این سوال خیلی از ما است که:
چرا اکثراً دعاها و التماس های من به درگاه خداوند بی ثمر است؟
چرا هر چه با اسرار به خداوند نشان دادم که چقدر نیازمند داشتن یک خواسته هستم، نه تنها هیچ نتیجه ای نیامد بلکه از همان که میترسیدم، به سرم آمد؟
چرا اینهمه آه و ناله من توجه خداوند را جلب نکرد و به من رحم نکرد؟
و…
ماجرا از سوء برداشت ما از موجودیت خداوند و رابطه ای که با این منبع قدرت داریم، شروع می شود. ما همه چیز را از دیدگاه انسانی خودمان میبینیم. این نگاه انسانی، حتی به شناختمان از خداوند هم نفوذ کرده. به همین دلیل میخواهیم با التماس و شیون، دل او را به رحم آوریم.
اما خداوند مثل یک انسان، تحت تأثیر کلمات تو در قالب گریه و زاری و التماس، قرار نمیگیرد. زیرا خداوند دارای احساسات بشری نیست. بلکه خداوند یک انرژی خلاق است که قدرت شکل دادن به همه چیز را دارد.
این انرژی تصمیم گرفته به شکل هر آنچه که تو در ذهنت می سازی، وارد زندگی ات شود. یعنی خداوند برای تو هیچ تصمیمی نمی گیرد، دلش به حال تو نمی سوزد، بلکه به شکل باورهای تو و آن چیزی که تو در ذهنت می سازی، وارد زندگی ات می شود.
دیگر بستگی به این دارد که چه چیزهایی در ذهنت بسازی.
فقر را بسازی یا ثروت را. عشق را بسازی یا نفرت را، سلامتی را بسازی یا بیماری را، گرفتاری و نگرانی را بسازی یا آرامش را.
قسط و قرض را بسازی یا استقلال مالی را. راحت رسیدن به خواستههایت را بسازی یا پیچیده ساختن همه چیز را.
در هر صورت، همه چیز به شیوهای که ذهنت تو در نظر میگیرد، وارد زندگیات میشود و هر آنچه در ذهنت میسازی، باور میکنی و به آن توجه میکنی، به این انرژی شکل میدهد و آن را وارد زندگیات میکند.
این قانون نمود این آیه از قرآن است که میگوید:
“کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً
و هر یک از این دو گروه را به عطاى پروردگارت کمک خواهیم داد و هرگز کسى از عطاى پروردگارت محروم نخواهد بود”
این ساده ترین شکلی است که می توانم بوسیله کلمات، در باره خداوند توضیح دهم.
پس اگر می خواهی بدانی چه فرمولی وجود دارد که خداوند تو را نیز مانند استاد عباس منش و نصوح و دیگران در مسیر صحیح هدایت کند، راهش این است که باور کنی خداوند یک انرژی است که به آنچه که تو در ذهنت می سازی، شکل می دهد.
راهش این است که بزرگترین قانون جهان یعنی قانون فرکانس را باور کنی.
راهش این است که ایمان بیاوری به این موضوع که این انرژی تصمیم گرفته جهان را به گونهای طراحی کند که به فرکانسها و باورهای تو واکنش نشان دهد نه به کلمات ات!
این انرژی تصمیم گرفته که، تو بهعنوان یک انسان، دستانِ خداوند بر روی زمین باشی و با خلق خواستههایت، نه تنها خودت رشد کنی، بلکه به رشد جهان هم کمک کنی.
خیلی مهم است چه نگاهی به خودت، خداوند و قوانین جهان هستی داری.
خیلی مهم است چه باورهایی داری و چه چیزی در ذهنت میسازی! زیرا انرژیای که آن را خدا مینامی، به همان شکل وارد زندگیات میشود، بی آنکه خداوند بخواهد خواستههایت را غربال و صلاح یا غیر صلاحی برایشان در نظر بگیرد.
تنها تصمیمی که برای تو گرفته شده است، این است که جهان مأمور شده به فرکانسهایت واکنش نشان دهد.
یک سوال از شما می پرسم:
وقتی در حال استفاده از فضای اینترنت هستی و یک دفعه متوجه می شوی که اتصالات اینترنت ات قطع شده، چه عکس العملی نشان می دهی؟
آیا به گریه و زاری می افتی؟
آیا در برابر اینترنت زانو زده و التماس می کنی که وصل شود؟
و اگر وصل نشود، شروع به شکوه و گلایه می کنی که چرا تو صدای مرا نمی شنوی و چرا دلت به حالم نمی سوزد و چرا متوجه نیستی که چقدر به تو محتاجم و باید این تحقیق را انجام دهم، پس چرا وصل نمی شوی؟؟؟
آیا عکس العمل شما اینگونه است؟ قطعا نه
شما دست روی دست نمی گذاری و نمی گویی انشااله درست می شود . زیرا می دانی اینترنت یک سیستم است. بنابراین ابتدا اتصالات اینترنت ات را چک می کنی و بررسی می کنی که آیا دیتای اینترنت شما تمام شده یا نه.
اگر تمام شده بود یا سرعتش کم بود و این موضوع برایت مهم باشد، تصمیم می گیری از اینترنت بهتر با دیتای نامحدود استفاده کنی و بهایش را می پردازی. جهانی که خداوند آفریده است نیز اینگونه است. اصلا خداوند نیز اینگونه است. یعنی خداوند مثل یک انسان قدرتمند نیست که مسائل تو را تجزیه و تحلیل کند، بلکه یک سیستم است با یک عملکرد مشخص که یک ورودی می گیرد و یک خروجی هم جنس با ورودی ای که از شما گرفته، تحویل تان می دهد.
همانطور که اگر شما از یک دیتای خوب برای اتصالات اینترنت استفاده نمایی، می توانی با سرعت بهتر و کیفیت بهتر و نیز در زمان کمتر، دالنود و آپلود زیادی انجام دهی.
بنابراین، به همین شکل نیر اگر دیتای خوبی به این سیستم که خداوند در جهان تعبیه نموده، بخورانی، قطعا نتیجه بهتری می گیری.
کار تو شناختن عملکرد این سیستم و سپس خوراندن دیتایی درخور است.
دیتایی که این سیستم نیاز دارد، باورهای قدرتمند کننده تر است. یعنی هرچه باورهای شما قدرتمند کننده تر باشد، نتایجی که از سیستم این انرژی- که انرا خدا نامیده ای- به دست میآوری، قطعا بهتر است.
بنابراین تنها کار شما ساختن این ایمان در خودتان است که تمام نتایج زندگیِ من بخاطر فرکانس های خودم است نه حکمت خداوند، رحمانیت خداوند یا عضب و قهر خداوند و …
بلکه جهان یک سیستم است که فرکانس های من را دریافت و نتایجی هم جنس با آن فرکانس ها را وارد زندگی ام می کند. وقتی واقعا این ایمان را در خود بسازی و این نگاه صحیح به خداوند را درک کنی، آنگاه به جای گریه و زاری در برابر خداوند یا التماس، شروع به ساختن باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین می نمایی.
شروع به ساختن چیزهایی در ذهنت می کنی که دوست داری برایت رخ دهد.
وقتی این قانون را باور می کنی و می پذیری که خداوند یک سیستم است، دیگر همانطور که اگر اینترنت شما به مشکل برخورد کند، شما در برابر او به التماس و گریه و زاری نمی افتی،
به همین شکل نیز، وقتی اتفاق ناخواسته ای در زندگی ات رخ می دهد، آن را گردن خدا نمی اندازی و توقع نداری او برایت کاری انجام دهد یا تصمیمی بگیرد یا صلاحی تعیین کند یا دلش به رحم بیاید.
بلکه به خودت می گویی این نتیجه به خاطر باورها و فرکانس های خودم بوده، پس باید آن باور محدود کننده که این نتیجه را بوجود آورده را پیدا کنم و آن را تغییر دهم.
به خودت می گویی این اتفاق ناخواسته، به خاطر چیزهای ناخواسته ای بوده که در ذهنم ساختم و این انرژِی به آن شکل داده.
پس الان که فهمیدم، قضیه حل است، گریه و زاری هم ندارد. فقط کافی است آنچه می خواهم را در ذهنم بسازم، تا این انرژی به آن شکل دهد و آن را وارد زندگی ام کند.
این نگاه به شما قدرت می دهد.
زیرا نگاه قبلی شما به خداوند، شما را مستأصل و درمانده کرده بود و فکر می کردید که کاری از شما بر نمی آید. اما این نگاه دارد به شما می گوید که همه چیز در دست خودت و فرکانس های خودت و آنچه در ذهنت ساخته ای، است.
آن نگاه، تو را مثل برگی در باد کرده بود و این نگاه، افسار زندگیات را در دستان ات قرار میدهد. به تو آزادی و امید میدهد. آزادی و امیدی که به تو این نوید را میبخشد که، هیچ چیز به جز من، قدرت تغییر زندگیام را چه در جهت خواسته یا ناخواسته نارد. زیرا همه چیز در دست من است.
این باور، تو را در مرکز زندگی خودت قرار میدهد. آنگاه به جایی میرسی که میبینی جهان به گونهای برنامه ریزی شده که بدون هیچ محدودیتی این قدرت به تو داده شده که بتوانی هر آرزویی را محقق کنی. به قول قرآن که میگوید:
“بَدیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (۱۱۷ بقره)
نو آفرین آسمانها و زمین است و چون آفرینش چیزى را اراده کند، مىگوید «باش» و بىدرنگ موجود مىشود”
بهترین پیشنهادی که می توانم برای شما داشته باشم تا سیستم این خدا را بشناسی، این انرژی را درک کنی و آن را در ذهنت به شکل خواستههایت در قالب عشق، سلامتی، استقلال مالی، رضایت از زندگی، آزادی زمانی و … دربیاوری، استفاده از دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها و نیز کتاب «چگونه فکر خدا را بخوانیم» است
در این دوره استاد عباس منش تمامی مسیری را قدم به قدم برایت شرح میدهد که برای شناختن قوانین این خدا و عملکرد این سیستم نیاز داری.
اگر این دوره را همانگونه گه استاد عباس منش پیش می برد و آموزش می دهد، باور کنی و آموزه هایش را به کار بگیری، به شما قول می دهم که حتی نتایجی بیش از نتایج استاد عباس منش کسب می کنی.
دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها، برای من یادآور «از نو شناختن خداوند است».
شناخت حقیقت توحید و ادراک چگونگی اجرایش در عمل.
اگر آگاهیهای جلسات ۹ و ۱۰ این دوره را یکی از بزرگترین نقاط عطف زندگیام بنامم، اغراق نکردهام. چون برایم وصل شدن به اصلم را بازآفرینی کرد.
وقتی صحبت از آگاهیهای جلسه ۹ و ۱۰ این دوره میشود، جنس آگاهیها، یک عشق ناب میشود که وجود هر فردی با هر دین و مذهبی عاشق شنیدن و درک آن آگاهی میشود و آن آگاهی مثل نوشدارویی بر جسم و جانش مینشیند.
وقتی این آگاهی را میشنوی، آنچنان با روحت یگانه و هماهنگ میپنداریاش، که منطق قوی آن، ذهنت را به کلی خاموش میکند تا وجه بیشتری از این آگاهی را بشناسی و ابعاد وسیعتری از آن را به یاد آوری.
چون موضوع اصلاً آموختن نیست. موضوع «به خاطر آوردن» است. روحمان تمام این آگاهی را میداند. روحمان خود این آگاهی است. روحما موجودیتش را میشناسد. فقط این ذهنمان است که آن را فراموش کرده است. شنیدن و به خاطر آوردن این آگاهی، ذهن و روحمان را در هماهنگی و یگانگی قرار میدهد و تمام خواستههای زندگی ما در لحظات این هماهنگی محقق میشوند.
در پی سلامتی هستی؟!
این هماهنگی، سلامتی را به جسم و جانب باز میگرداند.
این هماهنگی، عشق را به روابطات باز میگرداند
در پی رونق و ثروت هستی؟!
این هماهنگی رونق را به کسب و کارت میآورد. برایت مشتری و بازار میسازد. برایت تبلیغ میکند و برایت همه چیز میشود.
تنها کار زندگی تو همین است: «تلاش برای بیشتر ماندن در این هماهنگی». تمام معجزات زندگی ما در همین لحظه هماهنگی رخ میدهد.
بالاترین فرکانسها در همین لحظه هماهنگی ارسال میشود.
جلسات ۹ و ۱۰ دوره راهنمای عملی حقیقت خداوند را به شما میشناساند.وقتی این حقیقت را دوباره به یاد آوری، ایمانی و یقینی در وجودت بیدار میشود که از عهده تحقق هر خواستهای بر میآید و هر آرزویی را برایت به آسانی محقق میکند.
یکی از مهمترین آروزهای زندگی من، با شنیدن آگاهیهای همین دو جلسه محقق شد. من آنقدر این آگاهی را باور کردم و آنقدر با آن هماهنگ شدم که شاید به فاصله کمتر از یک ماه، خواستهای در زندگیام محقق شد که سالها آرزویش را داشتم.
هر بار که این ۲ جلسه را میشنوم، ساعت ها با خودم خلوت می کنم، به فکر فرو میروم و درباره خواستهام جدیتر میشوم وقتی تحققش را اینقدر ساده و در دسترس و اختیار خودم میبینم.
آگاهیهای این دو جلسه، واقعاً لازمه زندگی تک تکمان است. آگاهیهای این دو جلسه ما را به خداوند، به منشأ ایدهها و راهکارهایی وصل میکند که هر ناممکنی را ممکن میسازد. محال است آگاهی این دو جلسه را بشنوی اما درباره خواستهات دست به کار نشوی و قدمی بر نداری.
این دو جلسه، مفهوم واقعی هممدار شدن با خواسته است. این دو جلسه مفهوم واقعی رهایی است.
حالا هر وقت خواستهای دارم، تمام تلاشم اجرای آنچه است که در این دو جلسه میشنوم. تمام تلاشم ساختن چنین جنسی از هماهنگی با خواستهام است و به اندازه ای که توانسته ام این نگاه را ایجاد کنم، خدا میداند که آن خواسته چقدر راحت وارد زندگیام شده است و هر زمان این قانون را فراموش کرده ام یا جدی نگرفته ام، همه تلاش هایم برای رسیدن به یک خواسته، چیزی جز تقلاهای بیهوده نبوده است.
منابع بیشتر درباره درک نگاه سیستمی به خداوند:
بخش چگونه فکر خدا را بخوانیم در دوره 12 قدم
جلسات 9 و 10 دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها
کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
سلام به دوستان جان
الهییی همگی عالی باشین و در بهترین حس وحال
راستش هر سیستمی
روش عملکردی خاص خودش رو داره!
میپرسین یعنی چی؟
الان میگم…
مثلا
شما نمیتونید همونجوری که از تلویزیون استفاده میکنید،
از آب میوه گیری هم استفاده کنید، درسته؟
پس هر وسیله ای روش استفاده ی خاص خودش رو داره
هر جند که بگیم
همه اینها مثلا وسیله های برقی هستن!!!!!
استفاده از قوانین جهان همروش خاص خودش رو داره
ما وقتی خواسته ای داریم
باید بینهایت حس وحالمون خوب باشه
بی نهایت شاد وشکرگزار باشیم
و ایمان داشته باشیم
که اون خواسته برای ما فرستاده شده وداره میاد
هر چند با فاصله ی زمانی خاص
ولی باید ایمان داشته باشیم که اون خواسته برامون برآورده شده و
ما باید خوشحال وشکرگزار وپراز حس خوب
منتظر دریافت خواسته ای که برامون ارسال شده باشیم و
در این میان اگر هم
آمادگی خاصی رو باید فراهم کنیم،فراهم کنیم برای رسیدنه اون خواسته!!!
پس گریه وزاری
هیچ ربطی به این سیستم نداره
مثله این میمونه
که بشینید توی ماشینی که بنزین نداره و گریه وخواهش کنید وبهش التماس کنید که حرکت کنه!!!!!!!!!!!!
پس بیایم با عشق ولذت وحس خوب از قوانین جهان
بهترین استفاده رو ببریم و
موفق شیم
که هم خودمون لذت ببریم
هم خدای گلم و
هم استاد عزیزم
شاد وآرام باشین
عااااشقتونم
به نام خدای بخشنده ومهربان
سلام خدمت تمامی عزیزان
سوال خوبی بود هر خوبی وشادمانی که به ما می رسد از رحمت وفضل خداوند است وهر اتفاق بد وناخوشایند بوسیله افکار ورفتار خود ماست که در زندگی انجام می دهیم خداوندهمیشه خیر وخوبی برای ما می خواهد
تا خدا هست دگر غصه چرا….
با هییییچ کس از غصه نگو حتی خدا
اهداف و نیاز ها و امید ها و آرزوهارا بیان کن .
وقتی از خدا میخواهی یک دست بالا و یک دست پیاله یعنی مطمئن باش وقتی خواستی داده میشود.
سلام
روزتون بخیر
مثالتون در مورد قطعی اینترنت مثال بسیار جالبیه
ولی من یه جاهایی دچار سردرگمی میشم.
یعنی این نوع نگرش نسبت به خدا احساس میکنم با برخی ایات در تضاده.
من نمیگم اگه جواب نمیگیریم گریه و زاری کنیم.
ولی مثلا اگر فقط فرکانس جوابگوی همه ی مساعل هست پس این که خدا گفته از من بخواهید تا استجابت کنم داستانش چیه؟
یا در جواب یک سوال دیگه گفته بودید فرکانس با عمل یا خواستن فرق داره ادم دچار تضاد میشه.
که اگر خدا میگه بخاهید تا بدهم پس چرا شما خواستن رو جیزی جدا از فرکانس میدونید؟
یا اینکه کلا اگه خاستن همون فرکانس نیست پس دقیقا چیه؟
به نام خداوند هدایتگر
سلام خانم شایسته عزیز ممنون بابت این توضیح بسیار کاملتون در مورد سیستمی بودن خداوند و مثال بسیار بجا یی که در مورد اینترنت زدید. برای ما که به قول استاد باورهای غلطمون مثل سیمان به دور مغزمون سالها چسپیده و ریشه دوانده، این مثال ها می تونه بسیار کمک کننده باشه در تغییر باورهامون و دوباره به قول استاد مثال زدن تنها و بهترین روش آموزش هست و الحق و انصاف شاگرد خلف استاد هستید.
از مهر ماه پارسال که عضو سایت شدم و با دوره کشف قوانین شروع کردم و با دوره های 12 قدم دارم ادامه می دم هر روز که از خواب بیدار میشم و می دونم خودم دارم زندگی مو خلق می کنم و می تونم از هر لحظش لذت ببرم شکر خداوند هدایتگر رو می کنم که من رو به این سایت هدایت کرد ( که صد البته خواسته من یک زندگی متفاوت از زندگی دیگرانی بوده که هر روز شاهدش بودم که من رو در مسیر رسیدن به خواسته ام قرارداد)باعث تغییراتی در من شد که تا قبل از آشنایی با سایت هرگز در خودم ندیده بودم .
سلام من از این جواب به چه چیز مهمی رسیدم …. من تا حالا اینو شنیده و درک کرده بودم که نباید به خداوند نگاه انسانی داشته باشیم هرچند که نمی تونستم در ارتباط گرفتن با خدا درست حسابی به این آگاهی عمل کنم ولی این را که « ما همه چیز را از دیدگاه انسانی خودمان میبینیم » که در جواب بالا گفته شده خیلی فراتر از نگاه انسانی به خداونده که نه تنها شامل نگاه انسانی به خداوند میشه بلکه نشان دهنده نگاه انسانی ما به تمام اتفاقات و رویدادهای زندگی هامونه که به تمام تجارب و اتفاقات ، نقش انسانی میدیم و باور میکنیم که « همه چیز » توسط فیزیک انسانی و توسط آدم ها رخ میدهد در حالیکه حقیقت این نیست و تمام زندگی ما را فرکانس های ما توسط تغییر انرژی به اشکال مختلف بوجود میاره که به اون انرژی ( قدرت ) میگیم خدا و همه ما فهمیدیم که خدا قدرتمند است یعنی سرشار از انرژی ست ولی بخاطر باورهای غلطمون میخواهیم به این انرژی پرقدرت ، لباس انسانی بدیم در حالیکه خداوند هیچ قالبی نداره و یک وسعت بی انتهاست که در همه جا هست …. من بااین جواب فوق العاده علمی فهمیدم که نه تنها به خداوند بلکه به هیچ چیز زندگی نباید نگاه انسانی داشته باشیم چرا که انسان ها فقط مجری آنچه هستند که اون انرژی بوجودش میاره ، یعنی اگر مشتری وارد کسب و کاری میشه ، اگر رابطه عاشقانه ای شکل میگیره ، اگر هر اتفاقی میفته چه خوب چه بد همش اون انرژیه ست که با فرکانس انسان ها شکل گرفته فارغ از اینکه در این شکل خاص ، انسانی حضور داشته باشد یا نداشته باشد و اگر حضور انسانی را در اتفاقات زندگی مون مشاهده کردیم قطعا اون انسان ، فقط یک نقش آفرین در زندگی ماست که اون انرژی بواسطه فرکانس ما ، یک نقش به اون آدم داده و اصل اتفاق را فرکانس های ما بوجود میارند و شرک از اونجایی شروع میشه که ما با نگاه انسانی خودمون فکر کنیم اون انسان ها عامل اتفاق بودند و به اونها قدرت بدیم و به این وسیله نیروی خودمون را در خلق اتفاقات از یاد ببریم …. پس با این تعریف ، شرک یعنی اینکه فراموش کنیم که انسانها را فارغ از اینکه چه مدت در زندگی ما حضور دارند ، خودمون با فرکانس هامون به زندگی هامون دعوت میکنیم و اعتبار حضورشون را به خودشون بدیم و فراموش کنیم که اونها نقش آفرینانی ( دستان خدا ) بیش نیستند که ممکنه فردا روزی آنها بروند و نقش آفرینان دیگری توسط انرژی (خدا) به زندگی ما وارد و خواسته های ما را شکل بدهند ….
خانم شایسته عزیزم و استاد عزیزم که هرچه بیشتر میفهمم بیشتر بهتون ایمان میارم ، از شماها سپاسگزارم…. ممنونم که هستید ….
خیلی عالی وظریف، حال کردم
سلام دوست عزیز
گریه و زاری کردن برای رسیدن به خواسته باعث میشه در مسیر گریه و زاری قرار بگیری .یعنی همیشه اتفاقاتی برات بیفته که انتهاش گریه و زاری باشه چون خودت از این جنس رو به جهان درخواست دادی
دوست عزیز مطالب بسیار پر باری را توضیح داده اید، اما میشه قدری موضوع هماهنگی با خدارو بیشتر توضیح بدی.. برای اون دسته از دوستانی ک در حال حاظر توانای خرید جلسات ی رو ک در متن ب اون اشاره کردید
به نام خدای رحمت گستر بر عام و خاص
سپاس خدایی رو که به جای ماهی دادن بهم ماهیگیری رو یاد داد.
من هم همچون اربابم، خالقم و شکل دهنده ی انرژی.
دوستت دارم
سلام و درود
یک عمررررررررر خدایی راپرستیدم ک خدا نبود یک ظالم ستمگر بود ک براساس میل خودش به عده ای ازبندگانش نعمت میداد . . .به عده ای کوهی ازبدبختی
نه صدایم راشنید . . .
نه ناله ام را پاسخ داد. . .
هیچوقت کنارم نبود . . .او در آسمان جای داشت
و هروقت میخواستم با او حرف بزنم بایدرو ب آسمان با اشک و آه از او درخواست میکردم باید گناهانم رابرایش مرور میکردم تا شاید نگاهی بمن کند،و چه اشک ها ک نریختم . . .چه زاری ها ک نکردم ،
اما جوابی دریافت نکردم . . .
او هر روز ازمن دور تر ودور ترمیشد
وقتی رو ب درگاهش میکردم ترس و عجز وجودم رامیگرفت
آنقدر از اومیترسیدم ک احساس میکردم باگرزی آهنین با چهره ای غضبناک مرا نگاه میکند و ازمن متنفر است
باید آنقدر التماسش میکردم تا شاید گوشه نگاهی کند مرا . . .
گاهی انقدر احساس ناتوانی میکردم ک ب ادمهای باخدا (ب اصطلاح)رو می انداختم تا برایم دعا کنند واسطه شوندتاشاید خدا پاسخم دهد. آنقدر بی جواب ماندم ک تصمیم میگرفتم دیگر ب آرزوهایم فکر نکنم
حس میکردم این سرنوشت اجباریست ک خدابرایم مقدر کرده و من جرات شکایت نداشتم چون مرا کافر میخواندند
احساس میکردم در دنیای گیر افتاده ام ک مجبورم هرچه خدایم مقابلم میکذارد حتی اگر بد و منزجر کننده باشد دم نزنم
چقد شنیدم ک بمن میگفتند حکمت خداست
حتما خدا نمیخواهد
حتما تقدیر این است ک سختی بکشی
نمازهایم با ترس ازجهنمش خواندم
و ب امید بهشتش ان هم اگر اعمال بدم بگذارند .
خدایی ک مهربان نبود
دست محبتش را روی سرم نمیکشید
آنقدر ازمن فاصله داشت ک هیچ وقت حسش نکردم
خدای ک مثل آدمیان فکرمیکند مرا از دید مردم نظاره میکند ،همچون آدمیان عیبجو ی میکند مرا
خدای ک بخیل است و هیچوقت فریاددددددیاری خواهی مرانشنید
. . .
خسته بودم ازین خدای ظالم ک حتی گوشه چشمی هم مرا نگاه نمیکند
همه جا رهایم کرد و مراتنها گذاشت
یک مادر وقتی فرزند دلبندش نگران باشد ، چقد اورا میبوسد و آرامش میکند،خواسته اش را اجابت میکند
اما چرا خدای من ب اندازه یک مادر هم بمن محبت نکرد
اشک هایم راپاک نکرد
چقد مرا تنها گذاشت ورفت
این چه خدایست ک ب اندازه یک مادر مرادوست ندارد
بیزارم از بتی ک بعنوان خدا سالها با ترس پرستیدم و دم نزدم
یک روز خسته شدم و ایستادم درمقابل این بت ظالم و ستمگر و از او شکایت کردم
اطرافیانم بی دینم خواندند
اما من دیگرتوان و تحمل این خدای ظالم و غضبناک رانداشتم
جان ب لب آمده بود ازین خدای سنگی
ایستادم و گفتم نمیپرستمت دیگر .بیزارم از این ظلم و ترسی ک دروجودم گذاشتی
جهادی ب راه انداختم و بت درونم راشکستم
این خدا کجا بود و خدای عباسمنش کجا
خدای عباسمنش لحظه ای رهایش نمیکند
باعشق کنارش مانده
کارو زندگی اش را ول کرده و سیدحسین را یاری میکند
هرچه میخواهد برایش فراهم میکند
لازم نیست ک التماسش کند
باعشق میبخشد
حدای سید حسین اشک و اه را دوس ندارد او خنده وشادی را دوست دارد
برعکس خدای ک من سالها پرستیدم و فقط ازمن اشک میخواست
ناله میخواست
این چه خدایست ک اشک من اورا شاد میکند؟
و پاداش میدهد
مادر اشک فرزندش راتاب نمی آورد اما چه خدای بود ک اشک من آرامش میکرد؟
بیزارم از خدای ک سالها پرستیدم
خدای سید حسین آنقدر ب اونزدیک است ک بود و نبود کسی آرامشش رابهم نمیریزد
چون پشتش ب خدایش گرم است
خدای سیدحسین آنقدر عادل است ک بنابر افکار آدمیان ب انها نعمت میدهد
خدای سیدحسین ازو ایمان میخواد ازو بندگی میخوادهد و بس
خدای سیدحسین همان خدایست ک سالهاست درکتاب قرآن هست و ماندیدیم اورا
خدای ک از انرژی است
خدای ک جهان رامسخر ماکرده تا اورا بپرستیم
خدای ک ظرف مرا میبیندو کاسه ام را به همان اندازه پر میکند ،انقدر دس و دل با ز است ک برایش فرق ندارد کاسه ام چقدر بزرگ باشد
من این خدارا عاشقانه میپرستم
اوهمیشه پشتیبان من است فقط کافیست دستانم را ب دستانش گره بزنم
خدای ک بندگانش رامامور میکندتابمن خدمت کنند
خدایی ک جهانش قوانین دارد چقد زیباست
خدای ک در خواب و بیداری بامن عشق بازی میکند
استاد سپاسگذارم(با اشک میگم چطوری بگم سپاسگذارررررررررررررم❤
سلام خدمت دوستای عزیزم
امروز با خوندن این مقاله بی نظیر به نتیجه عالی رسیدم به اینجا رسیدم کجاهای کارم اشتباه بود و فکر می کنم اگر هر کدوم از ما انسانها تصور کنیم که تنها مخلوق خدا هستیم یعنی هیچ انسانی دیگه ای مثل ما نیست من آفریده شدم به خواسته های که دارم برسم قطعا می رسم اکثر ما من فکر میکنم اون مقایسه کردنه توی ذهنمون اون تفسیر از اتفاقایی که برای افراد مختلف یا خودمون افتاده پتاب می شیم از فرکانس درست بیرون ناخودآگاه ذهنمون رو می بریم به اون سمتی که نباید بره من فکر می کنم با این فکر که من می تونم نتونستنی نداره اصلا چن من این واژه رو اصلا بلد نیستم من خلق شدم با فرکانس مثبت و اصلا نه نمی شه و همه نه های منفی رو ندارم توی وجودم فقط اومدم بشه من خودم اینطوری فرض کردم مثل معماری که کارش رو بلده و می دونه بلده پله رو کجا بزاره آُسانسور رو کجا طراحی کنه و هزار تا چیز دیگه من برای ساختن اومدم و شدن مثل آدمی که می ره توی سرزمین ناشناخته بدون هیچ شناختی و می سازه می ره جلو باید اینطوری فکر کرد من احساس خیلی خوبی پیدا کردم با خوندن این متن بی نظیره چند بار باید خوندش
به نام خداوند بخشنده مهربان .
اول که این مقاله فوق العاده من رو به فکر واداشت . بعد هم مقاله شما خانوم زهرا خوشبخت . خیلی لذت بردم از دیدگاه شما جایی که گفتی به خدا اعتراض کردم یاد خودم افتادم و اشک تو چشمام جمع شد چون دقیقا واسه من هم همینجوری شد تغییر من از جایی شروع شد که به خدا اعتراض کردم و اون با مهربانی تمام من رو با این قوانین آشنا کرد.
خیلی لذت بردم دیدگاه شما و نحوه نگارشتون عالی بود خیلی لذت بردم . امیدوارم همیشه تو زندگیت خوشبخت باشی و هر روز پیشرفت کنی.
سلام خدا واحد است یکی است منتها ذهن شما با ذهن استاد به دلیل تفاوت باورها خدایشان دوگانه می شود ولی اگر باور شما هم عین باور استاد شود انوقت شما هم بگویید ادعونی همان خدای واحد که براساس قوانین ریاضی عمل میکند جوابش استجب لکم میشود شاد پیروز سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا وآخرت باشید
من این دیدگاه رو که خوندم فقط یاد یک خاطره افتادم که چند وقت پیش حالم خوب نبود یکم اشک اومد بچشمم همون وقت گوشیم دستم بود ناخوداگاه رفتم تو نرم افزار و موجودی کارتمو گرفتم یکم پول اومده بود به کارتم ،خندم گرفت گفتم ببین چه خدای مهربونی دارم من داشتم گریه میکردم بردم تو نرم افزار موجودی بگیرم بفهمم پول اومده به کارتم که یکم شاد بشم
خدایا تو چقدر مهربونی کاش حجم این مهربونی رو زودتر درک میکردم
اشک بنده را تاب نمی اوری
فشار و اندوه و غصه را بر بنده تاب نمی اوری
همواره میگویی لاتحزن
خدایا ازت سپاسگزارم
عالی بود دستت درست
زهرجان عالی بود😘😘
یجورایی حرف دل همه ما بود کامنت شما 🤗👌👌👌🏵🏵🏵🏵
خیلییییی عالی بود حض بردم قربون همتون مهبانان
خیلییییی عالی بود حض بردم قربون همتون مهربانان
خیلییییی عالی بود حض بردم قربون همتون مهربانان من هم خدای سید حسین را میپرستم
سلام دوست عزیز
دقیقا حال دل سه سال قبل مرا نوشتید
منم مثل شما با خدای خودم به اصطلاح مذهبی طبق رسومات گذشتگانمان ک هر چه میخواهید از خدا با گریه و التماس زاری بخواهید
منم مثل شما سالها زار زدم و التماس کردم از خدای خودم ولی همچنان امید داشتم همچنان نمازم رو سر وقت میخوندم از ترس اینکه مبادا خدا با من قهر کند ولی همیشه برام سوال بود ک چرا باید خم و راست شوم وقتی ک حس خوبی نسبت به نماز ندارم مگر خدا به این خم و راست شدن ما احتیاج دارد
چراهای زیادی داشتم و هیچ وقت به جواب نمیرسیدم
ولی همچنان خدایم رو دودستی چسبیده بودم و باورم این بود ک تنها کسی ک شنوایی ست ک هر چه چقدر پیشش گله کنم میشنود و چیزی نمیگوید و لبخند میزند
من خدایم را برای همین دوست داشتم چون ساعتها برایش درددل میکردم و اشک میریختم و او فقط سکوت میکرد
تا اینکه دیگر خسته شدم منی ک در خانواده ودر میان قوم و خویشان زبانزد بودم از لحاظ مذهبی بودن خدادوست بودن
ولی به یکباره از این خدایم خسته شدم دل بریدم دهان به شکایت باز کردم
نمازم را ترک کردم و گفتم تا به نتیجه نرسم برای چه خم و راست میشوم دیگر نماز نمیخانم
از خدا گله کردم ک…
خدایا پس تو کجایی چرا هر چه صدایت میزنم فقط میشنوی
مگر ن اینکه تو رحمانی و رحیم
پس کو ان رحمانیت و کریم بودنت
چرا صدایم را نمیشنوی؟؟؟؟؟
وبه اصطلاح از خدایی ک برای خودم ساخته بودم قهر کردم ؟؟؟
ولی عذاب وجدان داشتم و میگفتم نکند خدا از من دلش بشکند ومرا عذاب دهد و…..
وزمزمه های دیگری ک به سراغم می امد
من اون خدای ساختگی رو رها کردم به امیدی ک جواب سوالها و چراهایم را بگیرم
وچه شد در نهایت
من هدایت شدم به سمت استاد
واستاد دستی شد از دستان خدا
جواب سوالهایم رو یکی پس از دیگری اول از طریق فایلهای دانلودی و کامنتها و جواب دوستان و دوره ۱۲ قدم ک هنوز اول راهم و قدم سوم هستم
به تک تک جواب سوالهایم رسیدم
من خدای ساختگی ام رو کنار گذاشتم و الان خدایی دارم ک قابل توصیف نیست
من خدایم رو اینگونه شناختم ک….
خدایا
من در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم
که تو در عرش کبریایی خود نداری
من چون تویی دارم
وتو چون خود نداری
و من اکنون خدایم رو اینگونه پیدا کردم
خدا قانونمند است و به فقط به فرکانسهای ما جواب میدهد ما خود خالق زندگی خود هستیم و خدا خالق جهان است و فرمانروایی میکند بر جهانش ما فرکانس میفرستیم و خدا و قوانینش مارا به سمت کمال اگر خود بخواهیم هدایت میکند
🦋🦋🦋🦋🦋
والان ک سه سال از نوشته شما میگذرد مطمئن هستم ک با دیدن و شنیدن فایلها و سخنان استاد به درکی ک من از خدا رسیدم بی شک هم شما رسیده و خدای خود را شناخته باشید
برایتان ارزوی روزهایی سرشار از موفقیت دارم
ممنون از استاد عزیزو خانم شایسته گل ک دستی از دستان خدا هستید ک ما را هدایت میکنید به سمت سوالهایی ک سالها بی جواب مانده بودند.
دوستتان دارم⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
دقیقا حرف دل خود من بود
منی که فکر میکردم خدایی در آسمان نشسته و با فرشتگان به اهل زمین میخندد.
ولی نه
ماجرا از جایی شروع شد که از ته دل گفتم خدایا هدایتم کن
یه چیزی خیلی قوی انگار بهم میگفت راه رو دارم اشتباه میرم
تا جایی که به صورت خیلی اتفاقی و واقعا خارق العاده با سایت استاد عباسمنش و قانون جذب آشنا شدم. منی که اصلا داشتم درباره فیزیک کوانتوم تحقیق میکردم! این دیگه از کجا پیداش شد!
پس از مدتی تعصب و مقاومت در برابر آگاهی های ناب، به مطلبی از آقای محمد حسین لطفی در همین سایت برخوردم که به کل نظر و باورهای من رو عوض کرد. زندگی ام کن فیکون شد. منی که همش توی قید و بند یه سری اعتقادات پوچ و بی اساس بودم.
منی که فکر میکردم اگه نماز نخونم میرم جهنم
توی ماه رمضون چیزی بخورن خدا پدرمو در میاره
بعد فهمیدم نه اقااااااا
شما باید نفس الطمئنه باشید
هیچ شرط دیگه ای نیست
و واقعا هم متحول شدم. چیزی که الان هستم رو و حال خوبم رو مدیون استاد عباسمنش و آقای لطفی هستم♥️
سلام زهرا جان
واقعا با این درک که رسیدی خوشبخت هستی
تحسین می کنم این درک وشناختی که از خدا رسیدید خوشابحالتون چقدر زیبا گفتید افرین
متشکرم
واقعا چه خدای مهربان ولطیفی داشتیم ودر ذهنمان چه ساخته بودیم
پیامتان بسیار زیبا بود دلم می خواهد صد بار بخوانمش
برایتان ارامش وشادی ونزدیکترین مدار به خدا را ارزو می کنم
سلام خدمت تمام دوستان نازنینم و جناب استاد عباس منش عزیز
اول از همه از خداوند نازنینمممم سپاسگزارم که ایتاد عباس منش رو یکی از دستهایش جهت هدایتم فرستاد. از توضیحات عالی ای هم که در خصوص استجابت دعا فرمودید بی نهایت ممنونم. امشب یکی از بهترین شب های زندگی ام بود و خبری که یکسال منتظر شنیدنش بودم بهم رسید. دوست دارم این شادی رو هم با خانواده نازنینم شریک بشم و تجربه خودم رو خدمتتون بگم که ایمان دارم مفید واقع می شود. من دقیقا یک سال پیش نتیجه یکی از کارهایم رو برای جایی ارسال کردم و در عین ناباوری متاسفانه مورد پذیرش واقع نمی شد. اون روزها به شدت سرخورده و ناراحت بودم و پر از استرس، به طوریکه خیلی مواقع تا صبح نمی خوابیدم و همش در حال فکر و خیال بودم. حتی از شدت استرس دو بار ریزش موی سکه ای پیدا کردم و موهام که به شدت پرپشت بودند به کمتر از نصف رسیده بود…. وای که اصلا دلم نمی خواد اون روزها رو به یاد بیارم. اینقدر این بستگی زیاد شده بود که هزینه زیادی رو پرداخت کردم تا کسی این بستگی رو رفع کنه، غافل از اینکه همه چیز در دستهای خودم است. اون روزها به شدت همش در حال گریه کردن و التماس کردن به خداوند بودم، و حتی خیلی مواقع ازش ناراحت می شدم که چرا منو نمی بینه…گذشت تا اینکه حدود یک ماه گذشته خیلی به صورت اتفاقی فایل قانون جذب استاد رو در یوتیوب دیدم، یک تلنگر اساسی بهم وارد شد در خصوص اینکه حتما یه جایی از کار من ایراد داره. بعدش وارد سایت استاد شدم و تقریبا بیشتر فایل های رایگان استاد رو بارها و بارها گوش دادم. خصوصا فایل نهج البلاغه و قانون جذب…. بعد از گوش دادن حالم از خودم بد شد، از این همه بی ایمانی که داشتم شرمم گرفت، یادمه سجده کردم و به درگاه خدا توبه کردم. توبه از این کردم که با تمام وجودم بهش ایمان و باور نداشتم، از اینکه نماز رو تنها از سر عادت می خوندم بدون اینکه ذره ای به ایمانم افزوده بشه…واقعا از اون روزهایم خجالت می کشم. چقدر حقیر و ضعیف بودم و چقدر به بنده های خدا بیشتر از خودش باور داشتم….خدا شاهده بعد از اون روز نشانه های الهی به طرق مختلف برام ظاهر شد. زندگی برام طوره دیگه ای شد، با اینکه بعد از اون روز دو بار دیگه درخواستم رد شده بود ولی دیگه مثل گذشته گریه نمی کردم و ایمان داشتم خود خدا همه چیز رو درست می کنه. به جاش رهاش کردم و سپردم به خدا و خدا گواهه که دیگه دربارش حتی فکرم نمی کردم. به جاش به کارهای عقب افتاده ام و تفریحاتم پرداختم، البته در اون مدت فایل نهج البلاغه استاد رو هم روزی دو بار گوش می دادم و هر بار یک چیز جدیدی ازش متوجه می شدم. الان که دارم این موارد رو خدمتتون می نویسم، دقیقا یک ساعته که نتیجه ای که منتظرش بودم رو دریافت کردم و انقدر خوشحالم که دلم می خواست این تجربه رو براتون بگم. دوستای نازنینم ایمان و باور مهمترین رکن در رسیدن به ارزوها هست. وقتی به این اصل پایبند باشید ناخداگاه بهترین اتفاقا براتون رخ خواهد داد.
خدایا شکرت
برای همتون بهترین ها رو ارزومندم
سلام دوست عزیز…
از خوندن کامنت شما خیلی خوشحال شدم چون یه جورایی منم منتظر یه جوابم !
دو بار جواب منفی گرفتم و الان به خدا توکل کردم که خودش درست کنه.
خوندن کامنت شما بهم حس خوبی داد و مطمئنم که ایندفعه با توکل بخدا حتما کارم درست میشه.
موفق باشید دوست عزیز
سلام عزیز دلم
من ایمان دارم که به خواستت می رسی، فقط باورش کن و ترس رو از خودت دور کن.
منتظر خبرای عالی از طرفت هستم.
موفق باشی
بهت تبریک میگم دریا جان. امیدوارم این اتفاق سرآغازی از اتفاقات خیلی خوب و عالی تو زندگیت باشه.?️?️?️
و همچنین بقیه دوستان و اعضای خانواده ی بزرگ عباسمنش، امیدارم حال دل همون خوب باشه و از زندگی لذت ببریم??
من هم مدت زیادی هست که معطل جواب یه کار هستم نمیدونم فقط منو سر میدونن
خیلی ناراحتم.
صاف جواب رد نمیدن
یا شاید هم میدن و من نمیشنوم
از بس می ترسم از اینکه جوابش رد باشه
من کلی براش تلاش کردم.
توکل به خدا
خدایا من این کارم رو به تو میسپارم و خودم با خیال راحت میشینم تا دست تو رو ببینم
شما هم دعا کنین دوستان
سلام چقدر با اقتدار نوشتید درباره خداوند و چه مثال جالبی زده بودید در مورد قطع اینترنت و تلاش برای وصلش .و تشابه اینها به سیستم خداوند واقعا سپاسگزارم .اما من متاسفانه هنوز درک نکردم یا شاید می ترسم چون ذهنم خیلی پر هست از افکار منفی که واقعا سخت می تونم جلوشو نو بگیرم دست یافتن به آرزوهامو برام غیر ممکن می کنه وقتی به چیزهایی که تو زندگیم می خوام رو بشون فکر می کنم خودمم نمی تونم قبولشون کنم که اتفاق می افته ولی فکر کردن بشون حالمو خوب می کنه اما رسیدن بشونو محال می دونم چون می بینم به عنوان زن خانه دار هیچ منبع درامدی ندارم دستم خالیه .و از هیچ جایی هم حمایت نمی شم بعد با خودم می گم من فقط می تونم بشون فکر کنم و لی رسیدن به ارزوهام با این شرایط امکان نداره در حد همین آرزو باقی می مونه .من الان دوازده ساله ارزو می کنم کاش فقط بتونم یه پی کی ساده یا یک رنو داشته باشم که بتونم راحت بچه هامو این و ر و اون ور ببرم ولی نشده نمی تونم با این شرایط . باورتون نمی شه تمام گوشی من پر شده از فایلای استاد تمام لپ تاب پر شده از فایلای ایشون هر روز همه رو گوش می دم وغیر از اینادیگه چیزی نه توگوشیم دارم ه تو لپ تاب . البته بماند که آرامشی که من تو این مدت گرفتم با هیچی قابل مقایسه نیست و با قبلم که اصلن زمین تا آسمونه ولی نتوستم از لحاظ مالی ذره ایی پیش رفت داشته باشم چون هنوز نتونستم درک کنم سیستمی بودن خداوند رو و نتونستم چیزی رو بخوام چون پیش خودم می گم من که این چند ساله فقط یه ماشین ساده خواستم که اصلن دیگه جزو ماشین کسی حسابش نمی کنه و اون زمانی که اونقدر ارزون بود نتونستم بخرم آخه حالا دیگه ……..و حالام اگه بخوام بازم مثل قبله هرچند هوزم دست از خواستم برنداشتم وواقعا دلم این ماشین رو می خواد اما چطوریشو نمی دونم همش می گم خدا خودت می دونی یه جوری بم بده اما نمی دونم می شه یا نه .ایناس که فکر منو مشغول کرده و واقعا تمام افکارم به هم ریخته با چیزی که بوده و چیزی که دارم می شنوم
سلام نرگس جان منم شرایط شما رو دارم اما خواستم به دلگرمی بهت بدم
اگه در رسیدن به خواسته تاخیر می افته حتما شما لیاقت بهتر از اون رو داری پس صبوری کن و ذهنت را بازتر کن و خواسته ات رو بازبینی کن تو دنیای امروز پی کی و یا رنو ارزش چندانی نداره همون خدایی که میتونه از هیچ برای تو این ماشین رو مهیا کنه قطعا بهتر از اون رو هم میتونه برات مهیا کنه پس کمی با خودت خلوت کن و رویاهای بزرگتری برای خودت بساز
موفق و شاد باشی
عزيزم دليل اينكه هنوز بعد از ١٢ سال ارزوتون براورده نشده بخاطر باورهاتونه،شما باور نداريد كه اين كار براي خدا شدنيه و اسونه از هزاران طريق كه ما حتي به ذهنمون هم نميرسه،استاد توي صحبت ها و قوانين درمورد <>توضيح ميدن،شما بايد روي اين مسيله كار كني تا به اميدخدا به خواسته ات برسي،بايد مثال هايي رو پيدا كني كه شرايط مشابهي با شما رو داشتن اما از راه هاي عجيب و غريب ارزوشون براورده شده تا باورت بشه كه براي شما هم شدنيه،و اين يعني باور هم جهت با خواسته،و البته بايد توي ذهنتون براتون منطقي بشه و اتفاق افتادنش يه چيز عادي و شدني باشه،وقتي تو ذهن خودت نشدنيه دنيا و سيستم هم بهت ثابت ميكنه كه نميشه،اينجوريه كه بعد از ١٢ سال هنوز به خواستتون نرسيديد
من خودم كلي از اين اتفاقا واسم افتاده
مثلا ي روز به دلم افتاد كه برم دلار بخرم،با اينكه زياد پول نداشتم اما يه حس خيلي خاصي بهم ميگفت كه اين كار رو بكنم،منم رفتم و ٥٠ دلار خريدم كه حدود ٨٠٠ هزارتومن شد،شايد باورتون نشه تا قبل از اينكه برسم خونه بابام باهام تماس گرفت و گفت پولي رو كه ازم ميخواستي رو ميخوام واست بريزم به حسابت(ي ميليون بعد از حدود١٠ سال)
ي دفعه گوشيم مشكل پيدا كرده بود و من رمز اپل ايدي رو نداشتم و رمز ايميلي هم كه باهاش اپل ايدي رو درست كرده بودم رو هم نداشتم،هر جا پرسيدم ميگفتن حتما بايد رمز يكي از اينا رو داشته باشي تا بشه درستش كرد،(بدون اپل ايدي عملا ديگه گوشي بدرد نميخوره و نميشه ازش استفاده كرد و بايد دور انداخته بشه)بعداز چندروز پيگيري رهاش كردم،و به صورت معجزه اسايي گوشيم خودبخود درست شد،اين مثال ها كه زدم براي اين بود كه بگم هر چيزي امكان پذير و شدنيه فقط شما بايد باورش كني و رهاش كني و با ايمان حركت كني
موفق باشي
اميدوارم اين پيام بهتون كمكي بكنه در جهت رسيدن به خواستتون
سلام خدمت تمام دوستان نازنینم و جناب استاد عباس منش عزیز
اول از همه از خداوند نازنینمممم سپاسگزارم که ایتاد عباس منش رو یکی از دستهایش جهت هدایتم فرستاد. از توضیحات عالی ای هم که در خصوص استجابت دعا فرمودید بی نهایت ممنونم. امشب یکی از بهترین شب های زندگی ام بود و خبری که یکسال منتظر شنیدنش بودم بهم رسید. دوست دارم این شادی رو هم با خانواده نازنینم شریک بشم و تجربه خودم رو خدمتتون بگم که ایمان دارم مفید واقع می شود. من دقیقا یک سال پیش نتیجه یکی از کارهایم رو برای جایی ارسال کردم و در عین ناباوری متاسفانه مورد پذیرش واقع نمی شد. اون روزها به شدت سرخورده و ناراحت بودم و پر از استرس، به طوریکه خیلی مواقع تا صبح نمی خوابیدم و همش در حال فکر و خیال بودم. حتی از شدت استرس دو بار ریزش موی سکه ای پیدا کردم و موهام که به شدت پرپشت بودند به کمتر از نصف رسیده بود…. وای که اصلا دلم نمی خواد اون روزها رو به یاد بیارم. اینقدر این بستگی زیاد شده بود که هزینه زیادی رو پرداخت کردم تا کسی این بستگی رو رفع کنه، غافل از اینکه همه چیز در دستاهی خودم است. اون روزها به شدت همش در حال گریه کردن و التماس کردن به خداوند بودم، و حتی خیلی مواقع ازش ناراحت می شدم که چرا منو نمی بینه…گذشت تا اینکه حدود یک ماه گذشته خیلی به صورت اتفاقی فایل قانون جذب استاد رو در یوتیوب دیدم، یک تلنگر اساسی بهم وارد شد در خصوص اینکه حتما یه جی کار من ایراد داره. بعدش وارد سایت استاد شدم و تقریبا بیشتر فایل های رایگان استاد رو بارها و بارها گوش دادم. خصوصا فایل نهج البلاغه و قانون جذب…. بعد از گوش دادن حالم از خودم بد شد، از این همه بی ایمانی که داشتم شرمم گرفت، یادمه سجده کردم و به درگاه خدا توبه کردم. توبه از این کردم که با تمام وجودم بهش ایمان و باور نداشتم، از اینکه نماز تنها از سر عادت می خوندم بدون اینکه ذره ای به ایمانم بهش افزوده بشه…واقعا از اون روزهایم خجالت می کشم. چقدر حقیر و ضعیف بودم و چقدر به بنده های خدا بیشتر از خودش باور داشتم….خدا شاهده بعد از اون روز نشانه های الهی به طرق مختلف برام ظاهر شد. زندگی برام طوره دیگه ای شد، با اینکه بعد از اون روز دو بار دیگه درخواستم رد شده بود ولی دیگه مثل گذشته گریه نمی کردم و ایمان داشتم خود خدا همه چیز رو درست می کنه. به جاش رهاش کردم و سپردم به خدا و خدا گواهه که دیگه دربارش حتی فکرم نمی کردم. به جاش به کارهای عقب افتاده ام و تفریحاتم پرداختم، البته در اون مدت فایل نهج البلاغه استاد رو هم روزی دو بار گوش می دادم و هر بار یک چیز جدیدی ازش متوجه می شدم. الان که دارم ازن موارد رو خدمتتون می نویسم، دقیقا یک ساعته که نتیجه ای که منتظرش بودم رو دریافت کردم و انقدر خوشحالم که دلم می خواست این تجربه رو براتون بگم. دوستای نازنینم ایمان و باور مهمترین رکن در رسیدن با ارزوها هست. وقتی به این اصل پایبند باشید ناخداگاه بهترین اتفاقا براتون رخ خواهد داد.
خدایا شکرت
برای همتون بهترین ها رو ارزومندم
سلام بر همگی مخصوصا استاد عزیزم
بسیار سپاسگزارم خیلی زیبا توضیح دادید سیستمی خداوند رو
موفق وشاد وپاینده باشید
سلام خانم شایسته گرامی بینهایت بخاطر مثال زیبایتان در مورد سیستم بودن خداوند و مشابه بودن رفتارمان در مورد اینترنت سپاسگزارم
واقعا هر چقدر که پیش میروم احساس یگانگی با این جهان میکنم واقعا عالیه!!!