https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/11/abasmanesh-21.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-11-25 10:10:462020-11-26 20:59:32پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 6
155نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد وخانم شایسته عزیزم ،امروز بیدارشدم باوجودی که دارم هرروز وشب سپاسگزاری مینویسم وفایل گوش میدم ولی چون به کارهام نمیرسم واون کارهایی رو که مدنظرم هست برای رشد خودم (کارهای فیزیکی که در نظرم هست ) رو نمیتونم یعنی یه جورایی وقت نمیکنم انجام بدم حس خوبی نداشتم واین حرف در فکرم امد که چرا اینقدر روزها وشبها سریع میگذرند دقیقا مثل برق ،وباورم نمیشه با همین حرف چقدر میشه که گمراه بشی وهی حرفهای بد بیشتری بیاد ،خدایا شکرت که هدایتم کردی ،به محض اینکه میبینیم حالم بده وهیچ جوره اون احساس خوبه رو نمیتونم داشته باشم میام سراغ فایل نشانه و اینکه میگم گمراه میشی به این دلیله که مغزم گفت بابا نشانه چی میخواد بهت بگه همین فایلایی رو که داری کار کن بشین اون همه کامنتی که عقب انداختی بنویس اولش گفتم باشه راست میگی من هنر کنم کامنتای عقب انداخته مو بنویسم خودش حالم درست میشه ولی همین که گوشی رو انداختم یهو ناخوداگاه بلندش کردم اصلا نمیتونم بگم چطور جسمم این کارو انجام داد مثل تشنه ای که اب بخواد ودوباره سایت رو باز کردم ودراین حین میگفتم خدا منو دوست داره ومن لایق هدایت خداوند م وخدا به من میگه چکار کنم وهمین که سایت اومد بالا بی درنگ عشق پروردگارمو احساس کردم واب رو نوشیدم وفایل نشانه رو زدم ،خدایا شاید برای همه بچه ها این احساس اشنا باشه این عشق پروردگار ،اما من با هدایت خداوند جزئیات رو نوشتم چون دقیقا این فایل گفت که برامون عادی نشه این عشق رب ،این هدایتش ،این چیزی نبود که قبلا داشته باشیمش اینقدر سریع واینقدر واضح ،نه اینکه نباشه ما نداشتیمش ،چون ما در مدارش نبودیم، اما حالا برامون عادی شده ولی نباید اینطور بشه نباید این نعمتهایی که خداوند هر روز داره بهمون میده عادی بشه ،خدایا شکرت ،حالا نشانه م چی بود پاسخ به سوالات ،اولین کلمات کامنت زیبای اقا رضا خدای سریع الجواب ،خدایا شکرت ،شروع کردم به خوندن کامنت ،چقدر زیبا بود ،چقدر از دل بود ،به من همینو گفت ،چرا اینقدر این وضعی که دارم برام عادی شده ،چرا توجه نمیکنم که قبلا در چه حالی بودم والان چقدر اوضاعم فرق کرده ،خدای من دیروز که استاد فایل سرمایه رو گذاشتند اومدم کامنت بنویسم ولی باورتون نمیشه ناخوداگاه شروع کردم به نوشتن اینکه این دوسالی که در سایت هستم وبا شما اشنا شدم چه تغییراتی کردم وچه چیزهایی بدست اوردم دیروز نفهمیدم وحتی اصلا توجه نکردم که چطور شد که من یهو این چیزها رو نوشتم ولی امروز با این فایل نشانه فهمیدم ،اینکه باید همیشه نعمتهای پروردگار رو یاداوری کنم تا نعمتهای بیشتری بهم داده بشه چون با این دیدن نعمتها حالم خوب میشه احساسم خوب میشه ، من واقعا همه چیزهایی که بدست اوردم برام عادی شده این زنگ خطره ،باید مدام برای خودم یاداوری کنم وبنویسم که چه چیزهایی رو بدست اوردم بخصوص اینکه باید مرتب به خودم یاداوری کنم که این چیزها رو با عمل به قانون با درست کردن باورها وبه لطف فضل وهدایت خداوند بدست اوردم ،خدای من شکرت که اینطور بنده هاتو هدایت میکنی .برگردیم به اول کامنتم جوابم این بود نسرین خدارو شکر کن که ا زخواب بلند میشی وسالم وسرحالی وخداوند به تو فرصت داده فرصتی دوباره که روی خودت کار کنی تجربه کنی واز زندگی لذت ببری پس به جای اینکه غصه بخوری که به کارهات نمیرسی خداروشکر کن که میتونی همین کارهاتو انجام بدی وباگوش دادن به اول فایل که جواب استاد در مورد کارهایی که بچه ها گفتن انجام بدین بود ،به خودم گفتم ببین احساستو خوب نگه دار همین کارهایی هم که داری انجام میدی کم کاری نیست ،از زندگی لذت ببر ودر لحظه زندگی کن ،اینقدر ازخودت توقع نداشته باش که یه دفعه بتونی به همه خواسته هات برسی کم کم ،این یه پروژه بزرگه این بیست هکتار زمینه اونم زمین وحشی تو یه دفعه نمیتونی همه اون باورهای غلطتتو پاک کنی از بین ببری ریشه کن کنی مثل استاد لذت ببر ،همینکه هر روز داری یه باور غلطو شناسایی میکنی خودش کلی حرفه ،اصلا همینکه در راه درست هستی وهدایت وعشق پرودگار رو میبینی مگه کم چیزیه ،به اون چیزها میرسی ولی راهش توقع زیاد از خودت نیست راهش ناراحتی واحساس بد نیست راهش این نیست که هی بگی چرا نمیرسم چرا اینقد طول کشیده ، منم کلی کار دارم که باید روی خودم انجام بدم ولی الان حالم خوبه چون میدونم هیچ عجله ای نیست من همین الان دارم از زندگی لذت میبرم میدونم خواسته های زیادی دارم که میخوام بهشون برسم ولی باید از همین جایی وهمین لحظه ای که دارم لذت ببرم باید از خودم راضی باشم اینقدر خودمو سرزنش نکنم ،به جاش از خودم تعریف کنم ویاداوری کنم برای خودم که چه کارهایی تا حالا انجام دادم ،خدایا شکرت این فقط جملات اول کامنت وحرفهای استاد بود .این فایل کلی جواب به من داد ،کلی جواب که در دهن ذهنمو بست وبهم گفت باید چکار کنم .اینقدر حالم خوب شد که یه کاریو که ذهنم سختش کرده بود وچند روز بود حالمو گرفته بود وذهنمو در گیر کرده بود تصمیم گرفتم وبه راحتی انجامش دادم وتموم شد در یک لحظه با یه تصمیم درست ،واین تصمیم درست ازاین فایل اومد ،خدایا چقدر برکت میتونه باشه تو زندگیم چقدر من زندگیم عوض شده وبرام عادی شده ،اصلا این قضیه عادی شدن اینقدر مهمه که دوباره برمیگردم بهش ، خدایا شکرت برای هدایتت ،دوست دارم همشو بنویسم همه چیزی که ازین فایل دریافت کردم وبهم کمک کرده ،خداوند کمکم کنه وهدایتگرم باشه ،خوب من جواب سوال اولم رو گرفتم ،اینکه نذارم همه چیز برام عادی بشه ونعمتها رو یاداوری کنم واحساسم رو خوب نگه دارم وسپاسگزار باشم واز طرفی این یاداوری باعث میشه که باورهام قویتر بشه ،این یاد اوری اتفاقات کوچک وجواب دادن قانون کار مهمتری بیشتر از احساس خوب انجام میده (گرچه احساس خوب مهمترین چیزه )این یاداوری درواقع باورهای تو رو قوی میکنه همون چیزی که اقا رضا گفتن ما فکر میکنیم باورهامون درسته فکر میکنیم که بابا ما میدونیم خودمون خالق شرایطمون هستیم ولی اینطور نیست این بازی ذهنه که داره مارو فریب میده ،چون اگه ما واقعا باور داشتیم خیای خیلی جلوتر ازین جاها بودیم اینقدر ناخواسته نداشتیم پس معلومه که باور نداریم وحالا این باورو باید بسازیم باید با یاداوری اتفاقات کوچک قانون رو برای خودمون باور پذیر تر کنیم ذهنو خلع سلاح کنیم جهاد اکبر راه بیندازیم یادمه استاد تو یکی از فایلا میگفت برای یه اتفاق کوچک ۵۰۰ بار از خدا تشکر کرده ومدام یاد اوری کرده وهی تکرار کرده ،من چی ،چند بار اینکارو انجام دادم وای خدای من چقدر تو به من تا الان لطف کردی لطفای بزرگ اتفاقات بزرگ که اصلا من ۵۰۰ بار چیه صدهزار بار م تشکر کنم کمه اون وقت من چی کار کردم همه رو فراموش کردم همش برام عادی شده همین میشه که ذهنم اینطور افسار بدست میگیره وجوری منو از خواب بیدار میکنه که بابا اینهمه کار میکنی روی خودت پس چرا وضعت هنوز همونه پس چرا نمیرسی ،خدایا من اینطور باید افسارو ازش بگیرم باید با یاد اوری باورهامو قوی کنم ،ما فکر میکنیم که باور کردیم ولی باورمون ضعیفه چون یادمون میره چون هرلحظه مثل استاد تعریفش نمیکنیم که چه چیزهایی بدست اوردیم .خدایا شکرت ،این دومین چیز بود تقویت باورهام که ربط داشت به همون اولین نکته ،حالا نکته سوم ،برای این درست شدن باورها نیازی به کار فیزیکی نیست ،من فکر میکردم باید بشینم کار فیزیکی کنم وهمین باعث میشد کار برام سخت بشه ،باید همه چیز رو اسون کرد ،وقتی وقت نمیکنی بنویسی روی خودت کار کنی سختش نکن تو میتونی موقع انجام کارهات به نعمتهایی که داری فکر کنی به کارهایی که تاحالا انجام دادی وچیزهایی که بدست اوردی بهمین راحتی ،باورهات رو محکم وقوی کن ، بهمین راحتی کار سختی نیست ،خدایا شکرت ، تمام کلمات این فایل راه حله ،باوره ، فقط باید در مدارش قرار بگیریم ،نکته بعدی اینکه دوست داری چه چیزی رو تجربه کنی در موردش حرف بزن با خوشحالی با فان ،نه اینکه هی بهش فکر کنی وبگی چرا ندارمش چرا نمیشه ،مثلا من دوست دارم مسافرت کنم به جای اینکه بشینم جاهایی رو پیدا کنم که میتونم برم وببینم چطورین ویا اینکه تصور کنم چه چیزی رو تجربه میکنم در اون مسافرت ومثلا هوا یا تصاویری رو که میبینم تجسم کنم ودرمورش حرف بزنم فقط به این فکر میکنم که خدایا چرا جور نمیشه چرا مسافرت نمیرم و….
چقدر خوبه دریم برد درست کردن ،منم خیلی دوست دارم انجامش بدم ان شالله خداوند هدایتم کنه .
خداوند بیشتر از خواسته هامون بهمون میده اونقدر بیشتر از اونی که در تصورمون هست .
چقدر استاد خوب نعمتها شو یاداوری میکنه واین فقط نیست که بگه خدایا شکرت بلکه اون نعمت رو با ریزترین جزئیات یاداوری میکنه وهمه جوانب اون نعمت رو بررسی میکنه مثل گفتن از نعمت پرادایس در این فایل .
مراقبه ،همون در لحظه زندگی کردنه ،یعنی بی ذهنی ،چقدر خوبه .چقدر خوبه که نه به اینده فکر کنی نه به گذشته ،بازهم تاکیدی برای من بود که اینقدر توجهم رو نذارم به اینده دور ،به رسیدن به خواسته هام ،از لحظه لذت ببرم وبدونم این دنیا واین زندگی دائمی نیست ،پس از همین لحظه لذت ببرم ،از همین کارهای معمولی روزانه که انجام میدم ،از همین پیشرفتهای کوچکم ،از چیزهای کوچک وساده .
همه چیز رو خیلی ساده انجام بده وسخت نگیر ،وکارها رو جوری انجام بده که ازشون لذت ببری نه اینکه فقط درگیر این باشی که چطور میشه چی میشه و…
چقدر جالب بود که من چقدر مسافرت میخواستم وتو این فایل خانم شایسته در این مورد صحبت کرد که اونجایی که هست هر روز در گردش هست واین چقدر خواسته خوبی بود برای من که جایی باشم که هرروزم در گردش باشم خدایا شکرت چقدر زیبا ودوست داشتنی .
خدایا به من جایی بده ملکی بده که هیچ محدودیتی نداشته باشم وازاد ازاد باشم
شجاعت بزرگترین پاشنه اشیل منم هست ،خدای من چند شب پیش داشتیم صحبت میکردیم حرف به اینجا کشید که من در بچگی چه کارهای عجیبی وتجربیاتی به خاطر ترسم داشتم وپدرم هم گفت که چقدر ترسو بودم در اون لحظه ناراحت شدم وخواستم بگم علت ترسم فلان بوده وفلان ولی یهو به خودم اومدم ودیدم من چقدر تغیر کردم به خودم تبریک کنم وحتی اعلام کردم که من دیگه اون نسرین سابق نیستم وحالا خیلی بیشتر به ترسام غلبه میکنم وسعی میکنم روز به روز شجاعتر بشم خدایا شکرت این هم یکی ازون یاد اوری نعمتها بود که من چندشب پیش به لطف خدا داشتم وبهش توجه نکرده بودم ،منم همین جا از خانم شایسته خیلی خیلی تشکر میکنم به این خاطر که دلیل من والگوی من هستن برای غلبه بر ترسها ،من هم ترمزهای زیادی به خاطر سنتی بودن خانواده دارم وباید روی خودم کار کنم واین ترمزها رو شناسایی کنم وبردارم ،وچقدر خوب استاد گفت که حتی اگه تو این خانواده ها هم باشی با تغییر باورهات میتونی هدایت بشی والبته که خدا کار اسان میکنه ویا تو هدایت میشی به جای بهتر ویا خانوادت رفتارش تغییر میده ،ومن چقدر دارم میشنوم حرفهایی رو از پدرم که اصلا با باورهای قبلیش نمیخونه واین حرفها رو فقط جلوی من میزنه وبه دخترم میگه من تعجب میکنم که ایا این همون پدر بچگی های منه .
چقدر نکته مهمی رو گفت خانم شایسته ،خدای من این کلمه اولویت چقدر مهمه برای من ،این کلمه رو قبلا در یک فایل دیگه به عمقش پی برده بودم وحالا دوباره برام تکرار شد ،ببینید اولویت شما در زندگی مهمه ،چی برات اولویته اگه نمیتونی بهش برسی یعنی اولویتت نیست ،وقتی خواسته تو اولویتت باشه بهش میرسی زیر سنگم باشه میرسی .وچقدر جالب بود که اولویت جمع نمیشه ،یعنی اولویت فقط یک چیز هست . اولویت باعث میشه تو بری تو دل ترست بری وانجامش بدی ، اون جسارت وشجاعت در وجود همه ما هست ولی باید به نقطه ای برسی که اون جسارت رو بیدار کنی واون نقطه همون اولویت قرار گرفتن خواسته ت هست وفهمیدن ترمز وگاز .ما ترمزها رو نمیشناسیم این خیلی مهمه که بشناسیم ویکی از مهمترین ترمزها ترس هست .ومن چقدر مثال دارم ازش وچقدر ترمز وترس دارم که خداووند هدایتم کنه ودرموردش وقت بذارم وبنویسم وپیداشون کنم .
اینکه استاد تعصبی رو چیزی نداره واونچه که بهش گفته میشه واحساس میکنه عمل میکنه وانجام میده ،اول سوال میپرسن وجواب رو دریافت میکنه ،هدایت با توجه به شرایط الان شما هست ،پس تمام پیش فرضها رو کنار بذار ،تمام تفکرات وتعصباتت رو ،از خداوند سوال بپرس وخداوند سریع الجواب به تو جواب خواهد داد با توجه به شرایط وامکانات الان تو وبا توجه به ایمان وباور تو . خدایا شکرت .
اصل واساس مهمونی دید وبازدید ومراوده هست وخدایا خودت منو هدایت کن به چنین مهمانی هایی .
خدای من باز هم یه نکته مهم دیگه از مریم عزیزم ،پایه ها باید درست باشه ،اینکه مهم نباشه دیگران در مورد شما چی میگن ،من حالا زیاد اینطور نبودم یعنی دلم میخواست اینطور شیک واتو کشیده باشم ولی ذاتن نمیتونستم ولی با این وجود همبشه نظر دیگران برام مهم بوده وچقدر اذیت میشدم برا این موضوع ،مثلا من ابنطور بودم که باید حتما همه لباسهام به هم بخوره از همه لحاظ وکوچکترین ناهماهنگی رو نمیتونستم تحمل کنم وهنوز هم این مورد هست ولی دیگه الان سخت نمیگیرم میسپرم به خدا وخودش همه چیرو هماهنگ میکنه ،وچقدر بده این مهم بودن نظر دیگران چقدر لذت زندگی رو از ادم میگیره خدایا شکرت اینم یه نعمت دیگه که من یادم رفته بود وچقدر حالا زندگی برام اسونتر شده فکر کنین من دوتا بچه دارم وچقدر با این رفتارم داشتم زندگی رو برای اونها هم زهر مار میکردم وحالا چقدر خوب شدم ،خدایا شکرت ،منم چقدر ادمهایی در اطرافم میدیدم که راحت میگرفتن ومیدیدم که چقدر دارن لذت میبرن از بیرون رفتن وچقدر همه جا راحت میرن ، اره این هم نمونه خوب برای اولویت شدن وغلبه برترس ،خدایا چه فایل پربرکتی ،ترس زیبا دیده نشدن وقضاوت دیگران واولویت لذت بردن از زندگی وتجربه زندگی .خانم شایسته وقتی ترمزشو فهمید تصمیم گرفت به صورت تمرکزی ولیزری روش کار کنه واینجور هم نبوده که یه روزه همه چی تغییر کنه کم کم ،اول ارایش کمتر شده ،بعد رسیده به کوتاه کردن موها . وچقدر این زیبایی ترمز من وپاشنه اشیل من هست که تو دوره عزت نفس نوشتم وچقدر جالب که با خرید این دوره اولین چیزی که باید رفعش میکردم این ترمز بود وخداوند هدایتم کرد به زیبایی وچقدر الان زیباترشدم ،وان شالله به جایی برسم که مثل خانم شایسته با صورت خودم به صلح برسم وخودم رو دوست بدارم که زیبایی حقیقی همین هست ،قانون همینه احساس خوب اتفاقات خوب پس اگه در مورد پوستت وخودت این احساس رو داشته باشی هماهنگ باشی با خودت لاجرم اتفاقات خوب میفته ،عجب چیزی گفتی خانم شایسته ،واستاد تکمیل میکنن وقتی خودت احساس خوبی نسبت به خودت داری این احساس خوب به دیگران منتقل میشه ودیگران همین احساس رو نسبت به شما خواهند داشت .هرجوری در مورد خودت فکر کنی همونو انتقال میدی ،چقدر این نکته مهمه اگه بهش عمل کنیم .
برای خودتون زندگی کنید .
خدایا شکرت با این فایل چقدر خواسته م برای خونه ای که میخوام وازادی های که میخوام داشته باشم روشن و واضح شد ومهمتر باور پذیر شد داشتنش .
خیلی خیلی ممنون استاد وخانم شایسته برای این فایلهای باارزش ، عاشقتونم وخدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم برای هدایتم به این مسیر واشنایی با شما وقوانین بی نظیرش .واقعا فکر نمیکردم اینقدر بنویسم وخدایا صدهزار بار شکرت برای این نعمت نوشتن وبرکتهایی که ازین نوشتن نصیبم شده وقراره بشه . وچقدر حس خوبی دارم الان درست مثل کلام اخر خانم شایسته دارم دیوانه میشم ازین همه زیبایی …خدایا شکرت
چقدر تحسین میکنم این نگاه آگاه بینتون رو چقدر زیبا تک تک کلمات و جملات این فایل رو درک کردید.چقدر لذت بردم از نوشته شما دقیق و عالی…با نوشته های شما بیشتر صحبتهای استاد عزیز و مریم گلم رو متوجه شدم و لازم دارم الان با این آگاهی و آگاهایهای کامنتهای بقیه دوستان باز این فایل بی نظیر روببینم..البته خرده نمیگیرم از خودم از اینکه به این قشنگی و واضحی متوجه همه صحبتها نشدم چون غرقققققق بودم در این زیبایی ها..مطمئنم بعد از دبدن دوباره کامنت دیگری منتشر خواهم کرد
یکی از پاشنه های منم مهم بودن نگاه و نظر مردم بوده.به جرات میگم خبلی بهتر شدم اما باید حلش کنم این خیلی مهمه برام..میخوام لذت بیشتری رو تجربه کنم…یه بار بادمه یکی از فایلهای استاد که نمیدونم کدوم بود راجع به همین آرایش مریم گلی بود و مریم گفت خیلی اذیت میشدم و با عبور از این پاشنه درهایی برایم باز شد که هیچ ربطی به آرایشم نداشت ولی با عبور از این پاشنه همه درها باز شد انگار سدی بود برای رسیدن به خیلی از خواسته هام
دقیقا این جمله به من الهام شد که مریم این درس توست ازش بگذر درهایی برات باز میشه که هیچ وقت توی ذهنتم نمیدیدی که بشه…اما من هنوز به طور کامل نتونستم انجامش بدم هنوز رژ لبم رو میزنم توی چشمم مداد میکشم و هنوز نظر دیگران مهمه..میدونم اگه ازین بگذرم خیلی درها برایم باز میشه….شاید به گفته شما هنوز ذهنم باور نکرده که میشه و اینا حقیقته با اینکه خودم فکر میکنم که باور کردم
در کل نسربن عزیز بسیار تحسینتون کردم و میکنم و بهترینها رو برای شما از خداوند خواستارم
به نام خالق زیبایی بینهایت حتی سادگی و فراوانی و عاشق بندههاشه
سلام به بنده عشق جون جونی خدا استاد معلم بزرگی که توی زندگیم انقد بهش احساس نزدیکی علاقه داشتم
سلام به مریم جان خانمی که خیلی نظر و فکر منو تغییر داد خیلی جاها
و چه عزت نفسی داره و چقد میشه ازش احساس لطافتو مهربونی در عین حال اراده وشجاعتو باهم دید عشقو و ازادیو باهم دید عشقی بدون وابستگی
زیبایی واقعی و خیلی ویژگی های عالی مثل شجاعت توی تنهایی
شجاعت از حرف بقیه
شجاعت از حیوانات وحشی
شجاعت در تاریکی
عزت نفس انقدد بالا
وااای چقد رفتااار شما خانم شایسته عزیز واستاد جان جانان هر چی بگم کم گفتم واقعا تحسینتون میکنم و میدونم رفتار خودمم که عالیه بازام میوتتونه مثل شما با تکامل بهتررر بهتر بشم
گاهی فک میکنم اگه شمارو نمیدیدم میگفتم دنیا تهش دیگه یه چیزی میاد میخوری میگردی همین ولی با دیدن فایلای شما احساس بیداری اگاهی نابی میکنم فوقالعاده از لطف ربم که این تجربه رو دارم واز ازادی های که بهمون دادی اگاهم میکنی
چقد الگوی خوبی از ارامش و خوشبختی و روابط با ویژگی ها ازاد تر و لذت بیشتر میبرم تو دوسال کتاب و فایلو دانلودی زندگیمو خیلی بهتر کرده و همچنان در حرکتم به لطف ربم میدونم تا بینهایط میخاد پروازم بده رشدم بده چون از خودشم و عاشقمه و همه کارو به سادگی اوکی میکنه و طبق قانون من دیگه سعی میکنم از چشام بیشتر بهش اعتماد کنم و گوش به هدایت وعملش باشم
و چقد زندگی تو امنیتو دوس دارم و میدونم ازادم که انتخابش کنم با اینکه بگم استاد عاشق امنیتو ارامشوتم
مثلا ازادی توی روابط و با ارامشو بگم
استاد عاشق اون لذتو ارامشتمونم چقد با هم لذت میبرید بهم عشق میدید و انقو باورهای خوب وقوی دارید میدونید هر کدوم به تجربه ای بهتر میرسید و ارامشی مطلق دارید و کل زندگیتون مراقبه هس نه نگرانی توی گزشته اینده و توی زمان حالید
فقط استاد عاشق اون ارامش و ایمانتم اون جا که اسب میاد پشته دوربین هرکه دیگه بود با زهنیت منفی مثلا با ترسو داد بیداد میدویید سر دوربین میگف نمیشه تو این جا یه فیلم بگیریم ولی شما چقد زیبا این بهشتونو میبینید و سپااسگزار وارام بودین اون لحظه من این نکته ریزو صوتی گوش کردم بعد تو فایل تصویری گرفتمش برام خیلی جالب بود اون لحظه هیچ ترسی از اسب که الان میاد کارو خراب میکنه نداشتید وخیلی ریکلس فایلتون با عشق گرفتید دقیق همین زندگی ساده و با ازادی و زیبایی و جذابیت بی نهایتو میخام
لحظه لحظه پر از نور برکتو عشق الله خالق همه چیز
رب بینهایت برای این روز فوقالعاده این فرصت این اگاهی و این درک ناب خودم سپاس و جهانمو به خودت میسپرم و در ارامشی ابدی فرو میرم
به نام خداوند هدایتگر که امروز صبح به چه قشنگم من رو هدایت کرد به دیدن این فایل زیبا و کامنت دوست عزیزمون که بسیار تاثیر داشت در تغییر حال من….
من صبح با حس بد از خواب بیدار شدم، اما به خودم گفتم نباید مثل قبل عمل کنم، اگر نتیجه متفاوت میخوام باید عملکردم متفاوت باشه
که هدایت شدم به این فایل و اول کامنت دوستمون رو خوندم و بسیار عالی بود….
استاد جانم این روزها شما جزو سپاسگذاری هر لحظه من شدین، انقدر آگاهی هایی که میدیدن کامل و فوقولاده ست که من رشد خودم رو متوجه میشم از نظر فکری، از اینکه با ادما صحبت میکنم متوجه میشم چقدر دیدگاه من مثبت و خوبه همین احساس رشد به من میده❤️❤️❤️
استاد. من چقدر خوشحالم امروز خودم حالم رو و ذهنم رو کنترل کردم اجازه ندادم رو به ناراحتی بره و چقدر چیزهای خوب دیدم و شنیدم در قبال این کنترل ذهنم.
استاد من از اینکه دارم متفاوت از قبلم عمل میکنم خیلی خوشحالم
خیلی شما و مریم جون عزیز و زیبا رو دوست دارم البته که شما هم بسیار دوست داشتنی هستین❤️❤️
سلام به استاد گلم و مریم بانوی خوش پوست و عزیزان همراه
یعنی اولین چیزی که تا اخر فایل منو میخکوب خودش کرده بود و حاضر نبودم لحظه ایی رو از دست بدم صحنه زیبای پشت سرتون بود…به قول مریم گلی دیوانه نشده بودم و مسخ …یهو توی این لحظات ناب رفتم به دوران کودکی ام و تمام خاطرات اون لحظات تداعی شد..میدونید کدوم لحظات؟!!بزارید بگم اون لحظاتی که با 6تا مداد رنگی توی حیاط یا اتاق با خواهرم و برادر کوچکم مینشستیم و نقاشی میکردیممم…خدای من تمام کلبه هایی که میکشیدم اینشکلی بود؟؟!!چراااا؟؟؟چرا همیشه یه خونه چوبی میکشیدممم که اطرافش درخت و یه مسیری که از جلوی خونه امتداد داشت تا آخر صفحه ایی که داشتم و اطراف خونه آب و درخت و طبیعت و پرندگان..بخدا که همین شکلی بود خونه هام 2تا پنجره بزرگ و یه درب که وسط قرار داره…یهو این صحنه رو یادم اومد و چقدر ذوق کردم خدای من..پس این طبیعت بوده که من از کودکی اینادو میکشیدم بدون اینکه دیده باشم ا
جایی به این زیبایی..الله اکبر از این همه زیبایی.حیف که نمیتونم اینجا اونجوری که میگم براتون بکشم…
خدایاشکرت
در مورد در لحظه بودن و مراقبه کردن چقدر قشنگ و راحت گفتید استادجان..چقدر عاشق این راحتی شما و آسون بودن زندگیتون هستم
از کوتاهی موهای مریم جون صحبت کردین همیشه یادمه دوس داشتم کوتاهی رو یاد بگیرم و از تجربه خودم بگم که 2ماه پیش بدای اولین بار بدون آموزش اونم برای کوتاهی موی مردانه ..همسرم گفت بیا خانم خودت موهامو کوتاه کن ..موهای فرفری پرپشت اینجوری بگم گفتم آخه آقا منکه بد نیستم میزنم خراب میکنم آبروریزی میشه
گفت بیا خراب نمیشه گفتم باشه حالا که اصرار داری منم که خیلی دوس دارم تجربه کنم
شروع کردم بدون اینکه بدونم چجوریه همسرم یه کم راهنمایی کرد و نشست و منم مشغول شدم..بخدا که خیلی خوب شد اما یک ماه بعد برای بار دوم جوری کوتاه کردم که هرلحظه خودم میدیدم اینقدر لذت میبردم و توی دلم خودمو تحسین میکردم که ببین مریم خانم چه کرده همه رو دیوانه کردهاینقدر عالی شده بود اینقدر مرتب بدون ماشین به بهترین شکل ممکن کوتاه کردم و به خودم افتخار کردم
خواستم این تجربه قشنگم دو باشما به اشتراک بزارم
بازم بگم در آخر دیوانهههههه شدم از صحنه زیبای این فایلللل انگار یه جور دیگه بود خداییییی
سعی می کنم که دائمی به زندگی نگاه نکنم و در لحظه زندگی کنم و از لحظه لحظه زندگی خودم لذت ببرم و آنقدر برنامه های بلند مدت نداشته باشم که تلاش کنم و بدوم و بدوم و بعد از زندگی خودم استفاده کنم
این است تفاوت استاد با من و خیلی از مردم دنیا. تا جایی که یادم می آید به این شکل بوده است که به من گفته اند که باید کار کنیم و بعد از بازنشستگی از زندگی لذت می بریم .
وقتی این دیدگاه را داشته باشی و این باور را داشته باشی که در لحظه زندگی کنی و از همان لحظه زندگی لذت ببری چقدر زندگی کردن راحت می شود . چقدر این باور باعث می شود که نگران نباشی، نگران آینده فرزندت، نگران آینده خودت، نگران هیچ چیزی در آینده نباشی .
الله و اکبر . چقدر این دیدگاه خوب است . این دیدگاه باعث می شود که احساس بد و نگرانی نداشته باشی و لذت بردن از همان لحظه همان لحظه ای که در آن هستی باعث احساس خوب می شود و این طبق قانون اساسی جهان هستی ( احساس خوب = اتفاق خوب) باعث می شود که همیشه و همیشه برایمان اتفاقات خوب بیافتد.
من چرا تو این همه سال که از خدا عمر گرفته ام این قانون ساده را درک نکرده ام . من سعی کنم از همین لحظه ای که در آن هستم نهایت لذت خودم را ببرم، از کودکی فرزندانم و بازی با آنها، از بودن با دوستانم و لذت بردن از بودن با آنها
این یک باور الهی است . خدایا شکرت . چقدر می توان همه چیز را به هم ربط داد .
اینکه برنامه ریزی بلند مدت برای آینده نداشته باشی را به قانون اساسی جهان هستی ربط دهیم.
متشکر از شما استاد عزیزم که این قانون ساده وبدیهی و در عین حال اساسی را به این سادگی در قالب این موضوع به من یادآوری کردی .
من از امروز تصمیم میگیرم که از همین لحظه ای که دارم این کامنت را می نویسم از همین لحظه ای که دارم این فایل زیبا را می شنوم لذت ببرم و تغییر دهم آن باوری را که از کودکی به من گفته اند که برای پیری و کوری ام برنامه ریزی کنم.
کاااش برنامه ریزی باشد. کاششش برنامه ریزی بلد باشیم . از برنامه ریزی فقط نگران بودن را به ما یاد داده اند .
همه ما به داشتن بیمه تامین اجتماعی ایمان داریم ویک کاری داشته باشیم که بیمه داشته باشد. مگر اساس این کار و این بیمه تامین اجتماعی بر نگرانی برای بیماری و بی پولی زمان بازنشستگی نیست .
طبق قانون بدون تغییر جهان هستی این تمرکز بر نکات منفی ( بیماری و بی پولی و نیاز در زمان بازنشستگی) از اصل و اساس همان یعنی کمبود وارد زندگی همه ما شده است . چقدر بازنشسته داریم که همه شان بیمار هستند و برای تهیه کوچکترین مخارج زندگی شان هم محتاج هستند .
الله و اکبر
از کجا من را به کجا رساندی خدای من .
چقدر باورهای من در مورد همه چیز بر می گردددد به باور کمبود و نمی توانیم باور فراوانی را بینیم .
پس من از همین چند دقیقه اول فایل این تصمیم جدی را با خودم می گیرم که از اکنون تا زمانی که زنده هستم فقط و فقط در لحظه زندگی کنم و از همان لحظه لذت ببرم و سعی کنم در تمام لحظات احساس خوب داشته باشم تا طبق قانون بدون تغییر خداوند برای من اتفاقات بسیار خوبی بیافتد
مراقبه یعنی در لحظه زندگی کردن ، یعنی از چیزی که در همان لحظه است و دارم لذت می برم و به گذشته و آینده فکر نمیکنم یعنی دارم مراقبه می کنم.
این باعث میشه که در لحظه باشم و از بودن در آن لحظه لذت ببررم
استاد با دیدن مرغ و خروسها مراقبه میکنند
من باید با چی مراقبه کنم
مراقبه من گوش دادن به فایلهای شماست
مراقبه من دیدن زندگی در بهشت است
مراقبه من دیدن روی ماه شما و خانم شایسته مهربان است
مراقبه من خواندن کامنتهای زیبای دوستان در این جمع صمیمی است
مراقبه من نوشتن کامنت است برای فایلهای
مراقبه من خلاصه کردن فایلهای شماست
مراقبه من صحبت با دوستان همفرکانسی در مورد قوانین است.
سلام اقاحسن گل. چقده لذت بردم از خوندن کامنت زیبایی که نوشته بودی. عالی وفوق العاده بود. این یعنی حرکت به سمت الله. حرکت به سوی خوشبختی. حرکت به سوی فراوانی. این تسلیم بودن شماروبه سمت هدایت میکشونه. ازپیامتون در رابطه بامراقبه خیلی خوشم اومد ویه باوری برام ساخته شد که بایدمواظب باشم به روحم خوراک زیبا وسالم بدم. ازچشمام گوشام. کلامم. بایدمراقبت کنم. انشالله همیشه درمسیرهدایت الله باشید. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
یه مطلبی امروز خیلی ذهنمو به خودش درگیر کرده ، بخونید ذهنتون هم خیلی درگیر میکنه… .
دقت کردین ، آدما هیچوقت از بارون خسته نمیشن ، یعنی عادی نمیشه براشون ،
این هفته بارون میاد ، ازش لدت میبری ، بعد هفته بعدی میاد باز ازش لذت میبری انگار که تازه تو عمرت بارون دیدی و صداش شنیدی… .! خیلی عجیبه مگه ، برای همه اینطوره ، اصلا عادی و تکراری نمیشه… !!
حالا موضوع این نیست که ذهنم به خودش درگیر کرد…!
موضوع اینه که چرا این قوانین کیهان که داریم تکرار میکنیم ، هر از چند باری که تکرار میکنیم ، بازم حس میکنیم که عه چه جالبه و حس میکنیم که چیز جدیدی شنیدیم و یاد گرفتیم ،
مثلا امروز استاد میاد میگه به هر چیزی توجه کنید ، وارد زندگی تون میشه و به سمتش هدایت میشین ، ما خیلی دوق میکنیم ، حتی خود استاد… !
یه ماه بعد بازم استاد میاد فایل خودش میبینه و این جمله میشنوه که به هرچیزی توجه کنی وارد زندگی ات میشه ..! اینجا استاد چرا بازم لدت میبره ، با اینکه ۱۵ ساله اینو میدونه و تکرار کرده و تو عمل پیاده میکنه و به تمام خواسته هاش رسیده… .!!
ولی چرا هر بار که میشنوه یا میخونه تو کامنتا یا از فایل های خودش میبینه یا گوش میده ، کلی ذوق میکنه ، با اینکه اینو میدونه و قبلا هم شنیده و آموزشش داده… !! خیلی عجیبه این قوانین مگه نه
برای همین تمام اساتیدی که اول دنبال ثروت رفتن با همین آگاهی ها و قوانین کیهانی به ثروت رسیدن ، و ماشین گرفتن و رابطه و سلامتی و… همه اینها عادی میشه برات مثل دست و پاهات که عادی و طبیعی شدن برات… .!!
بعد از اینکه به تمام خواسته هاشون رسیدن ، متوجه میشی که میان همینا رو تدریس میدن ، بنظرتون چرا… ؟؟
خیلیا خیال میکنند ، که این اساتید دارن درامد زایی میکنند از این تدریس این قانون کیهان……
ولی اصلا اینطور نیست ، اونها درامدهاشون از جاهایی دیگه تامین میسه ، شرکت و چندین کار دارن ، اول اونها به ثروت میرسن بعد میان آموزش میدن ، از اینجا میفهمی که هدف این آموزش ها درامد زایی و ثروت نیست ، چون اول به ثروت رسیدن بعد اومدن تدریس میدن ..!!
پس هدف این آموزش ها واین همه سایت و انستاگرام چیه… .!!؟ جوابش خیلی شوکه کننده است ،
بازم تاکید میکنم خیلیا خیاا میکنند ، اساتید دارن این آگاهی ها ازش درامد زایی میکنند ولی اصلا اینطور ، نیست ، اگه از تک تک اونها بپرسید میگن ما درامدمون از جایی دیگه کسب و کارشون چیز دیگه و با این کار دارن لذت میبرن…… ! همه شون حرف شون اینه
با اینکه خیلی ها اگه ببینید اصلا مشتری ندارن تو سایت شون (مشتری محصولات ) یا تو انستاگرام حتی فالور ندارن ولی بازم اصرار دارن که این آگاهی ها بیان آموزش بدن ، به جایی رسیده که هر روز دارن بیشتر میشه… ..!
چرا ریاضی یا شیمی یا وسیله خراب ، چیزی که بلدیم برای ما تکراری میشه تکرار آن ، میگیم این که بلدیم و لذت نداره ولی این قوانین کیهانی اصلا تکرار ی نمیشه برای همه… ..!
جوابش بریم تو کتابی که تمام قوانین کیهانی تو کتتب پیدا میکنی ، تا جایی که راندا بیرن در کتاب معجزه شکرگزاری اش ، ناچار شده به این کتاب اشاره کنه ، چون هیچ جا تمام قوانین کیهان بصورت کامل ذکر نشده… !
اول هر چی دنبالش هستی تو این کتاب هست ، ولی الان زمانش نرسیده…
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدا را شکر که این پردایس زیبا را داریم وتمام زیبایی های دنیا را یک جا داره از طبیعت زیبا و دیدنی و درختان سرسبز و قشنگ و جوجه های ناز و زیبا و از رودخانه جاری و آب شیرین چشمه و از ما هی های فوق العاده
قشنگ و از چمن های جذاب واز برونی نجیب و
بع بعی های دیدنی خلاصه تمام نعمت های عالی در یک جا با وجود دو استاد نازنین و بی همتا جمع شدن خدا را شکر من هم با این همه نعمت وثروت وزیبایی وروابط عالی هم فرکانس شدم
چه به جا در این فایل به جواب سوالم رسیدم
مفهوم مراقبه را درک کردم و فهمیدم که چقدر در لحظه زندگی کردن مهم وحیانی است وتمام موفقیت های شما به خاطر همین نعمت رها بودن
و نگران نبودن شما عزیزان است
و شما واقعا انسان های عملگرایی هستید همان طور که در قرآن بارها تکرار شده که مؤمن کسی که نه ترسی از گذشته دارد و نه نگران آینده است
تحسین میکنم مریم جون که چقدر عالی روی اعتماد به نفس خودشان کار کردن وبهترین شخصیت را خلق کردن و این مسئله مهم بودن نظر دیگران را کنار گذاشتن
بحث مهمانی خیلی برایم جذاب بود واقعا چقدر لذت بخش این جور رفت و آمد که متاسفانه
ما هیچ وقت رعایت نکردیم وهیچ لذتی هم از این کارها نبردیم
تحسین میکنم این همه امنیت و آرامش و امکانات این کشور زیبا را
خدایا من را هدایت کن به یک همچین زندگی رویایی
خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها
تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان
سلام استاد عزیز و خانوم شایسته…خدارو هر روز هزاران بار شکر میکنم که ب این سایت عالی با استاد عالی و همفرکانسیهای عالی هدایت شدم..استاد این روزا خیلیها تو ایران خودشون رو مربی و استاد انگیزشی جا زدن..و هر جوری شده با هر ترفندی نقاب زدن برای جذب فالور و ……ولی شما خالصی…راحت زندگیت و شخصیتت جلو دوربین و پشت دوربین یکیه..استاد من با فایلهای سفر ب دور امریکا..عید ۹۸ هدایت شدم ب جنوب ایران…از ایذه بگیر تا بندر خمیر…با خانومم دوتایی..با ماشینم..دوستان اگه حساب کنن میتونن درک کنن چند کیلومتر میشه..از اصفهان تا ایذه..از ایذه ،،شوشتر واهوازو..گناوه و دیلم و بندر ریگ وبوشهروبندر دیر و ……..تا بندر خمیر…تموم شهرا رو تامیشد رفتم..اون موقع جریان این بیماری هنوز پیش نیمده بود..همه راها باز بود…هوا عالی بود…از هر شهری رد میشدیم فرداش خبر دار میشدیم اون شهری ک ما دیروز در اون بودیم بارون زیادی اومده و خداروشکر شهر سیراب شده…قبل رفتن همه میگفتن ن..چرا دوتایی..خطر داره..چرا ی ماشین..حالا اومدو ماشین تو راه خراب شد..شب ..نصفه شبی..امنیت نیس..فلان بیسار…ولی من تو حال خودم سر مست و شاد ..و درون خودم میگفتم شاگرد مکتب عباسمنش ..چیزی ب اسم ترس براش وجود نداره…نمیشه و ….اینا براش مفهمومی نداره…من سفر ب دور امریکا رو دیدم..چی میگید…ولی اگه واضح میگفتم ک اونا درک نمیکردن….خلاصه استاد صبح زود روز اول عید سال ۹۸با توکل ب خدا با پژو ۴۰۵ با خانوم دوتایی از۴۰ کیلومتری شهر اصفهان رفتم برا ایذه..فقط تو جاده خدارو شکر میکردم..و محو زیبایی های این جاده بودم..قبلا ن رفته بودم ااین مسیرو و ن بلد بودم..با کمک الله یکتا..و گوگل مپ پیش رفتیم…اینم بگم قبلش تکامل رو طی کرده بودم..اون موقع ماشین نداشتیم با اتوبوس سفر دوتایی میرفتیم..وقتی هم ک ماشین خریدم دیگه شروع کردم دور و اطرافمون رو تا ۲۰۰..۳۰۰ کیلومتر میرفتم و بر میگشتم….ولی این بارتصمیم گرفتم ی قدم بزرگتر بردارم.. با ماشین خودم طی ۱۰ روز مسافتی ۳…۴ هزار کیلومتری رو رفتم..درواقع یه تیکه نوار جنوبی کشور رو رفتم..استاد انقدر باورام خوب بود..ک خدا شاهده هیچ مشکلی برامون پیش نیمد..ن خودم ن ماشین…اینم ب لطف توجه ب فایلای شماو سفر ب دور امریکا،،حتی همش خانوادهامون تماس میگرفتن ک بارون زیاد میاد مواظب باشید..خداشاهده ما ن ب شلوغی خوردیم و ن بارون زیاد و…با اینکه تعطیلات عید بود دیگه مشخصا باید همه جا شلوغ میبود..الانم برا هرکی میگم ی چند ثانیه نگا من میکنه و میگه..چی!!!دوتایی؟؟؟ این همه مسیر!!!!بدون خرابی ماشین!!!حتی یه پنچلی تایر!!!!!!ولی اونا ک درک نمیکنن ک من از چندماه قبلش توجهم سفر ب دور امریکا بوده..و ازچندین ماه قبلش ترش توجهم ب سایت ادمی بوده ک خیلی از نکات رو تو وجود من بیدار کرده…الانم ک زندگی دربهشت دیوانمون کرده..با توجه بهش چ درسایی رو ک نگرفتیم..و چ چیزای جدیدی رو تو وجود خودمون کشف کردیم..استاد هر کسی هر چیز میخواد بگه…استااااد خودتی باقی اداتو هم نمیتونن در بیارن…من با توجه ب این سریالا ک تو سایت عباسمنشه..ترسم کمتر شده..کنترل ذهنم بهتر شده..درامدم بهتر شده..شادیم بیشتر شده..سلامتیم بهتر شده..اعتماد ب نفسم بهتر شده..ارتباطاتم بهتر شده..حسادتم کمتر شده..حرف مردم برام کمرنگتر شده..دوره تکامل رو بهتر درک میکنم..در لحظه زندگی کردن رو بیشتر میفهمم….دوستان من تا چند سال پیش اصلا ی ادم دیگه بودم..ولی خدارو شکر تغییر کردم..بهتر شدم…ب لطف خدا و داداش بزرگتر(سید حسین عباسمنش)ک از همه لحاظ گردن کلفته..از لحاظ ذهنی..جسمی….همه جوره میخوایمت..بمونی برامون..😘😘
من امروز یک پرسش زیبایی در ذهنم بوجود اومد و یک جواب زیبایی هم از جانب خداوند بهم رسید که گفتم اینجا بنویسم تا من هم در این سایت که دریایی از آگاهیهاست سهمی داشته باشم
امروز یک کتاب شنیداری گوش میدادم که در مورد تغییر باورها اینطور نوشته بود که باورها از جنس انرژی هستن بنابراین از بین نمیرن ولی از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشن
با خودم گفتم که از جنس انرژی هستن یعنی چه؟
خدای عزیزم هم اینطور پاسخ داد که تو وقتی یک فکری میاد توی ذهنت این فکر با خودش یک احساسی رو به همراه میاره و اون احساس همون انرژی هست که به اون فکر جان میده و اون فکر رو قدرتمند میکنه و به باور تبدیلش میکنه
حالا اگر بخوای اون باور رو تغییر بدی نمیتونی اون رو از بین ببری چون از جنس انرژی هست بنابراین باید از حالتی به حالت دیگه تبدیلش کنی به این شکل که وقتی اون فکر میاد توی ذهنت یا در بیرون برات اتفاق میفته به هیج عنوان اجازه ندی احساسی که قبلا با اومدن اون فکر در وجودت تزریق میشد دوباره تزریق بشه و بجاش آرامش رو جایگزین کنی
اینطوری در واقع انرژی اون فکر یا عمل رو ازش میگیری و بعد از اینکه یه مدت اینکار رو کردی کم کم این باور توی ذهنت ایجاد میشه که من قدرتمندم و میتونم خودم رو کنترل کنم اینطوری قدرت دیگه در اختیار خودت قرار میگیره و میتونی اون انرژی رو هدایت کنی به سمتی که میخوای و باهاش یک باور جدید بسازی
حالا چرا این موضوع رو گفتم؟
به خاطر اینکه همیشه یه سوالی توی ذهنم بود که چرا بچه هایی که دیگاهشون رو توی این سایت مینویسن اینقدرررر از زیباییهای پارادایس و شادی استاد و مریم جان لذت میبرن مگه این لذتها در زندگی خودشون اتفاق افتاده که اینقدررر شاد و خوشحال میشن؟
حالا میفهمم که اینها همه اش به خاطر اجرای قوانینی هست که خودِ استاد آموزش میدن در واقع اگر با دیدن شادی دیگران شاد بشیم در واقع داریم با تزریق انرژی به اون چیزی که میبینیم به اون چیز جان میدیم و اون رو قدرتمند میکنیم تا به یک باور تبدیل بشه و وقتی که این کار رو چندین بار انجام بدیم اون باور در زندگی ما هم اتفاق میفته
و اگر با دیدن شادی دیگران حسادت کنیم در واقع دقیقا داریم نداشتن اون شادی و لذت رو به زندگی خودمون دعوت میکنیم
بنابراین من گرچه تا حالا به لطف خدا حسادتی به زندگی دیگران نداشتم ولی زیاد خوشحال هم نمیشدم اما الان دیگه دارم سعی میکنم که با تمام وجودم از شادیهای دیگران لذت ببرم و شاد بشم و خدارو بینهایت شکر میکنم به خاطر این همه لذت و شادی که استاد عزیزم و مریم خانم دوست داشتنی در زندگیشون دارن تجربه میکنن و به ما هم آموزش میدن
آفرین و احسنت که اینقدر با دقت هستید و برای بهتر شدن ورشد شخصی، از خودتون سوالای خوب میپرسید و به جواب های خوب هم هدایت میشید
دقیقا همینه که شما گفتید…
مثلا توی این سریال منم اوایل خوشم میومد اما انگار بلد نبودم زیبایی ها رو ببینم و تحسین کنم اما کم کم مدارم تغغیر کرد و هر بار اون اسمون و طبیعت و اتفاقاش، برام از جنس عشق بود و زیبایی و بعد از تحسین کردن ها اینقدر حالم خوب میشد که انگار خودم از نزدیک حسشون کردم و جالبه که چندین بار به جاهای فوق العاده زیبا هدایت شدم و میدونم که همش بی خاطر این فرکانس های مثبت و نگاه زیبا بینم هست
قانون دنیا و جهان همینه… انرژی از بین نمیره..
توی قرآن میگه خداوند لم یلد و لم یولد هست یعنی نه زاییده و زاییده نشده است و این هم دقیقا همون تعریف انرژیه که خداوند هم بالاترین انرژی هاست
اگه تا حالا کتاب ” چگونه فکر خدا را بخوانیم ” از استاد عباسمنش عزیز رو نخوندید، شدیدا بهتون پیشنهادش میکنم چون این کتاب فوق العادس و خیلی موارد و آگاهی ها و قانون های دقیقی رو بیان میکنه
ممنونم بابت این کامنتتون و برای هممون در پناه خداوند همواره لذت و فراوانی بی نهایت آرزو دارم
یعنی هربار که قانون باورهارو با خودم مرور میکنم یه آگاهی جدید ازش در میاد! این کامنت شما هم یکی از همون آگاهیاس !😊خدایا شکرت که هر روز داری درکمو از این جهان زیبات وسیع تر میکنی.
سپاسگزارم محمدرضای عزیز برای درکی که از الهاماتت نوشتی.اون ارتباط بین قانون پایستگی انرژی و باورسازی خیلی برام آگاهی دهنده بود.حتماً توی دفترچم می نویسمش.
انشالله هرجا هستی در پناه خداجون راضی و پر روزی باشی دوست خوبم🙏💖⭐
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد وخانم شایسته عزیزم ،امروز بیدارشدم باوجودی که دارم هرروز وشب سپاسگزاری مینویسم وفایل گوش میدم ولی چون به کارهام نمیرسم واون کارهایی رو که مدنظرم هست برای رشد خودم (کارهای فیزیکی که در نظرم هست ) رو نمیتونم یعنی یه جورایی وقت نمیکنم انجام بدم حس خوبی نداشتم واین حرف در فکرم امد که چرا اینقدر روزها وشبها سریع میگذرند دقیقا مثل برق ،وباورم نمیشه با همین حرف چقدر میشه که گمراه بشی وهی حرفهای بد بیشتری بیاد ،خدایا شکرت که هدایتم کردی ،به محض اینکه میبینیم حالم بده وهیچ جوره اون احساس خوبه رو نمیتونم داشته باشم میام سراغ فایل نشانه و اینکه میگم گمراه میشی به این دلیله که مغزم گفت بابا نشانه چی میخواد بهت بگه همین فایلایی رو که داری کار کن بشین اون همه کامنتی که عقب انداختی بنویس اولش گفتم باشه راست میگی من هنر کنم کامنتای عقب انداخته مو بنویسم خودش حالم درست میشه ولی همین که گوشی رو انداختم یهو ناخوداگاه بلندش کردم اصلا نمیتونم بگم چطور جسمم این کارو انجام داد مثل تشنه ای که اب بخواد ودوباره سایت رو باز کردم ودراین حین میگفتم خدا منو دوست داره ومن لایق هدایت خداوند م وخدا به من میگه چکار کنم وهمین که سایت اومد بالا بی درنگ عشق پروردگارمو احساس کردم واب رو نوشیدم وفایل نشانه رو زدم ،خدایا شاید برای همه بچه ها این احساس اشنا باشه این عشق پروردگار ،اما من با هدایت خداوند جزئیات رو نوشتم چون دقیقا این فایل گفت که برامون عادی نشه این عشق رب ،این هدایتش ،این چیزی نبود که قبلا داشته باشیمش اینقدر سریع واینقدر واضح ،نه اینکه نباشه ما نداشتیمش ،چون ما در مدارش نبودیم، اما حالا برامون عادی شده ولی نباید اینطور بشه نباید این نعمتهایی که خداوند هر روز داره بهمون میده عادی بشه ،خدایا شکرت ،حالا نشانه م چی بود پاسخ به سوالات ،اولین کلمات کامنت زیبای اقا رضا خدای سریع الجواب ،خدایا شکرت ،شروع کردم به خوندن کامنت ،چقدر زیبا بود ،چقدر از دل بود ،به من همینو گفت ،چرا اینقدر این وضعی که دارم برام عادی شده ،چرا توجه نمیکنم که قبلا در چه حالی بودم والان چقدر اوضاعم فرق کرده ،خدای من دیروز که استاد فایل سرمایه رو گذاشتند اومدم کامنت بنویسم ولی باورتون نمیشه ناخوداگاه شروع کردم به نوشتن اینکه این دوسالی که در سایت هستم وبا شما اشنا شدم چه تغییراتی کردم وچه چیزهایی بدست اوردم دیروز نفهمیدم وحتی اصلا توجه نکردم که چطور شد که من یهو این چیزها رو نوشتم ولی امروز با این فایل نشانه فهمیدم ،اینکه باید همیشه نعمتهای پروردگار رو یاداوری کنم تا نعمتهای بیشتری بهم داده بشه چون با این دیدن نعمتها حالم خوب میشه احساسم خوب میشه ، من واقعا همه چیزهایی که بدست اوردم برام عادی شده این زنگ خطره ،باید مدام برای خودم یاداوری کنم وبنویسم که چه چیزهایی رو بدست اوردم بخصوص اینکه باید مرتب به خودم یاداوری کنم که این چیزها رو با عمل به قانون با درست کردن باورها وبه لطف فضل وهدایت خداوند بدست اوردم ،خدای من شکرت که اینطور بنده هاتو هدایت میکنی .برگردیم به اول کامنتم جوابم این بود نسرین خدارو شکر کن که ا زخواب بلند میشی وسالم وسرحالی وخداوند به تو فرصت داده فرصتی دوباره که روی خودت کار کنی تجربه کنی واز زندگی لذت ببری پس به جای اینکه غصه بخوری که به کارهات نمیرسی خداروشکر کن که میتونی همین کارهاتو انجام بدی وباگوش دادن به اول فایل که جواب استاد در مورد کارهایی که بچه ها گفتن انجام بدین بود ،به خودم گفتم ببین احساستو خوب نگه دار همین کارهایی هم که داری انجام میدی کم کاری نیست ،از زندگی لذت ببر ودر لحظه زندگی کن ،اینقدر ازخودت توقع نداشته باش که یه دفعه بتونی به همه خواسته هات برسی کم کم ،این یه پروژه بزرگه این بیست هکتار زمینه اونم زمین وحشی تو یه دفعه نمیتونی همه اون باورهای غلطتتو پاک کنی از بین ببری ریشه کن کنی مثل استاد لذت ببر ،همینکه هر روز داری یه باور غلطو شناسایی میکنی خودش کلی حرفه ،اصلا همینکه در راه درست هستی وهدایت وعشق پرودگار رو میبینی مگه کم چیزیه ،به اون چیزها میرسی ولی راهش توقع زیاد از خودت نیست راهش ناراحتی واحساس بد نیست راهش این نیست که هی بگی چرا نمیرسم چرا اینقد طول کشیده ، منم کلی کار دارم که باید روی خودم انجام بدم ولی الان حالم خوبه چون میدونم هیچ عجله ای نیست من همین الان دارم از زندگی لذت میبرم میدونم خواسته های زیادی دارم که میخوام بهشون برسم ولی باید از همین جایی وهمین لحظه ای که دارم لذت ببرم باید از خودم راضی باشم اینقدر خودمو سرزنش نکنم ،به جاش از خودم تعریف کنم ویاداوری کنم برای خودم که چه کارهایی تا حالا انجام دادم ،خدایا شکرت این فقط جملات اول کامنت وحرفهای استاد بود .این فایل کلی جواب به من داد ،کلی جواب که در دهن ذهنمو بست وبهم گفت باید چکار کنم .اینقدر حالم خوب شد که یه کاریو که ذهنم سختش کرده بود وچند روز بود حالمو گرفته بود وذهنمو در گیر کرده بود تصمیم گرفتم وبه راحتی انجامش دادم وتموم شد در یک لحظه با یه تصمیم درست ،واین تصمیم درست ازاین فایل اومد ،خدایا چقدر برکت میتونه باشه تو زندگیم چقدر من زندگیم عوض شده وبرام عادی شده ،اصلا این قضیه عادی شدن اینقدر مهمه که دوباره برمیگردم بهش ، خدایا شکرت برای هدایتت ،دوست دارم همشو بنویسم همه چیزی که ازین فایل دریافت کردم وبهم کمک کرده ،خداوند کمکم کنه وهدایتگرم باشه ،خوب من جواب سوال اولم رو گرفتم ،اینکه نذارم همه چیز برام عادی بشه ونعمتها رو یاداوری کنم واحساسم رو خوب نگه دارم وسپاسگزار باشم واز طرفی این یاداوری باعث میشه که باورهام قویتر بشه ،این یاد اوری اتفاقات کوچک وجواب دادن قانون کار مهمتری بیشتر از احساس خوب انجام میده (گرچه احساس خوب مهمترین چیزه )این یاداوری درواقع باورهای تو رو قوی میکنه همون چیزی که اقا رضا گفتن ما فکر میکنیم باورهامون درسته فکر میکنیم که بابا ما میدونیم خودمون خالق شرایطمون هستیم ولی اینطور نیست این بازی ذهنه که داره مارو فریب میده ،چون اگه ما واقعا باور داشتیم خیای خیلی جلوتر ازین جاها بودیم اینقدر ناخواسته نداشتیم پس معلومه که باور نداریم وحالا این باورو باید بسازیم باید با یاداوری اتفاقات کوچک قانون رو برای خودمون باور پذیر تر کنیم ذهنو خلع سلاح کنیم جهاد اکبر راه بیندازیم یادمه استاد تو یکی از فایلا میگفت برای یه اتفاق کوچک ۵۰۰ بار از خدا تشکر کرده ومدام یاد اوری کرده وهی تکرار کرده ،من چی ،چند بار اینکارو انجام دادم وای خدای من چقدر تو به من تا الان لطف کردی لطفای بزرگ اتفاقات بزرگ که اصلا من ۵۰۰ بار چیه صدهزار بار م تشکر کنم کمه اون وقت من چی کار کردم همه رو فراموش کردم همش برام عادی شده همین میشه که ذهنم اینطور افسار بدست میگیره وجوری منو از خواب بیدار میکنه که بابا اینهمه کار میکنی روی خودت پس چرا وضعت هنوز همونه پس چرا نمیرسی ،خدایا من اینطور باید افسارو ازش بگیرم باید با یاد اوری باورهامو قوی کنم ،ما فکر میکنیم که باور کردیم ولی باورمون ضعیفه چون یادمون میره چون هرلحظه مثل استاد تعریفش نمیکنیم که چه چیزهایی بدست اوردیم .خدایا شکرت ،این دومین چیز بود تقویت باورهام که ربط داشت به همون اولین نکته ،حالا نکته سوم ،برای این درست شدن باورها نیازی به کار فیزیکی نیست ،من فکر میکردم باید بشینم کار فیزیکی کنم وهمین باعث میشد کار برام سخت بشه ،باید همه چیز رو اسون کرد ،وقتی وقت نمیکنی بنویسی روی خودت کار کنی سختش نکن تو میتونی موقع انجام کارهات به نعمتهایی که داری فکر کنی به کارهایی که تاحالا انجام دادی وچیزهایی که بدست اوردی بهمین راحتی ،باورهات رو محکم وقوی کن ، بهمین راحتی کار سختی نیست ،خدایا شکرت ، تمام کلمات این فایل راه حله ،باوره ، فقط باید در مدارش قرار بگیریم ،نکته بعدی اینکه دوست داری چه چیزی رو تجربه کنی در موردش حرف بزن با خوشحالی با فان ،نه اینکه هی بهش فکر کنی وبگی چرا ندارمش چرا نمیشه ،مثلا من دوست دارم مسافرت کنم به جای اینکه بشینم جاهایی رو پیدا کنم که میتونم برم وببینم چطورین ویا اینکه تصور کنم چه چیزی رو تجربه میکنم در اون مسافرت ومثلا هوا یا تصاویری رو که میبینم تجسم کنم ودرمورش حرف بزنم فقط به این فکر میکنم که خدایا چرا جور نمیشه چرا مسافرت نمیرم و….
چقدر خوبه دریم برد درست کردن ،منم خیلی دوست دارم انجامش بدم ان شالله خداوند هدایتم کنه .
خداوند بیشتر از خواسته هامون بهمون میده اونقدر بیشتر از اونی که در تصورمون هست .
چقدر استاد خوب نعمتها شو یاداوری میکنه واین فقط نیست که بگه خدایا شکرت بلکه اون نعمت رو با ریزترین جزئیات یاداوری میکنه وهمه جوانب اون نعمت رو بررسی میکنه مثل گفتن از نعمت پرادایس در این فایل .
مراقبه ،همون در لحظه زندگی کردنه ،یعنی بی ذهنی ،چقدر خوبه .چقدر خوبه که نه به اینده فکر کنی نه به گذشته ،بازهم تاکیدی برای من بود که اینقدر توجهم رو نذارم به اینده دور ،به رسیدن به خواسته هام ،از لحظه لذت ببرم وبدونم این دنیا واین زندگی دائمی نیست ،پس از همین لحظه لذت ببرم ،از همین کارهای معمولی روزانه که انجام میدم ،از همین پیشرفتهای کوچکم ،از چیزهای کوچک وساده .
همه چیز رو خیلی ساده انجام بده وسخت نگیر ،وکارها رو جوری انجام بده که ازشون لذت ببری نه اینکه فقط درگیر این باشی که چطور میشه چی میشه و…
چقدر جالب بود که من چقدر مسافرت میخواستم وتو این فایل خانم شایسته در این مورد صحبت کرد که اونجایی که هست هر روز در گردش هست واین چقدر خواسته خوبی بود برای من که جایی باشم که هرروزم در گردش باشم خدایا شکرت چقدر زیبا ودوست داشتنی .
خدایا به من جایی بده ملکی بده که هیچ محدودیتی نداشته باشم وازاد ازاد باشم
شجاعت بزرگترین پاشنه اشیل منم هست ،خدای من چند شب پیش داشتیم صحبت میکردیم حرف به اینجا کشید که من در بچگی چه کارهای عجیبی وتجربیاتی به خاطر ترسم داشتم وپدرم هم گفت که چقدر ترسو بودم در اون لحظه ناراحت شدم وخواستم بگم علت ترسم فلان بوده وفلان ولی یهو به خودم اومدم ودیدم من چقدر تغیر کردم به خودم تبریک کنم وحتی اعلام کردم که من دیگه اون نسرین سابق نیستم وحالا خیلی بیشتر به ترسام غلبه میکنم وسعی میکنم روز به روز شجاعتر بشم خدایا شکرت این هم یکی ازون یاد اوری نعمتها بود که من چندشب پیش به لطف خدا داشتم وبهش توجه نکرده بودم ،منم همین جا از خانم شایسته خیلی خیلی تشکر میکنم به این خاطر که دلیل من والگوی من هستن برای غلبه بر ترسها ،من هم ترمزهای زیادی به خاطر سنتی بودن خانواده دارم وباید روی خودم کار کنم واین ترمزها رو شناسایی کنم وبردارم ،وچقدر خوب استاد گفت که حتی اگه تو این خانواده ها هم باشی با تغییر باورهات میتونی هدایت بشی والبته که خدا کار اسان میکنه ویا تو هدایت میشی به جای بهتر ویا خانوادت رفتارش تغییر میده ،ومن چقدر دارم میشنوم حرفهایی رو از پدرم که اصلا با باورهای قبلیش نمیخونه واین حرفها رو فقط جلوی من میزنه وبه دخترم میگه من تعجب میکنم که ایا این همون پدر بچگی های منه .
چقدر نکته مهمی رو گفت خانم شایسته ،خدای من این کلمه اولویت چقدر مهمه برای من ،این کلمه رو قبلا در یک فایل دیگه به عمقش پی برده بودم وحالا دوباره برام تکرار شد ،ببینید اولویت شما در زندگی مهمه ،چی برات اولویته اگه نمیتونی بهش برسی یعنی اولویتت نیست ،وقتی خواسته تو اولویتت باشه بهش میرسی زیر سنگم باشه میرسی .وچقدر جالب بود که اولویت جمع نمیشه ،یعنی اولویت فقط یک چیز هست . اولویت باعث میشه تو بری تو دل ترست بری وانجامش بدی ، اون جسارت وشجاعت در وجود همه ما هست ولی باید به نقطه ای برسی که اون جسارت رو بیدار کنی واون نقطه همون اولویت قرار گرفتن خواسته ت هست وفهمیدن ترمز وگاز .ما ترمزها رو نمیشناسیم این خیلی مهمه که بشناسیم ویکی از مهمترین ترمزها ترس هست .ومن چقدر مثال دارم ازش وچقدر ترمز وترس دارم که خداووند هدایتم کنه ودرموردش وقت بذارم وبنویسم وپیداشون کنم .
اینکه استاد تعصبی رو چیزی نداره واونچه که بهش گفته میشه واحساس میکنه عمل میکنه وانجام میده ،اول سوال میپرسن وجواب رو دریافت میکنه ،هدایت با توجه به شرایط الان شما هست ،پس تمام پیش فرضها رو کنار بذار ،تمام تفکرات وتعصباتت رو ،از خداوند سوال بپرس وخداوند سریع الجواب به تو جواب خواهد داد با توجه به شرایط وامکانات الان تو وبا توجه به ایمان وباور تو . خدایا شکرت .
اصل واساس مهمونی دید وبازدید ومراوده هست وخدایا خودت منو هدایت کن به چنین مهمانی هایی .
خدای من باز هم یه نکته مهم دیگه از مریم عزیزم ،پایه ها باید درست باشه ،اینکه مهم نباشه دیگران در مورد شما چی میگن ،من حالا زیاد اینطور نبودم یعنی دلم میخواست اینطور شیک واتو کشیده باشم ولی ذاتن نمیتونستم ولی با این وجود همبشه نظر دیگران برام مهم بوده وچقدر اذیت میشدم برا این موضوع ،مثلا من ابنطور بودم که باید حتما همه لباسهام به هم بخوره از همه لحاظ وکوچکترین ناهماهنگی رو نمیتونستم تحمل کنم وهنوز هم این مورد هست ولی دیگه الان سخت نمیگیرم میسپرم به خدا وخودش همه چیرو هماهنگ میکنه ،وچقدر بده این مهم بودن نظر دیگران چقدر لذت زندگی رو از ادم میگیره خدایا شکرت اینم یه نعمت دیگه که من یادم رفته بود وچقدر حالا زندگی برام اسونتر شده فکر کنین من دوتا بچه دارم وچقدر با این رفتارم داشتم زندگی رو برای اونها هم زهر مار میکردم وحالا چقدر خوب شدم ،خدایا شکرت ،منم چقدر ادمهایی در اطرافم میدیدم که راحت میگرفتن ومیدیدم که چقدر دارن لذت میبرن از بیرون رفتن وچقدر همه جا راحت میرن ، اره این هم نمونه خوب برای اولویت شدن وغلبه برترس ،خدایا چه فایل پربرکتی ،ترس زیبا دیده نشدن وقضاوت دیگران واولویت لذت بردن از زندگی وتجربه زندگی .خانم شایسته وقتی ترمزشو فهمید تصمیم گرفت به صورت تمرکزی ولیزری روش کار کنه واینجور هم نبوده که یه روزه همه چی تغییر کنه کم کم ،اول ارایش کمتر شده ،بعد رسیده به کوتاه کردن موها . وچقدر این زیبایی ترمز من وپاشنه اشیل من هست که تو دوره عزت نفس نوشتم وچقدر جالب که با خرید این دوره اولین چیزی که باید رفعش میکردم این ترمز بود وخداوند هدایتم کرد به زیبایی وچقدر الان زیباترشدم ،وان شالله به جایی برسم که مثل خانم شایسته با صورت خودم به صلح برسم وخودم رو دوست بدارم که زیبایی حقیقی همین هست ،قانون همینه احساس خوب اتفاقات خوب پس اگه در مورد پوستت وخودت این احساس رو داشته باشی هماهنگ باشی با خودت لاجرم اتفاقات خوب میفته ،عجب چیزی گفتی خانم شایسته ،واستاد تکمیل میکنن وقتی خودت احساس خوبی نسبت به خودت داری این احساس خوب به دیگران منتقل میشه ودیگران همین احساس رو نسبت به شما خواهند داشت .هرجوری در مورد خودت فکر کنی همونو انتقال میدی ،چقدر این نکته مهمه اگه بهش عمل کنیم .
برای خودتون زندگی کنید .
خدایا شکرت با این فایل چقدر خواسته م برای خونه ای که میخوام وازادی های که میخوام داشته باشم روشن و واضح شد ومهمتر باور پذیر شد داشتنش .
خیلی خیلی ممنون استاد وخانم شایسته برای این فایلهای باارزش ، عاشقتونم وخدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم برای هدایتم به این مسیر واشنایی با شما وقوانین بی نظیرش .واقعا فکر نمیکردم اینقدر بنویسم وخدایا صدهزار بار شکرت برای این نعمت نوشتن وبرکتهایی که ازین نوشتن نصیبم شده وقراره بشه . وچقدر حس خوبی دارم الان درست مثل کلام اخر خانم شایسته دارم دیوانه میشم ازین همه زیبایی …خدایا شکرت
سلام به نسرین عزیزم
چقدر تحسین میکنم این نگاه آگاه بینتون رو چقدر زیبا تک تک کلمات و جملات این فایل رو درک کردید.چقدر لذت بردم از نوشته شما دقیق و عالی…با نوشته های شما بیشتر صحبتهای استاد عزیز و مریم گلم رو متوجه شدم و لازم دارم الان با این آگاهی و آگاهایهای کامنتهای بقیه دوستان باز این فایل بی نظیر روببینم..البته خرده نمیگیرم از خودم از اینکه به این قشنگی و واضحی متوجه همه صحبتها نشدم چون غرقققققق بودم در این زیبایی ها..مطمئنم بعد از دبدن دوباره کامنت دیگری منتشر خواهم کرد
یکی از پاشنه های منم مهم بودن نگاه و نظر مردم بوده.به جرات میگم خبلی بهتر شدم اما باید حلش کنم این خیلی مهمه برام..میخوام لذت بیشتری رو تجربه کنم…یه بار بادمه یکی از فایلهای استاد که نمیدونم کدوم بود راجع به همین آرایش مریم گلی بود و مریم گفت خیلی اذیت میشدم و با عبور از این پاشنه درهایی برایم باز شد که هیچ ربطی به آرایشم نداشت ولی با عبور از این پاشنه همه درها باز شد انگار سدی بود برای رسیدن به خیلی از خواسته هام
دقیقا این جمله به من الهام شد که مریم این درس توست ازش بگذر درهایی برات باز میشه که هیچ وقت توی ذهنتم نمیدیدی که بشه…اما من هنوز به طور کامل نتونستم انجامش بدم هنوز رژ لبم رو میزنم توی چشمم مداد میکشم و هنوز نظر دیگران مهمه..میدونم اگه ازین بگذرم خیلی درها برایم باز میشه….شاید به گفته شما هنوز ذهنم باور نکرده که میشه و اینا حقیقته با اینکه خودم فکر میکنم که باور کردم
در کل نسربن عزیز بسیار تحسینتون کردم و میکنم و بهترینها رو برای شما از خداوند خواستارم
در پناه الله یکتا باشید
به نام خالق زیبایی بینهایت حتی سادگی و فراوانی و عاشق بندههاشه
سلام به بنده عشق جون جونی خدا استاد معلم بزرگی که توی زندگیم انقد بهش احساس نزدیکی علاقه داشتم
سلام به مریم جان خانمی که خیلی نظر و فکر منو تغییر داد خیلی جاها
و چه عزت نفسی داره و چقد میشه ازش احساس لطافتو مهربونی در عین حال اراده وشجاعتو باهم دید عشقو و ازادیو باهم دید عشقی بدون وابستگی
زیبایی واقعی و خیلی ویژگی های عالی مثل شجاعت توی تنهایی
شجاعت از حرف بقیه
شجاعت از حیوانات وحشی
شجاعت در تاریکی
عزت نفس انقدد بالا
وااای چقد رفتااار شما خانم شایسته عزیز واستاد جان جانان هر چی بگم کم گفتم واقعا تحسینتون میکنم و میدونم رفتار خودمم که عالیه بازام میوتتونه مثل شما با تکامل بهتررر بهتر بشم
گاهی فک میکنم اگه شمارو نمیدیدم میگفتم دنیا تهش دیگه یه چیزی میاد میخوری میگردی همین ولی با دیدن فایلای شما احساس بیداری اگاهی نابی میکنم فوقالعاده از لطف ربم که این تجربه رو دارم واز ازادی های که بهمون دادی اگاهم میکنی
چقد الگوی خوبی از ارامش و خوشبختی و روابط با ویژگی ها ازاد تر و لذت بیشتر میبرم تو دوسال کتاب و فایلو دانلودی زندگیمو خیلی بهتر کرده و همچنان در حرکتم به لطف ربم میدونم تا بینهایط میخاد پروازم بده رشدم بده چون از خودشم و عاشقمه و همه کارو به سادگی اوکی میکنه و طبق قانون من دیگه سعی میکنم از چشام بیشتر بهش اعتماد کنم و گوش به هدایت وعملش باشم
و چقد زندگی تو امنیتو دوس دارم و میدونم ازادم که انتخابش کنم با اینکه بگم استاد عاشق امنیتو ارامشوتم
مثلا ازادی توی روابط و با ارامشو بگم
استاد عاشق اون لذتو ارامشتمونم چقد با هم لذت میبرید بهم عشق میدید و انقو باورهای خوب وقوی دارید میدونید هر کدوم به تجربه ای بهتر میرسید و ارامشی مطلق دارید و کل زندگیتون مراقبه هس نه نگرانی توی گزشته اینده و توی زمان حالید
فقط استاد عاشق اون ارامش و ایمانتم اون جا که اسب میاد پشته دوربین هرکه دیگه بود با زهنیت منفی مثلا با ترسو داد بیداد میدویید سر دوربین میگف نمیشه تو این جا یه فیلم بگیریم ولی شما چقد زیبا این بهشتونو میبینید و سپااسگزار وارام بودین اون لحظه من این نکته ریزو صوتی گوش کردم بعد تو فایل تصویری گرفتمش برام خیلی جالب بود اون لحظه هیچ ترسی از اسب که الان میاد کارو خراب میکنه نداشتید وخیلی ریکلس فایلتون با عشق گرفتید دقیق همین زندگی ساده و با ازادی و زیبایی و جذابیت بی نهایتو میخام
لحظه لحظه پر از نور برکتو عشق الله خالق همه چیز
رب بینهایت برای این روز فوقالعاده این فرصت این اگاهی و این درک ناب خودم سپاس و جهانمو به خودت میسپرم و در ارامشی ابدی فرو میرم
به نام الله یکتا
بنام دوست موجود در دلم
سلام به وجود استاد نازنین و مریم جون
این اولین کامنتم تو سال جدیده
راستش این روزا از خدای درونم هدایت میطلبم و هی ذهنم مشغول این موضوع بود که چرا ورودی مالی ندارم
چطور میتونم مولد ثروت باشم
دیگه احساسم داشت بد میشد مسیرم داشت عوض میشد
گفتم برم رو نشونه ها کلیک کنم نظر استاد جون رو بدونم
خوندم و دیدم و خوندم تقریبا 3 ساعته که دارم کامنت این فایل رو میخونم
چقدر سرعت مطالعه ام کمه)
این شد فهم من از مطالب و کامنت بچه ها
که
از همین نعمتهایی که دارم شکر گذاری کنم و در لحظه حضور داشته باشم
آینده رو خیلی در نظر نگیرم یعنی بهترش اینکه که اصلا در نظر نگیرم
من وظیفه دارم شاد باشم و حسم رو عالی نگه دارم
خداوند سمت دیگشو انجام میده
نعمت و ثروت از بینهایت راه بمن میرسه
در حین خوندن کامنت دوستان این نکته به ذهنم اومد که ببین
دقت کردی تمام مطالب سایت تمام فایلها تمام کامنتها تکراریه
یعنی از ی دید دیگه ای نگاه کنی همشون ی مطلبو میگن
بابا احساس خوب = اتفاق خوب
شکر گزاری= وارد شدن نعمتهای جدید
ولی چرا گوش نمیگیرم
یعنی چرا توجه نمیکنم
چرا هنوز اونطور که باید جدی نمی گیرم
چرا نرفته تو وجودم
چرا حک نشده تو تک تک سلولهام
و چراااااا
باید بیشتر فکر کنم
خدایت کمکم کن بیشتر تو مسیر باشم
دارم 12 قدم رو کار میکنم قدم دومم
به خودم قول دادم که تا ورودی مالی نداشته باشم قدم سومو نمیخرم
و چون هنوز از درآمد خبری نیس و ذهن نجواگرم میگه چه بد چه حیف تخفیفو از دست میدی
و این فکر باعث میشه که احساسم بد بشه
ببین این ذهنم تا کجااااااا پیش رفت
ولی کور خوندی مچتو گرفتم نمیزارم جلو جلو فکر کنی و نتیجه بگیری
اگه خدای من اونقدر بزرگ و توانا و قدرتمنده که خودش برام جور میکنه
فعلا من باید رو فایلها تمرکز کنم و حالمو خوب نگه دارم و سپاسگزاری از نعمتهای فراوان رو داشته باشم
همین
وسلام
خدایا شکرت بخاطر وجود این سایت الهی
خدایا شکرت بخاطر وجود استاد عزیزم
خدایا شکرت بخاطر قوانین ثابت و بی تغییرت
خدایا شکرت بخاطر نفسی که میکشم
شاد و سلامت و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
به نام خداوند هدایتگر که امروز صبح به چه قشنگم من رو هدایت کرد به دیدن این فایل زیبا و کامنت دوست عزیزمون که بسیار تاثیر داشت در تغییر حال من….
من صبح با حس بد از خواب بیدار شدم، اما به خودم گفتم نباید مثل قبل عمل کنم، اگر نتیجه متفاوت میخوام باید عملکردم متفاوت باشه
که هدایت شدم به این فایل و اول کامنت دوستمون رو خوندم و بسیار عالی بود….
استاد جانم این روزها شما جزو سپاسگذاری هر لحظه من شدین، انقدر آگاهی هایی که میدیدن کامل و فوقولاده ست که من رشد خودم رو متوجه میشم از نظر فکری، از اینکه با ادما صحبت میکنم متوجه میشم چقدر دیدگاه من مثبت و خوبه همین احساس رشد به من میده❤️❤️❤️
استاد. من چقدر خوشحالم امروز خودم حالم رو و ذهنم رو کنترل کردم اجازه ندادم رو به ناراحتی بره و چقدر چیزهای خوب دیدم و شنیدم در قبال این کنترل ذهنم.
استاد من از اینکه دارم متفاوت از قبلم عمل میکنم خیلی خوشحالم
خیلی شما و مریم جون عزیز و زیبا رو دوست دارم البته که شما هم بسیار دوست داشتنی هستین❤️❤️
به امید رشد و پیشرفت هر روزمون ❤️❤️❤️
به نام الله یکتا و هدایتگرم
سلام به استاد گلم و مریم بانوی خوش پوست و عزیزان همراه
یعنی اولین چیزی که تا اخر فایل منو میخکوب خودش کرده بود و حاضر نبودم لحظه ایی رو از دست بدم صحنه زیبای پشت سرتون بود…به قول مریم گلی دیوانه نشده بودم و مسخ …یهو توی این لحظات ناب رفتم به دوران کودکی ام و تمام خاطرات اون لحظات تداعی شد..میدونید کدوم لحظات؟!!بزارید بگم اون لحظاتی که با 6تا مداد رنگی توی حیاط یا اتاق با خواهرم و برادر کوچکم مینشستیم و نقاشی میکردیممم…خدای من تمام کلبه هایی که میکشیدم اینشکلی بود؟؟!!چراااا؟؟؟چرا همیشه یه خونه چوبی میکشیدممم که اطرافش درخت و یه مسیری که از جلوی خونه امتداد داشت تا آخر صفحه ایی که داشتم و اطراف خونه آب و درخت و طبیعت و پرندگان..بخدا که همین شکلی بود خونه هام 2تا پنجره بزرگ و یه درب که وسط قرار داره…یهو این صحنه رو یادم اومد و چقدر ذوق کردم خدای من..پس این طبیعت بوده که من از کودکی اینادو میکشیدم بدون اینکه دیده باشم ا
جایی به این زیبایی..الله اکبر از این همه زیبایی.حیف که نمیتونم اینجا اونجوری که میگم براتون بکشم…
خدایاشکرت
در مورد در لحظه بودن و مراقبه کردن چقدر قشنگ و راحت گفتید استادجان..چقدر عاشق این راحتی شما و آسون بودن زندگیتون هستم
از کوتاهی موهای مریم جون صحبت کردین همیشه یادمه دوس داشتم کوتاهی رو یاد بگیرم و از تجربه خودم بگم که 2ماه پیش بدای اولین بار بدون آموزش اونم برای کوتاهی موی مردانه ..همسرم گفت بیا خانم خودت موهامو کوتاه کن ..موهای فرفری پرپشت اینجوری بگم گفتم آخه آقا منکه بد نیستم میزنم خراب میکنم آبروریزی میشه
گفت بیا خراب نمیشه گفتم باشه حالا که اصرار داری منم که خیلی دوس دارم تجربه کنم
شروع کردم بدون اینکه بدونم چجوریه همسرم یه کم راهنمایی کرد و نشست و منم مشغول شدم..بخدا که خیلی خوب شد اما یک ماه بعد برای بار دوم جوری کوتاه کردم که هرلحظه خودم میدیدم اینقدر لذت میبردم و توی دلم خودمو تحسین میکردم که ببین مریم خانم چه کرده همه رو دیوانه کردهاینقدر عالی شده بود اینقدر مرتب بدون ماشین به بهترین شکل ممکن کوتاه کردم و به خودم افتخار کردم
خواستم این تجربه قشنگم دو باشما به اشتراک بزارم
بازم بگم در آخر دیوانهههههه شدم از صحنه زیبای این فایلللل انگار یه جور دیگه بود خداییییی
خدایا عاشقتمممممم
در پناه الله یکتا باشید
سام استاد مهربانم
سلام خانم شایسته
سلام دوستان همفرکانسی
سعی می کنم که دائمی به زندگی نگاه نکنم و در لحظه زندگی کنم و از لحظه لحظه زندگی خودم لذت ببرم و آنقدر برنامه های بلند مدت نداشته باشم که تلاش کنم و بدوم و بدوم و بعد از زندگی خودم استفاده کنم
این است تفاوت استاد با من و خیلی از مردم دنیا. تا جایی که یادم می آید به این شکل بوده است که به من گفته اند که باید کار کنیم و بعد از بازنشستگی از زندگی لذت می بریم .
وقتی این دیدگاه را داشته باشی و این باور را داشته باشی که در لحظه زندگی کنی و از همان لحظه زندگی لذت ببری چقدر زندگی کردن راحت می شود . چقدر این باور باعث می شود که نگران نباشی، نگران آینده فرزندت، نگران آینده خودت، نگران هیچ چیزی در آینده نباشی .
الله و اکبر . چقدر این دیدگاه خوب است . این دیدگاه باعث می شود که احساس بد و نگرانی نداشته باشی و لذت بردن از همان لحظه همان لحظه ای که در آن هستی باعث احساس خوب می شود و این طبق قانون اساسی جهان هستی ( احساس خوب = اتفاق خوب) باعث می شود که همیشه و همیشه برایمان اتفاقات خوب بیافتد.
من چرا تو این همه سال که از خدا عمر گرفته ام این قانون ساده را درک نکرده ام . من سعی کنم از همین لحظه ای که در آن هستم نهایت لذت خودم را ببرم، از کودکی فرزندانم و بازی با آنها، از بودن با دوستانم و لذت بردن از بودن با آنها
این یک باور الهی است . خدایا شکرت . چقدر می توان همه چیز را به هم ربط داد .
اینکه برنامه ریزی بلند مدت برای آینده نداشته باشی را به قانون اساسی جهان هستی ربط دهیم.
متشکر از شما استاد عزیزم که این قانون ساده وبدیهی و در عین حال اساسی را به این سادگی در قالب این موضوع به من یادآوری کردی .
من از امروز تصمیم میگیرم که از همین لحظه ای که دارم این کامنت را می نویسم از همین لحظه ای که دارم این فایل زیبا را می شنوم لذت ببرم و تغییر دهم آن باوری را که از کودکی به من گفته اند که برای پیری و کوری ام برنامه ریزی کنم.
کاااش برنامه ریزی باشد. کاششش برنامه ریزی بلد باشیم . از برنامه ریزی فقط نگران بودن را به ما یاد داده اند .
همه ما به داشتن بیمه تامین اجتماعی ایمان داریم ویک کاری داشته باشیم که بیمه داشته باشد. مگر اساس این کار و این بیمه تامین اجتماعی بر نگرانی برای بیماری و بی پولی زمان بازنشستگی نیست .
طبق قانون بدون تغییر جهان هستی این تمرکز بر نکات منفی ( بیماری و بی پولی و نیاز در زمان بازنشستگی) از اصل و اساس همان یعنی کمبود وارد زندگی همه ما شده است . چقدر بازنشسته داریم که همه شان بیمار هستند و برای تهیه کوچکترین مخارج زندگی شان هم محتاج هستند .
الله و اکبر
از کجا من را به کجا رساندی خدای من .
چقدر باورهای من در مورد همه چیز بر می گردددد به باور کمبود و نمی توانیم باور فراوانی را بینیم .
پس من از همین چند دقیقه اول فایل این تصمیم جدی را با خودم می گیرم که از اکنون تا زمانی که زنده هستم فقط و فقط در لحظه زندگی کنم و از همان لحظه لذت ببرم و سعی کنم در تمام لحظات احساس خوب داشته باشم تا طبق قانون بدون تغییر خداوند برای من اتفاقات بسیار خوبی بیافتد
مراقبه یعنی در لحظه زندگی کردن ، یعنی از چیزی که در همان لحظه است و دارم لذت می برم و به گذشته و آینده فکر نمیکنم یعنی دارم مراقبه می کنم.
این باعث میشه که در لحظه باشم و از بودن در آن لحظه لذت ببررم
استاد با دیدن مرغ و خروسها مراقبه میکنند
من باید با چی مراقبه کنم
مراقبه من گوش دادن به فایلهای شماست
مراقبه من دیدن زندگی در بهشت است
مراقبه من دیدن روی ماه شما و خانم شایسته مهربان است
مراقبه من خواندن کامنتهای زیبای دوستان در این جمع صمیمی است
مراقبه من نوشتن کامنت است برای فایلهای
مراقبه من خلاصه کردن فایلهای شماست
مراقبه من صحبت با دوستان همفرکانسی در مورد قوانین است.
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
سلام اقاحسن گل. چقده لذت بردم از خوندن کامنت زیبایی که نوشته بودی. عالی وفوق العاده بود. این یعنی حرکت به سمت الله. حرکت به سوی خوشبختی. حرکت به سوی فراوانی. این تسلیم بودن شماروبه سمت هدایت میکشونه. ازپیامتون در رابطه بامراقبه خیلی خوشم اومد ویه باوری برام ساخته شد که بایدمواظب باشم به روحم خوراک زیبا وسالم بدم. ازچشمام گوشام. کلامم. بایدمراقبت کنم. انشالله همیشه درمسیرهدایت الله باشید. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
یه مطلبی امروز خیلی ذهنمو به خودش درگیر کرده ، بخونید ذهنتون هم خیلی درگیر میکنه… .
دقت کردین ، آدما هیچوقت از بارون خسته نمیشن ، یعنی عادی نمیشه براشون ،
این هفته بارون میاد ، ازش لدت میبری ، بعد هفته بعدی میاد باز ازش لذت میبری انگار که تازه تو عمرت بارون دیدی و صداش شنیدی… .! خیلی عجیبه مگه ، برای همه اینطوره ، اصلا عادی و تکراری نمیشه… !!
حالا موضوع این نیست که ذهنم به خودش درگیر کرد…!
موضوع اینه که چرا این قوانین کیهان که داریم تکرار میکنیم ، هر از چند باری که تکرار میکنیم ، بازم حس میکنیم که عه چه جالبه و حس میکنیم که چیز جدیدی شنیدیم و یاد گرفتیم ،
مثلا امروز استاد میاد میگه به هر چیزی توجه کنید ، وارد زندگی تون میشه و به سمتش هدایت میشین ، ما خیلی دوق میکنیم ، حتی خود استاد… !
یه ماه بعد بازم استاد میاد فایل خودش میبینه و این جمله میشنوه که به هرچیزی توجه کنی وارد زندگی ات میشه ..! اینجا استاد چرا بازم لدت میبره ، با اینکه ۱۵ ساله اینو میدونه و تکرار کرده و تو عمل پیاده میکنه و به تمام خواسته هاش رسیده… .!!
ولی چرا هر بار که میشنوه یا میخونه تو کامنتا یا از فایل های خودش میبینه یا گوش میده ، کلی ذوق میکنه ، با اینکه اینو میدونه و قبلا هم شنیده و آموزشش داده… !! خیلی عجیبه این قوانین مگه نه
برای همین تمام اساتیدی که اول دنبال ثروت رفتن با همین آگاهی ها و قوانین کیهانی به ثروت رسیدن ، و ماشین گرفتن و رابطه و سلامتی و… همه اینها عادی میشه برات مثل دست و پاهات که عادی و طبیعی شدن برات… .!!
بعد از اینکه به تمام خواسته هاشون رسیدن ، متوجه میشی که میان همینا رو تدریس میدن ، بنظرتون چرا… ؟؟
خیلیا خیال میکنند ، که این اساتید دارن درامد زایی میکنند از این تدریس این قانون کیهان……
ولی اصلا اینطور نیست ، اونها درامدهاشون از جاهایی دیگه تامین میسه ، شرکت و چندین کار دارن ، اول اونها به ثروت میرسن بعد میان آموزش میدن ، از اینجا میفهمی که هدف این آموزش ها درامد زایی و ثروت نیست ، چون اول به ثروت رسیدن بعد اومدن تدریس میدن ..!!
پس هدف این آموزش ها واین همه سایت و انستاگرام چیه… .!!؟ جوابش خیلی شوکه کننده است ،
بازم تاکید میکنم خیلیا خیاا میکنند ، اساتید دارن این آگاهی ها ازش درامد زایی میکنند ولی اصلا اینطور ، نیست ، اگه از تک تک اونها بپرسید میگن ما درامدمون از جایی دیگه کسب و کارشون چیز دیگه و با این کار دارن لذت میبرن…… ! همه شون حرف شون اینه
با اینکه خیلی ها اگه ببینید اصلا مشتری ندارن تو سایت شون (مشتری محصولات ) یا تو انستاگرام حتی فالور ندارن ولی بازم اصرار دارن که این آگاهی ها بیان آموزش بدن ، به جایی رسیده که هر روز دارن بیشتر میشه… ..!
چرا ریاضی یا شیمی یا وسیله خراب ، چیزی که بلدیم برای ما تکراری میشه تکرار آن ، میگیم این که بلدیم و لذت نداره ولی این قوانین کیهانی اصلا تکرار ی نمیشه برای همه… ..!
جوابش بریم تو کتابی که تمام قوانین کیهانی تو کتتب پیدا میکنی ، تا جایی که راندا بیرن در کتاب معجزه شکرگزاری اش ، ناچار شده به این کتاب اشاره کنه ، چون هیچ جا تمام قوانین کیهان بصورت کامل ذکر نشده… !
اول هر چی دنبالش هستی تو این کتاب هست ، ولی الان زمانش نرسیده…
میفرماید :
مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ ۚ
(۶، انعام)
تو این کتاب هیچ چیزی از قلم ننداختیم .!!!
حالا به جواب سوالات بالا میریم با این آیه…
الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ، (۲۸، رعد )
کسانی که باور کردند ، دل هایشان با یاد (قوانین خدا ) آرام میگیره ، قطعا با یاد قوانین ثابت خدا دلها آرام میگیره
کلمه الله قوانین ثایت جهان ، شخص و آدم نیست ، میتونی لگی سیستم یا قوانین جهان یا هر چیزی که ثابت و تغییر نمیکنه….
فهمیدی چجوری معانی قران تحریف شده بین مردم
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدا را شکر که این پردایس زیبا را داریم وتمام زیبایی های دنیا را یک جا داره از طبیعت زیبا و دیدنی و درختان سرسبز و قشنگ و جوجه های ناز و زیبا و از رودخانه جاری و آب شیرین چشمه و از ما هی های فوق العاده
قشنگ و از چمن های جذاب واز برونی نجیب و
بع بعی های دیدنی خلاصه تمام نعمت های عالی در یک جا با وجود دو استاد نازنین و بی همتا جمع شدن خدا را شکر من هم با این همه نعمت وثروت وزیبایی وروابط عالی هم فرکانس شدم
چه به جا در این فایل به جواب سوالم رسیدم
مفهوم مراقبه را درک کردم و فهمیدم که چقدر در لحظه زندگی کردن مهم وحیانی است وتمام موفقیت های شما به خاطر همین نعمت رها بودن
و نگران نبودن شما عزیزان است
و شما واقعا انسان های عملگرایی هستید همان طور که در قرآن بارها تکرار شده که مؤمن کسی که نه ترسی از گذشته دارد و نه نگران آینده است
تحسین میکنم مریم جون که چقدر عالی روی اعتماد به نفس خودشان کار کردن وبهترین شخصیت را خلق کردن و این مسئله مهم بودن نظر دیگران را کنار گذاشتن
بحث مهمانی خیلی برایم جذاب بود واقعا چقدر لذت بخش این جور رفت و آمد که متاسفانه
ما هیچ وقت رعایت نکردیم وهیچ لذتی هم از این کارها نبردیم
تحسین میکنم این همه امنیت و آرامش و امکانات این کشور زیبا را
خدایا من را هدایت کن به یک همچین زندگی رویایی
خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها
تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان
سلام استاد عزیز و خانوم شایسته…خدارو هر روز هزاران بار شکر میکنم که ب این سایت عالی با استاد عالی و همفرکانسیهای عالی هدایت شدم..استاد این روزا خیلیها تو ایران خودشون رو مربی و استاد انگیزشی جا زدن..و هر جوری شده با هر ترفندی نقاب زدن برای جذب فالور و ……ولی شما خالصی…راحت زندگیت و شخصیتت جلو دوربین و پشت دوربین یکیه..استاد من با فایلهای سفر ب دور امریکا..عید ۹۸ هدایت شدم ب جنوب ایران…از ایذه بگیر تا بندر خمیر…با خانومم دوتایی..با ماشینم..دوستان اگه حساب کنن میتونن درک کنن چند کیلومتر میشه..از اصفهان تا ایذه..از ایذه ،،شوشتر واهوازو..گناوه و دیلم و بندر ریگ وبوشهروبندر دیر و ……..تا بندر خمیر…تموم شهرا رو تامیشد رفتم..اون موقع جریان این بیماری هنوز پیش نیمده بود..همه راها باز بود…هوا عالی بود…از هر شهری رد میشدیم فرداش خبر دار میشدیم اون شهری ک ما دیروز در اون بودیم بارون زیادی اومده و خداروشکر شهر سیراب شده…قبل رفتن همه میگفتن ن..چرا دوتایی..خطر داره..چرا ی ماشین..حالا اومدو ماشین تو راه خراب شد..شب ..نصفه شبی..امنیت نیس..فلان بیسار…ولی من تو حال خودم سر مست و شاد ..و درون خودم میگفتم شاگرد مکتب عباسمنش ..چیزی ب اسم ترس براش وجود نداره…نمیشه و ….اینا براش مفهمومی نداره…من سفر ب دور امریکا رو دیدم..چی میگید…ولی اگه واضح میگفتم ک اونا درک نمیکردن….خلاصه استاد صبح زود روز اول عید سال ۹۸با توکل ب خدا با پژو ۴۰۵ با خانوم دوتایی از۴۰ کیلومتری شهر اصفهان رفتم برا ایذه..فقط تو جاده خدارو شکر میکردم..و محو زیبایی های این جاده بودم..قبلا ن رفته بودم ااین مسیرو و ن بلد بودم..با کمک الله یکتا..و گوگل مپ پیش رفتیم…اینم بگم قبلش تکامل رو طی کرده بودم..اون موقع ماشین نداشتیم با اتوبوس سفر دوتایی میرفتیم..وقتی هم ک ماشین خریدم دیگه شروع کردم دور و اطرافمون رو تا ۲۰۰..۳۰۰ کیلومتر میرفتم و بر میگشتم….ولی این بارتصمیم گرفتم ی قدم بزرگتر بردارم.. با ماشین خودم طی ۱۰ روز مسافتی ۳…۴ هزار کیلومتری رو رفتم..درواقع یه تیکه نوار جنوبی کشور رو رفتم..استاد انقدر باورام خوب بود..ک خدا شاهده هیچ مشکلی برامون پیش نیمد..ن خودم ن ماشین…اینم ب لطف توجه ب فایلای شماو سفر ب دور امریکا،،حتی همش خانوادهامون تماس میگرفتن ک بارون زیاد میاد مواظب باشید..خداشاهده ما ن ب شلوغی خوردیم و ن بارون زیاد و…با اینکه تعطیلات عید بود دیگه مشخصا باید همه جا شلوغ میبود..الانم برا هرکی میگم ی چند ثانیه نگا من میکنه و میگه..چی!!!دوتایی؟؟؟ این همه مسیر!!!!بدون خرابی ماشین!!!حتی یه پنچلی تایر!!!!!!ولی اونا ک درک نمیکنن ک من از چندماه قبلش توجهم سفر ب دور امریکا بوده..و ازچندین ماه قبلش ترش توجهم ب سایت ادمی بوده ک خیلی از نکات رو تو وجود من بیدار کرده…الانم ک زندگی دربهشت دیوانمون کرده..با توجه بهش چ درسایی رو ک نگرفتیم..و چ چیزای جدیدی رو تو وجود خودمون کشف کردیم..استاد هر کسی هر چیز میخواد بگه…استااااد خودتی باقی اداتو هم نمیتونن در بیارن…من با توجه ب این سریالا ک تو سایت عباسمنشه..ترسم کمتر شده..کنترل ذهنم بهتر شده..درامدم بهتر شده..شادیم بیشتر شده..سلامتیم بهتر شده..اعتماد ب نفسم بهتر شده..ارتباطاتم بهتر شده..حسادتم کمتر شده..حرف مردم برام کمرنگتر شده..دوره تکامل رو بهتر درک میکنم..در لحظه زندگی کردن رو بیشتر میفهمم….دوستان من تا چند سال پیش اصلا ی ادم دیگه بودم..ولی خدارو شکر تغییر کردم..بهتر شدم…ب لطف خدا و داداش بزرگتر(سید حسین عباسمنش)ک از همه لحاظ گردن کلفته..از لحاظ ذهنی..جسمی….همه جوره میخوایمت..بمونی برامون..😘😘
سلام
من امروز یک پرسش زیبایی در ذهنم بوجود اومد و یک جواب زیبایی هم از جانب خداوند بهم رسید که گفتم اینجا بنویسم تا من هم در این سایت که دریایی از آگاهیهاست سهمی داشته باشم
امروز یک کتاب شنیداری گوش میدادم که در مورد تغییر باورها اینطور نوشته بود که باورها از جنس انرژی هستن بنابراین از بین نمیرن ولی از حالتی به حالت دیگه تبدیل میشن
با خودم گفتم که از جنس انرژی هستن یعنی چه؟
خدای عزیزم هم اینطور پاسخ داد که تو وقتی یک فکری میاد توی ذهنت این فکر با خودش یک احساسی رو به همراه میاره و اون احساس همون انرژی هست که به اون فکر جان میده و اون فکر رو قدرتمند میکنه و به باور تبدیلش میکنه
حالا اگر بخوای اون باور رو تغییر بدی نمیتونی اون رو از بین ببری چون از جنس انرژی هست بنابراین باید از حالتی به حالت دیگه تبدیلش کنی به این شکل که وقتی اون فکر میاد توی ذهنت یا در بیرون برات اتفاق میفته به هیج عنوان اجازه ندی احساسی که قبلا با اومدن اون فکر در وجودت تزریق میشد دوباره تزریق بشه و بجاش آرامش رو جایگزین کنی
اینطوری در واقع انرژی اون فکر یا عمل رو ازش میگیری و بعد از اینکه یه مدت اینکار رو کردی کم کم این باور توی ذهنت ایجاد میشه که من قدرتمندم و میتونم خودم رو کنترل کنم اینطوری قدرت دیگه در اختیار خودت قرار میگیره و میتونی اون انرژی رو هدایت کنی به سمتی که میخوای و باهاش یک باور جدید بسازی
حالا چرا این موضوع رو گفتم؟
به خاطر اینکه همیشه یه سوالی توی ذهنم بود که چرا بچه هایی که دیگاهشون رو توی این سایت مینویسن اینقدرررر از زیباییهای پارادایس و شادی استاد و مریم جان لذت میبرن مگه این لذتها در زندگی خودشون اتفاق افتاده که اینقدررر شاد و خوشحال میشن؟
حالا میفهمم که اینها همه اش به خاطر اجرای قوانینی هست که خودِ استاد آموزش میدن در واقع اگر با دیدن شادی دیگران شاد بشیم در واقع داریم با تزریق انرژی به اون چیزی که میبینیم به اون چیز جان میدیم و اون رو قدرتمند میکنیم تا به یک باور تبدیل بشه و وقتی که این کار رو چندین بار انجام بدیم اون باور در زندگی ما هم اتفاق میفته
و اگر با دیدن شادی دیگران حسادت کنیم در واقع دقیقا داریم نداشتن اون شادی و لذت رو به زندگی خودمون دعوت میکنیم
بنابراین من گرچه تا حالا به لطف خدا حسادتی به زندگی دیگران نداشتم ولی زیاد خوشحال هم نمیشدم اما الان دیگه دارم سعی میکنم که با تمام وجودم از شادیهای دیگران لذت ببرم و شاد بشم و خدارو بینهایت شکر میکنم به خاطر این همه لذت و شادی که استاد عزیزم و مریم خانم دوست داشتنی در زندگیشون دارن تجربه میکنن و به ما هم آموزش میدن
خدایا بینهایت شکر
به نام تنها خالق هستی
سلام برادر عزیزم
آفرین و احسنت که اینقدر با دقت هستید و برای بهتر شدن ورشد شخصی، از خودتون سوالای خوب میپرسید و به جواب های خوب هم هدایت میشید
دقیقا همینه که شما گفتید…
مثلا توی این سریال منم اوایل خوشم میومد اما انگار بلد نبودم زیبایی ها رو ببینم و تحسین کنم اما کم کم مدارم تغغیر کرد و هر بار اون اسمون و طبیعت و اتفاقاش، برام از جنس عشق بود و زیبایی و بعد از تحسین کردن ها اینقدر حالم خوب میشد که انگار خودم از نزدیک حسشون کردم و جالبه که چندین بار به جاهای فوق العاده زیبا هدایت شدم و میدونم که همش بی خاطر این فرکانس های مثبت و نگاه زیبا بینم هست
قانون دنیا و جهان همینه… انرژی از بین نمیره..
توی قرآن میگه خداوند لم یلد و لم یولد هست یعنی نه زاییده و زاییده نشده است و این هم دقیقا همون تعریف انرژیه که خداوند هم بالاترین انرژی هاست
اگه تا حالا کتاب ” چگونه فکر خدا را بخوانیم ” از استاد عباسمنش عزیز رو نخوندید، شدیدا بهتون پیشنهادش میکنم چون این کتاب فوق العادس و خیلی موارد و آگاهی ها و قانون های دقیقی رو بیان میکنه
ممنونم بابت این کامنتتون و برای هممون در پناه خداوند همواره لذت و فراوانی بی نهایت آرزو دارم
خدا رو بینهایت شکر برای وجود ارزشمند شما💎
یعنی هربار که قانون باورهارو با خودم مرور میکنم یه آگاهی جدید ازش در میاد! این کامنت شما هم یکی از همون آگاهیاس !😊خدایا شکرت که هر روز داری درکمو از این جهان زیبات وسیع تر میکنی.
سپاسگزارم محمدرضای عزیز برای درکی که از الهاماتت نوشتی.اون ارتباط بین قانون پایستگی انرژی و باورسازی خیلی برام آگاهی دهنده بود.حتماً توی دفترچم می نویسمش.
انشالله هرجا هستی در پناه خداجون راضی و پر روزی باشی دوست خوبم🙏💖⭐