پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 7 - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

206 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    خدیجه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1958 روز

    بنام الله هدایتگر مهربان

    سلام به استاد خوش تیپم و مریم بانوی نازنینم

    سلام به دوستان آگاه و مثبت اندیشم

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    چقدر عکس این فایل خوشگله. چه آرامشی داره این عکس. چهره آرام استاد با بک گراند کاجهای بلند و آسمون آبی که تصویرش تو آب صاف و آرام دریاچه افتاده یه آرامش خاصی به قلب آدم میده.

    درستی یا غلطی شو نمیدونم ولی فکر کنم یه حدیثی شنیدم که نگاه کردن به چهره مومن عبادته. و یه جایی هم خوندم نگاه کردن به طبیعت عبادته.

    و خب آدم عبادتو انجام میده تا به آرامش برسه و من تو این عکس آرامش رو پیدا کردم.خدایا شکرت

    استاد در مورد کار کردن روی باورها نظر من اینه که کار کردن روی باورها هم یک پروسه تکاملیه. مثلا من خودم اوایل فکر میکردم باید یه قسمت مشخص از روزم رو بشینم یه گوشه و جمله تاکیدی بگم یا بنویسم و یا ورودی خوب به ذهنم بدم. خب چون هنوز ذهن خیلی مقاومت داره اینجوری خیلی زود تو این جنگ کم میاریم وممکنه که عقب بکشیم و بی خیال کار کردن روی باور بشیم. به نظر من کار کردن روی باورها همون کنترل ذهنه و آروم آروم باید ذهنمون رو قدرتمند کنیم. یکی از دوستان تو عقل کل برای تمرین کنترل ذهن نوشته بودن‌‌مثلا روز اول فقط ۵ دقیقه سعی کنیم ذهنمونو کنترل کنیم و آگاهانه افسارشو بدست بگیریم و به چیزهایی که میخوایم فکر کنیم. روز بعد ۱۰ دقیقه و همینجور هر روز تکاملی پیش بریم تا کم کم بتونیم اغلب ساعات بیداری مون رو آگاهانه فکر کنیم و به‌ نکات مثبت‌ و خواسته هامون متمرکز بشیم. و نکته اصلی اینه که همیشه کیفیت کار مهمه نه کمیتش. مهم اینه که من احساسم خوب باشه و از کاری که دارم انجام میدم لذت ببرم. و من وقتی از انجام هر کاری دارم لذت میبرم دارم ذهنم رو کنترل می کنم و دارم نکات مثبتو میبنم. پس این خودش میشه کار کردن روی باور.

    استاد در مورد سوالهای عجیب غریب دوستان هم یه چیزی که یادم میاد اینه که منم اوایل که اومدم تو سایت دائما این سوالات رو تو ذهنم داشتم. ولی هیچ وقت به خودم اجازه ندادم این سوالها رو بپرسم. شایدم بخاطر کمبود اعتماد به نفسم بود. ولی میخوام اینو بگم که من اینقدر تمرکزم روی نکات منفی بود که نمیتونستم روی مثبتها تمرکز کنم و انگار که نمی شندیمش. مثلا اگه یه نفر تو کامنتهاش یه کلمه ای رو اشتباه مینوشت من دیگه عملا قادر به درک بقیه کامنت نبودم چون ذهنم همونجا قفل میکرد و مثل پین دستگاه تلگراف دائما میکوبید روی همون نقطه. برای همینم میگم ذهن اون دسته هنوز توانایی شنیدن اون اگاهیهای ناب رو نداره.

    در مورد ملا لغتی بودن منم یه خاطره دارم.‍ اگه یادتون باشه گفتم من قبل از اینکه با شما آشنا بشم تو یه کانال تلگرامی موفقیتی عضو بودم که استادش تاکید موکدی روی مثبت نوشتن جملات داشتن. ایشون یه گروه شکرگزاری عمومی درست کرده بودن و ما هم شده بودیم ادمینهای گروه و باید شکرگزاری رو بهشون یاد میدادیم مثلا😁

    و بهشون یاد میدادیم که اصلا از کلمات منفی تو شکرگزاریشون استفاده نکنن. خلاصه ما باید مثل این دوست شما هر جایی کلمه منفی میدیدیم میرفتیم و تذکر میدادیم. منم که اصلا با اینکار حس خوبی نداشتم. میگفتم خب بابا بنده خداها دارن به زبون خودشون شکرگزاری می کنن ولی یکی از اون دوستان حتی از خود استاده هم پیشی گرفته بود تو این کار و بدجوری رو اعصاب بود. و بعد چند روز من دیگه کاا اون گروه رو بوسیدم وگذاشتم کنار و دیگه کلا شدم شاگرد سایت. و حالا چقدر خوشحالم که میبینم همون موقع با اینکه قانون رو خوب بلد نبودم ولی درست عمل کردم و کسی رو به اشتباه ننداختم.

    خدا رو‌شکر می کنم که منم عضو این سایتم و این قدرتو پیدا کردم که بیشتر جاها اصل رو از فرع تشخیص بدم.

    خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای ‌‍‌.‌‌🤩😍💐🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    محمد جاهد گفته:
    مدت عضویت: 2010 روز

    سلام استاد عزیزم امیدوارم که همیشه خوب باشید

    چون حال مارو همیشه خوب میکنید با حرفهایی که از جنس عمل هشتند از جنس ایمان هستند.

    من یکی از اصلی ترین کارهایی که هر روز انجام میدهیم از خونه به محل کار حتما یکی از جلسه های روان شناسی ثروت رو گوش میکنم و لذت میبریم از اینکه دارم عمل میکنیم و استادی دارم که عمل کردن به دانسته ها اصلی ترین کاری هست اکه انجام میده.

    من بعد از رسیدن به محل کار بعد چک کردن یه سری از برنامه های کاری خودم وارد سایت میشم و اخرین قسمت سریال زندگی در بهشت رو دانلود میکنم و یا در طول روز میبینم و یا همون موقع و فقط لذت میبرم این همه زیباایی این همه نعمت این همه خوشی این همه سلامتی این همه ارامش این همه نگاه حل کردن مساءل این همه فقط عمل به دانسته ها فارغ از نتیجه و این همه عشق بین شما و مریم خانم شایسته عزیز که همشهری من هم هستند.

    جدا از اینکه این سریال حال منرو خوب میکنه چشم منرو بینا میکنه به انچه که الان در اختیارم هست نه چیزی که با توهم به اون میرسم و منرو سپاس گذارتر میکنه به نسبت انچه که دارم و باعث ایجاد باورهایی مثبت میشه. هر روز دارم نکته جدید یاد میگیرم نکته ای که قابل انجام دادنه نکته ای که دور از دسترسم نیست چقد باورهای که عملی هستند نه خیالی و توهمی به من الهام میشه و دریافت میکنم میگم اهان از این روشم میشه استفاده کرد برای زندگی و بهش عمل میکنم و حالمو خوب میکنم همین. اصلا متوجه نمیشم سوالات دوستان رو به خدا که جای سوال نداره اخه یعنی چی ایراد گرفتن وقتی استادی به درایت شما هست باهم بهشون جواب میده که اقاجان این از این منظر هست نه چیزی که شما دنبال ایراد گرفتن از اونی.

    استاد این چیزایی که شما میگید راهکارای عملی هستند نه توهمی چیزاییی هستن که تا عمل نکنی نمیفهمی و نتیجه ای هم نداره واقعا جوابتون عالی بود که اگر شما راست مگید یک هزارم این سخت گیری رو به نسبت خودتون داشته باشید خیلی جالبه همه میخوان کویر رو نگه دارند و توش برنج بکارند واقعا هنوز اماده دیدن این سریال نیستند

    اقاجان این سریال عجیب غریب خوبه اونجاهایی که شما یا خانم شایسته جان صبح از خواب پا میشید از پرادایس فیلم میگیرید که یا مه هست یا اول صبح هست و میکروفون گوشی این صدای نسیم و ضبط میکنه قلب منو میلرزونه اخه چجوری بگم چقد لذت میبرم از دیدن این سریال . گفتم جدا از حال خوب و اگاهی و بالابردن عزت نفسم چون اینجا نمونه عملی دوره عزت نفس هست جدا ازاینا داره به من راهکار میده که اینجوری عمل کنم. من با اینکه اقا هستم وقتی فایل قبلی سریال زندگی در بهشت مریم خانم درمورد تمیزی و انرژی خوبی و بالایی که تمیز کردن وسایل صحبت مکیرد و قشنگج زندگی کردم چون میفهمم لذتشو چشیدم قبلا من همیشه اتاقم مرتب هست ماشینم مرتب هست و این باعث میشه قلب من یه جور دگ کار کمه و وقتی نفس عمیق میکشم میفهمم و دیروز که این فایل رو دیدم بعد از چندین ساعت سرکار بودن رسیدم خونه به قول مریم جان تمرکزی باز تمیز کردم همه چیزرو که در ظاهر هیچ فرقی نکرد چون تمیز تمیز بود اما نمیدونید چقد انرژی بهتر شد. من درک نمیکنم کسانی رو که به این سبک از کار میگن وسواس . اقاجان شما داری توی کثیفی زندگی میکنی خودتم میدونی که کثسفسرو باید تمیز کنی ومرتب باشی اما هیچ وقت اینجوری نیستی چرا؟ چون باورات اشتباه . چه باورایی؟ همونایی که شنیدیی که باعث این زندگی الانت شده که کارای خودت رو انجام دادن برات سخنه به قول شما توی روان شناسی ثروت فقط توی تقویم دنبال اینی که تعطیلی پیدا کنی که هیچ کاری انجام ندی چرا؟ چون شما هیچ باور درستی راجب به کار نداری نمیدونی که باید بری سمت علاقت نمیدونی که توی تموم حوضه ها به یه میزان پول هست ولی دنبال پولی نه علاقت و وقتی هم از سرکار برمیگردی حالا امید وارم که کاری مفیدی هم باشه که فکر نمیکنم اینطور باشه. برای همین میرسی خونه ذهنت که بهم ریزه کارت که بهم ریزه سلامتیت که بهم ریزه روابطت که بهم ریزه خوب طبیعیه که وسایل خونه و اتاقتم بهم ریزه.

    این درسارو نمیبینی که میرم جان میره سانتافرو مثل گل تمیز میکنه نه از سر وسواس از سر اینکه لذت میبره از اینکه ماشینش حس خوب داشته باشه مثل خودم. اینها پایش توی من بود با فهمیدن این اگاهی ها متوجه شدم که کاملا و وقتی که مثلا ماشین خودم رو تمیز میکنم لذت میبرم جدا از اینکه خسته نمیشم چون میدونم این داره بهم انرژی میده داره زنگار مغزمو پاک میکنه و سود و سود سود چون از اونور خودم دارم ازش استفاده میکنم وقتی سوار میشم باز خودم و تحسین میکنم و لذت میبرم و این تحسین کردنه هم حالمو خوب میکنه هم باعث عزتنفسمه. استاد خیلی ممنون ازت خیلی دوست بخدا اگر که شما نبودی که میخواست زندگی توی پرادایس رو با این همه نعمت ثروت خوشبخی عشق نشونم بده خدای من چقد هات تابتون زیباست چقد قشنگه چقد لذت داره ادم بره تو جکوزی تو این هوا.

    راجب به تراکتور من فقط منتظر این بودم که ببینم حالا که مسءله پیش امد استاد عزیزم چطوری اینو حل میکنه من فقط اون ارامش چهره و میدیم و میفهمیدم یعنی من فقط صدای مریم جان رو میشنیدم که با چه ارامشی داره ویدیو میگیره از یه مسءله بزرگ

    خوب کاری داره اونجا اصلا فیلم گرفته نشه یا کاری داره کات شه یا کاری داره نشون داده نشه

    شما همه جا داری میگی مسءله هست شما باید مساءل بیشتری رو حل کنید اینجوری ثروت مند میشی اینجوری خوشبخت میشی اینجوری به سعادت میرسی بعد نیان یه سوالی میکنن من اصن بخدا من اصن نفهمیدم اونا چی میگن. داری به ما به رایگان خصوصی ترین بخشای زندگیتونو نشون میدید که راهکار بده به ما بگه اقا اینجوری میشه زندگی کرد اینجوری میشه لذت برد.

    هنوز میتونم نکته به نکته بگم بنویسم که زندگی دارم میسازم داره مسءله پیش میاد حلش میکنم واقعا ممنونم از این سریال بینظیر واقعا خداقوت واقعا دمت گرم استاد عزیزم و میرم جان شایسته عزیز. در پناه خداوند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2931 روز

    سلام استاد گرامی

    سلام خانم شایسته

    سلام دوستان هم فرکانسی

    — مچگیری، عیب جویی–

    چه عادت بدی است که خیلی از ماها داریم

    مخصوصا خیلی از ما ایرانی ها

    خود من هم قبلا خیلی خیلی زیاد داشتم . خدایا شکرت که بعد از آشنایی با این سید دوست داشتنی خیلی از کارهای بدی را که انجام می دادم کنار گذاشتم که یکی از آنها همین عادت بد بود. خدایا شکرت که دیگر خیلی کم شده است و از این بابت بی نهایت خدا را سپاسگزام

    در مورد خصلت عیب جویی کردن از دیگران خیلی هدایتی به این شعر زیبا از پروین اعتصامی رسیدم که جان کلام را به زیبایی این شاعره شیرین سخن بیان می کند:

    زاغی بطرف باغ، بطاوس طعنه زد

    کاین مرغ زشت روی، چه خودخواه و خودنماست

    این خط و خال را نتوان گفت دلکش است

    این زیب و رنگ را نتوان گفت دلرباست

    پایش کج است و زشت، ازان کج رود براه

    دمش چو دم روبه و رنگش چو کهرباست

    نوکش، چو نوک بوم سیه‌کار، منحنی است

    پشت سرش برآمده و گردنش دوتاست

    از فرط عجب و جهل، گمان میبرد که اوست

    تنها پرنده‌ای که در این عرصه و فضاست

    این جانور نه لایق باغ است و بوستان

    این بی‌هنر، نه در خور این مدحت و ثناست

    رسم و رهیش نیست، بجز حرص و خودسری

    از پا فتادهٔ هوس و کشتهٔ هوی‌ست

    طاوس خنده کرد که رای تو باطل است

    هرگز نگفته است بداندیش، حرف راست

    مردم همیشه نقش خوش ما ستوده‌اند

    هرگز دلیل را نتوان گفت، ادعاست

    بدگوئی تو اینهمه، از فرط بددلی است

    از قلب پاک، نیت آلوده بر نخاست

    ما عیب خود، هنر نشمردیم هیچگاه

    در عیب خویش، ننگرد آنکس که خودستاست

    گاه خرام و جلوه بنزهتگه چمن

    چشمم ز راه شرم و تاسف، بسوی پاست

    ما جز نصیب خویش نخوردیم، لیک زاغ

    دزدی کند بهر گذر و باز ناشتاست

    در من چه عیب دیده کسی غیر پای زشت

    نقص و خرابی و کژی دیگرم کجاست

    پیرایه‌ای بعمد، نبستم ببال و پر

    آرایش وجود من، ای دوست، بی‌ریاست

    ما بهر زیب و رنگ، نکردیم گفتگو

    چیزی نخواستیم، فلک داد آنچه خواست

    کارآگهی که آب و گل ما بهم سرشت

    بر من فزود، آنچه که از خلقت تو کاست

    در هر قبیله بیش و کم و خوب و زشت هست

    مرغی کلاغ لاشخور و دیگری هماست

    صد سال گر بدجله بشویند زاغ را

    چون بنگری، همان سیه زشت بینواست

    هرگز پر تو را چو پر من نمی‌کنند

    مرغی که چون منش پر زیباست مبتلاست

    آزادی تو را نگرفت از تو، هیچ کس

    ما را همیشه دیدهٔ صیاد در قفاست

    فرمانده سپهر، چو حکمی نوشت و داد

    کس دم نمیزند که صوابست یا خطاست

    ما را برای مشورت، اینجا نخوانده‌اند

    از ما و فکر ما، فلک پیر را غناست

    احمق، کتاب دید و گمان کرد عالم است

    خودبین، بکشتی آمد و پنداشت ناخداست

    ما زشت نیستیم، تو صاحب نظر نه‌ای

    این خوردگیری، از نظر کوته شماست

    طاوس را چه جرم، اگر زاغ زشت روست

    این رمزها بدفتر مستوفی قضاست

    مختصر داستان ایرادی است که زاغ از طاووس به خاطر پاهای زشت او می گیرد و طاوس به زیبایی مطلب را ادا میکند .

    این ایراد خیلی بزرگی است که ما در همه موارد نیمه خالی لیوان را ببینیم و به آن نیمه پر لیوان توجهی نداشته باشیم .

    من فایلهای استاد را آنقدر خوب و دقیق می بینم و آنقدر نکات ارزنده دارد که باور کنید یادم نمی آید که استاد مطلبی به این شکل بیان کرده باشد .

    تازه مطلبی که جدیداً خیلی استادانه تر دارم از فایلهای استاد پیگیری می کنم این است که به نظر من استاد در هر فایل و یا دوره ایی قوانین را از یک منظر مورد توجه و بررسی قرار می دهند و من تلاش می کنم که مطالب را به هم ربط بدهم و ارتباط آنها را زیبا تر درک کنم .

    قطعاً ارتباط دارد مطالب استاد من فقط باید تلاش کنم که این ارتباط را درک کنم و از درک این ارتباط به در ک قانونهای جهان هستی برسم و بتوانم این قوانین را در زندگی خودم به نحو شایسته استفاده کنم .

    این روش من است شاید روش درستی نباشد

    اما من از این روش بسیار خوب دارم نتیجه می گیرم و به قول استاد نتیجه تو دست منه

    استاد جان همانگونه که خودتان در فایلهای متفاوت گفته اید هیچ یک از فایلهای های شما نکته ای ندارد که مقابل دیگری باشد و من هم تا کنون به این مسئله بر نخورده ام شاید درک من پایین باشد ولی من هنوز به نکته ای نرسیده ام که در یک فایل و یا دوره دیگری متفاوت باشد. من نرسیده ام شاید وجود دارد و من به آن درک نرسیده ام

    کلاً یه اخلاقی داشتم و الان در این مدت بودن با شما بیشتر تقویت کرده ام که سوالات الکی نمی پرسم و اگر هم سوالی برای من رخ دهد سعی می کنم با فکر کردن و گوش کردن به فایلهای شما بیشتر و بیشتر و تمرکز کردن به جواب سوالات خودم برسم و جدیداً خیلی خوب از خدا هدایت می خواهم و به الله مهربان قسم در مدت بسیار کوتاهی جواب سوال خودم را در جایی، در فایلی ، در کامنت دوستی و یا در هر جای دیگر به زیبایی تمام دیده ام . در حدی که خودم انگشت به دهن مانده ام و گفته ام الله و اکبر . خدایا تو چه شنونده دانایی هستی و مو به تنم سیخ شده است از روشی که پاسخ خودم را دریافت کرده ام بارها و بارها و در بسیاری از موارد گاهاً خیلی ترسیده ام که با چه دقت و با چه ظرافتی و با چه سرعتی. الله و اکبر

    این شعر زیبا هم اینجا خالی از لطف نیست:

    آینه آن روز که گیری به دست

    خود شکن نشود خودپرست

    کاملا حق با شماست

    اگر من به اندازه یک هزارم آن دقتی که در ایراد گرفتن از شما دارم را عمل به آنچه شنیده ام داشته باشم الان بایست جای شما باشم

    ولی خبر خوب این است که می شوود

    برای شما شده است

    برای من هم می شود اگر مثل شما فکر کنم و مثل شما عمل کنم

    استاد عزیز بابت آگاهی هایی که تا این جا به من از زبان خداوند قادر متعال داده ای بی نهایت بار سپاسگزارم

    در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

    💜💚💙💜💚💙💜💚💙💜💚💙💜💚💙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    بهشته گفته:
    مدت عضویت: 2040 روز

    سلام و وقت بخیر استاد بزرگوار. من مدتی هست که عضو سایت شما شدم ولی همیشه چراغ خاموش مطالب رو دنبال کردم . توی این مدت در واقع تمام فایل‌های رایگان رو دانلود کردم و بارها اونها رو دیدم و گوش کردم و دوازده قدم رو هم تا قدم ششم تهیه کردم ولی دست نگه داشتم . این استوپ رو ناچارا انجام دادم چون احساس کردم این سرعتی کار کردن داره کیفیت کارمو میاره پایین و اون نتایجی رو که دلم می‌خواد نتونستم بگیرم پس صبر کردم و مجدد همراه با بروز رسانی شدن مطالب سایت من هم مطالبم رو یه دسته بندی جدیدی براش در نظر گرفتم و رفتم از قسمت مربوط به روزشمار مسیر تحول زندگی من دوباره با دسته بندی جدید شروع کردم . استاد ، من به شخصه به قانون تکامل بسیار معتقدم و حتی توی فایل‌های رایگان شما هم دارم این سیر رو میبینم . یادمه که فرموده بودید یه زمانی توی بندرعباس که بودید و با قانون آشنا شدید شروع کردید به عمل کردن به قانون و نتایجی رو هم گرفته بودید در زمینه سلامتی و روابط و … اما در زمینه مالی پیشرفت چشمگیری نداشتید و این ایرادی بوده که زمان برگزاری سمینارهاتون در تهران افراد مختلف با شما در میون گذاشته بودن که شما باید مثلا ماشین مدل بالا داشته باشید چون مخاطبین اینا رو میبینن و حرفاتون اون موقع تاثیر بیشتری میذاره . و خودتونم به این نتیجه رسیده بودید تا حدی که اگه قانون در مورد سلامتی و روابط جواب داده پس باید روی مسائل مالی هم جواب بده . بنابراین نشستید و روی باورهاتون کار کردید… (نشستم و نوشتم که این ماه می‌خوام درآمدم دوبرابر بشه همراه با شکرگزاری. ماه بعد درآمدم دو برابر شد . باز نشستم و نوشتم که می‌خوام درآمدم بازم دوبرابر بشه و … سال بعد درآمد من بیش از 150 برابر شده بود) … (من روزی چندین ساعت می‌نشستم و روی باورهام کار می‌کردم صدای خودمو ضبط کرده بودم و بارها و بارها گوش می‌کردم یهو متوجه میشدم چندین ساعت از روز گذشته و من هنوز توی خونه هستم و نرفتم سر کار ولی بعدها متوجه شدم اون ساعت‌هایی رو که داشتم روی باورهام کار می‌کردم بارها و بارها برام مفید تر بوده نسبت به اون زمانی که می‌رفتم دنبال کار فیزیکی انجام دادن) …..(من فایل‌هایی رو ضبط کرده بودم با صدای خودم و وقتی داشتم مسافرکشی می‌کردم هندزفری توی گوشم بود و وقتی مسافر می‌خواست پیاده بشه میزد روی دوشم تا متوجه بشم چون صداشو نمی‌شنیدم) … (برای رفتن به دانشگاه بندرعباس مخصوصا پیاده می‌رفتم و به موسیقی‌های تجسمی گوش می‌کردم و برای خودم تجسم می‌کردم که چی میشه و من به کجا قراره برسم و … وقتی میرسیدم دانشگاه اصلا مسیر رو حس نکرده بودم فقط میدیم که لباسم خیس عرق شده و من اصلا متوجه نشده بودم . توی این مسیر کف کفش کتونی من ساییده شده بود و من حتی با دم پایی این مسیر رو میرفتم تا تجسمم رو انجام بدم چون می دونستم و ایمان داشتم به یقین رسیده بودم که جواب میده)….(تنها راهش تکراره . تکرار و تکرار . باید ذهن خودتون رو با افکار مثبت و باورهای قدرتمند کننده بمباران کنید تا ذهن تون رو بشکنید . تنها راهش تکراره ) …. (باورهای محدود کننده از بچگی مثل سیمان چسبیدند به ذهن شما و تنها باید با رنگ سفید روی اونها رو بپوشونید اونها نابود نمیشن همیشه هستن ولی شما باید به این رنگ زدن ادامه بدید مثل رنگ زدن‌های مداوم بدنه کشتی که بعنوان یک برنامه ثابت حتما باید هر روز و هر روز تکرار بشه . کارگرها دور تا دور کشتی رو رنگ میزنن و دوباره وقتی به جای اول میرسن اون رنگ اولیه از بین رفته و زنگارها بازم اومده بیرون . باید مجدد روشون رنگ زده بشه) ….استاد من این جمله‌ها رو دارم از حفظ می‌نویسم چون اینقدر به این صحبت‌ها گوش کردم که دیگه ملکه ذهنم شده … به دوستانی که خرده میگیرن که کار کردن روی باورها این نیست که بشینی و روزی چند ساعت بنویسی بلکه باید در طی مسیر از زندگی لذت ببری و مسائلش رو حل کنی ، دوست دارم که بگم لطفا به قانون تکامل دقت داشته باشید . بله استاد عباس منش حدود 15 سال هست که این مسیر رو شروع کردن و اگه الان فرضا از تکرار کلام مثبت در طی انجام کارهای روزانه شون استفاده میکنند یا در حال تماشای اون جوجه‌های نازنین مراقبه هم میکنن ، ایشون الان دیگه تکاملشون رو طی کردن و به گفته خودشون ایشونم اگه روی باورهاشون هر روز کار نکنن نتایج شون برمی‌گرده به حالت اول چون باورهای محدود کننده که ریشه‌های چند صدساله در فرهنگ و اندیشه‌های مردم ما داره (یا هر نقطه دیگری در جهان)‌ با کار کردن ‌های یک شبه و دوشبه عوض نمیشه . من بعنوان فردی که تازه کارم و تازه با این مسیر آشنا شدم باید مثل اون اوایل استاد بصورت جدی بشینم و روزی چند ساعت وقت بذارم برای نوشتن . بنویسم و بخونم و شکرگزاری کنم تا ارتعاشم بره بالا و مدارم عوض بشه . این ذهن من بقول استاد مثل مسیر رودخانه کلورادو هست که طی میلیون‌ها سال مسیرش رو شسته و پیش رفته و الان ته یک دره عمیق جاری هست . عوض کردن مسیرش کار سختیه (اما کار نشد نداره) . بخاطر همین تصمیم گرفتم که این حجم از آگاهی رو دوباره و دوباره برم مرور کنم و صرفا به گوش دادن‌های مکرر اکتفا نکنم تا نتایج بهتری بگیرم . الان که نتایج من روند ثابتی رو داره طی میکنه یعنی باز باید بیشتر و بیشتر روی باورهام کار کنم . بشینم و فایل‌ها رو علاوه بر گوش کردن بنویسم . اونهایی که پاشنه آشیل من هست رو پیدا کنم و برای رفع کردن و از بین بردن این ترمزهای مخفی و قوی وقت بذارم و بارها و بارها جملات تاکیدی متضاد با اون ترمزها رو بنویسم تا نتایجم هم بهتر و بهتر بشه . تکاملم رو طی کنم . پس در اوایل کار به نظر من خیلی طبیعیه که برای عوض کردن مدارم باید وقت بیشتری بذارم تا این چرخ روغن کاری بشه و راه بیوفته و کار من هم ان شالله در آینده راحت تر بشه و مثل استاد همراه با انجام کارهای روزانه که مورد علاقه من هم هستن همزمان بتونم روی باورهام کار کنم. چقدر حرف نگفته تو دلم داشتم و خبر نداشتم . میدونم استاد که تک تک کامنت‌ها رو می‌خونید . سلام و درود من رو پذیرا باشید و عذرخواهم که بعد از این همه مدت تازه این اولین کامنتی هست که گذاشتم . چون همیشه اعتقاد دارم که ما دو تا گوش داریم و یک دهان . من بیشتر دریچه های ورودی ذهنم رو اینجا باز نگه داشتم و علاقه دارم که از مطالب استفاده کنم . البته شما هم درست می فرمایید که باید دوستان اینجا مشارکت داشته باشن تا بقیه هم بتونن از نظر بقیه آگاه بشن و رشد بیشتری اتفاق بیوفته . فکر میکنم در این مورد هم باید مسیر تکاملی خودم رو طی کنم تا مشارکتم افزایش پیدا کنه . صحبت‌های دلنشین شما رو همیشه دنبال میکنم و از خدای بزرگ بسیار سپاسگزارم که من رو توی مداری قرار داد که بتونم از این آگاهی ‌ها استفاده کنم . موفق، پیروز، تندرست و ثروتمند باشید. خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2822 روز

    سلاممم سلاممم

    یک هزاروم این ریز بینیا به خودتون داشته باشیم .واقعا عجب برگشت پیکانی به خودمون،

    همه مون همین سوال رو از خودمون بپرسیم چقدرررر پیشرفت میکنیم.

    من عاشقانه منتظر جواب این سوال هستم که کار کردن روی باورها چطوره؟

    احسنتتت و احسنتتت به خانم شایسته که حین انجام کار باز برای بدنش ارزش قایله و سرما رو تحمل نکردن خیییلی برام لذت بخش بودن.

    استاد چقدررر مشالله جونتر شدید هم خودتون هم صحنه ی پشت سرتون ،

    تحسین کردن هم دیگه ی شما واقعا عالیه،هدف من امروز نوشتن که میخوام از لحاظ شخصیتی و ازادگی باشم مریم شایسته ی دوم.این همه خنده ،شادی،….من میخوااام به اون حد برسم.

    بی نظیر بود این فایل الهیییی شکرررت چقد حس خوب بهم داد

    الهییی شکررت بخاطر اون غروب زیبا،تستتد شما بخاطر توجه به زیبایی هاتون اون زیبایب کلا حواستون پرت میکرد و اخر سر مجبور سدبن نشون بدین.

    باز این همه تحسین کردن خانم شتیسته خیلی زنگ ها رو توی ذهن من به صدا دراورد.

    در پناه حق پیروز و سر بلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    آرام عباسی گفته:
    مدت عضویت: 3825 روز

    سلام استاد قشنگم سلام مریم عشقم

    سلام پردایس زیبا و دوست داشتنی

    سلام هم فرکانسی های عزیزم

    استاد از دیروز که دارید کامنت هارو تایید میکنید اومدم چندبار چک کردم کامنت های لایک شده رو بخونم ولی دیدم نه مثی ک کسی حرفش حرفی که استاد میخواد نبوده، جواب سوال استاد نداده

    استاد من هیچوقت سوالی نپرسیدم که چطور باور بسازم و…

    اون یکی دوماه اول خیلی برام مهم بود ینی چی ینی باید چیکار کنم بایذ جمله تاکییدی بگم؟ باید چیکار کنم ینی استاد چه میکنه

    ینی چی که از صبح تا شب هندزفری تو گوشت باشه ینی پس چطور تمرکز میکن بچه ها….

    اما از ی جایی ببعد گفتم عاقا جان من که زور نزدم برای اینی که الان هستم و ی باورها و افکاری دارم پس نیازی ب زور زدن و ا ذیت کردن خودم نیست

    من اون کارایی که استاد میگرو تا جای امکان میکنم

    تمام ورودی های ذهنمو تا جای ممکن کنترل کردم

    هرروز خودمو درگیر سایت و مطالب کردم و…

    گفتم باید آروم آروم درونم شکل بگیره بدون زور زدن که یهو کل باورهای این ۲۵ سال تغییر کنه

    اما اما

    یه سوال تو ذهنم بووودا اینکه خود استاد و مخصوصا مریم جون چطور از دوره ها استفاده میکنه

    که الحمداالله مریم جون تو فایل زندگی در بهشت اونقد قشنگ توضیح دادن و من به جوابم رسیذم من با اون فایل و باحرفای مریم عزیزم به خیلی جوابایی که دنبال بودم رسیدم یکی دیگه اش این بود که من تموم حواسم بیارم رو خودم در هرلحظه حتی در حین تمیزکاری و بخودم، افکارم، رفتارهام و… فکر میکنم

    اما سوالی که شما پرسیدی تو این فایل استاد

    باورسازی ینی چی؟ اصلا بمن بگید باور سازی ینی چی؟

    از صبح دوسه باری که وارد سایت شدم جلسه ۱۴ مصاحبه که تو صفحه اصلی امروز هی چشمک میزد ولی توجهی نداشتم اما دیگ ایندفعه گفتم بزار ببینم توضیحات مریم جون چی میگ و اصلا راجب چی استاد حرف زده

    ینی هااااا وقتی خوندم موندم

    گفتم بفرما این ها جواب استاد

    باور سازی یعنی:

    «به وسیله تلاش های ذهنی، در هر لحظه به هر اتفاق و شرایطی به گونه ای نگاه کنی که به احساس خوب برسی و فقط افکار و نگاه‌هایی را در ذهن بپرورانی که‌، به تو احساس اطمینان‌، یقین و عزت نفس‌ بیشتری می‌‌بخشد.

    بنابراین وقتی قادر می شوی در هر لحظه گفتگوهای ذهنی ات را به سمت خواسته هایت هدایت کنی، نتیجه ای که همان لحظه به شما داده می شود، احساس خوب است.

    عاقا جان باورسازی ینی اینکه درهرلحظه هرکاری که میکنی توجهتو بیاری روی خودت روی افکاری که تو اون لحظه داره از ذهت میگذره مثل مریم و استاد ، لذت ببری از کاری که میکنی مثل مریم و استاد، به مسئله و چالشی خوردی افکارتو جوری تغییر بدی و از زاویه ای نگاه کنی به احساس خوب برسی مثل مریم و استاد و اینا ینی در حین زندگی روزمره تموم حواست و کانون توجهت به خودت و افکارت باشه و هدایتش کنی به سمتی که بهت احساس خوبی بده

    و این تموم باورسازی به برداشت من

    تامام😎

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2163 روز

      سلام و درود به شما دوست عباسمنشی

      سلام فاطمه عباسی عزیز

      کامنت شما روخ خوندم و چقدر زیبا اشاره کردی و نکته خوبی در مورد سوال نوشتی:

      باور سازی یعنی:

      «به وسیله تلاش های ذهنی، در هر لحظه به هر اتفاق و شرایطی به گونه ای نگاه کنی که به احساس خوب برسی و فقط افکار و نگاه‌هایی را در ذهن بپرورانی که‌، به تو احساس اطمینان‌، یقین و عزت نفس‌ بیشتری می‌‌بخشد.

      بنابراین وقتی قادر می شوی در هر لحظه گفتگوهای ذهنی ات را به سمت خواسته هایت هدایت کنی، نتیجه ای که همان لحظه به شما داده می شود، احساس خوب است.

      ممنون از اینکه اینقدر خوب داری روی خودت کار میکنی

      با آرزوی بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی برای شما

      ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    عاطفه نوری گفته:
    مدت عضویت: 1958 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوند هدایتگرم

    سلام به استاد عزیزم خانوم شایسته ی عزیزم و دوستان عزیزم،

    هزاران ماشاالله بهتون استاد جان قشنگ سنتون داره برعکس حرکت میکنه روز به روز زیباتر جوان تر شاداب تر و نورانی تر،خدای من چقدر رنگ سفید بهتون میاد و چقدر صورتتون زیبا و نورانی شده خدای من،بی نهایت زیباست و این یعنی درون شما بی نهایت هماهنگ و آرام هستش که باعث این بی نهایت زیبایی و شادابی شده چون اتصال بینظیری رو دارید چون هرلحظه روی خودتون کار میکنید و فقط زیبایی رو میبینید و کاری جز تحسین کردن ندارید،عاشقتونم.

    انقدر خودِ واقعیتون هستید و انقدر هماهنگ هستید جذابیت و زیبایی شما بی نهایت شده با تمام وجودم تحسین میکنم و خداوند رو هزاران مرتبه شاکرم.

    کار کردن روی باورهای باید طوری انجام بشه که یک روند داعمی و در لحظه بودن باشه،

    کار کردن روی باورها و کنترل ذهن انجام دادن چیزی جدای از زندگی کردن هرلحظه ی ما نیست،

    وقتی که هرلحظه سپاسگذار باشیم حال خودمون رو خوب نگه داریم توجه کنیم به نکات مثبت برای خودمون ارزش قاعل باشیم از انسان های نامناسب فاصله بگیریم و ورودی هارو کنترل کنیم همه ی اینها کار کردن روی باورهاست،

    اینکه غیبت نکنیم قضاوت نکنیم حسادت نکنیم ذهن و روح خودمون رو هماهنگ کنیم هرلحظه بهترین حس رو داشته باشیم فارغ از هرگونه شرایطی که داریم اینها کار کردن روی باورهاست،

    وقتی سر خودمون رو از زندگی دیگران بیرون بیاریم،تمرکز کنیم روی خودمون زندگیمون و رشد دادن خودمون بدون شک اینها کار کردن روی باورهاست،و نتیجه ی تمام این کار کردن ها حس خوب خواهد بود.

    اگر یک گوشه بنشینیم فایل گوش کنیم بنویسیم نُت برداری کنیم و بعد یک تایم استراحت بدیم به خودمون و در ادامه همون رفتار خودمون رو داشته باشیم اینطور اصلا درست نیست بلکه کار کردن روی باورها باید در تک تک لحظات زندگی ما باشه حتی زمانی که فایلی رو گوش نکنیم،

    هرلحظه تمرکز به زیبایی ها حس خوب توکل و سپاسگذار بودن…

    هرلحظه ذوق کنیم بخندیم برقصیم خوشحال باشیم بابت هرآنچه که داریم و نداریم،

    تجسم کنیم صحبت کنیم راجب خواسته و زیبایی ها راجب سفر کردن راجب زیبایی های جهان دریاها کوهها جنگلها…

    راجب بدبختی صحبت نکردن راجب گذشته صحبت نکردن نگرانی ناامیدی گرونی بیماری…

    تمرکز کردن روی زیبایی ها اگر از چیزی لذت نگیریم اعراض کنیم توجه نکنیم غیبت و قضاوت هم نکنیم،

    اگر انسانی موقعیتی و ثروتی بهتر و بیشتر داره رو تحسین کنیم حسادت نکنیم الگو برداری کنیم و شکرگذار خداوند باشیم که نعمت ها هستن ثروت ها بی نهایت است،

    ببینید تماما انجام دادن این رفتار ها و کِردارها یعنی کار کردن روی باورها هرلحظه توی زندگی،

    یک انسانی رو که میبینم نکات مثبتش رو بازگو کنیم حس خوب بدیم بهش با خلق خداوند مهربان باشیم در مهربانی سخاوتمند باشیم خوش رو باشیم…

    بتونیم بهترین خودمون باشیم نه بهترین دنیا،برسیم به اقیانوسِ بی کران،

    انسانی مفید باشیم بتونیم یک الگو بینظیر باشیم….

    و همواره با عشق و حس خوب روی خودمون کار کنیم خوب زندگی کنیم و جهان رو جای بهتری کنیم برای زندگی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    زینت چهارپاشلو گفته:
    مدت عضویت: 2720 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربونم و بچه های گل سایت

    وای خدای من عجب منظره زیبایی پشت سرتون هست

    چه آسمون صاف و ابی خوشگلی

    چه دریاچه آرامی

    چه درختهای استوار و زیبایی

    چه انعکاس قشنگی رو آب هست

    چه غروب زیبایی که آدم را مات و مبهوت میکنه

    اونجا یک بهشته یک بهشت واقعی

    و من خدا را شکر میکنم که دیدن این بهشت قسمتم شد و میدونم در نهایت خود واقعیش هم نصیبم میشه چون وقتی در مدار دیدنش هستم یعنی در مدار داشتنش هم قرار میگیرم به شرط تقوا به شرط کنترل ذهن و به شرط سپاسگزار واقعی بودن بابت هر آنچه که در همین لحظه دارم

    عجب که چه استاد خوشگل و توانمند و تاثیر گذاری هست توی تصویر

    استاد ماشاالله روز به روز دارین خوشگلتر جونتر تاثیر گذارتر و توحیدیتر میشین.

    میخوام جواب این سوال را بدم که:

    روی باورهامون کار کردن یعنی چی؟

    برای من رو باور کار کردن یعنی در هر جا هستم تمرکزم بر روی زیبایی های همون جا باشه

    یعنی حرفهایی که میزنم حالا تو جمع یا با خودم، بهم احساس خوبی بده به ظاهر کلمه نگاه نکنم یعنی ملا نقطه ای نباشم به جنس حرفه توجه کنم و ببینم اگر این حرفها ادامه پیدا کنه چه احساسی در وجودم ایجاد میکنه اگر خوب بود ادامه میدم و اگه دیدم داره حسم بد میشه عوضش کنم.

    برای من رو باور کار کردن یعنی ساعاتی را در روز به صورت تمرکزی رو دوره های استاد عزیزم وقت گذاشتن و درک کردنشون

    استاد من هم اوایل که دوره ها یا فایلهای شما را گوش میکردم اگه یه روز وقت نمی شد بهم میریختم که چرا امروز طبق برنامم پیش نرفتم و سرزنش شروع میشد و حس بد ولی به لطف سریال زندگی در بهشت و روند تکاملم فهمیدم که یه کم جاده خاکی زدم مثلا استاد میگه من برای همون روزم برنامه میزارم و اصلا به آینده فکر نمیکنم فردا هم آیندست و خودمم هم به این نتیجه رسیدم که بابا همش که قرار نیست یه جا بشینم هی فایل گوش کنم الان وقته عمل به همون آموزهاست یه کارگاه عملی فقط به یکی از توصیه های استاد که اینقدر گوش کردم عمل کنم و بعد شروع میکنم ببینم که چکار کنم اون لحظه بهم خوش بگذره و نکات مثبتش توجه میکنم

    برای من رو باور کار کردن یعنی از اوقات فراغت برای خوندن قرآن وتفکر و تعقل در ان استفاده کردن

    در هر لحظه هر کاری که انجام میدم میگم این کارم برای خداست همه چی تحت سیطره رب هست پس مدیرم خداست و الان داره منو میبینه پس جوری انجام میدم که هم من و هم مدیرم خوشش بیاد وقتی خودم از کارم راضی ام یعنی مدیرمم راضیه چون میدونه که من بهترین خودم را انجام دادم و در حد توانایی های خودم ازم انتظار داره

    مثلا امروز صبح باغچه آب میدادم با گل ها و درختان صحبت میردم احساس میکردم حرفهام را میفهمن و انگار داشتن با نگاهی سپاسگزارانه بهم نگاه میکردن باهاشون شوخی میکردم شیلنگ اب را میگرفتم روشون میگفتم دوش بگیرین حال کنین خیلی خیلی حس خوبی بود واقعا دوسش داشتم بعد که شیلنگ را جمع کردم میرفتم دوباره یه نگاهی به باغچه انداختم احساس کردم دونه دونه برگهای درختان و گلها دارن منو نگاه میکنن همون جا ناخودآگاه با خودم گفتم دارن منو دعا میکنن

    دوستان اصلا سخت نگیرین به خودتون، راحت راحت باشین و فقط در لحظه زندگی کنین

    در لحظه زندگی کردن یعنی به هر چی جوری نگاه کنی که حس خوبی بهت بده

    یعنی نجواهای ذهنت رو مثبت نگه داری و یه جایی از دستت در رفت و منفی شد دوباره بدون کوچکترین ناراحتی و سرزنش مثبتش کنی

    یعنی از غذایی که میخوری لذت ببری و شکر کنی برای غذاهای بهتر

    من با توجه کردن به زیبایی ها

    کنترل نجواهای ذهنم و مثبت نگه داشتنشون

    تغذیه ذهنم با قرآن و فایلهای استاد و مقاله های خانم شایسته عزیزم

    تمیز و مرتب نگه داشتن خونم و محل کارم

    خوندن کامنتهای زیبای دوستانم

    تجسم کردن رویاهام و خواسته هام

    انجام کارهایی که برنامه گذاشتم که انجامشون بدم

    حموم کردن و دوش گرفتن زمانی که در اون لحظه زیر دوش با تمام وجودم خدا را بابت آب آب این مایه حیات سپاسگزاری میکنم

    با عشق رانندگی کردن

    و………..

    اینجوری رو باورهام کار میکنم.

    خیلی راحت و زیبا و شیک و مجلسی😁👌👌

    و قشنگ دارم میفهمم که زندگیم داره با همین انجام دادن کارهای ساده داره روغن کاری میشه

    آروم آروم داره قدرت خریدم بیشتر میشه

    کارهام ساده تر انجام میشه

    وقت رو خودم کار کردنم بیشتر میشه

    ساده بگیرین تا ساده شود کارها برای شما

    شاد باشین و دلی را شاد کنین

    استاد جانم عاشقانه دنبال کننده فایلهاتون هستم با عشق و لذتشون را میبرم و تاثیراتشون را در زندگیم میبینم

    دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    آناهید شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 2966 روز

    سلام به جفت استادای خوبم

    سلام به دوستان خوب هم خانواده م

    استاد باید این فایل رو چندین بار نگاه کنم چون کلی حرف واسم داره …

    در مورد سوال اول فایل … یعنی بخودم گفتم واقعا موقع خاصی واسه کار کردن روی باورها هست ؟؟ یعنی باید یه تایم خاص باشه با یه شرایط خاص تا من بتونم روی باورهام کار کنم ؟؟؟ عجیبه خیلی .. یا باید باورهام رو زندگی کنم ؟؟؟ چیزیکه من یاد گرفتم اینه که باورهام رو در متن زندگیه روزمره م تمرین کنم .. اصلا یکی از دلایلی که شما میگین تمرین های اول هر فایل رو انجام بدیم همینه دیگه … اینکه حرکت کنیم جستجو کنیم تحقیق کنیم نگاه کنیم و اینکار در زندگی روزمره هویدا میشه … مثلا شما میگین وقتی حتی یه دوچرخه هم نداشتین می رفتین سر خیابون می نشستین و میشمردین توی یه ساعت چندتا ماشین خارجی میاد رد میشه .. خب این یعنی چی ؟؟ برای من این به این معناست که وقتی مسیر خونه تا کارم رو طی میکنم یا وقتیکه سر کارم فرصت دارم بجای اینکه به نداشته ها فکر کنم تمرکزم رو بزارم روی مثلا ماشینهای رنگ آبی مدل بالا که میان رد میشن و اینقدر زیادن که گاهی من تعجب میکنم که چرا نمیدیدمشون؟؟ استاد باورها حفظ کردنی نیستن که وقت خاصی واسشون بزارم .. من میتونم حین غذا پختن دوش گرفتن جارو کردن ورزش کردن سر کار یا حتی توی خواب تمرین باور کنم .. تمرین باور یعنی توجه به نکات مثبت در هر زمینه ای که دلمون میخواد داشته باشمش…مثلا وقتی رابطه ی خوب میخوام من لاجرم باااااید توجهم رو بزارم روی روابط عالی .. تحسین کنم رابطه های خوب رو .. و بعد اینقدر زیاد میشن دوربرم رابطه های خوب که واسم عادی میشه .. دیگه نمی گم بابا کو رابطه ی خوب ؟؟ دیگه نمیگم بابا همه نقش بازی میکنن … دیگه به عینیت در میاد واسم …

    استاد من شخصا وقت خاصی روی باورهام کار نمیکنم بلکه با باورهام دارم زندگی میکنم… مثلا سرکارم تا درمورد سیاست و گرونی صحبت میکنن سریع دفترمو باز میکنم و از توی این تضادها خواسته هام و میکشم بیرون … مثلا میگن خونه خریدن دیگه کار حضرت فیله.. من سریع میشینم و مشخصات خونه ی رویایی رو که توی لیستم نوشتم رو میخونم و به عکساش نگاه میکنم اونوقته که یهو یه مشتری پولدار میاد داخل و میگه پول در آوردن راحتترین کار دنیاست و من کیف میکنم که تونستم شرایط رو به نفع خودم تغییر بدم … خیییلی قشنگه و تا حالا خیلی این اتفاقات واسم افتاده … توی ریزترین مسائل زندگی یا بزرگترینش دنبال بکار بردن باورهای درست هستم .. بخودم میگم اینجاس که قراره باورایی رو که یاد گرفتی به عمل در بیاری …

    اینارو گفتم که در یک جمله بگم باورها کار کردنی نیستن باورها عمل کردنی هستن و اینو در طی زندگی روزمره خودمون به وضوح میبینیم که چقدر تغییر کردیم وگرنه حفظ کردن باورهای درست که کاری نداره… روزی دو ساعت بشینیم و جمله های قشنگ بگیم و بنویسیم که فایده نداره .. باید برم توی متن زندگیم ببینم وقتی یکی باهام بدرفتاری میکنه یا انتقاد میکنه ببینم من چیکار باید بکنم که حالم بد نشه و زندگیم مختل نشه..من چیکار کردم که همچین شخصی جذب من شده و وقتی ترمز رو پیدا کردم با جایگزین کردن باورهای جدید و سازنده م ازون مرحله بسلامت بیام بیرون .. تا جاییکه مثلا الان قسم میخورم که آدمهای منفی اصلا دیگه توی زندگیم نیستن..یعتی نه اینکه نباشن .. هستن ‌‌. .. بلکه توی زندگی من تاثیر گذار نیستن .. چون من الان استاد خوب کردن حال خودم هستم …

    استاد میدونین وقتی با چنین افرادی روبرو میشم چی میگم ؟؟ بخودم میگم اینا مثال اون افراد بی ایمانی هستن که خداوند به محمد گفت تو اگه بری قعر زمین یا بری بلندای آسمان واسشون نشونه بیاری بازم ایمان نمیارن پس ازشون اعراض کن … اونوقته که من دیگه نه از آدمهای منفی حالم بد میشه نه اخبار منفی نه اتفاقات منفی بلکه بخودم میگم خداوند منو در مسیر هدایت راهنمایی خواهد کرد و از طریق هزاران راه همینم میشه یعنی اتفاقی میفته که یا من دور میشم از شرایط نامناسب یا شرایط نامناسب از من دور میشن…

    به هر حال یاد گرفتم که با غر زدن و دنبال بهانه گشتن و دنبال ایراد گشتن در دیگران من تغییر نمیکنم بلکه اونا رو بیشتر و بیشتر میکنم…من یاد گرفتم خودمو کنترل کنم .. ذهنم رو احساسم رو فکرم رو حتی جسمم رو .. و اینجاست که من تغییر باورهام رو زندگی میکنم و به خودم احسنت میگم که دیگه مثل گذشته اسیر باتلاق افکار و باورهای اشتباه نمیشم …من دیگه یاد گرفتم حتی اگه توی جهنمم گیر افتاده باشم با تغییر باورهام و کنترل عواطف و احساساتم میتونم یا به بهشت هدایت شم و یا اینکه اون جهنم رو تبدیل به بهشت کنم…

    استاد من نمونه ی انسانی هستم که با قرار گرفتن در مسیر درست هدایت شمارو پیدا کردم و الحق که تمام آموزه های شمارو به عمل در آوردم و از جهنمی سوزان بهشتی زیبا ساختم … تک و تنها بدون کمک حتی یک نفر .. فقط ایمان آوردم که میتونم و باورهام رو نسبت به اکثریت جامعه نسبت به یک زن تغییر دادم و البته حرکت کردم و باورهام رو به عمل در آوردم و الان و فعلا از رشد خودم راضیم.. و اصلا کاری به نگاه و حرف بقیه ندارم که آیا روش منو میپسندن یا نه ؟؟ من راهی که در مسیر خواسته م بهم الهام میشه رو بی کم و کاست انجام میدم و بنظر من کار کردن روی باورها یعنی همین و غیر ازین نیست و نیست… تمرین باورها یعنی زندگی کردن با باورها …

    استاد عزیزم خانم شایسته ی عزیزم براتون بهترینهازو آرزو میکنم و متشکرم ازتون که از مشترک شدن با زندگی روزانه تون تونستم خواسته های جدید بسیار بسیار زیادی رو انتخاب کنم و ایمان دارم که اگه شما دوتا تونستین بهشون برسین منم میتونم فقط کافیه عین شما دوتا در به عمل آوردن باورهام توی زندگیم به درجه ی استادی برسم …

    دوستتون دارم و در پناه خدا شاد و عاشق بمانید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    Mz گفته:
    مدت عضویت: 755 روز

    سلام به استاد و مریم عزیز

    خیلی مهشرین ببیییین هویالاییین

    سوال این بود روی باور هامون کار کردن یعنی چی ؟

    مگه نمیخوای موفق بشی (حالا هر موضوعی ) پس باید بتونی تصمیم های درست درموردش بگیری درست رفتار کنی تا سودش رو به دست بیاری

    قانون اینه احساس خوب = اتفاق خوب

    این قانون میگه که وقتی احساست خوبه تصمیم های خوبی میگیری رفتار های درستی داری پس سود اون قضیه رو خواهی گرفت

    یک مثال کوچیک بریم روابط : همسرت اشتباهی مرتکب میشه

    حالت خوبه : فدا سرت اشکالی نداره ،، همین باعث میشه دفعه بعد دیگه اون اشتباهو نکنه و عشقی که بهش دادی رو چندید برابر با کارای خوب دیگش بهت برگردونه

    حالت بده : چرا مگه عقل نداری مگه کوری و.. اغاز کشمکش از این موضوع و تاثیر رو همه چی رفته رفته درست کردن باتلاق

    حالا چه چیزی چارچوب تصمیم ها و رفتار های مارو شکل میده ؟ باور هومون ، باور هامون چیه ؟ همون فکر های غالبی که کوچیک کوچیک با ورودی هامون جمع شدن یعنی اون چیزای که بهشون توجه کردیم و تو ذهنمون نگه داشتیمشون

    خب حالا چطوری بیایم این چارچوب تصمیم ها و رفتار هامونو درست کنیم تا موفق بشیم تو موضوعات مختلف ؟

    طبق قانون باید حالت خوب باشه ، پس باید دنبال این باشیم

    چطوری تو هر موضوعی حالمون رو خوب نگه داریم تا اتفاقات خوبی واسمون بیوفته ؟

    خب معلومه از زاویه ای به قضیه نگاه کنی نوعی برسی تجزیه تحلیلش کنی که این قضیه برات جنبه مثبتی داشته یه نعمتی داده جلوی خطری رو گرفته چیزی یاد داده و… یا حتی اگر چیز مثبتی از توش پیدا نمیکنی اینو ولش و به یه چیز دیگه مثبت توجه کنی

    پس کل کار همینه به موضوعات مختلف جوری نگاه کنی که بهت احساس بهتری بده

    باور سازی هم همینه: توجه مثبت کنترل ورودی ها به گونه ای که احساس بهتری درونت ایجاد کنه

    ورودی (حرفای که میزنیم میشنویم چیزای که میبینیم چیزای که فکر میکنیم به یاد میاریم تجسم میکنیم و مهم تر از همه فکرای که درمورد خودمون داریم)

    باور فکرای غالب ذهنه ، فکرای غالب همون فکرایه که بار ها و بارها تکرار شده ، فکر همون پرونده ای هست که تو ذهنت بازش کردی به وسیله شنیدن دیدن گفتن یاد اوردن و…

    پس میخوای باور سازی کنی : پرونده های که میسازی رو باید کنترل کنی طبق قانون پرونده های مثبتی توی ذهنت باز بشه

    دیدی کوه نمیکنی 1000 ها ساعت پشت فایل های استاد نمیشینی ، تو همین زندگی روز مره پرونده هاتو فیلتر میکنی مثبت هاش رو موندگار میکنی تو ذهنت فکرای عالب نثبت و باورای مثبت و نتایج مثبتی رقم میزنه برات

    یکی میگه برای باور سازی مینویسم یکی میگه روزی چند ساعت گوش میدم یکی میگه با بقیه درموردش حرف میزنم یکی میگه تجسمش میکنم و.. هزاران روش دیگه همشون دارن یک کار رو انجام میدن : موندگار کردن فکرای خوب که نتیجش حال خوب و نتیجه اون سود گیری هستش رو انجام میدن

    همه این روش ها بهت کمک میکنه ولی اصل اینه طوری به قضیه نگاه کنی که احساس بهتری بهت بده

    اونی که کارشو ول میکنه به هوای این که میاد باور سازی کنه با نگاه کردن به فایل استاد و عمل نکردن بهش سود کمتری میگیره تا نسبت به فردی که تو کاری که میکنه داره دنبال راحی میگرده که حسش خوب تر باشه تو اون کار

    رونالدو عشق منه بیاین برسیش کنیم

    رونالدو که مثل استاد قانون رو درک نمیکنه پس چرا این همه موفقه حتی میتونم بگم از استاد هم ثروت بیشتری داره ،، اونم مثل استاد وضعیتش خراب بود فقیر بود پدر معتاد خودش میگه شبا غذا نداشتیم گرسنه طی میکردیم

    ولی چی شد به اینجا رسید ؟!

    هدف داشت و برای هدفش کنترل ذهن کرد ، روزی که تصمیم گرفت پولدار بشه بهترین فوتبالیست بشه به حرف پدرش که گفته بود نمیشه گوش نکرد به حرف همسایه ها که مسخرش کردن توجه نکرد با حرف بزرگتراش اون کاربلدا که همه رو نصیحت میکنن تو فامیل گوش نکرد این که میگفتن نمیتونی رو توجه نکرد (ورودی منفی) ولی این صدای درونش که گفت میتونی رو (ورودی +) بار ها و بارها با خودش تکرار کرد همین باعث شد حالش خوب باشه تو تمرینا و نتیجه بهتری از تمرینا بگیره و اتفاق های خوبی براش رقم بخوره

    جالبه بدونین رونالدو خودش میگه 90 ٪ قدرت من ذهنیتمه 10 ٪مهارتم ، همیشه میگه خودتون رو باور داشته باشین

    خب نتیجه این گفت و گو با خودم که خودم رو تشویق کنه بهم خودباوری بده نتیجش چیه احساس خوب و احساس خوب = نعمت های بیشتر

    باور سازی یعنی احساس خوب سازی

    که استفاده از اگاهی های استاد در این مسیر مارو تا خرخره مجهز به صلاح میکنه ولی نهم استفاده از صلاحه ، تو با من با دریای از اگاهی شدن به جای نمیرسیم پس دنبال یاد گرفتن بیش از اندازه فایلای استاد نباشیم دنبال استفاده از همون یه زره اگاهی باشیم که استفادش باعث میشه به موقع اگاهی بعدی رو هم به هزاران روش یاد بگیریم که استاد یک دست خداست ،

    برا یه جنگجو واقعی ماهر فرز و بینقص یه اصلحه کمری کافیه که همه مترسک هارو بزنه

    ولی یه ناشی تجهیزات یه کشور رو بهش بدی بازم نمیتونه مترسک هارو بزنه

    باور سازی اینه به حال خوب برسون خودتو با تغییر دیدگاهت در همین شرایطی که داری در همون کاری که میکنی نه با تغییر یک اتفاق در بیرون از ذهنت

    یه بار دیگه کلی : اگه حالت خوب باشه اتفاقای خوبی میوفته و باور سازی همه اون نوع دیدگاه های هست که باعث میشه حالت خوب بشه بتونی تصمیم درستی بگیری رفتار درستی داشته باشی تا موفق اون قضیه بشی سودشو ببری

    یک زنبور عسل تمام عمرش یک کار کوچیکُ انجام میده اما میدونه همین کار کوچک ولی همیشگی نتایج بزرگی رقم خواهد زد .،

    این بخش دریافت نعمت ها به وسیله باور سازی : ببینین عزیزانم وقتی باور های خوبی شکل داده باشین ، اولا

    1 فکرای درستی دارین (تغییر در سطح فکر ) نشونه هاش رو میبینی اطرافت مثلا متشینه رو تو خیابون بیشتر میبینی

    2 طبق باور درستت عمل میکنی : نعمت رو ماداش رو میگیری ، مثلا حرف مردم مهم نیس ارایش نمیکنی ازادی رو تجربه میکنی

    3 باورت روتقویت میکنی و رفتارت رو تکرارو تکرارو تکرار میکنی اینقد که بخشی از تو میشه تبدیل میشه به عادتت و اینجاس که کم کم پاداش های بزرگ از راه میرسه

    خیلی هامون تو مرحله یک هستیم ولی انتظار نتایج مرحله 3 رو داریم ، دیگه خودت میفهمی که باید چیکار کنی

    زندگیتون پر انرژی سالم و خوشحال باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: