لازم است دوباره اصل اساسی جهان را اول به خودم و سپس به شما یادآور شوم تا بتوانیم پاسخی هماهنگ با قوانین ارائه دهم و شما نیز بتوانی ترمزهایی را در ذهنت پیدا کنی که با این قانون هماهنگ نیست.
اصل این است که:
تمام اتفاقات زندگی ما- بدون استثناء- واقعاً بدون استثناء- نتیجه باورهای خودمان است. افراد زیادی هنوز نتوانستهاند این اصل واضح را بپذیرند.
بر طبق این اصل، اولاً:
قطعا نتایجی وارد زندگیات شده. اما آن نتایج متناسب با باورهایی است که تا اینجای کار توانستهای بسازی.
یادت باشد که ما همواره در حال رشد هستیم. یعنی همین حالا اگر با دقت جنبههای مختلف زندگیات را مرور و با قبل مقایسه کنی و مهمتر از همه اگر بتوانی گذشتهات را به یاد بیاوری، به وضوح برکتها و عطایایی را در زندگیات میبینی که روزگاری جزو آرزوهایت بوده است اما از آنجا که خواسته هایت رشد کرده، آنقدر داشتنشان را بدیهی و فاقد ارزش میدانی که حتی نمیخواهیبه آنها به عنوان نتیجهای نگاه کنی که به خاطر تلاش ذهنی برای تغییر باورهایت رخ داده است.
ثانیاً:
یادت باشد که اطلاع از قانون به معنای باور و ایمان به قانون نیست. یعنی لازم است اطلاعاتی که درباره قوانین زندگی کسب نمودهای را تبدیل به باورهای خود نمایی. یعنی اگر می خواهی دلیل این مشکل را بیابی، باید از خودت سوال کنی که اگر مدتی است روی باورهایم کار کرده ام، دقیقا چه کاری انجام داده ام؟
چه باورهایی را ساخته ام؟
چه باورهای مخربی را در خود از بین برده ام و چگونه این کار را انجام داده ام و نیز چه قدمهایی را برای تغییر اوضاع ام برداشته ام؟
نگرشم به اتفاقات زندگیام چقدر عوض شده؟
به محض برخورد با یک مسئله و تضاد چقدر به هم میریزم؟
چقدر برای تغییر نتایج، به دنبال تغییر باورهایم هستم و چقدر روی تغییر عواملی غیر از باورهایم متمرکز شدهام؟
چقدر مقصر مسائلم را دیگران میدانم که چقدر مسئولیت باورهایم را میپذیریم و برای تغییرشان متعهدم؟
چقدر میتوانم رابطهای معنادار میان کانون توجهام، ورودیهای ذهنم و اتفاقاتی که در زندگیام رخ میدهد بیابم و تا چه حد این موضوع را اصل میدانم؟
چقدر در نگرانیهایم کمتر شده و چقدر به واسطه درک قوانین زندگی، توکل و آرامشام بیشتر شده؟
و چقدر ایدههای الهام شدهام را جدی میگیرم و برای اجرایشان قدم برمیدارم؟
زیرا وقتی روی باورهایت کار می کنی، وقتی بذر باورهای قدرتمندکننده در شما شکل میگیرد، به اندازهای که آن بذر رشد را شروع میکند، نشانههای آن رشد در زندگیات هم آشکار میشود. به شکل الهام یک ایده و راهکاری که جدی گرفتن و دنبال کردن آن، نتایجی را وارد زندگیات میکند که قبلاً نبوده است.
اما اگر آن ایده ها را نادیده بگیری، اگر آنچه می آموزی را در رفتارت جاری نسازی، تغییری هم نباید رخ دهد. زیرا اگر رخ دهد یعنی عجیب است.
زیرا کار شما این است که همزمان که روی باورهای تان کار می کنی، هم زمان که آن باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین را می سازی، همزمان که ورودیهای ذهنت را کنترل میکنی، باید به نداهایی هم که دریافت میکنی، عمل شود.
ثالثاً:
اگر آن تغییر بسیار وسیعی که به دنبالش هستی هنوز رخ نداده، معنایش این است که هنوز تغییر بسیار عمده ای در باورهایت ایجاد نشده است.
واژههایی مثل تغییر وسیع، نتیجه بزرگ، ثروت بسیار زیاد و … نشانه فاصله فرکانسی تو با آن نتایج بزرگ است. نشانه فاصله تو با مداری است که آن نتایج بسیار بزرگ در آن قرار دارند و نشانهی این است که هنوز باورهایت به اندازه آن نتایج رشد نکرده و با آن نتایج هممدار نشده است. زیرا نشانهی واضح هممداری این است که داشتن آن نتایج آنقدر بدیهی میشود که دیگر وسیع و عظیم به نظر نمیآید. مثل همین نتایجی که الان داری و برایت بدیهی به نظر میرسد در حالیکه قبلاً داشتنش برایت یک خواسته و آرزو بود.
قانون این است که شما همیشه در مداری همجنس با باورهایت قرار میگیری و در آن مدار، اتفاقات و شرایطی همجنس با باورهایت را تجربه میکنی.
شما به اندازه باورهایی که می سازی، هدایت خداوند را به شکل ایده، نعمت، فرصت و برکت وارد ندگیات می کنی. یعنی تا زمانی که آن باورهای قدرتمند کننده ایجاد نشوند، به مدار آن خواستهها راهی نداری. در نتیجه هیچ اتفاق جدیدی در زندگی ات رخ نخواهد داد و البته ایجاد این باورها قدم به قدم رخ می دهد و هر بار باورت قوی تر می شود و هر بار نتایج ات بهتر از قبل می شود.
اما اگر نخواهی این مسیر را طی کنی و بخواهی با همان روش قبلی، همان باورهای قبلی، همان کانون توجه قبلی، همان نگرانی ها، ترس ها و اظطراب های قبلی ادامه دهی، یعنی همان فرکانس های قبلی را ارسال می کنی.
پس طبق اصلی که در ابتدا یادآور شدم، منطقی است که منتظر همان نتایج قبلی هم باشی.
طبق این اصل، اگر میخواهی نتیجه تغییر کند، باید فرکانس تغییر کند و اگر میخواهی فرکانس تغییر کند، باید باور تغییر کند.
در یک کلام اگر واقعاً یک راهکار اساسی میخواهی، تا یک بار برای همیشه به همه نگرانیها در زندگیات پایان دهی، راهش این است از ابتدا، پایه درست و حسابی برای زندگیات بچینی.
زیرا اگر همه چیز را بصورت اساسی تغییر ندهی مانند این است که یک خانه گلنگی داشته باشی که همه جای آن با مشکل مواجه شده به این دلیل که پی آن نشست کرده، ترک خورده و دیگر هچ کارایی ندارد. اما شما مرتباً یک بار دیوارش را رنگ میکنی و چند روزی احساس میکنی بهتر شده اما باز دوباره یک ترک جدید روی دیوار میبینی، سپس سقف را تعمیر میکنی، بعد میبینی فقط برای مدتی اوضاع بهتر شد. سپس در ورودی را عوض میکنی و خلاصه هر بار یک قسمت را.
اما نهایتاً اینهمه تلاش، وقت، زمان، انرژی و هزینهای که گذاشتی، نه تنها کمکی نکرده، نه تنها اوضاع امنیت و آسایش آن خانه بهتر نشده بلکه هر شب با نگرانی و ترس از اینکه فردا چه اتفاقی برای این خانه ممکن است بیفتد یا مبادا سقفش فرو ریخته و همه چیز را نابود کند، به خواب میروی.
موضوع اصلی درباره تجارب زندگی شما نیز، نیز مثل همین ماجرا است. نمیتوانی بدون تغییر بنیادین باورهایت، تغییری مح ایجاد نمایی زیرا اتفاقات زندگی شما، بازتاب کامل و دقیق فرکانس های شماست و اساس فرکانس های شما باورهای شماست.
پس راهکار اساسی را در این باره با هم مرور می کنیم:
اصل اول: پذیرش اصل و اساس جهان
اصل دوم: قانون تکامل
اولین عامل اساسیای که افراد در پروسه تغییر باورها آنچنان که انتظار دارند به نتیجه نمیرسند این است که، هنوز اصل اساسی را که در ابتدای این پاسخ یادآور شدم، مثل وحی منزل نپذیرفتهاند.
اگر به دنبال تغییری اساسی هستی، اول از همه باید به این موضوع ایمان بیاوری که: تمام اتفاقات زندگیات بخاطر باورهایتان رخ داده و تنها راه علاج، تغییر باورهاست و هیچ راه دیگری وجود ندارد.
وقتی تمامی راه ها را بر روی خود می بندی و دیگر شکی و تردیدی باقی نمیگذاری که نکند یک عامل دیگر هم باشد، آنگاه تعهدی در شما ایجاد می شود برای یافتن آن ترمز ذهنی و آن باور محدودکننده و تبدیل آن به باور قدرتمندکننده.
یعنی متمرکز و متعهد شوی که شیوهی نگرشات، رفتارات، تمرکزات و احساسات را منطبق بر آن آگاهیای نمایی که تازه فهمیدهای و سپس از طریق بیشتر جاری ساختن آن در نقطه تمرکزت و رفتارت، هم جوانب بیشتری از آن آگاهی را بیشتر درک کنی و هم بذر آن باور را تغذیه نمایی و به این شکل هر روز نتایج را کمی بهتر کنی و با ایمان تا رسیدن به نتیجه نهایی به راهت ادامه دهی و هرگز نا امید یا تسلیم نشوی.
این کار نیاز به توانایی زیادی برای کنترل ذهن دارد و آسان نیست. زیرا اگر آسان بود، الان همه موفق بودند.
تغییر باور نیاز به ایجاد چنین تعهدی دارد. ضمن اینکه در کنار این تعهد، باید بدانی که درک تو از این آگاهی و ساختن باور از این آگاهی، به مرور صورت میگیرد و همیشه یک فاصله فرکانسی میان کل این آگاهی و آنچه که تو از آن به عنوان باور برداشت کردهای، وجود دارد.
وقتی این تعهد را برای تغییر باور ایجاد نکنی و شیوه تغییر باور را درک نکنی، نمی توانی آنچه را درک نمایی که از استاد عباس منش درباره قوانین زندگی، نقش تغییر باورها و شیوه تغییر باورها میشنوی. آنوقت درباره این موضوع دچار سوءتفاهم و سوءبرداشت میشوی.
به همین دلیل اندکی کار می کنی، تغییرات کوچکی به همان میزان هم ایجاد میشود. سپس آنچنان که باید ادامه نمی دهی. چون می خواهی با اولین قدم ، نتایج بزرگی رخ دهد.
یعنی آن قرار داد نوشته می شود، اما امضا نمی شود.
آن مشتری می آید اما چیزی نمی خرد.
فرد مورد علاقه ام را پیدا می کنم اما موضوع به ازدواج ختم نمی شود و …
شما نتوانستهای مفهوم فرکانس را درک کنی و اصل اساسی جهان را که در ابتدای این متن یادآور شدم بپذیری. به همین دلیل می خواهی با اندک تلاشی معجزه رخ دهد و یک شبه تمام باورهایی که در طی سالیان ساخته شده، تغییرکند. به همین دلیل است که با چنین تردید هایی در ذهنت مواجه هستی و هنوز همان شیوههای و نگرش قبلیات سکّان دار ذهنت است و میگوید :
“خوب! من باورم را تغییر می دهم اما اگر شغلم تغییر نکند که نمی شود؟
خوب! تا زمانیکه من یک حقوق مشخص دارم، چگونه فقط تغییر باور می تواند درآمد مرا افزایش دهد؟
خوب اگر من کاری برای افزایش مشتری انجام ندهم، تبلیغ نکنم و فقط روی باورهایم کار کنم، که امکان ندارد درآمدم زیاد شود؟
پس باید کاری هم انجام دهم!”
«باید کاری هم انجام دهم» همان نگرش قبلی است که حذف آن نیاز به جهادی اکبرتر از اینها دارد.
یعنی می خواهم بگویم همزمان که به اصطلاح روی باورهایت کار می کنی، تردیدهای تان هم با شماست و این تردیدها تعهد و تمرکز لازم برای تغییر باور را از شما می گیرد و ایمان تان را به این موضوع که، باورها عامل اصلی نتایج هستند، سست می کند و بعد نتیجه مشخص است. شما کنترل ذهن را ادامه نمیدهی، شما به این شیوه وفادار نمیمانی و شما مرتباً در حال رفت و برگشت به نگرش قبلی و اطلاعات فعلی هستی. در نتیجه باورهایت آنچنان که باید تغییر نمیکند.
لذا از آنجا که تغییر باور هنوز صورت نگرفته، نتیجه خاصی هم بوجود نیامده و از آنجا که به نظر خودت مدتی است روی باورت کار کرده و پاسخ دلخواهت را نگرفتهای و از آنجا که نجواهای ذهن که حاصل باورهای محدودکننده قبلی است، ریشه دارتر از این حرفهاست، شک هایت را به ادامه این شیوه دوباره بیشتر میکند. اینجاست که ذهن دوباره شما را برمی گرداند به روش قبلیِ خودش و همان باورهای محدود کننده قبلی.
همان روشی که می خواست با انجام یک کار فیزیکی مثل تغییر شغل و … درآمدش را افزایش دهد و دوباره همان مشکلات و ماجراهای قبلی را دارد و واقعا سردرگم می شوی.
اما موضوع این است که باور با اطلاعات فرق دارد. باور با دانسته فرق دارد. باورهای شما خودش را در رفتار و نگرش شما نشان میدهد. باورهای شما ابتدا به شکل رفتار و اقدام ظاهر میشود. یعنی به اندازهای که قدرت میگیرند شما را به مسیر راهکارها و ایدههایی هدایت میکند که انجامشان، وضعیت را کمی بهتر میکند و سپس به میزان تعهد شما رشد میکند اما از جایی به بعد، آن رشد تصاعدی شروع میشود. اما رسیدن به آن نقطه یک جهاد ابراهیم گونه میطلبد.
هنوز تغییری اساسی در باورهایت رخ نداده، بلکه فقط یک سری اطلاعات کسب کرده ای که به نظرت اطلاعات قشنگ و لذت بخشی است. انگیزه بخش است و دانستنش خوب است.
اما در عمل از آنجا که آن ایمان به اصل که «تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء حاصل باورهایمان است»، ایجاد نشده، باورها را عامل اصلی نمیدانی تا بتوانی گفته ها و آموزش های استاد در آن فایلها را مانند وحی منزل بپذیری و هرگز در این مسیر هیچ شکی به خود راه ندهی و به دنبال تغییر اوضاع در عواملی بیرون از باورهایت نگردی.
ایمان و باور وقتی ساخته می شود، اول خود را در آرامشی که تجربه می کنی، نشان می دهد. هرچه به میزان بیشتری در آرامش ذهنی بمانی، یعنی آن باور قدرتمند کننده تر شده است.
یعنی اگر بدهی داری ، نگران نیستی و می توانی به نعمت های زندگی ات هر چند کوچک حتی سلامتی ات، بینانی ات و … توجه کنی و نگران نمی شوی ، یعنی ایمان شما به تغییر باورها، به اینکه من الان در حال کار کردن روی فرکانس هایم هستم، به اینکه فرکانس ها نتایجم را ایجاد می کنند و چون الان دارم فرکانس های مناسب را می فرستم پس به زودی نتایج دلخواه از راه می رسد
به زودی سر و کله اتفاقات خوب پیدا می شود و … موجب می شود که نگران نباشید
موجب می شود که به خود بگویید این اتفاقات کنونی حاصل فرکانس های نامناسب قبلی است و من از این به بعد باید منتظر چیزهای خوب باشم چون در حال ارسال فرکانس های خوب هستم
و اگر با اتفاق نامناسبی روبرو شدی،با خود می گویی: حتما این همان اتفاقی است که می خواهد مسیر زندگی ام را بهتر کند. زیرا ممکن است این اتفاق به ظاهر نامناسب باشد اما در خود برکتی به همراه داشته باشد
یعنی می خواهم بگویم اگر می خواهی باورهایت را به صورت بنیادین تغییر دهی، باید به نقش تغییر باورها، به قوانین کیهانی و در راس آن قانون فرکانس، ایمان بیاوری و آن را مثل وحی منزل بپذیری. این ایمان به نقش باورها، تعهدی در توایجاد می کند و باعث می شود اصلا تردیدی در این باره برایت ایجاد نشود. زیرا ایمان میآوری که اگر باورت را تغییر دهی، نتیجه حتما خودش را نشان می دهد. بنابراین با ایمان به این موضوع و بدون شک و تردید بر این کار مصمم تر میشوی.
بنابراین، تنها راه تغییر نتایج، تغییر باورهاست و من برای تغییر باورها، استادی شایستهتر از دوره روانشناسی ثروت۱ نمیشناسم.
بنابراین اول این پذیرش را در خود ایجاد کن که تمام اتفاقات زندگی من بدون استثناء حاصل باورهایم است. سپس با ایمان یک بار برای همیشه کمر همت را برای کار کردن مداوم روی باورهایت ببند و جهادی اکبر برای تغییر اساسی باورهایت به راه بیانداز.
ایمان دارم به محض اینکه باورهایت عوض شود، جهان شما را وارد مدار دیگری میکند که در آنجا اتفاقات، شرایط، آدمها، ایدهها و راه کارهایی را ملاقات میکنی که سبب میشود قدم به قدم و مدار به مدار، خواسته های بیشتری را با لذت بیشتر، تجربه نمایی. آنهم از راههای بدیهی و طبیعی.
این کار جهان است. این روندی است که خداوند برای جهان آفریده است.
اما تغییر باور کاری نیست که یک شبه انجام شود. تغییر باورها تکامل می خواهد. باید کم کم باورهایت را بسازی و این مسیر را قدم به قدم برداری.
اصل دوم رعایت قانون تکامل و درک قانون تکامل است:
یکی از مهم ترین عواملی که موجب میشود افراد در طی مسیر شور و شوق اولیه را نداشته باشند و احتمالا کاری که آغاز نمودهاند یا ایدهای که به واسطه همان میزان تغییر باور به آنها الهام شده را ادامه ندهند و حتی علائقشان را نیمه کاره رها کنند و سپس ناامید و سرخورده شوند، این است که آنها از همان ابتدا به دنبال این هستند که یک شبه ره صدساله را بروند.
نادیده گرفتن قانون تکامل موجب میشود، راه تغییر باورها را درک نکنی. در نتیجه به محض اینکه آگاهی ای از قوانین دریافت میکنی، فکر میکنی دیگر کار تمام شده و باورهایت تغییر کرده و حالا دیگر آن نتایج بزرگ هم باید وارد زندگی ات شود.
در نتیجه نمیتوانی نتایج کوچک را ببینی و از وجودشان لذت ببری و به واسطه این لذت به مسیر رشد بیشتر هدایت شوی که با برداشتن اولین قدم ها ایجاد شده است. این موضوع خطرناک است و آدم را خیلی راحت از مسیر صحیح گمراه میکند.
همین حالا اگر نگاهی به زندگی ات بیندازی، قطعا آن نتایج کوچک را خواهی دید. اما از آنجا که نمی خواهی تکامل ات را طی کنی و فکر میکنی ذهنت محدود خیلی سریع تغییر میکند، انتظار داری خیلی سریع نتایج بزرگ برایت رخ دهد. در نتیجه وقتی آن نتایج کوچک را با آن خواسته های بزرگ مقایسه می کنی، نه تنها از ورود آنها به زندگی ات شاد نمی شوی، بلکه عصبانی هم می شوی.
در نتیجه به محض برداشتن اولین قدم و ندیدن آن نتیجه بزرگ، به جای آنکه آن نتایج کوچک را ببینی و تایید کنی و قدم بعدی را برداری، دوباره از این شاخه به آن شاخه میپری. مثل فردی که تبری به دست گرفته تا درختی کهنسال و قطور را قطع کند.
اما با تبر کوچکش هر بار به نقطهی از درخت ضربهای وارد میکند و قطعا نتیجه هم معلوم است.
این از این شاخه به آن شاخه پریدنها که نتیجه عدم پذیرش اصل و اساس جهان است، یعنی همانکه قطعاً تمام اتفاقات زندگیات نتیجه باورهایت است و لا غیر و عدم درک این موضوع که، تغییر باورها تکامل میخواهد و نتایج و تغییر باورها به مرور همراه با هم رشد میکنند، موجب میشود مسیری را تا انتها طی ننمایی و نتیجه دلخواهت را نیز دریافت ننمایی. در نهایت هم به خودت می گویی:
قانون برای من جواب نداد.
من که باورها را ساختم. منکه به دنبال علاقه ام رفتهام. پس چرا اتفاقی رخ نداد؟
البته منظورم خرده گرفتن بر شما نیست. ذات انسان عجول است. این کار شیطان است که به محض اینکه با اندکی کار کردن روی ذهنمان، الهامی از خدا دریافت می کنیم، بخواهد با عجله هایش ما را گمراه کند تا آن الهام را جدی نگیریم یا نیمه کاره رهایش کنیم.
همانگونه که خداوند هم در قرآن می فرماید:
«نبوده به پیامبری وحی کنیم و شیطان کلام خودش را وارد کلام الله نکند. اما ما کلام خدا را بالا آورده و کلام شیطان را پایین می آوریم…»
اما تنها زمانی میتوانی هدایت خداوند را در مسیر دریافت کنی، وقتی می توانی کلام خداوند را مرتبا بالا نگه داری که، با قوانینش هماهنگ شوی و نخواهی قوانین خداوند را دور بزنی.
هماهنگ شدن با قوانین یعنی درک همان اصلی که ابتدای کلامم اول به خودم و سپس به شما یادآور شدم. هماهنگ شدن با قوانین یعنی، بخواهی قدم به قدم و آرام به آرام تکامل ات را طی نمایی.
دوست عزیز، یادت باشد که فاصله میان تو و خواسته ات، با برداشتن یک قدم پر نمی شود. بلکه قدم هایی است که باید برداری و با برداشتن هر قدم، باورت بهتر، عزت نفس ات بیشتر و نتیجه ای به همان میزان بالاتر، رخ می دهد و سپس قدم بعدی به تناست باورهایی که ساخته میشود و ایمان، انگیزه و اشتیاقی که جهان از تو میبیند، به تو گفته می شود.
هرچه در این مسیر بیشتر پیش می روی، یعنی مرتبا نتایج هرچند کوچک را تایید و رابطه میان باورهای جدید و نتایج جدیدت را پیدا و قانون را تایید می کنی، باورهای قدرتمند کننده تری می سازی که موجب میشود نتایج ات بزرگتر شود. سپس آن نتایج دوباره اعتماد به نفس و ایمانت را برای برداشتن قدم بعدی، بیشتر می کند و این مسیر همچنان ادامه دارد.
تا جایی که مرتباً با اشتیاق در این مسیر حرکت می کنی و به خودت که می آیی، می بینی نه تنها با خواسته هایت زندگی می کنی، بلکه از تمام این مسیر نیز لذت برده ای. به این دلیل که نخواستی یک شبه اتفاقات رخ دهد، بلکه خواستی از مسیرت لذت ببری.
به این دلیل که با دیگران مسابقه نگذاشیتی و نمی خواستی خودت را به آنها ثابت کنی. بلکه فقط می خواستی در مسیر علائقت باشی و با تجربه آنها و اجرای ایده هایت، خودت را تجربه کنی و از مسیرت لذت ببری.
دلیل اینکه در دوره جهان بینی توحیدی، استاد عباس منش موضوعات مثل «قانون تکامل» و چگونگی برداشتن اولین قدمها و سپس ادامه این مسیر را ساعت ها توضیح می دهد، این است که این موضوع مثل پی یک ساختمان است و سه جلسه اول دوره جهان بینی توحیدی، میتواند پی مستحکمی برای ساختمان زندگی شما بسازد که ساختمان تجربه زندگی شما را تا هر جا که بخواهی بالا ببرد و رشد دهد.
بنابراین هرچه این جلسات را جدی تر بگیری و بر اجرایشان متعهدتر باشی، این پی مستحکم تر می شود. این بنا آنقدر قوی می شود که هیچ زلزله ای نمی تواند ویرانش کند و در یک کلام موجب تثبیت نتایج تان می شود. زیرا موجب تثبیت باورهای تان می شود
و شما را وارد مسیر موفقیت پایدار می کند.
موفقتیت که یک شبه کسب نمی شود که یک شبه هم بخواهد از بین برود، بلکه قدم به قدم، باور به باور، ساخته می شود و مدار به مدار طی می شود و وقتی به این شکل پیش بروی و این بنا را اینقدر اصولی بسازی، محال است اوضاع هر روز بهتر نشود. محال است اوضاع به قبل برگردد و محال است به مدارهای پایینتر دسترسی داشته باشی.
قطعا پیشنهاد من به شما استفاده از دوره جهان بینی توحیدی را در کنار دوره روانشناسی ثروت۱ دارم. به عنوان فردی که تا کنون از همه دوره های استاد استفاده و به نتایج بی نظیری در زندگی ام رسیده ام، اما اعتراف می کنم که این ۳ جلسه از دوره جهان بینی توحیدی، انقلابی در من ایجاد کرد که تا کنون چنین حالی نداشته ام. تا کنون به چنین درکی از قوانین نرسیده ام. انگار که به تازگی این قوانین را شنیده باشم.
این سه جلسه واقعا مرا به معنای واقعی کلمه بیدار کرد. گویی قبلا خواب بوده باشم و مطمئنم که نتایجم هم به همان میزان، قطعا بیشتر خواهد شد. زیرا به اندازه ای که می توانم این قوانین را هر لحظه به خودم یادآور شوم و با این یادآوری، شیطان ذهنم را خاموش و قلبم را بیدار کنم، هدایت خداوند را دریافت و به همان اندازه برکت او را وارد زندگی ام می نمایم.
به نظرم همین ۳ جلسه، دستاویز محکمی است برای اینکه به آن تکیه کنم و با تکیه بر آن آگاهی، از لحظه لحظه مسیرم لذت ببرم.
به شما و هر فردی که می خواهد احساس کنترل اتفاقات زندگی اش را داشته باشد و می خواهد مسیر پیمودن خواسته هایش، مسیری همراه با آرامش و لذت باشد، مسیری که مرتباً هدایت خداوند را در آن احساس کند، پیشنهاد میکنم با این دوره همراه شود و خودش را بیش از این از نعمتها و برکتهایی که برایش مسخر شده، بیبهره نکند.
وقتی این کار را انجام بدهی و این نگاه را شیوه زندگیات نمایی، نتایجی دریافت میکنی که موجب میشود با من هم عقیده بشوی. به گونهای که به خودت میگویی : من تا کنون اصلا قوانین را نمی دانستهام.
این دوره واقعا یک مکمل عالی برای دوره روانشناسی ثروت۱ و هر دوره دیگری از استاد عباس منش است.
گروه تحقیقاتی عباسمنش
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
سلام
خدمت استاد عزیز وخانم شایسته مهربون ودوستان خوبم
واقعا حرف دلم را زدید ونکات فوق العاده ای در این نوشته بود که من را تکان داد ۱=ایمان وباور به قوانین ۲=تکامل
بسیار سپاسگزارم که یکبار دیگه تلنگری در مسیر رشد ورسیدن به خواسته هایم را دریافت کردم
اره همه چیز باوره وقتی باور درست را بسازی وقدرتمندش کنی واینقدر تکرارش کنی .ببینیش در موردش حرف بزنی ارتعاش بالاتری میفرستی وزودتر خواسته پدیدار میشه و کل داستان همینه اگه یه رجوع به گزشته داشته باشم میتوانم رد پای باور هایم واتفاقات که همون باور برایم رقم زده رو ببینم
الله اکبر یعنی باور داره ارتعاش میفرسته به جهان وخلق میشه
یه مثالی بزنم :من شغل های زیادی را عوض کردم درتمامی ای مشاغل با علاقه وانگیزه استارت شده ونهایت تلاش را کرده ام وموجب رشد اون شده ام اما یواش یواش با دیدن موانع وسختی کار ادامه شغل را بی فایده و به خود گفته ام دیگه بیشتر از این نمیشه رشد کرد و علاقه روز اولم کم شد وانگیزه صفر ودوباره دنبال شغل جدید میگشتم واقعا همه ش باور است و تو قرار نیست کار خاصی بکنی فقط باور درست بساز که دوست داری چطور باشه تکرارش کن بهش پروبال بده تا قوی ارتعاش کنی جهان شرایط اتفاقات انسانها رو سر راهت قرار میده بهت الهام میشه از قلبت ها این کارو بکن دیگه برو جلو
دیگه ربطی به اقتصاد کشور مردم خانواده نداره با دلیل میگم من باورم در مورد کار ۲۰ سال پیش این بود ای خدا کاری سر راهم بزار با اینکه اون موقع شرایط وکار بار در ظاهر بهتر بود الانم بعد بیست سال هی میگم کاری سر راهم بزار تو همین مدت اگه فقط یه کار روبا تمام وجود وتکاملی طی میکردم الان ببین کجا بودم پس ربطی به شرایط نداره باورت رو عوض کن
مرسی خانم شایسته واقعا تشکر چه زیبا جواب دادی .
سلام و هزاران درود بر خانم شایسته بی نظیر
سلام و هزاران درود بر استاد عباسمنش بی همتا
سلام و صد سلام به دوستان و هم مداری های عزیزم در این دنیای عباسمنش دات کام.
خانم شایسته عزیز، توضیحاتتون انقدر پرمغز و روان و گوارا هست که مثل یک ❤️ که کارش پمپاژ خون (مایع حیات) به تمامی اعضا و جوارح بدنه، آگاهیهای ناب و زندگی بخش رو به روح و روان آدم پمپاژ میکنه…
واقعا وقتی منی که خیلی اهل خوندن و نوشتن نیستم چون حوصلم اغلب سر میره از مطالعه و نوشتن،(البته الان میفهمم که نوشته هایی که قبلا میخوندم سراب بوده اصل اینجاست) به محض اینکه شروع به خوندن مقاله گونه های شما می کنم انگار نمیدونم چجوری به بهترین نحو احساسمو بیان کنم واقعا تمام سلولهای مغزم، انگار تک تک اتم های وجودم تحت یک ماساژ درمانی قرار گرفتن که اصلا نمیفهمم چطوری زمان گذشت و من کل مطلب رو کی خوندم و کی تموم شد و بازم دلم میخاست مطالب فوق العادتون ادامه میداشت و تموم نمیشد…
مرحبا بر شما، هرچقدر ازین بابت از شما و استاد بزرگوارمون تشکر کنم سزاوارتون هست و مطمینا الله یکتا فقط قادر به دادن پاداش درخور اینهمه خوبی پراکنی شما گرامیانه
خداروشکر هر بار که چنین مطالبی رو از سایت مطالعه میکنم همچون چکشی بر میخ باورهایم کوبیده و درونی شدن اصول اساسی کیهان را در خود بیشتر لمس میکنم و آرامشی اندازه ظرفم دربرمیگیرم.
چقدر زیبا هربار بیشتر متوجه میشوم که تمام و کمال مسول تمام اتفاقات زندگی ام را خودم باید بدانم، بدون استثنا، بدون تبصره
چقدر زیبا هربار بیشتر متوجه میشوم که ما فرستندگان فرکانسیم و جهان پاسخ دهنده به فرکانسهای ما و وظیفه ما درک این موضوع با گوشت و پوست و استخوان است
چقدر زیبا آرام آرام میفهمم که بهترین و ارزشمندترین کاری که میتوانم انجام دهم غرق در آموزه های ناب این سایت عزیز شدن است…
چقدر خوب که روزی خواسته ای داشته ام که منجر به آشناییم با شما استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز و این خانواده عزیز عباسمنشی شده است
واقعا الان که فکر میکنم میبینم قبلا که با شما نبودم خلأ ای در وجودم احساس میکردم که راه و مسیری برای پر کردنش نداشتم و الان راه و مسیر که هیچ، بزرگراهی در اختیارم قرار گرفته به لطف الله و بواسطه شما استاد و مریم مهربان که تنها همت و عزم مرا میطلبد برای درنوردیدن مسیر موفقیتم در تمام جوانب و لذت بردن از مسیر و نوشیدن نتایج گوارای آن…
خیلی دلم میخاد به هرکسی که اطرافمه بگم که آهای بیا اینجا، بیا ببین چه خبره، بیا و شروع به تجربه های ناب کن و از می آگاهی های ناب در این میکده بنوش و مست شو ولی همونطور که استاد عزیز گفتن انجام این کار درست نیست و میهمانان این بزم دانه دانه با در دست داشتن دعوتنامه هایی که مهر و امضا شده خواسته دلیشون هست وارد این جمع میشن و به اندازه ظرفشون برمیدارن…
کاش منم به خوبی شما میتونستم بنویسم مریم جان ، چقدر زیبا شروع میکنید و چقدر زیبا خاتمه میدهید یک موضوع و یک پاسخ ناب را
باز هم سپاس و تشکر فراوان دارم بابت نشر چنین آگاهیهای بینظیر و کاربردی از استاد عزیزم و مریم عزیز و از رب و الله یکتای خودم هم ممنونم که من رو در مسیر یادگیری این قوانین قرار داده.
برای دوستان عزیز هم خانواده ام هم آرزوی هر چه بیشتر نوشیدن از این می ناب آگاهیها و قوانین رو دارم و از الله یکتا برای تک تک مون درخواست شناخت بیشتر از خودمون و قوانین جهانمون رو دارم.
در پناه الله یکتا
سلام به همگی
چقد عالی نوشتین خانم شایسته….واقعا دمت گرم که اینقد مسلط و باسوادی…..سپاسگزارم
و من باز انگار هدایت شدم تا جوابمو بگیرم….چند روزه که دارم باورهای ثروت سازمو کار میکنم همش به این فکر میکردم من یه کارمندم و با حقوق ثابت….استاد عباسمنش میگن که با همون شغل قبل با همون زمانی که قبلا برای شغل تون میذاشتین…بدون کوچکترین کار فیزیکی اضافه نسبت به قبل درامدتون رو سه برابر کنید….من که حقوقم ثابته چطور این کارو بکنم؟برم بگم حقوق منو بیشتر کنید؟یا اضافه کار وایستم که باز نمیشه چون زمان بیشتری میزارم.و …….خلاصه که با دیدن سوالی که چند روزه تو سرم میچرخه بین نوشته های خانم شایسته عزیز چشمام چهارتا شد….تصمیم گرفتم این مقاله رو بارها بخونم تا جوابم رو پیدا کنم……
.خدایا شکرت برای همه مهربونیات….سپاسگزارم استاد و مریم عزیز…موفق باشیم
سلام دوست عزيز،من هم مثل شما اين سوال رو دارم،ميتونم ازتون بپرسم آيا به جواب رسيديد؟ و تغيير ايجاد شد؟ ميشه منم راهنمايى كنيد تا بتونم باورم رو قوى تر كنم با دليل هاى بيشتر؟ مننونم از شما
با سلام و وقت بخیر
میدونی چند هفته پیش صابخونه بهم گفت میخاد خونشو بفروشه و من باید تخلیه کنم
استرس گرفتم….قیمتها رو که میدیدم میگفتم آخه با اینهمه گرونی چیکار کنم؟
چند شب پیش یه اطمینانی قلبمو فراگرفت..با اطمینان به خودم گفتم خداییکه این خونه رو با یه صابخونه عالی برام جور کرد بازم میتونه
مطمینم که خیلی راحت یه جای بهتر برام جور میکنه با قیمت خیلی مناسب..
املاکی که بهش سپرده بودم دیروز زنگ زد و رفتم خونه رو دیدم
قیمتشم نسبت به جاهای دیگه خیلی مناسبه
اینو گفتم تا بگم با این اتفاق اخیر بیشتر باور کردم که ایراد از من
منم که باور درست ندارم..منم که اعتماد کافی به خدا ندارم…منم که باید دیدگاهمو عوض کنم تا نتایج تغییر کنه
همون قانونی که خانم بشارت در پاسخ به این سوال دربارش حرف زدن…
تصمیم دارم این قانون رو مثل وحی منزل باور کنم
برای همه بهترینها رو آرزو میکنم
از دست و زبان که برآیدکز عهدهی شکرش به درآید
سلام به تمام شما زیبایان
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
سپاسگزارم از خدا که من رو در این مسیر هدایت قرار داده
سپاسگزارم از تمام شما زیبایان که انقدر به من لطف دارید
روزای اول که اومدم توی سایت نمیدونستم از کجا شروع کنم که اون دکمه ی معجزه گر رو دیدم «مرا به سوی نشانهام هدایت کن»
اونجا استاد گفتن که تو برو روی عزت نفست کار کن
حالا کاری نداریم که پول تهیه دوره نبود و تابلوه که جور شد
ما چه کارهایم☝
برای من برخلاف خیلیا(چون من خیلی پرت بودم) معجزهها رو خدا انقدر تابلو میریخت تو زندگیم که نگم براتون
بماند☝
ورزشکارا یه اصطلاح دارن میگن شما هرچقدرم خوب تمرین کنی یه جا بدن موقتا استپ میکنه
من افتادم تو استپ(ولی حالمو خوب نگهداشتمااا آخه معجزهها طوری بودن که گفتم جای شک اونم برای من وسواسی نمیذاشتن) که زیبایان اینجا به اسم تکامل میشناسنش ،شکرت خدایا❤️
اولین چیزی که اونموقهها دیدمش این پاسخ عقل کل بود اونم هدایتی بودا
اون دکمه کیمیاگره رو زدم هدایتم کرد اینجا
لب مرز نجواها بودم که با خوندنش اصلا هرچی تا اونموقه روی خودم کار کرده بودم به کنار و این به کنار،قبلا از اونا بودم که “مرد که گریه نمیکنه” ولی جدیدا نونور شدم الان اینو مینویسم اشکم درمیاد
نتایج میگرفتم مثه بننننز
تا اینکه خودمم نمیدونم چی شد مشغول چی شدم و از عباسمنش دات کام فاصله گرفتم و تمرینا رفت به کنار و دچار شبهه شدم و از این شاخه به اون شاخه که آموزش این و اونو دیدن(آخه تو که نتیجه گرفتی،فاصله گرفتی باشه برگرد، دوباره تو همین راه،چرا فکر میکنی یکی بهترم هست یادت بده و راه بهتری هست؟! پ سریالی که استاد داره تو بهشت زندگی میکنه،سریالی که با ار.وی میره دور امریکا میچرخه رو مگه خدا نشونت نداد؟!)
الان چند روزه “ثم اهتدیت»شدم دوباره اومدم پهلوتون جاتونو تنگ کنم
چقدر قبلش خسته بودم باز اومدم اینجا عییییین روز اولی قولنجم درومد آخیییش
برم سر اصل: «ثم اهتدیت» که شدم رفتم سروقت پروفایلم دیدم بازخورد داشتم یکی از زیبایان با درکم حال کرده بود بهم لطف داشت که سپاسگزارش هستم که اگه اون نبود نمیرفتم اون کامنتی که ایشون بهش بازخورد داده بودو ببینم
هنوز باورم نمیشه؛کسیکه کامنتو نوشته بود من بودم ولی نمیشناختمش انقققد بهش حسودیم شد که نگم دیگه
خیلیییی حالش خوب بود کووووووک و برقرار
افتادم به التماس خدام، که به بخشندگیت، دوباره از اون حالا میخوام
میدونی که دیگه وقتی میگیش ببخش از قبلش تورو بخشیده(ته مهربونیه و مرام دیگه نداریم مثلش)
هلم داد سمت جایی که روز اولیا اومده بودم سراغش و منو ترکونده بود یعنی همین جواب حضرت«عقل کل»
استاد بم گیر ندی میگمش حضرت
بتش نکردم حواسم هست
خیلی بهم لطف کرده دارم سپاسگزاری میکنم دیگه
هرچی حس اونموقه داشتم هرچی آگاهی بود و هررررچی اونموقه درک کرده بودم شد نامهی اعمالم اومد کف دستم
آخ خدایاااااا شکرررررررررررت❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
یعنی این نوشته چنان رود مپیه )road map( که چی بگم
همیشه یه معمای حل نشده داشتم تو سایت که: اون دکمهی کیمیاگر(مرا به سوی نشانهام هدایت کن)از کجا میفهمه سوال من چیه؟چجوری میدونه چی رو صفحه نشون بده و کمکم هلم بده سمت جوابم
الان به لطف آگاهی که خدا از طریق دستش،استاد عزیزم بهم داده میدونم
خب منم دیگه و باورهام به همین سادگی☺️
باور دارم که خدا همیشه و همهجا هست و در نزدیکترین حالت از خودم بهم نزدیکتر چون حسش میکنم
باور دارم خدای یکتا هر لحظه هدایتم میکنه
باور دارم که خدا پیشرفتمو از خوده من بیشتر میخواد
باور دارم که هر مداری آگاهیهای خاص خودشو داره
باور دارم خودش همه چیزو میبینه و میدونه
باور دارم که تنها خداست که قابل اعتماده
باور دارم دارم دستم بگرفت و پا به پا برد ایزد(تکامل)
باور دارم کانون توجه منه که هر چیزی رو وارد زندگیم میکنه(فرکانس جذب)
باور دارم صاحب قدرت مطلق فقط خداست
هر فایلی رو میبینم بی برو برگرد تا ۲۰-۳۰تا کامنتشو نخونم ولکن نیستم چون کللللی از آگاهیهام از نوشتههای زیبایان بوجود اومده پس حتما منم هدایت شدم که این کامنت به چشم کسی بخوره(البته به احتمال۹۰٪واسه بعدنه خودمه)ولی چون کانون توجه من به کامنت زیبایان بیشتره من بیشتر از آگاهیتون بهره میبرم
استاد چی بگم که تونسته باشم به حق سپاسگزارت باشم،با خلق این سایت❤️❤️❤️❤️
میرم تو کامنتا میبینم یاااااا خداااااااچقد درک و دیدگاه هست تو این نوشتههای قشنگ زیبایان که من اصلا در توانم نبوده از اون دید به مسائل دقت کنم و فقط یاد میگیرم و هی آگاهی و آگاهی و خدا قدرتم بده برای عمل به تک تکشون که هی من زیباتر بشم
دوستوندارم بازم بسیار سپاسگزار الطاف اول زیباترین زیبایان که هر چه دارم و هر چه ندارم از اوست (وگرنه من همان خاکم که بودم)، استاد عزیزم، خانم شایسته مهربان، عباسمنش دات کام، و تک تک شما زیبایان هستم
فکر میکردم خدا در آسمان،میان ابرها، خانه دارد
فهمیدم خدا اینجا،میان قلبها،خانه،گسترانیده دارد❤️❤️❤️
یاحق
باور دارم که خدا همیشه و همهجا هست و در نزدیکترین حالت از خودم بهم نزدیکتر چون حسش میکنم
باور دارم خدای یکتا هر لحظه هدایتم میکنه
باور دارم که خدا پیشرفتمو از خوده من بیشتر میخواد
باور دارم که هر مداری آگاهیهای خاص خودشو داره
باور دارم خودش همه چیزو میبینه و میدونه
باور دارم که تنها خداست که قابل اعتماده
باور دارم دارم دستم بگرفت و پا به پا برد ایزد(تکامل)
باور دارم کانون توجه منه که هر چیزی رو وارد زندگیم میکنه(فرکانس جذب)
باور دارم صاحب قدرت مطلق فقط خداست……
سلام دوست عزیزم، این بخش کامنت تون منو تحت تاثیر قرار داد و اشکهای منو سرازیر کرد😭
داشتم همین جوری تو عقل می گشتم تا ببینم چی به نظرم جالب میآد اون مطلب رو بخونم و چندساعته مدام توی دلم می گفتم خدایا من میخوام باهات بیشتر حرف بزنم، خدایا من می خوام ببینم نزدیکی، من می خوام حس کنم کنارمی، می دونم هستی ولی یه نشونه ای بهم نشون بده و همین جور که داشتم کامنت ها رو سریع نگاه می کردم به کامنت شما رسیدم و وقتی به این بخش حرفاتون رسیدم یهو احساس کردم خدا داره با من حرف می زنه و الانم همین جور اشکهام سرازیره😭😭😭
ممنونم از کامنت زیباتون،ممنونم از خدای مهربون قدرتمندم که نشونه ای که می خواستم رو برام فرستاد♥️ می گه ببین بنده من نترس من هستم، کنارتم همیشه♥️
واقعا مقاله کاملی بود
من سعی میکنم همیشه تجربیات خودم رو بگم چون قوانین رو استاد به معنای واقعی کامل بیان میکنن
من میخوام از کارهایی که کردم و نتایجی که با این قوانین یکسان جهان هستی گرفتم بگم و منتظر نتایج بی نهایت خداوند در آینده باشم و در این مسیر با قدرت ادامه میدهم
از دید من موفقیت در جنبه های زندگی مثل نمودار لگاریتمی میمونه که در ابتدا خیلی رو خودت کار میکنی ولی نتایج بسیار کوچک هستند اما از یه جایی به بعد مثل سیل جریان عظیمی از نعمت و فراوانی وارد زندگیت میشه
من هم بعد شنیدن این مطالب شروع کردم رو خودم کار کردن
درست با همین قوانین تا سه سال انگار دور خودم میچرخیدم چون درک درستی از قوانین نداشتم
کارهای مختلفی رو امتحان میکردم
از فروشندگی بگیر، طراحی سایت،تدریس نرم افزار
هر جا میرفتم یا حقوقش کم بود یا ساعت کاریش زیاد بود و به من داشت خیلی سخت میگذشت
تنها بلند شدم اومدم تهران و یک سال تمام حتی شب ها از فرط خستگی نا نداشتم شام درست کنم
همه اینا رو زمانی انجام میدادم ک دارم رو باورهام کار میکنم
و متوجه میشدم هنوز اون چیزی که میخام با این چیزی که هستم فاصله زیادی داره
ولی من ادامه میدادم آموزش های تاپ و با کیفیت رو از بهترین اساتید ایران میدیدم و از هر فرصتی استفاده میکردم که به کار بگیرم
تمامی حقوق من میشد خرج اجاره خونه خورد و خوراک و هزینه آموزش در حالی که هیچ پیشرفتی در زمینه مالی نمیکردم
گذشت و گذشت و من ادامه دادم تا اینکه طبق همون بحث الهامات به من الهام شد که بورس فارکس رو شروع کنم و من به سمت استادی هدایت شدم ک در تراز جهانی میتونم بگم رقیب نداره و به معنای واقعی بی نظیره درست مث استاد عباس منش اینم به خاطر اینه که من همیشه این آدم های بی نظیرو جذب میکنم و خدا هدایتم میکنه
درست با یک تومن ک مونده بود برام برگشتم شهرستان
شروع کردم به آموزش دیدن و کار کردن رو فیلم ها اولش نمیفهمیدم چی ب چیه
یه فیلم جدید میدیم تا یه هفته گیج بودم ولی ادامه دادم با توجه به شناختی که از خودم داشتم میدونستم این کارو قطعا میتونم توش بهترین بشم و حتی پدرم بحث میکرد باهام که داری چی کار میکنی وقتتو داری تلف میکنی سنت داره میره بالا و تمامی این حرفا که خودتون بهتر میدونید
ولی من اهرم رنج و لذتو تنظیم کرده بودم نتایج استادو هم کلاسی ها رو میدیدم میگفتم ببین این تونسته منم میتونم .من که دیگ از این کمتر نیستم.هم کارای سختتر انجام دادم هم هوشم خیلی خوبه
تو این مسیر یه تومنی ک داشتم رو گذاشتم تا جاهای خوبی رفت ولی صفر شد
ادامه دادم باز بیشتر یاد میگرفتم
دوباره دو تومن دستم اومد دوباره اونم رفت
یه پنج تومن دیگ و باز هم رفت
و این در حالی بود ک من داشتم تلاش میکردم ک قوانین این بازی رو یاد بگیرم و میدونستم ک این ضرر ها دائمی نیس و اولش خود استادمم همین جوری بوده و هی صفر میشده
پس من با تمام این ضرر ها احساسم رو خوب نگه میداشتم یادم نمیره روزایی بود ک دو روز نمیخابیدم ک کار کنم و شاید روزی بالای ۱۲ ساعت پشت سیستم بودم هی ور میرفتم با ابزارهای مختلف باز میدیدم جواب نمیده باز روشمو عوض میکردم
بعد ۶ ماه دقیقا نتایج داشت خودشو نشون میداد
دیگ داشتم مثبت میشدم و تو سود بودم
من نتایجم رو تو اینستاگرام استوری میکردم تقریبا دو هفته ک دیدم یکی از دوستای تهرانم ک همکار بودیم تماس گرفت رفته بود توی یه جای دولتی استخدام شده بود و گفت تو بورس ایران ضرر کرده میخاد کمکش کنم
منم با خودم گفتم خدا خودش درست میکنه دیدی پولم جور شد
گفتم باشه با هم دیگ کار میکنیم هر چقد سود کردیم ۵۰ ۵۰
شروع کردم به کار کردن و الان اکانت بالا اومده حتی دو روز قبل بهم پیام داد میخواد سه تومن دیگه بریزه
من قبل این بحثا میگفتم اگ روزی ۱۰۰ هزار تومن از این کار در بیارم عالیه الان روزی تو نیم ساعت راحت ۷۰۰ هزار تومن دارم در میارم به چه راحتی
این تازه اولشه و به قول استاد عباس منش خدا میدونه تو آینده چقدرررر میتونم پول بسازم
هر چقدر جلو تر میرم تکاملم طی میشه به صورت تصاعدی درآمدم بیشتر میشه
الان دارم به سفر خارج از کشور(دبی) فک میکنم
به لپ تاب surface مایکروسافت
به گوشی شیائومی mi 10t pro
و خدا رو شکر میکنم که داره زندگیم هر روز نعمتاش بیشتر میشه
چون قوانین رو استادم به من آموخت و سعی کردم یادگرفته هام رو انجام بدم و الان خوشحالم ک اون یه سالی که تهران بودم و شاید در ظاهر هیچ فایده ای نداشت باعث شد یه دوستی ک داشتم دست خدا بشه بگه بیا این پول تو فقط کار کن
من ک هر روز هر لحظه فایلای استادو میبینم گریم میگیره که بالاخره دارم تو اون جاده خوشکله قدم میزنم به دور از هیاهوی اون بیرون،به دور از اخبار و حواشی، فقط خدارو شکر میکنم و میگم تویی که تمامی این نعمت ها رو فراهم کردی
این متن بمونه یادگاری تا روزی که دوباره برگشتم و دوباره مینوشتم بدونم که تکامل چقدر خوب داره کار خودشو میکنه و خدا میدونه اون موقع روزی چقد دارم پول میسازم ، تو کدوم کشورم (البته میدونم کانادا) و چه خونه ها و ماشین هایی که تو پارکینگ این خونه هاس
تنها نکته ای که میمونه اینه که من خواستم و داره میشه تو هم بخاه بخدا میشه
یا حق
سلام دوست عزیزم
امیدوارم روز بروز موفقیتهای بیشتری نصیبت بشه
یه نکته خیلی مهمی وریزی که از استاد عباسمنش متوجه شدم اینه که باید از علائقتون پول بسازید(من شما رو قضاوت نمیکنم و کلی میگم و در کم از قانون رو میگم ) چون اصل اینه که ما داریم با فرکانسامون به جهان درخواست میدیم و زمانی که در مسیر علائقت قدم برمی داری یعنی احساست خوبه و احساس خوب نشانه ارسال فرکانس مناسبه و هرچقدر بتونی همین روند داشتن احساس خوب رو تکرار کنی نتایج روزبروز بزرگتر میشن و همون روند لگاریتمی که گفتید اتفاق می افته
و خیلی جالبه که ما اگر توانستیم از انجام این قانون به نتایج کوچیک برسیم با ادامه همین روش به خواسته های بزرگ هم میرسیم
چون قانون رسیدن به خواسته های کوچیک و بزرگ یکیه
ولی ما به یکسری نتایج
(به زعم خودمون)بزرگ که میگیریم فکر میکنیم دیگه از این بهتر نمیشه دیگه از این راحتتر نمیشه (که اینم بخاطر باورهامونه)
بخاطر همینه که استاد میگه باید خودتون رو متعهد کنید برای کار کردن روی باورها
چون به من اینکه از این کار دست بکشی ذهن دوباره برمیگرده به حالت قبلش و نتایج هم برمیگرده به حالت قبل
در پناه خدا یکتا باشید
به نام خداوند هدایتگرم
سلام و عرض ادب خدمت رفقای عباسمنشی و خانم شایسته جون
تحسینتون می کنم که اینقدر خوب قانون رو فهمیدید و بهتون تبریک میگم و آرزومه که من هم قوانین رو بفهمم و درک کنم و عمل کنم
واقعا اگه این رو بپذیریم که اتفاقات حاصل فرکانس ها ی منه خیلی چیزا حل میشه
کدورت ها، نگرانی ها، ترس ها، غم ها و …
من الان مدام کانون توجه ام رو کنترل می کنم و به خودم یادآوری می کنم که چه چیزی رو داری خلق می کنی؟؟
وقتی اتفاق ناخوشایندی( به ظاهر) می افته به خودم میگم قراره یه ورژن بهتر از خودم بسازم این اتفاق قراره مسیر بهتری و مستقیمتری رو بهم نشون بده
چون ایمان دارم که تو مسیر بهم گفته میشه
پس آرامش دارم و نگران نیستم
از خدا هدایت قابل فهم می خوام و واقعا هم هدایتش رو می فهمم و بعد میگم جان جانانم ممنون سمعا و و طاعتا و تسلیم میشم
همین آرامش دنیا می ارزه
به خودم میگم تو مدار هستم عجله نکن تکاملت رو طی کن
میگم وضعیت الانم حاصل فرکانس های قبل منه و اتفاق های خوب در راهه و خیلی خوشحالم و حس خیلی خوب و نابی دارم
سعی می کنم روی خودم و روی هیچ کس حساب نکنم و متکی باشم به هدایت عشقم، جانانم، خدای هدایتگرم و چقدر خوب هدایت می کنه
معتقدم خدا با بی نهایت دستش از بی نهایت راه نعمت هاش رو وارد زندگیم می کنه و من با ذهن محدودم جلوی دستان خدا رو نمی بندم
دیگه به خدا احساسی نگاه نمی کنم خدا یه سیستمه که قوانین ثابتی داره و براش پیامبر و غیر پیامبر فرق نمی کنه فرکانس خوب بدی اتفاق های خوبی نصیبت میشه و اگر بد بدی بد
اونجایی که میگفتین کار کردن روی باور ها ، شما رو به نتایج کوچیک میرسونه و از اونجایی که این نتایج همون خواسته هایی هست که یه روز آرزوشو داشتین و امروز براتون بدیهی شده به این دلیل شما نمیتونین ببینیدش یا مقایسه میکنید با نتایج بزرگتر و عصبانی یا نا امید میشید …
به زندگی خودم که نگاه کردم دیدم من همین جایگاهی که دارم واقعا یه روزی آرزوشو داشتم..
، یه روزی دوست داشتم که درآمد برای خودم داشته باشه ، این درآمدی که امروز دارم یه روزی آرزوم بود و حالا احساس حرص و حال بدی بهم دست میده که بیشتر از این در نمیارم چون برام بدیهی شده …
قبلا خودم به تنهایی از پس مخارج زندگیم بر نمی اومدم بلکه چیز هایی که میخوام رو از اینترنت سفارش میدم و درب منزل تحویل میگیرم …
امروز با آدم های خوشتیپ تر و ثروت مند تر میگردم و باهاشون صحبت میکنم …
با اعتماد به نفس بیشتری تو محل کارم حاضر میشم و توانایی ام در کنترل ذهن بیشتر شده و هر صحنه ای رو نگاه نمیکنم و هر مطلبی رو نمیخونم در مورد هر موضوعی بحث نمیکنم و با هر آدمی نمیگردمم..
همین ها نتیجه تغییر باور های منه … امروز آرامش بیشتری دارم و احساسم خوبم بیشتر شده …
قبلا باخوندن باور های مثبت شاید ۱۰ دقیقه به احساس خوب میرسیدم امروز شده یکساعت قبلنا در هفته ۴ روز حالم بد بود الان هر روز صبح حالم فوق العاده عالیه و از ظهر به بعد یه خورده حالم گرفته میشه.
قبلنا یه نفر بر خلاف خواسته من عمل میکرد یا باهام مخالفت میکرد باهاش بحث میکردم و دعوامون میشد الان با حوصله به حرفاش گوش میدم و با آرامش بهش توضیح میدم و تفاوت هارو درک میکنم و بهش اجازه میدم هر جوری دوست داره فکر کنه.
قبلنا با ترس و خشم از حقم دفاع میکردم و استرس داشتم از اینکه نکنه حقم ضایع بشه امروز باور دارم هیچ برگی بدون اذن خدا رو زمین نمیوفته و خداوند عادله و حق هیچکس رو ضایع نمیکنه و امروز انسان منطقی تر با باور های قویتری هستم.
آرزوم بود که پیشنهاد کار تو اداره بهم داد بشه
آرزوم بود که روابط آزاد داشته باشم
آرزوم بود که خودم باشم هر چند کار داره تا خودم باشم
آرزوم بود قدرت نه گفتن به دیگران را داشته باشم الان به لطف الله دارم
آرزو داشتم بچه هام رو خوب تربیت کنم و الان به لطف الله تقریبا فهمیدم چیه و دارم تکاملم رو طی می کنم
آرزو داشتم کاین مستر رو یاد بگیرم و به لطف الله حرفه ای شدم
آرزو داشتم بتونم خشمم رو کنترل کنم و الان خیلی خیلی بهتر شدم هرچند جا داره رو خودم کار کنم.
و…
بخشی از صحبت هام رو از دوستان یاد گرفتم
در پناه الله یکتا
سلام به خانم مریم شایسته عزیز که کلام زیباشون رو به وسیله تایپ این جملات و آگاهی های زیبا به ما انتقال دادن
خیلی زیبا و تاثیر گذار بود این مقاله …
من بین خوندن این مقاله گاهی فکر میکردم به این جملات و با خودم صحبت میکردم و سعی میکردم که درکشون کنم تا بتونم بهشون عمل بکنم .
اونجایی که میگفتین کار کردن روی باور ها ، شما رو به نتایج کوچیک میرسونه و از اونجایی که این نتایج همون خواسته هایی هست که یه روز آرزوشو داشتین و امروز براتون بدیهی شده به این دلیل شما نمیتونین ببینیدش یا مقایسه میکنید با نتایج بزرگتر و عصبانی یا نا امید میشید …
به زندگی خودم که نگاه کردم دیدم من همین جایگاهی که دارم واقعا یه روزی آرزوشو داشتم..
، یه روزی دوست داشتم که درآمد برای خودم داشته باشه ، این درآمدی که امروز دارم یه روزی آرزوم بود و حالا احساس حرص و حال بدی بهم دست میده که بیشتر از این در نمیارم چون برام بدیهی شده …
قبلا خودم به تنهایی از پس مخارج زندگیم بر نمی اومدم امروز نه تنها پول تحصیلم رو پرداخت میکنم بلکه چیز هایی که میخوام رو از اینترنت سفارش میدم و درب منزل تحویل میگیرم …
امروز با آدم های خوشتیپ تر و ثروت مند تر میگردم و باهاشون صحبت میکنم …
با اعتماد به نفس بیشتری تو محل کارم حاضر میشم و توانایی ام در کنترل ذهن بیشتر شده و هر صحنه ای رو نگاه نمیکنم و هر مطلبی رو نمیخونم در مورد هر موضوعی بحث نمیکنم و با هر آدمی نمیگردمم..
همین ها نتیجه تغییر باور های منه … امروز آرامش بیشتری دارم و احساسم خوبم بیشتر شده …
قبلا باخوندن باور های مثبت شاید ۱۰ دقیقه به احساس خوب میرسیدم امروز شده یکساعت قبلنا در هفته ۴ روز حالم بد بود الان هر روز صبح حالم فوق العاده عالیه و از ظهر به بعد یه خورده حالم گرفته میشه.
قبلنا یه نفر بر خلاف خواسته من عمل میکرد یا باهام مخالفت میکرد باهاش بحث میکردم و دعوامون میشد الان با حوصله به حرفاش گوش میدم و با آرامش بهش توضیح میدم و تفاوت هارو درک میکنم و بهش اجازه میدم هر جوری دوست داره فکر کنه.
قبلنا با ترس و خشم از حقم دفاع میکردم و استرس داشتم از اینکه نکنه حقم ضایع بشه امروز باور دارم هیچ برگی بدون اذن خدا رو زمین نمیوفته و خداوند عادله و حق هیچکس رو ضایع نمیکنه و امروز انسان منطقی تر با باور های قویتری هستم.
ممنونم خانم شایسته عزیز که زمان گذاشتین و برای ما این مقاله رو تایپ کردین و از خودم هم تشکر میکنم که با عشق این کامنت رو گذاشتم که روزی اگر برگشتم به عقب و نگاه کردم به گذشته ، ببینم از کجا شروع کردم و چه تحولی تو زندگیه خودم ایجاد کردم و اعتماد به نفس بیشتری بگیرم …
چون من هیچقوت به کمتر از بهترین قانع نبودم و نیستم … یعنی هر کس که تو این سایت هست و به این آموزه ها عمل میکنه همینه چون استاد آدم های شبیه به خودش رو جذب میکنه ، خدایا شکرت بابت هدایت من به این بخش از سایت
۳ / ۶ / ۱۴۰۰
سلام و عرض ادب و تشکر فراوان
بی نظیر بود بی نظیر من هنوز هیچ دوره ایی از استاد رو تهیه نکردم،اما هر روز به سخنان زیبا و سرشار از آگاهی ایشون گوش میدم ،هر بار که از گزینه نشانه ها رو دنبال کنید طلب کمک میکنم بدون استثنا جواب سوالم رو میگیرم ،بسیار زیبا بود این متن و مثل همیشه جواب سوالم رو که از سستی ایمانم بود گرفتم ،گاهی من کلمه ایی رو سرچ میکنم و جوابی اینگونه زیبا و الهام بخش میبینم نمیدونم آیا میشه هرگاهی متنی رو دوست دارم سیو کنم یا اینکه چطور میشه دوباره بتونم پیداش کنم و بارها و بارها بخونمش
سلام دوست عزیز
یک قلب سفید رنگ کنار هر متن هست روی قلب که بزنید بنفش میشه و به آرشیو علاقه مندی های شما در اتاق شخصی تون اضافه میشه و همیشه قابل دسترس هست براتون.
با سلام و درود
بسیار بسیار عالی و سپاسگزارم بابت مطالب و قوانینی که با ظرافت خاص و به سادگی بیان فرمودید … به یاری خداوند متعال سر لوحه افکار و اعمالمون قرار میدهیم و به نتایج عالی و شگفت انگیز که حق الهی ماست میرسیم
♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
سلام و درود و خداقوت
واقعا این متن پر از آگاهی های ناب و خالص در مورد قوانین بدون تغییر جهان بود
لذت بردم از خوندنش و بسیار ممنونم از شما ک این وقتو گذاشتید که این مطلب بسیار زیبا رو تو سایت قرار بدید
باعث شد یسری توهماتی ک در دونستن و اجرای قوانین داشتم بشکنه
و مسولیت تمام اتفات زندگیم بیشاز پیش خودم بدونم چون هیچ چیزی بیرون از ما وجود نداره
بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست از خود بطلب هرآنچه خواهی ک تویی
ممنونم بابت زحماتتون
همتونو دوس دارم
سلام به همه دوستان، خانم شایسته و استاد عباس منش عزیز
متن بالا بسیار زیبابود.
به نظر من همه انسانها می توانند به آنچه که می خواهند دست بیابند،چرا که ماهمه دارای سیستم عصبی، مغزی و بدنی یکسانی هستیم.حالا چرایک عده از افراد موفق و عده ای ناموفق هستند برمیگردد به نحوه استفاده افراد از امکاناتی که خداوند در وجود هریک از ما قرارداده.
هرچقدر بهتر بتوانیم باورهایمان راتغییر دهیم، آنها را تقویت کنیم و به نجواهای ذهنی که مدام به ما میگویند چطور و از چه راهی اهمیت ندهیم و بی توجهی کنیم، زودتر و راحت تر به آنچه که می خواهیم دست می یابیم.
فقط باید رسیدن به خواسته ها را برای خودمان منطقی کنیم و اعتقاد راسخ داشته باشیم که ما می توانیم.
با تشکر از شما خانم شایسته و استاد عباس منش عزیز که این مطالب عالی را در اختیار ما قرار میدهید.
برای همه دوستان آرزوی شادی، ثروت و سعادت دارم.
سلام به خانواده صمیمی عباس منش
این متن به قدری زیبا بود که چند دقیقه کاملا در آن غرق شدم و انگار با سلول به سلول بدنم تمام متن را می خواندم.من هم با تمرکز بر میزان تغییر باورها و نتایج واردشده به زندگیم این متن را با گوشت و پوست و استخوانم درک کردم.این متن نشان از درک بالای قوانین جهان هستی دارد.پس شایسته است باور کنیم که دراین راه باید کمر همت بست و تغییراتی اساسی در خود ایجاد کرد.هر قدر بیشتر روی خودمان کار کنیم به همان اندازه نتایج بزرگتری خواهیم گرفت.سرسخت بودن در مقابل تغییرات است که اجازه پیشرفت را به انسان نمیدهد،بنابراین بایدآرام آرام تغییرات را ایجاد کنیم و واهمه ای از ایجاد تغییرات نداشته باشیم.به قول خانم شایسته عزیز نمیتوان ره صد ساله را یک شبه پیمود و به قول استاد عباس منش باید تکامل را طی کرد تا نتایج شگرف کم کم پدیدار شوند.
در پناه حق شادو موفق و پیروز باشید.
سلام
خیلی ممنون از خانم شایسته عزیز که باعث یاد آوری مطالب میشوند
اگر متعد شویم که این مطالب رو به عنوان اصل و اساس بپذیریم
وبه آنچه که فهمیدیم از آگاهی ها عمل کنیم قطعا نتیجه میگیریم
من خودم رو میگم به قول استاد نباید این حرفا برامون مثل یه مسکن باشه بلکه باید اونقدر روش فکر کنیم ودر زندگی مون بکار ببریم که چرخ زندگی مون روانتر بشه
سلام ممنون از توضیحات عالیتان من هم دقیقا این مشکل راداشتم ولی خداروشکر خیلی اهسته اهسته دارم پیشرفت میکنم قبلا همش منتظر خواسته های بزرگم بودم و ب اتفافات کوچکی ک برام میوفتاد دقت نمیکردم این باعث ناراحت من شده بود ولی الان خیلی بهتر شدم و پیسرفت خوبی دلشتم
سلام و عرض ادب به استادم که انقدر زیبا قانون به ما میگه و یاد اوری میکنه خدارو واقعا شکر گذارم که منو در این موقعیت زمانی و مکانی متولد کرده تا ادم های نازنینی هم چون استاد سید حسین عباس منش و خانم شایسته عزیز و دیگر دوستان هم فرکانسی که در این سایت هستن که نظر های دوستان هم واقعا گنجی بزرگ هست پس خدارو شاکرم برای چنین دوستای خوبی که دارم .
چقدر زیباست جملات بالا چقدر خوبه که ادم اینارو بفهمه درک کنه و مهم تر از همه عمل کنه عمل کردن خییییلی مهمه به قول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته.
چقدر سوالات بجا و زیبایی بودن وقتی از خودم این سوالات بپرسیدم قبل این فکر میکردم که من زیاد تعقیر نکردم چون تعقیرات من با تکامل بوده و خودم درک نمیکردم ولی وقتی به سوالات جواب دادم فهمیدم که من اون علی قبلا نیستم زمین تا آسمان فرق کردم و این خیلی خوشحالم کرد خیلی خوبه که هر چند وقت آدم خودشو با قبلانش مقایسه کنه و بفهمه که تعقیر کرده یانه
وقتی ادم قانون درک میکنه واااای خدای من قدر حس خوبیه چقدر زندگی برات زیبا میشه چقدر خونوادتو مردم بیشتر دوس داری همه رو به دید ادم های خوب میبینی چقدر ادم به ارامش میرسه وقتی پروردگارتو خوب میشناسی وقتی میفهمی ما از خدا دور نیستیم ما خود خدا هستیم ما موجود فنا پذیر نیستیم و این ها به ادم دلگرمی میده باعث میشه ادم قلبش نرم بشه دیگه نگران نیستی دیگه حسادت نمیکنی دیگه غیبت نمیکنی من اینو از جهان از پروردگارم و قران درک کردم که وقتی تو خوب باشی کل جهان با تو خوب میشن ما برای این به دنیا نیومدیم که حسادت کنیم ما برای مسخره کردن دیگران به دنیا نیومدیم ما برا فقیر بودن و برای حسرت به دنیا نیومدیم ما به این دنیا اومدیم که شاد باشیم و خوبی کنیم این جهان تحسین کنیم خداوندی که کل جهان مسخر من و شماها و همه انسان ها کرده پس بیایم جهان جای بهتری کنیم برای زندگی کردن بیام متفاوت باشیم با همهی ادمهای که کوتا فکرن و کمکشون کنیم تا اونها هم بیان توی این مسیر و لذت ببرن و خدای خودشونو بهتر بشناسن ما نمیخاد براشون کاری کنیم وقتی ما تعقیر کنیم اونا میفهمن و میبینن که دنیای ما چقدر لذت بخش و اونا خودشون تصمیم میگیرن که مثل ما باشن واقعا خداروشکر به خاطر همه چیز همهی چیزهای که داریم و نداریم که نداشتنش حکمت بوده و به خاطر باورهای غلط قبلیمون بوده و خبر خوب اینه که ادم میتونه تعقیر کنه و جهان را بگیره پس خدارو شکر میکنم که انقدر مارو قوی خلق کرده و تنها برای پروردگارم سجده میکنه چون اونه که همیشه هست همه ما بدون اون هیچیم به امید اون روزی که همه خدارو خوب درک و باور کنن.
در پناه الله یکتا باشید دوستان عزیزم❤️🌹
سپاس فراوان از خانم مریم شایسته ی عزیزم که با این مقاله به معنی واقعی به اندازه ی یک دوره به من آگاهی داد و هر بار که مجدد این مطالب رو می خونم آگهی جدیدی بهم داده میشه. فقط می تونم بگم لطف خدای بزرگ و مهربانم بوده که شما و استاد عزیزم رو در مسیر زندگیم قرار داده. مریم جان همیشه شما و استاد توی لیست شکرگزاری من هستین و براتون آرزوی بهترین های رو دارم.
چقدر این فایل فوق العاده بود . خدارو شکر که هدایت شدم به سمتش . این پاسخ ارزشمند باید بارها وبارها خوانده بشه تا ملکه ذهنمون بشه و بپذیریم قانون حاکم بر جهان رو .با سپاس بسیار
سلام بسیار زیبا بوداین کامنت باید همیشه مراقب ذهنمان باشیم بایداین کامنت روزی یک بار خواند تا خوب درک کنی بعد بفهمی چه چیزی گفته شده سپاسگزارم
با سلام و احترام به گروه معظم تحقیقاتی عباس منش و دوستان معززم استاد عباسمنش و خانم شایسته بزرگوار ..
هزار ماشالله به این انشا زیبا از قوانین جهان که واقعا منحصربفرد آماده شده من اصلا دلم نمیخاد با نظرم هیچ چیزی بهش اضافه کنم بس که کامله فقط میخوام بگم این متن باید بارها و بارها خونده بشه و حتی فایل صوتی بشه تا خود همین متن به یک باور تبدیل بشه .. نمیدونم کی نوشته ولی واقعا دمتون گرررم من خیلی حال کردم …
فقط یه جمله به خودم میگم : دانستن و بکار نبستن را نمی توان هنوز دانستن دانست ..
خدایا ممنونم سریع هدایت م کردی و سریع جوابمو دادی ..
سلام. سپاسگزارم از این متن بسیار زیبا و تأثیرگذار که به جرأت میگم چنین مطالبی در هیچ کتابی گفته نشده. من یک تقاضا داشتم و اون اینکه اگر ممکن هست لطف بفرمایید و سوره و آیه ای که این کلام قرآن رو از اون ذکر کردید بفرمایید.
همانگونه که خداوند هم در قرآن می فرماید:
«نبوده به پیامبری وحی کنیم و شیطان کلام خودش را وارد کلام الله نکند. اما ما کلام خدا را بالا آورده و کلام شیطان را پایین می آوریم…»
5 سال پیش
سلام من امروز این مقاله رو خوندم چقدر عالی بود بی نظیر بود نمیدونم این مقالات را دقیقا چه مینویسه خود استاد یا گروهش. تا اسم ببرم و ازش تشکر کنم بهرحال از نویسنده واقعا ممنونم چقدر خوب این قوانین را درک کرده. خوش بحااش