هدفی متفاوت برای سال جدید - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم آقامیرزایی گفته:
    مدت عضویت: 2548 روز

    سلام خدمت استاد و همه دوستان

    استاد امروز آمدم مسافرت از اصفهان به بندر گناوه

    به خودم جایزه دادم

    بابت ساختمان سازی ، بابت اینکه 6 ماه روی محصول احساس لیاقت کار کردم

    استاد چقدر نوشتن کامنت خوبه

    دیروز رفتم کامنت های خودم را از روز اولی که در سایت عضو بودم را خواندم وروند رشد خودم را متوجه شدم

    حال یه حسی بهم گفت مریم جان درک خودت را از این مسافرت بنویس

    استاد ، الان بحث باورها را در این مسافرت می فهمم

    استاد ، چقدر مردم طبق باورهاشون زندگی می کنند

    استاد ، من این ها را میفهمم که دوره های شما را جویدم ، کامنت ها را خواندم ، جزوه ها نوشتم

    استاد ، چقدر مردم چادر زدند کنار ساحل

    چقدر مردم زندگی را راحت میگیرند

    حال وقتی من میخواستم مسافرت بیایم خانواده ام میگفتند اتاق اونجا شبی. …‌

    اما من طبق الهاماتم بلیط اتوبوس گرفتم و آمدم بندر گناوه

    وببین چه زیبا خداوند منو در این سفر پیش دایی مادرم گذاشت ، آنها هم با ماشین خودشان آمدند بندر گناوه ومن آنها را اینجا دیدم

    ومن هم امشب در کنار آنها در چادر می‌خوابم

    این اولین تجربه من در چادر خوابیدن است

    ببین این است وقتی میگوید

    تو خود پای در نه وهیچ مپرس

    که خود گویدت چه باید کرد

    استاد ، فعلا 5 ساعت است این جا هستم

    برای خودم مانتو خریدم ، به عنوان هدیه برای خودم

    استاد مهم ترین درسی که گرفتم این است که زندگی را آسون بگیر تا همه کارها آسون پیش رود

    باوجودی که هزاران بار به خودم می گفم اما امروز با عمق وجودم درک کردم

    استاد امروز یه موفقیت داشتم

    دیروز به ایمیل سایت ، پیام دادم درخصوص تغییر عکس در سایت

    وامروز خدارو شکر موفق شدم عکسم را در سایت عوض کنم

    استاد همیشه در ذهن من موفقیت یعنی کسب درآمد وپول وسایت زدن واتمام پروژه ساختمانم وازدواج موفق بود

    من از شما در دوره احساس لیاقت آموختم بابت تک تک موفقیت های کوچکم خودم را تحسین کنم ، مثل دوست صمیمی با خودم باشم

    چرا همیشه دیگران را تحسین کنم؟؟؟

    مریم عزیزم ، بابت این شجاعتت که بدون دخترت پاشدی اومدی مسافرت ازت ممنونم

    بابت اینکه به الهام قلبت گوش دادی ودیدی چه زیبا خدا اینجا برات دایی مادرت را نشانت داد و شب در کنار آنها می‌مانی

    حتی با آنها برمیگردی

    مریم جان بابت تعویض عکست در سایت ازت ممنونم

    مریم جان بابت تدریس کردن هایت وتاسیس آموزشگاه ازت ممنونم

    مریم جان دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 79 رای:
    • -
      کوثر صرام گفته:
      مدت عضویت: 1217 روز

      سلام به مریم عزیز دوست ارزشمند و ارزش آفرینم منم تحسینتون میکنم که سفر کردید و انقدر خوب قدر خودتونو دونستید قد کارهایی که کردید و هدیه ای که به خودتون دادین

      و انقدر زیبا در مورد ارزشمند قرار دادن خودتون صحبت کردید

      خداروشکر که انقدر خوب و آسان هدایت شدید به این سفر و آسانی ها هم برای شما بیشتر قرار داده شد

      امیدوارم که همیشه شاد و سلامت و در آرامش باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سجاد ن گفته:
      مدت عضویت: 3725 روز

      سلام وقت بخیر خانم آقا میرزایی به شهر ما بندر گناوه خوش آمدین خیلی خوشحال شدم بچه ها ی این سایت عزیز به شهر ما آمدن اگر کار داشتین درخدمتم امیدوارم در بندر گناوه بهتون خوش بگذره سال بسیار زیبایی دارد بازار خوبی دارد بهتون پیشنهاد میکنم سمت ساحل قلعه حیدر یا سمت چهک بروید شمال گناوه تقریباً 15 کیلومتری گناوه هست ساحلی سخره ای و کاملا بکر انشاالله بهتون خوش بگذره کاری داشتین در خدمتم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    غزل عطائی گفته:
    مدت عضویت: 2401 روز

    بنام خدای بخشنده ی بینهایت مهربونم .

    خدایی که هرروز وجه زیباتری از خودشو بهم نشون میده و خودشو بیشتر نمایان میکنه.

    خدایی که منو برای خودش آفریده ‌ برای اینکه خودشو مجددا از طریق من تجربه کنه.

    خدایی که خودشو مسئول هدایت من میدونه و اگر بهش اجازه بدم منو به اون چه که زیباترینه برای من میرسونه.

    خدایی که خودش گفته من از رگ گردن بهت نزدیکترم.

    خدایی که با وجودش من نیاز به هیچ کسی و هیچ پارتی ای و هیچ مقدار پول و ثروتی ندارم . چون اون خودش همه کس و همه چیز و همه ثروتهای عالمه برای من .

    خدایی که خودش میشینه روبروم و بهم میگه که چطوری فکر کن و با چه دیدگاهی نگاه کن و بعد خودش ظرفم رو بزرگ تر میکنه برای دریافت نعمتهای بیشتر …

    خدایی که خیلی عشقه و هیچ عشقی پررنگ تر ازون نیست .

    استاد عباسمنش عزیزم . سپاسگزارم از خداوند و که یک سال دیگه فرصت استفاده از این فضای الهی و کار کردن روی خودمو بهم داد . ممنونم که شما انقدر عالی این فضارو برامون فراهم کردین .

    سپاسگزارم از آقا ابراهیم عزیز که انقدر عالی در کارهای بهبود سایت همراه شما هستن .

    استاد عزیزم . امسال که برای ششمین سال همراه شما و آموزشهاتون بودم بیشتر از هرررسال دیگه ای ایمان آوردم که اگر من روی خودم کار کنم و اگر شخصیتمو درست کنم ظرفم بزرگتر میشه و نعمتهای بیشتری وارد زندگیم میشن‌.

    دیشب گشتم دنبال فایل هدف گذاریتون تا گوش بدم و نتبرداری کنم و بتونم هدف گذاری خوبی داشته باشم . در همه مواردی که داشتین صحبت میکردین من داشتم فکر میکردم که خدایا من نمیدونم چی باشه هدف امسالم . من فقط میدونم که باید روی خودم کار کنم . باید شخصیتمو درست کنم .

    امروز صبح که دیدم فایل جدید گذاشتین و درباره هدف گذاریه خیلیییی خوشحال شدم .

    وقتی به صحبتهای ارزشمندتون گوش میدادم داشتم با خودم فکر میکردم که چی میتونه برای خودم باشه فقط ؟ این که نخوام برای تایید گرفتن از کسی انجامش بدم ؟ دیدم فقط خودمم که برای خودمم. فقط شخصیت خودمه که واسه شخص منه. فقط اگر روی خودم کار کنم و شخصیتمو بهتر کنم میتونه برای من یه هدف عالی باشه ‌

    داشتم فکر میکردم که من به هیچی بیرون از خودم دسترسی ندارم . فقط به درونم دسترسی دارم .

    بعدش فکر کردم که اکثر آدما خیلی براشون سخته که خودشونو موضوع اصلی بدونن و مسئولیت به عهده بگیرن . من چند بار به افراد مختلف مشاوره دادم قبلا ، وقتی بهشون گفتم این مشکل تو فقط با رشد شخصیتت درست میشه دیگه نخواستن که جلسات مشاوره شون رو ادامه بدن . چون کار کردن روی خود و پذیرفتن مسئولیت واقعا سخته .

    بعدش به خودم و همه دوستان عزیزم در این فضای الهی و به شما اساتید بینظیرم افتخار کردم و خداروشکر کردم که هدایت شدم و فهمیدم که من مهم ترم از هرچیز دیگه ای تو این دنیا .

    چه هدفی مهم تر از من برای رسیدن ؟

    استاد عزیزم . یکی از اهداف امسالم این بود که زبان ثروت رو یاد بگیرم .

    همونطور که قبلا نوشته بودمش ،وقتی روی خودم در دوره لیاقت کار کردم ، احساس کردم که مدار درکم بالاتر رفت و شیرجه زدم در حوضچه آگاهی و فهمیدم. این فهمیدن ، قشنگترین دستاورد سال 402 بود برام . من تمام برکت و حال خوب و عشق و معنویتی که در سال 402 درک کردم و ازش استفاده کردم و تجربه کردم از احساس لیاقت نشات میگرفت .

    داشتم فکر میکردم که به قطع یقین هدف اصلی سال جدیدم این خواهد بود که آگاهیهاییو که امسال درک کردمو درونی کنم تا تبدیل بشن به شخصیت من .

    من عمیقا اینو درک کردم که برای به دست اوردن هرررچیزی در جهان بیرونم باید از درونم شروع کنم . باید پیدا کنم در درونم همه چیزهاییو که نمیتونم ببینمشون .

    باید مقاومتهامو کم کنم تا تبدیل بشم به اون برگی که جریان رود داره ساده و روان میبرتش به هرجاییی که خودش میدونه. فهمیدم که اگر مقاومتهام کمتر بشن به مدار آسانیها وارد میشم.

    استاد عزیزم . امسال که روی احساس لیاقتم کار کردم ، چند دوست ثروتمند وارد زندگیم شدن . هرکدومشون یکی از اونیکی داراتر هستن .

    امروز داشتم فکر میکردم که این همه پول و ثروت اینا نمیتونه فقط از طریق کارشون وارد زندگیشون بشه ‌. تااازه متوجه شدم و برام جا افتاد که هیچ عامل بیرونی در ثروتمند شدن افراد دخیل نیست یعنی چی؟

    تازه فهمیدم که وقتی میگید اگر توحیدی باشید ثروتها و نعمتها لاجرم وارد زندگیتون میشن یعنی چی ؟ چون خداست که داره ثروتها و نعمتهارو میده‌ . هرکسی با توجه به باورهاش داره دریافت میکنه‌ . هیییچی نمیتونه عامل موثری باشه .

    تازه متوجه شدم که وقتی میگید ما پایه و اساس احساساتیو که داریم رو در قالب اتفاقات تجربه میکنیم یعنی چی ؟

    تازه فهمیدم که وقتی میگید برو کار مورد علاقه تو انجام بده یعنی چی ؟ و برای چی اینو میگید.

    ما لایق لذت بردن از لحظات زندگیمون هستیم‌ با انجام کار مورد علاقه ما بیشتر لذت میبریم. اگر یاد بگیریم بیشتر برا علایقمون وقت بذاریم یعنی لایقتر میدونیم خودمونو و این مدار مارو بالاتر میبره‌ . ما اینطوری رشد میکنیم.

    من این تجربه رو داشتم که از وقتی که به پیشنهاد دوست عزیزم زهراجون مجددا دوازده قدم رو شروع کردم و از وقتی که جلسه قرآنی قدم چهارم رو گوش دادم و گوش دادم و تکرااار کردم و ازون طریق سعی کردم توحیدیتر نگاه کنم ، مجددا غوطه ور شدم در جریان آگاهی خداوند و برام جا افتاد هرآنچه که باید این آخر سالی برام جا میفتاد . من با تمام قلبم فهمیدم که اگر توحیدی باشم هدایت میشم

    نیازی نیست کار عجیب و غریبی غیر از کارایی‌که بهشون علاقمندم و برای بهبود وجودم انجام میدم انجام بدم . همین کافیه . این که هرروز علاوه بر بهبود شخصیت درونیم ، سعی کنم بیشتر یاد بگیرم . توانمندیها و مهارتهامو گسترش بدم .

    من اسم سالی که گذشت رو سال حوضچه آگاهی میذارم. چون هربار غوطه ور شدم و یاافتم و این یاافتن زیباترین نعمت پروردگارم بود.

    استاد ازتون خیلی ممنونم که تکرار میکنید ‌

    ازتون خیلی ممنونم به خاطر این جلسه که باهامون به اشتراک گذاشتین . این جلسه تماما برای من بود .

    به قطع یقین سال جدید زندگیمو مجددا به شناخت بیشتر خودم و بهبود احساس لیاقتم و نهادینه کردن درونیِ آگاهیهای دوازده قدم ،اختصاص میدم.

    سالی که گذشت، برای من ساالی پربرکت و نیکو و پر از عشق و پر از زیبایی بود .

    امسال عملگراتر بودم. بیشتر فکر کردم و درونمو بیشتر شناختم. بیشتر سعی کردم تا به علاقم برسم. هنرمندانه تر زندگی کردم‌ از مهارتهایی که نادیدشون گرفته بودم به زیبایی استفاده کردم و لذت بردم. باخودم رفیقتر شدم. احساس لیاقتم خییلی بالاتر رفت و این بالاتر رفتنه باعث شد که مدار ثروتم رشد کنه. رها تر شدم. بهبودگرا تر شدم.

    خودم احساس میکنم یکمی توحیدیتر شده نگاهم‌ . با خدا رفیقتر شدم. امسال رابطه م با پول خییلی بهتر بود. دیگه میتونم درکش کنم .

    امسال بیشتر حس کردم که خدا چقدر قدرتمندتر از هرچیز دیگه ایه. به آخرت بیشتر ایمان آوردم. قدردان تر بودم‌. از دستاوردهای اخیرم این بود که فهمیدم و برام جا افتاد که نگاه توحیدی شما چقدر عمیقه‌ و بیشتر ایمان آوردم به آموزش هاتون.‌ فهمیدم که اصلی که شما در هررر فایل فریادش میزنید چیه ؟

    من بینهایت ، قدردان سالی که سپری کردم هستم‌ بینهایت بابت اینکه فرصت زیستن و یاد گرفتن و تجربه کردن داشتم سپاسگزارم.

    امسال روی کمالگراییم کار کردم، نگاهم رو از اون بالا آوردم پایینتر و همه رو مثل خودم دیدم. غرورو بیشتر گذاشتم کنار . بیشتر مطالعه کردم‌ .

    خلاصه که به قول شما بیشتر لعلک ترضی شدم .

    امسال برام جا افتاد که چطوری باید احساس بینیازی کنم . چطوری باید قدردانی عملی به جا بیارم .

    امسال بیشتر کامنت نوشتم . بیشتر در ارتباط بودم دوستان بیشتری در سایت پیدا کردم و همصحبت شدم و لذت بردم.‌

    آرزو میکنم که سال جدید زندگیمون ، سالی سرشار از آگاهی و توحید باشه . سالی پر از درک قدرت خدا ، پر از وصل شدن ، پر از رهایی از تایید طلبی ، پر از بهبودگرایی، پر از شناختن و رفاقت با خودمون باشه ‌.

    برای هممون سلامتی تن و روان آرزو میکنم .

    آرزو میکنم هم مدار باشیم با ادم حسابی ها و دور بشیم از وجه نازیبای جهان .

    آرزو میکنم مقاومتهامون کمتر بشن و همواره در مدار آسانیها باشیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 77 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1084 روز

      سلام به غزل عزیزم

      دوست بالیاقتم

      بگم که هنوزم صدات تو گوشمه و چشام قلبی میشه با ویس هات ..

      عاشقتم رفیق نازنینم

      نوش جونت باشه نتایج قشنگت

      مبارکت باشه پیشرفت هات.

      مبارک هردومون باشه این رفاقت ..

      اینکه انقدر زیبا وعملی رو خودت کار

      میکنی تحسین برانگیزه .

      سال 1403 را به خودت وهمسر محترمت و خانواده ی عزیزت

      تبریک میگم رفیق جانم

      روی ماهتو می بوسم.

      بهترین ها سهم دلت دوست نابم

      الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی تون در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      زهراء گفته:
      مدت عضویت: 3438 روز

      غزل عزیزم سلام سلام.سال نوت مبارک باشه .ان شالله بهار پر از زیبایی رو تجربه کنی

      خاستم برات بگم که توی همین یک ماهه اخر سال 402 ،چندین دفعه خواهرم به من گفت که زهرا ثروت خیلی مهمه ،من تصمیم دارم روی موضوع ثروت کار کنم. بدون ثروت نمیشه و و و

      اما در ذهن من اگاهی هایی که از استاد درک کردم میچرخید اگاهی هایی که با صحبتهای تو واضح شده بود . در جواب هایی که برام مینوشتی چندین دفعه اشاره کرده بودی که برای تجربه هر چیزی باید ظرف دریافتشو در وجود خودموک بسازین باید شخصیت بسازیم . باید کیفیتو خودمون رو ببریم بالاتر ،و چندیک دفعه گفتی من سعی کردم کیفیت خودمو ببرم بالاتر . مثلا در روابط من کیفیت شخصیت و زندگی خودمو بردم بالاتر و بعد اتفاقات خوب خودش لاجرم اتفاق افتاد. تو به من گفتی هیچ عامل بیرونی رو از جمله ازدواج رو نباید هدف قرار داد.و و و

      و این باکیفیت شدن ،شد خواسته و هدف من و سرتیتر دعاهای من به درگاه ربم

      یکبار که خواهرم باز داشت به موضوع ثروت اشاره میکرد، تونستم افکارمو جمع کنم و نظر خودمو بگم. بهش گفتم ببین هیچ موضوعی به اهمیت ساخت شخصیت متعالی و قوی ساخت عزت نفس و حس ارزشمندی درونی و اعتماد به نفس و با کیفیو شدن نیست. ما برای داشتن هر چیزی باید ظرفیت دریافت رو در وجود خودمون بسازیم. خود استاد اول روابطش رو در سطن عالی ساخت و به جایی رسید که خودشون فرمودن: شدم پادشاه.روحیا عالی ساختن و بعد ….

      گفتم هیچ چیزی مهمتر از نهادینه کردن توحید و ایمان واقعی در وجودمون نیست.

      بهش گفتم من که تا یک شخصیت قوی و عزت نفس عمیق نسازم که راضیم کنه،تحت تاثیر هیچ جریانی قرار نمیگیرم که بگه چه موضوع دیگه ای برای پرداختن مهمه.

      و وقتی ایک فایل رو دیدم و اتفاقا با خواهرم با هم دیدیم بهش گفتم زینب ببین این هم مهر تلیبد با حرفام ،اینهم صحبتهای خیلی محکمتر و با اعتبار استاد

      غزل جان دلم میخاد بهت بگم که الان چقدر خوب فهمیدم که هدفم چی باشه الان که قطعا ازدواج و ساختن رابطه عاطفی نیست.قبلا میگفتم اما درک نمیکردم اما الان خوبِ خوب درک میکنم که من باید باکیفیت بشم باید کدنویسی ذهنم عوض بشه باید خوبِ خودم باشم و دیگه اتفاقات طبیعی مثل ازدواج اون هم به بهترین شکلش ،کاملا موفق و رابطه عاطفی اونطور که ماهیتش باید باشه ،یعنی ماهیت یک رابطه عاطفی باید عشق و مودت باشه و لاغیر،اینها یا هر چیز مادی و ظاهری دیگه خودش به شکل طبیعی اتفاق میوفته،من نباید درگیر چگونگی این بدیهایت زندگی مادی هر انسانی باشم.

      هدف من شناخت خودمه و اینکه بدونم با توجه به این شناخت چه کارهایی باید برای خودم انجام بدم.هدف من استقلال شخصیتمه که برام استقلال رو در زندگی رقم بزنه.هدف من بزرگتر شدنه،پاس کردن ازمونهای خدای من برای رفتن به مراحل بالاتر

      غزل جان چقدر خوشحال میشم که میگی به پیشنهاد من عمیق شدی در اگاهی های دوازده قدم. من یک تعهد دادم که طوری عمیق شم که لاجرم به من از لحاظ مادی هم نتیجه بده و بتونم پولی که برای تهیه قدمها پرداختم رو خودم بسازم و با یک نتیجه مادی هم برم جلوتر. هرچند که فقط همین گوشی که این روزها به من داده شد و در واقع خدا به من تقدیم کردو برکات زیاد دیگه ای که وارد زندگیم شد ،در همین ایامِ بودنِ من در قدمها،چند برابر این مبلغ هست. اما دوست داشتم خودمو محک بزنم در خلق ثروت و ساختن پول.

      عزیزم من هم مدت زیادیه که دوست دارم واقعا فقط با ادم حسابی ها ادمهای توحیدی و درست دمخور بشم و این یکی از خواسته های مهم منه،دوستان خوب و بامعرفت زیادی دارم اما چیزی به من اضافه نمیکنن، دلم ادمهای بزرگ میخاد برای دوستی که ویژگی های مثبت در من پرورش بدن .

      عزیزم چقدر دلم میخاست که مستقیمتر باهات ارتباط بگیرم. پیج اینستاتو هم پیداکردم و پیام دادم اما مثل اینکه جدیدا فعالیتی نداری.

      یه سوال هم ازت داشتم

      شما چطور زمانتون رو مدیریت میکنی که هم اینطور متعهدانه و جدی روی خودت کار میکنی و هم به جنبه های دیگه و الزامات زندگی و شغل برای درامد داشتن رسیدگی میکنی.میدونی حس میکنم دورم شلوغه با ادمها با هزاران کار و ایده که باعث میشه گاهی حس کنم گم شدم بین اینها و فضایی برای نفس کشیدن خودم و رفتن به خلوت خودم و کار کردن عمیق روی خودم نیاز دارم.به عبارت بهتر دنبال ایجاد تعادل بین کار کردن روی باورها و عمل گرایی و اقدام کردن هستم.

      هم میدونم باید عمیق روی خودم کار کنم و هم میدونم نمیشه بشینم یه گوشه به اسم کار کردن روی خودم منتظر افتادن یه کیسه از اون بالا باشم.

      عزیز دلم دوست خوبم برات این سال جدید و هر سال خیر و خوشی ،رشد بیشتر در توحید و این مسیر خدایی،سلامتی و سرزندگی ،عشق و مودت بیشتر،موفقیت و رونق زندگی،برکت و عافیت دنیا و اخرت رو ارزو دارم. در امان خدا محفوظ باشی

      ان شالله تو قدمها بیشتر با هم صحبت کنیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        غزل عطائی گفته:
        مدت عضویت: 2401 روز

        زهرای عزیزم سلام به روی ماه مهربونت .

        امروز داشتم بهت فکر میکردم . پیام قبلیتو که در قدمها برام نوشته بودیو توی ذهنم مرور میکردم و میگفتم باید برات بنویسم .

        خیلی خوشحال میشم وقتی برای من مینویسی و خیلی خوشحال ترم به خاطر این که برام توی قدم اول نوشتی که بیا با هم این دوره رو بگذرونیم . ازت خیلی ممنونم .

        زهرا جون . من یه روتین مشخصی دارم معمولا . گاهی بدون این که برنامه بنویسم اونارو انجام میدم . گاهی هم برنامه مینویسم که دقیقتر پیش برم. مثلا میدونم که هرروز باید زبان بخونم. باید شکرگزاری ‌کنم . باید به کارای شخصی و روزانه برسم . باید مطالعه کنم . باید ویس گوش بدم . باید ورزش کنم . باید کار مورد علاقه م رو انجام بدم …

        گاها دیگه نمینویسم ولی همه رو انجام میدم اما گاهی هم نمیشه که همه شو انجام بدم .

        گاهی چند روز نمیشه که کتاب بخونم یا به برنامه های دیگه م برسم اما چون اینا اولویت ها هستن سعی میکنم در طول هفته انجامشون بدم .

        درمورد درک قوانین هم ، من سعی میکنم اجرا کنم قانونو در جزئیات زندگیم. هربار برای خودم توضیح میدم یا حد اقل بهش فکر میکنم (مداوم در حال انجام این کار هستم )تقریبا هرروز هم با مامانم درباره آگاهیهامون صحبت میکنیم.

        من فکر میکنم که اگر توجهمونو از ظواهر زندگی برداریم بیشتر وقت داریم برای خودمون .

        من به لطف این که هم دور هستم از دوست و آشنا و هم به خاطر روحیات خودم که دوست دارم بیشتر مطالعه کنم و یاد بگیرم ، دیگه عملا وقتی برای این که با بقیه بشینم یا این ور و اونور باشم نمیذارم تقریبا

        نمیشه بگن اصلا … گاهی هم با دوستام معاشرت میکنم اما خیلی کم. بیشتر وقتم برای خودمه.

        من اهل تلفنی صحبت کردن با دوستا یا مداوم چت کردنم نیستم . برا همین باز وقت اضافه میارم . اما این وقت اضافه به این معنا نیست که من تو اون زمان هم رو خودم کار کنم به کارای دیگه م میرسم .

        متاسفانه یا خوشبختانه خیلی تو سایت کامنت هم نمیخونم . مگر این که قلبم منو هدایت کنه که بیام چیزی بخونم. نه به خاطر دلیل خاصی، بلکه به این خاطر که به فایل صوتی و خوندن کتاب به صورت فیزیکی خیلی بیشتر علاقمندم ‌و برای این دو مورد بیشتر وقت میذارم .

        درباره کارم هم ، چون من عاشق روانشناسیم ، چون عااشق باورسازی و آموزشم

        و چون عاشق کارای هنری ام ، وقتی که میخوام به کسی درزمینه ی رشد باورهاش تمرین بدم یا به صودت منطقی باورسازی کنیم باهم عملا خودم هم تمرین میکنم چون همش درباره قانون صحبت میکنم اینطوری .

        وقتی هم که در حوزه ی روانشناسی مطالعه میکنم باز در حال درک بیشتر قانونم چون خیلی به هم شباهت دارن .

        وقتی هم که درحال انجام کارای هنری ام ، فایلهای دوره هارو گوش میدم ، وقتی هم که میخوام کتاب بخونم ،بیشتر کتابهاییو دوست دارم که بهم یه چیزی در زمینه قانون و روان و مغز و ذهن یاد بدن .

        به خاطر همین عملا هرروز درحال یادگیری و اجرای قانون میشم.

        اما یه چیزیو باید بگم و اونم اینه که شاید شما بهتر از من روی خودت کار کنی ، چون من پرفکت نیستم . این که کامنت مینویسم به این مفهوم نیست که تماما دارم رو خودم کار میکنم ،فقط چون خییلی فکر میکنم و تحلیل میکنم و دوست دارم به شیوه خودم درک کنم شما حس میکنی که من خیلی متعهدانه دارم رو خودم کار میکنم. البته انکار نمیکنم . توی اجرای قوانین و فهم قوانین خیلی متعهد تر از هرچیز دیگه ای هستم اما شاید در 90 درصد مواقع ، یعنی میخوام بگم هیچ کسی کامل و عالی و متعهد صرف نیست و هرکی به شیوه ای داره پیش میره .

        زهرا جون به امید خدا به زودی زود باهم همصحبت میشیم در بهترین زمان و به ساده ترین شیوه. من یک سال و نیمه که اینستارو از گوشیم پاک کردم . نمیدونی چقدر بهم کمک کرد تا تمرکزم بیاد رو خودم و زندگی شخصیم و چقدر زیاد آرامش ذهن دارم و میتونم به برنامه هام برسم .

        قبلا هر کاری که میکردم میگفتم حالا بذار برم یه اینستارو چک کنم ، و اینطوری کلی وقت از دست میدادم و به هیچ کاری هم نمیرسیدم و کلی حس بد و سرزنش هم میومد سراغم .

        زهرا جون نمیدونی که الهامی که خداوند در کامنت فصل پنج روزشمار از طریق انگشتای غزل و از طریق گوشی و اکانت سایتش نوشت، چقدر به خود من کمک کرده تا بیشتر درک کنم و بیشتر بفهمم که شخصیت چقدررر مهمه .

        منم هدف اصلی امسالمو با تعهد زیاد ساختن شخصیتم در نظر گرفتم . به نظر من جهان هر لحظه داره به شخصیت ما پاسخ میده نه به باورهامون . خوشحالم که انقدر وسعت دید داری و انقدر متعهدانه سعی میکنی خودتو پرورش بدی .

        منم در بهار و تابستون و پاییز و زمستون جدید زیستنت در این کره ی خاکی برات عشق و سعادت و ثروت و سلامتی و نگاه توحیدی بسیاااار آرزو میکنم عزیزم .

        در پناه خدای وهابِ جذابِ دلبرِ شیرین سخن و محترم و بینظیرمون باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
        • -
          زهراء گفته:
          مدت عضویت: 3438 روز

          سلام غزل جان

          که چقدر برام عزیزی.یکبار در جواب این کامنت برات نوشتم اما پرید. حالا در زمان طلوع افتاب بعد شب قدر که من اینجا در خلوتگاه جدید خودم نشستم و بعد از تماشای پدیده اعجاب انگیز طلوع و برامدن افتاب و بعد از راز و نیازها و سنگ واکردن با خدای رئوفم در شب قدر،برات مینویسم

          خدا هدایتم کنه نوشتم تاثیرگزاری مثبت داشته باشه و مفید.

          راستش غرق خوشحالی ام برای داشتن دوستانی چون تو

          و همصحبتانی چون تو

          که این خواسته مهمی بود برام .

          یادم میاد چند ماه پیش به مادرم گفتم مامان من دوستای زیادی دارم اما اونا چیزی به من اضافه نمیکنن . من واقعا دلم چن تا دوست گهربار صالح ادم حسابی میخاد.

          و دارم نشانه هاشو همینطور میبینم.

          دوست عزیزم شعف همراهی تو در قدمها همچنان در من است و با اشاره تو به این موضوع هربار زنده و پویاتر میشه که انگیزه بخشه واقعا.

          مثل اینکه کمالگرایی رو هم باید حواسم بش باشه چون حتی نوشتن پاسخی برای دوستم که برام مهمه منو دچار تعلل و تعویق میکنه ،چون در ذهنم میخام چیز تاپی برات بنویسم

          بله غزل جان همینطور که گفتی مهمترین، ساخت شخصیته.و من با تضادها و خواسته و شرایطی که داشتم و با اگاهیهایی که گرفته بودم از جمله اگاهی های در کامنتهای تو،هدفم ساخت فونداسیون شخصیتی قوی بود که تا ثریا بره.و این فایل استاد مهر تایید زد و مصمم تر کرد.

          درمورد روتین روزانت گفتی عزیزم،بعدش فکر کردم که خب با توجه به شرایط متفاوت زندگی فرق میکنه. یعنی من چون هنوز در خانه پدری و در یک خانواده بزرگ هستم به طبع زمانم همش برای خودم نمیتونه باشه. اتفاقا به شدت خواسته استقلال در من تقویت شده به واسطه تضادهایی که توی شرایط زندگیم هست.و البته دیگه استقلال رو صرفا ازدواج نمیبینم ،گذاشتم خداوند به من استقلال رو بده از راهی و چگونگیی، که کار خدایی خودشه.

          خداروشکر که من هم همصحبتی نزدیک که خواهرم هست درمورد این مسیر پیدا کردم و صحبت میکنیم با هم.

          یه جملت منو به فکر واداشت: من فکر میکنم که اگر توجهمونو از ظواهر زندگی برداریم بیشتر وقت داریم برای خودمون.

          گذاشتم بچرخه تو ذهنم که درکش کنم و پیدا کنم راه عمل کردن بهش رو

          درمورد اینستا منم حذفش کرده بودن. نداشتم. برای کاری نصب کردم و البته که در کنار اون کار مدنظر، فقط برای دیدن پستهای طبیعت گردی چون یکی از علایق خیلی مهم و بزرگ منه،اما لاجرم تایم میگیره و اعتیاد به چک کردن.

          غزل جان اون کامنت در روزشمار یک کتابه که من براش برنامه دارم برای بررسیش.

          و در اخر، قرار اینکه به زودی زود همصحبت بشیم.بله در بهترین زمان و ساده ترین راه،به امید خدا

          برای تو دوست نازنینم لذت بردن از لحظات بهار زندگیت رو ارزو دارم. در پناه ربمون محفوظ باشی

          دوستت دارم.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
          • -
            غزل عطائی گفته:
            مدت عضویت: 2401 روز

            زهرای عزیزم . سلام به روی ماهت ‌

            چه سعادتی بزرگتر و قشنگتر از اینکه با خدای درونت همصحبت بشی .

            زهرا جون منم خیلی لذت میبرم ازین که باهات همصحبت میشم و همچنان ازت ممنونم . من برخلاف این که آدمی هستم که درون گرام و ازین که تنهایی یه کاریو انجام بدم لذت میبرم ، اما وقتی یکی بهم درباره مسیر مورد علاقه م بگه که شروع کنیم با اشتیاق شروع میکنم و خیلیم خوشحال میشم .

            بذار برات از ظواهر بگم .

            ببین من قبلا خیلی برام مهم بود که چه لباسی بپوشم .

            حتما آرایش داشته باشم . حتما ست باشن همه چیز.

            نحوه پیام نوشتنم رو حتی با حساسیت انجام میدادم . برا یه پیام کلی زمان از دست میدادم .

            همش سعی میکردم ظاهر قشنگتر باشه تا باطن .

            این که تحسین بشم خیلی برام مهم بود .

            من از خدا همیشه میخواستم که یه همسری بهم بده که عزت نفس بالایی داشته باشه و خدا همسری بهم داد که خیلییییی عزت نفس بالایی داره . کلا ظواهر براش اهمیت نداره و همش منو تشویق میکنه به این که عمیقتر و وسیعتر به زندگی نگاه کنم .

            الان دیگه برام خیلی اهمیت نداره که آرایش داشته باشم یا نه

            خب طبیعتا کلی زمان اضافه میاد .

            الام برام اهمیتی نداره که حتما هربار لباس جدید و ستی داشته باشم . شاید یک ماه برم پیاده روی با دوستام . تو این 30 روز دو دست لباس بپوشم مگر اینکه کثیف بشه که بخوام عوضش کنم .

            خب اینطوری ذهنم خیلی آرومتره. زمانمم خیلی بیشتر میشه.

            کلا به نظرم هرچقدر که نگاه مردم تو نظرمون بی اهمیتتر بشه ، از تاکید بر ظواهر دوری میکنیم.

            البته نمیگم تایید شدن توسط دیگران برای من بی اهمیته .اما خییلی کمتر شده نسبت به قبل.

            ببین یه مثال دیگه برات بزنم..

            من مثل خیلیای دیگه که براشون مهمه که همسرشون حتما همه جا بره باهاشون یا حتما یه کارای

            خاصی انجام بده برای مراسمات مختلف ، نیستم .

            برام اهمیتی نداره که همسرم حتما همراهم باشه یا نه . خب خیلی خوشحال میشم اگر همراه باشه اما اگر کار داشته باشه یا نتونه ، مهم نیست .

            مثلا چندبار با خاله ها و عمو و عمه هام جمع شدیم اما چون من میدونستم که همسرم دلش نمیخواد خیلی تو جمعها باشه به خاطر این که کار داره ، حتی بهش نگفتم یا فقط اشاره کردم که ما داریم میریم فلان جا . دوست داری تو ام بیای ؟ مثلا گفته نه

            و منم گفتم اوکی عزیزم هرطور راحتی ‌و حتی یک بار هم نگفتم که تو چرا نمیای.. اتفاقا من همیشه دوست داشتم که همسرم انقدر سرش شلوغ باشه که تو خیلی از جمعها نیاد . ..

            میدونی… کلااا برام مهم نیست کی چی میگه خصوصاا تو زندگی شخصی و روابطم.

            یا مثلا واسه روز تولدم قبلنا خیلی برام مهم بود که عزیزام یادشون باشه وگرنه ناراحت میشدم. اما الان کلا برام مهم نیست. به نظرم هرروز زندگی برای من یه جشن بزرگه فقط من باید قدرشو بدونم

            قبلا خیلی برام مهم بود که خیلی خاص باشم و کلی هم برای خاص بودن زمان میذاشتم (حالا واسه هرچیزی که به فکرم میرسید). اما الان اصلا برام مهم نیست که کسی منو خاص بدونه .

            میدونی … هرچقدر که بتونیم حساسیتها و مقاومتهامونو کم کنیم و به درون زندگی خودمون توجه کنیم، فارغ از این که دیگران چی میگن و چی فکر میکنن ،آرامش خاطرمون بیشتر میشه و وقتمون هم آزادتر میشه .

            اصلا همین که ما وقت نذاریم برا این که خودمونو با دیگران مقایسه کنیم یا نجوای ذهنی داشته باشیم ، خودبخود وقتمون زیاد میشه.

            من ازین جهت خیلی دوست ندارم با دوست و آشنای اطرافم رفت و آمد کنم که باعث میشن ذهنم درگیر شه . همیشه حدود روابطمو حفظ میکنم . با کسی صمیمی نمیشم که اون آدم به خودش اجازه نده دخالت کنه .

            حالا که اینارو برات نوشتم ، یادم اومد که همه شون به عزت نفس ربط دارن و من خودم فکر میکنم خیلی باید روی عزت نفس کار کنم . خیلیی

            هرچقدر که عزت نفسمون بیشتر بشه، سرمون خلوت تر میشه و وقت برای خودمون بیشتر پیدا میکنیم .

            عزیزم منم برات به وسعت روح بزرگ و قلب مهربونت سعادت و درک عمیق زندگی شیرین رو آرزو میکنم.

            دوست دارم

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      ماریا کریمی گفته:
      مدت عضویت: 563 روز

      سلام غزل عزیز

      خیلی خوشحالم که از طریق یکی از دوستانم با پیج شما آشنا شدم

      هر بار از مطالبی که می‌ذارید لذت می برم

      دقیقا حرفهای شما درسته

      سال 1402 برای من هم سراسر آگاهی بود و خیلی خدا رو بابت این موضوع شاکرم

      سال 1402 از طریق همین دوستم با سایت استاد عباسمنش آشنا شدم

      هر بار با سنید فایل ها و ویدیو بیشتر متوجه میشم که همه چی به خودم برمیگرده و باید خیلی بیشتر روی باورهام ‌ کنم

      اما هنوز گاهی احساس سرگشتگی دارم و احساس میکنم خیلی بیشتر باید وقت بذارم برای خودم

      توکل بخدا ‍

      و سال 1403 سال ماریا قوی و ثروتمند خواهد بود

      براتون از خدا می خوام هر آنچه را که خودتون می خوایید

      انشالله سال جدید پر از خیر و برکت و سلامتی و شادی و تروت باشه برمم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        غزل عطائی گفته:
        مدت عضویت: 2401 روز

        سلام به ماریای عزیزم .

        سال نوی شما هم پر از برکت و عشق و خوشحالی و ذوق و اشک شوق باشه و از درو دیوار خونه و زندگیتون و هرجایی که حضور دارید دلخوشی و ثروتو عشق بباره .

        خوشحالم که با شما آشنا شدم دوست قشنگم .

        هرچقدر که میگذره اگر در مسیر باشیم بیشتر متوجه میشیم که همه چی به ما برمیگرده و این متوجه شدن تا ابد ادامه داره .

        انشاالله که هممون سعادتمند و خوشحال باشیم همیشه :*

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    Ehsan Moqadam گفته:
    مدت عضویت: 1931 روز

    به نام خالق عشق و زیبایی

    درود و خداقوت به استاد عزیز، خانم شایسته مهربان و همه دوستان خوبم در این مسیر زیبا

    چقدر خوشحالم که در این فضای بسیارعالی دوباره چهره زیبای استاد و منظره فوق العاده پرادایس رو میبینم و این ها یکی از مهم ترین سپاس گزاری های منه. راستش فکر میکردم که شما اومدید ایران یا احتمالا دارید روی موضوع خاصی کار میکنید که محتوای جدیدی نمیاد که البته بگم اینم یه درخواست خودم بود چون دوره احساس لیاقت و ثروت3 رو تهیه کردم دارم رو اونها کار میکنم و حجم فایل های جدید انقدر زیاد شده بود که بعضی وقتا میگفتم استاد تورو خدا وایسا یکم بتونیم روی فایل ها کار کنیم و خب همان طور که حدس میزدم قراره اتفاقای خیلی خوبی بیفته ان شالله.

    دیشب داشتم چکاب فرکانسی (عکس قبل از عمل) دوازده قدم رو که 4 ماه پیش دوباره نوشته بودم رو می خوندم و حجم تغییرات رضایتی تمام عیار رو برام ایجاد کرده بود و یه نکته خیلی جالب این بود که عمده تغییرات اون هایی بودند که در دوره احساس لیاقت دربارش داره صحبت میشه و دارم روش کار میکنم و به خودم میگفتم ببین خداوند و جهان هستی چقدر داره دقیق عمل میکنه و نیاز من رو چطور پاسخ داده. انقدر ذوق زده شدم و انقدر امیدوار شدم به آینده و انقدر سپاسگزاری کردم و حسم خوب شد که نشانش شد این فایل زیبای امروز چون دقیقا دیشب داشتم به همین موضوع فکر میکردم که ما هر سال در شروع سال جدید کلی انرژی و انگیزه داریم برای تغییر اما خیلی زود این حالت تو همان ماه های اول از بین میره و برمیگردیم به روال گذشته، البته شکر خدا سال هاست که من تو خیلی از جنبه ها برنگشتم به روال گذشته و به این درک رسیدم که موضوع سال جدید نیست، ما همیشه باید تغییر و بهبود در تمام جنبه های زندگی خودمون ایجاد کنیم.

    داشتم به این فکر میکردم که دلیل اینکه من به خیلی از هدف هام نرسیدم دقیقا همین موضوعاتی بود که شما در این فایل دربارش صحبت کردین یعنی اولا که هدف های درستی رو انتخاب نکرده بودم و دوما زندگیم رو تطبیق نداده بودم با اون اهداف، چرا چون هدف ها منشا الهام بخش و انگیزاننده صحیحی نداشتند. وقتی انسان خودش رو مقایسه میکنه با دیگران، وقتی می خواد به چیزهایی برسه که تایید دیگران رو بدست بیاره یا برتر از دیگران باشه مسیر رسیدن به اهداف خیلی براش سخت میشه، خصوصا کسی که قانون احساس خوب=اتفاقات خوب رو درک کرده باشه هرگز نمیتونه این مسیر رو تحمل کنه چون هرچقدر هم در اون مسیر حرکت کنه باز احساس رضایت نداره چون احساس میکنه که رقابت هرگز تمام شدنی نیست. به همین خاطر این خود عاملی میشه که ما هدف های درستی رو انتخاب نکنیم و نتونیم به درستی ادامه بدیم بعد نکتش اینجاست که وقتی ناکامی رو تجربه میکنیم میایم به وجودمون برچسب نالایقی میزنیم و فکر میکنیم ما ایراد داشتیم که به اون هدف نرسیدیم یا خدا برامون نخواسته یا شانس نداشتیم، درصورتی که اصل ماجرا اینه ما نتونستیم طبق قانون رفتار کنیم وگرنه هر خواسته ای 100٪ میتونه اتفاق بیفته.

    این موضوع یکی از مهم ترین تغییرات مشهود من در چکاپ فرکانسیم بود یعنی من تعجب میکردم از اینکه چقدر من خودم رو داشتم با دیگران مقایسه میکردم و الان چقدر حس بهتری دارم نسبت به خودم و همین احساس چقدر کمک کرده تا اتفاقات به شکل راحت تری بیفته.

    یعنی من به هر برهه ای از زندگیم که نگاه کردم متوجه شدم من اصلا آدمی نیستم که بتونم سختی رو تحمل کنم بهتره بگم نمی تونم بپذیرم یه چیزی باید سخت پیش بره و اتفاقا چیزهایی که بهش رسیدم که باعث احساس رضایت بیشتر در من شده چیزهایی بوده که خیلی آسون بدست اومده.

    در بررسی این چکاپ متوجه شدم رشد شخصیتی من باعث اتفاقات متفاوت شده، من اگر شخصیت متفاوتی ایجاد کنم تمام اون اهداف مادی به راحتی رخ میده من نباید تمرکز بگذارم یه اتفاق خاص تو زندگیم بیفته، من باید تمرکز کنم روی تغییرات خاص تو شخصیتم، مدل فکر کردنم، گفت و گوهای درونی، عادت هایی که در طول روز دارم رو تغییر بدم.

    مهم ترین تغییر من در این چکاپ بحث احساس ارزشمندی بود و انقدر هیجان زده هستم از اینکه در این مدت کوتاه این موضوع چقدر تو زندگیم تاثیرگذار بوده که همان دیشب تصمیم گرفتم هدف امسالم رو بگذارم روی کار کردن روی احساس لیاقت و ثروت3 که اتفاقا خیلی هماهنگ هم هستند با هم برای من.

    خوبه که آدم اهداف مادی برای خودش تعریف کنه، خود این مسئله خیلی به من کمک کرده که تغییر باورهام برام اهمیت داشته باشه اما باید مراقب بود که رشدمون رو صرفا به رسیدن به این اهداف گره نزنیم چون این موضوع باز میتونه ما رو در مسیر نادرست قرار بده.

    یکی از عادت هایی که با شروع دوره احساس لیاقت واقعا دارم به شکل جدی روش کار میکنم و یه جورایی خیلی خوب داره در من نهادینه میشه عادت صحبت کردن با خودمه. با اینکه استاد در دوره های دیگه هم در این باره صحبت کرده بودند اما متوجه نمیشدم که چقدر این موضوع در روند زندگی من تاثیرگذاره، چقدر باعث شده من مفهوم فالهمها فجورها و تقواها رو بهتر در عمل درک کنم.

    من اگر به خودم باشه نیازهام رو خیلی بهتر متوجه میشم و خیلی بهتر میتونم فرکانس هام رو هماهنگ کنم با خواسته هام.

    در بحث کار و مباحث کاری این موضوع مهم ترین پاشنه آشیل من بوده که من ارزش کار خودم رو درونا هیچوقت ندونستم از بس که خودم رو با دیگران مقایسه میکردم و رشدم رو وصل کرده بودم به تاییدی که دیگران به من میدهند. اینایی که دارم مینویسم سند تجربیات زندگیمه منه از زمانی که روی احساس ارزشمندی خودم کار کردم و تغییرات و نعمت ها مدار به مدار ایجاد شد و من فقط میگم خدایاشکرت.

    احساس لیاقت همان پتک قدرتمندیه که برمیداری و به دیوارهای سدی میکوبی که مدت هاست جلوی ورود نعمت ها و ثروت هایی که در این مدت پشت سد جمع شد بود و باید اتفاق می افتاد رو گرفته بود و آرام آرام متوجه بهبود وضعیت زندگیت در تمام ابعاد میشی.

    هرچقدر هم که ما بزرگ فکر کنیم برای خداوند بزرگ نیست و این احساس ارزشمندی باعث میشه که من قدر و منزلت جایگاه والای انسانی خودم رو بیشتر بدونم.

    از وقتی روی قانون کار میکنم آگاهانه یا ناآگاهانه خیلی از عادت های مخرب من تغییر کرد، مثل ارتباطاتم با افراد دیگه، سیگار، مشروب و روش تغذیه و خیلی چیزهای دیگه و وقتی نگاه میکنم به ریشه این تغییرات فقط میبینم که به خاطر احساس ارزشمندیه که من بیشتر در وجودم حس کردم این تغییرات ایجاد شده و برام سوال بود چرا من هنوز عادت دارم بعضی وقت ها در شبکه های اجتماعی باشم؟ جواب این بود که برای اینکه احساس ارزشمندی تو پایینه تو می خوای شبیه بقیه باشی تو می خوای تایید دیگران رو بدست بیاری و جوری رفتار کنی که از نظر دیگران خوب و دوست داشتنی باشی به همین خاطر وقت میذاری برای گشتن در این شبکه ها، اما اگر خودت روی احساس ارزشمندی خودت کار کنی متوجه میشی که دلیل اون زندگی های زیبا (اگر تازه واقعا به همان زیبایی که نشان داده میشه باشند) این تغییرات و ذهنیت های زیباست، این ارزش متفاوتیه که افراد برای خودشون و زمانشون قائل هستند.

    واقعا با تمام وجود خداروشکر میکنم که به آسانی در مسیر این دوره الهی قرار گرفتم و دارم از این آگاهی های ناب استفاده میکنم و ایمان دارم که نتایج هر روز قدرتمندتر کننده تر و زیباتر و زندگی لذت بخش تر خواهد شد.

    باز هم از استاد عزیزم سپاس گزارم که این دوره فوق العاده رو آماده کردند ان شالله که بتونم یه روزی از نزدیک شمارو ببینم و با هم درباره زیبایی های جهان بیشتر و بیشتر صحبت کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 79 رای:
    • -
      میثاق طراوت نیا گفته:
      مدت عضویت: 2839 روز

      سلام به دوست هم فرکانسی خوبم

      چقدر همیشه از خوندن کامنت های شما لذت میبرم ، از درکی که از قانون میزارید و از مسیری که طی کردید و می کنید از تفاسیر زیباتون

      ممنون از اینکه وقت میزارید و‌مسلما هر کسی وقت بیشتری رو داخل این سایت الهی بزاره نتایج بهتری هم میگیره چون کاملا این رو تو زندگی خودم تجربه کردم وقتی حضوری م پررنگ بوده توی سایت ( چه خوندن کامنت ها و چه نوشتن کامنت) و گوش دادن مستمر فایلهای استاد عشق دلم ، تغییرات مثبت زندگیم رو میبینم و هر وقت کمرنگ میشه ، کاملا بطور طبیعی حالم خوب نیست و مسیرم پر از ناهمواری است

      خدارو شکر بخاطر وجود شما و همه دوستان عزیزم در این سایت

      خداروشکر بخاطر وجود استاد عزیز دلم ، مریم جانم ، خانم فرهادی عزیزم و آقا ابراهیم بزرگوار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 993 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام و درود خدمت استاد و مریم جون

    سلام خدمت بچه های توحیدی سایت

    استاد من 6 فروردین فایل عزت نفس با اکانت دخترم خریدم و این چند روز روی قسمت اول فوکوس کردم و دارم گوش میدم….انشاالله میخوام امسال سالِ تصمیم گیری، تغییر و کار کردن روی عزت نفس باشه برام

    من مدتها بود همش دلم طلا می خواست و دست هر کسی می دیدم تحسین می کردم یا از جلو طلافروشی‌ها رد می شدم دلم می خواست من هم داشته باشم تا این که یک ماه قبل از عید مقداری پول از طرف مادرم هدیه گرفتم رفتم دو عدد النگو ظریف خریدم هر روز شکر می کردم که می شود.‌‌.‌.

    امرور صبح فایل قسمت اول رو دوباره گوش دادم، استاد در مورد تصمیم حرف می زد و تمرین داد،، من خودم مقداری پس انداز داشتم و می خواستم یکی دیگه النگو بخرم ولی جرات نداشتم که جواب همسر و بقیه رو چی بدم!!! بگم پولو از کجا آوردم؟!!! ترس داشتم، نجوا میومد که مثلن کارت پولت خالی میشه و این ترمز رو داشتم که همیشه باید دو سه تومان پول توی کارتم باشه چون در حال حاضر شغلی ندارم خونه دارم ولی پا رو ترسم گذاشتم امروز رفتم بازار و پولو دادم یک عدد النگو این برام تصمیم بزرگی بود و به خودم قول دادم که تصمیم های که چند وقته گرفتم انجام بدم

    خواستم یادم بمونه سال جدید تصمیم های جدید بگیرم بهتر از این هست که نرم دنبال هدفم از شروع سال جدید تا الان به لطف خداوند دو تصمیم گرفتم یکی خرید عزت نفس بود و دوم خرید طلام بود امید دارم که می تونم انجام بدم من امروز به ندای قلبم گوش دادم اگه راست میگی برو کارت پولتو صفر کن برو بخر، جواب بقیه کاری نداشته باش …‌

    خوشحالم ذوق زیادی دارم خواستم خوشحالیمو با شما در میان بزارم. قبلا هم پول داشتم ولی نمیتونستم شرک‌هامو از بین ببرم و تصمیم بگیرم ولی الان به لطف خدا و دوره عزت نفس انجامش دادم

    انشاالله بتونیم به خداوند و خودمون اعتماد کنیم من که تمرین قسمت اول رو انجام دادم و میخوام این تمرین رو همیشه انجام بدم

    می خوام توی دفترم بنویسم بقیه تصمیم های که دارم و انجامشون برام سخت بوده آسان کنم برای خودم و تیک بزنم خدایا هزار مرتبه شکرت

    همگی در پناه الله یکتا شاد و سالم و سلامت و ثروتمند باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 85 رای:
    • -
      سمیه جوکار گفته:
      مدت عضویت: 799 روز

      سلام به دوست عزیز

      سپاسگزارم بابت کامنت زیباتون

      سپاسگزارم آنقدر زیبا نمونه‌های شرک توضیح دادید،مینویسم تابه خودم یادآوری کنم هرجاییکه من می ترسم یعنی دارم شرک میورزم منم ازت س بی پول موندن کمترخرج میکنم یابراخودم ارزش قایل نمیشم وخرج نمیکنم بااینکه پولشم داشتم یادم رفته که این پولاروخدابمن داده پس بازم میده هرچقدرم خرج کنم ازخرانه خداکه کم نمیشه همش برمیگرده به باورکمبودکه چقدرریشه درذهن من داره وبایدروی باور فراوانی کارکنم

      یه نمونه دیگه شرک درزندگیم قدرت دادن به غیرخداست اینجوریه که چون همسرم یادیگران دارن مسایل مالی وپولی منوانجام میدن فک میکنم اگه اینانباشن من فلج میشم بدبخت میشم بازیادم رفته که خداست که داره روزی منومیده دیگران فقط دستی ازدستان خداهستن ومنبع رزق و وزی من خداست ولاغیر

      سپاس فراوان بابت کامنت زیباتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        مریم گفته:
        مدت عضویت: 993 روز

        به نام خداوند بخشنده مهربان

        سلام سمیه جان سال نو بهت تبریک میگم

        امیدوارم اول خودم و شما خواهر عزیز توحیدی عمل کنیم، هر چه داریم از خداونده

        ببین بچه‌ای که بدنیا میاد پیش پیش خداوند شیر رو براش آماده کرده

        شکر گزار خداوند باشیم از بچگی تا الان ما رو ساپورت کرده

        و برای خودمون ارزش قائل باشیم و به خودمون احترام بگذاریم تا جهان برای ما ارزش بگذاره

        و تمام امورات زندگیمون بسپاریم به خداوند من بارها معجزات خداوند رو دیدم

        مرسی که کامنت منو خوندید خداوند همه چیزه کافیه باورش کنیم بهش اعتماد کنیم به فرشته‌هاش میگه ببین بنده من منو باور داره هر چی می خواد بهش بدید باید روی خدا حساب کنیم ولا غیر و ذهنمون رو کنترل کنیم، همسر و کلاً بقیه هم دستان خداوند هستن روی خدای اونها حساب کنیم تشکر کنیم ولی خودمون کوچک نکنیم خداوند نمیزاره بار کسی رو زمین بمونه خداوند کار نمی کنه شاهکار می کنه بخدا بارها از غیب برام فرستاده من هیچ کاری نکردم مثل این سایت الهی

        خدایا هزاران مرتبه شکرت این بزرگترین نعمت زندگی منه باید قدر این سایت و این استاد رو بدونیم این یعنی مورد توجه خداوند هست

        سپاسگزارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رڼا ځاځی گفته:
      مدت عضویت: 1682 روز

      سلام دوست عزیز درسې بزرګی از شما ګرفتم من هم پول دارم و نمیرم به خودم خرید اضافی لباس بکنم ګرچه در لباس همیشه خیلی لباس بخودم میخرم ولی به خوردن سر خودم مصرفی نمیکنم چون میګم شکم پر میشود و بعد هیچ ولی لباس بخودم زیاد میخرم حالا تصمیم دارم بعد عید فطر برم 30-40ګرام به خودم طلا بخرم ولی رستورانت نمیرم و خیلی دوست دارم غذا های خوش مزه بخورم هرګز به خودم تحفه نخریدم نه روز تولدم درست است کسې تولد من یادش نیست ولی به یاد خودم که هست نه روز زن به خودم تحفه ګرفتیم با خواندن کامنت شما من هم به فکر افتادم که من هم این مشکل را دارم فقط از خودم مثل برده بخاطر اهدافم استفاده کردیم به ارزش قایل نشدیم به خودم توجه نکردیم و بیشتر خودم ره فدای خواسته هایم که پر حرص است کردیم بخاطر ایکه بتانم پول جمع کنم نه خوراک خوب کردم و نه تحفه بخودم ګرفتم نه به کارهای که که بحیث تفریح دوست دارم انجام بتم مثل موترسایکل رانی اسپ سواری اببازی و حتی برم ارایشګاه و موهایم ره زیبا رنګ کنم تنها لباس و بوت خوب خریدیم بخودم تا پیش مردم با اعتماد به نفس معلوم شوم و مصرف نکردن پولم بی ایمانی به خداست خدایا کمکم کو تا ای بی ایمانی کمرنګ تر شوه تشکر دوست عزیز یک خله بزرګ ره در خودم دیدم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مریم گفته:
        مدت عضویت: 993 روز

        سلام و درود

        دوست عزیزم این هم برمیگرده به احساس لیاقت و کمبودعزت نفس اینا پاشنه آشیل همه هست و باید همیشه روشون کار کنیم اگه دوره عزت نفس رو داری خوب روی خودت کار کن این هم ترس هست که برای خودمون خرج نمیکنیم ما دعوت شدیم توی این دنیا تا لذت ببریم زندگی یک جشن هست یک مهمانی هست مگه میریم مهمانی جایی دعوت میشیم تا خوش بگذره غیر از اینه ما مهمان همچین کریمی هستیم باید حال کنیم جمع کردن پول بد نیست نه این جوری! این یعنی کمبود، یعنی محدودیت، یعنی ترس..‌. حضرت علی می فرماید هر گاه خداوند عبادت فردا رو از تو خواست تو هم روزی فردا رو بخواه

        ما دلمون به پول گرمه فکر می کنیم دلمون به خدا گرمه امام حسین فرموده هرکس به غیر از خدا تکیه کنه خدا تکیه گاه اون رو خراب می کنه ما باید هر روز پول بسازیم روی باورهامون کار کنیم

        ایمان با عمل میاد

        دوست عزیزم ازت ممنونم که باعث شدی آگاهی ها رو به خودم یادآوری کنم

        امیدوارم به آرزوهات برسی من هم تصمیم دارم بیشتر به خودم برسم

        در پناه خداوند باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    باران نصراصفهانی گفته:
    مدت عضویت: 2458 روز

    سلام به همه..سال نومبارک باشه..

    آخرای سال 1401 بود که همراه برادرم تصمیم گرفتیم قبل از شروع سال جدید اهدافمون رومشخص کنیم و پیش بریم چون طبق ایه های قران به این نتیجه رسیده بودیم که مکتوب کنیم..پس ماهم مکتوب کردیم..

    انچه نوشتم به عنوان اهداف شامل دوبخش میشد..

    سرتیتراون هم نوشتم اولین سال واولین شروع برای بهبود

    قسمت اولش رو برای بهبودو تغییر شخصیت نوشتم وقسمت دوم روبرای بهبود کارخانه ایی که به لطف خدا موفق به تاسیسش شدیم..

    و برای اینکه هرروز وهرلحظه ببینیمش و به خودمون یاداوری کنیم به در یخچال چسبوندم و میتونم بگم روزی ده بار میخوندمش و بهش فکرمیکردم..لازمه بگم قبل شروع سال حدودا5میلیارد بدهی وقسط بانکی داشتیم..شرایط روحی خوبی نداشتم وهمیشه ترس مهمونم شده بود..

    روزها میگذشت وما سعی میکردیم طبق اون برگه هم روی شخصیتمون کارکنیم هم بدهی رو تسویه کنیم وهم امورات کارخونه رو پیش ببریم..

    هدایت شدم به خرید دوره شیوه حل مسائل وخوب خیلی خوب کمک کرد تابتونم مسائل رو ریز کنم تا راحتر حلشون کنم

    وچون روی شخصیتم کارمیکردم به خودی خود خیلی مسائل راحتر حل میشد و بدهی ها یکی یکی پرداخت میشد ولی هنوز دنبال اون بیگ بنگی بودم که اتفاق بیفته وهمه چی روبه بهبود بیشتر بره..

    هدایت شدم به خرید دوره احساس لیاقت

    ودربین این دوره ها که خرید کرده بودم هم فایل های رایگان رو گوش میکردم و دائم ازخودم سوال میپرسیدم و جالب بود که جواب ها هم میومد..

    تازه توی این روزها بود که تونستم به حسم اعتماد کنم و هرکاری که میگفت روانجامش بدم ودیدم چقدر خوب همه کارها پیش میره

    درحال حاضر دومین سال و دومین بهبود رو نوشتم وباز به دریخچال چسبوندمش و چون یاد گرفتم چیکار کنم خیلی روانتر دارم پیش میرم..

    بدهی هایی که داشتم از 5میلیارد رسیده به 2ونیم میلیارد و شرایط کارخونه هم واقعا عالی داره پیش میره به نحوی که هیچ حقوق یا هزینه روزمره که بمونه ومستاصل بشم برای پرداختش رو ندارم..

    ازنظر سلامتی وحال روحی هم خیلی خوب وپرانرژی شدیم..ارتباطمون بادیگران خیلی بهتر شده..مسائل مالی که خیلی نگرانش بودم به راحتی داره پیش میره..

    وقتی یادبگیریم چطور روی خودمون کارکنیم و توجه به نکات مثبت هرچیزی داشته باشیم دنیا خودش تصمیم میگیره که کمکت کنه ومن ازشما بابت تمام آگاهی های این سایت ارزشمند تشکر میکنم..

    درتلاش برای ضبط فایل ویدئویی بودیم که بتونم بهتر مسائل روبازگوکنم وازشما بابت این سایت ارزشمند تشکرکنم که حسم بهم گفت بنویس و من هم ازطرف خودم وبرادرم نوشتم..تابتونم هم به خودم یاداوری کنم هم به بچه های سایت بگم از تک تک فایل های این سایت ارزشمند غافل نشند و باهاش پیش برند تابتونم به لطف رب زندگی بهتری روتجربه کنند..

    استاد ازشما ومریم بانو ممنونم وامیدوارم همیشه درهرجایی درهرحالی بهترین باشید..

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 86 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2502 روز

      به نام خالق هستی و هستی بخش

      سلام باران جان

      تبریک میگم بابت موفقیت سال گذشته

      حتما نتایج بزرگتر میشه وقتب بیشتر رو خودمون کار میکنیم

      بهترین و آسان ترین هارا برایت آرزو دارم

      ار چگونگی کار کردن رو خودت بنویس برام ممنون میشم

      سالی پر بار و سرشار از شادی و نشاط ک موفقیت براتون آرزو مندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        باران نصراصفهانی گفته:
        مدت عضویت: 2458 روز

        سلام عزیزم..

        ممنون ازت..امیدوارم همه بچه هابراشون سال خوبی باشه..

        ببین عزیزم‌من توی قسمت اول که بهبودهای مورد نظرم رو نوشتم واینجامیزارمش برات که ایده بگیری وبراساس فایل هایی که گوش میکردم سعی میکردم واقعا عمل کنم به آنچه میشنیدم وهر مورد رو براساس آنچه نوشتع بودم بهبود بدم و دائما حواسم باشه وازش درس بگیرم این شدکه خیلی ازمسائل خودبه خودحل شد..

         آگاه باش و قبول کن تمام اتفاقات ریز ودرشت زندگی را خودت رقم میزنی پس واکنش گرا نباش، مسولیت پذیر باش

         آهسته حرف بزن، بسیار آهسته و کم، در حد ضروریات واقعی، در جواب دادن مکث کن در حد چند ثانیه

         زمان برخورد با تضاد به دنبال میوه ایی باش که از دل آن تضاد بیرون بیاید

         به مقدار لازم بخورتا رسیدن به عادت مسلط درست خوری، شاکرباش،شاکر باش،شاکرباش و درلحظه زندگی کن،

         آگاه باش که درمقابل تمام قضاوتها واکنشی نشان ندهی

         مطلقا وقت کشی نکن، مطلقا ودر حد کشنده ایی کتاب بخوان

         به تمام هیجانات روانی خود مسلط باش چرا که پشیمانی ندارد

         در انجام هیچ کاری عجله نکن تا پشیمان نشوی، آگاه باش که درمحضر رب همه چیز شفاف، روشن، امن و زیباست

         در رفتار با خانواده به خصوص پدر و مادر فوق العاده باش، فوق العاده مهربان و صبور

         تمیز باش به حد افراط، آراسته و باوقار برخورد کن در حد جایگاهت

         جمله ” آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است: به تو چه به من چه ” را سرلوحه تمام قضاوت های ذهنی قرار بده ، مراقبه کن تا به سکوت کامل ذهن برسی

         آگاه باش که هیچ کس جز رب العالمین هیچ قدرتی در زندگی تو ندارد پس نترس و غمگین نباش وبدان که تورا به تمام خواسته هایت میرساند

         آگاه باش که ثروتمند شدن معنوی ترین کار جهان است و تورا به رب به آرامش میرساند

        ودرآخر برگه هم نوشته بودم:

        تو لایق رسیدن به بهترین کیفیت زندگی هستی چون رب العالمین عاشقته، تورا قضاوت نمیکند، رهایت نمیکند،از توخشمگین نمیشود و مهربانتر از پدر و مادر است پس باورش کن و در تمام لحظات زندگی همراهش باش به ندای قلبت گوش کن و آرام باش، آرام باش، تنها به او پناه ببرکه فقط اوست که تورا اجابت میکند.

        الهی به امید خودت

        واین شدکه دیگه نگران نبودم والحق که خداوند برام سنگ تمام گذاشت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
        • -
          زیبا گفته:
          مدت عضویت: 2502 روز

          به نام خالق هستی و دوستی

          سلام باران جان

          بینهایت سپاسگزارم بابت جواب که دادید عالی بود

          از تک تک جملات استفاده میکنم

          از آسایش دو گیتی

          توصیه های که کردی

          من جزو اهداف این سال قرار میدم

          بینهایت سپاس بابت جوابی که دادی

          بهترینها تقدیم لحظات ت باد

          شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2610 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام و عرض احترام

    به نظرم اولین قدم برای تغییر در سال جدید گوش دادن همین فایل هست و بسیار فایل پر بار و آموزنده ای بود خیلی سپاسگزارم ..

    در س هایی که آموختم :

    امسال هدفم رو بذارم بزای تغییر شخصیتم و ساخت احساس لیاقت در خودم . یعنی به جای اینکه دنبال این باشم که صاحب فلان خونه یا فلان ماشین یا فلان درامد یا فلان رابطه یا فلان نعمت یا فلان ثروت وووو این ها باشم.. هدفم رو بذارم بر اینکه ظرفم رو بزرگتر کنم تا نعمت هایی که از قبل در جهان هست رو دریافت کنم و اگر احساس خود ارزشمندی و احساس لیاقت در من تقویت بشه و ظرفم بزرگتر بشه در نتیجه من خودبه خود روابطم و سلامتیم و درامدم وووو بهبود پیدا میکنه …

    این به این معنیه که افرادی که نعمت ها رو دریافت میکنند به این دلیل هست که ظرف بزرگتری دارند و احساس لیاقت بیشتری دارند… (( نه به این دلیل که پارتی دارند… نه به این دلیل که جنسیت متفاون دارند یا زیباترن … نه به این دلیل که فلان شهر یا فلان کشور هستند … نه به این دلیل که فلان شغل خاص رو دارند مثلا پزشکن یا وکیلن …. نه به این ذلیل که سنشون زیاده یا کمه … نه به این دلیل که وصلن به فلان سیستم …. )) بلکه اون ها ظرف بزرگتری زو زیر باران نعمت الهی گذاشتن و همه ادم ها با کار کردن روی احساس لیاقت خودشون میتونن ظرفشون رو بزرگتر کنند تا نعمت هایی که از قبل در جهان موجود هست رو دریافت کنند ..

    دوره ی قانون افرینش و احساس لیاقت خیلی منابع خوبی هستند برای ساخت احساس خود ارزشمندی ….

    من دوره ی احساس لیاقت رو ندارم و وقتی فکرش رو میکنم میبینم که همین نداشتن این دوره به خاطر احساس عدم لیاقته !!!

    و اگر من احساس لیاقت داشته باشم از خدا در خواست میکنم که خدایا باید این دوره رو به من بدی !!!

    سال نو بر استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و گروه تحقیقاتی عزیز و دوستان عزیزم مبارک باشه

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 91 رای:
  7. -
    نفیسه حسینی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 3351 روز

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به مریم جانم

    و سلام به خانواده بی نظیرم

    و اولین کامنت سال جدید ، اولین شکر گزاری سال جدید با نوشتن در مورد این آگاهی های الهی شروع شد.

    خدا رو شکر میکنم بابت این هدایت ، آگاهی الهی و بی نظیرش

    و بهترین هدیه ی سال نو بود این راه برای من

    چرا ک من در حال نوشتن اهدافم بودم و خدا این آگاهی رو برام فرستادم و امسال تونستم ی جور قوی تر و بهتر به هدفهام و خواسته هام فکر کنم و به نفیسه الان نزدیک تر باشه شرایط و روال هدف نویسی ، یجورایی برام ساده تر شد ، الحمدالله رب العالمین

    تبریک زیبای استاد بسیار بر قلب و جانم نشست و نوید سالی متفاوت رو برام داره و شاکر این نشانه و حس خوب هستم .

    با شرکت در دوره احساس لیاقت من بسیار تغییرات دیدم و شرایط برام عوض شد و خوب چون خیلی خیلی خیلی نیاز به بنیادی شدن این آگاهی ها هست با در صدر آموزش ها گذاشته بودمش که با این فایل تاکید مجددا بر آگاهی ها بازم هم به فهرست ستاره دار های من اضافه شد.

    با خودم متعهد میشوم که من نفیسه حسینی امسال رو با تمام توان روی آگاهی های الهی دوره احساس لیاقت و خود ارزشمندی کار کنم و بار ها و بارها مرور کنم تا این آگاهی ها جزوی از وجود من بشود ، تغییرات من در احساس ارزشمندی برای همین آدمی ک هستم ، همین جایگاه ک دارم ، شرایط ک دارم رو نهادینه شود ، تا یک نسخه بهتر شوم و برای آنچه که دوست دارم تجربه کنم به راحتی ، با شادی و در بهترین شرایط و موقعیت هدایت شوم و بتوانم شکرگزاری بهتر ، حس قلبی بهتر با هدایت خودم داشته باشم ، احساس لیاقت ، خود ارزشمندی همه چیز هست و بتونم پایه محکی و درستی بگذارم بقیه مسیر ، پر از شادی و لذت و راحتی است و بتونم از باران همیشگی نعمت الهی خیلی بیشتر بهره و لذت ببرم و پر بشم از ای پیش هام و لول بالاتر رو درک کنم .

    و سپاسگزارم از خدای وهابم ، از استاد بی نظیرم که این آگاهی ها رو در بهترین زمان به قلبم جاری کردن .

    و این نوید بخش نگاه خداوند بمن هست که بهترین نعمت جهان هست .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 88 رای:
  8. -
    مونا ترحمی گفته:
    مدت عضویت: 2117 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز

    سلام به همه دوستان ارزشمندم

    سال نو به همگی مبارک باشه

    انشالا تو سال جدید بتونیم شخصیت مون و بهبود بدیم و هرروزمون بهتر از روز قبل باشه

    من تو کامنت قبلیم نوشتم که من هم به پیشنهاد استاد هدف امسالم و گذاشتم که رو احساس لیاقتم کار کنم

    از وقتی با قوانین آشنا شدم یه سری آدم ها رو آگاهانه حذف کردم و جهان هم بهم کمک کرد و بعضی آدم ها خود به خود از زندگیم حذف شدن

    ولی هنوز جرات حذف یه سری افراد و نداشتم چون نگران حرف مردم بودن پاشنه آشیلم هست

    امسال به خودم گفتم من عیدم رو همونطوری که خودم دوست دارم میگذرونم

    من برای زمانم ارزش قائل هستم و همونطوری که خودم دلم میخواد ازش استفاده میکنم

    قرار نیست چون فلانی فامیل من هست یا فامیل همسرم هست من باهاش رفت و آمد داشته باشم در صورتی که طرف پر از مشکل و مسئله و خلا و احساس قربانی بودن هست

    وقتی میدونم اگه برم تو این جمع چیزی یاد نمیگرم و چیزی به من اضافه نمیشه پس چرا برم

    اگه من برای خودم ارزش قائل باشم جایی میرم که یه چیزی یاد بگیرم

    با افرادی ارتباط برقرار میکنم که حالشون خوبه که موفق هستن که ثروتمند هستن که روابط قشنگی دارن

    من خیلی به رفتارهای پدرم دقت کردم و دیدم که دقیقا من هم مثل پدرم رفتار میکردم ولی الان دارم سعی میکنم که رفتارهام و بهبود بدم

    چون پدرم یه آدمی هست که حرف دیگران براش مهمه و همیشه یه جوری رفتار میکنه که کسی از دستش ناراحت نشه

    یه نمونه اش همین دید و بازدید عید و مهمونی رفتن ها هست

    قشنگ دارم میبینم که یه جایی دوست نداره بره یا زمانش و نداره یا حوصله اش و نداره بره ولی به خاطر اینکه کسی از دستش ناراحت نشه میره

    یا به خاطر اینکه کسی پشت سرش حرف نزنه میره

    قشنگ میبینم که داره خودش و اذیت میکنه به خاطر حرف مردم

    منم دقیقا همینطوری بودم

    فقط به خاطر اینکه کسی از دستم ناراحت نشه با یه سری افراد رفت و آمد میکردم

    یا هرسال به خاطر اینکه فلانی از دستم ناراحت نشه دعوتشون میکردم خونه ام

    با اینکه میدونستم طرف پر از مشکل و مسئله و پر از خلا هست

    با اینکه دوست نداشتم باهاش ارتباط داشته باشم ولی فقط به خاطر اینکه فامیل من هست یا فامیل همسرم و فقط به خاطر اینکه از دستم ناراحت نشه مجبور بودم باهاش ارتباط داشته باشم

    الان دارم به رفتارهای خواهرم و برادرهام دقت میکنم میبینم اونا هم همین رفتارهای پدرم و آوردن تو زندگی خودشون

    مثلا میرن مهمونی میان بعد بهشون خوش نمیگذره یا یه رفتار نامناسب از طرف مقابل میبینن

    بعد من بهشون میگم خوب چرا میری مگه مجبوری ؟

    وقتی جایی بهت خوش نمیگذره چرا میری؟

    جواب اینه که خوب زشته اگه نریم

    خوب نمیشه که نریم

    شاید الان چند روز میشه که مثل قبل خیلی فایل گوش ندادم چون میدونم قانون چیه و باید بهش عمل کنم

    میدونم ایرادم کجاست و باید درستش کنم

    و اومدم خیلی به رفتارهای خودم و خواهر برادرهام دقت کردم و دیدم که این رفتارها از کجا داره آب میخوره

    دیدم که دلیل خیلی از رفتارهام به خاطر حرف مردم بوده

    حالا این مردم میتونه هرکسی باشه

    یکی از اونا پدرم بود که هرکاری میکردم که از دستم ناراحت نشه

    هرجایی میرفتم که پدرم از دستم ناراحت نشه

    شاید خیلی از رفتارها رو انجام میدادم حتی اگه اذیت میشدم فقط به خاطر اینکه محبوب و مورد تایید پدرم باشم

    یا خانواده همسرم که همیشه میخواستم مورد تاییدشون باشم و نگران حرفشون بودم

    البته اینم بگم برای یه سری افراد دلیل رفت و آمد با یه سری آدم ها برمیگرده به شرک

    چون وقتی از یه نفر پرسیدم چرا جایی که دوست نداری میری یا چرا با آدمی که مناسب نیست رفت و آمد میکنی

    در جواب گفت چون میخوام آدم ها رو برای خودم نگه دارم که تو روزای سخت زندگیم کنارم باشن و شاید یه روزی بهشون احتیاج داشته باشم

    اونجا فهمیدم که چقدر باورهای من تغییر کرده و چقدر متفاوت از دیگران فکر میکنم

    انگار امسال نیاز داشتم بازم یه سری افراد نامناسب و از زندگیم حذف کنم بدون اینکه نگران حرفشون باشم

    هرجایی که دیدم اونجا حال من خوب نیست نرفتم حتی از افراد نزدیک خانواده خودم و همسرم

    اگر من برای خودم ارزش قائل باشم جایی که میدونم ورودی نامناسب میگیرم نمیرم و اجازه میدم که جهان من و با افراد مناسب هم مدار کنه

    خدایا شکرت که آزادم هرطوری که دوست دارم زندگی کنم

    خدایا شکرت که قدرت خلق زندگیم و به دست خودم دادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 87 رای:
    • -
      فاطمه جهانی گفته:
      مدت عضویت: 1928 روز

      سلام

      من هم دقیقا همین مشکل رو دارم

      از بچگی خیلی مراقب هستم که همه از من راضی باشن مخصوصا خانواده ام

      مخصوص تر مادرم

      البته اون هم از روی شرک

      وقتی به نافرمانی از مادرم یا عدم رضایت اون فکر میکنم زندگی تاریک و سیاه رو پیش روم میبینم و چون شاغلم و ساعتی رو ازپسرم مراقبت میکنه میبینم که کارم رو از دست دادم و دیگه از عهده پسرم بر نمیام که همه این ها از شرک میاد

      بیشتر درامدم رو خرج این میکنم که دیگران ازم راضی باشن ، به سختی مهمونی های از سر اجبار و برای حفظ رضایت میدم

      کادو های بی موقع و برای حفظ رضایت میدم

      با اینکه ازدواج کردم و کاملا مستقلم از نظر مالی ، اگر یکی بهم بگه همه پولتو بده بهم نمیتونم بگم نه

      خیلی وقتا درامد اصلی م رو از خانواده ام و بقیه مخفی میکنم چون طوری باهاشون رفتار کردم که تمام سود من رو بخوان……..

      امروز اولین روز کاری من هست………..توی محیط کارم ترفیع گرفتم و افزایش حقوق عالی در قرارداد جدید دارم

      و نظر مونای عزیز باعث شد من باز هم ترمز اصلی م رو پیدا کنم

      قبلا یک روانشناس بهم این حرف ها رو زده بود و من نسبت به حرفاش جبهه گرفتم با خودم گفتم این حرفا چیه خانواده ام هستن دارن پسرمو ساعت ها نگه میدارن و هر حقی و دارن

      الان که میبینم اینه که واقعا دارم برای دیگران زندگی میکنم برای دیگران کار میکنم

      در واقع تمام سود من از کار و ثروتی که خدا بهم داده توی جیب دیگرانه

      و واقعا از استاد عزیز ممنونم که این آگاهیی ها رو بهمون میدن

      = یادداشتی برای خودم:::::عزیز من ،تو نیازمند جهادی اکبر هستی با بازی بازی نمیشه متحول شد با یه فایل گوش دادن و بگی به به عجب حرفایی و باز همون بچه ترسو بودن

      نیازمند اینی که از همین لحظه به خداوند خودت ایمان بیاری و تلاش کنی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      آقای نیکو گفته:
      مدت عضویت: 3076 روز

      سلام به مونا خانم ترحمی

      یکی از کامنت هاتون رو مطالعه کردم و خیلی لذت بردم نمیدونم تو کدوم فایل بود کنجکاو شدم ببینم کیه که چنین کامنت زیبایی رو نوشته و یه سر به پروفایل تون زدم و داستان آشنایی تون رو خوندم و لذت بردم،

      همینطور ادامه دادم به خوندن کامنتهای قشنگی که نوشتین و هدایت شدم به این کامنت زیباتون

      کاملا مشخصه که خوب روی خودتون کار کردین و خیلی خوب قانون رو دارین در زندگیتون جاری میکنین و نتایج خوبی هم گرفتین

      خواستم تشکر کنم ازتون بخاطر این دیدگاه‌های عالی که به اشتراک میزارین.

      اما یه موضوع در این کامنت توجه منو جلب کرد رابطه ای بود که با پدرتون دارین و اینکه هر کاری میکردین و هرجایی میرفتین که تایید ایشون رو داشته باشین به نظر من در مورد پدرتون کار درستی رو انجام میداین، پدر و مادر به گردن ما حق دارن و گاهی بخاطر اونها بهتره از بعضی لذت‌ها چشم پوشی کنیم.

      کاملا درست میفرمایید که دلیل رفت و آمد ما با بعضی انسانها شرک هست چون میخوایم تایید دیگران رو بگیریم

      اما به گفته خود استاد عباسمنش در همه موارد باید سعی کنیم تکاملی پیش بریم و یک دفعه نزنیم زیر میز

      یه نکته ای که من در بعضی از جوون ترها میبینم با این استدلال که ما باید برای خودمون زندگی کنیم نه بخاطر حرف مردم، به دیگران بی احترامی میکنن

      باید خیلی مواظب باشیم که به دیگران بی احترامی نکنیم و مخصوصا در مورد پدر و مادر رعایت حالشون رو بکنیم

      نکنه که رفتارمون باعث رنجشون بشه و در آینده همین موضوع برامون پشیمونی ببار بیاره

      البته که میدونم شما خیلی عالی درسهاتون رو گرفتین، این نکته رو برای یادآوری خودم نوشتم و برای اینکه مواظب باشم به بهانه اینکه برای خودم زندگی کنم، از اون ور بوم نیفتم نکنه خدای نکرده دل پدر و مادرم رو بشکنم.

      در پایان باز هم به خاطر کامنتهای عالی و ردپاهای عالی که خبر از رشد و پیشرفت میده ازتون تشکر میکنم

      و بهترینها رو براتون آرزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2227 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم الرزاق الوهاب العلیم الفتاح القریب المجیب التواب الشکور الغنی الغفور

    سلااااااااااااااااااااام اُاُاُاُاُاُاُاُاُاُستتتتتتتتتتتتتاد چقدرررررررررررر دلم برای شما و مریم جان تنگ شده.

    استاد و مریم جان دوست تون دارم و عاشق تونم.

    سلام به تمام دوستان توحیدی ام در این سایت الهی و مقدس

    استاد صبح که چشم را وا کردم یه احساس خوشحالی شدیدی در قلبم داشتم.انگار که یه اتفاق شگفت انگیز افتاده و قلبم از شدت خوشحالی تو سینه جا نداشت، با خودم فکر کردم قبل خواب چی گوش دادم که اینقدر شاد و خوشحالم بعد از دو سه دقیقه که گذشت طبق معمول دست کردم گوشی ام رو برداشتم و رفتم تو سایت و چهره شما را که روی بنر سایت دیدیم، کلی ذوق زده تر شدم و علت این همه شادی برایم مشخص شد، چون تا حالا سابقه نداشت من با این حجم شادی و شعف چشم وا کنم، و مهم تر از همه اون پروژه شگفت انگیز که نویدش رو دادید. بیصبرانه منتظر خبرهای خوبتون هستیم ان شاءالله در مدار دریافت اون هم باشم.

    استاد من دو قدم از دوازده قدم رو تهیه کردم و از اونجایی که جلسات قرآنی اون برام بسیار بسیار کاربردی در داشتن احساس آرامش و شناخت درونم است، هدف امسالم، تهیه دوره دوازده قدم و همزمان کار کردن روی عزت نفس و احساس لیاقت بود، که با تأکیدی که شما بر احساس لیاقت و عزت نفس دارید، ان شاءالله دیگه زمان بیشتری رو باید بذارم و پایان سال به امید خدا فیلم نتایج ام رو براتون ارسال کنم.

    استاد بعد از دوره احساس لیاقت قدم دوم رو خریدم، دقیقا بعد از آن هدایت شدم به کار کوتاهی موی و خود این داستان جالبی داره. در کمتر از 3 هفته من دوره آموزشی و استخدام شدن در یک سالن نوساز که مدیر سالن یه دختر خودساخته که نزدیک به سه سال تنهایی ترکیه بوده بعد برای کاری میاد تهران و دو سال تهران میمونه و چون مادرش تنها بوده برمیگرده امیدیه یه سالن شیک و قشنگی رو راه اندازی میکنه و تصمیم داره بعد از اینکه سالن رو غلطک افتاد دوباره برگرده ترکیه. جالب اینجاست یه روز به گفت پولاتو جمع کن با هم بریم ترکیه.

    این شغل جدید، کاری بود که هیچ ایده ای برای اش نداشتم ولی بایه اتفاق به ظاهر بد تصمیم به این کار کردم و همه چیز انگار از قبل برایم آماده و حاضر بود. از زنگ زدن به آموزشگاه که گفتند فردا کلاس شروع میشه، از مدل هایی که به راحتی پیدا شد، همدوره ای های من هنوز مدل پیدا نکردند، من برا هر مدل دوتا کوتاه کردم. حتی یه مدل بهم پول هم داد و کلی تشکر کرد. و همه این ها پلن خدای مهربان بود. دقیقا سالنی که الان مشغول هستم، با اتمام دوره ام اون هم اعلام نیازمندی به لاین های مختلف کرد و من بین چند کوتاه کار با سابقه انتخاب شدم. تا اونجایی که می‌توانم دیگه کاملا تسلیم هستم، چرا که از استاد عزیزم یاد گرفتم هیچ کدام از عوامل بیرونی تاثیری بر موفقیت من ندارند و تنها احساس و باور من است که کارها رو داره پیش میبره. من تو این کار دارم باگ ها و پاشنه‌ آشیل هایم رو واضح می بینم که باز واضح ترین آنها عدم احساس لیاقت و عزت نفس است، و چقدر این کار برای شناخت خودم عالی است.

    استاد شما در فایل های قبل برای آخر سال میگفتید که یه هدفی انتخاب کنید و بر اش قدم بردارید ولی امسال به فنداسیون اصلی اشاره کردید و گفتید که باید روی خودمون کار کنیم بقیه خودش در راستای علم به ایده ها درست می شود. دقیقا مثل همین کار جدیدم که من اصلا هیچ ایده ای براش نداشتم و داشتم در حوزه ی تدریس ریاضی کار می کردم.

    خدایا شکررررررررت که روز به روز زندگی قشنگ تر و زیبا تر می شود. خدایا شکررررررررت بخاطر وجود نازنین استاد و مریم جان و دوستان خوبم در این سایت.

    در پناه حق همه ی ما روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشیم الهی آمین.

    پیشاپیش سال نوی همه شما عزیزای دلم مبارک باشه، ان شاالله بهترین و پربارترین سال تا الان تون باشه و هر سال صدها برابر بهتر از هر سال.

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 89 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1084 روز

      سلام به رضوان جان عزیزم

      مبارکه شروع کارجدیدت

      وتغییرات شخصیت بالیاقتت

      خداروشکر که داری دوره مقدس 12قدم را تهیه میکنی

      خداروشکر میکنم که دراین دوره ها باشما عزیز دل هم کلاسم .

      از هدایت های خدا نوشتی

      از تسلیم شدنت نوشتی و از پیدا کردن مدلها به راحتی نوشتی

      تحسینت میکنم دختر توحیدی

      رفیق بالیاقتم ..

      هرچند تا کوتاهی مو رو توکامنتت خوندم ذهنم رفت به کوتاه کردن موهام توسط رسول جان و کلی

      خاطره وخنده تو ذهنم اومد ..

      الهی که درسال جدید به خواسته های

      خوشگلت برسی و تو دفتر نتایجت تیک بخوره عزیزم .

      سال جدید بهت تبریک میگم و

      روی ماهتو می بوسم

      الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی تون در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      ابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1398 روز

      سلام رضوان عزیز

      پیشاپیش سال نو شما مبارک باشه

      این ماه مبارک رمضان هم بهترین ماه رمضان سال‌های عمرت باشه انشاالله

      چقدر خوشحال شدم که به کاری هدایت شدید و در عرض چند هفته استارت کار رو زدید،چقدر عالیه که با خدا هستید و خدا با شماست.

      براتون بهترین ها یی که آرزو دارید رو آرزو دارم و امیدوارم در کنار خانواده ات شاد و تندرست باشید.

      صد البته احساس خوبی که به سایت میدید و خودتون دارید ،دو صد چندان به شما بازگشت میکنه.

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      فرشته شریفی گفته:
      مدت عضویت: 1285 روز

      سلام رضوان عزیزم

      این خدای مهربان داره با من چکار میکنه؟

      یعنی دقیقا از ی کوچه پس کوچه هایی منو هدایت میکنه

      که وقتی میشینم فکر میکنم میگم‌پسر چطور از اونجا رسیدم به اینجا؟

      مثل الان و این کامنت شما

      داشتم به خودم میگفتم واقعن کار خاصی نیازه ک من شنیونکار شم؟

      داشتم فکر میکردم منی ک ایتقدر بااستعدادم حتما باید خودم رو اذیت کنم

      تواین عید زیبا ک میتونم رو دوره احساس لیاقت کار کنم برم خونه عموم و اونجا خدا میدونه چه ورودی هایی وارد ذهنم میشد و احساسم بد میشد فقط ب این خاطر ک من شنیون تمرین کنم که لایق شنیونکار شدن بشم؟

      از اونجایی ک خیلی به پلن های خدای توانا عتماد دارم و دیدم ک رفتن یه خونه عموم عجیب کنسل شد منم گفتم خدا جونم مطمعنم من لایق اینم ک خیلی راحت هدایتم کنی که برم و شنیون بزنم و درامدمم بیشتر باشه

      حالا ذهن هعی میگفت چطور تو که فلان فر رو بلد نیستی؟چطور اگ مشتری بگه فلان جیکار میکنی؟

      و صدها نجوا

      اما دقیقا خدای مهربونم از اون لابه لاها یجور منو رسوند به کامنتت که گفتم دقیقا همینه

      من الان چندین ماهه دارم تمرین میکنم

      عالی نیستم ولی بد هم نیستم و در حدی هستم ک از یجایی شروع کنم

      پس میشود

      نیازی بع زجر نیست

      من لایق اینم ک خیلی راحت هدایت بشم حتی اگ عالیی نباشم

      خداوند هادی و روشنگر راه منع

      خیلیی ازت سپاسگزارم ک نوشتی برام

      رضوان عزیزم از خدای مهربان میخام هرروز پیشرفت کنی و ثروتمند تر و شادتر باشی

      راستی عیدت هم‌مبارک آجی

      دوستت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        نگار گفته:
        مدت عضویت: 2150 روز

        فرشته ی هنرمند سلام

        جواب کامنت های شما رو ب کامنت اقا ابراهیم

        و رضوان جان خوندم

        این احساس عدم لیاقت ریشه تنومندی درما داره

        من 15 سال مدرس زبانم

        ولی موقع قیمت دادن اینقدر تو‌ذهن خودم دو دوتا 4 تا میکنم که نگو

        با اینکه خداییش خیلی خوب و متعهدانه اموزش میدم ب لطف خدا

        و اخیرا هم خدا دوتا نشونه برام فرستاد که تو کارت خوبه

        یکیش رو مینویسم

        زبان اموزم ی روز اومد و خودش قبل از خوندن متنی که براش نوشته بودم گفت

        مامان و بابام تعجب کردن من میتونم بخونم

        تا حالا پیش هر معلمی رفتم نتونسته ب من زبان یاد بده

        و من تو دلم از خدا حسااابی تشکر کردم

        و حالا برای سال جدید میخواستم نرخ برای مادر این زبان اموز بفرستم

        دوباره مقاومت ذهنیم شروع شد

        حالا میگن چ خبره

        نکنه منصرف بشن دیگه پسرشون کلاس نیاد و …

        دیدم ذهنم مقاومت داره برای مبلغی که میخواستم درنظر بگیرم

        کفتم بذار از یجایی شروع کنم

        مثلا 30 درصد مبلغ رو ب کلاس امسال اضافه کنم دیدم

        فرقش با اون مبلغی که من درنظر داشتم 20 هزار تومن شد

        و ذهنم البته راحتتره پذیرفت

        یا در مورد هنر نقاشی

        من تابلو نقاشی میکشم ی سبک فانتزی طور

        و دقیقا حرف استاد ک میگن چون ما ی کاری برامون راحته و بدیهی

        فکر میکنیم همه میتونن و ارزشی نداره

        و منم در ابتدا با خجالت ی مبلغ پایین برای کارهام میگفتم و اصلا ب نظرم خیلی خاص نبود و راحت بود و …

        و تو دوره احساس لیاقت بودم ک خدا ی مشتری دست ب نقد و قدرشناس برام فرستاد با سفارشات متعدد

        وقتی میخواستم قیمت بدم معذب بودم

        اصلا نمیدونستم چقدر بگم

        و از خدا هدایت خواستم

        و خدا اینقدررر قشنگ من هدایت کرد ب مبالغ ک نگم برات

        و من مبلغ رو ب مشتری گفتم و ایشون با کمال میل و ی مبلغی اصافه تر برای من واریز کردن

        حالا چرا اینا رو گفتم

        چون با داشتن چندین نتیجه بازم ته ذهنم ی چیزی داره زمزمه میکنه موقع

        قیمت دادن ب مشتری

        موقع دیدن مثلا ماشین پورشه یا bmw یا حتی اپتیما

        که ب زبان تحسین میکنم ولی از درون ی حس هست که میگه باباااااا

        اینا کجا تو کجا با این درامدت ( مقایسه) ( که بعد از دوره لیاقت بنظر خودم خیلییی بهتر شدم و ی حاهایی اگاهانه مچ ذهنم زود میگیرم ولی در مورد ماشینها الان که برات نوشتم خودم متوجه شدم)

        منم تو برنامه امسالم کارکردن دوباره دوره لیاقت رو گذاشتم

        کامنتم طولانی شد

        حرف اخر

        عزیزم سپاسگزار این هنر و تواناییت باش و ازش لذت ببر

        حتما درهای رحمت الهی ب روت بیشتر و بیشتر باز میشه

        برات ارزوی بهترینها رو دارم در سال جدید و منتظر خوندن کامنتهات ک از موفقیت هات نوشتی هستم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          فرشته شریفی گفته:
          مدت عضویت: 1285 روز

          سلام دوست عزیزم

          خیلی ازت ممنونم که برام از تجربه هات نوشتی

          دقیقا من قبلا شرایطم که از الانم پایین تر بود اون موقع ذهنم همین نجواها رو داشت و همش دلیل میاورد که اگه فلان کارو بتونی بکنی تو لایقی که به فلان خاسته ات برسی

          دقیقا مثل الان

          من از اون شرایط رسیدم به این شرایط پس میتونم از این شرایط هم برسم به بهترش

          یکی از کارایی ک تو دوره احساس لیاقت دارم تمرین میکنم گفتن کلمه

          “I do not know”

          من نمیدونم

          ذهنم میگه چطور ؟

          میگم من نمیدونم

          دلیل میاره مدرک میاره میگم من نمیدونم

          ولی میشه همونجور که قبلا شده

          در ذمن من عاشق انگلیسی ام و خیلییی دوست دارم ی معلم زبان عالیی داشته باشم

          این درخاستم به جهان فرستادم که یه معلم عالیی میخام و چه بهتر که شما باشی چون مطمعنم عالیی تدریس میکنید

          میسپارم به خدا که خودش هدایتم کنه

          خیلی دوستت دارم و از خدای توانا سالی پر از ارزشمندی و نعمت رو برات خاستارم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    سید محمد رضا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 655 روز

    سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات و خالق آفرین من ،،..

    سلام و درود خدمت آرمی قدرتمند و موفق عباس منش ،،..

    یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ

    یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ

    یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ

    حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ

    یکی از قشنگترین دعاهای ما ایرانی ها موقع تحویل سال نو همین دعای فوق‌العاده زیبا و بی نظیر پر از انرژی که میخونیم ،،

    خیلی قشنگ که هر لحظه ما بچه ها هر لحظه هر لحظه زندگیمون دست خوش تغییر میشه علم امروز بشر ثابت کرده که هر لحظه هر ثانیه از اعجاب انگیز ترین سیستم مخلوق خداوند که همین بدن من و شماست داره تغییر میکنه تا کهکشان ها و سیارات و کرات پهناور ،،

    بی نهایت زیبایی که توی فصل بهار به وجود میاد بی نهایت زیبایی که از تک تک این جهان هستی پدیدار میشه تا همین ذهن و دل ماها که خدارو صد هزار مرتبه شکر تو هر حالی باشیم به وجد میایم ذوق میکنیم ، شروع به فعالیت و نظافت خونه هامون میکنیم ، شروع به نظافت و گردگیری ذهن و قلبمون میکنیم به درون اعجاب انگیز خودمون فرو میریم به ذات مقدس الهی مون سلام دوباره میکنیم ،،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که امسال توی دعای پای سفره هفت‌سین خودم دیگه با حسرت و ناامیدی درباره سلامتی و وزن ایده آلم ازت درخوات نمیکنم ،، آره قربونت برم آره مهربون امسال دیگه فقط شکرگذاری قشنگ تو مینویسم لحظه به لحظه این همه عشق و علاقه ام بهت این همه علاقه خودت رو به من شکر میکنم ،، ای کریم مطلق ،،

    ای غفور رحیم ،،

    آره که تک تک در های زندگیم باز میشه به یارت ات به صلاحدید تو ای مهربان ترین مهربانان عالم ،،

    عاقبت باز می گردد این در بلی ،،

    خداجونم صد هزار مرتبه شکرت که توانستم به یاری ات و هدایتت به دوره مقدس قانون سلامتی به آرزوی چندین و چند ساله ام به سلامتی و وزن ایده آل خودم رسیدم شکرت شکرت شکرت خدااااجونم ،،

    خداجونم صد هزار مرتبه شکرت که توانستم زبان انگلیسی را کامل و روان یادگرفتم و صحبت کردم ،،..

    خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت برای این سایت مقدس ات که هر روز هربار که میام داخلش به وجود مقدس ات نزدیک و نزدیک تر میشم و واقعاً از صمیم قلبم لذت میبرم از آموزه های استاد عزیزم و زحمات خانوم شایسته عزیز ،،..

    خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت که دوره عزت نفس بی نظیر رو بهم عطا کردی ،،

    خدای مهربانم ای یگانه رب من ای رب العالمین صد هزار مرتبه شکرت که دلم قرص کردی که تک تک خواسته هامو برام تیک موفقیتم رو زدی شکرت شکرت شکرت ،،،

    خدای مهربانم صد هزار مرتبه شکرت که ثروووووتتتتمند و شااااااد و سلامت هستم ،،،…

    انشاالله تک تک تون حال دلتون شاد باشه و ثروتمند و سلامت باشید توی سال جدید ،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 95 رای: