https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/12/abasmanesh-18.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس منش2020-12-20 10:03:142020-12-22 08:38:16پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 7
206نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا شکرت که دوباره فرصتی بهم دادی تا در این گنج بینهایت حضور پیدا کنم
خدایا شکرت که دارم سعی میکنم به مسیرم برگردم
خدایا شکرت بابت طبیعت رویایی و بی نهایت زیبای پرودایس
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
خدای من چقدر ترکیب رنگ تیشرت و کلاه استاد با پوستری که خداوند در پشت سر استاد قرار داده،زیباست،چقدر شگفت انگیزه،استاد بخدا یه وقتهایی اونقدر زیبایی های این بهشت متفاوت تر میشه که دوست دارم فقط سکوت کنم و ساعتها با تموم وجودم این زیبایی ها رو تحسین کنم.خدایا شکرت
و اما ادامه ی پاسخ به سوالات در مورد زندگی در بهشت:
✅استاد چیزی که من درک کردم از صحبتهای شما در این فایل،واقعا هر نکته ایی از حرفهاتون منو یاد یکی از فایلهاتون میندازه،من از فایلهای شما درک کردم،که آگاهانه زندگی کنم،آگاهانه روی باورهام کار کنم،اگاهانه ورودی مناسب به ذهنم بدم،آگاهانه ذهنمو جهت بدم به سمت مثبت،اینکه من الان نمیتونم مثه شما فکر کنم،بخاطره اینه من چندماهه دارم روی ذهنم کار میکنم شما چندساله،من قبلا از این اگاهی ها همش فکر میکردم برم یه کار دیگه انجام بدم وقت تلف کردنه،سعی میکردم همش پای لپ تاپ فقط بشنوم و بنویسم،اما من توو آموزهای شما یاد گرفتم،انجام دادن کارها یعنی در صلح بودن با خود،این باعث شد من دیگه همه ی کارهامو نه تنها خودم انجام بدم بلکه با عشق انجام بدم.حل کردن مسائل زندگیم یعنی ظرف درونیمو بزرگ کردن،بالا بردن عزت نفس و اعتماد به نفسم و هزاران آگاهی دیگه
✳روی باورهامون کار کنیم یعنی چی؟
استاد از نظر من روی باورهامون کار کنیم این نیست که من همش یه جا بشینم بگم من باور دارم دنیا پر از فراوانیه،من باید تووی عملکردم،الگوی فراوانی به ذهنم بدم،به قول شما این ذهن منطق میخواد،و با نشون دادن الگوها به ذهن میشه این ذهن رو قانع کرد،واقعا با دیدن زندگی شما تا الان تونستم الگوهای مناسبی برای ذهن نجواگرم پیدا کنم.خدایا شکرت
✅قانون شرط سازی،مثلا اگه به داکی که اومد در خونه غذا میدادیم،عادت میکرد و بقیه بچه ها دنبالش میومدن و هر روز در خونه پر میشد از کثیفی مرغ ها،ما نمیخوایم عادت بد ایجاد کنیم
خدای من همون موقع که اجازه ندادی مریم جان به داکِ غذا بده،واقعا لذت بردم،گفتم ببین مرضیه استاد اجازه نداد احساسش بر منطقش غلبه کنه،استاد آخه من خیلی جاها برا نوه هامون احساساتی رفتار میکنم،از موقعی که با شما هستم و تووی قران معنی جهل رو درست درک کردم خیلی بهتر شدم اما باید بیشتر روی خودم کار کنم.و اما دنبال تناقض بودن در زندگی استاد،استاد شما خیلی بود اینو تووی فایل ترمز مخفی به نام انکار موفقیتهای دیگران صحبت کردی،من اونجا یاد گرفتم که موفقیت هر کسی رو تحسین کنم،نه اینکه دنبال تناقض تووی رفتارش باشم،من به نتیجه نگاه میکنم،من نگاه میکنم استاد عباسمنش به معنای واقعی داره تووی بهشت زندگی میکنه،بعد الکی بیام خودمو گول بزنم ازش ایراد بگیرم.خدارو شکر میکنم که با این قصد دارم شما رو دنبال میکنم که شخصیتمو بهبود ببخشم،به دنبال بهبود عملکردم هستم چون نتایج شما به من نشون داده راه شما،راه درستیه،و چی مهمتر از این که من از وقتی با شما هستم حالم خوبه،آرامش دارم،احساس خوشبختی رو دارم تجربه میکنم که هیچوقت تجربه ش نکردم،برای همینه دنباله رو شما هستم،خدایا شکرت
✅به جای انتقاد از دیگران سعی کنم تمرکزم روی خودم باشه،به جای سخت گرفتن به دیگران به خودم سخت بگیرم،فکر کنم به رفتارم،به عملکردم،به شجاعتم،به ایمانم و…
سوال:ایده ی ساختن سریال زندگی در بهشت از کجا به ذهن شما رسید،فی البداعه بود یا الهام؟
پاسخ استاد:ما هدایت شدیم،و ایده ی استاد که همه چیز خیلی ساده باشه،کار رو راحتتر کرد و بازخوردی هم که داشت نشون داد که خیلی کار درستیه،ایده ایی که به خانم شایسته الهام شد،ایده ی خیلی درستیه
مریم جانم منم به نوبه ی خودم بینهایت از شما سپاسگزارم برای مستند کردن این فایلها تا ما هم نحوی اجرای قانون در عمل و هماهنگ شدن با قانون رو یاد بگیریم،واقعا هر بار فایلی رو گوش میدم،صحنه ایی از سفر به دور امریکا یا سریال زندکی در بهشت تووی ذهنم تداعی میشه و این کمک خیلی زیادی بهم کرده تا قانون رو بهتر درک کنم.خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت حضور استاد عباسمنش و خانم مریم شایسته در زندگیم
خدایا شکرت بابت حضورم در این گنج بینهایت
خدایا شکرت بابت دوستانم که با خوندن کامنتهاشون دارم قانون رو از جنبه های متفاوت درک میکنم
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
💡جهان به احساس ما جواب میده نه به کلماتمون
استاد واقعا صحبتهای شما اونقدر بینظیره که واقعا من نمیدونم باید چی بگم،این صحبتهای شما داره بهم میگه که اصولی تر به آیات محکم در قران توجه کنم،اصولی تر تووی زندگیم اجراشون کنم که به قول شما همینم تکامل میخواد.خدایا شکرت
سوال:شما برای انجام هر کاری میرید ابزار اون کار رو تهیه میکنید و خودتون انجام میدید اون کار رو،کلا تووی امریکا همه این کار رو انجام میدن؟
پاسخ استاد:آدمهایی که من دیدم به نسبت ایران خیلی بیشتر خودشون انجام میدن،مخصوصا تووی مناطق روستایی که تقریبا همه ی کارهاشون رو خودشون انجام میدن و تووی اطراف شهر تووی پارکینگهای خونه هاشون پر از ابزار
استاد واقعا این نشون دهنده ی باورهای توحیدی شماست،و یکی از دلایلی که شما با مردم امریکا همفرکانس شدی همین بوده،من و پروردگارم برای هم کافی هستیم.خدایا شکرت
سوال:استاد عزیز و خانم شایسته مهربان شما چطور وقتی که در کنار هم هستید و کار میکنید سر هم غر نمیزنید،بالاخره اینهمه تلاش کردن خستگی داره،شاید خستگی شما لذتبخش باشه ولی چطور تونستید به این مرحله برسید که این همه هر دو نفر کار میکنید ولی باز هم حس شکرگزاری و عاشقانه زیستن رو دارید؟
پاسخ استاد:خداوند هدایت کرده جوری شرایط رو که همون چیزی رو که من علاقه دارم انجامش بدیم،همون چیزی هست که خانم شایسته هم علاقه داره انجامش بدیم،بخاطره همین هیچ کدوممون با زور انجامش نمیدیم
من فکر میکنم وقتی آدم تووی مسیر درست قرار بگیره،خداوند خوب هدایت میکنه که همه چیز در و تخته با هم جور باشه
روابط درست،خوب و عالی به این معنا نیست که هر دو نفر عالی باشند به این معنا که اون دو نفر با همدیگه جفت بشن،یه شرایطی پیش بیاد که دو نفر با همدیگه حال کنند،حالا اینکه علایق و سلایقشون از دید جوامع چه استانداردی داره مهم نیست،مهم اینه که اون دو نفر با هم حال کنند.
وقتی آدم تووی مسیر درستی قرار میگیره با باورهای مناسب هدایت میشه به همچین رابطه ایی
خدای من با تموم وجودم باور دارم این منم که با افکار و باورهام فرکانسهایی رو به جهان هستی ارسال میکنم و جهان هم مطابق با همون فرکانسها اتفاقات،شرایط،موقعیت و افراد رو وارد زندگیم میکنه،خدای من اینکه منم میخوام رابطه ایی شبیه رابطه ی استاد و مریم جان رو تجربه کنم باید باورهای مناسب رو از تووی این رابطه بکشم بیرون،روی باورهام کار کنم،جهان لاجرم شخصی رو به زندگیم وارد میکنه که همفرکانس و هماهنگ با باورهای منه،اینکه استاد میگه طرف خودتو درست کن کار به اون طرف نداشته باش همینه،من روی خودم کار میکنم و جهان اونطرف رو برای من درست میکنه.خدایا شکرت
خدای من،من باید ریشه ایی روی خودم کار کنم،این پرودایس،این ازادی زمانی،مکانی،مالی نتیجه ی سالها کار کردن استاد و مریم جان روی باورهاشونه.خدایا شکرت
سوال:زندگی در این بهشت رو بیشتر دوست دارید یا زندگی در تمپا و برج را؟از نظر شما چه تفاوتهایی با هم دارند و قصد دارید تا کی اینجام بمونید؟
پاسخ استاد:با اختلاف زندگی در اینجا،لذتی که ما اینجا میبریم قابل مقایسه نیست،چون اولویت من آزادیه،اینجا اون آزادی رو دارم.
و درس این نکته:تمرکزمون روی زندگیمون باشه،روی لحظاتمون باشه،بزاریم هدایت بشیم،در لحظه زندگی کنیم،قدم به قدم پیش بریم،از مسیر لذت ببریم،هدایت میشیم،استاد چیزی که شما دارید تووی همه ی فایلهاتون میگی،لذت بردن از مسیر
💡موفقیت فتح قله نیست،موفقیت از مسیر لذت بردنِ
خدای من چه غروب زیبایی،چقدر زیباست،دیدن این غروب رویایی منو یا نقاشی های اقای باب راس انداخت،چقدر شگفت انگیزه.خدایا شکرت
سوال:براونی فقط علف میخوره یا چیز دیگه ایی هم بهش میدید؟آیا جای خواب داره؟
پاسخ استاد:جای خواب نداره،علف میخوره،و معکبی از مواد معدنی
استاد اینکه شما هزینه ایی برای زدن چمنها پرداخت نمیکنی،انگار تنلگری بود برای منکه فکر میکردم این چندماهه که دارم روی خودم کار میکنم اتفاق خاصی برام نیوفتاده،خدا میدونه چقدر اتفاقات بدی که همیشه برام میوفتاد حالا کم شده،واقعا اگه این نتیجه نیست پس چیه،من تووی باتلاقی گیر کرده بودم که هر روز داشتم بیشتر تووش غرق میشدم،اما اگه بخوام همین نه ماه رو در نظر بگیرم،به جرات میتونم بگم هشت ماهش حال من عالی بود،همین یعنی نتیجه دیگه،چه نتیجه ایی بالاتر از اینکه من آرامش دارم،حالم خوبه.خدایا شکرررررررررت
سوال:در فرهنگ امریکایی ها مهمانها و میزبانها چطور رفتار میکنند و چه خواسته و انتظاری از هم دارند؟
پاسخ استاد:فرهنگ خاصی ندیدم،امریکا کشور بسیار متنوعیه که یک قالب خاص نداره
استاد عزیزم و مریم جانم بینهایت ازتون سپاسگزارم برای به اشتراک گذاشتن اگاهی هاتون در عمل،من تقریبا ۲۰روزی بود که کامنت ننوشتم و واقعا فهمیدم دور شدن از این سایت برای من به معنی دور شدن از خوشبختیه.من وقتی اینجا با شما هستم به معنای واقعی خوشبختی رو حس میکنم.خدایا شکرت
به نام خدای هدایتگرمم که هرلحظه عاشققانه ی عاشقانه هدایت میکند دردانه های نازنینش را
به نام خدایی که عاشقانه مرا انسان افرید
سلام به استاد نازنینم
سلام به استاد خوشتیپ و بیرنهایت پرانرژی ام پیام رسان خداوندم
سلام به بانوی زیبایی زیبایی ها مریم عزیزدلم
خدای منن هزاران بارشکرت که یه روز دیگه با تمام عشققت با تمام عشقت فرصتی دادی که چشمان زیبایم ببینه این همه زیبایییی هارو خدای من خدای من هزاران بارشورت کهدهرلحظه به سمت زیبایی های بیشتر به سمت نعمت های بیشتر به سمت درک بهتر جای حای قوانینت هرلحظه هدایتم میکنی خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای هرلحظه هدایت های نابتتت خدای من شکرت که یه روز دیگه فرصتی دادی که همسفر و همقدم استاد نازنینم مریم عزیزم باشم خدای من شکرت برای این همه نعمتتتت برای این همخ فراوانی برای این همه ثروتتت خدای من هزاران بارشکرت که هرلحظه به زیبایی ها نعمت ها عشق و درک بهترت هدایتمون میکنی
خدای من شکرت که در مدار درک بی نهایت این اگاهی ها. و لایق شنیدن و مهم تر عمل کردن این آگاهی ها هستم خدای نازنینم سپاسگذارم معبودم بیرنهایت برای این همه اگاهی های نابت که از طریق پیام رسانانت بهم الهام میکنی هدایتمون میکنی خدای من شکرت هزاران بارشکرت
خدای من من دیوانه شدم دیوانهدشدم خدای من
چقدر چقدرعاشقققتونم استاا نازنینم چقدر این زنگ سفید بهتون میاد خدای من جقدربی نطیره این تصویر ناب کلاس بهشتمون چقدر چقدر زیلاست این ترکیب رنگ بی نهایت سرسبزی پشت صحنه تو این هوای ناب پاییزی خدای من شکرتتت برای این همه فراوانی برای این همهههه فراوانی و زیبایییی خدای من شکرت برای این دریاچه ی بیزنهایت ارامم و بی نهایتت زیبای بهشتمون خدای من شکرت
خدای من جقدر چقدر زیباست این طبیعت ناب پاییزی بهشتمون خدای من شکرت که هرلحظه در بهشتت نفس میکشیم چقدر این ابرها زیباست واییی خدای منن چقدر زیباست ایننن سر سبزی جنگل روبهدرومون خدای من شکرت هزاران بارشکرتت برای این غروب ناب بهشتمون خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای این همخ فراوانی این همه عشققق این همه ثروتتت برای این همههه نعمت خدای من شکرت برای این همه زیباییی چقدر جقدرعاشقق این زیبایی هامم خدای من جقدر زیباست
خدای من چقدر عاشقق این ترکیب رنگ کلاه بی نطیرتون که دقیقا از همون باور نابی میاد که چقدر چقدر ارزشمندترینم که همیشهه با کیفیت ترین ابزار هارو میگیرم وقتی کلاه تسلا رو میبینم دقیقا دارین با همین میگین چقدر چقدر استاندار های من بالاست و چقدر لایق بهنرین ها هستم و چقدر چقدر همیشه بهترین کیفیت رو برای خودم میخوام
میخوام بگم استاد عزیزم جای حای زندگی شما عمله…جای جای لحظه لحظتون عمله…خدای من چقدر چقدر جقدر چقدر این کلاس بهشتمون بی نهایتتت سراسر اگاهی های ناب والناس خداوند یود دیوانه شدمم خدای من خدای من
دو ردزه تنها دارم بهش فکر میکنم مرور میکنم الهی من قربون این عشق نابتون برم استادم کهذهرلحظه همه ی زندگیتون هدایته که همیشه دقیقا با هدایت های و اگاهی هایی که بهتون الهام میکنه درجا پاسخ میدین. به سوالات. و هرلحظهه اگاهی های خداوند وحی منزل رو حاری میکنین
عاشققتونم مزیم نازنینم برای خوندن سوالات عاسقققتونم
خدای مننن خدای مننن چقدر چقدر زیبا گفتین که شما فکر میکنین روی باکر کار کردن یه چیز عجیب و غریبه و جدا از لحظه لحظه ی زندگیتونه
خدای منن خدای من میدونی میخوام برای خودمم تکرارش کنم و بنویسم و هرلحظهه چقدر با همین نوشتن درکم عنیق تر و عمیق تر میشهه که اگه منن دقیق تر ببینمم اقا کلل جای جای از اولین قسمت و تا همین اکنون زندکی دربهشتمون کلا همین باورسازی و عمل عمل عمل به باورسازیهه عمللللل جای جای قوانیننن اجرای قانون درعمله خدای من خدای منن میخوام بگم دقیقا ما فکر میکنیم چیز عجیب و غریبیه باور یعنی نوع نگاه مننن تغییر باور یعنی منن دیدگاهمو نگاهمو رو تغییر بدمم ا نجورییی به مسائل نگاه کنمم که بهمم احساس بهتری میده چرا احساس بهتر چون این جهان فرکانسی ما هرلحظهه داره به فرکانس منن به احساس من به انرژی من پاسخ میده نه اینکه من چقدر الکی ورد زبانی جملات تاکیدی بگمم وهیچچ حرکتی نکنم از جامم جم نخورم اخه اگه من از جام جم نخورممم چطور میخوام یه زندگی بهتررر یه زندگی شادتر یه بی نهایتتت یه زندگی رو خلق کنم این باور به چه درد من.میخورخ اگه من.نتونمم عمل کنم بهش بلند بشم حرکتی کنم که بتونم اون چیزیزکهدعاشقشم اون زندگیی که دقیقاا الان داره استادم بهم میگه به شکل طبیعی خلق کنم این زندگی واقعی رو
روی باورام کار کردن جدا از زندگی من نیست چون قانون جدا از زندگی من نیست چون من دارم از قانون. به نفع خودم استفاده میکنمم برای زندکی بی نهایتت توحیدی تر برای لذت بردن بیشتر. برای احساس خوب بیشتر برایی اینکه بتونمم نگاهموو تغییر بدم و متفاوت از بقیه ی چرت و پرت جامعه نگاه کنم
اگر نتایج متفاوت میخوامم باید متفاوت فکر کنمم و متفاوت نوع نگاهمک تغییر بدمم دقیقا یعنیی یعنی دونه دکنه لحظه لحظه ی زندکی استادموم داره اینو میگه که باور. یعنی تو بهدانچه میدانی ایمان داری عمل کنی نه یه سری کلمات وجملات و دقیقا جملات ملا نقطهدای رو پشت سرهم.تورار کنی دقیقا چقدر زیباترین گفتین استادم که منن همیشهه روی اون اصل تایید دارم. تنهااا اصل رو میگمم اصل چیه اینکه جهان تنها تنها به احساس مننن پاسخ میدهه تنهاا خودمم با فرکانس هایم با باورای قدرتمند کننده وه اونا فرکانس و احساس منو تشکیل میده دارم اتفاقات رو رقم میزنمم دارم خلق میکنم وهیچ چیزییی بیرون.من نیست…اصل همین لذت بردنههه اصل اینکه تو به هرچیزییی توجه کنی تمرکز کنی از همون جنس وارد زندگیت میشه واین قانون جهانه که جهان تنها تنها به فرکانس های ما پاسخ میده میخوام بگم من برای اون لحظاتی که مریمم عزیزدلم داشت برامون این اموزش و درس بی نهایتتت عمل عمل عمل رو داشت با تمیز کاری میگفت داشتن دقیقا با اموزش عملیی بهمون باور ساختن و تغییر نوع نگاه رو بهمون یاد میدادن این عمل نیست پس چیه که بتومم از لحظه لحظه ی زندگیم حتی تمیز کاری جای حای خونه ام لذت ببرم بتومم بیشتر از این ارزش قائل بشم به خودم بتومم بیشتر از این عاشق خودم باشم بتونم لذت لذت لذت ببرم که این فرکانس لذت و احساس خوب منه که داره همه جیز منو خلق میکنه. بتونم با تغییر نوع نگاهم با اون اهرم رنج و لذتی که توی ذهنم میسازم با اون عشقییی که منتشر میکنمم در جای جای خونه در جای جای وجودشون اون با تمیز کاری که ذهنشونو بیشتر تمیز نیکنه میخوام اینو بگمم باور یعنی این یعنی عمل باور یعنی مننن بتونم هرلحظههه هرلحظه نگاهم رو جوری تغییر بدم که به احساس متصل تر منن منجر بشه بتونم جوری نگاه کنم که به احساس عشق بیشتری برسم باور یعنییی نوع نگاه من به تک تک مسائل که این نگاه منه که همه جیز خلق میکنه خدای من خدای من چقدر چقدر زیباگفتین استادم که ما فک میکنیم عحیب وغریبه و فکر میکنم این جدا زندگیم جداست نه نه منن با همین تغییر نوع نگاهم میتونمم بی نهایت توحیدی تری زندگی بیرنهایت قانونمندتری بی نهایت لذت بخش تری بینهایتن هدایتگونه تری بی نهایت ثروتمندتری بسازم وقتی بتونم باورام یعنی اون نوع نگاهم ددیدگاهم رو تغییر بدم و قانونمند ببینم وقتی بتونم احساسمو بهتر بهتر بکنم وقتی بتونم لذت ببرم عشقق کنم سپاسگذار باشم از داشته هام شروع کنم عاشقق داشته هام باشم وقتی بتونم به انچه که بهم الهام میشه بهممم وحی میسه عمل کمم وگوش بدم. به هدایت هایی که بعد از ساختن اون باور بهم الهام میکنه برای چی برای بهتر در مسیر خواسته هام قدم برداشتنم برای بهتر حرکت کرون و رسیدن به خواسته هام حالا هر چیزی باشه عمل کنمم هدایت هاشو وریافت کنم وایده هایی که بهم الهام میکنه عمل کنم میدونی ما فک میکنیم ما همینجور میشینیم و میخواد از بالا از هوا کیسه ی پول بیوفته زمین یا مثلا تو یه رابطه ی عاشقانه یه طرف بی نهایت عالی ظاهر بشه نه…اینو من خلق میکنم با همین حرکت کردنم با همین عمل کردنم روی باورا کار کردن یعنی دقیقا به شبوه ی استاد داره طبیعی ترین. و واقعی ترین شکل زندگی رو به من یاد میده که نگاه احساس خوبه نوع
نگاه لذت بردنههخ عشققه عشققه عشققه که اون فرمول اون اصل رو میگه اون اصلل اون توحید رو میگه و بقیه اش رو.من باید بردارم بقیه اش با درک خودمه با کار کردن صحیح خودمه با درست کردن و کج فهمی های خودمه بتومم عمل کنم در جای جای زندگیم این میشه روی خودم کار کردن..ِ.این میشه عمل نه اینکه من بشینم و ورد بخونم و پول از بالا بپره پایین چقدر جقدر عاشقق این حدی بودنتونم استادم جقدر جقدرعاشق این سخاوت نابتونم میخوام دقیقا دقیقا
جای جای جای زندگی دربهشتمون که من خودم خودم چقدرچقدر بینهایت این دارم با تمام وجودم هرلحظه درکم بیشتر میشه بهتر میفهمم که دقیقا جقدر زیبا گفتین استاد نازنینم که دجرایرقانون در عنل که توی مسائل توی هرلحظه لحظه چقدر عمل میکنین چطور نگاه میکنین من دارمم اینجا بهتر بهتر درک میکنمم سپاسگذاری با تمامم عشقق و اون لذت بردن اون فرکانس نابب سپاسگذاری رو اون بیرنهایت صلح با خود بی نهایت درک عمیق قانون دز نورد تضاد تک تکشون عمل به الهامات رو درجا حرکت کردنتون که وقتی ایده در رستای خواسته تون که همین افزایش انرژی جسمانی است بهتون الهام میشه و بهتون گفته میشه انجام میدین وعمل میکنین منن با جای جای زنوگی در بهشتمون دارم درک میکنمم دارم میفهمم دارم حل میشم که عمل یعنی این خدای من خدای من خدای من میدونی یاد یه حرف بی نهایت بی نطیر استادمون افتادم توی یکی از لایوها خیلی قشنگ گفتن
که بچه ها فکر میکنین باور ساختن یعنی اینکه تو بشینی تو خونه و هیچکاری نکنی نه…نه..باور ساختن وقتی باوراتو تغییر میدی وقتی توجهت جهتش رو تغییر میدی تو به سمت اون باورات بهذسمت اون هدفت هدایت میشی هدایت میشی هدایت میشی…و بهت ایده هارو الهام میکته که حرکت کنی به سمت اون هدفت چون.میخوامم زندکیمو خلق کنم چون میخوام لذت ببرم جون میخوام سبک زندکی شخصیمو بسازمم باید حرکت کنم باید عمل کنم وهدایت میشم به سمت کانون توجه و تمرکزم به سمت اون باوری که ساختم… باور یعنی من شخصیتممم تغییر کنه نه کلماتممم درون من تغییر کنه منجر بشه من ادم دیکه ایی بشم عوض بشمم تغییر کنم و ایننن همون تغییر نگاه منن و دیدگاه منهه باور یعنیی من دقیقا شخصیتمووو تغییر بدممم دروننننموو دقیقا جقدر زیبا استاد نازنینم گفتن که من از ریشه تغییر دادم خودمو که اونقدر 180 درجه تغییر کردم شخصیتم تغییر کرده که دوستام تون زمان دیگه منو نمیشناسن چون من با نگاهم با دیدگاهمم با عمل کردنم با تغییر ذهنم با تغییر باورام شخصیتمو تغییر دادم
اخ اخ استادم چقدرعاشقق این سخاوت نابتونم به خداا به خدا هیچ کسی نیست که اینقدررر عاشقانه و اینن خودش باشه خود خودش باشه اینقدر نهایت صلح با خودش باشه تمامم زندگیتشو برای درک بهتر و بعتر یاد گرفتن اصل اصل اصل اینجوری با زبان تصاویر بهمون نشون بده نیست تو کیهان نیست
و اینن اجرای قانون تو عملش رو بهمون توی زبان تصاویر نشون بده
من هنوزز دیوانه ی اون قسمت ناب توحیدی اموزش مریم نازنینمم میخوام بگم
چقدر چقدر این عمله. مثل همون جمله ی نابتون که چقدر زبباتذین گفتین که ایمانی که عمل نیاره حرف مفته ایمانی حرکت نیاره چرته چقدرر جقدررر دارم به خودم اینو تکرار میکنم دقیقا دقیقا تک تک همین زندگی در بهشتمون همین که دونه دونه عملکردتون داره نتیجه رو بهمون میگه که تنها با عمل به ایده هات که اونم با باوذای درستت میاد و عمل به اون الهاماتت میتونی بسازی و خلق کنی زندکیتو شما یه نگاهی از اولین قسمت تااینجا بندازین به کلاسمون جای جای عمل بوده جای حای هدایت بوده درک بوده باور بوده جای جای نتیجه داره میگه که بببین جقدر خود استاد داره عالی روی خودش کار میکنه نه اینکه ها بشینن فقط عباذت تاکیدی بگن ته بابا تنها به اون ایده ایی که در رستای هدفشون بهشون الهام میشه عمل میکنن هرلحظه عمل میکنن و این عمل کردن درجاست .ه ما رو به ندارهای بالاتر به نعمت های بیشتر به فراوانی های بیشتر به ثروت های بیشتر به زیبایی های بیشتر به زیبایی های بیشتر هدایتمون میکنه همین توجه به زیبایی های این بهشتمون همین توجه و لذت بردن از لحظه بحظه مون اون ارامش اون احساس خوب اون عشقق اون اتصالی که درک میکنم منو هدایت میکنه به سمت مسیر هایی که بی نهایت نعمت و برکت و ثروت و سلامتی بی نطیریییی فراوانه این فرکانس منه که داره خلق میکنه این احساس منه که داره خلق میکنه این احساس منه که جهان داره بهش پاسخ میده دقیقا چقدر زیبا گفتین استادم نه اینکه من بیام بدون هیج احساس لذتی بدون هیچ احساس سپاسکذاری بیام چرت وپرت فقط شکر کنم نه…جهان قانون داره و قانونش تنها احساس منو میشناسه فرکانس منو میشناسه خدای من
استاد نازنینم چقدر زیباترین گفتین
چقدر زیبا گفتین
“” یه هزاروم اون. چیزیی که انتظار دارین من باشم که یه ادم پرفکت و کاملی رو میخواین اون یک هزارم رو بردارین بذارین رو خودتون از خودتون انتظار داشته باشین که نسبت به خودتون سخت گیرانه عمل کنین””
چقدر بی نظیرر بود استاد عزیزم دقیقا دقییا جقدر فوق العاده گفتین که برداشت ما اشتباه میشه دقیقا چون میام از اون مدار خودم به قضیه نگاه میکنم و نمیفهممش درک نمیکنم که بابا استادم هزکاری که میکنه بر پایی قانونه ببین چقدر هر لحظه خودتون هستین چقدر با تمام وجود بی نهایت عزت نفسانه میبینی حتی میان و میگن مثلا دقیقا اون قسمت. توی سریال بهشتمون در نورد ب قلمونا مثل اشتباه من بود میخوام بگم اون شاید نمیفهمم. اون کار درسته اون عمله درسته بر.پایه ی قانون دارن انجامش میدن درک من شاید بهش نمیرسه استادم یاد اون کلام نابتون توی لایو 18 افتادم که گفتین من هیچ هیچچ کاری رو بدون دلیل انجام نمیدم و حتی برای دونه دونه کارم دلیل قانونمند خود قانون رو دارم میخوام بگم دقیقا دقیقا تک تک کاراتون برپایه ی همین اصله بر پایه ی قانونه و جقدر جقدر این یی نهایتت دقت نابتون این بیرنهایت عملگراییتونو با تمام وجودم تحسینتون میکنم که چقدر زیبا گفتین که دقیقا دقیقا اگه میومدیم و به اون.پرنده غذا میدادیم چه داستان هایی بیشتر اتفاق میوفتاد و چقدر مریم نازنینمم بیرنطیر گفتن که اینا پرنده های وحشی نیستن که
با غذا دادن بهشون چرخشونو بهم بزنیم اینا ما داریم بزرگ میکنیم و وقتی میومدیم به اون پرنده غذا میدادم اون تنبل بارش میاوردم وه عادت وهدبیاد و از اینجا غذا بخواد و خودش هیچ حرکتی نکنه جقدر تحسینتون میکنم استاد نازنینم خدای من جقدر تحسینتون میکنم که حتی مواظب این هستین که مرد بزرگ برونی هم بد عادت نکنه و چیزی براش شرطی سازی نشه جقدر جقدر بی نطیر بود خدای من دقیقا به خاطر همینکه میگن هیچ کاری رو بددن دلیلش محکمش انجام نمیدم
میدونی منن مردم و اشک ریختم. برای این اگاهی های ناب خداوندم که خدای من دقیقا دقیقا من بیام از خودمممم اینقدر انتظار داشته باشم وه بهتر عمل کنم کهدبهنر اصل رو از فرع تشخیص بدم بهتر درک کنمم بهتررر اقدام کنم دقیقا مچمو بگیرم تو جاهایی ک باید کنترل ذهن کنم اونجایی کهذباید حتی یه لحظه یدونهه نکته ی مثبت وجود داشته باشه با توجهم گسترده ترش کمم و عمیق ترررش کنم و به نکات مثبت توجه کنم اون جاهایی که لازمه وارد دل ترسام بشم وایمانمون نشون بدم نه اینکه بشینمو ورد بخونم اون جاهاییکهدلازنه هدایت بخواممم هدایت رو دریافت کنم که هرلحظه هدایتم میکنه و بهمم الهام میکنه هرلحظه بهم وحی میکنه ایده هایی که بهم الهام میکنه انجام بدمو عمل کنم …چقدر زیبا گفتین استادم یه هزارم تمرکزمو کلا بذارم رو خودم و از خددم ایراد بگیرم نه از اطرافم به حالات و فرکانس و احساسم دقت کنم
که دقیقا من بیام و تمرکز کنم اقا رو خودمم من بیام تمرکز کنم روی اصللی که استادم داره اموزش میده یک هزارمشو بیام تمرکزم روی باورای روی درک بهتر روی بی نهایتتت بی نهایت روی عملی کردن ایذه هدم وقدم برداشتن تا قدم های بعدی بهم گفته بشه
خدای مننن خدای منن جقدر جقدر بی نطیر بود دقیقا دقیقا به جای اینکه بیامم بهداصل بچسبممم توی این همه بی نهایتتت. بی نهایتت دریای اگاهی های خداوندم اقیانوس هدایت ها و الهامات خداوندم این بهشتمون جای جای بهشتمون به جای اینکه بیام با تمام قلبمم متعهدانه روی خودم روی همون باورایی که گفتیمم یعنی و کار کردن رو خود یعنی چی. به جای اینکه بیام و تمرکزم روی اون اکاهی ها ببرم و متعهد بشمم در اصلل تنهاا تنها به اصل دقیقا چقدر زیبا گفتین استادم که اینقدر اکاهی هاا اینقدر درسس اینقدررر نکته هایی که اگه هرلحظهه بتونم بینهایت بهسون دقت کنمم بتونم بی نهایتت درکشون کنم میتونم با عملی کرونشون با تغییر نوع نگاهم باورامو تغییر بدم و کن وفیکون کنم زندکیمو میام به سراغ اینکه جرا اینجوری شد اونجوری شد. کهدهنین جای جای. کلاس زندگی در بهشتتتمون که چقدر زیبا داره بزرگمون میکنه چقدر زیبا خداوند داره هدایت میکنهه جقدر چقدر زیبا داره هدایت میکنه جقدر زببا از طریق لحظه لحظه اش داره اگاهی هاش درساشو درساشو بهمون الهام میکنه هدایتمون میکنهه اگه اینو من نگیرم اگه درکش نکنم به هیچ کسی غیر خودم هیچ چیزی نمیشه واقعا به خودم ظلم کردم استادم
چقدرعاشققققتونممم چقدرعاشقققتونم جقدر زیباترین گفتین که دقیقا هیچ کیی به خدا توی جهان نیست که اینقدر سراسر از همه جنبه ها سراسر نتیجه باشه و اینقدر با تمام عشققق رایگان کهدبه خدا رایگان نیستت خدای منن این عشقق مریممم نازنینمم که هرلحظه با نهایت عشقق و اتصال با نهایتتت سخاوتنشون دارن برامون فیلم میگیرنن و دقیقا حتی جای جایشو به یادتون میندازن که این مطلب رو بگیم درسش بیشتره و آموزشی میشه من چی دارم. بگم به این عشققق. چرا نمیایم زیباتر نگاه کنیمم چقدرر نمیایمم خداگونه تر قانونمندتر نگاه کنیمم خدای مننن خدای من جقدرعاشقق این عشقتونم خدای منن. اخ استادم سفر به دور امریکامونو میگین من قلبم پرواز میکنه اشک تو چشام جمع میشه تو نهایتت بی نهایت هدایت من بود جقدر بزرگم کرد چقدر برای درک دوره ها اماده ترم کردو چقدر ظرفمو رو گسترش داد چقدر درکمون عنیق تر چقدر اطلاعاتتتنمون بیشتر بیشتر کرد استاد نازنینممم مریم عزیزم چقدرعاشقققتونم و بینهایتتت سپاسگذار این روح بی نهاییتون این عشق نابتون این سخاوتتون هستم که مریم نازنینم میخواستن دقیقا اون اگاهی هااا و نحوه ی عملکرد نابتون اون اجرای قانون در عمل رو باهامون به اشتراک بذارن خدای من خدای من چقدر چقدر چقدررر عاشقققونمم مریم نازنینمم الهی من قربونتون برم کهداینقدر عالیییی به خودتون هرلحظه ارزش قائل میشین و بی نهایتتت عاشق خودتون هستین با خودتون دررصلحین که میرین و بهدخاطر سرمای هوا خودتون رو مجهز به الله اکبر میکنین….عاسقققتونم من چقدر بی نهایت تحسینتون میکنم این عزت نفس و عشق بی نهاییتتون رو لین خیلی برام درس داشت چقدر چقدر عاشققق این جمله ی نابتونم استاد عزیزم که دقیقا ما هدایت شدیم برای تولید این بی نهایت کلاس اموزش عملی با زبا تصاویر توسط عشفق بی نهایت مریم.نازنینم چقدرعاشقتونم مریم نازنینم چقدر تحسینتون میکنم چقدر زببا دارین با این عشقتون جهان رو گسترش میدین به خدا خیلی حرفه ها که ببین چقدررر سخاوت بی نطیری دارن که با نهایت عشق با نهایت عشق ابن سبک زندگی قانونمند رو که اجرای قانون در عمله برامون که دقیقا این خودش هدایت ناب خداوند بوو دقیقا مثل همین خلق بی تظیرتون در بروز رسانی جای جای فایل های دانلودی که چقدر ییبا گفتین که این خواسته ی خیلیا شاید بوده باسه و خداوند ایده اش را بهم الهام کرد تا گسترداننده ی این جریان ناب هدایت باشم ودستان او باشم عاشقتونم مریم نازنینم و با تمام وجودم بیرنهایت سپاسگذارم ازتون😍😍😍😍
استاد عزیز من استاد بی نظیرمن چقدر بی نطیر گفتین در مورد اهنگا استادجانم
میدونین دقیقا وقتی من اصل رو خوب درک نکنم وقتی ممن اون اصل قانون رو اون اصل و ریشه رو خوب نفهمم اصل نمیتونم عمل کمم که وقتی من بدونم که مهم احساس منه و مهم اینکه من فرکانس خوبی بفرستمم مهم کانون توجه من احساس منه که داره هرلحظه اتفاقات رو رقم.میزنه و مهم اینن لذت بردن از لحظه لحظه هامه مهم اینکه منن غرق شادی و عشق و لذت باشم و مهم این شادبودن منه دیگه نمیاد فک کنم که اقا استاد الان جی گوش دادن نه میام درس میگیرم که احساس خوب من توی هرلحظه مهمه و داره اتفاقات رو خلق میکنه این لذت بردن این عشق کردن این بی نهایت شاد بودن نن مهمه من فرکانس این شاذی رو میفرستم وهرلحظه به ارسال این فرکانس جهان شادی های بیشتری رو وارد زندگیم میکنه
استاد نازنینمم چقدر تحسین میکنم تک تک مردمان نازنین امریکا رو چقدر عالی کارای خودشونو خودشون انجام میون دیوانههه و شیفته ی توحیدددد این مردمان نازنین توحیدی امم توحید رو باید از اینا یاد بگیریم به خدا چقدر با تمام وجودم تحسینشون میکمم کهدچقدر چقدر زیبا تمام کاراشونو با ابزارای بی نطیر خودشون خلق میکنن و درس میکنن و انجام میدن خدای من که تنها روی توانایی های درونشون که خداست روی خدای درونشون حساب میکننن ووتنهااا روی خداشون متکی هستن عاشقشونم وچقدر تحسینشون میکنم😍😍😍
خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای این جکوزی بی نهایت بی نظیرمون کهدقراره چقدر چقدر تجزیه های نابیرباهاش داشته باشیم خدای من شکرت برای این همه فراوانییی خدای من شکرت برای این همه ثروت این همخه نعنتدخدای من شکرت برای تمام اتفاقات بی نهایت عالییه که توی لحظه لحظهدی بهشتمون افتاده و قراره بیرنهایتتتت بیوفته در جای جای بهشت پاییزیمون خدای من شکرت هزاران بارشکرت
استاد عزیزم چقدر چقدر عاشقتونم. چقدر جقدر تحسیننون میکنم استاد نازنینم که دقیقا دقیقا جقدر بی نطیررر گفتیندکه این انتقاداتتون هیچ مهم نیست وارزشی نداره برای جواب دادن
چون من خیلییی بیشتر از شما به خودم سخت گرفته ام و خیلی بیشتر ازشما جدی هستم تو هرلحظه کار کردن خودم چقدر جقدر دارم اینو با تمام سلول به سلولم میبینمم حتی توی همین جای جای کلاس بهشتمون کهدچقدررر عالییی دارین روی خودتون کار میکنین وهرلحظه دار حال بهتر شدن هستین هرلحظه درحال حرکت دز حال از اینم بهتر شدن وعالی ترشدن از اینم عملگرا تر شدن هستین و با تمام وجودم دارم نتیجه رو میبینم که ادم همین از اولین قسمت تا الانو ببینه میفهمه که چقدررر حتی لحظه لحظه زیباتر شدن بهشتموم به خاطرر. عمل کردن ناب شماست برای هرلحظه بهتر و بهتر شدن خودتون و پیشرفت و حرکت کردنتون و بهبود هرلحظتون. چقدرعاسقق این بیرنهایت هرلحظه در حال حرکت کردنتون هستم استادم اینکه دقیقا نقطه ی پایانی نیست و من دارم از مسیر این پیشرفت از مسیر این خواسته ها لذت میبرم من دارم هرلحظه لذت میبرم ودرکم تجربه های جدیدی رو کسب میکنم و بیرنهایت خودمون میشناسم و بی نهایتتت ابعاد وجودی خودنو بهتر درک میکنم و حرکت میکنم و عمل میکنم چقدر برام درس داشت جقدر چقدر لحظه لحظهوی این کلاس بهشتمون برام درس داشت بی نطیر بوددخدای منن چقدر بی نطیر بوددد خذای من شکرتتتت هزاران بارشکرت برای هرلحظه هدایت های نابتت خدای منن شکرت هزاران بارشکرت برای هرلحظه اکاهی های الماستت هزاران بارشکرت که هرلحظه به درک عمیق تر اکاهی هایت هدایتم میکنی رب منن خدای من هزاران بارشکرت چقدر چقدر این عزت نفس بی نطیرتونو این بی نهایت مهم نبودن حرف مردمو چقدر چقدر تحسینتون میکنم استادم چقدرررر بی نطیر بودد چقدر تحسینتون میکنمم استاد نازنینم
استاد عزیزم جقدر زیباترین گفتین کهداین چقدر چقدر برام درس داشت این قسمت ملا نقطه ای نگاه کردن که مننن باید تنها تنها اصل رو بچسبمم اگه میخوام نتیجه بگیرم نه اینکه دقیقا اینم و مسخر وار ورد بخونم اینکه همیشه یا اوردی کنم به خودمممم تکرار کنم وه اصل یعنی احساس من اصل یعنی کانون توجه منننن که هرروزی هر چبزییی توجه بذارم و توجه کنمم از همون جنس بیشتر از اساس اون بیشتر وارد زندگیم میشه و هدایت میشم به سمت بی نهایت زیبایی ها و نعمت ها و فراوانی های بی نهایت بیشتری هرلحظه هدایت میشم
استاد نازنینم جقدر زیباگفتین که خداوند وقتی در مسیر درست خوب روی باورام کار کنم هدایتم میکنه به سمت اون شرایط عالی و دقیقا اون کسی رو به سمت من هدایتم میکنه عین در وتخته جور میشیم. جوری شرایط عالی میشه که دو نفر با هم حال کنن همین جوری که هستن با هم حال کنن اخدچقدر بی نطیر بود که دقیقا دقیقا این نیست که دو نفر عالی ترین باشن نه اینکه چقدر عالیی باهم جور میشن و مچ میشن و از کنار باهم.بودن بیرنهایت لذت بیشتری میبرن چقدر زیباگفتین استادم چقدر برام درس بود چقدرررر بی نطیر بود که اصلا مهم نیست که استاندار های چرت وپرت جامعه چی میگه مهم اینکه اون دونفر چطوری لذت میبرن و چزوری دوس دارن زندگی رو به سبک شخصی خودشون خلق کنن و چقگزوری در کنازهم لذت ببرن جهان هدایت میکنه هرلحظه هدایت میکنهه وقتی من در مسیر درست در این صلح بیرنهایت خودم در این عشق خودم وباوذای ناب قانونمند وتوحیدی خودم باشم جهان هدایت میکته و
یه رابطه ی خوب رابطه ایی که دو نفر باهم.مچ باشن یعنی اینقدر بتونن با همدیگه لذت ببرن. و اونمور خاصی که خودشون دوست دارن تو طبیعت توی هرجایی که دوست دارن زندگی کنن و اینوه دقزقا وقتی که روی باورامونن کار میکنیم و در مسیر درست قرار میگیریم هدایت میشیم به اون شرایط و فردی که اینقدر میتونه باهامون مچ باشه واین فقط دست خودمه تنها منم که خلق میکنم و این یعنی تنها روی خودم روی باورام روی کانون توجهم باید کار کنم و هیچ.چیزی بیرون من نیست.خدای منن چقدر زیبا ترین گفتین استادم
مهم این لحظه ی منه
چقدر عاشق این هدایتم خدای من که. شاه کلید واژه ی هرلحظمونه که خداوند هدایتمون میکنه. و این دقیقا چقدر چقدر مهمه و اصل اصل که من نمیدونم دقیقا چی میشه تو اینده و دقیقا هنین لحظهدی من همین اکنون و لحظه ی منه وه داره اینده ی منو میسازه با هرلحظه ی لذت بردنم تمرکزم بروی زیبایی ها هرلحظه دارم هدایت میشم به سمت زیبایی های بی نهایت بیشتری فراوانی های بیشتری چقدرزیبا گفتین چقدر جقدر عاسق این نگاه ناب بی نهایت مثبتتون به هرقضیه هستم استادم وه دقیقا چقدر جقدرزیبا گفتین که به لطف همین شرایط چقدر زیبا هدایت شدین که در بهشتمون اینقدر تجربیات نابی رو خلق کنین میخوام بگم وقتی باورای من درست باشه هراتفاقی که بیوفته دقیقا به نفع من خواهد بود و به نفع من جلو خواهد رفت جقدر جقدر جقدر بی نطیر ه خدای منن دیواته ی این همه زیبایی شدم خدای من تو ببین این همه زیبایی رو رنگ ابرهارو خدای منننن چقدر زیباست چقدر زیباستتت الله اکبر از این همه زیبایی خدای منن تو ببین این ترکیب رنگ بی نهایت جنگلمون و دریاچه بهشتمون این عظمت زییبای ابرهارو خذای من شکرت هزاران بارشکرت برای این همه فرادانی برای این همه ثروت براب این همه نعمت. چقدر این برام درسه که هیچ وقت هیچ وقت این همه فراوانی و زیبایی این همه زیباییی هیچ وقت براتون تکراری نمیشه این چقدر برام درسه
با تمام وجودم سپاسگذارم استاد نازنینم برای این زحمتی که میکشین با تمام وجودم سپاسگذارم برای این همه عشقتون این همه سخاوت نابتون عاشقتونم
بینهایت خدارو شکر میکنم که هرلحظه هدایتمون میکنه خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای هراحظه هدایت های نابت خدای مم شکرت برای این همه نعمت این همه فراوانی این همه زیبایی که هرلحظه به زیبایی ها به شادی ها به فراوانی ها ی ببشتر هدایتمون میکنی خدای من شکرت برای اگاهی ها ودرکمون رو از جای جای قوانین نابت عمیق تر میکنی
خدای من برای هر نفسی کهذدر بهشتت میکشم برای هر دم و بازدمم خدای من شکرت
الهی مارا به سمت مسیر کسانی که به انان نعمت و برکت و ثروت وعشق دادی هدایتمان کن
چقدر خدارو شاکرم که به این طریق وبه این شیوه ی دلچسب و دوستداشتنی، واز طریق شخصی پراز عشق پراز مهربانی، دور اماااااا خیلی خیلی نزدیک به من، از زبان کسیکه انقدر شناختش و باهاش دوسته و تو مسیر صراط مستقیمش هست، وبهش ایمان داره…منو با خودش با کلامش در قرآن آشنا کرد…الهی هزاران بار شکر
استاد جانم چقدر این نگاهتون رو دوست دارم و می پسندم و دلخواهم هست، اینکه در اکثر مواقع وقتی از قوانین جهان هستی صحبت میکنید از قرآن مثال میزنید از کلام خدا مثال میزنید واز داستانهای پند آموز و عبرت آموزش…
من 37 سال از خدا عمر گرفته بودم وچندین بار قرآن رو از اول تا آخر با معنی خونده بودم ولی هیچوقت هیچوقت دیدی که بعداز آشنایی شما از قرآن وکلام خدا پیدا کردم رو سرسوزن اونموقعه ها نداشتم…
همیشه پیش خودم فکر میکردم چرا خدا یه حرفو بارها وبارها تکرار میکنه؟ چرا انقدر آیه های تکراری داریم؟ چرا داستانهای قرآن چندبار به گونه های مختلف تکرار شده؟
چرا انقدر خدا روی بعضی چیزا کلید کرده؟؟
هی تکرار وتکرار؟
خب فهمیدیم دیگه گناه کنیم عذاب میشیم میریم جهنم، کار خوب انجام بدیم میریم بهشت…
خب گناه که مشخص و معلوم بود، 90 درصد اعمال ما از نظر پدرومادرها و معلمین درس دینی و عربی و قرآن ومعلم پرورشیمون و از دید اکثر جامعه گناه بود…..
حالا کار خوب وثواب ودرست هم که میشد از حق خودمون گذشتن، هی خوبی وترحم ودلسوزی کردن به حال دیگران، هی از خودت کندن و دادن به دیگرانو واز خودگذشتگی و فقیر بودن و مدام در حال نماز و زیارت و عبادت و تسبیح زدن وذکر گفتن ….بود
بدترش اینجا بود که اکثر ماها فک میکردیم خب خدا داره میگه پیامبرانی که من انتخاب کردم بهترین آدمها هستند، واونها از شکم مادرشون همینطوری خوب و درستکار بودند ومثل پیامبران انگشت شمار پیدا میشه واینکه اونا تافته جدا بافته هستند و هیچکس نمی تونه مثل پیامبران باشه که مثلا خدا از طریق وحی والهام وشهود باهاش ارتباط برقرار کنه و اینجوری عزیز دوردونه خدا باشه و…..
خب ماهم که پراز احساس گناه و خودمون رو گناهکار عالم میدونستیم خصوصا وقتی نماز نمیخوندیم و روزه نمیگرفتیم!!!
دیگه تا میومدیم دوتا آیه بخونیم بیشتر ترس میومد سراغمون، میگفتیم داره به من میگه ها، من حتما عذاب میشم حتما میرم جهنم، مثلا با پسرخاله ام که نامحرم هست دست دادم!! چندبار لاک زدم…
نمازهام که همش قضا میشه ….
موهامم که همش بیرون از مقنعه و روسری….
پشت سر فلانی هم که دو بار غیبت کردم و…
حتما خدا الان باهام قهره و از من بیزاره…!!!
ولی من بعد اینکه با آموزه های شما آشنا شدم، بعد اینکه دوره 12 قدم رو کار کردم و جلسات قرآنیش رو بارها وبارها وبارها گوش دادم هر بار که شروع کردم به خوندن کلام خدا فقط وفقط مهر دیدم،عشق دیدم، رحمت دیدم، بزرگی وبخشندگی دیدم از خالقم، همش حس میکنم داره از طریق کلامش تو قرآن فقط ومستقیم با من حرف میزنه خطاب به من گفته هرچی که گفته ومیگه…
انقدر بهم حس خوبی میده که هرچی میپرسم سریع بهم جواب میده از طریق قرآن، حتی گاهی بهم تشر میزنه و خیلی جدی میگه ببین من بهت گفتم راه اینه چاه اینه باز میخوای بگی حرف حرف خودته؟ اوکی دیگه خود دانی….
گاهی با یه آیه در جواب دلتنگیهام قربون صدقم میره و نوازشم میکنه…
گاهی نصیحتم میکنه از روی عشق…
گاهی برام مثال میاره و میگه مثل فلانی و از این مسیر و اینطوری که بری همه چیز اوکی میشه و اینطوری درسته…
گاهی باز برام مثال میاره از فلانی وفلانی تو کتابش و میگه اون بنده ی من اینطوری بود که اشتباه کرد و به خودش ظلم کرد پس تو اینکارو نکنی و این راهو نریییاااااا….
گاهی میاد خودش رو بهم میشناسونه و میگه من این شکلی ام و اینطوری …توهم اگه میخوای دوستم باشی کنارم باشی سعی کن مثل من باشی که هرکی باهات حرف زد هرکی کنارت قرار گرفت نشونی از من در تو ببینه…
وگاهی بهم میگه الان فقط بشین وچشمات رو ببند و خودت رو رها کن از تن وجسمت، از اینهمه هیاهو و لحظه ای رو تصور کن که اومدی در جهانی دیگه وبرای همیشه دیگه پیش منی …نزدیکتر از حالا که گاهی هستی خیلی نزدیک ولی گاهی دور میشی وسرد…
ولی اونجا دیگه حجابی نیست بین من وتو…
اگر دلت رو پاک کنی از آلودگیها و چشمهات رو گوشهات رو وتمام وجودت رو پاک کنی از الودگیها…و سعی کنی همواره صادق و درستکار و یکتاپرست باشی…
خب قدیما قبل آشنایی باشما، که نه خدارو میشناختم، نه قوانینش رو، ونه خودم رو، همه چیز برام مبهم بود، نه الگویی داشتم از کسیکه یکتاپرست و توحیدی عمل کنه و حرف وعملش یکی باشه و واقعا درستکار و صادق و با ایمان و موحد باشه…
ولی وقتی کم کم تونستم خداوند رو از طرق آموزه های شما بشناسم و فکر خدا رو بخونم، دیگه کار سختی نبود ونیست برام دوستی باخدا، همنشینی باخدا…
چون تا حدود زیادی فهمیدم اصل چیه، خدا ازم چی میخواد وچطور بنده ای باید باشم…
اصلا انگاری از وقتی فکرخدا رو تونستم بخونم خودش بیشتر داره سعی میکنه من تو ارتباط تنگاتنگ باهاش بمونم، جوریکه انگار دستمو گرفته و رهام نمیکنه…
منم از وقتی مهمون خونه اش شدم دیگه مطمعن شدم صاحب خونه وصاحب اختیارم قدرتمندترین و ثروتمندترین و بهترین ومهربانترینه، چون قبلا تجربه اینو داشتم که توی آدمها وهیچ جا ندیده بودم این حد از عشق بلاعوضی رو که بهم بدند و هیچکس نبود که منو همینطوری که هستم با تمام کمی وکاستیم و خوبی وبدیهام بخواد و تازه بگه خطاء کردی اشتباه کردی عیبی نداره دوباره بهت فرصت جبران میدم، سعی کن اینبار درست عمل کنی…
نمیدونم باورتون میشه یا نه، تجربش کردید یا نه؟
من در تمام عمرم نه هیچکس حتی از پدرم ومادرم وحتی فرزندم چنین عشق و دوستداشتن وحسی رو که از خدا میگیرم رو حتی سر سوزنی ندیدم ونگرفتم…
من توی خانواده ای کاملا بدون عشق واحساس بزرگ شدم اصلا نمی دونم عشق مادر وپدر به فرزند چه شکلی هست چون پدر ومادرم هم معنی عشق و دوستداشتن رو نمیدونستند، چطور وقتی نمیدونستند عشق ومحبت واقعی چه شکلی هست می تونستند اونو به بچه هاشونم بدند وقتی مدام در حال ظلم به خود بودند!!!!
ولی وقتی من از اویزون بودنم به آدمها کلا دست برداشتم وقتی دست از مشرک بودنم که برداشتم وقتی به آدمها تکیه کردمو هر بار محکمتر زمین خوردم و تیکه تیکه شد تمام روح و روان وجانم…
انوقت خدا تیکه هامو جمع کرد و دوباره باعشقی بی حدو اندازه ترمیمم کرد و دوباره منو سرپا کرد…
درسته معتاد به مواد مخدر و الکل و قرص و…نبودم
ولی وقتی نگاه میکنم به قبل آشنایی با شما، می بینم من یه کارتون خواب له و لورده بودم که اعتیاد و وابستگی ودلبستگی شدید به آدمها به موقعییت ها به اسم ها و به رسم ها و مال واموال و حرف مردم و …. منو انقدر به مرز فلاکت وبدبختی رسونده بود که توی وجود خودم توی زندگی خودم کنج خونه ی خودم انگار یه کارتون خواب و دم مرگ بودم که دیگه داشت نفسهای آخرش رو میکشید…
اعتیاد به باورها وعادات غلط واشتباه منو بیمارو کارتون خواب و بدبخت کرده بود…
وقتی عاجز وتسلیم شدم، خدا اومد جلو وجلوتر وجلوتر انقدر نزدیک که هم تونستم ببینمش وهم بشنومش وهم عطر دل انگیز حضورش رو استشمام کنم….
وانقدر بهم عشق داد و قدم به قدم لحظه به لحظه کنارم موند تا دوباره سرپاشدم واز اونموقعه تا به الان به لطف خودش، دیگه حتی تو ذهن خودم حتی توی قلب خودم به هیچکس جز خدا نه امید می بندم نه وابسته ام ونه تکیه میکنم…
هر لحظه به خودم یادآوری میکنم که مینا یادت نره دوری از خدا باهات چیکار کرده بود، پس سعی کن حتی دقیقه ای وثانیه ای ازش دور وجدا نشی…
اصلا دیگه یه جوری میشه این رفاقت، انقدر صمیمی میشی باهاش، که همه چیز بی حد ومرز وبه شکلی کاملا دوستانه وعاشقانه صورت میگیره…
جوریکه واقعا باتمام وجودت احساس میکنی که دیگه نیازی به هیچکس وهیچ چیز جز خودش نداری…
چون همه چیز و همه کس میشن خودش، جاری میشه ظهور میکنه در آدمها و شرایط وموقعییت ها ومکانها و زمانها، وانقدر نمایان و واضح خودش رو نشون میده که با تمام وجود میفهمی ودرک میکنی که خودشه، آره کار خودشه…
نمیدونم چقدر تونستم حسم رو بیان کنم نسبت به رابطه ای که بین منو وخدا مدتهاست در جریان هست…
ولی هرکسی که تجربش کرده میفهمه من چی میگم…
فک کن جای قلبت تو سینه خالی بوده قلبتو یه روزی یه جایی از دست داده بودی، وتمام عمر دنبالش میگشتی بعد پیداش میکنی میذاری سرجاش…
یه همچین حسیه وقتی پیداش میکنی، یه تیکه از خودت که گمش کرده بودی حالا پیداش کردی و حس میکنی وجودت روح و روان و جسم وجانت کامل شده باهاش…باهاش یکی شدی…
اصلا یکی شدین…
حالا دیگه به هیچ قیمتی حاضر نیستی که از دستش بدی….
اینم بگم، که چقدر من خدا رو توی سریال زندگی در بهشت، در کنار شما استاد عزیزم و مریم جان، جاری وساری توی زندگیتون ،بیشتر و بهتر شناختم و بهش نزدیکتر شدم…
چقدر فهمیدم ودرک کردم که اصلا خدا چه شکلی هست ازم چی میخواد و میخواد که چه شکلی فکر کنم، حرف بزنم وعمل کنم توی زندگیم…
بی نهایت ازتون ممنونم استاد عزیزم ومریم مهربانم، دوستتون دارم…
آقا محمد مدت عضویت شما تو سایت عنوان شده 46 روز، حالا نمیدونم واقعا تازه 46 روز هست که عضو سایت شدید وتازه وارد هستید یا نه قبلا هم توی سایت بودید…
به هرحال خیلی توی دلم بهتون آفرین گفتم ، بابت اینکه میاین کامنت میخونید و تازه برای کامنت دیگران دیدگاهتون رو می نویسید!!!
میدونستید که منه مینا حداقل 6و7 ماه عضو سایت بود ولی جرات وجسارت کامنت گذاشتن رو نداشتم؟
همش میگفتم خب بیام چی بنویسم؟
ولی مطمعنم که شما شاگرد حرف گوش کنی هستید و عاشق تغییر و انگیزه زیادی دارید که توی تمام جنبه های زندگیتون،تغییرات مثبت داشته باشید ان شالله، چون استاد همیشه توی اکثر فایلها میگن که بچه ها بیاین دیدگاه بچه های دیگه رو بخونید بیاین برای دیدگاههای دیگران، دیدگاه خودتون رو بنویسید واین کار کمک میکنه بیشتر تو فرکانس مثبت وحال خوب باشید و الحق که غیر این هم نیست…
همین کار شما ودوستان دیگه، که میاین وباعشق به دیدگاههای من پاسخ میدید هربار باعث میشه من برگردم دیدگاه خودم رو بخونم، دیدگاهی که شاید یادم رفته بوده اصلا در مورد چی بوده وچی نوشتم، واین کار شما و دوستان عزیزم باعث میشه بیام تو حس وحال خوب ومثبت، بیام هم از دیدگاه خودم باز انرژی بگیرم وهم از دیدگاههای دوستانم…
آقا محمد عزیز، امیدوارم توی این مسیر پرخیر وبرکت هرلحظه ثابت قدم بمونید و از اینهمه رحمت ولطف خداوند که توی این سایت به همه ی ماهدیه کرده لذت ببرید و خیر دنیا واخرت رو نسیب خودتون کنید تا همیشه…
یه شب پر از خاطره و خوردنی و بازی و اصلا حس و حال خوب.
استاد ممنون که برای جواب دادن به سوالهای ما زمان میزاری و تک تک میخونی و جواب میدی
این برای من بشدت با ارزشه
چه خوبه که انقدر به خودت مسلط شدی که سوالات ناجالب هم تاثیر آنچنانی در وجودت نمیزاره و خیلی زود (جیک ثانیه) به خودت میای و کلا کنترل دست خودته، احسنت
جداً ملا نقطه ای چه اصطلاحات جالبی اینجا یاد میگیرما ایول
حالا که منم فکر میکنم گاهی دقیقا همین ملا نقطه ای میشدم و روی حرف زدن خیلی تمرکز میکردم
اما از وقتی با سایت و استاد آشنا شدم دیگه خیلی به ندرت این مسائل برای من دارای اهمیت میشد و انگار دیگه الان اصلا اهمیت نداره، خدا رو شکر
ملا نقطه ای
جای بسی تامل داره
اینجاش جالبه که ازین ملا نقطه ای بودن یه سری عادتهای خوب برام مونده مثل درجواب حالت چطوره: میگم عالی، توپ، درجه یک، ممتاز
اوایل فقط تکرار بود اما الان احساس پشتش نهفته اس و چه تاثیرات قدرتمندی در زندگی من بوجود آورده.
الان میگم اگر از اول میدونستم که بجای ملا نقطه ای بودن درپس هرکلمه ای که میگفتم احساس جریان داشت ببین الان منم کجا بودما.
فقط خواستم از تضادم هم یه نکته خوب بیارم بیرون.
به جای دقیق شدن روی زندگی اطرافیانم و گرفتن اشتباهاتشون روی خودم کار میکردم حتما حتما الان در زندگی بهتری در حال لذت بردن از نعمات بیشتر الهی بودم.
چقدر با این طرز فکر که به نظر خودم عالی بود سمپاشی هایی در درونم کردم که تا الان هم دارم تاوان پس میدم
یه آخه به تو چی ی خاصی تو چشمای استاد میدرخشید
اینم بگم منم گاهی این سوالات ملا نقطه ای میاد سراغم
من بها نمیدم حتی بخواد از دهانم هم بیرون بیاد و همونجا در نطفه خفش میکنم.
خداروشکر که به این توانایی در زیر سایه خداوند منان رسیدم
من با راه روزه ی سکوت به این توانایی رسیدم چون توی روزه ی سکوت در محیط کارم(اون زمانها من سرآشپز یه پیتزا فروشی بودم) کلی حرف بود که باید زده میشد و من تحمل کردم و بعد از سه روز معجزه اتفاق افتاد
دیگه تا حرفی به ذهنم خطور میکرد همونجا بیان نمیکردم و اول مزه مزه میکردم و بعد با درنظر گرفتن همه ی جوانب میگفتم و دیدم چقدر تاثیرگذارتر شدم و خودم لذت بردم و خداروشکر کردم.
استاد داشتید از زحمات بی دریغ و بی شاعبه ی مریم بانو میگفتید و چه شجاعانه تمام اعتبار این سریال سازنده رو میدید به اول خدا و بعد مریم شایسته
احسنت
در همین حین که داشتید میگفتید مریم بانو دوست دارند که از همه جا فیلم و عکس تهیه کنند و راجع بهش توضیح بدید برگشتم و همسرم رو دیدم،
باورتون نمیشه که چه برقی توی چشماش و چه لبخندی بر لبش نشسته بود که بی اختیار استوپ زدم و تا چند دقیقه میخندیدیم.
و اگر از همون لحظه ازش عکس میگرفتم چنان وجدی از صورتش پیدا بود که شماها هم میخندیدید و شاد میشدید
استاد بدبخت شدم
منم مثل اوایل شما هنوز نسبت به این عکس گرفتن و فیلم گرفتن گارد دارم
و … خودتون تصور کنید از الان به بعد رو….
چه صادقانه گفتید که شما هم غر میزنید و از ما مردم هستید نه از یک سیاره دیگه، که شماهم اشتباه کردید، و بازم میگم این سریال تنها سریال بدون سانسوره که من تاحالا دیدم
خداروشکر و احسنت
اینکه مردم کارهای خودشون رو خودشون میکنن چه در ایران و چه در آمریکا
در جهان هرچیز چیزی جذب کرد
گرم گرمی را چشید و سرد سرد
قسم باطل باطلان را میکشند
باقیان از باقیان هم سرخوشند
ناریان مر ناریان را جاذبند
نوریان مر نوریان را طالبند
من توی ایران که هستم چون خودم کلا آدم فنی هستم از دستگاههای صنعتی گرفته تا ماشین و پهباد و اسپیکر و تلوزیون و … رو تعمیر میکنم برای همین اکثر اطرافیانم خودشون کارهای خودشون رو میکنند و این نکته برای من جدید نبود فقط زیبا بود و جنس ابزارها متفاوت و من فقط شکرگذاری کردم و لذت بردم و خواسته هام رو ارتقا دادم.
چند وقتی هست که منم دارم قرآن میخونم و و و سکوت بهترین وصف برای خوندن آیات این کتاب که راهنمای زندگیه
اونقدر که ما از آمریکا و شهرها و ایالاتش اطلاعات به واسطه ی لطف این زوج همیشه پویا بدست آوردیم فکر کنم بریم اونجا از خود آمریکایی ها بیشتر بلد باشیم
واقعا خداروشکر
این جمله ی زیدان که ما برای مسابقه و قدم بعدی تمرکز میکنیم هم طلایی هست و ممنونم که استاد جان این نکات رو خودت میبینی و با ما هم به اشتراک میزاری
منم در برحه ای از زندگی به این باور و نتیجه رسیدم و انجام دادم و نتایجی فوق العاده بدست آوردم از تاسیس نمایندگی تا جزو سه نفر اول فروش توی مشهد شدن و… و دقیقا موقعی که نگران آینده شدم و خیال بافی و چرند فکر کردن از آینده منو به ورطه ی ورشکستگی انداخت که کاملا الان میفهمم که مسبب این ها خودم هستم و این شد برای من تجربه
بعد اون ناموفقیت همه ی عالم رو مقصر میدونستم الا خودم از آقای احمدی نژاد گرفته تا راننده ی شرکتم یا پدر و همسر و همکار و…
الان به این شجاعت و باور و ایمان رسیدم که بگم هیچ کس به جز خودم نمیتونه در زندگی من تاثیر بذاره و تمام اون مدت ناراحتی کشیدن هام تقصیر خودم بوده
خداروشکر الان از هر لحاظ حتی سلامتی(چون دیسک کمر داشتم و چند ماهی دراز بودم و بسیاری محدودیتهای دیگه و…..) دارم بهتر و بهتر میشم
الانم قدم بعدی من اینه که درآمدم رو بیشتر کنم حداقل سه برابر
به چگونه اش هم فکر نمیکنم و میخوام رها بشم تو هدایت الهی و فقط از این روزگار لذت ببرم
خداروشکر که کلی دوست اینجا پیدا کردم که کلی حس و حال خوب و عالی رو به ارمغان میارند
مریم بانو واقا ازت ممنونم که باعث این احساس خداوندی در این جمع الهی شدی
استاد شکرگزار وجودت هستم که یکی از شاگردانت مریم شایسته اس که خودش کلا استادیه
خدایا شکرت واقعا این طبیعت زیبایی که در این تصویر دیدم رو تحسین میکنم واقعا انگار ی نقاشیه تا واقعیت و حقیقتشم اینه وقتی خدا دست بکار میشه برای ی ادم موحد ی همچین منظره ای رو اماده میکنه
خیلی جالب بود استادم این حرفات واقعا این تمرکزی که برای دیدن اشتباه یک نفر میزاریم اگه یک هزارمش رو برای خودمون و پیدا کردن باور های اشتباه خودمون بزاریم زندگیمون از این رو به اون رو میشه
دقیقا من گفتم همه ما حول ی محور میچرخیم اینو طی این مدت کاملا باهاش اشنا شدم همه عزیزانی که اینجا هستند واقعا لیاقت اینجا بودن و شنیدن این حرفا رو دارن ولی مساله اینجاست ما میخوایم اون مساله یا این استاد طبق رفتاری که ما دوست داریم رفتار کنه اشتباه نکنه اهنگ منفی گوش نکنه اما مساله اینجاست که منی که اینجام باورم باید این باشه از بعضی وقتا از دل ی اهنگ به ظاهر منفی نکته مثبتشو درارم از دل ی موسیقی به ظاهر بد احساسم رو خوب کنم
من حالا اشتباه یا درست به چندین نفر پیشنهاد استفاده از فایل های استاد رو دادم و خیلی جالبه برام که اونها نتنها به یقین این حرفای استاد پی نبردن بلکه اون جوری که خودشون پی بردن و فکر کردن مثلا رفتن دنبال الهی قمشه ای و فایل های اون رو گوش دادن و این طبیعیه که اونها کسی رو تایید میکنن چون باورشون اینه که جامعه این رو تایید کرده و ادم خوبیه و دکتره و از جور حرفا و خیلی جالبه همینا بعضی موقع از بدی حکومت و از این جور حرفا میزنن و باز هم پیگیر باور های خودشونن بسته به ذهنیت خودشونن و حتی ترس دارن از ی مساله با دیدگاه جدیدی نگاه کنن حقم دارن همه که لیاقت این جا بودن ندارن
دوستان من اینجا بودن لیاقت میخواد کسی رو میخواد که در مسیر تکامله کسی رو میخواد که در مسیر خلق خواسته ها و رویا هاشه
دوسال پیش در کمال ناباوری و ناخواسته و در اوج بدهی با این قانون اشنا شدم که نگران نباش ناراحت نباش همه چیز درست میشه خودتو سرگرم کن فراموش کن بدهی و بدی ها رو به دنبال چیزی و دلیلی باش برای خندیدن بخند و کمک کن ببخش در مسال به ظاهر سخت توجه نکن به اون مساله بلکه بخند و کم کم مسالت رو حل کن
دیروز داشتم با ی عزیزی که به نصبت با قانون اشنا هست صحبت میکرم گفت من دارم دنبال ی کارمند میگردم که صددرصدش اینجا باشه
گفتم خودت صد درصدت اینجا هست ؟
گفت نه
گفتم پس صددرصد خودتو بزار اینجا اون خودش میاد
واقعیت اینه تو مساله تراکتوری که پیش اومد منم ی چند تا مساله داشتم و خوبی مساله تراکتور این بود که گفتم هرچی ناخواستست و احساست رو بد میکنه در کمال تلاشی که براش انجام میدی بزار کنار و سراغ مساله دیگه برو
به قول قران وقتی از مهمی فارغ شدی به مهمی دیگه بپرداز
خدارو شکر میگم که اینجام و ممنونم که خداوند هدایتم کرد اینجا تا بپذیرم میشود جور دیگه ای زندگی کرد
سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی ام سلام به مریم بانو عزیز…
واقعا خداروشکر بخاطر این ایده ی فیلمبرداری
واقعا خداروشکر بخاطر وجود شما نازنین ها در زندگی ام و در جهان
واقعا خداروشکر بخاطر این همه نگرش استاد که در استادی استاد هستن…
چقدر شما ارزشمند و فوق العاده هستین و چقدر هر کاری که برای سایت انجام میدین ارزشمندترش میکنید میخواد فایل رایگان باشه یا پولی، میخواد فایل طولانی باشه باشه یا کوتاه چون شما به اصل کار خودتون و. در اصل به خودتون ارزش میدین و این ارزش گذاشتن به اصل کم کم به بقیه جاها سرایت میکنه. اینکه ارزش میذارید به تک تک سوالات و وقت میگذارید برای اونا و این حس رو هم به ما منتقل میکنید…. آخه این خانه از پایه و از ریشه هاش درست بنا شده و تا سال های دیگه هم که بگذره این حس و ارزش گذاری جاری هست و انتقال پیدا میکنه.
واقعا ممنونم که شما اینقدر عالی رو خودتون کار کردین استاد عزیز و مریم مهربانم که نتیجه این خشت های درست این بنای زیبایی است که ماحصلش رو داریم میبینیم.
چقدر خوشحالم که در این عصر با این تکنولوژی و ارتباطات زندگی میکنم که مرزی نذاشته برای شرق زمین تا غرب تا اینقدر عالی در ارتباط داشته باشیم، حس ها منتقل بشه و درس ها بگیریم.
چقدر خوشحالم در عصر انسان های خودساخته و الگوی خودم دارم زندگی میکنم و به خودم افتخار میکنم که الان این قدرشناسی رو قبل اینکه بمیرم درک میکنم.
😍😍😍😍😍😍
آخ جون استاد کلاس از بچه های کلاس سوال پرسید و خواست جواب بدیم. من همیشه دوست داشتم معلم سوال کنه البته وقتی با درسی حال میکردم یا خوب یادش گرفته بودم یا فکر میکردم که خوب یاد دارمش…
الانم همچین حسی دارم که انگار در کلاسی هستم که دوستش دارم و استاد سوال پرسیده و مشتاق جواب دادنم.
همچین حسی دارم که فکر میکنم یکم یاد دارم، سوالو لااقل میدونم برای چی استاد پرسیده. البته امیدوارم که بدونم….
آخ استرس گرفتم انگار نمره هم داره 😀😀😀
لایک استاد و امتیاز بچه ها😉
البته من مدتی هست با تمام ارزشمند بودن این موضوع، بیشتر از همه خودم و حال خودم مهمه و اینکه ردپا بذارم مهمه و خیلی نتیجه چی میشه فکر نمیکنم. چون اینقدر این مسیر برام قشنگه اینقدر این نوشتن و ارسال دیدگاه منو رشد میده که در مسیر احساس هزارتا لایک گرفتن و امتیاز گرفتن به من دست میده.
خب بریم سراغ سوال استاد با توکل به الله بدون نگران بودن از نتیجه 👌
🌞
سوال استاد از بچه های کلاس:
روی باورهامون کار کنیم یعنی چی؟
پاسخ شاگرد فهیمه پژوهنده:
قبل اینکه سوال رو بخوام جواب بدم لازم است استاد تا چیزی که از باور یاد گرفته ام رو اینجا بیان کنم،اصلا باور یعنی چی؟ نقل ار خودتون فکری که بارها و بارها تکرار بشه میشه باور.
یکم قضیه جدی شد خب فکر چیه ساده و چکیده بخوام بگم هر ورودی که وارد ذهن میشه ایجاد یک فکر و اندیشه میکنه.فکر چیه؟فکر یکجور موج یا شکل دیگه ایی از انرژی هست(ما موجوداتی فرکانس هستیم) فکر ها چطوری به وجود میان اصلا فکر ها از طریق ورودی های مختلف میتونن ایجاد بشن و میتونن تقویت بشن و میتونن تکرار بشن و وقتی که یک نوع فکر، یک جنس فکر بارها و بارها تکرار بشه باورهای ما رو میسازه و باورهای ما عادت ها و عادت های ما رفتارها و واکنش های ما رو میسازه و اینا هستن که تجربیات و نوع نگاه و نگرش ما به زندگی رو میسازه. و اینا هستن که زندگی ما رو میسازه و در اصل این ما هستیم که زندگی خودمون رو میسازیم.
خب پس اگر این توضیحات رو مهندسی معکوس کنیم جواب سوال تو دلش هست.
وقتی ما خوب زندگی کنیم، خوب رفتار کنیم و عادت های خوب در خودمون ایجاد کنیم، خب تجربیات خوبی رو میبینم و وقتی تجربیات خوبی رو تجربه کنیم و این تجربیات واین خاطرات و این ورودی ها هر بار تکرار بشن پس داریم باور میسازیم.
پس جواب ساده است استاد جونم من با همین نوشتن ها و تکرارها باورهایی در من شکل میگیره،
که مثلا من میتونم کامنت بذارم، میتونم خوب بنویسم، خوب درک کنم، خوب ارتباط برقرار کنم، از تکنولوژی استفاده کنم، میتونم با همین کار ساده چندین نوع باور بسازم حالا اگر باورهای خوب ساخته شده قطعا نتایج هم خوب خواهد بود. وقتی من از وقتم خوب استفاده میکنم و این به من احساس خوبی میده یعنی باور خوبی ساخته شده و منجر به اتفاق خوب دیگه ایی میشه و این جریان ادامه دارد و قول شما استاد که الان بیشتر درک میکنم ساختن باورها و بهبود اونا یک جریان همیشگی است و براش انتهایی نیست. چون زندگی در جریان هست و تا آخر عمرمون در این جهان مادی این بهبود ادامه داره چون قانون تکامل بر جهان حاکمه.
پس اینکه ما چطور میتونیم روی باورهامون کار کنیم برای هرکسی میشه گفت پاسخ مختص خودش هست. مثلا دوست عزیز همین الان هم داری رو باورهات کار میکنی. و این ما هستیم که چطوری و با تجربه ایی وانتخابی قرار هست این جریان دائمی بهبود رو در زندگیمون جاری کنیم.
شما در سریال زندگی در بهشت به من یاد دادین که:
📍خوندن کامنت ها و برخورد با آدم هایی که دارند روی خودشون کار میکنن یعنی ورودی مناسب و ایجاد باور یا تقویت باور
📍توجه به نکات مثبت و زیبا در جهان اطرافم ورودی مناسب به ذهن من که کارخونه تولید باور منه میشه. پس این هم باور ساختن و باور تقویت کردنه
📍توجه به توانمندی هام و به کار بستن اون ها و اقدام کردن اینم باور ساختنه
📍حل مسائل فنی و مواجه شدن با اونا و قوی شدن برای حل مسائل من باورهای منو تقویت میکنه.
یک عالمه مثال میشه زد که همش اجرای قوانین در عمل هست و اینکه داریم روی باورهامون کار میکنیم. 💪💪💪💪💪
چقدر میتونم این قسمت قوانین ثابت رو توضیح بدم استاد… اینکه قوانین خدا براساس اون انرژی هماهنگ و خالص با اون داره بازخورد نشون میده.
🔑 احساس خوب=اتفافات خوب این یک اصل هست.
حالا نباید پابند جزییات این اصل بشیم وگرنه فرعیات ما رو ار اصل دور میکنه.
مثلا اصل اینه شادی کنیم برقصیم حالا اینکه من با چی شاد میشم یا شما با چی مهم نیست، مهم اینه پیدا کنم چه چیزی برای من خوبه.
شاید رقصیدن رو دوست داشته باشم اما با آهنگ های تند یکی اصلا با این آهنگ نتونه برقصه و دچار استرس بشه خب اون میره با آهنک لایت میرقصه و احساسش رو خوب میکنه. نمیشه بگیم الان کی کار درست رو انجام داده(باید به دنبال تکرار بگردیم تا اصل رو ببینیم، مشترک این مثال حس خوب و لذت از رقصیدن بود نه مدل رقصیدن، زمانش، اهنگش یا….) ما باید به دنبال شناخت خودمون و بر اساس اون استفاده از قوانین در جهت بهبود خودمون استفاده کنیم.
الان هم زیادی توضیح بدم احتمالا میرم تو فرعیات و ذهن من خطا و تناقض پیدا میکنه و باعث میشه حسم خراب بشه و حس خراب تکرار بشه باور خراب میسازه یا باورهای خراب منو تقویت میکنه پس تا اینجا از کمال گرایی کاسته و میرم برای یک موضوع دیگه…. 😉
✨استاد چه اشاره جالبی برای شرطی سازی کردین. اینکه ساختار ذهن برای ایجاد عادت ها که بعد رفتارهای ما رو میسازه تمایل به شرطی سازی داره. پس باید مراقب باشیم که عادت های بد رو دنبال نکنیم تا شرطی نشیم…
✨من یاد گرفتم از دوستان نکته بین که البته خودمم خیلی اینجوری هستم البته از این اخلاق های مچ گیری ندارم وگرنه مگه منم اون آهنگ رو نشنیدم، مگه منم احساس نکردم شما یک جاهایی سوتی دادین، چرا دیدم اما دنبال درسش بودم دنبال اصل قضیه بودم یا حتی ار چیز ناخوشایند یک قسمت خوبش رو دیدم. اما میخوام سعی کنم دیگه حتی اونا رو هم نبینم. چون متوجه شدم اینا از کمال گرایی ناشی میشه و جایی که این کمال گرایی به من کمک نمیکنه چرا از این خصلتم استفاده کنم.
✨جهان به احساس ما پاسخ میده نه کلمات ما. اصل اینه و تمـــام
حالا اینکه ما جایی خوندیم که با کلام خودمون معصیت نکنیم یا کلام ما عصای معجزه گر ماست کاملا درست اما اصل اینه اون کلام چه تاثیری در حس من داره، من میگم خدایا شکرت فقط ورد زبان هست یا واقعا با احساسم میگم. اگر یکی به من گفت خسته نباشید درسته که خیلی جمله های زیباتری هستن برای اینکه جایگزین بشن اما چرا حساس بشم و این حساسیت من باعث احساس نگرانی و ترس من بشه. مهم اینه من مسلط هستم به خودم و بعضی کلمات رو اصلا شاید نمیشنوم که بخوان حال منو خراب کنن چه برسه تاثیر بذارن روی باور من چون تکرار نمیشن و یکباره،چون من باورهای خوب دیگه ایی ساختم که تشخیص بدم الان کجا به درد من میخوره..
البته اینو قبول دارم آدم برای بهبود هر کاری میتونه انجام بده باید انجام بده اما از اصل یادش نره و نشیم ملا نقطه ایی… چه اصطلاح جالبی گفتین ملا نقطه ایی….. ممنون از تعریف اون خاطره جالب.
✨باورها تغییرشون یک روند هست و تکامل میخواد. من با چندین عبارت تاکیدی و تکرار اونا بعد مدتی قرار نیست باورها تغییر کنه.
مثلا عبارت تاکیدی در مورد فراوانی بگم و بگم خب آخرش چی میشه مثل یک ورد بدون احساس، بدون اینکه باورهای فراوانی ام رو پیدا کنم بدون اینکه تکامل رو به درستی طی کنم و بعد مدتی اگر هم تاثیری داشته باشه، دوباره جهان منو هدایت میکنه تا درس هایی که نگرفتم رو بیاموزم. جهان اصلا جهشی کار نمیکنه، اصلا با عجله کار نمیکنه.
قوانین ثابتش مشخصه آقا هر چیزی تکامل خودش رو باید برای اینکه پایدار بشه طی کنه.
💚💚💚💚💚💚💚
💚خدایا شکرت که منو هدایت میکنی
تا زندگی ام را با ساختن باورهای بسازم.
💚خدایا شکرت که قوانینی رو وضع کردی
تا عدالتت رو هر روز شاهد باشیم.
💚خدایا شکرت که به من از طرق مختلف کمک میکنی تا آگاهی هایم بیشتر شود.
💚خدایا شکرت که منو هدایت میکنی برای اقدام ایده ها و برای دیدن نحوه اجرای قانون در عمل…
💚خدایا چقدر باید شکرگزار باشم بخاطر این اتفاقات زیبا و جهان پر از خیر و خوبی و زیبایی…
سلام به سید حسین عباسمنش، استاد و مرد و الگوی نازنینم که همیشه بعده تایم کاری یا صبح ها بعد بیدار شدن تبسم و لبخند رو طوری میاره رو صورتم که عضلات صورتم بعد فایل، استایل لبخندش تا دقیقه ها، حفظ میشه. و سلام به سرکار خانم شایسته نازنین و گرامی.
ممنونم که هستین.
ممنونم از دیدن الگویی با اختلاف، متفاوت از نرم جامعه ای درگیره ذهنی که تو ارباب شدن خیلی بی تعارفه.
شب یلداتون مبارک عشقای نازنین.
ممنونم که چشمی دارم و گوشی برای دیدن این تجربه و احساس ناز و البته که امید در روزهای نبردی شطرنج گونه با ذهن و دستاوردهای تجربی اش.
بذار قبل از جواب دادن به این بگم چطور به این فایل هدایت شدم. همیشه از نحوه ی کار کردن روی باورهام ناراضی بودم. وقتی داشتم مهارت یاد می گرفتم می گفتم ببین الان روی خودت کار نمی کنی. یا وقتی داشتم فایل های استاد رو گوش می دادم. می گفتم چه فایده خب! استاد می گن ایمانی که عمل نیاره حرف مفته. تو الان از صبح تا شب فایل ببین خب باید عمل کنی. و اون عمل هم از نظرم یه کار شاخ و خفن بود.
نشستم با خودم حرف زدم. که ببین چی می خوای از زندگی؟ می خوای به کجا برسی؟ از کجا اومدی؟ به کجا می ری؟ چی رو می خوای تجربه کنی؟ اصلا زندگی واقعی یعنی چی. ها؟ زندگی چجوریع. اصلا می دونی زندگی چجوریع. اومدی شاد باشی. اومدی عشق کنی تو این دنیا. بعدشم بری. اومدی خودتو تجربه کنی. آره می دونم کمی عارفانه شد ولی همینه. از خدا اومدی به سوی خدا می ری. تو این دنیای مادی هم از اهداف دنیایی برای حرکت به سمت اون بهتره می بری. آره آره. فاذا فرغت فنصب و الی ربک فرغب. نهایت اونه. ولی برای حرکت بع سمت اون از ابزار استفاده می کنی. برای درک و تجربه ی اون از ابزارهای دنیایی استفاده می کنی. درک و تجربه ی اون یکی درک و تجربه ی خودت عزیزم.
حالا آروم شو. پس تو اومدی عشق کنی. لذت ببری. شوق داشته باشی. تو اومدی عزیزم در یک کلام زندگی کنی. حالا برو زندگی کردن رو یاد بگیر. هر چی که فکر می کنی بلدی فریبه. هر چی که فکر می کنی درسته ولی نمی ذاره لذت ببری دروغه. ذهنتو باز کن. قلبت رو به سوی کلام خدا باز کن. تو اومدی زندگی کن. برو یاد بگیر زندگی کنی.
آره اهداف من ابزارن که من باهاشون شور و شوق لذت بیشتری رو تجربه کنم. تاکید می کنم بیشتر و همین الان هم همین الان هم می تونم شور و شوق و لذت و عشق رو جاری کنم. آره من مسئله دارم تو زندگیم بسیار. خدایا شکرت که با حل کردنشون بزرگ میشم. خدایا شکرت که همیشه هر مسئله راه حل داره. خدا رو شکر که قراره ثروتمند شم، چون قراره آزاد و مستقل شم. قراره رها شم. خدایا شکرت که مقدر شده برام. می دونی چرا می گم مقدر شده چون من این مسئله ها رو همین الان دارم. خب دیگه راه حل که درونشه. خب دیگه یک بسم الله می خواد و ذهن باز و چشم های پشت سر هم که به خدا می گی و بعدش هم زندگی با این تقدیر.
آره ببین همین الان تونستم حس خوب رو جاری کنم. با باور حل شدنی بودن مسائل و پاداش داشتنش شور و شوق حرکت کردن رو درون خودم زنده کنم. آره همین الان تونستم زندگی کنم.
برو عزیزم یاد بگیر زندگی چجوریه.
یاد بگیر خودتو ببخشی.
یاد بگیر که انتظارات بی جا از خودت و جهان نداشته باشی.
یاد بگیر کمی بی قید و شرط تر به خودت عشق بورزی. خودت لایق بدونی.
آره..
فکر می کردم آدم لایق کسی هست که به مسئله نخوره. ولی دختر من. آدم لایق کسی هست که اعتماد به نفس حل مسئله داره. خودشو گم نمی کنه موقع برخورد با مسائل. اوکی حلش می کنم. نیروی برتری هست که با منه. در درون منه. توانایی ذاتی شو بهم داد. فقط باید در یک پروسه ی تکاملی حلشون کنم. فقط باید یاد بگیرم هر روز بیشتر ذهنمو باز کنم. اگه اون نیرو می گه برو فلان کارو انجام بده. بگم چشم. نه اینکه با ترازوی بسنجم و بهونه بیارم. هر چه بیشتر بگم چشم زودتر هم تکاملم رو طی می کنم.
آره آره آدم لایق کسی هست که موقع برخورد با مسائل دست و پاشو گم نمی کنه. می پذیره. رو به رو میشه و حلشون می کنه.
پس زندگی واقعی این جوریه.
پس تو زندگی واقعی، آدم خوشبخت با مسئله ها دوست میشه.
آره.
برو تجربه کن. تجربه هایی که براشون شور و شوق داری رو به بهونه ی اینکه نکنه فلان اتفاق بیافته. یا فلان مسئلع رو چکار کنم، نادیده نگیر. برو تجربه کن. مسئله ای پیش اومد تو حلش می کنی.
ایده هاتو توی تدوین انجام بده. نگو باید فلان نرم افزار رو نصب کنم. نگو لپ تاپم توان نداره. نگو اینقدر زمان می بره. نگو اولویت بندی نکردم. اولویت بندی کن انجام بده. فلان نرم افزار رو نصب کن. آره آره. آره. تجربه کن این شور و شوقتو در مورد این ایده. حتی اگه نتیجه ی دلخواه رو نده. کلی درس. کلی یادگیری کلی تجربه که بعدا استفاده می کنی.
آره من می خواستم دیروز یه فایل ویدیویی با پریمیر بسازم گفتم حالا خب این موضوع رو بلد نیستم. چکار کنم. گفتم به خاطر بلد نیستم. تجربه رو نکش. برو یاد بگیر. برو یاد بگیر. برو یاد بگیر.
برو دست عمل شو. تست کن ایده ها رو انجام بده. کنترل ذهن کن. اگه هم نتیجه ی مد نظرت نشه کلی درس یاد گرفتی که با ادامه دادن به یاد گیری از چیزی که فکر می کنی هم بیشتر نتیجه می گیری.و چی شد شروع کردم یاد گرفتم. اجرا کردم. تست کردم. سعی کردم کنترل کنم ذهنمو و به اندازه ای که انجام دادم اینو نتیجه گرفتم. ترسام ریخت و به میزانی که بتونم در برابر مسائل کنترل ذهن کنم. فرار نکنم برم حل کنم و خودمو باور کنم و دست به عمل شم. نتیجه می گیرم.
آره دوست داشتم سبک تغذیه ام سبک قانون سلامتی باشه. چون می دونستم نتیجه اش چیه. خب بزرگترین مانع ذهنی من خانواده ام بود و هست. ولی شروع کردم. گفتم به خاطر این ترس من تجربه ی زندگی دلخواهو از خودم نمی گیرم. اون انرژی و تمرکزی که قانون سلامتی می ده رو از خودم نمی گیرم. به کلی مسئله برخوردم. کلی شو حل کردم. جلوی کلی ها نتوستم کنترل ذهن کنم. باورهای محدودکننده ام قوی تر بود. اون غولی که از موانع بیرونی و خانواده ساختم خیلی قوی تره از ایمانم. خب چکار می کنم؟ مسئله است این. حلش می کنم. باید روی باورهام کار کنم؟ چشم. باید ادامه بدم؟ چشم. کم نمیارم. نمی گم نشد. نذاشتن. تقصیر اوناست. من چه ویژگی ها و باورهایی دارم که اینقدر وجه گیر دادن خانواده ام رو بر می انگیزانم. من در مورد خداوند چه باورهایی دارم. چه خوب شد که شروع کردم سبک قانون سلامتی رو. پرفکت نیستم ولی به اندازه ای که عمل کردم و مسئله هامو حل کردم. داره عملکردم بهتر میشه. آره آره. و می شه.
…
این همه داستان تعریف کردم که بگم؛ اینو یادگرفتم تا الان که کارکردن روی خودت یعنی؛ کنترل ذهن کردن توی مسائل زندگی واقعی. یعنی هر لحظه جوری به مسائل نگاه کردن که احساست خوب شه. و واقعا تلاش می خواد. واقعا تمرین می خواد. کارکردن این نیست که روزی 20 ساعت فایل ببینی. اینه که اگه یه جمله هم از استادت درس می گیری. بیای فکر کنی که چطور بهش تو مسائل زندگی عمل کنم. اگه لپ تاپم به مشکل خورد چطور حلش کنم. اگه فلان امکان پریمیر رو نمی دونم چطور یادش بگیرم.. اگه اولویت بندی کارها رو بلد نیستم خب برم یادش بگیرم…
اگه برای عشق و شادی اومدم می خوام وقتی غذا می خورم. وقتی با بچه ی خواهرم بازی می کنم یا وقتی مهارت می آورم. یا وقتی پروژه ران می کنم. همه اش برام لذت باشه. لذت. عشق باشه. شکرگزاری باشه.
من خیلی چیزا رو نفهمیدم. خیلی چرا رو کج فهمیدم ولی اشکالی نداره. من ادامه می دم من یاد می گیرم. من یادگیری هامو به کار می بندم.
..
و آره می خوام به خودم یادآوری کنم که فایل گوش دادنم. عادت هر روز کار کردن روی دوره های استاد برای این باید باشه که مهارت منو در کنترل ذهن بیشتر کنه. که زندگی منو روون تر کنه. همین زندگی ساده ای که دارم. مثل خوابیدن. مثل مسواک زدن. مثل یادگیری تولید محتوا. مثل بازی با پسر کوچولوی خواهرم. مثل راه رفتن. مثل زمانی که غذا می پزم. مثل سر زدن به مادربزرگ. مثل وقتایی که دلم می خواد فقط کار کنم. یا وقتایی که دلم می خواد یه انیمیشن ببینم. یا وقتایی که دلم می خواد زبان بخونم. یا برم لب دریا. یا برم مسافرت. یا برم یه گوشه بشینم و هیچ کاری نکنم. آره فایل های استاد قراره با استفاده از اونا من بتونم این کارا رو روون تر انجام بدم. با حس خوب بیشتر و ادامه و ادامه بدم و ادامه بدم. که ادامه دادم نتیجه اش میشه رشد و گسترش تا به خودش برسم…
والعان که به این فایل رسیدم گفتم بهتره حالا که این سوال پیش آمد منم درسهایی که ازاین سریال ودرکم از قوانین روتااینجا برای شما استاد عزیزم بنویسم و همینطور برای خودم ……
استاد درس خیلی خیلی بزرگی که ازدیدن سریال از شما گرفتم که خودم توش خیلی زیاد مشکل داشتم این بود
وقتی یه کاری داشتم انجام میدادم تواون کارمشکلی پیش می آمد من خیلی زیاد بهم میریختم
حتی اگه یه ایده ای هم حالا یه ذهنم میومد وانجامش میدادم بازم خوب کارم پیش نمیرفت بیشتر عصبانی میشدم ….
مثلاً دنبال یه کلیددرخونه اگر بودم توی کیفم نبود .
فوری ناراحت وعصبی میشدم سرهمه داد میکشیدم واقعا خیلی بهم میریختم فقط واسه یه کلید…..
اما وقتی باحرفهای شما قانون رو بهتر درک کردم
اونها رو آرام آرام کوچولو کوچولو اجراکردم
فایلهای زندگی در بهشت رو دیدم ….
متوجه شدم واقعا توی هرکاری کنترل کردن ذهن میتونه بهم احساس خوبی بده…
وقتی شما تراکتورتون توی گل گیر کرد.
وهرایده ای که به ذهنتون میرسید با هدایت الله
انجام میدادین با حال خوب بدون نگرانی تازه خیلی هم آرام بودین بهم نمیریختین حالا باید چیکار کنم و…….
بلکه اونقدر آرامش داشتین که من اصلا کیف میکردم
تازه اون ایده هم اجرا میشد وحالا جواب هم نمی گرفتین .جالبتر برام این بود اصلا اون کارو رها میکردی همون تراکتور رو بعدش باخانم شایسته میرفتیم کارهای دیگه رو انجام میدادین وحتی میرفتیم خرید……
من وقتی این قسمتهای سریال رو دیدم خیلی برام درس داشت خیلی زیاد
چون من همیشه قبلاً واسه هر موضوعی حتی کوچیک هم نمیتونستم ذهنم رو آروم کنم …
واگه داشتم کاری انجام میدادم کلی عصبی وناراحت بودم …..
ولی دیدم نه بابا میشه یه جور دیگه هم زندگی کرد
حالا اگه هروقت یه مسله کوچیکه پیش بیاد
مثلاً حالا همون دسته کلیدم رو پیدا نکنم میرم کیفمو میگردم اگرنبود حالا دوتا جای دیگه هم که فکرمیکنم ممکنه اونجا باشه هم میگردم ولی دیگه بهم نمیریزم
میرم سراغ یه کاردیکه میگم حالا خداخودش بعد هدایتم میکنه پیداش میکنم وباورم نمیشد چندین بار این موضوع رو من انجام دادم ووقتی ذهنم آروم شد اون وسیله پیدا شد .
یا یه موضوعی حل شد
یعنی میخوام بگم استاد
اون احساس خوبه خودش اتفاقهای خوب رو برام میاره …
یعنی العان خیلی تواین کاربهتر شدم ..
خیلی خوشحالم برای خودم …
ویادیدن خانم شایسته که چقدراز انجام کارهای توی محیط پاردایس وخونه لذت میبره واین کارها رو برای خودش لذت بخش کرده …
من به عنوان یه خانم خیلی برام مهم بود وقتی خونه وزندگی روتمیز میکنم دیگه حالا بقیه باید خیلی مراعات منو بکنن خونه رو تمیز نگه دارن تازحمت من زیادنشه …
حالا اگه یکی ازبچهام مثلاً یه آب ریخت کف آشپزخانه دادوبیداد نکنم .
بلکه سعی کنم مثل خانم شایسته که اون دستشویی اردکهارو بعدازتمیزکردن جلوی خونه کثیف کرده بودن
ایشون خیلی قشنگ گفتن ببین نقش و نگارهای این اردکهارو …
من از همین حرف ایشون کلی درس گرفتم
چون اگه پسرم یه لیوان اب رو میریخت زمین من اونقدر غرمیزدم داد میزدم که اتفاقا بازم تکرار میشد
یا مثلاً همش میگفتم شما که قدرمنو نمیدونید من همش تمیز میکنم شما کثیف …
میدونی چی میخوام بگم استاد .
درکم این بود که بابا من دارم تمیز میکنم ولی تمام توجهم رو دارم میزارم روی کثیفی خونه وهمین دادوبیداکردن خودش یعنی توجه کردن یعنی قدرت دادن به ناخواسته به کثیفی به بینظمی ….
اونجا بود که باخودم گفتم ای خدا من چقدر داشتم ناخوادگاه ناخواسته برای خودم جذب میکردم
وخیلی قشنگ این موضوع رو درک کردم واقعا سعی میکنم توی زندگیم ازاین کارخانم شایسته استفاده کنم …
اینها همه درسهایی هست آگاهی هست که شما استاد دارین آموزش میدین به من ….
وخیلی چیزهای دیگه که از سریال خیلی به وضوح وخوب یادگرفتم و متوجه شدم …..
واقعا کنترل کردن ذهن ورسیدن به احساس خوب ..
کلی اتفاقات خوب حتی کوچیک درروزمره برام رقممیزنه وزندگی روبرام آسان ولذت بخش کرده خدایا شکرت …..
وفهمیدم که لذت بردن از کارهای خونه هم حتی میتونه کلی آگاهی خوب بهم بده ……
من فهمیدم کارکردن روی ذهن این نیست بشینم فقط فایل گوش کنم جمله تاکیدی بگم .
بلکه باید تمام روز آگاهانه حال خودمو خوب نگه دارم .البته من فایلهای دوره هامو هرروز گوش میکنم …اما
فهمیدم احساسم خوب باشه همه چی خودش خوب میشه …
یعنی وقتی یه کم احساسم بدمیشه سریع متوجه میشم چون حتی وقتی یه اسنپ میگیرم برم باشگاه
یه ماشین داغون وخراب گیرم میاد ومیگم ببین امکان نداره حسم بد بشه ومن نتیجشو نبینم وبرعکسشم شده
که وقتی احساسم خوبه
یه ماشین تمیز واقعا تمیز که میگم یعنی واقعا تمیز وبراغ وچه راننده ی پرانرژی وخوبی داره …..وچقدرلذت میبرم چقدر خدایا شکرت
استاد خیلی خوشحالم برای خودم که شاگرد شما هستم …
خداروشکر به خاطر وجودشمانازنینهای زندگی من
وازشما سپاسگزارم استاد به خاطر آگاهی ودرکی که ازرفتارتون توی سریال بهممیدین برای درک بهتر قوانین …
خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم
به نام خدای مهربانم
سلام سلام به همه ی اعضای خانواده ام
خدایا شکرت که دوباره فرصتی بهم دادی تا در این گنج بینهایت حضور پیدا کنم
خدایا شکرت که دارم سعی میکنم به مسیرم برگردم
خدایا شکرت بابت طبیعت رویایی و بی نهایت زیبای پرودایس
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
خدای من چقدر ترکیب رنگ تیشرت و کلاه استاد با پوستری که خداوند در پشت سر استاد قرار داده،زیباست،چقدر شگفت انگیزه،استاد بخدا یه وقتهایی اونقدر زیبایی های این بهشت متفاوت تر میشه که دوست دارم فقط سکوت کنم و ساعتها با تموم وجودم این زیبایی ها رو تحسین کنم.خدایا شکرت
و اما ادامه ی پاسخ به سوالات در مورد زندگی در بهشت:
✅استاد چیزی که من درک کردم از صحبتهای شما در این فایل،واقعا هر نکته ایی از حرفهاتون منو یاد یکی از فایلهاتون میندازه،من از فایلهای شما درک کردم،که آگاهانه زندگی کنم،آگاهانه روی باورهام کار کنم،اگاهانه ورودی مناسب به ذهنم بدم،آگاهانه ذهنمو جهت بدم به سمت مثبت،اینکه من الان نمیتونم مثه شما فکر کنم،بخاطره اینه من چندماهه دارم روی ذهنم کار میکنم شما چندساله،من قبلا از این اگاهی ها همش فکر میکردم برم یه کار دیگه انجام بدم وقت تلف کردنه،سعی میکردم همش پای لپ تاپ فقط بشنوم و بنویسم،اما من توو آموزهای شما یاد گرفتم،انجام دادن کارها یعنی در صلح بودن با خود،این باعث شد من دیگه همه ی کارهامو نه تنها خودم انجام بدم بلکه با عشق انجام بدم.حل کردن مسائل زندگیم یعنی ظرف درونیمو بزرگ کردن،بالا بردن عزت نفس و اعتماد به نفسم و هزاران آگاهی دیگه
✳روی باورهامون کار کنیم یعنی چی؟
استاد از نظر من روی باورهامون کار کنیم این نیست که من همش یه جا بشینم بگم من باور دارم دنیا پر از فراوانیه،من باید تووی عملکردم،الگوی فراوانی به ذهنم بدم،به قول شما این ذهن منطق میخواد،و با نشون دادن الگوها به ذهن میشه این ذهن رو قانع کرد،واقعا با دیدن زندگی شما تا الان تونستم الگوهای مناسبی برای ذهن نجواگرم پیدا کنم.خدایا شکرت
✅قانون شرط سازی،مثلا اگه به داکی که اومد در خونه غذا میدادیم،عادت میکرد و بقیه بچه ها دنبالش میومدن و هر روز در خونه پر میشد از کثیفی مرغ ها،ما نمیخوایم عادت بد ایجاد کنیم
خدای من همون موقع که اجازه ندادی مریم جان به داکِ غذا بده،واقعا لذت بردم،گفتم ببین مرضیه استاد اجازه نداد احساسش بر منطقش غلبه کنه،استاد آخه من خیلی جاها برا نوه هامون احساساتی رفتار میکنم،از موقعی که با شما هستم و تووی قران معنی جهل رو درست درک کردم خیلی بهتر شدم اما باید بیشتر روی خودم کار کنم.و اما دنبال تناقض بودن در زندگی استاد،استاد شما خیلی بود اینو تووی فایل ترمز مخفی به نام انکار موفقیتهای دیگران صحبت کردی،من اونجا یاد گرفتم که موفقیت هر کسی رو تحسین کنم،نه اینکه دنبال تناقض تووی رفتارش باشم،من به نتیجه نگاه میکنم،من نگاه میکنم استاد عباسمنش به معنای واقعی داره تووی بهشت زندگی میکنه،بعد الکی بیام خودمو گول بزنم ازش ایراد بگیرم.خدارو شکر میکنم که با این قصد دارم شما رو دنبال میکنم که شخصیتمو بهبود ببخشم،به دنبال بهبود عملکردم هستم چون نتایج شما به من نشون داده راه شما،راه درستیه،و چی مهمتر از این که من از وقتی با شما هستم حالم خوبه،آرامش دارم،احساس خوشبختی رو دارم تجربه میکنم که هیچوقت تجربه ش نکردم،برای همینه دنباله رو شما هستم،خدایا شکرت
✅به جای انتقاد از دیگران سعی کنم تمرکزم روی خودم باشه،به جای سخت گرفتن به دیگران به خودم سخت بگیرم،فکر کنم به رفتارم،به عملکردم،به شجاعتم،به ایمانم و…
سوال:ایده ی ساختن سریال زندگی در بهشت از کجا به ذهن شما رسید،فی البداعه بود یا الهام؟
پاسخ استاد:ما هدایت شدیم،و ایده ی استاد که همه چیز خیلی ساده باشه،کار رو راحتتر کرد و بازخوردی هم که داشت نشون داد که خیلی کار درستیه،ایده ایی که به خانم شایسته الهام شد،ایده ی خیلی درستیه
مریم جانم منم به نوبه ی خودم بینهایت از شما سپاسگزارم برای مستند کردن این فایلها تا ما هم نحوی اجرای قانون در عمل و هماهنگ شدن با قانون رو یاد بگیریم،واقعا هر بار فایلی رو گوش میدم،صحنه ایی از سفر به دور امریکا یا سریال زندکی در بهشت تووی ذهنم تداعی میشه و این کمک خیلی زیادی بهم کرده تا قانون رو بهتر درک کنم.خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت حضور استاد عباسمنش و خانم مریم شایسته در زندگیم
خدایا شکرت بابت حضورم در این گنج بینهایت
خدایا شکرت بابت دوستانم که با خوندن کامنتهاشون دارم قانون رو از جنبه های متفاوت درک میکنم
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
💡جهان به احساس ما جواب میده نه به کلماتمون
استاد واقعا صحبتهای شما اونقدر بینظیره که واقعا من نمیدونم باید چی بگم،این صحبتهای شما داره بهم میگه که اصولی تر به آیات محکم در قران توجه کنم،اصولی تر تووی زندگیم اجراشون کنم که به قول شما همینم تکامل میخواد.خدایا شکرت
سوال:شما برای انجام هر کاری میرید ابزار اون کار رو تهیه میکنید و خودتون انجام میدید اون کار رو،کلا تووی امریکا همه این کار رو انجام میدن؟
پاسخ استاد:آدمهایی که من دیدم به نسبت ایران خیلی بیشتر خودشون انجام میدن،مخصوصا تووی مناطق روستایی که تقریبا همه ی کارهاشون رو خودشون انجام میدن و تووی اطراف شهر تووی پارکینگهای خونه هاشون پر از ابزار
استاد واقعا این نشون دهنده ی باورهای توحیدی شماست،و یکی از دلایلی که شما با مردم امریکا همفرکانس شدی همین بوده،من و پروردگارم برای هم کافی هستیم.خدایا شکرت
سوال:استاد عزیز و خانم شایسته مهربان شما چطور وقتی که در کنار هم هستید و کار میکنید سر هم غر نمیزنید،بالاخره اینهمه تلاش کردن خستگی داره،شاید خستگی شما لذتبخش باشه ولی چطور تونستید به این مرحله برسید که این همه هر دو نفر کار میکنید ولی باز هم حس شکرگزاری و عاشقانه زیستن رو دارید؟
پاسخ استاد:خداوند هدایت کرده جوری شرایط رو که همون چیزی رو که من علاقه دارم انجامش بدیم،همون چیزی هست که خانم شایسته هم علاقه داره انجامش بدیم،بخاطره همین هیچ کدوممون با زور انجامش نمیدیم
من فکر میکنم وقتی آدم تووی مسیر درست قرار بگیره،خداوند خوب هدایت میکنه که همه چیز در و تخته با هم جور باشه
روابط درست،خوب و عالی به این معنا نیست که هر دو نفر عالی باشند به این معنا که اون دو نفر با همدیگه جفت بشن،یه شرایطی پیش بیاد که دو نفر با همدیگه حال کنند،حالا اینکه علایق و سلایقشون از دید جوامع چه استانداردی داره مهم نیست،مهم اینه که اون دو نفر با هم حال کنند.
وقتی آدم تووی مسیر درستی قرار میگیره با باورهای مناسب هدایت میشه به همچین رابطه ایی
خدای من با تموم وجودم باور دارم این منم که با افکار و باورهام فرکانسهایی رو به جهان هستی ارسال میکنم و جهان هم مطابق با همون فرکانسها اتفاقات،شرایط،موقعیت و افراد رو وارد زندگیم میکنه،خدای من اینکه منم میخوام رابطه ایی شبیه رابطه ی استاد و مریم جان رو تجربه کنم باید باورهای مناسب رو از تووی این رابطه بکشم بیرون،روی باورهام کار کنم،جهان لاجرم شخصی رو به زندگیم وارد میکنه که همفرکانس و هماهنگ با باورهای منه،اینکه استاد میگه طرف خودتو درست کن کار به اون طرف نداشته باش همینه،من روی خودم کار میکنم و جهان اونطرف رو برای من درست میکنه.خدایا شکرت
خدای من،من باید ریشه ایی روی خودم کار کنم،این پرودایس،این ازادی زمانی،مکانی،مالی نتیجه ی سالها کار کردن استاد و مریم جان روی باورهاشونه.خدایا شکرت
سوال:زندگی در این بهشت رو بیشتر دوست دارید یا زندگی در تمپا و برج را؟از نظر شما چه تفاوتهایی با هم دارند و قصد دارید تا کی اینجام بمونید؟
پاسخ استاد:با اختلاف زندگی در اینجا،لذتی که ما اینجا میبریم قابل مقایسه نیست،چون اولویت من آزادیه،اینجا اون آزادی رو دارم.
و درس این نکته:تمرکزمون روی زندگیمون باشه،روی لحظاتمون باشه،بزاریم هدایت بشیم،در لحظه زندگی کنیم،قدم به قدم پیش بریم،از مسیر لذت ببریم،هدایت میشیم،استاد چیزی که شما دارید تووی همه ی فایلهاتون میگی،لذت بردن از مسیر
💡موفقیت فتح قله نیست،موفقیت از مسیر لذت بردنِ
خدای من چه غروب زیبایی،چقدر زیباست،دیدن این غروب رویایی منو یا نقاشی های اقای باب راس انداخت،چقدر شگفت انگیزه.خدایا شکرت
سوال:براونی فقط علف میخوره یا چیز دیگه ایی هم بهش میدید؟آیا جای خواب داره؟
پاسخ استاد:جای خواب نداره،علف میخوره،و معکبی از مواد معدنی
استاد اینکه شما هزینه ایی برای زدن چمنها پرداخت نمیکنی،انگار تنلگری بود برای منکه فکر میکردم این چندماهه که دارم روی خودم کار میکنم اتفاق خاصی برام نیوفتاده،خدا میدونه چقدر اتفاقات بدی که همیشه برام میوفتاد حالا کم شده،واقعا اگه این نتیجه نیست پس چیه،من تووی باتلاقی گیر کرده بودم که هر روز داشتم بیشتر تووش غرق میشدم،اما اگه بخوام همین نه ماه رو در نظر بگیرم،به جرات میتونم بگم هشت ماهش حال من عالی بود،همین یعنی نتیجه دیگه،چه نتیجه ایی بالاتر از اینکه من آرامش دارم،حالم خوبه.خدایا شکرررررررررت
سوال:در فرهنگ امریکایی ها مهمانها و میزبانها چطور رفتار میکنند و چه خواسته و انتظاری از هم دارند؟
پاسخ استاد:فرهنگ خاصی ندیدم،امریکا کشور بسیار متنوعیه که یک قالب خاص نداره
استاد عزیزم و مریم جانم بینهایت ازتون سپاسگزارم برای به اشتراک گذاشتن اگاهی هاتون در عمل،من تقریبا ۲۰روزی بود که کامنت ننوشتم و واقعا فهمیدم دور شدن از این سایت برای من به معنی دور شدن از خوشبختیه.من وقتی اینجا با شما هستم به معنای واقعی خوشبختی رو حس میکنم.خدایا شکرت
پروردگارم بابت همه چیز بینهایت ازت سپاسگزارم
دوستون دارم💚🇺🇸
به نام خدای هدایتگرمم که هرلحظه عاشققانه ی عاشقانه هدایت میکند دردانه های نازنینش را
به نام خدایی که عاشقانه مرا انسان افرید
سلام به استاد نازنینم
سلام به استاد خوشتیپ و بیرنهایت پرانرژی ام پیام رسان خداوندم
سلام به بانوی زیبایی زیبایی ها مریم عزیزدلم
خدای منن هزاران بارشکرت که یه روز دیگه با تمام عشققت با تمام عشقت فرصتی دادی که چشمان زیبایم ببینه این همه زیبایییی هارو خدای من خدای من هزاران بارشورت کهدهرلحظه به سمت زیبایی های بیشتر به سمت نعمت های بیشتر به سمت درک بهتر جای حای قوانینت هرلحظه هدایتم میکنی خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای هرلحظه هدایت های نابتتت خدای من شکرت که یه روز دیگه فرصتی دادی که همسفر و همقدم استاد نازنینم مریم عزیزم باشم خدای من شکرت برای این همه نعمتتتت برای این همخ فراوانی برای این همه ثروتتت خدای من هزاران بارشکرت که هرلحظه به زیبایی ها نعمت ها عشق و درک بهترت هدایتمون میکنی
خدای من شکرت که در مدار درک بی نهایت این اگاهی ها. و لایق شنیدن و مهم تر عمل کردن این آگاهی ها هستم خدای نازنینم سپاسگذارم معبودم بیرنهایت برای این همه اگاهی های نابت که از طریق پیام رسانانت بهم الهام میکنی هدایتمون میکنی خدای من شکرت هزاران بارشکرت
خدای من من دیوانه شدم دیوانهدشدم خدای من
چقدر چقدرعاشقققتونم استاا نازنینم چقدر این زنگ سفید بهتون میاد خدای من جقدربی نطیره این تصویر ناب کلاس بهشتمون چقدر چقدر زیلاست این ترکیب رنگ بی نهایت سرسبزی پشت صحنه تو این هوای ناب پاییزی خدای من شکرتتت برای این همه فراوانی برای این همهههه فراوانی و زیبایییی خدای من شکرت برای این دریاچه ی بیزنهایت ارامم و بی نهایتت زیبای بهشتمون خدای من شکرت
خدای من جقدر چقدر زیباست این طبیعت ناب پاییزی بهشتمون خدای من شکرت که هرلحظه در بهشتت نفس میکشیم چقدر این ابرها زیباست واییی خدای منن چقدر زیباست ایننن سر سبزی جنگل روبهدرومون خدای من شکرت هزاران بارشکرتت برای این غروب ناب بهشتمون خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای این همخ فراوانی این همه عشققق این همه ثروتتت برای این همههه نعمت خدای من شکرت برای این همه زیباییی چقدر جقدرعاشقق این زیبایی هامم خدای من جقدر زیباست
خدای من چقدر عاشقق این ترکیب رنگ کلاه بی نطیرتون که دقیقا از همون باور نابی میاد که چقدر چقدر ارزشمندترینم که همیشهه با کیفیت ترین ابزار هارو میگیرم وقتی کلاه تسلا رو میبینم دقیقا دارین با همین میگین چقدر چقدر استاندار های من بالاست و چقدر لایق بهنرین ها هستم و چقدر چقدر همیشه بهترین کیفیت رو برای خودم میخوام
میخوام بگم استاد عزیزم جای حای زندگی شما عمله…جای جای لحظه لحظتون عمله…خدای من چقدر چقدر جقدر چقدر این کلاس بهشتمون بی نهایتتت سراسر اگاهی های ناب والناس خداوند یود دیوانه شدمم خدای من خدای من
دو ردزه تنها دارم بهش فکر میکنم مرور میکنم الهی من قربون این عشق نابتون برم استادم کهذهرلحظه همه ی زندگیتون هدایته که همیشه دقیقا با هدایت های و اگاهی هایی که بهتون الهام میکنه درجا پاسخ میدین. به سوالات. و هرلحظهه اگاهی های خداوند وحی منزل رو حاری میکنین
عاشققتونم مزیم نازنینم برای خوندن سوالات عاسقققتونم
خدای مننن خدای مننن چقدر چقدر زیبا گفتین که شما فکر میکنین روی باکر کار کردن یه چیز عجیب و غریبه و جدا از لحظه لحظه ی زندگیتونه
خدای منن خدای من میدونی میخوام برای خودمم تکرارش کنم و بنویسم و هرلحظهه چقدر با همین نوشتن درکم عنیق تر و عمیق تر میشهه که اگه منن دقیق تر ببینمم اقا کلل جای جای از اولین قسمت و تا همین اکنون زندکی دربهشتمون کلا همین باورسازی و عمل عمل عمل به باورسازیهه عمللللل جای جای قوانیننن اجرای قانون درعمله خدای من خدای منن میخوام بگم دقیقا ما فکر میکنیم چیز عجیب و غریبیه باور یعنی نوع نگاه مننن تغییر باور یعنی منن دیدگاهمو نگاهمو رو تغییر بدمم ا نجورییی به مسائل نگاه کنمم که بهمم احساس بهتری میده چرا احساس بهتر چون این جهان فرکانسی ما هرلحظهه داره به فرکانس منن به احساس من به انرژی من پاسخ میده نه اینکه من چقدر الکی ورد زبانی جملات تاکیدی بگمم وهیچچ حرکتی نکنم از جامم جم نخورم اخه اگه من از جام جم نخورممم چطور میخوام یه زندگی بهتررر یه زندگی شادتر یه بی نهایتتت یه زندگی رو خلق کنم این باور به چه درد من.میخورخ اگه من.نتونمم عمل کنم بهش بلند بشم حرکتی کنم که بتونم اون چیزیزکهدعاشقشم اون زندگیی که دقیقاا الان داره استادم بهم میگه به شکل طبیعی خلق کنم این زندگی واقعی رو
روی باورام کار کردن جدا از زندگی من نیست چون قانون جدا از زندگی من نیست چون من دارم از قانون. به نفع خودم استفاده میکنمم برای زندکی بی نهایتت توحیدی تر برای لذت بردن بیشتر. برای احساس خوب بیشتر برایی اینکه بتونمم نگاهموو تغییر بدم و متفاوت از بقیه ی چرت و پرت جامعه نگاه کنم
اگر نتایج متفاوت میخوامم باید متفاوت فکر کنمم و متفاوت نوع نگاهمک تغییر بدمم دقیقا یعنیی یعنی دونه دکنه لحظه لحظه ی زندکی استادموم داره اینو میگه که باور. یعنی تو بهدانچه میدانی ایمان داری عمل کنی نه یه سری کلمات وجملات و دقیقا جملات ملا نقطهدای رو پشت سرهم.تورار کنی دقیقا چقدر زیباترین گفتین استادم که منن همیشهه روی اون اصل تایید دارم. تنهااا اصل رو میگمم اصل چیه اینکه جهان تنها تنها به احساس مننن پاسخ میدهه تنهاا خودمم با فرکانس هایم با باورای قدرتمند کننده وه اونا فرکانس و احساس منو تشکیل میده دارم اتفاقات رو رقم میزنمم دارم خلق میکنم وهیچ چیزییی بیرون.من نیست…اصل همین لذت بردنههه اصل اینکه تو به هرچیزییی توجه کنی تمرکز کنی از همون جنس وارد زندگیت میشه واین قانون جهانه که جهان تنها تنها به فرکانس های ما پاسخ میده میخوام بگم من برای اون لحظاتی که مریمم عزیزدلم داشت برامون این اموزش و درس بی نهایتتت عمل عمل عمل رو داشت با تمیز کاری میگفت داشتن دقیقا با اموزش عملیی بهمون باور ساختن و تغییر نوع نگاه رو بهمون یاد میدادن این عمل نیست پس چیه که بتومم از لحظه لحظه ی زندگیم حتی تمیز کاری جای حای خونه ام لذت ببرم بتومم بیشتر از این ارزش قائل بشم به خودم بتومم بیشتر از این عاشق خودم باشم بتونم لذت لذت لذت ببرم که این فرکانس لذت و احساس خوب منه که داره همه جیز منو خلق میکنه. بتونم با تغییر نوع نگاهم با اون اهرم رنج و لذتی که توی ذهنم میسازم با اون عشقییی که منتشر میکنمم در جای جای خونه در جای جای وجودشون اون با تمیز کاری که ذهنشونو بیشتر تمیز نیکنه میخوام اینو بگمم باور یعنی این یعنی عمل باور یعنی مننن بتونم هرلحظههه هرلحظه نگاهم رو جوری تغییر بدم که به احساس متصل تر منن منجر بشه بتونم جوری نگاه کنم که به احساس عشق بیشتری برسم باور یعنییی نوع نگاه من به تک تک مسائل که این نگاه منه که همه جیز خلق میکنه خدای من خدای من چقدر چقدر زیباگفتین استادم که ما فک میکنیم عحیب وغریبه و فکر میکنم این جدا زندگیم جداست نه نه منن با همین تغییر نوع نگاهم میتونمم بی نهایت توحیدی تری زندگی بیرنهایت قانونمندتری بی نهایت لذت بخش تری بینهایتن هدایتگونه تری بی نهایت ثروتمندتری بسازم وقتی بتونم باورام یعنی اون نوع نگاهم ددیدگاهم رو تغییر بدم و قانونمند ببینم وقتی بتونم احساسمو بهتر بهتر بکنم وقتی بتونم لذت ببرم عشقق کنم سپاسگذار باشم از داشته هام شروع کنم عاشقق داشته هام باشم وقتی بتونم به انچه که بهم الهام میشه بهممم وحی میسه عمل کمم وگوش بدم. به هدایت هایی که بعد از ساختن اون باور بهم الهام میکنه برای چی برای بهتر در مسیر خواسته هام قدم برداشتنم برای بهتر حرکت کرون و رسیدن به خواسته هام حالا هر چیزی باشه عمل کنمم هدایت هاشو وریافت کنم وایده هایی که بهم الهام میکنه عمل کنم میدونی ما فک میکنیم ما همینجور میشینیم و میخواد از بالا از هوا کیسه ی پول بیوفته زمین یا مثلا تو یه رابطه ی عاشقانه یه طرف بی نهایت عالی ظاهر بشه نه…اینو من خلق میکنم با همین حرکت کردنم با همین عمل کردنم روی باورا کار کردن یعنی دقیقا به شبوه ی استاد داره طبیعی ترین. و واقعی ترین شکل زندگی رو به من یاد میده که نگاه احساس خوبه نوع
نگاه لذت بردنههخ عشققه عشققه عشققه که اون فرمول اون اصل رو میگه اون اصلل اون توحید رو میگه و بقیه اش رو.من باید بردارم بقیه اش با درک خودمه با کار کردن صحیح خودمه با درست کردن و کج فهمی های خودمه بتومم عمل کنم در جای جای زندگیم این میشه روی خودم کار کردن..ِ.این میشه عمل نه اینکه من بشینم و ورد بخونم و پول از بالا بپره پایین چقدر جقدر عاشقق این حدی بودنتونم استادم جقدر جقدرعاشق این سخاوت نابتونم میخوام دقیقا دقیقا
جای جای جای زندگی دربهشتمون که من خودم خودم چقدرچقدر بینهایت این دارم با تمام وجودم هرلحظه درکم بیشتر میشه بهتر میفهمم که دقیقا جقدر زیبا گفتین استاد نازنینم که دجرایرقانون در عنل که توی مسائل توی هرلحظه لحظه چقدر عمل میکنین چطور نگاه میکنین من دارمم اینجا بهتر بهتر درک میکنمم سپاسگذاری با تمامم عشقق و اون لذت بردن اون فرکانس نابب سپاسگذاری رو اون بیرنهایت صلح با خود بی نهایت درک عمیق قانون دز نورد تضاد تک تکشون عمل به الهامات رو درجا حرکت کردنتون که وقتی ایده در رستای خواسته تون که همین افزایش انرژی جسمانی است بهتون الهام میشه و بهتون گفته میشه انجام میدین وعمل میکنین منن با جای جای زنوگی در بهشتمون دارم درک میکنمم دارم میفهمم دارم حل میشم که عمل یعنی این خدای من خدای من خدای من میدونی یاد یه حرف بی نهایت بی نطیر استادمون افتادم توی یکی از لایوها خیلی قشنگ گفتن
که بچه ها فکر میکنین باور ساختن یعنی اینکه تو بشینی تو خونه و هیچکاری نکنی نه…نه..باور ساختن وقتی باوراتو تغییر میدی وقتی توجهت جهتش رو تغییر میدی تو به سمت اون باورات بهذسمت اون هدفت هدایت میشی هدایت میشی هدایت میشی…و بهت ایده هارو الهام میکته که حرکت کنی به سمت اون هدفت چون.میخوامم زندکیمو خلق کنم چون میخوام لذت ببرم جون میخوام سبک زندکی شخصیمو بسازمم باید حرکت کنم باید عمل کنم وهدایت میشم به سمت کانون توجه و تمرکزم به سمت اون باوری که ساختم… باور یعنی من شخصیتممم تغییر کنه نه کلماتممم درون من تغییر کنه منجر بشه من ادم دیکه ایی بشم عوض بشمم تغییر کنم و ایننن همون تغییر نگاه منن و دیدگاه منهه باور یعنیی من دقیقا شخصیتمووو تغییر بدممم دروننننموو دقیقا جقدر زیبا استاد نازنینم گفتن که من از ریشه تغییر دادم خودمو که اونقدر 180 درجه تغییر کردم شخصیتم تغییر کرده که دوستام تون زمان دیگه منو نمیشناسن چون من با نگاهم با دیدگاهمم با عمل کردنم با تغییر ذهنم با تغییر باورام شخصیتمو تغییر دادم
اخ اخ استادم چقدرعاشقق این سخاوت نابتونم به خداا به خدا هیچ کسی نیست که اینقدررر عاشقانه و اینن خودش باشه خود خودش باشه اینقدر نهایت صلح با خودش باشه تمامم زندگیتشو برای درک بهتر و بعتر یاد گرفتن اصل اصل اصل اینجوری با زبان تصاویر بهمون نشون بده نیست تو کیهان نیست
و اینن اجرای قانون تو عملش رو بهمون توی زبان تصاویر نشون بده
من هنوزز دیوانه ی اون قسمت ناب توحیدی اموزش مریم نازنینمم میخوام بگم
چقدر چقدر این عمله. مثل همون جمله ی نابتون که چقدر زبباتذین گفتین که ایمانی که عمل نیاره حرف مفته ایمانی حرکت نیاره چرته چقدرر جقدررر دارم به خودم اینو تکرار میکنم دقیقا دقیقا تک تک همین زندگی در بهشتمون همین که دونه دونه عملکردتون داره نتیجه رو بهمون میگه که تنها با عمل به ایده هات که اونم با باوذای درستت میاد و عمل به اون الهاماتت میتونی بسازی و خلق کنی زندکیتو شما یه نگاهی از اولین قسمت تااینجا بندازین به کلاسمون جای جای عمل بوده جای حای هدایت بوده درک بوده باور بوده جای جای نتیجه داره میگه که بببین جقدر خود استاد داره عالی روی خودش کار میکنه نه اینکه ها بشینن فقط عباذت تاکیدی بگن ته بابا تنها به اون ایده ایی که در رستای هدفشون بهشون الهام میشه عمل میکنن هرلحظه عمل میکنن و این عمل کردن درجاست .ه ما رو به ندارهای بالاتر به نعمت های بیشتر به فراوانی های بیشتر به ثروت های بیشتر به زیبایی های بیشتر به زیبایی های بیشتر هدایتمون میکنه همین توجه به زیبایی های این بهشتمون همین توجه و لذت بردن از لحظه بحظه مون اون ارامش اون احساس خوب اون عشقق اون اتصالی که درک میکنم منو هدایت میکنه به سمت مسیر هایی که بی نهایت نعمت و برکت و ثروت و سلامتی بی نطیریییی فراوانه این فرکانس منه که داره خلق میکنه این احساس منه که داره خلق میکنه این احساس منه که جهان داره بهش پاسخ میده دقیقا چقدر زیبا گفتین استادم نه اینکه من بیام بدون هیج احساس لذتی بدون هیچ احساس سپاسکذاری بیام چرت وپرت فقط شکر کنم نه…جهان قانون داره و قانونش تنها احساس منو میشناسه فرکانس منو میشناسه خدای من
استاد نازنینم چقدر زیباترین گفتین
چقدر زیبا گفتین
“” یه هزاروم اون. چیزیی که انتظار دارین من باشم که یه ادم پرفکت و کاملی رو میخواین اون یک هزارم رو بردارین بذارین رو خودتون از خودتون انتظار داشته باشین که نسبت به خودتون سخت گیرانه عمل کنین””
چقدر بی نظیرر بود استاد عزیزم دقیقا دقییا جقدر فوق العاده گفتین که برداشت ما اشتباه میشه دقیقا چون میام از اون مدار خودم به قضیه نگاه میکنم و نمیفهممش درک نمیکنم که بابا استادم هزکاری که میکنه بر پایی قانونه ببین چقدر هر لحظه خودتون هستین چقدر با تمام وجود بی نهایت عزت نفسانه میبینی حتی میان و میگن مثلا دقیقا اون قسمت. توی سریال بهشتمون در نورد ب قلمونا مثل اشتباه من بود میخوام بگم اون شاید نمیفهمم. اون کار درسته اون عمله درسته بر.پایه ی قانون دارن انجامش میدن درک من شاید بهش نمیرسه استادم یاد اون کلام نابتون توی لایو 18 افتادم که گفتین من هیچ هیچچ کاری رو بدون دلیل انجام نمیدم و حتی برای دونه دونه کارم دلیل قانونمند خود قانون رو دارم میخوام بگم دقیقا دقیقا تک تک کاراتون برپایه ی همین اصله بر پایه ی قانونه و جقدر جقدر این یی نهایتت دقت نابتون این بیرنهایت عملگراییتونو با تمام وجودم تحسینتون میکنم که چقدر زیبا گفتین که دقیقا دقیقا اگه میومدیم و به اون.پرنده غذا میدادیم چه داستان هایی بیشتر اتفاق میوفتاد و چقدر مریم نازنینمم بیرنطیر گفتن که اینا پرنده های وحشی نیستن که
با غذا دادن بهشون چرخشونو بهم بزنیم اینا ما داریم بزرگ میکنیم و وقتی میومدیم به اون پرنده غذا میدادم اون تنبل بارش میاوردم وه عادت وهدبیاد و از اینجا غذا بخواد و خودش هیچ حرکتی نکنه جقدر تحسینتون میکنم استاد نازنینم خدای من جقدر تحسینتون میکنم که حتی مواظب این هستین که مرد بزرگ برونی هم بد عادت نکنه و چیزی براش شرطی سازی نشه جقدر جقدر بی نطیر بود خدای من دقیقا به خاطر همینکه میگن هیچ کاری رو بددن دلیلش محکمش انجام نمیدم
میدونی منن مردم و اشک ریختم. برای این اگاهی های ناب خداوندم که خدای من دقیقا دقیقا من بیام از خودمممم اینقدر انتظار داشته باشم وه بهتر عمل کنم کهدبهنر اصل رو از فرع تشخیص بدم بهتر درک کنمم بهتررر اقدام کنم دقیقا مچمو بگیرم تو جاهایی ک باید کنترل ذهن کنم اونجایی کهذباید حتی یه لحظه یدونهه نکته ی مثبت وجود داشته باشه با توجهم گسترده ترش کمم و عمیق ترررش کنم و به نکات مثبت توجه کنم اون جاهایی که لازمه وارد دل ترسام بشم وایمانمون نشون بدم نه اینکه بشینمو ورد بخونم اون جاهاییکهدلازنه هدایت بخواممم هدایت رو دریافت کنم که هرلحظه هدایتم میکنه و بهمم الهام میکنه هرلحظه بهم وحی میکنه ایده هایی که بهم الهام میکنه انجام بدمو عمل کنم …چقدر زیبا گفتین استادم یه هزارم تمرکزمو کلا بذارم رو خودم و از خددم ایراد بگیرم نه از اطرافم به حالات و فرکانس و احساسم دقت کنم
که دقیقا من بیام و تمرکز کنم اقا رو خودمم من بیام تمرکز کنم روی اصللی که استادم داره اموزش میده یک هزارمشو بیام تمرکزم روی باورای روی درک بهتر روی بی نهایتتت بی نهایت روی عملی کردن ایذه هدم وقدم برداشتن تا قدم های بعدی بهم گفته بشه
خدای مننن خدای منن جقدر جقدر بی نطیر بود دقیقا دقیقا به جای اینکه بیامم بهداصل بچسبممم توی این همه بی نهایتتت. بی نهایتت دریای اگاهی های خداوندم اقیانوس هدایت ها و الهامات خداوندم این بهشتمون جای جای بهشتمون به جای اینکه بیام با تمام قلبمم متعهدانه روی خودم روی همون باورایی که گفتیمم یعنی و کار کردن رو خود یعنی چی. به جای اینکه بیام و تمرکزم روی اون اکاهی ها ببرم و متعهد بشمم در اصلل تنهاا تنها به اصل دقیقا چقدر زیبا گفتین استادم که اینقدر اکاهی هاا اینقدر درسس اینقدررر نکته هایی که اگه هرلحظهه بتونم بینهایت بهسون دقت کنمم بتونم بی نهایتت درکشون کنم میتونم با عملی کرونشون با تغییر نوع نگاهم باورامو تغییر بدم و کن وفیکون کنم زندکیمو میام به سراغ اینکه جرا اینجوری شد اونجوری شد. کهدهنین جای جای. کلاس زندگی در بهشتتتمون که چقدر زیبا داره بزرگمون میکنه چقدر زیبا خداوند داره هدایت میکنهه جقدر چقدر زیبا داره هدایت میکنه جقدر زببا از طریق لحظه لحظه اش داره اگاهی هاش درساشو درساشو بهمون الهام میکنه هدایتمون میکنهه اگه اینو من نگیرم اگه درکش نکنم به هیچ کسی غیر خودم هیچ چیزی نمیشه واقعا به خودم ظلم کردم استادم
چقدرعاشققققتونممم چقدرعاشقققتونم جقدر زیباترین گفتین که دقیقا هیچ کیی به خدا توی جهان نیست که اینقدر سراسر از همه جنبه ها سراسر نتیجه باشه و اینقدر با تمام عشققق رایگان کهدبه خدا رایگان نیستت خدای منن این عشقق مریممم نازنینمم که هرلحظه با نهایت عشقق و اتصال با نهایتتت سخاوتنشون دارن برامون فیلم میگیرنن و دقیقا حتی جای جایشو به یادتون میندازن که این مطلب رو بگیم درسش بیشتره و آموزشی میشه من چی دارم. بگم به این عشققق. چرا نمیایم زیباتر نگاه کنیمم چقدرر نمیایمم خداگونه تر قانونمندتر نگاه کنیمم خدای مننن خدای من جقدرعاشقق این عشقتونم خدای منن. اخ استادم سفر به دور امریکامونو میگین من قلبم پرواز میکنه اشک تو چشام جمع میشه تو نهایتت بی نهایت هدایت من بود جقدر بزرگم کرد چقدر برای درک دوره ها اماده ترم کردو چقدر ظرفمو رو گسترش داد چقدر درکمون عنیق تر چقدر اطلاعاتتتنمون بیشتر بیشتر کرد استاد نازنینممم مریم عزیزم چقدرعاشقققتونم و بینهایتتت سپاسگذار این روح بی نهاییتون این عشق نابتون این سخاوتتون هستم که مریم نازنینم میخواستن دقیقا اون اگاهی هااا و نحوه ی عملکرد نابتون اون اجرای قانون در عمل رو باهامون به اشتراک بذارن خدای من خدای من چقدر چقدر چقدررر عاشقققونمم مریم نازنینمم الهی من قربونتون برم کهداینقدر عالیییی به خودتون هرلحظه ارزش قائل میشین و بی نهایتتت عاشق خودتون هستین با خودتون دررصلحین که میرین و بهدخاطر سرمای هوا خودتون رو مجهز به الله اکبر میکنین….عاسقققتونم من چقدر بی نهایت تحسینتون میکنم این عزت نفس و عشق بی نهاییتتون رو لین خیلی برام درس داشت چقدر چقدر عاشققق این جمله ی نابتونم استاد عزیزم که دقیقا ما هدایت شدیم برای تولید این بی نهایت کلاس اموزش عملی با زبا تصاویر توسط عشفق بی نهایت مریم.نازنینم چقدرعاشقتونم مریم نازنینم چقدر تحسینتون میکنم چقدر زببا دارین با این عشقتون جهان رو گسترش میدین به خدا خیلی حرفه ها که ببین چقدررر سخاوت بی نطیری دارن که با نهایت عشق با نهایت عشق ابن سبک زندگی قانونمند رو که اجرای قانون در عمله برامون که دقیقا این خودش هدایت ناب خداوند بوو دقیقا مثل همین خلق بی تظیرتون در بروز رسانی جای جای فایل های دانلودی که چقدر ییبا گفتین که این خواسته ی خیلیا شاید بوده باسه و خداوند ایده اش را بهم الهام کرد تا گسترداننده ی این جریان ناب هدایت باشم ودستان او باشم عاشقتونم مریم نازنینم و با تمام وجودم بیرنهایت سپاسگذارم ازتون😍😍😍😍
استاد عزیز من استاد بی نظیرمن چقدر بی نطیر گفتین در مورد اهنگا استادجانم
میدونین دقیقا وقتی من اصل رو خوب درک نکنم وقتی ممن اون اصل قانون رو اون اصل و ریشه رو خوب نفهمم اصل نمیتونم عمل کمم که وقتی من بدونم که مهم احساس منه و مهم اینکه من فرکانس خوبی بفرستمم مهم کانون توجه من احساس منه که داره هرلحظه اتفاقات رو رقم.میزنه و مهم اینن لذت بردن از لحظه لحظه هامه مهم اینکه منن غرق شادی و عشق و لذت باشم و مهم این شادبودن منه دیگه نمیاد فک کنم که اقا استاد الان جی گوش دادن نه میام درس میگیرم که احساس خوب من توی هرلحظه مهمه و داره اتفاقات رو خلق میکنه این لذت بردن این عشق کردن این بی نهایت شاد بودن نن مهمه من فرکانس این شاذی رو میفرستم وهرلحظه به ارسال این فرکانس جهان شادی های بیشتری رو وارد زندگیم میکنه
استاد نازنینمم چقدر تحسین میکنم تک تک مردمان نازنین امریکا رو چقدر عالی کارای خودشونو خودشون انجام میون دیوانههه و شیفته ی توحیدددد این مردمان نازنین توحیدی امم توحید رو باید از اینا یاد بگیریم به خدا چقدر با تمام وجودم تحسینشون میکمم کهدچقدر چقدر زیبا تمام کاراشونو با ابزارای بی نطیر خودشون خلق میکنن و درس میکنن و انجام میدن خدای من که تنها روی توانایی های درونشون که خداست روی خدای درونشون حساب میکننن ووتنهااا روی خداشون متکی هستن عاشقشونم وچقدر تحسینشون میکنم😍😍😍
خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای این جکوزی بی نهایت بی نظیرمون کهدقراره چقدر چقدر تجزیه های نابیرباهاش داشته باشیم خدای من شکرت برای این همه فراوانییی خدای من شکرت برای این همه ثروت این همخه نعنتدخدای من شکرت برای تمام اتفاقات بی نهایت عالییه که توی لحظه لحظهدی بهشتمون افتاده و قراره بیرنهایتتتت بیوفته در جای جای بهشت پاییزیمون خدای من شکرت هزاران بارشکرت
استاد عزیزم چقدر چقدر عاشقتونم. چقدر جقدر تحسیننون میکنم استاد نازنینم که دقیقا دقیقا جقدر بی نطیررر گفتیندکه این انتقاداتتون هیچ مهم نیست وارزشی نداره برای جواب دادن
چون من خیلییی بیشتر از شما به خودم سخت گرفته ام و خیلی بیشتر ازشما جدی هستم تو هرلحظه کار کردن خودم چقدر جقدر دارم اینو با تمام سلول به سلولم میبینمم حتی توی همین جای جای کلاس بهشتمون کهدچقدررر عالییی دارین روی خودتون کار میکنین وهرلحظه دار حال بهتر شدن هستین هرلحظه درحال حرکت دز حال از اینم بهتر شدن وعالی ترشدن از اینم عملگرا تر شدن هستین و با تمام وجودم دارم نتیجه رو میبینم که ادم همین از اولین قسمت تا الانو ببینه میفهمه که چقدررر حتی لحظه لحظه زیباتر شدن بهشتموم به خاطرر. عمل کردن ناب شماست برای هرلحظه بهتر و بهتر شدن خودتون و پیشرفت و حرکت کردنتون و بهبود هرلحظتون. چقدرعاسقق این بیرنهایت هرلحظه در حال حرکت کردنتون هستم استادم اینکه دقیقا نقطه ی پایانی نیست و من دارم از مسیر این پیشرفت از مسیر این خواسته ها لذت میبرم من دارم هرلحظه لذت میبرم ودرکم تجربه های جدیدی رو کسب میکنم و بیرنهایت خودمون میشناسم و بی نهایتتت ابعاد وجودی خودنو بهتر درک میکنم و حرکت میکنم و عمل میکنم چقدر برام درس داشت جقدر چقدر لحظه لحظهوی این کلاس بهشتمون برام درس داشت بی نطیر بوددخدای منن چقدر بی نطیر بوددد خذای من شکرتتتت هزاران بارشکرت برای هرلحظه هدایت های نابتت خدای منن شکرت هزاران بارشکرت برای هرلحظه اکاهی های الماستت هزاران بارشکرت که هرلحظه به درک عمیق تر اکاهی هایت هدایتم میکنی رب منن خدای من هزاران بارشکرت چقدر چقدر این عزت نفس بی نطیرتونو این بی نهایت مهم نبودن حرف مردمو چقدر چقدر تحسینتون میکنم استادم چقدرررر بی نطیر بودد چقدر تحسینتون میکنمم استاد نازنینم
استاد عزیزم جقدر زیباترین گفتین کهداین چقدر چقدر برام درس داشت این قسمت ملا نقطه ای نگاه کردن که مننن باید تنها تنها اصل رو بچسبمم اگه میخوام نتیجه بگیرم نه اینکه دقیقا اینم و مسخر وار ورد بخونم اینکه همیشه یا اوردی کنم به خودمممم تکرار کنم وه اصل یعنی احساس من اصل یعنی کانون توجه منننن که هرروزی هر چبزییی توجه بذارم و توجه کنمم از همون جنس بیشتر از اساس اون بیشتر وارد زندگیم میشه و هدایت میشم به سمت بی نهایت زیبایی ها و نعمت ها و فراوانی های بی نهایت بیشتری هرلحظه هدایت میشم
استاد نازنینم جقدر زیباگفتین که خداوند وقتی در مسیر درست خوب روی باورام کار کنم هدایتم میکنه به سمت اون شرایط عالی و دقیقا اون کسی رو به سمت من هدایتم میکنه عین در وتخته جور میشیم. جوری شرایط عالی میشه که دو نفر با هم حال کنن همین جوری که هستن با هم حال کنن اخدچقدر بی نطیر بود که دقیقا دقیقا این نیست که دو نفر عالی ترین باشن نه اینکه چقدر عالیی باهم جور میشن و مچ میشن و از کنار باهم.بودن بیرنهایت لذت بیشتری میبرن چقدر زیباگفتین استادم چقدر برام درس بود چقدرررر بی نطیر بود که اصلا مهم نیست که استاندار های چرت وپرت جامعه چی میگه مهم اینکه اون دونفر چطوری لذت میبرن و چزوری دوس دارن زندگی رو به سبک شخصی خودشون خلق کنن و چقگزوری در کنازهم لذت ببرن جهان هدایت میکنه هرلحظه هدایت میکنهه وقتی من در مسیر درست در این صلح بیرنهایت خودم در این عشق خودم وباوذای ناب قانونمند وتوحیدی خودم باشم جهان هدایت میکته و
یه رابطه ی خوب رابطه ایی که دو نفر باهم.مچ باشن یعنی اینقدر بتونن با همدیگه لذت ببرن. و اونمور خاصی که خودشون دوست دارن تو طبیعت توی هرجایی که دوست دارن زندگی کنن و اینوه دقزقا وقتی که روی باورامونن کار میکنیم و در مسیر درست قرار میگیریم هدایت میشیم به اون شرایط و فردی که اینقدر میتونه باهامون مچ باشه واین فقط دست خودمه تنها منم که خلق میکنم و این یعنی تنها روی خودم روی باورام روی کانون توجهم باید کار کنم و هیچ.چیزی بیرون من نیست.خدای منن چقدر زیبا ترین گفتین استادم
مهم این لحظه ی منه
چقدر عاشق این هدایتم خدای من که. شاه کلید واژه ی هرلحظمونه که خداوند هدایتمون میکنه. و این دقیقا چقدر چقدر مهمه و اصل اصل که من نمیدونم دقیقا چی میشه تو اینده و دقیقا هنین لحظهدی من همین اکنون و لحظه ی منه وه داره اینده ی منو میسازه با هرلحظه ی لذت بردنم تمرکزم بروی زیبایی ها هرلحظه دارم هدایت میشم به سمت زیبایی های بی نهایت بیشتری فراوانی های بیشتری چقدرزیبا گفتین چقدر جقدر عاسق این نگاه ناب بی نهایت مثبتتون به هرقضیه هستم استادم وه دقیقا چقدر جقدرزیبا گفتین که به لطف همین شرایط چقدر زیبا هدایت شدین که در بهشتمون اینقدر تجربیات نابی رو خلق کنین میخوام بگم وقتی باورای من درست باشه هراتفاقی که بیوفته دقیقا به نفع من خواهد بود و به نفع من جلو خواهد رفت جقدر جقدر جقدر بی نطیر ه خدای منن دیواته ی این همه زیبایی شدم خدای من تو ببین این همه زیبایی رو رنگ ابرهارو خدای منننن چقدر زیباست چقدر زیباستتت الله اکبر از این همه زیبایی خدای منن تو ببین این ترکیب رنگ بی نهایت جنگلمون و دریاچه بهشتمون این عظمت زییبای ابرهارو خذای من شکرت هزاران بارشکرت برای این همه فرادانی برای این همه ثروت براب این همه نعمت. چقدر این برام درسه که هیچ وقت هیچ وقت این همه فراوانی و زیبایی این همه زیباییی هیچ وقت براتون تکراری نمیشه این چقدر برام درسه
با تمام وجودم سپاسگذارم استاد نازنینم برای این زحمتی که میکشین با تمام وجودم سپاسگذارم برای این همه عشقتون این همه سخاوت نابتون عاشقتونم
بینهایت خدارو شکر میکنم که هرلحظه هدایتمون میکنه خدای من شکرت هزاران بارشکرت برای هراحظه هدایت های نابت خدای مم شکرت برای این همه نعمت این همه فراوانی این همه زیبایی که هرلحظه به زیبایی ها به شادی ها به فراوانی ها ی ببشتر هدایتمون میکنی خدای من شکرت برای اگاهی ها ودرکمون رو از جای جای قوانین نابت عمیق تر میکنی
خدای من برای هر نفسی کهذدر بهشتت میکشم برای هر دم و بازدمم خدای من شکرت
الهی مارا به سمت مسیر کسانی که به انان نعمت و برکت و ثروت وعشق دادی هدایتمان کن
خدای من شکرت
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم.
روزشسصت وچهارم،روزشمارتوانایی تشخیص اصل از فرع…
چقدر خدارو شاکرم که به این طریق وبه این شیوه ی دلچسب و دوستداشتنی، واز طریق شخصی پراز عشق پراز مهربانی، دور اماااااا خیلی خیلی نزدیک به من، از زبان کسیکه انقدر شناختش و باهاش دوسته و تو مسیر صراط مستقیمش هست، وبهش ایمان داره…منو با خودش با کلامش در قرآن آشنا کرد…الهی هزاران بار شکر
استاد جانم چقدر این نگاهتون رو دوست دارم و می پسندم و دلخواهم هست، اینکه در اکثر مواقع وقتی از قوانین جهان هستی صحبت میکنید از قرآن مثال میزنید از کلام خدا مثال میزنید واز داستانهای پند آموز و عبرت آموزش…
من 37 سال از خدا عمر گرفته بودم وچندین بار قرآن رو از اول تا آخر با معنی خونده بودم ولی هیچوقت هیچوقت دیدی که بعداز آشنایی شما از قرآن وکلام خدا پیدا کردم رو سرسوزن اونموقعه ها نداشتم…
همیشه پیش خودم فکر میکردم چرا خدا یه حرفو بارها وبارها تکرار میکنه؟ چرا انقدر آیه های تکراری داریم؟ چرا داستانهای قرآن چندبار به گونه های مختلف تکرار شده؟
چرا انقدر خدا روی بعضی چیزا کلید کرده؟؟
هی تکرار وتکرار؟
خب فهمیدیم دیگه گناه کنیم عذاب میشیم میریم جهنم، کار خوب انجام بدیم میریم بهشت…
خب گناه که مشخص و معلوم بود، 90 درصد اعمال ما از نظر پدرومادرها و معلمین درس دینی و عربی و قرآن ومعلم پرورشیمون و از دید اکثر جامعه گناه بود…..
حالا کار خوب وثواب ودرست هم که میشد از حق خودمون گذشتن، هی خوبی وترحم ودلسوزی کردن به حال دیگران، هی از خودت کندن و دادن به دیگرانو واز خودگذشتگی و فقیر بودن و مدام در حال نماز و زیارت و عبادت و تسبیح زدن وذکر گفتن ….بود
بدترش اینجا بود که اکثر ماها فک میکردیم خب خدا داره میگه پیامبرانی که من انتخاب کردم بهترین آدمها هستند، واونها از شکم مادرشون همینطوری خوب و درستکار بودند ومثل پیامبران انگشت شمار پیدا میشه واینکه اونا تافته جدا بافته هستند و هیچکس نمی تونه مثل پیامبران باشه که مثلا خدا از طریق وحی والهام وشهود باهاش ارتباط برقرار کنه و اینجوری عزیز دوردونه خدا باشه و…..
خب ماهم که پراز احساس گناه و خودمون رو گناهکار عالم میدونستیم خصوصا وقتی نماز نمیخوندیم و روزه نمیگرفتیم!!!
دیگه تا میومدیم دوتا آیه بخونیم بیشتر ترس میومد سراغمون، میگفتیم داره به من میگه ها، من حتما عذاب میشم حتما میرم جهنم، مثلا با پسرخاله ام که نامحرم هست دست دادم!! چندبار لاک زدم…
نمازهام که همش قضا میشه ….
موهامم که همش بیرون از مقنعه و روسری….
پشت سر فلانی هم که دو بار غیبت کردم و…
حتما خدا الان باهام قهره و از من بیزاره…!!!
ولی من بعد اینکه با آموزه های شما آشنا شدم، بعد اینکه دوره 12 قدم رو کار کردم و جلسات قرآنیش رو بارها وبارها وبارها گوش دادم هر بار که شروع کردم به خوندن کلام خدا فقط وفقط مهر دیدم،عشق دیدم، رحمت دیدم، بزرگی وبخشندگی دیدم از خالقم، همش حس میکنم داره از طریق کلامش تو قرآن فقط ومستقیم با من حرف میزنه خطاب به من گفته هرچی که گفته ومیگه…
انقدر بهم حس خوبی میده که هرچی میپرسم سریع بهم جواب میده از طریق قرآن، حتی گاهی بهم تشر میزنه و خیلی جدی میگه ببین من بهت گفتم راه اینه چاه اینه باز میخوای بگی حرف حرف خودته؟ اوکی دیگه خود دانی….
گاهی با یه آیه در جواب دلتنگیهام قربون صدقم میره و نوازشم میکنه…
گاهی نصیحتم میکنه از روی عشق…
گاهی برام مثال میاره و میگه مثل فلانی و از این مسیر و اینطوری که بری همه چیز اوکی میشه و اینطوری درسته…
گاهی باز برام مثال میاره از فلانی وفلانی تو کتابش و میگه اون بنده ی من اینطوری بود که اشتباه کرد و به خودش ظلم کرد پس تو اینکارو نکنی و این راهو نریییاااااا….
گاهی میاد خودش رو بهم میشناسونه و میگه من این شکلی ام و اینطوری …توهم اگه میخوای دوستم باشی کنارم باشی سعی کن مثل من باشی که هرکی باهات حرف زد هرکی کنارت قرار گرفت نشونی از من در تو ببینه…
وگاهی بهم میگه الان فقط بشین وچشمات رو ببند و خودت رو رها کن از تن وجسمت، از اینهمه هیاهو و لحظه ای رو تصور کن که اومدی در جهانی دیگه وبرای همیشه دیگه پیش منی …نزدیکتر از حالا که گاهی هستی خیلی نزدیک ولی گاهی دور میشی وسرد…
ولی اونجا دیگه حجابی نیست بین من وتو…
اگر دلت رو پاک کنی از آلودگیها و چشمهات رو گوشهات رو وتمام وجودت رو پاک کنی از الودگیها…و سعی کنی همواره صادق و درستکار و یکتاپرست باشی…
خب قدیما قبل آشنایی باشما، که نه خدارو میشناختم، نه قوانینش رو، ونه خودم رو، همه چیز برام مبهم بود، نه الگویی داشتم از کسیکه یکتاپرست و توحیدی عمل کنه و حرف وعملش یکی باشه و واقعا درستکار و صادق و با ایمان و موحد باشه…
ولی وقتی کم کم تونستم خداوند رو از طرق آموزه های شما بشناسم و فکر خدا رو بخونم، دیگه کار سختی نبود ونیست برام دوستی باخدا، همنشینی باخدا…
چون تا حدود زیادی فهمیدم اصل چیه، خدا ازم چی میخواد وچطور بنده ای باید باشم…
اصلا انگاری از وقتی فکرخدا رو تونستم بخونم خودش بیشتر داره سعی میکنه من تو ارتباط تنگاتنگ باهاش بمونم، جوریکه انگار دستمو گرفته و رهام نمیکنه…
منم از وقتی مهمون خونه اش شدم دیگه مطمعن شدم صاحب خونه وصاحب اختیارم قدرتمندترین و ثروتمندترین و بهترین ومهربانترینه، چون قبلا تجربه اینو داشتم که توی آدمها وهیچ جا ندیده بودم این حد از عشق بلاعوضی رو که بهم بدند و هیچکس نبود که منو همینطوری که هستم با تمام کمی وکاستیم و خوبی وبدیهام بخواد و تازه بگه خطاء کردی اشتباه کردی عیبی نداره دوباره بهت فرصت جبران میدم، سعی کن اینبار درست عمل کنی…
نمیدونم باورتون میشه یا نه، تجربش کردید یا نه؟
من در تمام عمرم نه هیچکس حتی از پدرم ومادرم وحتی فرزندم چنین عشق و دوستداشتن وحسی رو که از خدا میگیرم رو حتی سر سوزنی ندیدم ونگرفتم…
من توی خانواده ای کاملا بدون عشق واحساس بزرگ شدم اصلا نمی دونم عشق مادر وپدر به فرزند چه شکلی هست چون پدر ومادرم هم معنی عشق و دوستداشتن رو نمیدونستند، چطور وقتی نمیدونستند عشق ومحبت واقعی چه شکلی هست می تونستند اونو به بچه هاشونم بدند وقتی مدام در حال ظلم به خود بودند!!!!
ولی وقتی من از اویزون بودنم به آدمها کلا دست برداشتم وقتی دست از مشرک بودنم که برداشتم وقتی به آدمها تکیه کردمو هر بار محکمتر زمین خوردم و تیکه تیکه شد تمام روح و روان وجانم…
انوقت خدا تیکه هامو جمع کرد و دوباره باعشقی بی حدو اندازه ترمیمم کرد و دوباره منو سرپا کرد…
درسته معتاد به مواد مخدر و الکل و قرص و…نبودم
ولی وقتی نگاه میکنم به قبل آشنایی با شما، می بینم من یه کارتون خواب له و لورده بودم که اعتیاد و وابستگی ودلبستگی شدید به آدمها به موقعییت ها به اسم ها و به رسم ها و مال واموال و حرف مردم و …. منو انقدر به مرز فلاکت وبدبختی رسونده بود که توی وجود خودم توی زندگی خودم کنج خونه ی خودم انگار یه کارتون خواب و دم مرگ بودم که دیگه داشت نفسهای آخرش رو میکشید…
اعتیاد به باورها وعادات غلط واشتباه منو بیمارو کارتون خواب و بدبخت کرده بود…
وقتی عاجز وتسلیم شدم، خدا اومد جلو وجلوتر وجلوتر انقدر نزدیک که هم تونستم ببینمش وهم بشنومش وهم عطر دل انگیز حضورش رو استشمام کنم….
وانقدر بهم عشق داد و قدم به قدم لحظه به لحظه کنارم موند تا دوباره سرپاشدم واز اونموقعه تا به الان به لطف خودش، دیگه حتی تو ذهن خودم حتی توی قلب خودم به هیچکس جز خدا نه امید می بندم نه وابسته ام ونه تکیه میکنم…
هر لحظه به خودم یادآوری میکنم که مینا یادت نره دوری از خدا باهات چیکار کرده بود، پس سعی کن حتی دقیقه ای وثانیه ای ازش دور وجدا نشی…
اصلا دیگه یه جوری میشه این رفاقت، انقدر صمیمی میشی باهاش، که همه چیز بی حد ومرز وبه شکلی کاملا دوستانه وعاشقانه صورت میگیره…
جوریکه واقعا باتمام وجودت احساس میکنی که دیگه نیازی به هیچکس وهیچ چیز جز خودش نداری…
چون همه چیز و همه کس میشن خودش، جاری میشه ظهور میکنه در آدمها و شرایط وموقعییت ها ومکانها و زمانها، وانقدر نمایان و واضح خودش رو نشون میده که با تمام وجود میفهمی ودرک میکنی که خودشه، آره کار خودشه…
نمیدونم چقدر تونستم حسم رو بیان کنم نسبت به رابطه ای که بین منو وخدا مدتهاست در جریان هست…
ولی هرکسی که تجربش کرده میفهمه من چی میگم…
فک کن جای قلبت تو سینه خالی بوده قلبتو یه روزی یه جایی از دست داده بودی، وتمام عمر دنبالش میگشتی بعد پیداش میکنی میذاری سرجاش…
یه همچین حسیه وقتی پیداش میکنی، یه تیکه از خودت که گمش کرده بودی حالا پیداش کردی و حس میکنی وجودت روح و روان و جسم وجانت کامل شده باهاش…باهاش یکی شدی…
اصلا یکی شدین…
حالا دیگه به هیچ قیمتی حاضر نیستی که از دستش بدی….
اینم بگم، که چقدر من خدا رو توی سریال زندگی در بهشت، در کنار شما استاد عزیزم و مریم جان، جاری وساری توی زندگیتون ،بیشتر و بهتر شناختم و بهش نزدیکتر شدم…
چقدر فهمیدم ودرک کردم که اصلا خدا چه شکلی هست ازم چی میخواد و میخواد که چه شکلی فکر کنم، حرف بزنم وعمل کنم توی زندگیم…
بی نهایت ازتون ممنونم استاد عزیزم ومریم مهربانم، دوستتون دارم…
ومنتظر قسمتهای جدید سریال زندگی در بهشت هستم
سلام عزیز خدا سیده خانم
من امشب که شب جمعه هست با خوندن 2کامنت از شما
چقدر اشک ریختم
مثل همون شبهای جمعه ای که تو سن 17 و 18 سالگی موقع دعای کمیل
اشک می ریختم
چقدر جملاتت حس خدایی دارند
خدا خیرت بده
سپاس گدارتم
از استاد عباس منش و مریم خانم هم سپاسگذارم
خدایا قربونت برم
شکر
به نام خدای بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلااااام به شما آقامحمد عزیز وبزرگوار…
ممنون از لطف ومهربانیتون…
آقا محمد مدت عضویت شما تو سایت عنوان شده 46 روز، حالا نمیدونم واقعا تازه 46 روز هست که عضو سایت شدید وتازه وارد هستید یا نه قبلا هم توی سایت بودید…
به هرحال خیلی توی دلم بهتون آفرین گفتم ، بابت اینکه میاین کامنت میخونید و تازه برای کامنت دیگران دیدگاهتون رو می نویسید!!!
میدونستید که منه مینا حداقل 6و7 ماه عضو سایت بود ولی جرات وجسارت کامنت گذاشتن رو نداشتم؟
همش میگفتم خب بیام چی بنویسم؟
ولی مطمعنم که شما شاگرد حرف گوش کنی هستید و عاشق تغییر و انگیزه زیادی دارید که توی تمام جنبه های زندگیتون،تغییرات مثبت داشته باشید ان شالله، چون استاد همیشه توی اکثر فایلها میگن که بچه ها بیاین دیدگاه بچه های دیگه رو بخونید بیاین برای دیدگاههای دیگران، دیدگاه خودتون رو بنویسید واین کار کمک میکنه بیشتر تو فرکانس مثبت وحال خوب باشید و الحق که غیر این هم نیست…
همین کار شما ودوستان دیگه، که میاین وباعشق به دیدگاههای من پاسخ میدید هربار باعث میشه من برگردم دیدگاه خودم رو بخونم، دیدگاهی که شاید یادم رفته بوده اصلا در مورد چی بوده وچی نوشتم، واین کار شما و دوستان عزیزم باعث میشه بیام تو حس وحال خوب ومثبت، بیام هم از دیدگاه خودم باز انرژی بگیرم وهم از دیدگاههای دوستانم…
آقا محمد عزیز، امیدوارم توی این مسیر پرخیر وبرکت هرلحظه ثابت قدم بمونید و از اینهمه رحمت ولطف خداوند که توی این سایت به همه ی ماهدیه کرده لذت ببرید و خیر دنیا واخرت رو نسیب خودتون کنید تا همیشه…
در پناه امن خداوند باشید هر لحظه وهمیشه ان شالله
به نام الله وهاب
سلام سلاام سلااام
سلام به استاد زندگی در بهشت،پاسخ ده و آزاد
سلام به بانوی زندگی در بهشت پشتیبان و همراه
سلام به همه ی گلهای زندگی در بهشت
یه خبر خوب:
امشب شب یلداست
یه شب پر از خاطره و خوردنی و بازی و اصلا حس و حال خوب.
استاد ممنون که برای جواب دادن به سوالهای ما زمان میزاری و تک تک میخونی و جواب میدی
این برای من بشدت با ارزشه
چه خوبه که انقدر به خودت مسلط شدی که سوالات ناجالب هم تاثیر آنچنانی در وجودت نمیزاره و خیلی زود (جیک ثانیه) به خودت میای و کلا کنترل دست خودته، احسنت
جداً ملا نقطه ای چه اصطلاحات جالبی اینجا یاد میگیرما ایول
حالا که منم فکر میکنم گاهی دقیقا همین ملا نقطه ای میشدم و روی حرف زدن خیلی تمرکز میکردم
اما از وقتی با سایت و استاد آشنا شدم دیگه خیلی به ندرت این مسائل برای من دارای اهمیت میشد و انگار دیگه الان اصلا اهمیت نداره، خدا رو شکر
ملا نقطه ای
جای بسی تامل داره
اینجاش جالبه که ازین ملا نقطه ای بودن یه سری عادتهای خوب برام مونده مثل درجواب حالت چطوره: میگم عالی، توپ، درجه یک، ممتاز
اوایل فقط تکرار بود اما الان احساس پشتش نهفته اس و چه تاثیرات قدرتمندی در زندگی من بوجود آورده.
الان میگم اگر از اول میدونستم که بجای ملا نقطه ای بودن درپس هرکلمه ای که میگفتم احساس جریان داشت ببین الان منم کجا بودما.
فقط خواستم از تضادم هم یه نکته خوب بیارم بیرون.
به جای دقیق شدن روی زندگی اطرافیانم و گرفتن اشتباهاتشون روی خودم کار میکردم حتما حتما الان در زندگی بهتری در حال لذت بردن از نعمات بیشتر الهی بودم.
چقدر با این طرز فکر که به نظر خودم عالی بود سمپاشی هایی در درونم کردم که تا الان هم دارم تاوان پس میدم
یه آخه به تو چی ی خاصی تو چشمای استاد میدرخشید
اینم بگم منم گاهی این سوالات ملا نقطه ای میاد سراغم
من بها نمیدم حتی بخواد از دهانم هم بیرون بیاد و همونجا در نطفه خفش میکنم.
خداروشکر که به این توانایی در زیر سایه خداوند منان رسیدم
من با راه روزه ی سکوت به این توانایی رسیدم چون توی روزه ی سکوت در محیط کارم(اون زمانها من سرآشپز یه پیتزا فروشی بودم) کلی حرف بود که باید زده میشد و من تحمل کردم و بعد از سه روز معجزه اتفاق افتاد
دیگه تا حرفی به ذهنم خطور میکرد همونجا بیان نمیکردم و اول مزه مزه میکردم و بعد با درنظر گرفتن همه ی جوانب میگفتم و دیدم چقدر تاثیرگذارتر شدم و خودم لذت بردم و خداروشکر کردم.
استاد داشتید از زحمات بی دریغ و بی شاعبه ی مریم بانو میگفتید و چه شجاعانه تمام اعتبار این سریال سازنده رو میدید به اول خدا و بعد مریم شایسته
احسنت
در همین حین که داشتید میگفتید مریم بانو دوست دارند که از همه جا فیلم و عکس تهیه کنند و راجع بهش توضیح بدید برگشتم و همسرم رو دیدم،
باورتون نمیشه که چه برقی توی چشماش و چه لبخندی بر لبش نشسته بود که بی اختیار استوپ زدم و تا چند دقیقه میخندیدیم.
و اگر از همون لحظه ازش عکس میگرفتم چنان وجدی از صورتش پیدا بود که شماها هم میخندیدید و شاد میشدید
استاد بدبخت شدم
منم مثل اوایل شما هنوز نسبت به این عکس گرفتن و فیلم گرفتن گارد دارم
و … خودتون تصور کنید از الان به بعد رو….
چه صادقانه گفتید که شما هم غر میزنید و از ما مردم هستید نه از یک سیاره دیگه، که شماهم اشتباه کردید، و بازم میگم این سریال تنها سریال بدون سانسوره که من تاحالا دیدم
خداروشکر و احسنت
اینکه مردم کارهای خودشون رو خودشون میکنن چه در ایران و چه در آمریکا
در جهان هرچیز چیزی جذب کرد
گرم گرمی را چشید و سرد سرد
قسم باطل باطلان را میکشند
باقیان از باقیان هم سرخوشند
ناریان مر ناریان را جاذبند
نوریان مر نوریان را طالبند
من توی ایران که هستم چون خودم کلا آدم فنی هستم از دستگاههای صنعتی گرفته تا ماشین و پهباد و اسپیکر و تلوزیون و … رو تعمیر میکنم برای همین اکثر اطرافیانم خودشون کارهای خودشون رو میکنند و این نکته برای من جدید نبود فقط زیبا بود و جنس ابزارها متفاوت و من فقط شکرگذاری کردم و لذت بردم و خواسته هام رو ارتقا دادم.
چند وقتی هست که منم دارم قرآن میخونم و و و سکوت بهترین وصف برای خوندن آیات این کتاب که راهنمای زندگیه
اونقدر که ما از آمریکا و شهرها و ایالاتش اطلاعات به واسطه ی لطف این زوج همیشه پویا بدست آوردیم فکر کنم بریم اونجا از خود آمریکایی ها بیشتر بلد باشیم
واقعا خداروشکر
این جمله ی زیدان که ما برای مسابقه و قدم بعدی تمرکز میکنیم هم طلایی هست و ممنونم که استاد جان این نکات رو خودت میبینی و با ما هم به اشتراک میزاری
منم در برحه ای از زندگی به این باور و نتیجه رسیدم و انجام دادم و نتایجی فوق العاده بدست آوردم از تاسیس نمایندگی تا جزو سه نفر اول فروش توی مشهد شدن و… و دقیقا موقعی که نگران آینده شدم و خیال بافی و چرند فکر کردن از آینده منو به ورطه ی ورشکستگی انداخت که کاملا الان میفهمم که مسبب این ها خودم هستم و این شد برای من تجربه
بعد اون ناموفقیت همه ی عالم رو مقصر میدونستم الا خودم از آقای احمدی نژاد گرفته تا راننده ی شرکتم یا پدر و همسر و همکار و…
الان به این شجاعت و باور و ایمان رسیدم که بگم هیچ کس به جز خودم نمیتونه در زندگی من تاثیر بذاره و تمام اون مدت ناراحتی کشیدن هام تقصیر خودم بوده
خداروشکر الان از هر لحاظ حتی سلامتی(چون دیسک کمر داشتم و چند ماهی دراز بودم و بسیاری محدودیتهای دیگه و…..) دارم بهتر و بهتر میشم
الانم قدم بعدی من اینه که درآمدم رو بیشتر کنم حداقل سه برابر
به چگونه اش هم فکر نمیکنم و میخوام رها بشم تو هدایت الهی و فقط از این روزگار لذت ببرم
خداروشکر که کلی دوست اینجا پیدا کردم که کلی حس و حال خوب و عالی رو به ارمغان میارند
مریم بانو واقا ازت ممنونم که باعث این احساس خداوندی در این جمع الهی شدی
استاد شکرگزار وجودت هستم که یکی از شاگردانت مریم شایسته اس که خودش کلا استادیه
من و حسین باهم.
شاد پاینده و سازنده باشید
یا حق
به نام خالق کیهان
سلام به استاد عزیزم و سلام به همه دوستان خوبم
میثم رخشان هستم 31 ساله
خدایا شکرت واقعا این طبیعت زیبایی که در این تصویر دیدم رو تحسین میکنم واقعا انگار ی نقاشیه تا واقعیت و حقیقتشم اینه وقتی خدا دست بکار میشه برای ی ادم موحد ی همچین منظره ای رو اماده میکنه
خیلی جالب بود استادم این حرفات واقعا این تمرکزی که برای دیدن اشتباه یک نفر میزاریم اگه یک هزارمش رو برای خودمون و پیدا کردن باور های اشتباه خودمون بزاریم زندگیمون از این رو به اون رو میشه
دقیقا من گفتم همه ما حول ی محور میچرخیم اینو طی این مدت کاملا باهاش اشنا شدم همه عزیزانی که اینجا هستند واقعا لیاقت اینجا بودن و شنیدن این حرفا رو دارن ولی مساله اینجاست ما میخوایم اون مساله یا این استاد طبق رفتاری که ما دوست داریم رفتار کنه اشتباه نکنه اهنگ منفی گوش نکنه اما مساله اینجاست که منی که اینجام باورم باید این باشه از بعضی وقتا از دل ی اهنگ به ظاهر منفی نکته مثبتشو درارم از دل ی موسیقی به ظاهر بد احساسم رو خوب کنم
من حالا اشتباه یا درست به چندین نفر پیشنهاد استفاده از فایل های استاد رو دادم و خیلی جالبه برام که اونها نتنها به یقین این حرفای استاد پی نبردن بلکه اون جوری که خودشون پی بردن و فکر کردن مثلا رفتن دنبال الهی قمشه ای و فایل های اون رو گوش دادن و این طبیعیه که اونها کسی رو تایید میکنن چون باورشون اینه که جامعه این رو تایید کرده و ادم خوبیه و دکتره و از جور حرفا و خیلی جالبه همینا بعضی موقع از بدی حکومت و از این جور حرفا میزنن و باز هم پیگیر باور های خودشونن بسته به ذهنیت خودشونن و حتی ترس دارن از ی مساله با دیدگاه جدیدی نگاه کنن حقم دارن همه که لیاقت این جا بودن ندارن
دوستان من اینجا بودن لیاقت میخواد کسی رو میخواد که در مسیر تکامله کسی رو میخواد که در مسیر خلق خواسته ها و رویا هاشه
دوسال پیش در کمال ناباوری و ناخواسته و در اوج بدهی با این قانون اشنا شدم که نگران نباش ناراحت نباش همه چیز درست میشه خودتو سرگرم کن فراموش کن بدهی و بدی ها رو به دنبال چیزی و دلیلی باش برای خندیدن بخند و کمک کن ببخش در مسال به ظاهر سخت توجه نکن به اون مساله بلکه بخند و کم کم مسالت رو حل کن
دیروز داشتم با ی عزیزی که به نصبت با قانون اشنا هست صحبت میکرم گفت من دارم دنبال ی کارمند میگردم که صددرصدش اینجا باشه
گفتم خودت صد درصدت اینجا هست ؟
گفت نه
گفتم پس صددرصد خودتو بزار اینجا اون خودش میاد
واقعیت اینه تو مساله تراکتوری که پیش اومد منم ی چند تا مساله داشتم و خوبی مساله تراکتور این بود که گفتم هرچی ناخواستست و احساست رو بد میکنه در کمال تلاشی که براش انجام میدی بزار کنار و سراغ مساله دیگه برو
به قول قران وقتی از مهمی فارغ شدی به مهمی دیگه بپرداز
خدارو شکر میگم که اینجام و ممنونم که خداوند هدایتم کرد اینجا تا بپذیرم میشود جور دیگه ای زندگی کرد
به نام خالق زیبایی و عشق
سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی ام سلام به مریم بانو عزیز…
واقعا خداروشکر بخاطر این ایده ی فیلمبرداری
واقعا خداروشکر بخاطر وجود شما نازنین ها در زندگی ام و در جهان
واقعا خداروشکر بخاطر این همه نگرش استاد که در استادی استاد هستن…
چقدر شما ارزشمند و فوق العاده هستین و چقدر هر کاری که برای سایت انجام میدین ارزشمندترش میکنید میخواد فایل رایگان باشه یا پولی، میخواد فایل طولانی باشه باشه یا کوتاه چون شما به اصل کار خودتون و. در اصل به خودتون ارزش میدین و این ارزش گذاشتن به اصل کم کم به بقیه جاها سرایت میکنه. اینکه ارزش میذارید به تک تک سوالات و وقت میگذارید برای اونا و این حس رو هم به ما منتقل میکنید…. آخه این خانه از پایه و از ریشه هاش درست بنا شده و تا سال های دیگه هم که بگذره این حس و ارزش گذاری جاری هست و انتقال پیدا میکنه.
واقعا ممنونم که شما اینقدر عالی رو خودتون کار کردین استاد عزیز و مریم مهربانم که نتیجه این خشت های درست این بنای زیبایی است که ماحصلش رو داریم میبینیم.
چقدر خوشحالم که در این عصر با این تکنولوژی و ارتباطات زندگی میکنم که مرزی نذاشته برای شرق زمین تا غرب تا اینقدر عالی در ارتباط داشته باشیم، حس ها منتقل بشه و درس ها بگیریم.
چقدر خوشحالم در عصر انسان های خودساخته و الگوی خودم دارم زندگی میکنم و به خودم افتخار میکنم که الان این قدرشناسی رو قبل اینکه بمیرم درک میکنم.
😍😍😍😍😍😍
آخ جون استاد کلاس از بچه های کلاس سوال پرسید و خواست جواب بدیم. من همیشه دوست داشتم معلم سوال کنه البته وقتی با درسی حال میکردم یا خوب یادش گرفته بودم یا فکر میکردم که خوب یاد دارمش…
الانم همچین حسی دارم که انگار در کلاسی هستم که دوستش دارم و استاد سوال پرسیده و مشتاق جواب دادنم.
همچین حسی دارم که فکر میکنم یکم یاد دارم، سوالو لااقل میدونم برای چی استاد پرسیده. البته امیدوارم که بدونم….
آخ استرس گرفتم انگار نمره هم داره 😀😀😀
لایک استاد و امتیاز بچه ها😉
البته من مدتی هست با تمام ارزشمند بودن این موضوع، بیشتر از همه خودم و حال خودم مهمه و اینکه ردپا بذارم مهمه و خیلی نتیجه چی میشه فکر نمیکنم. چون اینقدر این مسیر برام قشنگه اینقدر این نوشتن و ارسال دیدگاه منو رشد میده که در مسیر احساس هزارتا لایک گرفتن و امتیاز گرفتن به من دست میده.
خب بریم سراغ سوال استاد با توکل به الله بدون نگران بودن از نتیجه 👌
🌞
سوال استاد از بچه های کلاس:
روی باورهامون کار کنیم یعنی چی؟
پاسخ شاگرد فهیمه پژوهنده:
قبل اینکه سوال رو بخوام جواب بدم لازم است استاد تا چیزی که از باور یاد گرفته ام رو اینجا بیان کنم،اصلا باور یعنی چی؟ نقل ار خودتون فکری که بارها و بارها تکرار بشه میشه باور.
یکم قضیه جدی شد خب فکر چیه ساده و چکیده بخوام بگم هر ورودی که وارد ذهن میشه ایجاد یک فکر و اندیشه میکنه.فکر چیه؟فکر یکجور موج یا شکل دیگه ایی از انرژی هست(ما موجوداتی فرکانس هستیم) فکر ها چطوری به وجود میان اصلا فکر ها از طریق ورودی های مختلف میتونن ایجاد بشن و میتونن تقویت بشن و میتونن تکرار بشن و وقتی که یک نوع فکر، یک جنس فکر بارها و بارها تکرار بشه باورهای ما رو میسازه و باورهای ما عادت ها و عادت های ما رفتارها و واکنش های ما رو میسازه و اینا هستن که تجربیات و نوع نگاه و نگرش ما به زندگی رو میسازه. و اینا هستن که زندگی ما رو میسازه و در اصل این ما هستیم که زندگی خودمون رو میسازیم.
خب پس اگر این توضیحات رو مهندسی معکوس کنیم جواب سوال تو دلش هست.
وقتی ما خوب زندگی کنیم، خوب رفتار کنیم و عادت های خوب در خودمون ایجاد کنیم، خب تجربیات خوبی رو میبینم و وقتی تجربیات خوبی رو تجربه کنیم و این تجربیات واین خاطرات و این ورودی ها هر بار تکرار بشن پس داریم باور میسازیم.
پس جواب ساده است استاد جونم من با همین نوشتن ها و تکرارها باورهایی در من شکل میگیره،
که مثلا من میتونم کامنت بذارم، میتونم خوب بنویسم، خوب درک کنم، خوب ارتباط برقرار کنم، از تکنولوژی استفاده کنم، میتونم با همین کار ساده چندین نوع باور بسازم حالا اگر باورهای خوب ساخته شده قطعا نتایج هم خوب خواهد بود. وقتی من از وقتم خوب استفاده میکنم و این به من احساس خوبی میده یعنی باور خوبی ساخته شده و منجر به اتفاق خوب دیگه ایی میشه و این جریان ادامه دارد و قول شما استاد که الان بیشتر درک میکنم ساختن باورها و بهبود اونا یک جریان همیشگی است و براش انتهایی نیست. چون زندگی در جریان هست و تا آخر عمرمون در این جهان مادی این بهبود ادامه داره چون قانون تکامل بر جهان حاکمه.
پس اینکه ما چطور میتونیم روی باورهامون کار کنیم برای هرکسی میشه گفت پاسخ مختص خودش هست. مثلا دوست عزیز همین الان هم داری رو باورهات کار میکنی. و این ما هستیم که چطوری و با تجربه ایی وانتخابی قرار هست این جریان دائمی بهبود رو در زندگیمون جاری کنیم.
شما در سریال زندگی در بهشت به من یاد دادین که:
📍خوندن کامنت ها و برخورد با آدم هایی که دارند روی خودشون کار میکنن یعنی ورودی مناسب و ایجاد باور یا تقویت باور
📍توجه به نکات مثبت و زیبا در جهان اطرافم ورودی مناسب به ذهن من که کارخونه تولید باور منه میشه. پس این هم باور ساختن و باور تقویت کردنه
📍توجه به توانمندی هام و به کار بستن اون ها و اقدام کردن اینم باور ساختنه
📍حل مسائل فنی و مواجه شدن با اونا و قوی شدن برای حل مسائل من باورهای منو تقویت میکنه.
یک عالمه مثال میشه زد که همش اجرای قوانین در عمل هست و اینکه داریم روی باورهامون کار میکنیم. 💪💪💪💪💪
چقدر میتونم این قسمت قوانین ثابت رو توضیح بدم استاد… اینکه قوانین خدا براساس اون انرژی هماهنگ و خالص با اون داره بازخورد نشون میده.
🔑 احساس خوب=اتفافات خوب این یک اصل هست.
حالا نباید پابند جزییات این اصل بشیم وگرنه فرعیات ما رو ار اصل دور میکنه.
مثلا اصل اینه شادی کنیم برقصیم حالا اینکه من با چی شاد میشم یا شما با چی مهم نیست، مهم اینه پیدا کنم چه چیزی برای من خوبه.
شاید رقصیدن رو دوست داشته باشم اما با آهنگ های تند یکی اصلا با این آهنگ نتونه برقصه و دچار استرس بشه خب اون میره با آهنک لایت میرقصه و احساسش رو خوب میکنه. نمیشه بگیم الان کی کار درست رو انجام داده(باید به دنبال تکرار بگردیم تا اصل رو ببینیم، مشترک این مثال حس خوب و لذت از رقصیدن بود نه مدل رقصیدن، زمانش، اهنگش یا….) ما باید به دنبال شناخت خودمون و بر اساس اون استفاده از قوانین در جهت بهبود خودمون استفاده کنیم.
الان هم زیادی توضیح بدم احتمالا میرم تو فرعیات و ذهن من خطا و تناقض پیدا میکنه و باعث میشه حسم خراب بشه و حس خراب تکرار بشه باور خراب میسازه یا باورهای خراب منو تقویت میکنه پس تا اینجا از کمال گرایی کاسته و میرم برای یک موضوع دیگه…. 😉
✨استاد چه اشاره جالبی برای شرطی سازی کردین. اینکه ساختار ذهن برای ایجاد عادت ها که بعد رفتارهای ما رو میسازه تمایل به شرطی سازی داره. پس باید مراقب باشیم که عادت های بد رو دنبال نکنیم تا شرطی نشیم…
✨من یاد گرفتم از دوستان نکته بین که البته خودمم خیلی اینجوری هستم البته از این اخلاق های مچ گیری ندارم وگرنه مگه منم اون آهنگ رو نشنیدم، مگه منم احساس نکردم شما یک جاهایی سوتی دادین، چرا دیدم اما دنبال درسش بودم دنبال اصل قضیه بودم یا حتی ار چیز ناخوشایند یک قسمت خوبش رو دیدم. اما میخوام سعی کنم دیگه حتی اونا رو هم نبینم. چون متوجه شدم اینا از کمال گرایی ناشی میشه و جایی که این کمال گرایی به من کمک نمیکنه چرا از این خصلتم استفاده کنم.
✨جهان به احساس ما پاسخ میده نه کلمات ما. اصل اینه و تمـــام
حالا اینکه ما جایی خوندیم که با کلام خودمون معصیت نکنیم یا کلام ما عصای معجزه گر ماست کاملا درست اما اصل اینه اون کلام چه تاثیری در حس من داره، من میگم خدایا شکرت فقط ورد زبان هست یا واقعا با احساسم میگم. اگر یکی به من گفت خسته نباشید درسته که خیلی جمله های زیباتری هستن برای اینکه جایگزین بشن اما چرا حساس بشم و این حساسیت من باعث احساس نگرانی و ترس من بشه. مهم اینه من مسلط هستم به خودم و بعضی کلمات رو اصلا شاید نمیشنوم که بخوان حال منو خراب کنن چه برسه تاثیر بذارن روی باور من چون تکرار نمیشن و یکباره،چون من باورهای خوب دیگه ایی ساختم که تشخیص بدم الان کجا به درد من میخوره..
البته اینو قبول دارم آدم برای بهبود هر کاری میتونه انجام بده باید انجام بده اما از اصل یادش نره و نشیم ملا نقطه ایی… چه اصطلاح جالبی گفتین ملا نقطه ایی….. ممنون از تعریف اون خاطره جالب.
✨باورها تغییرشون یک روند هست و تکامل میخواد. من با چندین عبارت تاکیدی و تکرار اونا بعد مدتی قرار نیست باورها تغییر کنه.
مثلا عبارت تاکیدی در مورد فراوانی بگم و بگم خب آخرش چی میشه مثل یک ورد بدون احساس، بدون اینکه باورهای فراوانی ام رو پیدا کنم بدون اینکه تکامل رو به درستی طی کنم و بعد مدتی اگر هم تاثیری داشته باشه، دوباره جهان منو هدایت میکنه تا درس هایی که نگرفتم رو بیاموزم. جهان اصلا جهشی کار نمیکنه، اصلا با عجله کار نمیکنه.
قوانین ثابتش مشخصه آقا هر چیزی تکامل خودش رو باید برای اینکه پایدار بشه طی کنه.
💚💚💚💚💚💚💚
💚خدایا شکرت که منو هدایت میکنی
تا زندگی ام را با ساختن باورهای بسازم.
💚خدایا شکرت که قوانینی رو وضع کردی
تا عدالتت رو هر روز شاهد باشیم.
💚خدایا شکرت که به من از طرق مختلف کمک میکنی تا آگاهی هایم بیشتر شود.
💚خدایا شکرت که منو هدایت میکنی برای اقدام ایده ها و برای دیدن نحوه اجرای قانون در عمل…
💚خدایا چقدر باید شکرگزار باشم بخاطر این اتفاقات زیبا و جهان پر از خیر و خوبی و زیبایی…
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به سید حسین عباسمنش، استاد و مرد و الگوی نازنینم که همیشه بعده تایم کاری یا صبح ها بعد بیدار شدن تبسم و لبخند رو طوری میاره رو صورتم که عضلات صورتم بعد فایل، استایل لبخندش تا دقیقه ها، حفظ میشه. و سلام به سرکار خانم شایسته نازنین و گرامی.
ممنونم که هستین.
ممنونم از دیدن الگویی با اختلاف، متفاوت از نرم جامعه ای درگیره ذهنی که تو ارباب شدن خیلی بی تعارفه.
شب یلداتون مبارک عشقای نازنین.
ممنونم که چشمی دارم و گوشی برای دیدن این تجربه و احساس ناز و البته که امید در روزهای نبردی شطرنج گونه با ذهن و دستاوردهای تجربی اش.
یلداتون مبارک.
ممنون بابت اشتراک این گنج بی مانند.
❤️🥰🍰🍮👑🎼💎🎁🍉🍉🍉🍉🍉🍉
باور سازی
از ورودی ها میاد
که میشه نتایج و خروجی
یکی از ورودی ها فایل های استاده نه همش !
پس اگر بگیم کار کردن روی باورها یعنی صرفا فایل گوش دادن اشتباه کردیم !
شنیدن و تئو ی کار کردن دردی دوا نمیکنه
مهم اینه منجر به عمل بشه
چه عملی؟
تمرکز بر نکات مثبت در خودم و زندگیم
اعراض بر ناخواسته هایی که شب و روز میبینم
انجام تمریناتی که استاد میگن
طی تکامل با لذت تلاش کردن برای خواسته ها
اینکه هرچیزی از استاد یاد میگیرم قاطی زندگی روزمره ام کنم
استاد فرمول میده
اونی که فرمول یاد میگیره منم
اونی که فرمول باید برای فرنوش اجرا کنه منم
اونی که باید حرفای استاد شخصی سازی کنه برای زندگیش منم !
دستم به روی فراوانی ورودی های مثبت باز میکنم و وابستگی به یک روش را رها میکنم
به نام خدای مهربان
روی باورهامون کار کردن یعنی چی؟
بذار قبل از جواب دادن به این بگم چطور به این فایل هدایت شدم. همیشه از نحوه ی کار کردن روی باورهام ناراضی بودم. وقتی داشتم مهارت یاد می گرفتم می گفتم ببین الان روی خودت کار نمی کنی. یا وقتی داشتم فایل های استاد رو گوش می دادم. می گفتم چه فایده خب! استاد می گن ایمانی که عمل نیاره حرف مفته. تو الان از صبح تا شب فایل ببین خب باید عمل کنی. و اون عمل هم از نظرم یه کار شاخ و خفن بود.
نشستم با خودم حرف زدم. که ببین چی می خوای از زندگی؟ می خوای به کجا برسی؟ از کجا اومدی؟ به کجا می ری؟ چی رو می خوای تجربه کنی؟ اصلا زندگی واقعی یعنی چی. ها؟ زندگی چجوریع. اصلا می دونی زندگی چجوریع. اومدی شاد باشی. اومدی عشق کنی تو این دنیا. بعدشم بری. اومدی خودتو تجربه کنی. آره می دونم کمی عارفانه شد ولی همینه. از خدا اومدی به سوی خدا می ری. تو این دنیای مادی هم از اهداف دنیایی برای حرکت به سمت اون بهتره می بری. آره آره. فاذا فرغت فنصب و الی ربک فرغب. نهایت اونه. ولی برای حرکت بع سمت اون از ابزار استفاده می کنی. برای درک و تجربه ی اون از ابزارهای دنیایی استفاده می کنی. درک و تجربه ی اون یکی درک و تجربه ی خودت عزیزم.
حالا آروم شو. پس تو اومدی عشق کنی. لذت ببری. شوق داشته باشی. تو اومدی عزیزم در یک کلام زندگی کنی. حالا برو زندگی کردن رو یاد بگیر. هر چی که فکر می کنی بلدی فریبه. هر چی که فکر می کنی درسته ولی نمی ذاره لذت ببری دروغه. ذهنتو باز کن. قلبت رو به سوی کلام خدا باز کن. تو اومدی زندگی کن. برو یاد بگیر زندگی کنی.
آره اهداف من ابزارن که من باهاشون شور و شوق لذت بیشتری رو تجربه کنم. تاکید می کنم بیشتر و همین الان هم همین الان هم می تونم شور و شوق و لذت و عشق رو جاری کنم. آره من مسئله دارم تو زندگیم بسیار. خدایا شکرت که با حل کردنشون بزرگ میشم. خدایا شکرت که همیشه هر مسئله راه حل داره. خدا رو شکر که قراره ثروتمند شم، چون قراره آزاد و مستقل شم. قراره رها شم. خدایا شکرت که مقدر شده برام. می دونی چرا می گم مقدر شده چون من این مسئله ها رو همین الان دارم. خب دیگه راه حل که درونشه. خب دیگه یک بسم الله می خواد و ذهن باز و چشم های پشت سر هم که به خدا می گی و بعدش هم زندگی با این تقدیر.
آره ببین همین الان تونستم حس خوب رو جاری کنم. با باور حل شدنی بودن مسائل و پاداش داشتنش شور و شوق حرکت کردن رو درون خودم زنده کنم. آره همین الان تونستم زندگی کنم.
برو عزیزم یاد بگیر زندگی چجوریه.
یاد بگیر خودتو ببخشی.
یاد بگیر که انتظارات بی جا از خودت و جهان نداشته باشی.
یاد بگیر کمی بی قید و شرط تر به خودت عشق بورزی. خودت لایق بدونی.
آره..
فکر می کردم آدم لایق کسی هست که به مسئله نخوره. ولی دختر من. آدم لایق کسی هست که اعتماد به نفس حل مسئله داره. خودشو گم نمی کنه موقع برخورد با مسائل. اوکی حلش می کنم. نیروی برتری هست که با منه. در درون منه. توانایی ذاتی شو بهم داد. فقط باید در یک پروسه ی تکاملی حلشون کنم. فقط باید یاد بگیرم هر روز بیشتر ذهنمو باز کنم. اگه اون نیرو می گه برو فلان کارو انجام بده. بگم چشم. نه اینکه با ترازوی بسنجم و بهونه بیارم. هر چه بیشتر بگم چشم زودتر هم تکاملم رو طی می کنم.
آره آره آدم لایق کسی هست که موقع برخورد با مسائل دست و پاشو گم نمی کنه. می پذیره. رو به رو میشه و حلشون می کنه.
پس زندگی واقعی این جوریه.
پس تو زندگی واقعی، آدم خوشبخت با مسئله ها دوست میشه.
آره.
برو تجربه کن. تجربه هایی که براشون شور و شوق داری رو به بهونه ی اینکه نکنه فلان اتفاق بیافته. یا فلان مسئلع رو چکار کنم، نادیده نگیر. برو تجربه کن. مسئله ای پیش اومد تو حلش می کنی.
ایده هاتو توی تدوین انجام بده. نگو باید فلان نرم افزار رو نصب کنم. نگو لپ تاپم توان نداره. نگو اینقدر زمان می بره. نگو اولویت بندی نکردم. اولویت بندی کن انجام بده. فلان نرم افزار رو نصب کن. آره آره. آره. تجربه کن این شور و شوقتو در مورد این ایده. حتی اگه نتیجه ی دلخواه رو نده. کلی درس. کلی یادگیری کلی تجربه که بعدا استفاده می کنی.
آره من می خواستم دیروز یه فایل ویدیویی با پریمیر بسازم گفتم حالا خب این موضوع رو بلد نیستم. چکار کنم. گفتم به خاطر بلد نیستم. تجربه رو نکش. برو یاد بگیر. برو یاد بگیر. برو یاد بگیر.
برو دست عمل شو. تست کن ایده ها رو انجام بده. کنترل ذهن کن. اگه هم نتیجه ی مد نظرت نشه کلی درس یاد گرفتی که با ادامه دادن به یاد گیری از چیزی که فکر می کنی هم بیشتر نتیجه می گیری.و چی شد شروع کردم یاد گرفتم. اجرا کردم. تست کردم. سعی کردم کنترل کنم ذهنمو و به اندازه ای که انجام دادم اینو نتیجه گرفتم. ترسام ریخت و به میزانی که بتونم در برابر مسائل کنترل ذهن کنم. فرار نکنم برم حل کنم و خودمو باور کنم و دست به عمل شم. نتیجه می گیرم.
آره دوست داشتم سبک تغذیه ام سبک قانون سلامتی باشه. چون می دونستم نتیجه اش چیه. خب بزرگترین مانع ذهنی من خانواده ام بود و هست. ولی شروع کردم. گفتم به خاطر این ترس من تجربه ی زندگی دلخواهو از خودم نمی گیرم. اون انرژی و تمرکزی که قانون سلامتی می ده رو از خودم نمی گیرم. به کلی مسئله برخوردم. کلی شو حل کردم. جلوی کلی ها نتوستم کنترل ذهن کنم. باورهای محدودکننده ام قوی تر بود. اون غولی که از موانع بیرونی و خانواده ساختم خیلی قوی تره از ایمانم. خب چکار می کنم؟ مسئله است این. حلش می کنم. باید روی باورهام کار کنم؟ چشم. باید ادامه بدم؟ چشم. کم نمیارم. نمی گم نشد. نذاشتن. تقصیر اوناست. من چه ویژگی ها و باورهایی دارم که اینقدر وجه گیر دادن خانواده ام رو بر می انگیزانم. من در مورد خداوند چه باورهایی دارم. چه خوب شد که شروع کردم سبک قانون سلامتی رو. پرفکت نیستم ولی به اندازه ای که عمل کردم و مسئله هامو حل کردم. داره عملکردم بهتر میشه. آره آره. و می شه.
…
این همه داستان تعریف کردم که بگم؛ اینو یادگرفتم تا الان که کارکردن روی خودت یعنی؛ کنترل ذهن کردن توی مسائل زندگی واقعی. یعنی هر لحظه جوری به مسائل نگاه کردن که احساست خوب شه. و واقعا تلاش می خواد. واقعا تمرین می خواد. کارکردن این نیست که روزی 20 ساعت فایل ببینی. اینه که اگه یه جمله هم از استادت درس می گیری. بیای فکر کنی که چطور بهش تو مسائل زندگی عمل کنم. اگه لپ تاپم به مشکل خورد چطور حلش کنم. اگه فلان امکان پریمیر رو نمی دونم چطور یادش بگیرم.. اگه اولویت بندی کارها رو بلد نیستم خب برم یادش بگیرم…
اگه برای عشق و شادی اومدم می خوام وقتی غذا می خورم. وقتی با بچه ی خواهرم بازی می کنم یا وقتی مهارت می آورم. یا وقتی پروژه ران می کنم. همه اش برام لذت باشه. لذت. عشق باشه. شکرگزاری باشه.
من خیلی چیزا رو نفهمیدم. خیلی چرا رو کج فهمیدم ولی اشکالی نداره. من ادامه می دم من یاد می گیرم. من یادگیری هامو به کار می بندم.
..
و آره می خوام به خودم یادآوری کنم که فایل گوش دادنم. عادت هر روز کار کردن روی دوره های استاد برای این باید باشه که مهارت منو در کنترل ذهن بیشتر کنه. که زندگی منو روون تر کنه. همین زندگی ساده ای که دارم. مثل خوابیدن. مثل مسواک زدن. مثل یادگیری تولید محتوا. مثل بازی با پسر کوچولوی خواهرم. مثل راه رفتن. مثل زمانی که غذا می پزم. مثل سر زدن به مادربزرگ. مثل وقتایی که دلم می خواد فقط کار کنم. یا وقتایی که دلم می خواد یه انیمیشن ببینم. یا وقتایی که دلم می خواد زبان بخونم. یا برم لب دریا. یا برم مسافرت. یا برم یه گوشه بشینم و هیچ کاری نکنم. آره فایل های استاد قراره با استفاده از اونا من بتونم این کارا رو روون تر انجام بدم. با حس خوب بیشتر و ادامه و ادامه بدم و ادامه بدم. که ادامه دادم نتیجه اش میشه رشد و گسترش تا به خودش برسم…
آره.
آره.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته عزیزودوستان عزیز سایت توحیدی استاد عباسمنش…..
میخوام به سوالی که استاد اول فایل پرسیدین جواب بدم…
روی باورها کارکردن یعنی چی؟
من تواین مدت که دارم دوره های دوازده قدم رو گوش میکنم وپیش میرم ..
کنارش هم دارم سریال زندگی دربهشت رودوباره مرور میکنم والعان رسیدم به این قسمت از سریال …
اون اوایل که وارد سایت شده بودم درک زیادی از این سریال نداشتم بیشتر نگاه میکردم وبرام لذت بخش بود
وقتی کامنتهای بچه ها رو میخوندم که ازقدیمهای سایت بودن ومیگفتن این فایلهای زندگی در بهشت وسفرنامه عینن حرفهای استاد تودوره هاست …
همش باخودم میگفتم کاش منم بفهمم این یعنی چی ؟
راستش خودم آرام آرام متوجه شدم.که آره بابا دقیقا بچها درست میگفتن……
والعان که به این فایل رسیدم گفتم بهتره حالا که این سوال پیش آمد منم درسهایی که ازاین سریال ودرکم از قوانین روتااینجا برای شما استاد عزیزم بنویسم و همینطور برای خودم ……
استاد درس خیلی خیلی بزرگی که ازدیدن سریال از شما گرفتم که خودم توش خیلی زیاد مشکل داشتم این بود
وقتی یه کاری داشتم انجام میدادم تواون کارمشکلی پیش می آمد من خیلی زیاد بهم میریختم
حتی اگه یه ایده ای هم حالا یه ذهنم میومد وانجامش میدادم بازم خوب کارم پیش نمیرفت بیشتر عصبانی میشدم ….
مثلاً دنبال یه کلیددرخونه اگر بودم توی کیفم نبود .
فوری ناراحت وعصبی میشدم سرهمه داد میکشیدم واقعا خیلی بهم میریختم فقط واسه یه کلید…..
اما وقتی باحرفهای شما قانون رو بهتر درک کردم
اونها رو آرام آرام کوچولو کوچولو اجراکردم
فایلهای زندگی در بهشت رو دیدم ….
متوجه شدم واقعا توی هرکاری کنترل کردن ذهن میتونه بهم احساس خوبی بده…
وقتی شما تراکتورتون توی گل گیر کرد.
وهرایده ای که به ذهنتون میرسید با هدایت الله
انجام میدادین با حال خوب بدون نگرانی تازه خیلی هم آرام بودین بهم نمیریختین حالا باید چیکار کنم و…….
بلکه اونقدر آرامش داشتین که من اصلا کیف میکردم
تازه اون ایده هم اجرا میشد وحالا جواب هم نمی گرفتین .جالبتر برام این بود اصلا اون کارو رها میکردی همون تراکتور رو بعدش باخانم شایسته میرفتیم کارهای دیگه رو انجام میدادین وحتی میرفتیم خرید……
من وقتی این قسمتهای سریال رو دیدم خیلی برام درس داشت خیلی زیاد
چون من همیشه قبلاً واسه هر موضوعی حتی کوچیک هم نمیتونستم ذهنم رو آروم کنم …
واگه داشتم کاری انجام میدادم کلی عصبی وناراحت بودم …..
ولی دیدم نه بابا میشه یه جور دیگه هم زندگی کرد
حالا اگه هروقت یه مسله کوچیکه پیش بیاد
مثلاً حالا همون دسته کلیدم رو پیدا نکنم میرم کیفمو میگردم اگرنبود حالا دوتا جای دیگه هم که فکرمیکنم ممکنه اونجا باشه هم میگردم ولی دیگه بهم نمیریزم
میرم سراغ یه کاردیکه میگم حالا خداخودش بعد هدایتم میکنه پیداش میکنم وباورم نمیشد چندین بار این موضوع رو من انجام دادم ووقتی ذهنم آروم شد اون وسیله پیدا شد .
یا یه موضوعی حل شد
یعنی میخوام بگم استاد
اون احساس خوبه خودش اتفاقهای خوب رو برام میاره …
یعنی العان خیلی تواین کاربهتر شدم ..
خیلی خوشحالم برای خودم …
ویادیدن خانم شایسته که چقدراز انجام کارهای توی محیط پاردایس وخونه لذت میبره واین کارها رو برای خودش لذت بخش کرده …
من به عنوان یه خانم خیلی برام مهم بود وقتی خونه وزندگی روتمیز میکنم دیگه حالا بقیه باید خیلی مراعات منو بکنن خونه رو تمیز نگه دارن تازحمت من زیادنشه …
ولی یه درس بزرگ ازخانم شایسته گرفتم ..
اول اینکه یادگرفتم باخودم درصلح باشم ..
وقتی خونه رو تمیز میکنم باعشق تمیز کنم ازکارم لذت ببرم .
برای خودم توی ذهنم لذت بخشش کنم اسونش کنم .
حالا اگه یکی ازبچهام مثلاً یه آب ریخت کف آشپزخانه دادوبیداد نکنم .
بلکه سعی کنم مثل خانم شایسته که اون دستشویی اردکهارو بعدازتمیزکردن جلوی خونه کثیف کرده بودن
ایشون خیلی قشنگ گفتن ببین نقش و نگارهای این اردکهارو …
من از همین حرف ایشون کلی درس گرفتم
چون اگه پسرم یه لیوان اب رو میریخت زمین من اونقدر غرمیزدم داد میزدم که اتفاقا بازم تکرار میشد
یا مثلاً همش میگفتم شما که قدرمنو نمیدونید من همش تمیز میکنم شما کثیف …
میدونی چی میخوام بگم استاد .
درکم این بود که بابا من دارم تمیز میکنم ولی تمام توجهم رو دارم میزارم روی کثیفی خونه وهمین دادوبیداکردن خودش یعنی توجه کردن یعنی قدرت دادن به ناخواسته به کثیفی به بینظمی ….
اونجا بود که باخودم گفتم ای خدا من چقدر داشتم ناخوادگاه ناخواسته برای خودم جذب میکردم
وخیلی قشنگ این موضوع رو درک کردم واقعا سعی میکنم توی زندگیم ازاین کارخانم شایسته استفاده کنم …
اینها همه درسهایی هست آگاهی هست که شما استاد دارین آموزش میدین به من ….
وخیلی چیزهای دیگه که از سریال خیلی به وضوح وخوب یادگرفتم و متوجه شدم …..
واقعا کنترل کردن ذهن ورسیدن به احساس خوب ..
کلی اتفاقات خوب حتی کوچیک درروزمره برام رقممیزنه وزندگی روبرام آسان ولذت بخش کرده خدایا شکرت …..
وفهمیدم که لذت بردن از کارهای خونه هم حتی میتونه کلی آگاهی خوب بهم بده ……
من فهمیدم کارکردن روی ذهن این نیست بشینم فقط فایل گوش کنم جمله تاکیدی بگم .
بلکه باید تمام روز آگاهانه حال خودمو خوب نگه دارم .البته من فایلهای دوره هامو هرروز گوش میکنم …اما
فهمیدم احساسم خوب باشه همه چی خودش خوب میشه …
یعنی وقتی یه کم احساسم بدمیشه سریع متوجه میشم چون حتی وقتی یه اسنپ میگیرم برم باشگاه
یه ماشین داغون وخراب گیرم میاد ومیگم ببین امکان نداره حسم بد بشه ومن نتیجشو نبینم وبرعکسشم شده
که وقتی احساسم خوبه
یه ماشین تمیز واقعا تمیز که میگم یعنی واقعا تمیز وبراغ وچه راننده ی پرانرژی وخوبی داره …..وچقدرلذت میبرم چقدر خدایا شکرت
استاد خیلی خوشحالم برای خودم که شاگرد شما هستم …
خداروشکر به خاطر وجودشمانازنینهای زندگی من
وازشما سپاسگزارم استاد به خاطر آگاهی ودرکی که ازرفتارتون توی سریال بهممیدین برای درک بهتر قوانین …
من واقعا قلبا دوستتون دارم
وبراتون بهترینها رو ازخدامیخوام
در پناه الله یکتا شاد وخوشبخت وسلامت باشید …..