معرفی دوره «هم جهت با جریان خداوند» - صفحه 29

425 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1329 روز

    به نام خداوند هدایتگر و وهاب

    سلام

    وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً (3)

    و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى دهد و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافى است. همانا خداوند کار خود را محقق مى سازد. همانا خداوند براى هر چیز اندازه اى قرار داده است.

    نشانه امروزم:

    هم جهت با جریان خداوند

    دوره بی نظیری که اخیر استاد عباسمنش تهیه کردن و همون جلسات اول دانشجویان این درس ، نتیجه های خوبی گرفتن ، و واقعا زیباست و انگیزه بخش همه ما .

    چند وقته که مدارم تغییر کرده و همه کارهام آسان شده و بخوبی داره پیش میره ، حال جسمی و روحی ام عالیه و در احساس خوبی قرار دارم و خودم می دونم از کجا نشات گرفته.

    از مغازه لوازم التحریر چهارراه مجد مشهد که خیلی معروف هست یک سررسید شیک و زیبایی گرفتم برای این کار زیبا:

    به نام دفتر دستاوردها @@@@@@@

    و در این ایام نوروز که همه دل ها شاد و خرم هست شروع کردم برای نوشتن، و اما موضوع نوشتن من ،،،

    در طول روز هر موفقیتی که داشته باشم هر چند کوچک ، لیست می کنم و شبها قبل از خواب، در دفتر دستاوردهای خودم می نویسم ، خیلی سبک و شیوه خوبی ، در واقع همان ستاره قطبی هست، خیلی با حوصله و زیبا و با احساس خوب می نویسم و کم کم داره صفحات سفید این سر رسید نو پر میشه از موفقیت های من ، و از آین کار لذت می برم .

    حالا فایداش چیه؟؟؟؟

    هر موقع که نجوای شیطانی سراغ من می آد و قصد داره حال منو بد کنه ، و توانایی های منو نادیده بگیره، شروع می کنم به خواندن این دستاوردها ، و در کسری از ثانیه به احساس خوب می رسم ، اعتماد به نفس من بالا میره ، و ایمان من افزایش پیدا می کنه ، و به خودم میگم من که این همه موفقیت کسب کردم پس فلان کار را هم می تونم انجام بدم یا فلان موقع که به ترسم غلبه کردم و این نتایج را گرفتم و الله مهربان وهدایتگر کمک کرد ، الان هم میشه ، و مدام این نتایج را به ذهن خودم یاد آوری می کنم و کانون توجه ام میشه ، موفقیت وپیشرفت های خودم در طول زندگی ام و به این شیوه خودم را حال خوب می رسانم .

    خدایا شکرت بخاطر این آگاهی های توحیدی

    علیرضا یکتای مقدم مشهد مقدس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محسن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 410 روز

    مار ، من و یک درس درست‌ و حسابی از خودارزشمندی و حضور در ممنتومِ مثبتی که از باور فراوانی سرچشمه گرفته

    به نام خدایِ مهربونِ مهربون . سلام

    یه‌مدت پیش فکر می‌کردم چون از مار نمی‌ترسم و راحت می‌تونم بگیرمش، پس یه چیزی تو وجودم هست که منو خاص‌تر از بقیه می‌کنه. یعنی ته دلم یه حس قهرمان بودن داشتم. هر جا یه مار می‌دیدم، ناخودآگاه حس می‌کردم باید خودمو نشون بدم. مثلاً یه بار وسط کوه‌رفتن با بچه‌ها، یه مار از کنار سنگ‌ها رد شد. همه پریدن عقب، ولی من دویدم جلو و گرفتمش. از اون لحظه به بعد نگاهای بقیه عوض شد، یه جورایی تحسینم می‌کردن، بعضیا هم می‌ترسیدن، ولی تهش یه حس قدرت بهم دست داده بود، یه احساس خاص بودن…

    اما چیزی که اون موقع نفهمیدم این بود که اون حس خوب و اون حس «من خاصم» فقط وقتی زنده بود که بقیه اون رو تایید می‌کردن. تا وقتی کسی تشویقم می‌کرد یا تحسین می‌کرد، حالم خوب بود. اما اگه کسی بی‌تفاوت بود یا می‌گفت «خب که چی؟»، یهویی اون حس ارزشمندی ته دلم خالی می‌شد. این شد جرقه‌ی یه فهم بزرگ.

    طبق قانون احساس لیاقت که استاد عباس‌منش بارها در موردش گفتن، خودارزشمندی یه چیز درونیه، نه چیزی که از بیرون تأیید بگیره. یعنی اگه من واقعاً احساس باارزش بودن داشته باشم، دیگه لازم نیست برای اثباتش بدوم دنبال مار یا هر کار عجیب و غریب دیگه. چون اون حس باید از درون بجوشه، نه با تحسین دیگران یا مقایسه با اونا.

    یه مدت بعد که بیشتر روی خودشناسی کار کردم، فهمیدم خیلی از کارهایی که می‌کردم – مثل همین مار گرفتن – فقط برای پر کردن یه خلأ درونی بود. داشتم تلاش می‌کردم از بیرون بهم بگن “تو خاصی” تا باورش کنم. ولی حضور در ممنتوم مثبت قانون احساس لیاقت میگه: وقتی واقعاً خودتو باارزش بدونی، دیگه لازم نداری چیزی رو به کسی ثابت کنی.

    الان اگه همون موقع یه مار ببینم، شاید نگیرمش! چون می‌دونم ارزش من توی شجاعت مار گرفتن یا نترسیدن از حیوانات نیست. ارزش من توی اینه که خودمو همون‌جوری که هستم قبول دارم، با همه‌ی ترسا و توانایی‌هام. دیگه دنبال تأیید نیستم، چون فهمیدم احساس ارزشمندی یه موتور درونی‌یه، نه یه چراغی که بقیه باید روشنش کنن.

    اگه بخوام اینو خلاصه کنم، می‌تونم بگم:

    • هر وقت برای گرفتن تأیید از بیرون یه کاری می‌کنی، یعنی هنوز خودتو باارزش نمی‌دونی.

    • احساس ارزشمندی یعنی همون‌طور که هستی خودتو قبول داشته باشی، نه بخوای چیزی رو به کسی نشون بدی.

    • وقتی این حس درونی باشه، دیگه کارهات از سر آرامشه، نه اثبات.

    این تجربه شاید ساده به نظر بیاد، ولی یکی از عمیق‌ترین درس‌هایی بود که از خودم گرفتم. اینکه باید منبع احساس ارزش درون خودم باشم، نه بیرون.

    باید‌بگم اگه باور فراوانی رو روی حس خودارزشمندی زوم کنیم ، اگر باور داشته باشیم که فراوانی اصیل و دائمی یعنی احساس لیاقتی که هیچ دلیلی‌ نمیخواد ؛ به طرز خیلی عجیبی و با شیب بسیار زیادی صعود می‌کنیم و کائنات خواسته‌های ما رو باهامون برخورد میدن

    -_——————-

    “فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ”

    (سوره ص، آیه 72)

    «پس وقتی او (انسان) را کامل کردم و از روح خود در او دمیدم، بر او سجده کنید.»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    Reyhan گفته:
    مدت عضویت: 1408 روز

    سلام وقت بخیر

    من فایل معرفی رو چندبار گوش دادم و متوجه مفهوم مومنتوم شدم و سعی کردم حفظش کنم و مومنتوم منفی نسازم

    اما متوجه یه الگویی شدم در خودم و زندگیم که هی مثلا به وزن دلخواهم میرسم به سلامتی میرسم به حال خوب درونی ارتباط خوب و… میرسم و خیلی چیزای دیگه و هی نتایج برمیگردن و متوجه یه باور غلط نهادینه ای درخودم شدم که خیلی در لایه های عمیق ذهنم انگار این باور هست که هیچ چیز خوبی ماندگار نیست و این باورها که باعث میشه من هی مثل یویو برم بالا بیام پایین و با خودم تکرار کردم که همه نعمات الهی مثل ثروت سلامتی روابط خوب حال خوب درونی انجام شدنه کارا به راحتی ارتباط خوب با خدا و دیگران و… همگی ماندگار و افزایشی هستن، امیدوارم این تجربه م به هرکسی که این کامنتو میخونه یا بهش نیاز داره کمک مفیدی بکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محسن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 410 روز

    سلام به همه توحیدمنش‌ها

    Trusting God

    یه زمانی بود که وقتی معامله می‌کردم

    همیشه عجله داشتم.

    انگار می‌ترسیدم یه چیزی رو از دست بدم،

    نکنه قیمت بالا بره،

    نکنه فرصت از دستم بره،

    نکنه دیر بجنبم و سودی که می‌خوام رو از دست بدم.

    اینقدر این فکر و خیال‌ها توی سرم می‌چرخید که کل آرامشم رو ازم گرفته بود. توی هر خرید و فروشی، همش استرس داشتم که نکنه ضرر کنم یا کمتر از چیزی که فکر می‌کنم گیرم بیاد.

    ■ولی یه جا بالاخره فهمیدم که اینجوری نمیشه. همش خودم رو وسط معرکه می‌ذاشتم و فکر می‌کردم همه چیز فقط و فقط به تلاش و حساب و کتاب‌های من بستگی داره. اما وقتی خوب دقت کردم، دیدم همیشه یه نیرویی قوی‌تر داره کارها رو می‌چینه، یه چیزی که از من خیلی بزرگتره. اون موقع بود که کم‌کم یاد گرفتم اعتماد کنم، نه به شانس، نه به بازار، بلکه به خدا.

    الان دیگه اون آدم عجول و نگران سابق نیستم. دیگه برای معامله‌ها عجله ندارم. هر وقت تصمیمی می‌گیرم، برنامه‌ریزی‌ام رو می‌کنم، تلاش خودم رو انجام می‌دم، ولی بعدش نتیجه رو می‌سپرم به خدا. نه فقط نتیجه، حتی زمان به ثمر رسیدنش رو هم. دیگه نمی‌گم «کی سودش میاد؟»، «چرا هنوز نرسیده؟»، «نکنه یه جای کار ایراد داره؟». نه! ==>> چون فهمیدم که هر چیزی در بهترین زمان خودش اتفاق می‌افته، درست وقتی که باید. این آرامش، این حس رهایی، واقعاً برام یه نعمت بزرگه.

    از وقتی اینجوری شدم، یه چیز خیلی مهم بهم اثبات شد:

    بیش از 99 درصد کارها رو خود خدا انجام میده. یعنی من فقط کمتر از 1 درصد ماجرا رو انجام می‌دم، اونم فقط در حدی که قدم اول رو بردارم، ولی بقیه‌ش با خداست. هرکار دیگه‌ای هم انجام میدم یا چیزی به ذهنم میاد هم هدایت خداست .

    》 ” اینو نه از روی حرف، بلکه توی تک‌تک معاملاتم دیدم و حس کردم.”

    》و از همه قشنگ‌تر اینکه، قشنگ حس می‌کنم خدا عاشقم هست. اونقدر که حواسش به همه چیزم هست. اینو توی تک‌تک سودهایی که کردم، توی اون موقعیت‌هایی که فکر می‌کردم دارم عقب میفتم ولی در نهایت بهترین چیز برام رقم خورده، حس کردم. یه وقت‌هایی شده که چیزی رو می‌خواستم و نشده، بعد فهمیدم که اگه می‌شد، شاید به ضررم بود. و این یعنی خدا دقیقاً همون چیزی که به نفعم هست رو برام می‌فرسته،

    》نه چیزی که من تو لحظه فکر می‌کنم بهترینه.

    》■ این روزها، توی یه آرامش عمیق غرقم. نه استرس سود و زیان دارم، نه ترس از دست دادن فرصت‌ها. چون دیگه فهمیدم که هیچ چیزی از دستم نمیره. هر چی که قرار بوده مال من باشه، توی بهترین زمانش میاد سراغم.

    و این فهمیدن، بهترین حس دنیاست.

    ——‐—————–

    ضمنا

    بنظرم احساس خودارزشمندی/احساس لیاقت

    یک اهرم خیلی قوی برای موندن توی ممنتوم مثبت هست .

    □○□ همه ما لایق هواداری تمام قد خداوند هستیم؛

    چه توی سختی‌ها و چه توی قوی‌تر رشد کردن‌ها @

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    محسن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 410 روز

    برای دستیابی به هدایت‌های الهی، باید در حالت خوبی از لحاظ روحی و ذهنی باشیم. این مفهوم که وقتی ذهن و روح در آرامش و تمرکز مثبت هستن، به نوعی در مسیر دریافت الهام و راهنمایی‌ها و هدایت الهی قرار می‌گیریم، می‌تونه به راحتی درک بشه .

    اینجا یه توضیح ساده می‌نویسم ===>>

    1. حس خوب داشته باش: یعنی وقتی که تو حالت خوب و مثبت باشی، مثلاً شاد و آرام، به نوعی مثل یه آهن‌ربا می‌مونی که همه چیزای خوب رو جذب می‌کنی. اینجوری راحت‌تر به کمک‌های الهی می‌رسی، چون وقتی آدم خوشحال و آرومه، ذهنش باز میشه و راحت‌تر راه حل‌ها رو می‌بینه.

    2. ممنتوم مثبت یعنی چی؟ این یعنی وقتی توی یه حال خوب باشی، همه چیز هم برایت راحت‌تر پیش میره. مثلاً وقتی که ذهن‌ت مثبت باشه، مثلاً شاید یه مشکلی داشتی، ولی چون ذهن‌ت بازه و توی یه حال خوب، خود به خود راه‌حل‌ها میاد یا حتی مشکلات کم‌تر میشه. مثل وقتی که توی ورزش یا بازی‌ها، یه لحظه حرکت خوب کنی، بعدش همه چیز رو به راه میشه و موفقیت پشت سر هم میاد.

    3. ذهن و روح باید هماهنگ بشن: این یعنی اینکه وقتی آدم در آرامش باشه و ذهن و روحش یکی بشه، می‌تونه راحت‌تر با الهام‌های درونی و الهی ارتباط برقرار کنه. مثلاً وقتی که استرس نداری و راحت هستی، می‌تونی بهتر درک کنی که باید چه کاری کنی یا چه تصمیمی بگیری.

    ●○●○یه خاطره کوچک :

    یادمه یه روز خیلی شلوغ و پراسترس داشتم. همه چیز بهم ریخته بود، هم کار، هم خونه، هم ارتباط با بقیه. انگار دنیا به هم ریخته بود. یه دفعه به خودم گفتم که باید یه ساعت از همه چیز فرار کنم و تنها برم. رفتم کوه، یه جای دنج نشستم و شروع کردم به نفس عمیق کشیدن. چند دقیقه که گذشت، کم کم احساس کردم که همه چی آروم شد. ذهنم از همه فکرهای منفی پاک شد و به طور عجیبی احساس کردم که یه چیزی درونم به من میگه چطور باید با مشکلات روبه‌رو بشم.

    بعد از همون روز، همه چیز آرام‌تر شد. کارهایی که به نظر میومد غیر ممکنه، راحت‌تر پیش رفتن. حتی روابطی که مشکل داشت، بهتر شد. اون روز یاد گرفتم که وقتی ذهن آدم آروم و مثبت باشه، حتی خدا هم به نوعی راه رو نشون میده و همه چیز بهتر میشه.

    ==>> این تجربه به من نشون داد که وقتی در یه حال خوب و مثبت باشی، انگار یک دروازه به سوی چیزای بهتر باز میشه. باید یاد بگیریم که گاهی باید دست از افکار منفی برداریم و فقط بگذاریم هر چیزی که باید اتفاق بیفته، بیفته.

    توی این دوره روی این شاه‌کلید به خوبی مانور داده شده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مجید عزیزی پیردوستی گفته:
    مدت عضویت: 1489 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همه ی عزیزانم

    ــ خدایا شکر بابت آماده شدن دوره ی جدید

    خدایا شکر بابت این برکت و فراوانی از آگاهی که در زندگی شما هست و با سخاوت هر دوره ای را درست میکنید به اشتراک می‌گذارید.

    ــ استاد عزیزم شما بیش از 17 ساله که در این مسیر هستید و تمرکز گذاشتین روی این آگاهی ها و کارتون همین که با استفاده از قوانین زندگی کنید و هم خودتون خوب زندگی کنید و کمک کنید که جهان جای بهتری برای زندگی کردن دیگران شود و هر بار برای درست کردن یک دوره زمان زیادی را صرف تمرکز گذاشتن بر آگاهی جدیدی میکنید که بتونید بهتر و نتیجه دار تر از قبل این آگاهی را دریافت کنید و این بار 1.5 سال صرف تمرکز برای آگاهی جدید کردین و این دوره را درست کردین و این عشق و علاقه به قوانین و شناخت و استفاده از اون باعث شده که فراتر از کسب و کار بهش نگاه کنید که این چنین حرکت میکنید و این چنین هر بار پیشرفت عظیمی میکنید ،میخواستم اینو بگم که اگر منم می‌خوام نتایج عظیمی بگیرم و از آنچه که دوست دارم نتیجه بگیرم و رشد کنم آیا مثل استادم تمرکز میذارم؟؟ ایا واسش مطالعه میکنم؟؟ آیا واسش زمان گذاشتم؟؟ آیا تمام تمرکزم صرف بهبود و یادگیری واسش کردم؟؟ آیا طبق قوانینی که یاد گرفتم رفتار میکنم ؟؟ایا سعی کردم خودم را از قبل بیشتر بهبود بدم ؟؟

    ــ الان هم که شما بیش از 7 ماه که تنها زندگی کردین تا روی دوره ی جدید مطالعه کنید تحسینتون میکنم این حد از تمرکز و این حد از انگیزه که از عشق و علاقه و فراتر از کسب و کار میاد و دارین جهان خداوند را رشد میدین و این باعث انرژی داشتن برای تمرکز و انگیزه برای پیشرفت بیشتر میشه منم می‌خوام اینطوری باشم منم می‌خوام از شما الگو بگیرم و خدارا شکر که جدیدا کامنت زیادی می‌نویسم و هر بار با نوشتن بهتر متوجه درک قوانین و الگو برداری از شما میشم و کمی بهتر از قبل عمل میکنم و خداوند هر بار نشانه و الهامات بهتری با توجه به شرایطم بهم میده که رشد بیشتری داشته باشم .

    ــ استاد همیشه از خودشون سوال میکنن که چطور بهتر چطور لذت بخش تر و چطور اسانتر و چطور راحت تر و چطور نتیجه دارتر از این میشه بود و سوالاتی که بهشون کمک می‌کنه تا پیشرفت داشته باشن پس منم برای پیشرفت و رشد بیشتر از این سوالات میپرسم …

    ــ استاد شما شگفت انگیز هستین و تحسینتون میکنم و شهادت میدم که بیش از 95 درصد افراد در حوزه ی موفقیت چه مستقیم و یا غیر مستقیم دانشجوی شما بودن و از مطالب شما استفاده کردن و خدارا شکر که منم شاگر شما هستم و باعث افتخار که مستقیم از خودتون آگاهی دریافت میکنم و در این سایت بهشتی عضو هستم .

    ــ چقدر سخاوت دارین که با سخت گیری تمام دوست دارین آنچه که خودتون یاد گرفتین و در زندگیتون انجام میدین را بتونید آموزش بدید که هربار آسانتر و بهتر ولذت بخش تر و نتیجه دارتر در دوره هاتون این کار کردین و انشالله خواهید کرد .

    ــ چی میشه که نتایج به وجود بیاد؟؟ وقتی نگاهم تغییر کنه وقتی روی باورهام کار کنم در مجموع باعث بشه شخصیتم تغییر کنه نتایج به وجود میاد پس عامل اصلی تغییر شخصیت که با جهت دهی ذهن به سمتی که به احساس بهتری برسیم شکل میگیره

    ــ چقدر شما سخاوتمند هستید که پا به پای دانشجو دارین پیش میرین و به کامنت دانشجو نگاه میکند و بررسی میکنید که افراد هم همون درک شما را داشته باشن که در مجموع مثل شما نتیجه بگیرن تحسینتون میکنم استاد که انقدر بیشتر از ما می‌خواین به نتیجه برسیم .

    ــ اگر ما با تغییر نگاهمون با تغییر باور ها و افکارمون برسیم به شکلی که خداوند قوانین را وضع کرده و هماهنگ بشیم با اون قوانین و هماهنگ بشیم با اون جریان زندگی در تمام ابعاد تغییر می‌کنه و اصلا مهم نیست الان تو چه وضعیتی هستیم مثل زمانی که استاد در بدترین شرایط ممکنشون بودن که بعدش با تغییر کردن شخصیت در همه ی ابعاد زندگیشون تغییر کرده چون نتایج از تغییر شخصیت به وجود میاد .

    ــ هر آنچه که الان در زندگیمون هست به خاطر باور و افکار گذشته است که اگر بدونیم ایراد کجاست یا ترمز کجاست و اونو تغییر بدیم جهان با تمام امکاناتش به کمک ما میاد دستان خداوند به کمک ما میاد ایده های جدید شگفت انگیز بهمون میرسه موقعیت های جدید به وجود میاد هم زمانی رخ میده و اتفاقات بی نظیری رخ میده که حتی الان نمیتونیم تصور کنیم و در تمام جنبه ها زندگیمون تغییر می‌کنه مثل استاد

    ــ خدایا چقدر همه چی آسون ،چقدر همه چی لذت بخش و راحت چقدر اسان میشه نتیجه گرفت ،خدایا ازت می‌خوام کمکم کنی تا همیشه ذهنم به سمت تو باشه ،تسلیم تو باشم و سوارم کن بر دوشت ببر به فراوانی و زیبایی و رهایی و آزادی و عشق و لذت و نعمتهایت و کمکم کن که همیشه در جهت جریان تو باشم .

    ــ دوست دارم تو مسیری باشم که تو واسم کار ها را انجام بدی و رها در آغوش تو باشم و به آسانی همه چیز برام اتفاق بیفته ،تحسنیتون میکنم که این چنین تعریف آسان و لذت بخشی از زندگی دارین و به همین صورت هم در زندگیتون شکل گرفته .

    استاد خدارا شکر که شاگرد شما هستم خدارا شکر که در جریان این سایت بهشتی که خداوند هدایت می‌کنه هستم خدایا شکر که عضو این خانواده بهشتی هستم .

    ــ خدایا شکرت منم قرار وارد این دوره بشم چون این فایل نشانه ی روزم بود و انشالله به زودی به جمع شما میپیوندم استاد عزیزم .

    ــ استاد شما واقعا شگفت انگیز هستین و با این مهارت و ویژگی هایی که دارین به راحتی میتونین هر هفته یک دوره آموزشی ضبط کنید که از لحاظ بیزینسی به درآمد بی نهایت بالایی برسین هر چند خدارا شکر خیلی وقت که شما به استقلال مالی رسیدین اما فراتر از کسب و کار به این روند و این دوره نگاه میکنید که دوست دارین اول از همه تاثیر گذار باشه و اون چه که خودتون درک کردین و عمل میکنید مطالب را ساده سازی میکنید و تاثیرش در زندگی میلیون ها نفر به وجود اومده .

    خداوند هر کاری را به بهترین شکل واسم انجام میده…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    محسن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 410 روز

    چطور از این وضعیت خارج بشم و ممنتوم مثبت بسازم؟

    یک جمله از استاد عباسمنش انگار گمشده من بود، منی که هرچقدر می‌گشتم، علت (باور) خوب نبودنِ اوضاع رو پیدا نمی‌کردم. و حالا که این‌طور شده بود، از این غافل شده بودم که بابا، خب توی حلقه بی‌نهایت گیر نکن! باورها و ممنتوم‌های قوی و مثبت بساز… همین یک جمله نجاتم داد.

    پس چی کار کنم؟

    1. به جای “چرا اینجوری شد؟” بپرس “حالا چی کار کنم؟”

    اگه بخوای فقط دنبال دلیل بگردی که “چرا این اتفاق افتاد؟”، ممکنه توی یه دایره بسته گیر بیفتی. بعضی از باورهای قدیمی‌ انقدر ناخودآگاهن که حتی پیداشون هم نمی‌کنی. پس بهتره سوالتو عوض کنی:

    ¿¿¿ چرا وضعیتم اینجوریه؟ (این سوال تورو تو گذشته نگه می‌داره.)

    》 حالا چه کاری می‌تونم انجام بدم که بهتر بشه؟ (این سوال تو رو به جلو حرکت می‌ده.)

    2. روی چیزی تمرکز کن که جواب می‌ده، نه چیزی که خراب شده.

    الان یه چیزهایی توی زندگیت خوب کار نمی‌کنه، درسته؟ اما مطمئناً یه چیزایی هم هست که درست پیش می‌ره. حتی اگه کوچیک باشه، باید روی همونا تمرکز کنی.

    》 مثلاً: شاید اوضاع مالی خوب نیست، ولی هنوز سلامتیتو داری. شاید کارت اونجوری که می‌خواستی پیش نرفته، ولی حداقل یه تجربه‌هایی داری که خیلیا ندارن.

    هر روز سه تا چیزو پیدا کن که همین الان توی زندگیت خوبه و بابتشون حس خوبی داری. این کار به نظر ساده میاد ولی یه تغییر بزرگ توی ذهنت ایجاد می‌کنه.

    3. باور جدیدی که باید بسازی چیه؟

    تو گفتی که “من خالق زندگی خودمم” و این خودش یه باور قویه. حالا باید اینو تقویت کنی و یه سطح بالاتر ببری. یه جمله مثل این برای خودت انتخاب کن و هر روز تکرارش کن:

    》 “هر چیزی که الان تو زندگیم هست، نتیجه افکار و تمرکزهای گذشته‌مه. ولی از این لحظه به بعد، دارم آگاهانه مسیر جدیدی رو می‌سازم.”

    یا:

    》 “من می‌تونم با تغییر ذهنیتم، فرصت‌های جدیدی وارد زندگیم کنم.”

    این جملات رو فقط یه بار نگا نکن، هر روز چندین بار تکرارشون کن. حتی اگه اوایل حس کنی توخالی‌ان، بعد از مدتی ذهنت بهشون باور پیدا می‌کنه.

    4. ممنتوم مثبت بساز – ولی از قدم‌های کوچیک شروع کن.

    ممنتوم یعنی یه چیزی که کم‌کم شروع بشه و بعد قوی‌تر بشه. مشکل اینه که وقتی حال آدم خوب نیست، می‌خواد یه‌دفعه یه تغییر بزرگ ایجاد کنه، ولی این روش جواب نمی‌ده. باید کم‌کم شروع کنی.

    》 مثلاً:

    • اگه حس می‌کنی انرژی نداری، روزی 10 دقیقه پیاده‌روی کن.

    • اگه پول کافی نداری، اول روی یه راه ساده برای کسب درآمد بیشتر فکر کن، نه یه برنامه پیچیده.

    • اگه توی کار و زندگی حس رکود داری، یه چیز جدید یاد بگیر که بهت انگیزه بده.

    با این کارا، مغزت کم‌کم وارد یه فضای جدید می‌شه و انرژی جدید جذب می‌کنی.

    5. دیدگاهتو از “مشکل” به “فرصت” تغییر بده.

    خیلی وقتا وقتی یه چیزی خراب می‌شه، در واقع یه نشونه‌ست که یه فرصت بزرگ‌تر داره میاد. شاید یه چیزی که الان فکر می‌کنی “بدترین اتفاقه”، در واقع یه نقطه شروع برای یه زندگی خیلی بهتر باشه.

    》 بپرس:

    • “این اتفاق چی رو به من یاد می‌ده که قبلاً نمی‌دونستم؟”

    • “چطور می‌تونم از این شرایط به نفع خودم استفاده کنم؟”

    • “اگه این یه فرصت پنهان باشه، اون فرصت چیه؟”

    این سوالا ذهنتو از حالت ناامیدی خارج می‌کنه و به مسیر رشد هدایت می‌کنه.

    6. روی یه چیز تمرکز کن که باعث بشه احساس بهتری داشته باشی.

    احساس بهتر = تصمیمات بهتر = نتایج بهتر

    پس هر روز یه کار کوچیک انجام بده که حس خوبی بهت بده:

    • موزیک گوش کن. (چیزی که بهت انرژی بده.)

    • ورزش کن. (حتی اگه 10 دقیقه باشه.)

    • کتاب یا ویدئوی انگیزشی ببین.

    • با یه آدم مثبت صحبت کن.

    چیزی که مهمه اینه که مغزت به یه حس جدید عادت کنه، چون وقتی حالت بهتر بشه، انتخاباتت هم قوی‌تر می‌شن.

    》》نتیجه‌گیری: چجوری از این وضعیت بیام بیرون؟

    1. تمرکزتو از “چرا اینجوری شد؟” ببر روی “حالا چی کار کنم؟”

    2. روی چیزایی که توی زندگیت جواب می‌ده تمرکز کن.

    3. یه باور جدید بساز که قدرتو بهت برگردونه.

    4. با قدمای کوچیک ممنتوم مثبت بساز.

    5. مشکلاتو به عنوان فرصت ببین.

    6. هر روز یه کار کوچیک کن که حس بهتری بهت بده.

    ■■■ زندگی همون‌قدری تغییر می‌کنه که تو حاضری تغییر کنی. از همین امروز شروع کن، حتی با یه حرکت کوچیک.

    ———-‐——————————-

    از طریق دوره‌ی هم‌جهت با جریان خداوندی ،

    اقدامات لازمِ حاصل از باورهای اقدام ساز

    خودش رو بولدتر می‌کنه توی وجود ما .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    محسن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 410 روز

    درود بر همه توحیدمدارانی که خواسته یا ناخواسته با این متن مواجه شدن

    توی ایران ، دو روز دیگه تا اتمام ماه رمضان باقی‌مونده

    و به دلم افتاده که این سحر این متن کوچک رو بنویسم.

    —————–

    روزه فقط گرسنگی کشیدن نیست، بلکه یه تمرین فوق‌العاده برای کنترل ذهنه. چرا؟ چون وقتی روزه می‌گیری، به‌طور آگاهانه تصمیم می‌گیری که

    چی بخوری،

    چی بگی/نگی،

    چطور فکر کنی و

    حتی چطور احساس کنی.

    این یعنی تو داری فرمان رو دست می‌گیری، نه این که ذهنت و بدنت هرجا خواستن برن و هر چیزی رو بدون فکر انتخاب کنن.

    ■●■●کنترل ورودی‌ها = کنترل زندگی

    ما توی زندگی روزمره، کلی چیز رو ناخودآگاه جذب می‌کنیم—از غذایی که می‌خوریم تا حرفایی که می‌زنیم و حتی افکاری که سراغمون میاد. روزه یعنی تو عمداً یه وقفه ایجاد می‌کنی و به خودت می‌گی:

    • «نه، من قراره انتخاب کنم که چی بخورم.»

    • «نه، من نمی‌خوام عصبانی بشم.»

    • «نه، من قراره کنترل فکرامو دست بگیرم.»

    □□□اینجا یه اتفاق مهم میفته: عزت نفس بالا میره! چرا؟ چون هر بار که تو یه خواسته آنی (مثل خوردن، غر زدن، یا حتی فکرای منفی) رو کنترل می‌کنی، به خودت ثابت می‌کنی که از پسش برمیای. این یعنی تو بنده‌ی شرایط و هوس‌هات نیستی، بلکه خودت ارباب خودتی.

    ●●● ممنتوم مثبت و فرکانس قوی به کائنات

    وقتی تو آگاهانه رو افکارت و رفتارت مسلط باشی، یه نوع انرژی و فرکانس قوی از خودت منتشر می‌کنی که میگه:

    «من خالق زندگی خودمم، من انتخاب می‌کنم چطور فکر کنم، چطور رفتار کنم و چطور به اهدافم برسم.»

    ■□حالا، کائنات چطور جواب میده؟

    ببین، کائنات شبیه یه آینه‌ست. اگه تو توی ممنتوم مثبت باشی، یعنی مدام به خودت و دنیا نشون بدی که همه‌چی تحت کنترله و تو در مسیر رشد و تعالی هستی، اون‌وقت اتفاقای مثبت بیشتری رو سمت خودت جذب می‌کنی. برعکس، اگه تو توی ممنتوم منفی باشی—یعنی خودتو ببازی، ناامید بشی، فکر کنی که هیچ کاری ازت برنمیاد—پس کائناتم فقط چیزای منفی برات ردیف می‌کنه.

    ■■لذت بردن از مسیر، نه فقط مقصد

    یه اشتباه رایج اینه که بعضیا فقط مقصد رو می‌بینن. مثلا میگن: «من روزه می‌گیرم که پاک بشم» یا «من تلاش می‌کنم که پولدار بشم.» ولی واقعیت اینه که قدرت واقعی تو لذت بردن از فرایند کنترله، نه فقط نتیجه نهایی.

    ■■■وقتی هر روز داری خودتو تقویت می‌کنی و کنترل بیشتری روی ذهنت و رفتارت داری، این خودش یه پیروزیه! اینکه تو می‌تونی هر لحظه انتخاب کنی که چطور باشی، خودش یه معجزه‌ست. و این دقیقاً همون چیزیه که کائنات بهش جواب میده.

    پس روزه

    》نه‌تنها تمرین صبر ( نه تحمل)‌و تسلط روی خواسته‌هاست،

    》بلکه یه راهیه برای اینکه نشون بدی تو قوی‌ای،

    》تو کنترل داری،

    》و تو دقیقاً اون چیزی رو خلق می‌کنی که دلت می‌خواد.

    _ ———————

    توی دوره هم‌جهت با جریان خداوند ، این‌موضوعات بیشتر جا افتاد برام .

    خوشحالم که تا پنج جلسه اول این دوره مقارن با رمضان هست ، هرچند من ماه‌هاست هر 18 ساعت غذا میخورم و حال دلم و حال جسمم عااالیه.

    خدایا شکرت بابت اینهمه نظم و برکتِ پشت سر هم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    محسن توحیدی گفته:
    مدت عضویت: 410 روز

    احساس می‌کنم این خاطره برای تایید دوره هم‌جهت با جریان خداوند باید اینجا هم درج بشه‌ .

    چون‌ مبتلابه جامعه‌ست .

    _———‐—

    چقدر راحت معافیت سربازی گرفتم!

    راستش رو بخوای، از همون اول که بحث سربازی پیش اومد، خیلیا دور و برم شروع کردن به نگرانی و استرس. اما من یه تصمیم دیگه گرفتم؛ تصمیم گرفتم که به جای درگیر شدن با موج منفی، فقط روی انرژی و باورای مثبت تمرکز کنم. یادم افتاد که همیشه وقتی یه چیزی رو با آرامش و ایمان واقعی رها کردم، بهترین نتیجه ممکن رو گرفتم. پس چرا این‌بار متفاوت باشه؟

    ●●● آب روی آتشِ نگرانی‌ها

    اولین چیزی که باعث شد نذارم مومنتوم منفی شکل بگیره، این بود که اصلاً به سختی‌های احتمالی توجه نکردم. به جای این که توی فکرای ترسناک بگردم که “نکنه نشه؟”، “اگه کارای اداریش پیچیده بشه چی؟”، “اگه گیر بدن چی؟”، فقط با خودم گفتم: “همه چیز دقیقاً همون‌جوری پیش میره که به نفع منه.” باور داشتم که راه خودش باز میشه، چون بارها اینو تجربه کرده بودم.

    □□□ تایم‌اوت برای افکار منفی

    یه لحظه‌هایی بود که شیطنت‌های ذهن می‌خواستن شروع کنن به نجوا کردن و ترسوندنم، اما هر وقت این حسو می‌گرفتم، فوری یه تکنیک ساده رو اجرا می‌کردم: “اگه همین الان معافیتم قطعی شده باشه، چه حسی دارم؟” همون حسِ آزادی و سبکی رو توی بدنم ایجاد می‌کردم، انگار که دیگه کار تموم شده. این روش، مومنتوم منفی رو همون لحظه خاموش می‌کرد.

    ○○○رها کردن و آزادی دادن به مولفه‌ها

    یکی از مهم‌ترین چیزایی که یاد گرفتم، قانون رها کردن بود. یعنی به جای این که دائم چک کنم ببینم چی شد و خودمو درگیر نگرانی کنم، فقط مسیر رو باز گذاشتم. پیگیر کارا بودم ولی بدون استرس، بدون اینکه گیر بدم که “باید” فلان اتفاق بیفته. به جای این که به موانع فکر کنم، به راه‌های ساده و شگفت‌انگیز فکر کردم که ممکنه اتفاق بیفتن.

    نتیجه؟ خیلی راحت‌تر از چیزی که فکرشو می‌کردم!

    نهایتاً، همه چیز دقیقاً همون‌جوری پیش رفت که می‌خواستم. یه راهی که شاید برای خیلیا پیچیده و پر از دردسر بود، برای من یه مسیر کاملاً هموار شد. کارای معافیتم خیلی سریع‌تر از چیزی که فکرشو می‌کردم جور شد، بدون هیچ استرس یا مشکل خاصی. این فقط یه تجربه نبود، بلکه یه درس بزرگ بود که هر جا خودمو توی مومنتوم مثبت نگه داشتم و قوانین رهایی رو اجرا کردم، بهترین نتیجه‌ها رو گرفتم.

    هنوزم وقتی به چند سال پیشم فکر می‌کنم باورم نمیشه اینقدر راحت همه‌ چی جفت و جور شد ، بدون کمک هیییچ بنی‌بشری ، بدون یک ریال پول غیر بوروکراسی‌اداری خرج کردن.

    …امروز یادم اومد دوباره و یک لبخند از اعماق وجودم زدم .

    ■■■ نتیجه آخر؟ همه چیز همیشه به نفع منه!■■■

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    آتنا شکیب گفته:
    مدت عضویت: 235 روز

    به نام خداوند مهربون که هر چه دارم از آن اوست ، سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ، به لطف خداوند تونستم دوره هم جهت با جریان خداوند بخرم و حضور داشته باشم و به نظرم بهترین عیدی که قبل از سال جدید خریدم و به خودم عیدی دادم و نشونه هایی دریافت کردم و هدایتم کرد این محصول ارزشمند بخرم و جور کرد برام ، من اولین دوره ست که خریداری کردم ، و در حال گوش کردن به فایل های سفرنامه هستم و به یاری خداوند فصل سوم تموم کردم و وارد فصل چهارم شدم و ایشالله هم زمان میخوام دوره هم جهت با جریان خداوند شروع کنم ، من در این سه فصل سفرنامه فایل های رایگان نتیجه داشتم و فهمیدم قانون جواب میده و زندگی ما توسط فرکانس های ما و باورهای ما شکل میگیره و پذیرفتم ، درآمدم 2 برابر شد از جایی که فکر شو نمیکردم خدا برام درست کرد واقعا درسته که از جایی که گمان نمیکنی روزی رو میده و با درآمد جدید دوره هم جهت با جریان خداوند خریدم ، به حرف استاد رسیدم اول فایل های رایگان شروع کنید از همون نتیجه که گرفتید یکم درآمدتون بالاتر رفت دوره ها رو بخرید برام اتفاق افتاد چون ادامه دادم و پای تعهدم هستم و بازم ادامه میدم ، بدهی که داشتم باز بدون اینکه من عقلم برسه از جای دیگه پرداخت شد توسط دستهای دیگه اش ، و خدا رو سپاسگزارم نصف بدهی ام پرداخت شد و بقیه اشم خودش پرداخت میکنه و بهش اعتماد کردم و سال جدید خودمو در آغوش خداوند رها کردم از سر راهش کنار رفتم اجازه دادم خدا منو ببره در مسیر درست و هدایتم کنه وقتی اینقد قشنگ کارها انجام میده و پازل ها رو میچینه چرا بهش اعتماد نکنم و امسال خودمو در برابر خداوند تسلیم کردم و سپردم به خودش خونسرد تر شدم و آروم تر شدم و جالبه کارهام به راحتی و سادگی داره انجام میشه قبلا مدام فکر میکردم ولی الان راحت خدا برام انجام میده و این نتایج باورمو به قانون و خداوند قوی تر کرده ، و مطمئنم به لطف خداوند. مهربون در این دوره و عمل کردن دستاورد خیلی بزرگی دارم چون خودش منو هدایت کرد و من خواسته ایی دارم که خواسته خدای مهربون م هم هست ولی در مورد این خواسته پیش میرم و باور هم ساختم اما بعد نمی‌دونم عقب نشینی میکنم و اون اشتیاق اول ندارم که تخیل میکردم و باورهایی که ساختم و بعد استاد این دوره معرفی کردن نشونه هایی دریافت کردم ولی یک ماه پیش شرایط پرداخت نداشتم و خدا رو شکر درآمدم زیادتر شد و تونستم این دوره قبل از سال جدید بخرم و شروع کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: