«هم_مدار شدن با خواسته» به کمک استعاره گاز و ترمز - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)

777 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرضیه امیری گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    سلام استاد بازهم یک فایل ِ شما چنان من رو متحول کرد که تمام وجودم من رو به نوشتن این دیدگاه آوردند ، فایل تصویری رو خیلی وقت پیش دانلود کرده بودم و امروز داشتم روی ترمز ها باورهای محدود کار میکردم که هدایت شدم به دیدن این فایل استاد از یه جایی به بعد تمام ِ وجودم کلمه به کلمه حرفاتون رو عمیق حس میکرد انگار فقط و فقط دارید با من حرف میزنید اشک ِ شوق از چشمام جاری شد برای این همه صداقت و خدایی بودن ِ جنس حرفاتون استاد اونجایی که گفتی به چه زبونی بگم آخه چطور دیگه بگم باور کنی اشک شوق ِ من جاری شدند ، سپاسگزاری کردم برای وجودتون آره استاد چقدر زیبا قانون میگویم باش ، پس میشود جواب میده ، وقتی دونه دونه ترمزا رو میشناسیم و روی اونا کار میکنیم استادچقدر چقدر چقدر حرفات اصله چقدر حقیقته میدونم تعریف و تحسین و اینا به اندازه نتایج خوشحالت نمیکنه ولی اومدم برات بنویسم این شاگردت با تمام وجود داره روی خودش کار میکنه استاد این شاگردت داره عشق میکنه با زندگیش

    حرفت حقه ، خداوند هدایت میکنه خداوند پاسخ میده این جهان سریع الاجابه راستش این روزا که مهمون ِ خونتونم مهمون اون باغ بهشت و زندگی در بهشت دارم تو بهشت ِ خودم فرکانس های جدیدی رو حس میکنم استاد نمیدونی وقتی برای اولین بار فرکانس عشق بی قید و شرط ِ توی فایل های سریال بهشت رو حس کردم روی ابرا بودم به وقتش میام مینویسم ، درک کردم چقدر فاصله فرکانسیه بین فرکانسی که شما در فایل ها میفرستید با چیزی که ما درک میکنیم خداروهزار مرتبه شکر که فرکانس متفاوتی از این فایل دریافت کردم سپاسگزارم عمیقا از وجودتون از این همه عشق و صفات الهی که در فایل ها در نوشته ها در جریانه

    درپناه خداوند براتون آرزوی بهترینااااارو دارم 💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    ارشیا گفته:
    مدت عضویت: 2180 روز

    به نام خدا

    سلام برهمگبگی همداری های خوبم.

    سپاسگذارخداوندم بابت این فایل زیبا.

    عشق نیروی قویه و به نظرم اگر عشق نباشه انگار یکی از ابزار موفقیت در هرزمینه ای رو از دست میدیم.

    اگر به رهایی نرسیم و بگیم چجوری و چطوری و حالا وقتی فلان قبضو دستم بیاد چی بشه و مالیات یا ندونستن زبان اون مکان رو چیکار کنم نباید قدم برداریم و نشانه بی ایمانیه.

    و وقتی به خدا بسپاریم و ایمان داشته باشیم و رها بشیم و ما فقط حرکت کنیم ادامه راه رو خدا نشونمون میده و هدایت میشیم.

    و وقتی میسپاریم به خدا و حرکت میکنیم و باورهای درستی رو ایجاد میکنیم و روش کارمیکنیم میشه ایمان به راه و کارهامون که بازهم موجب عمل بشه.

    و شخصا یادگرفتم که اگر نگران چیزی باشم باید بسپارم به خدا و در جهت حلش هم حرکت کنم و به کمک خدا اون ترس،عیب،باور غلط یا …..رو میشه برطرف کرد.

    وقتی ایمان و عشق رو هم کنار هم بذاریم همونطور که استاد گفتن گاز میدیم.

    و وقتی اون مقاومت های بیخودی رو کنار بذاریم و بسپاریم به خدا نیبینیم چه راحت حل میشه اون مسئله.

    درست مثل زمانی که استاد مقاومت درمورد جدایی از همسرشون داشتن و به محض اینکه سپردن به خدا و مقاومتو گذاشتن کنار و خودشون رو رها کردن و جای صرف انرژی بر مسائل بیهوده برباورها کارکردن به نتیجه رسیدن.

    من خودم خواسته هایی داشتم که گفتم میشود و رها کردم و با سرعت نور بهش رسیدم.

    عشق هم عامل نیروی درونیه که میتونه آزاد بشه و وقتی باشه با جون و دل و بدون توقف میشه در راستای اهداف با ذوق بیشتر رفت جلو.

    اگر خودمون رو رها کنیم و اون ترس،تضاد،مشکل یا….روبه خدا بسماریم و حرکت کنیم مشکلی نخواهد بود که حل نشه.

    سختی معنی زیادی نخواهد داشت.

    گذشته ها گذشته و چمله ی زیبایی در مکانی دیدم که میگه.

    Respect the past creat the future

    و دیگه از این لحظه به بعد اصلا لحظه رو به خوبی زندگی میکنم و روی خودم کار میکنم تا آینده ی دلخواهی داشته باشم و از خدا سپاسگذارتر باشم.

    سپاسگذارم از شما استاد خوبم که این فایلو تهیه کردید و خانم شایسته عزیزم که فیلمبرداری کردن.✌😁

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    هادی محبی نیا گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    بینهایت هیجان زده هستم برای این قوانین دوست داشتنی و دقیق و این ساز و کار عظیم الهی ، واقعا اماده استارت جدید هستم به واسطه این قوانین زیبای الهی ، توکل به الله ، خدایا شکرررررررررررررررررررررررر خدایا دوستت دارممممممممممممممممممممممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    نون سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 2427 روز

    سلام

    به روزهای پایانی این سفر زیبا نزدیک میشم و وقتی به عقب برمیگردم و نگاه میکنم به آنچه آموختم و آنچه نوشتم بسیار برایم پربار بوده خدا رو شکر .

    یکی از ترمز های بسیار بزرگ برای من احساس گناه بوده هرچند خیلی بهتر از قبل شدم اما هنوزم این نجواها میاد تو ذهنم

    خیلی موقعیت ها رو از دست دادم بخاطر این ترمز در حد ABS

    چون سرمایه گذار ملک هستم وقتی ملکی با قیمت پایین به من پیشنهاد میشه به راحتی رد میکنم چون فکر میکنم اینکار یعنی اجحاف به فروشنده در حالی که با رضایت کامل و با پیشنهاد خودش انجام میشه ولی من نمیتونم قبول کنم

    خیلی دارم رو این ترمز کار میکنم و خیلی بهتر شدم ولی هنوز جا داره

    تشکر میکنم از گروه عالی عباسمنش و استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1511 روز

    باسلام خدمت دوستان عزیزم

    این فایل هم نشونه من بودکه هدایت شدم

    داشتم قسمت ۳چندبرابرکردن درامداستادروگوش میکردم البته این فایل روچندباردیگه دیده بودم ولی ایندفه انگارحرف های جدیدتری شنیدم ودرکم بیشترشدکه استادگفتن باهمین شرایطی که داریدجطورمی تونیددرامدتون روسه برابرکنیدواگرذهنتون مقاومت کردکه نمیشه وغیره این مواردپاشنه های اشیل شماست وبه قول استادترمزهای شماست برای نرسیدن به خواسته ومن نوشتم وبه خداگفتم باورهای محدودکننده من چیه توی این ۳برابرکردن درامدوزدم روی نشانه وبه کامنت دوست عزیزمون که ۹تاترمزمخفی رونوشتن هدایت شدم وجوابموگرفتم به لطف الله مهربان

    وهمه چیزفرکانسه وچقدردقیقه باورهای ما

    دقیقامن امشب اومدم خونه ودیدم مادرم داره اخبارگوش میده وداشت درموردنکات منفی میگفت چون من اززمان اشنایی بااستادتلوزیون روحذف کردم ونمیبینم ومیخواستم خاموش کنم مادرم نزاشت وبه خداگفتم میخوام حرف های خوب بشنوم

    باورتون نمیشه بدون اینکه من کانال تلوزیون روعوض کنم کانال تلوزیون عوض شدوکانال قران اومداصلامتحیرشدم مادرم هم تعجب کرد خواستم واجابت شدوگفتم خداازت ممنونم که هواموداری وکمکم میکنی وهدایتم میکنی (چندروزه دارم روبحث هدایت خداوندکارمیکنم وتکرارمیکنم من لایق دریافت الهامات الهی هستم وخداوندهرلحظه داره من روهدایت میکنه)

    وقتی پامونوازروی ترمزبرداریم به سرعت نوربه تمام خواسته هامون میرسیم ۱۰۰٪این اتفاق می افتد

    ارزوی حال خوب واحساس خوب برای همتون دارم که=اتفاقات خوبه درزندگیتون🌷🌷🌷🌹🌹❤❤❤❤

    موفق وسربلندوثروتمندباشید

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    نسرين خالقي گفته:
    مدت عضویت: 1332 روز

    سلام بر استاد عزیز و مریم بانو و همه دوستان

    روز. ۵٧ سفرنامه ،

    به نام خدای وهاب و بخشنده که حاکم مطلق جهان أست و سپاس مخصوص اوست .

    موضوعی که در این فایل گفتید دقیقا مشکل و نظر همسر جانم هست.

    اینجا در استرالیا هم وقتی خانه بخری باید هر ساله مبلغی بابت خدمات پرداخت کنیم و برای همین هر موقع موضوع خریدن خانه مطرح میشه نظر ش این هست که اگر خانه بخریم باید کلی هر ساله پول بدهیم بهتر که اجاره نشین باشیم و نگران این خرج ها نباشیم .

    من قبل از اشنایی با سایت و مخصوصا این فایل نمی دونستم این مانعی جهت جذب نعمت هاست.

    من یاد گرفتم که فقط روی خودم کار کنم به نظر ایشون کاری ندارم و اصلا همچین چیزی را قبول ندارم ، البته هنوز اینقدر نداریم که نقد خانه ای را بخریم . خود من هم قبلا با خرید کردن مشکل داشتم یا دنبال اجناس ارزون بودم یا یک نگرانی و ترسی از خرید های بزرگ داشتم ولی الان موقع خرید که میشه اگر بخواد همچین حسی بیاد مچش را میگیرم که “هی حواست باشه فقط زبونی گفتن فایده نداره باید عمل کنی ” نسبت به قبل خیلی بهترم ولی هنوز خیلی خیلی جای کار دارم .

    در مورد خانه هم می دانم زمانی که پول ان از طرف سیستم دریافت شود حتما ان خانه ای را که شکل و طرح و مشخصات ان را خواسته ام و سفارش ان را از طریق dream board به کائنات دادم ، در زمان و مکان مناسب دریافت می کنیم .مالکان زیادی هستند که خوشحال می شوند ما خانه ان ها خریداری کنیم و همواره افراد درست در سر را ما قرار میگیرند . چرا که تک تک ما لایق بهترین ها هستیم .

    شاد و سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1178 روز

    سلام به استادعزیزم ومریم‌جون عزیز.

    «هم مدار شدن با خواسته »با استعاره گاز و ترمز.

    استاد عزیز تو این فایل اشاره به دوره ی کشف قوانین کردن .

    خاستم تجربمو بابت کار کردن این دوره بگم .

    دوره ی فوق العاده خوبی بود.

    الان دقیق 6ماهه از کارکردم میگذره ومن هنوزم که هنوزه دارم هرروز صبح که از خواب پا میشم طبق دستور العمل این دوره پیش میرم.

    اولین جلسش بابت کدنویسی بود که مریم جون عزیز به طور مفصل راجع بهش صحبت کردن وما هم اطاعت امر کردیم .

    همانطور که گفتم دقیق 6ماهه که روزانه دارم کد می‌نویسم وسعی میکنم طبق برنامه ای که می‌نویسم پیش برم .

    تو این دوره هدفهای کوتاه مدت انتخاب میکنیم وسعی میکنیم با تمرکز کردن ، بهشون دست پیدا کنیم .

    هدف‌هایی که دسترسی بهش راحت وزمان کمتری میخاد.

    انصافا عالی بوده .

    ب شخصه از این دوره احساس رضایت داشتم .همین که صبح به صبح پا میشم وبرنامه ی روزانمو می‌نویسم .نه فقط برنامه های عملی ،اتفاقا بیشتر نوشته هام و تمرکزم روی تغییر افکار وباورهامه .اینکه تو روز چطور مدیریت بر اجرای قوانین جهان داشته باشم .

    واین خیلی خوبه .

    و تکرارش باعث میشه کم کم وبه مرور زمان ملکه ی ذهنم بشن وانشالله عملکردهای بهتری داشته باشم.

    مثلا چند نمونه از مطالبی که هرروز می‌نویسم اینه :

    فقط برای امروز روابط خوب با همسرم ،دخترم ،پسرم .

    مراقبت کردن از خودم .

    اعتماد به نفس به فرزندانم دادن.

    احساس گناه به کسی ندادن.

    صلح درون .

    هماهنگی بین ذهن وروح .

    پذیرش اتفاقات .

    اعتماد به خدا .

    قضاوت نکردن .

    کنترل ذهن .

    کنترل نکردن کسی.

    اینا از سمت خودمه .

    ومطالب باارزشی که تو این دوره یاد گرفتم رو ینی هر جلسه رو در یه جمله ویک خط تکرار میکنم .

    که تک تکشون بهم خیلی کمک کردن تا حال خوب وآرامش خوبی داشته باشم.

    خودم فک میکنم افکاروباورهام خیلی وسیع تر از قبل شده ‌.

    چون اتفاقات ناجالب کمتری بوجود میاد.اگرم بیاد دیگه منو تکون نمیده .ب نظرم خیلی خونسرد وریلکس شدم .

    به معنای واقعی اتفاقات رو میپذیرم بدون اینکه بترسم یا نگران چیزی باشم .

    یا اینکه برنامم بهم بخوره وحشت کنم .

    آگاهانه همون لحظه میگم الان تو این شرایطم، الان این اتفاق افتاده ،و الان چکاری انجام بدم بهتره ؟!

    که خیلی وقتها کاری نباید انجام بدم وبدون درگیری ذهنی باید ازش بگذرم وخودمو دست زمان بسپارم.

    به هیچ وجه دنبال مقصرنمیگردم .

    قوانین جهان را تمام و کمال قبول دارم و جنگی با هیچکدوم از مباحثش ندارم .

    باور کردم تمامی اتفاقات طبق افکاروباورهایی که من تو ذهنم پرورش میدم شکل میگیره .

    میپذیرم اگه هنوز اون چیزایی که میخام بدست نیومده باز عامل اصلیش خودمم نه هیچ کس دیگه ونه هیچ چیز دیگه !

    دنیا رو قشنگ وزیبا میبینم .ومیدونم به میزان توجه وتمرکز خودم به زیبایی هاش ازش بهره مند میشم .

    اینکه هیچ عامل بیرونی دخالتی بر اتفاقات بیرونی من نداره.

    و همه چیز دردرون منه .

    لزومی نداره تو دنیای بیرون دنبال چیزی بگردم .

    دیگه خوب می‌دونم همه ی اتفاقات خوب یا بد از درون من طبق افکار وباور هام شکل خوب یا بد به خودش میگیره .

    بنابراین بیشترین حواس وتمرکزم باید به درونم داشته باشم .

    باید ببینم در طول روز چ ورودی‌هایی به ذهنم میدم؟

    با چ‌افکاری درگیر میشم ؟

    چ باورهایی سراغم میان ؟

    آیا بااین افکار وباورها و ورودیها تونستم احساس خوبی داشته باشم ودر شرایط سخت احساس بدم رو کنترل کنم تا بتونم از اون حال بد بیرون بیام ؟

    واقعن امروز با این نگرش به تمامی قضایا نگاه میکنم .

    حتی یه وقتایی به هر دلیلی که می‌تونه از نداشته هام باشه یا می‌تونه از کمبودها باشه یا می‌تونه از شرایط سخت باشه ،در کل اینو فهمیدم که مهم نیست من الان چ فکری میکنم . مهم اینه که باید احساسم رو خوب نگه دارم .باید آرامشم رو حفظ کنم .کاملا باور کردم که هیچ دلیل منطقی برای جهان وجود نداره .

    باید درگیری های ذهنم رو کنترل کنم .

    باید شرایط رو ‌بپذیرم وبا صلح درون از داشته هام لذت ببرم.

    اصلا فکر مقصد یا رسیدن به خواسته ها را نکنم .به این فکر کنم که امروز چطور وچگونه باید از زندگیم لذت ببرم !

    چ کاری یا چه کارهایی انجام بدم میتونم شادتر باشم؟

    چطور از لحظاتم بهترین استفاده ها رو بکنم که شب قبل از خواب بگم خدایا سپاسگزارم ازت که تونستم روز خوبی رو با کمک تو به اتمام برسونم .

    دیگه دقدقم خونه ی 300 متریم نیست که الان ندارمش ودلم میخاد داشته باشمش .

    یا فلان ماشینی که دلم میخاد زیرپام باشه نیست و یا هر چیز دیگه ای !

    میام نگاه میکنم میبینم خونه ای که الان توش دارم زندگی میکنم خوبه .پس خدایا شکرت.

    ماشینی که زیر پامه ،خوبه .پس خداروشکر.

    دارم راحت زندگی میکنم .

    راحت میخرم راحت می‌پوشم راحت میچرخم پس زندگیم عالیه .بازم خداروشکر.

    البته که آرزوها و خواسته های ما فراتر از این چیزهاس،اما الان نیست الان ندارمش .

    حالا که نیست وندارمش بیام حال خودمو خراب کنم واز داشته هام لذت نبرم؟!!!!.

    دیگه متوجه شدم که اینگونه افکار، فقط منو عقب نگه میداره واجازه ی هیچ رشدی نمیده .

    دارم سعی میکنم با این باور که خوشبختی مسیر نه مقصد ،مدیریت تو افکار وباور هام داشته باشم تا به معنای واقعی لذت ببرم .

    آیا می‌دونم چقدر وچند ساله دیگه زنده هستم ؟!

    البته که نمی‌دونم بنابراین مدام به خودم یاد آور میشم که ناهید از امروزت استفاده کن .امروزت رو به بهترین شکل ممکن بگذرون .

    گاهی قضاوت‌ها وتوقعات دیگران به ذهنم میان ونجواهایی تو سرم میپرورونن اما بهشون بال وپر نمیدم .

    به این فکر میکنم که اول آرامش خودم .

    اول بالا بردن حس ارزشمندی خودم.

    اول حس لیاقت خودم .

    دلم نمیخاد تو جایگاهی باشم که مثل گذشته ،خودمو اسیر قربانی کردن کنم یا ذهنمو درگیر حس دلسوزی یا رضایت گرفتن ورضایت داشتن و یا دنبال تایید دیگران کنم حتی از پدر ومادرم .

    تمام سعیم بر اینه که به کسی خسارتی نزنم .از کسی توقع بی جایی نداشته باشم در اصل اصلا توقع نداشته باشم .و به امورات وکارای شخصی خودم و خانوادم برسم .

    کنترل ذهن کاری بسیار سخته اما وقتی بهش احاطه پیدا میکنی ،خیلی شیرین میشه .

    اونوقته که خودتو تحسین می‌کنی که تونستی با احترام گذاشتن به خودت وخواسته های درونی خودت ،عزت نفس خودتو بالا ببری .

    بله داشتن اعتماد به نفس وبالا بردن عزت نفس وپیدا کردن حس ارزشمندی چیزی نیست که من در دیگران پیدا کنم .یه چیز کاملا درونیه که خودم باید بدسش بیارم .

    وقتی همه چیز با افکار ،من بوجود میاد باید بتونم به نجواها وزمزمه های شیطانی غلبه کنم .

    من به تنهایی وبا قدرت زیاد میتونم دنیای بسیار زیبایی برای خودم بسازم.

    اینجا نیاز به تقویت باورهای توحیدیم دارم که اونم تمرین میکنم تا بدسش بیارم.

    اعتماد کامل به خدای مهربونم .

    ایمان دارم قدرتی بالاتر از قدرتش نیست.

    یقین دارم کمک گرفتن از خدا وبا هدایتش پیش رفتن وسپردن خودت به خدا ،باعث میشه رهاتر و بهتر زندگی کنی .

    مطمئنم ودیدم وهزاران هزار بار تجربه کردم که هر جا حضور خدا رو‌ حس کردم وخودم آگاهانه دعوتش کردم ،اونجا به بهترین نحو ممکن گذشته .

    دوره کشف قوانین بهم آموخت که چطور با تضادها مقابله کنم ؟

    چطور اتفاقات ناجالب رو بپذیرم؟

    چطور آگاهانه اتفاقات رو خلق کنم ؟

    چطور باورهامو تغییر بدم؟

    اینکه قبل از وقوع هر اتفاقی پیش فرضهای مثبت داشته باشم.

    در طول روز جویای حال درونی خودم باشم ینی به جورایی مراقب خودم باشم .واجازه ندم چیزی حالمو بد کنه وبه احساس بد برم.

    باور کنم که وظیفه ی من تسلیم بودن و وظیفه ی خداوند برآورده کردن خواسته های من .

    که به میزان باورم برام اتفاق میفته.

    صبر وتوکل وپذیرش واحساس خوب وتسلیم وایمان واعتماد از من و دیدن وقایع خوب واتفاقات عالی از خدا .

    هماهنگی بین ذهن وروح ینی همین !

    صد البته وقتی هماهنگی بین منو وخدا بوجود بیاد زودتر به خواسته هام دست پیدا میکنم .

    استاد عرض کردن که هرچیزی باید راحت بدست بیاد .اگه بدست نمیاد یا سخت بدست میاد حتمن مشکلی در درون خودمونه که می‌تونه ترمزها ومقاومتهای ذهنیمون باشه که خودمون گاهی ازش بی‌خبریم .

    گاهی هم میدونیم اما دنبال تغییرش نیستیم .

    با وجود اینکه هنوز خواسته های که میخام رو بدست نیووردم اما نمی‌پذیریم که باید سخت بدست بیاد.

    شاید تو مرحله ی تکامل ورشد هستم و باید با همین روند پیش برم.

    از اونجایی که خودمو تسلیم کردم ،مقاومتی ندارم تا ببینم چی پیش میاد.

    تا حالا به خودمون خیلی سخت گرفتیم وبه خاطر باورهای مخرب زیادی خیلی از لذتها را ازخودمون محروم کردیم .

    دلم میخاد رهاتر باشم تا ببینم چ نتایجی دریافت میکنم .

    تجربه ی تلخ یا شیرین حتمن درسهای خودش رو داره .میخام مثل بچه ها فکر کنم که میشود .

    تا جایی که میشه زیاد فکر نکنم .

    فکر زیادی، خودش درد سر سازه .

    در گذشته خیلی منتظر بودم اما میخام بدون انتظار ، از زندگیم لذت ببرم .

    فقط برای امروزم با احساسی خوب از داشته هام لذت ببرم.

    از یدک کشیدن احساسات بد ومنفی که نتیجه ی خوبی عایدمون نشد پس باید جهت مخالفش ینی با احساس خوب پیش بریم تا ببینیم چه اتفاقاتی میفته!

    که می‌دونم همه چی خوب پیش خواهد رفت و به امید خدا آینده ای درخشان خواهم داشت.

    استاد جونم مرسی .

    مرسی که هستی ‌.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 655 روز

    به نام خداوند وهاب

    سلام به همه دوستان عزیزم

    ◀گاهی مواقع فکرم اینه که از کمبود فکر کردن رنج بردم و شایدم در مدارش نبود که درکش کنم .

    اینکه چرا تا الان به خواسته ها نرسیدم . چرا بعضی خواسته راحت توی زندگیم اومده ولی خیلی هاشون اصلا .

    بخوام مثال بزنم سنم خیلی کم بود .خداوند از طرف پدرم بهم ماشین هدیه داد بدون هیچ تقلایی از طرف من یا اینکه به من خونه هدیه داد . اونم بی هیچ فکر و تقلایی چون من اصلا باوری نداشتم فقط دوست داشتم داشته باشم و باوری نداشتم که خونه خریدن سخته یا ماشین گرونه و هزاران باور دیگه و از همون 18 سالگی اینقدر از رانندگی با ماشین لذت میبردم رسید به شرایطی که بزرگتر شدم و هی گفتن گرونه و فلانه و دیدن سختی و تجزبش باعث شد که من کم کم رو به سختی رفتم . پول دراوردن برام سخت تر شد و الگوهای تکراری اومد . خواستم مهاجرت کنم و هزاران ترس داشتم و تا الان نشد و بی پولی کشیدم و همش از یه جایی برنامه نویسی ذهنی داشت کار خودشو میکرد. و بارها پرسیدم از یه جای زندگیم خیلی به چالش خورد چون تا قبلش راحت به خواسته ها میرسیدم

    موقعی که بچه بودم کارهایی بدون ترس میکردم که الان به نظرم دیونگی میاد اما الان حتا نمیتونم بهش فکر کنم .

    میدونی خداوند یه سیستمه که پاسخ میده باور درست داری بهت نعمت میده .اما نداری تو باید تغیر کنی و خداوند هیچ دلسوزی بهت نداره با خواهش و التماس از خدا درست نمیشه . تو باید انجامش بدی و صبر خداوند زیاده و هیچ دلسوزی و بند پ برات نداره. خداوند یک اینه اعمال هست هرکی میخوای باش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    مهلا یعقوبی گفته:
    مدت عضویت: 1082 روز

    به نام خدایی که هدایت میکند دردانه هایش را

    سلام به استاد قشنگممم سلام به مریم جونم

    و سلام به دوستای خوبم

    ترمز و گاز

    واقعیتش الان سخته که منم ترمز هام رو پیدا کنم. ولی همیشه گفتم و میگم که خداوند من رو به سمت این اگاهی ها هدایت میکنه.

    و اگر ما اصل قوانین رو فقط و فقط درک کنیم. اینکه فقط و فقط افکار خودمونه که اتفاقات رو رقم میزنه و این افکار ماست که باعث میشه خواسته های ما به شکل دیگه‌ای رقم بخوره.

    این افکار ماست که خواسته های مارو رقم میرنه. و اگر ما در یک محیط ایزوله ای باشیم که فقط افکارمون با باورهای درست و مفید باشه خواسته هامون سریع و سریع اتفاق میوفته. پس اگر دیدیم به خواسته امون نمیرسیم بابد با ذره بین و بریم بگردیم ببینیم کجا ترمز داریم و باور مناسبش رو ایجاد کنیم.

    حالا میفهمم باید چطور نسبت به خواسته هام که نمیشه چه واکنشی داشته باشیم. و خوشحالم چقدر الان اگاه ترم و خداروشکر نسبت به اگاهی ها.

    خدایا شکرت برای این حال خوب برای این اگاهی برای اینکه خدای من هست، برای این که میتونم متعهدانه در خوابگاه بهش هنوز هم عمل کنم و خداروشکر که اینقدر خوشحالم.

    امروز اولین روزه‌ایه که میرم مدرسه و خوشحالم که قراره کلی بهم خوش بگذره و مطمئنم خداوند هدایتگر من در این مسیر الهی‌ست.

    خداوندا هزاران بار شکرت برای ادمهای خوب کنارم برای ووجود با ارزس خودم‌. خدایاشکرت برای این زندگی زیبا.

    خدایا من عاشقتم که عاشقانه من رو هدایت میکنی و تو تنها مالک منی و عاشقانه من رو به سمت زیبایی ها هدایت میکنی چون دوست داری من از زیبایی ها لذت ببرم.

    خدایا شکرت و من عاشقتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: