خاطرم هست هر وقت کنار دریای عمان بودم و اون شکوه عزمت دریا را میدیم که جایی آرام هست و چند متر اون طرف تر به قدر خروشان است که قد موج از سخره هم بالا تر میزنه دائم این تیکه از شعر پروین اعتصامی میومد تو ذهنم و زمزمه میکردم ما به دریا حکم طوفان می‌دهیم و….

    القصه….

    شب بود و داشتیم از شهر زرآباد به سمت بندر جاسک میرفتیم جاده دوطرفه بود و بیشتر ماشین ها از سمت روبرو با نور بالا میومدند و دیدن جاده برای همسرم سخت بود که ناگهان وسط جاده یک موتوری دید و داد سمت جاده خاکی و بعد دوباره به سمت جاده و چون سرعت 110 تا بود جمع کردن ماشین سخت شد و ما دست کم وسط جاده چهار دور داشتیم می چرخیدیم همه ما میدونیم تو اون سرعت اونم جاده دو طرفه که هر آن امکان داره ماشینی دیگه ای بیاد و برخورد صورت بگیره چه فاجعه ای رخ خواهد داد و من که از یک ترمز سریع قلبم تو دهنم میومد اینبار تو هین چرخیدن هی به همسرم میگفتم مهدی تو میتونی ماشین را نگه داری که به لطف الله تو خاکی سمت مقابل ایست کردیم

    خاک همه جا را گرفته بود و من پیدا شدم و نشستم و فقط میگفتم خدایا شکرت

    از روستاهای اطراف اومدند سمتمون و پسره گفت ما داشتیم بازی میکردیم که دیدیم ماشین شما همین طور داره میچرخه وسط جاده

    تازه همسرم دیده بود که همون لحظه که نگه داشته کنار تایر جلو یه سنگ بزرگ بوده که اگه بهش برخورد میکردیم تو اون شیب ماشین چپ میکرد

    نمیدونید چقدر دل ما آرام بود من حتی به همسرم و بچه ها گفتم تو اون لحظه در عین ترس خودش ولی احساس می‌کردم توی گهواره خداوند هستم و دقیقا باز یاد این تیکه شعر افتادم که ما به دریا حکم طوفان میدهیم

    حالا فکر کنید همسرم دائم در سفر و جاده هاست و آدمی نبوده که تازه زده باشه تو جاده ولی خدا میخواست که ما بدونیم هر لحظه کنار ماست و اولین استراحت گاه ایستادیم و نماز شکر خوندیم و پسرم تو سجده داشت گریه میکرد و اومد به من گفت مامان من واقعا خدارا دیدم همش میخواستم خدا خودش را به من نشون بده و واقعا دیدمش نورش. ا تو هین اون اتفاق دیدم و تو برگشت دائم گریه میکرد و می‌گفت مامان تا بوته های توی جاده را می‌بینم انگار خدا را می‌بینم و احساس میکنم کل جهان برای من آفریده شده

    گفتم عزیزم اصل قانون جهان که استاد دارند یادمون میدند همینه و تو الان با واقع درک کردی

    به خانواده ام گفتم روز دوم عید ما میتونست الان جور دیگه ای باشه و الان سالمبم بدون اینکه خشی به کسی افتاده باشه پس حتما ما باید پیدا کنیم رسالتمون از ابن فرصت دوباره زندگی که بهمون داده شده چیه

    در کل خیلی سفر پر از آگاهی بود برامون از تمام جنبه ها خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  10. -
    Zahra گفته:
    مدت عضویت: 1701 روز

    به نام رب العالمین

    سلام استاد عزیزم مریم جان و دوستان خوبم انشاالله که هر کجا هستید حال دلتون خوب باشه

    خدا رو شاکرم که توفیق گوش دادن به آگاهی های این فایل و نوشتن در موردش رو به من عطا فرمود خدایا شکرت

    فایلِ هدفی متفاوت برای سال جدید

    قبل اینکه شما این فایل رو بگذارید با خودم فکر میکردم استاد حتما در مورد هدف‌گذاری فایل میگذاره فکر کردم چه کاری در این یک سال انجام دادم راستش راضی نبودم از عملکردم حالا این نارضایتی هم دلیلش احساس عدم لیاقت هست که با اینکه کارهای زیادی انجام دادم ولی بی ارزش می‌دونم یکی اینکه از خودم بیشتر از باورهام انتظار دارم یعنی من هنوز یه سری باورهای محدود کننده یه سری ترمزهای مخفی دارم و انتظار دارم نتیجه عالی بگیرم یعنی انتظار دارم قانون به نفع من نقض بشه و نتایج مدارهای بالاتر رو در مدار پایینتری که هستم بگیرم در این یک سال من هدفهام و خواسته هام رو نوشته بودم هدف اصلیم آزادی مالی زمانی و مکانی بود که بعد از چند ماه تغییرش دادم به استادی در درک و عمل به قانون چون درک کردم اگه اینو بهش برسم همه چی خوبه خود درست میشه و خواسته های کوچک دیگه ای که نوشتم خوب نتایجم داره با من حرف میزنه به یه سری رسیدم ولی بیشترش نه، اینکه چرا نرسیدم یکی اینه که تکاملم رو هنوز طی نکردم و دلیلش غیر از این نیست که احساس لیاقت ندارم که کم کاری کردم و واضحه که این نشون دهنده اینه که من تغییر زیادی نکردم چون عمل از باور میاد وقتی باوری ساخته نشه عملی هم جهت با اون هم انجام نمیشه. درسته به یه سری خواسته ها رسیدم که اینجا هم یه اشتباهی که دارم اینه که برا همون هم ذوق نمیکنم برا خودم تکرارش نمیکنم اونها رو بی ارزش میبینم و داره نشون میده من تکامل رو هنوز زیاد درک نکردم چون ابتدای مسیر نتایج کوچکه و اگه بمونم و ادامه بدم بزرگتر میشه همین ندیدن تغییرات و نتایج کوچک باعث میشه ناامید بشم انگیزم کم بشه و مداومت نداشته باشم یکم برم بالا متوقف بشم در جا بزنم خوب همین چند خط که نوشتم داره نبود احساس لیاقت و ارزشمندی رو در من فریاد میزنه …

    دقت کردم اولویت‌هام برا انجام کارها در ذهنم درست ساخته نشده چون ابتدا بیشتر وقتم صرف کارای روتین میشه صرف تمیز کاری و کارهای خونه من تمیزی رو خیلی دوست دارم ولی این نباید دلیل بشه که من وقت کمی برای خودم و کارهایی که برام مهمتره و بیشتر دوست دارم بگذارم خوب اینجا هم داره باور کمبود احساس ارزشمندی درونم خودنمایی میکنه کاری که من با تمام وجودم دوست دارم اینه که بشینم یه جای ساکت خواسته هام رو تجسم کنم این فایلها رو که برام خیلی ارزشمنده نگاه کنم گوش بدم نت برداری کنم تامل کنم کامنت ها رو بخونم بنویسم ،دوست دارم بیشتر خودم رو بشناسم دوست دارم بیشتر با خدا خلوت کنم و بیشتر سپاسگزارش باشم بیشتر جهان رو درک کنم قانون خدا رو بیشتر درکش کنم و بیشتر باهاش هماهنگ بشم و بیشتر بهش عمل کنم دوست دارم ایمانم در حد حرف نباشه در عمل باشه دوست دارم هیچ وقت شرمنده خودم نباشم ولی الان

    شرمنده ام که چرا من بیشتر زمانم رو صرف کارهای روتین میکنم درسته همینطور که دارم کارهام رو انجام میدم فایل گوش میکنم یعنی حداقل6-7 ساعت دارم نان استاپ گوش میکنم و با خودم فکر میکنم ولی فقط یکی دو ساعت میشینم تمرکزی می‌نویسم داخل دفترم و کمتر کامنت میخونم و به شدت دلم میخواد خیلی بیشتر از این بشینم تمرکزی وقت بگذارم براش دوست دارم تمام لحظه هام عمل کننده به این قوانین باشم درسته من قانون رو تا جایی که حواسم باشه (که نشون میده من هنوز اول راهم)در کارهام در نظر میگیرم ولی گاهی پیش میاد متوجه میشم در یه سری زمینه ها هنوز درک درستی پیدا نکردم چون یه دفعه متوجه میشم رفتارم مثل قبله و باید بپذیرم ایراد کار کجاست و ایراد از خودمه و شخصیتی که هنوز خیلی بهبود ندادم باید یه تغییر اساسی در درونم ایجاد کنم وقتی شما این فایل رو گذاشتی من جوابم رو واضح گرفتم من خیلی خیلی باید روی احساس ارزشمندی درونم کار کنم و این که شما گفتید هدفم چیزی باشه که با تمام وجودم می‌خوام برا خودم باز این هم یه تلنگر دیگه ای بود که من بازم به این نتیجه برسم حس ارزشمندی درونم خیلی خیلی کمه چون اهدافی که برا خودم میخواستم ولی نرسیدم در اولویت زندگیم نبوده و باید یه بازنگری اساسی در اولویت هام داشته باشم..

    الان بیشتر همیشه دوست دارم تنها باشم و با خودم باشم برم مسافرت مهاجرت کنم جهانگردی کنم من اینها رو خیلی دوست دارم نمی‌گم خانواده ام رو دوست ندارم نه از بودن باهاشون لذت میبرم نمیگم نمی‌خوام کارهای خونه رو انجام بدم چون من از تمیزی از نظم از آشپزی از وقت گذراندن با دخترم و کمک کردن بهش لذت میبرم ولی مسئله اینجاست که من خودم رو در اولویت نگذاشتم مسئله اینجاست که همین کارهایی رو که انجام میدم ارزشمند نمیدونم مسئله اینجاست که من اولویت‌هام رو باید درست دسته بندی کنم وقتی با شما و این مباحث آشنا شدم جایی که مقاومت داشتم این بود که من اصلا فکرش رو نمی‌کردم و یا شاید بهتر باشه بگم نمیخواستم بپذیرم که احساس قربانی شدن در وجودم هست نمی خواستم بپذیرم که نظر دیگران برام مهمه و با خودم میگفتم من اصلا این مدلی نیستم چرا چون می‌دیدم نسبت به اطرافیانم و دیگران کمتر این خصوصیت ها رو دارم ولی غافل از اینکه در وجودم هست و من هر روز این فکر در ذهنم میگذره که من قربانیم این فکر میگذره که باید کمک کنم به خانواده ام، وقتی یه تصمیمی برا خودم میگیرم فکر میکنم که نکنه با این تصمیم خانواده ام یا کسی اذیت بشه و در نتیجه یا عقب میندازم‌ و دیر عمل میکنم یا منصرف میشم و اینجا هم دست خودم برام واضح رو شده که بپذیرم که هنوز نظر دیگران مهمه برام و چقدر در داشتن احساس لیاقت و ارزشمندی درونم مشکل دارم و با اینکه کلی کار کردم ولی درونن برا این تواناییها و کارهام ارزش قائل نیستم

    می‌دونی استاد این روزها این فایل رو بارها گوش کردم ولی نمیتونستم بیام بنویسم اینجا و تعهدی بدم که ضعیف بهش عمل کنم نمی‌خوام دوباره حرف بزنم و دوباره کم عمل نکنم نمی‌خوام تعهد بدم و دوباره جا بزنم می‌خوام الان که اومدم بنویسم با تمام وجودم با خونم امضا بزنم زیر تعهدی که به خودم میدم و از رب العالمین می‌خوام همواره در این مسیر هادیم باشه تسلیم هدایتهاش باشم درست بندگیش رو کنم تنها به خودش توکل کنم نمی‌خوام روی کسی یا ذهن خودم حساب کنم می‌خوام فقط و فقط روی خودش حساب کنم من همینجا اعتراف میکنم نه می‌دونم نه میتونم ولی به قدرت عظمت و ربوبیتش ایمان دارم یقین دارم هیچ دستی بالاتر از دست خودش نیست هیچ قدرتی قدرتمندتر از خودش نیست و هیچ کسی آگاه‌تر از خودش به همه مخلوقاتش نیست پس همینجا تعهد میدم که امسال هدفم بهبود شخصیتم باشه توحیدیتر شدنم در رفتار گفتار و پندارم باشه تعهد میدم در عملی کردن تصمیماتم شجاعتر باشم ، ترس از ناراحت شدن بقیه رو بگذارم کنار (هر چند خیلی بهتر از قبل شدم ولی خیلی جا داره روش کار کنم) عادت اینکه کارهایی که برام ارزشمندتره و برای رشد خودمه رو در اولویت قرار بدهم حس لیاقت رو در خودم بسازم هر کاری میکنم ببینم دارم از روی احساس ارزشمندی انجامش میدم یا عدم لیاقت و جاش رو در ذهنم درست کنم اصلا اینکه مدام بخوام حواسم به دیگران باشه کمکی به اونها نمی‌کنه چون من که تاثیری در سرنوشت کسی ندارم تا فردی خودش نخواد هیچ موقعیتی خوب یا بد رو تجربه نمیکنه من تنها میتونم روی زندگی خودم موثر باشم تنها میتونم خالق زندگی خودم باشم پس سعی کنم این موهبت خداوند یعنی زندگیم رو قشنگ بسازمش…

    دوره احساس لیاقت رو از خدا می‌خوام خیلی راحت همونطور که بقیه دوره ها رو برام تهیه کرد تهیه کنه و الان تمرینی که برا خودم برا رسیدن به هدفم که بهبود خودم هست دارم انجام میدم اینه که انشاالله علاوه بر گوش دادن فایلهای دوره ها و دانلودی ها تمرکزی فایلهای دانلودی که در مورد احساس لیاقته و فایل‌هایی که در دوره ها شما در این مورد خصوصاً صحبت کردید رو بارها و بارها گوش کنم و کامنتهای مربوط بهش رو بخونم بارها و بارها بهش فکر کنم تا درکم بهتر بشه و باورهای مخربم رو پیدا کنم و به جاش باورهای قدرتمند کننده توحیدی و باور لیاقت بسازم قدم بعدی کار کردن دوباره روی دوره عزت نفسه تمرکزیتر از قبله، ضبط صدای خودم در مورد باورهای قدرتمندی که باید خوب بشینه در ذهنم و جای باورهای قبلی رو بگیره با منطق قوی و گوش دادن و تکرار مداوم هر روزه اش برای اینکه بتونم به تعهدم عمل کنم نوشتن و هر روز خواندن اهرم رنج و لذتشه باید در انجام هر روزه ی تمرین فانوس دریایی متعهد باشم هر روز به هدفم توجه کنم و برا بهبود شخصیتم در ابتدا از قدم‌های کوچک شروع کنم و هر روز با تیک خوردنش لذت ببرم و تاییدش کنم و با انگیزه تر و قویتر ادامه بدم انشاالله…

    دستاوردهای سالی که گذشت:

    آرامش درونیم لولش بالاتر رفته دیگه برا زودتر رسیدن به خواسته هام زور نمی‌زنم اصرار نمیکنم اجازه میدم خودش بره جلو و در آرامش و لذتِ لحظه حال ،خودم رو درگیر میکنم خیلی نسبت به پارسال کمتر به گذشته فکر میکنم بیشتر خودم رو دوست دارم بهتر درک کردم همه چی رو خودم خلق کردم به خاطر همین در مواجه با تضادها آرامترم و به راه حل و میوه اش بیشتر دقت میکنم بیشتر دنبال تغییر خودمم نه دیگران و صرفا تمرکزم اضافه کردن صفرهای حسابم نیست هر چند در حوزه ثروت من خیلی مشکل دارم و درجا میزنم پایین و بالا میشم که مشخصه باورهام هنوز تثبیت نشده و هنوز کدهای مخرب در ذهنم زیاده ولی این باعث نشده الان نتونم حال خوب رو تجربه کنم الویت هام برام واضحتر شده بهتر خودم رو شناختم سیستم و قانون خدا رو بهتر درک کردم تکامل رو بهتر از قبل درک کردم بیشتر متوجه ایرادهام شدم و بیشتر متوجه شدم من هیچی نمی‌دونم و به ضعفم در مقابل علم خداوند بیشتر پی بردم نگاهم به زندگی تغییر کرده بهتر درک کردم قرار نیست چیزی یا کسی رو تغییر بدم قراره خودم تغییر کنم و بهتر بشم تا زندگیم بهتر بشه…

    من زهرا تعهد میدهم هدف امسالم بهبود شخصیتم در تمام جنبه ها و ایجاد احساس لیاقت و ارزشمندی بیشتر در درونم باشه انشاالله تمام افکار و عملکردم بر اساس این هدف باشه انشاالله

    راستش از وقتی این فایل رو گوش کردم و به تعهدم و تمرینام عمل کردم و تازه یکم فکرم تغییر کرده همین چند روزه اتفاقات جالبی رو دارم تجربه میکنم خدا رو شکر

    …………………………………………………………………..

    نکات مهم :

    به خواسته ای راحتر میرسیم که خودمون رو لایق رسیدن بهش میدونیم

    ما در دنیایی هستیم که به افکار ما پاسخ میده و افکار ما رو تبدیل به موقعیت ،شرایط و افراد می‌کنه و وارد زندگیمون میکنه

    به اندازه ای که فکر ما تکرار بشه و تبدیل به باور بشه باعث میشه سریعتر اتفاقات هم جهتش برامون رخ بده

    دلیل اینکه هدف‌گذاری ما عملا در همون نیم ساعته اوله و دیگه بهش فکر نمیکنیم و تموم میشه اینه که اون ویژگی هایی که لازمه برای رسیدن بهش در خودمون ایجاد نمی‌کنیم و کاری براش نمیکنیم

    چه فکری در مورد خودمون در مورد دنیا در مورد آدمها داریم چه باورهایی داریم همونها داره شرایط رو رقم میزنه به خاطر همین امسال مثل پارساله دلیلش تلاش نکردن برا تغییر خودمون ،تغییر افکار، عادات و باورهای نادرستمونه

    مهمترین عاملی که باعث میشه راحتر به خواسته ای برسیم اینه که احساس لیاقت داشتنش رو داریم به اندازه ای که فکر میکنیم لیاقت داریم داشته باشیم به ما داده میشه

    توجه کنیم در مورد خودمون چه فکری چه باوری داریم آیا باور داریم توانمندیم کارمون ارزشمنده آدم دوست داشتنی هستیم آدمی هستیم که میتونیم هر چیزی رو نیازه یاد بگیریم میتونیم بهتر بشیم پیشرفت کنیم آیا باور داریم کارمون ارزشمنده و داریم ارزش خلق میکنیم اگه اینطوریه راحت به خواسته مون میرسیم اما اگه به خواسته ای نمی‌رسیم دلیلش تنها احساس عدم ارزشمندی و ترمزهایی هست که در موردش داریم توجه کنیم که افکار منفی در مورد خودمون داره همه اتفاقات رو رقم میزنه…

    چی میشه که ما به هدفمون میرسیم؟؟

    قدم اول : فارغ از نظر و انتظارات بقیه ببینیم چی رو با تمام وجود واقعا میخوایم چون اونموقع خیلی راحت براش کار میکنیم انگیزه کافی برا حرکت به سمتش رو داریم صبح تا شب خود به خود در موردش فکر می‌کنیم تجسم میکنیم

    قدم دوم: آیا باور داریم لیاقت رسیدن بهش رو داریم

    در مورد روابط همه چی لیاقته به اندازه ای که خودمون رو ارزشمند میدونیم بقیه ما رو ارزشمند میدونن

    اگه میخوایم یه رابطه عالی داشته باشیم باید یه شخصیت عالی یه ویژگی عالی در خودمون ایجاد کنیم

    قدرت نه گفتن به درخواست‌های ما به جای دیگران رو درونمون تقویت کنیم خجالت و ترس از نظر دیگران رو بگذاریم کنار

    این باور رو بسازیم که من خیلی ارزشمندم توانایی‌هام ارزشمنده و میتونم هر بار بیشتر یاد بگیرم و مهارتم رو ارتقا بدم و بیشتر پیشرفت کنم و هیچ سد و محدودیتی برا پیشرفتم وجود نداره

    ««تفاوت در مهارت نیست در احساس لیاقت»»

    ««احساس ارزشمندی همه چیه»»وقتی روی احساس لیاقت کار کنیم رفتار جهان با ما تغییر میکنه نعمت‌ها در تمام جنبه ها خیلی راحت وارد زندگیمون میشه و نتایج بزرگتر میشه

    وقتی مهارتها و خودمون رو باور نداریم و این فکرها شده افکار غالب ذهنمون و هر روز تکرار میشه داره کار می‌کنه و نتایج بر اساس این افکار وارد زندگیمون میشه پس باید باور لیاقت رو درونن بسازیم چون وقتی احساس ارزشمندی درونمون درست بشه اتفاقات خوب خود به خود رخ میده

    هدف ما باید بهبود شخصیت باشه ببینیم کجا باید ترسها کمتر بشه شجاعتر باشیم ایمانمون قویتر بشه چه عادتهایی باید درونمون ایجاد بشه و یا تغییر کنه کارهایی که انجامش برامون سخته و باید انجامش بدیم انجام بدیم مهارتهامون رو بهبود بدیم وقتی در هر موضوعی عادات و باورهامون رو تغییر بدیم و عملکردمون تغییر کنه نتایج هم تغییر میکنه

    فقط وقتی شخصیت ما تغییر کنه نتایج بزرگ برامون رقم میخوره نه با تکرار یه بار دوبار چندتا باور

    باران رحمت الهی داره نامحدود می‌باره ولی ما به اندازه ظرفیتمون دریافت می‌کنیم باید ظرفمون رو بزرگتر کنیم باید در تمام جنبه ها شخصیتمون رو بهبود بدیم

    وقتی برا خودمون ارزش قائل باشیم وقتمون رو برای بهبود شخصیتمون میگذاریم نه تمرکز روی ایراد های بقیه و شرایط نادلخواه اطرافمون

    به همون اندازه که ما برا خودمون ارزش قائلیم جهان برا ما ارزش قائله به اندازه ای که خودمون رو دوست داریم جهان ما رو دوست داره

    جهان مثل یه رستوران سلف سرویسه که داخلشیم اگه برا خودمون ارزش قائل باشیم بهترین و با کیفیت ترین غذا رو انتخاب می‌کنیم

    به اندازه ای که برا خودمون ارزش قائلیم هدفهای بزرگ انتخاب میکنی وقتی برا خودمون ارزش قائل نباشیم به هدفهای کوچک قانعیم

    ««خداوند نعمتهاش نامحدوده ولی نگاه می‌کنه ما چقدر برا خودمون ارزش قائلیم ظرفیت ما چقدره به همون اندازه به ما میده نه بیشتر»»

    استاد عزیزم بسیار ممنونم به خاطر توضیحات کامل و آگاهی های بی نظیر این فایل انشاالله با عمل به آگاهی هاش سپاسگزار خواهم بود انشاالله خدایا شکرت…

    استاد عزیزم مریم جان و دوستان خوبم دوستتون دارم.

    انشاالله به لطف رب العالمین سال جدید برا هممون سالی سرشار از آرامش سلامتی شادی ثروت موفقیت و بهبود همه جانبه شخصیتمون باشه انشاالله.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای: