روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس‌منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس‌منش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همکی
روز یازدهم سفرنامه
خدا رو سپاسگزارم. هرروز که از شروع سفر من می گذره آرامش درونی من بیشتر و بیشتر میشه. راستش برام عجیبه و این ذهن مرموزم همش می خواد گولم بزنه و بهم می گه اینا واقعی نیست الکیه همش برای یه مدت کوتاهه دوباره همه چیز برمیگرده به قبل. راستشو بگم منم یخورده ترس برم می داره.
اما به خودم نهیب می زنم که وعده خدا الکی و دروغ نیست. گول نخور و مطمین تر پیش برو حتی شده یک متر اما حرکت کن و جلو برو. الان یازده روزه که دستم رو گذاشتم تو دست خدا و دارم آروم باهاش راه می رم و هرشب که می خوابم قبل از خوابم می گم خدایا منو بغل کن تا آروم بخوابم. خوشحالم که بگم ارامش از دست رفته ام داره بهم برمیگرده. هنوز خیلی راه دارم تا قدم هام استوار و قوی باشه ولی ایمان دارم و به آینده ام خیلی امیدوارم. مدت ها بود که هیچ تصویری ازآینده نداشتم. اما الان جلوم پر از نور هست و تصاویر دارند برام یواش یواش واضح می شوند. دارم سعیده رو در پنج سال آینده می بینم همونطور که می خوام، همونطور که همیشه دوست داشتم و همونطور که همیشه آرزو بود.
خدایا شکرت.
سلام
روز دهم سفرنامه
از امروز به خودم قول میدهم گه فقط و فقط روی نکات مثبت و چیزهایی که می خواهم در زندگیم اتفاق بیفتد متمرکز باشم و فکر کنم.
با اینکه اوضاع خیلی مناسب نیست من آرامش درونی عجیبی دارم. خدارو شکر
سلام
روز نهم سفرنامه
فایل امروز گوشزد میکرد که باید خودمون رو دوست داشته باشیم فارغ از اینکه دیگران چه احساسی به ما دارند. خیلی نکته مهمی هست اینکه دائم خودمون رو با دیگران مقایسه نکنین به خودمون سرکوفت نزنیم که نتیجه اینها میشه کم شدن عزت نفس و کم شدن عزت نفس باعث سرخوردگی میشه و در نهایت اجازه دادن به افکار منفی که وارد ذهنمون بشن و هرچی دلشون میخواد بگن و مارو خورد کنن و باعث افسردگی و دلسردی و انرژی منفی تو وجود ما بشوند.
می بینید چقدر همه چیز به هم مربوط هست. چقدر دوست داشتن به عزت نفس مرتبط هست.
این تمرین خیلی مفید و واجب هست برام. هر روز و هر لحظه باید خودم رو روست داشته باشم. منی که این همه راه رو تو زندگی طی کردم و به جایی رسیدم که به خودم افتخار می کنم و با دست میزنم رو شونه خودم و میگم سعیده دمت گرم خوب اومدی همینطور ادامه بده رفیق.
سلام به همگی
روز هشتم سفرنامه
امروز خیلی آروم و خوشحالم. متعهدم. باورم نمیشه که تین تعهد دادن به خودم و خدا چقدر سریع می تونه عملی بشه. سریع تر از هر وعده ای. خدایا شکرت هزار بار شکرت.
من متعهد شدم که هر روز خدارو یاد کنم و آرامش را هر لحظه وارد زندگیم کنم حتی در شرایط سخت و با ذهن مرموزم بجنگم و صدای مرموزش رو کنترل کنم و خاموشش کنم. و هر روز در این مسیر در حال رشد هستم و خدارو سپاسگزارم.
خدایا ازت می خوام قدرت من رو روز به روز بیشتر و بیشتر کنی و قدم های کوچکم را مستحکم تر کنی.
آمین
سلام
روز هفتم
من امروز با شنیدن این فایل و خوندن مطالب امروز روز شمار زندگیم تمام همتم رو می کنم که خوراک روحم مناسب باشه تمام تلاشم رو می کنم که با وجود مسایلی که در زندگی دارم خودم و فرکانس ها و انرژیم رو بالا نگه دام. خدایا از تو مدد می طلبم که در این راه کمکم کنی. باید و باید در روزهای سخت همش به خودم یادآور بشم که خدا حافظ و نگه دارم هست. باید و باید از ورود مطالب و افکار منفی به ذهنم خودداری کنم و این راه تنها با توسل به خدا برای من ممکن هست.
” هر روز باید رو خودمون کار کنیم.”
چقدر این جمله کلیدی هست و چقدر به درد بخور. وقتی فراموش میکنی هر روز تکرار کردن رو سریع سقوط انرژی رو هم درک می کنم و می بینم که چقدر سریع ذهن ناقلا شروع می کنه کار خودش رو و هی بهت افکار و انرژی منفی میده و همش خبر بد به ذهنم می یاره همش لهم میگم این میشه این اتفاق بد می افته و بهم اضطراب و نگرانی وارد می کنه. اما تنها سلاح من امید به خدا هست و با این سلاح به جنگ ذهن منفی نگر می رم.
حق یار هممون.
سلام
روز پنجم از سفرم
پنج روز هست که با خودم و خدای بزرگم در صمیمیت وصف ناپذیری قرار گرفتم. خیلی خوشحالم و با اینکه هنوز قدم های اول رو دارم بر می دارم و چاله چوله های زیادی رو دارم تو خودم پیدا می کنم که قبلا اصلا نبود، یعنی بود ولی من نمی دیدم احساس خوبی دارم.
می دونم راه زیادی رو باید برم و به قول مریم جون هرچی بری بازهم راه بیشتری برای کسب عزت نفس، آرامش کسب ثروت و همه چیز وجود داره و هیچ انتهایی نیست.
اما تو همین چهار پنج روز خیلی حالم خوبه. جوونه های کوچیک آرامش رو تو وجودم حس می کنم. من که همیشه صبح ها با اضطراب از خواب بیدار میشدم دارم تمرین آرامش می کنم و حالم خیلی خوبه. خوشحالی و عزت نفسم داره بهم برمیگرده و با قدم های کوچیک ولی باثباتم جلو می رم و مطمینم که خدا هوامو داره. اصلا به هوا و پشتیبانی اون دارم میرم جلو. هنوز می ترسم هنوز. ذهن مرموزم تلاش می کنه ترسهامو بهم یادآوری کنه انگار یه جور آرامش میده بهم . هی میگه بیا بترس بیا مضطرب بشو راه جدید وجود نداره هیچ آرامشی نیست همش الکیه همش سرکاریه. اما من دستش رو خوندم و می دونم داره چرت میگه. خوشحالم دارم می‌شناسمش و دستش داره برام رو میشه.
خدایا کمکم کن و قلبمو با عشقت پر نور
سلام
روز سوم
چقدر خوب گفتید خانوم شایسته از قول استاد که باید به حدی از آرامش برسم که حتی در شرایط نامساعد، در زمانی که همه چیز بهم ریخته است و به نفع من نیست آرامش داشته باشم و از درون خوشحال باشم و متوکل. چقدر این جملات جادویی هستند شاید ده بار این یه تیکه رو خوندم و خوندم.
امروز روز سوم چالشم هست و ریشه های کوچیک تغییر رو در خودم بوجود می آورم. با تمام وجودم به پروردگارم ایمان دارم و مطمینم که در تمام لحظات سخت حامی من هست. وای که چقدر دلم قرص میشه.
سلام روز دوم
چقدر جالب که من از دیروز درگیر این مسیله هستم که چرا دیگران و اطرافیان نزدیکم برای من اینهمه دردسر درست می کنند و باعث نا ارامی من میشوند و فایل امروز در این مورد بود.
من پنج سال هست که مهاجرت کردم برای رشد و پیشرفت برای رشد اعتماد به نفسم برای بلوغم ولی طناب های وابستگی کم و بیش دست و پای منو بسته اند.
من با خواهر و مادرم مسیله دارم. مسایل اون ها منو اذیت می کنه و آرامش من رو میگیره. از دیروز که به خودم قول دادم و پا در این مسیر گذاشتم تا آرامش درونی ام را حفظ کنم و اجازه ندم هیچ کس حتی خواهر و مادرم منو به هم بریزند. از دیروز دائم با خدا در حال صحبت کردن هستم.که تو بزرگی زندگی و سرنوشت همه در دست خودشون هست و من کاری برای کسی نمی تونم انجام بدم. پس باید به آرامش برسم. خدایا کمکم کن و آرامش من رو لحظه به لحظه بیشتر کن. من استوار می مانم. چون به تو و حضورت ایمان دارم. وقتی اینا رو تکرار میکنم قلبم آروم میگیره و خیالم راحت میشه. ولی طبق گفته استاد هر روز و هر روز باید به روحم خوراک برسونم تا مدارم عوض بشه و به مدارهای بالاتر حرکت کنم.
سلام
من اومدم که به امید خدا هر روز رد پایی از خودم بزارم و روند تغییراتم رو ثبت کنم. اول از همه رفتم قسمت دوم روز شمار رو شروع کردم و از قسمت پنجاهم فایل رو دیدم بعد یه حسی بهم گفت خیلی زمان گذشته از سری اول روز شمار بهتره که از اول و مداوم شروع دوباره داشته باشم. برای همین تصمیم گرفتم بیام و از روز اول با دل و جون و آگاهی کامل خودمو به چالش بکشم و همراه بشم. دوستان برام دعا کنید که محتاج آرامشم. یا حق.
سلام من تازه امروز این فایل رو دیدم در حالیکه سی امین روزش کامل شده٫ ولی من می خوام رد پای خودم رو بزارم٫ من سعیده ۳۸ سال دارم و نقاش هستم٫ هدف و آرزوی من رسیدن به ثروت و آرامش از طریق هنرم هست٫ توی این راه تمام تلاش و هدفم همین هست که به جایی برسم که زندگی ام از طریق فروش میلیونی آثارم بگذره٫ متاسفانه این تفکر خیلی غالب هست که ثروتمند شدن از طریق هنر مخصوصا نقاشی خیلی سخت و راه پرپیچ و خمی هست٫ اما من این باور رو پشت سر گذاشتم و در حال ساختن باورهای قوی برای کارم هستم تا بتونم این رد پا رو برای هنرمندهای بعد از خودم باز بزارم٫ کامنت های زیادی از دوستان خوندم اما هیچ کدوم در مورد دستیابی به ثروت از طریق هنر و به خصوص نقاشی نبود٫ در هر صورت این اولین ردپای من هست و من با قدرت و اعتماد به نفس پا در راهم می زارم و مطمین هستم که به ثروتی بی نهایت از راه هنرم خواهم رسید٫ نه خیلی دیر