به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1 - صفحه 121

1703 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی وجدی گفته:
    مدت عضویت: 507 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته و دوستان عزیز

    روز پانزدهم از روزشمار زندگی من

    رویاهایت را باور داشته باش

    این فایل مثل یک موشکه

    یک سکوی پرتاپ

    یک امیدواری

    یک دیدگاه جدید

    اینکه وقتی یک آدم تونسته به موفقیت برسه

    من هم میتونم به موفقیت برسم

    چون من خالق زندگی خودم هستم

    توی اون ویدئو که توی اون خونه توی بندر عباس گرفته بودین

    توی چهره استادیک عشق و امید نهفته

    که میگه من خالق زندگی خودم هستم

    یک آدم با هزاران امید و آرزو و باور به اینکه من به تمام آرزهام و اهدافم میرسم

    توی اون شرایط خنده های از ته دل

    توی اون شرایط دعوت کردن مهمان

    توی اون شرایط لبخند و حال خوش

    یک نکته جالبی که اون ویدئو داشت تعریف کردن استاد از اون وسایلا و اون خونه با سقف چوبی و اون تلویزیون کوچولو با عشق و لذت

    هرکسه دیگه ای اگه جای شما بود قطعا با تنفر به اون شرایط نگاه میکرد اما شما حتی توی اون شرایط هم لخند روی لب داشتین و از ته دل قه قهه میزدین و میخندیدین

    و این واقعا برای من زیبا بود

    چون میبینم آدم هایی که توی شرایط صد هزار برابر بهتر از شما هستن و هیچ عشق و امیدی توی چهرشون نیست

    خود من الان خونه‌ای که اجاره نشین بودم رو تحویل دادم و در حال حاضر توی یک اتاق توی خونه مادربزرگم زندگی میکنم

    اما خداروشکر میکنم که یک سقف بالای سرم هست که میتونم شب بیام با آرامش کامل بخوابم میتونم صبح بیدار شم و صبحانه بخورم بیام محل کارم و از این شرایط شاید از نظر دیگران به ظاهر سخت نهایت لذت رو ببرم به قول شما منم الان هزاران دلیل دارم واسه ابنکه معتاد بشم هزاران دلیل دارم واسه اینکه خودکشی کنم هزاران دلیل دارم واسه اینکه ادامه ندم

    اما من قول دادم من متعهد شدم که ادامه بدم چون میدونم که این شرایط به ظاهر سخت سوخته واسه پرواز من

    میدونم که خودم خالق زندگی خودم هستم

    من یک ساله حرکت کردم و از نقطه امن خودم زدم بیرون واسه اینکه به خواسته ها و رویاهام برسم

    و میخوام این امید رو بدم که واقعا به هرچیزی که بخوایم میرسیم به هر چیزی که فکرش رو میکنیم توی هر شغل و هر بیزنسی که بهش علاقه داریم

    واقعا خداروشکر میکنم بابت این مسیر زیبا

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سمیه خطیبی گفته:
    مدت عضویت: 2154 روز

    روز پانزدهم سفرنامه

    به رویاهایت باور داشته باش

    سلام ودرود بر شما عزیزان دل

    یه موقعی میگیم به رویاهات باور داشته باش یه موقع باید بگردیم ببینیم اصلا رویایی بوده

    استاد الان که می‌نویسم گریه امان نمیده

    بچه های الان خیلی خوب میتونند رویا داشته باشند

    ما اگه از آرزوها و رویاهامون می‌گفتیم سریع حرف ما را قطع می‌کردند و می‌گفتند ببین اون فلانی که فلان چیزا را داره در عوض فلان چیز و نداره خوششون نیست معتادند بیمارند جدا شدند ووووووو

    وما انگار ترس داشتیم حتی رویا سازی کنیم چیز اضافه‌تر درخواست کنیم همش تو گوشمون گفته شد ما از همه بهتریم ویکبار نگشتیم ببینیم آیا واقعا درست میگند آیا کسایی که به رویاهای واقعیشون رسیدند خوشبخت نیستند

    و هنوز هم میگند فقط اینه که من دیگه باورم عوض شده و هم صد درصد مسئولیت زندگیمو پذیرفتم

    اول اینکه باید رویا داشت دوم اینکه خودمون و لایق رسیدن به اون رویا بدونیم سوم اینکه مطمئن باشیم میرسیم به رویاها مون

    استاد وقتی امروز فایل ومیدیدم و گوش می‌دادم و شما اینقدر راحت از کشورهایی که رفتید حرف می‌زدید بخدا تغییر فرکانسمو حس می‌کردم انگار خودمو می‌دیدم تو مهاجرت ورفتن و تجربه کردن

    و چقدر همش شما از باور سازی با دیدن فایلهای سفر به دور آمریکا ،زندگی در بهشت و… بهمون میگید

    استاد جان خیلی وقت موزیک گوش نمیکنم استاد

    اولش سخت بود شب و روزم به موسیقی بسته بود همه مدلی ،انتخاب آگاهانه هم نبود باری به هر جهت و نتایج بسیار بد موزیک امروز کلی حالمو خوش کرد

    ممنونم خانم شایسته عزیزم بابت انتخابتون برای آهنگ برای اینکه اینقدر دقیق رو فایلها ما میکنید خیلی ازتون انرژی میگیرم واقعا لذت بردم

    استاد وقتی آدم میبینه از چه شرایط سخت و غیر قابل تحمل یه نفر میتونه به بهتر از بهترینها که شاید تو رویا هم نگنجه برسه واقعا به فکر فرو میره که خدای من اینقدر نعمت و فراوانی هست و اینقدر این جهان قانون مند که میشه به رویاها مون برسیم

    چقدر خیال آدم راحت میشه اینجا معلوم میشه اگه یکم فقط یکم مراقب افکارم باور هام و رویایی که در سرم هست باشم نتیجه تصاعدی بالا میره به شرط باور

    عالی عالی هستید مثل همیشه

    شاد و سلامت باشید

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    زهراابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2307 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان و هدایتگر و حمایتگرم که هر چه دارم از فضل خداونده

    روز پانزدهم سفر بهشتی ام و رویایی ام که این روزها توی سفرنامه چقدررررر اتفاقهای قشنگ داره به راحتی برام رخ میده خداروهزاران مرتبه شکرررر برای این مسیر توحیدی و وجود استاد عزیزم و این فایلهای ارزشمندکه میلیاردها میلیارد می ارزن.

    استاد من اولین روزی که این فایلها اومدن روی سایت و شما جلوی اون خونه 8 اتاق خوابه بودید چنان ذوقی کردم از دیدن زندگیتون اون ماشینها موتورها گفتم خدایا شکرررت استاد تونسته من هم میتونم و هر روز نگاهش میکردم وحالمو خوب میکرد.

    واقعا این نتایج شما چقدر موتور انگیزه شدن و میشن برای حرکت ما و استمرارمون در این مسیر که حتی روزهای به ظاهر تلخ نقطه قوت میشن و با خودم میگفتم نه باید ادامه بدم ببین استادم روغن نداشت چیزی سرخ کنه اشکال نداره اینم بخشی از مسیره و خدا شاهده تضادهای که شاید 10 درصد مثل شما اومدن توی زندگیم و من میگفتم اشکال نداره میگذره درست میشه تو باید ادامه بدی باید احساستو خوب نگه داری و من با حرفای شما و فایلهاتون به خودم انگیزه میدادم و فایلهای توجه بر نکات مثبت هنوز خبری از سریالها نبود و برای ادامه مسیرم تا تکاملم طی بشه خداروشکر که الان توی این سطح اگاهیی ها هستم و چقدرررر تغییر کرده زندگیم و میدونم به یاری خدا و فایلهای شما و استمرارم در این مسیر چه اتفاقهای قشنگی در راهه

    به قول زهره عزیز باید ادامه بدیم نتایج میان ناامید نشیم خداوند پاسخ میده.

    وعده خداوند حقه من خیلی این آیه رو دوست دارم وعده خداوند حقه خداوند حواسش به ما هست خداوند در بهترین زمان و بهترین مکان به درخواستهای جواب میده و به راحتی و آسانی خواسته ها رو وارد زندگیمون میکنه

    چقدررر این خدا ستودنیه چقدررر من عاشق این عدالت خداوندم

    خدایا شکررررت خیلی خیلی دوست دارم شکرررت برای حال خوب این روزهایم در این سفرنامه و این مسیر بهشتی که دارم سوت زنان در جنگل پراز درختهای قشنگ و صدای پرندگان دارم میرم جلو خدایا بی نهایت شکرررت

    در پناه الله یکتا شاد و سلامت و خوشبخت و سعادتمتد در دنیا وآخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    هانیه گتمیری گفته:
    مدت عضویت: 1783 روز

    به نام خالق هستی

    روز پانزدهم

    استاد عزیزم نکاتی که امروز از این فایل دریافت کردم را اینجا می نویسم تا ردپایی برای خودم بگذارم

    اولین نمته ای که تو این فایل به چسم من خورد و دیدم استاد در همه شرایط زندگیش به این اصل پرداخته چه در مورد بزرگترین مسایل زندگی چه در مورد کوچکترین مسایل مربوط به سایت اونم اینه که استاد دنبال بهبود و بالاتر بردن کیفیت هست فایل قبلی رویاهات رو باور داشته باش به نظر من فوق العاده عای بود و برای من اینکه همسایه ها میومدن سلام میکردن و انقد گرم و صمیمی باهم برخورد میکردن خیلی قابل تحسین بود ولی استاد اومده اون فایل رو مجدد بازسازی کرده تا بتونه تمرکز بالاتری رو برای آموزش ما و انجام رسالت خودش داشته باشه فایل قبلی خانه بزرگ و 8 اتاق خوابه استاد رو در یک محله زیبا و شیک در شهر تمپا به ما نشون داد و توی این فایل زمین بزرگ و وسیع و زندگی توام با آرامش در دل طبیعت در پارادایس و هر دو اینها زیبا و ستودنی است .

    مورد بعدی که من به خودم یادآوری میکنم و هر روز برای خودم مینویسم تا بشه ملکه ذهن من و تبدیل به یک باور بشه اینه که هانیه باور داشته باش و ایمان به خدا که می شود ، تو میتونی و خدا تو رو هدایتت میکنه . به نظر من اصلا همین یک فکر که خدایی هست که هر لحظه حواسش به تو هست و پاسخ افکار و فرکانس های تو رو در هر لحظه میده جدای از اینکه آیا به خواسته ام رسیده ام یا نه و یا کی خواهم رسید حال دلمو خوب میکنه . من رویا می سازم از خدا میخواهم و باور دارم که خداوند مسیرها رو برای من باز میکنه و راه های رسیدن رو به من نشون میده که من حرکت کنم و از مسیر لذت ببرم.

    استاد وقتی به این فکر میکنم اگر جای شما بودم که چطور در یک اتاق با شرایطی که شما در بندرعباس داشتید و زندگی میکردید قطعا دچار فروپاشی روانی و افسردگی میشدم که من اومده بودم اوضاع رو بهتر کنم و حالا اوضاع من از قبل هم بدتر شده ولی شما در همون شرایط هم شاد هستید و خوشحال و با همان شرایط مهمان هم میپذیرید و کاملا میشه از صدا و چهره تون اینو فهمید که خوشحال هستید و امید دارید به بهبود شرایط و ایمان دارید که همه چیز درست میشود . من کسی رو میشناسم که به علت ورشکستگی خونه اش رو فروخت رفت مستاجری و هیچ وقت مهمونی نمیگرفت چون میگفت من مستاجرم و خجالت میکشم مهمون بیاد خونم .

    نتیجه اون حال خوب شما و باور به تغییر شرایط بود که برای شما تغییر شرایط کاری رو براتون رقم زد که درآمدتون رو یک شبه چندین برابر کرد شاید خیلی از ماها در بدترین شرایط یکباره ورق برگشته و اتفاقی افتاده که اصلا انتظارش رو نداشتیم ولی بعد مدتها یادمون رفته که یه جایی خدا چجوری دست ما رو گرفته و از لبه پرتگاه مارو برگردونده ولی نکته مثبت شما اینه که هنوز بعد از گذشت سالها شما در هر زمانی این موضوع تغییر شرایط زندگیتون رو بیان میکنید و برای خودتون یادآوری میکنید و از خداوند تشکر میکنید .

    نکته بعدی که از شما یاد گرفتم شور و شوق و اشتیاق برای رسیدن به خواسته است اینکه حتی اگر زخمی هم شدید ولی دست نکشیدید با استمرار و مداومت به راه خودتون ادامه دادید چون به مسیر خودتون که قرار هست به سرمنزل مقصود برسه ایمان کامل داشتید .

    مورد بعدی که در مورد استاد تحسین میکنم شجاعت و جسارت هست که از ایمان به خداوند یکتا میاد اینکه از یک شرایط خوب در شهر قم نقل مکان کردید به یک شهری که هیچ شناختی روش ندارید و از اونجا به تهران و از همه بالاتر جمع کردن کسب و کارتون در تهران و راهی شدن برای مقصدی که برنامه مشخصی براش وجود نداره و فقط به ندای درونتون گوش دادید که حرکت کن . علاوه بر شجاعتی که داشتید اون مسئله اول که گفتم جهت ایجاد بهبود و کیفیت بالاتر زندگی شما همیشه در حرکت و تلاش هستید و هیچ بهانه ای رو بکار نمیبرید چون محدودیتها برای شما تعریفی ندارن .

    ما یک موجود نامحدود هستیم که باید باورهای محدود کننده رو کنار بزاریم تا اون زندگی متعالی که خداوند برای ما در نظر گرفته است رو تجربه کنیم .

    همه اینها رو گفتم تا تمامی نکات مثبت این فایل رو تحسین کنم تا طبق قانون بدون تغییر خداوند من هم هدایت شوم برای رسیدن به رویاهام و اینکه تبدیل شوم به یک فرد عملگرا و با ایمان

    در پناه حق باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    آرزو کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 508 روز

    یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ

    إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا

    یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ

    یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا

    اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ [12 حجرات]

    ای اهل ایمان !از بسیاری از گمان‌ها

    بپرهیزید؛زیرا برخی از آنها گناه است

    و تفحص و پی جویی نکنید ؛و از یکدیگر

    غیبت ننماید ؛

    آیا احدی از شما دوست دارد

    که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟

    بی تردید نفرت دارد ؛از خدا پروا کنید

    که خدا توبه پذیر و مهربان است…

    •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    سلام به روی ماه پیامبر زمانه ام و مریم

    جانم بانوی اصیل ایرانی و تک به تک هم

    کلاسی های همه چی تمومم

    میخوام توی این فایل برای آرزوی

    آینده رد پا بزارم من تااااازه اول مسیرم

    و الله اکبر چقدر گاها که برمیگردم به اون فایلهایی

    که قبلا نگاه کردم اما این دفعه درک متفاوتی دارم به

    راستی و درستی پیام آور عشقم (استاد عباسمنش )پی

    میبرم آره خدایا من میخوام سطح مدارم بره بالا به

    اسانترین و راحتترین شکل ممکن ….

    آره من باید به رویاهام باور داشته باشم

    آره من باید قبل از هرچیزی توحیدی باشم اصل هدف همینه با رسیدن به این

    هدف لاجرم بقیه هدفهام مجبورن تیک بخورن ؛قوربون عظمتت بشم الحق و الانصاف که الخیر و فی ما وقع

    منو وارد یه چالش کردی که خودتو نشون

    حیرانم که چقدر زیبا پیدات کردم خیلی زیبا ؛به قول استاد شیک و مجلسی

    من میخوام ایمانم بهت قوی تر بشه

    من میخوام الگوی یه فرد توحیدی بشم

    من میخوام تو رو گسترش بدم

    من میخام به نقطه ای برسم که وقتی افراد التماس کردن که چطور شد به اینجا رسیدی بگم توحید توحید توحید…

    خیلی جای کار دارم خیلییی

    وقتی خودمو کنکاش میکنم میبینم

    نقطه ضعف در حد لالیگا زیاده خخخخخ

    اما خب من به اصل من به سرچشمه رسیدم پس میتونم دنیام تغییر بدم

    اما باید قانون تکامل رو رعایت کنم

    باید قانون شکرگزاری رو رعایت کنم

    باید قانون توجه رو رعایت کنم

    باید از حاشیه ها دوری کنم

    استاد من بعد از 230 روز که توی سایتم تازه به این رسیدم که اصل قرآن و اصل حرفهای شما توحیده خداونده امیدوارم با رعایت قانون تکامل به بهترین نحو اجراش کنم

    من دیگه میدونم که شخصیتم یهویی قرار نیست تغییر کنه میدونم که قدم به قدم قراره این اتفاق و من مدارم بره بالا

    و خدا رو شکر یک آرامش نسبی دارم

    آره استاد شما درست گفتین مثلا اوضاع الان من که تازه دارم شروع میکنم خیلی

    از اوضاع اون زمان شما بهتره اما من باید

    مثل شما با ذوق و شوق برم جلو

    مثل اون فوتبالیست که مثالشو زدین

    میدونم سخته اما باید بشه من هدف والایی دارم من میخوام به توحید به یگانگی الله پی ببرم ؛برسم

    و این خواسته های مادی نتیجه طبیعی رسیدن به اون هدفه

    من خالق زندگی خودم هستم

    من مسول صددرصد زندگی خودم هستم

    من باید از هر اتفاق به ظاهر بدی هم یه نقطه مثبت پیدا کنم و شاکرش باشم

    من باید مثل حضرت موسی همش به خدا بگم خدایا من به هرخیری که ازت میرسه فقیرم خدایا من تسلیمتم

    خدایا من با تک تک سلولهام میخوام تغییر کنم خدایا خودت هدایتم کن خودت حمایتم کن خدایا من اعتبار هرآنچه که در زندگی دارم رو به تو میدم

    من در مقابل تو تسلیم ترینم ضعیف ترینم تو قدرتمندی تو با عظمتی تو میدونی تو میفهمی من هیچی از خودم ندارم خودت هدایتم کن عاجزانه ازت میخوام

    خیلی خوشحالم که خود خداوند بهم الهام کرد قبل از کامنت نوشتن وضو بگیر و قرآن بخوان و اول کامنتت یه آیه بنویس

    خدایا صد هزار مرتبه شکررررررر

    آرزوی موفقیت و توفیق روز افزون دارم برای تک تک هم کلاسیهام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ایمان قادری گفته:
    مدت عضویت: 1164 روز

    روز پانزدهم از تحول زندگی من

    استاد بسیار شما را تحسین میکنم به این خاطر که همیشه به فکر بهتر شدن هستید و این فایل را هم که رایگان است بازهم ارزش قائل شدین و دوباره ضبط کردید

    من یکی یکی به اهدافم نزدیک و نزدیکتر میشوم و آنها را فتح میکنم و هر بار با فتح کردن هر کدام از آنها دوباره هدف جدیدی انتخاب میکنم و به سمت آن حرکت میکنم و میدانم که قانون تکامل را باید برای رسیدن به هر کاری رعایت کنم

    استاد عزیز واقعا واسه من شگفت انگیز است که میبینم انقدر راحت به اهدافتان میرسید و به قول خودتان در همه جنبه های زندگی پیشرفت کردید و به نظرم یکی از دلایلش تعهد شما به کارتون و عشق به کارتون است ممنونم از شما که رسیدن به اهداف را لذت بخش و آسانتر میکنید و به ما نشان میدید که همه لایق چیز های بزرگ هستیم و هر بار خودمان را وارد چالش بهتری کنیم و شاید رسیدن به اهداف زمان ببرد ولی به قول قرآن باید استقامت داشته باشیم و صبر کنیم و باور داشته باشیم که به اهدافمان میرسیم هر چند که در بعضی مواقع واقعا سخت است که ذهنمان را در مقابل اتفاقات کنترل کنیم ولی به قول شما فقط باید کمی حال خودمان را بهتر کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مجید نازقلیچی گفته:
    مدت عضویت: 485 روز

    سلام خدمت هم فرکانسی های عزیزم نکات بسیار زیادی در این فایل استاد هست که یکی عوامل بیرونی و چالش ها یک انگیزه میشود که ما بخواهیم پیشرفت کنیم و اینکه با باورهای درست میشود شرایط بیرون زندگی را تغییر بدهیم و از اونجا به اینجا در بهترین نقطه جهان برسیم و اینکه قدرت باور به همراه عمل به باورها در زندگی بسیار مهم است مشکلات میتواند بزرگترین انگیزه برای پیشرفت باشد بی تاثیر بودن عوامل بیرونی در ثروتمند شدن است که استاد گول عوامل بیرونی را نخورد و با ایمان و یقین کم کم شرایط بیرونش را تغییر داد چون درونش در حال تغییر بود و ثابت نبود و مرحله به مرحله با باورهای جدیدش تکامل اش را طی کرد و نشان داد که همه چیز باور هست و خداوند هم تعهد استاد را دید جهان هم خیلی قدم برداشت به قول استاد که میگه تو خود پای در راه بنهو هیچ مپرس که خود راه گویدت که چون باید کرد زندگی با وجود باورها خیلی راحت و آسان میشود استاد نشون داد که همه چیز امکانپذیر هست اگر باودهایمان درست باشد میشود امکانپذیر هست و جهان هم تضمین میکند موفقیتهایمان را یک انسانی که چنین رد پای پرنگی که لحظه به لحظه زندگیش اینقدر مشخص باشد تا بحال ندیدم و این لطف خداوند است که توسط بنده اش ما هم سبب گسترش جهان و قوانین جهان باشیم برای کسانیکه دنبال دستان خداوند هستند خیلی خوشحال شدم که این فایل را از خدا خواسته بودم که یک الگویی که امکانپذیر بودن خواسته هایش را ثابت کند به این فایل هدایت شدم همه چیز امکانپذیر هست خواسته هایم را جدی بگیرم و البته باورهای درستی را با کمک آموزشهای استاد یاد بگیرم و متعهد به انجام و عمل به آنها باشم همانطور که استاد عمل کرد و اینچنین رد پایی از گذشته تا بحال از خودش گذاشت من هم ردپای موفقیت آمیزی از باورهای درست و قدرتمند در زمینه ثروت که مهمترین خواسته ام هست بجا بگذارم مرسی از استاد عزیزم که همیشه با حضور شما در زندگیم و گوش دادن به فایلها در مورد هر موضوعی حق مطلب را ادا میکنید و فقط باورها و حرفهای شما ارامش و احساس خوبی به من میدهد چونکه باورهای خوبی میدهید که قلبم آرام میشه به امید اینکه همیشه حال دلمان خوب باشه همگی موفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    مرادعلی ملایی کردکانلو گفته:
    مدت عضویت: 1720 روز

    سپاس آفریدگار یکتا را که ما خالق شرایط و موقعیت های خودمون قرارداده.

    درود بر استادان عزیز عباسمنش و شایسته و تمام اعضای خانواده بزرگ عباسمنشی.

    روز پانزدهم از روز شمار تحول زندگی من

    به رویاهایت باور داشته باش.

    چقدر این جمله آدمو آروم میکنه.

    یک احساس سبکی به آدم دست میده.

    ته دلت یک حس خاطر جمعی میاد.

    فقط کافیه رو خودمون کار کنیم.ایمان و توکل به خدا رو بالا ببریم.تو احساس خوب بمونیم.

    کنترل ذهن رو به صورت حرفه ای انجام بدیم.

    وقتی رویایی میاد تو ذهنت باور داشته باشی که میتونی بهش برسی.ولی اکثر ما آدما دنبال راه و مسیر چگونه رسیدن به اون رویا میگردیم.

    اون رویا رو با وضعیت فعلیمون مقایسه می‌کنیم و آخرش میگیم نمیشه.

    خدایی که اون رویا رو تو ذهن ما نشونده خودشم مسیر رسیدن بهش رو قدم به قدم بهمون نشون میده.

    فقط کافیه رو خودمون کار کنیم.باورهای مخرب و محدود کننده رو شناسایی و با باورهای درست جایگزین کنیم.اینجوری مدارمون پله پله بالا می‌ره و یک روزی میرسه که میبینی وسط همون خونه ای هستی که روزی رویاشو داشتی و با ماشینی که یک زمانی آرزوشو داشتی داری تو زیباترین جاده های این سرزمین به شدت زیبا و پراز نعمت رانندگی میکنی و با عزیز دلت غرق خنده و شادی هستی.

    خداجون ممنون که اینقدر کارت درسته.

    بقول استاد که میگن وقتی آرزوی داشتن اتوبوس مسافرتی رو داشتن حتی یک موتور گازی هم از خودشون نداشتن.

    چطور میشه که به اینجا میرسن.

    آدم وقتی بهش فکر می‌کنه اولش با خودش میگه اووووووهه کو تا ما برسیم به اونجا.

    ولی پله پله باید نردبان رو رفت بالا.

    باید تکامل رو طی کرد.

    از این مسیر زیبا باید لذت ببرید.

    وقتی از مسیر لذت میبرید دیگه گذر زمان رو متوجه نمیشید.

    خدایا هزاران مرتبه شکرت.

    ممنون واسه نعمت‌هایی که بهمون دادی.

    دلم میخواد یکروز همه از زیبایی های مسیر بنویسن و تحقق رویاهامونو بهم اطلاع بدین.

    به امید روزهای بهتر و نتایج بیشتر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    زینب طاهری گفته:
    مدت عضویت: 1268 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به همه دوستان عزیز،به استاد عزیز و خانم شایسته مهربون

    خیلی ممنونم که این فایل هارو در اختیار ما گذاشتید،خیلی ممنونم که روزشمار تحول زندگی من رو درست کردید.

    خداروشکر که من دارم این فایل هارو می بینم.

    چقدر متن انتخابی این فایل درس داشت،من فکر کنم این مدت بیشتر از اینکه باورهامو درست کنم اطلاعاتمو بالا بردم.

    فایل هارو گوش کردم اما همیشه موقع فکر کردن به باورهام به مسائلی که باید تغییرشون بدم میشد میگفتم وقت ندارم همین الآنم قبل نوشتن این کامنت همینو با خودم تکرار کردم.

    درسته که نتایجی گرفتم( که به واسطه گوش دادن به فایل ها بوده) اما انگار مسیرو درست جلو نیومد.

    خیلی وقت ها با احساس خوب از خواب بیدار نمیشم.چون استرس و اضطراب دارم،چون ایمان ندارم،یا اگر ایمان دارم ،ایمان کمی است.

    با اینکه این ایمان انقد کمه اما خدا خیلی حواسش بهم هست،خیلی کارا برام کرده این مدت،خیلی راه ها برام باز گذاشته.

    جالبه که با تمام احساسات بدی که تجربه می کنم تا یکم حسمو خوب میکنم یه اتفاق خوب میفته،کارم به راحتی پیش می‌ره.

    دیگ ببین اگ همیشه احساس خوبی داشته باشم چی میشه.

    استاد توی این فایل گفتن از خدا بپرسید که چه دوره ای رو باید تهیه کنید.

    من خیلی وقت ها از خدا که سوال می پرسم سریع جوابمو میده همون موقع جواب میاد تو ذهنم،اما برای بعضی مسائل بارها از خدا پرسیدم که خدایا جواب این موضوع چی میشه،و یا پاسخی نیومده یا من متوجه نشدم.

    معمولا وقتایی که جواب داده اینجوری بوده که من یه چیزی تو ذهنم بوده داشتم در موردش فکر میکردم و اون سوال رو از خودم پرسیدم و همون موقع جواب اومده،ولی تو بقیه موارد خیلی اصرار کردم که خدایا جواب بده،باید الان چیکار کنم؟اما جواب رو نفهمیدم.شاید نحوه پرسیدم اشتباه بوده.

    در مورد مسئله باورها ،من باور به کمبود دارم،اگ پولم تموم بشه ،اگ خوابگاه غذاهارو گرون کنه،و هزارتا اگ دیگ که از این دست هستند.

    من از قیافه و اندام و همه چیز خودم راضیم اما این نجواها تو ذهنم تکرار میشه که اگ یه شکل دیگ بودی،اگ اسمت یه چیز دیگ بود اگ موهات صاف بود ،اگ خانوادت فلان بود،اگ استایلت فلان بود،و اینا همش باور اشتباه است،نتیجه ورودی های نامناسب

    چرا عوضشون نمیکنی زینب؟

    این مدت تصمیم گرفتم با اتوبوس رفت و آمد کنم و کمتر پول اسنپ و تاکسی بدم،از طرفی دوست دارم که توی اتوبوس بشینم خیابونا و آدمارو ببینم و یه مسیر طولانی رو با یه پول خیلی کم برم.

    دیشب سوار یه اتوبوس شدم و اتوبوس اشتباهی بود،مجبور شدم علاوه براینکه یک عالمه تو راه بودم در نهایت پیاده بشم و اسنپ بگیرم برگردم:))

    به قول متن این فایل آدم با تضاد مواجه میشه که کارهاش رو باز بینی کنه،باورهاش رو از نو بسازه

    البته که همون دیشب زمانی که استرسم گرفته بود ک نکنه گم شم،نکنه برم یه جای دور و…

    با خودم گفتم تو الان فرصت اینو داری خیابونای جدید ببینی مغازه های جدید ببینی و یک تجربه بی نظیر داشته باشی.و فهمیدم که چقدر کمک گرفتن از دیگران برام سخته،چقدر سوال کردن برام سخته(باور اشتباه)

    خلاصه که دیشب خودمو آروم کردم حس خودمو خوب کردم.

    خداروشکر میکنم بخاطر اسنپ از خدا می‌خوام انقد بهم پول بده که بتونم به راحتی استفاده کنم از نعمت هاش،برم هرجایی که دوست دارم بدون اینکه نگران باشم پول تموم شدنه.

    اصن پول باید در گردش باشه باید بره و بیاد،راکد نگهش ندار زینب.لذت ببر و باور داشته باش ک هربار که پولی در راستای احساس خوب خودت خرج کنی هزاران برابرش بهت بر میگرده.

    در مورد گوش دادن به فایل ها بخوام بگم من خیلی وقته روز شمار رو شروع کردم اما هیچ موقع هرروز یه فایل گوش نکردم،چند روز یک فایل رو گوش کردم و بعد رفتم سراغ فایل بعدی

    شاید این باور رو دارم که همه وقت روزمو نمیتونم بزارم فایل گوش کنم متن بخونم خودم کامنت بزارم،این باورو دارم که من با یکبار شنیدن این فایل ها نمیفهممشون باید حتما بنویسمشون و…

    یعنی اگر یک فایل رو نکته برداری نکنم نباید برم فایل بعدی؟

    یجوری حتی تغییر باور و شخصیتمم شرطی شده انگار

    درسته من یک عالمه کار دارم واسه انجام دادن من باید درس بخونم،اما مهم ترین مسئله زندگی چیه ؟جز اینکه باور هاتو عوض کنی که حتی از درس خوندنتم بهتر نتیجه بگیری؟

    من درگیر زندگی شدم،مهم ترین مسائل رو نادیده میگیرم.نه که بگم زندگی رو دارم زندگی میکنم ،نه

    اتفاقا بیشتر وقتم صرف تنبلی میشه ،صرف چیزای بیهوده اما همون وقتو اگر بخوام بزارم رو باورهام کار کنم،نجواهای ذهنیم میگه حالا تو درستو بخون،فلان کارو انجام بده وقتی تموم شد باور هاتو درست کن.

    خداروشکر که این کامنت رو نوشتم یک عالمه باور های محدود کنندم مشخص شد.

    از امروز وقت میگذارم و روی باورهام کار میکنم مثل ناهار خوردن،مثل صبحانه و شام خوردن که جزو جداناشدنی از هر روزه و هیچوقت ترک نمیشه،اگ ترک بشه خودمو سرزنش میکنم که چرا به سلامتیت اهمیت ندادی.

    استاد ممنونم ازتون،من باور دارم که به خواسته هام میرسم.

    با آرزوی سلامتی برای همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      ابراهیم خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1370 روز

      سلام به زینب دوست خوبم.

      از خوندن کامنتت لذت بردم و از اینکه چقدر خوب میتونی زمزمه های ذهنت رو به زبون بیاری و بشناسیشون ،و از صمیم قلبم تحسینت میکنم بابت شجاعتی که داشتی واسه تغییر کردن و با اتوبوس رفتن.

      میدونی!

      وقتی حرف از تغییر شخصیت میاد وسط ما فکر می‌کنیم تغییر شخصیت یعنی یهویی از فردا نقص وراجیمون رو بزاریم کنار و یه آدم فرهیخته ی کم حرف و گزیده گویی بشیم

      فکر میکنیم یعنی در طول روز هر لحظه روی ذهنمون افکارمون ،دیدگاهمون ،غیبت کردنمون تسلط داشته باشیم

      نه از این خبرا نیست

      بزرگترین رمز تغییر زندگی در همه ی جنبه های زندگی ما اینه که کوچکترین نقطه ضعفامون رو هر روز وهر روز یکی یکی برطرف کنیم.

      این وسط ذهن میاد میگه وووووو تو تو زمینه ی مالی مشکل داری ، تو زمینه ی روابط مشکل داری، همسر دلخواه رو باید جذب کنی،خیییلی از نقاط ضعف شخصیتی مثله بدبینی،خساست،ترس از قضاوت،ترس از حرفه مردم ،حسادت ووو رو باید برطرف کنی،استاد چندین دوره داره باید کار کنم، من کی میتونم اینارو برطرف کنم پس باید روزی یه ایراد از خودم برطرف کنم و از طرفی هم چون این کار غیر ممکنه بعد از 1 هفته بیخیال میشه در صورتی که این اشتباهه!

      ببین!

      یه جایی از دروه ی عزت نفس استاد گفته که کسی که اعتماد به نفس داره کاره عقب افتاده نداره و کاراشو به موقع انجام میده که رو همدیگه انبار نشن!

      همین موضوع رو من اومدم تو زندگیم اجرا کردم

      چطور!؟

      مثلا میوه میخورم، چون ظرف میوه با آب خالی هم تمیز میشه چرب و چرکین که نشده نهایتش آب لیموشیرین ریخته تو بشقاب!

      بعد از اینکه میوه میخورم بلافاصله ظرفم رو میبرم تو سینگ ظرفشویی، آشغالاشو میریزم تو کیسه زباله،ظرفم رو میشورم میزارم سرجاش!

      اگه من هر روز روزی 3،2 مورد این کارو انجام بدم این میشه تغییر شخصیت

      حالا طرف میاد میگه من اینقدر فایل گوش بدم،دوره بخرم که یاد بگیرم ظرف میوه ام زود بشورم!

      من باید خیییلی بیشتر از اینچیزا تغییر کنم!

      نه اینجوری نیست!

      وقتی ما 3 ماه مداوم این رفتارارو تو خودمون تقویت کنیم و تمرکز کنیم که هوایمون باشه که کار عقب افتاده نداشته باشیم،می‌بینیم بعد از 3 ماه هیچ کار عقب افتاده ای نداریم.

      حالا ما فکر می‌کنیم اینفقط تو این زمینه باعث تغییر شخصیت ما میشه!

      اصلا اینجوری نیست!

      ده ها جنبه ی زندگیه مارو تغییر میده!

      مثلا!

      ما یه دندون درد خفیفی داریم ماهی یکی دو روز درد میکنه!

      اگه ما همون موقع بریم دندون پزشک، ممکنه با یه ریکاوری خیلی کوچیک و کم هزینه دندونمون رو درست کنه و ترمیم کنه، اما بخاطر مون نقص تنبلی و کارای عقب افتاده،کار بجایی میرسه که 1 سال بعد همون دندون کاملا نابود میشه و باید ایمپلنت بشه!

      99٪ افرادی که دندوناشون رک ایمپلنت کردن دققیییقااا بخاطر همین نقص تنبلیه که به موقع رسیدگی نکردن و کارشون رو عقب انداختن!

      بعد مجبور شدن با کللللی درد و هزینه ی چندین برابری دندونشون رو درست کنن!

      جالا این نقص تنبلی چجور برطرف میشه!؟

      با همون ظرف میوه رو شستن!

      با همون مرتب نگه داشتن وسایل داخل یخچال،نه اینکه 7 تا پلاستیک تو جا تخم مرغی بزاریم تو همشون هم قرصه!

      نه اینکه پلاستیک پلاستیک دمنوش و عطاری و سبزی جات تو کابینتا بزاریم آخرشم نمیدونیم ماله چی ان هرچی هم بو میکنیم متوجه نمیشیم دوباره میزاریم سرجاش میگیم یه روز بدرد میخوره!

      (یادم باشه امروز یخچال و کابینتامو مرتب کنم خخ)

      تغییر شخصیت از همین با اتوبوس رفتن شروع میشه!

      فردا روز میگی چرا با اتوبوس!

      من باید با ماشین شخصیم برم و بیام و اینا باعث میشه که 3 سال دیگه هیچ ربطی به زندگی و شخصیت الانت نداشته باشی!

      در پناه خدای واحد موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 55 رای:
      • -
        آرزو کاظمی گفته:
        مدت عضویت: 508 روز

        سلام بر آقا ابراهیم دانشجوی توحیدی استاد عباسمنش…

        من همیشه هر وقت شما کامنت میزارین برام ایمیل میشه و از خوندن جوابهای توحیدی شما لذت میبرم و امروز مثالتون در مورد عزت نفس عین شیرینی خامه ای با یه چای داغ بهم چسبید خیلی عالی بود … همیشه کامنتهای شما یه آرامش خاصی بهم میده خدایا شکررررت

        چند روز پیش یه خواسته ای به دلم افتاد و با خودم گفتم چطوری؟ نمیشه! خیلی باهام بحث کرد

        اما یک صدایی واضح به من گفت نهایت شرک رو دقت داری آرزو

        تا کی میخوای به این شرک ادامه بدی ، فکر نمیکنی بسه .خجالت کشیدم گفتم نه من رو خدا حساب میکنم اما…

        گفت وااا اگر حساب میکنی اما و اگر چیه دو دو تا چهار تا تو ذهنت چی پس؟ این بحثه ساعتها طول کشید

        و من واقعا فهمیدم تو هیچ چی عمیقا واقعا از خدا نخواستم ؛ رو خودم رو دیگران حساب کردم …

        گفتم استغفرالله…خدایا منو ببخش رفیقم باش همه کسم باش هر لحظه هدایتم کن حمایتم کن

        اگر اشکام امون بده میخوام سوالم

        اینکه اینقدر بنده خوب خدا هستین و اینقدر ریز بینانه عزت نفس رو کار می‌کنید (به قول شما من خودم انگار میخوام تغییر کنم میگم خدایا دیگه فلان کار که برخلاف قانونه تمام و این میشه کمال‌گرایی) میخوام توحیدی باشم میخوام با خدا باشم به معنای واقعی قلبی همونطور که استاد میگه اما امان از کمال گرایی ایمانم صفره میشه گفت (شکر با قطعیت میتونم بگم زیر صفر نیست)

        برادر امیدوارم در زمان و مکان عالی این کامنت رو بخونید و مثل دوره عزت نفس برام مثال توحیدی بزنید..

        نمیخوام اینقد دمدمی مزاج باشم

        خدایا تو از قلبم آگاهی …

        از زینب عزیزم متشکرم بابت کامنتش که آقا ابراهیم جواب داد و قلبم گفت اینجا جاشه سوالی که چند روزه در ذهنته بپرس ،جواب خوبی میگیری

        فقط عمل کن

        فقط عمل کن

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          ابراهیم خسروی گفته:
          مدت عضویت: 1370 روز

          سلام به روی ندیده ی ماهت آرزو دوست خوبم.

          توحید!

          میدونی!

          راستشو بخوای اولین سوالیه که میخوام جواب بدم و از جواب دادنش عاجزم.

          نه اینکه ندونم چی بگم،بلکه مثله اینه که یکی ازت بپرسه عشقه به مادر،حسه بریدنه بارونه نم نم،حسه صدای خروس و صلوات خورشید،حسه بویه خیلی قدیمی دوران بچگی چطوره!

          نمیشه توضیحش داد!

          خدایا خودت بیا وسط.

          اگه میخوای توحید باشی فقط باید 1 کار کنی!

          اونم اینکه حاشیه ها اذیتت نکنن و از حاشیه ها دوری کنی!

          میدونی یعنی چی!؟

          مثلا وقتی میری سر صف پمپ بنزین هی چشم چشم نکنی که پشت سر کدوم ماشین برم که زودتر بنزین بزنم.

          زمانی تو زور نمیزنی برای سریع تر بنزین زدن که تو قلبت آرامش داشته باشی و بگی من امروز صبح گفتم خدایا از الان که بیدار شدم تا شب که دوباره بخوابم رو تو برام برنامه ریزی کن پس الان هم اگررر 2 ساعت بمونم تو صف پمپ بنزین بنفعمه.

          این آرامشه از ایمان به خدایی میاد که تو قرآن گفته من از آنچه که در سینه دارید آگاهم !

          از جایی میاد که خدا تو قرآن گفته ما میبینیم و میشنویم

          از جایی میاد که گفته ما نگهبانانی از پیش رو از پشت سر برای شما قرار دادیم.

          حاشیه ها چی ان!

          اینکه قراره عروسمون برا اولین بار بیاد خونمون ،یا دختر خاله ام با شوهرش که غریبه هستن و تازه عروسی کردن از یه استان دیگه میخوان بیان خونمون حالا من تمامه فکرم درگیره این باشه که یه لباسی خودمو، شوهرم و بچه ام بپوشیم که اینا تو دلشون تحسین کنن و ما تو چشم اونا شیک پوش بنظر برسیم!

          یا اینکه از کدوم ظرفام استفاده کنم که این مهمانا از زیبایی این طرفا کیییف کنن!

          یا چه سالاد خاصی درست کنم که تا حالا نخوردن و اولین بارشون باشه!

          اینا میشن حاشیه!

          اینا میشن شرک!

          اینا میشن بدبختی!

          حالا همین منی که دارم اینارو میگم وقتی مهمان میاد خونم نهایت احترام و عزت رو بهش میزارم اما دغدغه ی این رو ندارم که چکار کنم که اووون همه چیز منو تأیید کنه!

          من همیشه وقتی مهمان میاد خونم اگه قرار باشه 2 روز مثلا بمونه شاید 2 وعده غذای عالی پذیرایی کنم اما قطعا از وعده های غذاهایی خیلی معمولی مثله بادنجون و گوجه و حاظری پذیرایی میکنم

          چون تو دلم میگم اگه این شخص واسه دیدنه من اومده که کار به غذا نداره

          اگه واسه غذا اومده سرزنده اینجا رستوران نیست و من هم گارسون نیستم!

          توحید یعنی حذف حاشیه هایی که تو زندگیمون داریم!

          حاشیه میدونی یعنی چی!

          یعنی اینکه مثلا یه آدمه سطح بالا،از نظر زیبایی،باکلاسی،شرایط مالی،جایگاه اجتماعی و…

          مثلا در مورد ایراد هایی که تو شهر شیراز هست صحبت میکنه.مثلا تو یه جمعی میگه شیراز مسئولین خیلی بی عرضه ای داره،شهر به این بزرگی چنان ترافیک داره و اینجا ها ایراد داره و …

          ولی تو نظرت مخالف اون شخص باشه!

          تو نظر خودتو بگی!

          و قدرت و جایگاه اون شخص تو رو تسخیر نکنه و تو هم بر خلاف دیدگاه خودت برای اینکه اون آدم خوشش بیاد ازت چهارتا دیگه حرف بزاری روش!

          و بهش بگی اتفاقا اینقدر مسولین این شهر عرضه داشتن و این شهر رو زیبا کردن که از استانهای دیگه میان اینجا واسه تفریح و سکونت و درمان چشم و…

          وگرنه چرا مثلا استانهای دیگه اینجوری نیست!

          این میشه توحید!

          شرک یعنی حاشیه ها!

          حاشیه میدونی یعنی چی!؟

          یعنی استوری و وضعیت واتساپ گذاشتن!

          میدونی ریشه ی استوری و وضعیت واتساپ چیه!؟

          اینه که بقیه ی آدما ببینن که تو داری خوش میگذرونی روی سی و سه پل!

          اینکه بقیه ببینن که یکی هست که دوست داره و برای ولنتاین واست کادو خریده!

          اینکه بقیه ببینن تو داری تو عروسی خوش میگذرونی!

          در کل وقتی نظر آدما واست مهمه تو مشرکی!

          دروغ میگم!

          یه امتحان کن ببین وقتی وضعیت واتساپ یا استوری میزاریم چند بار در طول روز چک میکنیم که کیا دیدن،چقدر بازخورد داشته،نظر بقیه چیه و…

          اگه مثلا استوری بزاری و بازدید خیییلی کمی بخوره ضد حال میخوری و اون استوری رو نگاه میکنی و به خودت میگی این چه چیزه بی‌معنی بود که من گذاشتم!

          اما اگه کللللی بازخورد بخوره بارها وبارها میری استوری خودتو نگاه میکنی و کییییییف میکنی و لذذذذذت میبری!؟

          چرا !؟

          چون آدما تأییدت کردن!

          چون آدما بهت گفتن آفرین!

          این میشه شرک!

          حالا چی میشه که ما به توحید میرسیم و چکار کنیم که هیییچکس برامون مهم نباشه و توحیدی باشیم!؟

          1/باید آدما رو بشناسی

          2/باید خدارو بشناسی

          آدما رو شناختن یعنی چی!؟

          یعنی اینکه اون دختر خاله ات و شوهرش بود که گفته بودم!

          اونها اگر تو یه بدی بهشون کنی،یا باب میلشون رفتار نکنی،یا درخواستشون رو اجابت نکنی و مثلا بهت بگن بیا ضامن واممون شو و تو بگی این کار رو نمی‌کنم در 99٪مواقع ناراحت میشن و رابطشون با تو کدر میشه!

          پس این جنس موجود لیاقت این رو نداره که تو جوری رفتار کنی که اون خوشش بیاد!

          اون آدمایی که استوری های تو رو میبینن بعد از نیم ساعت استوری تو رو فراموش میکنن!یا اگه از تولدت استوری بزاری و ممکنه ناراحت بشن که چرا مارو دعوت نکردی و جبهه بگیرن!

          پس این جنس موجودات لیاقت وقت گذاشتن رو ندارن!

          اون آقاهه بود که گفتم خیییلی سطحش بالاست از نظر اجتماعی و باکلاس و …

          اگر تو نظری مخالف نظر اون بگی در 99٪مواقع با صدها دلیل که کم نیاره میخواد خلاف نظر تو رو ثابت کنه در صورتی که راه درستش اینه که بگه (قشنگیه دنیا به همین اختلاف نظراتشه و شما هم از زاویه ی قشنگی نگاه کردین به موضوع)

          پس این جنس آدم لیاقت رو نداره که باب میلش رفتار کنی!

          یا اینکه اگر از دوستت یه لباس برای یه جشنی قرض بگیری و بگی لباس جشنت رو بهم بده برا یه شب بهت بده و بعد از 2 هفته بهت بگه میشخ ماشینت رو بهم بدی برم تا شهرستان و تو بهش ندی ،ازت دلخور میشه!

          چون به ازای اینکه نیاز تو رو برطرف کرد انتظار داده تو هم نیازش رو برطرف کنی!

          پس همچین موجودی لیاقت درخواست کردن رو نداره و لیاقت رفاقت رو نداره!

          این میشه شناخت آدما!

          اما حالا چطور خدارو بشناسیم!؟

          خدا اونیه که با هر نوع ظاهری و با هر نوع لباسی چه تو دستشویی یا موقع خواب مشتاقه اینه که با تو صحبت کنه!

          و همیشه به حرفات گوش میکنه!

          این جنس موجود لیاقت این رو داره که براش وقت بزاری و باهاش حرف بزنی!

          این خداهه هیچ درخواستی از تو نداره و به قول قرآن میگه خدا محتاج عبادت شما نیست بلکه شما به او محتاج هستید!

          و اینکه اگه درخواستی ازش کنیم منتش رو روی ما نمیزاره و نمیگه تف تو صورتت لیاقت این رو نداشتی که وقتی کرایه خونه نداشتی من برات پول جور کردم!

          اتفاقا برعکس تو قرآن گفته به یاد من باشید تا به یاد شما باشم

          یا میگه

          به ریسمان الهی چنگ بزنید!

          پس چنین موجودی لیاقت درخواست کردن رو داره!

          یا یه جاهایی یه مشکلی برات پیش میاد از دست هیچ آدمی کاری برنمیاد!

          همون مشکلات که با تمامه وووجودمون خدارو صدا میکنیم!

          و خدا درخواست مارو معجزه‌ وار اجابت میکنه و ما فراموش می‌کنیم لطفش رو و یادمون میره اما همون خداهه اگه بارها بارها باز این کارو باهاش کنیم اصلا به روی خودش نمیاره و دوباره با محبت باهامون رفتار میکنه!

          به قول قرآن میگه که افرادی که سوار کشتی هستند و دچار طوفان می‌شوند با تمامه وجود و اخلاص مارا می‌خوانند که نجاتشان دهیم،و وقتی که نجاتشان دادیم و به خشکی رسیدند چنان می‌روند که گویی هرگز مارا نخواندند!

          یا اینکه میگه وقتی مشکلی دارید به پلو،دراز کشیده و نشسته و در حین راه رفتن مارا می‌طلبند و درخواست کمک می‌کنند و چون مشکلشان را حل کردیم مارا فراموش میکنند(این چیزهایی بود که از قرآن یادم بود اما دقیقا و عینا رو یادم نیست)

          پس همچین موجود با معرفتی لیاقت رفاقت رو داره!

          میبینی !

          وقتی آدمارو بشناسی ،خداروهم بشناسی تفاوتشون مثله زندگی کردن تو خونه ی 70 متری با درب آهنی و دیوار های کرم رنگه تیره با کابینت های فلزی درب کج و کوله و اینه شکسته و کلی کلید پریز چرکین با شیرآلات داغون و حمامی با کاشی های قهوه ای و خفه!

          اما زندگی با توحید زندگی تو خونه ای که پنجره هاش به بلندی کل سقف و عرض یک قالی و پنجره های دوجداره و بالکن بزرگ که پره از گلدون های گل شب بو و نور بی‌نظیر و حمامی با سرامیک های سفید و دوش باکلاس و فشار آب زیاد و جکوزی و خونه‌ ای 230 متری وه دیواراش کلی آینه کاری شده و تابلو های زیبا روش نصبه!

          تو وقتی توی خونه ی 230 متری زندگی کنی یه مدت،دیگه نمیتونی تو اون خونه ی 70 متری زندگی کنی!

          اگر میبینی 99٪جامعه شاداب نیستن چون دارن تو اون خونه ی 70 متری زندگی میکنن!

          تنها راه زندگی کردن تو اون خونه ی 230 متری،

          1/شناخت خداست

          2/شناخت آدماست

          3/دوری از حاشیه هاست

          خدایا این جملات کجا بودن!

          یییعنی حااااا می‌کنم وقتی جرفراز توحید میشه ها!خدا دیگه مییییرونش خخخخ

          من 2 ساعته سرکارم به طور عجیبی هیچکس پیجم نکرد که کاری انجام بدم!

          ببینم اینقدر سوال از توحید میپرسین تا خدا شرکت فولاد رو بخوابونه خخخ

          خداهه هم مگه بدش میاد!

          کیف میکنه!

          اگه گردن درد گرفتم من میدونمو شما و اون خدا که 1 ساعته سرم تو گوشیه

          دردت تو جونم که تو برام کافی هستی

          دردت تو جونم که حتی وقتی باهات شوخی میکنم برا اینکه بهم بگی دوست دارم اشکامو از چشام درمیاری

          دورت بگردم که هیچکس جز تو برام عزیز نیست

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 52 رای:
          • -
            آرزو کاظمی گفته:
            مدت عضویت: 508 روز

            …ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده

            …در شب ظلمانی ام ماه نشانم بده

            …یوسف مصری ز چاه،گشت چنان پادشاه

            …گر که طریق این بود ،چاه نشانم بده

            خدایا من هیچی نمیدونم من نمیفهمم

            (تو دانام بکن)من کر و کورم (تو شنوا و بینام کن) من از خودم هیچی ندارم

            من به هر خیری که ازت برسه فقیرم

            من مطمئنم هر اتفاق به ظاهر بدی هم در دلش تو برام خیریتی داری…

            سلام آقا ابراهیم توحیدی دانشگاه استاد عباسمنش؛قبل از این صلات خداوند بهم گفت وضو بگیر میخواستم بپیچونمش اما

            تسلیم شدم گفتم چشم جانا

            این صلات شاید کمی طولانی بشه

            خدایا قلمم شو نور و قوت قلبم شو نور چشمانم شو در تک تک سلولهام جاری باش دیروز تو یکی از کامنتهای داداش ابراهیم خوندم که خداوند خیلی مودبه از اونایی نیست که تعارفش نکنی دعوتش نکنی بیاد خونت نه اونو باید بخوایش خودش تو قرآن گفته بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را….

            خدایا خودت از قلبم خوب خبر داری که من مشرک 5 روز ازت میخوام که بیای ساکن قلب و روح و جسمم بشی ؛بشی همه کسم منو هدایت کنی …

            قصه رسیدنم رو بهت هیچ وقت فراموش نمیکنم بهایی که دادم رو هیچ وقت یادم نمیره الحق و الانصاف که الخیر و فی ما وقع

            دو ماه بود که از مسیر سایت و این آگاهی های ناب دور شدم و خوردم به در و دیوار عجیب اونقدر بهم ضربه وارد شد که روحم غم وجودش رو گرفت غرهام شروع شد گله و شکایت هام شروع شد سمت چپ بدنم در اثر بی اعصابی کاملا بی حس میشد و فقط زیر سرم بودم منی که از اسفند 402 که با استاد آشنا شدم مریض نشدم دارو نخوردم تا مرداد ماه ام ورق برگشت و بازی بهم خورد، اما اما اخذ این قصه خوش شد برای من روز 5 شنبه بعد از مشورت با این و اون یکی میگفت برو فلان برو فلان با فلانی جلسه بگیر اما من اشوب بودم ،خسته از کتک‌های زمانه

            واقعا نمیدونستم چیکار کنم نمیدونم چطور شد که رفتم سراغ فایل نتایج دوستان از آموزه های استاد عباسمنش (آقا رضا عطار) و آنکه مرا خوانده بود راه نشانم داد قلبم باز شد پرشور و انرژی شدم و به قول شما از اون احساس بد اومدم رو احساس عادی نه یهو رو احساس عالی(بخش‌هایی از کامنتهای شماست)

            و خیلی عجیب من که ازش راه خواستم قوربونش برم گفت منو بشناس میدونی من اینهمه مدت میشینیدم توحید اما پیش نبودم رد میدادم انگار و تو این مدت

            عینه در به درآ بودم آخه چیکار کنم استاد میگه ایمانی که عمل نیاورد حرفه مفته آخه خدایا من حس میکنم 5 روزمه من نمیدونم نمی‌فهمم و عجیبه دیروز تو یکی از کامنتهای سعیده جان خوندم که اول راهی بگو خدایا من نمیدونم فعلا خودت هدایتم کن من نمیشنوم نگران نباش تو روی خودت کار کن صدای الهامات را روزی به وضوح میشنوی به شرط استمرار و تداوم…

            و اون روز قلبم به وضوح گفت سوالمو از شما بپرسم من هر وقت کامنتهای شما رو میخونم حس آرامش‌ی از جنس خدا میگیرم و دلم میخواد من هم آروم آروم باشم نه اینکه ادا در بیارم دیروز خیلی حس نزدیکی به خدا رو داشتم و من برای اولین بار یه خواب آروم و پر از حس خدا داشتم که هیچوقت یادم نمیره

            و حالا جواب شما …

            چقدر زیبا گفتین انگار یه چوب برداشتین و لجن زار ذهنمو تکون دادین…

            حاشیه

            حاشیه

            حاشیه

            حرف مردم حرف مردم حرف مردم

            نظرشون نظرشون نظرشون

            نکنه فلانی ناراحت بشه ازم

            نکنه همسرم باهام بد بشه بهم محل نزاره امان از شرک امان ….نکنه بگن عروس بدیه به فکر خودشه پانمیشه کمک حال باشه چقدر فداکاری‌های بی جا چقدر دلسوزی بیجا(بابا حرف مردم کیلو چند)

            چقدر وقتی وارد جمعی میشم استرس دارم امان از شرک

            به قول مثال شما چقدر بعضیا رو میبینم خیلی ظاهرا خوبن خودمو گم میکنم و خجالت میکشم (این اتفاق خیلی برام میفته)

            چقدر دوست دارم خودمو شبیه بعضیا بکنم

            آقا ابراهیم درست میگین من درگیر حاشیه هام خیلیییییییی ،اما از خداوند هدایت میخوام که کمکم کنه تلاش کنم دور دور بشم از حواشی و اصل که توحیدی بودنه رو در سلول به سلول روحم جسمم ایجاد کنم از خودش میخوام به قول شما لحظه هامو برنامه ریزی کنه من عینه کودکی ام که اگه به حال خود رها بشم صورتمو زخمی میکنم

            میدونم راه درازی رو در پیش دارم اما من این مسیر رو دوست دارم چون هر وقت من خدا رو صدا زدم جوابم داده هرچند اون تصورات در مورد خداوند کجا و این تصورات کجا…

            به قول اقا ابراهیم باید خدا رو بشناسم به قول سارا مرادی همت از طریق قران

            مردمم که مشخصن اما من مشرکم من به قول استاد میخوایم قانون رو دور بزنیم غافل از اینکه جهان قوانینش ثابته

            آقا ابراهیم کامنتهای شما به من اینو میگه که این دانشجو عزت نفس رو قورت داده خوب فهمیتتش من شما رو تحسین میکنم یه دنیا سپاسگزارم که به سوالم جواب گیرایی دادین و با خوندن جوابتون اشک در چشمانم جاری شد

            خدایا شکررررت به خاطر ارامشی که دارم

            الهی فقططططط به امید بخشندگی و وهابیت خودت و لاغیر…

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            آقای نیکو گفته:
            مدت عضویت: 3076 روز

            سلام ابراهیم جان

            من چند روزیه که هدایت شدم به کامنتای توحیدی شما و امروز ایمیلم رو چک کردم و کامنت چند تا از دوستان که دنبالشون میکنم مثل خانم شهریاری، آقای ظاهری و چندین کامنت دیگه رو خوندم و خدا روشکر میکنم که هدایتم کرد به کامنتهای افراد توحیدی مثل شما، خانم شهریاری، آقای امیری

            و الگوی عالی ثروت و توحید آقای ظاهری عزیز که کامنتهاشون مسیر لذت و ثروت و توحید و هر آنچه که استاد عباسمنش آموزش میدن رو با بیان عالیشون مختصر و مفید می‌نویسن و به اشتراک میزارن و از همینجا از همه ی این عزیزان الخصوص آقای ظاهری عزیز تشکر میکنم که به ندای قلبشون گوش میکنن و دیدگاه های عالی شون رو به اشتراک میزارن

            و اما برسیم به این کامنت عالی شما در پاسخ به سوال آرزو خانم در مورد توحید که چقدر قشنگ از زوایای مختلف توحید و شرک رو توضیح دادین که اگه من بتونم کامل همین مطالبی که شما در غالب یک پاسخ و در یک دیدگاه توضیح دادین رو درک کنم و عمل کنم چرخ زندگیم روان و روان‌تر میشه، این کامنت رو در فهرست علاقه مندیها سیو میکنم که هر چند وقت یه بار بخونم تا مسیر رو گم نکنم.

            بهتون تبریک میگم چقدر عالی توحید رو درک کردین و چقدر قشنگ توضیح دادین و ممنونم ازتون که چقدر با حوصله وقت گذاشتین و از زوایای مختلف این موضوع مهم رو بررسی کردین و به اشتراک گذاشتین

            وظیفه خودم دونستم ازتون تشکر کنم

            به خودتون افتخار کنید به خاطر اینکه چقدر عالی توحید رو درک کردین و انشالله عمل هم میکنین.

            در پایان از خانم آرزو هم تشکر میکنم که سئوال مختصرشون منجر به این کامنت عالی شد که خود این کامنت پکیج کاملی از خودشناسی و خداشناسی هست.

            بهترین‌ها رو براتون آرزو میکنم چون شما لایق بهترینها هستین

            با تشکر خدانگهدار

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    محمد زمانی سودرجانی گفته:
    مدت عضویت: 349 روز

    با سلام و عرض ادب خدمت شما

    استاد عزیز از صداقت بی نهایت شما واقعا سپاسگزارم

    چون این همه صداقت حالم را خوب میکند

    چون وقتی ذهنم این حجم از رشد شما را کابینه

    شروع می‌کنه به الگو گرفتن

    که پس میشه. بببین. واسه استاد شده

    بببین از کجا به کجا به لطف خدا رسیده

    بببین اگه تو هم باورهاتو عوض کنی چه جایگاهی داری

    بببین اگر تو هم ایمان بیاری چی میشه

    بببین نعمتها بی نهایت زیاد هستند

    بببین اگر نترسی چی میشه

    بببین اگر توکل کنی چی میشه

    بببین اگر تلاش کنی طلا میشه

    بببین اگر قانون را رعایت کنی میشه

    بببین اگر توجه به نکات مثبت داشته باشی میشه

    بببین اگر تو هم توجه به منفی ها و کسری ها و کمبودها نداشته باشی

    دنیا و زندگیت بهشت میشه

    بببین فقط توجه کن توجه کن. لامصب

    اینقدر گوش به نجواهای ذهنت دادی

    حالا جوش به قوانین بده

    حداقل یک ماه برعکس گذشته زندگی کن چی میشه مگه

    تو که اینهمه وقت سوزانی کردی عمر تلف کردی

    به نجوا گوش دادی و ترسیدی و حرکت نکردی

    حالا وقتشه اینم الگو دیگه چی میخای

    خدا چجوری حرف بزنه

    اینم شاهد زنده

    چی میخای که نیست

    تمامی قفل ها محمد از درون تو باز میشه

    آخکه چقدر تلخه این حرف و باور کردنش و قبول کردنش

    انگشت خودت را در بیار از چشم دیگران و مقصر کردن آنها

    و حالا بگیر سمت خودت

    چقدر دیگه کار و باور تکراری و انتظار نتیجه متفاوت

    واقعا درد داره این جملات که برای خودم میگم و رد پا می‌زارم

    چون میخام به تمام آرزوهایم برسم

    یعنی چی فقر

    یعنی چی ترسیدی تا حالا

    عوض شو. والا عوضی میشی

    خدایا کمکم کن میخام برسم به تمام آرزوهایم

    میخام شاهد زنده بشم اول واسه خودم و بعد الگوی دیگران به لطف الله

    میخام سال دیگه بیام و بگم روش زندگیمو عوض کردم و همه چیز عوض شد و به تمام آرزوهایم رسیدم

    خدایا من آرزوهایم را نوشتم و دوباره مینویسم

    کارساز ما به فکر ماست

    فکر ما در کار ما آزار ماست

    خدایا قدرت و شهامت بده و ایمانم بده

    رد پای 15

    منتظرم باشید میام بزودی از نتایجم بگم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: