هرچه درک ما از قوانین بیشتر بشود، هرچه بهتر بتوانیم ساز و کار جهان هستی را بشناسیم، کمتر در تله افرادی میافتیم که میخواهند از این دو ویژگی ترس و طمع افراد سودجویی کنند.
وعدهی زود به موفقیت رسیدن بسیار اغواکننده است. به همین دلیل است که ترفند هایی مثل ترفند پونزی همیشه قربانیهای زیادی میگیرد. زیرا تا ترس، طمع و باور کمبود است، تا ناآگاهی انسان از قوانین زندگی و ساز و کار جهان هستی وجود دارد، این ترفندها قربانی های خود را خواهند داشت.
اما هرچه درک ما از قوانین بیشتر میشود، خیلی از مسائل را از ریشه حل میکند. به همین دلیل است که ثروتمندان، یعنی افرادی که قانون ثروت را شناختهاند، هیچگاه قربانی ترفند پونزی نیستند زیرا آنها میفهند که موضوعی به نام یک شبه پولدار شدن در قوانین جهان جایی ندارد
زیرا آنها فرایند خلق را آگاهانه یا ناآگاهانه اجرا میکنند و به آن پی بردهاند.
فردی که ادعای تغییر باور در ۶۰ثانیه را دارد، قطعاً هنوز نمیداند باور چیست و چگونه شکل میگیرد.
قطعاً موجودیت فرکانس ما و خاصیت جهانی را که به فرکانسها واکنش نشان میدهد را نمیداند. وگرنه حرف زدن و ادعا کردن که کاری ندارد. همه افراد می توانند هر ادعایی داشته باشند. اما باید به نتایج آن افراد نگاه کرد و دید در عمل چه حرفی برای گفتن دارند.
اولین سوالای که باید با شنیدن چنین ادعاهایی از خودت بپرسی این است که، این فرد تا کنون باورهای چند میلیون نفر را تغییر داده است؟
زیرا اگر موضوع درست است باید تا سال آینده باورهای کل کره زمین تغییر داده شود و کلاً جهان ما در یک روز کن فیکون شود.
زیرا هیچ فردی نیست که نخواهد در 60ثانیه باورهایش را تغییر دهد و سپس کل زندگیاش را تغییر دهد.
اما مهم نیست ما چه فانتزیهایی داریم، زیرا این فانتزیها کمترین تأثیری بر قوانین جهان نمیگذارد و جهان بر طبق سیستمی پیش میرود که بر آن مقرر شده است. به قول قرآن، خداوند هرگز از سنت خود عدول نمیکند.
ساختار جهان یک فرایند است که با تکامل رشد میکند. هیچ رفتار، عامل یا نگرشی یک شبه در ما تغییر نکرده است.
حتی یک فرایند تکامل وجود دارد تا یک آگاهی شنیده شود.
سپس یک فرایند تکاملی وجود دارد تا بخشی از آن آگاهی درک شود
سپس یک فرایند تکامل وجود دارد تا بخشی از آنچه درک شده، در رفتار فرد نشان داده شود و سپس در طی فرایندی که آن رفتار به اندازه کافی تکرار میشود به این دلیل که آن نوع نگرش همچنان ادامه مییابد، میتواند کم کم به تجربه زندگی آن فرد هم نفوذ کند.
وگرنه دلیل هزاران بار است که تصمیمات متعددی گرفتهایم اما هنوز در همان مرحله تصمیم ماندهاند، موضوع تکام است.
ادعای تغییر باور در ۶۰ثانیه آنقدر بی منطق است که هر منطق ضعیفی به راحتی میتواند به نادرستیاش پی ببرد، اگر فقط کمی به نتایج زندگی خودش نگاه کند و اگر بتوانید ارتباط های کوچکی میان نوع نگرش و اتفاقات زندگیاش پیدا کند.
اگر بتوانید نگاهی به طبیعت بیاندازد. اگر بتواند رشد یک دانه را درک کند
اگر بتواند به نحوه آموختن یک زبان دیگر نگاه کند
اگر بتواند نحوه زبان آموزی و حرف زدن یک کودک را ببیند
اگر بتواند فرایند یادگیری نوشتن خودش را در کلاس اول دبستان به یاد آورد، آنوقت به سادهلوحی این ادعا میخندد.
زیرا باور یک دکمه نیست که در 60 ثاینه آن را فشرد و همه چیز را تغییر داد. باور یعنی همه آن چیزی که نمودش در زندگی ما مشخص است.
اگر بتوانی خاصیت مداری جهانمان را درک کنی، به این ادعا خواهی خندید. زیرا جهان ما بر مبنای فرکانس و مدار است. فردی که در مدار فقر مطلق به سر میبرد، هرگز راهی به مدار ثروت ندارد. در بهترین حالت میتواند مدارش را کمی بهتر کند و به یک مدار بالاتر برود و سپس در آن مدار به ثبات برسد و دوباره یک مدار دیگر صعود کند و دوباره در آن مدار به ثبات فرکانسی برسد تا بتواند به مدار بعدی صعود کند.
در دنیایی که چنین نظم دقیقی از مدارها در آن حکم فرماست، چگونه میتواند در 60 ثانیه از مدار فقر مطلق به مدار ثروت مطلق رسید. این دو مدار آنقدر از نظر فرکانسی نسبت به هم بی ربط هستند که به این سادگی پر نمیشود.
مثل این است که بگویی روشی کشف شده که گردش زمین به دور خورشید را 60 ثانیه نموده، یا نوزاد در رحم مادرش پس از 60 ثانیه متولد می شود.
ما حاصل تکامل هستیم. ما با تکامل به وجود آمده ایم. تکامل در تک تک سلولهای ما وجود دارد.
اجازه بده خیالتان را راحت کنم. تنها یک شیوه برای رسیدن به موفقیت پایدار وجود دارد و آن شیوه درک صحیح قوانین کیهانی و در رأس آن قانون تکامل است.
دوره 12 قدم، بهترین منبع برای درک قانون تکامل و اجرای آن در عمل است. بهترین منبع برای اینکه بتوانی بهترین قدم های ممکن را برای خواسته هایت بشناسی و بپیمایی. نتیجه این مسیر این است که نه تنها به اهدافت می رسی بلکه از مسیر نیز لذت می بری و این مسیر تو را رشد می دهد.
منابع بیشتر برای درک و اجرای قانون تکامل در عمل:
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
بالای 2 ساله که با گروه تحقیقاتی آشنا شدم و روی خودم دارم کار میکنم
الان بعد 2 سال به این درک رسیدن که طی کردن تکامل یعنی همان افزایش ایمان
هر چقدر باورهای محدود کننده تره کمی در ذهن داشته باشی یعنی ایمانت بیشتره یعنی تکاملتو داری طی میکنی
آدمی که پله پله به موفقیت های بیشتری میرسه چون پله پله ایمانش افزایش پیدا میکنه
ایمان به خودش به نیرویی که خلقش کرده و جهان رو داره مدیریت میکنه
تکامل یعنی افزایش ایمان
یعنی بعضی حرفها انقدر پوچ و بی اساسه که مرزهای حماقت رو در مینورده.
بعضی حرفا انقدر احمقانست و مسخرست که شیطان هم خجالت میکشه از اینکه بهش فکر کنه
آدم فقط باید به این حرفا تا اونجا که میتونه بخنده تا حسابی به شاد بشه
تا تکامل طی نشوه، قدر ، شیرنی و لذت زندگی را درک نمیکنی،
تکامل یعنی پله های توحید،
تکامل یعنی درک و جستجوی درون،
تکامل یعنی با عوامل بیرونی نه گفتن و زندگی را از نو ساختن ،،
بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم ست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی
ممنون همرکانس های عزیزم از ینکه وقت گذاشتید بخاطر مطالعه دیدگاه من.
سلام دوست عزیز بسیار عالی قوانین تکامل رو توضیح ودرک کرده ای و مطمئنن با این قوانین بدون تغییر وتکامل راه سعادت بسیار درست وهموارمیشود و باداشتن ایمان و عمل به باورهای درست مطمئنن به هر خواسته ای میرسیم . موفق باشید ودرپنهاه الله یکتا
سلام و وقت بخیر،
والا من هم موافقم هم نه، چون خودم یه تجربه از تغییر ی عادت عذاب آورم تو کسری از ثانیه دارم! اینطور که من از اول عمرم یا از اونجایی که یادم میاد تا دو سال پیش که ۳۴ سالم بود همیشه در نقطه آلت جنسیم یه جور حساسیت شدید داشتم، یه حس آلرژی شدید، همیشه نسبت به اون قسمت عذاب داشتم، چند تا شرت یا زیر شلواری با هم میپوشیدم تا مثلا برجستگی نداشته باشه یا اینکه بچه های خودم رو نمیتونستم بغل کنم و غیره…. تا اینکه ی روزی دوسال پیش به یاد اووردم خاطراتی از زمان کودکی و نوجوانیم رو که به قطع فهمیدم اونها ریشه های حساسیت من هستن، یعنی خدا میدونه همون آگاهی همانا، از بین رفتن یک عمر عذاب و حساسیت شدید همانا!!
دیگه اینقدر راحت هستم که اگه پاش بیفته لختم خواهم شد بدون خجالت، بدون حس ترس، بدون عذاب!
ماجرای کودکی ونوجوانیم این بود که در طایفه ما ی رسم خیلی بد وجود داشت که مردهای فامیل میتونستن از روی مزاق دست به آلت جنسی نوجوونها بزنن نا بفهمن طرف به اصطلاح جوون شده یا نه، حتی در مواردی میپریدن سه چهار نفری تا شلوار اوننوجوون یا جوون رو حتی در بیارن! الله اکبر تعجب کردین نه!! ولی متاسفانه من داشتم اونتجربه هارو…
ولی خدارو شکر الان از بابت اون ترس و حساسیت کاملا رها هستم یا لا اقل حساسیت دیگه ندارم.
ممنون و متشکرم
سلام دوستان عزیز
امید هست خداوند مرا در نوشتن یاری دهد و با الهامات حمایت کند که اگر چنین شود و جواب من سودمند قرار گیرد از سپاسگذاران خواهم بود.
باور های ما مطابق قرآن ریشه در افکار پیشینیان ما دارد
در واقع وقتی به باورهای مخرب خودم فکر کردم با تمام وجود چیزی را دریافت کردم که بسیار شگفت زده شدم
برای مثال
پدر من هرگز به من یاد نداد که بگوید پسرم هرآنچه از نعمت در زندگی تو جاریست از جانب خدای رحمان است ، نیرویی جز نیروی خدا نیست
هرگاه برای من دوچرخه میخرید دیگر شروع میشد اگر در عالم بچگی دوچرخه خودم را در حیاط خانمان میگذاشتم دعوا میکرد و میگفت میدانی چه قدر خون جگر شدم تا این را برایت خریدم و تو در آفتاب رها کردی
این حرف بوی سپاسگزاری نمیدهد مشخص است پدر من اعتبار خلق نعمت دوچرخه برای فرزند را به خدا نمیداد بلکه به خون جگری هایش و تلاش هایش میداد و ناخواسته همین باور مخرب را به من منتقل میکرد این باور ریشه در افکار پدر بزرگ من داشت که به پدر من انتقال پیدا کرده بود و از پدر من هم به من ، و در نهایت موجب تباهی زندگی من شده بود پس یک باور مخرب در وجود من ۲۰۰ سال ریشه داشته است نه ۴۰ سال
قبل از این که با مسیر سراسر نور توحید آشنا شوم باورهای مخرب و خوب را هم زمان داشتم
باور خوب من موجب شد ۲۰ روز بعد از عروسیِ من ،، اولین نشانه های پدر شدن در زندگی من طنین انداز شود و ۶ ماه بعد پدر شدم آن هم صاحب دو فرزند همزمان (دوقلو)
البته باید ۹ ماهه به دنیا می آمدند اما به دلایلی ۶ ماهه دنیا آمدند و یکی از فرزندان را از دست دادم
و درست دو سال بعد صاحب فرزند دوم خودم شدم و فرزند از دست رفته را جبران کرد
این باور نیز از پدر و پدر بزرگ در من به وجود آمده بود پدربزرگ من همیشه میگفت من خندم میگیره از کسانی که برای صاحب فرزند شدن به دکتر مراجعه میکنند چرا نمیدانند خداست که فرزند میدهد حتی همان دکتر هم خداوند او را خلق کرده است و اگر خدا نخواهد حتی خود دکتر هم صاحب ناخن چیدهی فرزند نمیشود
این باور هم مثل همان باور مخرب از پدر بزرگ به پدر من و از پدرم به من منتقل شده بود
پدر بزرگم صاحب ۷ فرزند بود و پدر من نیز صاحب ۷ فرزند و امروز من دو فرزند دارم و یکی از خواهرانم ۴ فرزند و برادرم در عرض دوسال دو فرزند
مشخص است ریشه تمام تفکرات و باورها در خودمان است و در پیشینیان ما وجود دارد و همان نیز به ما منتقل شده است
اما باور مخربی هم داشتم که برایم فقر را به دنبال داشت
جهان و خدای جهان هیچ مشکلی با هیچ انسانی ندارد
اگر در ایران فقیر هستیم ، انتخاب خودمان است وگرنه در همین کشور ثروت مند هم داریم
ثروتمندان ایران به انتخاب خودشان ثروتمند شده اند
حال چه آگاهانه چه نا آگاهانه تفاوتی در نتیجه ندارد
قوانین کاری ندارد به اینکه شما آگاهانه از آن پیروی میکنید یا ناآگاهانه
حال باورها در ۶۰ ثانیه تغییر میکند یا نه ؟؟
از نظر من ما برای تغییر در باور های مخرب به یک ثانیه زمان نیاز داریم
آنگاه که ما با تمام وجود آسیب های یک باور مخرب را درک
کنیم خودمان بیشتر از آن باور مخرب رنج میبریم
برای رهایی از رنج آن باور هم که شده تمام سیستم مغز و اعصاب ما دست به کار میشوند تا ریشهی باور در وجود ما بِخُشکَد
پس مشخص است یک باور مخرب چه آسیبی به ما میزند
هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد خودش به خودش آسیب بزند
اما چیزی که روشن است جایگزین کردن باور درست است
بعد از آن نهادینه شدن باور خوب است
این فرایند اندکی زمان بر است
باورهای مخرب کوچک تاثیرات کوچک میگذارند
اما تاثیرات کوچک وقتی سالیان سال انجام شود اثرات مخرب ویرانگری بر جای میگذارد
باورهای درست و خوب هم اگر کوچک باشد تاثیرات مثبت کوچک دارند
اما وقتی همان اثرات کوچک خوب سالیانی تکرار شوند بسیار بزرگ جلوه میکند
و زندگی ها را زیبا میکند
اثرات باور های خوب بزرگ چنان تاثیر گذارند
که فورن همه متوجه میشوند
دوستانم به من میگویند
گنج پیدا کرده اید که اینقدر زندگیت متحول شده
در پاسخ می گویم
آری گنج بزرگی پیدا کردم
میگویند کجاست به ما هم بگو
دستم را بر سینهی آنها میگذارم و میگویم، ، آن گنجی که به دنبال آن هستید در سینه تو جای دارد
آن نیرویی که به دنبال آن همه زیبایی خلق میشود در وجود شماست
برخی میپذیرند
برخی خنده کنان دور میشوند
ختم کلام
در کوتاه مدت میتوان تغییر کرد اما به شرط درک صحیح از باور مخرب
و فورن هم گشایش آغاز میشود
موفق باشید🌹🌹🌹🌹
صبحت شما در مورد تغییر باورها، من رو به یاد بحث نوروپلاستیسیته انداخت. این موضوع در علم نورولوژی مربوط به ایجاد تغییرات جدید در مسیرهای نورونی اشاره می کنه. و پایه و اساس تغییر عادت ها هست. و توضیحش به این شکله که در ذهن ما هزاران مسیر عصبی وجود داره که روزانه پیام ها رو منتقل می کنه. هر فکری که بیشتر در ذهن ما تکرار بشه مسیر عصبی مربوط به اون قوی تر میشه و در دفعات بعدی این فکر راحت تر و اتوماتیک وار در ذهن ما به جریان میفته. یعنی در واقع براش میانبرهایی ساخته میشه تا مثلا به محض اینکه در یک موقعیت ناراحت کننده قرار گرفتیم بلافاصله افکار منفی در ذهن عبور کنه و ما هم ناراحت بشیم. این اتفاقات سالها در ذهن ما به این شکل رخ داده و یک سری مسیرهای نورونی بر اساس باورها و افکار غالب ما تقویت شدند.
حالا ما که می خواهیم باورهای جدیدی برای خودمون بسازیم، در ابتدا باید آگاهانه این کار رو انجام بدیم. یعنی آگاهانه حواسمون باشه که در موقعیت های ناراحت کننده، گفتگوهای ذهنیمون رو کنترل کنیم و بجای افکار منفی، افکار مثبت رو به جریان بندازیم تا مسیرهای نورونی جدیدی برای افکار مثبت ساخته بشه. و هر چقدر ما این کار رو بیشتر تکرار کنیم این مسیرهای جدید قویتر میشن و در دفعات بعد، کار برای ما راحت تر میشه. این میشه که خداوند در آیه 17 سوره محمد میفرماید:
وَالَّذِینَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ ﴿۱۷﴾
(تقوا به معنی توانایی کنترل ذهن!)
بنابراین تغییر عملکرد مغز بصورت بنیادی، در عرض 60 ثانیه امکانپذیر نیست. و نوروپلاستیسیته یک فرآیند وابسته به زمان هستش.
اما خبر خوب اینه که در نهایت به موفقیت میرسونه ما رو.
امیدورام در مسیر زیبای نوروپلاستیسیته، مانا باشید!
مرسی از توضیح علمی و جذابتون.لذت بردم.امیدوارم ک هممون بتونیم این مسیرهای فوق العاده رو تو مغزمون ایجاد کنیم?
اومدم اینجا تا از خودم بخاطر این توضیح علمی و زیبا تشکر کنم. هر بار با خوندنش حالم خوب میشه.
معنی آیه رو هم اینجا می نویسم برای دوستان:
آنان که به هدایت گراییدند، خدا آنان را هر چه بیشتر هدایت بخشید و توفیق پرهیزکاریشان داد. (توفیق کنترل ذهن داد!)
خدایا سپاسگزارم برای این آیه
محترم سمر
بسیار عالی..
عاشق آیه هایی هستم که از علم حرف میزنن و خود همین این باعث تقویت ایمان و باورهای مان میشود!
پاینده باشین.
ممنونم تارای عزیز برای پیامت
بله این آیات خیلی زیاد هستند در قرآن. و ما که در این مسیر قرار گرفتیم کم کم پیداشون می کنیم.
امیدوارم همه ما و همینطور تو دوست عزیز بتونیم بحث نوروپلاستیسیته رو در مغزمون به بهترین شکل داشته باشیم.
با درود
بدن انسان از حدود 50 تریلیون سلول ساخته شده که این سلول ها عملکردهای رفتاری ما رو کنترل میکنن ( ایجاد میکنن ) . افریدگار یکتا مقدر کرده که هر لحظه میلیون ها عدد از این سلول ها بمیرن و بجای اونها سلول های جدید ساخته بشن …
خوبه که بدونید برای اینکه این سلول ها عملکرد خاصی رو ایجاد کنن نیاز به یک محرک بیرونی و محیطی دارن که دانشمندان به اون محرک ،سیگنال میگن …
جالبه که بدونید این سیگنال ها همون باور های ما هستن نسبت به موضوعات مختلف …
حالا به این موضوع فکر کنید ، که اگر ما در حال کار کردن روی خودمون باشیم و به صورت مستمر در حال ساخت باورهای قدرتمند کننده باشیم و هر لحظه میلیون ها عدد از سلول های قدیمی با باورهای قدیمی میمیرن و میلیون ها عدد سلول جدید با باورهای جدید ساخته میشن …
در نهایت کار به جایی میرسه که 50 تریلیون سلول تو بدن ما هستن که همگی باهم موفقیت رو فریاد میزنن و این تعریف علمی و عملی قانون تکامل هست .
خدایا شکرت
سلام آقای کیانیان تفسیر بسیار زیبایی بود حذ بردم
محترم کیانیان
بسیار عالی! با این دیدگاه و نظرتون فوق العاده انگیزه بیشتری گرفتم برای بیشتر تمرین کردن و منظم! تمرین کردن ..
در مورد تولد سلولهای جدید بدن میدونستم و این رو هم میدونستم که هر سلول حافظه سلولی خودشو داره .. ولی اینجا شما خیلی زیبا این دو رو یعنی همزمانی! تغییر و نو شدن باورها و نو شدن سلولها رو بیان کردین.
ممنون بابت نگرش جدیدی که با این پیام تون انتقال دادین.
پاینده باشین.
سلام به دوستان عزیزم دوستتون دارم .
اما تارای عزیز باید بگم که سلول ها دارای حافظه نیستن سالهای سال دانشمندان سعی کردن جایگاه حافظه رو در بدن انسان کشف کنن اما به نتیجه قطعی نرسیدن و حالا ما با این شگفتی روبرو هستیم که اصلا حافظه در درون بدن انسان نیست . حافظه هر انسانی در کاِینات و در میدان کوانتوم قرار داره . میدان کوانتوم میدان انرژی هست و شامل بی نهایت فرکانس و این فرکانس ها ، فرکانس های امکان هستن و هر امکانی در میدان کوانتوم وجود داره .
مثلا شاید شما آرزوی داشتن یک ماشین لوکس رو داشته باشید خب این یک فرکانس خواسته هست که از قبل هم در میدان وجود داشت و به محض درخواست شما این امکان در عالم ماده ایجاد میشه و اینکه شما کی به اون برسید بستگی به این داره که چقدر روی خودتون کار میکنین تا در مدارهای بالاتر از میدان انرژی قرار بگیرین ( امیدوارم این مطالب قابل درک باشه ) . مراحل تکامل شما هم همواره رفتن از یک مدار فرکانسی به یک مدار بالاتر هست .
کاری که سلول ها انجام میدن اینه که اطلاعات هویتی ما رو از میدان دریافت میکنن و با توجه به اون اطلاعات شروع به ساختن پروتین میکنن و همواره یک نوع ماده شیمیایی که متناسب با اون اطلاعات هست رو تولید میکنن و این میشه احساسات و عواطف ما و به خاطر همین هست که هر کدام از افکار ما یه احساس و عاطفه خاص رو ایجاد میکنن . افکار ترس ، تنفر ، کمبود و یا فراوانی ، ثروت و عشق هر کدام یک احساس رو تولید میکنن . میدان کوانتوم فرکانس مربوط به حالت وجودی ما رو دریافت میکنه و حالت وجودی ما همون الگوهای فکری ما هستن که تکرار شدن و احساسات ما رو رقم میزنن . سپس میدان هم به فرکانس ما پاسخ میده و از همون جنس افکار و احساسات برای ما شرایط مادی ایجاد میکنه .
اگه شما بتونید از ذهن تحلیلی خودتون عبور کنید و به ضمیر ناخوداگاه برسین _ که البته کار ساده ای نیست – میتونید فرکانس های قدرتمند کننده رو ارسال کنید که با تکرار و تمرین باورهای بنیادین خوب میتونید بدن رو ( ذهن ناخوداگاه رو) با فرکانس ها و باورهای جدید شرطی کنید . مثلا اگر فرکانس سلامتی و بهبودی کامل بفرستید و چون خوشبختانه ذهن ناخوداگاه اهل قضاوت کردن نیست و کاری به درستی و غلطی باور نداره باعث میشه که سلول ها پروتین جدیدی بسازن که بیان ژنهای اون پروتین بیان سلامتی و سرزندگی باشه و به همین خاطر هست که خیلی ها تونستن حتی بیماری سرطان رو با این روش درمان کنن ( ابتدا فکر و احساس سلامتی کردن و شکرگزاری کردن و بعد بیماری درمان شده )
این قسمتی از عدل خدواند هست که سرنوشت هرکسی دست خودش باشه و خودش میگه که من اجابت کننده درخواست ، درخواست کننده هستم .
بعضی ها هستن که یه مدت روی خودشون کار میکنن و نتایج خیلی خوبی هم میگیرن اما بعدش رها میکنن و شرایط زندگیشون بد میشه و حتی دچار کسالت میشن و بعد میپرسن چه اتفاقی افتاد چرا نتایج خوب ادامه نداشت ؟ خب معلومه شما اون موقع یه سری سلول توی بدنت بود که اون فرکانس هارو دریافت میکردن و نتایج رو رقم میزدن حالا اون سلول ها مردن و سلول های جدید توی بدنت هستن که نیاز به کار مجدد دارن به خاطر همین همیشه باید روی خودتون کار کنید .
خداوند هدایتگر ما باشد .
سلام
هیچ قانونی که یک دفعه ای ویکهویی باشد را نداریم
همیشه همه چیز طبق تکامل بوجود آمده است و پیشرفت هم میکندحتی خودما حتی جهان وووو
مگر وقتی کسی به دنیا میآیدیک دفعه 20 ساله بدنیا میآید جنین 9 ماه درشکم مادر می ماند وبعدهم نوزاد بدنیا می آیدوبعداز 20 سال بیست ساله میشودو مگر بخواهیم برویم مازندران؛ صاف میرویم مازندران از کرج و قزوین و چالوس ردمیوشیم و بعد میرسیم مازندران پس چیزی به نام یکهویی نداریم مگر 60 ثانیه میشود و همه چیز در دنیا طبق اصل تکامل پیش میرود و کم کم همه چیز رشد پیدا میکند بزرگ میشود و به نهایت خود میرسد و تازه ادامه هم داردمثل خود ما که می رویم به جهانی دیگر .
همیشه همه چیز از کم کم شروع میشود تا رشد کند و به نهایت خود برسد همیشه یادمان باشد که تکامل است که ما را آرام آرام حرکت میدهد بدون نگرانی و اضطرای و آرام به هدف خود میرسیم اول تکاملی وبعد تصاعدی وهیچ عجله ای هم در هیچ کاری نداریم درصورت عجله یعنی کارمان خدایی نیست ودر مسیر درست نیست
بهترین خودت باش
من فکرمیکنم برای بعضی باورها میشه این کاررو کرد چون خودم از اینکه کسی سوت میزد یاصدای دزدگیر ماشین که شاید هرلحظه صداش در میومد گاهی بعضی از دزدگیر ماشینا توبارون اتسالی میکردن دم به دیقه صداشون در میومد وقتی باخودم گفتم هرصدایی اعم از دزدگیر سوت زدن وزنگ تلفن هرچی که قبلا ازش تنفر داشتم اگه بشنوم پول بیشتری جذب میکنم خداشاهده که ازهمون لحظه میخواستم فقط صدای اونها روبشنوم اینم بگم بستگی به باوری هم که برای اون میسازین داره یکی از همکارام هردیقه سوت میزد سرپرست وصاحب کار بهش تذکر میدادن ولی شب کار میشدم شیفتم بااون بود بازم میزد چون سرپرست وصاحبکار که شبا نبودن اونها هم بودن میگفت خوابم میبره اگه صوت نزنم من یه بار اعصابم ریخت بهم رفتم گفتم میشه سوت نزنی اون لحظه گفت باشه ولی بعدش بازمیزد بعد ازتغییر این باور دوست داشتم برم بهش بگم بازم بزن
باسلام به همه عزیزان
اگر باور کنی که میشه باورها رو توی 60 ثانیه تغییر داد
آره
میشه باورها رو توی 60 ثانیه تغییر داد
مگه قانون نمیگه که یکی از راه های نرسیدن ما به هر خواسته ای محدودیت ذهنمون هستش؟
پس
طبق همین قانون بی استثناء این اتفاق هم میتونه بیوفته و باز طبق قانون ، چجوری؟
به ما ربطی نداره چجوری.
شاد و پیروز باشید
احسنت بر شما دوست عزیز . به نظرم زیباترین پاسخ رو دادید واقعا که همینطوره .
سلام دوست عزیزم.
استاد در دوره ی راهنمای عملی توضیح میدن دلیل اینکه نمیگن باورهارو میشه خیلی سریع تغییر داد اینه که ما دلسرد نشیم از زود به نتیجه رسیدن و ایمانمون رو از دست ندیم و بدونیم زمان میبره تا با ندیدن نتیجه ی دلخواهمون ایمانمون حتی از قبل ضعیفتر نشه. به نظر من باور اینکه ما میتونیم توی ۶۰ ثانیه تمام این باورهای مخرب این چندین سال از زندگیمون رو تغییر بدیم حالمون رو شاید بسیار عالی کنه و نتایج هم بگیریم(اما فقط نتایجی که در یک مدار بالاتر از ما هستند نه بیشتر!)اما نمیتونه باعث بشه ما سریعتر تکاملمون رو طی کنیم. یا به زبان دیگه نمیتونه قانون تکامل رو فشرده کنه!
و چون معمولا افرادی که علاقمند به تغییر باور در ۶۰ ثانیه هستند از دسته افراد عجولند( به این معنا که به دنبال نتایج غول پیکر در بازه ی زمانی بسیار کوتاه میگردند پس از ندیدن نتیجه ی بزرگ در مدت زمان کوتاه بسیار ناامید تر از قبل میشن و کلا قضیه ی تغییر باورهارو دروغ میپندارند! در صورتی که اشکالشون نادید گرفتن قانون تکامله!)
مثلا اگر من به مدت ۶۰ ثانیه بگم من بی نهایت ثروتمندم و این باورو هم داشته باشم که توی ۶۰ ثانیه میتونم تغییرش بدم حالم رو شاید خیلی عالی کنه( که با توجه به قانون اصل حال خوب داشتنه) اما قرار نیست نتایجمو غول آسا کنه و من رو بعد از اون ۶۰ ثانیه یا حتی دو هفته بعدش بی نهایت ثروتمند کنه.( البته بازم بستگی داره از لحاظ مالی در همین لحظه در چه مرحله ای قرار دارید. اگر همین حالا هم خیلی خیلی ثروتمندید شاید بتونید زود به اون مرحله برسید بازهم به دلیل وجود قضیه ی تکامل!)
نکته ی همه ی این حرفام اینه که :
حتی ساخت این باور که "من در ۶۰ ثانیه میتونم باورهامو تغییر بدم" نیاز به تکامل داره!
یعنی کسی که به هیچگونه نتیجه ی مالی و عاطفی و … در زندگیش دست پیدا نکرده امکااان نداره بتونه حتی با تکرار زیاد این جمله به نتایج بزرگی برسه! ولی فردی مثله استاد عباسمنش که اینهمه نتیجه گرفتند و به قول ماها معجزه هااا دیدند( که البته میگن که برای ما معجزست و در واقع اینها همه باید روند طبیعی زندگی باشه) بخاطر طی کردن تکاملشون میتونن با تکرار این جمله زودتر به نتایج برسن( البته بازهم نتایجی که فقط یک مدار بالاتر از مدار کنونیشونه چون قضیه ی تکامل برای همه حتی استاد هم یکسانه!) چون استادی که اینهمه نتیجه دیدن و اینهمه تکاملشونو طی کردن معلومه یه فرقی با کسی که هیچوقت تاحالا حتی تو فضای این حرفا هم نبوده دارن.
ولی من به شدت به دوستانم پیشنهاد میکنم که در دام این عجله کردنا و زود رسیدنا نیوفتند. چون اگه باورهاشون توی ۶۰ ثانیه تغییر کنه و سیلی از ثروت و موفقیت فردای اون روز وارد زندگیشون بشه هم راضی و خوشحال از زندگی نخواهند بود!!! چون اون تغییر ماهیت چیزها رفتار ها و موقعیت ها در اطراف ما نیست که حالمون رو خوب میکنه و مارو به خوشبختی میرسونه…
بلکه این تغییر نگاهه که به زندگی و کوچکترین اتفاقاتش معنا میبخشه! اون نگاهه که شمارو به سعادت میرسونه.
اون نتایج کوچیک کوچیکه که همیشه زندگی رو هیجان انگیز و زیبا نگه میداره! چون ما یادمون میره که هدف "رسیدن" یا "بدست آوردن" و… نیست! بلکه هدف لذت بردنه. پس اگر شما میخوای لذت ببری حتی اگه خدا تمامی ثروت جهان رو هم بهت همین فردا بده چون تو در نگاهت تغییری ایجاد نشده هیچ لذتی از اونها نخواهی برد و حداکثر یکسال بابت اونها هیجان زده ای و بعدش به پوچی میرسی! چون بازهم یادآوری میکنم :
هدف از زندگی لذت بردنه و نه زود به زود به نتیجه رسیدن. اساس زندگی هم بر پایه ی قانون تکامله! قانونی که به ما میگه اگر قرار بود تا یه دونه رو میکاری بزرگ بشه و میوه بده که دیگه بابت میوه هاش ذوق نمیکردی!! دیگه لذت نمیبردی!!! شاید فقط همون پنج بار اول! چون هدف من اینه که نهایت لذت رو از این "پروسه" ببری که نصف مزه ی میوه در همین سیر تکاملیشه!
من همه ی اینارو به عنوان یه یادآوری به خودم نوشتم ولی امیدوارم تونسته باشم به شما دوستانم کمکی کرده باشم.
سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام دوست عزیز
بینهایت سپاسگذارم که موضوع رو کامل باز کردی و با چه قلم زیبایی توضیح دادی.
عالی بود
میتونیم در 60 ثانیه یا حتی کمتر احساس خودمون رو خوب کنیم و مسیر افکار و توجهات و زندگیمون رو عوض کنیم ولی در مدت کوتاه نمیشه به همه خواسته هامون برسیم . خود من هم دوست دارم زمانی به خواسته هام برسم که تکامل خودم رو طی کرده باشم تا در اون زندگی ایده آلم راحت باشم و بتونم براحتی بدون هیجانات مخرب لذت ببرم
خیلی مختصر و مفید نکته ی اصلی که تکامله رو گفتید دوست عزیز. سپاسگزارم از دیدگاه عالیتون.
سلام به رفقای جانم❤️
تمام نکات گفته شده در پاسخ واقعا عالی و کامله
من ۳ ساله با قانون آشنا شدم و ۱ سال هست که دارم به صورت جدی روی خودم و باور هام کار میکنم
اولش فکر میکردم یه شبه همه اتفاقات زندگیم عالی میشه
میگفتم همه چیز قشنگه
زندگی آسونه وووو
ولی وقتی میدیدم هیچ تغییر اتفاق نیوفتاده ناامید و شکست خورده میشدم و از تلاش دست میکشیدم
وقتی به خودم اومدم دیدم چه انتظارات عجیبی از خودم داشتم
میخاستم یه شبه یا یکی دو روزه باورام تغییر کنه
و روی خودمم کار میکردم ولی با جوگیری و شل کن سفت کن
مثل این میمونه که کسی که تا حالا ورزش نکرده
روزی ۵ ساعت ورزش سنگین بکنه
اولش اشتیاق داره ولی اگه یه روز حوصله نداشته باشه
بیخیال میشه
یا بعد چند روز حالش از ورزش کردن بهم میخوره
ولی اگه روز نیم ساعت ورزش کنه
واین ورزش مستمر باشه
نتیجش مثه بمب زندگیشو عوض میکنه
باور هاهم همینطوری
کسی که سال ها خودشو با باور های محدود بمباران کرده
و همه زندگیش و بچگیش با باور های محدود کننده پر شده
شاید یه ماه بد یکم مدارش و باورهاش تغییر کنه
ولی اگه آروم آروم رو خودش کار نکنه
بعد همون یه ماه ول میکنه و فکر میکنه اینا همش چرت و پرته
من یه محصلم یه دانش آموز
یه دانش آموز که تا حالا لای کتابو نخونده
نمیتونه روزی ۱۲ ساعت درس بخونه
قطعا روزه سوم نشده ول میکنه و تمرکزش هم در حد خیلی پایینیه ولی اگه همون دانش آموز روزی نیم ساعت تا یک ساعت درس بخونه ولی با تمرکز بالا
قطعا یه ساله تحصیلی خفن پشت سر میگذاره…
پس عزیز قلبم ❤️
آروم آروم کار کنی روی قانون و باور هات خیلی بهتر از اینه که یه روز یا یه هفته کار کنی و بعدش بیخیال !!!!
انشاالله همیشه موفق و سربلند بلشین🫶💗
سلام بهشید خانوم ،آره واقعا راست و درست گفتی خیلی جرعت میخواد که راجع به دو امتحانی که افتادم حرف زنم و دوباره یاد آوری کنم بدون اینکه خیلی احساس ضعف بکنم میدونم که مقصر خودم بودم ولی میخوام سال دوازدهم رو خفن پشت سر بذارم قسم خوردم چون مقایسه شدم
حتما که میشه باورهارو تغییر داد ، حتما که میشه با تمرین فاصلهی تغییر رو کمتر کرد و به تکامل سرعت بخشید .
اما باوری که در ۶۰ ثانیه عوض بشه ۶۰ ثانیه هم زمان میبره تا کلاً نابود بشه.
مثل این که دمبل برداری ۶۰ تا جلو بازو بزنی و قطعا که برای چند دقیقه عظلاتت چند میلیمتر ورم میکنه اما رشدی در کار نیست و برمیگرده به سایزی که بوده به اضافهی بازو درد.
به نظرم باوری که بخواد توی ۶۰ ثانیه عوض بشه نه تنها بعد ۶۰ ثانیه برمیگرده به باور بنیادین قبلی خودش بلکه ۱ ترمز دیگه هم بهش اضافه میشه که تغییر باورها امکان ناپذیره.
شاد و موفق باشید
سلام
ازتون متشکرم چرا که در این رابطه بیان تون کاملا گویاست.
و برای جمع بندی خودم ، میخوام این نکته رو متذکر بشم که برای ما بر فرض اگر ماشینی وجود داشت که باورهایمان رو تو ۶۰ ثانیه تغییر میداد،سوال این جا مطرح میشه که بعد از رسیدن به اون خواسته طبق باور ایجاد شده توسط ماشین،ما با افکار و توجهات منفی که بعد از اون میومد چیکار میکنیم؟
آیا همیشه میشد یک باور و یک قالب تکراری و قدیمی رو برای جای جای زندگیمون به کار برد؟
جواب مشخصه:چرا که عالم خداوند بصورت دائمی در حال تکامله
و برای استفاده از این تغییرات ما هم باید باورهایمان رو مدام به چالش بکشونیم.
ما اگر بصورت آمپولی تغییر کنیم،بعد از چند مدت اثر اون از بین می ره و دوباره به شرایط عادی با همون باورهای منفی مون تنها می مانیم.
نمونه اش تو آمریکا یه آدم بی خانمانی یک میلیون دلار برنده شد و پس از مدت ۵ سال تمام پول رو از دست داد و دوباره بی خانمان شد.
این درس گرفتن ، طی مدار و تکامله که اهمیت لذت بردن از مسیر خواسته و ساختن باور رو دوچندان و دیکته میکنه.
شاد و پیروز در پناه الله یکتا.
محترم پویا
دقیقا! .. شاید بشه تغییر داد ولی نتایج حاصل از این عدم تکامل موقتی هست و سیر نزولی داره بعد از یکی دو تا نتیجه .. اما تکامل واقعی پشت سر هم فقط نتایج ماندگار و لذت بخش رو تجربه میکنه و این روند براش سیر صعودی داره.
به نام سیستمی سخاوتمند که قدرت خلق کنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به من داده است
تا از راه های لذت بخش و آسان به تمام آرزوها و شرایط دلخواهم برسم
به نام انرژی معجزه گر و قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیک تر است
و به خوشبختی و ثروتمندی و داشتن زندگی رویایی برای من بیشتر از خودم مشتاق است
و جهانی سرشار از عشق و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و خوبی و آدم های خوب به بی نهایت مقدار آفریده
و مرا موجودی بسیار ارزشمند خلق کرده که لیاقت همه نعمت هایش را دارد
به نام خدای مهربان و بخشنده ای که بسیار دوستش دارم و او نیز من را بی انتها دوست دارد
*
سلام به تمام:
آدم های خوب دنیا در تمام دوران ها
خوبی های کوچک و بزرگ
خوشبختی و آرامش
موفقیت و ثروتمندی
تجربه های فوق العاده
لذت های متنوع و عالی
سلامتی و زیبایی
آسایش و رفاه
عشق و محبت و وفاداری
سعادتمندی و عاقبت به خیری
*
مرور نکات:
– هرچه درک ما از قوانین جهان بیشتر میشود، این موضوع خیلی از مسائل را از ریشه برایمان حل میکند.
– جهان بر طبق سیستمی پیش میرود که بر آن مقرر شده است. به قول قرآن، خداوند هرگز از سنت خود عدول نمیکند.
– ساختار جهان یک فرایند است که با تکامل رشد میکند. هیچ رفتار، عامل یا نگرشی یک شبه در ما تغییر نکرده است.
– باور یک دکمه نیست که در 60 ثاینه آن را فشرد و همه چیز را تغییر داد.
– باور یعنی همه آن چیزی که نمودش در زندگی ما مشخص است.
– جهان ما بر مبنای فرکانس و مدار است.
– در دنیایی که نظم دقیقی از مدارها در آن حکم فرماست،
چگونه میتواند در 60 ثانیه از مدار بیماری و ناراحتی و فقر مطلق به مدار ثروت و سلامتی و خوشبختی و آرامش مطلق رسید؟
این دو مدار آنقدر از نظر فرکانسی نسبت به هم بی ربط هستند که به این سادگی پر نمی شود.
– ما حاصل تکامل هستیم.
ما با تکامل به وجود آمده ایم.
تکامل در تک تک سلولهای ما وجود دارد.
– تنها یک شیوه برای رسیدن به موفقیت پایدار وجود دارد و آن شیوه
درک صحیح قوانین کیهانی و در رأس آن قانون تکامل است.
*
خدایا عزیزم خیلی ممنونم به خاطر چیزهای مفیدی که امروز یاد گرفتم، ممنون که باز هم من رو به سمت زندگی بهتر و شرایط دلخواهم هدایت کردی
خدایا من آمادگی دریافت برکات و نعمات و ثروت بسیار رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای همشون ازت ممنونم
خدایا برای تمام چیزهای ریز و درشت خوبی که از اولین روزی که به دنیا اومدم به من دادی، هم اکنون داری می بخشی و در آینده دور و نزدیک خواهی داد، هزاران بار متشکرم
خدایا به خاطر تمام شرایط و عوامل کوچیک و بزرگی که ترتیب میدی تا من رو به زندگی ایده ال و رویایی و خوشبختی برسونن، چه اونهایی که ازشون هم اکنون باخبرم و چه اونهایی که ممکنه هیچ وقت حتی متوجهشون هم نشم، هزاران بار ممنونم
*
برای شما دوست خوش فرکانسم که با من این متن رو خوندی آرزوی رسیدن به خیلی بیشتر از تمام آرزوهات رو دارم
با عشق و احترام فراوان، مریم
سلام دوست عزیز
تغییردادن باورهازمان میبردچون واقعا سخت است.منکه چندماهی هست عضوگروه شدم واکثرفایلهای رایگان استادراگوش دادم واقعاسخته تغییرباورها خیلی تکراروتمرین میخواد…وقتی فایلهاراگوش میدیم فکرمیکنیم که دیگه همه چی درست شده ولی درعمل واقعا خیلی سخته
ولی
وقتی استادباهمه ی مشکلات تونسته پس حتماماهم میتونیم
دوست عزیزم فکرکردی ،باورهاحکم قرص رادارن که تو۶۰ثانیه تغییرش بدی .وفکرکنی روت تاثیرگذاشته .اگه اینطوربودکه خیلی عالی میشد.ازوقتمون هم بهترین استفاده هارامیکردیم .یه قرص ضدباورمیخوردیم وتمام .حالاازشوخی گذشته چ باحال میشداگه واقعی بود.انقدم سختی نمی کشیدیم .
تمام دردهای ماواذیت شدنهای ما وقانون تکاملی که استادعرض میکنن به خاطراینه که تغییرباورهامون زمان میبره .
اگه نگاهی به گذشته ی خودمون داشته باشیم وسن خودمونودرنظربگیریم ،متوجه میشیم که سالهاس داریم این باورهای غلط واشتباه رایدک می کشیم وبدون فکروفقط به خاطراینکه خیلی جاهاتحمیل شده ،وتقلیدی کارکردیم .ونتایج راهم توزندگیمون دیدیم .
هیچ وقت نشستیم خودمون درموردموضوعی تفکرداشته باشیم وباعقل ومنطق درست ،قبول کنیم .درواقع به نظرم خودمحوربودیم وبی هدف بودیم یااهدافمون به دردنخوربودن که همه چیزوحاضروآماده میخاستیم وبه خودمون زحمت ندادیم که یه کم بیندیشیم .
شایدم اعتمادبه نفسشونداشتیم وفکرکردیم ،مگه من کیم که چیزی بدونم .بزارهرچی مردم میگن قبول کنم .من که عقل ودرایتی ندارم .
بله ازچنین افکاری ،طبیعتا نتایج خوبی هم به عمل نمیاد.
حالاکه فهمیدیم نیازبه تغییرات باورهامون داریم ،بهتره که حرکت وتلاش خودمون راشروع کنیم واینکه کی وچه وقتی اتغییراتفاق میفته رابه هدایت خدابسپاریم .
اصل اینه که متوجه بشیم نیازداریم تغییرکنیم .
وبه خودمون فرصت وزمان بیشتری بدیم چون ترک عادتهای قبلی کارآسونی نیس .
هرچقدتوبیشترتلاش کنی خب ،زودتربه نتیجه میرسی .
تلاش ماهم چیزسخت ووحشتناکی نیس .فقط کافیه الگوی مناسب خودتوپیداکنی وبااگاهی وتفکردرموردصحبتهای اون کس ،مسیری جدیدشروع کنی .بازتقلیدی نباشه .اندفه سعی کن متوجه بشی وخودت بسنجی .اگه دیدی باتفکرات تومیخونه ،قبولش کنی .
مانیازبه مطالعه وکسب آگاهی داریم .وبهتره توخلوت خودمون افکارهاوباورهامون رابالا،پایین کنیم .
خودمن سه ماه تمام تمرکزم رابه استاددادم ،وقتی دیدم نتایج چقدعالی داره تغییرمیکنه ،باورش کردم .من به مشکلی باایشون برنخوردم که خلاف عقایدوافکاردرونی من باشه ولی اگه موردی پیدابشه ،حتمن درموردش فکرمیکنم .
کی متوجه میشم الگوم درسته یامسیرم درسته ؟زمانی که آرامش رابدست بیارم ووارددنیاوجهانی باارزش بشم .به وقوع تغییرات زندگیموتوهمه ی مواردببینم .
وقتی ببینم که چیدمان زندگیم ،عالی شده ونظم خاصی تومغزم جاگرفته ینی اجرای قوانینی که آموزش دیدم .
بزرگترین تغییرباورم این بودکه خودم خالق لحظه به لحظه ی زندگیم هستم .این خیلی به من کمک کردتاانگشت اشارم راازروی دیگران وحتی خدا،بردارم وخودم ازاول همه چیوبسازم .
پس خوشگلم توهم شروع کن ونمیخادبه وقت وزمان تغییرت ،دقت کنی .هرچیزی به وقتش اتفاق میفته .فقط تمرکزت روی خودت باشه .
به خودت حق اشتباه بده وهیچ وقت خودتوبه خاطراشتباهاتت سرزنش نکن وتوحال بد،نمون .احساس گناه راازخودت دورکن .
دوباره شروع کن .اگه رهاباشی ،بدون اینکه خودت ،متوجه بشی ،می بینی که تونستی تغییراتی بوجودبیاری .چون تغییرات جهان رامی بینی .
عشقم امیدوارم همگی همیشه توحس خوب باشیم وقدرت تغییر،روازخودمون نگیریم.
من از اون فردی که همچنین ادعایی کرد، خیلی ممنون و سپاسگزار هستم،به چه دلیل؟ به خاطره اینکه من از کل حرفهایی که زد فقط اسم استاد عباسمنش داخل ذهنم جرقه زد کنجکاو شدم که این فرد کی هست؟ استاد عباسمنش بله و ازهمون لحظه تا الآن با استاد ومطالبی که در اختیار ما گذاشتند نهایت استفاده را کردم.
ثروت ۱ را هم تهیه کردم و خداروشکر کلی هم نتیجه گرفتم،
آرام باشید
سلام دوست خوبم
با درک صحیحی از قانون تکامل دیگه به راحتی اسیر وسوسه های کوتاه مدت و سرعت در رسیدن به خواسته نخواهیم شد
لاغر شدن سریع
خوشبخت شدن سریع
پولدار شدن سریع
سلامت شدن سریع
در بعد جسمانی ، صبور آرام بودن ، بهترین بستر برای تکامل است
موفق باشی
سلام دوست عزیزم
بیانتون کاملا درسته وقتی به معنای واقعی قوانین را درک کنیم حتما تکامل را فهمیده ایم و میدانیم لازمه رسیدن به خواسته هایمان طی کردن تکامل است و اگر در غیر اینصورت بخواهیم نتیجه بگیریم در واقع قوانین را نفهمیده ایم و شاید به گمان خودمان میتوانیم قوانین را دور بزنیم در صورتی که رسیدنمان سرابی بیش نیست که بر چشم بر هم زدنی فرو میپاشد تحقق خواسته ها فقط با طی شدن تکامل است که پایدار و استوار میماند.
نمونه بی توجهی نسبت به تکامل در خرید دلار دیده شد بسیاری از قشر ضعیف به ضعم خودشان میخواستن یک شبه ره صد ساله بروند و با خرید دلار نه تنها این اتفاق نیافتاد بلکه تمام دارایشان نیز از دست رفت چون نه در مدار ثروت بودند و نه تکاملشان را طی کرده بودند در نقطه مقابل افراد ثروتمندی که دلار خرید کردند و سود بردند چون در مدار ثروت و تکاملشان طی شده بود.
شاد باشی
سلام
تشکر از کامنتتون ، به نظر م میشه 60 ثانیه تمرکز روی باور آن را تغییر بدیم ولی زود بر می گرده به حالت قبل مگر اینکه بایدیک سره آن را تکرار تکرار کنیم که در آن مهارت پیدا کنیم ؛ پس نمیشه بگیم بهتره . هر چیز بهایی داره بهای این قانون هم تمرین وتکرار است و در آن مهارت پیدا کردن است با نوشتن با الگو برداری با گوش دادن بانوشتن وووووو
خدایا شکرت
به نام یگانه خالق هستی
سلام دوستان همراهم
آیا تغییر باورها و نتیجهگرفتن در 60 ثانیه امکان پذیره؟
احساس میکنم این سوال رو حتی اگ از کسی که چیز خاصی از قوانین هم نمیدونه، بپرسن جوابش منفی خواهد بود
چقدر مثال اون یادگرفتن حروف الفبا و بعد هی بالاتر رفتن تا رسیدن به مشتق و انگرال، مثال عالی و منطقی هست
ذهن نیاز به جواب های منطقی داره تا درک کنه ،تا بفهمه، تا تجزیه و تحلیل کنه و به اصل قضیه پی ببره
چقدر مثالای خوبی اینجا گفته شده و چقدر مثالای خوبی استاد توی آموزش ها و فایلا گفتند که با توجه کردن ب اونا دیگه دنبال راه میانبر نیستیم
به نظرم انتظار تغییر باور در 60 ثانیه، مثل همون قضیه 1 شبه ره صد ساله رفتنه، یا یه شبه پولدار شدنه که من به شخصه هیچ مدلی نمیتونم حتی بهش فکر کنم چه برسه به باور کردن این قضیه
دوست من، ببین خود ما از روزی که اومدیم توی این سایت تا حالا، هر کدوممون چقدر تغییر کردیم و آیا این 1 روزه یا 1 ماهه رخ داده؟؟؟ نهههههه
برای من الان بعد از حدود 2 سال داره هی درکم بیشتر بیشه، هی قوانین رو دقیق تر میفهمم، داره هی باورام ساخته میشه، دارم پاشنه های آشیلمو میشناسم و براشون اقدام میکنم که همه اینا نه تنها در 60 ثانیه انجام نمیشه بلکه تا پایان عمر هم این روند ادامه داره. این نیاز ب تکامل داره، نیاز به ثابت و پایدار شدن باورها و کانون توجه ما داره
دیدن سریال زندگی در بهشت و توجه فقط به یه مورد، ساختن اون چیکن شا، از اول تا آخر که رسید به اون چیکن تراکتور، چقدر عالی مقاومت های منو میشکنه و برای همه دوستانم توصیش میکنم واینو هم بگم، اگه ماها هدف درستی داشته باشیم و بخوایم از راه درست بهش برسیم بدون هیچ شکی، تنها راه درک قانون ، فهمیدنش و اجرا کردنش و بعد نتیجه گرفتن هست، همین
از خداوند میخوام که بهمون درک شناخت اصل و از فرع بده و اینکه بدنبال دور زدن قوانین نباشم چون بیراهه هست
موفق و سربلند باشید
موفقیت در تکرار باور های درست و پشتکار بدست می آید .
مثال کاری که شروع کردم در مورد یوتیوب است .
اوایل بازدید ویدیو من روز 2 تا هم نمی رسید اما من نتیجه رو حال حاظر نمی دیدم و با تلاش و پشتکار بدون این که ترس در کار داشته باشم ویدیو پشت ویدیو آپلود کردم و هر ویدیو خودم سعی کردم بهتر کنم کم کم داره بهتر میشه و جای کار داره .
اگر از همون اول فکر می کردم بازدید ویدیوم هر روز هزار تا باید دیده بشه با دیدن نتیجه ادامه نمی دادم . دوستان دقت کنید ترس ، طمع و دل بستن به آرزو ها شما به هدف نمی رسونه . شما باید خدمت کنید و هر روز از خود سوال کنید آیا از نظر خودم محصول من می تواند خدمتی به مردم کند.