روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی شادکام گفته:
    مدت عضویت: 3543 روز

    ??????????????

    وای خدای من استاد مبارک باشه بخدائی که میپرستم بیشتر از یک ساله بهم الهام شد که اون دوست شایسته شما همون خانم شایسته هست وبارها به همسرم گفتم .اخه چه کسی میتونه استادانه کل قوانین دوره ها را با درک کامل بدونه کسی میتونه که فقط به شما نزدیک باشه اینقدر حالم احساسم خوب شد غرق شادی شدم اصلا نمیتونم احساسم را بنویسم هیچ خبری نمیتونست اینقدر خوشحالم کنه این سفر ارزشش صد چندان شد .من خودم را لایق این سفر زیبا میدونم .عاشقتونم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    علی حیدری گفته:
    مدت عضویت: 3245 روز

    سلام سید حسین عزیز، استاد بزرگوارم

    این فایل هم مثل بقیه فایل ها فوق العاده بود و پر از آگاهی

    واقعا هم همینه استاد، گاهی وقتا برای خودم پیش اومده، وقتی با بچه ها درباره قوانین صحبت میکنیم یه چیزی میگم، مثلا یه ویسی ویفرستم، متنی مینویسم و… بعدا میخونم و با خودم میگم خدایاااااا عجب چیزی گفتم! به چه نکته ای اشاره کردم! اصلا حرفه برای خودمه

    دقیقا درک میکنم وقتی شما میگید بابا این چیزارو برای خودم دارم میگم، یعنی چی

    البته که الان فرکانس شما خیلی بالاتر از منه ولی با قدرت دارم روی خودم کار میکنم و نتیجش هم در همه ابعاد داره وارد زندگیم میشه

    سید حسین عزیزم کفش نو مبارک، هموناییه که آدرس فروشگاهشو از خانم غواصه گرفتیا

    منم چند جلسه عقب افتادم، ولی الان میخوام چند ساعت وقت بزارم و خودمو برسونم

    بابت کامنت هم واقعا با جون و دل حرفاتو قبول دارم، چون بارها شده کامنت های اولمو تو سایت خوندم که اغلبش رو دوره آفرینش بوده، خودم هنگ میکنم از این قدر تغییر

    حالم فوق العادست، ممنونم خدا جونم

    با قدرت پیش میریم تا دنیا رو جای بهتری برای زندگی کردن کنیم

    خدا میدونه که این جمع رو مثل خانواده میدونم، و شما رو مثل یه برادر بزرگتر

    خانم شایسته و خانم فرهادی هم واقعا مثل خواهر

    همچنین ممنوووووووووووووووووووووووووووونم از زحمات خانم شایسته عزیز

    خیلی حالم خوبه، یه کامیون انرژی مثبت میفرستم براتون حالشو ببرید

    عاشششششقتونم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  3. -
    ژیلا کریمیان گفته:
    مدت عضویت: 2728 روز

    سلام خدمت تمام خانواده خوب و دوست داشتنیم خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و فرهاااادی ک هر س شما بمب انرژی هستید .بمب های انرژی من همیشه سالم وسرحااال باشید انشالله.نمیدونم چند روز از این سفر فوق العاده ک دسترسی ما رو ب همه فایل های استاد اسون کرده ب اصافه تمام آگاهی ها و تجربه دوستان اما من اولین روزه ک دارم ب این سفر میپوندم ک با خوندن کامنت دو دوست عزیزم آقای محمد علیپور و مهدی جانجانی ب چند تا از ترمزهام پی بردم و امید است در این راه بتوانم ب بهبودی باورهایم با تعهد کمک کنم . 1.اینکه ب تایپ کردن زیاد علاقه ای نشون نمیدادم و دلیلهاشم این بود ک اول از همه وقتمو زیاد میگیره اما میتونم بگم دلایل اصلیش این بود ک من آدم کمال گرایی هستم و همیشه میخواستم حتما ی تفاق فوق العاده بیوفته ک بیام و بنویسم تا دوستان بخونن و تاثیر گذار باشه 2 اینکه حس میکردم باید چیزی بنویسم ک دوستان واقعا لذت ببرن و براشون مفید باشه در حااالی ک ب قول استاد نوشتنم ی رد پا میشه برای خووودم و همین ک اول بتونم ب خودم کمک کنم تونستم برای دوستانم موثر باشم البته اگه خودشونم بخوان .3 سومین مسئله رو میزارم ب پای مقایسه کردن خودم با دوستانی ک زیر کامنت هاشون کلی تشکر میومد و دوستان میگفتن ای ول خیلی انرژی گرفتیم این مسئله ب من هی نجوای ذهنی میداد ک تو چی میخوای بنویسی تو ک مث فلانی کاری نکردی نتیجه خاصی نگرفتی اصلا میخوووای چی بنویسی نکنه فک کردی خیلی تغییر کردی نکنه فک کردی مث فلانی خیلی تجربه و نتیجه کسب کردی همین نجواها بهم گوشزد میکرد ک چیزی ننویسم اما الان ک فک میکنم واقعا هرچند کوچیک ک همین نتایج کوچیک باعث تکامل من شده امااا خداایی خیلی بهم الهامات شده خیلی تغییر کردم ک قول میدم تو ادامه سفر براتون از تغییراتم بگم هر چند کوچیک 3 سومین مورد و ترمزی ک مانع نوشتنم میشد این بود ک گاهی وقتا بخاطر ی کاری یا ی اتفاقی چناااان حس و حاااال نابی پیدا میکردم ک میخوواستم فقط همون زمانها بیام و بنویسم ک بتوونم همووون انرژی و حس و حااال رو اتنقااال بدم چووون تو کامنت بعضی از دوستان هموون حس رو میگرفتم همممون حس تاب رو اما تو کامنت بعضی ها ن .منم دوست داشتم موقع همین حس ناب بنویسم و کامنت بزارم غافل از اینکه همین نجواهااا همووون زمانهااا رو هم ازم گرفت با نجوای اینکه الان بیخیااال خوابت میاد وقتش نیست و …. ااما الان میدونم ک اصلا همین نوشتنه بهت کم کم الهام میشه خدایش و تو همین نوشتنه و فک کردنه هستش ک خالص تر میشی ک حست ناب تر میشه ک قلبت قرص تر میشه و تمام اینااا ی جورایی شده بود ترمزم .عاشقتووونم ب قووول معصومه جووون عاشق خداااایی هستم ک من شدم معشوقی خدااا و خددددای من همه چیز میشود همه کس رااااا .دوستوووون دااااااااااارم هر چی آرزوی خوب ماااال تووو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      فرزانه بهنام گفته:
      مدت عضویت: 2075 روز

      استاد عزیز..

      واقعا خیلی برای من فوق العادست..

      که همین فایلی که درباره معرفی یه قسمت از سایت قرار میدید هم کلی آگاهی توش هست..کلی…

      من واقعا اون چیزایی رو که میخوام میشنوم از شما..

      هر روز به چیزی فکر بکنم، شب که فایل های شمارو گوش بدم میبینم دقیقا شما سوال منو جواب میدین…که اینا همش الکی نیست به قول خودتون ما همه هدایت میشیم..

      من یعنی هروقت که فایلی حالا چه صوتی چه تصویری مخصوصا سفر به دور امریکا رو بخوام هر شب گوش بدم یا نگاه بکنم..یعنی هررررررچه قدر هم فاجعه بار باشه حس و فرکانسم بعد دیدن و گوش کردن فایلی یا صدایی ازشما به خودم میام و آروم میشم..

      استاد قسم میخورم و عهد میبندم تا زمانی که زنده باشم از این خانواده جدا نشم…

      چون بارهاااا و بارهااااا من از این خانواده جدا شدم و باز به طرق عجیب غریب با جاهایی آشنا میشدم که کیفیت و جامعیت اموزه های شما رو به من نشون میداد و یه حسی میگفت دیدی عباس منش حقه و یطور برام بیشتر اثبات میشد همه چی که آره من فقط باید با این خانواده باشم و چشممو روی هر اموزه دیگه ببندم..

      استاد قسم میخورم بار هااا و بار هااا من از این خانواده جدا شدم ولی الله یکتا مجددا با چیزای خیلی بدیهی و ساده و دوباره نشونه ای میذاشت سر راهم که دوباره هدایت میشدم به این گروه..

      پس حقه حققق..من هر سوالی داشتم تو ذهنم خداوند منو اینجا هدایت کرده..

      و بی نهایت سپاسگزارم از خانم شایسته اصلا هرچقدرم منفی باشه ادم این انرژی پاک و با نفوذ ایشون تا اعماق قلب ادم نفوذ میکنه و لبخندو رو لباش میاره و میگه خدای من چه خانم نازنینی..

      بله به قول استاد..کسی که تا ۴ صبح بیدار بمونه و فایل تدوین کنه و اینا فقط با عشق این کارو میتونه انجام بده..

      بله با عشق..

      و این عشق مریم جان از گفته هاش مشخصه…از نوشته هاش مشخصه..

      اصلا تا نوشته های ایشون رو میخونم و میرم سراغ فایل مثل اینکه درک من هزار برابر میشه..

      عاشقتم مریم جان..

      امیدوارم یک روز از نزدیک ببینم استاد و مریم جان رو..

      سپاسگزارم و میرم سراغ شروع مجدد و با کیفیت این سفرنامه..

      و ردپایی قرار بدم از خودم..

      چون باید قدر این اگاهی هارو دونست و درست بایداستفاده کرد..

      منم قول دادم که با همین اگاهی های ناب و بخش های دیگه سایت بتونم به مدار محصولات ناب استاد برسم..

      چون تا از همین فایل ها و مطالب رایگان نتونم تو زندگیم تغییری ایجاد کنم و تکامل فرکانسیمو طی بکنم قطعا و یقینا تو از محصولات استاد که مطالب رو بسیااااار عمیق تر هم بیان کردند هم هیچ بهره ای نخواهم برد و درک نخواهم کرد..

      میخوام به جای این که مثل قبلنا حررررص بزنم زور بزنم منتظر تخفیف باشم و پول هامو جمع بکنم و خرج نکنم واسه خودم و خودم رو توی تنگنا قرار بدم و نگران افزایش قیمت ها باشم و….

      میخوام به جایی برسم با همین مطالب واقققققققققعاااااا ناب و تاثیرگذار..

      که خود محصولات بیان دنبال من…

      چطور که من برای پیدا کردن همبن فایل های رایگان هیچ کار خاصی نکردم …

      در پناه الله یکتا همگی شاد و ارام و سالم و ثروتمند باشید دوستان عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    " لیلا شیرزاد " گفته:
    مدت عضویت: 2377 روز

    به نام خالق زیبایی ها🌹

    امروز روز اول سفرم بود ، ازمون خواسته بودین که هر روز یه ردپایی از خودمون به جا بذاریم …

    این سفر رو هم با باور مهم عزت نفس شروع کردین …

    من روزای زیادی رو تجربه کردم ، که به دلیل پایین بودن عزت نفسم ، تا سر حد مرگ ازخودم عصبانی میشدم

    😞 از اینکه چرا نتونستم حقم رو از دیگران بگیرم …

    😞 چرا اجازه دادم تا دیگران با من برخورد نامناسبی داشته باشند …

    😞 چرا دیده نشدم یا کمتر دیده شدم خیلی جاها …

    😞 چرا جواب محبتم ، اکثر مواقع ، بی محبتی و قدرنشناسی بود‌ …

    همیشه واسم سوال بود

    واقعا چرا ؟؟؟

    گاهی فکر میکردم برای امتحانات سختِ الهی ، اجبارا توسط پروردگارم انتخاب شدم که این منو از خدای خودم متنفر میکرد😭😠

    و گاهی میپذیرفتم که شاید جزای گناهانی بوده که نادانسته انجام دادم و خودم دقیق نمیدونم چی هستن و خدای نکته بینِ من ، که مو رو از ماست میکشه ، داره عدالتِ مطلقش رو ، در جهانش اجرا میکنه 😭 😞

    یادمه یک دفتر داشتم ، که هر وقت دلم از این جهان و آدمهاش میگرفت ،

    با دفترم درددل میکردم ، مینوشتم ، گریه میکردم ، تو نوشته هام به طرفِ مقابلم که بهم ستم کرده بود ، میتوپیدم

    به خدا میتوپیدم ، ازش گله و شکایت میکردم ، نفرین میکردم وووو …

    وضعیت اسفناکی بود

    میدونم 😔😔…

    وضعیت اعصابم هر روز بدتر میشد …

    و دلنوشته های پر از ماتمم ، طولانی تر و کوبنده تر

    ❇ تا اینکه تصمیم گرفتم که کمتر تمرکزم رو بذارم روی بی مهری ها و نکات منفی اطرافیانم

    اون موقعها ، یکی دوماهی بود که مجله موفقیتِ راز ، رو خریده بودم ، و مطالعه میکردم

    تازه یک چیزایی از قانون فهمیده بودم

    خیللللی سطحی بود اطلاعاتم

    اما به همون اطلاعات سطحیم عمل کردم

    خدا میدونه که ، شرایط عوض شد

    نمیگم خیلی زود

    به تدریج ،

    اما شرایط در حال بهبود بود …

    ✴ بعد از یه مدت کوتاه ، دوتا دفترِ پر از دلنوشته های سیاهمو دور انداختم …

    دیگه دست از سیاه نوشتن برداشتم ،

    از اونجایی که علاقه وافری به نوشتن داشتم و دارم

    سخت بود که از عشقم دست بکشم

    اومدم موضوع نوشته هامو تغییر دادم

    ✳ دفترم حالا دیگه شده بود ، دفتر اطلاعات عمومی

    یعنی هر برنامه ای میدم ،

    هر کتابی میخوندم ،

    هر حرفی میشنیدم

    که توش ، یه نکته به درد بخور بود

    سریع اون نکته رو ، تو دفترم یادداشت میکردم

    از هنر گرفته ، تا معنویت ، آشپزی ، خونه داری ، روانشناسی ووو …

    بعد از مدتی که تمرکزم رو از نکات منفی افراد برداشتم

    پله پله ، اون آدمها از زندگی من دورتر و دورتر شدن

    عده بسیار زیادی هم رفتارشون نسبت به قبل درحال تغییر بود …

    و این از چشم من دور نمونده بود …

    ✴ حالا مدتی بود که به طور کاملا تصادفی که البته از دیدگاهِ اون زمانِ من تصادفی بود

    یه کانال تلگرامی پیدا کرده بودم ، که قانون رو عمیقتر آموزش میداد

    شبانه روزم رو پرکردم با مطالعه و شنیدن آموزه هاش

    و کم و بیش ، عمل بهشون

    کم کم ، سر و کله آرزوهام پیدا شدن

    ❗ همون رویاها و آرزوهایی که بابت دور از دسترس بودنشون ، بابت برآورده نشدنشون ، بابت مُردنشون

    روزی صدبار سوگوارانه ، به درگاه خدا نالهِ شاکیانه سر میدادم !!!

    🌈 نشونه ها کوچیک بودن ، اما بووودن

    اما اومدددن به زندگیم

    وارد دنیای من شدن

    و من هم اونقددددر تیزبین بودم

    اونقدر تشنه رسیدن به اهدافم بودم

    که میدیدمشون ، تاییدشون میکردم

    بعد از مدت دیگری

    سر از این سایت در آوردم ، دیگه قانون رو تا حدود زیادی درک کرده بودم

    ((البته این احساس اون زمانِ من بود ))

    که بعد از ورود به سایت ، متوجه شدم درک من از قانون ، چقدر سطحی بوده

    اما عمل به همون درکِ سطحی ، واسم نتیجه های کوچکی به ارمغان آورده بود ، که باعث شده بود اعتمادبنفسم روز به روز بالاتر بره

    آرامشم بیشتر شده بود

    شاکرتر باشم …

    درک این نکته که من هم میتونم ، بر سرنوشتم تاثیر بذارم و میشه در تقدیر الهی تغییراتی ایجاد کرد (البته این درکِ اون زمان من بود )

    واسم آرامش و اعتمادبنفس زیادی به ارمغان آورده بود

    حالا که وارد سایت شده بودم

    میدیدم که انگار خیلی از فایلها واسم گُنگند 🧐🤔 …

    یادمه توی یکی از فایلها استاد داشت در مورد قانون توضیح میداد

    😕 و من تو دلم میگفتم ، خوب چرا لقمه رو اینقدر دور سرش میپیچونه ؟؟؟

    چرا اینقدر نامفهوم توضیح میده ؟؟😐

    اما من اومده بودم که عمیقتر قانون رو بفهمم

    کاربردی تر …

    راحت تر …

    اومده بودم قویتر بشم تو خلق نتیجه های زندگیم💪💪

    👍بعضی از فایلها رو بیش از صدو پنجاه بار گوش کردم

    اونقدررر گوش کردم ،

    نکته برداری کردم ،

    عمل کردم

    ورودیهامو کنترل کردم

    تمرکزمو گذاشتم رو زیبایی ها

    که نتایجم بزرگتر و بزرگتر شد

    حالا دیگه به جای اون “دفترِ ماتم و شکایت”

    چندین دفتر پر کرده بودم

    از نعمتهای زندگیم ،

    از شکرگذاریهام ، از اهدافم

    از نکاتِ مثبتی که خودم داشتم ،

    از تواناییهام ، از ویژگیهای مثبتم

    ⁉️ اون لیلای بی اعتمادبنفسِ همیشه شاکی کجا

    و این لیلا کجا !!!؟؟؟

    لیلایی

    که همه زمین و زمان رو مقصر میدونست الا خودش …

    خودش رو یک نیکوکارِ مظلوم میدید ، که بخاطر رضای خدا ، محبت میکرد ، قدم برمیداشت ،

    اما مردم قدرِ محبتش رو نمیدونستند

    و پذیرفته بود که خدا قراره اون جهان پاداشش رو بده

    و این جهان قراره امتحانهای مرگبار بگیره ازش

    و همیشه خوفِ شرایطِ بدِ پیش بینی نشده (امتحانهای ناگهانی الهی) رو داشت

    اون کجا

    و این لیلای خالقِ قدرتمندِ غرق در آرامش و نعمت کجا !!!؟؟؟؟

    ❤این لیلا به کم راضی نمیشه

    این لیلا بین بهتر و بهترین ، بهترترترترین رو میخواد💜

    این لیلا یاد گرفته از استادش

    شرایط هر چقدر خوب میتونه بهتر بشه

    این لیلا باور داره

    مومن واقعی این جهان رو به هوای داشتن اون دنیا از دست نمیده

    بهشت از همین دنیا شروع میشه

    اون دنیا در حقیقت ادامه همین دنیاست

    بدبخت تو این دنیا ، اون دنیا بدبختتره 😰

    خوشبخت تو این دنیا ، اونجا خوشبختتره 😌

    💚اینقدر تغییر کردم

    که چیزی کمتر از معجزه نیست حال امروزم💙

    از خدا ممنونم ، از خودم ممنونم ، از استاد عزیزم و از شما خانم شایستهِ شایسته 🌹

    یاحق 🖐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  5. -
    اعظم جم نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2708 روز

    سلااااااام به همگی و باز هم یه دنیا تشششششکر از محبتهای خانوم شایسته ی عزیزم و استاد جان نازنینم و دستهاتونو میبوسم که اینهمه به خاطر ما زحمت می‌کشید و بی خوابی ها رو تحمل میکنید، امید که خدا جان جبران کنند، از دست ما که واقعا”خارجه?????من هم بیشتر روزهای این سفر رو باهاتون بودم و واقعا لذت بردم و خداییش که دست فرمونتون عاااالیه?دو سه تا فایل رو فقط دانلود نکردم ولی حتما” دانلود میکنم و گوش میدم و طبق همون ها جلو میام، و حتی بعضی از فایل ها رو با اینکه میدونستم توی گوشیم دارم ولی باز دانلود میکردم چون میترسیدم نکنه اون فایله نباشه و من جا بمونم. گاهی هم کامنت می‌گذاشتم ?ولی از امروز تعهد میدم هر روز برداشتمو بنویسم و رد پاها رو بگذارم. چقدر این فایل ها مخصوصا فایل های توحیدی ها، مثل مالک تو کیست. فقط روی خدا حساب کن و… دارند بهم کمک می‌کنند و خودم و خدا رو بیشتر میشناسم?و هر بار ترمز های جدیدی رو پیدا میکنم که دیگه از دیروز رسیدم به ترمزِ زشتِ شرک?و با اینکه شیطون میاد ویز ویز میکنه ولی به خودم میگم باید تمام تکه های این پازل چیده بشه تا اون منظره ی زیبا رو ببینی، و من انشالله این کار رو تا آخر ادامه میدم تا به قله برسم?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  6. -
    محسن نوخاصی گفته:
    مدت عضویت: 2995 روز

    سوگند به روز، وقتیکه نور میگیرد و به شب، وقتیکه آرام میگیرد، که من نه تو را رها کرده‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام. (ضحی ۱-۲)

    افسوس که هرکس را بسوی تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم، او را بسخره گرفتی! (یس ۳۰)

    و هیچ پیامی از پیامهایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی. (انعام ۴)

    و باخشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام. (انبیا ۸۷)

    و مرا بمبارزه طلبیدی وچنان متوهم شدی که گمان کردی خودت بر همه چیز توانایی! (یونس ۲۴)

    و این درحالی بود که حتی مگسی را هم نمیتوانستی و نمیتوانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمیتوانی از او پس بگیری. (حج ۷۳)

    پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام وجودت لرزید(چه لرزشی!)، گفتم کمکهایم در راهست و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما بمن شک کردی. (چه شکهایی!) (احزاب ۱۰)

    تا زمین با آن وسعتش بر تو تنگ آمد. پس حتی ازخودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من بسوی تو باز گشتم تا تو نیز بسوی من بازگردی، که من مهربانترینم در بازگشتن. (توبه ۱۱۸)

    وقتی در تاریکیها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم، با من میمانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری درعشقت شریک کردی. (انعام ۶۳-۶۴)

    این عادت دیرینه ات بوده که هرگاه خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رو بسوی دیگر کردی و هر وقت سختی به تو رسید از من نا امید شدی. (اسرا ۸۳)

    آیا من برنداشتم از دوشت باری که میشکست پشتت را؟

    (سوره شرح ۲-۳)

    آیا غیر از من، خدایی برایت خدایی کرده است؟ (اعراف ۵۹)

    پس کجا میروی؟ (تکویر ۲۶)

    پس از این سخن، دیگر بکدام سخن میخواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات ۵۰)

    چه چیز جز بخشندگیم باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟ (انفطار ۶)

    مرا بیاد می آوری؟ من همانم که بادها را میفرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرهای پاره پاره را به هم فشرده میکنم تا  قطره ای باران ازخلال آنها بیرون آید و بخواست من به تو اصابت کند تا توفقط لبخند بزنی، و این درحالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران،ناامیدی تو را پوشانده بود.(روم ۴۸)

    من همانم که میدانم در روز روحت چه جراحتهایی برمیدارد! و در شب، تمام روحت را درخواب بازپس میگیرم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آنرا به زندگی بر انگیخته، و تا مرگت که بسویم بازگردی، به اینکار ادامه میدهم. (انعام ۶۰)

    من همانم که وقتی میترسی، به تو امنیت میدهم. (قریش ۳)

    برگرد، مطمئن برگرد، تا یکبار دیگر با هم باشیم. (فجر ۲۸-۲۹)

    تا یکبار دیگر دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم.

    (مائده ۵۴)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      نرگس پرورش گفته:
      مدت عضویت: 2296 روز

      سلام بر برادر نازنین عباس منشی ام 🌼

      محسن نوخاصی عزیزم 🌸

      سپاسگزارم برای این آیات زیبا که به شکل نامه ای از سوی خدایم برای من نوشتی و واقعا لذت بردم .

      تک تک آیات رو در قرآن جستجو کردم .

      تصمیم گرفتم با صدای خودم صوتی ش کنم و با یه آهنگ بی کلام زیبا برای خودم بارها تکرار ش کنم.

      احساس فوق العاده آرامش بخشی رو بهم داد . خدا رو شکر می کنم که شما پیام رسانی از سمت او شدید برای من 🙏🌸

      سپاسگزارم 🌸🙏

      تحسین تون می کنم این حد از هماهنگی درونی و درک تون رو 👏🌸

      دوستتون دارم ⁦♥️⁩

      خداوند عاشق شماست⁦❤️⁩

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      میلاد آمای گفته:
      مدت عضویت: 2246 روز

      احسنت ، آفرین ، خیلی خوب بود👏😍

      من تموم این آیات رو کنار هم گذاشتم و با صدای خودم ضبطش کردم و همیشه گوش میدم🌹👍

      ای معبود من سپاسگزارم ، سپاسگزارم ، سپاسگزارم 🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2246 روز

    بنام خداوند تکامل

    .

    .

    سلام به استاد عباس منش و خانواده دوست داشتنی ام 😍

    💢روز ششم سفرنامه 💢 ۱۳۹۹/۰۱/۰۶

    همین لحظه بهترین زمان برای شروع است.

    📌این سفرنامه رو با سوره اعراف / آیه ۵۴ شروع میکنم.

    خداوند در قرآن ، قانون تکامل رو خیلی عالی توضیح داده :

    🌹((إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّـهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ ۗ تَبَارَکَ اللَّـهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ

    در حقیقت، پروردگار شما آن خدایى است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید؛ سپس بر عرش استیلا یافت. روز را به شب -که شتابان آن را مى طلبد- مى‌پوشاند، و خورشید و ماه و ستارگان را که به فرمان او رام شده‌اند . آگاه باش که خلق و امر از آن اوست. فرخنده خدایى است پروردگار جهانیان))🌹

    ((ثم)) در عربی به معنای سپس در فارسی است اما عرب ها کلمه ی(( ثم ))را برای یک مدت طولانی استفاده می کنند

    “البته این عدد شش منظور ، شش دور ه است که هر دوره هزار سال طول کشید ، چون خداوند در آیات بعدی همین سوره بیان می کند که یک روز معادل هزار سال شما می باشد “”

    ۶۷ سوره ی غافر/ آیه ۶۷

    🌹((هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیُوخًا ۚ وَمِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّىٰ مِنْ قَبْلُ ۖ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ

    اوست خدایی که شما را از خاک بیافرید و سپس از قطره آب نطفه و آن گاه از خون بسته علقه، پس شما را طفلی بیرون آورد تا آنکه به سنّ رشد و کمال برسید و باز پیری سالخورده شوید و برخی از شما پیش از سنّ پیری وفات کنند و تا همه به اجلی معین برسید و شاید ، تعقّل کنید))🌹

    همانطور که آیات رو مطالعه کردید

    خداوند بسیار زیبا تکامل جهان و خلقت انسان رو توضیح داده است .

    پس ، چرا ما که ساخته خداوند هستیم عجله میکنیم؟؟

    آیا این عجله در کارها ، تضاد نداره با این قانونِ به این بزرگی(تکامل)؟

    چرا همیشه منتظریم تا شرایط عالی به وجود بیاد و بعد حرکت کنیم؟؟

    چرا نمیخوایم تکامل خودمون رو طی کنیم تا به موفقیت برسیم؟

    و ❌این عجله همش نجوای شیطان👿😈 است❌

    ما حتی اگه به تکامل خودمون در رحم مادر نگاه کنیم ما تنها یه قطره اسپرم بودیم که ۹ ماه زمان برد و تکامل تبدیل شدن به یک نوزاد را طی کردیم ، آیا عجله ای بود برای به دنیا آمدن؟

    حتی خودمون هم عجله ای نداشتیم برای پا گذاشتن به این دنیا و آهسته آهسته قدم ها رو طی کردیم.

    اما ، وقتی که اومدیم به این دنیا و روبه رو شدیم با آدما ، همه از عجله کردن و سرعت ، حرف میزدند .

    از تمام شدن حرف میزدند که اگر عجله نکنی نمی رسی و این (( باور عجله کردن)) رو در ذهن ما کاشتن که برای رسیدن به همه چی باید عجله داشته باشیم.

    در رانندگی ،

    در غذا خوردن ،

    در لباس پوشیدن ،

    در راه رفتن ،

    در پول بدست آوردن ،

    در زبان یاد گرفتن ،

    در نماز خوندن ،

    در کتاب خوندن ،

    در ثروتمند شدن ،

    و….

    به کجا چنین شتابان؟؟

    📌 خب بریم سر داستان من که درباره عدم اجرای قانون تکامل در زندگیم صحبت کنم

    من وقتی شغل مشاور املاک رو انتخاب کردم اولش سر اینکه شنیده بودم پول توشه رفتم سراغش و میگفتم خب خونه نشون دادنه و قرار داد بستن دیگه ولی زهی خیال باطل 😏

    خلاصه رفتیم توی اینکار و اولش سردگم بودم و هر کسی از کار یه چیزی میگفت و منم به حرف اینو اون میرفتم جلو تا اینکه ۳ ماه هیچ قراردادی ننوشتم و دلسرد از این کار ، تا اینکه یه سرپرست اومد برام و طبق آموزه های اون رفتم جلو و هفته بعدش اولین قراداد اجاره رو نوشتم و توی یکماه من ۸ قرارداد اجاره نوشتم و قشنگ افتاده بودم رو غلتک تا اینکه یهو مدیر املاک به سرپرستم گفتش این پسر داره خوب کار میکنه ببرش توی فروش و منم که قانون تکامل رو اون موقع نمیدونستم و تشنه به پول بیشتر و حرفای مدیر و سرپرست رفتم توی قسمت فروش اصلا تا دو ماه stop شدم و هیچ قرادادی ننوشتم و بعدش خیلی ناراحت عصبی و تا اینکه دفتر املاک رو عوض کردم رفتم یه املاک دیگه باز اونجا رویه فروش رو ادامه دادم و تو اون مدت که توی اون دفتر بودم بازم اونجا هیچی ننوشتم کلا دلسرد شدم باز و گفتم میام بیرون ازین کار و اومدم بیرون و چند مدت بیکار بودم که همون موقع ها بود با سایت استاد آشنا شدم و بعدش قانون تکامل رو فهمیدم چی هستش و به اون کارم فکر کردم که چرا من یهو stop شدم نگو که تکامل خودمو طی نکردم و یهم خواستم یه شبه ره صد ساله رو برم که الان دوباره دو ماهی هستش برگشتم تو همون کار مشاور املاک و گفتم با خودم من فقط توی اجاره کار میکنم و قشنگ ارضا میشم توی این اجاره و بعدش که برام عادی شدش میرم مرحله بعدی فروش و…در ضمن الان عاشق کارمم لذت میبرم ازش و اینم از داستان تکاملی من امیدوارم مفید واقع بشه برا دوستان گلم .

    سپاسگزارم از تمام دوستان و استاد عباسمنش که وقت گذاشتید ششمین روز سفرنامه من را خواندید🙏

    با من همراه باشید تا ردپای بعدی ام😍

    👣

    👣

    👣

    ادامه دارد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      نرگس پرورش گفته:
      مدت عضویت: 2296 روز

      سلام برادر نازنین عباس منشی ام 🌼

      میلاد آمای عزیزم 🌸

      سپاسگزارم برای نوشته ی عالی تون در روز ششم سفرنامه و صحبت از قانون تکامل و مثال هاتون و تجربه ی شخصی خود شما از عدم اجرای قانون تکامل 🙏🌸

      سپاسگزارم برای مرور آگاهی های ناب روز ششم سفر و « همین لحظه بهترین زمان برای شروع است » 🌸🙏

      و این که نوشته هاتون رو با آیات قرآن شروع می کنید عالیه 👌👏

      بهتون تبریک میگم برای ورود تون به این مسیر نورانی و شگفت انگیز درک و عمل به قوانین 👌👏

      مطمینا نتایج بسی بزرگتری در راه هستند .

      از خداوند برای خودم و همه مون طلب هدایت به اجرای قوانین دارم .🙏🌸

      دوستتون دارم⁦♥️⁩

      خداوند عاشق شماست⁦❤️⁩

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمد بلوچ گفته:
    مدت عضویت: 2378 روز

    سلام به استاد عزیز، امیدوارم که همیشه شاد باشید

    واقعا خداوند یک دنیایی پر از زیبایی افریده فقط ما انسانها هستیم که تنبلی کرده ایم و رو خودمان کار نکرده ایم و همیشه بهانه برای همه چیز می اوریم۰

    واقعا دارم میفهمم چرا انسانها تو زندگیشون بزرگ نشدن چون به قول استاد عزیزمون که میگه ظرفشون کوچیکه و همیشه هم میگن چرا این نمیشع و چرا اون نمیشه ۰

    و وقتی ظرمون کوچیکه نباید انتظار چیزای بزرگتری برای خودمون داشته باشیم 🔻

    خودمون دلیل تمام این اتفاق ها هستیم که در زندگی به وجود می اوریم، نه کسانی که در اطرافمون هستن و ۰۰۰

    خداوندا شکرت

    هزاران مرتبه شکرت که میفهمم داره باورها درونم ایجاد میشه و واقعا استاد این روزها اصلا خیلی خیالی فکر نمیکنم

    همان جا که گفتین زمانی که این دوره رو اغاز میکنید بهتون ارامش میده،

    و به خداوندی خدا قسم به یکتایی او که از درونم خیلی خیلی ارامش پیدا کردم و از هیچ چیز نمیترسم یعنی باورهام بیشتر از ترسی است که تو وجوودمه ۰

    و این من و واقعا خوشحال میکنه که اینقدر ارامش پیدا کردم ( یاد اون حرف استاد افتادم که در جلسه ی قرانی گفت، خدا میگه:

    انسان عجول است و خیلی عجله داره، اینجا سعی کردم اونقدر تمرکزم رو تک تک حرفایی که استاد میگه:

    تمرکزم بیشتر از 150 % باشه )۰

    و از خداوند واقعا سپاس گزارم، سپاس گزارم ، سپاس گزارم که این فرصت داده شد تا این ویدیو رو نگاه کنم با تمام عشق

    و واقعا اشکهایم داشتن که سرازیر میشدن تشکر میکردم از همه چیزهایی که دارم تو زندگیم و چشمام بسته بودن روی این همه نعمت هایی که بهم داده۰

    استاد عزیز، نمیدانی که این ستاره قطبی فقط یک هفته نشده چه تغییراتی را من با چشمهایم دیدم و حس کردم که این باوری است و فرکانسهایی است که من به جهان هستی ارسال میکنم و نه هیچ بشر دیگری 🔻

    من داخل آلمان هستم و داخل یک مغازه ای بزرگ به عنوان سرکارگر کار میکنم یعنی خیلی موقعها مسئولیت این فروشگاه در دستان من است و باید پیش ببرم، فکر کنم اگر اشتباه نکنم روزهای چهارم یا پنجم ستاره ی قطبی بود که صبح ساعتها ی یازده باید کار میکردم و چون قبلش تو این تمرین از خدا خواستم مشتریهای بیشتر بیاند و از ما خرید بکنند و واقعا این اتفاق طوری شد که وقتی داخل مغازه که نگاه میکردم پر از مردم پیر و جوان در هر سمت مغازه مثل مورچه ها شده بودند و همه اونقدر وسایل همراشون داشتن که باورم نمیشد و فقط داشتم میگفتم خدایا شکرت، چون معمولا اونقدر چهارشنبه ها شلوغ نبود۰

    الهی شکرت شکرت سپاس گزارم که این باورها همه چیز رو میسازه۰۰۰

    هر چیزی که بخواهیم ۰۰۰

    واقعا همش یاد استاد میفتم ( اینجا به یاد مثال اره افتادم )۰

    اره خودتون تیز کنید = باور هاتون قوی کنید❤❤

    خداوند میخواهد که ما ثروتمند شویم ۰

    و اتفاق دیگه این بود که همان روز بعد از سرکار که خونه اومدم داشتم روی امور مالیم کار میکردم که چطور میشه با ایده های جدید با نظرهای جدید بتونم پولم و ماه بعد, مثلا تا چهارصد یورو زیاد کنم ،

    اتفاق خیلی خیلی جالبی برام افتاد

    و واقعا خدا رو شکر میکنم که این اتفاقات دارن رقم میخورند، من خودم به غیر از مغازه داخل رستوران ایتالیایی بعنوان گارسون کار میکنم، اون روز رئیس رستوران بهم پیام داد که آیا میتونم فردا کار کنم یا نه، چون داشتم ویدیو استاد رو میدیدم گفتم باشه بعدا جواب میدم، اما بعد از چهار یا پنج ساعت جواب دادم گفتم اره میتونم کار کنم، رئیس رستوران برام نوشت که خیلی دیر شده و نمیخواد یه همکار دیگه ام میاد کار میکنه اما استاد من اینجا از پیامش فهمیدم که با غرور گفت یعنی من نباشم تو جای دیگه کار نمیتونی بری . (اینجا هم که استاد گفت ، خدا میگه از من بخواه بهت بدم’ تو ازم بخواه وظیفه ی منه که بهت بدم ) چقدر این مثالها قشنگ و شیرین هستن خدای من۰

    همان لحظه حرف قشنگتون یادم اومد که گفتین برای هیچ چیزی نگران نباشید و همیشه برای همه چیز فرصت است و اینکه نعمت های خداوند هر روز و هر روز زیاد میشند ،،، من به این جمله استاد باور کردم و به خودم گفتم ببینیم چی میشه ،

    داشتم با همسایه ای که تازه داشت به آپارتمانی که من زندگی میکنم اجاره کرده بودند و از من خواستن که کمکشون کنم،

    من واقعا استاد نظر خاصی نداشتم که چطور خواهد شد که بتونم به پولم ماهانه اضافه کنم من داشتم با شوخی به اقایی که بهم پیشنهاد کمک کرد گفتم میخوام یه جای دیگه هم کار کنم روزایی که بیکار هستم نمیرم مغازه میتونم با شما حداقل کار کنم،

    بعد از دو دقیقه نشد که بهم گفت محمد میخوای ماه بعد بری کار کنی تاریخ 5 و 6 گفتم اره چرا که نه ،،حرفمون و زدیم و قرار شد ماه بعد باهاشون کار کنم و گفت پول خوبی بهت میده تازه شب که اونجا هم میخوابی بهت پول میدن، گفتم مرسی خدایا ، مرسی

    بعد از نیم ساعت همسر اون زن دنبال یکی میگشت که کمکش کنه خودش ادم زحمت کش و مستقل بود ،

    مرده من و معرفی کرد به همسر زن همسایه ی تازه مون که محمد میخواد باهات کار کنه ، اونم شماره ی من و گرفت و گفت بهت زنگ میزنم ،،چون داخل همین ساختمان برای اسباب کشی زنه مردهای زیادی برای کمک امده بودند،

    یک نفر دیگه هم بود داشتیم با هم صحبت میکردیم میگفت من زیاد با بچه های افغانی و عرب و افریقایی کار کردم و هی هر حرفی میشد انشاالله میگفت ،گفت مسلمانم اما من به قول استاد دنبال حاشیه نرفتم ، بعد از نیم تا یک ساعت گفت همکارم مریضه نمیتونه کار بکنهو من حالا تنها هستم سرکار و غیره،،،

    و بلاخره شمارش و داد گفت هر موقع به کمکت نیاز داشتم میتونیم با هم در تماس باشیم ۰

    و به راستی که همان روز سه نفر به من پیشنهاد کار دادن و واقعا مانده بودم چی بگم ، فقط در حال فکر کردن به نعمت های خدا بودم ( به قول استاد نعمت ها خودش زیاد میشن بیشتر از چیزی که بخواهی و من به این باور دارم که برای همه میتونه اتفاق بیوفته)

    و این بود که استاد میگه باور کنید که میشه ، باور های شما هستند که زندگی شما را متحول میکنه۰

    و واقعا خدا را هزاران هزاران مرتبه شکر کردم و متعهد شدم تا با ایمان و قدرت بیشتری بشنیم و روی خودم کار کنم۰

    میخوام بگم که واقعا این دنیا بر اصول و اساس یک قوانین است و این همان چیزی است که من درک میکنم و واقعا دارم با عشق بیشتر سعی میکنم یاد بگیرم و هیچ عجله ای نداشته باشم۰

    سپاس گزارم از استاد عزیزم و خانم شایسته که این همه زحمت میکشید

    دوستون دارم و ممنونم از تمام دوستان گلم که این متن را میخوانند۰

    موفق و سربلند باشید ❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      امامی گفته:
      مدت عضویت: 2756 روز

      سلام عاشقتم محمد جان، چقدر شما خوب قوانین خداوند رو درک کردی و چقدر خوب عمل میکنی و چقدر خوب عجله نداری و چقدر خوب نشانه ها را دیدی و این پیام پر مهر رو برایم نوشتی. عاشقتم و تبریک بهت میگم و تخسینت میکنم به خاطر حضور در دوره شگفت انگیز دوازده قدم. هر روز عشق الهی را تجربه کنی . بابت خلق این اتفاقات زیبا بهت تبریک میگم عشق جان.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      حمیدرضا گفته:
      مدت عضویت: 2120 روز

      سلام و درود آقا محمد عزیز و بچه های عالی و راهنمای عالی

      چقدر شخصیت خوبی برای خود ساختی و چقدر خوب داری پیش می روی. من رو از غفلتی که داشتم بیدار کرد. راستش متوجه شدم، چقدر خدا رو با باور های حقیر خودم ناتوان و کوچک کرده بودم و چقدر وقتی به خدای درونت قدرت می دهی و ارزش و عزت قائل می شوی، چقدر برات می تازه!

      نوشته هات چقدر دلنشین بود.

      دوست دارم :)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    محمد معاوی گفته:
    مدت عضویت: 2660 روز

    سلام به همه عزیزان

    خدایا شکرت که سلامتی دادی

    واقعا به قول استاد یه تناقص هایی باید پیش بیاید که به فکر تغییر باشیم ازته دل خدا رو شاکرم بابت سلامتی چون وقتی کمی سردرد داشته باشم که یه چیز جزئی هستش کل روز رو پکر و بهم ریخته میگذرونم ولی با آموزه های استاد در هر لحظه سعی میکنم حالم خوب کنم، خودم مشغول کاری کنم که کم تر یا اصلا فکر سردرد رو فراموش کنم چند وقته به لطف خداوند و آموزه های استاد با فکر کردن و حرف زدن به آرزوهام و خواسته هام خودم مشغول کنم یا اینکه تو کانال و سایت خانواده دوست داشتنی عباس منش دیدگاه میخونم و کلی انرژی میگیرم و هر چی تمرینه که از کتاب رویایی که رویا نیستند و فایل های رایگان یاد میگیرم انجام میدم و با خودم تعهد کردم تحت هر شرایطی هر روز تمرینا رو انجام بدم البته ناگفته نماند به حرف استاد عمل کردم و از هر چی کانال اخبار و گروه های بدرد نخور زدم ببرو اینستا هم پاک کردم الان فقط کانال عباس منش عزیز دارم

    و باز هم خدا رو صد هزار مرتبه شکر که این مرد بزرگوار رو سر راهم قرار داد و روز به روز دارم بهتر خدا رو درک میکنم و هر روز از خدا میخام ایمانم قوی کنه،شیطان رجیم از دلم دور کنه و روز به روز بهتر و سر حال تر بشم و بهتر قوانین درک کنم و عمل کنم بشون

    به امید روزهایی پر از امید و سلامتی و نشاط و ثروت و خوشبختی برای همه همسفرانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  10. -
    منیره وطندوست گفته:
    مدت عضویت: 2460 روز

    سلام بر فرمانروای کل جهان هستی، خدای بخشایگر و هدایتگر ،

    ودرود خدا بر استاد عزیز پیام اور صلح و آرامش ،جناب استاد عباس منش(چه همخوانی شد این کلمات)

    ودرود خدا برملکه زیبایی ها مریم بانوی عزیز

    و درود خدا بر همسفران راهیان عشق در مسیر الهی عشق و توحید خداوند

    عزیزانم سلام ، من منیره هستم ، میخوام از امروز متعهدانه زندگی جدید خودم از خشت اول بسازم .اره گفتم خشت اول ، چون اون خشت هایی که تو زندگی من بنا شده از من نیست همشون سیاه و کدر شدن و بوی تعفن دارن بوی ناکافی بود و نالایق بودن بوی شرک و بوی جدایی ، بوی وابستگی ،بوی فقر ،

    تموم این خشت ها ، ساخت اطرافیان من بودن ولی من میخوام خودم با دستان خودم و با راهنمایی خالقم این خشت های زیبا و خوشبخو رو بسازم . که عطرش همه جا ببپیچه ، عطر خدا ،

    اره من منیره هستم، به معنی (روشن بخش ،تابان ،نور)عاشق اسمم هستم . و دوسش دارم

    میخوام اینجا از خودم ردپا بذارم و تا روز ی که سفر برگشتم بدونم کی بود م و الان ب بعد کجا هستم .

    رابطه زناشویی من،: داغون، 4ماه نیم که نامزدم منو ترک کرده و خبری ازش ندارمو ازم نیز خبری نگرفته

    مالی: داغون، هیچ پولی در حاضر ندارم فقط 86هزارتومن تو حسابم هست که سود سهام عدالت حسابم بسته ست. نداشتن استقلال مالی، وضعیت مالی م صفر درصد 0%

    سلامتی م کم ضعیف :مغز سرم سردشده به خاطر افکار و اندیشه ها که سرچشمه از اتفاق که برام رخداده . همش تو ذهنم در گیری دارم باهمسرم و خونوداش به خاطر رفتاری بدی که در حق من و خونوادم انجام دادن. باعث یه سری مشکلات جسمی و روحی من شده

    معنوی:کمی ضعیف،به خاطر ناهماهنگی درون

    ی خودم .

    اینارو گفتم تا بعدبه این صفحه برگشتم بدونم کجا بودم و به کجا رسیدم

    من منیره ،اشرف مخلوقات خدا ، میخام به عالیترین جایگاه که حق الهی من هست برسم

    میخام رابطه عاطفی و زناشویی من زیباترین و عاشقانه ترین و کامل ترین رابطه در جهان هستی باشه . میخام باهمه وجودم عشق رو حس کنم

    میخام تو زمینه مالی و ثروتم ، بهبینهایت برسه میخام صاحب حکومت الهی باشم ، ثروتی داشته باشم که خداوند تا به حال به هیچ کس همچنین ثروتی نداده باشه و در کنار این ثروت میخام باعث ثروت افرین بندگان خاص خداوند باشم .

    از نظر سلامتی، میخام همیشه روح و جسم م در صحت سلامتی کامل باشه میخام همیشه در اوج آرامش باشم میخام جسمم شاد و باریک باشه. هرچقد سن م بالاتر میره، روح و جسم مزیباتر و جوونتر و پرانرژی تر و سالمتر ، شادابتر و پر طراووتر باشه

    از نظر معنوی ، میخام نزدیک ترین نزدیک ترین رابطه رو با خدا داشته باشم ، و میخام بشم بنده توحیدی خالص و ناب برای خدا. وصدای خدارو واضح و شفاف بشنوم. وبه شهود والهامتش همچون وحی منزل عمل کنم

    از نظر خویشتن دوستی ، میخام با خودم همیشه در هماهنگی دورنی کامل باشم . و همیشه در لحظه حال زندگی کنم و از مسیر زندگی لذت کامل رو ببرم . میخام عاشق دختر سه ساله درونی خودم باشم

    از روابط اجتماعی و خونوادگی هم ، میخام همه رو بدون وابستگی دوست داشته باشم و اونا هم منو بدون وابستگی دوستم داشته باشند. میخام سرتاسر رابطه م عشق بی قید شرط باشه . وهمه برای همدیگر ارزش و احترام قائل باشیم .

    میخام عشق واقعی رو کاملا تجربه کنم،

    میخام زیباترین رابطه رو که در نگاه خداوند زیباترین و باشکوهترین رابطه ست الخصوص در رابطه عاطفی و زناشویی م تجربه کنم

    میخام خدواند منو به سمت رسالت الهی و واقعی خودم هدایت کنه .

    میخام همه وجودم پر بشه از عطر خدا .

    میخام وجودم بشه طلا، طلاناب و خالص

    میخام عظیم ترین آرامش درونی رو حس و تجربه کنم

    میخام فقط زیبایی‌ها و خوبی ها و موفقیتها و خوشبختی دیگران رو ببینم و تحسین تعریف شون کنم

    میخام بهطور دائم عمر ،افسار ذهنم در دست خودم باشه. فقط به زیبایی ها فکر کنه پ تصویر سازی کنه. فقط اندیشه های پاک و نو زیباد اشته باشم

    میخام همیشه دائم عمر تو مدار آسانی، عشق، ثروت ، شادی، و روابط عالی و فراوونی باشم.

    میخام جز شکرگزارن واقعی خداوند باشم و همیشه ورد زبان م خدایا شکرت باشه، اونم شکر حقیقی .

    میخام بشم انسان قدرتمند و جسور و با عزتنفس و اعتمادبه نفس بالا ،که قدرتشو از خدا گرفته باشه .

    خدایا از اینکه منو در مسیر خواسته هام قراردادی وکمکم کردی و اجازه دادی تاخواسته هام اینجا بدون ترس و قضاوت بیان کنم سپاس گزارم

    استاد عزیزم سپاسگزارم . وعشقی که بین شما و مریم بانو عزیزمون هست هروز بیشتر و بیشتر و پایدارتر بشه.ممنونم که این محیط زیبارو برای ما ایجاد کردین تا ما با خودواقعی مون پیدا کنیم و با درونمون اشتی کنیم.سپاس گزارم

    الهی به امید خودت خدا . سفرم رو با همسفرانم عزیزم اغاز میکنم.

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      امامی گفته:
      مدت عضویت: 2756 روز

      سلام به منیره ی عشق. تو حتما به خواسته هات مبرسی. تو تکه ای خداوندی بسیاز زیبا لایق و ارزشمند. تحسینت میکنم که قدم برداشتی و شجاعتت رو نشان دادی. خداوند به شجاعان پاداش میدهد. عاشقتم امیدپارم خبر موفقیت هایت را بشنوم و تتثیر بگیرم. در پناه الله یکتا به سمت رشد عشق و پیشرفت بیشتر هدایت بشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      حمیدرضا گفته:
      مدت عضویت: 2120 روز

      سلام. منیژه خانم عزیز

      آفرین به تو. چقدر شیر زن که تصمیم به تغییر از درون گرفتی. تغییری که همه آن دست خودت هست و نیازمند کسی نیستی!

      حقیقتا چندین سال پیش، که من از شرکای کاری به علت ورشکستگی جدا شده بودم. فکری ذهنم را مشغول خودش کرد! گفتم چگونه می توانم از لحاظ شغلی و درآمد بهتر شوم! من چه کاری می توانم انجام دهم که از دست من ساخته است! خوب پول که نداشتم تا سرمایه گذاری کنم؟ دفتر نداشتم که … ! فهمیدم که تنها سرمایه خودم ، خودم هستم! پس شروع کردم به سرمایه گذاری روی خودم! خواندن کتاب های موفقیت و اینکه ذهنم را ثروتمند کنم.! و آفرین به تو! خواستم به تو بگویم من همان تو هستم اما بعد چند سال تو! من این مسیر را رفته و نتایج آن را دیده ام. مثلا خانه خریدم! چطور؟! ماشین خریدم! چطور! صاحب فرزند دوم شدم! عشق متقابل من و همسرم هر روز بهتر می شود! دفتر شیک در بالاترین برج و آخرین طبقه محل کارم! و ….

      برو اما با یقین و انرژی و اراده برو! هر وقت افتادی، حتما چیزی نیکو جهت یادگرفتن هست! هر وقت افتادی تنها دستت را دراز کن و با باور اینکه دستان تو را می گیرد و از زمین بلند می کند، شاهانه و قهرمانه برخیز! بدان آن خدا در همان دستان تو، چشمان تو، ذهن تو می تواند راهبری کند . هر وقت راه چاره ای نداشتی، با آرامش بگو، خدایا من به تو ایمان دارم، به دستان یاری گر تو، من این کار را به تو می سپارم و می دانم به بهترین شکل ممکن برایم حل خواهی کیرد. پس آرام باش و نظاره گر قدرت او باش.

      دوست دار تو .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      مهدی حاجتی گفته:
      مدت عضویت: 2054 روز

      قطعا خدای زیبایی که من میشناسم. تو رو به سمت بسیار عالیی هدایت کرده منیره جان. من مطمئنم پایان سفر. منیره یک شخصیت بسیار متفاوت و بسیار جذاب دوسداشتنی مهربون خداگونه و در کل از همه نظر عالی خواهد داشت. با قدرت ادامه بده👌🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: