چکار کنم که از حسادت به خاطر موفقیت‌های دیگران دست بردارم؟ - صفحه 3

دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگی

جواب‌های «عقل‌کل»دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگیچکار کنم که از حسادت به خاطر موفقیت‌های دیگران دست بردارم؟
307

حسادت نمود یک بیماری ذهنی است. نمود ذهنی که با حداقل با دو باور «کمبود” و نیز “نداشتن عزت نفس و احساس لیاقت” برنامه ریزی شده است. منظورم این است که‌، یکی از نشانه‌های وجود این دو باور‌، به صورت «حسادت» بروز می‌کند.
اگر زمانی که فردی‌، فرد دیگری را مورد تعریف و تمجید قرار می‌دهد‌ حسادت می‌ورزی‌، نشانه‌ای است که می‌گوید:
تو هم درگیر این دور باور محدود کننده ای هستی که «حسادت» فقط یکی از نمودهای این دو باور است.
اگر هنگام تعریف کردن یک فرد از موفقیت های خودش یا دوستانش‌، نگران می‌شوی که نکند این فرد از تونایی‌های تو خبر ندارد یا دوست داری آن مکالمه را قطع و از موفقیت‌های خودت صحبت کنی‌ یا ثابت کنی که خودت از آن فرد تحسین شده‌، سزاوارتر هستی‌، نشانه‌ی واضح باور کمبود و باور عدم لیاقت است.
می‌خواهم بگویم این دو باور‌، یعنی «باور کمبود و باور احساس عدم لیاقت»‌، یدی طول و دراز در تمام ابعاد وجودمان دارند و به نوعی در تمام جنبه‌های زندگی‌مان سرک کشیده‌اند و همه جا ریشه دوانده‌اند.
فردی که حسادت می‌ورزد، باور دارد که به اندازه کافی ارزشمند و توانا نیست. فردی که حسادت می‌ورزد، باورش این است که موفقیت، ثروت و هرچیزی که بشود آن را ارزش نامید، در جهان به مقدارمحدودی وجود دارد و فقط می‌تواند در اختیار افراد معدودی قرار بگیرد.
به همین دلیل وقتی می‌بیند فردی زودتر از او به موفقیتی رسیده که او هنوز ندارد، حسادت می‌ورزد چون احساس عقب ماندن از قافله‌ و احساس از دست دادن فرصت‌ها را دارد.
یعنی مسابقه‌ای همیشگی در ذهنش برپاست که وقت این مسابقه و امکان برنده شدن در آن بسیار محدود است تمام شده و آن افراد زودتر از او همه چیز را کسب کرده‌‌اند یا در حال برداشتن نتایجی هستند که اگر آن افراد نبودند‌، تمام این نتایج می‌توانست متعلق به او باشد.
طبق این قانون‌، وقتی کانون تمرکز بر کمبود است‌، وقتی بر از دست دادن و «از قافله نتایج عقب ماندن» متمرکز شده‌ای‌، نتیجه قطعاً تجربه محدودیت بیشتر و ورود کمبودها و محدودیت‌های بیشتر به زندگی است. ناکامی‌هایی که نهایتاً تو را سرخورده و ناتوان از دستیابی به هر موفقیتی در زندگی‌ات می‌سازد.
چنین مسابقه‌ای وجود ندارد. این مسابقه‌ی یک نفره‌ای است که ذهنت با تو راه انداخته و فرصت لذت بردن از لحظات را از تو ربوده است.
در کنار باور محدود کننده “کمبود”، موضوع کمبود عزت نفس نیز به این ماجرا دامن می زند.
وقتی فردی از موفقیت‌هایش صحبت می‌کند، یا وقتی فردی از فرد دیگری تعریف می‌کند، این کار شما را ناراحت و عصبی می‌کند و در یک کلام، احساس بدی در شما بوجود می‌آورد، دلیلش «کمبود عزت نفس» است.
شما ناراحت می‌شوی زیرا سریعاً او را با خودت مقایسه می‌کنی و از آنجا که هنوز آن موفقیت‌ها را نداری، به شدت حسادت می‌ورزی
از یک طرف به خاطر کمبود عزت نفس، از دیدن توانایی‌های خودت ناتوانی. تصورت این است که همه افراد، بهتر از شما هستند. شروع به قضاوت خودت می‌نمایی و ناتوانی‌ات را سرزنش و شماتت می‌کنی‌ و به احساس یاس می‌رسی.
از طرف دیگر به خاطر باور کمبود‌، از دست افرادی که موفقیت کسب نموده‌اند عصبانی می‌شوی زیرا فکر می‌کنی دلیل ناتوانی تو از دستیابی به آن موفقیت‌ها‌، توانا بودن آنهاست. احساس می‌کنی دلیل اینکه به آن موفقیت‌ها دست نیافتی به این دلیل است که آن افراد آن با کسب آن موفقیت‌ها فرصت و شانس تو را کمتر کردند. در نتیجه احساس عقب ماندن از قافله و بی ارزش بودن در برابر آن فرد موفق می‌کنی.
حتی گاهی این ماجرا تا آنجا ادامه می‌یابد که افراد به جای آنکه بر خواسته‌های خود تمرکز کنند، تمرکزشان بر این است که چطور مانع موفقیت دیگران شوند. آنوقت برای نابود کردن رقبا کمپین به راه می‌اندازند. به جای ایده‌پردازی برای خواسته‌های خود‌، کارهای رقبا را رصد می‌کنند و برای بی اعتبار کردن آن افراد موفق‌، زمان و انر‌ژ‌‌ی می‌گذراند و به این طریق از مسیر خواسته‌هاشان گمراه و وارد حلقه معیوب ناخواسته‌های تمام ‌نشدنی می‌گردند.
باور محدود کننده “نداشتن احساس لیاقت و کمبود عزت نفس و کمبود فرصت و نعمت”، همیشه مثل یک دشمن تا دندان مسلح، در گوشه‌ی ذهن ات به انتظار نشسته تا به محض کوچکترین روزنه‌ای، وارد ماجرا شود و با نجواهایش آنچنان تو را تخریب و توانمندی‌هایت را در نظرت ناچیز تلقی نماید، که دیگر نتوانی باور کنی که تو نیز قادر به داشتن آن موفقیت‌ها هستی!!
به همین دلیل در لحظه‌ای که از موفقیت فردی با خبر می‌شوی، نه تنها خوشحال نمی‌شوی، بلکه از دست آن فرد عصبانی هم می‌شوی چون خود را ناتوان پنداشته‌ای.
در واقع‌، برای ساختن باور قدرتمندکننده فراوانی و احساس لیاقت و حذف آن نگاه محدودکننده حسادت و کمبود‌، باید یک اهرم رنج و لذت در ذهنت طراحی کنی تا بتوانی کم کم ریشه‌های حسادت را در وجودت قطع و سپس به صورت کامل ریشه کن نمایی. یعنی یک جهاد اکبر لازم است. جهادی که اولین قدمش از این نگاه شروع می‌شود:
اگر این موضوع را باور کنی که تو همواره درخواست‌هایت را به جهان با فرکانس‌هایت عرضه می‌کنی و جهان همواره یک گوش شنوا برای تک تک فرکانس‌هایی است که ارسال می‌کنی‌، یعنی این روند را بدانی که:
«هر بار که حسادت می‌ورزی»، به جهان درخواست کمبود بیشتر را می‌دهی و جهان نیز قطعاً تو را به مسیری می‌برد تا کمبود بیشتری را تجربه کنی و «هر بار که موفقیت یک فرد را تحسین می‌کنی»، به جهان درخواست داشتن آن موفقیت را ارسال می‌کنی و جهان نیز قطعاً تو را به مسیر آن موفقیت هدایت می‌کند و آن جنس از موفقیت را نصیب تو نیز می‌کند، آنوقت دیگر فکر حسادت کردن هم‌، به سرت نخواهد زد چه برسد به آنکه وارد این وادی شوی.
اما زمانی می‌توانی این موضوع را عملی کنی که باور کنی تمام اتفاقات زندگی تو‌، حتی آنها که مرتباً درباره‌شان گله و شکایت داری‌‌، بازتاب فرکانس‌هایی است که خودت به جهان فرستاده‌ای.
اینکه باور کنی هر فکر که بر آن متمرکز می‌شوی و هر احساسی که تجربه می‌کنی‌، نمونه بارز یک فرکانس است که به جهان ارسال شده و قطعاً به زندگی‌ات بازتابیده می‌شود‌،‌ آنوقت مسئولیت فرکانس‌هایت را می‌پذیری و با هیچ دلیل و منطقی جرأت تمرکز بر ناخواسته‌ها و ماندن در احساس بد را نداری.
و متعهد می‌شوی تا جهادی اکبر برای ساختن باورهایی چون: باور فراوانی، احساس لیاقت و نیز عزت نفس را در خود ایجاد کنی تا این باورها، در چنین لحظاتی تو را قادر به غلبه بر نجواهای ذهنت نمایند، به گونه‌ای که از دیدن موفقیت افراد، خوشحال شوی و حتی بتوانی آنها را آگاهانه تحسین کنی و شنیدن آنها را نشانه‌ای بدانی از حضورت در مدار آن موفقیت‌ها و آنها را سندی بدانی بر فراوانی نعمت‌ها و فرصت‌ها.
به نظرم دو دوره عزت و نفس و روانشناسی ثروت۱ در کنار هم برای عملی نمودن این جهاد اکبر برای ساختن باورهای قدرتمندکننده باور فراوانی و باور احساس لیاقت‌، ترکیبی جادویی است.
وقتی تصمیم می‌گیری با انجام تمرینات این دوره‌ها، در صدد ایجاد این باورها در درونت بر آیی، آنوقت است که تحسین کردن افراد، ویژگی طبیعی‌ات می‌شود . سپس همان موفقیت‌ها نیز وارد زندگی‌ات می‌ شود و جزئی از تجربه زندگی‌ات می‌شود و در ادامه نتیجه‌های عالی‌ای که این رفتار و این نگرش و این باورها وارد زندگی‌ات می‌کند، بزرگ‌ترین انگیزه برای تحسین کردن افراد می‌شود و بزرگترین انگیزه برای دوری از حسادت ورزیدن می‌گردد.
گروه تحقیقاتی عباس‌منش

نمایش:  به ترتیب تاریخ   |  به ترتیب امتیاز   
6

سلام به استاد
بخوام بگم اینکه چه زمانیه با این سوال و جواب مواجه میشم زمانی هست یکسالی هست که مطالب استاد عباسمنش رو دنبال میکنم به صورت تقریبا روزانه در حد ظرفیت خودم و به اندازه ایی که خوب گوش کردم و تقریبا حتی درصدی انجام دادم نتایج تقریبا خوبی گرفتم این نتایج من میتونه حتی از منفی به صفر رسیدن باشه که خودم در زندگیم شاهد بودم، اما چند مدتی بود ذهنم به شدت داشت نسبت به مطالب استاد منو سرد میکرد جوریکه با اینکه من ایمان به استاد و مطالبش داشتم چند روزی اصلا سایت نیومدم هرچی هم که قبلا کار کر‌ده بودم انگار برای نجواهای ذهنم جواب نمیداد و من شدید اسیره این نجواها شده بودم که استاد عباسمنش حالا یه چیزی میگه دلش خوشه بخدا مثلا کجاست بیاد ببینه با اینکه تنهایی برای خودم زحمت کشیدم کار کردم هرچی میگذره جامعه و قوانینش چطوری داره میشه، اینکه رفیقم نگاه کن ماشین خارجی داره خونه داره یا اون یکی اینجوری اما تو چی شده این همه فایل گوش میدی اونا فایلم گوش نمیدن خیلی جاها اصلا حرفهای منفی هم میزنن ولی نگاه کن چطوری شرایطشون تو حالا بشین فایل گوش کن، استاد اصلا میخواد فایلاشو بفروشه تو دنبال چی ایی واقعا اخه ولش کن، مگه باید فایل گوش بدی وقتتو بزاری، امروز که یکم ذهنم اروم تر بود دلم گفت برو سایت استاد گفتم اره برم تا اومدم رفتم عقل کل ، من اصلا خیلی کم این قسمت میومدم، اما به محض ورودم نا خواسته وارد این سوال شدم حسادت از موفقیت دیگران؟ مطلب رو که خط به خط میخوندم کلمه به کلمه ادامه میدادم انگار خود من بود خود واقعیم انگار استاد داشت بمن میگفت با خود توام خود تویی که میری مغازت حواست به اینو اونه که چقدر میفروشن، چرا همسایمون جنساشون اینقدر زشته و گرون اما تو جنسات بهتره مغازت خلوته؟ با خود توام وقتی میان بهت میگن فلان همسایت فروشش خیلی خوبه هرکی میره مغازش دست خالی نمیاد اما من سریع میگم اره خب شریکه سرمایش زیاده یا از این حرفها سریع خودمو راضی میکنم اونم دقیقا وسط حرفاشون از تعریف همسایمون میپرم میگم، من فهمیدم دقیقا این مدت اینکارارو کر‌دم تماما عزت نفسم رو از دست دادم تماما خودمو مقایسه کردم تماما فرکانس منفی به دنیا فرستادم که انقدر حسای بد دریافت کردم، اما الان دلیلشو فهمیدم و حتی راه حلش رو هم متوجه شدم خدایا شکرت فهمیدم باید بدونم خودم خیلی ارزشمندم هرکسی توی این دنیا بازی خودشو داره توام میتونی خیلی به موفقیت برسی به نعمت برسی به ثروت برسی مگه ثروت دنیا کمه ؟ نه خیلی ام زیاده باید بتونی روی باورهات بازم کار کنی بیشتر و بهتر از قبل، استاد خیلی ممنون ازتون امیدوارم بتونم دوره عزت نفس و ثروت رو خریداری کنم و به نتایج بزرگی برسم و براتون کامنت کنم، به قول خودتون سعادت در دنیا و آخرت نصیبتون باشه❤️



1

درود و سلام به شما آقا محمد عزیز هر چند این کامنت شما در چند ماه گذشته بوده ولی قطع به یقین مدارتون رفته بالاتر .

آه گفتم مدارتون رفته بالاتر.. راستش منم بعد از مدت ها کار کردن روی باورهای فراوانی و ثروت و غیره خیلی هدایتی اومدم قسمت عقل کل بعدش هم اومدم این قسمت عقل..

وقتی سرمقاله ی خانم شایسته رو در این قسمت خوندم تازه به یک نکته ی طلای و کلیدی هدایت شدم .. اینکه من وقتی در مدار بالاتری هدایت میشم که باورهام تغییر کرده باشه…. یعنی وقتی باورم تغییر کنه در مدار نشونه ها قرار می گیرم.. یعنی از اون چیزی که بهش حسادت میکنم و یا احساس کمبود میکنم رو بیشتر میبینم پس باید خوشحال بشم که در مدار دیدنشون قرار گرفتم و باید خوشحال بشم که اونها رو با ثروت شون و یا با موفقیت شون و یا روابط خوب شون دیدم ووووو این یعنی داره مدار منم تغییر میکنه و بجای اینوه حسادت کنم به خودم تاکید کنم که پس من لایق دیدنشون بودم که تونستم این پول و ثروت و موفقیت و یا هر چیزی دیگری رو دیدم پس شکر گذاری و تحسین شون کنم و این صحبت ها باعث میشه به مدار بالاتری هدایت بشم در نتیجه به واقعیت زندگیمون تبدیل میشه و بقول یکی از دوستان پیشنهاد داد که مدام برای دیدن اون خواسته ها و اون زیبایی ها شکر گذاری کنیم و من اینجا براتون اون کلمات دوستمون رو می نویسم

مثلابه کسی به خاطرهرچی حسادت ورزیدم ،میام میگم خدایاشکرت که سلامتن خدایاشکرکه صورت زیبابهش دادی خدایاشکرکه خونه دارن خدایاشکرکه ماشین خوب سوارمیشن خدایاشکرکه بچه های سالمی داره خدایاشکرکه خوش هیکله وکلی چیزای دیگه ،باورتون میشه بعدش تمام حسهای منفی من ،نسبت به اون طرف ازبین میره.

5

به نام خدای مهربانم سلام
اولین کامنت من توی سایت اول ازهمه خدارا شکرمیکنم که منو با استاداشنا کرد و وارد این مدار شدم و بعد از استاد عزیزم سپاس گزارم بخاطر سایت کاملش واقعا چه خوب جواب دادید چقد خوب بود امروز با دیدن عکس دوستام توی تفریح شمال احساس حسادت بهم دست داد و بعد باخودم گفتم مگه تو وارد مدار نشدی و از هر زشتی و گناه و حال بد باید دور باشی و حالا برو واز استاد بپرس درمود حسادت چی گفته وخداراشکر که من انقد قشنگ جواب سوال هامو میگیرم امروز با حال خوب اینجا اولین کامنت میزارم در پناه خدا تغیر و تحول وحال خوب توی زندگیم ببینم واین کامنت با کامنت هاییی که خواهم گذاشت مقایسه کنم وشاهد پیشرفتم باشه .انشاالله همه شاهد تغیر باشند درپناه خدا باشید
خدا نگه دار


1

سلام خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته ی مهربان و دوست داشتنی
این پاسخ چقدر عالی و جامع و کامل بود. منم دقیقا این حس رو داشتم ولی نمیدونستم باید چطور حل کنم یعنی نمیدونستم اصلا مشکل از کجاست تا بتونم حلش کنم. وقتی این جواب رو خوندم احساس میکردم داره در مورد من حرف میزنه و چقدر خوشحالم که تونستم راه حلش رو پیدا کنم. از استاد عزیزم بسیار ممنونم و از خدای مهربونم سپاسگذارم که منو به این سوال و پاسخ هدایت کرد.


4

سلام دوست من

روی باور فراوانی کار کن
حسادت یعنی فرصت ها برای تو کم است

شکسپیر میگه ، تو دنیا چقد زنبور هست صد برابر شهد گل وجود داره

اگر موقعیت داری برو کنار اقیانوس ، بعدش به عظمت این جهان پی میبرید

در پناه حق


4

با سلام.خدمت استاد و همه یردوستان عضو در این سایت.امروز دچار تضادی شدم که منو به هم ریخته.حسادتتت
چند وقتی میشه که در درون خودم احساس میکنم که خیلی دارم به کوچیکترین خوشحالی دیگران حسادت میکنم و حسم بد میشه.و امروز جوری بود که به شدت به هم ریختم.ولی خدارو شکر میکنم که همچین سوالی اینجا مطرح شده بود تا بدونم فقط من نیستم که به این مشکل برخوردم و قطعا میشه درمانش کرد.با اینکه حسمو نتونستم خوب کنم ولی امید دارم …قطعا زمان درمانش رسیده که من اینقدر به هم ریختم‌.خدایا خودت کمکم کن.خواستم یه ردپایی جا بزارم تا ببینم میتونم از پس این یکی هم بربیام ؟ برای همگیتون قلبی پر از عشق و حال خوب آرزو مندم


3

آفرین آفرین آفرین
واقعا به نکاتی اشاره کردید که دقیقا زدید به هدف
هرچه میگذره بیشتر و بیشتر به راهی که در اون قدم گذاشتم و اون آشنایی باسایت و استاد عزیزو مریم مهربان ایمان میارم
دقیقا پاسخ هایی که به سوالات دادید آب بر روی آتش است
خدا رو هزار مرتبه شکر بابت هدایتم به سمت شما
وخیلی خیلی خیلی خوشحالم که هنوز در فرکانس شما هستم
سمعا و طاعتا
در پناه حق موفق و سعادتمند باشید❤


6

سلام دوست عزیز . من هم درگیر این بیماری شدم ، شاید کمتر کسی هم پیدا شه بگه من از این بیماری مبرا بودم ، من اینو خوب درک کردم ، ناگفته نمونه هفت سال طول کشید تا بیماری حسادت ، غرور ، حرص ، و…. رو در خودم ریشه یابی ودرمان کنم . ببین هر کی یه چیزی برای هدایت می گه ولی اینه در نظر نمی گیره یه فردی که در مدار 5 منفی قرار داره بدست آوردن مدار مثبت 5 غیر ممکنه ، یعنی هیچ کی نمی تونه قانون تکامل رو از این وسط حذف کنه ، حالا برای یکی یک سال برای یکی 10سال … به نظرمن الهامات درون خودت بهترین نظره ، ولی خود الهامات ریشه در دانایی داره ، یعنی اول بفهمی که بیماری روحی چیه ؟ چرا و چه وقت هایی سراقت میاد ؟ بعد جلوشو بگیری . مثلا خود من وقتی شروع به صحبت کردن از داشته های دیگران می کردم ، فورا شیطان خودشو به پس سرم می رسوند ، می گفت نگاه کن مرغ همسایه غازه و منو درگیر حسادت میکرد… تااینکه فهمیدم دیگه هرگز در شرایطی خودم رو قرار ندم که از داشته های دیگران صحبت کنم .وکم کم درمان شدم . خلاصه بگم ، 1. دانایی لازم داره تا الهامات درونی خوبی داشته باشی . 2. کمی اراده و عرضه که الهامات درونی رو عملی کرده و بیماری رو ریشه کن کنی . ولی یادت باشه از یک سال تا ده سال شاید طول بکشه بیماری های درونت رو درمان کنی ، پس احساس گناه نداشته باش همه بیماری هایی در درونشان دارند .



1

3 سال پیش

سلام علی آقا…لذت بردم از جوابت، هم کوتاه بود و هم پر از نکته… دمت گرم واقعا، ایشالا بترکونی…

خوشحالم از اینکه 7 سال زحمت کشیدی و پاسخ زحماتت رو خیلی خوب گرفتی و بیماری ها رو تا حد زیادی تونستی برطرف کنی، از چندجای حرفات خیلی خوشم اومد:

1.بحث تکاملی که خیلی خوب توضیحش دادی

2.بحث الهاماتی که هر فرد نسبت به مداری که توش حضور داره، دریافت میکنه

3.خودشناسی در مورد بیماری هایی که وجود داره و تمرین برای رفعشون(اونجایی که گفتی فهمیدم وقتی تعریف میکنم دچار این حس میشم، پس دیگه خودمو تو اون شرایط قرار ندادم)

4.اونجایی که گفتی احساس گناه نداشته باش، همه بیماری هایی دارن

در پناه حق باشی ایشالا همیشه

4

سلام دوست عزیز
سلام و دست مریزاد به استاد جان و مریم جان
خدایا شکرت بابت داشتن چنین استادانی
چه متن عالی و خوبی
دیروز از خداوند خاستم خدا یا کمکم کن حسادتم کم شود و از بین برود
و همسرم امروز فایل سلامتی را در عقل کل به من پیشنهاد داد
و من چه دیدم در این صفحه اول این صفحه برایم نمایان
شد
و به وجد آمدم چه زیبا هدایت می‌شویم و چه عالی
خدایا شکرت
اصلا بدنم ی حس خوبی پیدا کرده از این هدایت
و از خدا میخام کمکم کنه این احساس کمبود و عدم فراوانی و عزت نفس رو به بهترین شکل درست کنم چون همه چیز از فرکانس من بیرون میاد
خدا یا شکرت بابت این هدایت
خدایا شکرت بابت داشتن استادانی چون عباسمنش مریم جان و دوستان که این پاسخ را دادن
خدایا شکرت شکرت شکرت
من به اندازه کافی خوب هستم ونعمت و ثروت و توانایی دارم پس تمرکز میکنم بر خوبیها موفقیتها در دیگران و فراوانی نعمت را به ذهن میارم
و باید طبق صحبت استاد بدونم هر نعمتی خداوند به دیگران داده بهتر و بیشتر اگر من بخوام و تو فرکانسش برم به من میدهد
طبق سوره حمد صراط الذین انعمت علیهم



1

دوست عزیز سلام فایل سلامت در کدام قسمت هست؟؟

5

با سلام خدمت استاد عزیزم من این کامنت رو در سایت قرار میدم تا سال‌های بعد سندی بر رشد و پیشرفت من باشد، اول از همه تشکر می‌کنم بابت جواب کاملی که دادید استاد عزیزم
قبل از اینکه وارد عقل کل بشم و کلمه حسادت رو سرچ کنم و راه‌کاری برای اون پیدا کنم یک سرچ در گوگل زدم اما مطالبی که وجود داشت اصلا ریشه‌ای مشکل حسادت رو حل نیمکرد اما با خواندن این مطلب زیبا از شما این راه‌حل این موضوع را پیدا کردم
من به صمیمی‌ترین دوستم احساس حسادت می‌کنم گاهی و خب مسلما این یک ترمز بزرگ برای من است
امیدوارم که با عمل به قوانین بتوانم به صورت ریشه‌ای این مشکل رو در خودم حل کنم و با تحسین کردن دوستم فرکانس‌های مثبت رو به جهان هستی ارسال کنم تا من هم در مدار ثروت و نعمت بیشتری قرار بگیرم
سپاسگزارم از استاد عزیزم و تمام کسانی که در سایت زحمت میکشن.


1

ممنونم از .استاد عباس منش بابت این همه کلام زیبا و خوشحالم که خداوند من رو به این مسیر زیبا هدایت کرد وقوانین جهان را به من نشان داد …راستش باور کمبود احساس لیاقت وباور فراوانی با این کامنت استاد فهمیدم سپاسگذار رب جهانیان



1

2 سال پیش

سلام دوستان من هم این بیماری رو دارم قبلاً یادم میاد که یک سرمایه گزاری اشتباهی انجام دادم و در همان زمان یکی از دوستانمان اون زمان یک میلیارد سود کرد من یادم میاد که شاید نزدیک یک هفته حالم بده بود خیلی ناراحت بودم ولی من با قوانین آشنا نبودم و هر کار هم میکردم حالم خوب نمیشد ولی الان خیلی خوب شدم من نمی‌توانستم اون رو کنترل کنم و سعی و تلاش می‌کردم که اعتراض کنم و از خدا خواستم که حس حسادت رو در وجود من کم و کم کنه تا اینکه به آین سوال هدایت شدم با توجه به جواب های دوستان دو تا راه حل برای من مفید بود ۱- بپذیرم

۱- از اهرم رنج و لذت استفاده کنم برای حسادت، غیبت ،و قضاوت خیلی راه کار خوب و عالی است و هم اینکه اگر من موفقیت ها و پول ساختن ها رو میبینم بدونم که این برای من یک نشانه است خدایا صد هزار مرتبه شکر میکنم که این آگاهی به من داده شد و من حتی از فراوانی هم لذت نمی‌برند میگفتم من به فراوانی باور دارم ولی این فراوانی چرا در زندگی من نیست خدایا صد هزار مرتبه شکر به خاطر این آگاهی بینهایت سپاسگزارم

14

باسلام به استاد عزیز و دوستان گرامی
این احساس از مقایسه کردن ما در بچگی میاد و اگر بخواهیم در مقام قضاوت قرار بگیریم تمام مجرمین دنیا به خاطر مقایسه شدنشان در کودکی در بزرگسالی برای اثبات خودشان که ما هم هستیم دس به جرم یا کار اشتباه میزنن حسادت دروغگویی دزدی کارهای ناپسند در اجتماع خودی نشان دادن و…. همه اینها از اثبات میاد چون در کودکی پدر و مادرها بخاطر مقایسه بیجا باعث این اتفاق شدن و عجول بودن و عدم لیاقت و باور کمبود از همین مقایسه شدن هست چون من هم این باور را دارم و دارم روی خودم کار میکنم تنها راهکار اینه که هر شب قبل خواب و صبح بعداز بیداری این را بنویسی (خداوند هر نعمتی که به دیگران داده بهتر و بیشترش را به من میدهد. من خودم را تائید میکنم و خودم را دوست دارم چون من ارزشمندم و من بهترینم . داشته های من و دیگران در یک زنجیره الهی به هم متصل هستند . هر آنچه را برای دیگران بخواهم به خودم باز میگردد ) هر روز بنویس هیچ راه دیگری ندارد اینقدر بنویس تا باور کنی شاید ۱ ماه شایدم ۱ سال
امیدوارم حال همه دوستانم و استاد گلم خوب باشه


14

سلام . توی دوره ی 12 قدم قدم سوم جلسه ی 4 اگه اشتباه نکنم استاد در مورد بحث حسودی و دلسوزی صحبت کرده بودن و توی اون جلسه یکی دیگه از دلایل حسادت رو گفتن که خیلی به دلم نشست و گفتم که جاش تو این متن خالیه. استاد میگفتن ما وقتی حسادت میکنیم که فکر میکنیم یه اشتباهی رخ داده. مثلا فلانی که به موفقیت رسیده حقش نبوده یا من حقم بوده ولی نرسیدم یا یکی دیگه حقش هست ولی نرسیده پس دلسوزی کنم. جفت این دو احساس از یه قضیه میاد. اینکه صرفا فکر میکنیم ناعادلانه رفتار شده ولی استاد تو این جلسه خیلی عالی توضیح دادن که هر کسی هر جایی که هست سر جای خودشه. جایی که با توجه به فرکانساش هست چیزی که لایقش هست حالا چه خوب چه بد. فرکانس های ما فقط شامل رفتار های ما نیست بخش بزرگیش به احساس ارزشمندی و لیاقت ماست و همون عزت نفس و خیلی ظاهری نیست که ما بتونیم متوجه بشیم که فلانی چقدر احساس لیاقت میکنه و قضاوت نمیشه کرد ولی تنها چیزی که میدونیم اینه که حتما قوانین دارند درست رفتار میکنند هیچ ناعدالتی ای رخ نداده و همه چی سر جاشه و تنها کاری که ما میتونیم کنیم تحسین اینکه فلانی به موفقیت رسیده آفرین ایول پس منم میتونم و فلانی اگه موفق نیست حتما فرکانساش جالب نیست من نمیدونم و بهتره دلسوزی هم حتی نکنیم و تمرکزمون رو بزاریم رو خودمون و مثال های فوق العاده ای که تو اون جلسه گفته شد مثل ملت هایی که رهبران داغون بهشون بر میخورد که نتیجه خود ملت بودن نه ظالم بودن صرفا یه شخص یا اینکه چطور آدمایی مثل هیتلر و اینا سعی کردن دنیارو تغییر بدن ولی له شدن زیر قوانین و مهم نیست که شما چقدر قدرت داری هر وقت هر جا تلاش کنی که چیزیرو چه به سمت بد چه به سمت خوب تغییر بدی که خارج از خودته حتما با کله میری تو دیوار پس مراقب حسادت ها و دلسوزیاتون باشید. موفق باشید


5

با سلام عرض ادب به شما
همان طور که با قوانین اشنا شدی وقتی می بینی که حسادت به موفقیت دیگران باعث احساس حسادت و حسود ی می شود و نمی توانی این احساس را کنترول کنی
بهتره اصلا این چیزها را ببینی و به چیز هایی توجه کنی و الگو هایی پیدا کنی که احساس قدرت و انگیزه بهت می دهد
والبته تاکید می کنم تا زمانی نتوانی موفقیت دیگران را تحسین کنی نمی توانی موفق شوی
مثل هر دست بدی از همان دست جذب می کنی یا هرچی بکاری همون را درو می کنی
موفق و شادباشی


2

سلام بچه ها

اگه بخوام نظرمو بگم …عباسمنش عزیز دلم سلام ….

اون کسی که خود کم بینی داره و عزت نفس درست درمونی نداره …اگه بیاد دیگران رو تحسین کنه این خود کم بینیش خیلی خیلی خیلی خیلی بیشتر میشه …
این تجربه خود من بود …..
من اومدم ادم موفقها رو انقدر تحسین کردم که تحسن کردن خودم رو فراموش کردم ….یبار تحسین کافیه
بگو خدایاشکرت ببین این ادم تو جووونی به چه لذت و ثروتی رسیده خدایاشکرت چقدررفراوونی هست چقدر هر روز آگاهیع مردم بالا میره …همین و تمام ….بعدش بیا از خودت تعریف کن موفقیتهای خودت رو بنویس نشونه هایی که از تمرینها میبینی رو بنویس …
من اومدم با کج فهمیه خودم جوری آدمها رو تحسین کردم و جوری در ضمیر ناخود اگاهم بهشون قدرت دادم که اونها روز به روز قدرتمند تر شدن و من تو کف اونهام …بابا من ….من هستم ….منم وجود دارم ….منظور از تحسین کردن اینه که اون لحظه ای که با این ادمها روبه رو میشی …حس خوبی بهشون داشته باشی نه بگی چه شانسی دارن یا خدا اینها رو ویژه دوست داره یا عدالت خدا اینه ؟ یا بگی همش با دزدی و کلکه …..
حس خوب بهشون بده و بگو

(همه چیز در عالمه هستی دقیقا جایی قرار داره که باید قرار داشته باشه، به عبارتی همه چیز دقیقا و کاملا داره بازتاب افکار و باورهای خودش رو میگیره و خداوند عادل ترین حامیه هستی هست که حتی به اندازه ی دانه ی خردلی از عدالت تخطی نمیکنه)
و باز بگو
هر چی اینا دارن خدا چندین برابرشو به من میده انقدر زیاده به همه میرسه خدایا عاشقتم …‌


6

سلام به استاد عزیزم آقای عباسمنش دوست داشتنی و خانم شایسته عزیزم و دوستان خوبم در این سایت
چقدر کامل و زیبا در باره حس لیاقت و باور به فراوانی نعمت های خداوند صحبت کرده اید
گویی که خدا دارد به بنده ش میگه عزیزم من واسه همه تون هرچی بخواید کنار گذاشتم فقط وقتی با احساس عالی باورت بشه که من خدای شما چقدر دوستون دارم اونوقت به تو هم میدم هر چی بخوای
وقتی باورت بشه که در وجودت ارزش هلی زیادی هست و با آرامش از خدا خواسته هاتو بخوای خدا در حالتی آرام که شاید باورت نشه یهو چیزایی که خواستی بهت میده
خدا خیلی خداست خدا خیلی عاشق بنده هاشه ما باید بلد باشیم بندگی کنیم باید آروم باشیم پذیرا باشیم و به تمام عالم عشق بورزیم .
خدایا ممنونم که هستی


22

به نام یکتای بی همتا
سلام دوستان عزیزم
اول باید تشکر ویژه کنم و سپاسگذار وجود ارزشمند ایشون باشم که اینقدر آگاهانه این مقالات عالی رو مینویسن که پر از درس و آگاهیه، یه نشانه واضح برای اینکه من بیشتر و عمیق تر به درون خودم برم و فکر کنم و ببینم در زمینه حسادت چند چند هستم که از وقتی دارم این آگاخی ها رو دریافت میکنم، متوجه وجود واضح این ضعف در وجود خودم شدم
این مدت تلاش زیادی کردم و میکنم تا خودمو بهبود بدم و به قول استاد ارزشمندم، پاشنه های آشیل هیچ زمان حذف نمیشن اما میشه کم رنگ ترشون کرد
من برای بهبود این ضعف دارم آگاهانه و عامدانه موفقیت های دوستانم رو میبینم و تحسینشون میکنم. خیلی مواقع توی دلم و خیلی زمانها هم با حال خوب واقعی براشون کامنت میذارم و تحسین میکنم
موفقیت حتما قرار نیست فتح قله کوه باشه، حتی یه دیتاورد کوچک رو هم تحسین میکنم و در مقابلش، موفقیت های خودم رو هم میبینم، تائید و تحسین میکنم و به خودم میگم من هم مانند همه دوستانم و همه افراد دیگه، لایق موفقیت و خوشبختی هستم و خداوند اونقدر نعمت و ثروت و فراوانی خلق کرده، که هیچ کسی نمیتونه سهم دیگری رو برداره و من به اندازه لیاقت و ارزش و باور خودم دریافت میکنم پس باید باید، توجهم به درون خودم باسه نه مقایسه خودم با بقیه و بد کردن حال خودم
از وقتی فایلای استاد رو گوش میدم و گوشم و قلبم با واژه فراوانی آشنا شده، عمیق آرامش دارم، عمیق حال دلم خوبه حتی وقتی میبینم یه عده ای چیزی رو دارن که من دلم میخواد و در حال حاضر ندترم و ایمان دارم که خداوند یکتا مطابق قولنین بدون تغییرش ، بی اندازه نعمت خلق کرده و همه میتونن بی انتها سهم ببرن و این محدودیتی نداره مگر من و ذهنم بخوایم بر خلاف آگاهی روحم، این محدودیت رو بپذیریم
این یه تلاش دایمیه، این یه مسیر تکاملیه که من دارم توی این مسیر و جاده آرام و با لذت میرم جلو و ایمان دارم که اون الله بی همتا، بهترین ها رو برای من پیش میاره چون من بهش ایمان دارم و قلبم با این اطمینان آرامش پیدا میکنه و لبخند میاد روی لبام
ممنونم و سپاسگذار.. شاد باشید


6

سلام استادعزیزم ازتون ممنونم وبسیارخوشحالم که امروز صبح جواب درخواستم ازخداوندرا به طورناگهانی دیدم وخواندم وبسیارازاینکه خداوند به تمام سوال های ماجواب میدهدلذت بردم وبیش ازپیش خداوندرااحساس کردم.موفق باشید استادمهربان


11

سلام استاد عزیز و خانم شایسته مهربان. دیشب و امشب بصورت هدایتگرانه ای به این قسمت از سایت سر زدم و واقعآ دیدم جواب سوالات این یکی دو هفته ای که مثل خوره در ذهن و وجودم قرار گرفته رو داد. دو جواب عالی که هر دو از عزت نفس عدم احساس لیاقت و منع باور فراوانی صحبت کرده. و دقیقا نقاط ضعف من هست. دیروز و امروز در ستاره قطبی ام نوشتم که خدایا مرا به فرکانس بالا تر هدایت کن و همچنین نقاط قوت و ضعفم را نشانم بده تا بتوانم بهتر روی خودم کار کنم. دو هفته ای هست که از شنیدن موفقیت کاری یکی از عزیزانم بشدت به هم ریختم و اوایل این موفقیت رو لایق خودم میدانستم. با فایل هدایتی که از سایت دیدم قدم اول برداشته شد و ارام شدم. باز نجوای شیطان شروع به گفتگو کرد که حداقل خبردار میشدید و. از اوون حرفای خاله زنک. باز با راهنمایی شوهرم و هدایت شدن به سمت یک فایل دیگر ارام شدم ولی هنوز حالم صددرصد خوب نبود و علت رو متوجه نشدم. و واقعاً در این مدت از نظر مالی دچار افت شدم و حتی یک خرید کوچک هم صورت نمیگرفت و جریان زندگی ام راکد شده. امشب بصورت اتفاقی این فایل رو باز کردم و واقعا برای ذهن و افکار حسادت گرم افسوس خوردم و از طرفی خدا روشکر کردم که راه‌ صحیح رو باز هم به من نشان داد و آگاهی پیدا کردم که یک باور اشتباه چطور مانند کرم تمام وجود و ذهن و روح انسان رو در برمیگیره. من دوره عزت نفس رو شروع کردم و واقعا خوشحال هستم که بصورت آگاهانه به سمت باورهای درست حرکت میکنم و در این مسیر خدا دستم رو گرفته. این قسمت خوب این ماجرا هست و من با ایمان به خدا حرکت میکنم و مطمئن هستم و این باور خوب و قوی و زیبا را ازبچگی داشتم که خدا کنارم هست و حسابی و بصورت خاص و ویژه هوایم را دارد.در کل تشکر میکنم که به زیبایی و روان و خالصانه مطالب رو در این قسمت و در دسترس همه قرار دادید و واقعا ارامش واقعی رو میشه حس کرد با خواندن مطالب شما و همچنین پاسخ دوستان هم فرکانسم. مشخص هست که این حرف ها عرفانی هست و از دل آمده و به دل هم میشینه. مجددا سپاسگزارم اول از خدای هوادارم و بعد از شما دو عزیز که به این زیبایی و ظرافت باورها را ردیابی میکنید


8

سلام خدمت استاد عزیزم و مریم شایسته عزیزم خداوند را به هزارو یک دلیل شاکر هستم که به این مسیر هدایت شدم
ایم پاسخ بسیار عالی هست که من خودم به شخصه در زندگی ام تجربه کردم و از مانی که خودم را لایق بهترین ها دانستم عزت نفسم بالا رفت دیگه کسی را بهتر و برتر از خودم نمیدونم خودم را پاره ایی از خداوند میدونم که در هر لحظه عاشقانه منو دوست داره،اگه کسی به موفقیتی رسیده اونو تحسین میکنم و اونو نشانه ایی میبینم برای تجلی خخواسته خودم اگه اون تونسته منم میتونم برای منم میشه و اصلا باور کمبود فرلوانی و نبود عزت نفس و عدم لیاقت از ریشه در وجودمون بسوزه زندگیمون در تمام ابعاد شفا میکنه و انگار ما تازه متولد شدیمو خدا را شکر گزارم که اینجا هستم و لذت میبرم از دنبال کردن فایل های سایت و خواندن کامنت ها که هر کلمه که میخوانم و می نویسم قدمی هست در جهت رشد و توسعه فردی ام. خدایا شکرت


10

سلام خدمت استاد عباس منش عزیز ، خانم شایسته و اعضای سایت!
تشکر می کنم از اینکه راجع به این مسئله پاسخ دقیق و جامع را ارائه دادید. در واقع یکی از نقطه ضعف های من موضوع حسادت در مقابل موفقیت های دیگران است. با اینکه مدتی قبل دوره بی نظیر عزت نفس را خرید نمودم با آنهم خیلی جا دارد که روی عزت نفس کار کنم و طبق قانون تکامل پیش بروم. همین امروز صبح با یکی از دوستانم صحبت می کردیم که در جریان صحبت راجع به دو دوست هم محله و دوران کودکی ام بحث پیش آمد و گفت که آنها از کشور فرانسه بخاطر تعطیلات نوروز به افغانستان برگشتند. ناگهانی نجوا های ذهن من شروع کرد به سر زنش کردن من که؛ ببین آنها یک روز از تو در همه جنبه ها عقب تر بودند اما امروز آنها از تو خیلی جلو هستند و تو هنوز در نقطه صفری هستی چون من هم یکی از خواسته های دیرینه ام مهاجرت به کشورهای اروپایی و کانادا بوده است.در حدود نیم ساعت این گفتگو های ذهنی حسادت بر انگیز ادامه داشت، من هم خاموش نماندم شروع کردم به گفتگو کردن با خودم که درست است آنها به فلان موفقیت ها رسیدند من هم به موفقیت های رسیدم از جمله گرفتن مدرک لیسانس در رشته اقتصاد. با خودم گفتم من چی کاری دارم که دیگران به چی موفقیت رسیدند مهم اینست که من چی می خواهم. اگر قانون هستی بر اساس باور ها و فرکانس هاست که من هم می توانم به بهترین کشور دنیا مهاجرت کنم. آرام آرام گفتگو های منفی خاموش شدند .


رفتن به بالا