کلیپ انگیزشی شماره ۲ | "درمان سگ سیاه افسردگی" - صفحه 18
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2014/07/sage-siah7.jpg
400
510
مدیر فنی
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
مدیر فنی2014-07-10 22:07:472022-05-03 10:38:09کلیپ انگیزشی شماره ۲ | “درمان سگ سیاه افسردگی”شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و تمام دوستان هم فرکانسی
سپاسگزار پروردگار مهربان هستم که رحمتش مانند ذات خودش سفید است شکر میکنم بخاطر بارش رحمت الهی این برف زیبا که همه زمین را فرا گرفته و جز سفیدی چیزی دیده نیست الهی صد هزار مرتبه شکر
درمان سگ سیاه (افسردگی)
من با گوش کردن به این فایل اهرم رنجی ناخود آگاه در ذهنم بوجود آمد که خلاصه ای را مینویسم تا رد پایم باشد
سگ سیاه به نظر من همان نجواهای ذهن شیطانی که درون ذهن هر فردی وجود دارد میباشد و می خواهد هر وقت که غافل شدم افسار زندگیم را در دست بگیرد میخواهد من را نابود کند در هر لحظه می خواهد احساس خشم پوچی تنفر مقایسه کردن بی انگیزگی را یاد آوری کند میخواهد شاد نباشم اشتهایم را کور کند من را به عادات خوردن غذاهای نا سالم هدایت کند تا تمرکزم را بگیرد و باعث شود که هیچ تغییر مثبت در زندگی ام نکنم اعتماد به نفسم را بگیرد عزت نفسم را له کند من را همواره در ترس از قضاوت دیگران قرار دهد هر روزم را با بد خلقی بیدار کند از من یک دروغگو بزرگ بسازد عشق واقعی از لذت بردن در تمام ابعاد زندگیم را بگیرد و اگر نتوانم بر آن پیروز شوم هر روز بزرگ وبزرگتر خواهد شد و اوضاع زندگیم را کامل در دست گرفته و زیر چرخ دنده های جهان هستی له و داغونم کند و عاقبتش زندگیم غرق شده و عمرم تباه و از گمراهان در این دنیا خواهم بود
اهرم لذت و گرفتن افسار این سگ سیاه
1- من میتوانم آگاهانه و با تمرین اولین قدم که شکر گزاری از خداوند مهربان که به من اشرف مخلوقاتش این قدرت را داده که خودم زندگی ام را آن طور که میخواهم رقم برنم و هر لحظه این را یاد آوری کنم قدم بر دارم
و قطعا در دنیا هیچ قرص نیست که باخوردنش یا دکمه ای نیست که با فشار دادن آن زندگی ام به یک باره خوب و دگرگون شود و بهترین تمرین آموزش دیدن و یاد گیری است
2 – با تمرین ستاره قطبی توجه وتمرکزم را به آنچه که میخواهم معطوف کنم
3- با تمرین فانوس دریایی توجه و تمرکزم را معطوف به هدفم در کسب کارم قرار دهم تا همیشه انگیزه داشته باشم و ذهنم را کنترل کنم
4- من باید آگاهانه این سگ سیاه را آموزش دهم و تربیتش کنم
5- با ورزش کردن های منظم این سگ سیاه را خاموش کنم و خسته تا نتواند در ذهنم حرکت کند
6-و مهمترین درس این فایل مهم نیست در چه وضعی هستی از هر کجا که شروع کنی و باورهای خوب به ذهنت بدهی روزهای خوب و روشنی مانند این برف زیبا زندگی تو را احاطه خواهد کرد و قطعا تو جزو هدایت شدگان خواهی بود و رحمت پروردگار شامل حالت
بینهایت ممنون پرودگارم هستم که من را هدایت کرده به مسیر درست و امن
استاد عزیزم در پناه خدا وند مهربان شاد باشید و سربلند
سلام خدمت تمامی دوستان گلم
سگ سیاه به معنای افسردگی است
افسردگی که می تواند کل ابعاد زندگی ما را در بر بگیرد و از یک سگ نیز خطرناکتر باشد
با افزایش سن دچار شدن و یا بودن در افسردگی می تواند بسیار خطرناک تر باشد
مواد مخدر و الکل در وهله اول شاید گزینه مناسبی باشند و بتوانند ما را نجات دهند ولی در اصل آنها صورت مسئله رو پاک می کنند و بعدش نیز خودشون به یک مشکل بزرگ تبدیل می شوند
از دست دادن انگیزه خودش از معایب افسردگی و باید خیلی حواسمون باشه که انگیزه رو که محرک ما در مسیر پیشرفت هستش رو از دست ندیم
سپاسگزاری یکی از قوی ترین راه ها برای خروج از افسردگی است
و می تونه داشته های ما رو بهمون یادآوری کنه
اگر باورها رو تغییر بدیم در نتیجه شرایط زندگی مون هم تغییر می کنه و افسردگی ناشی از عقاید و باورهای گذشته هم، خود به خود از بین میره
رفته رفته با کمرنگ شدن افسردگی، احساس امید و خوشبختی پاشو به زندگی مون باز می کنه
در پایان، کمک گرفتن به منزله ناتوانی و احساس شرمساری نیست
بلکه از دست دادن زندگی باعث خجالته
این فایل رو تبدیل به صوت کردم و نزدیک به 4 سال گوش میدم
قطعا شنیدنش خالی از لطف نیست
خدانگهدار
به نام خداوند بخشنده و مهربان.
سلام استاد بزرگوار و دوست داشتنی.
من روز هایی که یه سگ سیاه بزرگ همراهم بود را
باید فکر کنم تا قسمت هایی از اون را به یاد بیارم
اما روز هایی را که تونستم به سگ سیاهم غلبه کنم
را قشنگ یادم هست موقعی که اولین فایل را
از استاد گوش کردم احساس کردم که دارم بهتر میشم، جایی که به یقین احساس کردم که
اون هیولا دیگه نمیتونه مثل سابق منو اذیت
کنه نا امیدی هام به امید تبدیل شد، رنج هام به
لذت مبدل شد، من که قبلا فکر نمیکردم بتونم
امیدم را به دست بیارم الان تمام اون تضادها
انگیزه ای شدند برا حرکت کردنم باعث شده که
احساس میکنم انقدر قوی هستم که هیچ چیزی
نمیتونه شکستم بده چون هر روز دارم رو باورهام کار میکنم، و هر روز بهتر و بهتر تر میشم.
استاد عزیزم از شما سپاسگزارم.
خدایا میلیادها بار شکرت بخاطر دیدن اگاهی های این فایل زیبا…
این فایل رو چند وقت پیش تو سایت دیده بودم ولی اماده دریافتش نبودم و نتونسته بودم ازش استفاده کنم خدارو شکر که دوسه روز پیش این فایلو دیدم و امروز تو سایت داشتم اگهی های مربوط به دوره قانون سلامتی رو مطالعه میکردم..انشالله تو مدار ش قرار میگیرم وباهاش عشق میکنم ولذت میبرم چون اصلا ذوق زده میشم هر وقت نتایج دوستانی که تهیه کردن رو میبینم…
نمیدونم شایدم این یک نشونه باشه برای خودم و یا کس دیگه ای که من بیام و تو اینجا درمورد قانون سلامتی بنویسمم..
بریم سراغ اگاهی های این فایل در واقع این فایل قشنگ یه جاییش منو برد به چند سال پیشم و اونجا که استاد میگفت سعی میکنی اون سگ سیاه رو قایمش کنی از بقیه و این کار واقعا کل تمرکز و انرژی تو میگیره…من به لطف الله تو شرایط طولانی که بخوام افسرده بشم قرار نگرفته هروقت دچارش شدم خدارو شکر خیلی زود خدا کمکم کرده وبا تضاد ریز و خشکل گوشمو پیچونده ومنم سعی کردم حرف گوش کن باشم و با اوولین ایده حرکت کنم..ولی تو موارد دیگه مثه خجالت کشیدن و مخصوصا مقایسه کردن خیلی اذیت شدم و واقعا خدا بهم لطف داشت و هدایتم کرد به این مسیر و من ازلحاظ عزت نفس و اعتماد بنفس اصلا نمیتونم خودمو با چند سال پیشم مقایسه کنم …خدایا شکرت و دوره بینظیر عرت نفس هم یه هدیه بزرگ و غیر قابل قیمت گذاری بود که خدا بهم لطف داشت و از طریق اسناد عزیز بهم هدیه داد وچقد حال روحی و ارامش من با این دوره تغییر گرد…
خدایا شکرت که بهم فرصت دادی امروز هم زنده باشم و لایقم دونستی اینجا کامنت بنویسم خدایا شکرت..
بنام خدایی که از رگ گردن به ما نزدیکتره..
مینویسم برای اینکه به خودم ثابت کنم من لایقم بدون قید و شرط لایق خوشبتی در همه ابعاد و لایق استفاده از بهترین و با کیفیت ترین خوراک و پوشاک ،ماشین،بهترین کشور برای زندگی و بهترین ادمها برای رابطه برقرار کردن…
خدایا ازت ممنونم بخاطر اینکه یهو هولم دادی که این کامنت رو بنویسم چون خودم بهتر از هرکسی میدونم که این اسنارت دوباره کامنت نوشتن چه برکت هایی رو وارد زندگیم میکنه و بقول استاد عزیزم چه درهایی رو برام باز میکنه..
خدایا ازت سپاسگزارم بابت هوای امروزکه بینظیر بود واقعا.. و من 7صبح تازه ترین اکسیژن موجود در ایران رو ..در مسیر پیاده. وز پارک جنگلی چیتگر تهدان وشاید بگم تاره ترین اکسیژن جهان رو پر بیراه نگفتم استشمام کردم خدایا ازت ممنونم وبینهایت سپاسگزارتم بابت نعمت سلامتیم که میتونم راه برم حرف بزنم ببینم بشنوم لمس کنم بو کنم و هراران نعمتی که مدارم اجازه درک کردنشو نداده و قراره بزودی با بالارفتن مدارم و فزرگتر شدن ظرفم پرده از جلو چشمم کنار بره و بیشتر و زیبایی ها و نعمت هاتو ببینم و سپاسگزازت باشم..
خیلی خوش بحالمه..ایموجی چشمک که یهو هولم دادی و گفتی بنویس زیر همین پست کامنت بنویس از قلبت بنویس از حست بنویس تا یخت باز شه و یه شروع مجدد پرقدرت و به امید خدا متداوم رو تو سایت شروع کنم که دوباره اون حس دلخواه سپاسگزاریمو بدست بیارم چه با نتایج عالیم و چ موقعی که تو مسیر رسیدن به اون نتایج هستم…
خدا هزارن مرتبه شکرت بخاطر تمام زیباییهاتت و تمام نعمت هات…
هشتم بهمن ماه 1402
به نام خداوند هدایتگرم
سلام بر همگی و استاد عزیزم
این سگ سیاه طوری بر من غلبه کرده بود که یادمه کمتر از یه هفته 30 کیلو وزن کم کردم ، خودکشی های مکرر و بیمارستان اعصاب و روان
وای که اصلا قابل توصیف نیست این حال
کمبود انرژی ، کمبود تنفس ، ضربان های شدید قلبی ، احساس مرگ
اصلا یه چیز عجیبیه
دو سال طول کشید تا به خودم بیام و بفهمم که ای بابا دختر بس کن تو هر کاری میکنی نمی میری ، بلند شو و به خودت بیا
خلاصه الان سه ماهه که خیلی خیلی حالم بهتره ، چون هر روز دارم رو خودم کار میکنم ، نکاتی که استاد میگن یادداشت میکنم ، براشون اقدام کردم
هر چند سگ سیاه هنوز با منه اما خیلی کوچولو شده ، گاهی بهم حمله میکنه اما میدونم که این تضاد منه و خداوند میخواد به من چیزهایی رو بفهمونه ، و بابتش خداروشکر میکنم ، چرا که خیلی چیزهایی از دنیا فهمیدم که کسانی که مشکل منو نداشتن شاید هیچ وقت نفهمن
خداروشکر که خسر دنیا و اخرت نشدم الهی شکرت خدایا که هدایتم کردی و دستام و گرفتی ، با من مهربونی کردی ، انسانهایی رو مثل استاد جلوی پام گذاشتی تا کمک کننده ام باشن
الهی شکرت خدایا.
دستاوردهای من تاکنون
ورزش روزانه
مطالعه ی روزانه
سپاس گذاری
غلبه بر چند ترس از جمله رفتن به کلاس رانندگی
گذراندن دوره ی عزت نفس
کلاس خط
روزانه 7 الی 8 ساعت هم که با استاد جان هستم.
بنام خدای زیبایم
خدای هدایتگرم
سلام خدا
سلام به زیباترین بندههای توحیدی
قبلا این فایل رو دیدم
و امروز فایل نشانه م بود
من مفتخرم به حضور در کلاس ارزشمندی
و فایل ها برام یه معنا دیگه پیدا کردن
فهم بیشتر قوانین و شناخت درونی خودم
سگ سیاه افسرده همون نیمه تاریک وجودمونه
فقد برا اینکه آگاهی نداریم بهش
برا اینکه ارزش خودمون ،به عوامل بیرونی وصل میکردیم
بخاطر نداشتن توکل و ایمان
غافل از اینکه همین ک افرینده خداوندیم
ینی هدایت شده ایم
و به همون اندازه حس ارزشمندی رو تو تمام جنبه های زندگیمون تجربه ش میکنیم
و به سمت زیبایها و نعمتهاش با استمرار کانون توجه مون هدایت میشیم
با این دوره میشه از اضطراب و افسردگی رها شد
خدایم هزاران بار شکرت
برا تمام نعمتهای بیشمارت
عاشق خودمم
عاشقتم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
سگ سیاه افسردگی همان نجواهای ذهنی ما است که کنترل احساس ما را در دست گرفته و باعث شده که قدرت حرکت و قدم برداشتن در مسیر درست را از ما بگیرد. برای همین مهمترین عامل کار کردن بر روی ذهن و باورهای درست است. باید مانند غذا خوردن مداوم و مرتب بر روی ذهن خود کار کرده تا بتوانیم بر این نجواها غلبه کرده و احساس خوبی داشته باشیم. اگر هر روز هدفی برای خود داشته باشیم، باورهای هم جهت را ایجاد کنیم و برای رسیدن به آن ذوق و شوق و انگیزه داشته باشیم مسیر زندگی برای ما همواره لذت بخش خواهد شد و حتی اگر با تضاد یا ناخواسته ای در مسیر رسیدن به اهداف خود مواجهه شویم آن ها به رشد و پیشرفت شخصیت ما کمک خواهد کرد. زمانی که قانون جهان را می دانیم که احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب است همواره باید آن را به یاد داشته و به زیباییها توجه کنیم. جهان مانند آینه ای است که نتایج افکارمان را در زندگی ما منعکس می کند و از ریشه هر آنچه مورد توجه ما بوده بر اساس فرکانسهای مان وارد زندگیمان می شود پس اگر خواهان رشد، پیشرفت و لذت بردن از زندگی هستیم قوانین آن را درک و به آن عمل کنیم.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام به استاد عزیز
سلام دوستان خوب خودم
فایلی عالی و زیبا را دیدم
نکته های عالی در آن یاد گرفتم
بی ارزش دانستن خودم
ندیدن آنچه که دارم
ندیدن توانایی های خودم
ندیدن حال خوب خودم
ندیدن استعدادها و توانایی های خودم
همه اینها همان کمبود عزت نفس در درون من است
این روزها با دوره احساس لیاقت در حال خودسازی هستم
همیشه در حال کار کردن روی ارزش های درونی خودم هستم
اینجا من هستم که با کار کردن روی باورهای خودم می توانم زندگی خوبی را برای خوبی بسازم
ایمان و توکل به خدای مهربان داشتن
روی او حساب باز کردن
از دستهای هدایتگر او کمک خواستن
اینها نکات کلیدی بود که من در این فایل عالی یاد گرفتم
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
به نام خدایی که هدایت می کند به زیبایی هر چه تمام
سلام به همگی
چند روزیکه فایل ها رو از اول شروع کردم گوش دادن و توجه و تمرکز دقیق داشتن همراه تمرین و ممارست به امید خدا
وقتی عنوان این فایل رو دیدم بازش نکردم ولی دوباره برگشتم و گوش دادم،چون قبل آشنایی با استاد و سایت دقیقا بزرگترین سگ سیاه رو درونم داشتم که اون قدر ی بزرگش کرده بودم که از خودم قدرتمند تر بود!بازش کردم فایل رو چون باید یاد آوری میشد بهم که کجا بودم و در طول این مدت به لطف خودش به کجا رسیده ام…
بااینکه یاد آوریشون خوب نیست ولی باید ردپای خدا و این سایت و استاد و آگاهی هایش برایم مرور بشه!!
در منجلاب افسردگی غرق شده بودم،اضطراب های شبانه،نخوابیدن ها و بیدار شدن های با ترس و وحشت،مصرف داروهای ضد افسردگی(روزانه18تا قرص)معده درد،سوزش دل،سردردهای هر روزه ای،احساس پوچی و حقارت،روتین های ماهانه ی پزشکی و هر بار قرص های آرامش بخش و ضد استرس و افسردگی،احساس گناه از اینکه مادر دو فرزند بودم و اینکه چه آینده ای در انتظارشون هست!هر بار به دکتر مراجعه میکردم و ازشون سوال میکردم که چه وقت و کی از شر این داروها خلاص میشم بااینکه فوق تخصص داشتند و مشاور اعصاب!در کمال پررویی تمام می گفتند تا آخر عمر…و من هر بار شرمسارتر پیش همسرم که باید هرروزه دنبال دوا و دکتر برای آرام کردن تنش های من باشند…
ضربان قلب های بسیار زیاد و نامنظمی داشتم و این افسردگی در تمام من ریشه کرده بود!اصلا حوصله ی هیچ کاری رونداشتم،انگیزه ایی برای زندگی کردن نداشتم!هر باری میخوابیدم تو دلم می گفتم کاش بیدار نشم و هیچ راه نجاتی برایم نبود…
به خاطر ضربان های نامنظم قلبم که از خدا دورشده بودم دکتر متخصصم منو به یه تست دستگاه کنترل ضربان ارجاع دادند و برگشتیم خونه تا چند روزه دیگه نوبت من بشه و این دستگاه چهل و هشت ساعت به قلب من وصل بشه تا در ساعاتی که ضربانم بالاتر از حد نرمال می رسید ثبت کنه و براساس اون دکتر تشخیص بدن که مشکل من چیه!!!!
شب اون روزی که فرداش باید می رفتیم دکتر دستگاه رو ببنده به قلب و سینه ی من تا دور روز این دستگاه به من وصل باشه! خواهرم اومد خونمون!!!گفت چی شده چرا دوباره پریشونی که نتونستم حرف بزنم و فقط گریه کردم…اون قدری ضعیف شده بودم که حتی نمی تونستم حرف بزنم وقتی کسی یا دکتر علت و دلیل مریضیم رو می پرسید فقط گریه و بغض میکردم!!!!
بعده اینکه آروم شدم و یه دل سیر گریه کردم خواهر مهربون من که فکر میکنم خدا بود اون شب اومد و پیشم نشست…گفت اگه بگم هیچیت نیست و اینا رو خودت با فکرت برای خودت درست کردی چی میگی؟گفتم نه من یه مشکل بزرگ دارم که قراره فردا برم دستگاه وصل کنند به بدنم و شروع کرد از زبان خدا و حرف زدن!!!
از خدا گفت و آگاهی هایش،از لطف و مرحمتش،از اینکه یه لحظه هم ازت دور نیست فقط و فقط خودم درها رو به روش بستم،از سایت گفت و استاد،از حرف های آرامش بخشش که فقط گوش شدم و قلبم آروم!ساعت ها حرف زد و در آخر گفت آدرس سایت رو میدم خودت برو یه دنیایی هست!
قلبم آروم شد و بدنم در آرامش،اون قدر تشنه ی این حرف ها بودم که فقط دوسه ساعت تمام گوش کردم!بعدش خواهرم گفت من چند وقته عضو سایت هستم چون نمیخواستی و در مدارش نبودی اصرار نکردم که تو هم عضو شی…
بعده رفتنش انگار آروم بودم و دیگه هیچ دردی تو هیچ جای بدنم احساس نمیکردم!رفتم سایت و چند تا فایل رو دانلود کردم و گوش دادم!!!!
آرومه آروم!!!
همسرم اومدن و گفتن زود بخوابیم که فردا باید دوساعت برای رسیدن به بیمارستان قلب و عروق رانندگی کنیم!
هیچی نگفتم و باخیال راحت خوابیدیم چون شبش احساسم بهتر شده بود بدون کمترین شب بیداری آروم خوابیدم و صبح آروم بیدار شدم!وقتی همسرم توی نگاهم اضطرابی ندیدن از اینکه این دستگاه بستن رو یه غول و هیولای بزرگی کرده بودم خوشحال شدند!
تمام اون دوساعتی که رانندگی کردند فقط فکر و ذهنم به حرفها و فایل ها بود و انگار که میدونستم هیچیم نیست با آرامش مطلق رسیدیم بیمارستان و نوبت من شد و دستگاهها رو بستند و راهنمایی های لازم رو کردن و برگشتیم!!!
اون قدر دلم آروم شده بود که اگه نوبت برای دستگاه بستن نمی گرفتیم اصلا نمی رفتم…
دو روزی که دستگاه بهم وصل بود فایل هارو گوش میدادم و از بس تشنه بودم نمیدونستم از کجا شروع کنم چون هر کدوم رو گوش میکردم قلبم آروم میشد
دو روز تموم شد و رفتیم دستگاهها رو باز کردند و نتیجه رو دادن تا ببریم به دکترم نشون بدیم!وقتی دکترم برگه ها رو دیدن،دوباره عینک زدند و دوباره نگاه کردن!!!!!و
وقتی همسرم پرسیدن آقای دکتر مشکلشون چیه؟!اون قدر قبلا گفته بودم ایشون هم فکر میکردن مشکل بزرگی دارم!!!آقای دکتر بعد مکث طولانی گفتن هیچیشون نیست خودمم تعجب کردم بیماری با این ضربان قلب نامنظم باید ساعاتی در طول شبانه روز حداقل ثبت میشد ضربان های نامنظم ولی در کمال تعجب که خودمم متعجبم چرا اینطوری شده !؟در صحت کامل هستند…
بله همین خدایی که در رو به رویش فقط دو،سه شبانه روز باز کرده بودم چنان دلم رو آروم کرده بود که همون شب قبل بستن دستگاه فهمیدم هیچیم نیست…
دوباره دکتر روان پزشک قرص و داروهایی رو نوشتند و گفتند اینا رو مصرف کنید ماه بعد دوباره بیایین تا چک کنم و آزمایش بنویسم براتون
وقتی از مطب خارج شدیم و همسرم خواستند طبق معمول از داروخونه قرص ها رو بگیرن گفتم نیاز نیست این دفعه نگیر!گفت خونه داری؟به دورغ گفتم آره،ولی قصد نداشتم دیگه قرص بخورم چون چندین ساله بود که این راه رو رفته بودم و جواب نگرفته بودم!من یه راه جدید به لطف خدا پیدا کرده بودم…
اومدم و شروع کردم مثل یه تشنه ایی وارد یه دنیای پر از آگاهی شده محصول خریدم و فایل ها رو دیدم و خودم رو بستم به آگاهی های سایت و حالم و احساسم رو خوب نگه داشتن!قرص ها رو هم بکلی مصرف نکردم منی که اعتیاد پیدا کرده بودم و روزانه چندین قرص استفاده میکردم!و دیگه دکتر نرفتم،همسرم و بچه هام از این همه تغییر خوشحال بودند یه خانم سرحال و یه مادر شاداب پیدا کرده بودند و من خوشحال ترین که اون شب توسط یه دست مهربون!مسیر زندگی من به این سایت باز شد و اتفاقات بسیار زیاد وعالی و معجزات زیبا اون قدری توی این دو سه سال افتاده که انگار تمام عمر سی و هشت ساله ی من فقط این سه ساله!اون قدری دستاورد دارم،از کسب و کار خونگی و راه اندازی یه کار خوبی که بسیار عاشقشم تا حساب جاری پر پول و سلامتی کامل که به لطف الله مهربون از اون روز به بعد هیچ قرص و دارویی رو مصرف نکردم…
خدایا!به اندازه ی تک تک سلول هایم،به اندازه ی نفس کشیدن هایم،به اندازه ذره ذره تشکیل دهنده ی آسمون و زمینت!شکرت
سلام اعظم جان خیلی لذت بردم منم دقیقا مثل شما بودم وهستم ولی قول دادم به خودم خدا زندگیمو بسازم چون این منو هستم که این افسردگی رو اینقدر بهش نان غذا دادم که ازمن بزرگتر شده ولی با کلیپ امروز وکامنت شما تصمیم گرفتم ازخودم یک من قدرتمند بسازم
سلام دوست عزیزم،
چقدر از خواندن کامنتت حس خوبی گرفتم. از خواندن موفقیت هات اشک شوق به چشمم اومد. واقعا تبریک میگم، به همتت، به قدرتت ، به ایمانت، گوارای وجودت ،
متشکرم به خاطر به اشتراک گذاشتن دیدگاهت، که چراغ راه دیگری می شه.
من خودم افسردگی مزمن نداشتم ولی کاملا آشنا هستم، بهخاطر درگیری نزدیک ترین فرد زندگیم، که به خاطر ضعیف شدن بیش از حد بدنش در دوران کرونا جونش رو از دست داد.
میدونم که شنا کردن خلاف جهت این رودخانه مرگبار چه همت والایی میخواد.
خوشحالم که هدایت خداوند رو شناختی و دریافت کردی.
بدرخشی.