وقتی خواسته ی من به تغییر فکر دیگران بستگی دارد‌، چگونه باید دیگران را با خودم همراه کنم؟ - صفحه 2

دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگی

جواب‌های «عقل‌کل»دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگیوقتی خواسته ی من به تغییر فکر دیگران بستگی دارد‌، چگونه باید دیگران را با خودم همراه کنم؟
93

سوال:
من دارم تمام تلاشم رو می‌کنم که خونه دارشیم. روی باورهام کار می‌کنم، تمرین انجام می دم، سعی می‌کنم تجسم کنم و …‌، تا به این خواسته برسم. اما چیزی که من رو ناامید کرده این هست که پدر و مادر من چنین باوری ندارند و با وجود تلاش‌های من، میلی به تغییر باورهای‌شان ندارند.
در این شرایط، چه کاری از دست من بر میاد؟
می خوام بدونم پس اون همه تمرین و تلاش برای باور سازی، چه میشه؟
لطفاً راهنمایی‌ام کنید که وقتی در این شرایط قرار می‌گیریم که افراد دیگری هم به جز من، در رسیدن به خواسته‌ی من دخیل هستم، کار درست چی هست؟
چطور می تونم این مسئله رو حل کنم و اونها رو هم با خودم همراه کنم؟
پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش

اگر بتوانیم این اصل را درک کنیم که تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه باورهای خودمان است. اگر باور کنیم که زندگی ما به دست باورهای خودمان خلق می‌شود‌، اگر باور کنیم که هیچ فردی کوچکترین نقش و قدرتی در خوشبختی یا بدبختی ما ندارد‌، خیلی چیزها تغییر می‌کند. اما مسئله این است که خیلی‌ها نتوانسته‌اند این موضوع را بپذیرند.
خیلی ها در مواقع لازم‌‌، این اصل را فراموش می‌کنند. البته منظورم خودم هم هستم.
چون موضوع باور مثل یک کالا نیست که یک بار تولید شود و پس از اتمام پروسه تولید‌، دیگر کار برای همیشه تمام شود.
باور در هر لحظه نیاز به تغذیه و یادآوری دارد. ما باید در هر لحظه این اصل را به یاد بیاوریم. و این به یادآوردن‌، راه تغذیه باورهای‌مان است.
وقتی شما خواسته‌ای داری، دیگر همه چیز حل است.یعنی آن خواسته هر چه باشد، موضوع مهم تنها شما هستی و خواسته‌ای که رسیدن به آن برایت واضح شده است.
یعنی از نظر سیستمی که جهان بر اساس آن خلق شده و از نظر اصل و اساس خودت که یک خالق است و با فرکانس‌هایش زندگی‌اش را خلق می‌کند‌، به محض اینکه خواسته‌ای واضح شود‌، دیگر کار تمام است اگر ذهن خودش را قاطی ماجرا نکند و نخواهد با نجواهایش کار را سخت و پیچیده جلوه دهد
اگر باورهای محدودکننده‌ای نباشد.
به قول قانون اول نیوتن‌، یک جسم که با سرعت ثابت در حال حرکت است‌، تا بی‌نهایت به حرکت خود ادامه می‌دهد اگر با مانعی برخورد نکند.
طبیعت ما نیز به همین شکل است‌. یعنی اگر ما می‌توانستیم همان خلوص لحظه تولد را داشته باشیم و همان آگاهی‌های لحظه تولد را به خاطر بیاوریم‌‌ و چیزی به نام ذهن نداشتیم‌، به محض واضح شدن خواسته‌‌، از آنجا که هیچ مانعی مقابلش نبود‌، آن خواسته محقق می‌شد.
اما هیچکدام از ما چنین ذهنیت خالصی نداریم. هیچکدام از ما باورهای ۱۰۰٪ خالص نداریم. به همین دلیل میزان راحت به خواسته رسیدن یا سخت به خواسته رسیدن یا اصلاً به خواسته نرسیدن ما کاملاُ بستگی به درجه خلوص باورهای ما نسبت به آگاهی‌های قبل از تولدمان دارد.
اما خبر خوب این است که ما همیشه می‌توانیم در حال بهبود باشیم زیرا ما در هر لحظه می‌توانیم با کنترل ورودی‌های ذهن‌مان باورهای قدرتمندکننده تری بسازیم.
پس خبر خوب این است که درباره این خواسته‌، موضوع اصلاً پدر و مادر شما یا هر فرد دیگری نیست.
برای رسیدن به خواسته‌ات نیازی به تغییر دیگران نداری حتی اگر پدر و مادرت باشند. بلکه فقط موضوع این است که تا چه اندازه می‌توانی باورهای هماهنگ با آن خواسته را بسازی و چقدر برای تغییر باورهای خودت تلاش می‌کنی و چقدر این موضوع را می‌پذیری که تو آفریده شده‌ای تا با فرکانس‌هایت زندگی‌ات را خلق کنی.
اما مسئله‌ای که کار را برایت سخت کرده‌ است‌، ذهنت است.
یعنی در این زمان، ذهن منطقی‌ات وارد عمل می‌شود و این نگاه را دارد که خواسته تو بایدتوسط پدر مادرت فراهم شود.
نمی‌دانم در چه سن و سالی هستی‌، اما می دانم که ذهنت به تو می‌گوید:
خوب! خانه باید توسط آنها خریده شود و آنها هم که فکر می‌کنند نمی‌توانند خانه بخرند، پس دیگر از خانه خبری نیست مگر اینکه بتوانی آنها را راضی کنی یا نگرش‌شان را تغییر دهی.
آنوقت تصورت این است که به جای کار کردن روی خودت و ساختن باورهای هماهنگ با این خواسته، باید روی آنها هم کار کنی. بنابراین با اشتیاق کار را شروع می‌کنی اما از آنجا که هیچ فردی قدرت تغییر دیگران را ندارد، در همان ابتدای راه، مستأصل می‌شوی چون درمیابی که در تغییر آنها عاجز هستی.
این اشتباهی است که افراد زیادی آن را انجام می‌دهند.
خیلی‌ها فکر می‌کنند برای رسیدن به ثروت، باید باورهای همسرشان تغییر کند.
خیلی‌ها فکر می‌کنند برای تجربه رابطه‌ای عاشقانه، باید باورهای همسرشان را تغییر دهند.
خیلی‌ها فکر می‌کنند برای تجربه شادی، باید اخلاق و رفتار اطرافیانشان تغییر کند و اطرافیان‌شان نرم‌خوتر شوند‌‌، تا آنها بتوانند شادی را تجربه کنند.
این‌ها همان عوامل بیرونی و باورهای محدود کننده‌ای هستند که افراد را اینهمه سال از تجربه خواسته‌شان دور کرده، در حالیکه خودشان هم خبر ندارند که آبشخور این داستان همیشگی، همین نگاه محدود کننده خودشان است که :
عواملی غیر از خودت و فرکانس‌هایت‌، زندگی‌ات را رقم می‌زند. پس باید آن عوامل را در زندگی‌ات مهم بدانی.
تا زمانی که نه تنها درباره این موضوع، بلکه درباره هر خواسته‌ای در زندگی‌ات، این نگاه و باور را داشته باشی، هرگز آن را تجربه نخواهی کرد. زیرا این باور محدود کننده که حاصل عدم درک قوانین زندگی است، شما را نگران، نا امید و پر از تردید و حیرانی می‌کند.
یعنی به نقطه‌ای می‌رسی که از یک طرف خواسته‌ای داری و از طرفی باور محدود کننده ای داری و فکر می‌کنی دیگران باید تغییر کنند تا این اتفاق برایت رخ دهد. در یک کلام، باورهای هماهنگ با خواسته ات را نداری و تا زمانی که این هماهنگی نباشد، هرگز آن خواسته وارد زندگی ات نخواهد شد.
این یک مسیر کاملاً اشتباه است زیرا شما هیچ کنترلی بر دیگران نداری و نیازی هم به داشتن این کنترل نداری.
اگر این قانون را درک نکنی، آنوقت به جای اینکه انرژی‌ات را صرف ساختن هدفت، بوسیله ساختن باورهای هماهنگ با آن، نمایی، انرژی‌ ی بسیار بیشتری از آن را صرف تغییر دیگران می‌کنی و از آنجا که این قدرت را نداری، موفق نمی شوی و آنگاه احساس درماندگی می‌کنی.
پیام این احساس به شما این است که توجه شما به جای اینکه روی خواسته‌ات باشد، روی ناخواسته‌ات است.
و طبق قانون، شما همچنان ناخواسته‌های بیشتر، احساس استیصال و درماندگی بیشتری را به زندگی‌ات جذب می‌کنی‌، مگر اینکه یاد بگیری و درک کنی‌ که‌، این تو هستی که در مرکز زندگی‌ات هستی و همه چیز توسط تو و فرکانس‌های تو رقم می‌خورد.
درک عمیق این قانون، معجزه می‌کند. تغییر پدر و مادرت یا هر فرد یا شرایطی غیر از تو و باورهایت، از معادله حذف می‌شود و انر‌ژ‌‌ی‌ای بی‌نهایت را آزاد می‌کند.
آنوقت دیگر نیازی نیست برای تغییر دیگران‌، حتی اگر آنها پدر و مادرت هستند، کاری انجام دهی. زیرا وقتی درک می کنی که خواسته‌های تو توسط فرکانس‌هایت ساخته می‌شود و نه توسط پدر و مادرت، آنگاه همه چیز واضح‌تر، ساده‌تر و انجام پذیر تر به نظر می رسد.
زیرا به وضوح درک می‌کنی تنها کار تو این است که‌، روی خودت و باورهایت کار کنی و بقیه‌اش را به دست جهان و قوانینش بسپری . یادت باشد که باید روی خواسته‌ات تمرکز کنی و نه روی چگونگی به دست آوردن خواسته‌ات.
وقتی آن باورها را بسازی، جهان، مسیر و چگونگی را برایت فراهم می‌کند و هرچه باوری که ساخته باشی، قدرتمند کننده تر باشد، مسیر ساده‌تر، سریع‌تر و لذت بخش تری را به سمت خواسته‌ات طی می‌کنی!
این قانون مهم را همیشه به یاد داشته باش که :
مهم نیست چه خواسته‌ای داری، بلکه باوری که درباره آن خواسته داری، تعیین کننده همه چیز است. زیرا تو همیشه اساس آن باورها را تجربه می‌کنی.
پیشنهاد می‌کنم برای درک قوانین و استفاده از آنها نه تنها درباره این خواسته‌، بلکه درباره درک عملکرد جهان و بهره بردن از آن برای رسیدن به هر خواسته‌ای در زندگی‌ات، از دوره راهنمای عملی دستیابی به آروزها استفاده کن
این دوره به تو یاد می‌دهد که چگونه آروزهایت را تبدیل به تجربه زندگی‌ات نمایی و چگونه از خداوند و قوانینش در این باره کمک بگیری. با آموزش‌های دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها، قوانین کیهانی را به وضوح درک و استاد قوانین کیهانی می‌شوی.
جلسات ۶ و ۹ و ۱۰ این دوره، یکی از علاقه مندی های من است و به شخصه دوست دارم بارها و بارها و بارها، حتماً قبل از اقدام برای هر خواسته‌ای، آگاهی‌های این سه جلسه را به خودم یادآور شوم، انگیزه بگیرم و با خواسته‌ام راحت‌تر شوم. سپس ایده پردازی یا هر کار دیگری را شروع کنم. زیرا آن باورهای مرا به مسیر ایده‌ها و راهکارهای بهتر‌، هدایت می‌کنند.
به نظرم دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها‌، بهترین جایی است که استاد عباس منش، خدایی را معرفی نموده که خودش شناخته.
همان خدایی که او را از زندگی در اتاقی سیمانی در بندرعباس‌، به موقعیت کنونی‌اش هدایت نمود‌، قوانینش را و چگونگی هماهنگی با آن قوانین را به او آموخت و همواره در حال هدایتش است.
وقتی این جلسات را گوش می‌دهم، جان و نیرویی مضاعف در من رشد می‌کند زیرا دوباره قدرتی به من یادآور می‌شود که خداوند به من، شما و هر فردی داده تا بتوانیم در هر لحظه سرنوشت خود را به گونه‌ای که می‌خواهیم، رقم بزنیم.
آگاهی‌ای که جلسات این دوره درباره اصل و اساسم به یادم می‌آورد‌، به من آرامش می‌بخشد. زیرا خیلی کامل درک می‌کنم تا درک کنم که چقققدررر کنترل همه‌ی زندگی‌ام به دست خودم داده شده است.
خیلی مهم است که این موضوع را مرتب درک کنیم و مرتب آن را به خود یادآور شویم. زیرا این موضوع خیلی زود از یادمان می‌رود و باید هر بار و هر روز این را به خود یادآور شویم.
زیرا وقتی این درک را می‌سازی، آنوقت تمام توجهات که بر ناخواسته بود و انرژی‌ای که صرف این توجه شده بود، همگی معطوف به خواسته‌ات می‌شود
من تنها با درک یک جمله استاد در جلسه ۹ و ۱۰ این دوره ، خدا را به گونه‌ای دیگر باور کردم و این درک باعث شد‌، داشتن خواسته‌ام برایم بدیهی و منطقی بشود. سپس ایمانی در من شکل گرفت و منطق این ایمان آنقدر قوی بود که حریف منطق ذهنم شد و توانستم یکی از خواسته‌هایم را که مدتها به آن نرسیده بودم، تنها در کمتر از چند ماه به واقعیت زندگی‌ام تبدیل کنم و از آن پس سعی می‌کنم این الگو را برای سایر خواسته‌هایم نیز به کار ببرم.
به شما هم این پیشنهاد را می‌دهم.
من این الگو را قبلاً از استاد عباس منش آموخته بودم‌، اما هنوز درک واضحی از آن نداشتم و به خاطر این عدم درک، نمی‌توانستم تمام توجه ام را به خواسته‌ام معطوف کنم. یعنی به خاطر عدم درک اصل و اساس جهان‌، تمرکز من پخش بود. به همین دلیل ایمان من پخش بود. به همین دلیل قدرت خلق کنندگی‌ام پخش بود.
اما وقتی توانستم اصل را بهتر درک کنم‌، توانستن قسمت عمده‌ای از انرژی و توجه ام را از همه عوامل بیرونی بردارم و به ساختن باورهای هماهنگ بر خواسته‌ام متمرکز نمایم. سپس به همان اندازه نیز نتایج زندگی‌ام بهتر شده است.
این کاری است که شما هم باید یاد بگیری و من قبا جلسه ۹ و ۱۰ دوره راهنمای عملی این موضوع و این قانون را دقیقاً و عمیقاً درک کردم و خدا را به گونه‌ای شناختم که به من قدرت ساختن زندگی ِ بهتر و بهتر را داده است.
برای خواندن مقالات بیشتر درباره نحوه خلق خواسته‌ها کلیک کنید

abasmanesh.com

نمایش:  به ترتیب تاریخ   |  به ترتیب امتیاز   
2

من دیگه به صورت کامل باور کردم که خودم صد در صد مسول زندگیم هستم و تمام اتفاقات زندگی ام رو فرکانس های ارسالی ام میسازه


1

سلام دوست عزیز
من هم مشکل شمارابااطرافیانم دارم ولی دارم سعی میکنم خودم را اصلاح کنم.
شماهم میتونیدباورهایتان راتغییربدید وفقط ب خواسته هایتان تمرکز کنیدمطمعن باش درست میشه



1

6 سال پیش

دوست عزیزم سلام . بهترینهارو برای شما میخام .

وقتی روی کنترل ورودیها و باورهای خودت کار کنی خود به خود به مسیری هدایت میشی که همه چیز خودش درست میشه.

به مسیری هدایت میشی که یا پدرو مادرتم باهات میان در خونه جدید و باورهاشون رشد میکنه یا این که خودت مستقل میشی .

ولی دوست من چیزی که خود من تجربه کردم مورد اول بود . یعنی من روی خودم و باورهام کار کردم قرار نبود خونه رو درست کنیم اما پدرم خودش رفت دنبالش و همه چیزو روبه راه کرد و خونه مون اونطوری که حتی تصورشم نمیکردیم زیبا شد و جالبه بدونی که من بعدش به یک جای بهتر هدایت شدم و مستقل شدم .

و همه اتفاقای زیبا زمانی میفتن که ما به چطورش فکر نمیکنیم و فقط انجام میدیم .

یه مورد مهم دیگه اینه که به ویژگیهای مثبت و عالی خانوادت توجه کن . از اصل برانگیختگی روابط استفاده کن تا اوناام رشد کنن با تغییر دیدگاهت .

شاد و موفق باشی

1

سلام خانم شایسته ی عزیزم
احسنت بازهم عالی مثل همیشه.درست است مانمیتوانیم دیگران راتغیردهیم ولی همیشه اشتباه ماهمین است که تمام تلاشمون را برای تغییردیگران میگذاریم
فقط بایدروی خودمان وباورهایمان کارکرد همین وبس
وقتی استادتوانسته پس ماهم میتوانیم باتوکل بخدا


28
بهترین پاسخ

سلام خانم شایسته ی مهربون چقدر عالی بود
مهر تاییدی ،رو زدین
روی باورهایی
که تو وجودم جوانه زده
مدت بیست سال به دنبال تغییر فردی بودم تا برام عالیترینها رو بسازه (شرک خفی )
اما الان چند ماهی هست به خودم امدم و دارم رو خودم کار میکنم
من همه جور به دنبال رضایت دیگران بودم
و خودم را هیچ کاره و همه را همه کاره میدونستم
اما الان خدا و خودم دست به کار میشیم و همه هیچ شدند
قدرت رو از همه گرفتم و فقط به خدای مهربون دادم تا بهترینها رو برام بسازه
و من فقط با هدایت اون قدم بر میدارم
یک قدم از من و صدها قدم از او
تا لذت بهترینهایی که یک عمر در حسرت اون با توقع از دیگران درانتظارش بودم برام رقم بخوره
میدونم عالیترینها در انتظار منه
من با تعهد سال ۹۷ را خیلی خوب گذروندم و ۹۸ عالیتر برام خلق میشه
مطمئنم
چون من همون خدارو با قدرت بی انتهاش و نیروی قدرتمند درونی خودم تازه یافته ام



1

2 سال پیش

سلام خانم

آفرین تبریک میگم اینقدر عالی عمل کردید و نتایج خوبی گرفتید

و چه جمله و درک خوبی که من خودم را هیچ کاره و همه را همه کاره می‌دانستم.

و از این به بعد تمام قدرت و توانایی خلق آرزوها و خواسته هایم در دستان خدای من است (بدون استثناء) و نه هیچ کس و هیچ چیز و هیچ شرایط دیگه. و فقط با اقدام برای تغییر فرکانس های هر لحظه ام تمام شرایط زندگیم شروع به تغییر میکند فارغ از هر عامل دیگری.

فقط با تغییر کانون توجهم در هر لحظه

خدایا شکرت

چقدر این قانون هم ساده ست (ساده ترین شیوه) هم قدرتمندین شیوه

و هیچ شیوه ای اینقدر ساده و قدرتمند و مؤثر و واضح و کاربردی نیست والا.

از این ساده تر نداریم

موفق و خوب باشید

البته خوشحال میشم دستاوردهای خوب دیگه تونو از چهار سال پیش تا الان بخونم.

8

سلام
اطرافین زمانی با ما هم سو و هم جهت می شوند که ما را باور داشته باشند. ما قرار است روی باورهای خودمان کار کنیم نه روی تغییر باور دیگران….. دوست خوبم ما نمی توانیم دیگران را تغییر دهیم و تمام تلاشمان باید در جهت تغییر خودمان باشد. به جای هم جهت کردن دیگران برای رسیدن به خواسته هایت تمام تلاشت بر این باشد که در آینده نزدیکتر، هم از لحاظ شخصیتی و هم از لحاظ مالی با تغییری اساسی به استقلال فردی برسی. تا آنجایی که بتوانی با هزینه خودت پدر و مادر عزیزت را صاحب خانه کنی.
موفق باشی


رفتن به بالا