سوال:
من از روانشناسی ثروت ۱ استفاده کردم و طبق تعهدم درآمدم ۳ برابر و بیشتر شد ولی روند آموزش ها را ادامه ندادم و ۲ سال هیچ تمرینی انجام ندادم.
اما الان تصمیم گرفته ام تا دوباره شروع کنم و این مسیر را ادامه دهم. دوباره تمرینات ثروت۱ را از سر گرفته ام و ایده هایی هم دارم که تصمیم به اجرای آنها گرفته ام. اما به محض اینکه درباره اجرایشان جدی می شوم، چیزی در درونم میگوید:
ایندفعه نمی توانی نتایج قبلی را تکرار کنی.
چطور میتوانم از این سردرگمی رها شوم و به ثبات فرکانسی برسم؟
پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش
هر چه «باورها» را به عنوان اصل و تنها عامل ایجاد و خلق اتفاقات درک کنی، برای ساختن باورهایت تعهد بیشتری به خرج میدهی و در این مسیر ثابت قدمتر میشوی و به همان میزان از فرع و حواشیای که حواست را پرت و تو را از مسیر گمراه میکند، دور میمانی.
هرچه بیشتر سعی کنی ارتباط میان گفتگوهای غالب ذهنت (باورها) و احساسی که به واسطه آنها تجربه می کنی را، با اتفاقات زندگیات و شرایطی که در آن قرار داده می شوی بیابی، بیشتر و بیشتر این قانون را درک می کنی و جدّی میگیری که:
« تمام اتفاقات زندگی ات را خودت با افکار غالبت خلق می کنی. بدون هیچ استثنائی»
رسیدن به این درک، مثل یافتن کلید صندوق گنجی گرانبها و تمام نشدنی است.
اما زمانی می توانی از این کلید برای دستیابی به گنج استفاده نمایی، یعنی زمانی میتوانی این کلید را برداری و در قفل این صندوق بچرخانی و آن را باز نمایی که، قادر به کنترل ذهنت در همین مواقع شوی.
وگرنه خیلی از ما ها همین حالا این کلید را در اختیار داریم، خیلی از ما فایلهای و دورههای زیادی از استاد عباسمنش را خریدهایم و این آگاهی و این گنج را در اختیار داریم اما به جای سپردن سکّان زندگیمان به دست آنها، باز هم به شیوه ذهنمان پیش میرویم.
یعنی فقط این کلید گنج را در دستمان گرفتهایم. یعنی فقط به آن گنج خیره شدهایم و به درخشندگیاش نگاه میکنیم و هیچ استفادهای از آن نمیکنیم چون افسار زندگی در دست ذهنمان است.
هرچه در مسیر شناختن قوانین زندگی و خودشناسی پیش برویم، بیشتر درک می کنیم که مهم ترین توانایی ما به عنوان انسان، توانایی کنترل ذهن است.
هر فردی که در هر زمینه ای به موفقیتی دست یافته، بدون شک و با وضوح کامل، رد پای این توانایی- یعنی توانایی کنترل ذهن- بهعنوان مهم ترین عامل، در روند موفقیتاش دیده میشود.
افراد زیادی با قوانین زندگی آشنا شدهاند و اطلاعات زیادی در این باره کسب کردهاند. افراد زیادی با دیدگاه های استاد عباس منش و نقش باورها در میزان موفقیت شان، آشنا هستند.
افراد زیادی این قانون را فهمیده اند که، اگر با هر دلیل و برهانی، در احساس بد بمانند، اتفاقات بد را تجربه می کنند. اما با این حال، افراد کمی توانایی اجرای این قوانین را دارند. به خاطر اینکه افراد بسیار کمی، مهارت کنترل ذهن شان را کسب نموده اند.
این مهارت با تکرار و تکرار و ادامه دادن و تکرار و وفادار ماندن به ادامه زندگی به این شیوه، «به مرور » ایجاد میشود.
نکته کلیدی این ماجرا همینجاست. یعنی حتی درک این موضوع یک فرایند تکاملی است.
سپس مقدار کمی از آنچه درک کردهای را میتوانی باور کنی و به همین دلیل اجرایش میکنی. سپس آن عمل به ثمر مینشیند و ایمانی میسازد تا با شوق و ایمان بیشتر، دوباره آن روند درک را تکرار کنی. و این ماجرای تکاملی به همین شکل پیش میرود. اما از جایی که به میزان خوبی قدرت بگیرد، به صورت توانی رشد میکند و آنقدر شما را در مدارهای بالاتر قرار میدهد و آنقدر فاصله فرکانسی و مداریتان را با زندگی قبلی و نتایج قبلی زیاد میکند، که هرگز راهی به سوی مدارهای پایینتر و برگشت به عقب نخواهید داشت.
اما معظل از اینجا شروع میشود که ما در ابتدای راه و تا رسیدن به مرحله ثبات، نمیتوانیم آنقدر وفادارانه این فرایند را دنبال کنیم به این دلیل که نتوانستهایم تنها اصل و عامل را باورها بدانیم. به این دلیل که نتوانستهایم از عهده کنترل ذهنمان بربیاییم.
این اتفاق برای من، شما و برای افراد زیادی رخ داده است.
شما نیز تنها قسمتی از، درک خود از آگاهیهای دوره روانشناسی ثروت ۱ را توانستی اجرا کنی و بر طبق آن عمل کنی.
یعنی به اندازهای که توانستی باور کنی، به همان میزان در مدار آن باورها قرار گرفتی و به همان اندازه در آن مدار ماندی و به همان اندازه با اتفاقات و نتایج موجود در آن مدار برخورد کردی و سپس به خاطر ادامه ندادن و تغذیه نکردن ذهنت، دوباره از آن مدار خارج شدی و در مدارهای پایینتر قرار گرفتی.
کنترل ذهن مثل تولید یک کالا نیست که، فقط یک فرایند مشخص از آغاز تا پایان داشته باشد و سپس کار تمام شود.
کنترل ذهن یک کار همیشگی است. تا زمانی میتوانی در شرایط دلخواهت بمانی که، این فرایند را ادامه میدهی.
اما تفاوت «تلاش آگاهانه برای کنترل ذهن» و «رها کردن ذهن برای تاخت و تاز در زندگیمان» این است که،
کنترل ذهن آنقدر به تو آرامش میدهد، آنقدر وجودت را در صلح و هماهنگی با همه زندگی قرار میدهد که، برای انجامش نیاز به پاداش نداری.
چون صرف انجام دادنش خودش پاداش است.
یعنی احساس آرامشی که در این فرایند تجربه میکنی، مهمترین پاداش این ماجراست. حتی لازم نیست منتظر این پاداش بمانی. چون این پاداش در همان لحظه به تو هدیه داده میشود و سپس وقتی ادامه بیابد، هدایای جانبیاش مثل:
استقلال مالی، آزادی زمانی و مکانی، رابطه عاشقانه، سلامتی و… را نیز وارد ماجرای زندگیات میکند.
یعنی تمام بهایی که باید برای تجربه زندگی دلخواهت بپردازی این است:
«توانایی لذت بردن از هر لحظه از زندگی». راهکارش هم، «مهارت در کنترل ذهن» است.
مأموریت ذهن این است که در هر لحظه و از هر فرصتی برای نگران کردن و ترساندن و در یک کلام، قرار دادنت در احساس بد، استفاده نماید. این طبع ذهن است.
مثل یک گرگ درنده، که خلق و خویش درندگی است و هیچ فردی انتظار رحم و مرودت از گرگ را ندارد و این موضوع را می پذیرد.
موضوع این هست که زندگی ما به وسیله افکاری رقم میخورد که، هر لحظه در ذهنمان زمزمه می کنیم. تک تک اتفاقات زندگی ما به وسیله واکنش نشان دادن جهان به گفتگوهای درونیمان رقم میخورد.
اگر کمی به اتفاقات زندگیات توجه کنی، می تونی به راحتی ارتباط مستقیمی میان گفتگوهای درونی ای که اکثرا با خودت داری و اتفاقات و شرایطی که تجربه می کنی، پیدا کنی
این یک نشانه است که میگوید: راه تغییر آن شرایط، تغییر این گفتگوهای درونی هست.
یعنی نجواهای ذهنیای که نتیجه احساسی اش ترس، نگرانی، دلشوره، نا امیدی و … هست، همان چیزی است که شیطان نامیدهایم.
کار همیشگی ذهن ترساندن و نگران کردن است.
تا به یاد داریم، ذهن همیشه برای شروع هر کاری، ما را در کمبود و محدودیت نگه داشته با این منطق که:
فرصت دیگر تمام شد.
قبلاً ممکن بود اما الان اوضاع تغییر کرده.
قبلاً شرایطی موقتی پیش آمده بود که تمام شد.
ذهن همیشه فرصتهای تمام شده را به یادمان انداخته تا افسوس را جایگزین امیدی نماید که به تازدگی در دلمان جوانه زده.
ذهن همیشه با کلکی نخ نما به نام: «فرصتهای تمام شده»، نگاه ما را به الهاماتمان و فرصتهای جدید، تردید برانگیز نموده و شکهای خودش را جایگزین یقینی کرده که در الهامات مان به وضوح احساس کردیم.
اما نیرویی در وجودمان به نام قلب است که، جایگاه خداست و کارش امید دادن به ماست.
فقط مسئله این هست که شما به کدام صدا در وجودت بیشتر توجه می کنی؟
بیشتر به قلبت که جایگاه الهامات الهی هست و تو را به سمت خواستهات هدایت میکند توجه میکنی یا به نجواهای ذهنت که می خواهد با نگرانیها، ترسها و افسوسها، گمراهت کند؟!
انتخاب با خودت است. به هر کدام که توجه کنی، صدایش را بیشتر میشنوی و شرایطی که تجربه میکنی به آن احساس شبیهتر میشود.
یعنی می خواهم بگویم، ذهن ما مثل یک حیوان درنده است که طبع و خلق و خویش درندگی است.
کارش این است که ما را از مسیر خواسته هامان گمراه کند و به وسیله متمرکز کردن کانون توجهمان بر ناخواسته ها، بر کمبودها بر ترس ها و بر بیماریها، بر بدهیها، بر قضاوتها، بر مشاجراتی که با همسر، دوست و … داشتیم و تلاش برای ثابت کردن برحق بودن خودمان و برناحق بودن فرد مقابل و… ما را از مسیر و مداری که آنهمه برای ورود به آن تلاش ذهنی به خرج دادیم، خارج کند.
باید بپذیریم که این طبع ذهن هست. یعنی همان موضوعی که در قرآن توضیح داده شده و خدا درخواست شیطان را پذیرفته تا برای گمراه کردنمان تلاش کند.
ماجرای توضیحاتی که نوشته شده و مثالهایی که زده شده، ماجرای این آیه است:
الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَهً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (۲۶۸)
و شیطان ذهن این موضوع را اقرار نموده که:
وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی فَلا تَلُومُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ (۲۲)
هنگامى که کار تمام شود شیطان بگوید: «خداوند به شما وعده راست داد و من نیز به شما وعدهاى دادم و تخلف کردم، من بر شما سلطهاى نداشتم جز این که دعوتتان کردم و شما پذیرفتید، بنا بر این مرا سرزنش نکنید، خود را ملامت کنید، نه من فریادرس شما هستم و نه شما فریادرس من، از این که شما از پیش مرا شریک خدا ساختید، بیزارم، و براى ستمکاران عذاب سختى است.» (۲۲)
ماجرا فقط انتخاب ماست. ما در هر لحظه دو انتخاب در دو جهت مختلف داریم.
میتوانیم به مسیر فقر برویم یا ثروت، مسیر سلامتی برویم یا بیماری، مسیر عشق برویم یا نفرت، مسیر آرامش برویم یا نگرانی، مسیر یقین بریم یا شک!
ما هر لحظه روی این گزینهها کلیک میکنیم و باید مراقب این کلیکها باشیم.
زیرا به قول خداوند، شیطان دسترسی به بندگان با ایمان ندارد. شیطان راهی به مدار ایمان آوردندگانی که در هر لحظه به تلاش برای ایمان آوردن اقرار میکنند، ندارد.
بنابراین همانطور که نمی خواهیم یک ببر وحشی را تربیت کنیم تا حیوان خانگیمان باشد، نمی خواهیم ذات و طبع ذهن را تغییر بدهیم و نباید هم بخواهیم انرژی خود را صرف انجام این کار کنیم که: چرا اصلاً ذهن باید باشد و…
به قول استاد عباسمنش: اگر میخواهی فرنی درست کنی، فقط شکر را بردار و به نمک کاری نداشته باش زیرا ا و قدرتی برای ورود خودکار به فرنی تو ندارد.
ما بز و گوسفند و مرغ و خروس را میپرویم که همین حالا طبعشان اهلی است و دردسری برایمان ندارد.
ما سعی می کنیم وارد مسیرهایی امکان وجود حیوانات وحشی هست، نشویم. یا جاهایی زندگی نکنیم که قلمرو این حیوانات هست.
باید همین کار را هم با ذهن انجام دهیم.
یعنی باید سعی کنیم اولاً بپذیریم که ترساندن، نگران کردن، دلیل و استدلال آوردن برای محدودیت و کمبود، کسب و کار ذهن است.
باید فقط او را نادیده بگیریم. باید ترس و تشرهایش را نشنویم. باید از خط و نشانهایش روی برگردانیم و به امیدهایی روی آوریم که قلبمان به ما میدهد.
باید به یقینها، خوشبینیهای او دل خوش کنیم.
البته در ابتدای مسیر و حتی گاهی در طول مسیر، به این دلیل که سالیان سال افسار زندگی در دست ذهن بوده، صدای خیلی بلندتری نسبت به قلبمان دارد و بیشتر بر ما مسلط است و راحتتر میتواند رأیمان را بزند.
اما هرچه بیشتر سعی کنیم آگاهانه به قلبمان توجه کنیم و با خوشبینی وعده و وعیدهایش را باور کنیم، کم کم صدای قلب بلندتر میشود و بر صدای ذهن غالب میشود. نشانه این کار هم، میزان آرامش ماست. به میزانی که خیالمان راحت میشود و آرام میشویم، به مان اندازه توانستهایم از عهده انجام این کار برآییم و روی پیشنهادات قلبمان کلیک کردهایم.
یعنی باید به هر روشی که می تونیم، در لحظاتی که ذهنمون نجواهایش را شروع میکند، سعی کنیم این شکل از گفتگوها را ادامه ندهیم و در این جنس از احساس بد نمانیم.
نشانه موفق شدنمان هم این است که احساسمان بهتر میشود.
«میزان»، بودن ما در احساس بهترِ است. هرچه بیشتر بتوانی خودت را در احساس بهتر و احساس آرامش نگه داری، با وضوح بیشتری الهامات قلبت را میشنوی.
سپس قلبت آرام آرام ، تو را به مسیر راهکارهایی هدایت ات می کند که وقتی در دراز مدت به نتایجات نگاه میکنی، متوجه میشوی هیچ توجیهی برای آن نتایج نداری. چون مسیر هدایت الهی، خیلی آرام و نرم رخ میدهد.
این اتفاقی است که به معنای واقعی کلمه من در زندگیام تجربه کردهام. و واقعاً هیچ توجیهی برای بسیاری از نعمتهای زندگیام ندارم جز اینکه تصمیم گرفتم خوشبینی بیش از حد الهامات قلبم را باور کنم و روی آنها حساب کنم.
امیدوارم توانسته باشم آنچه را که خودم از آموزشهای استاد عباسمنش در این باره خصوصاً آگاهیهای دوره جهانبینی توحیدی ۱ آموختهام و سعی بر انجامش دارم و از آن نتیجه میبینم را بیان کرده باشم.
چون یقین دارم، میزان رضایت ما از زندگیمان و میزان تجربه شرایط دلخواهمان، به اندازه ای هست که می توانیم ذهنمان را نادیده و به قلبمان که جایگاه خداوند هست، دل خوش کنیم.
اثبات این موضوع خیلی ساده است. یعنی هر فردی خودش میتواند خیلی زود از طریق تجاربش متوجه این قانون ساده اما اصلی بشود.
شما هم باید با ذهنت همین کار را انجام دهی. یعنی اول بپذیر که کار ذهن ناامیدکردن تو از مسیر درست است.
و گویا درباره شما موفق هم شده است. زیرا با اینکه قبلا از این آموزش ها به نتیجه رسیده ای، اما باز هم از طرق مختلفی مثل:
«دفعه قبل شانس آوردی، اما این دفعه دیگر خبری از شانس نیست»
«دلیل موفقیت دفعه قبل این بود که در آن زمان فرصتی پیش آمد که دلار ارزان شد، یا آن معامله جور شد، یا آن مشتری خاص سر راهت قرار گرفت و …»
یعنی به هزار دلیل و منطق کاری می کند تا باور کنی دلیل موفقیت گذشته ات، یک شانس یا عاملی بیرون از تو بوده که، هیچ کنترلی بر آن نداشته ای.
اینجا نقطه ای است که افراد زیادی، گمراه شدهاند و دست از اجرای ایده های الهام شده شان یا قبول کردن فرصت هایی برداشتهاند که، به خاطر ساختن باورهاشان با آن فرصتها، ایدهها و الهامات برخورد کردند.
به همین دلیل نیز، به موفقیت های پایدار نمی رسند و موفقیت های شان بسیار موقتی است.
زیرا موفقیت پایدار، به وسیله ادامه دادن مسیر، کم کم ساخته می شود و آرام آرام مدارهای تو تغییر میکند و از مدارهای قبلی فاصله میگیری.
یعنی در اول راه، فقط یک مدار بالاتر میروی. یعنی فاصله تو با مدار قبلی، خیلی زیاد نیست و امکان سقوط خیلی زیاد است. پس باید از کانون توجهات مثل نوزادی مراقبت کنی که تازه متولد شده و در برابر بیماریها خیلی حساس و ظریف است.
به همین دلیل در روزها و ماههای اولیه تولد، ده ها واکسن دریافت میکند تا از آن خطرات اولیه دور بماند و در طی زمان خودش را جمع و جور کند و قوی شود و از عهده خودش برآید.
به همان شکل نیز، واکنسی که باید در مدارهای اولیه مرتباُ تزریق کنی، کنترل کردن ذهنت است.
تنها راه ثابت قدم بودن در این مسیر، توانایی کنترل ذهن است.
این موضوع آنقدر مهم است که اگر بتوانی همین یک توانایی را در خودت ایجاد نمایی، یعنی بتوانی در چنین لحظاتی، ذهنت را نادیده گرفته و به صدای قلبت گوش دهی، چیزی در جهان نیست که بخواهی اما نتوانی آن را داشته باشی.
دلیل اینکه در جلسه ششم دوره جهان بینی توحیدی، استاد عباسمنش تا این حد، به ساختن این مهارت تاکید دارد، نقش این مهارت در کسب هر موفقیتی در هر جنبه ای است.
ساختن مهارت کنترل ذهن، مثل هر مهارت دیگری، با تمرین و تکرار بسیار و همیشگی، حاصل می شود. پیشنهاد می کنم از آموزش های این دوره، خصوصا این جلسه کمک بگیر و این مهارت را بیاموز.
اگر من فقط می خواستم از یک فایل استاد عباس منش برای زیستن زندگی دلخواهم، استفاده نمایم ، بدون شک، آن فایل، جلسه ششم دوره جهان بینی توحیدی ۱ بود.
منابع بیشتر:
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
سلام به همه دوستان. با خواندن این مطلب خانم شایسته یاد تجربه چند روز پیش افتادم . تصمیم گرفته بودم برای یک روز ذهنمو زیر نظر بگیرم . البته گهگاهی یادم میرفت . ولی چون اون روز تنها هدفمو روی این موضوع گذاشته بودم دوباره برمیگشتم و ذهنو زیر نظر میگرفتم . اقرار میکنم که چهره زشت و کریه ذهنو اون روز بوضوح میدیدم . بعضی اوقات بهش میخندیدم بخاطر این حد از ابله و نادان بودنش . بعضی وقتا تاسف میخوردم براش . یادمه لحظاتی از روز ی خواسته ای رو در من ایجاد کرده بود که مثل ی بچه کوچیک بغض میکرد پاهاشو رو زمین میکوبید تا خواستشو اجابت کنم . ابتدا مقاومت میکردم . ولی بوضوح میدیدم هرچه بیشتر مقاومت میکنم ذهن قویتر و لجبازتر میشه . تا اینکه تصمیم گرفتم بهش بگم باشه (الکی) .همون لحظه پسرم چیزی از من خواست . بعد از چند دقیقه که به زیر نظر گرفتن ذهن برگشتم اصلا یادش رفته بود و من هم کلی سبکتر شده بودم انگار . یعنی میخوام بگم که ذهن مثل ی موجود بی شخصیته و نادانه . بواقع خود خود شیطانه . حال چرا ما زندگیمونو سپردیم دست همچین موجودی و به حرفاش اعتبار میدیم و عمل میکنیم واقعا نمیدونم . نمیدونم چرا بارها بهش اعتماد میکنیم . چرا ؟ چرا وقت نمیزاریم و نگاهمونو به خوشگلیای زندگی نمیزاریم . چرا رو خودمون کار نمیکنیم تا این ذهنو فلجش کنیم تا دستش به جایی نرسه ؟؟ از خداوند برای خودم و همه کسانی که تو این مسیرن میخوام که کمکون کنه تا نورالهامات قلبی اونقدر قوی بشه تا در برابر نجوای ذهن مثل خورشیدی باشه در برابر شمع
سلام دوست عزیزم
به نظر من از کنترل ذهن این نیست که بزنیم ناکارش کنیم و به گفته ی شما فلجش کنیم
بلکه تربیت درستشه
وقتی به قول شما مثل یه بچه میشه و خواسته ی غیر منطقی داره باید تربیت بشه. باید یاد بگیره چه جور خواسته ای داشته باشه.
یا اینکه خواسته اش در راستای اهداف ما باشه.
همونطور که استاد عزیز هميشه توی فایل ها میگن ما با استفاده از ذهن تصور میکنیم. ذهن قدرت تشخیص واقعیت و خیال رو نداره
پس این ما هستیم که باید بهش جهت بدیم
درسته که به قول خانم شایسته ذهن یه حیوون درنده است
ولی نباید زد و کشتش
بلکه باید به بند کشیدش تا طبق خواسته ی قلبمون رفتار کنه
چقدر حسم بد شد با این دیدگاه… از درون خودم خیلی بدم اومد.
هرچه در وجود ماست از طرف خداست..در نبود خدا شیطان معنا پیدا میکنه…
تنها دلیل موفقیت درصد کمی از افراد کنترل مداوم ذهن هست که البته کاری دشواری هست.خیلی مطلبه جالبی بود.ممنونم
سلام خانم شایسته عزیز. همین دیشب بود که یک نظر روی آخرین فایل استاد گذاشتم و توش گفتم که دوست دارم آگاهی های بیشتری در مورد نحوه ثابت کردن مدارها پیدا کنم و امروز توی کانال تلگرام گروه لینک این مطلب فوق العاده رو دیدم. بی نهایت ازتون ممنونم به خاطر به اشتراک گذاشتن این اطلاعات. به خودم قول میدم که حتما این اصل رو رعایت کنم تا بتونم نتایج بیشتری در زندگی کسب کنم. با آرزوی بهترین ها برای شما و استاد عباس منش.
سلام خانم مریم شایسته مهربان
خیلی از شما سپاسگزارم که در مقابل ذهنتون مقاومت کردین و این مطلب رو که واقعا در همین لحظه من و همسرم نیاز داشتیم رو به اشتراک گذاشتین تا در این مسیر که به تازگی شروع کردیم ثابت قدم بمونیم
حدود بیست روزی میشه که کاری که بهش علاقه نداشتیم رو کنار گذاشتیم و کاری که دوست داریم رو شروع کردیم
با جدیت در حال کنترل ورودیهای ذهن هستیم و برای پیدا کردن ترمزها و ایجاد باورهای قدرتمند کننده سعی زیادی میکنیم و واقعا کار سخت و دشواری هست ودر هر لحظه برای آسان شدن مسیر از اهرم رنجی که سالها از دست این ذهن کشیدیم استفاده میکنیم
حدود یک ساعت قبل از گذاشتن این پاسخ شما به این سوال ما در تله این ذهن افتاده بودیم و برای اینکه بتونیم خودمون رو نجات بدیم و شکهایی که ذهن دوباره به رخ ما میکشید رو تبدیل به یقین کنیم که این مسیری که داریم ما میریم همان رسیدن آرامش و در صلح بودن و توکل به قوانین ثابت خداوند برای خلق شرایط عالی زندگیمون میباشد
وقتی این پاسخ را خواندیم و برای ساختن باورهای خالص خط به خط آنرا مزه مزه میکردیم و برای هم همراه با مثال تحلیل میکردیم و چقدر لذت میبردیم و احساسمون عالی شد که نه انگار یه ساعت قبل چه حالی داشتیم و به زور داشتیم خودمون رو در حال خوب نگه میداشتیم ولی با آمدن این پاسخ در آن لحظه از زمانی که مادرگیر ذهن بودیم واقعا خیالمون راحت شد احساسمون عالی شد و ایمان مون قویتر شد برای ادامه مسیر و ساختن باورهای قدرتمند کنندهتر و تقویت فرکانس خواسته هاو رسیدن به مدارهای بالاتر و کنترل ورودیهای ذهنمون و سعی میکنیم چنان قدم به قدم تکاملمون را طی کنیم که بجز درک صدای الهامات تحت هر شرایطی و هدایت در مسیر درست اجازه هیچ حرکتی روبه ذهن ندیم
از روزی که این بخش رو راه انداختین در هر لحظه در حال چک کردن هستم که تا راهکار جدیدی رو اضافه کردین سریع بخونم و لذت ببرم به قدری واضح تمام قوانین رو توضیح میدین که مسیر رو برامون نصف کردین واقعا خط به خط این پاسخ ها همه نکته هست و سعی میکنم از هیچ نکته ای به راحتی نگذرم و واقعا از خوندن راهکارهای این بخش لذت میبرم چون حالم رو خوب میکنه و امیدوار میشم
خیلی دوستون دارم
در پناه خدا شادو ثروتمند باشید
سلام الهام عزیز و همچنین سلام به همسر شما
خواستم بخاطر این تصمیم و شروع کار جدیدتان به شما تبریک بگم و با این همه مثبت اندیشی حتما موفق هستید . افرین به شما زوج متعهد و توحیدی ، الهی که با این ایمان قوی روز به روز شاهد موفقیت های عالی بیشتر از شما باشیم ، شاد و شاد و سربلند باشید ، افرین افرین ادامه بدید ، محکم و با قدرت ….خدا حامیتان باد .
من موافق نظر شما در مورد خانم شایسته نازنینمان هستم و علاوه بر آن اینکه متاسفانه
من هنوز نتونستم برای خانم شایسته متنی بنویسم ،نه اینکه فرصت نکنم بلکه اونقدر حرف در مورد ایشون میتونم بنویسم که نمیدونم از کجا شروع کنم … ولی ایشالله در زمان نزدیک می نویسم، فقط لازم که بنویسم ایشون لایق این مرد نمونه استاد عزیز هستند ، ایشون یک خانم با شخصیت در خیلی از زمینه ها هستند ، من به اینکه یک خانم توانست به این قشنگی در کنار همسرش به این سطح برسه افتخار میکنم ، خدا الهی که هر چه میخواهد به ایشون بدهد. خیلی دوستشون دارم .
الهی همه رابطه ها برای همه دوستان ،مخصوصا بین زوج ها ، صمیمی و خالص و شاد و همراه با عشق پیش بره .
الهی ثروتمند باشند و بدرخشند و به قول استاد گلم ، همراه سعادت در دنیا و آخرت باشه .
سلام مریم عزیزم
???
خیلی خوشحالم که متنم رو خوندید و من و همسرم خیلی سپاسگزاریم برای تحسین هایی که لطف کردین وتمام آرزوهای قشنگی که شما برای همه دوستان خواستین رو برای شما آرزومندیم
????
واقعا خانم شایسته نازنین با این سفرنامه شگفت انگیز و همین بخش جدید راهکار برای مسائل زندگی در بخش عقل کل با توضیحات واضح در مورد قوانین خیلی در روند پیشرفت ما موثر هستن
?????
در پناه خدا شاد وثروتمند باشید
???
سلام الهام عزیزم خداروشکر بخاطر رابطه خوب و هماهنگی که دارید
به همسرعزیزتون هم تبریک میگم
چقدددر خوبهههه که همگام و همسفر هستید و دنبال زندگی زیباتر هستید
شما نشانه ای از فراوانی رابطه های زیبا و قشنگههه
از خدای مهربان براتون رابطه ای توام با ارامش میخوام.
سلام دوست عزیزم مریم نازنین
اول از همه خدا رو سپاسگزارم که منتظر جواب از طرف خداوند بودم ایمیلی از طرف سایت دریافت کردم واز طریق کامنت شما هدایت شدم به جواب مسئله ام از شما هم سپاسگزارم دوست نازنینم
مریم عزیزم ممنون هستم برای تبریک و تحسین من و همسرم خدا رو شکر که یکسال از زمانی که من این کامنت رو گذاشتم میگذره و خداوند در این یکسال ما رو به مسیرهایی هدایت کرد که اون روز هیچ ایده ای در مورد آنها نداشتیم ولی همه چیز با توکل به خداوند به نحو احسنت و بسیار زیبا در اطراف ما تغییر کرد و با خوندن دوباره کامنتم بیشتراین تغییر رو احساس کردم و باعث تقویت ایمانم شد امیدوارم همه ما در این مسیر هموار ثابت قدم باشیم چون تنها پاداش این مسیر زیبا همه خیر است و لاغیر
باز هم دوست خوبم سپاسگزارم
در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید
سلام خدمت شما خانم شایسته عزیز واستاد گرامی وکل خانوده عباس منش
امروز ودر این لحظه قشنگترین پیامی که باید دریافت میکردم همین بود که به فایل ششم جهان بینی توحیدی 1 مراجعه وگوش کنم
ووقتی که مقاله شمارو میخواندم متوجه شدم
که دقیقا ذهن من داره منو به سمت عوامل
بیرونی سوق میده وعوامل بیرونی رو بزرگ میکنه ومرا در جایگاهی قرار میده که فراموش
کنم که بابا این تغییراتی که در زندگیت رخ داده در طی این مدت 5 ماه از تغییر باورهات وکار
کردن روی باور هات وکنترل ورودهای ذهنت
بوده نه ار بالا وپایین شدن دلار و امدن یک دوست وشانسی اتفاق افتاده باشد خداروشکر
من دوره جهان بینی توحیدی رو دارم وان را اینباربا دقت بیشتری گوش میدهم وتمریناتشو انجام خواهم داد دوباره که در مداری که هستم
قویترشده وبه مدارهای بالتر بروم
خدایا سپاس گزارم از این همه نعمت واگاهی .وهمچنین از شما خانم شایسته عزیز که امروز
هدیه قشنگی به من دادید.سپاسگزارم که هستید
سلام استاد عزیز و خانواده صمیمی گروه
مطالب فوق العاده عالی و تعجب برانگیزه چون یک عمر ذهنت کنترلت کرده و غلامش بودی و حالا میفهمی دوستت نبوده و تمام نگرانیهایت بواسطه همین ذهنت بوده برای همینه که پروردگار وقتی شیطان رو از بهشت بیرون کرد و شیطان گفت من تا میتونم بندگانت رو گمراه میکنم و میان تو و آنها فاصله میاندازم پروردگارم باور گفت هر چه میخواهی بکن ولی اجازه نمیدهم وارد قلبشان بشوی و کنترل قلبشان را بدست بگیری من اینو از مادر و مادربزرگانم میشنیدم و صد حیف که اونموقع متوجه نشدم یعنی چی حالا فهمیدم که نجواهای ذهنم همون شیطان درون ذهنم بوده که وعده داده بوده و باید باید باید بندازیمش دور و کنترلش رو در دستم بگیرم و دربست درخدمت قلب نازنینم باشم و خدارو در آن بیابم و به وعده و امیدهای او بزندگی ادامه بدم وار خدابخواهم که هر لحظه اعوذ بالله من الشیطان الرحیم پروردگارا سپاس بیکران که منو هدایت کردی باین مسیر
خدایا شکرت شکرت شکرت
خدایا استاد عزیز مارو در پناه خودت محفوظ بدارد و خیر و برکات دنیا و آخرت رو نسیبش بگردان
از الله یکتا خیر سلامتی شادی و ثروت دنیا و آخرت رو برای همگی آرزومندم
سلام ب استاد عزیز و بزرگوارم ک خانوم شایسته عزیز و خانوم فرهادی عزیز بینهایت سپاس گزار خداوندم ک شماهارو معجزه وار وارد زندگیم کرد راه سعادت و خوشبختی رو بهم نشون داد
استادان گرانقدرم بسیار سپاسگزارم برای همه ی تلاش های ک با جون دل انجام میدهین ک این مسیر خوشبختی رو ب ما هم یاد بدین
خیلی عالی بود خیلی لذت بردم کلی نکته داشت برای من الان متوجه شدم از کجاها خوردم
باعث شد ریز بین تر ب خودم ب ذهنم نگاه کنم و اگاهانه تر توجهم رو ب مسائل و شرایط و اطرافم تغییر بدهم
همین ک بتوانیم ذهنمونم کنترل کنیم با خودمون ب صلح کامل میرسیم مثل دوران تولد و بچگیمون ک با روحمون یکی بودیم همه چی ممکن بود برامون .نگران هیچی نیودیم همیشه عین ی پرنده در حال پرواز شاد و ارام زندگی میکردیم
این مقالم باعث شد دوباره این اصل یادم بیاد ک فاصله ی ذهن و روحمم رو هرچه بهتر و بیشتر کنترل کنم راحتر و بهتر ب خواسته هام میرسم
در پناه الله یکتا شاد و سالم و خوشبخت باشین
بسیار زیبا شرح دادید موضوع رو…
به نظرم هرکسی که میخواد توی این مسیر شروع به حرکت کنه یه مشکل اساسی داره و اون هم تصمیم گرفتن هیجانی برای تغییره
چون خیلی زود دلسرد میشن و طعم تلخ سقوط دیگه نمیزاره شروع کنن
پبشنهاد میکنم اوایل کار تا میتونید قرآن بخونید که خیلی قوت قلبه به قول استاد شجاعی غذای روحه، اگر روحتون غذا بخوره در مقابل گرگ ذهن بیشتر استقامت داره
موفق باشید ان شالله
سلام به شما
ممنونم از آگاهی های عالی و بینظیری که در این نوشته ها به چشم خورد.
خیلی از ماها فکر میکنیم با خواندن این مطالب و کمی انرژی مثبت گرفتن ، دیگه همه چیز تمامه و من فهمیدم باید چیکار کنم!
اما در 99 درصد مواقع حتی به یک ساعت هم نمیرسه که همه چیز برای ما فراموش شده و دیگه خبری از اون احساس آرامش و یقین نیست و دوباره افسار زندگی به دست ذهن می افتد.
حتی برای خود بنده نیز که داشتم با تمرکز بالا مطالبتون را مرور میکردم در یک ناخواسته گاهی غرق میشدم و دوباره بر میگشتم با تمرکز بیتشر مطلب را میخوندم و دقیقا به این موضوع رسیدم که شیطان دست بردار نیست.
اما راهکار را شما عالی و با توضیح کامل بیان کردید یعنی انتخاب
انتخاب گوش کردن به صدای قلب یا گوش کردن به صدای ذهن .
پس انتخاب با خود ماست.
اگر زندگی متفاوتتر و بهتر از قبل میخواهیم باید انتخابهای درست تری هم داشته باشیم و این یک موضوع آگاهانه هست بالخصوص برای شروع در مسیر موفقیت
این نهال تازه در خاک گذاشته شده ، نیاز به مراقبت خیلی بیشتری داره یعنی آگاهانه و در زمانهایی مشخص باید ازش مراقبت کنیم ، چون خیلی ظریفه و آفات خیلی قویتر . اما هر چه بزرگتر میشه و مثل یک درخت قوی که نیاز به زمان و انرژی داره تا بهش برسه ، اونوقت شاید یک فیل هم نتونه از ریشه درش بیاره چه برسه به آفات.
یعنی ما تا یه مراحلی رشدمون خطی و خیلی کم هست ولی از یه جاهایی به بعد وقتی این روندِ آگاهانه کنترل ذهن ادامه پیدا کنه ، همه چیز در ابعاد تصاعدی رشد پیدا میکنه .
این مشکل دوست عزیز برای من هم پیش اومده . جایی که موفقیتهای زیادی کسب کردم و بعد از مدتی این ترس در من رخنه کرد که نکنه دیگه خبری از این همه موفقیت نباشه و دیگه سراغم نیاد . درست همینطوری شد و من دیگه تا مدتی نتایج دلخواهمو دریافت نکردم تا اینکه چندین بار با فراز و نشیبهای زیاد تصمیم گرفتم برنامه های استادو آگاهانه ادامه بدم.
هنوز هم هیچ ادعایی ندارم که در این کار استاد شده ام ولی نتایج با قبل خیلی بهتر شده و باورها عمیق تر.
این روند یک روند تکاملی هست که سرعت روند تکاملی نیز برای هر شخصی به میزان ایمان و تعهدش متفاوته . یکی با تعهد بیشتر در ساعات طولانی تری از روز آگاهانه ذهنشو کنترل و احساسشو عالی نگه میداره و یکی در ساعات کمتری در طول روز .
من همیشه از خدا خواستم که این قدرت در من اینقدر زیاد بشه تا این روندو حتی در بالاترین موفقیتهای زندگیم که احساس میکنم به تمام رویاهام دست پیدا کردم ، فراموش نکنم ، چون اولا خواسته های ما تمامی نداره و ثانیا کیفیت زندگی و آرامش و توحید نهایتی نداره.
ازتون ممنونم به خاطر تمام آگاهی های این مقاله
در پناه الله موفق باشد
با سلام خدمت تمامی .اعضا و مسافران کهکشان ستاره قطبی
و اردت و احترام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته نازنین
دوستان ..قصه بر سر کنترل ذهن وتسلط بر آن است
عزیزان ذهن یا من ذهنی رو یه یویوی بازی بچه ها در نظر بگیرید که دایم در نوسان هست و آرام نمی گیرد
دقیقا شباهت زیادی هست بین این اسباب بازی و ذهن ما که خیلی گرایش به نوسان در گذشته و آینده داره
ذهن ما دایم اون ریسمان در هم تنیده شده گذشته و دنیای مجهول و یخ زده آینده رو .در وجودمان کنکاش و کالبد شکافی می کند
خیلی سخته بتونید این ذهن رو تو زمان حال نگه دارید..مثل یویو
دوستان ..نگه داشتن ذهن در حال انژی ازت می گیره وبی طاقتی می کنه و مثل طوفان ترو در گیرو دار گذشته و آینده مجهول..می بره و می چرخانه
عزیزان همین الان از خواننده های عزیز خواهش می کنم یه لحظه نفس هاتون رو تو سینه حبس کنید و بر اون تمرکز کنید
و چشمها تون رو ببندید و با باز کردن و بازدم نفس همراه من به زمان حال بیایید
سلام سرتون رو به سمت راست وسپس به چپ بجرخونید..شما در اینجایید
دو برتون رو در همین حال نگاه کنید هر کسی کنون درست همینجاست
عزیزان از زمان شما بیرون اومده اید.شما خارج از زمان ومکانید شما اینجایید
درست همینجا. عزیز من شما .خارج از بعد زمانید..هر چقدر در اینجا بمونید در صورتی که طاقتتان حالا مطمینم تنگ شده و احتمالا ذهنتان به من داره بد وبیراه می گه
عزیزان بزارید هر چی ذهنتان می گه .بگه .من زیاد از ذهنم خوردم مال شما هم پیشکش
.چرا ذهنتان تمایل به بازی و نوسان داره
چرا دیگه تحملتان داره تموم میشه و آروم و قرار نداری
چون هنوز ریسمون.و افسارت دست اونه نمی تونه بازی نکنه سختشه جون یه عمری هم خودش بازی کرده و هم ترو رقصانده و بازی داده
خیلی تمایل داره .گذشته مزحکت رو جلوی چشمت بیاره و بهت بگه .اوه اینو باش آقا رحیم رو..احمق گذشتن چی بوده که می خوای آینده ات رو بسازی..و تا دلت بخواد نجوا می کنه و مثل یه سگ کارش پارس گردنه ..دایم پارس می کنه .تو هیچی نیستی..ونحواهی شد
حال با من و شماست که گول بازیهای رو بخوریم و باهش قاطی سیم یا
در زمان حال نگه ش داریم .نفستون حبس…..
در این زمان و در این لحظه حال هست که دست ذهن از همه چیز کوتاهیا و بهترین زمان ارسال فر کانسهاست.چون فرکانس های ما لحظه ایست خیلی مواقع..در لحظه جای پارک بدست میارم..در لحظه فرکانسم طرف رو می گیره و خواستم انجام میشه در لحظه هست که………
دوستان ..بنده و شما دیگه بازیهای ذهن رو شناختیم..اون جز نجوا و تردید و شک .و افسردگی ارمغانی برامون نداره
بهتر نیست .یه نگاهی به درون و روحخودمان بیاندازیم..آیا تو که از جنس روحی و روح ودیعه خداست و تو از جنس خالقی…آیا خدا با خلق تو ..می خواد ضعف و.خرابی و شک رو نشون بده ..مگه جنس خدا از ایناست.
بدون شک ..من شبیه تو ام معبود من..واین باور منه
هوالتوفیق
سلام دوست عزیز، امیدوارم که حالتون خوب باشه. دوست عزیز همون طور که خود استاد هم گفتن ما باید همیشه روی خودمون کارکنیم یعنی اگر خواستار تغییر وپیشرفت هستیم همیشه باید این کار رو انجام بدیم. چون نتیجه زندگی پیشرفت است. بقول استاد همیشه خودتون رو تصور کنید که روی یک سطح شیب دار هستید اگر متوقف باشید سقوط میکنید پایین ولی اگر به تلاش ادامه بدید میرید بالا. واین موضوع در مورد باورهایی مان هم صدق میکند شما گفتید که دوره روانشناسی ثروت رو تهیه کردید ودر آمدتون رو 3برابر کردید شما میتونستید که این سوال رو از خودتون بپرسید: «آیا از این بهتر هم میشه، آیا 10برابر هم میشه درآمدمو افزایش بدم.» ما به عنوان موجودات فرکانسی که در هر لحظه داریم شرایط خودمون رو خلق کنیم این توانایی رو داریم که زندگی مون بهتر از روزا وسالهای گذشته کنیم.
دوست عزیز باور یعنی تکرار مدام یه کار، یه فکر، یه اصول ثابت.
به عنوان مثال خدا نماز رو واجب کرده وگفته اون رو انجام بدیم. خدا میتونست بگه یک بار یا مثلا 10 بار این کار رو انجام بدید ودیگه نمیخواد انجامش بدید. یا مثلا روزه رو میگفت که فقط توی یه سال فقط یک ماهشو روزه بگیرید وبقیه سال ها نمیخواد که این کارو انجام بدید. در صورتی که اصلا اینجوری نیست. ما باید در طول زندگی وتا زمانی که زنده هستیم این کار رو انجام بدیم. شما هم با یکسال یا دوسال کار کردن روی خودتون نمیتونی این تضمین رو بخودتون بدید که به کل تغییر کردید. شما برای اینکه افکار غالب وباور های قدرتمند کننده ای داشته باشید باید مدام روی خودتون کار کنید و رودی های ذهنتون رو کنترل کنید. میگید که ذهنم مقاومت میکنه میگه نمیتونی این کار روانجام بدی باید توجه تون رو به موفقیت های قبلی تون معطوف کنید وبه ذهنتون بگید که اگه من در گذشته تونستم الان هم میتونم. باعث میشه که ذهنتون مقاومت نکنه.
باسلام به گروه تحقیقاتی عباسمنش
انقدرپاسخ شما زیبا ،فوق العاده ،پرازالهام و ارامش برای من بود که هیچ پاسخی نمیشه به این سوال داد جز ساعتها تفکرومرور این پاسخ، ،.وچنان کامل عالی و پرازقدرت و تکیه به خداوند بود که هیچ جایی رو واسه ی جواب دادن به این سوال برای من نذاشت و فقط دوست داشتم صمیمانه ازشما تشکرکنم..و بگم زیباترین راهکارهای الهی رو فقط میشه درجواب شما پیداکرد.سپاس فراوان،
سلام خانم شایسته عزیز خواستم خییلی از شما تشکر کنم به خاطر این پاسخ فوقالعاده عالی خیییلی کمک کرد اینقدر از خوندش نیرو و قوت گرفتم اینقدر حالم خوب شد که نتونستم طاقت بیارم تموم شه و بعد ازتون تشکر کنم سریع تو لب تابم ذخیره کردم که بارها بارها بخونمش محشره دمت گرم خواهرم پاسختون اییینقدر جامع و کامل هست که دیگه جای هیچ حرفی نیست انشاءالله همواره دلتون شاد تنتون سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشین.
سلام استاد عباس منش عزیزم
و سلام خانم شایسته خوش قلب
و سلام به همه دوستان و هم فرکانسی های خوبم
خانم شایسته عزیز هر چی این مقاله و جواب سوال شما رو میخونم هی با خودم میگم که داره جواب سوال منو میده و با منه
خط به خط شو این سری بر خلاف پاسخ های قبلی شما با حوصله و با آرامش خوندم و به کلمه کلمه ای که نوشته بودید توجه کردم و با خودم گفتم که راهکارهای شما در این مقاله همون توانایی برداشتن کلید صندوق گنج هاست و چرخاندن در درون قفل این صندوق است
من بعد از استفاده کردن از دوره روانشناسی ثروت 1 و عمل کردن به تمرین های این دوره نتایج عالی و فوق العاده ای گرفتم در همه زمینه ها مخصوصا در مورد توحید و یکتاپرستی و ثروت
مثلا تونستم از کاری که 13 سال سابقه داشتم استعفا بدم و کاروکسب شخصی خودمو شروع کنم و در کنار وقت های اضافی که دارم کارهای دیگه هم انجام بدم و درآمدم چندین برابر شده است با صرف زمان نسبتا کمتری نسبت به قبل
ولی درآمدم مدتی هست که ثابت مونده و بعضا هم کمتر شده است
چرا ؟
جواب شو خانم شایسته عزیز در این مقاله به خوبی به من گفتی
چون:
((شما نیز تنها قسمتی از، درک خود از آگاهیهای دوره روانشناسی ثروت ۱ را توانستی اجرا کنی و بر طبق آن عمل کنی.
یعنی به اندازهای که توانستی باور کنی، به همان میزان در مدار آن باورها قرار گرفتی و به همان اندازه در آن مدار ماندی و به همان اندازه با اتفاقات و نتایج موجود در آن مدار برخورد کردی و سپس به خاطر ادامه ندادن و تغذیه نکردن ذهنت، دوباره از آن مدار خارج شدی و در مدارهای پایینتر قرار گرفتی))
من تمرین های دوره روانشناسی رو تا جلسه 15 با تمام وجود و تمرکز بالا انجام دادم و هر جلسه را حداقل 21 بار گوش دادم تا رسیدم به تمرین دسته چک جادویی
ولی اینجا دیگه استپ کردم
نمیدونم چرا با اینکه دسته چکم رو حاضر کردم ولی نتونستم این تمرین مهم رو انجام بدم
و چون در اول دوره به خودم تعهد داده بودم که
(( تا وقتی هر جلسه رو 21 بار گوش ندادم و تمرین خواسته شده رو انجام ندادم سراغ فایل و جلسه بعدی نمیرم ))
در همین جلسه فک کنم حدود 5 ماه هست که مانده ام
چون نجواهای ذهنمو نتونستم کنترل کنم و به ندای قلبم گوش نکردم
تا الان هر وقت خواستم این تمرینو انجام بدم
ذهنم میگه
بسه دیگه
حالا یکم استراحت کن
بعدا انجام میدی
میخواهی بری تو مغازه ها چی بگی
تو که پول نداری
تو که روت نمیشه بری پیش فاکتور بگیری
تو که فعلا وقت نداری بری تو سایت ها بگردی
تو که اصلا نمیدونی چی میخواهی
واااا یکسال هر روز وهروز طول میکشه
تو و اینهمه پول محاله
و خیلی چیزهای دیگه
ولی قلبم در جوابش میگه
تو که از تمرین های قبلی نتیجه گرفتی
تو که آرامش پیدا کردی
تو که توکلت به خدا هزار برابر شده
تو که به این خوبی تا اینجا اومدی
تو میتونی اینم انجام بدی
تو نتایج عالی از این تمرین میگیری
این همه تو سایت دوستات از نتایج این تمرین نوشتن
این تمرین که کاری نداره و خیلی آسونه
و کلی حرفای خوب دیگه
و من همین الان به خودم تعهد دادم که امروز به هر قیمتی که شده این تمرین رو شروع کنم و مثل تمرین های قبلی با تمام وجود انجام بدم و ( البته از نتایج این تمرین شمارم باخبر میکنم)
اول از خدا سپاسگذارم به خاطر اینکه منو به سایت شما راهنمایی کرد سایتی که در صراط مستقیم هست
و کسانی به آنها نعمت داده شده است در این سایت قرار دارند
استاد عزیزم از شما بابت زحمات زیادی که برای پاک کردن شرک از وجود ما و موحد شدن ما میکشی هم سپاسگذارم
خانم شایسته عزیز از زحمات شما و خانواده صمیمی عباس منش هم سپاسگذارم
من هر روز این آهنگ بهنام صفوی بنام الهی رو اول برا خودم و بعدا برای استاد عزیزم و همه دوستام و هم فرکانسی هام و همه ثروتمندا میخونم و گوش میکنم
چون واقعا دعاهای خوبی داره
متن آهنگ الهی از بهنام صفوی
♫♫♫
الهی خوشی هم قدم باشه با تو
الهی که چشمام نبینه غماتو
الهی نبینم که بی تکیه گاهی
فقط شادیاتو ببینم الهی
میخوام بشنوم دلخوشی هاتو دیدی
به هر آرزویی که داری رسیدی
نبینم که دلگیری از این زمونه
میخوام لحظه هایِ تو آروم بمونهــــ
الهیـــــ دلت نگیره از سیاهیـــ
بگو بگو که رو به راهی ، رو به راهی
الهیـــــ دلت نگیره از سیاهیـــ
بگو بگو که رو به راهی ، رو به راهی
♫♫♫♫♫♫
میخوام لحظه لحظه ــَت از عشق باشه
دلت خونه یِ امنِ خوشبختیا شه
میخوام پنجرهت تا ابد باز باشه
تا دستای تو بالِ پرواز باشه
چقدر خوبه رویِ لبت خنده داری
یه تصویر روشن از آینده داری
میخوام تا اَبد چشم ازت برندارم
به جز آرزوت آرزویی ندارم
الهیـــــ دلت نگیره از سیاهیـــ
بگو بگو که رو به راهی ، رو به راهی
الهیـــــ دلت نگیره از سیاهیـــ
بگو بگو که رو به راهی ، رو به راهی
شاد پیروز و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
در پنها الله یکتا شاد و پیروز باشید
با سلام خدمت همه عزیزان
من کاملا به یقین نرسیدم اما احساس میکنم کنترل ذهن مهمترین موضوع در رابطه با هر اتفاقی در زندگی ما باشه
اما ایمان دارم که ذهن همون شیطان و ما رو از راه راست بیرون میبره و خیلی چموش و بقول عارفها هر سر نفس که بکوبی هزاران سر
دیگه بلند میکنه
بارها شده که وقتی با تصمیم جدی شروع به کار کردن روی باوری شدم اتفاقی افتاده که با احساس بدی که در من ایجاد کرده حتی از مدار قبلی هم پایینتر رفتم
اما الان این بازی ذهنمو خوب تشخیص میدم و سریع بهش میگم میدونم تویی
سعی میکنم با تجسم خوبیهای اون موضوع به احساس خوب برسم و شکر گزاری داشتها در این زمان از طریق قانون وضوح از تضاد احساس بهتر وبهتری پیدا کنم
سلام خانم مریم شایسته مهربان
خیلی از شما سپاسگزارم که در مقابل ذهنتون مقاومت کردین و این مطلب رو که واقعا در همین لحظه من و همسرم نیاز داشتیم رو به اشتراک گذاشتین تا در این مسیر که به تازگی شروع کردیم ثابت قدم بمونیم
حدود بیست روزی میشه که کاری که بهش علاقه نداشتیم رو کنار گذاشتیم و کاری که دوست داریم رو شروع کردیم
با جدیت در حال کنترل ورودیهای ذهن هستیم و برای پیدا کردن ترمزها و ایجاد باورهای قدرتمند کننده سعی زیادی میکنیم و واقعا کار سخت و دشواری هست ودر هر لحظه برای آسان شدن مسیر از اهرم رنجی که سالها از دست این ذهن کشیدیم استفاده میکنیم
حدود یک ساعت قبل از گذاشتن این پاسخ شما به این سوال ما در تله این ذهن افتاده بودیم و برای اینکه بتونیم خودمون رو نجات بدیم و شکهایی که ذهن دوباره به رخ ما میکشید رو تبدیل به یقین کنیم که این مسیری که داریم ما میریم همان رسیدن آرامش و در صلح بودن و توکل به قوانین ثابت خداوند برای خلق شرایط عالی زندگیمون میباشد
وقتی این پاسخ را خواندیم و برای ساختن باورهای خالص خط به خط آنرا مزه مزه میکردیم و برای هم همراه با مثال تحلیل میکردیم و چقدر لذت میبردیم و احساسمون عالی شد که نه انگار یه ساعت قبل چه حالی داشتیم و به زور داشتیم خودمون رو در حال خوب نگه میداشتیم ولی با آمدن این پاسخ در آن لحظه از زمانی که مادرگیر ذهن بودیم واقعا خیالمون راحت شد احساسمون عالی شد و ایمان مون قویتر شد برای ادامه مسیر و ساختن باورهای قدرتمند کنندهتر و تقویت فرکانس خواسته هاو رسیدن به مدارهای بالاتر و کنترل ورودیهای ذهنمون و سعی میکنیم چنان قدم به قدم تکاملمون را طی کنیم که بجز درک صدای الهامات تحت هر شرایطی و هدایت در مسیر درست اجازه هیچ حرکتی روبه ذهن ندیم
از روزی که این بخش رو راه انداختین در هر لحظه در حال چک کردن هستم که تا راهکار جدیدی رو اضافه کردین سریع بخونم و لذت ببرم به قدری واضح تمام قوانین رو توضیح میدین که مسیر رو برامون نصف کردین واقعا خط به خط این پاسخ ها همه نکته هست و سعی میکنم از هیچ نکته ای به راحتی نگذرم و واقعا از خوندن راهکارهای این بخش لذت میبرم چون حالم رو خوب میکنه و امیدوار میشم
خیلی دوستون دارم
در پناه خدا شادو ثروتمند باشید
سلام هم فرکانسی های عزیزم
دریافت این پاسخ اونم توی لحظه ای که دقیقا بهش نیاز داری ، خودش نشونه ی بزرگیه واقعا خدایا شکرت .
دقیقا اصل و کل و همه ی همه ی قانون کنترل ذهنه و تنها کار ما هم کسب این تواناییه . رسیدن به هررررر نوع خواسته ای در گرو داشتن این تواناییه .وقتی من بتونم در هر لحظه ذهنمو کنترل کنم یعنی تونستم همیشه در زمان مناسب توی مکان مناسب باشم ، یعنی تونستم راه رسیدن به خواسته هامو طی کنم . دقیقا مثل یه جاده میمونه که میدونی ته این جاده همه ی اون خواسته ها رو داری و تنها کاری که باید انجام بدی حرکت توی همین مسیره این حرکته همون کنترل ذهنه ، که یوقتی نریم توی بیراهه . توی این جاده هر چی جلوتر میریم زیبایی بیشتره خواسته های بیشتریه و قشنگیا هر قدر داره بیشتر میشه . ذهن ما هم این نشونه ها رو میبینه که داره میگه راه درسته و باید دامه بدی ولی هی میگه نه این که شانسیه ، این اتفاقی بود ، حالا یبار اینجوری بود قرار نیس بازم پیش بیاد . ولی قلب ما کاملا مطمئنه که راه درسته باید ادامه داد و حرکت ما باعث مداوم نزدیک شدن به اون نقطه ی مورد نظرمونه فقط باید حرکت کنیم که یعنی اید ذهنمونو کنترل کنیم به همین راحتی . و جالبه که این جاده انتها نداره ولی نکته ای که هست اینه که هر چی جلوتر میریم و اون حرکته که همون کنترل ذهن هستو داریم و پیش میریم بیراهه ها کمتر میشه و زیبایی ها بیشتر ، انقد زیادتر که خودبخود ذهن کنترل میشه و اینکار برای ما رااااحت میشه دیه خود ذهن حرکت میکنه در جهت خواسته های ما .
خیلی این سیستم و نظم قشنگه ، خیلی شگفت انگیزه ، هر چی جنبه های بیشتری ازشو میبینم بیشتر متحیر میشم و کمتر میتونم راجع بهش بگم . خیلی قدرتمند و حساب شدس ذره ذره ی این جهان . اینقدر زیبا و ظریف طراحی شده که میشه هر لحظه با یکی از جنبه هاش توی حس خوب موند و کلی سیر و سیاحت کرد توش .
خدایا شکرت که غیر قابل وصفی ، خدایا شکرت که هیچ چیزی شبیهت نیست و تو مثل هیچ چیز نیستی . خدایا شکرت که هر وقت بخونمت اجابت میکنی منو .
در پناه کسی که این جهان رو بر پایه توانایی کنترل ذهن گذاشته که هر کسی قادره به انجامش اگه بخواد .
شاد باشیم .
سلام خانم شایسته ی عزیز،مثل همیشه فوق العاده بود خدایا شکرت بابت وجودتون❤️?
جلسه ی ۶جهانبینی فوق العادست من زیاد نتونستم گوشش بدم چون همزمان ثروت یک را کار میکنم،ولی جهانبینی توحیدی در کنار ثروت یک آرامش عجیبی به آدم میده،که در کمال ارامش بتونه از قانون استفاده کنه،و کنترل نجواها که خیلی وقتها بصورت آگاهانه و کار کردن روی باورهامون نجواهامون کمرنگتر میشه ،هر چه باورهای قدرتمند کننده تری بسازیم نجواهامون کمتر میشه،احساس سپاسگذاری و توجه به نکات مثبت زندگیمون که استاد خیلی دقیق و عالی بیان کردند
خانم شایسته ی عزیزم ازت ممنونم
خدایا صدهزاران مرتبه شکرت بابت علم و آگاهیهای روز افزونمون?❤️
سلام خانم شایسته عزیز
همیشه از مطالب ارزشمند شما بسیار لذت میبرم اما این مطلب خیلی در این لحظه بهم چسبید و به موقع بود. جوابی که چند روزه دنبالش هستم رو شما در این مقاله دادین. منم سئوالم این بود که چرا با اینکه بیش از یکسالِ با استاد آشنا هستم و درآمدم افزایش پیدا کرده اما هنوز به آزادی مالی نرسیده که با توجه به حرفهای شما مطمئن تر شدم که باید بیشتر روی کنترل ورودی هام کار کنم و در این جا میخوام بگم که به نظرم اعراض کردن خودش یه مهارت خیلی جدی ای هست که باید در کنار تمرکز بر نکات مثبت بهش توجه کنیم و دوس دارم که تو اعراض کردن هم حرفه ای بشم.
در مورد کلیک بر روی قلب و ذهن کاملا باهاتون موافقم چون معتقدم ما انسان ها مانند کامپیوتر مدام در حال انتخاب صفر و یک هایی هستیم که اگر یک ها را الهام و صفر ها رو نجوا در نظر بگیریم میتونیم زندگی خودمون رو شکل بدیم. خب طبیعتا هر چه تعداد یک ها بیشتر باشه زندگی خداگونه تری داریم و خوشبخت تر هستیم.
انشالله که هر لحظه هممون در کنترل ورودی های ذهن حرفه ای تر بشیم.
سپاسگزارم از شما، شاد و سلامت و ثروتمند باشین.
سلام. خانم شایسته عزیز. ممنونم از این مقاله شیرینتر از عسل، واقعا از خدایم سپاسگزارم که مرا در مسیر و مداری قرار داده که هر وقت از لحاظ تغذیه ذهن و قلبم نیازی دارم اتوماتیک وار همون روز با یک فایلی که قبلا بارها شنیده بودم ولی اون چیزیکه باید میشنیدم. متوجهش نشده بودم توسط این خانم عزیز روی سایت قرار میگیرد و مرا از گمراهی نجات میدهد مخصوصا و مخوصا این مقاله در دل این شب سرد و زمستانی تبریز چنان گرمی بدلم به ارمغان آورد که نمیتوانم آنرا وصف کنم استاد عزیز و خانم شایسته مهربان ممنونم که هستید. خدا جون مرسی که این دوستان گرانبها رو دارم
سلام دوست من،
اینو بدون که شیطان همیشه حرفا و نجواهاشو لابلای الهامات خداگونه جاسازی میکنه! نبوده که یه الهامی صورت بگیره و شیطان با پچ پچ هاش پارازیت نندازه! هر که هر ایده ای به تو شد و بهت اطمینان خاطر داد و دلت آروم شد، شک نکن از طرف خداست اما اگه هرچیزی به ذهنت رسید که حالتو بد کرد و بهت استرس داد، بدون که از طرف شیطانه.
پس یادت باشه حرفای شیطان لابه لای الهاماتیه که بهت میشه و باید از طریق احساست تشخیص بدی که کدوم حرف از طرف شیطانه.
اصلا بهش گوش نده و توجه نکن…
موفق باشی دوست ثروتمند من
سلام دوست مهربانم
واقعا راهکار خیلی خوبی دادی خدا رو شکر که امروز تونستم به کمک شما دوست عزیز باور خوبی ایجاد بشه ممنون
واااای خانم شایسته عززززیزم دستت رو میبوسم وخدای وهاب وهدایتگر وبخشنده ومهربانم را سپاسگزارم هربار که این جواب شما رو میخونم به نکته های جدید میرسم وانگار مطلب جدید توش پیدا میکنم وذهنم خاموش میشه ومن به مدار بالاتر میرم خدایا این متن شما انگارجواب تمام سوال های منو میده و همیشه وقتی نجوای شیطان شروع میشه میام سراغ این صفحه چند بار میخونمش اروم میشم ابهامات کنار میرن من اروم میشم وخودم میفهمم که مدارم رفت بالاتر .خدایااااااااااااا به خاطررررررر ارامششششم شکررررررررررررت????
خب خداروشکر، توفیقی شد به واسطه جواب شما به دیدگاه من و نوتیفکشینی از طرف سایت برام اومد، حرفی که ۱۲ ماه پیش زدم رو دوباره مرور کنم و برام یادآوری بشه که حواسم به نجواهای شیطان باشه. اینو یه نشونه از طرف خدا میدونم. هم چنین ممنونم شما