هرچه درک ما از قوانین بیشتر بشود، هرچه بهتر بتوانیم ساز و کار جهان هستی را بشناسیم، کمتر در تله افرادی میافتیم که میخواهند از این دو ویژگی ترس و طمع افراد سودجویی کنند.
وعدهی زود به موفقیت رسیدن بسیار اغواکننده است. به همین دلیل است که ترفند هایی مثل ترفند پونزی همیشه قربانیهای زیادی میگیرد. زیرا تا ترس، طمع و باور کمبود است، تا ناآگاهی انسان از قوانین زندگی و ساز و کار جهان هستی وجود دارد، این ترفندها قربانی های خود را خواهند داشت.
اما هرچه درک ما از قوانین بیشتر میشود، خیلی از مسائل را از ریشه حل میکند. به همین دلیل است که ثروتمندان، یعنی افرادی که قانون ثروت را شناختهاند، هیچگاه قربانی ترفند پونزی نیستند زیرا آنها میفهند که موضوعی به نام یک شبه پولدار شدن در قوانین جهان جایی ندارد
زیرا آنها فرایند خلق را آگاهانه یا ناآگاهانه اجرا میکنند و به آن پی بردهاند.
فردی که ادعای تغییر باور در ۶۰ثانیه را دارد، قطعاً هنوز نمیداند باور چیست و چگونه شکل میگیرد.
قطعاً موجودیت فرکانس ما و خاصیت جهانی را که به فرکانسها واکنش نشان میدهد را نمیداند. وگرنه حرف زدن و ادعا کردن که کاری ندارد. همه افراد می توانند هر ادعایی داشته باشند. اما باید به نتایج آن افراد نگاه کرد و دید در عمل چه حرفی برای گفتن دارند.
اولین سوالای که باید با شنیدن چنین ادعاهایی از خودت بپرسی این است که، این فرد تا کنون باورهای چند میلیون نفر را تغییر داده است؟
زیرا اگر موضوع درست است باید تا سال آینده باورهای کل کره زمین تغییر داده شود و کلاً جهان ما در یک روز کن فیکون شود.
زیرا هیچ فردی نیست که نخواهد در 60ثانیه باورهایش را تغییر دهد و سپس کل زندگیاش را تغییر دهد.
اما مهم نیست ما چه فانتزیهایی داریم، زیرا این فانتزیها کمترین تأثیری بر قوانین جهان نمیگذارد و جهان بر طبق سیستمی پیش میرود که بر آن مقرر شده است. به قول قرآن، خداوند هرگز از سنت خود عدول نمیکند.
ساختار جهان یک فرایند است که با تکامل رشد میکند. هیچ رفتار، عامل یا نگرشی یک شبه در ما تغییر نکرده است.
حتی یک فرایند تکامل وجود دارد تا یک آگاهی شنیده شود.
سپس یک فرایند تکاملی وجود دارد تا بخشی از آن آگاهی درک شود
سپس یک فرایند تکامل وجود دارد تا بخشی از آنچه درک شده، در رفتار فرد نشان داده شود و سپس در طی فرایندی که آن رفتار به اندازه کافی تکرار میشود به این دلیل که آن نوع نگرش همچنان ادامه مییابد، میتواند کم کم به تجربه زندگی آن فرد هم نفوذ کند.
وگرنه دلیل هزاران بار است که تصمیمات متعددی گرفتهایم اما هنوز در همان مرحله تصمیم ماندهاند، موضوع تکام است.
ادعای تغییر باور در ۶۰ثانیه آنقدر بی منطق است که هر منطق ضعیفی به راحتی میتواند به نادرستیاش پی ببرد، اگر فقط کمی به نتایج زندگی خودش نگاه کند و اگر بتوانید ارتباط های کوچکی میان نوع نگرش و اتفاقات زندگیاش پیدا کند.
اگر بتوانید نگاهی به طبیعت بیاندازد. اگر بتواند رشد یک دانه را درک کند
اگر بتواند به نحوه آموختن یک زبان دیگر نگاه کند
اگر بتواند نحوه زبان آموزی و حرف زدن یک کودک را ببیند
اگر بتواند فرایند یادگیری نوشتن خودش را در کلاس اول دبستان به یاد آورد، آنوقت به سادهلوحی این ادعا میخندد.
زیرا باور یک دکمه نیست که در 60 ثاینه آن را فشرد و همه چیز را تغییر داد. باور یعنی همه آن چیزی که نمودش در زندگی ما مشخص است.
اگر بتوانی خاصیت مداری جهانمان را درک کنی، به این ادعا خواهی خندید. زیرا جهان ما بر مبنای فرکانس و مدار است. فردی که در مدار فقر مطلق به سر میبرد، هرگز راهی به مدار ثروت ندارد. در بهترین حالت میتواند مدارش را کمی بهتر کند و به یک مدار بالاتر برود و سپس در آن مدار به ثبات برسد و دوباره یک مدار دیگر صعود کند و دوباره در آن مدار به ثبات فرکانسی برسد تا بتواند به مدار بعدی صعود کند.
در دنیایی که چنین نظم دقیقی از مدارها در آن حکم فرماست، چگونه میتواند در 60 ثانیه از مدار فقر مطلق به مدار ثروت مطلق رسید. این دو مدار آنقدر از نظر فرکانسی نسبت به هم بی ربط هستند که به این سادگی پر نمیشود.
مثل این است که بگویی روشی کشف شده که گردش زمین به دور خورشید را 60 ثانیه نموده، یا نوزاد در رحم مادرش پس از 60 ثانیه متولد می شود.
ما حاصل تکامل هستیم. ما با تکامل به وجود آمده ایم. تکامل در تک تک سلولهای ما وجود دارد.
اجازه بده خیالتان را راحت کنم. تنها یک شیوه برای رسیدن به موفقیت پایدار وجود دارد و آن شیوه درک صحیح قوانین کیهانی و در رأس آن قانون تکامل است.
دوره 12 قدم، بهترین منبع برای درک قانون تکامل و اجرای آن در عمل است. بهترین منبع برای اینکه بتوانی بهترین قدم های ممکن را برای خواسته هایت بشناسی و بپیمایی. نتیجه این مسیر این است که نه تنها به اهدافت می رسی بلکه از مسیر نیز لذت می بری و این مسیر تو را رشد می دهد.
منابع بیشتر برای درک و اجرای قانون تکامل در عمل:
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
من همیشه سعی میکنم خلاصه و مفید جواب بدم
این سوال که انسان کیست؟ یا چیست؟ اگر به این سوال ها پاسخ بدهیم آن وقت احتمالا خواهیم فهمید که انسان باورهایش و ذهنش نیست بلکه موجودی است که ذهن دارد و اگر بتوان به ورای ذهن و تفکر رفت آن وقت درمییابیم که هنوز هم هستیم یعنی اگر فکر نکنیم بیشتر خودمان هستیم تا وقتی که فکر میکنیم احتمالا بزودی وارد دوره ای میشویم که دیگر ذهن سلطان زندگی بشر نخواهد بود بلکه وجود حقیقی به عرصه ظهور خواهد آمد
سلام خدمت شما دوستان … در مورد تغییر باور در 60 ثانیه میتونم بگم اگر عضو خانوادۀ محترم عباسمنش هم نبوده باشی و تا بحال هیچیک از صحبتهای ایشان را هم نشنیده باشید نمیتوانید باور کنید که بتوان باورها را در این زمان کوتاه تغییر داد… گاهی بعضی از سوالات به نظر من از روی استیصال و عجله و سردرگمی عزیزانمان است که پرسیده میشود… گویی به دنبال نتیجه در کوتاهترین مدت ممکن هستند … گویی به دنبال رسیدن به خواسته ها در عرض چند روز هستند همان خواسته هایی که سالها باورهای غلط جلوی تجلی آنها را می گرفته و حالا با عجله و اضطراب و نگرانی به دنبال رسیدن به خواسته ها هستند. ما حتی اگر خواهان رفع تشنگی هم باشیم با اینکه هیچ باور محدود کننده ای در رفع این نیاز نداریم حداقل تا بلند شدن از جا و رسیدن به یخچال و ریختن آب و خوردن آن و رفع تشنگی مان چند ثانیه و حتی دقیقه زمان لازم داریم حالا چطور باید توقع داشته باشیم که باورهای قدیمی ما در عرض چند ثانیه از بین برود. شاید ما به ظاهر به خود بگوییم خوب من از حالا به بعد این باور را قبول ندارم اما چیزی که گفتیم فقط در زبانمان جاری شده ولی در درون ما همچنان قرص و محکم جا خوش کرده و مطمئنا همان باور به ریش ما میخندد و ما را مسخره هم میکند… بنابراین رفع باورهای ناخواسته حتما نیاز به زمان دارد تا در درون ما نهادینه شده و جایگزین باورهای قدیمی ما شوند… با تشکر از شما که جواب منو میخونید…