حسادت نمود یک بیماری ذهنی است. نمود ذهنی که با حداقل با دو باور «کمبود” و نیز “نداشتن عزت نفس و احساس لیاقت” برنامه ریزی شده است. منظورم این است که، یکی از نشانههای وجود این دو باور، به صورت «حسادت» بروز میکند.
اگر زمانی که فردی، فرد دیگری را مورد تعریف و تمجید قرار میدهد حسادت میورزی، نشانهای است که میگوید:
تو هم درگیر این دور باور محدود کننده ای هستی که «حسادت» فقط یکی از نمودهای این دو باور است.
اگر هنگام تعریف کردن یک فرد از موفقیت های خودش یا دوستانش، نگران میشوی که نکند این فرد از توناییهای تو خبر ندارد یا دوست داری آن مکالمه را قطع و از موفقیتهای خودت صحبت کنی یا ثابت کنی که خودت از آن فرد تحسین شده، سزاوارتر هستی، نشانهی واضح باور کمبود و باور عدم لیاقت است.
میخواهم بگویم این دو باور، یعنی «باور کمبود و باور احساس عدم لیاقت»، یدی طول و دراز در تمام ابعاد وجودمان دارند و به نوعی در تمام جنبههای زندگیمان سرک کشیدهاند و همه جا ریشه دواندهاند.
فردی که حسادت میورزد، باور دارد که به اندازه کافی ارزشمند و توانا نیست. فردی که حسادت میورزد، باورش این است که موفقیت، ثروت و هرچیزی که بشود آن را ارزش نامید، در جهان به مقدارمحدودی وجود دارد و فقط میتواند در اختیار افراد معدودی قرار بگیرد.
به همین دلیل وقتی میبیند فردی زودتر از او به موفقیتی رسیده که او هنوز ندارد، حسادت میورزد چون احساس عقب ماندن از قافله و احساس از دست دادن فرصتها را دارد.
یعنی مسابقهای همیشگی در ذهنش برپاست که وقت این مسابقه و امکان برنده شدن در آن بسیار محدود است تمام شده و آن افراد زودتر از او همه چیز را کسب کردهاند یا در حال برداشتن نتایجی هستند که اگر آن افراد نبودند، تمام این نتایج میتوانست متعلق به او باشد.
طبق این قانون، وقتی کانون تمرکز بر کمبود است، وقتی بر از دست دادن و «از قافله نتایج عقب ماندن» متمرکز شدهای، نتیجه قطعاً تجربه محدودیت بیشتر و ورود کمبودها و محدودیتهای بیشتر به زندگی است. ناکامیهایی که نهایتاً تو را سرخورده و ناتوان از دستیابی به هر موفقیتی در زندگیات میسازد.
چنین مسابقهای وجود ندارد. این مسابقهی یک نفرهای است که ذهنت با تو راه انداخته و فرصت لذت بردن از لحظات را از تو ربوده است.
در کنار باور محدود کننده “کمبود”، موضوع کمبود عزت نفس نیز به این ماجرا دامن می زند.
وقتی فردی از موفقیتهایش صحبت میکند، یا وقتی فردی از فرد دیگری تعریف میکند، این کار شما را ناراحت و عصبی میکند و در یک کلام، احساس بدی در شما بوجود میآورد، دلیلش «کمبود عزت نفس» است.
شما ناراحت میشوی زیرا سریعاً او را با خودت مقایسه میکنی و از آنجا که هنوز آن موفقیتها را نداری، به شدت حسادت میورزی
از یک طرف به خاطر کمبود عزت نفس، از دیدن تواناییهای خودت ناتوانی. تصورت این است که همه افراد، بهتر از شما هستند. شروع به قضاوت خودت مینمایی و ناتوانیات را سرزنش و شماتت میکنی و به احساس یاس میرسی.
از طرف دیگر به خاطر باور کمبود، از دست افرادی که موفقیت کسب نمودهاند عصبانی میشوی زیرا فکر میکنی دلیل ناتوانی تو از دستیابی به آن موفقیتها، توانا بودن آنهاست. احساس میکنی دلیل اینکه به آن موفقیتها دست نیافتی به این دلیل است که آن افراد آن با کسب آن موفقیتها فرصت و شانس تو را کمتر کردند. در نتیجه احساس عقب ماندن از قافله و بی ارزش بودن در برابر آن فرد موفق میکنی.
حتی گاهی این ماجرا تا آنجا ادامه مییابد که افراد به جای آنکه بر خواستههای خود تمرکز کنند، تمرکزشان بر این است که چطور مانع موفقیت دیگران شوند. آنوقت برای نابود کردن رقبا کمپین به راه میاندازند. به جای ایدهپردازی برای خواستههای خود، کارهای رقبا را رصد میکنند و برای بی اعتبار کردن آن افراد موفق، زمان و انرژی میگذراند و به این طریق از مسیر خواستههاشان گمراه و وارد حلقه معیوب ناخواستههای تمام نشدنی میگردند.
باور محدود کننده “نداشتن احساس لیاقت و کمبود عزت نفس و کمبود فرصت و نعمت”، همیشه مثل یک دشمن تا دندان مسلح، در گوشهی ذهن ات به انتظار نشسته تا به محض کوچکترین روزنهای، وارد ماجرا شود و با نجواهایش آنچنان تو را تخریب و توانمندیهایت را در نظرت ناچیز تلقی نماید، که دیگر نتوانی باور کنی که تو نیز قادر به داشتن آن موفقیتها هستی!!
به همین دلیل در لحظهای که از موفقیت فردی با خبر میشوی، نه تنها خوشحال نمیشوی، بلکه از دست آن فرد عصبانی هم میشوی چون خود را ناتوان پنداشتهای.
در واقع، برای ساختن باور قدرتمندکننده فراوانی و احساس لیاقت و حذف آن نگاه محدودکننده حسادت و کمبود، باید یک اهرم رنج و لذت در ذهنت طراحی کنی تا بتوانی کم کم ریشههای حسادت را در وجودت قطع و سپس به صورت کامل ریشه کن نمایی. یعنی یک جهاد اکبر لازم است. جهادی که اولین قدمش از این نگاه شروع میشود:
اگر این موضوع را باور کنی که تو همواره درخواستهایت را به جهان با فرکانسهایت عرضه میکنی و جهان همواره یک گوش شنوا برای تک تک فرکانسهایی است که ارسال میکنی، یعنی این روند را بدانی که:
«هر بار که حسادت میورزی»، به جهان درخواست کمبود بیشتر را میدهی و جهان نیز قطعاً تو را به مسیری میبرد تا کمبود بیشتری را تجربه کنی و «هر بار که موفقیت یک فرد را تحسین میکنی»، به جهان درخواست داشتن آن موفقیت را ارسال میکنی و جهان نیز قطعاً تو را به مسیر آن موفقیت هدایت میکند و آن جنس از موفقیت را نصیب تو نیز میکند، آنوقت دیگر فکر حسادت کردن هم، به سرت نخواهد زد چه برسد به آنکه وارد این وادی شوی.
اما زمانی میتوانی این موضوع را عملی کنی که باور کنی تمام اتفاقات زندگی تو، حتی آنها که مرتباً دربارهشان گله و شکایت داری، بازتاب فرکانسهایی است که خودت به جهان فرستادهای.
اینکه باور کنی هر فکر که بر آن متمرکز میشوی و هر احساسی که تجربه میکنی، نمونه بارز یک فرکانس است که به جهان ارسال شده و قطعاً به زندگیات بازتابیده میشود، آنوقت مسئولیت فرکانسهایت را میپذیری و با هیچ دلیل و منطقی جرأت تمرکز بر ناخواستهها و ماندن در احساس بد را نداری.
و متعهد میشوی تا جهادی اکبر برای ساختن باورهایی چون: باور فراوانی، احساس لیاقت و نیز عزت نفس را در خود ایجاد کنی تا این باورها، در چنین لحظاتی تو را قادر به غلبه بر نجواهای ذهنت نمایند، به گونهای که از دیدن موفقیت افراد، خوشحال شوی و حتی بتوانی آنها را آگاهانه تحسین کنی و شنیدن آنها را نشانهای بدانی از حضورت در مدار آن موفقیتها و آنها را سندی بدانی بر فراوانی نعمتها و فرصتها.
به نظرم دو دوره عزت و نفس و روانشناسی ثروت۱ در کنار هم برای عملی نمودن این جهاد اکبر برای ساختن باورهای قدرتمندکننده باور فراوانی و باور احساس لیاقت، ترکیبی جادویی است.
وقتی تصمیم میگیری با انجام تمرینات این دورهها، در صدد ایجاد این باورها در درونت بر آیی، آنوقت است که تحسین کردن افراد، ویژگی طبیعیات میشود . سپس همان موفقیتها نیز وارد زندگیات می شود و جزئی از تجربه زندگیات میشود و در ادامه نتیجههای عالیای که این رفتار و این نگرش و این باورها وارد زندگیات میکند، بزرگترین انگیزه برای تحسین کردن افراد میشود و بزرگترین انگیزه برای دوری از حسادت ورزیدن میگردد.
گروه تحقیقاتی عباسمنش
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
سلام دوست عزیز . من هم درگیر این بیماری شدم ، شاید کمتر کسی هم پیدا شه بگه من از این بیماری مبرا بودم ، من اینو خوب درک کردم ، ناگفته نمونه هفت سال طول کشید تا بیماری حسادت ، غرور ، حرص ، و…. رو در خودم ریشه یابی ودرمان کنم . ببین هر کی یه چیزی برای هدایت می گه ولی اینه در نظر نمی گیره یه فردی که در مدار 5 منفی قرار داره بدست آوردن مدار مثبت 5 غیر ممکنه ، یعنی هیچ کی نمی تونه قانون تکامل رو از این وسط حذف کنه ، حالا برای یکی یک سال برای یکی 10سال … به نظرمن الهامات درون خودت بهترین نظره ، ولی خود الهامات ریشه در دانایی داره ، یعنی اول بفهمی که بیماری روحی چیه ؟ چرا و چه وقت هایی سراقت میاد ؟ بعد جلوشو بگیری . مثلا خود من وقتی شروع به صحبت کردن از داشته های دیگران می کردم ، فورا شیطان خودشو به پس سرم می رسوند ، می گفت نگاه کن مرغ همسایه غازه و منو درگیر حسادت میکرد… تااینکه فهمیدم دیگه هرگز در شرایطی خودم رو قرار ندم که از داشته های دیگران صحبت کنم .وکم کم درمان شدم . خلاصه بگم ، 1. دانایی لازم داره تا الهامات درونی خوبی داشته باشی . 2. کمی اراده و عرضه که الهامات درونی رو عملی کرده و بیماری رو ریشه کن کنی . ولی یادت باشه از یک سال تا ده سال شاید طول بکشه بیماری های درونت رو درمان کنی ، پس احساس گناه نداشته باش همه بیماری هایی در درونشان دارند .
سلام علی آقا…لذت بردم از جوابت، هم کوتاه بود و هم پر از نکته… دمت گرم واقعا، ایشالا بترکونی…
خوشحالم از اینکه 7 سال زحمت کشیدی و پاسخ زحماتت رو خیلی خوب گرفتی و بیماری ها رو تا حد زیادی تونستی برطرف کنی، از چندجای حرفات خیلی خوشم اومد:
1.بحث تکاملی که خیلی خوب توضیحش دادی
2.بحث الهاماتی که هر فرد نسبت به مداری که توش حضور داره، دریافت میکنه
3.خودشناسی در مورد بیماری هایی که وجود داره و تمرین برای رفعشون(اونجایی که گفتی فهمیدم وقتی تعریف میکنم دچار این حس میشم، پس دیگه خودمو تو اون شرایط قرار ندادم)
4.اونجایی که گفتی احساس گناه نداشته باش، همه بیماری هایی دارن
در پناه حق باشی ایشالا همیشه
سلام استادعزیزم ازتون ممنونم وبسیارخوشحالم که امروز صبح جواب درخواستم ازخداوندرا به طورناگهانی دیدم وخواندم وبسیارازاینکه خداوند به تمام سوال های ماجواب میدهدلذت بردم وبیش ازپیش خداوندرااحساس کردم.موفق باشید استادمهربان
سلام به استاد عزیزم و گروه تحقیقاتی عباسمنش؛
اگر انسان به این حقیقت باور داشته باشد که در جهان فراوانی وجود دارد و هنگامی که چیزی را که میخواهد از طریق نوشتن یا گوش دادن یا تجسم کردن آن چیز در آن مدار قرار میگیرد و به آن ایمان و باور داشته باشد و همواره با خودش تکرار کند که من آهنربای جذب ثروت و فراوانی هستم ،در اینصورت به آنچه که میخواهد میرسد،پس همین که انسان باور کند فراوانی در جهان وجود دارد و در صورتی که باور داشته باشد این فراوانی حق اوست و حق همه ی انسان های روی زمین و در صورتی که کسی به خاطر باور فراوانی اش به جایی رسید هیچ حقی از او ضایع نمیگردد در صورتی که روی باورهای فراوانی خودش کار کند،حسادت کلا معنای خودش را از دست میدهد و هر کس بر معنای باور و فرکانسی که در آن قرار دارد ثروت و فراوانی وارد زندگیش میکند.
بهنام خداوند مهربان
سلام خدمت همه دوستان عزیزم
واقعا از قانون استفاده کردن در زندگی یک قشنگی و احساس عالی رو به من میده که با هیچ چیز در زندگی نمیشه به این حد از حال خوب رسید
وقتی که من برای بار اول این جملات را شنیدم خیلی احساسم خوب شد
برای اینکه احساس حسادت رو چگونه کنترل کنم همیشه برام یه چالش بود نگو که جواب تو خود مسائل هست
اینکه بجای حسادت ورزیدن به اون شخص بیام بگم منم از این موفقیت می خوام و به جهان فرکانس بفرستم که منو به خاستم برسونه حالا چطوری اینکه بیام تحسین کنم اون شخص رو انگار که من به اون خواسته و موفقیت رسیدم
نمیدونید وقتی که برای اولین بار من این کارو کردم چقدر احساسم خوب شد جوری که خدایی انگار من به اون موضوع رسیدم
این احساس رو نمیدونم چطور میشه توصیفش کرد ولی اینو بگم انگار اون شخص داشت تبریک و تحسین می کرد
خدایا سپاسگزارتم برای داشته هایم
خدا نگهدار تک تک تون باشه
یا حق
سلام به استاد عزیزم آقای عباسمنش دوست داشتنی و خانم شایسته عزیزم و دوستان خوبم در این سایت
چقدر کامل و زیبا در باره حس لیاقت و باور به فراوانی نعمت های خداوند صحبت کرده اید
گویی که خدا دارد به بنده ش میگه عزیزم من واسه همه تون هرچی بخواید کنار گذاشتم فقط وقتی با احساس عالی باورت بشه که من خدای شما چقدر دوستون دارم اونوقت به تو هم میدم هر چی بخوای
وقتی باورت بشه که در وجودت ارزش هلی زیادی هست و با آرامش از خدا خواسته هاتو بخوای خدا در حالتی آرام که شاید باورت نشه یهو چیزایی که خواستی بهت میده
خدا خیلی خداست خدا خیلی عاشق بنده هاشه ما باید بلد باشیم بندگی کنیم باید آروم باشیم پذیرا باشیم و به تمام عالم عشق بورزیم .
خدایا ممنونم که هستی
سلام خانم شایسته عزیزم
خیلی ممنونم از انرژی که برای ما میزارید من خیلی استفاده کردم از مقاله های شما و شدید همدم همیشگی من
شما بهترین دختری هستین که من دیدم از نظر من هرکسی بهترین خودشه و شما بهترین خودتون در این لحظه هستین
یه موضوعی رو من راجب حسودی تجربه کردن که میخواستم واستون بگم
مثلا من میخوام که رابطه خوبی با آدما داشته باشم
ینی وقتی کنارشونم هم اونا لذت ببر و بخندن و لبخند بزنن هم من
ولی این خواسته ام رو ربط میدم به ویژگی های شخصیتی
مثلا همسر من خیلی رابطش با آدما خوبه
و همواره من دیدم که به نکات مثبتشون توجه میکنه خیلی وقتا توی قلبش
و به طرز خیلی شیرینی شوخه ینی همیشه کلمات و جملات خنده داری میزنه ینی نمیدونم اصلن حرفاش یجوریه که وقتی میگه آدم خندش میگیره ینی من دیدم که اخمو ترین افراد پیش ایشون میخندن
خودشم همواره میخنده و لبخند به لب داره
با اینکه با مباحث موفقیت آشنا نیست ولی خودش ذاتا اینارو کسب کرده حالا تا یه حدی…..اگه آشنا بود میتونست موفقیتاش خیلی بیشتر باشه
درهرصورت من همیشه دوس داشتم مثل ایشون باشم و از جایی که منم از بچگی روابطم با آدما قوی بوده ولی نه به اندازه ایشون ینی اون درخواست بودن با دیگران خوش بودن با اونا رابطه برقرار کردن به شکلی که همگی باهم بخندیم در من بود بعد از اشنایی با ایشون این خواسته من بیشتر شد
ولی من آدم شوخی نبودم
ینی نمیتونستم که مثل ایشون حرف بزنم مثل ایشون رفت آمد کنم مثل ایشون حرفای خنده داری پیدا کنم
ولی چون فکر میکردم که رابطه برقرار کردن ینی ایشون ینی ویژگی های محمدجانم فکر میکردم اگه نتونم با آدما زیاد رفت آمد کنم نمیتونم که رابطه خوبی باهاشون داشته باشم
چون بالاخره من یه آدم متفاوتی از اون هستم
نمیتونستم مثل ایشون حرف بزنم مثل ایشون حرفای خنده دار پیدا کنم
نمیتونستم به سبک ایشون باشم برای همین
بهشون حسودی میکردم
چون میدونستم که نمیتونم مثل ایشون باشم
چون شخصیت من درسته بهشون نزدیکه ولی خب فرق میکنه
من یه خط قرمزایی داشتم که ایشون نداشتم و من نمیخواستم که مثل ایشون باشم
درحالی که یروز اومدم به خودم گفتم هانیه جان اینا همش آخه هایی هست که مانع احساس خوبه توعه
اینا همون باورهای اشتباه هست اینا همون شرک های مخفی درون توعه تو باید رابطه خوب با دیگران رو صرفا به این ویژگی ها محدود نکنی و سبک خودت رو داشته باشی
هر جوری که میتونی باشی
هرجوری که خطر قرمز های تو اجازه میدن باهاشون باشی و این خطر قرمز هارو مانع برای رابطه خوب با دیگران ندونی
اتفاقا این خط قرمز ها رو چیزی بدونی که باعث میشن روابط تو با آدمها مسمر ثمر واقع بشه ینی شمارو به خدا نزدیک تر کنه
با نام خدا ،سلام خدمت دوستان عزیزم
همان طور که کلی مطلب از این سایت و بیانات استاد یاد گرفتیم به نظر من کلا تویه جمله خلاصه میشه:اگر در مورد چیزی احساس خوب و باور مثبتی داشته باشی صددرصد آن را به خود جذب خواهی کرد و همچنین برعکس این موضوع
پس به نظرم ما باید خیلی روی فکر و ذهنمون کار کنیم تا این قانون رو همیشه عملی کنیم …اگر مثلا کسی رو میبینیم که به موفقیت خیلی خوبی رسیده ما هم در مورد اون موفقیت خوشحال باشیم طوری که مثلا خودمون توی اون وضعیت قرار گرفتیم تا فرکانس و احساس خوبی از خودمون به کائنات ارسال کرده باشیم ….مرسی
سلام به استاد
بخوام بگم اینکه چه زمانیه با این سوال و جواب مواجه میشم زمانی هست یکسالی هست که مطالب استاد عباسمنش رو دنبال میکنم به صورت تقریبا روزانه در حد ظرفیت خودم و به اندازه ایی که خوب گوش کردم و تقریبا حتی درصدی انجام دادم نتایج تقریبا خوبی گرفتم این نتایج من میتونه حتی از منفی به صفر رسیدن باشه که خودم در زندگیم شاهد بودم، اما چند مدتی بود ذهنم به شدت داشت نسبت به مطالب استاد منو سرد میکرد جوریکه با اینکه من ایمان به استاد و مطالبش داشتم چند روزی اصلا سایت نیومدم هرچی هم که قبلا کار کرده بودم انگار برای نجواهای ذهنم جواب نمیداد و من شدید اسیره این نجواها شده بودم که استاد عباسمنش حالا یه چیزی میگه دلش خوشه بخدا مثلا کجاست بیاد ببینه با اینکه تنهایی برای خودم زحمت کشیدم کار کردم هرچی میگذره جامعه و قوانینش چطوری داره میشه، اینکه رفیقم نگاه کن ماشین خارجی داره خونه داره یا اون یکی اینجوری اما تو چی شده این همه فایل گوش میدی اونا فایلم گوش نمیدن خیلی جاها اصلا حرفهای منفی هم میزنن ولی نگاه کن چطوری شرایطشون تو حالا بشین فایل گوش کن، استاد اصلا میخواد فایلاشو بفروشه تو دنبال چی ایی واقعا اخه ولش کن، مگه باید فایل گوش بدی وقتتو بزاری، امروز که یکم ذهنم اروم تر بود دلم گفت برو سایت استاد گفتم اره برم تا اومدم رفتم عقل کل ، من اصلا خیلی کم این قسمت میومدم، اما به محض ورودم نا خواسته وارد این سوال شدم حسادت از موفقیت دیگران؟ مطلب رو که خط به خط میخوندم کلمه به کلمه ادامه میدادم انگار خود من بود خود واقعیم انگار استاد داشت بمن میگفت با خود توام خود تویی که میری مغازت حواست به اینو اونه که چقدر میفروشن، چرا همسایمون جنساشون اینقدر زشته و گرون اما تو جنسات بهتره مغازت خلوته؟ با خود توام وقتی میان بهت میگن فلان همسایت فروشش خیلی خوبه هرکی میره مغازش دست خالی نمیاد اما من سریع میگم اره خب شریکه سرمایش زیاده یا از این حرفها سریع خودمو راضی میکنم اونم دقیقا وسط حرفاشون از تعریف همسایمون میپرم میگم، من فهمیدم دقیقا این مدت اینکارارو کردم تماما عزت نفسم رو از دست دادم تماما خودمو مقایسه کردم تماما فرکانس منفی به دنیا فرستادم که انقدر حسای بد دریافت کردم، اما الان دلیلشو فهمیدم و حتی راه حلش رو هم متوجه شدم خدایا شکرت فهمیدم باید بدونم خودم خیلی ارزشمندم هرکسی توی این دنیا بازی خودشو داره توام میتونی خیلی به موفقیت برسی به نعمت برسی به ثروت برسی مگه ثروت دنیا کمه ؟ نه خیلی ام زیاده باید بتونی روی باورهات بازم کار کنی بیشتر و بهتر از قبل، استاد خیلی ممنون ازتون امیدوارم بتونم دوره عزت نفس و ثروت رو خریداری کنم و به نتایج بزرگی برسم و براتون کامنت کنم، به قول خودتون سعادت در دنیا و آخرت نصیبتون باشه❤️
درود و سلام به شما آقا محمد عزیز هر چند این کامنت شما در چند ماه گذشته بوده ولی قطع به یقین مدارتون رفته بالاتر .
آه گفتم مدارتون رفته بالاتر.. راستش منم بعد از مدت ها کار کردن روی باورهای فراوانی و ثروت و غیره خیلی هدایتی اومدم قسمت عقل کل بعدش هم اومدم این قسمت عقل..
وقتی سرمقاله ی خانم شایسته رو در این قسمت خوندم تازه به یک نکته ی طلای و کلیدی هدایت شدم .. اینکه من وقتی در مدار بالاتری هدایت میشم که باورهام تغییر کرده باشه…. یعنی وقتی باورم تغییر کنه در مدار نشونه ها قرار می گیرم.. یعنی از اون چیزی که بهش حسادت میکنم و یا احساس کمبود میکنم رو بیشتر میبینم پس باید خوشحال بشم که در مدار دیدنشون قرار گرفتم و باید خوشحال بشم که اونها رو با ثروت شون و یا با موفقیت شون و یا روابط خوب شون دیدم ووووو این یعنی داره مدار منم تغییر میکنه و بجای اینوه حسادت کنم به خودم تاکید کنم که پس من لایق دیدنشون بودم که تونستم این پول و ثروت و موفقیت و یا هر چیزی دیگری رو دیدم پس شکر گذاری و تحسین شون کنم و این صحبت ها باعث میشه به مدار بالاتری هدایت بشم در نتیجه به واقعیت زندگیمون تبدیل میشه و بقول یکی از دوستان پیشنهاد داد که مدام برای دیدن اون خواسته ها و اون زیبایی ها شکر گذاری کنیم و من اینجا براتون اون کلمات دوستمون رو می نویسم
مثلابه کسی به خاطرهرچی حسادت ورزیدم ،میام میگم خدایاشکرت که سلامتن خدایاشکرکه صورت زیبابهش دادی خدایاشکرکه خونه دارن خدایاشکرکه ماشین خوب سوارمیشن خدایاشکرکه بچه های سالمی داره خدایاشکرکه خوش هیکله وکلی چیزای دیگه ،باورتون میشه بعدش تمام حسهای منفی من ،نسبت به اون طرف ازبین میره.
با سلام وسپاس فراوان از استادعزیزم و خانم شایسته عزیز.من چندین ماه است که به این سایت هدایت شده ام و تا الان از فایلهای رایگان استفاده کرده ام…..فکر میکنم اولین کامنتم باشد….امروز با استفاده از” نشانه امروز من” هدایت به این سوال ووجواب شدم.باخواندن این پاسخ تازه فهمیدم که چه مانع بزرگی داشته ام برای رسیدن به خواسته هایم.حسادت به گونه ای در وجود من بوده که تا امروز نتوانسته بودم شناسایی کنم.و شاید اگرفردی در مورد حسادت از من می پرسید،احتمال زیاد با اطمینان کامل از خودم که حسادتی ندارم،ساعتها در مورد حسادت و آثار حسادت توضیح میدادم.ولی الان باخواندن این سوال و پاسخِ کامل آن، متوجه شدم که ویژگیهای منفی مانند حسادت و….(موانع رسیدن به خواسته ها) طوری در وجودمان سکنی گزیده اند که تشخیص آنها و برطرف نمودنشان،نیازمند کسب آگاهیها و عمل به آنها و رشد تکاملی در این زمینه هاست.نکته دیگری که متوجه شدم اینست که قانون تکامل که استاد بسیار تاکید دارند،واقعا موضوع مهم واساسی هست.چون خودم با گوش دادن مستمر فایلهای رایگان در این چند ماه(روزانه بالای ۵ساعت)،بنظر خودم تازه شروع به درک مطالب کرده ام در حالیکه فکر میکردم در فهم مطالبی که استاد در فایلها در موردشان صحبت کرده اند دیگر هیچ مشکلی ندارم.ولی امروز فهمیدم که بیشتر از اینها لازم هست که مطالب برایم تکرار شوند.(تا آخر عمرم وبصورت مستمر ).و خبر خوب اینست که خداوند را هزاران بار شکر میکنم که هدایتم میکند و از نشانه های طی کردن مسیر درست،بودنِ در این سایت و وجود افرادی مانند استاد در مسیر زندگی ام و فایها و همین سوال و پاسخ هاست. خدارا شکر میکنم که چند روز پیش کتاب”چگونه فکر خدارا بخوانیم”و فصل اول ودوم (رویاهایی که رویا نیستند) را توانستم خریداری کنم.و خرید محصولات استاد که یکی از خواسته ها و آرزوهای مهم من هست،شروع شده و همین برداشتن قدم اول و اولین خرید من،یکی دیگر از نشانه های واضح هدایت من توسط الله است.خدایا شکرت که منو هدایتم کردی به این سایت ارزشمند. دمت گرم .
در آینده نزدیک از نتایج و موفقیتهایم خواهم نوشت.
در آخر از استاد و خانم شایسته و تمامی اعضای این خانواده بزرگ وباارزش سپاسگزارم.
وای از این حس … داشتم خودم را کنکاش می کردم دیدم یه جای کارم می لنگه تو دوره احساس لیاقت دارم کم کم خودم را میشناسم و هر مرضی که درونم هست و روحم را آزار میده را کشف میکنم اره من بیمارم و بیماریم هم حسادتم است و می پذیرم این ایرادم را و خودم را متعهد میکنم که قدم به قدم روی خودم کار کنم تا بشم اون اشرف مخلوقاتی که خدا گفته شاید بهترین کاری که میتونم انجام بدم این باشه که اولا سعی کنم موقعیت هایی که باعث میشه این حس تشدید بشه را بشناسم و نه از بیرون بلکه از درونم حلش کنم باید یاد بگیرم که موفقیت ها و پیشرفتهای دیگران را تحسین کنم این جایگاهی که هستم را خودم خلق کردم پس می تونم تغییرش بدهم با فرکانس هام با باورهام و با حس هایی که دارم باید هر روز سپاسگزارتر باشم باید هر روز بر نکات مثبت بیشتر تمرکز کنم باید خودم آگاهانه خالق زندگیم باشم
در پناه الله یکتا
خیلی عاللی بودمن همشو داشتم…وقتی حسادت میکنم فکر میکنم خیلی ادم بدی ام.و احساس گناه میکنم.ولی از طرفی هم کنترلش یکم سخته فقط یکمممم….خب پس تحسین.عزت نفس.ثروت.
سلام به شما دوست عزیز.
دوست عزیز،اول از همه باید بپذیرید که هرکس خالق شرایط زندگی خودش هست،
2.اینکه هر کس در جایگاه درستش قرارگرفته
3.هیچ بی عدالتی رخ نمیدهد.
دوست عزیز،با حسادت شخص فقط به خودش ضربه میزنه.به جای حسادت سعی کنید بابت موفقیت های دیگران آنها را تحسین کنیم تا نعمت وارد زندگیمان شود.
افرین افرین عالی بود
قبلا میگفتن هر کس نون نیتش میخوره
اما من میگم هر کس نون فرکانسش میخوره
فرکانس خوب بدب خوب دریافت میکنی ، احساس لیاقت کنی بهترین ها خودشون به سمتت میان خلاصهاینکه خیلی پیچیده مساله ساده هست
الله ما اکبر است
الله ما رحمن و رحیم هست
الله ما وهاب هست
خداوند را هر طور ببینیم همونطور وارد زندگیمون میشه
هر ویزگی اش را صدا بزنیم همون ویژگی وارد زندگی مون میشه
من مدام با خودم تکرار میکنم خدایا منو هدایت کن بسوی زیبایی ها هدایتمکن بسوی رشو پیشرفت
هدایتم کن بسوی خودت مدار الهی خودت
خدایا تو مسبب الاسباب هستی خدایا تو رفیع الدرجات هستی خدایا تو وهاب هستی من را پرتاب کن در مرکز مراد دلم چون با تو بودن همه چیز ممکنه من لایق بهترین ها هستم
چه توضیح عالی ای دادید…دمتون گرم
هیچوقت فکر نمیکردم که حسادت از کمبود عزت نفس بیاد و کمبود بیشتری رو وارد زندگیمون کنه
مرسی استاد
سلام به دوستانم
منم اين حس رو داشتم و دارم هنوز ولي شروع كردم رو ش كار كردن و اصلن اين حس رو دوست ندارم و نداشتم چون باعث ايجاد حس بدي نسبت به خودم ميشد
يادم همكارم ناشين خريده بود و من بهش حسادت ميكردم ولي وقتي بعد از اون مدتي با همون ماشين من و ميرسوند خونه گفتم خدايا چرا من حسادت كردم محال چراغي روشن بشه و اطرافيان از اون نور بي بهره باشن
واسه همين روي خودم دارم كار ميكنم
از داشتن هاي بقيه نترسم ناراحت نشم
دنيا پر از نعمت و فراواني
خود موفقيت ديگران يه نشونه هست كه منم ميتونم
مدام از بقيه تعريف ميكنم از تواناييهاشون و توجه ميكنم به نكات مثبتشون
و باورم اينه گسترش نعمت در جهان به نفع همه هست
خدايا شكر
استاد ممنون از اين اموزه هاي بي نظير و عالي
سلام به دوستان عزیز
به نظر من حسد مثل غل و زنجیر در دست و پایمان ما را از پیشرفت باز میدارد
وَالَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَهً مِمَّا أُوتُوا وَیُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ ۚ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٩﴾
و [برای] کسانی [از انصار است] که پیش از مهاجران در سرای هجرت و ایمان [یعنی مدینه] جای گرفتند، [و] کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده اند دوست دارند، و در سینه های خود نیاز و چشم داشتی به آنچه به مهاجران داده شده است نمی یابند، و آنان را بر خود ترجیح می دهند، گرچه خودشان را نیاز شدیدی [به مال و متاع] باشد. و کسانی را که از بخل و حرصشان بازداشته اند، اینان همان رستگارانند. (۹)
10
وَالَّذِینَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿١٠﴾
و نیز کسانی که بعد از آنان [انصار و مهاجرین] آمدند در حالی که می گویند: پروردگارا! ما و برادرانمان را که به ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دل هایمان نسبت به مؤمنان، خیانت و کینه قرار مده. پروردگارا! یقیناً تو رؤوف و مهربانی. (۱۰)
دعا عای قرانی به نظر من خیلی قدرتمند هستند
ادم دوبار که میخونه انرژیش رو تو کل بدنش حس میکنه
تلقینش فوق العاده موثره
برای حسادت نکردن و نشدن و دوری از وسوسه به نظرم سوره ناس و فلق و ماعون رو زیاد بخونیم خیلی خوبه
البته با توجه به معنا
من وقتی فرصتی از دستم میره سعی میکنم هی بگم
عسی ان یهدینی ربی لاقرب من هذا رشدا
وقتی منتظرم میگم
عسی ربی ان یهدینی سواء السبیل
وقتی چند تا کارم روی هواست میگم
عسی ان یوتینی بهم جمیعا
وقتی میخوام برای خودم باور سازی میکنم در مورد کاری میگم
ربنا ءاتنا من لدنک رحمه و هیء لنا من امرنا رشدا
وقتی میخوام پوقعیت مالی الانم منو گول نزنه میگم
عسی خیلی خیلی قدرتمنده و هنوز نتونستم ترجمه نزدیکی از این لفظ پیدا کنم
با سلام عرض ادب به شما
همان طور که با قوانین اشنا شدی وقتی می بینی که حسادت به موفقیت دیگران باعث احساس حسادت و حسود ی می شود و نمی توانی این احساس را کنترول کنی
بهتره اصلا این چیزها را ببینی و به چیز هایی توجه کنی و الگو هایی پیدا کنی که احساس قدرت و انگیزه بهت می دهد
والبته تاکید می کنم تا زمانی نتوانی موفقیت دیگران را تحسین کنی نمی توانی موفق شوی
مثل هر دست بدی از همان دست جذب می کنی یا هرچی بکاری همون را درو می کنی
موفق و شادباشی
به نام خدای مهربانم سلام
اولین کامنت من توی سایت اول ازهمه خدارا شکرمیکنم که منو با استاداشنا کرد و وارد این مدار شدم و بعد از استاد عزیزم سپاس گزارم بخاطر سایت کاملش واقعا چه خوب جواب دادید چقد خوب بود امروز با دیدن عکس دوستام توی تفریح شمال احساس حسادت بهم دست داد و بعد باخودم گفتم مگه تو وارد مدار نشدی و از هر زشتی و گناه و حال بد باید دور باشی و حالا برو واز استاد بپرس درمود حسادت چی گفته وخداراشکر که من انقد قشنگ جواب سوال هامو میگیرم امروز با حال خوب اینجا اولین کامنت میزارم در پناه خدا تغیر و تحول وحال خوب توی زندگیم ببینم واین کامنت با کامنت هاییی که خواهم گذاشت مقایسه کنم وشاهد پیشرفتم باشه .انشاالله همه شاهد تغیر باشند درپناه خدا باشید
خدا نگه دار
به نام خدای نور
سلام به استاد عزیزو دوستانم درسایت
نکته هایی که دریافت کردم:
حسادت یه بیماری ذهنی که با دوتا باور همراه “باورکمبود،نداشتن عزت نفسو احساس لیاقت.”یعنی کسی که حسادت میکنه باور داره به اندازه ای کافی ارزشمندو توانا نیست و هرچیز ارزشمندی مثل ثروت و موفقیت محدود و دراختیار افراد محدودی قرار میگیره. بخاطر این باور وقتی موفقیت کسی رو میبینه حس بدی وجودش رو میگیره و احساس میکنه دیگه فرصتی وجود نداره و از قافله عقب مونده.و فکر میکنه که همچی محدود و وقتی اونها به اون موفیقت رسیدن فرصت تموم شده و به خاطر اونهاس که نتونسته موفق بشه و خودش رو سرزنش میکنه به دلیل کمبود عزت نفس از دیدن توانایی های خودناتوانن.باید جوری به جهان نگاه کنی که جهان به هر فرکانسی که براش میفرستی پاسخ میده وقتی تو از موفقیت کسی ناراحت میشی فرکانس کمبود رو میفرستی و میگی که از این کمبودها بیشتر میخوام. باید موفقیت بقیه رو تحسین کنی و اون رو نشونه ای ببینی که توهم میتونی توی این مسیر قراربگیری و فروانی و ثروت و موفقیت وجود داره.
با سلام خدمت استاد عزیزم من این کامنت رو در سایت قرار میدم تا سالهای بعد سندی بر رشد و پیشرفت من باشد، اول از همه تشکر میکنم بابت جواب کاملی که دادید استاد عزیزم
قبل از اینکه وارد عقل کل بشم و کلمه حسادت رو سرچ کنم و راهکاری برای اون پیدا کنم یک سرچ در گوگل زدم اما مطالبی که وجود داشت اصلا ریشهای مشکل حسادت رو حل نیمکرد اما با خواندن این مطلب زیبا از شما این راهحل این موضوع را پیدا کردم
من به صمیمیترین دوستم احساس حسادت میکنم گاهی و خب مسلما این یک ترمز بزرگ برای من است
امیدوارم که با عمل به قوانین بتوانم به صورت ریشهای این مشکل رو در خودم حل کنم و با تحسین کردن دوستم فرکانسهای مثبت رو به جهان هستی ارسال کنم تا من هم در مدار ثروت و نعمت بیشتری قرار بگیرم
سپاسگزارم از استاد عزیزم و تمام کسانی که در سایت زحمت میکشن.
سلام ب خانواده ی نازنینم
ممنونم مریم عزیز چ جوابهای زیبایی میدی ممنونم ک هستی
عزیزم وقتی جوابتو خوندم یادسخنی از حضرت علی افتادم ایشون میفرمودن که از هر چی میترسی ،خودت رو داخلش بنداز.الان جوابت و این حدیث رو ک تطبیق کردم دیدم واااای راست میگن هاااااا.من از تحسین کردن میترسم،خودمو بندازم توی تحسین و ی تحسین کننده ی قوی بشم.من از روابط میترسم،خودمو بندازم توی روابط و دوستان زیادی پیدا کنم.میترسم نظرمو بگم شروع کنم ب حرف زدن و نظر دادن
وای خدایا من چ برداشت غلطی از این حرف داشتم
ممنونم عزیزم ک روشنم کردی خیـــــــــــــلی ب پیشرفتم کمک کردی
دوستت دارم خانم نازنین
سلام دوست عزیز
سلام و دست مریزاد به استاد جان و مریم جان
خدایا شکرت بابت داشتن چنین استادانی
چه متن عالی و خوبی
دیروز از خداوند خاستم خدا یا کمکم کن حسادتم کم شود و از بین برود
و همسرم امروز فایل سلامتی را در عقل کل به من پیشنهاد داد
و من چه دیدم در این صفحه اول این صفحه برایم نمایان
شد
و به وجد آمدم چه زیبا هدایت میشویم و چه عالی
خدایا شکرت
اصلا بدنم ی حس خوبی پیدا کرده از این هدایت
و از خدا میخام کمکم کنه این احساس کمبود و عدم فراوانی و عزت نفس رو به بهترین شکل درست کنم چون همه چیز از فرکانس من بیرون میاد
خدا یا شکرت بابت این هدایت
خدایا شکرت بابت داشتن استادانی چون عباسمنش مریم جان و دوستان که این پاسخ را دادن
خدایا شکرت شکرت شکرت
من به اندازه کافی خوب هستم ونعمت و ثروت و توانایی دارم پس تمرکز میکنم بر خوبیها موفقیتها در دیگران و فراوانی نعمت را به ذهن میارم
و باید طبق صحبت استاد بدونم هر نعمتی خداوند به دیگران داده بهتر و بیشتر اگر من بخوام و تو فرکانسش برم به من میدهد
طبق سوره حمد صراط الذین انعمت علیهم
دوست عزیز سلام فایل سلامت در کدام قسمت هست؟؟