شکارچی نکات مثبت باشیم - صفحه 16
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-23 06:38:052023-05-25 12:32:18شکارچی نکات مثبت باشیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو
سلام به همه ی دوستان بهترینم
من از این فایل شما متوجه شدم که این تمرین تمرکز بر نکات مثبت را خیلی جدی نگرفتم و به این صورت که بقیه بچه ها انجام می دهند من انجام نمی دهم.
از کامنت های بچه ها فهمیدم که برخی بسیار بسیار خوب در این زمینه عمل می کنند و من هم به خودم گفتم که باید این کار را بیشتر و بهتر انجام دهم.
1- یکی از تصمیماتی که گرفتم و دیشب به خودم تعهد دادم که انجام بدهم این بود که به مدت 40 روز هر روز در سایت کامنت بگذارم بسته به اون فایلی که گوش می کنم در گوشی موبایلم که به صورت رندم انتخاب می کنم بروم در سایت چه در محصولات یا فایلهای دانلودی در صفحه ی اون فایل کامنت بگذارم و از احساس و آگاهی های خودم بنویسم یا حتی از نکات مثبتی که در طول روز دیده ام بنویسم.
2- سریال زندگی در بهشت یا سفر به دور آمریکا را بیشتر تماشا کنم و انقدر این کار را بکنم که خانواده هم با من همراه شوند. البته که در گذشته با بچه هایم این فایل ها را می دیدیم اما یه مدت وقفه افتاد و بچه ها دیگر به چیزهای دیگه ای سرگرم شدند و من دانستم که این عادت خوب را باید برگردانم تا بچه ها بیشتر این زیبایی ها را ببینند.
3- هوشیار و آگاه باشم برای شکار لحظات مثبت و زیبایی ها. این قسمت خیلی مهم است چون به قول استاد ایشون ذهنشان را تربیت کرده اند که زیبایی ها برایشان تکراری نشود و هر بار این زیبایی ها را می بینند تحسین کنند. اما می دانم که ذهن من و خیلی ها ی دیگر اینگونه نیست.
هفته ی قبل با مهمان هایم رفتیم به دل طبیعت در جاده کوهستانی در شمال که کوه ها پوشیده از جنگل است و جاده به طرز عجیبی سبز بود و گویی دریچه ای بود که به بهشت می رفت و ما نزدیک به دو ساعت در این جاده در حال حرکت بودیم و زیبایی ها تمام نمی شد. اما همین نکته ای که استاد گفتند خیلی برای ما جای کار دارد که مهمان ها و حتی خود ما گفتیم خب کافیه دیگه این جاده هر چقدر بالا بریم همینطوری است و همه جایش یک شکل است بهتر است دیگر بالاتر نرویم.
همین کلام باعث استاپ شد و ما متوقف شدیم البته که طبیعت عالی بود و ما از بودن در آنجا لذت بردیم اما وقتی آن کلام بر زبانمان جاری شد من فهمیدم که هنوز جای کار دارم که همه جای طبیعت را یکسان نبینم. جنگل شاید به نظر همه جا یک شکل باشد اما در تک تک درختانش در جای جای زمین و جاده اش تفاوت هایی است و زیبایی هایی هست که باید چشمانم را به آن عادت بدهم باید ببینم و خیلی کلی و سطحی همه را شبیه هم ندانم. که برایم زیبایی ها تکراری شوند.
طلوع و غروب خورشید همیشه و هر روز در این جهان تکرار می شوند اما این شگفتی برای انسانهای متفاوت، متفاوت دیده می شود اگر نه برای بسیاری از انسانها اصلا این موضوع دیگر دیده نمی شود.
و چقدر این یکنواختی باعث می شود ما فرصت ها را از دست بدهیم اگر نگاهمان مانند میلیون ها انسان دیگر باشد. فرصت دیدن طلوع و غروب خورشید را و بی نهایت حُسن و جمال دنیا را.
یاد جمله ی شازده کوچولو در سیاره اش افتادم که چون سیاره اش کوچک بود او تایم طلوع و غروبش بسیار نزدیک به هم بود و می توانست با جابجایی صندلی اش طلوع و غروب را چندین بار در سیاره اش ببیند.
خدایا به من توانایی بده این نگاه را در خودم بهبود ببخشم و بتوانم در دل کوچکترین ها تا بزرگترین ها از طبیعت و وسایل و انسانها و هر آنچه که اطرافم است زیبایی و نکات مثبت را ببینم و یادآور شوم که دیدن اینها باعث می شود نعمت و زیبایی بیشتری وارد زندگیم شود.
سپاسگزار استاد و دوستان عزیز هستم که با کامنت هاشون ایده های عالی به من می دهند.
سلام به همه دوستان هم فرکانسی عزیز
ساعت 1ونیم شب پنجشنبه وقتی من خواب بودم احساس کردم همسرم سراسیمه با دسته کلیدها رفتن پایین. در همون حین که خواب بیداری بودم به خودم گفتم باید کنترل ذهن کنم. افکار منفی قطاری میومدن نکنه عزیزانم بیمار شدن، نکنه برادر همسرم تصادف کرده و… و من همچنان در حال مبارزه که همسرم اومد و گفت مدارک ماشینت کجاست؟
زده بودن به ماشین من که پایین ساختمونمون پارک بود. ماشینم از عقب له شد و جلو ماشینم رفته بود تو جوب
از بالا ساختمون به ماشین نگاه کردم و گفتم والله خیر الحافظ و هو الرحمن راحمین
خدارو شکر که من و پسرم توش نبودیم
بعد یک ساعت یدک کش اومد که ماشین رو دربیاره. من با دیدن یدک کش گفتم خدارو شکر که چنین فرشتگانی هستن که نیمه شب به داد انسان ها میرسن. به ثانیه نکشید که گفت اگه من از عقب بکشم ممکنه زیر ماشین آسیب ببینه و هزینتون بره بالا بهتره جرثقیل بیاد(میتونست خودش بکشه بیرون بدون توجه به آسیب ماشین من و پولشو بگیره) اگه جرثقیل بیاد چون الان نصف شبه هزینه چندبرابر میگیره بهتره فردا صبح اقدام کنین. صبح جمعه زنگ زدم به برادرم که فروشنده لوازم یدکی هست و ازش کمک خواستم که بیاد و ببینه چه جوری ماشین رو در بیاریم. وقتی تو مسیر خونه ما بود یکی ازدوستانش که مکانیک بود بهش زنگ زد و ازش یه قطعه ای میخواست و برادرم بهش ماجرا رو گفت. اون آقا داوطلبانه به کمک ما اومد و برادرم و اون آقا به کمک جک و بدون هیچ هزینه ای ماشین رو خارج کردن.
باید میرفتم راهنمایی و رانندگی برای گرفتن کروکی.
توی مسیر همونطور که از شما استاد عزیز یاد گرفتم همش تلاش میکردم که کنترل ذهن کنم (به یاد ماجرای شما تو بانک که تعریف کردین با کنترل ذهن کارهاتون عالی پیش رفت) همش با خودم میگفتم الخیر فی ما وقع
هرچه آن خسرو کند شیرین بود
و بشر صابرین
و بشر صابرین
و بشر صابرین
با پسر 5ساله ام پاشدم رفتم راهنمایی و رانندگی. جایی نمیشد بذارمش.
روز قبلش برادرم، پدرم، برادر همسرم بهم گفته بودن ما میایم کمکت ولی همونطور که مستقل بودن رو از خانم شایسته عزیز یاد گرفته بود(با دیدن سریال زندگی در بهشت، تنها بودن تو پارادایس چند هکتاری) گفتم ماشین خودمه مسئولیتش با خودمه. و نگم براتون چقد برخورد پرسنل راهنمایی و رانندگی با من و پسرم خوب بود چقد به پسرم خوش گذشت بهش کارت همیار پلیس دادن شکلات دادن
و به من هدیه ای که به صابرین میدن رو دادن هم کارمون زود رسیده شد هم بهم یه قرآن زیبا هدیه دادن.
قبل از آشنایی با آموزه های شما استاد عزیز همش غر میزدم میگفتم چقد من تو مسیر زندگیم تنهام. همسرم همش سرکار. نیست باری از دوشم برداره ولی خانم شایسته بهم یاد داد قوی باشم باعشق به عزیزانم مسیر رو طی کنم
خیلی خیلی ممنونم ازتون. عاشقتونم
سلام به عزیزدلم ،به نازنین رفیق توحیدیم
کامنتت رو با چشم های اشکی خوندم
تو فوق العاده ای واقعا
تو صبورترین مادر دنیایی ،این رو از ته قلبم میگم
هروقت رفتارت رو با متین جون میبینم تحسینت میکنم ،و ازت یاد میگیرم و به خودم تلنگر میزنم ببین مادر صبور یعنی این
وقتی صحبت هاتو با مادرت میشنوم و میبینم چقدر با محبت و سپاسگزاری نسبت بهش رفتار میکنی ،تحسینت میکنم و میگم یاد بگیر سعیده،سپاسگزاری یعنی این
تو همیشه و همه جا من رو از تنهایی نجات دادی ،چه تو خونه چه تو شیفت چه بیرون …حتی گرگان که میرم فقط میتونم به تو زنگ بزنم صحبت کنم
همیشه خداروشکر میکنم برای حضورت توی زندگیم
مرسی که هستی
پیششش به سوی آینده ی رووووشن و رووووشنتر
نقره ای رو تبدیل به آریزوووفایییو میکنیم به زووووودی
عاااااشقتتتتم
سلام استاد عزیزززززم
من دیشب ک میخواستم بخوابم گفتم بزار برم صفحه اول سایت ببینم فایل جدید داریم یا ن ک دیدم به به یه فایل جدید ی درک جدید،دانلود کردم ک فرداش موقع ناهار با همسرم نگاه کنیم(چون ما فقط موقع غذا خوردن تی وی رو روشن میکنیم اونم فایل های سایت یا برنامه کودک نگاه میکنم)
اتفاقا امروز زود بیدار شدم و دیگ خواب نداشتم و گوشیم رو باز کردم دیدم تو گالری هستم و فایل شما داره چشمک میزنه گفتم بزار یکمش رو نگاه کنم همینجور زدم جلو ک ک دیدم اسم عارفه عزیز رو اوردین ،اسم بچه اوردین و ایده ای ک داره اجرا میکنه …(اخه من تازه مامان شدم ی فرشته خدا بهم داده ک تا چند ماه دیگ میاد توی بغلم و خیلی دوس دارم که منم فرزندم رو جوری تربیت کنم ک قوانین رو یاد بگیره و اجرا کنه)
اقا استاد وقتی از ایده عارفه گفتین چنان شوقی در من ایجاد شد ک اصلا نتونستم صبر کنم فایل تموم بشه و ایین تو ذهنم اومد ک اقا منم برا خودم مسابقه میزارم منم هر روز باید بیشتر از دیروز نکات مثبت بنویسم و سریع رفتم تو نوت گوشیم و شروع کردم ب نوشتن دیدم خدای من ،من دو ساعت بیشتر نیس ک بیدار شدم چ همه نکات مثبت دیدم(البته نجوا جان اومد و گفت چی تند تند داری مینویسی اگ برا فردا چیزی نداشتی بنویسی چی؟؟منم گفتم تو خفه برا فردا هم کلی نکات مثبت پیدا میکنم و مینویسم و زودی تمرکزم رو دادم ب نوشتنم تا نجوا جان نخواد بیشتر از این جولون بده)
اقا من در حال نوشتن بودم هنوز دیدم واریزی پول برام اومد
و محبت همسرم رو دیدم ،و عشق کردم از اینکه چقدر قانون جوابه ک ب هر چی توجه کنی از جنس همونو بیشتر و بیشتر وارد زندگیت میکنی و باعث شد ک باز اونا رو ب عنوان نکات مثبت بنویسم ،خدا میدونه قراره چ اتفاقات مثبت دیگ ای برام بیوفته تا بیشتر بنویسم
چ ایده ی خوبی بود واقعا مچکرم از عارفه عزیزم ک این بازی چ برکاتی برای من داشت و یاد گرفتم ک اگ منم روی باور هام کار کنم تا ده سال دیگ(چون دارم اهرم رنج ک لذت رو هم کار میکنم برای شرطی کردن ذهنم ک باید همیشه روی باورهام کار کنم)منم اینقدر رشد میکنم و اینقدر ذهنم و دیدگاهم وسیع تر میشه و اینقدر ب درک بهتری از قانون نیرسم ک برای فرزندم الگو و دوست خوبی باشم براش و کلی باهم بازی میکنیم و وقت میگذرونیم و قانون رو توی تمام لحظات زندگیمون اجرا میکنیم و الگوی خوبی میشم براش…
استاد خوووبم برای این بهشت پر از اگاهی ازتون بی نهاایت سپاسگذارم ….
به نام خدای یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و هم خانواده ای های نازنین
تشکر میکنم از عارفه ی عزیز به خاطر این بازی فوق العاده و اینکه باعث شد استاد یک فایل براش آماده کنه
توی این بازی، بچه ها سعی میکنن برای اینکه برنده بشن توی بازی به نکات مثبت بیشتری توجه کنن و اونا رو بنویسن
و واقعاً فرقی نمیکنه برای ما بزرگ سال ها هم، برای اینکه برنده باشیم توی زندگی باید همین قانونِ ساده رو رعایت کنیم
بعضی چیزا واقعاً انقدر “ساده” ست که شاید خیلی از ما از سادگیش بهش عمل نمیکنیم
و دنبال یک راه حل پیچیده هستیم
مثلاً همین که ما به زیبایی ها توجه کنیم و ثبتش کنیم مگه چه کاری داره؟
چرا دوباره درگیر روزمرگی میشیم؟؟ (خودمو میگم)
یا همین جمله ی “احساس خوب = اتفاقات خوب”
اگر همین جمله رو با تمام وجود درک کنیم و لحظه به لحظه یادمون باشه، اصلاً مگه میشه که زندگی به سمت خوشبختی پیش نره؟
من این جمله رو بزرگ به دیوار اتاقم زدم، بعضی روزا اصلاً حواسم بهش نیست، اما بعضی روزا انگار بارِ اوله که این جمله رو شنیدم، چنان احساس شعف و امیدی بهم میده که فقط میگم خدایا شکرت به خاطر این قانونت
آخ آخ استاد…از هوش رفتم از اون توصیفی که کردین
صبح شروع میکنین به خوندنِ کامنت های سایت
و این صحنه رو میبینین
که خورشید از اون ور طلوع میکنه
یک نور طلایی میوفته رو درختای اون زاویه
و یه سری علف ها هم زرده، این زرد رنگ طلایی میشه و اون سبز، سبزِ فسفری میشه
صدای چهچه پرنده ها میاد
صدای آواز خروسا میاد
خدایا شکرت چقدر هوا خوبه
چقدر هوا تمیزه
هر روز و هر روز و هر روز
بدون اینکه تکراری بشه
خیلی باحال بود اونجا که میگفتین دوستان آمریکایی حتی وقتی برای اولین بار میان پردایس میگن “اینجا یعنی واقعیه؟؟!” حقیقتاً اینجا انگار اصلاً یک رویاست و تکه ای از بهشته
و این بهشت پاداش همون کنترل ذهن و تمرکز لیزری روی زیبایی هاست
خدایا شکرت
عاشقتونم استاد جان (قلب)
سلام خدمت استاد عزیزم وقتی که شما فایلی میزارید تو سایت من واقعا با تمام وجودم حس سپاسگزاری دارم از این طبیعت بکر لذت میبرم وبارها سپاسگزار خداوندم هستم این آگاهی که در صحبت های شما هست با این منظره فوق العاده زیبا و رویایی منو هر روز هدایت میکنه به مدار بالاتر واین عادت شده برای من وقتی از صبح بلند میشم سریع میام تو سایت اگر فایل جدید گذاشته باشید اونو نگاه میکنم شاید شده در روز 4 تا 5 بار یک فایل من نگاه کردم اینقدر که تو این فایل ها نکات مثبت هست آگاهی هست عشق هست انرژی که این فایل ها داره منو تاآخر شب شاداب نگه میداره اصلا بعضی از دوستام میگن امروز خوشحالی از چشمات معلومه چی شده این همه انرژی از کجا میاری تمرین میکنم هر روز بخاطرآسمون وزمین درخت ها پرنده ها آدم های خوب شکرگزار هستم هر روز هر روز این شده عادت برای من خواستم بعد از دیدن این فایل انرژی تو وجود منه رو به اشتراک بزارم لذت میبرم از همه ی فایل های دانلودی خدواند رو سپاسگزارم سپاسگزارم که شمارو سر راه من قرار داده پایدار و پیروز باشید استاد عزیزم .
سلام به همه ی دوستان عزیز و بخصوص استاد عزیز و مریم جون
خدا رو شکر که با این سایت جادویی با آگاهی های فوق جادویی آشنا شدم
خدایا هزاران بار سپاسگزارم
استاد عزیز از وقتی دنیای بیرون رو رها کردم و به درون خودم سفر کردم متوجه شدم افراد زیادی رو دیگه نمی بینم و بر عکس خیلی ها هم رو که حتما به قول استاد هم فرکانس با من هستند رو بیشتر وبیشتر می بینم خدایا شکرت
استاد عزیز از تجربه زندگی خودم بگم چون می دونم شما همیشه به دنبال نتیجه هستید
من یک پسر 7 ساله دارم چند وقت پیش وقتی که داشتم طبق معمول شکر گزاری می کردم تو دفترم پسرم اومد پیش من و چند بار سوال پیچم کرد و گفت مامان چیکار میکنی
من هم در جواب گفتم دارم با خدا صحبت می کنم
اونم پرسید چی میگی چه طوری با خدا صحبت میکنی
منم گفتم براش نامه می نویسم و اون هم می خونه و از اونجا که خدای ما خیلی مهربونه به همه جواب میده
پسرم با اصرار که من هم از خدا یک چیزی می خوام و چون من سواد ندارم تو به جای من بنویس
من با اصرار ازش خواستم که فقط با خدا صحبت کنه ولی قبول نکرد و کلا 10 دقیقه ای با اصرار زیاد بالای سرم ایستاد تا من براش بنویسم
واون گفت و من نوشتم
سلام خدای من ، من ابوالفضل هستم مامانی میگه تو خدای مهربونی هستی هم منو میبینی وهم منو دوست داری
من یک دوچرخه می خوام رنگش آبی، با یک سبد آبی جلوش، که بزرگ باشه دوچرخه نو باشه و بزرگ باشه که بتونم از بابایی سبقت بگیرم خداجونم شنیدی اینا که گفتم مال منه
خدا جونم
بوس بوس
بعد اینکه نوشتم پسرم رفت
3 روز از این قضیه گذشت روز بعد ش همسرم اومد گفت من امروز سر کار نمیرم جایی کار دارم
حدود ساعت 10 بود که برگشت خونه با یک دوچرخه که تک تک و
اون ویژگی ها رو داشت تک تک ویژگی ها رو
و جالب هم اینجا بود که در طول این 3 روز بعضی وقتها میدیدم که زیر لب یک چیزایی رو میگه
وقتی می پرسیدم می گفت دارم با خدا صحبت خصوصی میکنم
خدایا چی بگم همسرم آروم رفت و بیدارش کرد و گفت برات سوپرایز دارم پاشو پسر
اونم انگار که از قبل منتظر سوپرایز بود سریع مثل فشنگ پا شد
گفت بابایی دوچرخه خریدی یک دفعه شوهرم خشکش زد گفت تو از کجا می دونی که من چی خریدم
اونم با اعتماد بنفس بالا گفت من به خدا گفتم یک دوچرخه می خوام و یک سوپرایز هم می خوام
نگو اون وقت هایی که زیر لب زمزمه میکرد خواسته هاش رو می گفت و خصوصی با خدا صحبت می کرد
و نکته مهم تر همون روز با پدرش رفت دوچرخه سواری
من هم رفتم، چیزی که خیلی زیاد توجه منو جلب کرد
مرتب از ما فاصله میگرفت و مدام دستش رو به طرف آسمون بلند میکرد
گفتم ابوالفضل تو چیکار میکنی پسر گفت دارم به خدا میگم خیلی لایک داری که برام دوچرخه رو فرستادی
نکته مهم :پسرم باور کرد دوچرخه از طرف خدا اومده
اون روز خیلی گریه کردم و الان هم دارم می نویسم گریم گرفت
این تجربه برای من خیلی درس داشت
1_خواسته فقط باید به خدا گفت
2_اصرار بر اون خواسته باید داشت
3_با ایمان و اطمینان قلبی باید گفته بشه (پسرم نوشت تا بشه فقط به این فکر کرده بود )
4_با کسی جز خدا نباید در میان بزاری (فقط خدا)
5_در طول روز بهش فکر می کرد و با خدا صحبت می کرد چون وقتی باباش با سوپرایز اومد اصلا تعجب نکرد چون منتظر ش بود
6_برخورد به تضاد، خواسته ها رو ایجاد و قویتر
می کنه
وقتی پسرم نمی تونست به خاطر دوچرخه خیلی کوچیکش که خیلی هم آروم حرکت می کرد با پدرش به پارک بره چون پدرش سریع میدوید
در نتیجه به جای غر زدن و ناله کردن روی خواسته اش تمرکز کرد و به راه حل فکر کرد و به همین راحتی جذب کرد
خدایا شکرت و خدایا شکرت برای اینکه بچه هام در این مسیر قرار گرفتن مسیر شکرگزاری و دیدن خدا و هم صحبتی با خدا
خدایا شکرت که هر روز نشانه ها رو دنبال میکنم
استاد عزیز یک خبر خوب دیگه هم اینکه همسرم هر روز فایل های شما رو گوش میده و شب ها با هم راجب چیزهایی که گوش کردیم و نتایج اون صحبت میکنیم
نکته مهم اینه که اوایل همسرم فقط گوش میداد که یک ایرادی از شما بگیره ولی از اونجایی که حرفهای شما از جانب خداست فقط به دل می شینه حالا بیشتر از من پیگیر فایل های جدید شماست
و نتیجه ی دیگه ما تو خونه دیگه تلویزیون نگاه نمی کنیم در حالی که کلی شبکه ایرانی و خارجی داریم اصلا حذف شده
استاد عزیز از شما بسیار سپاسگزارم و همینطور از مریم جون
برای این همه آگاهی که از جانب شما داده میشه خدایا شکرت
از شما متشکرم که در مدار این همه وفور فراوانی عشق آرامش سعادت دو دنیا هستید
از خدای مننان بهترین ها رو برای شما آرزو می کنم چون لایق بهترین ها هستید
سلام معصومه جان عزیزم امیدوارم حالت عالی تر از همیشه باشه
کامنتت چقدر خوب بود چه حس قشنگی با خوندنش بدست آوردم.
وای خدا چه حس قشنگی دارن بچه ها
بخدا که منم گریه م گرفت وقتی از پسر کوچولوی عزیزت و رفتارش و ایمانش نوشتی
بچه ها خیلی خالصن خیلی وصلن
تبریک میگم که همچین فرشته ای تو زندگیتون دارید
کلی درس میشه از بچه ها یاد گرفت.
خدایاشکرت
در پناه الله یکتا باشید.
سلام و درود خانم ابوالحسنی
امروز هدایت شدم به کامنتتون و وقتی کامنتو خوندم اشکام سر ریز کرد. و منو تو فکر برد که خدا چقدر به بچه ها نزدیکه،چقدر دل پاکشون خدائیه که هر چیزی رو درخواست میکنن خدا فقط میگه چشم! و ما چی با خودمان کردیم که از خدا فاصله گرفتیم و چسبیدبم به آدمها، به وسایل، به ابزار،به ماشین،به املاک …
منم تجربه مشابهی رو در اینروزا داشتم که شبیه اتفاق زندگی شما بود. و تائید دوباره ای بود برایم که بدانم هر کسی در زندگیش قدرت را بخه خدا داد،خداوند وهاب کارها را برایش انجام می دهد.
وقتی داریم اتفاقات بظاهر بدیهی رو که قبلا براحتی از کنارشان کی گذشتیم و بیادشان نمی آوردیم کنکاش و تفکر می کنیم که نتیجه بودن در این سایت الهی و آموزهای استاد گرانقدرمان است آنوقت ردپای قانون رو بهتر می بینیم و قانون را بهتر درک می کنیم. به من الهام شد که بیام و این قسمت را اضافه کنم و لینک پیامم هم بگذارم که اگه دوست داشتید بخونید . نگته دیگری که برایم در این اتفاقات بولد شد و الان بادم اومد و بهش رسیدم و سبب شد بیام دوباره متنو ویرایش کنم و این قسمت رو اضافه کنم که رد پا بشه برای خودم و تقویت باورهام این لود که یکی از جوایزی که دیروز به دخترم هدیه دادند علاوه بر لوح تقدیر و لباس نماز و جا نماز و سجاده و کارت هدیه، یک جلد کلام الله مجید بود. این هدیه خیلی برامون میتونه درس داشته باشه. این هدیه ارزشمندترین هدیه زندگیمون میشه ازین لحظه زیرا این هدیه خداست و من تا همین لحظه در غفلت سیر مبکردم و این هدیه گرانبها به چشمم نیومد! ولی خداوند خیلی واضح و شفاف داره با ما حرف میزنه اگه من چشم و گوش خودم رو نبندم و این کامنت شما سبب شد چشمم را باز کنم و ببینم چی داره اطرافم میگذره و بخودم تلنگری بزنم که اینقدر غافلانه رندگی نکنم و دست خدا را در هر لحظه زندگیم ببینم.الله اکبر
حرفم به درازا کشید ببخشید. اینها را خطاب بخودم نوشتم ولی خداوند منزل شما را میزبان من کرد!
تحسینتون میکنم بابت درسهایی که از این اتفاق گرفتید. و چقدر خوب درک کردید و تعمیم دادید داستانو و ازش باورهای قدرتمند کننده ساختید برای زندگیتون و کردیت و اعتبارش رو دادید به خدا.
روی گل پسر دلبندتون رو جای من ببوسید. برایتان بهترینها رو آرزو میکنم دوست عزیز .یا حق
من یک متعهد هستم
با سلام خدمت استاد عزیزم
روز گذشته من قبل از اینکه فایل جدید شما را ببینم یک سری معجزات و آگاهی هایی در من به وجود آمد که خالی از لطف نیست براتون بنویسم :
روز گذشته من با یک نفر قرار گذاشته بودم که دور میدان معروف شهر همدیگر را ببینیم اون فرد یک بنّا بود که برای ساخت خونه میخواست بیاد و خونه را بازدید کنه که روز بعد برای کار بیاد صبح باهاش هماهنگ کردم و سر یک ساعت مشخص دور میدان شهرمون بیادش بعد از ظهر که از سرکار برگشتم و ناهار خوردم اصلا نمیخواستم برم به دلیل تنبلی ولی چون قول داده بودم رفتم سر قرارمون ایستادم در حین اینکه اونجا ایستاده بودم تماس گرفتم با اون فرد و اون هم پاسخگو نبود هرچه تماس میگرفتم و پیامک میزدم هیچ کدوم را پاسخ نمی داد میدونید که اینجور مواقع هم نجواها و قضاوت های اشتباه میاد سراغ آدم که : چرا قول میدهند ولی نمیان خوب ،تو که نمیتونی بیای بگو نمیام و ….. در همین حین یک صدایی از درونم گفت به این آسمان زیبا ی بالای سرت نگاه کن به این ابرهای زیبا نگاه کن ،استاد باورتون نمیشه گوشی را گذاشتم داخل جیبم و رفتم روی جدول کنار خیابان نشستم و فقط خیره شده بودم به آسمون هوا ابری شده بود و یک قسمت طلایی بود و یک قسمت دیگه آسمان ابرهای سیاه بودند و اون ابرها مدام به هم می خوردند و صاعقه ی زیبایی در آسمان تشکیل می شد و یک طرف زرد طللایی و یک طرف ابرهای سیاه باران زا قطرات باران هم نم نم روی صورتم میزد بسیار بسیار بسیار لذت بخش بود و در همین حین هم سه تا پرنده خوش صدا و زیبا اومدن روی ستون برق بالای سرم آواز میخوندند دیگه رفته بودم توی بهشت و فقط با خودم گفتم بزار آسمون را نیگاه کنم هرجا که صاعقه زد بتونم ببینم و ناگهان این به ذهن من خطور کرد که چه قدرتی ، مافوق این قدرت وجود دارد ؟اصلا چه قدرتی داره این ابر به این عظمت را حرکت میده؟ چه قدرتی این نیروی عظیم الکتریسیته را که باعث ایجاد صاعقه میشه ایجاد میکنه؟ چه قدرتی داره این ها را رهبری و هدایت میکنه؟ چه قدرتی داره اون ابرها را به حرکت در می آورد ؟ چه قدرتی اون همه آب را در این ابرها نگه می دارد ؟ اصلا چه قدرتی مافوق این قدرت وجود دارد ؟ و پاسخ فقط یک چیز بود : خدای قادر و توانا استاد نمیدونید اینقدر حسم خوب شد و حالم عالی شد و دیدم اون بنّایی که منتظرش بودم سوار موتور اومد دقیقا جلوم ایستاد و گفت بریم ، باورتون نمیشه همین که شما میگید تمرکز بر زیبایی ها خودش همه چیز را درست می کند و سوار موتور اون آقا شدم و همینجور تحسین و تایید میکردم و به اون هم میگفتم ببین آسمون چه زیباست؟ ببین چقدر خورشید زیباست؟ و اون هم تایید می کرد و دوست داشت همون جوری سوار موتور درحال حرکت آسمون و ابرها را نگاه کنه بعد شب اومدم دیدم که شما این فایل زیبا و اثر بخش را گذاشتید و مهر تایید بودید بر معجزه ی اون روز من .
حالا استاد در مورد این موضوع که گفتید من دخترم هفت سالش هستش و بااینکه خیلی صحبت های شما را میشنوه و ما هم بهش میگیم ولی بعضی اوقات حِسّش بد میشه و غُر میزنه و گریه میکنه و همسرم برای اینکه این اخلاقش اصلاح بشه یک پیشنهاد جالب داد این پیشنهاد را دقیقا دو روز قبل از اینکه شما این فایل را بزارید داد خیلی خوشحالم از این همه همفرکانس و هم مداری با شما همسرم گفت هر سه نفرمون یعنی من و همسرم و دخترمون سه تا دفتر تهیه کنیم و کل اون روز شکرگزاریهایمان را بنویسیم و شب برای همدیگر بخوانیم و هر شب به بهترین شکرگزاری امتیاز بدهیم و پایان ماه کسی که بیشترین امتیاز را داره جایزه بگیره البته توی ذهن من و همسرم این بود که دخترمون برنده بشه تا تشویق بشه به جذب نکات مثبت و سعی کنه زیباییها رو ببینه و این پیشنهاد را همسرم داد و من زیاد جدی نگرفتم و گفتم باشه تا اینکه دیشب شما مُهر تایید زدید بر انجام این کار اصلا شما نشونه ی واضح و شفاف بودید برای این اقدام من عاااااشقتونم استاد واقعا ممنونم از این فایل های عالی و تاپ که برامون میزارید واقعا حسم خوبه حالم عالیه خدااااایااااا به خاطر همه ی داشته هایم شکرت .
مینویسم به نام الله ، به نام او که ردپای عشق است و بس.
با همه قلبم و عشقم سلامی به لطافت عشق ناب الله به چراغ راه زندگانی استاد عزیزم و بانوی اصیل مهربانو جان مریم جان عزیز
استاد عزیزم از ابتدای امر بگم ، استرس اینکه نوشته ام با کیفیت باشد یا نه از نوشتن دیدگاهم منصرف میشدم همیشه
اما این باراجازه دادم قلبم بنویسد برای قلبتان چون خوب میدانم آنچه از دل برآید بر دل نشیند حکایت من، عین حکایت چوپان و موسی است او ساده دلانه عشقبازی میکرد ساده ساده ساده …
استاد عزیزم هر پست جدیدی که آپلود میشه انگار جواب گره رشد منه…
من تو شرایطی ام که باز ایمانم به محک گذاشته شده است .
کم آوردم …اما وقتی جمله شما را شنیدم که فرمودین …
اره منم از مسیر خارج میشدم اما ب خودم میگفتم… ببین عباسمنش ((در نهایت ادب استاد عزیزم)) راه درست اینه ..احساس خوب اتفاق خوب …
استاد عزیزم…. شما نمیدونید چقدر دست خدایید🫂🫂🫂
استاد عزیزم از 22فروردین امسال که تو رابطه زناشویی ام ب چالش برخورد کردم خیلی حالم گرفته بود ب خدا گفتم
خدا طبق عهدمون من ازت خواستم هر لحظه حضورت و درک کنم منم بسهم خودم قول میدم بنده خوب تو باشم
استاد عزیزم من خیلی وقته تو سایت شما هستم .
اما هر وقت می آمدم گم میشدم متاسفانه نمیفهمیدم کجا میرم
تا اینکه اون شب یهو ب سرم زد بیام سایت شما و دکمه هدایت من را بزنم عجیب ب فایل 57گفتگو با دوستان هدایت شدم و عجیب طلسم گم شدنم در سایت شما از بین رفت و ی نوری از سایت ب دلم می آمد از اون روز نشستم فایل های دانلودی را دانلود کردم
من متولد شدم استاد ، آری ندا متولد شد .
بعد فردا صبح اش همسرم بهم زنگ زد که مرخصی بگیر تور کیش ثبت نام کردم.
کلی اشک ریختم استاد عزیزم.از اینکه من دیشب با خدایم حرف زدم .سایت شما عین یه نامه محرمانه برام گشوده شد .و ندا اکنون آرام بود .کلی خدا را شکر کردم تا اینکه از آژانس زنگ زدن ب علت مشکل فنی هواپیما روز برگشت تون یه روز بعد تر میشه .
منم ب همسرم گفتم که کنسل کن تور کیش و ب قول استاد اجازه بده تا هدایت بشیم .
من از پنج شنبه وقت داشتم تا دوشنبه هفته بعد .
خلاصه جونم براتون بگه استاد عزیزم …هزینه سفر هم نداشتیم و شوهرم بهم گفت ندا پول خرجی سفر باندازه کافی نداریم منم گفتم الله مهربونه استاد گفته ب صدای قلبت فقط گوش کن ..
ب جان خودم استاد راهی شدیم ، همسرم هم بهم نگفته بود تا بعد سفر گفت …
ظاهراً توپمپ بنزین که بودیم معوقه پرداختی ب حساب رضا واریز شده بوده …
خلاصه استاد عزیزم جای شما سبز عزیز مهربان، تو این مدت کم ب هدایت الله یه مسافرت جانانه رفتیم انگار فرمون ماشین و خدا هدایت میکرد مکان های رفتیم که از نظر عظمت زیبایی ب سکوت مینشستی….
بعد سفر ب شوهرم گفتم خرجی ماهانه مو برام دوره شیوه حل مسایل استاد بخر …
و بعد اون دوره صلح با خود و دوره عزت نفس هم خریدیم.
استاد عزیزم یه نکته شگفت انگیز میخام بگم
من میدیدم همه عزیزان می گفتن بعد خریدن دوره پولش ب حساب شون برگشته …
ب الله که جانم در دست اوست …
استاد عزیزم هزینه دوره شیوه حل مسایل بگم دو برابرش ب حسابم واریز شد باور نکنید اما میدونم باورم می کنید چرا که کسی که نوشته سقف منزلشون این است …
Believe
an the space god’s love
پس استاد عزیزم با همه قلبم ممنونم که سایت تون .کلام تون . نفس گرم تون حی و زنده است
هزاران نفر استاد انگیزشی اند اما بعد ی مدت دل تو میزنن
اما کلام شما
دیدن شما
آمدن به سایت عباسمنش
عین پاک کردن شیشه است که با هر دیدن و شنیدن شیشه قلب ادمو صیقل میده
استاد عزیزم خیلی دوستون دارم
مریم بانوی عزیزم عاشقتم تصدق خانومی تون بگردم
بدونید ندا عاشقتونه
حضورت پر برکت و راه تان مستدام
در پناه الله باشید تصدق تون بگردم
یا علی
باشد تا رستگار شوم.
با افتخار ارادتمند شما ندا
سلام استاد عزیزم
دقیقا عین این تمرین نه ولی همانندشو منو دختر 10 ساله ام انجام میدیم اینطوره که اکثر روزهایی که از باشگاه دخترمو میارم یک مسیری پیاده روی میکنیم پیشنهادی که من دادم گفتم بیایم مثل مسابقه وهر چیزی زیبایی که میبینبم بگیم ببینیم کی میبره در طی مسیرمو از مغازه ها شیک تمیز از ماشین ها زیبا وتمیزی که میدیدیم تو بلوار گلی که کاشتن از اسمون زیبا از میوه خوشمزه درختهای بلند سرسبز خونه های حیاط دار قشنگ خیلی چیزهای دیگه میدیدیم تحسین میکردیم به نوبت جوری که چشمامون میگشت دنبال زیبایی بعد اگه من زیبایی نمیدیدم دخترم شماره معکوس میگفت که وقتم داره تموم میشه واون فرد زودتر باید یه زیبایی ببینه و جایزه هم هر کی باخت طرف مقابل هر چی خواست باید براش بخره یا انجام بده
تمرین این دوست عزیز هم جالب بود و این بازی تمرینی حتما اجرا میکنم ایده جالبیه
از شما سپاسگزارم بابت نشر این آگاهی فوق العاده
سلام استاد صبح تان بخیر!
من صبح اولین بار روی انستاگرام دیدم این فایل را اولین چیزی که به چشمم خورد جمله عالی ( شکارچی نکات مثبت باشیم) بود با خود گفتم چه جمله تاثیر گذرای !!! این جمله تاثیر بسیار زیادی رو من گذاشت تشکر می کنم از عارفه خانم بابت این دیدگاه ناب شان که چقدر انگیزه داد به من که بیشتر تمرکزم رو بگذارم روی نکات مثبت و تشکر می کنم از شما که این دیدگاه شان را در قالب یک فایل عالی و تاثیر گذار برای ما تهیه کردید و اون حرف تان که گفتید وقتی آدم نکات مثبت رو روش تمرکز میکنه یک قدرت رو داره و وقتی که بهش فکری میکنه قدرتش زیاد تر میشه و به همین شکل وقتی می نویسه و برای دیگران می خونه قدرتش به مراتب زیاد تر میشه چقدر حرف خوبی بود و رو من تاثیر گذاشت که من بعد تمام سعیم را بکنم و دیدگاهای بیشتری را اختصاص بدم در سایت این از یک جهت خودم را با قدرت تر میکنه و از جهتی دیگر چقدر روی کسایی که این دیدگاه را می خوانند تاثیر میذاره به این شکلی میشه قدم کوچکی را برداشته باشیم جهت عمران جهان و تغییر زندگی کسایی که در این مدار هستند.
استاد باز هم خییییلی خییییلی سپاس گذارم بابت این فایل ناب.