داستان شگفت‌انگیزِ تحقق یک آرزو - صفحه 37 (به ترتیب امتیاز)

644 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محدثه گفته:
    مدت عضویت: 2676 روز

    روز سی و ششم

    خداوند قبل از گذاشتن یک آرزو در دلمان،توانایی رسیدن به آن را به ما داده..

    این جمله فوق العاده س،فقط همین یک جمله می‌تونه بزرگ ترین پشتوانه ی ما باشه تو مسیر رسیدن به خواسته ها..

    و البته در نظر گرفتن تکامل،اینکه عجله نکنیم و ناامید نشیم،پله پله پیش بریم و ایمان داشته باشیم به مقصد می‌رسیم..

    خدایا سپاس گزارم بابت این همه آگاهی های ناب

    استاد عزیزم سپاس گزارم بابت اینکه یکی از بزرگ ترین دستان خدا شدید برای رسوندن این آگاهی ها

    خانم شایسته ی عزیز سپاس گزارم که ما رو تو این مسیر این قدر قوی و اصولی همراهی می‌کنید

    دوستتون دارم و بهترین ها رو براتون آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محدثه گفته:
    مدت عضویت: 2676 روز

    روز چهلم

    شادی..شادی…شادی

    واقعا خیلی قشنگ بود این فایل.اینکه به خودم اومدم و فهمیدم در اصل تمام اهداف ما به خاطر شاد بودنه.هرچیزی رو میخواهیم که شاد باشیم…پس نباید شادی رو از خودمون دریغ کنیم..!

    وقتی من امروز و با توجه به داشته های امروزم که کم هم نیستند نتونم شاد باشم، آیا واقعا با رسیدن به خواسته هام میتونم شاد باشم؟!

    معلومه که نه..

    چون خواسته های ما هیچ وقت تموم نمیشن،مدام تکامل پیدا میکنن،پس باید یاد بگیریم همین امروز هم شاد باشیم،همین امروز هم آروم باشیم..

    خدایا شکرت بابت این آگاهی های فوق العاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1816 روز

    به نام خالق یکتا

    سلام به استاد ، خانم شایسته و دوستان

    ردپای ۳۶

    خیلی باحال است من دقیقا توی شرایطی هستم.(شرایط به ظاهر سخت) که نجوا ها زیاد شورشو در آوردن.همان نجواهایی که استاد در این فایل گفتند از قبیل اینکه.دست زیاد شده،پول دست مردم نیست،ساخت وساز کم شده،دلار بالا رفته، و یا این شهر پتانسیل اهداف تو رو نداره.اما به لطف خداوند که در این مسیر زیبا هستم توانستم سربلند باشم از نظر خودم‌.البته نجواها بودن و هنوز هم کم و بیش هستند.اما من نه آنم که زبونی کشم ازچرخ و فلک.

    چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد.

    خدایا بابت کنترل بیشتر و بیشتر ورودیهای ذهنم سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    ســــــمـــــیـــه گفته:
    مدت عضویت: 1514 روز

    به نام الله 🌼🌼🌼

    نیروی الهام و تکامل ،دو موضوع اساسی برای رسیدن به خواسته هاست .

    یه وقتهایی یه ادم بسیار موفق رو میبنیم ،میگیم کی به این مرحله رسید یا حرفی که خیلی وقتها گفته میشه که فلانی یک شب پولدار شد . در صورتی که طرف زمانی رو گذاشته واسه تکامل و یک جایی به موفقیت رسیده . خودش رو ،باور کرده ،و ارام ارام پیش رفته .

    کوچکترین ایده ها ،میتونن ملیونی ثروت بسازن به شرطی که ازش ساده نگذریم . باور کنیم و حرکت کنیم .

    یک موقعه ایی واقعا شرایط وسط کار سخت میشه و ناامید میشیم ولی باید ادامه داد و کم نیاورد . حتی با گام های کوچیک ،باید ادامه داد .

    ولی بعدش که به انتهای مسیر میرسی چنان غرق لذت و شادی میشی که همه ی اون سنگلاخ ها و ناهمواری ها ،رو فراموش میکنی . خدایا هزار بار شکرررت

    دیروز صبح باید کامنت میزاشتم . صبح ساعت پنج راهیی صعود به یه قله سخت بودم ،فقط گوش دادم وقت نشد کامنتم رو بزارم و الان اومدم که رد پایی از خودم بزارم

    دیروز اولین صعود من به قله بود که پوشیده از برف .وصخره های بزرگ و قسمتهای از مسیر گل که خییلی سر بود و من تجربه صعود به قله های مرتفع رو نداشتم بعداز شش ساعت پیمایش به قله رسیدیم ،با این که عاشق این کارم احساس میکردم تو اون برف سنگین خیلی خسته شدم .و ماهیچه های پام گرفته بود . مجبور بودم متوقف نشیم که قبل تاریکی بررگردیم پایین. مسیر خیلی پرشیب و خطرناک بود .

    یه لحظه ناامید شدم گفتم چه اشتباهی کردم کاش نمی امدم . گریه م گرفته بود .

    یه لحظه به خودم امدم گفتم از چی میترسی

    خدا حامی تو ،خدا هواتو داره . از مسیر لذت ببر .ترس و نگرانی و بزار کنار .

    توجه خودم و بردم به گلهای بنفش و سفید ظریف و کوچیکی که تو اون برف سفید خودنمایی میکردن . و صدای قشنگ پرندگان تو اون طبیعت بکر و برف سفید که همه جا رو پوشانده بود و زیر نور افتاب برق خاصی داشت . همینطور همنوردهای عزیزم که بعضی ها با شوق و لذت به بقیه کمک میکردن و لذت میبردم . دیدم دارم از اون لحظات قشنگ که اونجام غافل میشم .

    دیدم چقدر حالم خوب شده و دارم لذت میبرم ،پر از شور و شوق شدم .

    وبه سلامت به خانه رسیدم و اونقدر امروز خوشحالم . که خدای خودم و باور کردم .

    که خودم و باور کردم که میتونم . این یه درسی بود برام که خییلی گرانبها بود ،اگه تونستم به این خواسته م برسم به خیلی های دیگه هم میتونم برسم باید خودم و خدای خودم باور کنم و حرکت کنم .

    خدایا شکرت 💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مهری حصاري گفته:
    مدت عضویت: 1430 روز

    سلام میکنم به عزیزان خوب اندیش

    ۳۶ روز از سفرم میگذره و واقعا خداروشکر میکنم که این مدت از زندگیم رو اینجا قرارگرفتم و برای ساخته شدن تکاملم تلاش می‌کنم

    برام جالب بود که امروز موقعی که تو خواب وبیداری بودم تا هوشیار شم وبلند بشم همش این توی ذهن وکلامم بود تکرار میکردم خودمو دوست دارم و تک تک قسمت‌هایی که به من مربوط می‌شد روحی اخلاقی ووو بابت یکی یکی شون عشق میورزیدم به خودم خداروشکر که این شده ساکن ذهن وقلبم که به خودم عشق بدم

    استاد چقدر خوب گفتین هدف ها انقدر بزرگ نیست که نتونیم بهشون برسیم و واقعا بع من داره ثابت میشه که با درک قوانین وکنترل ذهنم و نگه داشتن احساس خوبم میتونم به خواسته هام برسم

    و از همون ابتدای کار خوشحال باشم واحساس خوب داشته باشم نه تنها زمانیکه برسم به اونچه که میخوام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    همایون اعتصام فرد گفته:
    مدت عضویت: 1556 روز

    دوستان عزیز سلام

    واقعا یکی از مشکلاتمون ندوستن هدفمونه، اینکه مشخص نمیکنیم برای خودمون که واقعا چی میخواهیم، فقط میدونیم یا دلمون میخواد که ثروتمند بشیم، موفق بشیم و…..

    اولین کاری که بعد از این فایل انجام دادم این بود که هدفمو دوباره مشخص تر نوشتم.

    اینکه چی میخوام از زندگی، از خودم، از خدای خودم، تا بدونم چی میخوام.

    ممنونم استاد عزیزم بابت همه این آگاهی هایی که بهمون میدین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1446 روز

    به نام خداوند جان و خرد

    روز سی و ششم از روزشمار زیبای تحولم

    امروز داشتم به این فکر میکردم که بهتره معیارهام و استانداردهامو برای پیدا کردن شغل مناسبم پایین بیارم که همون موقع این فایل رو گوش دادم و استاد دقیقا برعکسش رو گفتن. اینکه به رویاهاتون باور داشته باشید. درسته استاد. مشکل از معیارهای من نیست مشکل در باورهامه که ضعیف شده و میدونم چرا. یک هفته ای هست که دیگه دفترم رو که توش جملاتی در مورد ثروت و فراوانی نوشته بودم نمیخونم. قبلا هر روز یکبار از روش میخوندم. جملاتی که برای رفع ترمزم در رابطه با فراوانی و ثروت نوشته بودم ولی چون خیلی گذشته و شغل دلخواهم رو پیدا نکردم با خودم گفتم که این نوشته هام اثری ندارن و ولشون کردم. بعد یک هفته برای مصاحبه به کسب و کاری دعوت شدم که پایین تر از جاهایی بود که قبلا رفته بودم و اونجا چشمم باز شد و فهمیدم نوشته هام اثر داشته. چون تا وقتی هر روز اونهارو میخوندم هر دفعه به شرکت بزرگتر و ثروتمندتری برای مصاحبه دعوت میشدم ولی تا کنارش گذاشتم فورا اثرش رو گذاشت و من رو برد به شرکت ضعیفتر. واقعا برام جالب بود و فهمیدم که درسته که هنوز خواسته م محقق نشده ولی در جهتش پیشرفت داشتم و همین بسیار خوشحالم کرد. ممنونم استاد و خانم شایسته ی گرامی و عزیز. سپاسگزارتونمممم🍀🍀🍀🍀🌷🌷🌷🌷🌷💖💖💖💖💖💖🌴🌴🌴🌴🌹🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1334 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته‌ی عزیز

    فایل امروز و مقاله‌ی زیبایی که خانم شایسته زحمت نوشتنشو کشیده‌بودند عالی و واقعا برای من مفید بود.

    مشکلی که من زیاد داشتم امروز و فردا کردن و منتظر شنبه بودن و پشت گوش انداختن تصمیمات هرچند کوچیکم بود.

    حالا یاد گرفتم که من تا عمل نکنم، قدم بعدی بهم گفته نمیشه.

    باید نشون بدم به خداوند که من خیلی جدی و ثابت قدم برای رسیدن به اهدافم هستم.

    ماجرای موفقیت شرکت لگو لند رو که شما گفتین،سرشار از احساس خوب، شوق، تحسین و امید شدم. خوشحالم که نخواستم و قانع نشدم به فردی معمولی بودن و معمولی زندگی کردن وقدم برداشتم در این مسیر زیبا و منم به زودی جزو افراد موفقی میشوم که مثل والت دیزنی، بیل گیتس، استیو جابز و … کارهای بزرگی انجام دادند، رویاهای بزرگشان را محقق کردند و هرروز موفقتر، ثروتمندتر و شادتر میشوند.

    استاد عزیزم منم روزی فردی میشم که شما با افتخار میگین که من شاگرد شما بودم و با باور و عمل به حرفهای شما به بینهایت رسیدم، و من همواره با افتخار میگم که شاگرد شما بودم و شما دستی از دستان خداوند برای هدایت من به سمت رویاهایم و سعادت بودید.

    از خداوند بینهایت سپاسگزارم و بینهایت به خودم افتخار میکنم برای اینکه اونقدر شجاع بودم(و هستم) که هیچوقت بیخیال رویاهام نشدم، حتی بااینکه اون روزها فقط یه کورسوی کوچیکی از امید برای رسیدن به اونها داشتم، همون رو دو دستی چسبیدم و نذاشتم امید و اشتیاقم رو برای تجربه‌ی رویاهام و حتی فراتر از اونها از دست بدم و فراموششان کنم و خداوند که این جدیت و شوق منو میبینه هم حتما به داشتن چنین بنده‌ای افتخار میکنه.

    برای شما و خودم و همه انسانهایی که امید و آرزوهای بزرگ دارند از خداوند یکتا بهترین ها و تجربه‌ی رویاهاتون رو آرزومندم ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2655 روز

    سلام

    چند تا درس میگیریم..

    هدف های واضح و مشخص داشته باشم و برایش هر روز قدم بردارم..

    از اجرای ایده های ساده الهامی نترسم حتی اگر ظاهر ایده مسخره باشد .. نه.. ایده رو اجرا کنم حتی اگر در ابتدای کار خوب نیستم و کامل نیستم اروم اروم ایده رو بهبود میدم.. انتظار نداشته باشم از همون اول بهترین کار رو تحویل بدم.. همه ادم های موفق هدف های واضح و مشخص داشتن و به سرعت ایده هاشون رو اجرا کردن ..پس مثل وحی منزل ایده هایم را اجرا کنم..

    ارزوهایم را دور از دسترس ندونم.. و باور کنم که خداوند تواناییش رو به من داده تا اون ارزو رو محقق کنم….

    ارزو دارم سوار بر هواپیمای شخصی خودم بر اسمان میامی ( پارتی سیتی) پرواز کنم.. میخوام نفر اول جهان بشم…..میخوام رییس فدراسیون جهانی یوگا بشم..

    هیچ ارزویی رو دور از دسترس ندونم حتی گرفتن جایزه نوبل…

    نا امید نشم و حتی وقتی همه مسخزم میکنن ادامه بدم و با اهرم رنج و لذت برای خودم اشتیاق درست کنم تا هر روز در جهت درست قدم بردارم و ایده هایم را مثل وحی منزل اجرا کنم و بر ترس هایم غلبه کنم..

    اصلا در مسیر موفقیت عجله نکنم و قانون تکامل رو رعایت کنم و با کسی مسابقه ندم و از خودم بهتر بشم..

    بابت اتفاقات مثبت کوچک زندگیم سپاسگزار باشم..

    مثلا امروژ یه کتاب سفارش دادم ۴۰ درصد تخفیف خورد..

    کلی پرنده ی مهاجر خوشگل دیدم..

    غروب افتاب بسیار زیباس..

    از مسیر موفقیت لذت ببرم.. از مسیر زندکی لذت ببرم و هرگز لذت بردن رو موکول نکنم در داشتن اون ارزو… یعنی با خودم نگم که نهههههه من فقط وقتی ماشی بنز کلاس اس داشتم اون وقت خوشبختم… یا من فقط وقتی توی میامی بودم خوشبختم…

    نه نه …. همین الانم باید خوشبختی رو احساس کنم توی وجود خودم…اگر از مسیر لذت نبرم ماشین بنز کلاس اس به درد من نمیخوره دگ !!!

    به هر حال من مطمئنا یه روز توی میامی هستم در این شکی نیست.. پس چرا نگرانم ؟؟ چرا حرص میخورم ؟؟ چرا فحش میدم ؟؟ چرا داد میزنم ؟؟؟

    مثل همین گوشیی که تازه خریدم .. خداوند میتونه چیزای بزرگترم به من بده.. واسه ذهن من بزرگه ولی واسه خدا که کاری نداره من به مسافرت دور دنیا برم و حال کنم !!! و برم میامی ..!!!

    دز مسیر درست امید و انگیزه داشته باشم.. امید و انگیزه با اهرم میاد !!! تا اتوماتیک قدم بردارم…

    من نباید محتاج رسیدن به یک خواسته باشم و بچسبم به خواستم و بگم من فقط زمانی حالم خپبه و حسم خوبه که بنز مورد علاقم رو داشته باشم و هی همش فحش بدم!!! نه اینجوری نیست.. حتی اگر به اون بنز هم برسم نهایتا یک ماه بعدش برام بدیهی میشه و بازم فحش میدم ،😅😅

    موفقیت یک مسیره نه یک مقصد خاص..

    وابسته به شهرت و مقام قهرمانی و این داستانا نباشم چون پوچه تهش !!! نمیگم دنبال شهرت نباشم و دوست نداشته باشم که مشهور شم.. میگم نچسبم بهش و وابسته و محتاجش نباشم.. اگر بهش نچسبم اروم اروم که دارم از زندگیم لذت میبرم به اونم میرسم…

    به خاطر عقده ی شهرت و زودتر ثروتمند شدن.. مسیر تکاملی رو دور زدم و به بدنم اسیب زدم و مسیر رو زهر مار خودم کردم و واقعا خودم رو اذیت کردم…وعزت نفس خودم رو بسیار تخریب کردم..

    به همین خاطر ذهنم میترسه در جهت قدم بر داشتن برای رویام !!! باید به خودم بگم محتاج و وابسته رویاهام نباشم و سعی کنم به جای چسبیدن به یک خواسته ی خاص از زندگیم لذت ببرم و شاد باشم و اروم باشم.. اروم اروم قدم بردارم طوری که منجر شود به ارام شدنم و احساس عشق در وجودم ..

    باور کنم اگر رویایی دارم حتما توانایی تحققش رو دارم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهره آرزومندی گفته:
      مدت عضویت: 1735 روز

      بنام خالق ثروت افرین

      سلام به رضای عزیز

      چقدر از خوندنه کامنت شما من لذت بردم سپاسگذارم ازشما برااین کامنت بینظیرتون

      کلام شما تمام اموزه هایی استادوبرامن یاداوری کرد بسیارلذت بردم

      وقتی گفتیددوس دارم تو یوگا موفقیت کسب کنم لبخند رو لبایی من جاری شد

      و براتون بهترین ارزوها رو ارزو کردم

      و تحسینتون کردم برا انتخابه این حرفه بینظیر

      اتفاقا پیج ی استادی و تو میامی دارم ک بسیار دراین حرفه موفقه

      همیشه از دیدنه صحنه هایی رویایی که درش یوگا میکردن بسیار لذت میبردم

      قلبن براتون بهترین ارزوهارودارم دراین حرفه و زندگی دراین کشور پراز فراوانی ثروت

      خدایاشکرت ازاین هدایت به این کامنت لذتبخش

      ممنونم ازشما واستادبینظیرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    زهراء گفته:
    مدت عضویت: 3483 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم سلام به استاد و همسفرانم

    درسی که امروز یاد گرفتم:

    من خیلی توی خوندن مطالب سفرنامه تعلل میکنم. خیلی میمونم و دیکه جوری شده که تبدیل به وسواس شده. این حالت باعث شده برام طولانی بشه چون توی ذهنم سخت شده.برلی کامنت نوشتن هم خیلی حساب کتاب میکردم که چی بنویسم.الان به خودم گفتم کمالگرایی رو بزار کنار،اصلا به خودت سخت نگیر،رهاتر و بیخیالتر باش،سریعتر یک متن رو بخون و هر چیز لازم رو ازش یاد میگیری.هر چی یاد جرفتی همون مافیه ولی درجا نزن به خاطر کمالگرایی و بزن جلو، جلو برو و تمومش کن و عبور کن.فقط تموم کردن کاری رو انجام بده

    و حالا سرعتن رو در خوندن زیاد مردم و اتفاقا اینطور تمرکزم بهتره.

    برای کامنت هم تجربه خودم رو انتخاب کردم و قانونی نیست که باید یک کامنت چطور باشه و یا باید بلند باشه

    خوشحالم اینجام

    🌸🌸🌸🌸🌸

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: