«هم_مدار شدن با خواسته» به کمک استعاره گاز و ترمز - صفحه 10

777 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ثریا مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3380 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به همه ی دوستان گلم، خدا رو شکر یه فایل جدیدی، خانواده ی گلم خدارو شکر که همتون می بینم چقدر نظرات خوب روی سایت اومده خدا رو شکر. من این چند روز مسافرت بودم کلی خوش گذروندم.

    چند تا نکته توی این فایل من همین چند روز پیش بهش برخوردم که می خوام بگم.

    بعد از این که به یه سری و خیلی از خواسته هام رسیدم یه چند تا خواسته دیگه در من شکل گرفتن یکیش یاد گرفتن رانندگی و خرید ماشینه. من هنوز ماشین نخریدم و گواهینامه هم ندارم. توی این دو سه روزه که داشتم فایل ها رو به جدیت گوش می دادم به این خواسته در من شکل گرفت که کاش من بتونم قبل از این که گواهینامه بگیرم یکی دو بار یا چند سری پیشت فرمون بشینم که نترسم، من با شوهر عمه ام برای پخش کردن نذری که مادرم هر سال میده به بیرون شهرستان پدرم رفتم و از شوهر عمه ام پرسیدم که رانندگی سخت یا راحته و جوابایی بهم داد که براتون شاید جالبه

    گفت رانندگی اونقدر راحته که دوچرخه سواری ازش سخت تره. اینقدر راحته ( طبق قانون خداوند از این طریق به من یه باوری داد که بهم احساس خوب بده)

    گفت خیلی راحت و سریع میتونی رانندگی رو یاد بگیری.

    اخر هم بگم گفت میخوای پشت فرمون بشینی ببینی چه جوری ؟ شیطان یا همون چاخان بچه های جهان بینی اومد وسط ثریا تو اصلا دست به فرمون نزدی خطرناکه ولش کن، ماشین ماله تو نیست یه اتفاقی می افته

    از اون طرف یه الهامی بهم می گفت فرصت خوبیه توکل به خداوند کن. مگه نمی خواستی پشت فرمون بشینی بیبینی چه جوری

    من به الهامم گوش کردم و یک مسیری رو با راهنمایی شوهر عمه ام رفتم و برگشتم و اونقدر خوب برای اولین بار رانندگی کردم با دنده یک و دو که هیچ کاری راحت تر از رانندگی نیست و اونقدر لذت بردم که بخواستم رسیدم

    نتیجه فایلی که من الان دیدم و اینقدر به این چیزی که دو شب پیش در سر من بودم راحت رسیدم این بود که من هیچ ترمزی درباره رانندگی و ماشین ندارم و بخاطر همینه خیلی راحت هم بهش رسیدم اتفاق افتاد خیلی طبیعی.

    الان که دارم فک می کنم من توی بعضی از مسائل مخصوصا روابط می بینم که چقدر ترمز دارم که چندتاشون از ظهر که فک کردم رسیدم بهشون

    اولین من خیلی زود وابسته میشم و اون شخص برام مهم میشه که دارم روش کار میکنم و همیشه هم باید کارکنم

    دومین ترمز من اینه که من فک میکنم چون توی محله پایین شهر تقریبا الان هستم نمیتونم اون فرد با ویژگی های دلخواهمو ببینم.

    سومین ترمز این که من یه خواهر بزرگ تر دارم که مجرده و همیشه دلم میخواد اول اون ازدواج کنه تا ناراحت نشه که اگر من ازدواج کنم الان که فکر شو میکنم و با قانون تطابق من هیچ دخالتی در سرونشت کسی دیگه ای ندارم و فقط مسئول زندگی خودم هستم.

    چهارمین ترمز من در روابط من دوست دارم و میخوام در محله ای مرفه و آروم و با مردمان خوب در رفاه مالی و رفاه عاطفی زندگی کنم. ترمز من اینه که من اگر محلمو جدا کنم از پدر و مادرم و دوستام دور میشم . یه احساس عدم لیاقتم دارم که من کلا توی محله های تقریبا پایین زندگی کردم چه جوری برم یه دفعه محله مثلا یک تهران بمونم.

    اینا چیزهایی بود که این فایل باعث شد درباره روابط بهش فک کنم و همین راجب مسائل مالی

    مهمترین ترمزی که من پیدا کردم در روابط مالیم که با مثال استاد فهمیدم اینه که من فک میکنم اگر وضعیت مالیم از این خ بهتر بشه توقعات از من میره بالاتر و همه مخصوصا خانواده ام توقع دارن که من بهشون پول بدم و یا یه حسی که میخوان مثلا پولمو ازم بگیرن. درصورتی که الان فک میکنم اصلا اینجوری نیست و هیچ کس و هیچ تاثیری در زندگی من نداره و من ثروت رو برای خودم میخوام چون لیاقتشو دارم و اگر هم به کسی میبخشم برای خودمه نه برای اونا.

    این خیلی ترمز مهمی بود.

    پاورقی: سری خواب های منو سید ( استاد عباسمنش) ادامه داره:D . من خواب دیدم این سری دارم باهاتون تلفنی حرف میزنم و بعد هم میام حضوری میبینمتون حضوریش رو دقیقا یادم نیست. ولی توی مکالمات تلفنیمون داشتیم راجب خرید ماشینی به اسم پورشه پانامرا حرف میزدم که من میخواستم این ماشینو بخرم و داشتم ازتون درباره نحوه خرید و معامله کردنش میپرسیدم. اینقدر توی خواب لذت بردم که انگار بهشت اینجاست البته الان هم برای من بهشت اینجاست. که وقتی اومدم تهران دیدم فایل گذاشتین. استاد از خداوند ممنونم که شما رو به خوابای من هدایت میکنه. خیلی از این خوابا الهام گرفتم و واقعا خوشحالم.

    استاد لطفا یه مسابقه درباره روابط بزارید

    انشالله همتون یه روز ببینم در فلوریدای امریکا

    ثریا مرادی

    1397/8/18

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      همای سعادت گفته:
      مدت عضویت: 1556 روز

      سلام دوست عزیزم

      من توی دریم بردم همین ماشین رو با عکسهاش گذاشتم. عجب ماشینی هست خدایی. انشالله به زودی هر دو مون داشته باشیمش. نمی گم بخریم چون شاید خدا بخواد ی جور دیگه دستمون برسه.

      ترمز راجع به رانندگی ترمز مهم هست واقعا. فکر می کردم کار سخت و ترسناکی هست. ولی کامنت شما برای من مفید بود. سپاسس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    نوشین حقیقت جهرمی گفته:
    مدت عضویت: 3390 روز

    استاد خوبم استاد عزیزم بهترین مدرس توحید و خوش بختی

    ممنونم برای این فایل زیبا و پر از درس. ممنونم برای این همه اگاهی های ناب که واقعا ناب و خالصه

    ممنونم برای تیکه اخر فایل که باز هم زیبایی و زیبایی و ثروت و فراوانی این دنیا رو بهمون یاداور شدید. چند بار با لذت دوباره و دوباره دیدمش و سرشار از احساسات فوق العاده شدم.

    خدایا شکرت که جان منی، ان منی و هر لحظه با منی.

    چقدررر خوبه که من بنده ی تو ام و تو خدای من. چقدر زتدگی با این دیدگاه و با این قوانین زیباست. بهشت همین جاست. همین جا در عمق احساس من. در عمق ایمان من به خدا. و من به کمتر از بهشت قانع نیستم. در این دنیا و هم در اخرت

    ممنونم استاد خوبم ممنونم که بهم این دیدگاه زیبا رو دادید تا جهان رو جور دیگه تجربه کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    معصومه سادات ناجی پارسانیان گفته:
    مدت عضویت: 2788 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوارم

    از خداوند یکتا سپاسگزارم و از شما استاد بینظیر ،که راهنمای هستید برای هدایت انسانهای تشنه عشق و حقیقت و آزادگی

    استاد عزیز من موفق شدم یک ترمز که مانع رسیدن به ثروت میشود را کشف کنم

    و آن فکر کردن به بدهی بود و این ترمز را با باور اینکه براحتی پول بدستم میرسد و بزودی پرداخت میکنم جایگزین کردم که بعد از این قضیه فایلی از شما دیدم که گفتید بدهی داشتن باعث عدم خلاقیت میشود واقعا هم همینطور است.

    مقدار کمی از بدهی ام را پرداخت کردم حال خیلی خوبی دارم آرامشم بیشتر شده احساس میکنم فکرم آزادتر شده و از فرصت‌های که در اطرافم هست بهتر میتوانم استفاده کنم و درآمد زایی بیشتری داشته باشم فعلا عزمم را جزم کردم که بدهی هایم را صاف کنم و بعد از یک استراحت کوتاه زندگی شغلی ام را عوض کنم ، به امید خدا ی بزرگ که عشق است و امید

    استاد عزیز، من در لحظه لحظه های زندگیم حرفهای ارزشمند شما را گوش میدهم و با تمام وجود سعی میکنم به مرحله عمل و شکوفایی برسانم .

    مجددا از شما سپاسگزارم که زیباییهای زندگیتان ،منظره های زیبا موزیکهای دلنشین که روح آدم به پرواز در میاید را با ما به اشتراک می‌گذارید و حس خوبی را به مخاطبینتان انتقال میدهید .?

    آرزوی سلامتی و شادی،عشق و ثروت ، افتخار و سربلندی و طول عمر برای شما استاد ارجمند و دوستان خوبم دارم.

    پاینده و برقرار باشید

    دوستدار همیشگی شما

    ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مهدی هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2501 روز

    باعشق تقدیم به استادمهربون

    خودراکاملا به “او”بسپار؛درست مانندقایقی که برروی رودخانه شناوراست.

    نبایدپاروبزنی،فقط طناب راشل کن…

    نبایدشناکنی،فقط شناورباش….

    آنگاه رودخانه خودش تورابه دریاخواهدبرد،

    دریابسیارنزدیک است

    دریای اودرجان ماست

    امابرای کسانی که شناورند.نه برای کسانی که شنامیکنند.

    ازغرق شدن نترس.زیراترس توراواداربه شنامیکند.

    حقیقت آن است که،کسانی که بدون واهمه خودرادرخداغرق میکنند،برای همیشه نجات می یابند.

    ?اشو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    راضیه راضیه گفته:
    مدت عضویت: 3437 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استاد عزیزم و‌دوستان بی نطیرم

    استاد خیلی جالبه من چند روز پیش داشتن با خودم فکر می کردم چرا یک سری اتفاق ها که می خوام خیلی سزیع اتفاق می افنه ولی خواستهای اصلیم طول میکشه ؟؟؟ بعد همبن جواب شما رو به خودم دارم چون ترمری در موردشون ندارم چون باور دارم که میشه ، مثل دیدین یک‌دوست استاذ چند رور پیش می خواستم برم بانک همینجوری گفتم خدایا من دوست دارم یک دوسن اشنا ببینم که جز کارمندهای بانک باشه گفتم یادم رفت باورم نمیشد وقتی رفتم بانک‌دیدم یکی از دوستان اونجاش گفتم خدای مننننن خیلی برام جالب بوداین در حالی بود که بارها به اون بانک رفته بودم ولی هیچ‌وقت ادم اشتایی اونجا ندیده بودم…….. خیلی برام جالب بود که انقدر ذهن ما قدرتمند و‌خدا انقدر به ما قدرت داده فقط بایذ باایجاد باورهای درست و برداشتن محدویت ها ازش استفاده کنیم ، چند روز پیش داشتم یک ویدئو‌میدم در مورد قدرت ذهنمون که می گفت ما فقط از ده درصد قدرت ذهنمون استفاده می کنیم و توضیح می داد اگر از ۲۰ درصد، ۵۰ یا صدر در صذ استفاده کنیم چه اتفاقایی می افته می گفت.ما می توانیم اجسام حرکت بدیم با ذهنمون ، می توانیم حتی پرواز کنیم? ، می توانیم خیلی چیزها رو‌کنترل کنیم حتی می توانیم ذهن ادم عا رو بخونیم خیلی برام‌جالب بود که خدا همه این قدرت ها رو به ما داده ‌و فقط کافی بخوایم ازش استفاده کنیم، قدرت ذهن خیلی برا جالبه و به خاطر همین خدا هذایت کردم به یک فایل دیگه که توی تد بود و داشت از قدرت حافظه ما می گفت می گفت.یک‌مسابقه حافظه اگر اشتباه نکنم توی انگلیس برگزار مبشه که تعدادی افراد میان و‌با هم مسابقه میدن که مثلا صد تا عدد حفظ می کنم توی یک زمان مشخص بعد همه رو‌میگن خیلی جالب بود برای من که ما تا این حد قدرتمندیم و‌می گفت که این ادم ها اصلا ادمهایی نیستن که استداد های خارق العاده ای داشته باشن فقط یک سری روش ها اختراغ می کنن که ایم کار انجام بدن مثلا یک روش تبدیل اسم های خاص به اسم عام بود….. واقعا قدرت ما شگفت. انگیز به امید این که باورش کنیم و‌در مسیرش هذ روز بیشتر پیش بریم……..

    استاد برای اون تصویر زیباییی که برامون می ذارین بی نهایتتت ممنونم واقعا. دیدن این همه زیبایی تنوعععع. ، اون اسمون خوشگل. ابرهای دلبر من عاشق ابرهام ??، وای استاذ اون غذاهای متنوع. چه با حال بودن ? من عاشق تنوعم اخه ? چقدر خوبه. من یکی از اروههام همیشه از بچگی این بود که جهانگرد باشم. و ادم های مختلف فرهنگ های مختالف. رو ببینممممم? خیلی لذت بخشه ?…… مرسییییی استادددددددد

    استاد برای دور کشف قوانینمممم خیلی ممنونم عالیه من این ذور نتونستم بگیرم ولی از کامتها اسنفاذه می کنممممم انقدر توی این کامنتت ها اگاهی هستتتت ،حس خچب هستتتت که یکی از لذت بخش ترین کارها برام‌خوندن کامنت هاست یک‌جوراییی حس می کنم من جز این دورم و‌ همش دنبال می کنم شرایطبچه ها رو انگار جزیی از زندگی خودمه جا داره از دوستان کشف قوانینم هم واقعا تشکر کنممممممم می خوام بگم عاشقتمونممممم مرسی که انقدر عالی می نویسن ، و نتایجتون به اشتراک می ذارین….. مرسی برای بودنتونننننننن خدا رو میایاردها بار شکر می کنم برای سایتتتتتت برای همه کسانی که زحمت می کشن خانم فرهادی،خانم شایسته و همه کسایی که دیگه که من شاید نشناسم ، برای استادم ،،،، و دوستان بی نظبیزممممممم به امید دیدن هم دیگه توی آمریکا پیش استاد بی نظیرمون ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    زهرا رجبی گفته:
    مدت عضویت: 2461 روز

    سلام استاد عزیز کلمه استادبخاطر آگاهیهای بالاتون میگم وگرنه شما همون داداش گل خودمی ک اینجوری حس بهتری بهم میده

    استاد عزیز حرفاتون خیلی قانع کننده هست راستش استاد این فایلتون یجوری بود یکم خاصتر بود برام ی احساسی نمیدونم چی اما انگار ی گوشه خاطراتم توی ذهنم خیلی زمان پیش میتونم بگم دوران بچگی این حرفهارو شنیدم اونم تو کارتونای رویایی تو کتاب داستانهایی ک هفته ای یبار تو مدرسه بهمون میدادن بخونیم بعد تحویل بدیم اون داستانو هرچقدر رویایی اما من باورش میکردم میشدم جزئی از اون داستان دنبال پری تو باغها میگشتم بهش میگفتم ک میدونم ک منو میبینی براش گل میبردم حتی شکلات میزاشتم کنار گل میرفتم مدرسه تا برگردم ببینم برداشته یان دستبند از مروارید براش درست میکردم اینارو با دیدن فایل شما یادم اومد مونده بود گوشه ذهنم فراموش کرده بودمش چقدر راحت چقدر سبک بال و واقعا استاد چ باور قوی داشتیم اینکه وجود نداره یا ممکن نیست نبود برام اصلا محدود بودنو نمیدونستم از حرفهای بزرگترها چیزی حالیمون نمیشد تا بفهمیم سخت چیه اما با بزرگ شدنمون فراموش کردیم زندگی همون بود همون لذتها باورها وخوب دیر نیست الان هم همون زهرای قدیمم فقط بزرگ شدم دوباره میتونم ب محض فکر کردن ب بارون بوی نم خاک بارون خورده رو احساس کنم شایدم استاد اون پری شما بودی ک الان تو بزرگیم اومدی مسیر زندگیم تا بگی باز همون باورهارو یادم بیارم ک چقد سبک بال بودم چ راحت باور میکردم و بدونه احساس خطر از اون باغ رد بشم چون اصلا خطرو درک نکرده بودم

    حرفاتون درسته استادجان فقط باور کنیم بدووووووونه اینکه فکر کنیم چطور بدست میاد این اما اگرها چطورها وچگونهارو فراموش کنیم فقط ب مسیری ک میخاییم فکر کنیم ولذت ببریم باقیش دیگه خدا دستمونو میگیره و قدم زنان راحت با مامسیرو با لذت میاد

    خدارو شکر استاد امروز باز بوی اون باغ اون نم بارون اون رویای فراموش شده برام زنده شد ک چندساله گوشه ذهنم داشت خاک میخورد ک باعثش فایل شما شد

    استاد بابت عقل کل وبابت بخش راهکار ممنونم ک با هیچ کتاب موفیقیت دنیا برابری نمیکنه خیلی آگاهیم بالا رفته الان سعی میکنم بیشتر بخونم وخط ب خطشو درک کنم از خانم شایسته وتمام همکاراتون تو این زمینه ک با تلاش فراوان زحمت میکشن تشکر میکنم ک واقعا تمام مطالبشون عالیه وبقول دوست عزیز باید با آب طلا نوشت وتو ذهن هک کرد

    دعا میکنم هم شما هم همکاران وهم تمام دوستان عباسمنشی درپناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند باشید وتمام زندگیتونو با لذت وشادی سپری کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    داریوش گفته:
    مدت عضویت: 3174 روز

    سلام به همه دوستان ???

    شاید تکرای باشه ولی تکرار خوبیها خوبه

    من سپاسگزارم بخاطر این فایل زیبا و مطالبش و خسته نباشید میگم بخاطر همه زحماتی که میکشید و همه مارو در لذتی که در این راه میبرید سهیم میکنید

    من واقعا ایمان اوردم و باور کرده ام که هر انجه که میخواهم بلافاصله همان لحظه در جهان ایجاد میشه و فکر میکردم که اگر همان موقع به زندگی مت وارد نمیشه بخاطر قانون تکامله

    اما وقتی این فایل رو دیدم از خودم پرسیدم که ایا واقعا علتش اینه یا چیز دیگه ایه که من هنوز نفهمیدم

    از خودم سوال کردم و سعی کردم که مراقبه کنم و جوابی اومد

    جواب این بود که

    (من هنوز تکاملم رو طی نکردم )

    و حس خوبی بهم داده شد چون فهمیدم که من در مسیر خوشبختی قرار دارم

    اگاهی جهان و کائنات کامله و این من هستم که هنوز کامل نشدم

    من از زمانی که با اقای عباسمنش اشنا شدم و سعی کردم از قوانین استفاده کنم

    ودیدم که خواسته های زیادی داشتم که بعد از استفاده از قانون انجام شده

    یکی از اونها با سپردن کار بخدا

    تقریبا یک روزه انجام شد

    دومی که چند سال بود انجام نمیشد چند ماه پیش اتفاق افتاد

    سومی بشکل باور نکردنی زمانی که بفکرم رسید نجواها گفتند نمیشه زشته اگر بگی اما من نترسیدم و گفتم و همون روز پذیرفته شد و فردای اون روز چتد برابر پولی که در نظر داشتم که به زندگیم وارد شد

    و خیلی چیزای دیگه که بعد از اینکه درخواست میکنم با فاصله های یک روزه یا چند ماهه بزندگیم وارد میشن

    و تایید و سپاسگزاری میکنم

    واقعیت از زمانی که با همه وجودم یگانگی افریدگارو حس کردم همه چیز بهتر و کاملتر پیش میره حالم اگثر اوقات خوبه

    من از کودکی در مورد یکتا پرستی شنیده بودم ولی هیچوقت درکش نکردم

    الان هم نمیگم کامل درکش کردم و دارم حسش میکنم

    کم کم دارم میفهمم. که این جسم من نیستم

    همیشه برام سوال بود که ما توی حرف زدن میگیم دست من. پای من. چشم من و ….واقعا این من کیه

    والان به کمک خداوند و اگاهی هایی که از طریق اقای عباسمنش داده میشه به این سوالم گرفتم یعنی قبلا هم شنیده بودم که خداوند از روح خودش در ما دمیده ولی نمیفهمیدمش

    اما الان دیگه دارم درکش میکنم

    حسش میکنم

    و حالا میفهمم که چرا توی خیلی کارها موفق میشدم و توی خیلی کارها نمیشدم

    خیلی طولانی شد ببخشید

    ساده بگم فهمیدم که این جسم من نبوده که کاری انجام داده بلکه خداوند بوده که راه رو نشون داده و جسم من فقط در مسیر حرکت کرده

    جسم من فقط وسیله بدست اوردنه و عامل خداست

    بازهم از دوست عزیزم اقای عباسمنش متشکرم

    تا فرصتی دیگه

    شاد و موفق و پیروز باشید????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2617 روز

    سلام استاد عزیزم

    من با تماشای این ویدئو به این باور ها و ترمز ها رسیدم

    من باور دارم که اگه الان به سه تا هدف اصلیم نرسیدم به خاطر ترمزها بوده که توسط شما آگاه شدم که ترمزها همون نگرانی هایی هستند که در مقابل اون اهداف داریم

    هدف اولم :ماشین مردا 3 نیو

    ترمز 1: کمبود پول

    باور مقابل :من باور دارم که ثروت در جهان بی نهایت است

    ترمز 2 :دودی کردن شیشه موجب تحریک پلیس و جریمه می شود

    باور مقابل : من باور دارم که وقتی من انسان خوبی باشم همه پلیسا خوبند، من باور دارم که من می توانم انسانها را مسخ کنم تا به من خدمت کنند

    ترمز 3 : بیمه ماشین

    باور مقابل : من باور دارم که وقتی باور فراوانی را دارم پول بیمه ماشین چیزی نیست در واقع من با پرداخت بیمه به کارمندان بیمه کمک می کنم که بهتر زندگی کنند

    ترمز 4 : دزدیده شدن ماشین

    باورم مقابل : من باور دارم که در مداری که من هستم امنیت فراوان است، همه بی نیاز و ثروتمند هستند، همه انسانهای خوب و پاک اند

    ترمز 5 : نکنه کسی از من ماشین را قرض بخواهد

    باور مقابل : من باور دارم که اعتماد به نفس بالایی دارم و هرکه چیزی را از من امانت بخواهد قدرت نه گفتن به او را دارم و اصولا وقتی در مدار ثروت و فراوانی هستم همه بی نیاز از قرض گرفتن چیزی از من هستند

    ترمز 6 :کثیف شدنش

    من باور دارم که بهترین کارواش ها دارند کار می کنند که می تونم هروقت کثیف شد بشورن و اونقدر ثروت فراوان که می تونم به راحتی از پرداخت هزینه سرویس آن بربیام

    ترمز 7 :اگه ایراد فنی پیدا کنه چی؟

    باور مقابل :خب وقتی تو باور فراوانی هستم هیچ مشکلی نداره هزینه اش را پرداخت میکنم تازه با این کار ده برابرش وارد زندگیم میشه

    ترمز 8 : اگه تصادف کنی چی؟

    من باور دارم که هر اتفاقی را مسئول اش خودم هستم، من اصلا همچین چیزی را خلق نمیکنم من باور دارم که همیشه در سلامتی، شادی امنیت راحتی و ثروت زندگی می کنم

    ترمز 9 :اگه پنچر شه چی؟

    خ خخخ امان از دست این ذهن منطقی و نجوای ذهنی

    باور مقابل : من باور دارم که همه مشکلات راه حلی دارند اگه پنچر هم بشود به فال نیک می گیرم و مسئله ای نیست از همونجایی که ایستادم لذت میبرم و از این مسرور میشم موجب رزق یک آپاراتی شدم

    ترمز 10ذ:اگه آتیش بگیره چی؟

    وایییییییی ببین این نجوای ذهنی منو واسه خودش هی نسخه میپیچه!!!!

    باور مقابل من :من باور دارم که من در امنیت، آسایش، رفاه و خوشی کامل زندگی می کنم

    خب اگه اینا ترمزهاست همشونو برداشتم حالا بریم سوار ماشین محبوبم بشیم

    هدف دومم :ساخت خونه

    ترمز 1:نداشتن یک پایه شغلی قوی و بدهکاری در شغل فعلی

    باور مقابل :

    من باور دارم که شغل بسیار عالی دارم وبدون سرمایه هم میتونم میلیونها پول دربیارم وثروت بسازم من خودم یک سرمایه هستم شور و شوق و آگاهی هایم سرمایه است

    10میلیارد تومن پول نقد:

    ترمز 1 : دولت میگه از کجا آوردی

    من باور دارم که کاینات از طبیعی ترین و آسان‌ترین راه‌ها به من ثروت می دهد

    ترمز 2 :ممکنه مثل بقیه پولهایی که داشتی ازدست بدی

    باور مقابل : من باور دارم که وقتی این پول را ساختم یعنی در مدار درست کارهای درست واقع هستم و بازهم میسازم

    دوستان اگه نکته ای هست که میتونه بهم کمک کنه و از دید من مخفی مونده منو راهنمایی کنید سپاسگزارم از خدا بزرگم که استاد عباسمنش و شما را به من عطا کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    علی علیمردانی گفته:
    مدت عضویت: 3153 روز

    سلام به همهی هم فرکانسیا و خانواده صمیمی خودمون

    من واقعن دارم از این سری فایل ها لذت میبرم و باورهای خوبی رو میسازم و از این طبیعت زیبایی که معلم عزیزم برام میفرسته لذت میبرم احساس میکنم هر موقه یه سوالی برام پیش میاد و دلم میخاد که معلممون رو ببینم یک فایل عالی میزاره ولی سوالی که برام پیش اومده اینه که ترمزها همون باورهای محدود کننده هستن یا چیز دیگه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: