به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-18.jpg
570
800
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-16 09:19:202020-10-18 03:29:15به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدای مهربان
رویاهایت را باور داشته باش!
فرشته با تو بود
فرشته اینهمه مثال زد استاد رویاهات رو باور کردی؟؟
استاد وضعیتش از تو بدتر بود ولی هرگز رویاهاش رو فراموش نکرد
اونوقت تو چی؟
باور داری ک رابطه ای که میخای رو بدست میاری؟
باورداری ک ثروتی ک میخای رو بدست میاری ؟
باورداری که یک فرد موفق در حوزه کاری خودت میشی؟
فرشته چقدر باور داری؟
اگه باور داری واقعن پس باور داشته باش ک خدا ،همون خدایی ک به موقع خورشید رو میاره بالا و به موقع میبردتش پایین همون خدا میتونه همه چیز رو جوری رقمبزنه که تو به قزوین برین
فرشته تو داری خوب پیش میری
بخدا داری مسیر رو درست میری
هرروز تمام تلاشت رو میکنی که روی خودت روی افکارت کار کنی تمام تلاشت اینه که به هدفت برسی براش تلاش میکنی
مگه کسی هست که باور هاش درست باشه و تلاش کنه ولی موفق نشه؟
خدای من خدای من شکرت شکرت شکرت
خیلیییی حالم خوبه
خدایا شکرت
پروردگارم تو بمن لطف بسیار بزرگی داری
تو من رو با عشق به مسیرت هدایت کردی
روابط داغون خانوادگیم رو عالی کردی
آزادیم رو به من دادی
خدایا تو بمن یاد دادی که فرشته دور دونه من تو خیلی ارزشمندی تو لیاقت احترام رو داری
و اینو تو روابطی که با اطرافیان چه اشنا چه غریبه دارم میفهمم
خدایا توبمن همه چی دادی
تااینجا منو اوردی
روزی بود که بخدا قسم 20هزار تومان بیشتر نداشتم اما دلم قرص بود ک خدا هست
ابجیم بمن میگفت تو دیگه مشکلاتت حل شده فک میکنی همه مثل تو ان؟
نه اونروزی ک ابجیم این حرف رو بمن زد من 20هزار داشتم که فقد فردا برم کلاسم
همون شبی ک پولم تموم شد پدرمگفت فرشته از جیبم 200تومن بردار برای خرجیت
خدای من؟
بخدا اشک میریختم
یادم رفته بود ک تو این چند ماه چجوری خداوند هوامو داشتع
بعد چقدر راحت فراموشم شده بود؟
یادت رفته که دقیقا لحظه سال تحویل وقتی تصادف کردین چجوری ماشین رو نگه داشت؟
همونجوری بازم میتونه زندگیتو تغییر بده
همونجور ک از دره نجاتت داد همونجور بقیه کارا رم میکنه
خدای من!
فراموش کردم که چجوری در هرلحظه هوامو داشتی
الان نگران چی باشم؟
منی ک 20هزار تهه کیفم بود ولی شاد شاد بودم که توهستی منی که تواون لحظات بهت ایمان داشتمبینهایت حالم خوب بود
الان میگم چجوری میخاد حلش کنه؟
بمن چه؟
که تو کارای شما دخالت کنم عشق من
من کیم که بتونم حتی ذره ای درباره اینکه چجوری باشه نظر بدم؟
من چی میدونم؟
خدایا من تسلیمتم
من فقیرم از هرخیری که ازت بمن برسه
پروردگارم
هرگز منو رها نکردی!!
هر چی خاستم به موقعش بهم دادی
بهت ایمان دارم حالم خوبه خودت شاهدی
ولی صدای نجواها دیوانم کردن
از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم
صدای نجوا رو تو وجودم خاموش کردی و الان قلبم داره از شدت احساس عالی از سینه ام میزنه بیرون
خدای من با من چه کردی؟
رفیق من عشق من همدم من همراه من!
چطور میتونم سپاسگزار لطفت به خودم باشم؟
خدای من !
کاش میشد اندکی از نعمتهات رو جبران کنم
الان برای چی روزه میگیرم؟
مگا تو محتاج روزه منی؟
ن بخدا فقد برای شکرگذاریع نعمت هاته
که یادم باشه باید کنترل ذهن کنم
خدایا یادم باشه که تشکر کنم ازت
تو حکمت رو بر قلبم جاری کردی
سوره مریم :7
یَازَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّا [با اجابت این دعا، فرشتگان ندایش دادند] ای زکریا، ما تو را به پسری که نامش یحیی است، بشارت میدهیم که پیش از او همتایی با چنین ویژگی هایی قرار ندادهایم.
قَالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی غُـلَامٌ وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا [زکریا] گفت: پروردگارا، چگونه ممکن است مرا پسری باشد، در حالی که همسرم نازاست و خود نیز از شدّت پیری به [نهایت] ناتوانی رسیدهام.
مریم:9
قَالَ کَذَلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُکَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَکُ شَیْئًا
گفت: [آری] چنین است! پروردگارت گفت: این کار بر من آسان است، [همان گونه که] پیش از این تو را آفریدم، در حالی که چیزی نبودی [=در عدم مطلق قرار داشتی].
.
این کار بر پروردگارم آسان است چون اون ابر قدرت است
خدایا مرسی رفیقم عاشقتم رفیقم
من اینروزا دارم با خدای خودم عشق میکنم و هرلحظه درحال لذت بردنم خدایا شکرت برای اجابت درخاستهام
تویی ک به ذکریا در اون سن بچه دادی و گفتی اینکار برای من اسانه پس خاسته های من که چیزی نیست
هرگاه به درگاهت اومدم دست پر برگشتم اینسری و سری های اینده دیگه قوغا میکنی شکرت!!!!
سلام فرشته زیبا رو ،چقدر لبخندت زیباست و هر انسانی مجذوب خودش میکنه
اشک شوق من امروز در این سایت از کامنتی به کامنت دیگه جاری میشه و انگار قرار نیست این شور و شعف امروزم که در ستاره قطبی از خداوند درخواست کرده بودم تمام بشه
ابجی عزیزم چقدر دلبری کردی برای خدای خودت و اشک ما رو هم جاری کردی ..
مگه برای خدا کاری داره ..انجام هر کاری براش مثل آب خوردن
دیشب داشتم آسمون نگاه میکردم ،پهنای آسمون و سیاهی که داشت و نور ستارگان که همه جا رو گرفته بود منو بفکر فرو برد ،
اخه یه مطلبی خوندم راجب سیاره مشتری که گویا ستاره ای بهش اصابت کرد و طول امواجش اینقدر شدید بود که اگه به زمین میخورد همون لحظه زمین متلاشی میشد و یادم به آیایه از قرآن افتاد که ما نگهبانانی برای شما گماردیم
خدای که اینقدر بزرگ و ما رو توی این شلوغی سیارها و ستارگان مراقبت میکنه مگه براش انجام امورات روزانه ما کاری داره الحق که مثل آب خوردن
تو کامنت یکی از شاگردا زرگ استاد از یوسف میگفت عجیب به دلم نشست و میگفت که عهده دار کار یوسف خدا بود که کاروانی به آب محتاج کرد ،عزیز مصر به فرزند محتاج کرد ،مردم مصر رو به تعبیر خواب محتاج کرد و یوسف شد عزیز مصر
شما شاگرد زرنگای استاد کجای این دنیا میشه پیدا کرد جز این سایت مقدس و الهی
فرشته عزیز بهت تبریک میگم نزدیکی خودتو با رب
سپاسگزارم ازت بخاطر نوشتن احساس زیبات
در پناه الله یکتا شاد و سربلند و ثروتمند باشی
سلام ب استاد عزیزم و دوستان گرامی، من ب تازگی عضو سایت شدم و خیلی خیلی خیلی خوشحالم وارد این فضا و این خونواده بسیار صمیمی شدم ، خدا رو سپاسگزارم ، بسیار عالی و فوق العاده انگیزشی بود این فایل، ب جرات میتونم بگم ب اندازه همه فایلهایی که تا حالا دیدم بهم انگیزه داد و اگر مقداری شک تو دلم داشتم کاملا برطرف شد، خدارو شکر میگم این فایل ب دست شما رسید تا اینقدر زیاد تاثیر گذار باشه روی ما، خیلی احساس قشنگی دارم از وقتی با شما آشنا شدم زندگیم بسیار قشنگ تر شده، از صمیم قلبم براتون بهترینهارو از خدا میخوام و بی نهایت سپاسگزارم از شما استاد عزیزم و خیلی دوستون دارم ، در پناه الله یکتا باشید و موفق تر و ثروتمندتر و سعادتمندتر از همیشه…
پانزدهمین روز شمار تحول زندگی من از فصل یک
پانزدهمین روز از برگ تعهد من
به رویا هات باور داشته باش
سلام استاد عزیزم سلام خانم شایسته ی عزیزم
و سلام به همه ی دوستان عزیزم در این قسمت رویاهایت رو باور داشته باش..
خدایا شکرت. که امروز هم تونستم به تعهدم عمل کنم و یک قدم دیگه برای رشد و پیشرفتم در جهت ساختن باورهای قدرتمندم حرکت کنم
نمیدونم این چندمین کامنتی هست که در این قسمت از فایل رویا هایت رو باور داشته باش نوشتم ..
وقتی در همین قسمت روی دکمه ی در بالای صفحه(دیدگاه های من )کلیک کردم که خودم رو چکاپ کنم و ردپاهامو در این قسمت ببینم با کمال تعجب دیدم کلی کامنت هام با تمام جزییات این فایل رو هر دفعه نوشتم و خوندم و این فایل رو چندین بار نگاه کردم …. انگار استاد از همون اولش هم باور داشت که به این نقطه می رسد انگار امیدش خیلی زیاد بود .. انگار همون موقع ها هم این روزها رو میدید .. چشم انداز های دست یافتن به رویا ها شون رو با چشم دل می دید ..
امروز کلی نت برداری کردم کلی مطلب برای نوشتن آماده کرده بودم. کلی کامنت های گذشته ام رو در این قسمت خوندم کلی برای خودم رویا پردازی کردم .. کلی خودم رو تجسم کردم و کلی باورهای رویایی. نوشتم و کلی شکرگذاری برای داشته هایم نوشتم …. ولی فهمیدم که مشکل ما کمبود آگاهی نیست بلکه فراموش کردن هدفمون هست
یعنی یادمون میره که باید برای هدفمون حرکت کنیم . یعنی وقتی تلاش و کوشش کردیم و تا اندازه ای رشد و پیشرفت کردیم و اوضاع بهتر از قبل شد یادمون میره که اصلا هدفمون چی بود .. خوشحال هم هستیم که چند تا پله آومدیم بالاتر و فکر می کنیم دیگهه همین قدر اومدیم بالاتر کافیع . دیگه تمرین ها رو انجام نمیدهیم و دیگه حواسمون بخودمون نیست .. دیگه ورودی های ذهنی مون. رو کنترل نمی کنیم …. دیگه وقت و فرصت کافی برای خلوت گزینی هامون نمی ذاریم … و خیلی کارهایی رو که برای هدفمون انجام میدادیم
دیگه کم رنگ میشه و نسبت به خودمون تعهدمون بی رنگ میشه … و امروز داشتم فکر می کردم که باید بیشتر بنویسم .. بیشتر به هدفم تمرکز کنم هر دفعه بیشتر از همیشه می خوام هدایت بشم.. تمام آرزوم این شده که فقط از خداوند می خوام منو در جهت رشد و پیشرفت های پولی و مالی و غیر مالی و معنوی و آگاهی و آسونی ها اعتبارنیک و بلندآوازگی و عزت نفس و در روابط و سلامتی تندرستی و امکانات رویایی ام هدایتم کنه. دانه به دانه نوشتم ولی تمام هدف من فقط دونه به دونه ی اینها نیست.. بلکه یک هدف اصلی خیلی مهم دارم که تمام این خواسته هامو در بر می گیره …
وقتی کسی در مسیر رسیدن به اهدافش باشه تمام تضادها و چالش ها براش بی اهمیت هست و دیگه دردش نمیاد و دردناک نیست بلکه از مسیرش لذت می بره و چشم به هدفش می دوره و برای اینکه حرکت کنه و به هدفش برسه فقط به اون نقطه ی اصلی تمرکز می کنه ..
ولی در واقع می خوام اون اصل مطلب رو داشته باشم.. اون اصل کاری رو داشته باشم.. اون نقطه ی اصلی که روش تمرکز کردم یک هدفی است که شاه کله ی تمام دیگر اهدافم هست تا بتونم به اون خواسته هام برسم و اون اصل مطلب این هست که باید باورهایم عوض بشه تاااااااااا
شخصیتم عوض بشه تااااااااااا
اعمال و رفتارم عوض بشه
و با تغییر طرز تفکرم من به تمام رویا ی خودم می رسم
پس منی که اسمم هم رویاست چطوری باید هدایت بطلبم که شخصیتم هم رویایی بشه ؟؟؟
رفتارم رویایی بشه
باورهایم رویایی بشه
من باید بهشت رو در همین دنیا تجربه کنم
همین کنترل ذهن و همین ادامه دادن قدم اصلی تحول زندگی من هست
و این تعهد رو به خودم دادم که من آنقدر این فایل ها رو گوش می کنم و نگاه می کنم که منجر شود به اقدام و عمل کردن و آنقدر از لحاظ پولی و مالی و ثروت رشد کنم تا بتوانم به سادگی به راحتی و به آسونی و سهولت و به زیبایی و عزتمندانه به رویاهام برسم و استفاده کنم و بهره ببرم و لذت ببرم
خدایااا شکرت از اینکه منو یاری کردی و قلم دستم شدی برای اینکه امروز هم تعهدم رو برای روز پانزدهم انجام دادم و خدا رو بی نهایت شکر گذارم که قدم به قدم حرکت های جادویی و متعهدانه ام در این مسیر محکم تر و استوارتر بر می دارم .قدم های من قدم های الهی است
خدایااآاا شکرت که چنین استاد متعهدی دارم
خدایااا شکرت که هر روز و هر لحظه دستمو محکم تر از همیشه گرفته و منو بسمت بهترین ها هدایت می کنی
خدایا کمکم کن اونقدر چشم و گوش و قلب و دلم باز باشع که بتونیم هدایت های تو رو تشخیص بدیم..
خدایا شکرت برای این هدایتهای الهی
خدایااآاا تنها تر می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم
IN GOD WE TRUST
سلام بر استاد وهمه اعضای محترم سایت….واقعا من از استاد تشکر میکنم که مثل یک کتاب باز خودشون رو الگوی ما قرار میدهند ومیگن که من این بودم واین شدم واقعا استاد شما یک ثروتمند همه جانبه هستید ونه فقط بحث پول …..استاد من پیش بینی میکنم در اینده خیلی نزدیک تعداد زیادی ایرانی که از فایلهای شما موفق شده اند به فلوریدا خواهند امدو روزهای زیبایی را در کنار همدیگر خواهید داشت چون شما ره روان زیادی دارید ودر مهاجرت نیز شما یک الگوی فوق العاده اید…..استاد من خیلی خیلی دوست دارم حالا که خیلی بی پروا هستید واز هیچ چیز عبایی ندارید دارایی خالص خود را در ایران وامریکا حدودی بفرمایید مثل بیل گیتس و….. که در همه سایتها داراییهایشان قابل رویت است تا ما اهدافی بزرگتر از شما بنویسیم وشروع به کار کردن روی خودمان برای کنیم وحرکت بدون توقف به سمت جلو امید وارم که منظور من را متوجه شده باشید که قصد م چیست …..واقعا تو اسمونها دنبالت میگشتم واقعا شما یک الگوی بی نظیر موفقیت هستید اما موفقیتهای الان شما در ذهن من خیلی هم بزرگ نبست ومیدانم که خیلی خیلی از این که هستید بیشتر پیشرفت میکنید ومیکنیم
ماشالله …..ماشالله افرین افرین واقعا از رشدتون لذت میبرم…..
درود بر استاد عزیزم جناب عباسمنش
واقعا خدا رو سپاسگزارم که صبح جمعه ام در حالی با دیدن این فایل معجزه آسا شروع شد که دیشب را به نحوی عالی در کنار خانواده ام گذروندم و در بهترین رستوران شهر یکی از بهترین غذاها رو خوردم و در مسیر هم کلی زیبایی، ثروت و نعمت میدیدم و حس و حالم خوب بود و کلی انرژی داشتم و قصدم بر این بود که صبح پاشم و قسمت دوم قانون افرینش که قانون درخواست هست رو و توی دفتر مربوط به قانون آفرینشم نوشتم مرور کنم که اینقدر ذوق داشتم از شنیدن فایل جدید شما که اول فایلتون رو دیدم ، فایلی که یه نشانه بود برای این روز های من که کمی حس و حالم اندکی در چند روز قبل ناعالی بود و من در تمرین فانوس دریایی ام هر روز از خدا میخواستم که در اون روز مربوطه کلی برایم نشانه برای تقویت ایمان و هدفی که در اون گام برداشتم بیاره و روز بعدش با پیجی آشنا شدم که واقعا برام نشانه بود و ذوق زده ام کرد و حسمو باز عالی کرد و دیشب هم که فایل ” به رویاهایت باور داشته باش رو ” خدا بهم هدیه داد که گفتم خداجون بینهایت سپاسگزارم که اینقدر نشانه بهم نشون میدی. هر چند که در طول روز کلی نشانه های کوچولو و بزرگ میبینم ولی این صحبتهایی که از طرف دستان خدا با من میشه ، بینهایت برام ارزشمنده…..من که از همون سال پیش که در ماشینم به طور ناگهانی با فایلاتون اشنا شدم ، جذب شما شدم و طوری حرف میزدید و نمیدونم چه انرژی توی صداتون و کلامتون هست که من بی نهایت جذب شما شدم….آخه من فایلهای صوتی افراد بیشماری رو گوش کردم ولی نمیدونم چه چیزی در وجود شما هست که با من اینگونه کرد و خب اون زمان نمیدونستم ولی الان میدونم که فردی هستید که از همه لحاظ به ثروت رسیدید و این هم یکی دیگه از جنبه های اعجاز ثروت در زمینه عزت نفس شماست که اینقدر برای من جذابید .
واقعا سپاسگذارم بابت این فایل ، واقعا این یه نشانه بود از طرف خدا، سر صبح اشک شوق ریختم، به گمونم صدای خانمی که با شادی و گرمی در فیلم از خونه به عنوان هتل 8 ستاره نام بردند صدای خانم بزرگوارتون بود و خیلی خوشحالم که دو نفر انسان دوست داشتنی در کنار هم و پشت هم بوده اند و الان هم مثل گذشته ولی با کیفیت زندگی فوق العاده دارید روزهای زیبا رو خلق میکنید .
استاد مراتب قدر دانی من از شما خیلی زیاده و من همواره و هر روز در محل رفتن به سر کارم و برگشت از آن دارم به فایلهای شما گوش میدم و با کلی انرژی روزم رو شروع میکنم و هر دفعه هم که گوش میدم مطالب جدیدی یاد میگیرم که میگم خدایا اینا کجا بود دیگه و یا یه مطلبی رو در دفعات بعدی به عمقش پی میبرم و کلی ذوق میزنم و انرژی میگیرم….
به لطف خدا جلسات قانون افرینش رو شروع کردم . خیلی جالبه در فایل اول قانون افرینش به ما گفتید که از همین امروز براتون اتفاقات و نشانه ها رخ میده و دقیقا همون شب دوست ثروتمندم بهم پیام داد توی تلگرام که مجید پایه ای بریم دوروزه شمال !
جالبه که من هفته قبلش داشتم خودم رو توی ماشین اوپتیمای خودم و در راه شمال بهمراه آهنگ و شادی میدیدم و هفته بعدش این اتفاق رخ داد برام و جالب اینه که من قرار بود در مورد یادگیری کاری و مصاحبه با این دوستم به دفتر کارش برم توی همون هفته ، ولی خود دوستم که مدیر اون شرکته و 150 نفر براش مستقیم و 1000 نفر غیر مستقیم کار میکنند، اومد با ماشین اوپتیماش دنبالم و منو به شمال برد و در راه من همه سوالاتم رو پرسیدم و کلی من از اون درس یاد گرفتم و کلی هم اون از من مطالب و قوانین هستی رو یاد گرفت و کل هزینه سفر رو خودش پرداخت کرد و اینا برام باور کردنی نبود که اینقدر سریع قانون عمل کنه و در ضمن این دوستم کسی بود که هزینه ترم دو دانشگاهشو نداشت بده و ممکن بود نتونه انتخاب واحد کنه ……نکته جالب بعدی این بود که من در مورد یه مطلب در مورد ثروت حس خوبی نداشتم و با خودم عهد کردم که باور درستش رو تکرار کنم و صدامو ضبط کردمو تا صبح توی گوش من تکرار میشد …….فرداش در سر کار مبلغ 360000تومان به حسابم واریز شد که تا همین الان که نزدیک یک هفته میشه متوجه نشدم از کجا واریز شده برام و خیلی دنبال این بودم که این پول از کجا برام واریز شده و نگران این بودم که نکنه اشتباه واریز شده که یه دفعه همکارم که زیاد توی این مباحث نیست بهم گفت تو چکار داری از کجا اومده ، تو خدا رو شکر کن و رهاش کن و حس خوب داشته باش اون پول اگه مال تو نباشه و اشتباه واریز شده باشه خودش ازت جدا میشه …..و من شوک شدم که خدایا از طریق همکارم که چیزی نمیدونه با من حرف زدی و یه قانون رو متذکر شدی و واقعا نمیدونستم چی بگم ……یه قانونی که جدیدا کشف کردم و اون بخاطر تحقیق در مورد خودم و دیگران بود اینه که اگه واقعا خواسته ای رو داشته باشیم و قبلش از ای کاش و کاشکی بشه و این کلمات استفاده کنیم ، زمان رسیدن به خواسته هامون عوض میشه و همون عصر که این قانون رو یاد گرفتم و از سر کار بر میگشتم ، گفتم بذار این قانون رو تست کنم . همیشه من با اتوبوس به محل کارم رفت و آمد میکنم تا فایلهای صوتی استاد رو در این مسیر گوش بدم .اون روز عصر کارم دیر تمام شد و اومدم سر ایستگاه و توی خونه هم کار داشتم .همونطور که به فایلهای استاد گوش میدادم با خودم گفتم بذار این قانون ای کاش رو امتحان کنم . اتوبوس های مسیر ما همیشه سبز یا قرمز رنگ هستن و به محض اومدن ، من از دور میفهمم که این اتوبوس مسیر منه . اون روز یه اتوبوس از دور با رنگ سفید داشت میومد و همیشه اتوبوسهای سفید اون ایستگاه یا بی ار تی ان و یا مال مسیر دیگه ای هستن…..من همونطور که از دور این اتوبوس سفید میومد ، با خودم گفتم ای کاش اتوبوس من دو دقیقه دیگه بیاد تا سریعتر به خونه برسم و کارامو که برای هدفهام هست رو انجام بدم و بعدش به خودم گفتم البته اگه دیر هم بیاد ایراد نداره و من دارم فایلهای استادو گوش میدم و از وقتم پربار استفاده میکنم….همینطور که اینها رو تو ذهنم میگفتم ، اون اتوبوس سفید نزدیک میشد و از کنارم داشت رد میشد که در ایستگاه وایسته که یه نگاه بهش کردم و دیدم روی بدنش اون خط مسیر منو زده!!!!!
گفتم خدایا ! تو خط اتوبوس رو به این سرعت به نفع من عوض کردی !!!! پریدم تو اتوبوس نشستم و مثل چی داشتم ذوق میکردم و سپاسگزاری……حالا نمیدونم این قانونه یا بخاطر اینه که باورش دارم …..خلاصه وقتی پیاده شدم به اتوبوس نگاه کردم و دیدم اتوبوسهای سفید و صورتی که بعدن دیدمش ، به تازگی به این مسیر اضافه شدن …..خدایا واقعا سپاسگزارم
من و همکارم ، یه گروه سپاسگزاری و بیان اتفاقات زیبای روزمون رو در تلگرام داریم که هر اتفاق خوب میفته و سپاسگزاریهامونو و اهدافی و چیزایی رو که میخوایم اونجا مینویسیم و این باعث میشه که هم سپاسگزاریمون بیشتر بشه و هم اتفاقات خوب بیشتری برامون رخ بده و به تازگی همسر این همکارمون هم که اصلا توی این وادی نبود خودش گفت منو عضو کنید و من فقط میام میخونم …..بعد دیدیم که ایشون هم راه افتادن و سپاسگزاری میکنن و از اون روز داره براشون اتفاقات خوب و جذب ثروت میشه که براش تعجب آور بود و من هم یه فلش پر از فایلهای رایگان استاد رو که کلی مرتبشون کرده بودم رو بهشون دادم و اونا هم دارن صبح و شبشون به این منوال میگذره ……جالبه که حرف استاد شد و اینکه شما روی خودت کار کن و به موفقیت برس اطرافیانت یا جذب تو میشن و به حرفات گوش میکنن و یا خیلی اروم از زندگیت میرن بیرون ….
نکته دیگه خانم دکتری بودن که به محل کارمون اومدن و ارباب رجوع بودن و من همونجا چند تا سوال در مورد موفقیتشون کردم و دیدم بعله ایشون هم استاد عباسمنش رو میشناسند و این صحبتها و رد و بدل کردن قوانین به دو ساعت طول کشید و ایشون کلی ذوق کردند و خودشون شماره شونو بهم دادن وگفتن من از این به بعد بازم میام اینجا و شما بسیار قوی هستید در این مورد و این باعث شد که کلی اعتماد به نفسم بالا بره ….. خدا رو سپاسگزارم که ماه دیگه دوره عزت نفس استاد رو تهیه میکنم و با هدیه استاد ، قسمت سوم قانون افرینش رو تهیه میکنم و اینها همه نعمت و ثروته …..
هر روز اتفاقات زیبا و نشانه های بزرگ و کوچک برم رخ میده و خدا از هر طریقی چه از طریق عکس فیلم نوشته افراد مکانها داره با من حرف میزنه ……خیلی برام جالبه استاد در جلسه اول قانون افرینش گفتند من تی وی نگاه نمیکنم ولی اون چیزهایی که باید از طریق تی وی با توجه به مدارم به من نشون داده بشه ، بصورت اتفاقی حالا یا در تی وی اقوام یا تی وی های عمومی بهم نشون داده میشه . من هم زیاد به برنامه های احسان علیخانی با توجه به فاز غمش علاقه ای ندارم ( البته برای جناب علیخانی و مهارتشون بسیار ارزش قائلم ) و تلویزیون نمیبینم ولی در ماه رمضان ، من فقط دو تا از برنامه های ماه عسل رو اتفاقی ! دیدم که همشون در مورد رسیدن به خواسته ها بود و اولی در مورد خواهران پرافتخار منصوری بود که به ارزوهاشون رسیدند با توجه به گذشته ی بسیار سختی که داشتند و دیگری آن آقای کارآفرین از شهر خمین که ایشون هم شرایط دشواری داشتند و فقیر بودند و الان کار افرین شدند و بهترین زندگی رو دارن و واقعا کلی درس برای من داشت و کلی وجه تشابه در این بزرگواران در مورد موفقیت برام بازگو شد و جالب اینکه خواهران منصوری ، جایگاه و مقامی که میخواستند رو نقاشی میکشیدند و به دیوار میچسباندند و بعد به اون میرسیدن!!!!
جالب اینکه اون زمان من گفتم خدایا نگاه کن من تی وی نمیبینم ولی این برنامه هایی رو که بهم نشون دادی همه در جهت اهداف من و تقویت باورهام بود و بعد از زبان استاد فهمیدم که اون برنامه هایی که باید به ما نشون داده بشه، خودش به صورت اتفاقی جذبمون میشه .
واقعا خدا رو سپاسگزارم که خدا منو در این مسیر قرار داده و شک ندارم که به همه خواسته هام میرسم و شک ندارم که باید تکاملم طی بشه و همواره باید کانون توجهم روی نکات مثبت و جنبه ی مثبت قضایا باشه و همواره حس خوب داشته باشم و ذهن و روحم یکی بشن و هیچوقت نگران نباشم و باورهامو تقویت کنم و مطمئنم بینهایت بینهایت ثروتمند میشم در همه جنبه های ثروت و هم خودم رو شاد میکنم و هم دیگران رو ……
خدا رو شکر که همه به من میگن خیلی پر انرژی ام و به عنوان انرژی مثبت هستم و این داره برام باور میشه و خیلی ها ازم تشکر میکنن و همه این خوبی ها رو مدیون استاد عزیزم هستم…..استاد بی نهایت دوستت دارم ……سعی میکنم هر چه زودتر به هدفم برسم و نشانه ی هدفم رو ایشالا به هر نحوی شده به دستتون میرسونم که شما هم کلی شاد بشید و بدونید که من شاگرد شما ( دست با ارزش خدا ) بودم و خواستم و بدست آوردم….
عذر میخوام از زیاده گوییم…….براتون ارزوی ثروت تندرستی شادی و لذت بی انتها و بی مانند دارم :)
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدایی که رویاهایمان را به ما الهام میکند
در کتاب رویاهایی که رویا نیستند خوندم که
وقتی خدا یک رویایی را به دل من میندازد ، در واقع این توانایی را در وجود من دیده که این رویا را به دل من انداخته
از خودم می پرسم که
چرا چنین رویایی به دلم افتاده و یه صدایی در درونم میگه تو میتوانی به این برسی؟
چرا این رویا را به دل من انداخته و در دل دیگری نینداخته؟
و حتی چرا یک رویایی را به دل یک نفر انداخته در حالیکه اصلا رویای او به دل من نیفتاده؟
جواب این سوال در آیه ۲۸۶ سوره بقره است که می فرماید:
(خدا هیچ کس را تکلیف نمیکند مگر به قدر توانایی او)
آری ، خدا به قلب ما نگاه میکند و …
خوشا به حال ما که گزینش شده ایم و در این خانواده دور هم جمع شدیم و رویاهایی بزرگ در سر داریم
و خدا را بی نهایت مرتبه شکر بابت الگویی که داریم که از سخت ترین نقطه زندگی خود به اوج عزت و خوشی رسید
و در آخر با خودم میگم
خدایا من این رویا را میخوام
تو هم که یقینا میخوای
پس بزن بریم
تو هادی من باش و من تسلیم تو
خدایا شکرت بابت این انسان بزرگی که سر راه ما قرار دادی آقا سید عزیز و عشق ایشان خانم شایسته عزیز که سبک زندگیشون عطر تو را در زندگی ما پراکنده میکند🌹🌹🙏🙏🙏🙂🙂
سفرنامه روز پانزدهم
13971130
هر روز که قدم های بعدی را برمی دارم اتفاق جالب تری برایم می افتد هر متنی که به آن هدایت می شوم احساس میکنم که دست دلم خوانده میشود هر فایلی که جلوی من سبز می شود دقیقا جواب سوال دیروزم حال بد دیروزم است، همین دیروز بود که نوشتم احساسم بد شده خدا یا جوابی بهم بده حالمو خوب کن ایده ای بهم بده چون به قول متن زیر که استاد می گوید :
*اگر فکر می کنی به ته خط رسیده ای و فکر می کنی قادر به تغییر این شرایط نیستی، نگاهی دوباره به این ویدئو بینداز و شرایط گذشته و الان زندگی ام را در آن ببین تا ذهنت نتواند هیچ بهانه ای برای موفق نشدن بیاورد، تا هیچ عذری درباره ناتوانی از تغییر اوضاع، نداشته باشی!
زیرا اگر من توانستم آن شرایط نابسامان مالی را تغییر دهم و از آن شرایط به استقلال مالی برسم، تو هم می توانی*
بخاطر تلاش زیاد نتیجه بزرگ نگرفتم، عقب ماندن اجاره ام با آن همه ایمان و باورم یه ذره ابری شد و باور داشتم که فقط باید روی خدا حساب کردم و خدا فایل امروز را از قبل تو سفرنامه طوری تنظیم کرده بود که مصادف شود با حال دیروز من بشود چراغ راهنمای امروز من، خدا یا سپاسگزارم که سریع الجوابی استاد عزیزم سپاسگزارم که در این دنیا متولد شدی و ما را بیدار کردی تا دستمان را بسوی نعمتهای خداوند دراز کنیم و سپاسگزار باشیم
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم که پرده هایی که نجواهای ذهنی بر روی نعمتهای خداوند و روی ثروتهای خداوند کشیده بود را بهم فهماند آگاهم کرد که چگونه این پرده های سیاه را محو کنم و دنیای زیبایی که خداوند رحمان آفریده را با چشم بصیرت ببینم، بچه ها بخدا میشه در حال شدنه امروز یک معجزه دیگر هم رخ داد البته واسه من معجزه نیست چون دیگه قوانین را بلد شدم در تار و پودم احساس خوب را می فهمم و قدرت لایزال الهی را درک می کنم بخدا باید خودمونو به دل ترس بزنیم چه نعمتهایی که پشت اون خوابیده و نجواهای ذهنیمون پرده غفلت بر اون کشیده، بخدا خیلی ها میگن نمیشه ولی من با توکل بر خدا و اعتماد بر قوانینی که از استاد عباس منش عزیزم یاد گرفتم میگم میشه چون دیدم که شد من یک کسب و کار آنلاین دارم من یک دوچرخه فروشم هم تک فروشی می کنم هم عمده فروشی، حالا بارون داره یکسره میاد، بیرون هوا سرده سرد و همه همکارام باور دارن که تو این هوای سرد و بارانی کی میاد دوچرخه بخره!!!!
ههههههه نجوای ذهنیم فعال شد میگه نگو……!
نجوای ذهنیم میگه اینا را نگو…….!
ولی میگم چون باور دارم که با گفتنم زنگ آگاهی خیلیا ممکنه به صدا دربیاد، خیلی از دوستان هم فرکانسیم بیدار میشن و همگی باهم به وظیفه الهی مون که رشد و گسترش جهان و خودمونه عمل می کنیم.
بچه ها بخدا بهره مندی از نعمت های خداوند نه به مکان ربط داره نه به آب و هوا من همین الان تو این هوای بارونی سرد بر خلاف باور دیگران یه فروش توپ داشتم اونم خیلی ساده از طریق تلگرام همین!!!!
شما هم تو هر کاری باشید در هر شرایطی باشید محصولتون هرچیزی باشه هر چیزی فقط کافیه باور کنید باور کنید که میشه و میشه و میشه و فقط و فقط خرجش سپاسگزاریه سپاسگزاری
خدایا هزاران هزاران هزاران به توان هزاران(بچه ها بخدا همین الان مابین این سپاسگزاری یه معجزه دیگه یوووووههههوووو یه معجزه دیگه، پارسال چک یه بنده خدایی حدود دومیلیون و خورده ای برگشت خورده بود من برج 7 حلالش کردم و از خدا خواستم مشکلسگش را برطرف کنه و گفتم اگه پولمو بتونه بده که میده اگرم نتونست بده بخشیدمش که همین الان مابین این شکرگزاری زنگ زد کلی معذرتخواهی کرد و من بجا نیاوردمشون تا خودشون را معرفی کردن و نه تنها اعلام کردن بدهیشونو میپردازند بلکه صورت خرید جدید هم داند که پولش را نقد واریز می کنند منو این همه خوشبختی واقعیه میتونه بیشتر بشه بهتر بشه ) مرتبه شکرت
می بینید بچه ها وقتی خدای خودتون را باور میکنید وقتی باورتون توحیدی میشه همه و همه مسخ شما میشوند وای خدا چقدر من عاشق این کلمه مسخ هستم
بچه ها بخدا بخدا بخدا (اشک تو چشام جمع شد الان) کافیه بخواین، هرکجا، هر شرایطی، در هر زمانی بخدا ما همچین قدرتی داریم، فقط بیدار بشین، گول الانتون را نخورید بخدا میشه، مال من شده اتفاق افتاده دارم میبینم که خواستم و خدا چجوری داره حمایتم میکنه به این سیستم اعتماد کنید بخدا خیلی باحاله، خیلی خیلی خیلی بزرگ فکر کنید کوچک قدم بردارید و مطمئن باشید میشه میرسید
امروز که فایل باور رویاها را نکته برداری میکردم جاهایی که باعث میشد تو ذهنم جرقه بزنه را برش میدادم تا با موسیقی بی کلام میکسش کنم و بارها و بارها بشنوم یک درک جدیدی از سختی هایی که کشیدم بی پولی ها، عقب ماندن اجاره ها و درکل بگم تضاد بهتره چون همه اینها منو به این نقطه ای که الآن هستم رسوندن و خیلی هم عالی خیلی هم عالی شد و از نقطه ای که الان هستم خیلی راضی ام از آگاهی هایی که به دست آوردم از درک خالق بودنم خیلی راضی و سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم خدا را بی نهایت سپاسگزارم خیلی احساس شادی خوشبختی بزرگ بودن خاص بودن اشرف بودن و لذت می کنم خیلی احساس رهایی و آزادی دارم خیلی خیلی خیلیییییییییی!!!!
خدا را هزاران مرتبه سپاسگزارم چون امروز فهمیدم که مدارم نسبت به دیروز بالاتر رفته چون امروز با خانم رجائیان که از شاگردان استاد عباس منش هستند آشنا شدم و مکالمه ای باهاشون داشتم و چه قشنگ از باورهاشون میگفتند از اینکه اول از همه شرک را باید از وجودمون پاک بکنیم چقدر قشنگ توضیح میدادن که توحیدی بودن باور چه معجزهایی را پدید می آورد و اینکه وقتی فقط با خدا زندگی میکنی وقتی شریک زندگیتون خدا میشه زندگیتون بی نظیر میشه هرجا میری زیبا میشه با هرکی حرف میزنی مسخش میکنی و چیزی جلو دارتون نیست تا نذاره به هدف برسین خدایا بخاطر دوستان عباس منشی ام همچون رضا عطار روشن، مجید مرادی، خانم زدکارتیست، جعفر شکراله زاده، میکاییل خواجه و سایر دوستان عزیزم هم خانواده ایی های عزیزم و به خاطر خانم شایسته و بخاطر استاد گرامی ام ام که دلم واسش یه ذره شده امروزا هم کم پیدا شده و مطمئنم داره را دوره قرآن کار میکنه…. که امروزا فایل نمیدن بخاطر همه جهان بخاطر فراوانی ها ثروت ها سلامتی ها شادی ها و همه امکاناتی که داریم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
سپاسگزارم
وااووووووو
تو فوق العاده ای پسر
خیلیی خوبی
چقدر کلماتی که به کار بردی چقدر روح انگیزن و مشتاقانه تا آخرین کلمه چشمام هی واتر میشد. عالی عالی
صبححح صبح تر و دل انگیزتر و روح انگیزتر از همیشه شروع شد
ایمانم بیشتر
امیدم بیشتر
توکلم بیشتر
تسلیم تر و مطیع تر
واووووو WOWW
GREATTT
انقدررررر حالممممممم اساسی از درون و بیرون خوب نه! عالیههههههههه!!!!!!! که ????
الان که هنسفری توی گوش های شنواااااااا و خوشگلمههه و دارم یک آهنگ خفن گوش میدم
که به جای کم کردن کردن صدای گوشی موبایلم، دست میزنم به باند کامپیوتر و صدای اونو کم میکنمممم ???? بعد میگممم خداااا چرا کم نمیشههههه !!! ???? ??
خیلی درس ها و خیلی قانون ها را براممم به خوبی مرور کردی
رهایی، سپاس گزاری، توحید …
از پاسخ زیبات کپی گرفتم، اسکرین گرفتم، عالیههه
خدا جونم به خدا جونت سلاممم میرسونه ????
GIVE MY BEST REGARDS TO YOUR THE ONLY GOD, THE KING
راستی گفتی سپاس گزاری
پاشو بیااا تو قسمت، “آرامشگاه” توی گنجینه ??
مطمئنم امروزززز سپاس گزاریت را میبینیمممم
”
SEE U BABY
??????
به نام خدای روزی دهنده
پانزدهمین برگ سفرنامه ۲۸ تیر ۹۸
«همه چیز تغییر میکند وقتی ما تغییر کنیم»
نکاتی که از این فایل زیبا یاد گرفتم با اینکه قبلا هم دیده بودم گذری, اینکه اون شرایطی که استاد داشتن شرایطی نیست که نتیجه ش شادی باشه ولی میبینیم که استاد و همسر سابقشون چه ذوقی و چه شادی دارن و واقعا تحسین برانگیز هست و به جای گلایه کردن و نالیدن از ته دل و با تمام وجود شاد هستند، من ۳۰ سالمه مجردم و تو خونه پدرم زندگی میکنم، خونه مون دو قسمته که یه قسمت نوساز هست و یه قسمت قدیمی که دو سه تا اتاق بزرگ و مستقل هست، دیوارهاش از خشت ساخته شده، سقفش چوبیه ولی روش رابیتس کار شده و چوبها مشخص نیست و من بخاطر این که توی قسمت نوساز اتاق مجزا نیست که بخوام میزمو و وسایلام بزارم تو این اتاق قدیمی زندگی میکنم، بعضی وقتها مینالیدم ولی چند وقته که نتیجه گرفتم که باید شاد باشم و از همین ها لذت ببرم و با دیدن این فایل ایمانم هزار برابر شد که باید بیشتر لذت ببرم تا به خونه بهتر هدایت بشم،
نکته دوم ساختن خواسته ها از دل تضاد ها و ناخواسته ها، بعضی ها از تضادها مینالن ولی اونی که به آگاهی رسیده میدونه که باید از این تضاد استفاده کنه تا به خواسته ش برسه و گلایه نکنه و شاد و سپاسگزار باشه و روی خواسته هاش تمرکز کنه….
سلاام وایییی استاددد چقد تغیییرررر چقد خندیدم با اون فیلم کوتاه و خنده هاتون وای استاد اگه نمیشناختمتون میگفتم دروغهههه مگه میشه مگه داریمممم ♥️ایشالا خدا بیشتر بهتون بده و روز به روز موفق تر بشین استاد میدونین بزرگترین درسی که کرفتم چیه که ادم نباید از گذشتش خجالت بکشه تازه باید با دیذنش عشق کنه و ببینع چقد پیشرفت کرده دقیقاااا حال خوبتون پیداس در گذشته با حال شاید هیچ فرقی نداره 😍استاااد موهاتونووووو چقد جوون بودین شاید همسن االان من بودید خیلی خوب بود واقعا لذت بردم
به نامِ این جمله: لم یلد و لم یولد…
امروز توی ایوون خونه نشسته بودم و داشتم حسابی از گرما و انرژیِ آفتابِ بینظیرِ پاییزی لذت میبردم.. آفتابی که هر از گاهی با یه نسیمِ ملایم لذت بخش تر و دلچسب تر میشد…
غرقِ افکارم بودم و داشتم مثل همیشه قوانین و خواسته هامو توی ذهنم مرور میکردم…
که یهو با صدای تق و توقِ افتادنِ چندتا گردو سرمو به سمتِ درخت گردویِ حیاطمون چرخوندم…
یکی دو هفته اس که گردوهاش برداشت شده، اما تا وقتی برگهاش هنوز رو شاخه هاش نشستن گردوها خودشونو پشتِ سبزی و چسبندگی برگها به شاخه ها پنهون میکنن و یهو با حتی یه نسیمِ ملایم روی زمین میوفتن و سمفونیِ رسیدن سر میدن…
بلند شدم و رفتم سمت درخت و دنبالِ گردوهای افتاده گشتم و دیدم تقریبا ۱۰ تا دونه رویِ زمین افتاده…
قانونی برام مرور شد اون لحظه…
بخشی از قانونِ تکامل!
از موقعی که گردو ها روی شاخه ها شروع به رشد میکنن طعمِ چالش های زیادی رو میچشن!
از زمانی که سنبله هستن تا زمانی که میرسن و یه گردویِ کامل میشن.
چالشِ باد، سرما، حتی آفت و خشکی و شکسته شدنِ شاخه و چیزای دیگه که جزئی از جریانِ طبیعیه طبیعته…
اولینهایی که از شاخه جدا میشن و میوفتن اونایی هستن که یا آف زده هستن یا رشدِ مناسبی ندارن…و آخرین هایی که پا به عرصهٔ زمینِ پاییزی میذارن و با شاخه و برگها خداحافظی میکنن اونایی هستن که اوجِ کمال و رسیدگیِ خودشون رو طی کردن و حتی با دست هم تکونده نشدن و صبر کردن تا به اوجِ پختگی برسن. تا سرِ موعد درستش پیله شون رو ترک کنن. تا در بهترین زمان و مکان پرواز کنن. پروازی به سمتِ زمین!
و اینها همونهایی هستن که صبورانه و در اوجِ آرامش به خودشون وجهانشون اجازه دادن که به رشد و تکاملِ مناسب برسن! و حالا جزءِ رسیده ترین و سالم ترین گردوها هستن..
اما این قصهٔ امروزم نبود که میخوام براتون بگم!
قصه قصهٔ رهاییه…
قبل از اینکه صدای افتادنِ گردوها منو به سمتِ باغچه بکشونه داشتم به انرژیِ خورشید فکر میکردم…
به اینکه من در حالِ دریافتِ انرژیِ خورشیدم!
داشتم به زنبورای زردی که گاهی میونشون یه زنبورِ عسل هم میدیدم نگاه میکردم!
داشتم به صدای ویزویزشون گوش میکردم..
به پوست دستم نگاه میکردم که داشت زیر نورِ آفتاب تغییرِ رنگ میداد! و اما من برای اولین بار از این آفتاب سوخته شدن داشتم لذت میبردم!
زنبور عسلی که چقدر حتی بال زدن و سرو صداش متانت داشت و هیاهویِ تیزِ زنبورای زرد رو نداشت…
زنبورایِ زرد رو میدیدمکه گاهی میومدن سمتِ پاهایِ من و من یه تکون کوچولو میخوردم و میرفتن و هر دقیقه یه جا سرک میکشیدن!
زنبورِ عسل رو دیدم که تماااااام تمرکزش روی هدفی بود که پیداش کرده بود و اصلا انگار چیز دیگه ای اطرافش نبود!
و چه اُبهتی به چشمم نشوند از خودش…
انگورها و آلو های محصولِ باغمونو نگاه کردم که داشتن زیر نور وگرمای پُر برکت آفتاب خشک میشدن…
پاییزه و همه در تکاپو برای برداشت وجمع آوری محصول…
شاید بخاطر همینه که شیفتهٔ پاییزم…
سراسر انرژی و تکاپو و دریافتِ پاداشهاست…
سراسر شکوهه…
بازیِ رنگهاست و همه در اوجِ دلبری های پاییزی در حالِ توشه برچیدن…
شاید به خاطرِ همینه که انتخاب کردم در قلبِ پاییز پا به زمین بذارم…
چون جنب و جوشِ بازگشت داره…
جنب و جوشِ بارِ سفر بستن…
در این میون همه با انرژیِ آفتاب که وظیفش انرژی و گرما بخشیدنه داشتن بشدت تکاپو میکردن…
و من غرقِ مفهموم یک کلمه بودم!
انرژی
و حسِ جدیدی رو تجربه کردم.
چیزی رو که میدونستم حس کردم با همه وجود…
جهان از انرژی بوجود اومده و این انرژی کالبد گرفته و به شکل های مختلف در اومده…
به شکلِ انسان…
به شکل درخت…
به شکلِ گردو…
به شکلِ زنبور…
به شکلِ عسل…
به شکلِ نور و گرمایِ آفتاب…
و انرژی تبدیل میشه و قدرت میگیره…
با آفتاب به کالبدِ من میتابه و به جسم قدرت میده…
به درخت میتابه و رشد میکنه و محصول میده…
به زنبور ها میتابه و انرژیِ پرواز میشه…
به زمین میتابه و قدرتِ باروریِ زمین رو کامل میکنه…
انرژیِ زمین افزوده میشه…
انرژیِ آدم افزوده میشه…
انرژیِ زنبورِ عسل افزوده میشه…
انرژی از آفتاب به گل و زنبور و عسل و در اوج به بدنِ انسان میرسه….
از آفتاب به درخت و گردو و در اوج به بدنِ انسان میرسه…
از آفتاب به جسمِ این کالبدهای شکل گرفته به زیباترین شکل میتابه و انرژی قدرتمندتر میشه…
و جهان رشد میکنه با این قدرت گرفتن ها و تبدیل شدن ها….
و من حس کردم امروز حتی رها شدن از جسمم را!
و رها و رها که میشوی حتی زنبورها هم جذبِ انرژیِ تو میشن!
چون اونها انرژیشون خالصه!
حتی یه بوقلمون جذبِ یکی از خالصترین انرژی های جای گرفته و رشد یافته در این کالبدِ زمینی میشه…
حتی آفتابِ بهشت عاشقِ تابیدن به وجودِ انرژی های نابِ جای گرفته در قلبِ پردایس میشه…
و این حقیقتِ تحققِ رؤیاهات…
رنگِ خدا شدن…
و این حقیقت تحقق رویاهاست
چقدر عاشق این جمله ام زیبای خداوندم
چقدر عاشق این عشقم
چقدر عاشق این غرق شدن در این ایمان و باورهای ناب ربم هستم
عاشقتم ابجی خوشگلم
عاشقتم عشق خداوندم عاشقتم که اینقدر عاشقانه غرق خداوندی
چقدر تحسینت میکنم برای اینن عشق که با تمام سلولام دارم امسش میکنم
میبالم به عشق خودم
عشق خداوند
بهترین های عالمو برات میخوام عشق دل من
نازنینم بی نهایت بهترین هارو
ما با خداوند در اوج با شکوه ترین قله ها میدرخشیم
این همون رنگ خداوند شدنه
عاشقتم عشق من
خدارو هزاران بارشکر میکنم برای این هدایت خای نابش خدارو هزاران بارشکر میکنم برای این همه عشق خودش این همه زیبایی ها و نعمت های بیکرانش این هدایت های واضحش
این پیام رسان آگاهی های خودش خدایاشکرت
عاششششقتم آبجی خوشششگلم مهربوووونم
الهی شکر که این خداست هدایتگرمون و انرژیِ حقیقیِ درونمون💓💓💓💓💓
الهی ثابت قدم هرلحظه به سمت و سوی خودش باشیم💓💓💓💓💓