فیزیک کوانتوم و سوره “علق” - صفحه 2

دسته بندی: قرآن

جواب‌های «عقل‌کل»دسته بندی: قرآنفیزیک کوانتوم و سوره “علق”
156

سلام به همگی عزیزانم
دیشب داشتم ی مقاله در مورد فیزیک کوانتوم میخوندم. برای دوستانی ک تو این زمنیه مطالعه ای نداشتن بگم که: دنیای کوانتوم دنیای ذرات و اتمهاست. و 100سالی میشه که دانشمندان متوجه یک موضوعی شدن: دنیای کوانتوم / یا همون ذرات(از جمله ذرات نور) درحالتی که مشاهدشون میکنیم یک نوع رفتار از خودشون نشون میدن و وقتی مشاهده گری وجود نداره رفتار دیگه ای از خودشون بروز میدن. طی آزمایشات مشخص شده که حتی به مشاهده گرهای مختلف هم رفتارهای متفاوتی نشون میدن. و ازینجا به این نتیجه رسیدن که رفتار ذرات عالم بستگی به عمل مشاهده کردن و مشاهده کننده داره.

(ی ازمایشی هست به اسم دوگانگی موج ذره. اگر بزنید تو اینترنت میاره و کامل مطلب رو میگیرین. در واقع این ازمایش نشون میده که ذرات نور گاهی ذره میشن و گاهی موج. )

دانشمندان تو ازمایشاتشون دیدن که هر ذره کوانتومی در آن واحد تمام رفتارهای ممکن رو داره ولی وقتی بهشون توجه میکنیم و نگاهشون میکنیم یکی ازون حالتها رو انتخاب میکنه و بر طبق اون رفتار میکنه.
ازینجا به بعد 2تا نظریه رو مطرح کردن.
یکی نظریه ریسمان و یکی نظریه جهانهای موازی.
نظریه جهانهای موازی میگه : اگر ذره یکی ازون حالتهای ممکن رو انتخاب میکنه و طبق اون رفتار میکنه پس احتمالا جهانهای دیگه ای موازی با این جهانی که توش هستیم وجود داره که همون ذره حالتهای دیگشو تو اون جهانها از خودش بروز میده.
نظریه ریسمان هم شبیه همین نظریه جهانهای موازی هست با این تفاوت که تو نظریه ریسمان میگن ممکنه این جهانها با هم در تماش باشن ولی تو نطریه جهانهای موازی، جهانها همگی مستقل از همند.
هیچ کدوم ازین نظریات تا حالا اثبات نشده و هنوز تحقیقات ادامه داره. سوالات متعددی هم ازین نظریه دراومده که همشون بی جوابن . مثلا تو ی مثالی میگن گار موقعیتی برای کسی پیش بیاد که جونش بخطر بیفته ولی ازون موقعیت جون سالم بدر ببره، حالت مرگ تو یکی دیگه از جهانهای دیگه براش اتفاق میفته. چون ذره حالتهای ممکن دیگشو تو جهانهای دیگه به نمایش میگذاره.
دیشب کلا درگیر این بحث بودم و از خدا سوالاتی پرسیدم.
شب خواب دیدم که تو دنیا هیچی نیست. تاکید میکنم مطلقا هیچی نبود چز چنتا چیز. من بودم و ی چیز دیگه ک نمیدونم چی بود و سوره “علق ” !! من چنبار اینو تو خواب تکرار کردم( شاید خظاب ب اون چیزه. دقیق نمیدونم) که هیچ چی تو این دنیا وجود نداره الا “اقرا باسم ربک الذی خلق”

صبح وقتی بیدار شدم رفتم سر این سوره. یکی از آیه هاش این بود که منو خیلی به فکر فرو برد:
“أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى ﴿۱۴﴾” به این معنیه که “مگر ندانسته که خدا مى ‏بیند (۱۴)”

اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود: اینجا منظور از دیدن خداوند همون عمل مشاهده گریه ک تو دنیای کوانتوم اتفاق میفته. تو ایه قبلی این ایه خدا میگه” چیو دارن تکذیب میکنن؟” و در ادامه میگه” مگر نمیدونن خدا میبینه؟؟”
اگر طبق تعریف استاد خدا رو ی انرژی فرض کنیم که همه چیز تو این دنیا انرژیه، ذرات کوانتومی هم در واقع ی قسمتی از خدا میشن. دنیای کوانتوم میگه ذرات وقتی بهشون نگا میکنی طور متفاوتی رفتار میکنن. تو این ایه هم میگه چیو میخوای تکذیب کنی ؟خداوند/ یا همون ذرات کوانتومی داره میبینه.
دوستان خیلی حرفه هااااااااااااااا. امیدوارم گرفته باشید مطلب رو. یعنی ب نظرم این سوره و این آیه اصل و اساس جهان و قانون رو بیان کرده.

بعدش ی نتیجه ای توی طول روز به ذهنم رسید: گفتم ببین احتمالا فقط ی جهان داریم و این نظریه جهانهای موازی و نظریه ریسمان کشکه. خدا جهان رو طوری وضع کرده که ما هم خالق باشیم و جهان و تمام ذراتش تحت فرمانروایی ما باشه و هر ذره ای با نگاه ما/نگرش ما/ باورهای ما بهمون واکنش نشون بده. که جمع جبری واکنشهای تمام ذرات جهان در هر بعدی میشه اتفاقات زندگی ما. همون مفهوم فرکانسی ک استاد میگه.
یعنی جهان کاملا تحت اختیار ماست و فقط داره واکنش(اتفاقات) میده به کنش ما(باورها و افکار و فرکانسهای ما)
اما متاسفانه چون هیچ کس تو دنیا نمیتونه قبول کنه که اتفاقات جهان هم قانون داره و طبق اون قانون اتفاقات داره ب وقوع میپونده، واسه همین این نطریه ها رو دراوردن که : ذره حالتهای دیگشو تو جهانهای دیگه به نمایش میزاره.
درحالیکه ذره فقط یکی ازون حالتها رو انتخاب میکنه و به نمایش میزاره. و اون حالتی که انتخاب میکنه برمیگرده به مشاهده گرش که ما باشیم.
یعنی انقدر همه ادما قلب و مغزشون بستس که نمیتونن بپذیرن همه اتفاقات دست خودمونه و اصلا اتفاقی در کار نیس.
ولی همه مردم از جمله دانشمندان چون فکر میکنن که اتفاق، اتفاقه و هیمنجوری میفته، برای همین میگن پس ذرات باید اون یکی حالتهاشون رو هم جایی نشون بدن، پس جهانهای موازی داریم.

ی استدلال دیگه هم دارم: میگن تو این جهانهای موازی ، ما توی همشون حضور داریم. یعنی همزمان تو چندتا جهان( البته هنوز نمیدونن چرا فقط این بعد رو داریم درک میکنیم) سوال من اینه: اگر من در همه جهانها باشم پس عمل مشاهده کردن رو دارم توی اون یکی جهانها هم انجام میدم دیگه درسته؟ ولی چه چیزی تعیین میکنه ک تو هر جهانی ذرات چه واکنشی نشون بدن؟ کدوم جهان تعیین کننده جهانهای دیگست؟ یعنی چنتا جهان موازی داریم و منی که توی همشون هستم و دارم عمل مشاهده رو انجام میدم، اگر جهانها مستقل از هم باشن (یعنی من تو هر کدوم یک نوع مشاهده خاص نسبت ب جهان و ذراتش دارم که اتفاقات اون جهان رو میسازه) پس این منی که میگن همزمان توی جهانهای موازی هست، یکی نیست. پس من فقط درین جهان قرار میگیرم و بقیه من نیستن. پس بازم میرسیم به اینکه حتی در صورت وجود داشتن جهانهای موازی درین جهان من خالق زندگی خودم هستم و یکتا هستم مث خداوند.
اگر هم این جهانها مستقل نباشن پس باید ی جهان مرکزی داشته باشیم (که احتمالا همین جهانه) و داره بقیه جهان هارو مدیریت میکنه. که خب تو این جهان باز من خالقم با عمل مشاهده کردن.
البته در صورت وجود این جهانهای موازی باید بی نهایت باشن دیگه. چون تو هر موقعیتی بی نهایت حالت رو میتونیم برای اتفاقات متصور بشیم یعنی ذرات بی نهایت رفتار میتونن داشته باشن. اینجا یعنی برای هر موقعیت خوب و پر از مهر و محبت و عشقی ک تو دنیا وجود داره حالت برعکسش تو جهانهای دیگه وجود داره و ایا این با عدل خداسازگاره؟ یعنی تو اون جهانها من یا اونی ک جایگزین منه هیچ اختیاری نداریم و تحت جبر هستیم؟ اونجا دیگه واقعا اتفاق اتفاقه !!

ازین نظریه ها خیلی سوالات بحث برانگیز و چالش برانگیز مطرح میشه. که دیگه تا همینجا کافیه.

و اما الان ی چیز دیگه ای به ذهنم رسید که منو وادارم کرد بیام این موضوع رو توی عقل کل مطرح کنم.
داشتم فکر میکردم به خوابم. خوابی که ی جهان خالی بود و من بودم و ی چیز دیگه ! و سوره علق. سوره ای ک میگه “مگر ندانسته ک خداوند میبیند؟” خب این خواب ایا ب این تعبیر نیس که فقط ی دونه همین جهان رو داریم و تنها چیزی ک اتفاقات توش رو تعیین میکنه همون دیدن خداوند/ یا مشاهده کردن ماست؟

(این عمل مشاهده کردن 2طرفست. هم از سمت ما هم از سمت ذرات/ خداوند. از سمت ما میشه نگاه و نگرش و باورها و کانون توجه و تمرکزمون. از سمت اون ذرات هم میشه دیدن واقعی یا همون دریافت فرکانسهای ما.)

دوستای مهربونم اونایی ک دارین قرآن رو میخونید ممنون میشم بیاید تفسیرتون رو ازین سوره بنویسید. مشتاقانه منتظر پیامهای قشنگتونم. ??

نمایش:  به ترتیب تاریخ   |  به ترتیب امتیاز   
8

سلام عزیزم
چقدر مطالبی که من میخواستم را نوشته بودی دیروز بهم گفته شد که توی عقل کل فعالیت بیشتری داشته باشم ؛ دقیقا درست بود برای همین سوالاتم بود که دارم جوابش را می گیرم ممنونم
دوستم منم مدتی در گیر جهانهای موازی بودم و لی راستش را کلی سرچ و تحقیق جواب درستی نگرفتم و مرسی از قسمت اول کامنتتون که من دنبالش بودم و جوابم را گرفتم .
من خودم با کلی سرچ گفتم اصلا چرا درگیری این مسائل باشم بزار خودش به موقع به من جواب داده میشه وبزار از وقتم بیشتر برای خودم استفاده کنم و برایم موثر تر است ، می دانی من یک باوری برای خودم ساختم که خیلی هم جواب داده است من باور کرده ام که دیگران مثبت دارند به نفع من کار می کنند و همه کارهای من را بدون اینکه بخواهم دارند عالی انجام میدهند ، یکی اش هم همین سوال است ، بزار جهان خودش برای ما جواب سوالمون را میده. صبر داشته باشیم.
خدایا شکرت



1

6 سال پیش

سلام دوست عزیز به چه باور زیبایی اشاره کردید

خیلییییییییییییی ممنووووون

7

سلام. واقعا عالی بود. به جریان خواب که رسیدم موقع خوندنش مو به تنم سیخ شد… چقدرجالب بود واقعا. امیدوارم به این مرحله برسم که خداوند در خواب بهم نشانه هاشو نشون بده و من درکشون کنمتاکید میکنم درک کنم. چون من خواب زیاد میدیدم ولی بااین مسائل آشنا نبودم… اماازاین ببعد… وضعیت فرق میکنه. متشکرم ازاین تجربه زیباتون و وقتی که گذاشتین برای تایپ دانسته هاتون.چقدر فیزیک زیبا و قابل فهم میشه با قرآن


7

سلام آیدا جان
این رو اگر از موضوع کثرت بحث بکنید
بی نهایت شاخه و سوال های متنوع پیش میاد
اما اگر وحدت را بپذیریم
که جهان مخلوق خداست و در تمام مخلوقات ذات خداوند وجود داره
در حقیقت یک ذات الهی وجود داره که ازش تصویرهای مختلفی در جهان ها و زندگی های متفاوت بازتاب شده.
اگر بیننده ای هست، آن ببینده خداست در عمق و کنه نظارت و اثر ناظر بودن.
هر انسان و هر زندگی منتهی به یک وجود میشود و آن وجود خداست که تمایل دارد خود را تجربه کند.


7

سلاممممم
عجب چیز خفنی شد!! عجب سوالی اولین سوالی بود که انقدررر منو تو فکر برد جوری که تا قبلش خوابم میبرد الان خواب کو؟!!
جالبه بدونی قبل از اینکه این سوال را بخوانم، آهنگ Relaxation-Llewellyn یک آهنگ مدیتیشنی را گذاشته بودم که دقیقا انگار تو فضا میری وقتی شروع کردم به خواندن پیامت خیلییی برام جالب تر شد و موهای تنم سیخ شده بود. ( خنده مینیونی – تبدیل واحد شدم )
و جالب تر اینه که وقتی رسیدم آخر سوال، گفتم طرح کننده ی این سوال آشنا میاد، دیدم، بلهه
شمایی (قلب)

خیلی خوشحالم که قرآن را حسابی میخوانی و تفکر میکنی قبل از این سوالم من داشتم سوره ی صافات را میخواندم چیزای جالب و جدیدی را فهمیدم. خب من تا قبلش نمیدونستم، آسمان اول – الکواکب _ ولی الان میدونم، آیه های جالبی در مورد گفتگو توی بهشت بود، من نمیدونستم توی بهشت خاطرات دنیا زنده است و میشینی با مشتی ها صحبت میکنی گل میگی گل میشنوی خاطره میگی واسشون، ولی الان میدونم.
فکرشووو کنن آیدا، من که ایران گردی میکنم فردا هم جهانگردیم شروع میشه، چقدررررر خاطره سفرر براشون بگم برای عزیزان بهشتی ( خنده ) خیلیییی باحالهههههه خیلییی بیش تر از آنچه که فکرش رابکنی..( حالا باید واسش سناریو بسازم – اتفاقا وقتی قرآن مقدس را شروع میکنم به خواندن وقتی میرسم به آیه های بهشتی که اونجا را توصیف میکنه، تجسم هم میاد وسط لذت چندین برابر میشه .)

چیزی که نوشتی من پاسخ دقیقی ندارم واسش، ولی منو به این فکر فرو برد که برم سوره علق را با تفسیر همین الان بخونمش ..

( 30 دقیقه بعد)
یک سوال ازت میخوام بپرسم، آیدا جان نماز چطور میخوانی؟
——————————————————————————————————-
تفسیر نور (محسن قرائتی)
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ «1» خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ «2» اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ «3» الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ «4» عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ «5»

بخوان به نام پروردگارت که (هستى را) آفرید. (او که) انسان را از خون بسته آفرید. بخوان که پروردگار تو از همه گرامى‌تر است. او که با قلم آموخت. آنچه را انسان نمى‌دانست به او آموخت.

نکته ها
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: اولین بار که جبرئیل بر من ظاهر شد، فرمود: بخوان، گفتم: نمى‌توانم، بعد از سه بار مرا فشار داد، دیدم مى‌توانم بخوانم. «1»

در تفسیر نوین مى‌خوانیم: آنجا که به مسئله آفرینش انسان نظر دارد، خداوند، خود را کریم خوانده: «ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ الَّذِی خَلَقَکَ» «2» ولى آنجا که موضوع خواندن و یادگیرى و قلم مطرح است، خود را اکرم خوانده است. «اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»

از افتخارات اسلام این است که کارش را با قرائت و علم و قلم شروع کرد و اولین فرمان خداوند به پیامبرش فرمان فرهنگى بود. خواندن لوحى که براى اولین بار در برابر پیامبر باز شد، منظم و مکتوب بود.

«1». تفسیر نمونه.

«2». انفطار، 6- 7.

جلد 10 – صفحه 534

در فرمان اقرء این نکته نهفته است که آنچه بر تو نازل خواهد شد، خواندنى است، نه فقط دانستنى.

براى کلمه‌ «عَلَقٍ» چند معنا شده است:

الف) چسبنده و مراد آن است که حضرت آدم از گل چسبنده آفریده شد و یا نطفه مرد شبیه زالو به نطفه زن مى‌چسبد.

ب) به معناى خون غلیظ و بسته باشد که معمولًا این معنا مطرح است.

آنکه از خون بسته انسان مى‌سازد، بر شخص درس ناخوانده فرمان اقرء مى‌دهد.

آغاز تحصیل علم باید با نام خدا باشد. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ» فارغ التحصیلان نیز باید در راه او باشند. «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى‌ رَبِّکَ فَارْغَبْ»

پیام ها
1- قرائت قرآن باید با نام خداوند آغاز شود. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ»

2- اولین فرمان اسلام، فرمان فرهنگى است. «اقْرَأْ»

3- خواندن باید جهت الهى داشته باشد. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ»

4- خواندن قرآن وسیله رشد است. «اقْرَأْ وَ رَبُّکَ»

5- پرورش الهى هم مادّى است، «رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ‌- خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ» هم معنوى. «رَبُّکَ الْأَکْرَمُ‌- الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»

6- پروردگار، همان آفریننده است. (بنابراین سخن مشرکان که خالق بودن خدا را پذیرفته بودند ولى بت‌ها را ربّ مى‌دانستند باطل است.) «رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ»

7- بیان آفرینش انسان از خون بسته شده، هم یک پیشگوئى علمى است و هم راهى براى تربیت انسان که بداند مبدء او از چیست و گرفتار غرور نشود.

«خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ»

8- آفرینش همه هستى در یکسو «الَّذِی خَلَقَ» و آفرینش انسان در یک سوى دیگر. «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ»

9- معلم اصلى انسان خداست. «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ»

جلد 10 – صفحه 535

10- قلم، بهترین وسیله انتقال دانش است. «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»

11- وحى الهى سرچشمه علوم بشرى است. «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ»

12- خالقیّت، ربوبیّت، کریم بودن و معلم بودن خداوند، مستلزم قرائت کتاب اوست. اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ‌ … خَلَقَ‌ … الْأَکْرَمُ‌ … عَلَّمَ‌ …

13- خداوند کارهاى خود را از طریق اسباب انجام مى‌دهد. «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»

14- رهائى از جهل با استفاده از قلم، جلوه‌اى از کرم و ربوبیّت اوست و نویسندگى هنر مطلوب و مورد ترغیب اسلام است. «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»

15- خداوند هم جسم انسان را رشد مى‌دهد و هم روح او را. (کلمه‌ «رَبِّکَ» میان دو کلمه‌ «خَلَقَ» و «اقْرَأْ» آمده است.) «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ»
==================================
کَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‌ «6» أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌ «7» إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌ «8» أَ رَأَیْتَ الَّذِی یَنْهى‌ «9» عَبْداً إِذا صَلَّى «10» أَ رَأَیْتَ إِنْ کانَ عَلَى الْهُدى‌ «11» أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوى‌ «12» أَ رَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلَّى «13» أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى‌ «14»

نه چنین است (که مى‌پندارند). بى‌گمان آدمى طغیان مى‌کند. چون خود را بى‌نیاز مى‌بیند. همانا بازگشت همه به سوى پروردگار توست. آیا دیدى آن که منع مى‌کند. بنده‌اى را که نماز مى‌خواند. آیا اندیشیده‌اى که اگر (آن بنده) بر طریق هدایت باشد یا به تقوا سفارش کند. (سزاى نهى کننده او جز آتش نیست) آیا اندیشیده‌اى که اگر تکذیب کند و روى برتابد (فقط خود را هلاک ساخته است؟) آیا او نمى‌داند که خداوند مى‌بیند.

نکته ها
کلمه‌ «کَلَّا» یا به معناى نفى گذشته است یعنى این گونه نیست که انسان به یاد گذشته خود باشد که خداوند او را آفرید و به او آموخت، پس بنده او باشد، بلکه به جاى بندگى طغیان‌

جلد 10 – صفحه 536

مى‌کند و مانع بندگى دیگران نیز مى‌شود.

و ممکن است کلمه‌ «کَلَّا» به معناى حقًا و براى تأکید باشد. «1»

اگر انسان ظرفیّت نداشته باشد، یا ثروت او را مغرور مى‌کند، چنانکه قارون مى‌گفت: «إِنَّما أُوتِیتُهُ عَلى‌ عِلْمٍ عِنْدِی» «2» یا قدرت او را مغرور مى‌کند، چنانکه فرعون مى‌گفت: «أَ لَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ» «3» یا علم او را مغرور مى‌کند. چنانکه بلعم باعورا به آن گرفتار شد. «آتَیْناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها» «4» ولى اگر ظرفیّت باشد، حتى هر سه در یک نفر جمع مى‌شود مثل حضرت یوسف و سلیمان ولى مغرور نمى‌شود، چون همه را از خداوند مى‌داند نه خود. چنانکه حضرت سلیمان گفت: «هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی» «5» و حضرت یوسف گفت: «رَبِّ قَدْ آتَیْتَنِی مِنَ الْمُلْکِ وَ عَلَّمْتَنِی مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحادِیثِ» «6» آرى خطر آنجاست که انسان به خود بنگرد نه خدا. «7» «أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌»

طغیانگر نه خدا را بنده است، نه دستورات الهى را به رسمیّت مى‌شناسد، نه استدلال مى‌پذیرد و نه به نداى وجدان و ناله مظلومان گوش مى‌دهد.

مراد از عبدى که نماز مى‌خواند «عَبْداً إِذا صَلَّى» چنانکه از آیات آخر سوره بر مى‌آید، رسول خداست، چون در آن آیات، آن حضرت را از اطاعت آن شخص نهى نموده است و او را به سجده و قرب دعوت مى‌کند. از آنجا که این آیات، اولین آیاتى است که بر پیامبر نازل شده، پس آن حضرت قبل از رسیدن به مقام رسالت، نماز مى‌خوانده است. «8»

در احادیث مى‌خوانیم: ابوجهل از اطرافیان خود پرسید: آیا پیامبر در میان شما نیز براى سجده صورت به خاک مى‌گذارد؟ گفتند: آرى. گفت: سوگند به آنچه سوگند مى‌خوریم، اگر او را در چنین حالى ببینم، با پاى خود گردن او را له مى‌کنم. زمانى که متوجه شد پیامبر در حال نماز است، تصمیم گرفت با لگد بر سر مبارک آن حضرت در سجده بکوبد، همین که نزدیک شد، با حالتى عجیب عقب نشینى کرد و به مشرکان گفت: وقتى به او نزدیک شدم،

«1». تفسیر نمونه.

«2». قصص، 78.

«3». زخرف، 51.

«4». اعراف، 175.

«5». نمل، 40.

«6». یوسف، 101.

«7». تفسیر نوین.

«8». تفسیر المیزان.

جلد 10 – صفحه 537

در مقابل خود خندقى از آتش دیدم. «1»

با اینکه مراد از «عَبْداً» شخص پیامبر است ولى نکره آوردن آن، به خاطر تعظیم و بزرگداشت است. «عَبْداً إِذا صَلَّى»

پیام‌ها

1- انسان ناسپاس است. ما او را آفریدیم و هر چه نمى‌دانست به او آموختیم. امّا او در برابر پروردگارش طغیان مى‌کند. «کَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‌»

2- انسان به خاطر آنکه به غلط خود را بى‌نیاز مى‌پندارد دست به طغیان مى‌زند.

«لَیَطْغى‌ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌»

3- بازداشتن از نماز، روشن‌ترین نوع منکرات است. «یَنْهى‌ عَبْداً إِذا صَلَّى»

4- حتى اگر احتمال حقانیّت دهند نباید اینگونه با پیامبر برخورد کنند. «إِنْ کانَ عَلَى الْهُدى‌»

5- انسان کم ظرفیّت است و پندار بى‌نیازى او را مست مى‌کند. «لَیَطْغى‌ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‌»

6- علم به تنهایى کافى نیست. با اینکه به انسان علم دادیم امّا طغیان مى‌کند. «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ‌- إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‌»

7- غنى بودن کمال است، ولى خود را غنى دیدن زمینه لغزشهاست. «رَآهُ اسْتَغْنى‌»

8- ایمان به معاد مانع طغیان است. «إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌»

9- هر چه داریم مى‌گذاریم و مى‌رویم خود را بى نیاز نپنداریم. «إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌»

10- انسان و هستى هدفدار و به سوى خداست. «إِنَّ إِلى‌ رَبِّکَ الرُّجْعى‌»

11- طاغوتیان مخالف نمازند. «لَیَطْغى‌- یَنْهى‌ عَبْداً إِذا صَلَّى» (رفتار ناروا زمانى مورد سرزنش قرار مى‌گیرد که دوام داشته باشد.)

«1». تفاسیر مجمع البیان و نمونه.

جلد 10 – صفحه 538

12- نشانه بندگى خدا نماز است. «عَبْداً إِذا صَلَّى»

13- طاغوت‌ها از بندگى خدا ناراحتند. (نه از افراد بى‌تفاوت و یا بنده هوسهاى خود یا دیگران) «یَنْهى‌ عَبْداً إِذا صَلَّى»

14- نام و نشان مهم نیست، عملکردها مهم است. (نام نهى کننده و نمازگزار نیامده است.) «یَنْهى‌- صَلَّى»

15- سزاوار است کسى که امر به تقوا مى‌کند خودش از راه یافتگان باشد. «کانَ عَلَى الْهُدى‌ أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوى‌»

16- ریشه طغیان دو چیز است: یکى آنکه خود را بى‌نیاز مى‌بیند. «رَآهُ اسْتَغْنى‌» دیگر آنکه خدا را نمى‌بیند و گمان مى‌کند خدا هم او را نمى‌بیند. «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى‌»



7

7 سال پیش

وای چقددددد نظر

دوست خوبم نمیدونم اینارو خودتون نوشتید یا ترجمه از جاییه

به نظرم خودمون باید ترجمه کنیم. با دیدگاه قوانین. مثل استاد

البته من هنوز وقت نکردم مطالعه قران رو شروع کنم. چون میدونم اگر شروع کنم کل دنیا رو با دریافتهایی ک میگیرم از توش تکون میدم

بخصوص بحثای علمی … سر رشته ام ک دارم هیچ خخخخخخخخخخخخخخ

از بچگی عاشق نجوووم بودم… یادمه ۳ -۴ سالم بود داشتم تو کوچه بازی میکردم و افتاب در حال غروب بود. همون موقع این اگاهی ب ذهنم سرازیر شد که اگر اینجا افتاب داره غروب میکنه پس تو کشورهای خارجی داره غروب میکنه… و وقتی کلاس سوم ابتدایی بودم تو درس علوم تجربی دیدم نظریم درسته خخخخخ

از بچگی ی پا منجم بودم واس خودم… آسمون و رصد میکردم.. نقشه صورت فلکیارو کشیده بودم…ی تلسکوپ ساخته بودم ک هیچیو نشون نمیداد خخخخخخخ . دوران راهنمایی ک اینترنت و کامیپوتر نداشتم از رو تلتکست تلویزیون میشستم خبرهای نجوم و فضا رو درمیارودم و توی دفتر مینوشتم.. دبیرستان المپیاد نجوم شرکت یمکردم… یادش بخیر اون موقعااااا من کتابای خفن دانشگاهیو میخوندم. اونم خوووووودم وهمه چیم میفهمیدم و لذت میبردم خخخخخ عجب مغزی بودم من الان دارم خودمو کشف میکنم خخخخخ

دانشگاهم رفتم عضو انجمن نجوم دانشگا شده بودم.با دانشکده فیزیک ی همایش بزرگ برگزار کردیم. ب اسم عظمت کائنات. استادای خیلی خفنی توش بودن. یکیش استاد بهرام مبشر بودن که قبلا پلی تکنیکی بود تو دانشگاه خودمون درس خونده بود. خیلی تحصیلات بالایی داشت. از مدیران سازمان فضایی ناسا بودن که برای همایش ما از امریکا پاشدن اومدن تهران ..یادش بخیر.. استاد از همون ایالت شما اومده بودن فلوریدا خخخخ فک کنم گینزویل

خیلی چیزای باحالی میگفت… ب وجود جک جونورای فضایی هم اشاره کرد ک ی چیزایی کشف کردن خخخخ

هیییی رفتم ب اون روزهاااااااااااا

چقدر خوب بود

یادش بخیر

ولی نمیدونم چطوری ازونهمه علاقه ب نجوم از ریاضی و کامیپوتر و mba و فایننس و مارکتینگ سردراوردم…

یعنی رشته نموند که نخونده باشم خخخخخخخخخخخخخ

هی خدا جونم شکرت. چه حسهای خوبی در من زنده شد.

مرسی دوستم ک با این کامنت منو ب اون حسهای خوب بردی. مرسی


7 سال پیش

خیلی مخلصیم

حالا که علاقه داری بیا اینو ببین

ُسرچ کن : Youtube

One Breath Around The World

ِیک فیلم 12 دقیقه ای جالب، هیجان انگیز و خیلی خفن مستندوار با یک موزیک خیلیییی خوب به اعماق اقیانوس. شاید ربطشو فهمیدی.

کلا یادت میافتم خنده ام میگیره خنده ی خوب منظورمه

ماشاا.. به هر رشته ای هم سرکی کشیدی یک چیز تو مایه های من تو ورزش

والیبال، بسکتبال، ژیمناستیک، بدنسازی، تنیس ، پینگ پونگ، شنا، دو ، فوتسال ، فوتبال، پینت بال، دوی استخر با مانع، همه چی ?

وای گفتی تلتکست اصن یادممم رفته بود. ??‍ وجود داره

تا قبل از تفسیر نور مال خودمه

ولی آره بهتره که اینکارو کرد و با دید قوانین قرآن را خواند و من از دیشب 20 بهمن اینکارو شروع کردم. + سفرنامه ی ماجراجویانه 40 روزه هم شروع کردم. امروز روز چهارم

آیدا جان نمیخوام بهت بگم حتما اینکارو را کن

و قرآن را اولویت اولت قرار بده، دیشب وقتی اینکارو شروع کردم تفسیر+معنی+ریشه ی کلمات

احتمالا اگر آیه ی 29 سوره “ٌص” را تفسیر و معنی و پیام هاشو ببینی

تو مدارش باشی از همون لحظه شروع میکنی همونجور که من اینکارو کردم.

احساسم حتی نسبت به روز گذشته به شدتتت عالییی و بالاتر رفته

ظرفم وجودیم بزرگ و بزرگتر شده

توحیدی تر شدم، عزت نفسم بیشترر شده

قدرت جذبم برای خواسته های بزرگتر و هر چیزی بالاتر و عالی تر شده

البته با همچین شروع قرآنی این همه اتفاق یک شبه نیافتاد و من مسیر تکاملم را به خوبی طی کردم که الان دارم از کلمه ی عالی تررر استفاده میکنم.

انتخاب با خودته …

دوست دارم رفیق جان.


7 سال پیش

وووو

ماشالااااا ب شما هممم??

بدمینتونو هستم? تو دانشگاه نفراول بودم?

چقدر جالب. چن دیقه پیش داشتم فکر میکردم دیشب پیام گذاشتن مارکوپولو رو تو عقل کل دیدم ولی هنوز انگارتایید نشده ببینم چی نوشته ک همین الان ایمیلش اومد

و چقدر جالبتر ک امشب داشتم میگفتم خدایا قرآن رو چه کنم!! از کی شروع کنم؟ و ی شرایطیو برای خدا تعریف کردم گفتم اونارو اوکی کن تا من شروع کنم??

یعنی چی ممکنه تو اون ایه نوشته شده باشه. نه من میترسم??? کلی برنامه دارم الان??


7 سال پیش

آره بابا

من يك كاراييييي كردم تا به امروز كه اگه بدونييي،

هيچ كاري نميكني چون اكثر وقت ها حوصله نداري ??

بدمينتون را من ورزش نميدونم مثل شطرنج يا مار پله ميمونه واسم، ورزششش بايد هيجان داشته باشه بايد بترسي

الان تو فكر پاراگلايدرم، پرش از هواپيما، پرش از پرتگاه هاي ٥٠-١٠٠ متري كه زير اين پرتگاه ها آبه. ( واقعا هستم)

آقا بهشت را به بها ميفروشند نه به بهانه و ترس

برووو تو كارش

ديشب، پاسخ فوق العاده اي كه تو بررسي ارتعاشات را گذاشته بودي وويس گرفتم

يك وويسم از نظري كه تو بخش ” چرا ثروتمند شدن معنوي ترين كار دنياست ” گرفتم

يكي هم ??‍♂️ از دو باوري كه بهم گفتي؛

” آينده ي تو مثل يك دفتر سفيد كه هيچي توش نيست و بايد با زيباترين رنگ ها نقاشيش كنم ‘”

گرفتم، سه تا وويس ديشب

همين مورد سوم را با موسيقي جديد بي كلامي كه از تو پادكست هاي بينظير يكي از كانال هاي يوتيوب هست، ظبطش كردم نزديك به ٦ ساعت رو تكرار بود.

ميدوني الان احساس ميكنم واقعا باورم به خلق زندگي توسط خودم به صورت ١٠٠٪؜ بيشتر از هميشه شده

بذار اينجوري تكامل اين باور را بگم؛

يك زماني قبول داشتم ولي فقط قبول داشتم

بعدش كم كم باور كردم كه اره اين منم كه اتفاقات را رقم ميزنم

بعدش ديدم حتي اين منم كه جمله ها و كلماتي كه بهم گفته ميشه حتي تو فضاي مجازي را خودم جذب ميكنم ( كه يكي از داستانشو تو قسمت ” اتفاقات مثبت امروز خود را بنويسيد” و يك مورد ديگه را تو قسمت ” سپاس گزاري امروز اتفاق عالي هر روز بيانش كردم ))

و اين باورم هر چي ميگذشت تكاملش را طي ميكرد

يكي از اون چيزايي كه تسريع كردم اين باور را ” ديدن نشانه ها بود + سپاس گزاري اون نشانه و بعد از ديدن هر نشانه كه آگاهانه فركانسي را ميفرستم … ادامه داشت بعد از اتفاق ايمانم بيشتر و بيشتر ميشد.

٢٠ بهمن بود شروع كردم اومدم قرآن را به سبكي كه استاد گفته بودند و با خواندن به اين سبك باورهام قوي و قوي تر شد حتي تا به امروزي كه ٢٣ بهمن يعني همين سه چهار روز

نميدونم چطوره!

ولي هميشه قبل از اينكه قرآن را شروع كنم از خودش ميخوام كه دركم را بيشتر كنه و طبيعتا تو همين مداري كه هستم قرآن را ميفهمم نه بيشترش بي شك وقتي قرآن را تمام كنم و دوباره شروع كنم به خوندانش باز درك بيشتر و حقايق بيشتر و عميق تري نسبت به قران و قانون خواهم داشت و باز هر بار نسبت به بار قبل …

يك آيه اي هست كه به شدت تو اعماق ذهنمههه به شدت

هر كسي از بچه هاي سايت بهم بگه يك آيه از قران بگو كه با بقيه آيه ها واست فرق داره

من آيه ي ٦٤ سوره عنكبوت را ميگم،

اينجا مينويسمش شايد به غير از خودت اين پيام را بخونند:

اون آيه مقدس ميگه

” زندگاني دنيا جز بازيچه و افسوني نيست و اگر بدانند زندگاني آخرت هست ”

نميدونمم چقدررر الان كه اين آيه را ميخواني چقدر تاثير داره روت!

ولي من

بذار اينجور بگم

وقتي رسيدم به اين آيه

من وقتي كار ميكنم ( نويسندگي ) قران ميخوام بخوانم هميشه يك موزيك يا يك پادكست را ميذارم و با حال اون موقع هر كاري را انجام ميدم. اينجوري احساس ميكنم بيشتر در لحظه زندگي ميكنم .. واقعا همچين احساسي دارم

وقتي رسيدم به اين آيه ..

نزديك به ٣٠ دقيقه همينجور داشتم فقط چشم تو چشم آيه بودم .. بعد از اين زمان يك خنده ي بلنددد و مينيوني داشتم ?

خنده ام ترمزيه ..

بگذريم تو اون ٣٠ دقيقه مثل يك فيلم از همون موقعي كه وجود داشتم تا كوچيكي برام مرورر شد مثل يك فيلم و يك خنده بوووم

تجسمش كن)

فيلم “منبع كد ” كه مربوط به فيزيك كوانتوم اميدوارم ديده باشيش، چون فرداي نظري كه گذاشتمش ديدمش الان نسبت به ٨ سال پيش خيلي قانون را درك كردم، ( خب معلومه عزيزم، ماركوو جان ?)

بعدشم فيلم ” گفتگو با خدا ٢٠٠٦ ” را ديدم.

خلاصه …

يك اتفاق جالب از فهم من نسبت به قرآن

تو عقل و كل ( من اسمش را ميذارم گنجينه ) يكي از دوستان سوال پرسيده بود چطور بفهمم خدا باهام حرف ميزنه، اميدوارم اين پيام را ببينه.

? امروز صبح وقتي نشسته بودم روي صندلي تو حياط و داشتم يك جورايي آفتاب ميگرفتم، يك دونات دستم بود و همينجور يك ليوان چايي سبز ( اندام زيبا ) + هِل ( ثروت و فراواني ) + چوب دارچين ( خنده هاي از ته دل ) + گل محمدي ( عطر خدا ) توي فرنچ پرس گذاشتم.

/ اين اسم هاي تو پرانتز مربوط ميشه به فركانسي كه در لحظه اي كه ميخوام بندازم تو فرنچ پرس ( قسمت ” كريستال آب ” تو گنجينه را دنبال كن ))

/

خلاصه يك لحظه روي پام ديدم يك زنبور عسل !!!

داره روي پام راه ميره يك شلوار پلنگي پام بود ?

اشتباه گرفته بود

خلاصه ديدم داره بالا پايين ميره گفتم خدايا هيچ وقت زنبوري روي پاي من نبوده، امروز!!

يك مقدارم نان دستم بود گفتم دنبال چي ميگردي هاني جوون!

يك تيكه از نون رو پام بود ديدمش كه سعي ميكرد اون نون را برداره ولي هرگز نتونست

يك تيكه بزرگتر واسش گذاشتم بغلش ديدم اونم نميتونه برداره خب معلومه كه نميتونه!!

حسابي تووو فككر بودم

امروز روز ٦ مه سفرنامه رسيده بودم

ميدوني موضوع روز ششم چيه؟!

فايل ” همين لحظه ”

وقتي فايل را گوش ميدي استاد ميگه كه براي كسب و كارت از همون چيزي كه داري بايد شروع كني” نه اينكه بري وام بگيري بري قرض بگيري …

همون لحظه بهترين نقطه اي هست كه هستي

همون لحظه بهترين زمان براي شروع

خب من از خدا پرسيدم

اونم ميدوني كه! جواب هر سوالي و هر در خواستي ( چه خواسته چه ناخواسته ) پاسخ داده ميشه از اون جايي كه خدا عاشق منه و منم همينطور

جوابش را بلافاصله داد

لقمه ي بزرگ استعاره اش را فهميدم، من نميتونم الان اگه ٥ ميليون بدي ده ميليونش كنم چون تو مدارش نيستم يك بك گراند از اين مقدار و حتي بيشترش تو ذهنم هميشه هست ولي واقعيتش الان هيچ برنامه اي واسش ندارم

ولي الان با همون كسب و كاري كه دو ماهه شروعش كردم و تا الان يك ميليوني درآمد داشتم بدون اينكه تبليغ كنم ..

تونستم ١٧٥ هزارم كه كسب و كارم را شروع كردم به يك ميليون برسم .

همون لحظه همه ي اين حرف ها مثل يك فيلم از جلوي ذهنم رد شد.

لبخند زدم. خداروشكر كردم

و اينجوري بود كه خدا با من حرف ميزنه و من به راحتي متوجه ميشم.

بيشترش را بعدا ميگم … ☺️


7 سال پیش

الان درحال گفتگووو با خدااا بودم و ی عالمه سوال براش نوشته بودم که یهو پیام شما رسید…و باز ی عالمه نشونه ??

اون ایه ای هم ک نوشتی منو خیلی تو فکر فرو برده ..

در مورد فیلم بودن ی داستانی بگم: ۸سال پیش با پسرخاله جهان پهلوان تختی ی جایی اشنا شدم ک فک کنم اوندموفع ۸۰سالشون بود ایشون دورگه ایران و روس بودن که ۵تا گواهینامه بین المللی و تحصیلات خفنی داشتن. خلبان بین الملل، غواص بین الملل، افسر بین الملل، پزشک بین الملل و یکیشم یادم نیس

اول اینکه ایشون تو جوونیش چون بورسیه دولت بوده تو جنگ ایران عراق مجبور میشه برگرده ایران و هواپیماشو تودجنگ میزنن… ایشون میمیره و میره سردخونه. ولی دوباره زنده میشه برمیگرده

اون موق از قانون چیزی نمیدونستم…. بهم ی چیزی گفت و گفت اینو هنیشه اویزه گوشت کن: هر اتفاقی میفته، هر اتفاقییییی اونو مث ی فیلمی ببین ک از جلوی چشت رد شده و نزار چیزی ناراحتت کنهه

و چقدر ربط داشت ب این ایه و برداشتهای شما

جالب بود… خیلی فکر میطلبه


7 سال پیش

سلام سلام

آيدا جان فايل ” آرامش ٧ ” را گوش بده!!


7 سال پیش

سلام مارکوپولوی عزیز

به مطالب جالبی اشاره کردی که البته لازم است چند باره خونده بشه

فیلمی که اشاره کردی را دانلود کردم البته به زبان اصلی و هر روز دارم 5 دقیقه را نگاه میکنم چون به زبان اصلی است باید ترجمه کنم. خیلی جالبه

خیلی از مواردی که گفته بودی را میدونستم ولی کاملاً فراموش کردم

بعضی موقع در مسیری که میریم اگر به اندازه 2 سانتی متر خطا کنیم معلوم نیست به کدام بیراهه ها کشیده بشیم

ولی اگر همان مسیر را به اندازه 2 سانتی متر صحیح کنیم به بسیاری از نشانه ها می رسیم نوشته های شما خیلی از مطالب را به من یادآوری کرد آن را در تلگرامم ذخیره کردم تا هر روز بخونم

ممنونم و در پناه الله یکتا موفق باشید

6

یافتم یافتم !!
دقیقا یادمه 8 سال پیش وقتی که 15 سالم بود برادرم یگ فیلم آورد که از همون موقع که دیدمش اکثررر سکانس هاش تو ذهنمه و اتفاقا گاهی اوقات مثلا سالی یک بار اون فیلم از ذهنم رد میشد!!
واقعا جدی میگم .

دیشب این سوال را دیدم ذهن منو به فکر فرو بردی.
همون لحظه یک فیلم به ذهنم اومد وقتی که سوالت را خواندم همین الان ساعت 1:04 دقیقه صبح چهارشنبه، اون فیلم تمام نشد ولی هنوز درک نکردم چراا با خواندن سوالت اون فیلم که ایرانیم هست باید به ذهن من، هر وقت دلیلش را فهمیدم، همینجا میگم و میگم چه فیلمی بود.

اما الان داشتم در مورد فیلمی که 8 سال پیش دیدمش تحقیق کردم یک سرچ کوچولو به لطف پیشرفت تکنولوژی در عرض کمتر از یک دقیقه یافتمش.

اون فیلم Source Code 2011
جالبه !! یعنی خیلی جالبه!! وقتی رفتم همین را توی گوگل سرچ کردم حسم بهم گفت در واقع خدا منو راهنمایی به یک لینک و توی همون لینک که مربوط به نقد و بررسی این فیلم بود …
همینجور موس را آوردم پایین دقیقا ترکزم رفت روی یک نظر فقط یک نظر:
اونم این بود:

1390-02-04 00:35
من با قسمت هایی از نقد شما مشکل دارم این فیلم نه مثل inceptionهست و نهmemento بلّکه ایده اون به فیزیک کوانتوم برمیگرده که بحثی کاملا علمی و عملی هست و پیشنهاد میکنم راجع بهش بیشتر تحقیق کنید.

توجه کردی ؟×! “فیزیک کوانتوم ” تنها نظری که خواندمش و تنها لینکی که دیدمش. به همین راحتی .
داستان فیلم را برید بخوانید.

راستش را بخواید از همون کوچیکی ایمان داشتم یعنی برام باور پذیرر بود اون موقع مثل الان نمیدونستم ایمان چیه!
فیلم های تخیلی همیشه میگفتم یک روزی به واقعیت میرسند فقط باید زمان بگذره.

ممنونم از تو دوست خوبم، آیدا
داستان فیزیک کوانتوم اتم ذرات همیشهه جذابیت خاص خودش را داره. خیلییی برامم هیجان انگیزز وجالبه.
هنوز دلیل اون خوابت را نمیدونم و نسبت به نظرتی که خواندم خیلی احساس دقیقی نداشتم پس جواب دقیق من هم نیستند اما دنبال میکنم و الان مایلم که این فیلم را بعد از 8 سال دوباره ببینم ..



7

7 سال پیش

سلام دوست مهربونم

مرسی ک اینقد پی گیر هستی و نظرات ارزشمند میزاری

اون ایه ای ک نوشتم: مگر نداسنته خدا میبیند، ایمان دارم که منظورش همون دوگانگی موج- ذره در صورت مشاهده شدنه. خدا همون تمام ذرات عالمه. که میبینن .این یعنی تمام ذرات عالم شعور دارن.اکاهی دارن یعنی مارو میبینن و بعد انتخاب میکنن چه واکنشی نشون بدن. همون اتفاقات شرایط و ادمهایی ک وارد زندگیمون میشه در واقع واکنش جهان یا همون ذرات عالم به نحوه دیدن ماست همون باورها و نگرشها و عقاید و فرکانسامون.


7 سال پیش

سلام دوست عزیزم آیدا جون

من همیشه نظرات شما رو دنبال میکنم و از درکی که به قانون دارید استفاده میکنم. ممنونم ازتون.

منم مثل شما نمیتونم همینطوری بپذیرم قانون رو. بخاطر همین وقتی دوگانگی موج ذره رو خوندم و استاد هم تو دوره رویاها عنوانش کردم برام جالب شد.

منتها تو سرچهایی که کردم، دیدم قضیه اینه که بر اساس بودن یا نبودن مشاهده گر، یا موج میشن یا ذره. ( ولی نوع نگاه ، متفاوت بودن مشاهده گرها ، و همینطور بینهایت بودن نوع رفتار ذرات مطرح نشده بود. که اگه میشد باور به قانون خیلی راحتتر بود. ولیی فقط میگه اگه نگاه بشه ذره اس. اگه نشه موجه. همین.)

و از طرفی یه سری هم میگن در سطح کوانتومی، چون عمل مشاهده با شلیک نوترون انجام میشه، خودش یه خطا ممکنه ایجاد کنه.

منظور از مشاهده گر هم صفحه ردیابه و نه انسان مشاهده گر. چون در هردوحالت انسان در حال مشاهده اس.حالا فرضا از اتاقی دیگه! مشاهده انسان تاثیری نداره، ردیاب ( که خودش ممکنه خطا ایجاد کنه بخاطر شلیک نوترون) اثر داشته‌.

الان دیدم شما هم سرچهای خیلی خوبی درین زمینه داشتید. ممنون میشم اگه سایت معتبر خارجی درین زمینه ( که تاثیر “نوع” مشاهده گر “انسانی” رو روی رفتارهای”متفاوت” بررسی کرده باشه بهم معرفی کنید. سرچ کردم و چیزس درین مورد ندیدم. سایتهای فارسی رو هم که میدونید… زیاد نمیشه اعتماد کرد…

اگه واقعا همچین چیزی باشه باور به قانون خیلیییی راحته (چیزی که واقعا دوست دارم داشته باشم… باور به قانون. اونم با منطق ) چیزی که ازمایش شده باشه…

بازهم برم سرچی بکنم درین مورد…. ازتون ممنون میشم فرصت که کردید، راهنماییم کنید


7 سال پیش

سلام هدونیست عزیز. از محبتت سپاسگزارم

اول ی چیزی. من قانونو همینجوری پذیرفتماااا اصلا شکی بهش ندارم.??

و اتفاقا دارم دنیای علم رو منطبق بر قانون میکنم. و تواین سوال هدفم زیر سوال بردن قانون نبوده!!!. اتفاقا دارم به بعضی محافل علمی خرده میگیرم ک تعصباتشون و باورناپذیریشون نمیزاره واقعیتهارو ببینن. واقعیتایی ک ی بخش دیگه ای از علم داره بهش میرسه.

متفاوت بودن مشاهده گر یا بینهایت بودن رفتار ذزات، تو نظریه دوگانگی موج ذره نیس. تو نظریه جهانهای موازی و نظریه ریسمان هست. این ۲تارو سرچ بزنید.

دررمورد سایتای فارسی هم اینجوری نیس ک بد باشن. الانی سری سایتای خوبیم اومده ک وافعا محتواهای علمی و عالی تودهمین زمینه تولید میکنن

ولی ی نتیجه ی جالبی گرفتم

حتی وقتی میری دنبال قانون ، اون باور و اون فرکانسی که باهاش شروع میکنی حتی تو نتایجم تاثیر داره.

ی عالمه نظرات بچه هارو میبینم که میان دارن از اثبات قانون تو دنیا مینویسن و شاهد و مدرک پیدا میکنن. عجیبه شما پیداذنکردین. اوایل دوره کشف قوانین استاد کامنت یکی از بچه های دوره که دانشجوی دانشگاه شریف بود و قبلا تودازمایشهاش دیده بود که اب به ارتعاشات متفاوت واکنش متفاوتی میده و داشته ب نتایج جدیدی میرسیده که میاد یهو تو دوره و میبینه اره واقعا راسته

کتاب جهان هولوگرافیک رو ب شدت بهتون توصیه میکنم بخونید. این کتاب انچنان ایمانی ایجاد میکنه جای هیچ سوالی نمیمونه. تو بحث پزشکی کتاب کوانتوم کی رو بخونید. قطعا متحیر میشید و الان ی جوابی اون برای دوستم الهام گذاشتم که اینجا هم کپی پیست میکنم:

در مورد پزشکی درسته

الان درمان بیماریها تو دنیا داره به سمت بحث ارتعاش میره. تو تحقیقاتی که دارم میکنم دارم میبینم که واقعا علم داره پیشرفت میکنه. من خودم تمام بیماریهایی ک چندسال زندگی منو فلج کرده بود و حتی تا پای مرگ رفتهذبودم رو با همین ارتعاش درمان کردم…. انقدرساده بود که باورم نمیشد. ولی الان دارم میبینم دنیای پزشکی ب این سمت پیش میره.

برای اون دوستانی ک هنوز باور نمیکنید ی چیزی میگم که اگر بفهمیدش دیگه جای هیچ شک و شبهه ای نمیممونه. همه میدونیم وقتی تشنه میشیم به مخض خوردن اب تشنگیمون رفع میشه. سوال اینجاس: این اب که هنوز تو معده ماست و جذب بدن نشده. چطوری پس عطش از بین میره؟؟ غیرازینکه بدن ارتعاش اب رو فورا جذب میکنه و تشنگیش ازبین میره؟ یا در مورد گشنگیم همینه. وقتی غذا میخوریم همون لحظه اول کم کم گشنگیمون از بین میره. درحالیکه غذا فقط وارد معدمون شده و هضم نشده! اینا پرسشهای دنیای پزشکیه که فقط جهان هواوگرافیک و دنیای ارتعاشات میتونه جوابشو بده.


7 سال پیش

آیدای عزیز ممنونم از پاسخت

حتما در اون دو مورد سرچ بیشتری میکنم.

در مورد تشنگی که خیلی ساده اس‌‌‌‌..‌ کاهش دمای دهان توسط آب، به مغز مخابره میشه‌. و کاملا هم معلومه چرا آب خنک اینقدر موثرتره تو کاهش آنی تشنگی…

موضوع اینه به من دوست ندارم هرچی میبینم و میشنوم فوری بگم مربوطه به قانون. خیلی از کتابها و …. مثل همین جهان هولوگرافیک، اولش که ادم میخونه خیلی گیرا و متقاعد کننده اس. ولی وقتی دنبال پروف صحبتهای مطرح شده میری، میبینی اومدن و یه حقیقت علمی رو ازش نتیجه گیریهایی کردن که هیچ ربطی نداشته بهش…. نقدهای این کتابو حتما بخونید…

و صدالبته همونطور که گفتید یه سری تعصبات هم هست. صد البته. که نمیذاره یه سری نتایج ازمایشات جدید و… بیاد بیرون.

کلا من یکم اینوریم یکم اونوری:-))))

باید جور دیگه قانون رو بپذیرم ، مثل شما. وگرنه همینطوری این وسط میمونم. چون قانون اینه که ” باور کنید تا ببینید” نه ببینید تا باوررکنید…. و این در مورد خود قانون هم صدق میکنه.

بازهم خیلی ممنونم از پاسختون. امیدوارم هدایت بشم و روزی بیام از باور قوی و بالطبع نتایج فوق العاده ام بگم.


7 سال پیش

هدونیست عزیز ب همین ی جمله ای ک خودتون نوشتید فکر کنید: یعنی چی کاهش دمای دهان ب مغز مخابره میشه؟؟؟؟؟؟ مگر افزایش دمای دهان باعث تشنگی شده بود؟ یا مغز تشنه میشه که بگی پیام فلان رو دریاف کرده و تشنگیش برطرف شده؟؟

تشنگی یعنی خون بدن ب مایع نیاز داره. ما وقتی تشنه میشیم ینی بدن برای سوخت و سازش ب مایع نیاز داره. این چ ربطی اخه به کاهش دمای دهان داره!! وذقاعدتااا تشنگی وقتی باید از بین بره که این مایع وابی ک وارد معدشده کاملا توسط سلولها جذب شه.. شما با این استدلالها دارین نظم مستتر و جهان پنهان رودک جهان ارتعاشات هست زیر سوال میبرید؟؟

من قبل دیدن این پیام روی اون یکی پاسخی که روی این سوال گذاشتین ی چیزایی نوشتم بدون اینکه به شما منظوری داشته باشم. ولی انگااار واس خودتون بوده خخخخ


7 سال پیش

افرین به نکته خیلی خوبی اشاره کردین. احساس تشنگی برطرف میشه. و سوال دقیقا همینجاست. این احساس چطوری برطرف میشه؟ صرفا توسط ی پیام؟ باشه اصلا اینم قبول توسط پیام، احساس تشنگی برطرف میشه. ولی خدمتتون باید عرض کنم که :

ی سری آزمایشات انجام شده به این صورت که اومدن رو چند نفر اینکارو کردن: با ی چیزی ب پای اونا ی ضربه کوچولو زدن. اما با ثبت سیگنالهای مغزیشون دیدن قبل ازینکه پیام عصبی به مغزشون ارسال بشه، مغزشون سیگنال مربوط به اون پیام رو نشون داده. منظورم از "قبل" چند ثانیه قبل از دریافت پیام  نیس. منظوراینه در کسری از صدم ثانیه قبل ازنیکه پیام عصبی به مغز برسه، سیگنالش توی مغز دیده شده. یعنی مغز قبل از اینکه پیام عصبی مربوط به اون ضربه رو دریافت کنه قبلش از ی طریق دیگه ای دریافت کرده و سیگنالشو ارسال کرده. ی سری دستگاهههای خاصیم داره که الان اسمش دقیقا یادم نیس. غیر ازینکه مغز ارتعاش دریافت کرده چیز دیگه ای اثبات کننده این موضوع هست؟ لابد الان مینویسید اون ضربست این تشنگیه، و نوع پیامهای عصبی فرق داره !!!! ….

لطفا همه پژوهشا و مطالعات رو بخونید. و سعی کنید همه جانبه به موضوعات نگاه کنید.

قلبم درد میگیره وقتی میبینم ادما عمیق نیستن و تو سطح موندن… کاش حداقل شماهایی که اینهمه پی گیر هستین، همه چیووووو بخونید. واقعا وقت بزارید این موضوعات رو دربیارید و بهش فکر کنید.

موفق باشید.

اینارو فقط برای بعدیا نوشتم .

 

هدونیست عزیز اینارو نوشتم و لپ تاپمو بستم دراز کشیدم. داشتم به این موضوع فکر میکردم که چرا بعضی ادما قانون رو قبول نمیکنن ولی بعضی راحت قبول میکنن… دیروز ی مورد مشابه شما برام پیش اومد. یکی از دوستانم که پشتیبانه ۲تا ازین اساتید روان شناس خیلی معروفه تو کشور (که صد البته عمدتا دارن چرت و پرت میگن ) بعداز مدتها بهم پیام داد(البته شب قبلش خودم بهش فکر کرده بودم و میخاستم بهش پیام بدم ی چیزی بگم ک گفتم ولش کن نمیخام رابطه ای باشه. چون اصلا تو فاز دیگه ایه) . و دیروز پیام داد ی چیزی بهم گفت. منم اولش هیچی نگفتم. هی ادامه داد ادامه داد و میخاست بزرو بکنه تو مغز من، تا اینکه گفتم ببین با این مخالفم نظرم اینه. اقا دیگه یهو قاطی کرد و ب شدتم ازین ادماییه که : من بلدم من بلدم من بلدم… فکرمیکنه دانای کله. هی بهش میگفتم ببین قانون اونچیزی نیس ک تو فکر میکنی میخای بهت توضیح بدم؟ هی میگفت ن من میدونم من میدونم. منم گفتم اوکی و هیچ توضیحی ندادم. چون میدونستم اصن نمی تونه ببینه که چی نوشتم!! خلاصه اخرش قاطی کرد گفت شماهایی که قانون رو میدونید چرا اینطوری هستین ک ب بقیه کمک نمیکنید؟.خودش با خوشد درگیر بود. هم توقع کمک داشت هم اینکه کسرشانش بود که بگه بهم بگو. بخداا همه اینا از باور بی لیاقتی و عدم ارزشمندی میاد. ادمی ک خودشو ارزشمند بدونه نه منم منم میکنه و میره دنبال میکنه چیزاییو که واقعا به زندگیش کمک کنه و نتیجه بگیره. گفتم اتفاقا چون قانون رو میدونیم کاری ب کار کسی نداریم. قانون میگه تو نمیتونی مدار کسیو عوض کنی. هرادمی خودش باید بخاد. خب میدونست که چن ساله داره با اون اساتید کار میکنه و هنوز نتیجه خاصی نگرفته ازینور هم نتایج منو میدید ازونورم قلدرم اولدرم بودش و خلاصه ب جهنمی تو ذهنش واس خودش درست کرده.

و امروز ماجرای شما پیش اومد. البته هم پریشب هم دیشب تو خواب دیدم که خیلی ناراحت شدم و نمیدونستم برای چی ناراحتم. البته تو خواب دیشبم بعدش احساسم خوب شد و تو خواب میگفتم افرین اینجوری احساستو خوب کن.

خلاصه الان داشتم فکر میکردم به این مسائل: شاید مسیری که من تو زندگی ازش گذشتم منو به این ایمان و درک از قانون رسونده. شاید اگر من ب مدت ۵سال انواع اقسام بیماریها و خونریزیها و جراحیارو نداشتم که حتی دکترای طراز اول ایران نتونسته بودن درمانش کنن، الان تو این نقطه وای نستاده بودم. شاید اگر ب مدت چند سال ب جز برنج و سیب زمینی و نون هیچ چیز دیگه ای نخورده بودم و غذا خوردن برام حسرت شده بود الان به این ایمان نمیرسیدم که سلامتی فقط ارتعاشه. شاید اگر به مدت چند سال هر هفته بیمارستان و زیر سرم نبودم الان اصلا با قانون اشنا نشده بودم. اره شاید اگر چندسال تمام زندگی من تو این ارزو خلاصه نشده بود که بتونم سرپااااا فقططط وااایسم تو این نقطه نبودم. شاید اگر بیرون رفتن و تو پارک نشستن جز حسرتای زندگی من نبود ، ب این نقطه نمیرسیدم که همه چی ارتعاشه. ارتعاشی که به محش اینکه اراده کردم جز ادمای سالم روی کره زمین شدم! هنوزم گاهی باور نکردنیه.کسی فکرشو نمیکرد من سالم بشم…

شاید اگر ی عالمه مدرک و تحصیلات بالا از دانشگاههای مختلف نگرفته بودم و هیچ کدوم برام کارودرامد نشده بود، ب این ایمان نمیرسیدم که کارو درامد و ثورت فقط ارتعاشه. شاید اگر ۱۰سال تو خابگاههای دانشجویی زندگی نمیکردم(اونم با چه وضعی) و همیشه دنبال جور کردن ی سرپناه واس خودم نبودم که هیچ وقتم جور نمیشد، الان تو این نقطه نبودم. ولی ب محض اشنایی با قانون مثل پرنسس اومدم تو خونه رویاهااااااام اینهمه ب قانون ایمان نیاورده بودم… بگذریم از بقیه زندگی که قبلا داشتم

اره شاید این مسیری که من ازش گذشتم، اونهمه بیماری، اونهمه دست و پازدن و تلاش کردن، اونهمه تضاد رو تجربه نکرده بودم به این نمیرسیدم که حتما چیز دیگه ای تو دنیا هست و من ازش خبر ندارم و ب سمت قانون هدایت نمیشدم.

اره با خودم داشتم فکر میکردم شاید انقدر که زندگی منو زمین زد، و تمام اون روزهایی ک با مرگ بغل تو بغل بودم، منو ب خودم آورد. شاید هنوز خیلیا اونقدر زمین نخوردن.

این درک و اگاهی ها و کامنتایی ک از من تو سایت میاد همه ریشه در تجربیاتم داشته که تقریبا من هر بدبختی ممکنیو تو زندگیم تجربه کرده بودم. واس هیمن میتونم خیلی خوب تا عمق موضوعات رو ببینم. واس همین میتونم هر موضوعیو تا چند صد متر اینور اونورتر بررسی کنم. واس همین خیلی خوب فکر کنم. خیلی خوب تحلیل کنم. خیلی خوب صحبت کنم.

اره شاید اگر تو هم ازین مسیری ک من رد شدم، رد شده بودی ، ایمانت از منم بیشتر بود الان!

اره شاید من اگر اینهمه تضاد تو زندگیم نداشتم الان تو این نقطه وای نستاده بودم.

و تصمیم گرفتم دیگه هیچ وقت ازین موضوعات نرنجم و بحثیم نکنم. چون اون ادما هوز اونقدی درد ندارن که ب خودشون بیان. هنوز اونقدی زندگی زمینشون نزده که بخوان تغییر کنن و تغییر بدن.

هر استدلالی بیاری، میتونم برات ی استدلال بالاتر بیارم. با همون علمی که انقد برات مقدسه! ولی دوست ندارم دیگه. چون بیشتر ادامه دادنش منو فقط از هماهنگی با خودم خارج میکنه.

همه اینارو نوشتم فقط برای بعدیا. برای کسایی که ازین به بعد روزگارشون ازین مسیر عبور میکنه. نوشتم که ببین اون استدلالهایی که میاری چقدر بی پایه و سطحیه. ولی دیگه نمیخام ادامه بدم. اتتخاب با خودشونه. زندگی هر کس به خودش مربوطه.

ایشالا همیشه موفق و خوشبخت باشی. تو هر مسیری که هستی.


5 سال پیش

عزیزم چقدرررر تحسینتون میکنم در نهایت صلح با خودت و بقیه هستی دوست قدرتمندم. خدایاسپاس برای تضاد های زندیگمون ک قویترمون میکنن و آنچه مرا نکشد قوی ترم خواهد ساخت.ممنون برای جواب های فوق العاده عالی دقیق زیبا و کارآمد و این حوصله ای ک داشتین و نوشتین

و چقد دلم قرص تر شد از سرانجام نیک درمدار بودن و‌موندن و خواستن ک‌از تضاد ها خواسته هامودر بیارم و چ‌حس زیبا و دلنشینی داره این توکل ب خود و خدای مهربان این رب این خالق جهاااان هستی ک نگاهشم نگاه ماست. وقدر عزیزکرده مارو‌دونسته چقدررررررر بالابرده مارو چ‌ کهکهشان ها درونمون گذاشته ک فقط تو حس خوب داشته باش و توجه کن ب اونچه ک‌ میخوای تا جهان هستی درونت غوغا کنه این نظام هستی رو … تا ب معمای واقعی کلمه اقول کن فیکون باشیم. خداوندا سپاس ک امشبی ک کلی فیلم هاااا درمورد نجوم و کهکشان ها از یوتیوپ و اینستا و .. دیدم هدایت شدم ب رفتار ذره و باز هم خودم خودم خودم

ک‌ تمام کاینات باهم دارن بهم میگم اکرم

از خود بطلب هرآنچه خواهی ک ‌توووویی

خدایاشکرت

دوست نازنینم سپاس

پروردگارم سپاس..

درهر فلکی مردمکی میبینم

هرمردمکش را فلکی میبینم

6

آیه 121 و 122 سوره هود دقیقا موید این نظر شماست.
آنجا که خداوند می فرماید وَقُلْ لِلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَکَانَتِکُمْ إِنَّا عَامِلُونَ و بعد می فرماید وَانْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ یعنی عمل و عکس العمل .. یعنی همین که شما فرمودید هم از سمت ما و هم از سمت خداوند … و چه زیبا فرمود وانتظروا … یعنی منتظر عواقب عملتون باشید


6

سلام دوست خوبم
چیزی که من از نوشته شما متوجه شدم اینه که شما خودتو از خداوند جدا می بینی ، یکی خودت مشاهده گری ؛ یکی خداوند
در اصل از بعد روح ما از خداوندیم و هیچ جدایی برای ما نیست و اگر جسم ما حرکت می کنه بخاطر روحی هست که از خداوند بهش داده شده و بعد از مرگمون این جسم دوباره به انرژی دیگه ای تبدیل میشه
روح جهان های متفاوت براش معنایی نداره ؛ زمان و مکان براش معنا نداره . الان ما با ذهن ، دست و پای روح رو بستیم و تا چیزی برامون ، از طریق ذهن ، باور پذیر نشه ؛ قابل دست یابی از طریق این جسم نیست .
ممنون که از خوابت و سوره علق گفتی
موفق باشی



2

7 سال پیش

سلام دوست عزیزم

نه منظورم دقیقا برعکس بود

داشتم ایه رو با فیزیک کوانتوم تایید میکردم. منظورم این بود چون منو خدا یکی هستیم و خدا میگه مگر ندانسته خدا میبیند، پس منو خدا هم که یکی هستیم در واقع هردومون مشاهده گریم و ذره ب ما هم واکنش نشون میده. در اصل منظور خدا ازینکه مگر نداسنته خدا میبیند اینه که ذره داره ب ما واکنش نشون میده. چون ماهم قمستی از خدا هستیم.


7 سال پیش

سلام

بنظر من هم روح ما جدا از روح خداوند نیست

ما همواره در حال الهام و صحبت با خداوند هستیم

ولی خداوند شیطان را قرار داد اوهم در حال صحبت است که ان را وسوسه مینامند

خدا به انسان قدرت اختیار و انتخاب داد ذهن داد و ….

که بتواند بین شیطان و رحمان انتخابگر باشد

بقول آیدا

مشاهده گر باشد

حالا اگر مشاهده ما همسو و همجهت و در واقع تطبیق کامل با مشاهده خداوند کند

اونوقت به هماهنگی کامل با خدای درونمون رسیده ایم

که رسیدن به این درجه سیر تکاملی دارد

تزکیه نفس . نامی است که در قران به این سیر اطلاق شده است

درواقع تزکیه نفس بخش ابتدایی سیر الی الله است

اگر مشاهده ما به ذرات جهان . مطابق با مشاهده خداوند به ذرات جهان باشد

ما با خدا یکی شده ایم

و بین ما و خدا فاصله ای نیست از نظر قرب و منزلت

و در بهشت هم در نزدیکترین جایگاه به خداوند هستیم

البته که نائل شدن به این درجه نیازمند جهاد با نفس است

جهاد اکبر

موفق و پیروز باشید و در آغوش خدا

5

سلام دوست عزیزم آیدا نجفی
من بهتون پیشنهاد میکنم برای اینکه درکتون کلا در مورد پیدایش جهان بیشتر بشه در مورد پیدایش خودمون منظورم روند تولید مثل انسان مطالعه و سرچ کنید. واقعا شگفتی دنیای درون انسان کمتر از دنیای بیرون نیست.
یعنی آیه 2 سوره العلق: خلق الانسان من علق * آدمی را از خونی بسته شده آفرید.
من توی چند تا ویدیوی علمی دیدم چطور یک انسان از یک سلولی به وجود اومده که قبلا اصلا وجود نداشته و بعد از ترکیب دوسلول مادر و پدر یک سلول تخم شکل گرفته و همون یه دونه سلول به اون کوچیکی پتانسیل تبدیل شدن به یک انسان رو داشته.
امیدوارم پیشنهادم مفید باشه و به کشف و شهودای جدیدی برسی…



1

7 سال پیش

سپاسگزارم دوست عزیزم

ممنونم از لطفت :)

5

سلام آیدا جان
ازت سپاسگزارم که شروع کننده مبحث جالبی بودی که خداوند منو بهش هدایت کرد تا بار دیگه قطعات یک پازل رو در ذهنم تکمیل کنه
و من بار دیگه بعد از مدتها که اونو رها کرده بودم به اهمیت بالای اون پی ببرم اینبار از طریقی شگفت انگیز
بحث تزکیه نفس
که در اینجا چند تا مطلب دربارش گذاشتم
امیدوارم موفق باشی در مسیر تکامل الی الله
راستی علت این مطلب که نوشتی و گفتی ناخودآگاه به ذهنم اومد هم همون بیان تزکیه نفس بود
دو سه تا مطلب اینجا ، پازل ذهنی منو کامل کرد = تزکیه نفس
مطلب زیر که مال شماست
⬇️
اما ی چیزی الان ناخوداگاه ب ذهنم رسید که حس کردم باید بگم
چند سال پیش من ی ادمیو میشناختم که ازینایی بود که تو عرفان و اینا سیر میکرد. به گفته خودش چندبار رفته بود عالم بالا و میگفت حتی ی بار تو ۱۵سالگی مرده و زنده شده ولی هیچکی نفهمیده جزخودش!
میگفت از بچگی عاشق این چیزا بود و پیش استادای مختلفی اموزش میدید
نمیدونم حالا طبق قانون جذب چون ایشون با این چیزا درگیر بوده، واس همین این چیزارو تجربه کرده یا چی
ولی میگفت عالمهای بالارو داریم. همونی ک تو قران گفته.
یعنی انگار ۷تا مرحله. میگفت فردوس اخریشه دقیق یادم نیس. و میگفت انگار ادما میان تو این دنیا تا ی صفاتیو کسب کنن

چیزای دیگه ایم تعریف میکرد که نوشتنم نمیاد خخخخخ


5

سلام دوست عزیزم
ممنون بابت اشتراک آگاهی هاتون

من موافق جهان های موازی هستم چون در سوره حمد آمده?

الحمد الله رب العالمین

یعنی حمد سپاس خدایی که صاحب و مالک جهانیان است

و نگفته عالم گفته عالمین یعنی جهانیان

و اینکه من جایی خوندم که دنیای ما پایینترین سطح هست و بقیه ابعاد بالاتر هستند و نمیدونم درست گفته بود یا نه

اما من ناخودآگاه فکر میکنم از ما پایین ترین باشد و بقیه در سطح بالاتری هستند اما در عین حال مطمعن هم هستم که ما خودمان خالق زندگیمان هستیم

یعنی به نظر شما نمیشه هم خالق زندگی خودمان باشیم هم سطح بقیه جهان ها از ما بالاتر باشد؟

و به نظر شما و طبق مطالعاتی که داشتید جور در نمیاد که ما در چند جهان باشیم و در همه جهان ها خالق زندگی خودمون باشیم؟ ?

ی موضوعی هم هست که برای من حل نشده و کلا خیلی وقت بود فراموشش کرده بود و موقع پاسخ به سوال شما باز یادم اومد
و اون موضوع 7 آسمان هست که هرکس طبق دیدگاه خودش نظرش را میگه اما هنوز من قانع نشدم عده میگن منظور لایه های جو هست اما پس منظور از آسمان نزدیک به شما را به ستارگان زینت دادیم در آیه 6 و 7 سوره صافات چیه؟ ?

در سوره ی صافات آیات 6 و 7 اومده

همانا ما آسمان نزدیک را به زینت و زیور اختران آراستیم و آن را از هر شیطان خبیثی حفظ نمودیم

اگه امکانش هست بگید از اینکه گفته

آسمان “نزدیک شما” را با ستارگان زینت دادیم

شما چه نتیجه ای میگیرید؟

یعنی آسمان دور تر از ما ستاره ندارد؟?

و ممکنه بحث 7 آسمان ارتباطی با جهان های موازی داشته باشد ؟

ممکنه جهان ها بی نهایت نباشد و فقط 7 تا باشند ؟ یا امکان ندارد؟



6

7 سال پیش

اتفاقا وقتی اول نظرت را داشتم میخواندم رضا جان

“اما من ناخودآگاه فکر میکنم از ما پایین ترین باشد و بقیه در سطح بالاتری هستند اما در عین حال مطمعن هم هستم که ما خودمان خالق زندگیمان هستیم” ..

یاد ددو شب پیش بود شب گذشته بود! توی ريالران رسیدم به سوره صافات و دقیقا هم روی 6 رفتم سراغ تفسیرش، و متوجه شدم که آسمان اول که با چشم قابل دیدن هست : “الکواکب ”

و وقتی آسمان اول این باشه پس آسمان های دوم و سوم بایستی بالاتر باشه!!

البته میدانیم که در فضا بالا و پايین وجود ندارد؛ مگر اینکه ما نسبتی را در نظر بگیریم و یا مرکزیتی را قرارداد کنیم. پیش از بیان مسئله، به نکاتی دربارۀ هفت آسمان از متن قرآن اشاره میکنیم.

بیا این نظر را با هم بخوانیم و در موردش بیشتر تحقیق کنیم : و همینجا در موردش بگیم.

منظور از هفت آسمان، هفت چیزی است که در بالای سر ما قرار دارد.

دربارۀ هفت آسمان، نظرات گوناگونی بیان شده است. هنگامی که این نظرات را به آیات قرآن کریم بازگردانیم، هیچ کدام نمیتواند با همۀ آیات منطبق باشد؛ جز یک نظر که امکان هماهنگی آن با آیات قرآن وجود دارد. در اینجا تنها به این نظریه اشاره میکنیم

میدانیم که در فضا بالا و پايین وجود ندارد؛ مگر اینکه ما نسبتی را در نظر بگیریم و یا مرکز یتی را قرارداد کنیم. پیش از بیان مسئله، به نکاتی دربارۀ هفت آسمان از متن قرآن اشاره میکنیم.

قرآن کریم میفرماید:

قُلْ أَ إِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذي خَلَقَ الْأَرْضَ في‏ يَوْمَيْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِکَ رَبُّ الْعالَمينَ9وَ جَعَلَ فيها رَواسِيَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَکَ فيها وَ قَدَّرَ فيها أَقْواتَها في‏ أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلينَ10ثُمَّ اسْتَوي‏ إِلَي السَّماءِ

وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعينَ11فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ في‏ يَوْمَيْنِ وَ أَوْحي‏ في‏ کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ حِفْظاً ذلِکَ تَقْديرُ الْعَزيزِ الْعَليمِ12(فصلت/12-9)

بگو: آیا به آن خدايی کافر میشوید که کرۀ خاک را ظرف دو روز آفرید؟ آیا برای او همتا میتراشید، همان که پروردگار عالمیان است؟ و در این ـ کرۀ خاکی ـ کوههای پا برجا از بالای آن قرار داد و در این ـ کره ـ برکت و آبادانی نهاد و خوراکیهای آن را در همان مقدر فرمود، ظرف چهار روز تمام؛ پاسخی یکسان برای همگان. سپس به سوی آسمان استوا یافت و آسمان تودهای بود از دود و گاز. خداوند به آن دود و به زمین گفت: »با من بیايید خواه و ناخواه«.

گفتند: »میآيیم خواهان«. پس خداوند آن دودها را به هفت آسمان بیاراست، در دو روز، و وظیفۀ هر آسمانی را به آن وحی کرد و پیام داد؛ و آسمان نزدیکتر را با چراغهای شبتاب زینت بخشیدیم و در حفاظت قرار دادیم .این است تقدیر خدای عزتمند دانا

در این آیات نکات زیر درخور توجه است:

-طولانی تر بودن آماده سازی زمین

خدای رحمان، زمین را در دو روز یا دو برهه آفرید و در دو روز هم پرداخت نمود و آن را آبادان کرد تا برای زندگی بشر فراهم شود. بنابراین، پرداختن به زمین در مجموع چهار روز طول کشید که با دو روزی که آسمان در آن آفریده شد، شش روز میشود که در آیات 39 سورۀ ق و 6 سورۀ هود بر این شش روز تصریح شده است.

بنابراین، خلقت زمین و ساختار آن در مجموع بیش از هفت آسمان زمان برده است. پس زمین و آسمان باید اموری مشابه و با یکدیگر قابل مقایسه باشند.

نکته: يوم به معنای برهه ای از زمان است و روز زمینی ما ) 24 ساعت( مصداقی از آن است؛ همچنانکه ساعات به معنای برهه ای کوتاه از زمان است و نه شصت دقیقۀ ما.

ـ مقدم بودن زمین در آفرینش

در آیات باال به روشنی بیان شده است که خداوند پس از آفرینش زمین و آمادهسازی آن، به آسمان پرداخته است. با این حساب زمین پیش از هفت آسمان بنا شده است و آسمانهای هفتگانه عمری کمتر از زمین دارند. از این مطلب میتوان دریافت که منظور قرآن کریم از هفت آسمان، همۀ کائنات نیست و ستارههای درخشانی که ما در شب میبینیم، نمیتواند از مجموعۀ هفت آسمان باشد؛ زیرا اینها هر کدام خورشیدی کهن هستند که عمر بسیاری از آنها از زمین و منظومۀ ما بسیار بیشتر است.

ـ همزمانی حرکت

زمین و تودۀ گاز با هم به حرکت درآمده اند، پس حرکت آن تودۀ گاز، باید در مداری مانند مدار زمین شکل گرفته باشد.

ـ تبدیل به هفت پیکره

آن تودۀ گاز در زمان حرکت به هفت پیکره تبدیل شده و این تبدیل دو روز طول کشیده است.

حال با توجه به آنچه گذشت، فرضیۀ زیر را یادآور میشویم. شایان ذکر است که تنها این فرضیه میتواند با آیات قرآن منطبق باشد. اگر خورشید را مرکزمنظومه بدانیم، کراتی در مدارهای بزرگ و کوچک بر گرد آن در گردشند و هر مداری در فلکی فرضی قرار دارد. بدین ترتیب هرچه از خورشید دورتر شویم مدارها

بزرگتر میشود و همچنین فلکها به گونه ای شبیه حلقه های پیاز باالی یکدیگر قرار میگیرند.

زمین سومین کره و مدار آن، سومین مدار است و فلک آن بر فراز فلک عطارد و زهره قرار دارد. اما مریخ بالاتر از زمین است و فلک و مدار آن بر فلک ومدار زمین احاطه دارد؛ از این رو مریخ نخستین آسمان زمین است. آسمان دوم زمین در هم ریخته و به صورت خرده سیارات موجود است و سومین آسمان زمین مشتری است و آسمانهای بعدی آن عبارتاند از: زحل، اورانوس، نپتون و پلوتون.

جالب است که در قرآن کریم سه تعبیر زیر ملاحظه می شود که یک تعبیر به خود کُرات مربوط میشود و تعبیر دیگر به مدارها و تعبیر سوم به فلک آنها

وَبنَیْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعاً شِدَادً ا(نباء/12)

بر فراز شما هفت شیء محکم و سخت آفریدیم.

وَلقد خَلَقْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا کُ نَا عَنِ اْلخَلْقِ غَافِلِینَ(مؤمنون/17)

ما بر فراز شما هفت راه و مدار را آفریدیم و از خلق بیخبر نیستیم.

ا لذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاواتٍ طِباقاً …(ملک/3)

آن خدايی که هفت آسمان را طبقه طبقه آفرید.

روشن است که تعبیر«ِشدادا» میتواند به خود کرات بازگردد و «طرائق» به مدارهای آنها و «طباقا» به فلکهای آنها.

با دقت در نظرات گوناگون میتوان دریافت که تنها این نظر میتواند با مجموعۀ آیات مربوط منطبق باشد. آیۀ زیر نیز قرینه ای دیگر در تأيید این نظراست:

أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذينَ کَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ کانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ أَ فَلا يُؤْمِنُونَ (انبیاء/30)

آیا رأی کافران بر این نیست که آسمانها و زمین چسبیده بودند و ما آنها را شکافتیم و جدا کردیم و همۀ موجودات زنده را از آب قرار

دادیم، آیا باز هم ایمان نمیآورند.


7 سال پیش

دوستان خوبم اقای محمدی و مارگوپولوی عزیز سلام، مرسی که نظر گذاشتین.

نکته عالمین خیلی جالب بود تاحالا بهش دقت نکرده بودم.

راستش من نمیدونم چی هست چی نیست خخخخ

سوال من دقیقا اینو بودش: دانشمندان میگن ذره تمام حالتهاشو در هر یک از جهاها ب نمایش میزاره. یعنی اگر اینجا اتفاق خوبیه میفته سایر اتفاقات خوب ممکن یا اتفاقات بد ممکن داره تو جهانهای دیگه اتفاق میفته. یعنی وقتی اینجا ی حالت رو انتخاب کرد ذره بقیه حالتهاش ب جهامهای دیگه منتقل میشه. اگر من خالق همه جهانهام با علم براینکه تو اون یکی جهانها هم میدونم باید خوب بسازمشون پس اون حالتهای بد ذره یا همون اتفاقات بد چی میشه؟؟

سوال من این بودش. من میگم دانشمندان نمیتونن تصور کنن و باور کنند که ذرات جهان شعور داره، و داره ب فرکانسهای ما واکنش نشون میده، براشون سواله ذره چطوری انتخاب میکنه این حالت رو به نمایش بگذاره؟(همون

اتفاقات زندگی) واس همین نظریه جهانهای موازی رو مطرح کردن ک بگن همه حالتهای ذره یعنی تمام اتفاقات ممکن برای ما داره تو جهانهای دیگه اتفاق میفته.

اما ی چیزی الان ناخوداگاه ب ذهنم رسید که حس کردم باید بگم

چند سال پیش من ی ادمیو میشناختم که ازینایی بود که تو عرفان و اینا سیر میکرد. به گفته خودش چندبار رفته بود عالم بالا و میگفت حتی ی بار تو 15سالگی مرده و زنده شده ولی هیچکی نفهمیده جزخودش!

میگفت از بچگی عاشق این چیزا بود و پیش استادای مختلفی اموزش میدید

نمیدونم حالا طبق قانون جذب چون ایشون با این چیزا درگیر بوده، واس همین این چیزارو تجربه کرده یا چی

ولی میگفت عالمهای بالارو داریم. همونی ک تو قران گفته.

یعنی انگار 7تا مرحله. میگفت فردوس اخریشه دقیق یادم نیس. و میگفت انگار ادما میان تو این دنیا تا ی صفاتیو کسب کنن

چیزای دیگه ایم تعریف میکرد که نوشتنم نمیاد خخخخخ


7 سال پیش

من دقیقا نمیدونم و دقیق یادم نیست ولی جایی در ترجمه و افرادی درباه آیه دوم حمد گفته بودن که ترجمه رب العالمین به معنای فرمانروای اهل جهان هست که میشه جهانیان یعنی منظور از جهانیان یعنی چیزهای که در جهان هست …


7 سال پیش

بی نظیر بود قلبم به تپشافتاد از این تعبیر زیبا وای که چقدر زیباست که خدا همون علم و همه چیز کاملا اصولی و شگفت انگیز خدایا شکرت برای این تعبیر زیبا


7 سال پیش

فوق العاده است ،  هفت آسمان

و اینها مانند یک پازل در درونم کامل شد

خدایا شکرت که هر روز ما رو به سمت تکامل بیشتر هدایت میکنی

ردشدن اعمال از هفت اسمان

و هشت در بهشت

هشت طبقه بهشت

و لزوم تزکیه نفس برای رسیدن به بالاترین درجه بهشت

سوره شمس

وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا

و قسم به نفس ناطقه انسان و آن که او را نیکو به حد کمال بیافرید.

فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا

و به او شر و خیر او را الهام کرد.

قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا

(قسم به این آیات الهی) که هر کس نفس ناطقه خود را از گناه و بدکاری پاک و منزه سازد به یقین (در دو عالم) رستگار خواهد بود.

وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا

و هر که او را (به کفر و گناه) پلید گرداند البته (در دو جهان) زیانکار خواهد گشت.

در جای جای قرآن سخن از تزکیه نفس آمده است

افرادی که در دنیا تزکیه نفس کنند قطعا درجه بالاتری دارند

و اما کسانی که عقیده صحیح در دنیا داشته اند ولی تزکیه نفس نکرده اند با شرایطی اجازه میابند در قیامت تزکیه نفس کنند اما شرایط آنجا با تاریکی و اوصاف سخت قیامت . گرما . تشنگی . نبود استاد

بسیار سخت است

روزی که مقدار ان پنجاه هزار سال است

پس باید در دنیا بفکر تزکیه نفس باشیم

و فرصت اندک را از دست ندهیم

آیات زیر را ملاحضه کنید عزیزان???

۱۲۹ سوره بقره ?

رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ

آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ

وَیُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

پروردگارا، در میان آنان رسولی از خودشان برانگیز که بر آنان تلاوت آیات تو کند و آنان را علم کتاب و حکمت بیاموزد و نفسشان را (از هر زشتی) پاک و منزه سازد، که تو بر هر کار که خواهی قدرت و علم کامل داری.

۱۵۱ سوره بقره ?

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَیُعَلِّمُکُمْ

مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ

چنانکه در میان شما رسولی از خودتان فرستادیم که آیات ما را برای شما تلاوت می‌کند و نفوس شما را پاک و منزّه می‌گرداند و به شما تعلیم کتاب و حکمت می‌دهد و آنچه را نمی‌دانید به شما می‌آموزد.

۱۷۴ سوره بقره ?

إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتَابِ وَیَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا أُولَئِکَ مَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَلَا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ

آنان که پنهان دارند آیاتی از کتاب آسمانی را که خدا فرستاده بود و آن را به بهای اندک فروشند، جز آتش جهنّم در شکم نمی‌برند و در قیامت خدا با آنها سخن نگوید و پاکشان نگرداند، و هم آنان را در قیامت عذابی دردناک خواهد بود.

۷۷ سوره آل عمران?

إِنَّ الَّذِینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَیْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِیلًا أُولَئِکَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِ وَلَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَلَا یُزَکِّیهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ

آنان که عهد خدا و سوگند خدا را به بهایی اندک بفروشند اینان را در آخرت بهره‌ای نیست و خدا با آنها (از خشم) سخن نگوید و در قیامت (به نظر رحمت) بدانها ننگرد و پاکیزه‌شان نگرداند، و آنان را عذابی دردناک خواهد بود.

۱۶۴ سوره آل عمران?

لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ

خدا بر اهل ایمان منّت گذاشت که رسولی از خودشان در میان آنان برانگیخت که بر آنها آیات او را تلاوت می‌کند و آنان را پاک می‌گرداند و به آنها علم کتاب (احکام شریعت) و حقایق حکمت می‌آموزد، و همانا پیش از آن در گمراهی آشکار بودند.

۴۹ سوره نساء?

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ

اللَّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشَاءُ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا

نمی‌بینی آنان را که نفس خودشان را پاک میکنند ؟ خداست که هر که را خواهد از رذائل پاک و منزّه دارد، و به قدر فتیلی (رشته خرما) به کسی ستم نشود.

۱۰۳ سوره توبه ?

خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ

تو از اموال مؤمنان صدقات را دریافت دار که بدان صدقات نفوس آنها را پاک و پاکیزه می‌سازی و رشد و برکت می‌دهی، و آنها را به دعای خیر یاد کن که دعای تو در حق آنان موجب تسلّی خاطر آنها شود و خدا شنوا و داناست.

۲۱ سوره نور?

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَنْ یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَى مِنْکُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، زنهار پیروی شیطان مکنید، که هر کس قدم به قدم از پی شیطان رفت او به کار زشت منکر وامی‌دارد، و اگر فضل و رحمت خدا شامل شما نبود احدی از شما (از گناه و زشتی) پاک و پاکیزه نشدی، لیکن خدا هر کس را می‌خواهد منزه و پاک می‌گرداند، و خدا شنوا و داناست.

۲ سوره جمعه?

هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ

یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ

اوست خدایی که میان عرب امّی (یعنی قومی که خواندن و نوشتن نمی‌دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان مردم برانگیخت که بر آنان آیات وحی خدا تلاوت می‌کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک می‌سازد و شریعت و احکام کتاب سماوی و حکمت الهی می‌آموزد و همانا پیش از این همه در ورطه جهالت و گمراهی آشکار بودند.

خداوند متعال در جای جای قرآن تنها راه رستگاری را تزکیه نفس برشمردند ،

تزکیه نفس یعنی پاک کردن نفس از صفات متعلق به شیطان و کسب صفات حمیده که صفات الله یکتاست

امیدوارم خداوند بهترین رحمتها و نعمتها که همان تزکیه نفس است نصیب همه ما بکند

?

چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکی است

نـبـود خیـر در آن خـانه که عصمت نبود

حافظ

?

اقبال لاهوری

خدمت و محنت شعار اشتر است

صبر و استقلال کار اشتر است

گام او در راه کم غوغا ستی

کاروان را زورق صحرا ستی

نقش پایش قسمت هر بیشه ئی

کم خور و کم خواب و محنت پیشه ئی

مست زیر بار محمل می رود

پای کوبان سوی منزل می رود

سر خوش از کیفیت رفتار خویش

در سفر صابر تر از اسوار خویش

تو هم از بار فرائض سر متاب

بر خوری از «عنده حسن المآب»

در اطاعت کوش ای غفلت شعار

می شود از جبر پیدا اختیار

ناکس از فرمان پذیری کس شود

آتش ار باشد ز طغیان خس شود

هر که تسخیر مه و پروین کند

خویش را زنجیری آئین کند

باد را زندان گل خوشبو کند

قید بو را نافه ی آهو کند

می زند اختر سوی منزل قدم

پیش آئینی سر تسلیم خم

سبزه بر دین نمو روئیده است

پایمال از ترک آن گردیده است

لاله پیهم سوختن قانون او

بر جهد اندر رگ او خون او

قطره ها دریاست از آئین وصل

ذره ها صحراست از آئین وصل

باطن هر شی ز آئینی قوی

تو چرا غافل ازین سامان روی

باز ای آزاد دستور قدیم

زینت پا کن همان زنجیر سیم

شکوه سنج سختی آئین مشو

از حدود مصطفی بیرون مرو

«مرحله دوم ضبط نفس»

نفس تو مثل شتر خود پرور است

خود پرست و خود سوار و خود سر است

مرد شو آور زمام او بکف

تا شوی گوهر اگر باشی خزف

هر که بر خود نیست فرمانش روان

می شود فرمان پذیر از دیگران

طرح تعمیر تو از گل ریختند

با محبت خوف را آمیختند

خوف دنیا ، خوف عقبی ، خوف جان

خوف آلام زمین و آسمان

حب مال و دولت و حب وطن

حب خویش و اقربا و حب زن

امتزاج ماء و طین تن پرور است

کشته ی فحشا هلاک منکر است

تا عصائی لا اله داری بدست

هر طلسم خوف را خواهی شکست

هر که حق باشد چو جان اندر تنش

خم نگردد پیش باطل گردنش

خوف را در سنیهٔ او راه نیست

خاطرش مرعوب غیر الله نیست

هر که در اقلیم لا آباد شد

فارغ از بند زن و اولاد شد

می کند از ماسوی قطع نظر

می نهد ساطور بر حلق پسر

با یکی مثل هجوم لشکر است

جان بچشم او ز باد ارزان تر است

لا اله باشد صدف گوهر نماز

قلب مسلم را حج اصغر نماز

در کف مسلم مثال خنجر است

قاتل فحشا و بغی و منکر است

روزه بر جوع و عطش شبخون زند

خیبر تن پروری را بشکند

مؤمنان را فطرت افروز است حج

هجرت آموز و وطن سوزست حج

طاعتی سرمایه ی جمعیتی

ربط اوراق کتاب ملتی

حب دولت را فنا سازد زکوه

هم مساوات آشنا سازد زکوه

دل ز «حتی تنفقوا» محکم کند

زر فزاید الفت زر کم کند

این همه اسباب استحکام تست

پخته ی محکم اگر اسلام تست

اهل قوت شو ز ورد یًا قوی»

تا سوار اشتر خاکی شوی

«مرحله سوم نیابت الهی»

گر شتر بانی جهانبانی کنی

زیب سر تاج سلیمانی کنی

تا جهان باشد جهان آرا شوی

تاجدار ملک «لایبلی» شوی

نایب حق در جهان بودن خوش است

بر عناصر حکمران بودن خوش است

نایب حق همچو جان عالم است

هستی او ظل اسم اعظم است

از رموز جزو و کل آگه بود

در جهان قائم بامرالله بود

خیمه چون در وسعت عالم زند

این بساط کهنه را برهم زند

فطرتش معمور و می خواهد نمود

عالمی دیگر بیارد در وجود

صد جهان مثل جهان جزو وکل

روید از کشت خیال او چو گل

پخته سازد فطرت هر خام را

از حرم بیرون کند اصنام را

نغمه زا تار دل از مضراب او

بهر حق بیداری او خواب او

شیب را آموزد آهنگ شباب

می دهد هر چیز را رنگ شباب

نوع انسان را بشیر و هم نذیر

هم سپاهی هم سپهگر هم امیر

مدعای «علم الاسما» ستی

سر «سبحان الذی اسرا» ستی

از عصا دست سفیدش محکم است

قدرت کامل بعلمش توأم است

چون عنا گیرد بدست آن شهسوار

تیز تر گردد سمند روزگار

خشک سازد هیبت او نیل را

می برد از مصر اسرائیل را

از قم او خیزد اندر گور تن

مرده جانها چون صنوبر در چمن

ذات او توجیه ذات عالم است

از جلال او نجات عالم است

ذره خورشید آشنا از سایه اش

قیمت هستی گران از مایه اش

زندگی بخشد ز اعجاز عمل

می کند تجدید انداز عمل

جلوه ها خیزد ز نقش پای او

صد کلیم آواره ی سینای او

زندگی را می کند تفسیر نو

می دهد این خواب را تعبیر نو

هستئی مکنون او راز حیات

نغمه ی نشینده ی ساز حیات

طبع مضمون بند فطرت خون شود

تا دو بیت ذات او موزون شود

مشت خاک ما سر گردون رسید

زین غبار آن شهسوار آید پدید

خفته در خاکستر امروز ما

شعله ی فردای عالم سوز ما

غنچه ی ما گلستان در دامن است

چشم ما از صبح فردا روشن است

ای سوار اشهب دوران بیا

ای فروغ دیده ی امکان بیا

رونق هنگامه ی ایجاد شو

در سواد دیده ها آباد شو

شورش اقوام را خاموش کن

نغمه ی خود را بهشت گوش کن

خیز و قانون اخوت ساز ده

جام صهبای محبت باز ده

باز در عالم بیار ایام صلح

جنگجویان را بده پیغام صلح

نوع انسان مزرع و تو حاصلی

کاروان زندگی را منزلی

ریخت از جور خزان برگ شجر

چون بهاران بر ریاض ما گذر

سجده های طفلک و برنا و پیر

از جبین شرمسار ما بگیر

از وجود تو سرافرازیم ما

پس بسوز این جهان سازیم ما

———————

منبع : اقبال لاهوری » اسرار خودی


7 سال پیش

سلام

درباره هفت اسمان مطلب رو خوندم ، یاد چیزهای جالبی که میدونستم افتادم  و پازل ذهنم کامل شد

من در سخنرانی یکی از اساتید اخلاق شنیدم که وقتی ما عمل نیکی انجام میدهیم ، مانند نماز روزه یا صدقه یا هرکاری که درواقع برای رضای خداباید باشد ، این عمل برای اینکه مورد قبول خداوند قرار گیرد ، هفت آسمان را طی میکند.

وقتی میخواهد از هر آسمانی رد شود و به آسمان بالاتر برود ، هر آسمان فرشته و ملک مخصوص به خود را دارد ؛ که درجه هر کدام از این آسمانها به ترتیب هرچه بالاتر میرود ، بیشتر است(گویا تفسیر آیه ۲۳ سوره فرقان و روایتی از معاذ بن جبل از رسول اکرم ص که ایشان این موارد را بیان فرموده اندو فرموده اند که هیچ پیغمبری آن را برای امتش بیان نکرده است)(توصیه میکنم سخنرانی رو گوش بدهید با نام اهمیت روحیه تقوا (۲) . از استاد زعفری زاده . کانال…. )

وقتی عمل ما از سطح زمین بالا میرود به آسمان اول میرسد . ملکی که بر در آسمان اول است میپرسد : این عمل از شخصی است که برای مثال دیروز غیبت کرده است . و اینگونه این عمل از آسمان اول رد نمیشود .

اگر شخص گناهی انجام نداده باشد( فعل حرام) این عمل از آسمان اول رد میشود و در بین آسمان ها هم ملائکه آن عمل را افزایش میدهند و نواقص آن عمل را برطرف میکنند مثلا نمازی که کمی حواس انجام دهنده پرت شده را تکمیل میکنند .

آسمان دوم که میرسد ملک آن آسمان میبیند که صاحب عمل آن را برای بدست آوردن دنیا انجام داده است پس این عمل از آسمان دوم رد نمیشود.

آسمان سوم که میرسد ملک آن آسمان میبیند که صاحب عمل در اثر انجام آن عمل دچار تکبر شده است ، پس عمل از آسمان سوم رد نمیشود

آسمان چهارم که میرسد ملک آن آسمان میبیند که صاحب عمل دچار غرور و عجب شده است

پس عمل از آسمان چهارم رد نمیشود.

آسمان پنجم که میرسد ملک آن آسمان که میبیند که صاحب عمل گرفتار حسد بوده است

و حسد ورزیده به کسانی که عمل خودرااصلاح میکردند و به افرادی که در آنها کارخیری بوده مثلا حج رفته یا قرآن حفظ کرده است حسد ورزیده ، دراین صورت از آسمان پنجم رد نمیشود و عمل او را برسرش میزنند و بواسطه همان عمل لعنت میشود

آسمان ششم و آسمان هفتم هم ملک هایی دارد که اونها هم به صاحب عمل نگاه میکنند

و صفات روحی او را میبینند و باتوجه به صفات ان شخص اجازه رد شدن عمل را میدهند .

و اما دریافتهای من از اسمانهای هفت گانه این است که این اسمانهای هفت گانه همان طبقات بهشت هستند والبته بهشت هشت در و هشت طبقه دارد . که پایین ترین درجه آن من فکر میکنم همین زمین است که الان قرار داریم ، در واقع اگر عمل ما و روح ما از زمین و دنیا فراتر نرود بهشت ما هم همینجا خواهد بود .

و هرچه انسان از نظر روح بالاتر رود به خداوند نزدیکتر میشود البته به این معنا نیست که خداوند اینجا وجود ندارد بلکه منظور مرتبه و رتبه ما و اعمال ما و نزدیک شدن آن به خداوند است .

و باز هم جالب تر آنکه در اوصاف بهشت میگویند که هر طبقه از بهشت فاصله این بین زمین و اسمان دنیا را دارد یعنی اهل بهشت به طبقات بالا طوری نگاه میکنند که شما در دنیا از زمین به اسمان نگاه میکنید

و بالاترین درجه بهشت رضوان و رضایت خداوند است . در واقع وقتی کسی به آن درجه میرسد که روح همه اعمالش خالصا و مخلصا برای خداوند باشد آنوقت از هفت آسمان رد میشود و نزدیکترین محل به خداوند قرار میگیرد

که در ایه قران هست که شیطان بر مخلصین راهی ندارد

و مخلص شدن با تزکیه نفس است که آیدا جان هم گفتن با شخصی که اهل عرفان بود صحبت کردن ایشون گفتن ما به دنیا میاییم که صفاتی رو کسب کنیم ،صفاتی مثل تقوا ، اخلاق ، خیرخواهی ؛ خوش اخلاقی ( صفات حمیده ۷۵ عدد هستند که در مقابل ۷۵ صفت رذیله قرار دارند )

من فکر میکنم جهنم هم پایین تر از زمین قرار داردیعنی افرادی که عمل و روح انها از سطح زمین پایین تر است . و در قران هم هست که خداوند قارون را به زمین فرو برد . مستقیم وارد جهنم کرد یا افراد دیگری بودند که به زمین فرو رفتند .

البته اینها ادراکات من است

در کل بسیار جالب بود . از دیشب یک پازل در من تکمیل شد و اون این بود که عملم را برای خدا خالص کنم تا از هفت اسمان رد شود اونوقت به خدا میرسم .

وقتی از دنیا چشم بردارم وقتی شک و تردید نکنم و وقتی الوده به کبر و عجب و حسد و ریا و گناه و ‌….. نباشم

بله به خدا رسیدن هم مراتبی دارد . امیدوارم بتوانم از سطح زمین بالا و بالاتر بروم و روحم را به خداوندم متصل کنم

ما ز بالاییم و بالا میرویم

در پناه الله یکتا

5

سلام تشکر می کنم خانم آیدا
من خیلی در مورد این مسائل فکر و تحقیق کردم واقعا نمیدونن از کجاش بگم ولی با توجه به حرفای شما اول در مورد موج و ذره من به این نتیجه رسیدم که همه چیز در جهان باید هم دارای موج باشه و هم ذره مگرنه نمی تونه کامل باشه که می تونه به نوعی مصداق امنو و عملو هم باشه و کاملا رابطه داره با قانون باور .یک نکته دیگه هم خیلی خلاصه اگه بگم اینه که همه جهان مادی از یک ذره بوجود اومده مثل یک دانه مثلا دانه سیب نقشه درخت سیب داخل دانه بوده ولی انرژی برای رشد رو از بیرون خودش(آب،نور و..) دریافت کرده تا رشد کنه جهان مادی هم یک ذره بوده و از هم جدا شده ولی انرژی خودش رو از جهانهای دیگه دریافت کرده خداوند می فرماید آیا نمیدانند ما زمین را از آسمان جدا کردیم البته تمام همه کهکشانها و ینیورسالها ما که 14میلیارد عمر داره فقط و فقط یک حلقه از بی نهایت حلقه هایی بوده که بوجود آمده به صفر رسیده و مجدد احیا شده که هر کدوم رو یک برونو که امیدوارم فارسی شو درست نوشته باشم میگن واقعا چطور میشه این عظمت رو تصور کرد خداااااااا.یک مسئله دیگه هم که دانشمندا در موردش میگن این هست مقدار انرژی موجود در کیهان رو تخمین زدن و با ضریب خطا چند برابرش کردن ولی فقط 11درصد این انرژی موجود در هستی رو تونستن به جرم اجرام تخمینی کیهان ربط بدن و گفتن هست ولی نمیدونیم از کجا میاد.
یک موضوعی هم هست دوست عزیز البته شاید من اینجوری برداشت کردم نمیدونم چرا هرجا به کلمه خدا میرسن به شددددددت موضع گرفته میشه اصلا تحت هیچ شرایطی انگار نمیخان چیزی بنام جهانهای دیگه یا غیب رو بپذیرن و در موردش تحقیق کنن البته من اینجوری احساس کردم.در مورد خوابتم مثل اینکه شما به شهود رسیدی د د د د د.بگوووووو بگوووو چه میبینی…


3

سلام
تمام پیام تون رو از ابتدا تا انتها با دقت خوندم، خیلی برام جالب و عجیب بود و من رو بفکر برد.
از اینکه این آگاهی رو به اشتراک گذاشتین از شما سپاسگزارم.

حتما حتما اگر چیزی به ذهنم برسه راجع به این موضوع اینجا خواهم نوشت.

شاد باشین-سپاس



3

7 سال پیش

عالی بود باعث افتخار منه که تو این گروه عضو هستم


6 سال پیش

سلام حقیقتا عقل کل معجزه ی خداوند برای آگاهی جمعی است…سپاس از خداوند …سپاس از استاد عباس منش….سپاس از هر کسی که میاد اینجا و آگاهی هاش رو به اشتراک میذاره…

دیشب یک کلیپ ۴۰ دیقه ای در مورد نظریه m یا همون استرینگ ، جهان های موازی و … دیدم اما امروز داشتم سوره علق و میخوندم و نظری در مورد اون نداشتم اومدم تو عقل کل و دیدم به…چه اگاهی های زیبایی…


6 سال پیش

سلام خانوم نجفی من به تازگی به این صفحه هدایت شدم وقتی مطالب رو خوندم به طرز الهام گونه ای به این آیه هدایت شدم

نمیدونم شاید ربطی به این موضوع نداشته باشه ولی یه حسی بهم میگه اینم داره همون مشاهده گری ما و خداوند بیان میکنه

البته شایدم خودتون قبلا با این ایه برخورد کرده باشید ولی من وظیفه خودم میدونم اینجا مطرحش کنم

ایه 61 سوره یونس ترجمه الهی قمشه ای

و تو در هیچ حالی نباشی و هیچ آیه‌ای از قرآن تلاوت نکنی و به هیچ عملی تو و امت وارد نشوید جز آنکه ما همان لحظه شما را مشاهده می‌کنیم و هیچ چیز به وزن ذره‌ای در همه زمین و آسمان از خدای تو پنهان نیست و کوچکتر از ذره و بزرگتر از آن هر چه هست همه در کتاب مبین حق (و لوح علم الهی) مسطور است.

3

سلام خدمت دوست عزیز
در قسمت دهم دوره راهنمای عملی دستیابی به ارزوها استاد یک مطلبی رو عرض کرده بودن در مورد همین مساله فک کنم به دردتون بخوره
دو گانگی موج ذره ،رفتار ذرات مادی و امواج در عبور از یک شکاف و همچنین در عبور از دو شکاف به طور جداگانه بررسی کنیم ابتدا کار را با ذرات مادی اغاز میکنیم ما ذرات را به سمت یک شکاف میکنیم و همینطور که انتظار داریم میبینیم در صفحه پشت این شکاف یک نوار باریک ایجاد میشود،الان همین ازمایش رو به دو شکاف انجام بدیم انتظار داریم که در صفحه پشت شکاف ها دو نوار باریک رو مشاهده میکنیم که دقیقا همین اتفاق میوفته.حالا عبور امواج را از یک و دو شکاف بررسی میکنیم ما میدونیم که امواج رفتار متفاوتی را دارند وقتی امواج به یک شکاف میرسن چشمه موج جدیدی را ایجاد میکنند وامواج جدید از پشت شکاف به سمت صفحه منتشر میشوند امواجی که به صفحه میرسن در یک نقطه دارای بیشینه مقدار خود هستند که یک نوار روشن را ایجاد میکنند این نوار روشن دقیقا مثل نقشی است که ذرات در عبور از یه شکاف ایجاد کرده حالا امواج رو به سمت دو شکاف روانه میکنیم نقش متفاوتی را خاهیم دید دراینجا از هر شکاف یه موج به سمت صفحه روانه می شود و حالا این دو موج که به صفحه میرسن در بعضی نقاط هم فاز هستن و همدیگرو رو تقویت میکنن و یک نوار روشنی ایجاد میشه ودر برخی نقاط غیر هم فاز هستن و در نتیجه همدیگرو رو نابود میکنن نوار های تاریک ایجاد میشهبه این نقش،نقش تداخلی میگویند یعنی در برخی نقاط تداخل سازنده است و نوار روشنی ایجاد میشه ودر برخی نقاط تداخل ویرانگره،
حالا به دنیای کوانتوم میریم و همین ازمایش رو با الکترون ها انجام میدهیم الکترون:یک ذره ریز مادی است وقتی ما این ذرات ریز را به یک شکاف روانه میکنیم انتظار داریم یه نوار روشن روی صفحه ببینیم و همین اتفاق میوفته حالا همین ازمایش رو با دو شکاف انجام بدهیم و الکترون ها را به سمت دو شکاف روانه کنیم انتظار داریم که دو نوار روشن روی صفحه مشاهده کنیم ولی نقش های تداخلی !!!!!!!!!!!ما به جای دیدن دو نوار روشن نقش های تداخلی رو دیدیم که امواج ایجاد میکنن یعنی نوار های روشن و تاریک،،
یعنی الکترون ها مثل امواج رفتار کردن در عبور اد دو شکاف و در عبور از یک شکاف همانند ذرات یک دوگانگی در رفتار الکترون ها وقتی به یک شکاف میرن مانند ذرات و وقتی از دو شکاف عبور میکنند مانند امواج سینوسی رفتار میکنند دانشمندان برای اینکه موج بودن الکترون ها را در عبور از دوشکاف بررسی کنند الکترون ها رو با فاصله زمانی و به صورت تک تک به سمت دو شکاف شلیک کردن در این صورت ممکن نیست که الکترون ها با هم تداخل داشته باشند اما در کمال تعجب همون نقش تداخلی را دوباره مشاهده کردن،نتیجه کاملا مشخصه حتی یک الکترون وقتی به دو شکاف میرسد به موج تبدیل میشه و از هر دو شکاف عبور میکند و بعد از شکافان با خودش تداخل انجام میده موضوع از لخاظ ریاضی حتی جالبتر است الکترون یا از هر دو شکاف عبور میکند یا از هیچ کدوم رد نمیشه الکترون وقتی به یک شکاف پرتاب میشه دقیقا مانند یک ذره رفتار میکند و وقتی به دو شکاف شلیک میشه به موج تبدیل میشه فیزیکدانان این موضوع را دو گانگی موج ذره مینامند در ادامه میخام مسیر الکترون را مسخص کنیم ان ها یک وسیله اندازه گیر را کنار شکاف ها قرار دادن تا بفهمن که الکترون ها از کدوم شکاف عبور میکنن اما دنیای کوانتوم بسیار شگفت انکیز تر و عجیب تر از اون جیزی بود که انها تصور میکردن وقتی ان ها مسیر الکترون رامشاهده کردن دیدن رفتار موجی الکترون ناپدید شده و دوباره مانند یک ذره رفتار کرد و در واقع نقش های تداخلی که حاصل رفتار موجی ذره بود در اثر مشاهده شدن از بین رفت و دو نوار روشن رو روی صفحه دیدن یعنی مشاهده کردن با اندازه گیری ما باعث شد ماهیت الکترون تغییر کنه و به جای نشون دادن موجی از خودش و عبور کردن از هر دو شکاف تصمیم بکیره دوباره یک ذره عمل کنه و تنها از یک شکاف عبور کنه این دوگانگی در رفتار موجی و ذره ای الکترون وقتی از دو شکاف و یا یک شکاف عبور می کنه و همجنین نقش مشاهده گر در به واقعیت پیوستن ماهیت الکترون از سوالات کلیدی هستش که هنوز دنیای علم فیزیک و متافیزیک قادر به پاسخگویی نیست.
شاد و پاینده باشید،،،



1

7 سال پیش

سلام دوست خوبم

بله همون جلسات

مرسی ازینهمه وقت و انرژی و حوصله که برامون گذشاتی و نوشتی. چون خیلی طولانی میشد من فقط نوشتم دوگانگی موج-ذره ووو بچه ها خودتون برید سرچ کنید. خخخ

ولی مرسی که نوشتین. برای دنبال کنندگان لازم بود ک سوال من رو تکیملتر کنه.

2

سلام دوست عزیزم به نظرم راجع به این قضیه یه کتاب بنویسید با رفرنس به خوابتون.خیلی جالب بود ارتباطی که بین این ایه و یافته های علم کوانتوم بیان کردین.


2

خیلییی ممنون ازینکه اطلاعاتتون رو به اشتراک گذاشتین واقعا برای من هیجان انگیز بود و اشکم رو درآورد از اینهمه بزرگی پروردگارم از اینهمه عظمت و عشق…. حالمو خیلی عوض کرد این پیام سپاسگزارم


2

عالی بود نگاهم عمیق تر شد .سپاسگذارم



1

5 سال پیش

سپاس،واقعا با خوندنش لذت بردم احساس میکنم درکم یه ذره بهتر شد

1

بسیار عالی بود به نکات قابل تاملی اشاره کرده بودند لذت بردم


1

سلام دوست عزیزم امیدوارم که حالتون خوب باشه.
چقدر جالب چقدر جالب.

من این سوال شما رو چند وقت پیش خوندم اما چون می‌خواستم یه جواب خیلی خوب بهش بدم، بدون پاسخ ازش گذشتم و کلاً فراموش کرده بودم.

از طرفی من مشغول گوش دادن فایل‌های آرامش در پرتو آگاهی هستم و توی جلسه ۷ به یک متنی برخورد کردم که خیلی برام جالب بود.

این نوشته توی ذهن من یک سوالی ایجاد کرد و همچنان ذهنم درگیرش بود تا اینکه امروز اومدم توی عقل کل و مجدداً به سوال شما برخورد کردم.

هیچ ارتباط محکم و استدلالی و دقیق و علمی نمی‌تونم بینشون پیدا کنم، اما عین اون نوشته رو اینجا براتون می‌ذارم تا توجه شما رو هم بهش جلب کنم.

استاد توی متن فایل آرامش در پرتو آگاهی جلسه ۷ میگن که:

«وقتی موجودی را بی علت می‌کشی تنفر بسیار زیادی متوجه تو می‌شود؛ با تولد هر موجود، موجودات مشابه با آن در جهان‌های دیگر متولد می‌شوند … هفت جهان دیگر و زمان مرگ تقدیری آن‌ها یکی است. وقتی یکی از آن‌ها قبل از زمان موعود کشته می‌شود باید انتظاری طولانی و سخت را متحمل شود تا زمان مرگ تقدیری فرا برسد و این نفرتی سنگین را متوجه تو می‌کند.»

خواستم این نوشته رو بهتون یادآور بشم تا توی تحقیقات و نتیجه گیری‌های خودتون بهش توجه کنید، شاید بتونید یه ارتباط درست و محکمی بینشون پیدا کنید. چون مطمئنم که به هم بی‌ربط نیستند.

ممنون میشم اگه تمایل داشتید پاسختون و نظرتون رو بنویسید تا من هم بتونم به این نتایج دست پیدا کنم.

در پناه الله باشید.


1

هفت آسمان ⬇️ رد شدن اعمال از آنها و شرایط آن
 شیخ عارف جمال الدین احمدبن فهد حلى در کتاب ((عده الداعى )) از معاذبن جبل روایت کرده است که به اتفاق رسول خدا صلى الله علیه و آله بر مرکب سوار بودیم عرضه داشتم با رسول الله پدر و مادرم به فدایت ، حدیثى براى من بازگو، در همان حال که راه مى پیمودیم حضرتش نظرى به آسمان افکند و گفت :
براى تو حدیثى گویم که هیچ پیامبرى براى امتش چنین حدیثى نگفته باشد، که اگر آن را حفظ کردى
(و به کار بردى ) زندگى برایت مفید و پر منفعت خواهد بود، و اگر شنیدى و حفظش نکردى ، در پیشگاه خدا (در روز قیامت ) حجتى ندارى ، سپس فرمود، همانا خداوند هفت (دسته ) از ملائکه را آفرید پیش از اینکه آسمانها را خلق نماید، سپس در هر آسمانى ملک و فرشته اى نهاد، که آن را به عظمتش تجلیل کند، و بر هر درى از درهاى آسمانها فرشته نگهبانى را قرار داد، پس این فرشتگان نگهبان عمل بنده را از هنگام صبح تا شب (که به رختخواب رود) مى نویسند، آنگاه این فرشتگان نگهبان عمل بنده را به بالا مى برد، و براى این عمل نورى است مانند نور خورشید تا به آسمان دنیا مى رسد، پس تا این فرشتگان خواستند آن عمل را پاک و پاکیزه گردانند و تکثیرش کنند، فرشته نگهبان او گوید: بایستید و این عمل را به صورت صاحبش بزنید، من فرشته غیبت هستم ، پس آنکه غیبت کند، نمى گذارم عملش به غیر از من تجاوز کند و اجازه نخواهم داد این عمل بالا رود، این دستور پروردگار من است.
 
راوى گوید :
سپس حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود: بار دیگر که فرشتگان عمل صالح دیگرى را با خود به آسمان دوم بالا برند، باز ملک آن آسمان دستور توقف دهد و گوید این عمل را به صورت صاحبش بزنید که این آدمى از کار عمل خود تنها به دنیا چشم داشته و من صاحب دنیا هستم و اجازه نخواهم داد چنین عملى را از اینجا بالا برند .
فرشتگان بار دیگر عمل نیک بنده اى را که از صدقه و نماز خود مسرور و شادمان است ، تا آسمان سوم بالا مى برند ناگهان ملک سومین آسمان بانگ بردارد بایستید و این عمل را به صورت و پشت صاحبش کوبید که من ملک کبر و تکبر هستم این بنده از عمل خود به کبر و تکبر افتاده است، و در محافل به آن فخر و تکبر فروخته است، پروردگارم فرمان داده است که عملى از این گونه را اجازه عبور از خویش ندهم .
باز فرشتگان ، عمل بنده لاى را که همچون ستاره اى در آسمان مى درخشد با خود صعود دهند، این زمزمه تسبیح حق و روزه و حج داشته تت ولى چون به چهارمین آسمان رسند، ملک آن آسمان گوید : بایستید و این عمل را بر پیکر صاحبش بکوبید که من فرشته عجب و خود پسندى هستم ، این بنده به خود عجب ورزیده و از عمل خودش ‍ خوشش آمده ، پروردگار به من دستور داده تا به اینگونه اعمال اجازه پرواز ندهم .
این مرتبه فرشتگان عملى به زیبائى عروس حجله،باخودبه آسمانها ببرند صاحب این عمل جهاد نموده ودرمیان نمازهاى فریضه ،نافله به جاى آورده و عملش هم چون شترى صیحه مى کشدوروشنائى ونورازآن چون خورشید مى تابدتا آنکه به آسمان پنجم رسد اما باز هم ملک آن آسمان فرمان دهد : توقف کنید و این عمل را به صاحبش برگردانید و به گردنش ببندید که من ملک حسد هستم و این بنده به حسادت گرفتار است و ازدیدن هر کس که عملى یا علمى دراطاعن حق تعالى دارد، به حسدمى افتد و چشم دیدار کسى را که از وى در علم و عبادت برتر است ندارد و در حق او سخن ناروا مى گوید .
 
خلاصه آن عمل برگردن عامل آن بار مى شود و آن اعمال و عبادات او را لعنت و نفرین کنند.
بار دیگر فرشتگان ، نماز و زکات و حج و عمره بنده اى را تا به آسمان ششم فرا مى برند، اما باز ملک آن آسمان ندا دهد که : توقف کنید من فرشته رحمت هستم ، این عمل را به صورت صاحبش بکوبید و نور از دیدگانش باز گیرید که این بنده را به مردمان ترحمى نیست و چون کسى به گناهى گرفتار آید و یا به سختى و مصیبتى در دنیا مبتلا شود، زبان به شماتت و سرزنش او گشاید، پروردگار من دستور داده است ، اعمال چنین مردمان را نگذارم که از من عبور دهند .
باز هم فرشتگان نگهبان ، جهد و کوشش در طریق عبادت و ورع و پارسائى بنده اى را که چون رعد مى غرد و چون برق مى جهد و نور مى بخشد و با آن ، سه هزار فرشته همراهى مى کنند، تا به آسمان هفتم بالا مى برند، ولى ، ناگهان فرشته آن آسمان فرمان مى دهد :توقف کنید و این عمل را بر چهره صاحبش بکوبید من فرشته حجاب هستم و از آن اعمال که محض پروردگار نباشد ممانعت خواهم کرد، این بنده از اعمال خود، رفعت منزلت خویش نزد بزرگان مى طلبیده و مى خواسته است که نامش را در محافل باز گویند و در شهرها معروف و مشهور گردد، خداى من امر فرموده تا اعمال و عبادتى را که محض پروردگار نباشد، اجازه صعود ندهم .
 
و بالاخره فرشتگان ، نماز و روزه و حج و عمره خلق و سکوت و ذکر فراوان بنده اى را که به اعمال خود شادمان است و با آن همه فرشتگان آسمان ها و ملائکه هفتگانه همراهند صعود دهند و پرده ها را یک به یک از پیش بردارند و در برابر

عروج:
حقتعالى قرار دهند و به عمل عبادت او گواهى دهند، اما خداوند عزوجل فرماید : اى فرشتگان ، شما حفظه و نگبانان اعمال بندگان من هستید و من خود، مراقب آنچه در باطن و قلب آنان مى گذرد، مى باشم ، این بنده در عبادت خود خالص نبوده و آن را به خاطر من انجام نداده است ، لعنت من بر او باد فرشتگان نیز او را نفرین و لعنت کنند. از گفتار پیامبر، معاذبه گریه و زارى افتاد و گفت : اى رسول خدا پس من را چاره چیست ؟ و چه باید بکنم ؟ فرمود: اى معاذ، در یقین و اعتماد به پیامبر خود اقتدا و از او پیروى کن ، گفتم : شما پیامبر خدا هستید و من معاذ هستم فرمود: اى معاذ اگر در عمل خود تقصیر و کوتاهى مى بینى پس دست کم زبان خویش را از برادران خود و از حاملین قرآن دور بدار و گناهان خود را، خود به گردن بگیر و بر دوش ‍ دیگران میفکن و با مذمت و بدگوئى نسبت به آنان در صدد تحسین و تنزیه خویشتن مباش و با فرو افکندن ایشان ، پاى منزلت و رفعت خویش را استوار نکن ، هرگز در اعمال خود ریا و خود نمائى نکن و دنیا را در آخرت خود راه مده و در محفل خود، زبان به دشنام دیگران باز نکن ، تا از گرد تو پراکنده نگردند و در حضور یکى با دیگرى نجوا گونه سخن آغاز مکن و خود را به باد طعنه مگیر و زبان از نیش زدن ایشان باز دار تا گرفتار لعن و گزیدن سگان اهل جهنم نگردى ؛ خداوند متعال مى فرماید: (( ((و الناشطات نشطا)) )) مى دانى که ناشطات چیست ؟ این همان سگان اهل جهنم هستند که گوشت و استخوان را مى گزند و مى جوند. گفتم : یا رسوا الله کیست که بتواند این خصال را در خود جمع سازد؟ فرمود: اى معاذ اگر خدا بخواهد آن را براى بنده خود آسان مى کند و آنگاه که مشیت حق باشد دیگر چه اهمیتى خواهد داشت.
 
راوى گفت :
 معاذ را پس از این واقعه مى دیدم که بیش از آنچه به تلاوت قرآن بپردازد به تلاوت این حدیث مشغول مى باشد.


-3

در مورد دوگانگی ذره موج و ازمایشی که انجام شده : اون اصلا اشاره ای به اثر مشاهده گر (آبزرور) نداره… در واقع مشاهده گر انسانی هیج تاثیری روی رفتار ذره نداره ( اگر اونطور بود هیچوقت رفتار موج گونه از خودش نشون نمیداد، چون همیشه اونکسیکه تستو انجام میده داره نگاه میکنه به قضیه! )
این ازمایش داره در مورد تاثیر “ردیاب” صحبت میکنه ک هیچ ارتباطی با عمل دیدن و مشاهده نداره…
خود ردیابی هم با شلیک نوترونها انجام میشه و حدس زدن همین باعث تغییر رفتار میشه.
حتی اگه ردیاب هم هیچ تداخلی نداشته باشه، بازهم ازین ازمایش نمیشه نتیجه گرفت این دنیا به “نگاه ما” واکنش میده
این نتایج بعدا توسط کسایی که دوست داشتن قانون جذبو به فیزیک کوانتوم و… ربط بدن اضافه شد.
منم اولین باز که این کلیپو دیدم خیلی خوشحال شدم و متعجب… ولی بعدا دیدم نه… اینطور نیست.
این دلیل برین نمیشه که من قانونو اصلا باور ندارم و… ، فقط میگم این نمیتونه پشتوانه اش باشه. شاید بعدها دلایل محکم علمی براش پیدا شد.



6

7 سال پیش

سلام دوست عزیز پیشنهاد میکنم کتاب صفر و یک دکتر ناصری بخونید تا تاثیر مشاهده رو کامل درک کنید


7 سال پیش

امروز داشتم ب ی موضوعی فکر میکردم که خیلی به این بحث ربط داره. البته روی سخنم با شما نیس هدونیست عزیز ، چون من تو ذهن شما نیستم و قضاوتتون نمیکنم.

روی سخنم ب اوناییه که خیلی دنبال دلیل و منطق و برهان و علم میگردنه. علمی که گاها کشفیات جدیدی میکنه کهذقبلیارو رد میکنه… از زمان گالیله ک میگفتن زمین مرکز عالمه تا همین الان که برای مثال تو همین پزشکی، نمونه سادش: ی زمانی کشف کرده بودن موز سفت کننده شکمه و باعث یبوست میشه. و بعدنذفهمیدن اتفاقا خاصیت روان کنندگی و ملینی هم داره.

ازین مثالها زیاده. تو همه جای علم تو هر رشته ای هست….

و امروز داشتم فکر میکردم منطقی بودن و علمی بودن تو ذهن بعضی از ادما شده ی “ارزش”. اونم چه ارزشی!!

ارزش یعنی باورهایی که تا مغز استخون ادم ریشه داره. و این باور و این ارزش باعث شده خیلیا قانون رو قبول نکنن و بگن نه هنوز ک علم اثبات نکرده..

چیزی که نتیجشوووو هزارن بار تو زندگی دیدن و هر روزم میبینن، چه در وجه مثبتش چه منفیش…. اون موقع باز دنبال منطق و علمن!! واقعا خنده داره. درک نمیکنم این ادمارو

همچین ژست علمی میگیرن و از ارزشهاشون دفاع میکنن ادم خندش میگیره.. من ادم منطقی و علمی هستم!! کدوووم علم اخه….

جالبه اگر دنبال علمن بازم تو همون لعنتی ی گوشه هاییش داره از همین قانون حرف میزنه… دیگه ساده تر ازینکه امواج رادیویی وقتی فرکانسش با فرکانس رادیو و تلویزیون تنظیم میشه، میفته روش و صوت ودتصویر میشه!!! علمی ک بخاطر اینکه میدونه ذهن انسان وافکارش فرکانس و ارتعاش دارن و واس همین تونسته دستگاهی بسازه که امواج مغزی انسانو بذای تشخیص بیماری نشون بده!!

علمی ک ثابت کرده همه چی انرژیه و طبق قانون پایستگی انرژی، انرژی ن بوجود میاد و نه از بین میره . فقط از ی حالت ب حالت دیگه تیدیل میشه

باباااا همین ۳تا رو کنار هم بزارن قانون اثبات میشه دیگه

همه چی انرژیه، تمام اتفاقات و رویدادها و شرایط و همه وی انرژیه و هر چیزیم ک انرژی باشه ارتعاش و فرکانس داره، افکار و باورها و ذهن ما هم که ارتعاش داره. پس همنجوری ک فرکانس امواج با فرکانس رادیودتنطیم میشه و میفته توش، فرکانس ذهن ما هم با فرکانس اتفاقات تنظیم میشه دیگه

نمیدونم دیگه ملت دنبال چه اثباتین

بازم میگم هدونیست عزیز این پیامو ب خودت نگیر، قصد رنجشت رودندارم خدای نکرده

ولی این پیامو باید اینجا مینوشتم برای بعدیااااااا


7 سال پیش

ممنونم ازت آیدای عزیز… بله کاملا درسته… علم خیلی از حقایق دنیا عقبه. کاملا هم منطقیه. علم فقط داره پیش میره که حقایق رو (البته فقط یه سریشو میتونه ثابت کنه. طبق تعریف علم یا

همون ساینس) ثابت کنه. یعنی همیششششه ازش عقبه…

اتفاقا دیروز داشتم بهش فکر میکردم… که ممکنه مثلا ۲۰۰ سال دیگه این موضوع ثابت شه واقعا. اونوقت چرا من که الان بهش دسترسی دارم ازش استفاده نکنم؟:-/ فوقش امتحان میکنم دیگه…. چیو میخوام از دست بدم؟ به قول استاد به فرض که اصلا به خواسته ات هم نرسیدی، میخوای بگی وااای چه ضرری کردم این چندوقته همش احساسم خوب بود:-)))

درست میگی آیدا جون… چرا دنبال ثابت شدنش با علم باشم؟ با تجربه هام ثابتش میکنم به خودم، اونم همچین تجربه بیخطری…

ممنونم از پاسختون و تلنگر به موقعتون:-)


7 سال پیش

سلام خانم نجفی

نظرتون در مورد منطقی بودن جالبه و من هم کاملا با اون موافقم

چون خودم هم ذهن تحلیل گر و منطقی دارم و به خاطر همین حرفهای شمارو درک میکنم

البته پرسش و اگاهی بیشتر از جهان خیلی عالیه اما الان بنوعی دیگه قانع شدم که هر چیزی کشف میشه فقط در جهت گسترش بیشتر جهانه و رفاه و زندگی بهتر و پیشترفت انسان و در نتیجه رسیدن انسان به ماموریتی که از روز ازل بهش محول شده

شادتر و خوشبخت تر باشید در اغوش خداوند یکتا


7 سال پیش

مرسی دوستان عزیزم.

هدونیست عزیزم فقط دارم پشت سرهم میگم خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت….

میخای قانون بت اثبات شه؟ به این فکر کن چرا حرفای من ناراحتت نکرده ؟ و اتفاقا برات تلنگر بود و خوشحالت کرده !! میدونی چرا؟ وقتی پیامتو دیدم گفتم:” من باید بهش تلنگر بزنم. لحن حرفام اصلن مهم نیست. فرکانس و ارتعاشی ک پشتشه مهمه که از نیت من ناشی میشه. نیت من فقط و فقط اگاه کردنشه و خیره. من باید بهش تلنگر بزنم. ” همین کلمه ای که خودت نوشتی. ببین چقدر ارتعاشات منو خوب دریافت کردی از تو اون پاسخ….میبینی اصلا جمله ها و لحن جملات مهم نیس و ارتعاششون مهمه؟

هدونیست من هرجایی هر چیزی مینویسم از ته قلبم مینویسم. با تمام ایمانم مینویسم. اینارو ی ادم صرفا احساساتی بهت نمیگه.(البته احساساتی هم هستما. ولی تک قطبی نیستم) اینا رو ی ادمی داره میگه ک لیسانسش ریاضی بوده اونم تو دانشگاه پلی تکنیک. دیگه تصور کن تو اون دانشگاه و با اون رشته من چه منطق و استدلالی میتونم داشته باشم !!! امتهانای دانشکده ما اوپن بوک ک بود هیچی، اوپن تایم بود که هیچی(استاد برگه هارو میداد و میگفت ببرید هرجای دانشگاه خواستین بشینید حل کنید. تا اخر روز هر وقت خواستین برام بیارید خخخخ چون اصلا جواب نداشتن خخخخ) بلکه گاها برای هر سوال تا چند صفه فقط با فرمول و انواع و اقسام استدلالها، مسئله هارو اثبات میکردیم.

تمام این منطق و استدلالهایی که علبه قانون میارن تا ردش کنن اکثرا یا سطحیه یا ریشه در عدم درک درست قانون داره !! همه فکر میکنن قانون جذب یعنی ب فلان چیز فکر کنم اتفاق بیفته!! در حالیکه نمیدونن اصل قانون اینه که اونچه که احساس کنن اتفاق میفته و افرینش در احساس ما رخ میده. هدف از ساخت باور یا توجهم همین درست کردن احساسه. و منظور از احساس الکی خوش بودن نیس. منظوووور ی احساس ارامش و شادی و ایمان قلبیه . منظور ااینکه به همه جنبه ها و ابعاد ی موضوع احساسمون خوب باشه. کسی که باور داشته باشه میتونه پولدار بشه و ماشینای گرون قمیت بخره دیگه وقتی رفت بیرون موقع دیدنا ماشینا حسش بد نمیشه… اصلا فلسفه دوره روان شناسی ثروت 1 درست کردن همین احساس ما در تمام جنبه ها نسبت به پوله. با باوره و توجهاتمون. ازینا بگذریم.

من اصلا هیچ وقت دنبال نمیکنم نظر مخالفا رو. اصلا برام بی معنی و خنده داره. میگم بزار اونا تو دنیای خودشون خوش باشن و ب من بخندن. بمن بخندن و در کنارش خودشونم از زندگی هیچی نفهمن!

مهم اینه منه دارم استفاده میکنم و نتیجه میگیرم. مهم اینه حااالم خوبه

من انقدر رشته های مختلف و مطالعات متعددی داشتم که الان فلسفه زندگی اینه: ببین مهم نیس ی موضوعی از نظر همه ادما غلط باشه!! حتی اگر علم اثبات کرده باشه ک غلطه. اگر اون نظریه داره ب من نتیجه میده پس من ازش استفاده میکنم. من میخام خاص باشم. من میخام متفاوت باشم. بزار اصلااا این موضوع فقط برا من نتیجه بده. من چکار ب کار بقیه دارم اخه. مگه قراره من همراه با ی جمع حرکت کنم و وایسم ببینم چی مد شده چی رواج پیدا کرده چی اثبات شده چی فراگیر شده بعد برم سمتش؟؟!!

هرچیزی که به ادم حس خوبی میده باید چسبید بهههههههههههش. هرچیزی ک واس ادم کار میکنه باید چسبید بهش. ب ما چه که بقیه قبول میکنن یا نمیکنن. ب ما چه که دنیا داره کدوم وری میره!! اقا جان من میخام دنیاموووو اینجوری ببینم. همین که این باور که من با ارتعاشاتم خالق زندگی و جهان خود هستم، ب من اینقدر قدرت میده اینقدر جسارت میده اینقدر شهامت میده اینقدر امید میده اینقدر ارامش میده اینقدر شادی میده و اینقدر داره ثورت میده خب چراااا بهش پشت کنم؟؟؟؟؟

اره دوستم اینجوریاس


7 سال پیش

سلااام به همگی اساتید

والای خدادادی من شما چققققدرر میدونید در مورد همه چی

چقدر ارزشمنده این آگاهیهاتون

پس من کجای این دنیام خدایاااا

میخوام سرم بکوبم به دیوار

چقدر خوشحالم که خداوند منو تو این مسیر قرار داد و با شما آشنا کرد

خدایا سپاسگزارم

خدایا کمکم کن تا بهتر درک کنم

ممنونم از همتون??