چکار کنم که از حسادت به خاطر موفقیت‌های دیگران دست بردارم؟

دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگی

جواب‌های «عقل‌کل»دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگیچکار کنم که از حسادت به خاطر موفقیت‌های دیگران دست بردارم؟
307

حسادت نمود یک بیماری ذهنی است. نمود ذهنی که با حداقل با دو باور «کمبود” و نیز “نداشتن عزت نفس و احساس لیاقت” برنامه ریزی شده است. منظورم این است که‌، یکی از نشانه‌های وجود این دو باور‌، به صورت «حسادت» بروز می‌کند.
اگر زمانی که فردی‌، فرد دیگری را مورد تعریف و تمجید قرار می‌دهد‌ حسادت می‌ورزی‌، نشانه‌ای است که می‌گوید:
تو هم درگیر این دور باور محدود کننده ای هستی که «حسادت» فقط یکی از نمودهای این دو باور است.
اگر هنگام تعریف کردن یک فرد از موفقیت های خودش یا دوستانش‌، نگران می‌شوی که نکند این فرد از تونایی‌های تو خبر ندارد یا دوست داری آن مکالمه را قطع و از موفقیت‌های خودت صحبت کنی‌ یا ثابت کنی که خودت از آن فرد تحسین شده‌، سزاوارتر هستی‌، نشانه‌ی واضح باور کمبود و باور عدم لیاقت است.
می‌خواهم بگویم این دو باور‌، یعنی «باور کمبود و باور احساس عدم لیاقت»‌، یدی طول و دراز در تمام ابعاد وجودمان دارند و به نوعی در تمام جنبه‌های زندگی‌مان سرک کشیده‌اند و همه جا ریشه دوانده‌اند.
فردی که حسادت می‌ورزد، باور دارد که به اندازه کافی ارزشمند و توانا نیست. فردی که حسادت می‌ورزد، باورش این است که موفقیت، ثروت و هرچیزی که بشود آن را ارزش نامید، در جهان به مقدارمحدودی وجود دارد و فقط می‌تواند در اختیار افراد معدودی قرار بگیرد.
به همین دلیل وقتی می‌بیند فردی زودتر از او به موفقیتی رسیده که او هنوز ندارد، حسادت می‌ورزد چون احساس عقب ماندن از قافله‌ و احساس از دست دادن فرصت‌ها را دارد.
یعنی مسابقه‌ای همیشگی در ذهنش برپاست که وقت این مسابقه و امکان برنده شدن در آن بسیار محدود است تمام شده و آن افراد زودتر از او همه چیز را کسب کرده‌‌اند یا در حال برداشتن نتایجی هستند که اگر آن افراد نبودند‌، تمام این نتایج می‌توانست متعلق به او باشد.
طبق این قانون‌، وقتی کانون تمرکز بر کمبود است‌، وقتی بر از دست دادن و «از قافله نتایج عقب ماندن» متمرکز شده‌ای‌، نتیجه قطعاً تجربه محدودیت بیشتر و ورود کمبودها و محدودیت‌های بیشتر به زندگی است. ناکامی‌هایی که نهایتاً تو را سرخورده و ناتوان از دستیابی به هر موفقیتی در زندگی‌ات می‌سازد.
چنین مسابقه‌ای وجود ندارد. این مسابقه‌ی یک نفره‌ای است که ذهنت با تو راه انداخته و فرصت لذت بردن از لحظات را از تو ربوده است.
در کنار باور محدود کننده “کمبود”، موضوع کمبود عزت نفس نیز به این ماجرا دامن می زند.
وقتی فردی از موفقیت‌هایش صحبت می‌کند، یا وقتی فردی از فرد دیگری تعریف می‌کند، این کار شما را ناراحت و عصبی می‌کند و در یک کلام، احساس بدی در شما بوجود می‌آورد، دلیلش «کمبود عزت نفس» است.
شما ناراحت می‌شوی زیرا سریعاً او را با خودت مقایسه می‌کنی و از آنجا که هنوز آن موفقیت‌ها را نداری، به شدت حسادت می‌ورزی
از یک طرف به خاطر کمبود عزت نفس، از دیدن توانایی‌های خودت ناتوانی. تصورت این است که همه افراد، بهتر از شما هستند. شروع به قضاوت خودت می‌نمایی و ناتوانی‌ات را سرزنش و شماتت می‌کنی‌ و به احساس یاس می‌رسی.
از طرف دیگر به خاطر باور کمبود‌، از دست افرادی که موفقیت کسب نموده‌اند عصبانی می‌شوی زیرا فکر می‌کنی دلیل ناتوانی تو از دستیابی به آن موفقیت‌ها‌، توانا بودن آنهاست. احساس می‌کنی دلیل اینکه به آن موفقیت‌ها دست نیافتی به این دلیل است که آن افراد آن با کسب آن موفقیت‌ها فرصت و شانس تو را کمتر کردند. در نتیجه احساس عقب ماندن از قافله و بی ارزش بودن در برابر آن فرد موفق می‌کنی.
حتی گاهی این ماجرا تا آنجا ادامه می‌یابد که افراد به جای آنکه بر خواسته‌های خود تمرکز کنند، تمرکزشان بر این است که چطور مانع موفقیت دیگران شوند. آنوقت برای نابود کردن رقبا کمپین به راه می‌اندازند. به جای ایده‌پردازی برای خواسته‌های خود‌، کارهای رقبا را رصد می‌کنند و برای بی اعتبار کردن آن افراد موفق‌، زمان و انر‌ژ‌‌ی می‌گذراند و به این طریق از مسیر خواسته‌هاشان گمراه و وارد حلقه معیوب ناخواسته‌های تمام ‌نشدنی می‌گردند.
باور محدود کننده “نداشتن احساس لیاقت و کمبود عزت نفس و کمبود فرصت و نعمت”، همیشه مثل یک دشمن تا دندان مسلح، در گوشه‌ی ذهن ات به انتظار نشسته تا به محض کوچکترین روزنه‌ای، وارد ماجرا شود و با نجواهایش آنچنان تو را تخریب و توانمندی‌هایت را در نظرت ناچیز تلقی نماید، که دیگر نتوانی باور کنی که تو نیز قادر به داشتن آن موفقیت‌ها هستی!!
به همین دلیل در لحظه‌ای که از موفقیت فردی با خبر می‌شوی، نه تنها خوشحال نمی‌شوی، بلکه از دست آن فرد عصبانی هم می‌شوی چون خود را ناتوان پنداشته‌ای.
در واقع‌، برای ساختن باور قدرتمندکننده فراوانی و احساس لیاقت و حذف آن نگاه محدودکننده حسادت و کمبود‌، باید یک اهرم رنج و لذت در ذهنت طراحی کنی تا بتوانی کم کم ریشه‌های حسادت را در وجودت قطع و سپس به صورت کامل ریشه کن نمایی. یعنی یک جهاد اکبر لازم است. جهادی که اولین قدمش از این نگاه شروع می‌شود:
اگر این موضوع را باور کنی که تو همواره درخواست‌هایت را به جهان با فرکانس‌هایت عرضه می‌کنی و جهان همواره یک گوش شنوا برای تک تک فرکانس‌هایی است که ارسال می‌کنی‌، یعنی این روند را بدانی که:
«هر بار که حسادت می‌ورزی»، به جهان درخواست کمبود بیشتر را می‌دهی و جهان نیز قطعاً تو را به مسیری می‌برد تا کمبود بیشتری را تجربه کنی و «هر بار که موفقیت یک فرد را تحسین می‌کنی»، به جهان درخواست داشتن آن موفقیت را ارسال می‌کنی و جهان نیز قطعاً تو را به مسیر آن موفقیت هدایت می‌کند و آن جنس از موفقیت را نصیب تو نیز می‌کند، آنوقت دیگر فکر حسادت کردن هم‌، به سرت نخواهد زد چه برسد به آنکه وارد این وادی شوی.
اما زمانی می‌توانی این موضوع را عملی کنی که باور کنی تمام اتفاقات زندگی تو‌، حتی آنها که مرتباً درباره‌شان گله و شکایت داری‌‌، بازتاب فرکانس‌هایی است که خودت به جهان فرستاده‌ای.
اینکه باور کنی هر فکر که بر آن متمرکز می‌شوی و هر احساسی که تجربه می‌کنی‌، نمونه بارز یک فرکانس است که به جهان ارسال شده و قطعاً به زندگی‌ات بازتابیده می‌شود‌،‌ آنوقت مسئولیت فرکانس‌هایت را می‌پذیری و با هیچ دلیل و منطقی جرأت تمرکز بر ناخواسته‌ها و ماندن در احساس بد را نداری.
و متعهد می‌شوی تا جهادی اکبر برای ساختن باورهایی چون: باور فراوانی، احساس لیاقت و نیز عزت نفس را در خود ایجاد کنی تا این باورها، در چنین لحظاتی تو را قادر به غلبه بر نجواهای ذهنت نمایند، به گونه‌ای که از دیدن موفقیت افراد، خوشحال شوی و حتی بتوانی آنها را آگاهانه تحسین کنی و شنیدن آنها را نشانه‌ای بدانی از حضورت در مدار آن موفقیت‌ها و آنها را سندی بدانی بر فراوانی نعمت‌ها و فرصت‌ها.
به نظرم دو دوره عزت و نفس و روانشناسی ثروت۱ در کنار هم برای عملی نمودن این جهاد اکبر برای ساختن باورهای قدرتمندکننده باور فراوانی و باور احساس لیاقت‌، ترکیبی جادویی است.
وقتی تصمیم می‌گیری با انجام تمرینات این دوره‌ها، در صدد ایجاد این باورها در درونت بر آیی، آنوقت است که تحسین کردن افراد، ویژگی طبیعی‌ات می‌شود . سپس همان موفقیت‌ها نیز وارد زندگی‌ات می‌ شود و جزئی از تجربه زندگی‌ات می‌شود و در ادامه نتیجه‌های عالی‌ای که این رفتار و این نگرش و این باورها وارد زندگی‌ات می‌کند، بزرگ‌ترین انگیزه برای تحسین کردن افراد می‌شود و بزرگترین انگیزه برای دوری از حسادت ورزیدن می‌گردد.
گروه تحقیقاتی عباس‌منش

نمایش:  به ترتیب تاریخ   |  به ترتیب امتیاز   
98
بهترین پاسخ

با سلام خدمت استاد وخانواده صمیمی سایت این سوال بسیار زیبا بود وپاسخی که استاد بهش داد بسیار فوق‌العاده وجامع وکامل بود واقعا لذت بردم ومیتونم بگم که من نیز دچار چنین احساسی میشوم ولی الان خیلی کم شده با راه کارهای استاد امیدوارم که اجرایی کنم کاملا از بین بره ومدام با خودم میخوام اینو بگم که حالا که من موفقیت این دوست یا آشنا را شنیدم حتما در مدار اون هستم ومن نیز در مسیر موفقیت هستم جهان پر از فراوانی ومنم میتونم موفق بشم من واقعا عظمم را جذب کردم که این قانون را در زندگیم اجرا کنم ومراحل موفقیت راطی کنم ودر اینجا با دوستانم به اشتراک بگذارم دوستون دارم موفق باشید ?



3

سلام به همه دوستان این حس حسد از گذشته در وجود من بیشتر بود ولی وقتی شروع به کار کردن روی خودم کردم از گذشته کمتر شد ولی هنوز هم هست وقتی در حال خواندن کتاب دبی فورد بودم نیمه تاریک وجود فهمیدم این سایه من هست و باید بغل اش کنم که من یک انسان حسود هستم و باید بدانم این حسودی چی موهبت های برای من داشته زمانی که بپذیرم شاید کم رنگ شود ولی نمیدانم واقعا چی کنم چون بیشتر اوقات از تعریف دیگران که در باره دیگران می‌کنند حسد می ورزم میدانم بخاطر عزت نفس پایین و احساس عدم لیاقتم هست ولی کار. میکنم جدی روی این موضوع و حل اش میکنم


2 سال پیش

سلام دوست عزیز منم این کتابوخوندم

اگه شما این سایه رو دارید

و فهمیدید ترمزتون چیه

باید تمرکز کنید بر ارزشمند بودن خودتون

من واقعا به این نتیجه رسیدم که همه ی ترمز ها ریشش احساس ارزشمندی و توانایی هست

ینی خودتونو به خاطر تک تک کارهایی که انجام میدید تحسین کنید

تمرکز کنید بر نکات مثبت خودتون

حتی کوچک ترین قدم ها

این مهم ترین کار هست

که احساس توانایی در شما ایجاد بشه

وقتی شما بدونید که خدا همیشه کنارتونه و همواره هدایتتون میکنه به بهترین کارها به بهترین جاها به بهترین ایده ها این احساس توانایی هزار برابر میشه

در عین حال به ویژگیهای مثبت افراد دیگه هم توجه کنید

تا توانایی رو در افراد دیگه هم ببینید

تا ذهن شما پر بشه از افکار توانایی

تا رور بروز به اون مسیرها هدایت بشید

نکات مثبت

همنشین های خودتونو ببینید

ولی یادتون باشه که صرفا زیبایی و حال خوب رو دریک رفتار پوشش و سبک زندگی ندونید

زیبایی های خیلی متفاوتی هست و هرکسی به سبک خودش زندگی میکنه

سعی کنید خودتونو با کسی مقایسه نکنید

مثلا وقتی سریال زندگی در بهشت رو میبینید سعی نکنید که زندگی خودتونو با زندگی مریم جان و استاد مقایسه کنید

چون شما باید بپذیرید که مقایسه کار درستی نیست تمام امکانات دنیا برای انسان وجود داره منتها ما به خاطر باورهای کمبود نتونستیم حرکت کنیم و به اونها برسیم

شما باید وجود خودتونو ارزشمند بدونید

نه برحسب شرایطتتون خودتو قضاوت کنید

شرایط شما هررررچیزی که باشه حتما که باورهای خوبی دارید

به اونا توجه کنید و به خدا بگید خدایا منو ببخش به خاطر تمام جاهایی که بهت ایمان نداشتم خدا همون لحظه میبخشه

فقط باید ادامه بدید تا به خدا نشون بدید که واااقعا قصد دارید بهش ایمان بیاورید

به نکات مثبت دیگران توجه کنید و هرررررموقع احساس بدی اومد حسادت اومد

به خودتون بگید

اون حرکت کرد ایمان داشت و بهش رسید

منم میتونم حرکت کنم ایمان داشته باشم و بهش برسم

…..بعد از این هررافکاری که اومد همون شرک های شماست

مثلا ذهن میگه آخه اون زودتر شروع کرد

آخه اون خانوادش اینجورن

آخه اون شرایط اینجوره

آخه اون میتونه من نمیتونم

آخه اون فرق میکنه

آخه اون نظر کرده خداونده

آخه اون شرایطش خییییلی از من بهتره

آخه اون شغلش فرق میکنه با من

آخه شغل اون راحته

آخه اون خییییلی کار کرده

آخه اون خییییلی زمان میزاره

اخه اون به خدا نزدیک تره

آخه من وقت ندارم

اینا همش هیییچگونه ربطی نداره ینی مسیر موفقیت انقدر راحته که ما باور نمیکنیم

فقط باید تلاش کنی آزاد باشی از لحاظ ذهنی بعد همه چی خود به خود اتفاق میوفته


2 سال پیش

سلام هانیه جان عزیز

امیدوارم حال دلتون عالی باشه

منم جدیدا این خصلت بد (حسادت)رو تو وجودم کشف کردم و الان دنبال راهکار هستم

این قسمت آخر پاسختون که گفتین واقعا عالی بود

اون شرکهایی که بلافاصله تو ذهنمون میاد و نجواهای که همیشه نشخوار میکنیم

حالا خواستم ببینم بعد از کشف این ترمز ها چطوری برخورد کنیم و چیکار کنیم که اینا وارد ذهنمون نشه و عوامل بیرونی رو دخیل ندونیم؟؟؟

ممنون میشم اگه راهکاری دارین منم راهنمایی کنین🙏🙏

در پناه خداوند شاد وپیروز باشین🌹

40

باخود پیمان میبندیم
مشتاق موفقیت دیگران باشبم
آنچنان که گویی، آن موفقیت از آن ماست…
با خود پیمان میبندیم توانایی های دوستانمان را به آنها یادآور شویم…
این جملات هر روز در ذهنم تکرا گر میشن و بهشون فکر میکنم و انجامشون میدم و از نتایجی که به بار میارن، شگفت زده و خوشحال میشم
واقعا کامل و زیبا بود این پاسخ به سوال
مررررررسی
عااااااااااااااالی بود
واقعا از وقتی فهمیدم که ستایش کردنه همه چیز و همه کس چه تاثیر بی نظیری روی زندگی خودم و جهانم میزاره، همه ش دوست دارم همه چیز رو تحسین کنم
چند روز پیش با یکی از دوستام رفته بودیم دو چرخه سواری
و اون میتونست بدونه دست دو چرخه سواری کنه و راحت پدال بزنه!!!!!
منم خیییییلی دوست داشتم که بتونم اینکار رو انجام بدم ولی نمیتونستم…
و وقتی اون بدونه دستاش
دو چرخه سواری می‌کرد،
من ذووووق میکردم و و تشویق و تحسینش میکردم و لذذذذذذذت میبردم
با تماااااامه وجود…
و وقتی دیدم دوستم راحت داره اینجوری با دو چرخه میره،
منم با تماااااامه وجود فریاد زدم
حالا که تو میتونی، منم میتونم(من از خیلی وقت پیش دوست داشتم اینکار رو بکنم ولی نمیتونستم!!!)
و شروع کردم به تمرین کردن و دوستم هم کمک کرد
و بعد از یک ساعت تمرین،
تونستم
منم بی دستی
دوچرخه سواری کنم و کلی ذووووق کردم و جیغ و هورا و دوستم هم کلی تشویقم کرد..
و این جایزه ی من بود
چون از موفقیت اون لذت بردم
جهان به خودم هم داد…
و این اتفاق خیییلی برای من، اتفاق مهمی بود
و کلی درس به من داد…
خدا جون رو بینهایت سپاسگزارم واسه همه چی
مررررررسی استاد گلم
مریم قشنگم
مایک عزیزم
و خانواده ی بی نظیرم
همه تون رو از صمیم قلب دوست دارم


30

سلام به همه عزیزان.
حسادت میگن توذات همه انسانهااست ،ولی خب بایدکنترلش کردونبایدبزاریم که ادامه داربشه وسریع بایدمچ خودمونوبگیریم واگرنه الکی الکی هم به خودمون خسارتهای زیادی می زنیم هم به اطرافیانمون هم به اون فردی که نسبت بهش حسادت کردیم.
زمانیکه به کسی حسادت می ورزیم ،طبیعتااون لحظه ویاساعتهاوحتی روزهاوممکنه سالهای سال سرموضوعی که هیچ ارزشی نداره خودمونوازلحاظ ذهنی درگیرمی کنیم ،وقتی ذهن من درگیرباشه حتمن خشم وعصبانیت رومن کارمیکنه ونمیتونم باعزیزانی مثل همسریافرزندانم ،خوب برخوردکنم چون مشغله ذهنی دارم وعصبی هم هستم وبدون اینکه اونهاآسیبی به من بزنن ،من نمیتونم رفتارمناسبی بااونهاداشته باشم ،ازطرفی چون به هردلیلی که به کسی ،حسادت کردم ،راجع به اون بدون هیچ دفاعیه ای ،بدگویی میکنم ودرصورت لزوم تهمت میزنم چون میخام خودموبالاترنشون بدم ،اول ازاینکه بگم هروقت اینکاروکردید،شک نکنیدمخاطب شماکاملامتوجه ی این حس بدشمابه اون طرف میشه وتودلش بدقضاوتتون میکنه ،پس نمیخادزوربزنیدخودتون راخوب جلوه بدید.
حسادت میتونه مالی باشه ،عاطفی باشه ،درموردزیبایی باشه ،توانایی وتبهردرچیزی باشه درکل هرچیزی که باعث بشه تو،خودتوباکسی مقایسه کنی.
حالاچی باعث میشه توحسادت کنی :اول ازهمه کمبودعزت نفس واعتمادبه نفس ،دوم توجه وتمرکزبه داشته های دیگران وغافل شدن ازداشته های خودت ،وسوم ندیدن توانایی هاوصلح نبودن بادرون خودت ،اینکه دنیای بیرونت مهمترازدرونته چون فکرمیکنی اینطوردیده میشی یاشناخته میشی واین کاملاطرزفکرغلطیه .
حالابرای رفع حسادت چکاری یاکارهایی انجام بدیم ،خوبه وباعث میشه این حس بدازبین بره :تجربه ای که من باآگاهی هایی که ازاستادوجای دیگه کسب کردم ،اینه که اولاتوجه وتمرکزت روداشته های خودت باشه وسعی کنی کسیوکنترل نکنی ،سپاسگزاری به خاطرهرآنچه داری چه دروجودت چه دردنیای بیرون خیلی حس خودتوخوب میکنه ،وباعث میشه توکمبودهات رانبینی شایدم داری ولی خیلی خیلی کمتردیده میشن ،چیزجدیدی که یادگرفتم اینه که هروقت حس حسادت به کسی گول کرد،سریع به خاطرچندنمونه ازداشته های طرف مقابل ،سپاسگزاری کن ،اولش خیلی سخته شایدم مسخره به نظربیادولی من امتحان کردم وموفق بودم بارهااینکاروکردم ،مثلابه کسی به خاطرهرچی حسادت ورزیدم ،میام میگم خدایاشکرت که سلامتن خدایاشکرکه صورت زیبابهش دادی خدایاشکرکه خونه دارن خدایاشکرکه ماشین خوب سوارمیشن خدایاشکرکه بچه های سالمی داره خدایاشکرکه خوش هیکله وکلی چیزای دیگه ،باورتون میشه بعدش تمام حسهای منفی من ،نسبت به اون طرف ازبین میره.
دوستان اگرخودمون بخاهیم توهرلحظه ای که حالمون بدمیشه ،به راحتی بااستفاده ازقوانین جهان ،میتونیم بدون کمک گرفتن ازکسی ،خودمون حال خوب رانصیب خودمون کنیم وبعدآرامش میگیریم وخودمون ازاخلاق جدیدمثبتی که یادگرفتیم بیشترین لذت رامیبریم وباعث آزارکسی نمیشیم .به طورمعجزه آساخواهیددیدکه چقدنگرش اطرافیان نسبت به شماتغییرکرده وچقدبزرگ جلوه داده میشیدپس قدرخودتونو،بدونید وخودتون ارزش خودتون رابالاببرید.ازاستادهم سپاسگزارم به خاطرهمه درسهای خوب زندگیش



3

درود و سلام به شما خانم ناهید خانم عزیز

چقدر پاسخگویی تون دقیق و ریزبینانه بود و تحسین تون کردم واینکه یک راهکار جالبی دادید اینکه گفتید

مثلابه کسی به خاطرهرچی حسادت ورزیدم ،میام میگم خدایاشکرت که سلامتن خدایاشکرکه صورت زیبابهش دادی خدایاشکرکه خونه دارن خدایاشکرکه ماشین خوب سوارمیشن خدایاشکرکه بچه های سالمی داره خدایاشکرکه خوش هیکله وکلی چیزای دیگه ،باورتون میشه بعدش تمام حسهای منفی من ،نسبت به اون طرف ازبین میره.

ممنون و سپاس


2 سال پیش

سلام دوست عزیزم.چقدر کیف کردم از کامنتت و تقریبا همشون رو توی دفترم نوشتم.

یه مدت خیلی زیادی به خودم میگفتم چرا با اینکه خیلی با تمرکز لیزری روی خودم کار میکنم اما نتایجم راضیم نمیکنه. هر چند که نسبت به تقریبا دوسال قبل که با استاد اشنا شدم خیلی تغییرات داشتم.

احساسم رو کاملا میفهمیدم که یجاش میلنگه و خوب نیست.خیلی خودم رو واکاوی کردم و خیلی دنبال دلیلش گشتم تا اینکه دیروز از خدا هدایت خواستم و بعد از چند ساعتی یچیزی توی ذهنم این آیه رو زمزمه میکرد و مدام میگفت ( و من شر حاسدا اذا حسد). انگار که یه جرقه بزرگ درونم زده شد و متوجه شدم که پام رو بشدت گذاشتم روی ترمزی که ریشش توی عزت نفسم و باور کمبود هست.و حرف استاد رو همیشه آویزه گوشم کردم که برای جواب سوالهام بیام سراغ سایت. توی عقل کل واژه حسادت رو تایپ کردم و بعد از خوندنه متن جواب فهمیدم که من تمام اینهایی که گفته شده رو دارم توی خودم.

از اونجایی که برای درست کردن و حل کردن مسایل اولین قدم پذیرفتن این هست که من اون مساله رو دارم .تصمیم گرفتم اشکالاتم رو قبول کنم.الان انگاری توی قلبم حس گشایش دارم و انگار فهمیدم که پام بشدت روی این ترمز حسادت هست.با اینکه فکر میکردم همیشه خوشحال میشم از دیدن موفقیت کسی ولی توجه نمیکردم که این احساسات ما هست که اون فرکانس رو میفرسته و جهان به احساسات ما جواب میده.

خداروشکر میکنم بابت این هدایتش و ممنون از شما که وقت گذاشتی و از تجارب خودت گفتی.

موفق تر باشی


2 سال پیش

سلام به شما دوست عزیز

چه کامنتی گذاشتید و چه راهکار خوبی… اونجا که میگید حسادت گل میکنه و میاید از داشته هاش خدارو شکر میکنید یعنی اوج گرفتم.. همون موقع نوشتم هرچی که بنظرم از نکات مثبتش یا نعمت هاش و موفقیت هاش.. چقدر آروم شدم.. خدایا صدهزاران شکرت.. واقعا ازتون ممنونم و تحسیتون میکنم بابت کامنت ارزشمند و راه گشاتون..

22

به نام یکتای بی همتا
سلام دوستان عزیزم
اول باید تشکر ویژه کنم و سپاسگذار وجود ارزشمند ایشون باشم که اینقدر آگاهانه این مقالات عالی رو مینویسن که پر از درس و آگاهیه، یه نشانه واضح برای اینکه من بیشتر و عمیق تر به درون خودم برم و فکر کنم و ببینم در زمینه حسادت چند چند هستم که از وقتی دارم این آگاخی ها رو دریافت میکنم، متوجه وجود واضح این ضعف در وجود خودم شدم
این مدت تلاش زیادی کردم و میکنم تا خودمو بهبود بدم و به قول استاد ارزشمندم، پاشنه های آشیل هیچ زمان حذف نمیشن اما میشه کم رنگ ترشون کرد
من برای بهبود این ضعف دارم آگاهانه و عامدانه موفقیت های دوستانم رو میبینم و تحسینشون میکنم. خیلی مواقع توی دلم و خیلی زمانها هم با حال خوب واقعی براشون کامنت میذارم و تحسین میکنم
موفقیت حتما قرار نیست فتح قله کوه باشه، حتی یه دیتاورد کوچک رو هم تحسین میکنم و در مقابلش، موفقیت های خودم رو هم میبینم، تائید و تحسین میکنم و به خودم میگم من هم مانند همه دوستانم و همه افراد دیگه، لایق موفقیت و خوشبختی هستم و خداوند اونقدر نعمت و ثروت و فراوانی خلق کرده، که هیچ کسی نمیتونه سهم دیگری رو برداره و من به اندازه لیاقت و ارزش و باور خودم دریافت میکنم پس باید باید، توجهم به درون خودم باسه نه مقایسه خودم با بقیه و بد کردن حال خودم
از وقتی فایلای استاد رو گوش میدم و گوشم و قلبم با واژه فراوانی آشنا شده، عمیق آرامش دارم، عمیق حال دلم خوبه حتی وقتی میبینم یه عده ای چیزی رو دارن که من دلم میخواد و در حال حاضر ندترم و ایمان دارم که خداوند یکتا مطابق قولنین بدون تغییرش ، بی اندازه نعمت خلق کرده و همه میتونن بی انتها سهم ببرن و این محدودیتی نداره مگر من و ذهنم بخوایم بر خلاف آگاهی روحم، این محدودیت رو بپذیریم
این یه تلاش دایمیه، این یه مسیر تکاملیه که من دارم توی این مسیر و جاده آرام و با لذت میرم جلو و ایمان دارم که اون الله بی همتا، بهترین ها رو برای من پیش میاره چون من بهش ایمان دارم و قلبم با این اطمینان آرامش پیدا میکنه و لبخند میاد روی لبام
ممنونم و سپاسگذار.. شاد باشید


20

با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیزم و دوستان همراه در این قسمت

اول از همه باید از خانم شایسته ی عزیزم تشکر و قدردانی کنم بابت این سرمقاله ای که در خصوص ریشه اصلی موضوع حسادت نوشته شده ..
راستش من همیشه سعی می کردم که حسادت نکنم و همیشه افراد پولدار و موفق رو دوست داشتم ولی حسادت هم داشتم و این نشان از ضعف و اعتماد بنفس من بود و اینکه باور محدود کنند و کمبود هم بیشتر از همه به این حسادت دامن میزد .. با اینکه روی باورهای فراوانی خیلی کارکرده بودم ولی یک موضوعی هم اکنون برام روشن و واضح شد.. یعنی خیلی هدایتی اومد داخل عقل کل و تیتر وار این موضوع رو انتخاب کردم که ببینم برو بچه ها چه پاسخی به این سوال دادند ولی قبل از خواندن پاسخگویی بچه ها رفتم سرمقاله ی خانم شایسته رو خوندم و تازه فهمیدم که اگر من آدم پولدار و یا یک شخص موفق رو دیدم یعنی من در مدارش بودم که تونستم ببینمشون وووااای خدایاااا این میدونید یعنی چی ؟؟؟؟؟ یعنی من باورهام تغییر کرده و اینها برای من نشونه هست.. واااای خدای من اگر اینها نشونه های تغییر باورهام هست پس باید خوشحال باشم.. یعنی در مدار پولدارها قرار گرفتم .. یعنی در مدار موفقیت قرار گرفتم .. پس باید بیشتر تحسین کنم بیشتر خوشحال بشم و بیشتر احساس مو نسبت به این موفقیت ها خوب بفرستم و … یعنی ارتعاش خوشحالی بیشتری بفرستم … و تا بیشتر از همیشه چنین افرادی رو ببینم و اگر همینطور ادامه بدم دقیقا خیلی زود این پولداری و موفقیت ها و خوشحالی ها و وفور و فراوانی جزو واقعیت زندگیم میشه…. خدایاااا شکرت امشب این نکته ی کلیدی و طلایی رو کشف کردم و باید سعی کنم که در مدار دیدن چنین افراد پولداری قرار بگیرم و بعدش تحسین شون کنم و بعدش شکر گزاری کنم که چنین افراد پولدار و یا موفق و خوشبخت رو دیدم .. خدایااا شکرت اگر من چنین افرادی رو دیدم یعنی لایق دیدن چنین افرادی بودم پس مدارم تغییر کرده .. اینجاست که میفهمم مدارم تغییر کرده و به مدار بالاتری هدایت شدم پس باید بیشتر و بیشتر و بیشتر برای دیدن ثروتمندان و پول و ثروت و موفقیت تلاش کنم … اینجاست که بخودم یادآوری میکنم حسادت تعطیل .. چون حسادت یعنی افتادن در مدار پایین و دیدن ناخواسته ها و فقر و نداشتن اعتماد بنفس و احساس کمبود.. نه نه نه نه نه نه نه … اصلا نباید دیگه به این ناخواسته ها فکر کنم و حتی نگاه نکنم و حتی راجب شون حرف نزنم .. چون بعد از مدت ها تازه فهمیدم که مدار م چی هستش و باید فوری تغییرش بدم و برم بالاتر … خداایااا شکرت ممنون و سپاسگذارم خانم شایسته ی عزیزم ممنون



2

2 سال پیش

به نام الله مهربان

سلام به خانوم سلطانی

قدردان شما هستم بابت نکته ای هایلایت کردید و چشمم بیناتر شد به دیدن تلاش هام و بودن در مدار موفقیت و ثروت و فراوانی.. درست فرمودید این ها موفقیت های بزرگی هستند که باید جلوی چشم باشند و فکت برای ذهن تا رام بشه..

بعد از خوندن کامنت شما متوجه شدم پس اون موقع که داشتم برای موفق ترین فرد شهرم که بزرگترین مجتمع تجاری رو داره و کار می‌کردم و در کنارش بودم و مورد دوم که ثروتمند ترین افراد در همسایگی م بودند یعنی باورهایم تغیر کرده و در مدار آدم های ثروتمند و موفق و توحیدی زندگی میکردم و متوجه شدم که دو سال پیش اینا خواسته های من بوده چون محل قبلی زندگیم افراد خیلی متوسط بودند.. خدایا شکرت.. چه اتفاقاتی افتاده و من توجه نکردم با این وضوح.. چون من داشتن باورهای ثروت و موفقیت رو در میزان رقم موجودی حسابم يا پولی که می‌ساختم میدیدم.. ولی حالا دیدم اونا نشونه های این نتایج بوده.. و حالا با این هدایتی که امدم و جایی که الان هستم، یعنی هم مدار باورهام تغیر کرده هم چندین پله بالا آمدم.. و بازم میتونم.. فکتش همین مداری که هستم و قبلا خواستم باشم.. خدایا صدهزاران شکرت..


2 سال پیش

سلام رویا جان،

کامنت فوق العاده ای گذاشته بودی،

واقعا شجاعتت را تحسین می کنم که الهامات درونی خودت را اینقدر خوب درک می کنی و ازشون تو زندگیت داری استفاده می کنی..

شجاعت اون ویژگی خوبی هست که تموم ترس های ما را از بین می بره و ذهن ما را خلع سلاح می کنه..

بهت تبریک میگم به خاطر ایمانی که خدا تو دلت قرار داده و مطمئن ام خودت هم میدونی که چقدر به لطف و رحمت خدا نزدیکی،

کسی که داره روی بهبود خودش کار می کنه و خدا با الهامات واضح هر قدم تو زندگیش داره قدرت نمایی می کنه..

این کامنت خودش از 10 تا کتاب موفقيت تاثیر گذار تر بود…

امیدوارم شاد باشی و منتظر خواندن کامنت های بعدیت هستم..

20

سلام خدمت خانواده بینظیر و ثروتمندم
علاوه بر نظر کامل و نکته بین مریم جان شایسته، دوست داشتم الان که تمرکزی و آگاهانه دارم روی خودم کار میکنم و این چیز برای من قبلی ام بوده رو درمرودش بگم
همونطور که مریم جان هم اشاره کردن اصلا چرا ما حسادت می کنیم و به چه کسانی حسادت می کنیم؟
طبیعتا بخاطر کمبود اون چیز یا از اساس نداشتنش و به کسانی حسادت می کنیم که چیزهایی که ما میخوایم رو دارند
از تجربه خودم میگم، چون هیییچی به قول انیشتین بهتر از مثل نیست، همونزور که اگر الان تواین سایت هستم و کلی روی خودم با عشق کار کردم و محصولات استاد رو میخوام یکی یکی بخرم بخاطر مثالهای ملموس بوده که استاد عباسمنش خیلی شفاف برای ما گفتن
من خودم تا حداقل دو سال پیش، خیلی وقت ها این رو به زبان نمیوردم (شرک خفی) ولی تو درون خودم احساس بدی داشتم وقتی می دیدم بقیه چیزهایی رو دارند که من ندارم، مثلا چی؟ مثلا ماشینی که دوست دارم رو می دیدم تو خیابون یک پسر یا دختر جوان سوار شدن، یا رابطه هایی که دوست داشتم (پدر-دختری یا کلا خانوادکی، عاشقانه و …) البته این هم بگم وقتی من روی خودم آگاهانه شروع کردم کار کردن اصلا جنس رابطه هام کن فیکون شد، حداقل 1 سال هست از زمانی که آگاهان هشروع کردم روی خودم کار کردن وقتی چیزهایی که میخوام رو می بینم بقیه دارن، یکدفعه یک لبخند روی لبام میشینه و خدا رو شکر میکنم که اون داره پس منم می تونم، یا بعضی وقتا می بینم چیزهای زیبایی بقیه دراند (روابط، ثروت و …) چیزهایی که قبلا ممکنه ندیده بودم، خدا روش کر م یکنم که متوجه شدم این ها رو هم میشه داشت پس و این شکل گرفتن خواستههای جدید در من که قبلش بخاظر باورهای محدودم اصلا حتی نمی تونستم ببینم و یا ارتباط باشم با کسانی که اینهمه ثروت و نعمت دارند
من اصلاا دوست واقعی اونم موفق تو جنبه های مختلف نداشتم ولی الان دوستی دارم که در کل کشور مطرح هست و در جنبه های مختلف هم موفق و ثروتمند که همین هم مثلا بعضی هک کلاسی هام وقتی متوجه شدن اصلا فیوزشون پرید یکی شون می کفت زینب، آخه تو اینو کجا دیدی و چطوری با هم دوست شدید؟ چون خواهر یکی از اسایتدمون که هم کلاسی هام حتی از چندمتری اش هم نمیخواستن رد بشن
درمرود حسادت برمی گردیم، الان همین طور که داشتم می نوستم یه چیزی به ذهنم اومد ، واااااای خدای من
قبلا بهش توجه نکرده بودم، الان بهم گفت تا حالا به خود کلمه حسادت توجه کردی؟؟؟؟ حس+عادت = اتفاقات و تجربه های نازیبا، همین که استاد میگه، عادت همون تکراره، باید اینقدر تو تمرکز بر نکات زیبا و مثبت با استمرار و تکرار (چون این مسیر بی انتهاست، همونطور که همشییه اکسیژن وارد بدنمون میشه ، همونزور که همیشه باید آب و غذا بخوریم) همین میشه بی نهایت اتفاق زیبا ، بی نهایت نعمت و ثروت در زندگی مون، البته همین توجه به نکات مثبت بدون شک با خوردن یک معجون خاص یا شب خوابیدن و صبح بیدار شدن که اتفاق نمیفته، باید با کا رکردن روی خودمون، حس ارزشمندی، لیاقت و عزت نفسمون رو بالا ببریم که همه این ها در اصل در ما هست، چون ما اشرف مخلوقات خداییم، ولی دیگه در طول فرایند رشد و بزرگ شدن جسمی مون، باورهایی در ما شکل گرفته که این ها رو خیییلی ضعیف کرده و یاید بلند بشیم و قدم برداریم، همین که این سوال رو کسی بپرسه بنظرم یک قدم خیییلی مهم و باارزشه چون هر کسی نمی تونه اصلا سوال بکنه، کسانی سوال می کنند که بعد از مدتی باعث رشد و گسترش جهان میشن، من خودم همیشه یک دختر خجالتی بودم که دلسوزی ویژگی افتخارآمیز من بود چون این تو وجودم ریشه ای شکل گرفته بود دیگه که کسی که دلسوز باشه کسی که همیشه از خودش بگذره کسی که همیشه ناراحن باشه برای دیگران این خییییییییییلی انسان شریف و بی نظیریه و بهشت دیگه برای اون هست، بماند که باز جلوتر می رفتیم گفته میشد حالا بهشت هم که معلوم نیست
ولی الان نیمگم 100% ولی نسبت به ورژن قبلی ام خییییلی پیشرفت کردم، تو همه زمینه ها، مادی، روابط، آرامش، سلامتی و …..



2

4 سال پیش

سلام به همه کسانی که دارند آگاهانه روی باور هاشون کار می‌کنند تا به موفقیت‌های عالی برسند .خانم سلمانزاده متشکرم از این همه آگاهی که در این فایل گذاشتید ..من الان که دارم این کامنت شما را می خونم در یک پاک زیبا هستم که افراد زیادی در حال قدم زدن و ورزش کردن هستند و هر بار با دیدن این افراد که باهم خیلی صمیمی هستند و در حال قدم زدن هستند حس خوبی بهم داد و گفتم این ها را تحسین کنم که اینطور با هم انقدر صمیمی هستند و روابط خوبی دارند من از همین لحظه شروع کردم به تحسین کردن در این چند دقیقه که تونستم این فایل شما را بخونم مدام چیزی در وجودم میگفت که هر چیزی که میبینم تحسین کنم ناخودآگاه هر چیزی را که می دیدم تحسین می کردم و عشق می کردم با تحسین آنها احساس خیلی خوبی بهم دست می داد حتی این کامنت شما را که خوندم گفتم آفرین به این همه آگاهی و مطالب زیبا گفتم این جواب رو برای شما بنویسم و کامنت کنم و بگویم آفرین بر شما و آگاهانه شمارو تحسین می‌کنم که این مطالب را نوشتید و با خودم گفتم که من هم میتونم کامنت های بنویسم و افراد از آن لذت ببرند و استفاده کنند به امید روزی که تحسین کردن افراد خوب و موفق جزئی از روند زندگی ما بشود عین نفس کشیدن شاد باشید و افراد شاد را تحسین کنید.

بنام خدایی که بشدت کافیست

دوست عزیزم سلام و سلام به روی مااااااااهت

چقدر خوبه خدای من چقدر خوبه که من با کار کردن روی خودم کار کردنی که هر روز اجازه میدم بخش بیشتری از وجودم رو بگیره ردپاهایی از خودم بجا میزارم که همه اش سود و سود و سود هست چون هم باعث رشد خودم میشه و هم بدون اعمال زور و فشاری باعث رشد و زیباتر شدن جهان هم میشم و این نتیجه رشد هست رشدی که آگاهانه هست و انرژی نااااااابی داره، خدایا شکررررررررررررت

مهدی عزیز،این کامنت رو من 9 ماه پیش نوشتم و الان نسبت به اون موقع خیییییییییلی رشد کردم خیلی آسون تر شدم برای آسانی هایی که تازه فهمیدم بی نهایته این فرآیند، خدایا شکرررررررت

هر لحظه ات متصل تر و توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین🤩

18

درود بیکران بر خانواده عزیز
هدایت شدم به عقل کل و بعد به سمت این سوال و این پاسخ عالی
.
من هم نکته ای اضاف میکنم که هم تمرینی برای خودم باشه هم اینکه شاید مناسب دوستان باشه
اهرم رنج و لذت برای عادت های خوب ساختن واقعا فوق العاده است
درحقیقت نوعی شرطی شدگی مثبت باید ایجاد کرد
هرکسی متناسب باتفکر خودش
مثلا اگر کسی برایش موفقیت مالی مهم است
رشد و موفقیت دیگران و تحسین کردنشون رو به موفقیت مالی و پولدارشدن خودش ربط بده
و این باور رو بسازه که همینکه من موفقیت اونهارو تحسین کنم هم باعث پولدارشدنم میشود.
به همین ترتیب اگر برایش رابطه ای سالم مهم است
تحسین روابط دیگران رو به عالی شدن رابطه خودش ارتباط بده یا بهتره بگم عالی شدن رابطش رو شرطی کنه به تحسین روابط دیگران
و این باور روبسازه که این تحسین و تشویق ها رو که بجهان میده، جهان هم همین پاسخ رو به او بر میگردونه.
حتی میتونه خودش رو بترسونه
که اگر حسودی کنی و فرکانس حسادت بفرستی، بدبخت میشی
اگر فرکانس تحسین بفرستی، خوشبخت و پولدار و موفق میشی
.
انقدر تکرار کنه تا باورش بشه
اونوقت اتوماتیک انجام میده و همیشه تلاش میکنه بیشتر تحسین کنه
بیشتر زیبایی ببینه
بیشتر خوشحال بشه
و لذت ببره
.
سپاسگزارم


17

سلام به استادعزیزودوستان گرامی.
چرا ما حسادت میکنیم ؟
چون باورهای کمبود تو ذهنمون پرورش دادیم .
هر وقت حسادت کردیم چنان به احساس بدی وارد شدیم که آرزوی پسرفت وپیش اومدن مشکل برای طرف مقابلمون کردیم .
چون فکر میکردیم اگه ما فلان چیزی که اون داره نداریم ،اونم نداشته باشه بهتره.
یه عمر با همین نگاه زندگی کردیم وحال خودمونو بد کردیم حتی پیش اومده به خاطر حسادت رابطمونم با طرف بد کردیم.
برای رفع حسادت نیاز به تغییر نگرش داریم .
نیاز به تغییر افکار وباورهامون هست.
نیاز به اینه که پامونو از ترمزهایی که در این راستا داریم برداریم.
نیاز به تمرین و ممارست هر چه بیشتر برای رفع این بیماری.
چطور نگرشمونو تغییر بدیم ؟
اینکه در دنیا، فراوانی نعمت وثروت وهرچیز دیگه ای که فکرشو‌ بکنید هست .
پس هر کسی می‌تونه صاحب ومالک هر چیزی باشه .
فقط کافیه باور کنه که میشود.
باور کنه که خودش می‌تونه خالق خواسته های خودش باشه.
به جای با حسرت نگاه کردن وغبطه خوردن طرف،بیاد ببینه چکار کرده که اون موفقیت رو‌کسب کرده ؟
چکار کرده که تو شغلش موفق بوده؟
چکار کرده که تونسته خوش اندام بشه؟
چکار کرده که در آمدش بالا رفته؟
چکار می‌کنه که دست پختش خوبه ؟
چکار می‌کنه که انقد منظم ومرتبه وبه همه ی کاراش میرسه؟
راز جوان موندن طرف چیه؟
وهزاران سوال در راستای موضوعی که شما بهش حسادت ورزیدید.
میتونید از خداوندبه خاطر داشته های طرف حالا هر چی که هست که شما به خاطرش حسادت کردید،سپاسگزاری کنیدوبگید خدایا شکر که به فلانی مثلا در آمد خوب دادی ،منم میخام .
خدایا شکر که فلانی اندامش خوب شده ،به منم کمک کن تا بتونم اندامم رو‌مناسب کنم .
خدایا شکر که فلانی تو کارش موفق شده ،به منم کمک کن منم موفق بشم .
این شکر گزاری حس خوب بهت میده وباعث میشه حست نسبت به اون شخص هم ،خوب بشه وذهنت برای رسیدن به اون خواسته بازتر بشه تا عملکردی بهتری داشته باشی.
تحسین کردن طرف هم خیلی کمک می‌کنه .
مثلاً جایی هستی غذاش عالی شده ،خودت شروع کننده باش فقط تشکر بابت غذایی که خوردی نکن .بگو فلانی خیلی غذات خوشمزه بود چطور درست کردی؟!
واااای این لباس چقدر بهت میاد .چقدر امروز خوشگل شدی .
آفرین از اینکه تو شغلتون انقد فعال هستید خیلی عالیه .حتمن موفقیت‌های بزرگ‌کسب میکنید.
من چقد از اندام شما خوشم میاد .
هر وقت میام خونه ی شما ،از اینکه انقد مرتب و منظم هستید خیلی لذت میبرم .
یه راهکار دیگه هم هست .
میتونید ازخودشون سوال بپرسید.
مثلاً فلانی چکار می‌کنی انقد موفقی ؟
چطور در آمدت بالاست؟
چکار کردی که انقد خوش اندام شدی؟
به این غذا چ ادویه هایی، ریختی که انقد لذیذ شدن؟
چکار می‌کنی که همیشه خونت تمییز ومرتبه؟
حسادت انسان رو‌عقب نگه میداره.
در کل به جای حسادت، اگه طرف رو الگوی خودتون قرار بدید بیشتر موفق میشید .ضمن اینکه حالتون بهتره ؟
وزودتر به خواستتون می‌رسید.



1

2 سال پیش

چقدر لذت بردم از خوندن دیدگاهتون ناهید عزیز واقعن به نکته های طلایی اشاره کردی مثلا به جای تعریف کردن معمولی از طرف بپرسیم که چجوری موفق شده و این کار واقعن عزت نفس بالا میخاد و منم همیشه یعنی همیییششه این پاشنه آشیلم بود و هست حتا ولی تمام تلاشمو میکنم یکم بهتر شوم و شروع کردم به تغیر این باور بیماری زا و یک روز که دم مغازه قالین فروشی بودم یک نفر رو دیدم که قالین بزرگ و خشگل خریده بود و منم بهش تبریک گفتم و گفتم خیلی خشگله این قالینتون و واقعن اونم خوشحال شد و ازم تشکر کرد و اونجا خیلی خیییللیی احساسم خوب شد و گفتم همینه خودشه شکور زدی تو خال و همینطور به یاری الله کم کم این باور مخرب رو عوض میکنم و بابت کامنتتون ممنونم خدارو صد هزار مرتبه شکر🤍🙌

17

سلام به دوستان عزیز
به نظر من حسد مثل غل و زنجیر در دست و پایمان ما را از پیشرفت باز میدارد و اینکه براشون دعا کنیم خیلی رشد دهنده هست
وَالَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَهً مِمَّا أُوتُوا وَیُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ ۚ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٩﴾
و [برای] کسانی [از انصار است] که پیش از مهاجران در سرای هجرت و ایمان [یعنی مدینه] جای گرفتند، [و] کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده اند دوست دارند، و در سینه های خود نیاز و چشم داشتی به آنچه به مهاجران داده شده است نمی یابند، و آنان را بر خود ترجیح می دهند، گرچه خودشان را نیاز شدیدی [به مال و متاع] باشد. و کسانی را که از بخل و حرصشان بازداشته اند، اینان همان رستگارانند. (۹)
10
وَالَّذِینَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ ﴿١٠﴾
و نیز کسانی که بعد از آنان [انصار و مهاجرین] آمدند در حالی که می گویند: پروردگارا! ما و برادرانمان را که به ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دل هایمان نسبت به مؤمنان، خیانت و کینه قرار مده. پروردگارا! یقیناً تو رؤوف و مهربانی. (۱۰)
دعا عای قرانی به نظر من خیلی قدرتمند هستند
ادم دوبار که میخونه انرژیش رو تو کل بدنش حس میکنه
تکرار و تلقینش فوق العاده موثره
برای حسادت نکردن و نشدن و دوری از وسوسه به نظرم سوره ناس و فلق و ماعون رو زیاد بخونیم خیلی خوبه
البته با توجه به معنا
من وقتی فرصتی از دستم میره سعی میکنم هی بگم
عسی ان یهدینی ربی لاقرب من هذا رشدا
چه بسیار امید است اینکه هدایت کند مرا پروردگارم برای چیزی که نزدیک تر از این است از نظر رشد
وقتی منتظرم یک راهی باز بشه برام میگم
عسی ربی ان یهدینی سواء السبیل
چه بسیار امیدست پروردگارم هدایت کند مرا به راه درست
وقتی چند تا کارم روی هواست میگم
عسی ان یوتینی بهم جمیعا
چه بسیار امید است اینکه داده شود به من همه انها
و جالبه که پیامبرانی که این دعا ها رو کردن تا اونجایی که یادم میاد به هدفشون رسیدم
گاهی هم خداوند میگوید اینطور بگو
مثل وقتی که به چیزی که میخوام میرسم میگم
ما شاء الله لا قوه الا بالله
وقتی میخوام برای خودم باور سازی میکنم در مورد کاری میگم
ربنا ءاتنا من لدنک رحمه و هیء لنا من امرنا رشدا
پروردگارا به من از نزد خودت رحمتی بده و اماده کن برای ما از کارمان رشد
و حس میکنم اماده دریافت اون چیز میشم
وقتی میخوام موقعیت مالی الانم منو گول نزنه یاد ایه ای میافتم که عده ای به یک پیامبری میگن کسایی که از تو تبعیت میکنند فرومایه و ندار هستند و خداوند میگوید چه بسا به انان خیری زیاد بدهیم

لفظ عسی خیلی خیلی قدرتمنده و هنوز نتونستم ترجمه نزدیکی از این لفظ پیدا کنم با اینکه هم تو قران استعمالش رو خیلی گشتم و هم دربارش خیلی مطالعه کردم از مفردات تا مقاله هایی درباره این لفظ قرانی
عسی با لعل فرق داره
یک چیز خاصی داره این لفظ
در پناه الله یکتا شاد باشید ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و اخرت
خدا نگهدار



1

4 سال پیش

سلام دوست عزیزم

خیلی از توضیحات قشنگتون ممنونم خداروشکر با خانواده عباسمنش آشنا شدم و به این مسیر زیبا هدایت شدم.

سربلند و سعادتمند باشید.

16

سلام و درود
حسم گفت بیاو بنویسم ،حقیقتا یکی از پاشنه های آشیل من همین موضوعه و من جهادی اکبر ب راه انداختم برای تغییر ،اوایلش بسیار سخت بود و کنترل ذهنم بسیار واسم کار دشواری بود اما ب این خاطر که باورکردم که همه چیز بخاطره فرکانس هامونه تونستم تا الان تغییرات خوبی رو ایجاد کنم ،تو تنهایی خودم افرادی که بهشون حسادت میکردم و تحسین میکردم و اسمشون و رو کاغذ مینوشتم و تحسینشون میکردم ، وقتی با دوست دخترم بودم جلوی ایشون دیگران و تحسین میکردم و از موفقیت هاشون میگفتم این سخت ترین کاربود واسم تو این زمینه ولی انجامش میدادم الان خداروشکر خیلی بهتر شدم تو این زمینه و میخوام از نتایجشم تا الان بگم :اولین نتیجش این بوده که احساسم خوب شده و حالم بهتر شد از وقتی این کار رو انجام دادم ،نتیجه بعدیش این بود که از اون جنس موفقیت ها واسه خودمم رقم خورد مثلا من دوستمو تحسین کردم که با تغییر باورهاش ورودی مالیش خیلی بهترشده و بعد مدتی همین اتفاق هم واس خودم افتاد
الان که دارم این متن و مینویسم با اینکه روی این باور کار کردم و نتایجشم دیدم بازم ذهنم ی جاهایی شیطونی میکنه ولی من باور دارم که میتونم کنترلش کنم



1

تبریک میگم به خاطر تعهدت

16

سلام
اعتراف میکنم من در گذشته ادم بسیار حسودی بودم البته الان میفهمم اگر اون موقع بهم میگفتن حسودی میگفتم نه اصلاااا
ولی الان که به رفتارهام در گذشته فکر میکنم میبینم خیلی حسود بودم
الانم ریشه کن نکردمش اما خیلی خیلی خیلییییییی پیشرفت کردم خیلی راحتر تحسین میکنم بجای حسادت و خیلی راحتتر میتونم از این فرکانس بیام بیرون و خیلی چیزهایی که قبلا حسادتم رو برمی انگیخت الان تحسینم رو برمی انگیزه
دوتا باور که مربوط میشه به حسادت در منم بود و الانم هست البته
من فکر میکردم اصلی ترین دلیل حسادت من دوست نداشتن خودمه الان که دارم رو این موضوع کار میکنم و خیلی بهتر شدم توش میبینم دلیل اصلی حسادت من باور کمبوده و این باور خیلی عمیقه در من و پاشنه اشیل اصلیمه
در زندگی اطرافیانم نگاه میکنم اونایی که نزدیکن و یه جورایی میدونم چه فرکانسها و نتایجی دارن میبینم کسایی بودن که از عرش و ثروت به فرش رسیدن و فقط بخاطر همین حسادت بوده یا بهتره بگم بخاطر باور عدم لیاقت و کمبود بوده کسانی هم بودن که از یه اتاق تو یه زیرزمین نمور الان به داشتن یه ساختمون و زندگی مرفه رسیدن و دلیلش لذت بردن از داشته هاشون و باور لیاقت و فراوانی بوده و عدم حسادت
میگم که باور کمبود انقدرررر تو من شدیده انگار اصلا از کمبود لذت میبردم و روحم عشق میکرد مثلا یه مسابقه تلوزیونی نشون میداد چندتا خانواده رقابت میکردن برای اینکه تو یه مدت مشخص کی کمتر پول خرج میکنه و میتونه بخور نمیر زندگی کنه و پولهاشو سیو کنه و من عاشق این برنامه بودم میگفتم اگر شرکت کنم من اول میشم خخخخ
یا ما اوایل ازدواج با اینکه شغل شوهرم پر درامده و شغلش ازاده و نامحدود میتونستم پول خرج کنم ، شوهرم یه کارت برای خرج خونه در نظر گرفته بود و مبلغی میزد به اون من طوری خرج و رفتار میکردم که انگار کارمندیم و هرماه فقط همین مقدار میاد تو کارتمون اگر تموم بشه دیگه نداریم مثلا از خرج لباس خودم میزدم پول جمع میکردم برم یه وسیله خونه بخرم یا خرج نمیکردم مثلا یادمه یه مقدار جمع شد بریم فر بخریم مثلا دوتومن جمع کردم رفتیم فر بخریم یه فر بهتر دو و پونصد بود من نزاشتم شوهرم پونصد بزاره روش اون بهتره رو بخریم
من اینطوری بودم و بخاطر اینم همیشه حسادت و حسرت داشتم درخالی که اگر میخواستم میتونستم خیلی بهتر باشم
چون شنیده بودم همیشه از پدرم که زن خوب باید قناعت کنه فلانی و فلانی رو نگاه کن مثلا بجای گوشت سویا میخورن مثلا سالی یبارم لباس نمیخرن لباساشونو خودشون میدوزن مثلا فلانی رو نگاه تو دهات حتی پوست سیبزمین رو هم دور نمینداخت میداد به مرغا حتی هسته خرما رو هم مینداخت تو تنور
اینها ارزشه اینکه مثلا دوتا تیکه مرغ بندازی کنارش کلی سیبزمینی و گوجه بادمجون بزاری تا غذا زیاد بشه و مرغ کمتر مصرف بشه اینکه تیکه پارچه هارو بدوزی بهم زیرسفره درست کنی
بخاطر همین من باور کردم همه چیز کمه نعمت کمه ثروت کمه به تو نمیرسه
ولی تمام این باورهارو باید بریزم سطل اشغال همه اونایی که با قناعت زندگی میکنن فقیرانه و بی پولترین زندگی هارو دارن اون جمع کردن ها اونارو به هیچجا نرسوند به هیچ جااااا
من خودمو میگم که فهمیدم وقتی حسادت میاد سراغم و بعدش به خودم میگم رویا ثروت بی نهایته نعمت بی نهایته انگار خیالم راحت میشه و دیگه حسادتم خاموش میشه
میگم مگه نگرانی که فلانی داره اکسیژن مصرف میکنه و حسادت میکنی؟ نه چون خیالت راحته اون هر چی استفاده کنه واسه توام هر چقد بخوای هست یا مثلا نگرانی فلانی نور خورشیدو مصرف میکنه به تو نرسه و حسادت کنی؟ میگم نه چون انقد هست که منم هر چقد میخوام داشته باشم
فقط باید باورامو نسبت به بقیه نعمتها عوض کنم



3

11 ماه پیش

سلام رویای عزیز

من از پاسخ شماواقعالذت بردم

خداروشکرکه به این حد از اگاهی رسیدین۰چقدر این کامنت شما به درد امروز من میخوره۰ جدیدا همش فکر صرفه جویی وقناعت هستم و کاملا از خودم میزنم برای خونه وسیله میخرم۰حرفای شما تلنگری بود برای من

درپناه خداوند یکتا باشی دوست خوبم۰


11 ماه پیش

سلام زهرا جان خوشحالم که به درد شما خورد کامنتم و باعث شدی بیام و دوباره از رو نوشتم بخونم

ممنونم


11 ماه پیش

سلام دقیقا حرفهاتون زندگینامه من بود فقط حسادت کمتری دارم میشه بگید شما چه کلاسی رو شرکت کردین که این باورهاتونو عوض کنه؟

15

سلام به مریم بانوی عزیزم ودوستان نابم
خدارو سپاسگزارم که شماهارو دارم…
نمیشه گفت که حسادت هیچ وقت در وجود ما نیست،هست ولی کم وزیاد میشه.
مثلا خودمن ،قبلا بیشتر بوده ولی خیلی روش کار کردم،یک مثال خیلی عالی میزنم،چون خودم رو توش خیلی موفق دیدم که هیچ وقت حسادت نکنم .من بعد ازبیست سال از همسرم جدا شدم،البته یک جدایی توافقی وبدون دردسر،چند سال ازین قضیه میگذره،چون الان من، خودم خیلی دوست دارم که یک رابطه عالی رو داشته باشم،از هر لحاظ،هر وقت از دوستان یا آشنایان، خبر ازدواج یا کلا خبر یک رابطه عالی رو ازشون میشنوم، باور کنید بدون هیچ گونه حسادتی حتی یک ذره ،اینقدر خوشحال میشم ،که خودم این خوشحال شدن رو با تمام وجودم کاملا حس میکنم،چرا؟،چون خودم میخوام با تمام وجودم اون رابطه عالی رو داشته باشم وحس کنم..کل داستان همین،تو ثروت همین،تو کل زندگی همین،وفقط وفقط پایه واساس این حال خوب داشتن ونه تنها حسادت نکردن بلکه خوشحال بودن،برای هر کسی، به نظر من آرامش خودمون هست،که فقط با ایمان وتوکل به خدا حاصل میشه
آره یه جاهای هم شده که من ،از اصل راه رو اشتباه رفتم وباعث حسادت وحال بد هم شده،بعد که فکر کردم،دیدم همه برمیگرده، به اون وصل بودن یانبودن به خدا…که منشا اصلی خوشبختی …
نمیدونم چقدر تونستم کمکی کرده باشم،ولی هر چه که نوشتم از قلبم اومد که میخواستم با شما دوستان خوبم به اشتراک گذاشته باشم،چون خودم از کامنتهای بچه ها معجزه ها تو زندگیم دیدم وحالم رو خیلی خوب کرده…
در پناه خوش باشید..


15

سلام دوستان عزیزم و خانوم شایسته
هروقت به یکی از این مقاله ها بر میخورم و سوال رو میخونم با خودم میگم من که در این مورد مشکلی ندارم و سراغ دیگر مقاله ها و پاسخ ها میرم و به این نتیجه رسیدم در برابر هر کدوم که مقاومت میکنم بخونمش
دقیقا پاشنه آشیل من هست
و در اون موضوع خاص مشکلاتی رو دارم
مثل همین مقاله زیبا و فوق العاده که خیلی نکات ریزی رو بیان کرده بود که حتی فکرشم نمیکردم
مثل این نکته که اگر فردی از فرد دیگه تعریف میکنه یا تشویقش میکنه یا زمانی که دو نفر از دوستات در مورد موفقیت هاشون میگن ..دوس داری سریع بپری وسط حرفشون بگی منم هستم و با خودت فکر میکنی اینا راجب توانایی های من هیچی نمیدونن!!
به جای اینکه از موفقیت های طرف لذت ببریم و بگیم حتما در مدار این موفقیت ها هستیم.
از اینکه تونستیم همچین دوستانی داشته باشیم لذت ببریم
واقعا ممنونم که دستی هستید تا بیشتر از لحظات زندگی لذت ببریم..هر روز فکر بهتر و احساس بهتری داشته باشیم و رشد رو در تمام جنبه های زندگیمون رو احساس کنیم
یکی از تمریناتی که چند شب پیش قلبم گفت و انجامش دادم. هر خواسته ای تا الان بهش رسیدم و در زندگی برام بدیهی شده رو نوشتم که قبلا اینجوری بود و الان اینجوری هست مثلا نوشتم قبلا آرزوم بود دوستای خیلی خوب داشته باشم با طرز فکر خوب اما الان دارمش
قبلا آرزوم بود مانتو یا شال بتونم بیشتر بخرم یا داشته باشم و الان اینقدر هست که نمیدونم کدوم رنگ و مدل رو ست کنم!
این خیلی کمک میکنه احساس کنید خیلی راحت و بدیهی به خاسته هاتون میرسید
در پناه الله یکتا شاد باشید


14

سلام
کافیه این دیدگاه رو بپذیریم که هر کی الان هرکجا که هست و هرموقعیتی داره ، جاش کاملاااا درسته!
اونوقت دیگه حسادت نمیکنیم.


14

خیلی کامل و عالی بود.
جواب سوالم را گرفتم و دوره عزت نفس را خریده ام و تا جلسه ۷آن را دیده و به دستورات استاد عمل کردم.
به زودی زود دوره روانشناسی ثروت ۱ را هم تهیه خواهم کرد.
اما به عنوان تکلیف هر روزه ام تحسین و تایید کردن دیگران را انجام میدهم و مطمئن هستم که کم کم حس منفی و شیطانی حسادت را در خودم ریشه کن خواهم کرد.
سپاس فراوان.



3

6 سال پیش

سلام.

خیلی خوشحال شدم که پیام شما رو دیدم.

منم مدتیه که به شدت دارم به سمت دوره عزت و خرید اون هدایت میشم، البته این دوره رو همین الانش هم دارم ولی از یه روزی که فهمیدم چقدر ارزشمندم، دیگه از این دوره ها استفاده نکردم و تصمیم گرفتم که اول بهای اونها رو پرداخت کنم.

راستش خیلی خوشحال شدم که دیدم شما این دوره ( عزت نفس ) رو تهیه کردید، بهتون تبریک میگم و امیدوارم هر روز موفقیت های بیشتری کسب کنید، چرا که پایه و اساس تمام پیشرفت ها عزت نفس هست.

از طرفی برداشت من از دیدن پیام و خبر شما مبنی بر خرید این دوره، تایید فراوانی و نعمت هاست. تایید این باور که هیچ وقت دیر نیست و فرصت ها خیلی زیاده و همیشه برای من فرصت هست، اگر شما تونستید این دوره رو بخرید منم می تونم بخرم :)

برنامه ام اینه که تا یک ماه دیگه این دوره رو خریداری کنم، در حالی برنامه اش رو دارم که هیچ پولی ندارم اما اون بخش مالی رو میسپارم به دست خدای خوبم ? خدایی که وقتی بهش میگم : ” من فقط تو رو دارم ” اونم در جواب بهم میگه : ” منم فقط همین یه دونه بنده رو دارم ” ?

خدایی که هر کجا که باشم، بالای شهر یا پایین شهر، خونه و ماشین های لوکسی رو بهم نشون میده که اصلا تا قبل از اون باور نمی کردم که چنین چیزهایی توی شهرمون باشه. همه ی اینها رو نشونه ای از طرف خدا می دونم که سعی داره بهم بگه :

بنده ی خوبم، ببین من یه همچین چیزایی برات می خوام، دوست دارم تو رو توی این خونه یا ماشین لوکس ببینم. تو لیاقتش رو داری :)

سلام دوستم

پیام زیبا شما نشونه ای برام هست که من هم در مدارش هستم و به زودی دوره روانشناسی ثروت یک رو تهیه میکنم..مخصوصا این پیام با اون مقاله زیبا وقتی ترکیب میشه

متوجه میشم منم در این مدار هستم:)


6 سال پیش

سلام به همگی

برای عباس شکیبای عزیز

چقدر حرفتون زیبا بود و برای من خیلی چیزها رو یاداوری کرد،مثلا من اصلا ماشین های لوکس رو نمیدیدم اینقدر خودم رو از اونها دور میدیدم ک وقتی تو خیابون اتفاااقی (بنظر خودم)میدیدم شون،از اونها چشم میگرفتم ولی الان مدتی هست ک خیلی زیاد ماشین لوکس و خونه های لوکس میبینم خیلی خوشحال میشم ،الان با این حرف تون ک خدا توی دیدن این نعمت ها دست داره و داره من رو کم کم وارد مدارشون میکنه ،داره ظرفم رو بزرگ میکنه اونننم ب خاااطر شکرگزاری کردنم،خدا درحال عمل ب وعده ش ست،اشکرونی لأزیدنکم

ممنونم دوست خوبم،ممنونم ک حالمو عالی کردی و دستی از دستان خدا شدی تا حالم خوبتر از عاااالی بشه????

14

سلام . توی دوره ی 12 قدم قدم سوم جلسه ی 4 اگه اشتباه نکنم استاد در مورد بحث حسودی و دلسوزی صحبت کرده بودن و توی اون جلسه یکی دیگه از دلایل حسادت رو گفتن که خیلی به دلم نشست و گفتم که جاش تو این متن خالیه. استاد میگفتن ما وقتی حسادت میکنیم که فکر میکنیم یه اشتباهی رخ داده. مثلا فلانی که به موفقیت رسیده حقش نبوده یا من حقم بوده ولی نرسیدم یا یکی دیگه حقش هست ولی نرسیده پس دلسوزی کنم. جفت این دو احساس از یه قضیه میاد. اینکه صرفا فکر میکنیم ناعادلانه رفتار شده ولی استاد تو این جلسه خیلی عالی توضیح دادن که هر کسی هر جایی که هست سر جای خودشه. جایی که با توجه به فرکانساش هست چیزی که لایقش هست حالا چه خوب چه بد. فرکانس های ما فقط شامل رفتار های ما نیست بخش بزرگیش به احساس ارزشمندی و لیاقت ماست و همون عزت نفس و خیلی ظاهری نیست که ما بتونیم متوجه بشیم که فلانی چقدر احساس لیاقت میکنه و قضاوت نمیشه کرد ولی تنها چیزی که میدونیم اینه که حتما قوانین دارند درست رفتار میکنند هیچ ناعدالتی ای رخ نداده و همه چی سر جاشه و تنها کاری که ما میتونیم کنیم تحسین اینکه فلانی به موفقیت رسیده آفرین ایول پس منم میتونم و فلانی اگه موفق نیست حتما فرکانساش جالب نیست من نمیدونم و بهتره دلسوزی هم حتی نکنیم و تمرکزمون رو بزاریم رو خودمون و مثال های فوق العاده ای که تو اون جلسه گفته شد مثل ملت هایی که رهبران داغون بهشون بر میخورد که نتیجه خود ملت بودن نه ظالم بودن صرفا یه شخص یا اینکه چطور آدمایی مثل هیتلر و اینا سعی کردن دنیارو تغییر بدن ولی له شدن زیر قوانین و مهم نیست که شما چقدر قدرت داری هر وقت هر جا تلاش کنی که چیزیرو چه به سمت بد چه به سمت خوب تغییر بدی که خارج از خودته حتما با کله میری تو دیوار پس مراقب حسادت ها و دلسوزیاتون باشید. موفق باشید


14

باسلام به استاد عزیز و دوستان گرامی
این احساس از مقایسه کردن ما در بچگی میاد و اگر بخواهیم در مقام قضاوت قرار بگیریم تمام مجرمین دنیا به خاطر مقایسه شدنشان در کودکی در بزرگسالی برای اثبات خودشان که ما هم هستیم دس به جرم یا کار اشتباه میزنن حسادت دروغگویی دزدی کارهای ناپسند در اجتماع خودی نشان دادن و…. همه اینها از اثبات میاد چون در کودکی پدر و مادرها بخاطر مقایسه بیجا باعث این اتفاق شدن و عجول بودن و عدم لیاقت و باور کمبود از همین مقایسه شدن هست چون من هم این باور را دارم و دارم روی خودم کار میکنم تنها راهکار اینه که هر شب قبل خواب و صبح بعداز بیداری این را بنویسی (خداوند هر نعمتی که به دیگران داده بهتر و بیشترش را به من میدهد. من خودم را تائید میکنم و خودم را دوست دارم چون من ارزشمندم و من بهترینم . داشته های من و دیگران در یک زنجیره الهی به هم متصل هستند . هر آنچه را برای دیگران بخواهم به خودم باز میگردد ) هر روز بنویس هیچ راه دیگری ندارد اینقدر بنویس تا باور کنی شاید ۱ ماه شایدم ۱ سال
امیدوارم حال همه دوستانم و استاد گلم خوب باشه


13

سلام دوست عزیز
حسادت یک بیماریه ذهنیه بسیار قدرتمنده که از ابتدای خلقت آدمیزاد باهاش درگیر بوده که بیشترین قدرت این ویژگی خلقی مبداء شیطانی داره.
فکر میکنم جستجو و پیدا کردن آیات مرتبط با موضوع حسادت در قرآن و خوندن اونها میتونه آرامبخش و دور کننده بخل و حسد به هر چیزی باشه.
که کلام خدای مهربان آرامبخش دلهاست و برطرف کننده حسادت و دلگرمی که به آدم میده.
وخدایی که همیشه به ما یادآوری و تاکید میکنه که بنده من آروم باش…که در دل آرامش همه چی هست و غیر اون هیچ نیست
در پناه خدای بی همتا
برای همه و خودم دریایی از آرامش ونعمت بیکران از درگاه یکتا پروردگارم آرزومندم.


12

با سلام خدمت عزیزای دلم استاد عباسمنش و خانم شایسته جان
من آرایشگرم و میخوام تجربه خودم رو در این زمینه مطرح کنم..تا چند ماه درآمد ماهانه ام روی مدار10تومن 11و نهایت 12 تومن و با یک عالمه سوراخ که اصلا نمیدونستم کجا میره پولی که کار می کردم..
مدتی روی اینکه پولم داره کجا میره متمرکز بودم اما بازهم هیچ..آش همون کاسه همون..البته خیلی روی قسط و بدهکاریم متمرکز بودم..
خلاصه تصمیم جدی گرفتم که فقط از بابت درآمدم هرچی که درمیارم سپاسگزار باشم و این باعث شد که من دوره عزت نفس استاد عزیزم رو خریداری کنم و از اونجا بود که درآمدم به ماهانه 20تومن برسه البته فایل های رایگان استاد باعث شدن ..این خیلی بهم حس فوق العاده میداد اما باز سوراخ ها پوشیده نبودن و مثل صافی همش میرفت و نمیدونستم به کجا و چجوری!!!!؟ دوره استاد رو گوش دارم و بدون اینکه بخوام تمرینات جلسه رو بصورت کامل انجام بدم،سوراخ های ذهنی پوشیده شد.‌.تونستم بدهکاریم رو پرداخت کنم..سرامیک،سیمان واسه خونه م بخرم ..این پول هایی که از سوراخ در نرفتن و باعث شد بتونم به دستشون بیارم..و هذامن فضل ربی..
آخ که چه حس ناب و نایابی هست وقتی بدونی که :خدا عاشق منه،من رو دوست داره ،من از نظر خدا مقدسم و همیشه و همه جا با منه.
و این نتیجه ی من بود و خواهد بود اگر که قدم های بعدی رو آروم آروم بردارم و تکامل رو سرلوحه قرار بدم..قانون تکامل یعنی پیروزی در جنگ با ذهن تندخو و عجول و سرزنشگر
عاشششق سایت شدم.بهترین و بی نظیرترین سایت دنیا.. بی نهایت بدلیل حضورم در این جمع پاک و خداشناس شکرگزارم.. هدایت خدارو عشق است


12

حسادت ناشی از باور کمبوده ک موفقیت کمه، ثروت کمه، همسر خوب کمه، کار خوب کمه و مثالهایی از این قبیل
ضمن اینکه احساس عدم لیاقت هم مطرحه ک میگه من ک ادم نیستم، من ک شانس ندارم ک مثل فلانی فلان موفقیت رو کسب کنم…
این دو باور در کنار هم ادمو نابود میکنه….
بشدت باید رو باور فراوانی و لیاقت کار کنیم، همیشه و در همه حال و در هر لحظه….کار کردن رو این دومورد پایانی نداره واقعا…
در پناه حق خانم شایسته عزیز و مهربون


رفتن به بالا