«الخیر فی ما وقع» در شعر پروین - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)

803 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهـره گفته:
    مدت عضویت: 1101 روز

    بِه نامِ خُداوَندِ بی نَهایَتُ لامَکانُ لازَمان

    بهِ نامِ خُداوَندی کِه هَمه چیز می شَود هَمه کَس را…

    سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    برگ چهل و ششم از سفرنامه من

    تاریخ 1403/4/15

    ساعت 23:58

    الخیر فی ما وقع

    با تکرار این متن حس خوبی میگیرم

    خدارو شکر میکنم با کار کردن روی خودم و موندن در سایت و ادامه دادن

    ایمانم روز ب روز بیشتر میشه

    باورم ب قدرت فرمانروایی خداوند بیشتر میشه

    من ک هیچ شناختی از خداوند نداشتم و هیچ ارتباطی نداشتم

    الان درک من از حضور پربرکت خداوند بیشتر شد

    و هرچقدر درک و آگاهی من بیشتر میشه آرامشم به نسبت درکم بیشتر شد.

    خداروشکر میکنم صبح ک بیدار میشم تو دفتر تمام روزم تمام خواسته هام و زندگیم را وقتی میسپارم

    به دست نیرویی برتر از نیروی خودم

    با خیالی راحت و امن پیش میرم ،

    امروز صبح عازم شمال بودیم از خدا خواستم راننده ما باشه خوش اخلاق مهربون و ماشین عالی و قیمت مناسب جاده خلوت و من لذت ببرم و با حال خوب برسیم شمال

    باورتون نمیشه وقتی ماکسیم زدیم کرایه 750 با پیشنهاد راننده تا قائمشهر دم در خونه پدری 750 گرفت ب هرکسی میگیم میگن عالی بود

    چون کرایه خطی نفری 200 بود ما چهار نفر بودیم با ماشین خط میشد 800

    ولی خیلی رااااحت ب آسانی ب زیبایی عزتمندانه ماشین جلوی در سوار شدیم جلوی در پیاده شدیم با کرایه مناسب و عالی

    ینی ایمانم ب اندازه ای شد ک در اینجور مواقع نگران نیستم ک ماشین نباشه 6 صبح چیکار کنم یا ینفر گفت یک میلیون میگیرم میبرمتون گفتم خدا قیمت مناسب را میرسونه با آرامش بیشتری کارهامو انجام میدم

    وقتی درکم از خداوند بیشتر شد خیلی خیلی راحتر زندگی میکنم

    برای هر کار و مسائل کوچیک گرفته تا بزرگ میسپارم دست خودش

    و راحت خودم را میکشم کنار میگم خودش حواسش هست و

    واقعا احساس میکنم یه باری از روی دوشم برداشته میشه و آرام و آسوده خاطر میشم .

    قبلا تو راه شمال چشم رو هم نمیزاشتم اگر بود با استرس

    امروز میگفتم خدا داره رانندگی میکنه بخواب

    و آرام آسوده میخابیدم

    برای خرید برای مهمانی ها برای بدهی برای نمره برای درس برای خونه برای روابط برای هر مسائلی با ایمان میسپارم ب خداوند

    خب یکسری از مسائل سخت تره

    با ترس و تردید انجامش میدم و ب اندازه ایمانم نتیجه دریافت میکنم

    مثلا پنجشنبه ک با پسرم رفتم بیرون ی لحظه متوجه شدم کارت بانکی همسرم دستم بود تو کیف نیست

    ی لحظه نگران شدم اما واقعا ته ته ته دلم ایمان داشتم یه خیری هست

    ی چیزی هست این کارت نباید الان دستم باشه و مطمئن بودم پیدا میشه

    اما نگرانیم از اینبود ک همسرم متوجه بشه ..

    داخل فروشگاهی ک لباس پسرمو پس دادم جا گذاشتم ک رفتم کارتمو برداشتم

    اما میخام بگم تحت هر شرایطی اولین چیزی ک میاد تو ذهنم یاد خداونده ک ب دلم آرامش میده

    و تکرار میکردم الخیر فی ما وقع

    ک واقعا هم خیرشو متوجه شدم .

    در نتیجه اینکه منی ک هیچ احساسی ب خداوند نداشتم ن با یادش آروم میشدم ن با نداشتنش غمگین

    اما امروز واقعا هر لحظه از زندگیم در قلبم حضورش را احساس میکنم

    و الا بذکرالله تطمئن القلوب شدم

    ب لطف الله

    خداوند بمن اجازه ی ورود ب سرزمین عشق را داد و همین برای من بس است

    من الان خدا را دارم

    من واقعا حضور خداوند را در قلبم و در زندگیم احساس میکنم

    خداوندا ! چه یافت آنکه تو را گم کرد

    و چه گم کرد آنکه تو را یافت .

    سپاسگزارم استاد عزیزم

    روز شمار تحول زندگی من

    روز چهل و ششم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    معصومه عبیری گفته:
    مدت عضویت: 2271 روز

    با سلام فراوان خدمت استاد و مریم عزیزم و دوستان گلم💚🌹💚🌹💚🌹

    روز چهل و ششم تحول زندگی من..

    مفهوم الخیر فی ما وقع..

    جمله خیلی کوتاهیه ولی اگه میتونستیم فقط کمی درکش کنیم و در زندگیمون ازش استفاده کنیم زندگیمون بهشت میشد..

    همیشه هر اتفاقی که میفته یه خیریتی توش هست و باید نگاهمون به اتفاقات به ظاهر نامناسب این باشه که یه اتفاق خوبی در راه هست.

    اگه احساس خوب داشته باشیم اتفاقات خوب برامون رخ میده و اگه احساس بدی داشته باشیم اتفاقات بد برامون رخ میده.

    این یه قانونه و تغییر نمیکنه✔✔

    ما باید باور کنیم که روند جهان همواره خیر و خوشی و خوبیه… یعنی اگه در زندگیمون ظاهرا ببینیم اتفاقات بدی افتاده اون فقط ظاهرش هست در حالیکه ما از باطنش خبر نداریم و نمیدونیم چه منفعت هایی پشتشه. و باید تو هر اتفاق دنبال نکات مثبت و خوب باشیم.

    کسی که احساس خوب داره یعنی ایمان داره. ملاک ایمان احساس آرامش درونه. هر چقدر احساس آرامش داشته باشیم یعنی ما به یه نیرویی ماورای خودمون اعتقاد داریم که اون نیرو محافظ ماست. به این میگن ایمان.

    اگه آرامش داری اگه امید داری اگه احساس خوب داری اگه شوق وذوق داری یعنی ایمان داری.

    الا بذکرالله تطمئن القلوب…

    واقعا هر بلایی که از سمت خدا میاد یه رحمته. چون اگه همیشه اوضاع خوب باشه خدا رو پیدا نمیکنیم…

    و هر مشکلی که برامون به وجود میاد خدا رو پیدا میکنیم نه به خاطر اینکه خدا تنهاست و نیاز داره که ما پیداش کنیم .به خاطر اینکه وقتی ما خدا رو فراموش می کنیم و از فرکانس خدا دور میشیم، در فرکانس بدی ها قرار میگیریم…

    پس باید خداروشکر کنیم بابت تمام بلاهایی که تو زندگیمون هست. که اگه بفهمیم اونا در واقع نعمت هستن که ما سریعتر به سمت خدا برگردیم…به سمت زیبایی ..به سمت راه درست…

    من خودم تو چند روز اخیر فرکانس هایی منفی داشتم و از اون جایی که خدا خیلی دوستم داره منو زود متوجه مسیر اشتباهم کرد و من از نظر جسمی بیمار شدم. طوری که اصلا نمیتونستم بیام کامنت بنویسم یا بخونم..ولی امروز خداروشکر کمی بهترم و متوجه شدم مریضیم هم به خاطر این بوده کا حتما فرکانس های مثبتی نفرستاده بودم و از مسیر دور شده بودم و خدا سریع منو متوجه کرد..

    خدایا ازت ممنونم که اینقدر دوسم داری.. ازت ممنونم که الان بیشتر قدر سلامتیم رو میدونم که بزرگترین نعمته و چون ما خیلی برامون طبیعی هست نعمت داشتن بدن سالم، به این خاطر کمتر سپاسگزاری میکنیم..

    استاد منم مثل شما خیلی تحت تاثیر این شعر قرار میگیرم وقتی میشنوم…چون بارها تجربه کردم که وقتی خدا رو رها میکنم و چشمم به دیگرانه چه نتیجه ای دریافت میکنم..

    وقتی از بنده خدا میخوایم چقدر احساس خفت و خواری میکنیم و وقتی از خدا میخوایم چقدر احساس عزت و افتخار میکنیم..

    خدای خوبم ازت میخوام کمکم کنی تا روز به روز بیشتر تو رو بشناسم و درکت کنم و نگاهم فقط به سمت تو باشه..

    ازت میخوام که صبر و توکلم رو بیشتر کنی..

    ازت میخوام کمکم کنی که توی هر ماجرایی مفهوم الخیر فی ما وقع رو با تمام وجودم بفهمم..

    ازتون ممنون و سپاسگزارم استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان..آرامش و شادی سهم دلهاتون.💟💟💟💟💟💟💟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    ابراهیم آقا Brj_auto_glass گفته:
    مدت عضویت: 2226 روز

    سلام به جان جانان خدای فرمانروا

    خدایا شکرت که امروز هم بدون وقفه روز چهل و شش سفرنامه خود را ادامه دارم میدم

    مهمترین کار ما در جهان عمل به قانون فرکانس و توحید در عمل (غوطه ور شدن در جریان هستی و تسلیم بدون چون و چرای امر خدای مدبر و توانست)

    اعلام خواسته+ احساس خوب اتفاق خوب + توکل و رهایی= معجزاتی که فقط میتونی تو اون لحظه سجده شکر کنی و اشک بریزی

    خدایا عاشقتم♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️

    ملاک ایمان ملاک توکل ملاک توحید احساس آرامش درونیست

    ملاک ایمان نه چفیه است نه حرف دینی زدن نه پیش نماز بودنه نه صف اول نماز خواندن و ….

    📌چگونه میشه احساس آرامش را تجربه کرد؟

    ♦️باور کنیم که خدا می‌تونه روزی بی‌حساب از جایی که فکرشو نمیکنم بهم بده

    ♦️باور کنیم که جهان پر از از فرصت و نعمت

    ♦️ایمان بیاریم به خدایی که همه کاره است

    ♦️باور کنیم که همه چیز سر جاشه

    ♦️باور کنیم که خدا داره مدیریت می‌کنه

    ♦️باور کنیم که همه چیز به فرکانس خودم برمیگرده

    ♦️باور کنیم که اگر من کارم رو درست انجام بدم خدا کارش را عالی انجام میده

    ♦️باور کنیم به اینکه اگر رها باشم و آرام باشم همه چیز رو قلطک میفته

    ♦️باور کنیم که فرکانسهای من تو جهان گم نمیشه

    ♦️باور کنیم که همه چیز در دنیا دستمون امانته

    خدا رحمت کنه این خانم رو هر بار که ازتون می‌شنومش اشکم در میاد

    🧶داستان پیرمرد داستان منم هست منی که سر یه مسئله ای هر دری رو زدم به هر کسی رو زدم خودمو پیش هر کسی کوچک کردم ولی نشد که نشد که نشد فقط خودمو دور کردم فقط خودمو ذلیل کردم

    کاری که خودم خیلی راحت میدونستم انجام بدم ولی

    🧶من اعتماد به نفسشو نداشتم

    📌چرا نداشتم ؟

    ♦️چون ترمز های زنگ زده داشتم

    📌چه ترمزهایی؟

    ♦️ترس ترس ترس

    ♦️ترس از قضاوت شدن توسط دیگران

    ♦️ترس از تایید نشدن و….

    ♦️ترس از چیزایی کوچیک و خنده دار

    ♦️با اینکه می‌دیدم میلیونها نفر اون کار رو به تنهایی انجام میدن بدون هیچ مشکلی پیش بیاد

    🧶غافل از اینکه اینا همش داره به من میفهمونه بیچاره پول میخوای رابطه میخوای خونه میخای مسافرت میخوای بیا پیش خودم

    ولی من خودمو به کری میزدم

    🧶غافل از اینکه به گدا چیز بدرد بخور نمیدن

    📌چرا خودم رو در برابر پیام خدا به کری میزدم ؟

    ♦️چون ترمز داشتم

    ♦️چون خجالت می‌کشیدم بهش بگم

    ♦️چون خیلی دور از دسترس میدیدمش

    ♦️چون میگفتم خدا بدش میاد

    ♦️چون میگفتم این همه خواسته ازش خواستم کدومو بهم داد که اینو بده؟

    🧶ما یکی از ترمزهای بسیار قوی که داریم اینه که میگیم خدایا گره کارمو وا کن از فلان طریق (چگونگی را هم میگیم) بعد که میبینم نشد داد میزنیم سر خدا که بلد نیستی خدایی کنی خوب برو کنار برو استعفا بده تا یه خدای تازه نفس بیاد

    🛑در حالی که خدا هزاران دست داره که ما فقط یه دستش رو دیدیم چون نزاشتیم بقیه دستاشو برامون رو کنه

    📌چرا به خدا اعتماد نمیکنم ازش چیزی بخوام و میرم سراغ افراد؟

    ♦️چون اینقدر با اون نگرش قبلی از خدا درخواست کردم و نشده به این نتیجه رسیدم که(تا که بر دست تو دادم کار را ناشتا بگذاشتی بیمار را)

    مردم بیشتر میتونن کمکم کنن

    درحالی که من خلاف جهت قوانین ازش درخواست میکردم و مشکل از من بود

    🧶رزق زان معنی ندادندم کسان/

    تا تو را بینم پناه بی کسان🧶

    ♦️تضاد ها برای اینه که ما برگردیم به اصل و ریشه خودمون

    ♦️تا خدارو و خودم رو همه کاره ببینم ادای گداها رو درنیارم

    🧶ماییم که از فرکانس خدا دور میشیم وگرنه خداوند مشکل سر راه ما قرار نمیده ماییم که با فرکانسهای خوب یا بد اتفاقات خوب یا بد را خلق میکنیم

    در شرایط سخت میشه با تغیر نگاه به اون موضوع خود را به احساس آرامش برسونم با باورهای قدرت مند کننده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    سپیده منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1007 روز

    به نام یگانه قدرت جهان هستی

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان شایسته و همه دوستانم در این سرزمین وحی اللهی

    هزاراااان هزااااااار بار خدایم را سپاسگزارم که در این مسیر قرار گرفتم و ناب ترین آگاهی ها را روزی ام قرار میدهد..

    هر چقدر ایمانمان به خدا قوی تر بشه،هر چقدر خداوند را به عنوان تنها قدرت جهان باور کنیم به همان اندازه قدرت ما در برگرداندن شرایط نادلخواه به دلخواه بیشتر میشود و تجربه ما از یک زندگی پر از فراز و نشیب و سختی و شکوه و شکایت به زندگی آسان و آرام و غرق نعمت تبدیل میشود..

    اینها همه کلید های طلایی هستن برای اینکه من زندگی ام را به زیبایی خلق کنم به شرط ایمان،به شرط یقین به وعده الهی،به شرط باور به حمایت و هدایت نیرویی از غیب که وعده او حق است

    وقتی به زندگی خودم نگاه میکنم می بینم سالهای سال مثل پیرمرد داستان به ریسمان همه چنگ زدم جز ربم..وقتی از همه گدایان ،گدایی میکردم و به جایی نمی‌رسیدم و چیزی دستم رو نمی‌گرفت خسته و نالان شکایتها و فریادهایم رو بر سر خدا میکشیدم..خدایی که همه چیز رو در اختیار من گذاشته بود اما من در غفلت و جهل به سر میبردم و هر روز ازش دورتر میشدم و فقط از روی ترس نماز میخوندم و روزه میگرفتم…

    اما همیشه در تمام اون روزها نوری که به زندگی ام سخاوتمندانه می‌تابید و من نمیفهمیدم تنها از جانب خودش بود

    من ادم بی خدایی نبودم اتفاقا با خدا خیلی صحبت میکردم اما همه اش میگفتم اینو بده،اونو بده،چرا اینو ندادی؟ چرا به فلانی که ی رکعت نمازم نمی‌خونه دادی؟ و….

    افسوس که وجود من پر بود از باورهایی که جامعه به ظاهر خداپرست و در حقیقت خدانشناس برایم ساخته بود و من بدون تحقیق پذیرفته بودم و راه گذشتگانم را ادامه میدادم..پیش خودم نمیگفتم اگر این مسیر درسته چرا اینها به جایی نرسیدند؟؟ چراا اینها می لنگند؟؟ و…….

    من هم بارها با این شعر اشک ریختم،،روحش شاد بانو پروین اعتصامی،،تک تک ابیات الهام و شهود هستن که اینچنین به جان و دل ما می نشینند…

    چقدر دائمی گوش دادن فایلهای استاد روح ما را صیقل میدهد…از وقتیکه با مقوله پذیرفتن مسئولیت زندگی ام آشنا شدم دیگه هرگز به خداوند نگفته ام چرا؟؟ الان حدود 5 سال میشه..هر چیزی که پیش میاد میگم خودم دعوتش کردم و خودم درستش میکنم ولی آگاهی هایی که از اساتید دیگه داشتم پخش بودند و خیلی وقتها گیج بودم که چطوری و از کجا شروع کنم؟ و نمیتونستم درست استفاده کنم و تغییر کنم اما از وقتیکه با استاد عزیزم و همراه همیشگی‌شان مریم جانم و سایت استاد آشنا شدم خیلی بهتر دارم میفهمم باید چکار کنم و داستان از چه قراره؟؟؟ و خیلی خوب دارم قوانین رو میشناسم و سعی در درک و عمل به آنها دارم..بخصوص که فایلها به صورت دسته و کلید مرتب شدند و به شدت کمک کننده هستن..

    رابطه ام با خدایم بسیار بهتر شده و خدارو شکر میکنم که همه چیز به باور خودم ربط داره و زندگی ام در دستان خودم هست و نه هیچ شرایطی در بیرون…

    مریم جان در توضیحات همین فایل گفته بودید فارغ از اینکه شرایط بیرونی به چه شکل هست شرایط درون مون رو آرام کنیم تا نتایج دلخواه خلق کنیم..چقدر ساده قانون رو گفتید ولی چقدررر کار داره رسیدن به این مرحله..اما من به خودم امید دارم و باور دارم خدایی که من رو به این سایت هدایت کرده من رو در مسیر رسیدنم به خواسته هام از طریق تغییر باورهام حتما حمایت میکنه..من هیچکس رو جز او ندارم و به کسی جز او نیازی ندارم،او برای من کافی است..

    هر که منظور خود از غیر خدا می طلبد

    چون گداییست که حاجت ز گدا می طلبد

    خدایم را برای وجود پر از برکت و اگاهی شما سپاسگزارم

    دوستتون دارم

    درپناه الله یکتا محفوظ باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    ليلا گروسي گفته:
    مدت عضویت: 3056 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    و خانم شایسته گل و بی نظیرم و تمام بچه های این سایت شگفت انگیز ❤️

    اول یک تشکر خیلی خیلی ویژه برای این تحول زیبا در قسمت فایلهای دانلودی خانم شایسته عزیزم سپاسگزارتون هستم و چه قدر این نظم شما این دقت و تمرکز شما رو تحسین میکنم و بسیار دارم از این حالت سایت لذت میبرم و از امروز تصمیم گرفتم به قول خودتون با تمرکز لیزری شروع کنم به گوش دادن طبقه بندی شده ی فایلهای دانلودی اون هم از قسمت کلید ها از اولین کلید شروع کردم اجرای توکل بر عمل که بیشترین موضوعی هست که استاد راجع بهش صحبت کردن و پر تکرار ترین کلید هست این کلید از اون کلیدهایی که فایلهایی که داخلش هست بدجوری حال من رو خوب میکنه و بدجوری یه موقع هایی سیلی محکم بهم میزنه و بیشتر موقع ها اشکم در میاد و با روح من کانکت میشه از بس که روح الهی تو این فایلها هست مثلا فایل توحید عملی که استاد تو بنزشون ضبط کردن و بخوام بگم همشون دونه به دونه فایلهای این کلید من رو دیوانه کرده ….

    توکل در عمل از این فایل شعر پروین اعتصامی شروع شد جوابهای بیست ساله ی زندگی من چرایی هایی که با هدایت خدا توسط استاد عباسمنش بهش پاسخ داده میشه و فقط اشک تو چشمام پر میشه… منم روزهای زیادی مثل این پیرمرد داشتم که گفتم چرا خدا داری اینجوری میکنی اینو دیگه چرا ازم گرفتی دیگه این چه اتفاقی بود و…. ولی هدایتم کرد تا بهم بگه اول که مسببش خودمم اگر اتفاقی می افته و دیگه اینکه اگر هم تضادی هست میخواهد زر بشود میخواهد تغییر مثبتی اتفاق بیفتد ، تو این مدت هر موقعی که اتفاقی تضادی افتاد تونستم در عمل توکل کنم و بسپرم به خودش یه جوری برام چیده که اگر تمام عمرم هم تمرکز فکری و مغزی میزاشتم یک صدم‌ اون هم نمیتونستم پیدا کنم ،

    ‌یه راههایی رو نشون داده وقتی که بی خیال بودم و سپردم به خودش که فقط از عهده ی نیروی خداوند بر میاد و اصلا انقدر بهتر و کامل تر و بیشتر از خواسته من داده که من مات و مبهوت موندم ،ولی هر وقت چشم دوختم‌به دست آدما منتظر شدم برام کاری بکنن یا حتی منتظر مغزم شدم که یه راهکاری بده با همون مغز خوردم زمین 😏

    ‌خواسته ی زیادی که دارم اینه که هر روز توحیدی تر بشم توحید در عمل و تو زندگیم که راه خوشبختی و آزادی و ثروت همینه و بس خیلی امیدوار و خوشحالم که به این قطعیت رسیدم با کمک پروردگارم و هدایتش چون الان درسته شخصیت توحیدی دلخواهم‌ رو ندارم ولی همین که به این قطعیت رسیدم که تنها مسیر از توحید و توکل و ایمان به خودش و به غیب میاد پس حتما به سمت همچین شخصیتی در خودم هدایت میشم به امید خود با معرفتش به امید خودش که تنها رفیق راهه 🥰❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    فرشته محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1688 روز

    با سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و همه هم فرکانسی های عزیزم

    واقعا سپاسگزار خداوندم که من رو داره هدایت میکنه و شما استاد عزیزم که دستی از دستان خداوند شدی تا این آگاهی ها رو به ما منتقل کنی.

    این شعر جز اولین فایلهایی بود که من در ابتدا در چندین سال پیش که خواهرم شمارا به من معرفی کرد شنیدم و اشک از چشمانم سرازیر شد.

    الان خیلی بهتر معنای این حرف هارو متوجه میشوم. وقتی به زندگی ام نگاه میکنم واقعا میبینم که چقدر ازین لحظات در زندگی ام بوده که یک اتفاق به ظاهر نامناسب رخ داده و من در اون لحظه خیلی ناراحت شدم و بعد از مدتی متوجه شدم که چقدر خوب که رخ نداد.شاید گاهی مواقع ما اصرار داشته باشیم که ی اتفاق برای ما رخ بدهدو رخ ندهد اما بعد از گذشت زمان میبینیم که چقدر خوب که رخ نداد.

    یکی از مثالهایی که چند وقت گذشته برای من و همسرم رخ داد این بود که یک شخصی میخواست برای سرمایه گذاری به ما پول بدهد و ما به او سود ماهیانه بدهیم اول اون شخص اوکی داد و ما بسیار خوشحال بودیم که با این پول سرمایه ما بیشتر میشود و میتوانیم درآمد بیشتری کسب کنیم ولی از خداوند خواستم که هدایتمون کنه که کار درست رو انجام بدهیم. بعد از اون ما شرایط رو بهش گفتیم و اون شخص گفت با این شرایط باید فکر کنم و رفت که فکر کنه و چند روزی گذشت اما خبری نشد اولش یکم حسمون بد شد ولی بعد گفتم که حتما خیریتی در این موضوع هست و بیخیال شدیم و پیگیری نکردیم. بعد از گذشت 1ماه و نیم تقریبا اون سرمایه گذاری که قرار بود انجام بدهیم ی جورایی متضرر شد و من همانجا خداروشکر کردم که از اون شخص پول نگرفتیم وگرنه کلی بدهی به بار میومد. درسته بعد از اون دوباره سود کردیم ولی اگر پول شخص دیگری هم در سرمایه ما بود در اون لحظه استرس زیادی میگرفتیم و این باعث میشد کاملا از مسیر خارج بشیم.

    ازین مثال ها در زندگی همه ما بسیار وجود دارد و ما باید همه این ها را ب یاد داشته باشیم تا همیشه یادمان باشد که الخیر فی ماوقع…

    در هر اتفاق به ظاهر بعد سعی کنیم که به داشته ها توجه کنیم و سپاسگزار نعمت هایی که داریم باشیم و به خداوند اعتماد کنیم اگر اتفاقی را میخواهیم رخ بدهد ولی میبینیم که انجام نمیشه کمی صبر کنیم مطمئنا گذر زمان تمامی سوالات ما را جواب میدهد. همیشه بعد از این که به خداوند اعتماد میکنیم بعد از آن نعمت های بیشتری وارد زندگیمان میشود.

    احساس خوب =اتفاقات خوب

    احساس خوب = نعمت های بیشتر

    وقتی که همه چیز را به دست خدا میسپاریم دیگه نگران این نیستیم که چی پیش می آید چرا که هرچه پیش آید الخیر ف ماوقع خواهد بود.

    از خدا میخوام که همه مارا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده نه کسانی که غضب کرده و نه گمراهان هدایت کنه.

    استاد خوبم عاشقتممممممم براتون بهترینارو آرزو میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1771 روز

    بنام خداوند روزی دهنده

    سلام به استادانِ یکتاپرست ودوستان توحیدی

    این شعر به مایادآوری میکنه که هراتفاقی که توی زندگیمون رخ میده یک خیریتی دراون اتفاق هست که اگه ماسعی خودمونو بکنیم درتمام طول شبانه روز احساسمونو خوب نگهداریم اون اتفاق به خیرما تموم میشه

    ملاک ایمان=احساس آرامش درون

    یعنی هرچقدراحساس درونیمون آروم باشه ما به یک نیرویی ماورای نیروی درون خودمون اعتقاد داریم که این نیروباماست ومحافظ ماست

    لطف خداوندشامل همه ی بندگانش هست وخداوندفرموده مالطف وعنایتمون هرگزازبندگامون قطع نشده

    همیشه خداوندباماست واگه یه مشکلی توی زندگی ماست درواقع ماباید تواون شرایط خدارو پیداکنیم

    درسختترین شرایط هنوزنعمتهایی هست که بتونیم خداروشکرکنیم

    ماباید ازخداوندبخواییم که توچنین شرایطی توکل،امید،صبر،وایمانمونو بیشترکنه

    من سپاسگزاره گذشتم هستم که باجود شرایط سختی که ازبیماری سرطان داشتم،امروز هزاران برابربیشتر شکرگزاره سلامتیم باشم و خداونروسپاسگزارم وشاید یامطمئناًبخاطراین تضاداززندگیم بود که خداوند برای پاداش اون روزهام این مسیرخداگونه رو توی زندگیم بهم نشون داد تا بیشتر سپاسگزاره وضعیت سلامت الانم باشم

    اگه من به این تضادبرنمیخوردم قطعا مثل امروزم سپاسگزاری نمیکردم و برای همه ی بیماران آرزوی سلامتی نمیکردم

    خداروصدهزاران مرتبه شکر بخاطرهمه ی تضادهای زندگیم که باعث شد من خواسته هامو توهرزمینه پیداکنم

    ازشمااستاد عزیزم بینهایت سپاسگزاررم که باخوندن این شعرزیبا به مایادمیدید که صبروایمانمونو دربرابر مشکلات به ظاهرسخت زیادکنیم

    خداوندا آبروی مارا به واسطه ی وسعت دارایی محفوظ دار و جاه ومقاممان رابه واسطه ی تنگدستی خواروذلیل نساز تادراثر تهی دستی ازخلق که روزی خوارتو هستند طلب روزی کنیم وازمردم شریر تقاضای عطاکنیم،درصورتیکه تویی صاحب اختیار مالک عطا ومنع،نه انها

    درپناه حق برای همه ی دوستانم آرزوی رزقی وسیع و بی پایان ازهمه جهات دارم😘💞🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    هلن گفته:
    مدت عضویت: 4022 روز

    سلام به استاد مهربونم ومریم خانم بانوی شایسته ودوستای مثبت اندیشم.

    یه مدت پیش یعنی چن ماه پیش به یه تضاد برخوردم و اومدم کامنتی هم نوشتم که در قسمتی دیگر بود.

    اون روز که با این تضاد روبرو شدم خیلی به هم ریختم و خوابم نیز نامنظم شده بود.

    اون روزا فایل فقط رو خدا حساب کن رو زیاد میدیدم و گوش دادن به این فایل آرامش بهم میداد.

    الان که چن ماه میگذره ودارم به دستاوردها ونتایج مثبت اون تضاد فک میکنم جنبه های مثبتش بیشتر از منفی بوده.

    ولی پذیرش تضاد واینکه ایمانت رو نشون بدی وبگی هرچی پیش بیاد به نفع منه واقعا سخته وایمانی از جنس ایمان ابراهیم میخاد.

    من در اون روزای نا آرام وقتی دیدم خیلی دارم اذیت میشم اومدم برای خودم جنبه های مثبت اون اتفاق رو تصمیم گرفتم بنویسم.

    اولش هیچ جنبه مثبتی پیدا نمیکردم.بعد کم کم که تمرکز کردم و تمرین کردم که نه، باید یه چیزای مثبتی تو اون باشه، یه سری نکات مثبت رو دیدم.

    ویکی دیگه هم اومدم‌اتفاقاتی که قبلها تو زندگی برام رخ داده بود رو بررسی کردم وکاوش کردم که اون اتفاقات چه درسها وفایده ای برام داشت.

    اتفاقات سالهای قبل و…..

    بعد درسها ومنافع اونارو برای خودم نوشتم ودیدم که اونا به نفع من بوده.

    مثلا یه وقتی من دوست داشتم‌ یه رشته زبان انگلیسی تو دانشگاه قبول بشم وچقدر دعا میکردم و….

    ولی نشدم وچقدر نگران و غصه که چرا قبول نشدم و الان میبینم‌من اصلن حوصله زبان انگلیسی رو ندارم.

    یا یه اتفاقات ناگواری که برام افتاد که پسرم بیمار شد و چن روز مریض بود در حالیکه نمیدونستن علتش چیه؟

    بعدش خود به خو خوب شد و فهمیدم که دوستاش داشتن به سفر میرفتن و اگه اون بیمار نبود میرفت وبرای اونا اتفاق ناگوار افتاد وپسرم همراهشون نبود وخدا اینجوری از اون محافظت کرد.

    یا ماشینم بارها کارهای سفر رو انجام دادم خراب شده ومن چقد ضد حال خوردم بعدش فهمیدم نرفتن‌اون‌سفر به نفعم بوده.

    و هزار تا اتفاق دیگه که برای خودم حلاجی کردم.

    بعد گفتم به قول استاد اگه من‌مسیرم‌درسته ودارم‌رو خودم کا مئکنم دیگه هر اتفاقی بیفته به نفع منه.

    و این تمرین‌میخاد.

    ایمان‌به چیزی‌که نمیبینیش والان هم بسیار ناگواره وتو بگی همه چی عالیه.

    این خیلی سخته ولی با تمرین ونگاه به موارد مشابه گذشته میتونه کمکم کنه.

    خدایاشکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    شیما گفته:
    مدت عضویت: 1768 روز

    به نام خدا

    سفرنامه روز ۴۶ 😃

    همیشه هر اتفاقی برای ما میوفته یه خیرتی توش هست باید دیدمون به اتفاقات به ظاهر بد اینجوری باشه که قراره اتفاقه خوبی برای من بیوفته .

    این یه قانون بدون استثناء که احساس خوب=اتفاقات خوب اگه بتونی تو هرشرایطی احساستو خوب نگه داری آرامش داشته باشی فرکانس خوب بدی اتفاقات خوب فوق العاده برات میوفته این اتفاق زمانی میوفته که باورهات رو تغیر بدی.

    روند جهان همیشه خیر و خوبیه .

    کسی که ایمان داره همیشه احساسش خوبه آرامش داره چون ملاک ایمان آرامش و حس خوبه، هرچقدر احساست خوب باشه به این معنیه که باور داری یه نیرویی فراتر از چیزی که درونته داره ازت محافظت میکنه و هر لحظه باهاته این یعنی ایمان.

    هرچقدر خدارو نبینی فراموشش کنی از دیگران کمک بخوای به دیگران خودت رو محتاج کنی بازهم با همه اشتباهاتت گناهانت بدی هات و بی ایمانی هات خدا دوست داره و گناهانت رو بخشیده خدا هرچی که بخوای رو بهت میده فقط برگرد کنارش بشناسش درکش کن باورش کن .

    زمانی که تو شرایط سخت قرار میگیریم فک میکنیم خدا با ما قهر کرده درصورتی که خدا همیشه با ماست اگر اتفاق به ظاهر بدی هم میوفته اون نعمت و ایده ای ، اون راه و مسیری که تو باید بری تا به اهداف و خواستت برسی هر اتفاق به ظاهر بد باعث میشه که تو بخوای خدارو پیدا کنی بلاها رحمت و نعمته ، وقتی خدار فراموش کنی از فرکانس خدا دور میشی و توی فرکانس بدی ها قرار میگیری .

    اگر مشکلی به وجود میاد واسه اینه که از فرکانس خوبی ها دور شدی .

    برای اینکه خیریت اتفاقات به ظاهر بد رو دریافت کنی باید بتونی اون خیریت رو ببینی احساست رو کنترل کنی و توی سخت ترین شرایط خودت رو آروم کنی و نعمت ها زیبایی ها و داشته هات رو ببینی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    یگانه ثروت گفته:
    مدت عضویت: 1780 روز

    برگ ۴۶ سفرنامه من.

    سلام به استاد عباس‌منش و‌ مریم شایسته عزیزم و همه دوستان عزیز سایت.

    مدتی این مثنوی تأخیر شد…

    ۱۷ روز نتونستم فایل‌های روزشمار تحول من رو‌ گوش بدم و هر روز برای فایل مربوطه کامنت بذارم. ولی در این روزها هر روز فایل‌های دیگه و مخصوصاً فایل قانون جذب رو گوش می‌کردم. به هر حال اینطوری شد. و‌ در این روزها من هر شب که خسته به رختخواب می‌رفتم به خودم می‌‌گفتم که ببین لیلا، چه بد شد فاصله افتاد، امروز هم فایل روزشمار تحول گوش نکردی.

    و چه جالب که فایل امروز مربوط به این مسئله است که هر چیزی که پیش می‌آد، حتی اگه ظاهرش بد باشه، یک خیری درش هست.

    گندمم را ریختی تا زر دهی…

    در هر اتفاقی یک خیری هست.

    باید در همه لحظات احساس خوب داشته باشیم. اگه در هر لحظه احساس خوب داشته باشیم، انفاقات خوب رخ می‌ده.

    استاد عزیزم می‌گه که اگه سعی کنم احساس خوبم رو در همه ساعات شبانه‌روز حفظ کنم انفاقات خوب از در و دیوار برام رخ می‌ده.

    اگه من امید و آرامش و شوق و ذوق داشته باشم یعنی ایمان دارم.

    احساس خوب داشتن و امید و آرامش داشتن به این معناست که من هیچ‌وقت از خدا روی برنگردوندم.

    من نباید اعتمادم رو به خدا از دست بدم.

    هر بدی و بلایی که پیش می‌آد در اون یک رحمتی هست.

    وقتی ما خدا رو فراموش می‌کنیم و از فرکانس نعمت‌ها دور می‌شیم به فرکاتس بدی نزدیک می‌شیم. ما باید فقط و فقط فرکانس‌های خوب داشته باشیم.

    از خدا می‌خوام که توکل و امیدم رو بیشتر کنه. باورم رو قوی‌تر کنه. به من توان بده که بتونم زندگیم رو‌ خوب و زیبا بسازم.

    از استاد عزیزم بارها و بارها ممنونم و خداوند رو بی‌نهایت شاکرم که من رو به این مسیر هدایت کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: