«توانایی کنترل ذهن»‌، نقش این توانایی در تحقق خواسته ها و چگونگیِ پرورش این توانایی - صفحه 5

دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگی

جواب‌های «عقل‌کل»دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگی«توانایی کنترل ذهن»‌، نقش این توانایی در تحقق خواسته ها و چگونگیِ پرورش این توانایی
467

سوال:
من از روانشناسی ثروت ۱ استفاده کردم و طبق تعهدم درآمدم ۳ برابر و بیشتر شد ولی روند آموزش ها را ادامه ندادم و ۲ سال هیچ تمرینی انجام ندادم.
اما الان تصمیم گرفته ام تا دوباره شروع کنم و این مسیر را ادامه دهم. دوباره تمرینات ثروت۱ را از سر گرفته ام و ایده هایی هم دارم که تصمیم به اجرای آنها گرفته ام. اما به محض اینکه درباره اجرایشان جدی می شوم، چیزی در درونم می‌گوید:
ایندفعه نمی توانی نتایج قبلی را تکرار کنی.
چطور می‌توانم از این سردرگمی رها شوم و به ثبات فرکانسی برسم؟


پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش
هر چه «باورها» را به عنوان اصل‌ و تنها عامل ایجاد و خلق اتفاقات درک کنی‌، برای ساختن باورهایت تعهد بیشتری به خرج می‌دهی و در این مسیر ثابت قدم‌تر می‌شوی و به همان میزان از فرع و حواشی‌ای که حواست را پرت و تو را از مسیر گمراه می‌کند‌، دور می‌مانی.
هرچه بیشتر سعی کنی ارتباط میان گفتگوهای غالب ذهنت (باورها) و احساسی که به واسطه آنها تجربه می کنی را‌، با اتفاقات زندگی‌ات و شرایطی که در آن قرار داده می شوی بیابی، بیشتر و بیشتر این قانون را درک می کنی و جدّی می‌گیری که:
« تمام اتفاقات زندگی ات را خودت با افکار غالبت خلق می کنی. بدون هیچ استثنائی»
رسیدن به این درک، مثل یافتن کلید صندوق گنجی گرانبها و تمام نشدنی است.
اما زمانی می توانی از این کلید برای دستیابی به گنج استفاده نمایی‌، یعنی زمانی می‌توانی این کلید را برداری و در قفل این صندوق بچرخانی و آن را باز نمایی که‌، قادر به کنترل ذهنت در همین مواقع شوی.
وگرنه خیلی از ما ها همین حالا این کلید را در اختیار داریم‌، خیلی از ما فایلهای و دوره‌های زیادی از استاد عباس‌منش را خریده‌ایم و این آگاهی و این گنج را در اختیار داریم اما به جای سپردن سکّان زندگی‌مان به دست آنها‌، باز هم به شیوه ذهن‌مان پیش می‌رویم.
یعنی فقط این کلید گنج را در دستمان گرفته‌ایم. یعنی فقط به آن گنج خیره شده‌ایم و به درخشندگی‌اش نگاه می‌کنیم و هیچ استفاده‌ای از آن نمی‌کنیم چون افسار زندگی در دست ذهن‌مان است.
هرچه در مسیر شناختن قوانین زندگی و خودشناسی پیش برویم، بیشتر درک می کنیم که مهم ترین توانایی ما به عنوان انسان، توانایی کنترل ذهن است.
هر فردی که در هر زمینه ای به موفقیتی دست یافته، بدون شک و با وضوح کامل‌، رد پای این توانایی‌- یعنی توانایی کنترل ذهن‌- به‌عنوان مهم ترین عامل، در روند موفقیت‌اش دیده می‌شود.
افراد زیادی با قوانین زندگی آشنا شده‌اند و اطلاعات زیادی در این باره کسب کرده‌اند. افراد زیادی با دیدگاه های استاد عباس منش و نقش باورها در میزان موفقیت شان‌، آشنا هستند.
افراد زیادی این قانون را فهمیده اند که‌، اگر با هر دلیل و برهانی، در احساس بد بمانند، اتفاقات بد را تجربه می کنند. اما با این حال، افراد کمی توانایی اجرای این قوانین را دارند. به خاطر اینکه افراد بسیار کمی‌، مهارت کنترل ذهن شان را کسب نموده اند.
این مهارت با تکرار و تکرار و ادامه دادن و تکرار و وفادار ماندن به ادامه زندگی به این شیوه‌، «به مرور » ایجاد می‌شود.
نکته کلیدی این ماجرا همین‌جاست. یعنی حتی درک این موضوع یک فرایند تکاملی است.
سپس مقدار کمی از آنچه درک کرده‌ای را می‌توانی باور کنی و به همین دلیل اجرایش می‌کنی. سپس آن عمل به ثمر می‌نشیند و ایمانی می‌سازد تا با شوق و ایمان بیشتر‌، دوباره آن روند درک را تکرار کنی. و این ماجرای تکاملی به همین شکل پیش می‌رود. اما از جایی که به میزان خوبی قدرت بگیرد‌، به صورت توانی رشد می‌کند و آنقدر شما را در مدارهای بالاتر قرار می‌دهد و آنقدر فاصله فرکانسی و مداری‌تان را با زندگی قبلی و نتایج قبلی زیاد می‌کند‌، که هرگز راهی به سوی مدارهای پایین‌تر و برگشت به عقب نخواهید داشت.
اما معظل از اینجا شروع می‌شود که ما در ابتدای راه و تا رسیدن به مرحله ثبات‌، نمی‌توانیم آنقدر وفادارانه این فرایند را دنبال کنیم به این دلیل که نتوانسته‌ایم تنها اصل و عامل را باورها بدانیم. به این دلیل که نتوانسته‌ایم از عهده کنترل ذهن‌مان بربیاییم.
این اتفاق برای من‌، شما و برای افراد زیادی رخ داده است.
شما نیز تنها قسمتی از‌، درک خود از آگاهی‌های دوره روانشناسی ثروت ۱ را توانستی اجرا کنی و بر طبق آن عمل کنی.
یعنی به اندازه‌ای که توانستی باور کنی‌، به همان میزان در مدار آن باورها قرار گرفتی و به همان اندازه در آن مدار ماندی و به همان اندازه با اتفاقات و نتایج موجود در آن مدار برخورد کردی و سپس به خاطر ادامه ندادن و تغذیه نکردن ذهنت‌، دوباره از آن مدار خارج شدی و در مدارهای پایین‌تر قرار گرفتی.
کنترل ذهن مثل تولید یک کالا نیست که‌، فقط یک فرایند مشخص از آغاز تا پایان داشته باشد و سپس کار تمام شود.
کنترل ذهن یک کار همیشگی است. تا زمانی می‌توانی در شرایط دلخواهت بمانی که‌، این فرایند را ادامه می‌دهی.
اما تفاوت «تلاش آگاهانه برای کنترل ذهن» و «رها کردن ذهن برای تاخت و تاز در زندگی‌مان» این است که‌،
کنترل ذهن آنقدر به تو آرامش می‌دهد‌، آنقدر وجودت را در صلح و هماهنگی با همه زندگی قرار می‌دهد که‌، برای‌ انجامش نیاز به پاداش نداری.
چون صرف انجام دادنش خودش پاداش است.
یعنی احساس آرامشی که در این فرایند تجربه می‌کنی‌، مهم‌ترین پاداش این ماجراست. حتی لازم نیست منتظر این پاداش بمانی. چون این پاداش در همان لحظه به تو هدیه داده می‌شود و سپس وقتی ادامه بیابد‌، هدایای جانبی‌اش مثل:
استقلال مالی‌، آزادی زمانی و مکانی‌، رابطه عاشقانه‌، سلامتی‌ و… را نیز وارد ماجرای زندگی‌ات می‌کند.
یعنی تمام بهایی که باید برای تجربه زندگی دلخواهت بپردازی‌ این است:
«توانایی لذت بردن از هر لحظه از زندگی». راهکارش هم‌، «مهارت در کنترل ذهن» است.
مأموریت ذهن این است که در هر لحظه و از هر فرصتی برای نگران کردن و ترساندن و در یک کلام، قرار دادنت در احساس بد، استفاده نماید. این طبع ذهن است.
مثل یک گرگ درنده، که خلق و خویش درندگی است و هیچ فردی انتظار رحم و مرودت از گرگ را ندارد و این موضوع را می پذیرد.
موضوع این هست که زندگی ما به‌ وسیله افکاری رقم می‌خورد که‌، هر لحظه در ذهن‌مان زمزمه می کنیم. تک تک اتفاقات زندگی ما به وسیله واکنش نشان دادن جهان به گفتگو‌های درونی‌مان رقم می‌خورد.
اگر کمی به اتفاقات زندگی‌ات توجه کنی، می تونی به راحتی ارتباط مستقیمی میان گفتگوهای درونی ای که اکثرا با خودت داری و اتفاقات و شرایطی که تجربه می کنی، پیدا کنی
این یک نشانه‌ است که می‌گوید: راه تغییر آن شرایط، تغییر این گفتگوهای درونی هست.
یعنی نجواهای ذهنی‌ای که نتیجه احساسی اش ترس، نگرانی، دلشوره، نا امیدی و … هست، همان چیزی است که شیطان نامیده‌ایم.
کار همیشگی ذهن ترساندن و نگران کردن است.
تا به یاد داریم‌، ذهن همیشه برای شروع هر کاری‌، ما را در کمبود و محدودیت نگه داشته با این منطق که:
فرصت دیگر تمام شد.
قبلاً ممکن بود اما الان اوضاع تغییر کرده.
قبلاً شرایطی موقتی پیش آمده بود که تمام شد.
ذهن همیشه فرصت‌های تمام شده را به یادمان انداخته تا افسوس را جایگزین امیدی نماید که به تازدگی در دلمان جوانه زده.
ذهن همیشه با کلکی نخ نما به نام: «فرصت‌های تمام شده»‌، نگاه ما را به الهامات‌مان و فرصت‌های جدید‌، تردید برانگیز نموده و شکهای خودش را جایگزین یقینی کرده که در الهامات مان به وضوح احساس کردیم.
اما نیرویی در وجودمان به نام قلب است که، جایگاه خداست و کارش امید دادن به ماست.
فقط مسئله این هست که شما به کدام صدا در وجودت بیشتر توجه می کنی؟
بیشتر به قلبت که جایگاه الهامات الهی هست و تو را به سمت خواسته‌ات هدایت می‌کند توجه می‌کنی یا به نجواهای ذهنت که می خواهد با نگرانی‌ها‌، ترس‌ها و افسوس‌ها‌، گمراهت کند؟!
انتخاب با خودت است. به هر کدام که توجه کنی، صدایش را بیشتر می‌شنوی و شرایطی که تجربه می‌کنی به آن احساس شبیه‌تر می‌شود.
یعنی می خواهم بگویم، ذهن ما مثل یک حیوان درنده است که طبع و خلق و خویش درندگی است.
کارش این است که ما را از مسیر خواسته هامان گمراه کند و به وسیله متمرکز کردن کانون توجه‌مان بر ناخواسته ها، بر کمبودها بر ترس ها و بر بیماری‌ها‌، بر بدهی‌ها‌، بر قضاوت‌ها‌، بر مشاجراتی که با همسر‌، دوست و … داشتیم و تلاش برای ثابت کردن برحق بودن‌ خودمان و برناحق بودن فرد مقابل‌ و… ما را از مسیر و مداری که آنهمه برای ورود به آن تلاش ذهنی به خرج دادیم‌، خارج کند.
باید بپذیریم که این طبع ذهن هست. یعنی همان موضوعی که در قرآن توضیح داده شده و خدا درخواست شیطان را پذیرفته تا برای گمراه کردن‌مان تلاش کند.
ماجرای توضیحاتی که نوشته شده و مثالهایی که زده شد‌ه، ماجرای این آیه است:
الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَهً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (۲۶۸)
و شیطان ذهن این موضوع را اقرار نموده که:
وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی‏ فَلا تَلُومُونی‏ وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ (۲۲)
هنگامى که کار تمام شود شیطان بگوید: «خداوند به شما وعده راست داد و من نیز به شما وعده‏اى دادم و تخلف کردم، من بر شما سلطه‏اى نداشتم جز این که دعوتتان کردم و شما پذیرفتید، بنا بر این مرا سرزنش نکنید، خود را ملامت کنید، نه من فریادرس شما هستم و نه شما فریادرس من، از این که شما از پیش مرا شریک خدا ساختید، بیزارم، و براى ستمکاران عذاب سختى است.» (۲۲)
ماجرا فقط انتخاب ماست. ما در هر لحظه دو انتخاب در دو جهت مختلف داریم.
می‌توانیم به مسیر فقر برویم یا ثروت‌، مسیر سلامتی برویم یا بیماری‌، مسیر عشق برویم یا نفرت‌، مسیر آرامش برویم یا نگرانی‌، مسیر یقین بریم یا شک!
ما هر لحظه روی این گزینه‌ها کلیک می‌کنیم و باید مراقب این کلیک‌ها باشیم.
زیرا به قول خداوند‌، شیطان دسترسی به بندگان با ایمان ندارد. شیطان راهی به مدار ایمان آوردندگانی که در هر لحظه به تلاش برای ایمان آوردن اقرار می‌کنند‌، ندارد.
بنابراین همانطور که نمی خواهیم یک ببر وحشی را تربیت کنیم تا حیوان خانگی‌مان باشد‌، نمی خواهیم ذات و طبع ذهن را تغییر بدهیم و نباید هم بخواهیم انرژ‌‌ی خود را صرف انجام این کار کنیم که: چرا اصلاً ذهن باید باشد و…
به قول استاد عباس‌منش: اگر می‌خواهی فرنی درست کنی‌، فقط شکر را بردار و به نمک کاری نداشته باش زیرا ا و قدرتی برای ورود خودکار به فرنی تو ندارد.
ما بز و گوسفند و مرغ و خروس را می‌پرویم که همین حالا طبعشان اهلی است و دردسری برای‌مان ندارد.
ما سعی می کنیم وارد مسیرهایی امکان وجود حیوانات وحشی هست، نشویم. یا جاهایی زندگی نکنیم که قلمرو این حیوانات هست.
باید همین کار را هم با ذهن انجام دهیم.
یعنی باید سعی کنیم اولاً بپذیریم که ترساندن‌، نگران کردن‌، دلیل و استدلال آوردن برای محدودیت و کمبود‌، کسب و کار ذهن است.
باید فقط او را نادیده بگیریم. باید ترس و تشرهایش را نشنویم. باید از خط و نشان‌هایش روی برگردانیم و به امیدهایی روی آوریم که قلب‌مان به ما می‌دهد.
باید به یقین‌ها‌، خوشبینی‌های او دل خوش‌ کنیم.
البته در ابتدای مسیر و حتی گاهی در طول مسیر‌، به این دلیل که سالیان سال افسار زندگی در دست ذهن بوده‌، صدای خیلی بلندتری نسبت به قلب‌مان دارد و بیشتر بر ما مسلط است و راحت‌تر می‌تواند رأی‌مان را بزند.
اما هرچه بیشتر سعی کنیم آگاهانه به قلب‌مان توجه کنیم و با خوش‌بینی وعده و وعید‌هایش را باور کنیم، کم کم صدای قلب بلندتر می‌شود و بر صدای ذهن غالب می‌شود. نشانه این کار هم‌، میزان آرامش ماست. به میزانی که خیال‌مان راحت می‌شود و آرام می‌شویم‌، به مان اندازه توانسته‌ایم از عهده انجام این کار برآییم و روی پیشنهادات قلب‌مان کلیک کرده‌ایم.
یعنی باید به هر روشی که می تونیم‌، در لحظاتی که ذهنمون نجواهایش را شروع می‌کند‌، سعی کنیم این شکل از گفتگوها را ادامه ندهیم و در این جنس از احساس بد نمانیم.
نشانه‌ موفق شدن‌مان هم‌ این است که احساس‌مان بهتر می‌شود.
«میزان»‌، بودن ما در احساس بهترِ است. هرچه بیشتر بتوانی خودت را در احساس بهتر و احساس آرامش نگه داری، با وضوح بیشتری الهامات قلبت را می‌شنوی.
سپس قلبت آرام آرام ، تو را به مسیر راهکارهایی هدایت ات می کند که‌ وقتی در دراز مدت به نتایج‌ات نگاه می‌کنی‌، متوجه می‌شوی هیچ توجیهی برای آن نتایج نداری. چون مسیر هدایت الهی‌، خیلی آرام و نرم رخ می‌دهد.
این اتفاقی است که به معنای واقعی کلمه من در زندگی‌ام تجربه کرده‌ام. و واقعاً هیچ توجیهی برای بسیاری از نعمت‌های زندگی‌ام ندارم جز اینکه تصمیم گرفتم خوش‌بینی بیش از حد الهامات قلبم را باور کنم و روی آنها حساب کنم.
امیدوارم توانسته باشم آنچه را که خودم از آموزش‌های استاد عباس‌منش در این باره خصوصاً آگاهی‌های دوره جهان‌بینی توحید‌ی ۱‌ آموخته‌ام و سعی بر انجامش دارم و از آن نتیجه می‌بینم را بیان کرده باشم.
چون یقین دارم‌، میزان رضایت ما از زندگی‌مان و میزان تجربه شرایط دلخواه‌مان‌، به اندازه ای هست که می توانیم ذهن‌مان را نادیده و به قلبمان که جایگاه خداوند هست، دل خوش کنیم.
اثبات این موضوع خیلی ساده است. یعنی هر فردی خودش می‌تواند خیلی زود از طریق تجاربش متوجه این قانون ساده اما اصلی بشود.
شما هم باید با ذهنت همین کار را انجام دهی. یعنی اول بپذیر که کار ذهن ناامیدکردن تو از مسیر درست است.
و گویا درباره شما موفق هم شده است. زیرا با اینکه قبلا از این آموزش ها به نتیجه رسیده ای، اما باز هم از طرق مختلفی مثل:
«دفعه قبل شانس آوردی، اما این دفعه دیگر خبری از شانس نیست»
«دلیل موفقیت دفعه قبل این بود که در آن زمان فرصتی پیش آمد که دلار ارزان شد، یا آن معامله جور شد، یا آن مشتری خاص سر راهت قرار گرفت و …»
یعنی به هزار دلیل و منطق کاری می کند تا باور کنی دلیل موفقیت گذشته ات، یک شانس یا عاملی بیرون از تو بوده که‌، هیچ کنترلی بر آن نداشته ای.
اینجا نقطه ای است که افراد زیادی، گمراه شده‌اند و دست از اجرای ایده های الهام شده شان یا قبول کردن فرصت هایی برداشته‌اند که‌، به خاطر ساختن باورهاشان با آن فرصت‌ها‌، ایده‌ها و الهامات برخورد کردند.
به همین دلیل نیز‌، به موفقیت های پایدار نمی رسند و موفقیت های شان بسیار موقتی است.
زیرا موفقیت پایدار، به وسیله ادامه دادن مسیر‌، کم کم ساخته می شود و آرام آرام مدارهای تو تغییر می‌کند و از مدارهای قبلی فاصله می‌گیری.
یعنی در اول راه‌، فقط یک مدار بالاتر می‌روی. یعنی فاصله تو با مدار قبلی‌، خیلی زیاد نیست و امکان سقوط خیلی زیاد است. پس باید از کانون توجه‌ات مثل نوزادی مراقبت کنی که تازه متولد شده و در برابر بیماری‌ها خیلی حساس و ظریف است.
به همین دلیل در روزها و ماه‌های اولیه تولد‌، ده ها واکسن دریافت می‌کند تا از آن خطرات اولیه دور بماند و در طی زمان خودش را جمع و جور کند و قوی شود و از عهده خودش برآید.
به همان شکل نیز‌، واکنسی که باید در مدارهای اولیه مرتباُ تزریق کنی‌، کنترل کردن ذهنت است.
تنها راه ثابت قدم بودن در این مسیر، توانایی کنترل ذهن است.
این موضوع آنقدر مهم است که اگر بتوانی همین یک توانایی را در خودت ایجاد نمایی، یعنی بتوانی در چنین لحظاتی، ذهنت را نادیده گرفته و به صدای قلبت گوش دهی، چیزی در جهان نیست که بخواهی اما نتوانی آن را داشته باشی.
دلیل اینکه در جلسه ششم دوره جهان بینی توحیدی، استاد عباس‌منش تا این حد‌، به ساختن این مهارت تاکید دارد، نقش این مهارت در کسب هر موفقیتی در هر جنبه ای است.
ساختن مهارت کنترل ذهن، مثل هر مهارت دیگری، با تمرین و تکرار بسیار و همیشگی، حاصل می شود. پیشنهاد می کنم از آموزش های این دوره، خصوصا این جلسه کمک بگیر و این مهارت را بیاموز.
اگر من فقط می خواستم از یک فایل استاد عباس منش برای زیستن زندگی دلخواهم، استفاده نمایم ، بدون شک، آن فایل، جلسه ششم دوره جهان بینی توحیدی ۱ بود.


منابع بیشتر:

راهکارهای دوره جهان بینی توحیدی برای بهبود کیفیت زندگی 

فایلهای مرتبط با موضوع «توانایی کنترل ذهن»

نمایش:  به ترتیب تاریخ   |  به ترتیب امتیاز   
3

سلام دوست عزیز، امیدوارم که حالتون خوب باشه. دوست عزیز همون طور که خود استاد هم گفتن ما باید همیشه روی خودمون کارکنیم یعنی اگر خواستار تغییر وپیشرفت هستیم همیشه باید این کار رو انجام بدیم. چون نتیجه زندگی پیشرفت است. بقول استاد همیشه خودتون رو تصور کنید که روی یک سطح شیب دار هستید اگر متوقف باشید سقوط میکنید پایین ولی اگر به تلاش ادامه بدید میرید بالا. واین موضوع در مورد باورهایی مان هم صدق میکند شما گفتید که دوره روانشناسی ثروت رو تهیه کردید ودر آمدتون رو 3برابر کردید شما میتونستید که این سوال رو از خودتون بپرسید: «آیا از این بهتر هم میشه، آیا 10برابر هم میشه درآمدمو افزایش بدم.» ما به عنوان موجودات فرکانسی که در هر لحظه داریم شرایط خودمون رو خلق کنیم این توانایی رو داریم که زندگی مون بهتر از روزا وسالهای گذشته کنیم.
دوست عزیز باور یعنی تکرار مدام یه کار، یه فکر، یه اصول ثابت.
به عنوان مثال خدا نماز رو واجب کرده وگفته اون رو انجام بدیم. خدا میتونست بگه یک بار یا مثلا 10 بار این کار رو انجام بدید ودیگه نمیخواد انجامش بدید. یا مثلا روزه رو میگفت که فقط توی یه سال فقط یک ماهشو روزه بگیرید وبقیه سال ها نمیخواد که این کارو انجام بدید. در صورتی که اصلا اینجوری نیست. ما باید در طول زندگی وتا زمانی که زنده هستیم این کار رو انجام بدیم. شما هم با یکسال یا دوسال کار کردن روی خودتون نمیتونی این تضمین رو بخودتون بدید که به کل تغییر کردید. شما برای اینکه افکار غالب وباور های قدرتمند کننده ای داشته باشید باید مدام روی خودتون کار کنید و رودی های ذهنتون رو کنترل کنید. میگید که ذهنم مقاومت میکنه میگه نمیتونی این کار روانجام بدی باید توجه تون رو به موفقیت های قبلی تون معطوف کنید وبه ذهنتون بگید که اگه من در گذشته تونستم الان هم میتونم. باعث میشه که ذهنتون مقاومت نکنه.


3

به نام خدا
با سلام و ادب
چقدر خوب گرگ درنده ذهن رو تشریح کردین سپاسگزارم دقیقا” همین طوره که عنوان کردین.
من دقیق نمیدونم کی باور کردم همه چیز زندگیم بواسطه باورهای ذهنیم شکل می گیره ولی از اون موقعه تا حالا اوضاع زندگیم خیلی بهبود پیدا کرده . چند روز پیش در حال رانندگی یه چیزی بم گفت تو که نماز اول وقت می خونی چرا امروز نماز صبحت رو که از دست دادی ، نماز ظهرتم دیرتر خونی مراقب باش نماز مغرب رو به تعویق نندازی و تا رسیدم خونه وضوء گرفتم و منظر اذون شدم.بعد از نماز بخودم گفتم اساس قانون جذب همینه . وقتی بنا به هردلیلی گوش به حرف شیطان ذهن میدی از کارهای الهی عقب می افتی و جالب اینجاست ، من آلان سریع متوجه میشم و مچ ذهن رو میگیرم و ترمزش رو میگشم ولی خوب بعضی وقتا هم از دستم در میره . جسمم راهنمای خیلی خوبیه برام وقتی در مدار بالا یا همون مدار خدام اصلا” جسمم خسته نمیشه ولی بمحض اینکه از مدار خدا خارج میشم جسمم خسته میشه این تمرینیه که این روزا دارم انجام میدم به هر طریقی که بتونم ذهن رو خاموش می کنم به ندای دلم گوش میدم.
بسیار بسیار سپاسگزار استاد و خانم شایسته هستم که با یادآوری این موضوع بسیار مهم ایمانم رو تقویت و این مطلب جز ارکان باورسازهام قرار گرفت.
یه موضوع دیگه وقتی در مدار درست هستی دوباره کاری از زندگیت حذف میشه ، این مطلب این روزا خیلی بمن لذت میده گفتم این موضوع هم با عزیزانم درمیون بزارم.
سپاسگزارم.


3

سلام
پاسخ عالی و کامل آفرین به خانم شایسته عزیزم
الهامات خیلی قشنگه اصلا زندگی با الهامات هیجان انگیزه هیجانی که آدم مطمئن که درست است زندگی با الهامات شور و شوق خاصی داره و قشنگه .
خدا جونم عاشقتم


2

سلام. خانم شایسته عزیز. ممنونم از این مقاله شیرینتر از عسل، واقعا از خدایم سپاسگزارم که مرا در مسیر و مداری قرار داده که هر وقت از لحاظ تغذیه ذهن و قلبم نیازی دارم اتوماتیک وار همون روز با یک فایلی که قبلا بارها شنیده بودم ولی اون چیزیکه باید میشنیدم. متوجهش نشده بودم توسط این خانم عزیز روی سایت قرار میگیرد و مرا از گمراهی نجات میدهد مخصوصا و مخوصا این مقاله در دل این شب سرد و زمستانی تبریز چنان گرمی بدلم به ارمغان آورد که نمیتوانم آنرا وصف کنم استاد عزیز و خانم شایسته مهربان ممنونم که هستید. خدا جون مرسی که این دوستان گرانبها رو دارم


2

خدایا تنها تورا میپرستم وتنها ازتوکمک میخواهم
سلام خانم شایسته ی عزیز ودوست داشتنی چقدر این متن عالیه ….. همین چنددقیقه ی پیش یه پیامی برام اومد وفکرمو داشت مشغول میکرد فکر ی که اومده بود تانگرانم کنه امااااااا ازاونجایی که دیگه افکار منفی چند لحظه ایی شده برام وسریع وآگاهانه ازشون اعراض میکنم وحس خوب رو جایگزین میکنم به این پرسش وپاسخ هدایت شدم وانقدر این پاسخ بسیار بسیار ارزشمند شما عالی بود که الان نمیدونم چه جوری از حس خوب وعالیم براتون بگم که درک کنید خدایااااااااااااااا شکرت ❤❤❤❤


2

سلام ب استاد عزیز و بزرگوارم ک خانوم شایسته عزیز و خانوم فرهادی عزیز بینهایت سپاس گزار خداوندم ک شماهارو معجزه وار وارد زندگیم کرد راه سعادت و خوشبختی رو بهم نشون داد
استادان گرانقدرم بسیار سپاسگزارم برای همه ی تلاش های ک با جون دل انجام میدهین ک این مسیر خوشبختی رو ب ما هم یاد بدین
خیلی عالی بود خیلی لذت بردم کلی نکته داشت برای من الان متوجه شدم از کجاها خوردم
باعث شد ریز بین تر ب خودم ب ذهنم نگاه کنم و اگاهانه تر توجهم رو ب مسائل و شرایط و اطرافم تغییر بدهم
همین ک بتوانیم ذهنمونم کنترل کنیم با خودمون ب صلح کامل میرسیم مثل دوران تولد و بچگیمون ک با روحمون یکی بودیم همه چی ممکن بود برامون .نگران هیچی نیودیم همیشه عین ی پرنده در حال پرواز شاد و ارام زندگی میکردیم
این مقالم باعث شد دوباره این اصل یادم بیاد ک فاصله ی ذهن و روحمم رو هرچه بهتر و بیشتر کنترل کنم راحتر و بهتر ب خواسته هام میرسم
در پناه الله یکتا شاد و سالم و خوشبخت باشین


2

واقعا پاسخ بینظری بود خدایاشکرت که هروز من رو اگاه تر از روز قبل میکنی واقعا این اگاهی ها فوق العادن امیدوارم منم یک روز به این اگاهی ها دست پیدا کنم و همین جا تعهد خودم رو به این راه ثبت میکنم و هیچوقت قرار نیست این راه و کنار بذارم و همیشه مراقب افکارم هستم و با قلبم بیشتر دوست میشم خدایاشکرت من رو درمسیر اهدافم قرار دادی خدایا شکرت بابت دریافت این اگاهی ها از استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و تیم قویشون نهایت سپاس گذاری رو دارم.


2

به نام خدای هدایتگرم به نام خدایی که قدرت خلق زندگیم رو به خودم داده تا با باور و افکار درست بهترینها رو برای خودم خلق کنم و لذت ببرم از این جهان و امکاناتش
سلام به استاد عزیزو مهربانم و سلام به خانم شایسته بانوی این بهشت زیبا بنیانگذار زیباییها بنیانگذار آرامش بنیانگذار نکات مثبت
بابت وجودتون کنار استاد عزیز خداوند رو شکر میکنم
سلان به دوستان همدارم
از مقاله مریم جانم استاد عزیزم تشکر میکنم که چقدر قشنگ اومدن کنترل ذهن رو توضیح دادن و ما رو راهنمایی کردن متشکرم
وقتی روی ذهنت کنترل نداشته باشی آرامش نداری و عجله و نگران هستی و این موقع است شیطان دست به کار می‌شود و ندای قلبت رو نمیشنوی و گمراهت می‌کند بعد تو میمانی و پشیمانی که هیچ سودی ندارد
ولی وقتی بتونی از عهده‌ کنترل ذهنت بر بیایی صدای خداوند رو بلند میشنوی و به ندای قلبت گوش می‌دهی و هدایتها رو مبپذیری و فاصله فرکانسی با خواسته ات کم می‌شود و آرام آرام نتایج عالی رو میبینی
کنترل ذهن باعث می‌شود گفتگوهای غالب ذهنت مثبت باشد و این کار تو را خوش بین میکند به مسائل و کارهات روان و آسان انجام میشود و اینا همه رو خداوند برات انجام می‌دهد اگر در مسیر درست و با این قوانین باشی
همین نوشتن کامنت و خوندن شون بیشتر روز رو در سایت باشی
یه روش عالی برای کنترل ذهن است که من به شخصه عاشقشون هستم و دارم انجام میدم و هر چیزی که نوشتم الان رو دارم عملی در زندگیم انجام میدم الهی شکر ای خدای مهربانم که همه رو اعتبارشو به خودت میدهم تو قدرته مطلقی من تسلیمم
استاد و مریم جانم بی نهایت سپاسگزارتون هستم
یاحق


2

سلام گرمی به دوستان عزیز وگروه تحقیقاتی عباس منش خدا را شکر این مطالب عالی بود ولذت بردم البته من محصول خریداری نکردم ولی قبلا مقداری کار کرده بودم بهتر بود ولی غافل که شدم برگشتم به عقب واقعا مهارت در همین که نجواهای مغز را توجه نکنیم تمام سعی خودم را دارم می کنم که موفق بشم به امید الله


2

سلام و. سلامتی برای استاد عزیز و. خانوم. شایسته مهربان
خیلی قشنگ و روان توضیح دادید صدای قلب روگوش بدیم به ذهن توجه نکنیم من نسبت به بقیه دوستان دانسته هام کمتره بیشتر میخونم و کمتر کامنت مینویسم
الان یه سوال داشتم ازکجا بدونم صدای قلبمه یاصدای ذهن؟
فقط با بدی یا خوبی؟ اگر میگه شاد باش صدای قلبمه و بالعکس برای ناراحتی ذهنم؟
اگراینطوره شاید بخوام راهی رو اشتباه برم و صدای ذهنم تشویقم کنه به حرکت اشتباه و من چون خودم به اون حرکت رضایت دارم قبولش میکنم و باعث شادی و. رضایتمم هست اما در واقع اون شادی و رضایت تو همون لحظه اتفاق افتاده و انتهاش نهایت بدبختی هست برام پس این ندای ذهنم بوده تو اینجور مواقع ازکجاتشخیص بدم کدوم صدای قلبمه البته مطمنا من باید ایمانم قوی بشه ولی خوشحال میشم دوستان راهنمایی کنند
متشکرم از کلام زیبای خانوم. شایسته عزیزو. همه دوستان



2

سلام آسی خانم، همه جواب سوالها درون شماست بیشتر از خدا بخواهید با الهاماتش هدیتتان کند


6 سال پیش

سلام دوست عزیز

احساسات سیستم ارزیابی فرکانس ما هستند، وقتی چیزی بهت الهام میشه و تو به اون توجه می کنی، فرکانسی ارسال می کنی، حالا اگر احساساتت تو اون لحظه مثبت باشه، یعنی خوشحال، آرام ، امیدوار و… باشی ، به این معناست که اون الهام از قلبت و از طرف خداست و با آنچه که تو می خواهی هم فرکانس است، ولی اگر در تو احساس منفی مثل، ناراحتی، ترس، نگرانی ، خشم و … ایجاد کرد یعنی اون نجوای ذهنت است و با خواسته تو هم فرکانس نیست.

ترس و نگرانی بابت تشخیص این دو از هم رو به خودت راه نده، مطمئن باش با تمرین بیشتر و کار کردن روی خودت به مهارت زیادی​ در این مورد می رسی، و اصلأ نگران نباش که شاید نتونی از هم تشخیص بدی و مسیر رو اشتباه بری، چون خدا هدایتگر و حامی همیشگی توست و همیشه از بهترین و نزدیک‌ترین مسیر ترا به خواسته ات می رساند .

برایت بهترین‌ها را آرزومندم

2

سلام خانم شایسته عزیز. همین دیشب بود که یک نظر روی آخرین فایل استاد گذاشتم و توش گفتم که دوست دارم آگاهی های بیشتری در مورد نحوه ثابت کردن مدارها پیدا کنم و امروز توی کانال تلگرام گروه لینک این مطلب فوق العاده رو دیدم. بی نهایت ازتون ممنونم به خاطر به اشتراک گذاشتن این اطلاعات. به خودم قول میدم که حتما این اصل رو رعایت کنم تا بتونم نتایج بیشتری در زندگی کسب کنم. با آرزوی بهترین ها برای شما و استاد عباس منش.


2

تنها دلیل موفقیت درصد کمی از افراد کنترل مداوم ذهن هست که البته کاری دشواری هست.خیلی مطلبه جالبی بود.ممنونم


1

سلام خانم شایسته عزیز
همیشه از مطالب ارزشمند شما بسیار لذت میبرم اما این مطلب خیلی در این لحظه بهم چسبید و به موقع بود. جوابی که چند روزه دنبالش هستم رو شما در این مقاله دادین. منم سئوالم این بود که چرا با اینکه بیش از یکسالِ با استاد آشنا هستم و درآمدم افزایش پیدا کرده اما هنوز به آزادی مالی نرسیده که با توجه به حرفهای شما مطمئن تر شدم که باید بیشتر روی کنترل ورودی هام کار کنم و در این جا میخوام بگم که به نظرم اعراض کردن خودش یه مهارت خیلی جدی ای هست که باید در کنار تمرکز بر نکات مثبت بهش توجه کنیم و دوس دارم که تو اعراض کردن هم حرفه ای بشم.
در مورد کلیک بر روی قلب و ذهن کاملا باهاتون موافقم چون معتقدم ما انسان ها مانند کامپیوتر مدام در حال انتخاب صفر و یک هایی هستیم که اگر یک ها را الهام و صفر ها رو نجوا در نظر بگیریم میتونیم زندگی خودمون رو شکل بدیم. خب طبیعتا هر چه تعداد یک ها بیشتر باشه زندگی خداگونه تری داریم و خوشبخت تر هستیم.
انشالله که هر لحظه هممون در کنترل ورودی های ذهن حرفه ای تر بشیم.
سپاسگزارم از شما، شاد و سلامت و ثروتمند باشین.


1

سلام وقت بخیر
چقدر زیبا پاسخ این سوال رو نوشتین من واقعا لذت بردم چند بار از اول خوندم و مشخصه نویسنده چقدر زیبا قانون رو درک کرده
خدا را سپاس برای هدایت من به جواب سوال این دوست عزیز
واقعا تعریف از شیطان خیلی جالب بود الان که فکر میکنم همینه
نجواهای ذهنی که باعث ترس و نگرانی و ناامیدی میشه شیطانه
منم چند ماه پیش از طریق یه استاد دیگه به این راه هدایت شدم اما تمرینهاشون رو بی انگیزه انجام میدادم و همش نجواهای ذهنی داشتم و مسیر رو ول کردم نتایجی کمی داشتم اما راهکارش رو نمیدونستم آموزه های استاد عباسمنش عالین و قشنگ راهکار رو توضیح میدن، استمرار در کنترل ذهن و بی توجهی به ناخواسته ها و توجه به زیبایی ها
و جمله ی قشنگ این مقاله راهکار رسیدن به لذت در هر لحظه زندگی کنترل ذهنه


1

سلام خانم شایسته ی عزیز،مثل همیشه فوق العاده بود خدایا شکرت بابت وجودتون❤️?
جلسه ی ۶جهانبینی فوق العادست من زیاد نتونستم گوشش بدم چون همزمان ثروت یک را کار میکنم،ولی جهانبینی توحیدی در کنار ثروت یک آرامش عجیبی به آدم میده،که در کمال ارامش بتونه از قانون استفاده کنه،و کنترل نجواها که خیلی وقتها بصورت آگاهانه و کار کردن روی باورهامون نجواهامون کمرنگتر میشه ،هر چه باورهای قدرتمند کننده تری بسازیم نجواهامون کمتر میشه،‌احساس سپاسگذاری و توجه به نکات مثبت زندگیمون که استاد خیلی دقیق و عالی بیان کردند

خانم شایسته ی عزیزم ازت ممنونم
خدایا صدهزاران مرتبه شکرت بابت علم و آگاهیهای روز افزونمون?❤️


1

سلام به همگی و آرزوی موفقیت سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز و آرزوی سلامتی برای استاد عباس منش


1

سلام خانم شایسته عزیز خواستم خییلی از شما تشکر کنم به خاطر این پاسخ فوقالعاده عالی خیییلی کمک کرد اینقدر از خوندش نیرو و قوت گرفتم اینقدر حالم خوب شد که نتونستم طاقت بیارم تموم شه و بعد ازتون تشکر کنم سریع تو لب تابم ذخیره کردم که بارها بارها بخونمش محشره دمت گرم خواهرم پاسختون اییینقدر جامع و کامل هست که دیگه جای هیچ حرفی نیست انشاءالله همواره دلتون شاد تنتون سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشین.


1

خیلی باحال بود حسابی درس گرفتم


1

باسلام به گروه تحقیقاتی عباسمنش
انقدرپاسخ شما زیبا ،فوق العاده ،پرازالهام و ارامش برای من بود که هیچ پاسخی نمیشه به این سوال داد جز ساعتها تفکرومرور این پاسخ، ،.وچنان کامل عالی و پرازقدرت و تکیه به خداوند بود که هیچ جایی رو واسه ی جواب دادن به این سوال برای من نذاشت و فقط دوست داشتم صمیمانه ازشما تشکرکنم..و بگم زیباترین راهکارهای الهی رو فقط میشه درجواب شما پیداکرد.سپاس فراوان،


0

سلام وقتتون بخیروشادی..
میخاستم بدونم آیا میشه جهان بینی توحیدی رو بصورت جلسه ای خریدکرد؟



1

6 سال پیش

سلام دوست عزیز

نه این محصول به صورت دوره تهیه شده و هر قسمت مکمل قسمت قبلی است. کلا همه محصولات استاد به صورت دوره هستند.

برایتان بهترین‌ها را آرزومندم

رفتن به بالا