آیا من خوش‌شانس هستم؟ - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

951 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نفیسه کرمی گفته:
    مدت عضویت: 580 روز

    با سلام به استاد عزیزم

    بسیار از شما سپاسگزارم که از زندگی خودتان مثال می آورید این مثال‌ها بسیار تاثیرگذار هستند و به شدت انگیزه میده که از چی می‌ترسی به قول خودتان وضعیت زندگی خیلی از ما از شما بهتره من هر وقت سست میشوم سریع یاد شما می‌افتم و صدای شما را می‌شنوم ،عباسمنش را فراموش نکن ،عباسمنش تونسته من هم باید بتوانم ،همیشه از خدا میخوام مثل شما توحید را با پوست و گوشت و استخوانم لمس کنم شما بسیار با ایمان هستین ،ایمان راستین شما را تحسین میکنم واقعا چه لذتی داره توحید و هر وقت شما را می‌بینم کاملا احساس میکنم ،شما لایق بهترینها هستین ،با آن شرایطی که شما داشتین فقط با ایمان واقعی میتوانستید ذهن خود را کنترل کنید ،از اعماق وجودم خدارا سپاسگزارم که با شما آشنا شدم و دارم زیباییها را می‌بینم، تمرکز بر نکات مثبت میکنم 42سال در تهران زندگی کردم هیچوقت آنقدر زیبا ودوستداشتنی ندیدمش ،برای خرید با شوهرم بیرون بودیم آنقدر آسمان صاف و درخشان لحظه غروب خورشید ابرها به رنگ طلایی

    در آمده بودند و در طرف دیگر کوههای پوشیده از برف ،شفاف و واضح در طرف دیگر آسمان فقط محو این همه زیبایی بودم و هزاران با راز الله یکتا سپاسگزاری کردم ،خداوند در شب سال نو چه تدارکی برای آسمان دیده بود ،هنوز دارم تصورش میکنم ،من به قول شما و خانم شایسته مهربان شکارچی نکات مثبت و زیباییها را از شما آموختم ،با تمام وجود از شما شپاسگزارم.

    ثروتمند، سلامت، سعادتمند، در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    محمد حصاری گفته:
    مدت عضویت: 2038 روز

    ❤️به نام خداوندی که قدرت خلق زندگیمو داده دست خودم❤️

    این فایل منو یاد گذشته ی درب و داغون خودم انداخت که چقدر هر روز ناخواسته های زیادی رو تجربه میکردم😂

    وقتی الآن به اون روزا فک میکنم خودم خندم میگیره 😂😂

    بیماری های عجیب غریبی که خداوکیلی بعد از اینکه از فایل های استاد استفاده کردم اصلا اثری ازشون نیست ، فکرشو بکنید من برای اینکه ناخن انگشت شصت پام نره تو گوشت ، میترسیدم کفش بپوشم 😂

    (تازه این یه نمونه اش بود)

    روابط درب و داغونی داشتم که اصلا ولش کن🤦🏻‍♂️

    شکر خدا الآن جوری شده که روابطم بی نظیره و همه دوست دارن با من دوست باشن و فقط به هر طریقی خودشونو به من برسونن و با من حتی حرف بزنن و یه جورایی به من کمک کنن.

    به قول استاد که میگفت وقتی به توحید میرسی ، انگار تمام مردم جهان فرشته هایی از طرف خداوندن که میخوان فقط بهت خدمت کنند.

    اون موقع ها یادمه من به خاطر رفیقام پام به کلانتری باز میشد از بس که رفیقام نامناسب بودن.

    (البته که خودمم تو همون مدار بودم دیگه😂)

    ساعت خواب و بیداری که اصلا افتضاح🤦🏻‍♂️

    ۱۰ صبح میخوابیدم ، ۸ شب بیدار میشدم ، دوباره ۱۰ شب میرفتم ولگردی تا صبح تو پارک و خیابون.

    به خدا انقد که تو این خیابونا ول بودم ، اونم تو اون هوای سرد و یخبندون ، هرکی منو میدید فک میکرد من خونه و خونواده ندارم و کارتن خوابم🤦🏻‍♂️

    هر شب هم پلیس منو میگرفت ، هر شب جیبامو ، کیفمو تو خیابون جلوی پلیس خالی میکردم که خیالش راحت شه من چیز غیرقانونی همراهم نیست ، حقم داشتن بازرسی کنن ، پاتوقم شده بود جایی که همه مواد فروش و معتاد بودن.

    به خدا جوری شده بود من از چراغ گردون پلیس هم دیگه میترسیدم.

    هر روزم با مادرم دعوام میشد و کلی هم قرص و دارو مصرف میکردم که بتونم بخوابم.

    ولی الان شکر خدا شب راحت سرمو میزارم و با آرامش میخوابم ، صبح راحت بدون خستگی بیدار میشم ، همیشه هم سرحال و پر انرژی ام و رابطه ی فوق‌العاده خوبی با مادرم و پدرم و برادرم دارم.

    از لحاظ مالی و کاری هم شکر خدا همیشه کار دارم ، دیگه حتی بیکاری اذیتم نمیکنه و به محض اینکه یه تایمی رو خالی میبینم میشینم باز فایل گوش میکنم و با خودم میگم لابد لازم بوده که این آگاهی ها بهم برسه که این زمان برام خالی شده.

    الان واقعا میتونم بگم راضی ام ، اعتماد به نفسم خیلی بهتر شده ، اطرافیانم دیگه اون آدم قبلیا نیستن ، دیگه تو اون شهر نیستم و هدایت شدم به جایی که هم دوسش دارم و هم میتونم خیلی بهتر رو باورام کار کنم.

    تو کامنت های قبلیم از نتایجی که گرفتم نوشتم ، تو این کامنت فقط خواستم در رابطه با این فایل بگم که اگه من ازون گذشته ی ناخوشایند به این وضعیت الانم که ازش راضی ام و هر روز هم برای رشد خودم حرکت میکنم ، رسیدم تنها عاملش تغییر باور هام و تغییر فرکانسم بوده ، تنها عاملش عمل کردن درصد کوچکی به آگاهی های بینهایت استاد بوده و قطعا اگه بیشتر عمل کنم بیشتر نتیجه میگیرم.

    البته همین الانش هم بعضیا بهم میگن من شانس دارم و مهره مار دارم و … 😂😂

    انشاالله خدا اونارو هم به این مسیر هدایت کنه.

    ☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️

    از خدا میخوام کمکمون تا به این آگاهی ها عمل کنیم.

    از خدا میخوام کمکمون کنه تا ایمانمون قوی تر بشه.

    از خدا میخوام هممونو مورد مغفرت و رحمت خودش قرار بده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2498 روز

      سلام دوست گرامی

      تبریک میگم بابت تمام پیشرفتهای که کردی و موفقیتهات

      از اینکه خوب به قانون عمل کردی و نتایج خوب و عالی گرفتی

      در مورد باورها ی که ساختی و چگونگی کار کردن روی باور برامون بنویس و پیام بگذار

      بینهایت سپاسگزارم

      شاد و موفق و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    الهام وابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1525 روز

    خدایاجووووونم سلام

    سپاس گذارم که منو وارد این مسیر توحیدی کردی.

    استاد جانم زمانی که من با این مسیر آشنا شدم..

    شروع کردم وتعهد دادم.واقعا تعهدانه عمل کردم چون که سوخت لازم داشتم.چون اطرافیانمو دیده بودم …

    ومیدیم که هیچ راهی جز این برام راه نجات نیست..

    تمام خانواده ام واطرافیانم بهم میگفتن تو باید قبول کنی همین زندگیت هست وباید بسوزی وبسازی؟؟؟؟

    و وقتی با این مسیر آشنا شدم ..کار کردم روی خودم ..

    چه ترسهایی داشتم..و با طی کردن تکاملم .یکی یکی ترس ها رو کنار زدم..خیلی سخت بود اما من بها پرداخت کردم..

    یه تک دختر ی که 5تا برادر فوق مذهبی وپدر تعصبی

    ولی با این قانون خیلی راحت مهاجرت کردم..

    درسته ناراحت شدن ومثلا تردم کردن که در تنهایی شکست بخورم و برگردم و من الان چن ساله تهرانم…من میگفتم خداااااا میگفتن تهران گرگه و خدا درسته هست ولی تو نمیتونی؟؟؟؟؟

    ولی چون من تکاملمو طی کرده بودم اونقدر باورهام قوی بود اصلا هیچ چیزی نمیشنیدم وباور نمیکردم..

    خودم تنهایی یه تکه طلامو فروختم و ماشین اجاره کردم و اسبابم رو برام آوردن تهران وخودم با بچه هام با اتوبوس اومدم..

    ورسیدم تهران هیچ پولی نداشتم اما یک فرشته مهربونی کنارم بود … اونقدر حالم خوب بود ..واحساسم عالی بود ..وهمون احساس عالی اتفاقات عالی برام افتاد.

    ن با خانواده ام ن با دوستام با هیچکسی دیگه هیچ رابطه ای ندارم..

    واقعا من از همه چیز گذشتم ..چون من واقعاعاشق داداشام بودم گذشتم….چون میدونستم این دوست داشتن احساسی هیچ موفقیتی برای من نداره..

    با همه فامیلها قطع ارتباط کردم..وبا تمام وجودم پل های پشت سرمو خراب کردم که هبچ راهی نداشته باشم جز موفقیتتتت.

    الانم خیلی پیشرفت کردم و یه مغازه با عشقم کنار هم هستیم وکار میکنیم ولذت میبریم .

    چن تا تضاد داریم و واقعا کنترل ذهن سخته اما شدنیه ومن مطمنم که این مسیر و این تضاد رو به راحتی وسادگی حل میشه..

    اونارو تونستم واینم میشه وشدنیه ..‌فقط باید رها کنم وطبق قانون عمل کنم..

    ومدام قدم هشتم وجلسه پنجم گوش میدم وهمش به خودم میگم استاد چی گف علی بی غم باش..

    اینارو مینویسم برای ذهنم که یادت نره تو چه کارهایی انجام دادی تو یک زن شجاعی هستی.. تو یک زن پاک وشجاعی هستی که فقط فقط با ایمانت به خدا اینجا رسیدی…پس الانم نترس و مطمن باش درهای رحمت خدا از جایی که فکرش رو نمیکنه برات باز میشه‌‌وتو به اون چیزی که میخوای میرسی..

    خدااااایااااااشکرررررت

    خدایااااااا من تسلیممممممم

    خدایااااا تمام امورم رو به تو میسپارممممم

    خدایا تنها ترا میپرستم وتنها از تو یاری وکمک میخواهم..

    (وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ))

    ((وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ))

    خداااایا تو خودت گفتی به من نزدیکی ومن ایمان دارم که با توحید به هرانچه که میخواهممم میرسم.

    ازت هدایت میخوام..

    دوست دارم که دوباره کنار خودم حست کنم و کارهام مثل چرخ های ماشین راحت وروان بچرخه و پیش بره

    دوست دارم برام معجزه کنی چون من به غیب ایمان دارم.

    خدایااااااعاااااشقتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1842 روز

    به نام الله مهربان که سخاوتمندانه هدایتم کرد به سمت این آگاهی های توحیدی ،

    چه شد که انقدر موفق شدی….

    _دلیل موفقیت افراد موفق

    برداشت افراد ناگاه از موفقیت افراد ،شانس و اتفاقی بودن آن موفقیت بوده است اما موضوع اصلی این است که:تمام اتفاقات زندگی ما نشأت گرفته از باورهای ماست

    .

    «««قضیه جدی‌تر از این حرف‌هاست. باید انتخاب کنی که می‌خواهی دنباله رو چه نحوه تفکری باشی و افسار زندگی‌ات را دست چه باورهایی بدهی و چه نحوه نگرشی را به عنوان مشاور برگزینی،اگر مشاوری که همه امور زندگی‌ات را به آن سپرده‌ای‌، مشاور لایق و قدرتمندی نباشد‌، زندگی یک جهنم واقعی می‌شود.

    باورهای تو مشاور دائمی تو و منشأ تمامی ایده‌ها‌ و راهکارهایی است که برای موضوعات مختلف داری.

    باورهای تو خالق تک تک اتفاقات زندگی توست.

    نگاهی به زندگی ثروتمندان بینداز،متوجه میشوی که آنها نیز مانند ما در حال پول خرج کردن هستند:

    آن‌ها پولشان را برای لذت بیشتر هزینه می‌کنند و من برای رنجِ کمتر.

    من نمی‌دانستم که منشأ مشکلاتی که همیشه در حال هزینه کردن برای آنها هستم‌، باورهایم است.

    به همین دلیل برای همه چیز هزینه می‌کردم الا باورهایم.

    تلاش‌های من فقط صورت مسئله را پاک می‌کرد اما منبع مشکلات که باورهایم بود، مثل یک آتشفشان غیر فعال به کارش ادامه می‌داد و هر بار مشکلی بر مشکلات قبلی‌ام می‌افزود تا برایش هزینه کنم.

    به همین دلیل تصمیم گرفتم مهم‌ترین سرمایه گذاری زندگی‌ام را با هزینه کردن برای ساختن باورهایم و تغییر برنامه ریزی ذهنم شروع کنم.»»

    من هم مثل استاد ، یجایی به این یقین رسیدم که مهمترین سرمایه گذاری ،سرمایه گذاری روی خودمه به همین خاطر همیشه بخش بزرگی از درآمد ،از وقت و انرژیمو صرف این مهم کردم .

    درحالی که الان تازه بعد از اینهمه کار کردن روی خودم جز افراد متوسط جامعه از نظر مالی شدم اما بااین حال بیشتر از 60 میلیون تومن از محصولات ارزشمند این سایت رو تا به امروز، خریداری کردم و دارم باهاشون زندگی میکنم ،صدالبته که هزار برابرش به شکل پول واقعی ،به شکل خونه ، به شکل ماشین ،به شکل آرامش ،به شکل عشق و احترام و سلامتی و اعتمادبنفس و اندام مناسب و خواب راحت و شادی و احساس خوب وارد زندگیم شدن اما اول من تصمیم گرفتم که به شیوه قوانین زندگی کنم وبعد این موهبت ها یکی پس از دیگری وارد زندگیم شدن .

    بقول استاد من خداوند رو انتخاب کردم این من بودم که تصمیم گرفتم به شیوه ی دیگری زندگی کنم و با تغییر باورها و سرمایه گذاری روی خودم ، این کار رو آغاز کردم و مداومت ورزیدم.

    من باید متعهد بشم که زندگی کنم بااین قوانین و دنبال حاشیه ها نباشم و برای کار کردن روی خودم وقت و انرژی و هزینه بیشتری بذارم .

    با تمام وجود حرکت کنم ، من می‌دونم که تو جهان بی نهایت جاده برای ادامه دادن هست

    اما متعهدم که تمرکزم روی مسیری باشه که بهم کمک کرده

    صدمو میذارم روی این آگاهی ها و مسیر همواری که در اون، آسان شدم برای آسانی ها ،

    من تصمیم گرفتم که جز یک درصد سعادتمند مردم جهان باشم

    سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین تاخوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      علیرضا محمدی گفته:
      مدت عضویت: 935 روز

      سلام دوست عزیزم ماریا

      تشکر میکنم بابت این کامنت زیبایی که نوشتی و من واقعا لذت بردم

      و ب عنوان یک دوست ک شما را بیشتر از یکسال دنبال میکنم و با خوندن این کامنت متوجه پیشرفت شما در تمام جنبه ها شدم

      خوشحال میشم موفقیت هایی ک کسب کردی رو برام کامنت کنی

      مرسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        ماریا اکبری گفته:
        مدت عضویت: 1842 روز

        سلام به دوست عزیزم علیرضا

        نمی‌دونم چرا کامنت شمارو ندیده بودم،یه جورایی محاله که پاسخ دوستانمو ندم

        چون با پاسخ دادن،هم به خودم کمک میکنم هم به دوستان هم مسیرم.

        علیرضای عزیز ، فکر میکردم که تقریبا تو همه ی کامنت ها از نتایجم میگم وحالا که شما می‌فرمایید از نتایجم بنویسم برام جای تعجبه ،شاید تو کامنت های مربوط به محصولات بیشتر از نتایجم می‌نویسم ، نمی‌دونم…..

        البته اگر دوره ثروت یک رو خریده باشید اونجا تو صفحه اول اون دوره هم گاهی کامنتم هست ،استاد یه جورایی بنرش کردن برای صفحه اصلی ، یه روزایی هست یه روزایی نیست ،اینو میگم چون خودم تقریبا هفته ای دو سه بار میرم اون قسمت تا دیدگاه جدید بزارم ،میبینمش.

        چون همون‌طور که خودت می‌دونی اون دوره سی و چندجلسس.

        خوب اول بگم که داستان هدایتت رو خوندم ولذت بردم از پشتکاری که داری وخیلی تحسینت کردم وبهت افتخار کردم ، دوم خوشحالم که تو سایتی و از این آگاهی های توحیدی استفاده میکنی برات آرزوی موفقیت بیشتر دارم،و سوم بابت اینکه دنبالم می‌کنی و دیدگاه هامو میخونی ازت سپاسگزارم.

        حالا بریم سر اصل مطلب .

        خوب من تقریبا هفت سال پیش با استاد عباس منش عزیزم آشنا شدم

        دیپلمه بودم، شغل نداشتم به اصطلاح خانه دار بودم، کلیییییی تا دلت بخواد بدهی و قرض و قوله داشتیم از بانک و موسسه تا دوست وآشنا، خونه بنام خودم نداشتم،ماشین نداشتم،اعتمادبنفس میتونم بگم که در مقایسه با الان ، اون موقع اصلا نداشتم ، در مقایسه با الان اونموقع مشرک کاااامل بودم اما نمی‌دونستم ، آرامش کمی داشتم شاید واقعا در مقایسه با الان میتونم بگم نداشتم اما فکر میکردم که دارم ،جنس آرامشی که الان دارم کاملا متفاوته، پس انداز نداشتم ،تجربه های سفر با کیفیت اصلا نداشتم و….

        اما حالا بعد از هفت سال کار کردن روی آگاهی های توحیدی این سایت چیه لطف الله مهربان …

        تو شهر محل سکونتم که قزوینه خونه بنام خودم دارم، و یه آپارتمان اجاره ای تو گیلان برای تفریحم دارم هردو تاخونه با امکانات رفاهی کامل وبسیار شیک و مدرن هستند، ماشین بنام خودم دارم ، دیپلمه بودم با آگاهی های استاد بعد از 15سال ادامه تحصیل دادم و الان لیسانس مدیریت کسب و کار و دوتا مدرک بین المللی از دانشگاه تهران دارم،شغل نداشتم ،الان هم شاغلم هم مربی مهارتهای زندگی هستم که با دانشگاه ها مدارس، سازمانهای دولتی مثل شهرداری هاو‌فنی حرفه ای ها و… و سازمانهای خصوصی قرار داد میبندمو سمینار آموزشی برگزار میکنم ، اعتمادبنفس بسیار بالایی دارم چون پشتم به شدت به خداوند گرمه، دارم قدم به قدم توحیدی زندگی کردن رو یاد میگیرم و به نسبتی که روی خداوند حساب میکنم از شرک دور میشم ،بسسسسیار آرامتر از قبلم هستم ، آرامش تو چشام و صافی وشفافیت پوست صورتم آرامش درونمو به بیرون انعکاس میده ، خودمو خیلی بیشتر از قبل دوستدارم ، قبلا اصلا حل مسئله بلد نبودم و اتفاقات کوچیک و بزرگ منو بهم می‌ریخت الان بلدم احساساتمو مدیریت کنم و خیلی زیباتر زندگی میکنم ، من یقین دارم که احساس خوب اتفاق خوب به ارمغان میاره پس به شددددت از احساسم مراقبت میکنم ،اینکارو با تغییر نگرشم انجام میدم نه به وسیله عوامل بیرونی،

        به هیییچ شخص و موسسه ای بدهکار نیستم هیچ ،بلکه حساب بانکیم خوبه ازش راضیم ، پول و طلا پس انداز دارم، تو این هفت سال هدایت شدم به سفرهای بسیار باکیفیت ، که تو سی اندی سال هرگز نرفته بودم، خونم وسایل های خونم بسیار باکیفیت هستند ،غذاهایی که میخوردم فقط غذاهایی بودن که سیر بشم الان غذاهای بسیار باکیفیت میل میکنم، تو ارتباطاتم آدمهای سمی خود به خود از زندگیم بیرون رفتن ،یعنی من یه مدت طولانی فقط تمرکزم روی کار کردن رو خودم بود و هنوزم هست ، اما یجایی انگار سرمو بالا گرفتم دیدم إ،اصلا اون آدمهانیستن و در کمال آرامش از زندگیم بیرون رفتن، با خودم با جهان هستی درصلحم و با مراقبت از کانون توجهم ، جز زیبایی و عشق نمی‌بینم ،چون می‌دونم قانون اینکه توجهت به هرسمت و سویی بره تجاربتم به همون سمتوسو می‌ره پس در این مورد وسواس زیادی به خرج میدم .

        مستقل تر، آرامتر ، پول دارتر ،سلامت تر و زیباتر شدم ،چون به این آگاهی ها عمل کردم ، من نقش خودمو در تغییر زندگیم بسیار پررنگ دیدم چون قانون جهان هستی که تمااااام اتفاقات زندگیم در دست باورهام هست رو،باور کردم و با تمام توان به سمت ساخت باورهای جدید و قدرتمند کننده رفتم از تک تک محصولاتی که خریدم نهایت استفاده رو بردم ،شبانه روز خودمو با آگاهی های این سایت بمب باران کردم و ذهنمو تغذیه کردم و استمرار بخرج دادم و نتایجمو مرور کردم و انگیزه گرفتمو خودمو تحسین کردمو باز ادامه دادم و همچنان ادامه خواهم داد تاابد .

        چون من دنبال سعادتمندی در دنیا و آخرت هستم ومیدونم این مسیر منو به اونجا می‌رسونه.

        علیرضای عزیز، کامنتم طولانی شد چون شما ازم خواستی از موفقیت هام برات بنویسم ، امیدوارم برات مفید باشه و انگیزه ای باشه برای ادامه دادنت.

        شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمندباشی هم در نیا و هم درآخرت.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          سید مهدی جزایری گفته:
          مدت عضویت: 2084 روز

          سلام خانم ماریا

          سلام به چهره زیبا و پر از آرامش شما

          سلام به قلم قشنگی که می نویسید و عطر می پراکنید

          سلام به کامنت های شما که چقدر برای من درس دارد

          من شما رو در سایت فالو دارم و یکی از کسانی هستید که کامنت های تان رو با عشق می خوانم، با هدف یاد گرفتن و لذت بردن و انگیزه گرفتن

          چه خوب شد که علیرضا محمدی عزیز این سوال رو پرسید از شما

          و چه خوب شد که شما دست به قلم شدید و این کامنت رو نوشتید

          اول کار بگم نکته ای که برام جلب توجه کرد این بود که علیرضای عزیز خیلی کوتاه و در سه چهار خط برای شما کامنت نوشت و درخواست کرد که از موفقیت های تان برایش بگویید ولی شما کلی مطلب و کلی موفقیت های تحسین برانگیز برایش نوشتید

          همین نشان می‌دهد که شما چقدر با خود در صلح هستید و چه انسان شریف و دل پاکی هستید و چقدر به مخاطب اهمیت می دهید

          نوش جان شما باشد این موفقیت های مالی و مادی و کاری و روحی که نوشتید

          نوش جان شما باشد تمام سفرهای خوشی که رفته اید و تمام آرامش و سلامتی که به دست آورده اید

          امیدوارم به تعداد تک تک شکوفه های بهاری، موفقیت و شادی و ثروت وارد زندگی تان شود

          در پناه حق باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    محیا گفته:
    مدت عضویت: 1994 روز

    سلام به پروردگار بی نیاز هدایت کننده به راه راست🧡

    سلام به استاد نورانی من💚

    سلام به مریم زیبا💙

    و سلام به دوستان نازنین در خانواده پر عشق صمیمی💕

    گره های ذهنی متعددی ممکنه توی ذهن ما باشه که این فایل برای من بسیار کمک کننده و ارزشمنده و شاکرم که بجای مطالب نازیبا وقتم ،گوشم و جانم رو با آگاهی های ناب که از استاد میگیرم ،پر میکنم.

    درود می‌فرستم بر وجود نازنین استاد متعالیم که پرقدرت ترین فرد زندگی من هست و جسارت و توکلش برای من به غایت حیرت انگیز و آرامبخشه.

    الحمدلله

    شکرگزاری بعدیم رو برای دوستان عزیزم دارم که در کنار خودم هر روزشون رو متفاوت تر و ارزشمندتر از دیروز خلق میکنن و چقدرررر خوش حال میشم وقتی میبینم وقتی می‌خوام برای یک فایل متنی بنویسم دقایقی پیش یا چند روز پیش یک عزیزی برای این فایل متنی نوشته،یک جوری حضور معنوی هزاران رو در کنارم احساس میکنم که هم مسیر هم هستیم و غرق نور خدا.

    الهی شکرت….

    و ممنونم برای خانه معنویم که سایت عباس منشه،

    این که چقدرررر امکانات خوشگل داره و اصلا پیش ازین که باهاشون روبرو بشم فکر نمی‌کردم همچین ایده ی نابی میتونه آنقدر اسباب حال خوب من بشه و همچنین علاوه بر دسترسی عالی ،انقدر کمک رسان باشه…..

    استاد در جواب دوستانی که درباره روند پیشرفت استاد سوال کردن این فایل رو ضبط میکنن که آیا خوش شانسی در کار بود؟

    شروع روند بهبودی ما با یک استارت کوچولو و تغییرات بسیار کوچیک شروع میشه….

    حتا همین تمایل قلبیت به تغییر بسیار کمک کننده هست….

    اینکه فقط قدم در راه بذاری و همت کنی و بگی که امروز رو فقط برای دقایقی شکر گزار تر خواهم بود .

    امروز فقط برای لحظاتی سعی میکنم به مثبتها ها توجه کنم.

    امروز برای یکبار موقع صحبت با عزیزانم وقتی درباره نا بسامانی ها در سراسر جهان صحبت میشه،موضوع رو زود تموم میکنم و بعدش دیگه بهش فکر نمیکنم.

    امروز برای لحظاتی در مواجه با مشکلات موجود بجای مقصر دونستن بیرون از خودم ،خودم رو قهرمان و تغییر دهنده این زندگی میبینم.

    و اینها بسیار کوچولو و فقط و فقط برای دقایقی اتفاق می افته و عجیب همین کوچولو ها به عادات تبدیل میشه و میبینی بعد از گذشت چند ماه چه متحول شدی…

    چه خلق و خوی متفاوتی داری و عجیبه چقدر حرفهای منفی بقیه دیگه تورو جذب نمیکنه که باهاشون هم نوا بشی…

    تو فقط هر روز شاید دقایقی روی خودت متمرکز شدی اما همین شروع داستان تحول توست.

    چند روز پیش در محل کار جدیدم یکی از همکاران به من توهین کردن ،بعلاوه از ورود به محل جدید استرس بسیااار عجیبی داشتم طوری که شب خیلی دیر خوابیدم و بسیار زود بیدار شدم آنقدر مضطرب بودم که احساس میکردم کل شب تپش قلب داشتم ،سعی کردم هرچند سخت اما به خودم مسلط بشم ،مدیتیشن کردم ،و اول صبح برای پیاده روی رفتم و در راه مرتب با خودم حرف میزدم و خودم رو دلداری میدادم.

    که تو بینظیری…

    درمسیر بهبودی قرار گرفتی

    مرتب دستاورد های هرچند کوچولوم رو تکرار میکردم

    میگفتم بسیارر ارزشمندی

    و چون خالصانه به دلداری های خودم دل سپردم بسیااار آروم شدم

    از من که در گذشته بسیااااار ترسو بودم این یک اتفاق بزرگ بود…

    و الحق که آموزه های استاد در دوره اعتماد بنفس خیلی آرومم می‌کنه و منم کاملا دل میدم به تمامش….

    امروز صبح دوباره به یاد توهین اون همکار افتادم و درونم شروع کرد به جوشش ،منم شروع کردم جوابشو دادن و تحقیرش کردن و اما بلافاصله گفتم از استاد این رو یاد گرفتی که قشنگ کامنت بنویسی؟

    ایشون لایک کنند ؟

    دوستانم بیان ازت تعریف کنن و تمامم؟

    پس در عمل چی؟

    پس نصیحت استاد چی که ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست؟

    پس حرف مفت میزنی توی سایت !!

    وجود ارزشمندت جای زباله ای میشه که بقیه تولید میکنن ؟

    به من بگو وقت عمل کی هست؟

    اگر اون همکار ،آدم بی مهری بود توجه نکن ،به همین دقت کن که دیشب چقدر بچه ها تو سایت بهت ابراز عشق کردن، استاد مطالبی با عشق میذارن تا تو متحول بشی .

    تو دوستان خدارو به دوستی گرفتی یا شیطان ترساننده دروغگو ؟

    اینها هستن که تورو دوست دارن و در صدر همه اینها خداوند حامی توست ،بسه دیگه…

    و نمیدونم چی شد که نشخوارم به حرفهای اون همکار تموم شد و کاش شما بدونید من چقدر زود رنج و حساس بودم وهمین ناراحتی ممکن بود چقدر طولانی برای من خود خوری داشته باشه.

    الان خیلی متمرکز بر خودم هستم و اینجوری تمرکز بر نکات مثبت دارم …

    و من چقدر تغییر کردم….

    خدا ممنونم

    شکر میکنم و تحسین میکنم خودم رو بسیااار زیاد برای همین تغییرات کوچولو و تعهدم به تغییر و زن عمل بودن! 😄

    اینهارو برای این نوشتم که هر کدام ازین اتفاقات ممکنه برای هرکسی پیش بیاد اگر بروی خودمون کار کنیم ذره ذره همه چیز متحول میشه .

    اینکه یاد میگیری خودت رو رنج ندی بخاطر رفتار بقیه و لذت ببری از اتفاقات شاد، دیگه کم کم زندگی رنگ دیگه ای از خودش رو بهت نشون میده و میبینی شانسی در کار نبود همه چیز همت و اشتیاق خودت برای تغییر بوده و از همین کوچولو ها شروع شده بود و اتفاقا تو همینها رو یادت میره…

    اما هرچه زمان و نیروی بیشتری بروی عمل و تعهد بروی قوانین بذاری خب قطعا نتایج هم بسیار بزرگ مثل استاد میشه.

    و بقیه که مثل قبل خودم هستن و فقط یاد گرفتن تماشاچی بازی بقیه باشن و نه اینکه وارد زمین بازی بشن و خودشون بازی خودشون رو ببرن. همه چیز رو به شانس و اقبال و اینا ربط میدن.

    دروغ نگم، خودمم دوسال پیش شکست‌های زندگیمو به بد اقبالیم نسبت میدادم و الحمدلله که خداوند در بزرگی از رحمت و آگاهی رو به من نشون داد.

    استاد از توجیهات بقیه برای موفقیت های بیل گیتس و استیو جابز و بقیه گفتن مثل تجهیز شدن مدرسه به کامپیوتر آخرین سیستم و …

    در صورتیکه ماجرا اینطوریه اگر اونها در مدار جهش ،موفقیت و تحول بودن و مدرسه هم تجهیز نمیشد خداوند از هزاران راه بیشمار خودش می اومد بیل گیتس رو حمایت می‌کرد چرا که در مسیر درست بود و نکته دیگه اگر تنها مدرسه علت موفقیت بود چرا دانش آموزان دیگه مثل بیل گیتس نشدن پس اینها توجیهات ذهن تاریک اندیش ماست که تنها خداوند رو با یک دست و مدد میبینه و حالت دیگه رو براش متصور نمیشه …

    استاد گفتن کسانی درباره ی زمان درست شروع بیزنسشون صحبت کردن ،بله دقیقا همینطوره،ما از دنیا خبر نداریم ولی وقتی در مسیر آگاهی و دل دادن به هدایت الله باشیم، در زمان درست به قول استاد زمانی که عطش اون بازار هست ،میای و با الهامی که از خداوند گرفتی کاری رو شروع می‌کنی که بی نهایت پر بار و موفق میشه.

    نکته اینه که ما در هر حال زمان و هزینه و فکر خودمون رو هزینه میکنیم و این تصمیم که در کجا صرف بشن.

    پس شانسی وجود نداره که ما همگیمون بسیار از داشتن خداوند مهربان و حامی خوش بخت و خوش شانس و خوش اقبالیم…

    استاد گفتن من برای اینکه به خواسته ام برسم از همه چیز گذشتم

    از دوستان ،حتا از شهرم ،از نزدیکانم مهاجرت کردم.

    اینجا برای من طلایی بود سالها در نزدیکانم کسانی رو داشتم که احساس بدی در من با اعمال و افکار شون‌ بوجود می آوردن و همیشه سوالم این بود خدایا چقدر سخته که مجبوریم صله رحم کنیم حال اونکه اینجا چقدر من در درد و عذابم و بعدها فهمیدم که بابا چقدر من همه چیز رو بر عکس فهمیدم ،تو برو دنبال خواسته ات، آرزوت و دنیای خودت رو بساز.نه اینکه صله رحم به این معناست که حتما با کسانی که اسباب آزار تو هستن به مرگم شده مرتبط باشی که ازشون دور شدم و این برای خود من بسیار درس دوباره داشت و صحه ای بر این بود که حال خوب معنوی من اولویت در زندگیم هست ….

    استاد گفتن در دنیا بی نهایت ریل هست که بی نهایت مقصد داره من راهم رو ‌ پیدا کردم روی اون کار میکنم به ریلهای دیگه، آدمهای دیگه، نظراتشان، انتقادها ،پیشنهاد ها کاری ندارم .

    این راه زیبا برای من نتیجه داشته و من ادامه ش میدم و این خودش چقدر از بحث و جدلهامون برای تغییر باور های بقیه کم می‌کنه و مارو مراقبت می‌کنه بر احوال خوب خودمون متمرکز باشیم.

    اینکه باور میکنیم ما خدا نیستیم همه خدایی دارن و ما فقط مسئول سعادت خودمون هستیم نه جنگیدن برای تغییر بقیه ،حال اونکه اونها به هیچ عنوان به صراط ما اعتقاد ندارن و فقط داریم برای هدایت اونها به راه خودمون انرژی تلف میکنیم .

    خدارو شاکرم برای آگاهیهای روزافزون و سپاسگزارم از پروردگار مهربانم که با دست نورانی خودش استاد عزیزم راه پر برکت سعادت رو بهم نشون داد ….

    دوستتون دارم💕

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    یاسر آزادی خواه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 2790 روز

    به نام خدای مهربان

    سلامو درود به همه

    گاهی باید آرام بود آرام تر از آب روان آرام تر از صدای باد آرام تر از تاریکیه قبل از خواب

    حال آرامم حال با صدای استاده عزیزم از خواب بیدار میشوم و با صدای خودش به خواب میرم تمامه زندگیم پر شده از قوانین قوانینو قوانین

    هر لحظه شیطان ورود میکند به خودم تلنگر میزنم که خودش است اماده است تا حالت را بد کند امده است تا تمامه تلاش هایت را با بر هم زدنه ذهنت خراب کند ،امده است تا فقط بگوید نمیشود،نکن،نمیتوانی ،نمیخواهی و نرو و.و.و.و.

    وقتی نگرانی و ترسو اضطرابو ناراحتی به سراغم می آید میفهمم که منشا آن کیست شیطانه رجیم

    حال که فهمیده ام خداوند منبع خیرو برکتو شادیست چرا از او دور باشم ،تنها با حاله خوب و احساس لیاقت و باور به فراوانیست که به او نزدیک میشوم ،تنها وقتی توجه ام به نشانه های او باشد نشانه هارا برایم بیشتر میکند

    ماننده یک راننده محتاط شده ام که حتی کوچک ترین چاله و دست انداز هاراهم دریغ نمیکند و از جاده ای صاف عبور میکند تا به ماشینش آسیب نرسد ،من هم انقدر در طول روز سعی میکنم که از جاده صاف زندگی حرکت کنم و با کوچک ترین چاله ها از طرف شیطان که رو به رو میشوم ناخوداگاه تو گوشیه محکمی به آن میزنم و با قدرت ادامه میدهم ،آری این روز ها فقط شکر گذاری میکنم و این جمله استاد که میگوید روزی فرا میرسد که دیگر برای پول کار نمیکنی و این پول است که برای تو کار میکند را صرف میکنم

    بنده یکی از واقعی ترین الگو ها برای دوستانی هستم که هنوز به حرف های استاد شک دارند،اگر در تعداد روز هایی که عضو سایت هستم ملاحظه کنند متوجه میشوند که سالهاست که با استاد آشنا هستم و هربار به طرق مختلف از سایت و حرفهای استاد فاصله گرفتم تو گوشی های محکمی خوردم اما این بار امده ام تا موفق شوم ،به جرعت میتونم بگم تو این 1ماه که مجدد شروع کردم انقدر موفقیت بدست اورده ام از نظر عاطفی سلامتی مالی روابط و.و.و‌..که تصمیم گرفته ام دیگر هرگز از قوانین و عمل به آنها فاصله نگیرم

    استاده عزیزم 1ماه پیش که مجدد امدم در داخل سایت تا به امروز به قوله خود عمل کردم و هرروز نتایجم پررنگ تر شده

    از خدای متعال و یکتا ممنونم که شما را سره راهم و مسیر زندگی ام قرار داد تا معنای واقعی زندگی را بچشم

    هرچی آرزوی عالیه ماله تو…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 2070 روز

    سلام خدای هدایتگرم و سلام به اساتید عزیزم و دوستان همسفر

    واقعا دوس دارم از خانم شایسته که بحق عالی کارتونو انجام میدین تشکر کنم با یادداشتای شما خیلی بیشتر به خودم یادآوری میکنم تفکر کنم البته آروم آروم دارم یاد میگیرم . بیشترین تمرکزم این روزا روی کار ناتمامیه که روز ۱۷ سفر گفتین اگر میخواهی کار ناتمامی را به انجام برسانی نخستین پایه ها و ریشه های متعهد بودن برای تغییر را در وجودت میسازی … آره میخوام از ولی ؛اما ،اخه گفتن دس بردارم و مسئولیت کارمو بعهده بگیرم بعد از سالها (۱۸)گواهینامه داشتن به خودم گفتم از پسرم کمک بگیرم یه جلسه رفتم متوجه شدم کلا همه چیو فراموش کردم ازش تشکر کردم و گفتم بهتره با مربی برم اینجوری حداقل ترس فلج کننده م قدری مهار میشه خالا شروع کردم عمل به آموزشای سفرنامه مون:

    عزت نفس سنگربانی تا دندان مسلح است در برابر نجواهای فلج کننده ی ذهن . واقعا همینو لازم داشتم به جای سرزنش و تحقیر خودم ،از نو شروع میکنم چون اگه واقعا باور دارم خداوند داره جهانو هدایت میکنه و تنها فرمانروای قدرتمند جهانه دیگه نگران نیستم دیگه نمیترسم جالب اینکه با این نگاه رفتم و رب العالمینم کارشو عالیییییی انجام داد و بعدا متوجه شدم بهترین مربی رو برام انتخاب کرده بعد چند جلسه بهم گفت میتونی کم کم شروع کنی خودت ماشینو برداری آره « قدم های کوچک تو رو به هر خواسته ای میرسونه »شروع کردم و به خودم گفتم حالاست که باید ایمانمو در عمل نشون بدم و آیه ۱۰ سوره کهف دقیقا نیازم بود که ضمن مطالعه روزانه دیدمش : «پروردگارا ما را از جانب خود رحمتی عطا کن و در کارمان برای ما رشد و تعالی فراهم ساز » چقققققد این آیه بهم شهامت داد و رفتم واقعا معجزه آسا آرامش داشتم و شهامتم بیشتر شده بود اما یه چیزی که متوجه شدم امروز وقتی رفتم ماشینو از پارک خارج کنم از اونجایی که باید از رو پل پارکینگ همسایه با دنده عقب در میومدم قدری تلاش کردم و در نهایت برگشتم سرجام و جلومم ماشین بود عاقبت دیدم دارم کلی نگران میشم و احساسم داره تغییر میکنه تصمیم گرفتم برگردم خونه ، برا تنظیم فرکانسام اول دوش گرفتم و همونجا کلی با خودم صحبت و فکر کردم دیدم هر روز کلی از زمانمو دارم تصویرسازی میکنم چه مسیریو برم که مشکلی برام پیش نیاد و تصمیم میگیرم یه مسیرایی رو نرم به خودم گفتم چرا ؟؟؟؟

    جواب : سربالاییه و نمیتونم ماشینو کنترل کنم یا عرض خیابون کمه و تنظیم فاصله برام سخته .خوب به نظرت باید چکار کنی ؟خیلی نیاز داشتم با خودم روراست باشم تا بتونم جواب بدم آخه منی که باورای ثروت سازو در آوردم و ضبط کردم که تکرار کنم ولی با این افکار و نگرانیا انگار هنوزم زندگیمو به همون مشاور نالایقِ جهنم ساز سپردم که همش عدم لیاقت و ترسو برام تداعی میکنه و کلا فراموش کردم قراره خودم خالق زندگیم باشم چرا آروم نیستم و کاری که قراره بهم لذت بده اینقد منو بهم ریخته …

    گفتم بیام خوبیامو یادآوری کنم اینکه با وجود سرمای هوا با تعهد پیاده روی مو انجام دادم با دستگاهها کار کردم و مراقب سلامتیم بودم حجم بیشتری از ریه هامو فعال کردم برام مهم بود که بلافاصله بعدش برم سراغ تمرین رانندگی امروزم .اینا حالمو بهتر کرد و خداروشکر کمی درک کردم واقعا مهمترین وجه عزت نفس احساس لیاقت و ارزشمندیه . و اینکه اندازه ی ظرفی که زیر باران نعمت الهی میذارم به اندازه ی عزت نفسمه الان عزیزانم چن تا ماشین در اختیارم میذارن برم تمرینمو انجام بدم اما من برا خودم کلی توجیه و بهانه جور میکنم تا از مسئولیت خودم طفره برم .

    و اینکه تو همین فایل استاد عزیز گفتین اگه زندگی م تو همه ی جنبه ها عالیه بخاطر اینه که هزینه شو پرداخت کردم چقدر کمکم کرد دیدم من هنوز تو یه مواردی مهارت اولیه شو ندارم و لازمه بازم با مربی کار کنم تا بتونم با لذت کار کنم نه با ترس و لرز و نگرانی و رنجی که فقط خودم حسش میکنم چرا اون قسمتایی که خوب یاد گرفتم اینقد باهاشون راحتم پس میام چن جلسه اضافه برمیدارم و برای تغییر مشاورم هزینه میکنم آره من میخوام خودمو باور کنم میخوام یادم بمونه هیچ رویایی در ما متولد نمیشه مگر اینکه توانایی تحقق اون از قبل در ما ایجاد شده ،آره میخوام باور کنم این رویای منه و دیگه نمیخوام مث گذشته انکارش کنم و بگم من برا این کار ساخته نشدم و منتظر باشم از بیرونم اینو بشنوم و بگم اینه سرنوشتم نه من باور دارم خداوند برایم کافی است و میخوام زندگیم این باورمو نشون بده میخوام یادم باشه تنها منبع قدرت خداست یادم باشه شرک چیزی نیست جز قدرت دادن به هر عامل بیرونی یادم باشه هیچ دشمنی بیرون از من وجود نداره اگه حرکت کنم همه چی خوب و عالی میشه همه چی فراهم میشه آره همه چی فراهم میشه من به دنیا نیومدم که ضعیف باشم اینا دونه به دونه یادم اومد وقتی حرکت میکنی نیروهای غیبی به کمکت میان و من چقد دوست دارم این کلام خداوند رو زندگی کنم به لطف و هدایت خودش : ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوه چه زیباست زندگی لحظه لحظه ش با ایمان باشم . حالا درک میکنم یا ایها الذین امنوا ، امنوا خدای هدایتگرم خودت مرا در مسیر ایمان ثابت قدم کن .

    بالاخره رفتم برا هفته آینده جلساتو رزرو کردم و تصمیم گرفتم به امید الله ۲۱ روز متوالی تمرین کنم تا رسیدن به خودباوری …

    استاد و خانم شایسته سپاس از تدارک این سفر الهی

    خداوند یار و یاور و هدایتگر همه مون باشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    محمد ایزانلو گفته:
    مدت عضویت: 3733 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت استاد عزیز

    وقتی دوره جدید شما. همون دوره رسیدن به ارزو ها روی سایت اومد خیلی هیجان و اشتیاق داشتم که این دوره رو همراه شما باشم و کلی برای خرید اون تجسم میکردم و از خدا میخواستم تا منوبیشتر راهنمایی کنه…….تا اینکه دیشب دیدم نه پولی دستم رسید نه راهی برای خرید دوره….البته یه مقدار پول که میشه گفت به انداره هزینه خرید دوره تو حسابم داشتم که اونو برای کسب و کار کوچیکی که دارم و خرید کالا برای خرید و فروش نگه داشته بودم…..دیشب دو دل بودم که پول برای کارم نگه دارم یا بیام دوره رو بخرم…. و از خدا خواستم بهم دقیقا بگه که باید چیکار کنم چون برا خودم تصمیمش یکم سخت بود…اما قول دادم هرچی بهم الهام شدو انجام بدم………امروز به طور اتفاقی وارد یک کانال موفقیت توتلگرام شدم و این جمله که فکر میکنم ار استیوجابز بود نظر منو به خودش جلب کرد……از رها کردن چیزهای خوب برای دستیابی به چیزهای عالی‌ نترس…. این جمله نشونه خیلی خوبی برای من بود و من باز هم از خدا جواب محکم تری خواستم . و این جواب را خیلی سریع و بسیار محکم دریافت کردم و جواب من این فایل صوتی بود..از شما بینهایت سپازگزارم و از خدا میخوام کمکم کنه که این دوره رو بایک تعهد واقعی و جدی دنبال کنم….. در تعهادت قبلیم ضعیف عمل کردم اما این بار میخوام تعهدی جدی تر رو باخودم ببندم با توکل بر خدا….

    من چند هفته پیش دوره عزت نفس رو خریدم و جلسات رو دنبال میکنم .در یکی از جلسات با انجام یک تمرین مبلغ 500 تومان طلب یکساله ام را دریافت کردم..در واقع پول پرداختی دوره به حسابم برگشت…….ان شا الله این دوره بسیار بسیار برایم متفاوت خواهد بود.

    با ارزوی موفقیت تمام دوستان متعهد….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  9. -
    شهرزاد ممبینی گفته:
    مدت عضویت: 1783 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام استاد عزیزم سلام مریم نازنین سلام دوستان همسفر

    فایل روز بیست و دوم سفرنامه

    استاد عزیزم من با تعهد ، امید و ایمان فایلهای سفرنامه رو شروع کردم و دارم جلو میرم.

    رای ندادن شما به کامنت من برای من یک اخطار هست که ایرادی دارم. فایل روز ۱۳ و ۲۱ اینطور شده. با اجازتون من دوباره اون فایلها رو گوش میدم و مجددا کامنتشون رو مینویسم. امیدوارم متوجه ایرادم بشم.الهی امین.

    خب کلمه کلیدی که توی این فایل مثل زنگ توی گوش من بود نتایج ظاهری بود. که فکر میکنم همون نتایج مالی استاد هست.

    اینارو برای خودم میگم. امیدوارم بزودی نتایج مالی برای من هم اتفاق بیوفته. اما نتایج مالی بدون داشتن مثلا سلامتی چه ارزشی داره؟ برای من که سلامتی اولویت بالاتری داره. چون دنیا رو هم که داشته باشی وقتی سلامت نباشی و نتونی ازشون استفاده کنی به چه دردی میخوره؟؟

    استاد وقتی داشتین از گذشتتون و بیماریها و مشکلاتتون میگفتین یاد یه موضوعی افتادم که اصلا یادم رفت براتون بگم تا الان.

    استاد من سالهای سال درگیر کمردرد شدید بودم. در این حد میگم ، کمردرد دردی جانفرسا و فلج کننده هست. وقتی آدم رو زیر دستگاه ام آر آی میزارن نمیدونین چقدر بده. روزهای زیادی میشد که من مجبور به استراحتهای طولانی میشدم. حتی یک آشپزی ساده هم نمیتونستم داشته باشم. دوبار دو پزشک مثلا حاذق نوبت عمل به من دادن. اونم با کلی معطلی توی مطب. من میدونستم این دردام بیشتر عصبی و روحی هست. و عمل نکردم. بیشتر توضیح نمیدم چون به خودم قول دادم کامنتام بیشتر مثبت باشه.

    من این وضعیت رو داشتم که وارد سایت شدم. همیشه آرزززوووم بود که خوب بشم. آرزووم ها. یکم که با آموزه های شما آشنا شدم گفتم خدایا یعنی این مشکل هم میشه برطرف بشه؟؟ اومدم توعقل کل سرچ کردم خیلی مطالب امیدوارکننده ای اونجا خوندم. گفتم بزار امتحان کنم. اول اومدم واقعا خدارو بابت اعضای سالمم شکر کردم . ازش معذرت خواستم بابت اینکه بدنم و جسمم رو اونطور که باید دوست نداشتم و ازش مراقبت نکردم. بعد تمام باورهای خوبی که از آموزه های شما یاد گرفته بودم رو با عشق و ایمان بارها و بارها تکرار کردم. بخدا الان چند روزه یادم افتاده راستی کمرم خیلی وقته درد نمیکنه ها. کی خوب شدم نفهمیدم؟؟😍😍 بعد یاد کامنت اون دوست که توی فایل ۲۱ خوندین افتادم که میگفت بچه ها تغیرات یجوری اتفاق میوفته که اصلا متوجه نمیشین و فکر میکنین خیلی عادیه. واقعا متوجه نشدم کی خوب شدم. امیدوارم این سلامتی ماندگار باشه. خدایا شکرت😊😊

    استاد چقدر من این روحیه شما رو دوست دارم که از گذشته اشتباهتون میگین و همش یادآوری میکنین که باورهای اشتباه خودم بوده. همونطور که در ادامه با افتخار از نتایج ارزندتون میگین. چقدر با مثالهای واضح و قابل لمس مقایسه میکنین نتایج باورهای اشتباه و باورهای درست رو.

    چقدر خوبه که توی هر فایل کنترل ورودیهای ذهن و باور سازی رو یادآوری میکنین.

    چقدر خوبه اینقدر محکم میپرسین هزینه هامون اعم از وقت، پول، انرژی، عمر رو صرف چی میخوایم کنیم؟، خوشی یا ناخوشی؟ سلامتی یا مریضی؟ آرامش یا نگرانی؟ ثروت و نعمت یا فقر؟؟ کدوم رو میخوای انتخاب کنی؟؟

    انتخاب کن . تغییر کن. چجوری ؟؟؟ با تغییر افکار و باورهات. با کنترل ورودیهای ذهنت.

    چقدر عالی توضیح دادین شانس دخیل نیست و هیچ معنایی نداره. در واقع شانس ما باورهای خوب ماست که اتفاقات خوب رو برامون رقم میزنه😍😍

    چقدر عالی هست که بین ما بندگان و آفریده های خدا تفاوتی نداره‌. سید و عام نداره. اینو گفتم چون همیشه فکر میکردم خدا سادات رو نگاه خاصی بهشون داره.

    استاد اینم دلم میخواد بگم که اوایل که وارد سایت شدم شاید همون چند روز اول بود ، فکر میکردم قیمت محصولات زیاده ولی مدت زیادی نگذشت که نظرم عوض شد. یه باور هم برای خودم دارم اونم اینه که اگر من همین فایلهلی رایگان ناب رو بهشون عمل کنم که پر از درس هست ، هروقت موقعش برسه و آمادگی فرکانسی و مداری پیدا کنم به آگاهیهای کاملتر خدا هدایتم میکنه به محصولات. یقین دارم به این موضوع😍😍

    بخاطر همین نگران خریدشون نیستم.

    در آخر هم از خدا میخوام از همین مسیری که شما پیدا کردین و سرسبزه با کوهها و جنگلهای زیبا و چهچه پرندگان ، منو هم توی همین مسیر هدایت کنه تا به خواسته هام برسم. الهی آمین😍😍

    ممنون از همه چیز. ❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  10. -
    ایمان متین فر گفته:
    مدت عضویت: 3148 روز

    به نام خدا

    با سلام

    اعتقاد=باور قلبی=ایمان = یقین = توکل

    همه یه معنی میدن و رسیدن به این ها ، تکرار استمرار مداومت می خواد تمرین می خواد بهاش ، وقت ، انرژی ، شب نخوابی و … است ولی به نتیجه اش می ارزه . یکم که ایمان در ذهن تغییر می کنه در دنیای بیرون نتیجه خیلی بزرگ پدیدار میشه. مثل یه حبه اورانیوم که میتونه گرمای یکسال یه خونه رو تامین کنه.

    اگه در این مسیر همسفر و هم پیمان تغییر ریشه ای شدیم و با نظر گذاشتن هامون به هم دیگه انگیزه میدیم همش هدایت الله یکتاست.

    از خدا می خوام از صفت رحیم بودنش بر ما توفیق نصیب کنه هر روزمون بهتر از دیروز باشه . ذهن هامون رو پاک کن از اندیشه های بیخودی و قلب هامون رو نورانی کنه با نور خودش . توحید و عبودیت رو روز به روز در ما تقویت کنه تا طمع خوشی رو بدون نگرانی تجربه کنیم و در لحظه زندگی کنیم نه غمی از گذشته به دل راه بدیم نه نگرانی از آینده.

    بتونیم شیطان ذهنمون رو به بند بکشیم که بیاد مثل استارت ماشین فقط خواسته مون رو برامون واضح کنه و بره و ما با قدرت خدا گونمون بتونم خواسته هامون رو خلق کنیم.

    بنمای رهی که رهنماینده تویی

    بگشای دری که در گشاینده تویی

    من دست به هیچ دستگیری ندهم

    کیشان همه فانی اند و پاینده تویی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      رضا زارعی گفته:
      مدت عضویت: 1030 روز

      الله اکبر از این شعر پایانی زیبا

      سلام دوست عزیزم مرسی که با نوشتن کامنتت حالمو خوبتر کردی .کامنت زیباتو‌خوندم و سپاس گزارم بابت دعاهای خیر زیبایی که برام کردی و چقدر تک تک این نوشته هات روح داشتن،

      من دست به هیچ دستگیری ندهم

      کیشان همه فانی اند و پاینده تویی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: