«الخیر فی ما وقع» در شعر پروین - صفحه 35

803 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مژگان حمیدی گفته:
    مدت عضویت: 1125 روز

    ب نام خدای من

    استاد خیلی خوشحالم ک عضو این همه خیرو خوبی شدم خیلی خوبه ک پیداتون کردم روزی هزار بار خدارو شکر میکنم ک دارمش ک ب وسیله شما اینقد بهش نزدیک شدم آرامش چیزیه ک قسمت هر کسی نمیشه من آرامشم با وجود خودش میخام بازم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1268 روز

    به نام الله

    روز چهل و ششم سفرنامه من

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر مریم جان عزیز و تک تک دوستان که کامنتهاشون چقدر پر از عشقه . چقدر پاکه. چقدر خودشونه.

    اینجا همه خودشونند. هیچ کس نقاب نداره و حرف دلشون را راحت مینویسند. خیلی خوبه . تجربه های دوستان چه درس هایی به من داد . از تک تکشون متشکرم.

    و من طبق قولی که به خودم داده بودم نقاشی را دوباره شروع کردم و دیشب در صفحه ام که خیلی وقت بود عکسی از کارهایم را نگذاشته بودم قرار دادم. دخترم گفت مامان میگن امشب توی اینستا بازدید نداره میخواهی نگذاری . گفتم نه بزار . چند ساعت بعد دخترم گفت مامان دیدی گفتم کم دیده شد. کاش نمیگداشتی . اول یه کم شوکه شدم بعد گفتم مامان جان اونایی که باید ببینند میبینند. بهش فکر نکن.

    شب که میخواستم بخوابم با خدا کلی صحبت کردم و کلی ازش انرژی گرفتم اما … امان از این شرک مخفی.

    و صبح دوباره شرک اومد سراغم چرا اینقدر تمام صفحات لایک میخوره و صفحه من دیده نمیشه و از این مدل شرک ها که حالت را خراب میکنه. گفتم مینا رها کن و بشین سر گوش دادن فایل هات.

    و اومدم به این فایل رسیدم و عجب درسی برای من داره. یاداوری کرد که یادت نره خدای تو برای تو کافیه.

    اون چیزی که بخواد بشه برات میشه پس حالت را خوب نگه دار. ادامه بده. با توکل به خدا و تسلیم رب بودن است که بندگیتو ثابت میکنی.

    نشانه ایمان به خدا احساس خوب و آرامشه و احساس شوق و ذوقه . خدایا شکرت که این احساس ها در من است و این حالم را خوب میکنه.

    و چقدر این ایه قران را دوست داشتم:

    و از جایی که گمان ندارد روزی می رساند ، هر کس را که به خدا توکل کند خدا او را کافی است و برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است.

    خدایا شکرت که نشونه ها داره درست سر راهم قرار داده میشه.

    چقدر این شعر خانم پروین را دوست دارم با تفسیر استاد و چقدر عاشقانه با خدا حرف زدم و بخاطر شرک هایم عذرخواهی کردم. ازش هدایت خواستم.

    هر لحظه ازش هدایت میخوام .

    و مهم ترین کار زندگی ام کنترل کانون توجه و ورودی هایم و احساساتم است.

    متشکرم خیلی خیلی دوستتون دارم ❤

    سپاسگزارم 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    رها فریادرس گفته:
    مدت عضویت: 1772 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیزم ❤️مریم نازنیم❤️ و همه دوستان هم خانواده ام❤️

    وقتی برای اولین بار این فایل رو شنیدم،چقدر احساساتی شدم و انگار خود خود اصل وجودمو بهم یاداوری کرد،اصلی که انگار منو از خودش جدا نمیدونه ولی من ازش فاصله گرفتم

    حسی که در درونم بوجود اومد،مثل ی مکان امن یا شاید یک اغوش باز و مهربان که همیشه بازه و اگر من درون اون مکان امن قرار نگرفتم یا درون اغوش باز و مهربان نبودم ،ب دلیل دور شدن و ندیدن خودم بوده🤍

    برای نوشتن درباره حسم،کلمات جفت و جور نمیشن و منو یاری نمیدن فقط ی حس درونی هست که غلیان پیدا کرده 🤍🤍🤍

    این فایل برای من معنای توحید رو داشت،جنس و فرکانسش برای من بسیار متفاوت بود🤍🤍🤍

    یاد روزها و شبهایی افتادم که چقدر داستان زندگی من شبیه اون پیرمرد قصه پروین اعتصامی بود.

    چقدر من مشرک بودم😔 و چ ضربه هایی که نخوردم

    از مسائل مالی تا روحی و عاطفی …

    چ روزایی که رزق و روزی ام رودست کارفرمام یا خانوادم میدیدم و چقدر من از چاله به چاله گودتری میفتادم😔چقدر حالم بد بود،نگرانی،ترس،ناامیدی،کشتن ارزوهام…

    خدایا شکرت که اون روزها تموم شد،حداقل در حوزه مسائل مالی،چون که من الان مستقل شدم و هر جایی کار میکنم،به این باور رسیدم که روزی من دست خداوند هست و اینجا فقط توی حرف نیست من واقعا در شرایطی که نمیدونستم قراره چی بشه ،ن کسیو داشتم،ن جایی از قبل هماهنگ کرده بودم واسه کار جدید و ن هیچی،یکی دو هفته ذهنم درگیر این موضوع بود که من توانایی هام خیلی بیشتره و برم درخواست افزایش حقوق بدم و اینکار و هم کردم و کارفرمام قبول نکردن و بیشتر ب من وعده و وعید ماههای اینده رو دادن،همون شب ی حس پررنگی بهم الهام شد که حسش خیلی خوب بود و این بود که برو تو فلان سایت و رزومتو بفرست،منم تو رختخوابم بودم و حتی چراغا رو خاموش کردم ک بخوابم و با چند تا تاچ روی دکمه چند جا رزوممو ارسال کردم و با خیال راحت خوابیدم🥰و گفتم من فردا میگم نمیام با این حقوق😔

    صبح که رفتم سرکار ب کارفرمام گفتم و چندتا از همکارام متوجه شدن ،خب کارفرمام خیلی ناراحت شد و سماجت کردن برای نگه داشتن من،و همکارام گفتن مگه کار پیدا کردی که داری میگی نمیام ؟

    گفتم ن

    گفتن دیونه شدی،هزینه ها بالاست،ما خوبیتو میخوایم اول ی جا پیدا کن وقتی با اونا بستی بعد برو

    باورتون میشه من همون لحظه تو ذهنم این باور خطور کرد همونی که توی شهر غریب سه روزه واسه من خونه پیدا کرد،همونی که دو هفته ای تو شهر غریب ی محیط سالمو برای کار واسم پیدا کرد،همونی که همیشه شش دانگ هوامو داشت،حالا قراره ی کار بهتر برام پیدا کنه،هم نزدیکتر ب محل زندگیم،هم حقوق بهتر،هم حوزه ای ک بیشتر دوسش دارم❤️❤️🧿

    همون روز بعد از اینکه ناهارمو خوردم تو شرکت به گوشیم زنگ زدن ،دقیقا از دو جا که دیشب رزوممو فرستادم و گفتن بیاین برا مصاحبه و بازم با اعتماد بنفس کامل گفتم من شرایطم اینه فعلا مشغول بکارم ولی تا اخر ماه میخوام کارمو تحویل بدم میشه تایم مصاحبه رو خودم تعیین کنم؟؟

    و بدون اینکه نگران باشم که اونها میگن اره یا نه،وجه خوبشونو جذب کردم و گفتن چون شرایط شما استثناست اوکی .کی میتونین بیاین؟!

    و من به جایی هدایت شدم که حقوق فقط ثابتم یک برابر و نیم حقوق فعلیمه و پورسانتمم و پاداش عملکردمم دارم ❤️ و مهمتر اینکه خیلی به محل زندگیم نزدیکتره❤️

    🧷ولی ب ماجرای خودم از دید اگاهی های این فایل میخوام نگاه کنم،بعد از اینکه کارفرمام با افزایش حقوقم در حال حاضر موافقت نکردن،من ی راه دیگه هم داشتم ،اینکه حسمو بد کنم و فکر کنم روزی من دست ایشونه،و حالا تازه من اینجا جا افتادم و هزارتا بهونه دیگه ،اما به خودم گفتم خدا تا الان از طریق دستای این ادم بهم روزی داد ،حالا قراره از دست یکی دیگه و بیشتر بهم روزی بده و حال خوب من،احساس خوب من،و اینکه هر اتفاق ب ظاهر ناخوشایند در زندگیمون خیری توشه منم که باید باور کنم خدای خودم رو،خیر و نیکی رو،باعث شد اتفاقات خیلی بهتری و تجربه کنم و ب جای خیلی بهتری هدایت بشم.

    ن سختی بود،ن زجری بود،ن نگرانی بود

    من اینو به عینه تو زندگی خودم تجربه کردم و انگار خدا همه چیزو برنامه ریزی کرده بودددد ،جوری که ایمان منو دو چندان کنه،جوری که منو دیونه کنه

    (من اینو از اموزه های استاد یاد گرفتم ،هر جایی ک اتفاقات راحت میفته بدون سختی،عین سر سره ،تو سُر میخوری،یعنی خدا داره کاراتو انجام میده یعنی راحت درسته البته 💯احساس خوب کنارش هست)

    این همه یقین و اطمینان واقعا اولین باری بود ک تو زندگیم تجربش میکردم و من مدیون اموزه های استاد عباس منش هستم مخصوصا دوره عزت نفسی که خرید کردم منو چقدر داره رشد میده،این ایمان و یقین میوه کار کردن روی خودم تو دوره عزت نفس بود که دوست داشتم با شما عزیزان ب اشتراک بزارم.

    از خدا میخوام که هر روز درکمون از توحید در همه جنبه های زندگیمون بیشتر و بیشتر بشه ،تا طعم سعادت و خوشبختی رو بچشیم

    دوستون دارم ی عالمه❤️❤️❤️🧿

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      مینا کاشی گفته:
      مدت عضویت: 1268 روز

      سلام بر شما دوست عزیز

      چقدر دلنوشته شما را دوست داشتم. چقدر ایمان به خدا را خوب توصیف کردید.

      چقدر قشنگ توکل کردن را یاد گرفتید و قدم بعدی را محکم بر داشتید‌ .حس خیلی خوبی به من انتقال دادید و دوست داشتم ازتون تشکر کنم . 🙏

      آرزوی موفقیت براتون دارم.

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        رها فریادرس گفته:
        مدت عضویت: 1772 روز

        سلام مینای عزیزم.

        خوشحالم که با دلنوشته ام که در قالب کامنت بود این انرژی رو با شما سهیم بودم.خوشحالم که دوستان خوب و پر انرژی مثل شما دارم و اینجا در یک خانواده صمیمی دور هم جمع شدیم و متعهد شدیم برای تغییر خودمون و زندگیمون.

        براتون از خداوند بزرگ و مهربون،آرزوی سلامتی،ثروت،سعادت،حال دل خوب،آرامش،ایمان و براورده شدن ارزوهاتون رو خواستارم❤️❤️❤️❤️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      صبا بانو گفته:
      مدت عضویت: 1311 روز

      سلام رها جان

      قربون شکل ماهت بشم که چقدر نوشتن حال من رو برد به آغوش خدا

      هدایت شدم به کامنتت تو فایل شهرت انیشتین و بعد از اینک کامنتتو خوندم گفتم بزار یه نگاه بندازم ببینم الان حالش چطوره و چقدررر عشق کردم از این همه معجزه ای که برای خودت خلق کردی

      بهت افتخار میکنم بنده خوب خدا❤️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        رها فریادرس گفته:
        مدت عضویت: 1772 روز

        سلام صبا بانوی عزیز.ممنونم از این همه انرژی خوبت.خیلی خوشحالم که دوستان نازنینی مثل شما در این خانواده بزرگ دارم ،هروقت حسم خوب نیست سریع میام کامنت بچه ها رو میخونم و یک دنیا انرژی دریافت میکنم و مدام با خودم زمزمه میکنم که مگه قانون این نیست که احساس خوب =اتفاقات خوب.از خدا میخوام در این مسیر زیبا کمکمون کنه و هر روز با ایمانتر ،متعهدتر باشیم به خوشبخت کردن خودمون.

        عزیزم از خدا براتون حال دل خوب،آرامش،ثروت و سلامتی رو میخوام.❤️🌷

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    نجمه سادات جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1419 روز

    به نام خالق من

    سلام به تمام هم فرکانسب های عزیزو گرامی و اساتید دوستداشتنی

    خداوند را سپاس گذارم که امروز هم برگ ۴۶ سفرمو منویسم به این اگاهی های طلایی و ارزشمند رسبدم که واقعا حاضر نیستم لحظاتی که دارم به خداوند اگاه میشم رو با هیچی عوض کنم هیچ لذتی برام بالا تر از این حس خوب نیست که میفهمم من چی هستم و خداوند چی هسته و میفهمم که من وجودم از چه منبعی است .

    اتفاقات خیلییییی زیادی برای من هم افتاده که یه اتفاق به ظاهر بد یکی از بهترین اتفاقات زندگیم شده ‌ و شاید قبل تر هم اینجوری شده ولی من نمیدونستم که چی به چیه ولی الان میدونم که تا وقتی توی این مدار خوشخبتی هستم هر اتفاقی که میوفته خیره و همش به نیک هسته زیرا من الان میدونم فقد یک منبع وجود داره و اونم خیره و اعتقاد به شر یعنی اعتقاد به نیرویی دیگر که من الان توحیدی هستم و هیچگونه شرک نمیورزم که اعتقاد به شر فقد ساخته ی ذهن ما هسته و دنیا سراسر عشق و خوبی هسته چون جهان خداوند هسته و هیچی جز این نیست .

    هنوزم به فایل دیروز فکر میکنم چگونه خداوند را بشناسیم از اینکه خدا همه چیزه و فکر مام همه چیزه و خیلیییییی برام بزرگ بود و هنوزم تمام تنم به صدا در میاد وقتی بهش فکر میکنم که چقدر من مهم هستم و من چی هستم .

    خوب به خاطر دارم شبی که فهمیدم خداوند اون چیزی که من فکر میکردم نیست و اون افکاری که من داشتم اشتباه بوده ، من اون شب خیلیییییی ترسیدم خیلیییییی خیلیییی خیلییییی چون فکر میکردم وفتی که شبایی که میترسیدم و چهار قول میخوندم کسی نبوده فریادمو بشنوه اون همه فریادو جیغی که زدم برای هیشکی بوده خیلیییی استرس گرفتم و شبو تا صبح بیدار موندم و از همون شب زندگیه من کاملا تغیر کرد و من برگشتم به اصل خودم و خداوند را هزاران مرتبه هزاراااان مرتبه ستایش میکنم که منو اگاه کرد به قوانینش و به خودش و خدایا سپاس گذارم که قوانینی وضع کردی پایدار ‌.

    واقعا خیلی وقته که نگران نمیشم و ارومم و خداوهد رو هزاران مرتبه شکر میکنم بخاطرش

    انشاالله که همگی در پرتوی وحی الهی باشیم عاقبت بخیر در دنیا و اخرت ⁦❤️⁩🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1358 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    واقعا من همین لحظه که فایل رو گوش کردم ایده به ذهنم اومد که همین لحظه داره مشتری هایی برام میاد اصلا اتفاقاتی برام به وجود آمد که دارم برای خودم کار میکنم همین امروز همین امروز نتیجه دارم میبینم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2497 روز

    بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم

    با سلام خدمت استاد عزیزم

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و ازاونها برخوردار

    نکات کلیدی فایل :

    همیشه هر اتفاقی می افته یک خیریتی توش هست

    باید دیدگاهمون به اتفاقات به ظاهر بد این باشه که اتفاق خوبی در راهه

    اگر احساسمون خوب باشه اتفاقات خوب برامون رخ میده و اگر احساسمون بد باشه اتفاقات بد این یک قانونه

    ما باید ایمان داشته باشیم که روند جهان همواره خیر و خوبی و خوشیه

    کسی که احساس خوب داره یعنی ایمان داره

    ملاک ایمان:

    احساس آرامش درونیه

    احساس ذوق و شوقه

    وقتی که ما خدا رو فراموش میکنیم و از فرکانس خدا دور میشیم در فرکانس بدی ها قرار میگیریم

    اگر چیزی رو از دست میدیم یعنی ی نعمت بزرگتری میخواد وارد زندگیمون بشه

    حتی در سخت ترین شرایط هم نعمت هایی هست که میتونیم روشون متمرکز بشیم

    تنها با یاد خداونده که دلها آرام میگیره

    خدا همه ی ما رو دوست داره با تمام اشتباهاتمون با تمام بی ایمانی هامون

    اگر فقط خدا رو باور کنیم اون رو بشناسیم و اون رو درک کنیم هرچی که بخوایم بهمون داده میشه

    اگر همیشه اوضاع خوب باشه خدا رو پیدا نمی کنیم

    درکی که من بااین فایل از خودم به دست آوردم اینه که :

    من قبل از آشنایی با شما استاد مثل ۹۹ درصد مردم جامعمون ملاک ایمان رو در جای مهر روی پیشونی میدونستم

    ملاک ایمان رو ریش و چادر میدونستم

    و با این دید به افراد نگاه میکردم و قضاوتشون میکردم و برچسی با ایمانی و بی ایمانی بهشون میزدم

    و خودم هم به خاطر اینکه تایید دیگران رو بگیرم در ظاهرم از این جور ملاک ها داشتم و میدیدم که همون جور که من مردم رو قضاوت میکردم اونها هم من رو قضاوت میکردن و برچسب بی ایمانی یا با ایمانی رو بهم میزدن آخه هممون دست پرورده ی فرهنگ و ی چیزی به اسم مذهب بودیم و مثل هم فکر میکردیم و مثل هم رفتار میکردیم سالها گذشت تا اینکه بزرگتر که شدم و دوست نداشتم نقاب هایی رو که به خاطر دین و مذهب میزدم اما به خاطر ترس از عذاب و جهنم تحمل میکردم اما کم کم این سوال برام پیش اومد که :

    این همه آدم توی کشورهای غیر مسلمان دارن زندگی میکنن و اون نشانه های ظاهری رو ندارن پس تکلیف اونها چی میشه ؟!مگه میشه اینهمه آدم برن جهنم ؟!!!

    و این شک و تردید ها توی ذهنم موج میزد و هی بیشتر گیج میشدم که چرا اینجوریه چرا اونا اینجوری ما این جوری .بالاخره تکلیف ما و اونا چی میشه

    تا تاینکه هدایت شدم به سمت استاد و فهمیدم که :

    ایمان و توحید و خداپرستی رو روی پایه های اشتباهی بنا کردم چیزهایی که اصلا مد نظر خداوند نبودن و نیستن

    تازه فهمیدم که چقدر به ظاهر با ایمان اما در درون بی ایمان بودم

    اما الان با توجه به ملاک و معیارهایی که یاد گرفتم در مورد ایمان میتونم بگم که :

    چون احساسم خوبه تا حد خوبی

    چون آرامش درونی دارم تا حد خوبی

    چون احساس ذوق و شوق دارم برای زندگی کردن

    پس نسبت به قبلم با ایمان تر شدم و از شرکم کمتر شده و بابت این موضوع از شما استاد عزیزم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1391 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش

    روز ۴۶

    الهی شکرت بابت تمام پیام های زیبایی که من را به ان هدایت کردی

    بابت شعر زیبا خانم اعتصامی ودرک زیبای استاد از ان که حاوی پیام اای زیبا برای من بود سپاسگزارم

    تجربه خودم را بگویم:

    من خیلی به این تضاد برخورد کردم تو زندگی م وصادقانه هیچ وقت منکر وجود خدا نشدم وهمیشه ازش میپرسیدم خدایا اخه این چه وضعیه اخه مگه شرایط من رو ندیدی و نمیدونی الان تو چه شرایطی هستم واقعا نمیدانستم چکار کنم یا بعضی وقتی تو احساس بد باقی میموندم وراه به راه اتفاقات بد پشت اتفاقات بد برام پیش میومد امروز میفهمم چرا؟

    بله من خدا را مثل یک انسان احساسی تصور میکردم وبا گریه از او درخواست میکردم واز او میخواستم کمکم کنه

    با شرک خفی وچسابندن خودم به انسانهای برتر ازخودم در ظاهر پیش برم ودر خودم احساس لیاقت نمیکردم ولی امروز به لطف استاد من درک بهتری از خداوند دارم وبا شرایط بد که پیش می اید بهم ثابت شده که فقط باید احساسم را خوب کنم وانرژی باور منفی رو بگیرم واز سر راه خدا کنار برم همه چیز خودش درست میشه وخداوند همیشه حامی من است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 1716 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سپاس پرود گار جهانیان که مرا عذت مندانه و شرفتمندانه به سوی خواسته هایم هدایت میکند.

    سلام به استاد عزیزم مریم جان شایسته و تمام دوستان عزیزم خدایا شکرت به روز دیگه به فرصت دیگه و به تجربه جدید دیگه خدایا شکرت 💚🥰💚

    چهل و ششمین روز سفرنامه من

    در زندگی ام پیش از آشنا شدن با این مطالب قدرت به میدادم به دیگران به پدرم به مادرم به خواهر و به امثال این ها غافل از اینکه این ها اصلا روی زندگی من تاثیر ندارند. حالا می‌دانم که فقط باید خداوند را بپرستیم و فقط از او یاری بخواهیم وختی با خداوند باشیم خداوند زندگی مان را گل و گلزار میکند دیگه اصلا نگران نمی باشیم دیگه اصلا به به نفر خاص فکر نمیکنم که کار های ما را انجام دهد میدانیم اگر این یکی برود خداوند از طریق دست های دیگریش به کمک می کند. خداوند بی نهایت است لا زمان لا مکان

    ما باید خداوند را بزرگ بیبینیم و فقط و فقط به او توکل کنیم و از جای ما را کمک می کند که حتی فکرش را هم نمی کردیم. و چقدر شعر خانم پروین اعتصامی زیباست و چقدر این داستان درس داره واقعا از شنیدنش حس عالی پیدا میکنم خدایا شکرت ❤️🥰🥰

    تنها از تو یاری می‌جویم و تنها تو را می پرستیم خدایا شکرت 💚🥰🥰🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    فاطمه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1323 روز

    ردپای تحول 46-2: آگاهی های جلسه چهل و ششم

    سلام و صد سلام ب خدای مهربونم

    . گران‌بها ترین چیزی که از استاد می اموزیم رابطه میان توحید عملی و قانون و فرکانس هست رابطه میان قانون احساس خوب مساوی اتفاقات خوب و تسلیم بودن در برابر رب همان اصلی که به یقین می گوید فقط یک عامل زندگی در دنیا و آخرت رقم می‌زند و آن هم باورهای خودت است

    . توحیدی که اگر در عمل آن را اجرا کنید به تو وعده فرداهای دور دست را نمی دهد بلکه خودش را در قالب احساس آرامش و اطمینان قدیمی نشان می دهد

    .ما باید ایمان داشته باشیم که روند جهان همواره خیر و خوبی است کسی که احساس خوب داره یعنی ایمان داره ملاک ایمان احساس آرامش درونی امید احساس خوب و شوق است با داشتن احساس خوب اتفاقات بسیار خوب براتون رخ میده این یک قانونه

    . اگر در ظاهر تو زندگی شما مشکلی هست این دقیقا راهی که باید بری این مسیری که میتونه برای رسیدن به هدفت کمک کنه اگه مشکلی پیش میاد برای اینکه خدا را پیدا کنیم اگه اوضاع همیشه خوب باشه خدا پیدا نمیکنید نبودن در فرکانس خدا باعث میشه در فرکانس بدی قرار بگیریم و از خدا دور بشیم

    . اگه چیزی را از دست دادیم به معنی کمبود نیست بلکه به معنای یک نعمت بزرگتر اما به کسی می رسد که خودش را کنترل کنید در شرایط سخت نعمت و خوبی‌ها را ببینید در شرایط سخت هم میشه یه جور دیگه دید نعمت ها را دید و سپاس گذار خدا بود

    .امیدوارم توی مسیر با ایمان و توکل حرکت کنم از خدا بخوام که هدایتم کنه صبرم رو بیشتر کنه هیچ وقت فراموشش نکنم توکل و امیدم رو بیشتر کنه باورهام رو نسبت ب خودش قوی تر کنه.

    زندگی پر از عشق و برکت و سلامتی و ثروت و سعادت مندی در دنیا و آخرت و یکتاپرستی براتون آرزومندم 🥰😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    مینا خان محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1445 روز

    به نام الله که خیر مطلقِ😍

    سلام به همه دوستان

    این فایل نشونه ی امروزم بود وقتی یه شرایط ناراحت کننده پیش اومد اولین چیزی که گفتم این بود که

    🌸الخیرو فی ماوقع🌸

    و این شد نشونه ی امروزم و مهر تایید به اینکه همه چیز خیره🥺😍

    خدایا شکرت که با زبان نشانه ها سخن میگی😍🙏

    خدایا شکرت که همه چیز خیر مطلقِ😍🙏

    خدایا شکرت که هیچ چیززز اتفاقی نیست😍🙏

    خدایا شکرت برای وجود شاعر فرزانه ایی که اثر به این زیبایی از خودش بجا گذاشته و استاد خودشناس و خداشناسی که از این شعر نهایت بهره رو برده و اینقدر قشنگ به اشتراک میذاره و این حس قشنگو منتقل میکنه😍🙏

    خدایاااا شکررررررت

    خدایاااا شکرررررت

    خدایااا شکررررت😍🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: