توانایی تمرکز بر نکات مثبت - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

516 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد فراهانی گفته:
    مدت عضویت: 3874 روز

    سلام به همه دوستان گلم و استاد خوش گلم!

    لذت بردم و ممنون که بازم مثل همیشه مهمترین بخش قانون یعنی توجه روی نکات مثبت است رو بهمون یادآوری کردین…

    یه درخواست داشتم :

    استاد من چند بار ایمیل زدم ولی متاسفانه جواب نگرفتم

    ازتون خواسته بودم در مورد ” کتاب محدودیت صفر ” نظرتون رو بیان کنین.

    چند وقتی میشه که این کتاب و خوندم و به نظرم جزء بهترین کتاب هاییه که تا به حال نوشته شده و من خوندم

    نمیدونم این کتاب و خوندین یا نه ولی خیلی دوست دارم نظرتون رو درباره این کتاب و مفهوم کلی که داخل این کتاب نوشته ( مسئولیت پذیری کامل تمام اتفاقات زندگی و عشق دادن و پاکسازی به همه چیز و همه اتفاقات زندگی مون ) رو برام بگین و خیلی بیشتر دوست دارم فایلی رو براش تو سایت بزارین تا هم من هم بقیه بچه ها ازش استفاده کنیم و لذت ببریم

    بی صبرانه منتظر فایل تون هستم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    احد جعفری گفته:
    مدت عضویت: 4009 روز

    با سلام خدمت همه دوستان و همراهانم و سلام بر استاد عزیزم

    این اولین کامنت من در سایت است ،از زمان آشنایی من با استاد عباسمنش دقیقا 1058 روز می گذرد، حدودا از همان زمان که استاد وب سایتشان را راه اندازی کردند من با ایشان بودم، البته جَسته و گُریخته، من تمامی فایل های استاد عباسمنش( که اکثر آنها دیگر بر روی سایت قرار ندارند) را بارها و بارها گوش کرده ام، تعداد زیادی از محصولات سایت را نیز خریداری کرده ام، دوره املاک، دوره گام به گام تا استقلال مالی ، روانشناسی ثروت 1 ، دوره هدف گزاری .

    خدا را شاکرم که به اهداف بزرگی تا به حال دست یافته ام (البته نه آن گونه که توقع داشتم) ، بزارید برایتان بگویم که چرا این موفقیت ها حاصل نشدند: دوستان قانون قانون است، وقتی استاد می گوید هر چه اهدافتان بزرگتر باشد باید بهای بزرگتری را بپردازد، این شوخی نیست،این قانون کائنات است ، شما نمی توانید اهداف بزرگ داشته باشید ولی به همان گونه قبل زندگی و رفتار کنید، شما را به موفقیت نمی رساند شما باید تمرین کنید تمرین کنید و تمرین کنید، شما باید باورهایتان را تغییر دهید شما باید پاشنه های آشیل تان را پیدا کنید و آنها را اصلاح کنید، من تا چند هفته قبل حاضر نبودم هیچ بهایی را پرداخت کنم، می خواستم به شکل و سیاق قبل زندگی کنم و توقع تغییر داشته باشم ، توقع داشتم که تمرین انجام ندهم و به موفقیت برسم، بله من آن اشتیاق سوزان را برای رسیدن به اهدافم نداشتم ،من به قوانین ایمان نداشتم ، من می خواستم به اهدافم برسم ولی هیچ بهایی را برای آن در نظر نگرفته بودم ، به قول استاد دانسته ها برایمان کاری انجام نمی دهند باید اقدام کنیم باید کاری کنیم که این دانسته ها در مقام ناخودآگاهمان تجلی پیدا کنند، تا کم کم باورهای قدیم جای خود را به باورهای قدرتمند جدید بدهند.

    ولی بالاخره به آن نقطه عطف رسیدم ،چیزی در درونم گفت دیگر بس است بیا و دوباره شروع کن،این بار به گونه ای متفاوت و با تعهدی متفاوت، سرتان را به درد نیاورم من شروع کردم……

    دوره هدفگزاری را که حدود یک سال و نیم پیش تهیه کرده بودم و بارها و بارها تا اواسطش رفته و رهایش کرده بودم را شروع کردم و متعهد شدم که دیگر این بار باید ادامه دهم باید متعهد شوم به انجام تمرینات باید تغییر کنم، من در حال کار مداوم بر روی خودم هستم تمرین می کنم،شکرگزاری انجام می دهم، باورهای تضعیف کننده ام را مشخص کرده و بر روی آنها کار میکنم، تجسم انجام میدهم و…. و منتظر اتفاقات عالی و فوق العلاده در زندگی ام هستم .

    این دیدگاه را به دو دلیل برایتان نوشتم :

    1- این خود یکی از تمرینات من است ، می خواهم با تمامی دوستانی همراه باشم که تغییرات فراوانی را در خود و در زندگیشان ایجاد کرده اند و من نیز خود را با این فرکانس مثبت و عالی همراه کنم و در روزهای آتی برایشان از نشانه ها و الهامات و موفقیت هایم بنویسم .

    2- به دوستانم یادآور شوم که دانسته های شما تغییری محسوسی در زندگیتان ایجاد نمی کند پس دست از آن بشویید و اقدام کنید تا زندگیتان تغییر کند ….

    در پناه خداوند مهربان ، شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        حامد علیپور گفته:
        مدت عضویت: 3927 روز

        سلام خانم دنیای آرامش

        من داشتم نظرات محصول روانشناسی ثروت 3 رو می خوندم که به سوال شما برخوردم که پرسیده بودین که کتاب هایی که استاد معرفی کرده اند را برایتان معرفی کنیم هرچند اگه صدتا باشه

        من خودم کتابهارو خیلی هاشو دارم و اسماشونو نوشتم پس براتون اسماشونو می نویسم و امیدوارم که جواب سوال صادقانه تون راضی تون بکنه.

        و توضیحات به یاد ماندنی استاد رو در مورد کتاب ها هم برا خودم نوشته بودم که برا شما هم میفرستم.

        ) کتاب های فوق العاده که شنیده ام:

        1٫ گفتگو با خدا1

        2٫ چهار اثر از فلورانس اسکاول شین

        3٫ رویاهایی که رویا نیستند عباس منش

        4٫ بنویس تا اتّفاق بیفتد

        5٫ راز ذهن میلیونر هارواکر

        6٫ آیین دوست یابی دیل کارنگی(روابط)

        7٫ به سوی کامیابی1 ( هماهنگی ارزش ها با اهداف )آنتونی رابینز

        8٫ بیاندیشید و ثروتمند شوید ناپلیون هیل ( در مورد ارتباط و کمک گرفتن از خود برترتان-این کتاب انقدر ارزشمند هست که حیفه بگم کدوم فصلشو بخونید.)

        9٫ چهار میثاق از سرخ پوستان تولتک(قدرت کلام کتاب بسیار بسیار خوبی ست )

        10٫ The scince of getting rich (علم ثروت) –والاس وترز-کتابی که در فیلم راز خانم استرهیکس آن را باز کرد و شروع کرد به ادامه برنامه (خدا بیشتر از شما می خواهد که ثروتمند شوید.)

        11٫ از حال بد به حال خوب نوشته دیوید برنز-روابط عاطفی و عشقی

        15٫ نیروی حال (جهت بی ذهنی- عالی مال یک ثانیه ش هست)

        17٫ کیمیاگر-پایلو کویلو( در مورد نشانه هایی که خدا مارا در مسیر اهداف راهنمایی می کند)

        18٫ پیشگویی آسمانی ( نشانه ها )

        20٫ تجسّم خلّاق ( نوشته شاکتی گاواین – بسیار خوب است )

        21٫ جهان هولوگرافیک- نوشته مایکل تاپیک( در یک دانه شن تمام آگاهی های کیهان وجود دارد)

        22٫ بخواهید تا به شما داده شود ( ask and getting rich) فیلم راز با این تمام می شود و کلا بر اساس این کتاب ساخته شده است.

        23٫ قدرت فکر ژوزف مورفی( سوال کردن در شب )

        24٫ راهنمای درون( بهترین نوشته استر هیکس- هماهنگی با انرژی منبع)

        25٫ اثر مرکب ( خارق العاده ست )

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
          مدت عضویت: 4020 روز

          سلام دوستان گرامی

          می خواستم از این نظر بگذرم و چیزی ننویسم اما نتوانستم زیرا نتایجی که گرفته ام و تجربه ای که داشتم ام مرا وادار به نوشتن نمود.

          من اکثر این کتابها را خوانده ام. برخی مثل کیمیاگر و راهنمای درون را چندین بار و برخی را نیز تا انتها تمام نکردم زیرا نتوانستم به آن کتاب ارتباط پیدا کنم.

          دلیلش این بود که من تمامی محصولات استاد عباس منش و تمامی فایلهای رایگان را بارها گوش داده ام. برخی را بارها برای خودم نوشته ام و به برخی بسیار فکر کرده ام و ساعت ها با استاد در باره آن قوانین صحبت کرده ام.

          به همین دلیل نتوانستم از جایی با برخی از این کتابها ارتباط برقرار کنم زیرا نویسنده با باورهای خودش که البته باور قدرتمند کننده ای نبود، عاملی را در موفقیت اصل می دانست که پذیرشش موجب ساخته شدن باوری محدود کننده می شد.

          من به این دلیل نتوانستم ادامه دهم، زیرا قوانین کیهانی را از استاد خوب آموخته ام. هرچند که این آموزش هرگز تمامی ندارد و هرچند که باید هر روز و هر لحظه آنها را تکرار کنم و به خودم یادآوری کنم و در رفتارم جاری سازم.

          خصوصا برخی از این کتابها مثل اثر مرکب را استاد پیشنهاد نمی دهد.

          منظورم این است که خیلی فرق می کند شما داستان موفقیت افراد را از فردی بشنوی که خودش استاد قوانین کیهانی است و سالها برای رسیدن به این شناخت، وقت گذاشته است.

          زیرا فردی مثل استاد عباس منش که قانون را می داند و از آن نتیجه گرفته است و به آن ایمان و باور دارد ، همواره با این باورهای قدرتمند کننده در حال تجزیه و تحلیل دلایل موفقیت است.

          فردی مثل استاد عباس منش که قانون فرکانس را می شناسد و ایمان دارد که زندگی هر فرد به خاطر فرکانس ها و باورهایش است، هرگز این نگاه را ندارد که ممکن است یک عامل بیرونی هم مهم باشد، به همین دلیل در بررسی الگوهای موفق، با وسواس زیاد و با ذره بین قوانین کیهانی آن دلایل را آنالیز می کند تا خودش و شنونده، دچار اشتباه نشود.

          اما به شما که در دوره روانشناسی ثروت3 هستید، پیشنهاد می کنم تا پایان این دوره هرگز هیچ کتاب و روش و آموزش دیگری غیر از آموزش های استاد را دنبال نکنید

          زیرا جاهایی هست که با تناقض هایی روبروی می شوید و انرژی و تمرکز شما به جای اینکه بر مسیر و بر ساختن آن باورهای قدرتمند کننده باشد، بر ثابت کردن این می گذرد که کدامیک درست است.

          و از آنجا که نهال باورهای قدرتمند کننده ای که ساخته اید، بسیار ظریف و شکننده است ،نیاز به یک محیط ایزوله و عاری از هر چیزی دارد که می تواند به آن آسیب بزند.

          پیشنهاد می کنم خودتان را در این محیط ایزوله تا آن اندازه نگه دارید که این نهال به اندازه ای قدرت بگیرد ه بتواند خودش را سرپا نگه دارد و هنگام برخورد با مواردی اینچنینی، باور قدرتمند کننده را از باور محدود کننده تشخیص دهد و فورا به جای جستجو در درستی این یا آن، تمرکزش را روی باور قدرتمند کننده بگذارد

          موفق و سلامت باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          • -
            حامد علیپور گفته:
            مدت عضویت: 3927 روز

            سلام

            بسیار سپاسگزارم از پاسختون و من هم موافقم که با برخی از این کتاب ها نتونستم ارتباط بگیرم.

            و توصیه تون رو راجع به کنار گذاشتن هر مطالعه ای خارج از صحبت های استاد کاملا خودم هم بهش رسیدم و با توصیه شما مطمعن شدم که این راه درسته و همین کار را خواهم کرد.

            باز هم ممنون از پاسختون

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            دنیای آرامش گفته:
            مدت عضویت: 3385 روز

            سلام گروه تحقیفاتی عباس منش ..سپاسگزارم از راهنماییهای شما….خیلی دلم میخواد راه استادو ادامه بدم و یه جمیلم فرستادم واسه خانم شایسته گفتم اگه بخوام فقط اموزه های استادو به کار ببرم مثل کپی کردنه که خودتون فرمگدین حرام و غیر مجازه و به خاطر همین تصمیم گرفتم که کتابهای استادو بخونم …ینی کتابهایی که ایشون خوندن ..اما خب با توجه به راهنماییهای شما صبر میکنم تا این یک سال بگذرد و از طریق الهامات نشانه ها را دریافت کنم …اما به شدت دلم خواهان ادامه دادن راه استاد هست اما فقط اموزه های ایشان را بلدم که به همه یاد بدم ..بازهم سپاسگزارم

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          دنیای آرامش گفته:
          مدت عضویت: 3385 روز

          سلام اقای علیپور دوست عزیز…بسیاااااار بسیااار سپاسگزارم که وقت گذاشتین و به سوال من جواب دادین …از ته دلمممم براتون دعا کردم که دوره روانشناسی ثروت سه رو تهیه کنین و ان شالله هرجا که هستین در پناه الله یکتای مهربان شاد،سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید ….

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            حامد علیپور گفته:
            مدت عضویت: 3927 روز

            سلام خانم دنیای آرامش

            در ابتدا فعالیّت فوق العاده شمارو بهتون تبریک میگم.

            و ممنون بابت آرزوی خوبی که برام در مورد بسته ثروت 3 کردین.

            و خوشحالم که جواب سوالتون رو گرفتین و البته با توضیح گروه تحقیقاتی برامون واضح شد که چه کار کنیم.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        احد جعفری گفته:
        مدت عضویت: 4009 روز

        سلام و درود بر شما دنیای آرامش عزیز

        امیدوارم که خیلی زود نشانه ها برایتان اتفاق بیفتد و شاهد اتفاقات بی نظیر باشید، به خاطر داشته باشید که تنها و تنها تمرین ،به قول استاد باورهای محدود کننده مثل سیمان به مغز ما چسبیده اند و با عزمی راسخ باید آنها را جایگزین کنیم با باورهای قدرتمند کننده، خداوند پشت وپناهتان (با تمام وجود ایمان دارم که نتیجه تلاشتان را می بینید) .

        شاد و پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    محمدحسین محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3222 روز

    سلام دوستان

    امروز صبح که سحری خوردم و اذان گفتن نماز خوندم و طبق معمول(البته توی ماه رمضون) اول یکم به مطالعه کتاب پرداختم بعد خواستم بخوابم اما نمیتونستم بخوابم

    تو همون لحظه از جام بلندشدم رفتم توی بهارخواب هوا خیلی خوب بود یعنی عالی بود. انگار همیشه جلوی چشمم بود ولی ندیده بودمش واقعا عجیب بود حسش…

    بعدش تصمیم گرفتم مراقبه انجام بدم بااینکه مراقبه عادت من نیست ومسلما خود منطقیه ما در برابرش مقاومت میکنه ولی انگار احساسم مصمم تر از این حرفا بود وقتی توی حالت مراقبه تو بهارخواب قرار گرفتم و چند دقیقه ای که گذشت باورم نمیشد صدای بارونو میشنوم اونقدر این صدا گوش نواز و زیبا بود انگارکه برای اولین باره صداشو میشنوم باورم نمیشد ضربان قلبم به شدت بالا رفته بود احساس شکرگذاری تو ذره ذره بدنم پر شده بود و خوشحالی بی حد و به طور خلاصه حس عاااااااااالی (خدایا واقعا شکرت)

    نمیدونم شاید این حرف کلیشه ای شده باشه ولی انگار ناشنوایی بودم که برا اولین بار میشنوه…اونقدر این حس خوب بود که نمیخواستم دست از مراقبه بردارم ولی وقتی شنیدم که شدت بارون داره کمتر میشه چشمامو باز کردم البته ناگفته نمونه زمان بارش بارون تقریبا کوتاه بود ولی توی اون لحظه ها واقعا حس یکی شدن با منبعو داشتم که قبلا فقط درموردش شنیده بودم…توی اون مدت خیلی حاااااال کردم چون عشقو حس میکردم…

    بعد از مراقبه حس قدرت میکردم که البته الانم دارم و حس میکردم نمیتونم به چیزای منفی توجه کنم و فقط عشقو به خودم حس میکردم…

    فکر کنم یکی از بهترین کارایی که میشه برای تمرکز بر روی چیزای مثبت کرد یکی شدن با خودت و منبعته که این کار از طریق مراقبه صورت میگیره چون احساس قدرت و عشق میکنی…

    استاد این حرفم فقط برای شماست

    دوتا فایل قبلیتون عاااااااالی بود میخوام بگم وقتی دیدمش چی شد…

    وقتی گفتین دانایی مهم نیست و یکم توضیح دادین من اولش مقاومت کردمو گفتم من که برای افزایش دانایی اینکارو نمیکنم ولی بعدش به خودم گفتم ببین بیا با خودت روراست باش تو الان کمتر از یکساله استادو میشناسی و اگه الانم تغییر کنی زیاد زمان از دست ندادی یه مدتی به کارایی که میکردم دقت کردم فهمیدم اصلا فققققط برای دانایی فابلهای شمارو میدیدم و کتاب مطالعه میکردم تا اثبات کنم که اره منم میدونم یا به قول شما اره منم تغییر کردم و هرچیز دیگه ای…

    اولش ناراحت کننده بود چون حس میکردم تلاشمو هدر دادم ولی از طرفی خداروشکر میکردم که الان اینو فهمیدم و هنوز اول راهم…خدامیدونه اگه این فایلتون نبود من تا کی نقش بازی میکردم و تغییر نمیکردم…خداروشکر که هستین.

    خدانگهدار انشالله خدا به هممون موفقیتی بده که فکرشم نمیکنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      احد جعفری گفته:
      مدت عضویت: 4009 روز

      سلام دوست عزیز ، نماز و روزه هاتون قبول

      درود بر شما که با تمام مقاومت هایی که ذهن منطقیتون در برابر تغییر داشت بالاخره بر اون فائق شدید و شروعی دوباره داشتید.

      امیدوارم که شاهد موفقیت های زیادتون باشیم .

      در پناه خداوند منان شاد و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امیرحسین ادیبی گفته:
    مدت عضویت: 2908 روز

    سلام استاد عزیز

    تواناییِ تمرکز بر نکات مثبت

    همین اول بگم که چقدر این تصویر و این منظره ای که توش قرار گرفتید زیباست و روح آدمو جلا میده…چقدر زیباست چقدر زیباست این طبیعت پشت سرتون…چقدر زیباست این دریاچه و این چمن های سرسبز و درخت های اطراف…واقعا بینظیره…خیلی زیباست…خیلی زیباست…و تیشرت شماهم خیلی قشنگه…اون زبون قرمز خیلی باحاله…خلاصه این صحنه و این منظره بی نهایت زیباست…

    این فایل در مورد توانایی توجه بر زیبایی ها و نکات مثبته و چقدر خوبه که مردم اونجا همینجوری و بدون تمرین نگاهشون به جنبه های مثبت همه چیزه…تحسین برانگیزه که این مردم در برخورد با افراد، سعی میکنن به ویژگی های مثبتشون تمرکز کنن و خوب ببینن اون فرد رو…آفرین به این مردم

    و چه نکته ی مهمی گفتید که دلیل این موفقیت ها و حال خوب اون کشور و ثروتش، سالم بودن کانون توجه افراده…

    و چه رئیس بانک خوش برخورد و خوش اخلاقی که با دیدن شما اومد بیرون و تحویلتون گرفت و سلام و احوالپرسی کرد…چقدر این برخورد با مراجعه کننده ها خوبه…آفرین به این فرهنگ و این عشق ورزیدن ها، حتی به کسایی که نمیشناسن…تحسین برانگیزه واقعا

    و چقدر این افراد بها میدن به این موضوع که توجه کنن به مثبت ها…همینکه رئیس بانک میاد و خودش ارتباط برقرار میکنه و بعد که میفهمه ایرانی هستید چه واکنش فوق العاده ای داره…با اینکه اسرائیلیه، اما تمرکز کامل میزاره روی نکات مثبت، اونم نه فیک…بلکه با احساس واقعیش خودش…و میگه که ته دیگ خوردم خیلی خوشمزه بود، غذاهاتون خیلی خوشمزه ست، شما کشور متمدنی هستید و داریوش و کوروش رو دارید، شما مهمون نوازید و در خونتون بازه، همه چیتون پشتوانه داره و هویت داره همه چیزتون…

    و استاد واقعا حقیقت رو گفتید که ما ایرانی ها نمیتونیم خودمون رو اینجوری معرفی کنیم…واقعا بنظر من از 10 نفر ایرانی بپرسی نکات مثبت کشورت رو بگو بعید میدونم اینارو بگه و اصلا شاید اینارو نکات مثبت به حساب نیاره…

    آفرین به اون آقا که یک کشوری که شاید بزرگترین دشمن کشورش باشه رو اینقدر خوب و با تمرکز روی نکات مثبتش معرفی میکنه…مگه میشه واقعا؟

    استاد من از خودم پرسیدم، اگه من با یک اسرائیلی مواجه شدم، و خواستم نکات مثبت کشورش رو بگم، آیا چیزی میدونم و چیزی بلدم اصلا؟

    اصلا به صورت ناخوداگاه اسم اسرائیل که میاد همه یاد بدی و جنگ میفتن و نگاه بدی دارن..اصلا اسمش برای خیلیا ترسناکه و بده

    و استاد من برای اولین بار توی عمرم رفتم سرچ کردم ببینم این اسرائیل اصلا چه شکلیه…و استاد واقعا زیبایی های خودشو داره…

    خود شهر تل آویو بسیار بسیار زیباست، ساحل خیلی قشنگی داره…واقعا ساحلش بینظیره…من نمیدونستم یک شهر ساحلیه…اما تل آویو ساحلیه و بسیار هم زیباست ساحلش…شهر خیلی مدرن و نو ساز با برج های واااقعا هیولا که خیلی بلنده…خیابونا خیلی قشنگن…ساختمونا خیلی قشنگن…و استاد شاید باورتون نشه، خیلی شبیه به سواحلی که شما تو فایلاتون نشون میدادید بود…

    شهر حیفا بازم بسیاز زیبا بود، این شهرم ساحلیه و خیلی هم سرسبزه…خیلی زیباست…

    یه عالمه نمادهای مذهبی داره…آرامگاه حضرت داوود و زکریا اونجاست…و یه عکس دیدم که صد سال پیشِ تل آویو رو با 2020 مقایسه کرده بود و اون زمان یک بیابون بود بدون هیچ چیزی واقعا ولی الان بسیار بسیار شهر مدرنی شده و برج های آنچنانی داره…دقیقا مثل دبی که 100 سال پیش بیابون بود ولی الان بسیار مدرن و زیباست…

    استاد نگاهی که ماها به اسرائیل داریم، دقیقا مثل نگاهیه که اکثر مردم جهان به ایران دارن…ایران کاملا زیبا و در صلح و فوق العادست، یه عالمه زیبایی داره، زیباییهاش حد نداره…اما اکثر مردم جهان بخاطر همون دیدگاه منفی سیاسی فکر میکنن ایران جهنمه…در صورتی که مایی که تو ایرانیم اصلا متوجه نمیشیم چی میگن…

    اسرائیل هم همینطور، ماها فکر میکنیم اونجا جهنمه و بدترین جائه و وحشتناکه…در صورتی که شاید به افراد ساکن اونجا بگیم ایرانیا این نظر رو نسبت به شما دارن اوناهم مثل ما هنگ کنن…

    دقیقا همینه…اونجا هم بسیار زیباست..در صلحه…داره زندگیشو میکنه… اما نگاه اشتباه همه چیو خراب میکنه

    یا مثلا استاد ما میبینیم که مثلا یک سرمربی فوتبال برای اولین بار میاد ایران سرمربیگری کنه، و وقتی میاد و از نزدیک میبینه که حقیقت چیه، بعد از یه مدت طولانی که میره از ایران…همه جا میگه که ایران واقعا زیباست و خیلی مردم خوبی داره و مردم با عشقی داره و یک جای فوق العادست…در صورتی که شاید قبل از اومدن به ایران کاملا مخالف این نگاه رو داشت و این تجربه رو خیلی میبنیم ما…خیلی از افراد اومدن ایران و تاااازه فهمیدن که بابا اینجا که خیلی قشنگه…

    اما این رسانه و این جو دادن ها و ورودی های منفیه که همه چیو خراب میکنه…

    و استاد به حرف شما میرسم دوباره که هرکسی که درگیر مسائل سیاسیه، خواب آروم هم نداره…واقعا همینه…کسی که تمام دنیارو وحشتناک ببینه معلومه که یک لحظه هم آرامش نداره… و باید کاملا مسائل سیاسی رو حذف کنیم، رسانه رو حذف کنیم…

    و آفرین به اون رئیس بانک که با وجود اینهمه نگاه منفی نسبت به ایران، نگاه مثبتش رو حفظ کرد و حقیقت رو دید، نه رسانه هارو…آفرین بهش واقعا…با اینکه اسرائیلی بود…واقعا تحسینش میکنم بخاطر این قدرت درونی و حال خوبی که داشت…

    و چقدر با خودش در صلح بود که همدیگرو در آغوش گرفتید…چقدر خوبه که آدم از اینچیزا مطلع میشه…

    نگاه و کانون توجه ماست که داره زندگی مارو رقم میزنه…ما میتونیم همه چیز رو در زیباترین حالت ممکن ببینیم و زیباترین حالت هارو هم جذب کنیم…

    و نگاهمون رو پاک کنیم از تمام این برچسب ها و تعاریفی که به ما خوروندن نسبت به کشور های دیگه و قومیت های مختلف…

    اینا دقیقا مثال بارز شستشوی مغزیه…چون ما در برابر رسانه هایی هستیم که هرجوری که اونا دوست دارن به ما خوراک میدن در مورد همه چی و اگه ما در معرض اینا قرار بگیریم همونارو هم جذب میکنیم…واقعا رسانه و شبکه ها اجتماعی و خبری بدترین سمه برای موفقیت…برای دیدن واقعیت…

    نگاهمون رو زیبا کنیم در مورد هر فردی که میبینیم، در مورد کل مردم جهان…قضاوت نکنیم مردم رو…دوسشون داشته باشیم…و اگه جهان رو زیبا ببینیم، وجه زیباش رو هم دریافت میکنیم…

    دلمون رو از آلودگی ها و کینه ها و نفرت ها پاک کنیم..مردم رو دوست داشته باشیم…برای همه ارزش قائل باشیم، همونطور که برای خودمون ارزش قائلیم…هر دیدگاهی که احساس نفرت و خشم و بد میده رو رها کنیم و از نو بسازیم دیدگاه خودمون رو…

    هرچی به ما میگن رو باور نکنیم و در زیباترین حالت ببینیم افراد رو و زیبایی هاشون رو تایید و تحسین کنیم…چون اوناهم مثل ما بنده های خدا هستن و جزئی از وجود خدان…پس حتما ارزشمند و دوست داشتنی هستن…همونجور که ما بدون تردید ارزشمند و دوست داشتنی هستیم…

    و استاد واقعا چطور میشه که شما هرجای میرید همه بهتون عشق میورزن و محبت میکنن بهتون…بدون اینکه اصلا بشناسن شمارو…احترام میزارن بهتون…بدون اینکه بدونن کجایی هستید و اصلا اهمیت هم نداره براشون این موضوع ها…خیلی جالبه که وقتی وارد بانک میشید این برخورد رو دریافت میکنید…

    و این بخاطر کانون توجه سالم و پاکه…اینکه فقط زیبایی هارو تحسین میکنید و میبنید و ذهنتون رو به روی اخبار و منفی ها بستید کاملا…

    قانون اینه که اگه به زیبایی ها و عشق ها توجه کنیم همون رو دریافت میکنیم و هدایت میشیم به سمت زیبایی ها و عشق ها

    اما کسی که به بحث ها و درگیری ها و اخبار توجه کنه، هدایت میشه به همون چیزا…

    در جهان هرچیز چیزی جذب کرد، گرم گرمی را کشید و سرد سرد

    قسم باطل باطلان را می کشند، نوریان مر نوریان را جاذبند

    همه چیز رو از نقطه نظر زیبایی و عشق و محبت ببینیم، و در پاسخ به این فرکانس جهان هم زیبایی ها و عشق ها و محبت ها وارد زندگی ما میکنه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    علی یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 3785 روز

    سلام میکنم به استاد گرانقدر و دوستان جدید و قدیمی خودم در این خانواده گرم و صمیمی و افتخار میکنم که چنین دوستانی دارم

    من طی تصدیق از صحبتهای استاد عزیز به این نکته اشاره میکنم که فرکانسهای ما وضعیت ما را ایجاد میکنه و فرکانسهای جمیع مردم کشور ما وضعیت کشور ما را

    ما باید ابتدا از خودمان شروع کنیم و این قانون میتوز را از خودمان شروع کنیم

    افتخار میکنم به استاد عزیز که بعد از کار کردن روی خودش و بعد از گرفتن نتایج عالی اونو بین ماتقسیم کرد و این خانواده چند هزار نفره را بوجود آورد و این خط فکر استاد همچنان ادامه خواهد داشت تا جمیع بیشتری از مردم نه تنها کشور بلکه دنیا از آن آگاه بشوند و دنیای زیباتری برای تک تک ما رقم بخورد.

    به تازگی خودم هم درگیر این فکر بودم که آری فکر منفی من هم به مانند ویروس در حال تکامل شیوع پیدا میکنه بین اذهان زیادی و فکر به فکر میچرخه و فقط سختی ها و درجازدن ها و نرسیدنها و قر زدنها را در جامعه زیاد میکنه.

    پس تصمیم محکمی گرفتم در مراقبت از صحبت کردن هام که چه خط فکری دارم برای جمع ایجاد میکنم و

    خدا را شاهد میگیرم هر زمانی که خط فکر منفی به یک جمع دادم و یا یک خط فکر منفی را تصدیق کردم از ته دل ناراحت میشوم و احساسی مثل صدمه جسمی هست که به یکی میزنم و این را مدیون عزیزمون سید حسین عباس منش هستم که اینچنین مرا آموزش داد تا آمیزه ای از وجودم شود.

    اگر تک تک مردم ما مراقب صحبتها و عملهای خودشون باشن اتفاقات زیبایی در حال پیدایش خواهد بود فقط باید از این تصدیقهایی که هیچ فکری پشتش نیست دور شویم و به هر حرف و عملی فکر کنیم و دلیل انجامشو از خودمون بپرسیم.

    ببخشید که این کلماتو در این محفل با فرکانس مثبت مینویسم :

    بی حوصلگی رانندگان پشت چراغ قرمز-خجالت از بستن کمربند ایمنی بخاطر فرهنگ مسخره کردن-توی صف زدن بعنوان زرنگی و بدتر از اون تعریف کردنش-راه ندادن به همدیگه-فحش در عموم-هل دادن و شلوغ کردن برای گرفتن شام محرم و…

    این مثال ها که باشه جای مردم سخت تر میشه، هر چند تویی که فرکانست عوض میشه و کائنات توی بهتر را به جای بهتری سوق میدهد اما باید وظیفه ای بدونیم بر دوش خودمون و آگاهی ایجاد کنیم و هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتد جز با شروع از خودمون و انتقال این رفتارها به هر جمعی که روبرو میشویم.

    یک ماه پیش داستان جالبی برای من در دفترم اتفاق افتاد.

    من و برادرم که با هم شریک هستیم و از آموزه های استاد همچنان استفاده میکنیم این را یاد گرفته ایم که هر کس از ما سوال کرد خوب بازار چطوره؟ سریعا جواب بدیم خوبه یا فروش داشتی؟ آره شکر خدا فروش خوبی داشتیم یا اوضاع خیلی خرابه نه؟ نه اتفاقا پروژه و کار خیلی زیاده و …

    مشتری داشتیم که از این دست سوالات از برادرم در غیاب من کرده بود و وقتی این جوابها را از برادرم شنیده بود بسیار تعجب کرده بود. آخه اون بنده خدا با هر فروشنده ای مراوده داشته از اوضاع بد و شکایت و ناله برخورد داشته و این براش تعجب آور بود که بر خلاف خیلی از مردم و آنچه که تلوزیون میگوید و یا از هر جمعی می شنود ، اینگونه از ما بشنود.

    بعد از چند روز برای تسویه حساب پیش من اومده بود و در قسمتی از صحبتها بر حسب عادت بدی که اکثریت داریم خوب اوضاع بازار چطوره و … از من پرسید و باز همون جوابها را از من شنید و باور کنید چهره شاد و متعجب این شخص هیچ موقع از یادم نمیرود که اگر همه مینالند پس اینها چی میگن و بسیار از رفتار و برخورد ما خوشش اومد و ما را تحسین کرد

    و من پیش خودم گفتم آره این درسته شیوع فکر مثبت چیزی که مردم ما بهش نیاز عمیق دارن

    ما از خودمون شروع کردیم و همچنان این راهو ادامه میدیم و از همه شما دوستان عزیز میخوام که راه پر امید و سبز استادو ادامه بدید تا دنیا جای بهتری برای ما و فرزندان ما باشد

    به امید تکامل و صعود من و تک تک شما عزیزان از قید و بند باورهای…

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 3755 روز

    با سلام خدمت شما برادر عزیزم و راهنمای محترمم که حرفهای شما رو تا به حال از انسانهای اطرافم نشینده بودم.و متشکرم از خدا برای این آگاهی. من قریب به دو ساله که عضو گروه شما هستم و همیشه در تلاش برای تغییر بودم ولی تو این مدت نتوانسته بودم احساسات بد رو از خودم دور کنم و هر روز طبق قانون این احساسات در من قویتر میشدند و باعت بیماریهای جدید و افسردگی شدیدتر در وجود من میشدند. استاد گرامی من همیشه تو یادداشتهای قبلیم از پدرم مینالیدم و اون رو باعث بسیاری از باورهای اشتباه خودم میدیدم و اونقدر کینه و نفرت داشتم که به دیگران هم ترویج پیدا کرده بود و خودم تمام تلاشم رو برای دوست داشتن آدما میکردم ولی همه چیز برعکس میشد و احساس میکردم همه بیشتر و بیشتر دارن ازم دور میشن و این مورد بیشتر آزارم میداد و مریضم میکرد تا اینکه به جایی رسیدم که احساسات بد مثل هشت پا دورم پیچیده بودند. یه سوال مهمی که از خودم میپرسیدم این بود که اون چه باوریه که نمیزاره آگاهیهای تو به مرحله اجرا دربیان و هر روز داری ملولتر میشی. وای چه باور عمیقی:-( و درواقع از خدا میپرسیدم من باید چی رو تغییر بدم. استاد من بعد از خوندن فصل دوم رویاهایی که رویا نیستند پی بردم که من آن باورهارو آفریدم و دنیا داره در جهت اثبات هرچه بیشتر این باورهام به من کمک میکنه. و این کلیدی بود که قفل صندوق باورهای زیبا رو برای من گشود. و تازه فهمیدم دنیا چه خبره. آرامش خاصی دارم. البته گاهی همون افکار پلید خودشون رو نشون میدم. ولی مهم این است که من باور کردم که نجات پیدا کردم. من با واژه هام با جملات تاکیدی مثبتم.با تمرکزاتم و با توجهم به اینکه از راه منحرف نشم دیشب رو عالی خوابیدم . عالی. و این مسیر رو به جلو رو ادامه میدم. استاد میدونم این دیدگاه رو میخونید. من یک شبه ایمان پیدا کردم که پدرم مرد بزرگیه. چون تو نوشته های ده سال پیشش یه لیست پیدا کردم که توش از داشته هاش سپاسگزاری کرده بود و اگر منو برادرم در مقابلش واکنش نشون میدادیم بخاطر ضعف خودمون بوده. چون بزرگیش حس حسادت داشت برای ما.

    استاد یک شبه هم میشه باوری رو تغییر داد ولی با احساس عمیقی که به ضمیر ناخوداگاه میدی.استاد من باور کردم که میتونم بایه راهکار ساده و کلی که شما بارها تو فایلهای صوتی گفتید زندگیم رو کم کم به بهشت تبدیل کنم. اعتماد به نفسم رو بالا ببرم . کلید شما این بود که با کنترل باورها در هر لحظه احساستون رو خوب کنید. و درواقع گفته بودبد آدمهای موفق در هر لحظه احساسشون رو کنترل میکنن.

    من پذیرفتم که ذهن بیماری داشتم و الان در حال درمانم. و بسیار این بازی تغییر باورها رو دوست دارم. و ازش لذت میبرم. ممنونم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    مرتضی شادمان گفته:
    مدت عضویت: 3330 روز

    سلام خدمت دوستان گرامی و همچنین استاد عزیز.

    اتفاق جالبی برام افتاد. یک ساعتی بود که داشتم مطالبی از یک کتاب در ارتباط با فیزیک کوانتوم، انرژی و فرکانس و قدرت ارتعاش شخصی میخوندم که نویسنده در بخش مقدمه کتاب گفته “هنگامی که بین مقاطع خواندن کتاب، روی موضوعی مکث و کمی تأمل می کنید، بینش های شهودی ممکن است به ذهن آیند. هنگامی که در دنیای بیرونی هستید، ممکن است تجربیاتی رخ دهند که به فصلی که دارید می خوانید مرتبط اند” و در فصل بعدی دقیقا روی یک جمله ای در کتاب با این عبارت که: “کل دنیای بیرونی و شکل های آن، اثری از دنیای درونی هستند” چند دقیقه ای متمرکز شده بودم. خصوصا به این فکر میکردم که استاد همیشه روی این موضوع تاکید دارن که ما هر لحظه در حال ارسال چه فرکانسی هستیم و به این موضوع فکر می کردم که این یک ساعتی که داشتم در ارتباط با فرکانس و ارتعاش مطلب میخونم و روی رفتارهای خودم و اتفاقات زندگیم متمرکز بودم در حال ارسال چه فرکانس هایی بودم!!؟؟ تو این افکار غوطه ور بودم که یه لحظه پیامی روی تلگرامم اومد و دیدم از کانال استاد هست و باز کردم و خوندم و نتیجه جالب بووود. استاد کامنت دوست عزیزمون آقای احمد طباطبایی رو در کانال گذاشتن که دقیقا در ارتباط با همون موضوعی بود که در حال مطالعه و فکر کردن بهش بودم و یه لحظه دوباره یاد جمله اول افتادم که “هنگامی که بین مقاطع خواندن کتاب، روی موضوعی مکث و کمی تأمل می کنید، بینش های شهودی ممکن است به ذهن آیند. هنگامی که در دنیای بیرونی هستید، ممکن است تجربیاتی رخ دهند که به فصلی که دارید می خوانید مرتبط اند”. برای من که عجییییب مرتبط شد. در حال خوندن مطالبی با موضوعیت کامنت آقای طباطبایی بودم و همچنین در حال ارسال فرکانس هایی از همین جنس که لحظاتی بعد مشابهش رو دریافت کردم.

    سپاسگزارم از اینکه کامنتم رو مطالعه کردین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    علی شاکر گفته:
    مدت عضویت: 1562 روز

    سلام استاد عزیزم.

    خیلی ممنونم که در مورد این برخورد زیبایی که با افراد داری صحبت کردی و همیشه با حرفات داری این باور منو قوی تر میکنی نسبت به قوانین جهان. چقدر این مثال‌هایی که توی زندگیتون از قانون میزنین رو دوست دارم؛ واقعا عاشق گوش دادن به حرفاتونم. دیروز بعد از چند هفته که حالم عالی بود و روی خودم کار میکردم، حس کردم که ذهنم داره یکم اذیت میکنه و داره نافرمانی میکنه و دوست داره مثل قبل فکر کنه و آروم آروم داره حالم بد میشه. بعد سریعاً از خودم پرسیدم که:

    چرا افکارم طی این چند روزه داره خیلی آروم و جوری که من سخت متوجه بشم از مدار خارج میشه ؟

    چرا من خیلی سخت‌تر میتونم ذهنمو کنترل کنم امروز ؟ من چیکار کردم که اشتباه بوده ؟

    ….و سوالاتی ازین قبیل رو نشستم با ذهنی باز بهشون جواب دادم.

    من متوجه شدم که طی چند روز اخیر (به دلیل کنترل کمتر ورودی‌های ذهنم) خیلی آهسته دارم از اصل دور میشم و به فرع پا میزارم. تمرکزم داره میره روی جهان بیرونم و کمتر دارم از درون به خودم نگاه میکنم. فهمیدم این باور که {توجه منه که داره اتفاقات رو به وجود میاره} نیاز به کمک من داره و در حال ضعیف شدنه.

    ازونجا فهمیدم که : دیدم خیلی سخت‌تر میتونم روی نکات مثبت تمرکز کنم، ذهنم خیلی دنبال تغییر توی جهان بیرون از خودم میگرده و این اصلو فراموش کرده که از درون باید تغییر کرد تا بیرون هم تغییر کنه.

    من به خودم قول دادم که دغدغه اول زندگیم باید کنترل ورودی‌های ذهنم و کنترل ذهن به صورت توجه به روی نکات مثبت و بهتر کردن گفتگو‌‌های ذهنی باشه. اما این تعهدم داشت طی این دو سه روز آرام آرام از ذهنم خارج میشد.

    دلیلشو خودم میدونم :) ورودی‌هامو کنترل نکردم، گذاشتم هرکی هرچی میخواد بگه و از وقتم درست استفاده نکردم برا کار کردن روی ذهنم. ذهن من خیلی کار داره هنوز ! نیاز به تلاش فراوان داره که بتونم الگوهای بیمار رو از توش بکشم بیرون.

    استاد دقیقا میفهمم وقتی یه کوچولو ازش غافل میشم چه بلایی میخواد سرم بیاره. انگار منتظره من فقط یه ثانیه به فرعیات فک کنم و اونم بیاد همون رَویه قبل رو اجرا کنه. نههه ! دیگه نمیزارم. دیگه فهمیدم تو چجوری کار میکنی. ازین روش قبلا استفاده کردی برا فریبم ولی این دفعه دیگه نمیتونی.

    برا همین امروز میخوام فقط دنبال فایل‌های تمرکز روی نکات مثبت باشم. بشینم سریال تمرکز روی نکات مثبت رو ببینم و ذهنمو تربیت کنم مثل شما .

    ممنون ازین فایل زیبا استاد عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    Asudeh گفته:
    مدت عضویت: 3357 روز

    سلام بر استاد عزیزم

    در همه حال وقتت بخیر و سلامتی و شادابی

    وقتی دیدم یادم افتاد که نزدیک ترین افرادم چقدر به من خدماتی انجام داده بودند که در زمان خودش خیلی بهم کمک شده بود ولی بخاطر بعضی از برخوردها یادم رفته و وقتی شما فرمودید که بنویس همون لحظه یه صفحه ورد باز کردم و یکی یکی نوشتم و در بعضی از موارد خودم از خودم خجالت کشیدم که جرا چنین برخوردی داشتم باهاشون!!

    و بعضی جاهاشم اشکم در جشمانم حلقه زد و بائین هر کدومشون از خداوند رب الکریم درخواست کردم و یقین کردم که بهم میده و گفتم خدایا کمکم کن به بهترین شکل ممکن براشون جبران کنم اشتباه از طرف من بوده اون همه خوبی در حقم کرده بودن ولی من به خاطر یه برخورد نامناسب که حق من هم نبود این همه خوبی هاشون رو فراموش کرده بودم.

    استاد ازت ممنونم که باعث شدی مهرشون دوباره در دلم زنده بشه

    هم از شما و هم از رب الکریم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم که روشنم کردید.

    الحمدلله رب العالمین علی کل نعمه

    و آخر صحبتت خیلی حال کردم و انشاءالله یه روزی میاد همه دورهم در کنار شما می شینیم و آنقدر از نعمتهایی خداوند صحبت می کنیم که دیگه نه ساعت رو متوجه میشیم و نه تاریک شدن هوا رو و همگی در شکرگزاری نعمات الهی سپاسگزار هستیم.

    همیشه غرق در نعمت های خداوند باشید

    برای شما و برای همه خانواده صمیمی عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    دنیای آرامش گفته:
    مدت عضویت: 3385 روز

    استاد بزرگوارو عزیزم و دوستان و همراهان خانواده فوق العاده صمیمی عباس منش سلام

    استاد عزیزم سه موضوعی که این روزا من فکرم درگیرش بود و برام خیلی جالب بود که شمام بهش اشاره کردین

    استاد عزیزم همین روزا بود که یه از طریق جمیلم برای خانم شایسته عزیزم یه مشکلیو که میخواستم واقعا حلش کنم ارسال کردم و ایشون مثل همیشه با راهنمایییهای باارزششون توجه من رو به نکات مثبت جلب کردند و این چند روزه همش دارم روی نکات مثبت در هر زمینه ای مخصوصا رفتار اطرافیانم توجه میکنم

    و دیروز داشتم به خودم افرین میگفتم که کاملا سعی میکنم کسیو قضاوت نکنم ….و همش دوست دارم خوبیهارو در هممممه و همهه ببیبنم

    و سومبن نکته که پریروز تو یکی از کامنتهام نوشتم ..که یه لحظه یه تصویری دیدم بدون اینکه اصلا بهش فکر کرده باشم انگار که یه الهام بود به خدا استاد عزیزم انگار یه الهام بود دیدم که هممون تو یه صحرای خییییلی خیلی زیباییم و همممون دست همو گرفتیم و شمام دارین برامون صحبت میکنین …الانم که به این نکته اشاره کردین خیلی خوشحال شدم. …فایلتونو که نگا کردم یکهو بعدش اومد ذهنم که شاید سال 1400شما تو امریکا به سمیناری برگزار کنین و هممون بتونیم بیایم اونجا ….

    انشاالله که همممون بتونیم در پناه الله یکتای مهربان موفقو سلامتو شادو خوشبختو ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشیم .امین

    سپاسگزار خداوندی هستم که من رو به راه راست راه کسانی که به انها نعمت داده و نه گمراهان و نه غضب شدگان هدایت میکند ،خداوند مهربانی که جواب تمااااااامی سوالای منو بهم میگه????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      میلاد صمیمی گفته:
      مدت عضویت: 3721 روز

      دنیای آرامش دوست پر انرژی و شادابم سلام…

      واقعا که چه شود… همه در کنار هم… به تعبیر من ملاقات با خدا…

      گمان نمیکنم استاد کسی باشد که برای ما ماهی بگیرد. خودمان باید ماهی بگیریم… شکمو که نیستید انشاله؟؟؟ چون زحمت ماهی گرفتن با خودتان است و احتمالا پخت و پز…

      همیشه شاد و پر انرژی باشید انشاله…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        دنیای آرامش گفته:
        مدت عضویت: 3385 روز

        سلام آقای صمیمی دوست صمیمی و ثروتمندم ..ان شاالله که حالتون خبوه خوبه خوب باشه…راستشوو بخواین چرا که نه خیییلی از لذت خوردن لذت میبرم ??و تو خونمون به این معروفم واسه کوچکترین خوردنی که ازش لذت میبرم صدبار میگم وااااای خدای من این چقدر خوشمزس ..خدایا شکرت …و اتفاقا کباب ماهی یکی از غذاهای مورد علاقمه …خب این همه قانون یاد گرفتیم منم همون لحظه با باور اینکه همه ادمها پاره ای از خدا هستند و همواره سعی میکنند که به من کمک کنند تا به خواسته هام برسم وبعد با قانون درخواست از شما ?و یا دوستای دیگه درخواست میکنم که برای ههمون ماهی بگیرند و بعد دوباره با قانون سپاسگزاری از شما سپاسگزاری می کنم و چون شکر نعمت نعمتت افزون کند و ابن باورو دارم که خداوند بیشتر از من میخواهد که به خواسته هام برسم شمام همین جوری به دلتون میفته که حالا یه دفعه کباب کردن ماهیم خودتون انجام بدین و بعد منم میگم خدایا شکرت ببین اینا همه دستی از دستان خداوند هستند که اومدند. کمک کنند تا من به خواسته هام برسم .و بعدش بازم بابت کباب کردنش از شما سپاسگزاری می کنم .

        اقای صمیمی یه بار تو دوره روانشناسی ثروت سه گفتم خیلی میترسم به شوخی چیزی بگم که نکنه کسی ناراحت بشه چون نوشتنی ممکنه سوتفاهم بشه ..ولی همه حرفام واسه این بود که بتونم لبخندو رو لباتون بیارم.و البته خودم کوهی از انرژیم ماشااالله.

        ان شاالله هرجا که هستین در پناه الله یکتای مهربان ،شاد سالم ثروتمند وسعادتمند در دنیا و اخرت باشید.

        سپاسگزار خداوندی هستم که همواره من رو به راه راست هدایت میکند راه کسانی که به انها نعمت داده و نه گمراهان و نه غضب شدگان..خداوند مهربااانی که جواب تمممممامی سوالای منو بهم میگه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          لیلا شب خیز گفته:
          مدت عضویت: 3451 روز

          دنیای آرامش عزیزم مثل شما که از کوه انرژی به بمب انرژی تبدیل شده ، واقعا با مزه و با نمکی ، فکر کنم از این شاگرد شیطون های کلاستون بودید ، که خدا باید به معلمتان صبر می داده ، البته فکر کنم معلمتان نیز مثل من شما را خیلی دوست داشته

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            دنیای آرامش گفته:
            مدت عضویت: 3385 روز

            سلام خانم شبخیز عزززیزم…..اره والاا یکهو نترکم خوبه(بمب شدم دیگه)?

            گل گفتین ای گل گفتین مثل یه بلبل گفتین ….اره والا خیییلی شلوق و خییلیم درس خون بودم و شاگرد اول تا سوم کلاس ….خیلیم دویت داشتم تو کلاسایی که خوب حالیم میشه برم اخر کلاس چون درسهارو میفهمیدم دیگه واسم مهم نبود و میرفتم با سایرین شروع میکردیم به حرف زدن …خودمم موندم چرا حرف زدن اخر کلاس انقدر بهم کیف میداد ..من درس زبان انگلیسیم خیلیییی عالی بود یه بار که اخر کلاس داشتم با یه دوستم حرف میزدم …معللممون که واقعا عاشقشون بودم وایشونم منو دوست داشت فرمودند و خیییلیم با تحکم همممین الان هرچیو که گفتم میگی و بعدش ابن سوالو جوابش رو با دلیل میگی …منم عین حرفاشنو گفتم جواب سوالشونم با دلیل گفتم بعد همه مات و مبهوت منم شده بودم مثل این استیکرها که نیششون سه متر باز شده بود انقدر که خوشحال شدم

            ??????

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          میلاد صمیمی گفته:
          مدت عضویت: 3721 روز

          دنیای آرامش دوست عزیز و شادم سلام.

          به حقیقت که شما بمب انرژی این سایت هستید واقعا بی نظیرید. چقدر از متنی که نوشتین و قوانینی که استفاده کردین لذت بردم. امیدوارم همان طور که من رو شاد کردید با متن بسیار زیباتون خداوند دلتون رو از ته تهش شاد کنه…

          عالی بود کامنتتون…

          بله تمامی کامنتهای دوستان عزیزم در روانشناسی ثروت 3 رو میخونم و خداوند رو شکر میکنم که گرجه با شماها هم دوره نیستم ولی هم فرکانسی به هم دوره ای بودن نیست…

          اون متنی رو هم که نوشته بودید با لهجه پیرزنی خوندم خیلی باحال بود…

          شاد و سالم و ثروتمند در دنیا و آخرت باشین…

          بازم ممنون واسه کامنت عالیتون..

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
          • -
            دنیای آرامش گفته:
            مدت عضویت: 3385 روز

            سلاااام اقای صمیمی …سپاسگزارم ….ان شاالله که شمام همممیشه شادو سلامتو خوشبختو ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید.من هم چنان بازم برای شما و سایر دوستانی که میخوان این دوره رو تهیه کنن از خداوندخواستارم که از راههای حکیمانه اش ان را به دستتون برسونه

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      HamSai گفته:
      مدت عضویت: 3405 روز

      آدم ها وقتی کسی رو میبینن که تجربیات و فرکانس مشابهی رو داشته با خودشون , خیلی احساس خوب و تاید کننده ی دارند, مثل احساس خوب ما به کامنت شما دوست عزیز :) هم آقای صمیمی گل

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      لیلا شب خیز گفته:
      مدت عضویت: 3451 روز

      دنیای آرامشم آن روز قشنگ ترین روز زندگیم خواهد بود به نظرم دیدن دوستان هم مدار و هم فرکانس و مهربانی چون شما بزرگترین لذت دنیاست

      زندگیتان پر باشد از عشق الهی

      در خدا شادوپیروزباشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: